مرکز ادبی بدخشان

از دانشنامه ملل

مخفی بدخشانی، شاه‌فتور، هجری، جرمی، ولی، ملاشمشیر وخانی، ربابی، عادل شغنی، ملا دولت‌شاه، میرزا عباد از شعرای صاحب‌نام این مرکز فرهنگی و ادبی‌اند.

شاه‌فتور محبت شاه‌زاده سال 1869 در روستای پارشنو شغنان در خانواده‌ای اهل سواد و مطالعه زاده شد. تحصیلات ابتدایی و خطاطی را از پدر آموخت. پس از اتمام تحصیلات دبیر حاکم شغنان شد. پس از آنکه حکومت پادشاهی روس برای بدخشانی‌‌ها مدرسه و مکتب تأسیس کرد، معلمی آن به شاه‌فتور واگذار شد. او در سال 1959 در روستای سِنْدیو ناحیه راشت‌قلعه وفات کرد.

از شاه‌فتور محبت‌شاهزاده دو اثر باقی مانده که اثر اول تماماً غزلیات و اثر دوم 13 مُسَمّن (424 بیت)، 21 مخمس (489 بیت)، 15 قصیده (261 بیت)، 3 غزل (46 بیت) را که در مجموع 1110 بیت را تشکیل می‌دهد.

او با همکاری سلیمان قربان‌محمدزاده (آخوند سلمان) اثری تاریخی‌ با نام «تاریخ بدخشان» در چ‌هار فصل تألیف نمود. فصل اول تاریخ دوره پیش از حاکمیت عبدالرحمان‌خان (حاکم بدخشان)، فصل دوم دوره حاکمیت عبدالرحمان‌خان پسر قبادخان (1792-1814)،  فصل سوم دوره حاکمیت افغانستان و فصل چهارم دوره حاکمیت پادشاه روسیه نیکلای را در بر می‌گیرد.

ملااسماعیل بدخشی متخلص به هجری که زاده بدخشان است، در خوقند و بخارا تحصیل نمود. وی آثار خود را که اساساً عبارت از غزل است، به پیروی از مولانا جلال‌الدین بلخی، حسن دهلوی، کمال خجندی و حافظ شیرازی سروده است.

در خصوص هنر، دانش، شاعری و خطاطی هجری میرزا سلیم‌بیک سلیمی، قاری رحمت‌الله واضح، افضل مخدوم پیرمستی معلوماتی جالب داده‌اند. از جمله پیرمستی چنین می‌نویسد. «هجری تخلص فضایل‌مآب حقایق‌پناه، کمالات‌ اکتساب معارف ‌دستگاه، حلاّل مشکلات علوم عربیه، کشاف مغضوبات فنون ادبیه، بلبل گلستان سخنرانی - ملااسماعیل بدخشانی است…  در جامع خطوط، خصوصاً نستعلیق و ثلث زبردست روزگار و سرآمد فضلای دیار است[۱]».

ملاشمشیر وخانی سال 1835 در روستای زُمُدْگِ ناحیه وخان در خانواده مردی دهقان به نام روشن زاده شد. سال 1955 در سن 120 سالگی وفات کرده است. از او اثری باقی مانده که عبارت است از غزل و دیگر انواع شعر. ملاشمشیر وخانی همچنین رساله‌ای به نثر در خصوص ترتیب و نظام و قوانین تقسیمات و استفاده‌ از آب و زمین در عهد حاکمان افغانستان و روسیه پادشاهی در بدخشان تألیف نموده است. شاه‌سعیدمحمد جرمی که زاده جرم بدخشان است، همراه پسرش ولی جرمی که او هم شعر می‌گفت، به خاطر تحصیل علوم و سیاحت و تجارت چند مدت در سمرقند به سر برده‌اند[۲].

کتابشناسی

  1. حبیب‌اف، ا (1974). تاریخ ادبیات تاجیک در بدخشان. دوشنبه، ص 121.
  2. زهریی، حسن (1391). جامعه و فرهنگ تاجیکستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص 287-288.