واژه های فارسی در زبان رایج تونس
امروزه، حضور واژگان فارسی در زبان محاورهای تونس نشاندهنده عمق ارتباطات تاریخی فرهنگی ایران با این کشور مسلمان است و تحقیق درباره آن میتواند بسیاری از زوایای تاریک ارتباطات تمدنی دو کشور را آشکار سازد. برخی از واژگان فارسی موجود در تونس عبارت است از:
سوسه
نام شهری معروف در تونس است که بهنظر میرسد با شهر باستانی شوش که راهشاهی هخامنشیان بوده است، ارتباط تاریخی داشته باشد.
شاشیه
کلاه سنتی معروف مردان تونس است که بهنظر میرسد، منسوب به شهر چاچ از شهرهای آباد ماوراءالنهر ایران قدیم باشد.
مهرجان
نامی است که در زبان عربی برای جشنواره بهکار میرود و با واژه مهرگان ارتباط تاریخی مفهومی دارد و از اصطلاحات پرکاربرد در تونس است.
گلیم
با ورود هنر گلیمبافی ایرانی به تونس، این هنر با گلیم بافی بربری و بیزانسی درهم آمیخت وگلیم جاودان قیروانی را به وجود آورد.
دیگر کلمات فارسی موجود در ادبیات محاورهای زبان عربی تونس، مانند شیشه (قلیان)، طربوش (سرپوش)، سبی قاضی، بنج چهار، مرسطان (بیمارستان)، دارصینی (دارچین)، دستور (قانون اساسی)، دیوانه (گمرک)،کوشک، ایوان، رزنامه، رشته، زلابیه (زولبیا)، کلاح (کلاه)، نیارنج (نارنج) و نیروز (نوروز) از بعد ارتباطات فرهنگی زبانی قابل تأمل است.
شاعران معروف ایران، با تونس و شهرهای آن آشنا بودهاند و در اشعار خود از آن یاد کردهاند. حافظ شیرازی (د۷۹۲ق) در شعری میگوید: عروس خاوری از شرم رای انور او/ بهجای خود بود ار راه قیروان گیرد. از سوی دیگر تونسیها با فرهنگ ایرانی از گذشتههای دور آشنا بودهاند. مطالعه آراء و افکار عمر خیام، خواجه نصیر طوسی و فارابی در تونس رواج داشته است. دیگر شاعران و حکیمان ایرانی، مانند فردوسی، سعدی، مولوی، ابنسینا، رازی و خوارزمی نامهایی آشنا برای نخبگان علمی فرهنگی تونس هستند[۱].
نیز نگاه کنید به
پیشینه روابط فرهنگی تونس و ایران؛ روابط فرهنگی تونس و ایران؛ زبان فارسی در تونس
کتابشناسی
- ↑ عصمتیبایگی، سیدحسن (1395). جامعه و فرهنگ تونس. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص253-266.