گروه‌ها و نهاد‌های اجتماعی کانادا

از دانشنامه ملل

كانادا به دلیل مهاجرپذیر بودن، از تنوع جمعیتی بسیار زیادی برخوردار است. تنوع و ویژگی‌های خاص این كشور از نظر اقوام مختلف باعث شده است تا مردم این كشور برای بهره‌مندی از مزیت‌های متعدد، عضویت در گروه‌های مختلف اجتماعی را بپذیرند.[i] از جمله مهم‌ترین این گروه‌ها می‌توان به سازمان‌های مردم‌نهاد(NGO) اشاره كرد كه به اشکال مختلف در سراسر این كشور مورد استفاده قرار می‌گیرند.[ii] این كشور در زمینه شكل‌گیری و توسعه فعالیت‌های سازمان‌های مردم‌نهاد نقش مهمی داشته است. بعد از گزارش کوفی عنان، دبیر کل سابق سازمان ملل، در مارس ۲۰۰۰م درباره اولویت‌های اصلاحات سازمان ملل و حمایت وی از مداخله در کمک‌های بشردوستانه بین‌المللی اعلام شد در این گزارش تاکید گردید جامعه بین‌الملل حق محافظت از مردم جهان را در برابر قوم کشی، کشتار جمعی و دیگر جنایات ضد بشری دارا می‌باشد. دولت کانادا طی گزارشی «پروژه مسئولیت محافظت(Responsibility to Protect (R2P)) را آغاز و کلیات مداخله در کمک‌های بشردوستانه را ترسیم کرد. دکترین مسئولیت محافظت موارد استفاده وسیعی دارد. از میان جنجال برانگیزترین آنها می‌توان به استفاده دولت از این طرح برای توجیه مشارکت در کودتا و حمایت از آن در هائیتی اشاره کرد.[۱] [۲]

مسئولیت محافظت متشكل از مجموعه‌ای از هنجارها یا اصول مبتنی بر این ادعا است كه حاكمیت یک حق نیست، بلكه انجام دادن وظیفه است. لذا، این پروژه بر جلوگیری از وقوع چهار نوع جرم متمركز شده است: نسل كشى(Genocide)، جنایات جنگی(War crimes)، جنایات علیه بشریت(Crimes against humanity) و پاکسازی قومی(Ethnic cleansing). چند سال پس از اجرای این پروژه جنبش فدرالیست جهانی مسئولیت حمایت و دخالت در جامعه مدنی را عملی کرد. جنبش فدرالیست جهانی سازمانی است که از «ایجاد ساختارهای دموکراتیک جهانی که پاسخگوی مردم جهان باشد» حمایت می‌کند و «خواستار تقسیم قدرت بین‌المللی بین چند نهاد و سازمان مستقل است». هدف پروژه مذکور- که در آن جنبش فدرالیست جهانی و دولت کانادا تشریک مساعی داشتند- آن است که اصولی را که در پروژه مسئولیت محافظت اصلی تبیین شده ‌است، در مورد سازمان‌های مردم‌نهاد به کار بندد.[۳]

در این كشور گروه‌های اجتماعی مختلفی وجود دارند كه هر یک از آنها برای تحقق اهداف و منافع خاصی شكل گرفته‌اند. برخی از افراد و شركت‌ها به عنوان لابی‌های حرفه‌ای این گروه‌ها فعالیت می‌كنند و نقش مهمی در تصمیم‌گیری‌های دولتی دارند. آنان تلاش می‌كنند تا این اطمینان را برای گروه‌های اجتماعی ایجاد كنند كه از طریق نفوذ بر اشخاص تأثیرگذار و با نفوذ دولتی، جلوگیری از تصویب برخی از قوانین و یا اعطای برخی از مشو‌ق‌ها و پاداش‌ها، از منافع آنان دفاع خواهند كرد. در این كشور صدها گروه اجتماعی وجود دارد كه به نوعی تلاش می‌كنند تا بر سیاست‌ها و خط‌مشی‌های عمومی این كشور تأثیر گذارند. از جمله مهم‌ترین این گروه‌ها عبارت‌اند از:

1. شبكه‌ ها و انجمن‌های مرتبط با بومیان، از جمله فدراسیون بومیان ساسكاچوان،

2. گروه‌های فعال در زمینه كسب و كار از جمله انجمن معدن كانادا، شورای خرده‌فروشی كانادا، و نظایر آن.

3. شورای كانادایی‌های آفریقایی‌تبار و حوزه دریای كارائیب،

4. گروه‌ های فعال در زمینه حفظ محیط زیست و منابع طبیعی، از جمله مركز اقدامات اكولو‍ژیک و گروه صلح سبز،

5. گروه‌های مدافع كارگران و كار، از جمله كنگره كار در كانادا،

6. گروه‌های مدافع صلح،

7. گروه‌های مدافع سیاست‌ها و خط مشی‌های عمومی،

8. گروه‌های مدافع حقوق دانشجویان،

9. گروه‌های مدافع زنان.[۴] [۵][۶]

نیز نگاه کنید به

گروه‌ها و نهاد‌های اجتماعی آرژانتین؛ گروه‌ها و نهاد‌های اجتماعی مالی؛ گروه‌ها و نهاد‌های اجتماعی اردن؛ گروه‌ها و نهاد‌های اجتماعی سیرالئون؛ گروه‌ها و نهاد‌های اجتماعی روسیه؛ گروه‌ها و نهاد‌های اجتماعی تونس؛ گروه‌ها و نهاد‌های اجتماعی کوبا؛ گروه‌ها و نهاد‌های اجتماعی ژاپن؛ گروه‌ها و نهاد‌های موثر اجتماعی سنگال؛ گروه‌ها و نهاد‌های موثر اجتماعی مصر؛ نهادها و سازمان‌های فرهنگی لبنان

پاورقی

[i]. گروه‌هاي اجتماعى واحدهايى مركب از دو نفر يا بيشتر هستند که بين آنها کنش‌هاى متقابل نسبتاً پايدارى برقرار است، داراى تفاهم مشترک هستند و از نظر فکرى و عاطفى نيز خود را به يکديگر نزديک حس مى‌کنند و براى رسيدن به هدف مشترکى که گروه براى رسيدن بدان بوجود آمده با يکديگر همکارى مى‌نمايند.

[ii]. سازمان مردم‌نهاد در کلی‌ترین معنایش، به سازمانی اشاره می‌کند که مستقیماً بخشی از ساختار دولت محسوب نمی‌شود، اما نقش بسیار مهمی به عنوان واسطه بین فرد فرد مردم و قوای حاکم و حتی خود جامعه ایفا می‌کند.

کتابشناسی

  1. United Nations. (2005). 2005 World Summit Outcome (A/RES/60/1, para. 6). Retrieved from UN Digital Library.
  2. Badescu, C. (2010). Humanitarian Intervention and the Responsibility to Protect: Security and human rights (1st ed.). Routledge
  3. Hehir, A., & Cunliffe, P. (2011). The responsibility to protect and international law. In Critical Perspectives on the Responsibility to Protect: Interrogating Theory, Practice (pp. 17-30). New York, NY: Taylor and Francis e-Library.
  4. Haines, S., & Kassimeris, G. (2010). Humanitarian Intervention: Genocide, Crimes against Humanity and the Use of Force. In The Ashgate Research Companion to Modern Warfare (pp. 254-259). Burlington, VT: Ashgate Publishing Ltd.
  5. Evans, G., & Sahnoun, M. (Co-chairs). (2001). The Responsibility to Protect: Report of the International Commission on Intervention and State Sovereignty. Ottawa, ON, Canada: International Development Research Centre, Minister of Foreign Affairs.
  6. لاریجانی، فاضل(1395). جامعه و فرهنگ کانادا. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی.ص.94-97.