هنر ژاپن در دوران مدرن: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
(صفحه‌ای تازه حاوی «دوران مدرن در ژاپن با اعاده قدرت به امپراتور ميجي در 1868 و آغاز تلاش اين كشور براي پيش رفتن در مسير تجدد و مدرنيزاسيون و جبران عقب ماندگي‌اش از غرب شروع شد. تلاش ژاپن براي مدرن شدن محدود به صنعت، اقتصاد، نظام سياسي و ... نبود كه فرهنگ را هم در بر گ...» ایجاد کرد)
 
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).)
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
دوران مدرن در [[ژاپن]] با اعاده قدرت به امپراتور ميجي در 1868 و آغاز تلاش اين كشور براي پيش رفتن در مسير تجدد و مدرنيزاسيون و جبران عقب ماندگي‌اش از غرب شروع شد. تلاش ژاپن براي مدرن شدن محدود به صنعت، اقتصاد، نظام سياسي و ... نبود كه فرهنگ را هم در بر گرفت. هنگامي كه صحبت از فرهنگ در اين دوره مي‌شود، پيش از هر چيز پديده بونمه‌كايكا به ذهن مي‌آيد كه به پديده مدرن و غربي شدن سريع در اوايل ميجي با تقليد فعالانه از تمدن غربي اطلاق مي‌شود. بونمه‌كايكا هنر را هم در بر گرفت و در اين زمينه هم ژاپن فعالانه به آموختن از غرب پرداخت. در واقع حكومت ميجي به عنوان حلقه‌اي از مدرن شدن، فعالانه به اخذ هنر غرب با محوريت موسيقي و هنرهاي زيبا اقدام كرد (نه‌كي، 1999: 11).
دوران مدرن در [[ژاپن]] با اعاده قدرت به امپراتور میجی در 1868 و آغاز تلاش این کشور برای پیش رفتن در مسیر تجدد و مدرنیزاسیون و جبران عقب ماندگی‌اش از غرب شروع شد. تلاش [[ژاپن]] برای مدرن شدن محدود به صنعت، اقتصاد، [[ساختار سیاسی ژاپن|نظام سیاسی]] و... نبود که فرهنگ را هم در بر گرفت. هنگامی که صحبت از فرهنگ در این دوره می‌شود، پیش از هر چیز پدیده بونمه‌کایکا به ذهن می‌آید که به پدیده مدرن و غربی شدن سریع در اوایل میجی با تقلید فعالانه از تمدن غربی اطلاق می‌شود. بونمه‌کایکا هنر را هم در بر گرفت و در این زمینه هم [[ژاپن]] فعالانه به آموختن از غرب پرداخت. در واقع حکومت میجی به عنوان حلقه‌ای از مدرن شدن، فعالانه به اخذ هنر غرب با محوریت [[موسیقی در ژاپن|موسیقی]] و هنرهای زیبا اقدام کرد.<ref name=":2">Neki, A (1999). Wag a kuni no Bunka sēsaku no Kōzō. Akatsuki insatsu. P11.</ref>


مدرسه هنرهاي زيبا و معماري[1] سال 1876 تأسيس و آموزش هنر غربي در آن شروع شد. هر چند گفته مي‌شود اين نخستين نهاد آموزش هنرهاي زيبا در ژاپن است، اما به گفته نه‌كي (1999) در مدرسه افسري نيروي زميني[2] كه 1874تأسيس شد هم نقاشي غربي آموزش داده مي‌شد (همان: 11). بهر حال از اين زمان آموزش هنرهاي غربي و به خصوص نقاشي غربي در ژاپن شروع شد كه به آن يوگا[3] مي‌گفتند. با تأسيس مدرسه هنرهاي زيبا و معماري، سه استاد از ايتاليا براي تدريس دعوت شدند كه تخصص آنها نقاشي، مجسمه‌سازي و طراحي بود.
مدرسه هنرهای زیبا و معماری (工部美術学校/Kōbu bijutsu gakkō) سال 1876 تأسیس و آموزش هنر غربی در آن شروع شد. هر چند گفته می‌شود این نخستین نهاد آموزش هنرهای زیبا در [[ژاپن]] است، اما به گفته نه‌کی (1999) در مدرسه افسری نیروی زمینی (陸軍士官学校/Rikugun shikan gakkō) که 1874 تأسیس شد هم [[نقاشی ژاپن|نقاشی]] غربی آموزش داده می‌شد.<ref name=":2" /> بهر حال از این زمان آموزش هنرهای غربی و به خصوص نقاشی غربی در [[ژاپن]] شروع شد که به آن یوگا (洋画/Yōga) می‌گفتند. با تأسیس مدرسه هنرهای زیبا و معماری، سه استاد از ایتالیا برای تدریس دعوت شدند که تخصص آن‌ها [[نقاشی ژاپن|نقاشی]]، مجسمه‌سازی و طراحی بود.


بعد از ميجي و اخذ سياست جدايي دين از سياست، كمك دولت به معابد بودايي و ايزدكده‌هاي شينتو قطع شد، در نتيجه بسياري از آنها در شرايط سخت مالي قرار گرفتند و نمي‌توانستند از گنجينه‌هاي هنري كه در اختيار داشتند چنان كه بايد نگهداري كنند و حتي اقدام به فروش آنها نمودند. در اين زمان بسياري از اين گنجينه‌ها براي بخش خاور دور موزه هنرهاي زيباي بوستون خريداري و جمع آوري شد. يكي از كساني كه در خريد اين آثار دست داشت، استادي آمريكايي به نام ارنست فنولوسا[4] بود كه 1876 براي تدريس فلسفه و اقتصاد سياسي به دانشگاه توكيو آمد. او علاوه بر تخصصش، نقاشي رنگ و روغن هم آموخته بود و بعد از آمدن به اين كشور جذب [[هنر ژاپن]] و بعدا معرف آن در غرب شد. هر چند فنولوسا برخي از گنجينه‌هاي هنري ژاپن را خريداري و از اين كشور خارج كرد، اما خدمت او به هنر ژاپن اين بود كه ژاپني‌ها را متوجه ارزش آثار هنري گذشته خود كرد (اُكاكورا، 1396: 12). اين مسأله و نيز برخاستن صداي اعتراض نسبت به غربي شدن كشور در دهه 1880 از گوشه و كنار ژاپن، باعث شد تا سال 1887 مدرسه هنرهاي زيباي توكيو[5] تأسيس شود كه رسالت اصلي‌اش حفظ و گسترش هنرهاي ژاپني بود، هر چند بعدها و با موفقيت نقاش سبك غربي يعني سِیكي كورودا[6] رشته نقاشي غربي هم در آن تصويب و آموزشش شروع شد.
بعد از میجی و اخذ سیاست جدایی دین از سیاست، کمک دولت به معابد بودایی و ایزدکده‌های شینتو قطع شد، در نتیجه بسیاری از آن‌ها در شرایط سخت [[مالی]] قرار گرفتند و نمی‌توانستند از گنجینه‌های هنری که در اختیار داشتند چنان که باید نگهداری کنند و حتی اقدام به فروش آن‌ها نمودند. در این زمان بسیاری از این گنجینه‌ها برای بخش خاور دور موزه هنرهای زیبای بوستون خریداری و جمع آوری شد. یکی از کسانی که در خرید این آثار دست داشت، استادی آمریکایی به نام ارنست فنولوسا (Ernest Fenollosa(1853-1903)) بود که 1876 برای تدریس فلسفه و اقتصاد سیاسی به دانشگاه [[توکیو]] آمد. او علاوه بر تخصصش، [[نقاشی ژاپن|نقاشی]] رنگ و روغن هم آموخته بود و بعد از آمدن به این کشور جذب هنر [[ژاپن]] و بعدا معرف آن در غرب شد. هر چند فنولوسا برخی از گنجینه‌های هنری [[ژاپن]] را خریداری و از این کشور خارج کرد، اما خدمت او به هنر [[ژاپن]] این بود که ژاپنی‌ها را متوجه ارزش آثار هنری گذشته خود کرد.<ref>اُكا[[کورا|كورا]]، كاكوزو (1396). كتاب چای. ترجمه از ژاپنی قدرت‌اله ذاكری، [https://parandepub.ir/ انتشارات پرنده]. ص12.</ref> این مسأله و نیز برخاستن صدای اعتراض نسبت به غربی شدن کشور در دهه 1880 از گوشه و کنار [[ژاپن]]، باعث شد تا سال 1887 مدرسه هنرهای زیبای [[توکیو]] (東京美術学校/Tōkyō bijutsu gakkō) تأسیس شود که رسالت اصلی‌اش حفظ و گسترش هنرهای ژاپنی بود، هر چند بعدها و با موفقیت نقاش سبک غربی یعنی سِیکی کورودا (黒田清輝/Kuroda Seiki(1866-1924)) رشته نقاشی غربی هم در آن تصویب و آموزشش شروع شد.


توجه مجدد به هنر سنتي ژاپن باعث شد تا به نقاشي ژاپني نام نيهون‌گا[7] بدهند كه مقابل يوگا يا نقاشی غربي قرار داشت. در مورد نيهون‌گا، برخي در تعريفي محدودتر آن را به نقاشي ژاپن قبل از دوره ميجي اطلاق مي‌كنند، اما برخي با معني وسيع‌تر آن را مقابل نقاشي رنگ روغن قرار مي‌دهند، به عبارتي آن را شامل نقاشي‌هايي مي‌دانند كه با فنون و رنگ‌هاي ژاپني ترسيم شده باشد. اين چنين در دوره ميجي ما نخست شاهد اخذ فعالانه هنر و نقاشي غربي هستيم، اما خيلي زود جنبش ارزش‌گذاري مجدد هنر و نقاشي ژاپني شكل مي‌گيرد كه مي‌شود آن را نوعي ملي گرايي در هنر دانست (ماگو، 2004).  
توجه مجدد به هنر سنتی [[ژاپن]] باعث شد تا به [[نقاشی ژاپن|نقاشی]] ژاپنی نام نیهون‌گا (日本画/Nihon ga) بدهند که مقابل یوگا یا [[نقاشی ژاپن|نقاشی]] غربی قرار داشت. در مورد نیهون‌گا، برخی در تعریفی محدودتر آن را به [[نقاشی ژاپن]] قبل از دوره میجی اطلاق می‌کنند، اما برخی با معنی وسیع‌تر آن را مقابل [[نقاشی ژاپن|نقاشی]] رنگ روغن قرار می‌دهند، به عبارتی آن را شامل نقاشی‌هایی می‌دانند که با فنون و رنگ‌های ژاپنی ترسیم شده باشد. این چنین در دوره میجی ما نخست شاهد اخذ فعالانه هنر و [[نقاشی ژاپن|نقاشی]] غربی هستیم، اما خیلی زود جنبش ارزش‌گذاری مجدد هنر و [[نقاشی ژاپن|نقاشی ژاپنی]] شکل می‌گیرد که می‌شود آن را نوعی ملی گرایی در هنر دانست.<ref>Mago, Y (2004). Meiji jidai ni okeru bijutsushi ni miru Nashonarizumu. Nihongo Nihonbunka kenshū puroguramu kenshū repōto shū, Hiroshima daigaku ryūgaku sentā. 18kikan.</ref>


چنان كه پيشتر گفتيم در [[دوره ادو]] برخي از نقاشي‌هاي ژاپني و البته صنايع دستي اين كشور به خصوص ظروف لاكي و سفال ژاپن به اروپا صادر شد. همچنين از اواخر دوره ادو و نيز در دوره ميجي ژاپن در نمايشگاه‌هاي جهاني شركت مي‌كرد كه در آنجا علاوه بر كالاهاي صنعتي خود برخي صنايع دستي و همچنين تابلوهاي نقاشي را معرض نمايش مي‌گذاشت كه با تحسين بسيار زياد غربي‌ها روبرو شدند. در اين بين ظروف لاكي ژاپني توجه بسيار زيادي را جلب كرد. بنابراين در دوره ميجي همچنان توجه به هنرهاي سنتي و به خصوص صنايع دستي سنتي اين كشور وجود داشت و آنها به عنوان يكي از كالاهاي صادراتي ترويج مي‌شدند. پس مي‌توان گفت يكي ديگر از ستون‎هاي مديريت هنري ميجي، ترويج چنين هنرهايي به منظور صادرات بود (همان: 213).
چنان که پیشتر گفتیم در [[دوره ادو]] برخی از [[نقاشی ژاپن|نقاشی‌های ژاپنی]] و البته صنایع دستی این کشور به خصوص ظروف لاکی و سفال [[ژاپن]] به اروپا صادر شد. همچنین از اواخر [[دوره ادو]] و نیز در دوره میجی [[ژاپن]] در نمایشگاه‌های جهانی شرکت می‌کرد که در آنجا علاوه بر کالاهای صنعتی خود برخی [[صنایع دستی در ژاپن|صنایع دستی]] و همچنین تابلوهای [[نقاشی ژاپن|نقاشی]] را معرض نمایش می‌گذاشت که با تحسین بسیار زیاد غربی‌ها روبرو شدند. در این بین ظروف لاکی ژاپنی توجه بسیار زیادی را جلب کرد. بنابراین در دوره میجی همچنان توجه به هنرهای سنتی و به خصوص [[صنایع دستی در ژاپن|صنایع دستی]] سنتی این کشور وجود داشت و آن‌ها به عنوان یکی از کالاهای صادراتی ترویج می‌شدند. پس می‌توان گفت یکی دیگر از ستون‌های مدیریت هنری میجی، ترویج چنین هنرهایی به منظور صادرات بود.<ref>Mago, Y (2004). Meiji jidai ni okeru bijutsushi ni miru Nashonarizumu. Nihongo Nihonbunka kenshū puroguramu kenshū repōto shū, Hiroshima daigaku ryūgaku sentā. 18kikan. P213.</ref>


چنان كه قبلا گفتيم در زمينه مجسمه سازي هم استاداني از اروپا و به خصوص از ايتاليا به ژاپن دعوت شدند. ژاپن خود از گذشته داراي هنر پيكر تراشي بود و شاهكارهاي بي نظيري در تاريخ هنر اين كشور خلق شده است. با اين همه با دعوت از اين استادان هنر مجسمه سازي غربي و به خصوص پيكر تراشي از سنگ و فلزات در ژاپن توسعه پيدا كرد و شاهكارهايي در دوره ميجي خلق شد. در زمينه معماري هم سال 1877 معماري انگليسي به نام جوسيه كندر[8] به ژاپن آمد و شاگرداني تربيت كرد كه امروزه آثار خود كندر و شاگردان او در ژاپن باقي مانده‌اند. هدف حكومت ميجي از دعوت از معماران غربي، مدرن كردن معماري ژاپن بود كه البته اين مدرن كردن بيشتر به معني غربي كردن معماري اين كشور بود.
چنان که قبلا گفتیم در زمینه مجسمه سازی هم استادانی از اروپا و به خصوص از ایتالیا به [[ژاپن]] دعوت شدند. [[ژاپن]] خود از گذشته دارای هنر پیکر تراشی بود و شاهکارهای بی نظیری در [[تاریخ هنر ژاپن|تاریخ هنر این کشور]] خلق شده است. با این همه با دعوت از این استادان هنر مجسمه سازی غربی و به خصوص پیکر تراشی از سنگ و فلزات در [[ژاپن]] توسعه پیدا کرد و شاهکارهایی در دوره میجی خلق شد. در زمینه [[معماری در ژاپن|معماری]] هم سال 1877 معماری انگلیسی به نام جوسیه کندر (Josiah Conder(1852-1920)) به [[ژاپن]] آمد و شاگردانی تربیت کرد که امروزه آثار خود کندر و شاگردان او در [[ژاپن]] باقی مانده‌اند. هدف حکومت میجی از دعوت از معماران غربی، مدرن کردن [[معماری در ژاپن|معماری ژاپن]] بود که البته این مدرن کردن بیشتر به معنی غربی کردن [[معماری در ژاپن|معماری این کشور]] بود.


تا پايان دهه 1910 جريان غالب در نقاشي ژاپن، نقاشي آكادميك متأثر از امپرسيونيسم فرانسه با محوريت سِیكي كورودا بود. بعد از جنگ جهاني اول، ژاپني‌هاي زيادي براي تحصيل و آموختن هنر مدرن غربي به اروپا رفتند. برگشت آنها به ژاپن و تلاششان براي شكل دادن مكتب‌هاي گوناگون هنر مدرن را مي‌توان به دوران زمینه ساز براي بلوغ مكاتب هنري در ژاپن تشبيه كرد. با اين همه درگيري ژاپن در جبهه‌هاي جنگ به خصوص جنگ جهاني دوم فرصت بلوغ اين مكاتب هنري را در دوران مدرن و سال‌هاي قبل از جنگ گرفت، تا عملا اين دوران، دوره زمینه ساز براي هنر معاصر ژاپن در سال‌هاي بعد از جنگ جهاني دوم شود.
تا پایان دهه 1910 جریان غالب در [[نقاشی ژاپن]]، نقاشی آکادمیک متأثر از امپرسیونیسم [[فرانسه]] با محوریت سِیکی کورودا بود. بعد از جنگ جهانی اول، ژاپنی‌های زیادی برای تحصیل و آموختن هنر مدرن غربی به اروپا رفتند. برگشت آن‌ها به [[ژاپن]] و تلاششان برای شکل دادن مکتب‌های گوناگون هنر مدرن را می‌توان به دوران زمینه ساز برای بلوغ مکاتب هنری در [[ژاپن]] تشبیه کرد. با این همه درگیری [[ژاپن]] در جبهه‌های جنگ به خصوص جنگ جهانی دوم فرصت بلوغ این مکاتب هنری را در دوران مدرن و سال‌های قبل از جنگ گرفت، تا عملا این دوران، دوره زمینه ساز برای هنر معاصر [[ژاپن]] در سال‌های بعد از جنگ جهانی دوم شود.<ref>ذاکری، قدرت اله (1402). «هنر [[ژاپن]]». در پالیزدار، فرهاد، ذاکری، قدرت اله. جامعه و فرهنگ [[ژاپن]]، تهران: [https://alhoda.ir/ موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی]، ص.242- 281.</ref>
----[1] 工部美術学校/Kōbu bijutsu gakkō.
==نیز نگاه کنید به==
 
*[[هنر ژاپن]]
[2] 陸軍士官学校/Rikugun shikan gakkō.
*[[تاریخ هنر ژاپن]]
 
==کتابشناسی==
[3] 洋画/Yōga.
 
[4] Ernest Fenollosa(1853-1903).
 
[5] 東京美術学校/Tōkyō bijutsu gakkō.
 
[6] 黒田清輝/Kuroda Seiki(1866-1924).
 
[7] 日本画/Nihon ga.
 
[8] Josiah Conder(1852-1920).

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۷ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۰۵:۰۰

دوران مدرن در ژاپن با اعاده قدرت به امپراتور میجی در 1868 و آغاز تلاش این کشور برای پیش رفتن در مسیر تجدد و مدرنیزاسیون و جبران عقب ماندگی‌اش از غرب شروع شد. تلاش ژاپن برای مدرن شدن محدود به صنعت، اقتصاد، نظام سیاسی و... نبود که فرهنگ را هم در بر گرفت. هنگامی که صحبت از فرهنگ در این دوره می‌شود، پیش از هر چیز پدیده بونمه‌کایکا به ذهن می‌آید که به پدیده مدرن و غربی شدن سریع در اوایل میجی با تقلید فعالانه از تمدن غربی اطلاق می‌شود. بونمه‌کایکا هنر را هم در بر گرفت و در این زمینه هم ژاپن فعالانه به آموختن از غرب پرداخت. در واقع حکومت میجی به عنوان حلقه‌ای از مدرن شدن، فعالانه به اخذ هنر غرب با محوریت موسیقی و هنرهای زیبا اقدام کرد.[۱]

مدرسه هنرهای زیبا و معماری (工部美術学校/Kōbu bijutsu gakkō) سال 1876 تأسیس و آموزش هنر غربی در آن شروع شد. هر چند گفته می‌شود این نخستین نهاد آموزش هنرهای زیبا در ژاپن است، اما به گفته نه‌کی (1999) در مدرسه افسری نیروی زمینی (陸軍士官学校/Rikugun shikan gakkō) که 1874 تأسیس شد هم نقاشی غربی آموزش داده می‌شد.[۱] بهر حال از این زمان آموزش هنرهای غربی و به خصوص نقاشی غربی در ژاپن شروع شد که به آن یوگا (洋画/Yōga) می‌گفتند. با تأسیس مدرسه هنرهای زیبا و معماری، سه استاد از ایتالیا برای تدریس دعوت شدند که تخصص آن‌ها نقاشی، مجسمه‌سازی و طراحی بود.

بعد از میجی و اخذ سیاست جدایی دین از سیاست، کمک دولت به معابد بودایی و ایزدکده‌های شینتو قطع شد، در نتیجه بسیاری از آن‌ها در شرایط سخت مالی قرار گرفتند و نمی‌توانستند از گنجینه‌های هنری که در اختیار داشتند چنان که باید نگهداری کنند و حتی اقدام به فروش آن‌ها نمودند. در این زمان بسیاری از این گنجینه‌ها برای بخش خاور دور موزه هنرهای زیبای بوستون خریداری و جمع آوری شد. یکی از کسانی که در خرید این آثار دست داشت، استادی آمریکایی به نام ارنست فنولوسا (Ernest Fenollosa(1853-1903)) بود که 1876 برای تدریس فلسفه و اقتصاد سیاسی به دانشگاه توکیو آمد. او علاوه بر تخصصش، نقاشی رنگ و روغن هم آموخته بود و بعد از آمدن به این کشور جذب هنر ژاپن و بعدا معرف آن در غرب شد. هر چند فنولوسا برخی از گنجینه‌های هنری ژاپن را خریداری و از این کشور خارج کرد، اما خدمت او به هنر ژاپن این بود که ژاپنی‌ها را متوجه ارزش آثار هنری گذشته خود کرد.[۲] این مسأله و نیز برخاستن صدای اعتراض نسبت به غربی شدن کشور در دهه 1880 از گوشه و کنار ژاپن، باعث شد تا سال 1887 مدرسه هنرهای زیبای توکیو (東京美術学校/Tōkyō bijutsu gakkō) تأسیس شود که رسالت اصلی‌اش حفظ و گسترش هنرهای ژاپنی بود، هر چند بعدها و با موفقیت نقاش سبک غربی یعنی سِیکی کورودا (黒田清輝/Kuroda Seiki(1866-1924)) رشته نقاشی غربی هم در آن تصویب و آموزشش شروع شد.

توجه مجدد به هنر سنتی ژاپن باعث شد تا به نقاشی ژاپنی نام نیهون‌گا (日本画/Nihon ga) بدهند که مقابل یوگا یا نقاشی غربی قرار داشت. در مورد نیهون‌گا، برخی در تعریفی محدودتر آن را به نقاشی ژاپن قبل از دوره میجی اطلاق می‌کنند، اما برخی با معنی وسیع‌تر آن را مقابل نقاشی رنگ روغن قرار می‌دهند، به عبارتی آن را شامل نقاشی‌هایی می‌دانند که با فنون و رنگ‌های ژاپنی ترسیم شده باشد. این چنین در دوره میجی ما نخست شاهد اخذ فعالانه هنر و نقاشی غربی هستیم، اما خیلی زود جنبش ارزش‌گذاری مجدد هنر و نقاشی ژاپنی شکل می‌گیرد که می‌شود آن را نوعی ملی گرایی در هنر دانست.[۳]

چنان که پیشتر گفتیم در دوره ادو برخی از نقاشی‌های ژاپنی و البته صنایع دستی این کشور به خصوص ظروف لاکی و سفال ژاپن به اروپا صادر شد. همچنین از اواخر دوره ادو و نیز در دوره میجی ژاپن در نمایشگاه‌های جهانی شرکت می‌کرد که در آنجا علاوه بر کالاهای صنعتی خود برخی صنایع دستی و همچنین تابلوهای نقاشی را معرض نمایش می‌گذاشت که با تحسین بسیار زیاد غربی‌ها روبرو شدند. در این بین ظروف لاکی ژاپنی توجه بسیار زیادی را جلب کرد. بنابراین در دوره میجی همچنان توجه به هنرهای سنتی و به خصوص صنایع دستی سنتی این کشور وجود داشت و آن‌ها به عنوان یکی از کالاهای صادراتی ترویج می‌شدند. پس می‌توان گفت یکی دیگر از ستون‌های مدیریت هنری میجی، ترویج چنین هنرهایی به منظور صادرات بود.[۴]

چنان که قبلا گفتیم در زمینه مجسمه سازی هم استادانی از اروپا و به خصوص از ایتالیا به ژاپن دعوت شدند. ژاپن خود از گذشته دارای هنر پیکر تراشی بود و شاهکارهای بی نظیری در تاریخ هنر این کشور خلق شده است. با این همه با دعوت از این استادان هنر مجسمه سازی غربی و به خصوص پیکر تراشی از سنگ و فلزات در ژاپن توسعه پیدا کرد و شاهکارهایی در دوره میجی خلق شد. در زمینه معماری هم سال 1877 معماری انگلیسی به نام جوسیه کندر (Josiah Conder(1852-1920)) به ژاپن آمد و شاگردانی تربیت کرد که امروزه آثار خود کندر و شاگردان او در ژاپن باقی مانده‌اند. هدف حکومت میجی از دعوت از معماران غربی، مدرن کردن معماری ژاپن بود که البته این مدرن کردن بیشتر به معنی غربی کردن معماری این کشور بود.

تا پایان دهه 1910 جریان غالب در نقاشی ژاپن، نقاشی آکادمیک متأثر از امپرسیونیسم فرانسه با محوریت سِیکی کورودا بود. بعد از جنگ جهانی اول، ژاپنی‌های زیادی برای تحصیل و آموختن هنر مدرن غربی به اروپا رفتند. برگشت آن‌ها به ژاپن و تلاششان برای شکل دادن مکتب‌های گوناگون هنر مدرن را می‌توان به دوران زمینه ساز برای بلوغ مکاتب هنری در ژاپن تشبیه کرد. با این همه درگیری ژاپن در جبهه‌های جنگ به خصوص جنگ جهانی دوم فرصت بلوغ این مکاتب هنری را در دوران مدرن و سال‌های قبل از جنگ گرفت، تا عملا این دوران، دوره زمینه ساز برای هنر معاصر ژاپن در سال‌های بعد از جنگ جهانی دوم شود.[۵]

نیز نگاه کنید به

کتابشناسی

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ Neki, A (1999). Wag a kuni no Bunka sēsaku no Kōzō. Akatsuki insatsu. P11.
  2. اُكاكورا، كاكوزو (1396). كتاب چای. ترجمه از ژاپنی قدرت‌اله ذاكری، انتشارات پرنده. ص12.
  3. Mago, Y (2004). Meiji jidai ni okeru bijutsushi ni miru Nashonarizumu. Nihongo Nihonbunka kenshū puroguramu kenshū repōto shū, Hiroshima daigaku ryūgaku sentā. 18kikan.
  4. Mago, Y (2004). Meiji jidai ni okeru bijutsushi ni miru Nashonarizumu. Nihongo Nihonbunka kenshū puroguramu kenshū repōto shū, Hiroshima daigaku ryūgaku sentā. 18kikan. P213.
  5. ذاکری، قدرت اله (1402). «هنر ژاپن». در پالیزدار، فرهاد، ذاکری، قدرت اله. جامعه و فرهنگ ژاپن، تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص.242- 281.