قوم سادات افغانستان: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «بیش از آنکه یک قوم باشند یک طبقه اجتماعی هستند؛ طایفه شرفا هم نامیده شدهاند.آنان از اعقاب پیامبر اکرم (ص) و بازماندگان دختگرامی ایشان حضرت فاطمه زهرا (س)، بهویژه اولاد امام حسن مجتبی علیهالسلام و امام حسین علیهالسلام هستند و در ۱، مح...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
بیش از آنکه یک قوم باشند یک طبقه اجتماعی هستند؛ طایفه شرفا | بیش از آنکه یک قوم باشند یک طبقه اجتماعی هستند؛ طایفه شرفا هم نامیده شدهاند.آنان از اعقاب پیامبر اکرم (ص) و بازماندگان دختگرامی ایشان حضرت فاطمه زهرا (س)، بهویژه اولاد امام حسن مجتبی علیهالسلام و امام حسین علیهالسلام هستند و در [[افغانستان]] سید نامیده میشوند. همه مردم افغانستان برای سادات احترام ویژهای قائلاند. سادات در سراسر [[افغانستان]] پراکندهاند. هر قوم سادات خود را دارد؛ ولی سادات در درون اقوام فراتر از دایره قومیاند؛ برای مثال، اگر زبان مادری آنان پشتو باشد، او را پشتون نمیشناسند و همهجا سید و سادات شناخته میشوند. مشهورترین تبار سادات، در بین [[گروه های قومی هزاره افغانستان|هزارهها]] قرار دارند. آنان نیز خود را هزاره نمیخوانند. سادات به زبانهای دری و پشتو، بسته به محل مورد سکونت، تکلم میکنند. سادات اغلب شیعه امامیه، بعضا شیعه اسماعیلی و عدهای نیز حنفیمذهباند. برخی از سادات مشهور [[افغانستان]] از این قرار بودهاند: شاه برهنه در یکاولنگ، میرعلی یخسوز در بامیان، شاه قباد، شاه قلندر، میرسید مراد؛ ولی در بلخاب و غیره، بعضی از سادات مشهور اخیر افغانستان (اعم از حنفی و شیعه) از این قرارند: <blockquote>سید شمسالدین مجروح، سید علی بهشتی، سید احمد گیلانی (پیر فرقه قادریه)، میرغلام محمد غبار، میرمحمد صدیق فرهنگ، سید قاسم رشتیا، سید امیر شاه حسنیار، سید نورمحمد شاه، سید محمدعلی جاوید، سید مصطفی کاظمی، سید عسکر موسوی، سید حسین انوری، سید اسماعیل بلخی، سید منصور نادری (پیر فرقه [[اسماعیلیه]])، سید مخدوم رهین و..</blockquote> | ||
در [[افغانستان]] دختران سادات معمولا با غیرسادات ازدواج نمیکنند؛ ولی مردان سید از غیرسادات زن میگیرند. سادات معمولا در بین اقوام موقعیت بیطرفی داشته و در دعواها و اختلافات میتوانستهاند بهصورت میانجیگر وارد عمل شوند. سادات معمولا مسائل و مشکلات مردم را برطرف میکردند و مردم برای حل مشکلات خود به آنان مراجعه میکردند. سادات از محبوبیت و احترام ویژهای در بین مردم برخوردار بودند. نفوذ روحانیون سادات خیلی بیشتر از روحانیون غیر سادات بوده است، ازاینرو شاید عدهای سودجو برای کسب وجهه یا نفوذ در بین مردم دعوی سیادت میکردهاند. برای جلوگیری از چنین سوءاستفادههایی، امام جعفر صادق علیهالسلام فرمودند: <blockquote>«هرکه دعوی سیادت میکند باید که اصلونسب خود را بداند که به چند پشت به پیغمبر (ص) میرسد و بدان عملکنند و اگر نداند صحیحالنسب نباشد» </blockquote>و باز فرمودند: <blockquote>«سید کسی است که از بطن فاطمه (س) و اولاد علی (ع) بوده باشد، از غیر بطن فاطمه (س) و صلب علی (ع) سید نیست».<ref>فاضل، محمدکاظم (1380). عربها و سادات [[افغانستان]]. (بینا)، ص13. | |||
</ref><ref>علی آبادی، علیرضا (1395). جامعه و فرهنگ [[افغانستان]]. تهران: [https://alhoda.ir/ موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی]، ص 106-108.</ref></blockquote> | |||
== نیز نگاه کنید به == | |||
[[اقلیت های قومی افغانستان]]؛ [[گروه های قومی پارسیوان افغانستان]] | |||
== کتابشناسی == | |||
<references /> | |||
[[رده:اقوام شاخص]] | |||
< | [[رده:دین و مذهب اقوام شاخص]] | ||
[[رده:شخصیت های برجسته اقوام شاخص]] | |||
[[ | |||
نسخهٔ کنونی تا ۴ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۴۲
بیش از آنکه یک قوم باشند یک طبقه اجتماعی هستند؛ طایفه شرفا هم نامیده شدهاند.آنان از اعقاب پیامبر اکرم (ص) و بازماندگان دختگرامی ایشان حضرت فاطمه زهرا (س)، بهویژه اولاد امام حسن مجتبی علیهالسلام و امام حسین علیهالسلام هستند و در افغانستان سید نامیده میشوند. همه مردم افغانستان برای سادات احترام ویژهای قائلاند. سادات در سراسر افغانستان پراکندهاند. هر قوم سادات خود را دارد؛ ولی سادات در درون اقوام فراتر از دایره قومیاند؛ برای مثال، اگر زبان مادری آنان پشتو باشد، او را پشتون نمیشناسند و همهجا سید و سادات شناخته میشوند. مشهورترین تبار سادات، در بین هزارهها قرار دارند. آنان نیز خود را هزاره نمیخوانند. سادات به زبانهای دری و پشتو، بسته به محل مورد سکونت، تکلم میکنند. سادات اغلب شیعه امامیه، بعضا شیعه اسماعیلی و عدهای نیز حنفیمذهباند. برخی از سادات مشهور افغانستان از این قرار بودهاند: شاه برهنه در یکاولنگ، میرعلی یخسوز در بامیان، شاه قباد، شاه قلندر، میرسید مراد؛ ولی در بلخاب و غیره، بعضی از سادات مشهور اخیر افغانستان (اعم از حنفی و شیعه) از این قرارند:
سید شمسالدین مجروح، سید علی بهشتی، سید احمد گیلانی (پیر فرقه قادریه)، میرغلام محمد غبار، میرمحمد صدیق فرهنگ، سید قاسم رشتیا، سید امیر شاه حسنیار، سید نورمحمد شاه، سید محمدعلی جاوید، سید مصطفی کاظمی، سید عسکر موسوی، سید حسین انوری، سید اسماعیل بلخی، سید منصور نادری (پیر فرقه اسماعیلیه)، سید مخدوم رهین و..
در افغانستان دختران سادات معمولا با غیرسادات ازدواج نمیکنند؛ ولی مردان سید از غیرسادات زن میگیرند. سادات معمولا در بین اقوام موقعیت بیطرفی داشته و در دعواها و اختلافات میتوانستهاند بهصورت میانجیگر وارد عمل شوند. سادات معمولا مسائل و مشکلات مردم را برطرف میکردند و مردم برای حل مشکلات خود به آنان مراجعه میکردند. سادات از محبوبیت و احترام ویژهای در بین مردم برخوردار بودند. نفوذ روحانیون سادات خیلی بیشتر از روحانیون غیر سادات بوده است، ازاینرو شاید عدهای سودجو برای کسب وجهه یا نفوذ در بین مردم دعوی سیادت میکردهاند. برای جلوگیری از چنین سوءاستفادههایی، امام جعفر صادق علیهالسلام فرمودند:
«هرکه دعوی سیادت میکند باید که اصلونسب خود را بداند که به چند پشت به پیغمبر (ص) میرسد و بدان عملکنند و اگر نداند صحیحالنسب نباشد»
و باز فرمودند:
«سید کسی است که از بطن فاطمه (س) و اولاد علی (ع) بوده باشد، از غیر بطن فاطمه (س) و صلب علی (ع) سید نیست».[۱][۲]
نیز نگاه کنید به
اقلیت های قومی افغانستان؛ گروه های قومی پارسیوان افغانستان
کتابشناسی
- ↑ فاضل، محمدکاظم (1380). عربها و سادات افغانستان. (بینا)، ص13.
- ↑ علی آبادی، علیرضا (1395). جامعه و فرهنگ افغانستان. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص 106-108.