سینمای ژاپن: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
(صفحه‌ای تازه حاوی «در یك تقسیم بندی تاریخی، سینمای ژاپن به سینمای قبل از جنگ و سینمای بعد از جنگ تقسیم می‌شود كه منظور از آن، جنگ جهانی دوم است كه سال 1945 با پذیرش شكست از سوی ژاپن به پایان رسید. === سینمای قبل از جنگ === سینمای قبل از جنگ، از سال 1896 تا سال 1945 یعنی نزدی...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
در یك تقسیم بندی تاریخی، سینمای [[ژاپن]] به سینمای قبل از جنگ و سینمای بعد از جنگ تقسیم می‌شود كه منظور از آن، جنگ جهانی دوم است كه سال 1945 با پذیرش شكست از سوی ژاپن به پایان رسید.
====سینمای قبل از جنگ====
در یک تقسیم بندی تاریخی، [[سینمای ژاپن]] به سینمای قبل از جنگ و سینمای بعد از جنگ تقسیم می‌شود که منظور از آن، جنگ جهانی دوم است که سال 1945 با پذیرش شکست از سوی [[ژاپن]] به پایان رسید. سینمای قبل از جنگ، از سال 1896 تا سال 1945 یعنی نزدیک به پنجاه سال طول کشید که تا اوائل دهه 1930 دوران صامت و بعد از آن دوران ناطقش بود. نخستین فیلم ناطق اصولی [[سینمای ژاپن]]، «مادام و عیال» (『マダムと女房』/Madamu to Nyōbō) به کارگردانی هنوسوکه گوشو (五所平之助/Gosho Heinosuke(1902–1981)) در سال 1931 به نمایش در آمد و بعد از آن به تدریج این سینما به سوی ناطق شدن پیش رفت. اما ناطق شدن در [[سینمای ژاپن]] به نسبت با کندی بیشتری پیش رفت که دلیلی فرهنگی داشت. با پیدایش [[سینمای ژاپن|سینما]] در همه کشورها کم و بیش کسانی بودند که به شرح فیلم می‌پرداختند که همه آن‌ها تا دهه 1910 از سالن‌های [[سینمای ژاپن|سینما]] حذف شدند و به جای آن‌ها از میان نویس در فیلم‌ها استفاده شد، اما در مورد [[ژاپن]]، تایوان و کره که مستعمره [[ژاپن]] بودند، این شرح دهندگان [[سینمای ژاپن|سینما]] تا پایان دوره صامت و صدا دار شدن [[سینمای ژاپن|سینما]] حضور داشتند. به این شرح دهندگان فیلم در [[سینمای ژاپن]]، بنشی یا کاتسودو بنشی (活動弁士/Katsudō Benshi) می‌گفتند که کار آن‌ها در [[ژاپن]] ارزش گذاری هنری می‌شد. همچنین نام و آوازه بِنشی یکی از عوامل مهم در جذب و کشاندن تماشاگران به [[سینمای ژاپن|سینما]] محسوب می‌شد که حتی عاملی مهم‌تر از نام هنرپیشه‌ها هم به شمار می‌آمد. بِنشی یکی از ویژگی‌های خاص تاریخ [[سینمای ژاپن]] است.


=== سینمای قبل از جنگ ===
یکی دیگر از تقسیم‌ بندی‌های [[سینمای ژاپن]] که ویژگی خاصی را بدان داده، تقسیم فیلم‌های سینمایی به دو دسته جیدای‌گکی (時代劇/Jidaigeki) و گندای‌گکی (現代劇/Gendaigeki) است. فیلم‌های جیدای‌گکی، همان طور که از نامش بر می‌آید، فیلم‌هایی است که زمان آن مربوط به دوره‌های [[تاریخ ژاپن]] به خصوص دوره‌های قبل از اصلاحات میجی باشد. اصطلاح فیلم تاریخی هم وجود دارد، اما معمولا فیلم مرتبط با [[تاریخ ژاپن]] را جیدای‌گکی و فیلم‌های مرتبط با تاریخ جهان را فیلم تاریخی می‌گویند. اصطلاح گندای‌گکی هم برای نامیدن فیلم‌های مرتبط با زمان حال حاضر و موضوعات روز بکار می‌رود. اتفاق منحصر به فردی که در ارتباط با این تقسیم بندی در سینمای [[ژاپن]] رخ داد، این بود که منطقه کانتو با محوریت [[توکیو]]، محل احداث استودیوهای ساخت فیلم گندای‌گکی و منطقه کانسای با محوریت شهر کیوتو محل ساخت استودیوهای ساخت فیلم گندای‌گکی شد. چنین تقسیم بندی معمولا در تاریخ سینمای سایر کشورها دیده نمی‌شود.
سینمای قبل از جنگ، از سال 1896 تا سال 1945 یعنی نزدیك به پنجاه سال طول كشید كه تا اوائل دهه 1930 دوران صامت و بعد از آن دوران ناطقش بود. نخستین فیلم ناطق اصولی سینمای ژاپن، « مادام و عیال »[1] به كارگردانی هنوسوكه گوشو[2] در سال 1931 به نمایش در آمد و بعد از آن به تدریج این سینما به سوی ناطق شدن پیش رفت. اما ناطق شدن در سینمای ژاپن به نسبت با كندی بیشتری پیش رفت كه دلیلی فرهنگی داشت. با پیدایش سینما در همه کشورها کم و بیش کسانی بودند که به شرح فیلم می‌پرداختند که همه آنها تا دهه 1910 از سالن‌های سینما حذف شدند و به جای آنها از میان نویس در فیلم‌ها استفاده شد، اما در مورد ژاپن، تایوان و کره که مستعمره ژاپن بودند، این شرح دهندگان سینما تا پایان دوره صامت و صدا دار شدن سینما حضور داشتند. به این شرح دهندگان فیلم در سینمای ژاپن، بنشی یا كاتسودو بنشی[3] می‌گفتند كه کار آنها در ژاپن ارزش گذاری هنری می‌شد. همچنین نام و آوازه بِنشی یکی از عوامل مهم در جذب و كشاندن تماشاگران به سینما محسوب می‌شد كه حتی عاملی مهمتر از نام هنرپیشه‌ها هم به شمار می‌آمد. بِنشی یکی از ویژگی‌های خاص تاریخ سینمای ژاپن است.  
=====[[سینمای ژاپن قبل از جنگ جهانی دوم]]=====
[[سینمای ژاپن]] هر چند کمی کندتر، اما بهرحال مسیر ناطق شدن را پیمود و تا پایان دهه 1930 بطور کامل [[سینمای ژاپن|سینمای این کشور]] ناطق شد. فن‌آوری صدا گذاری روی فیلم و فن‌آوری پخش فیلم ناطق از خارج از کشور وارد شد و در داخل هم تلاش‌هایی برای ساخت و توسعه این فن‌آوری صورت گرفت که این تلاش‌ها در کنار هم، همراه با سرمایه‌گذاری شرکت‌های فیلمسازی در سالن‌های [[سینمای ژاپن|سینما]]، سرانجام [[سینمای ژاپن]] را به دوران ناطق وارد کرد. ناطق شدن توانایی‌ها و جذابیت‌های زیادی به [[سینمای ژاپن|سینما]] داد، باعث شکل گیری ژانرهای جدید شد، پای هنرمندان خوش آواز و خوش صدا را به فیلم‌ها کشاند و بر محبوبیت [[سینمای ژاپن|سینما]] در بین مردم افزود. این محبوبیت، باعث افزایش تولید فیلم شد. در سال 1936 تولید فیلم در [[ژاپن]] به اوج خود رسید و 558 فیلم ساخته شد. از اواسط دهه 1930 تا اوایل دهه 1940 تعداد فیلم‌های ساخت [[ژاپن]] در سال همیشه بیشتر از 500 حلقه بود و بعد از سینمای آمریکا در رده دوم قرار می‌گرفت. در همین زمان تعداد سالن‌های سینما به بیش از 2000 سالن (با احتساب سالن‌های سینمای کره، تایوان و سایر مناطق اشغالی) رسید.<ref name=":13">Hasegawa, M (2013). Geki eigasēsakukaisha kara mita tokika made no Nihon Eigakai 1. Komyunikeshon kagaku. Dai 38 gō. Tōkyo kēzai daigaku kominyukeshon Gakkai. P77.</ref> تعداد مجلات سینمایی بسیار زیاد بود و کارگردانان مطرح زیادی در این دوره ظاهر شدند که آثار ماندگار بسیاری از خود به یادگار گذاشتند. به این دوره از [[سینمای ژاپن]]، دوران طلایی قبل از جنگ گفته می‌شود. دورانی طلایی که با گسترش و شدت یافتن جنگ و اعمال سانسور و محدودیت‌های زیاد به پایان خود رسید.


یكی دیگر از تقسیم‌ بندی‌های سینمای ژاپن كه ویژگی خاصی را بدان داده، تقسیم فیلم‌های سینمایی به دو دسته جیدای‌گكی[4] و گندای‌گكی[5] است. فیلم‌های جیدای‌گكی، همان طور كه از نامش بر می‌آید، فیلم‌هایی است كه زمان آن مربوط به دوره‌های [[تاریخ ژاپن]] به خصوص دوره‌های قبل از اصلاحات میجی باشد. اصطلاح فیلم تاریخی هم وجود دارد، اما معمولا فیلم مرتبط با تاریخ ژاپن را جیدای‌گكی و فیلم‌های مرتبط با تاریخ جهان را فیلم تاریخی می‌گویند. اصطلاح گندای‌گكی هم برای نامیدن فیلم‌های مرتبط با زمان حال حاضر و موضوعات روز بكار می‌رود. اتفاق منحصر به فردی كه در ارتباط با این تقسیم بندی در سینمای ژاپن رخ داد، این بود كه منطقه كانتو با محوریت توكیو، محل احداث استودیوهای ساخت فیلم گندای‌گكی و منطقه كانسای با محوریت شهر كیوتو محل ساخت استودیوهای ساخت فیلم گندای‌گكی شد. چنین تقسیم بندی معمولا در تاریخ سینمای سایر كشورها دیده نمی‌شود.
متأسفانه خیلی از فیلم‌های قبل از جنگ از بین رفته‌اند و امروزه دیگر امکان دیدن و ارزش گذاری آن‌ها وجود ندارد. دو دلیل برای سوختن این فیلم‌ها وجود دارد. نخست جنس این فیلم‌ها بود. جنس فیلم‌ها تا دهه 1950 از موادی ساخته می‌شد که امکان آتش گرفتن آن‌ها زیاد بود. در نتیجه به علت آتش گرفتن خود به خودی یا آتش سوزی ناشی از اتصال برق خیلی از آن‌ها از بین رفتند. همچنین در آن زمان به علت عدم وجود ویدئو و دستگاه‌های پخش خانگی امکان استفاده دوم و سوم از این فیلم‌ها وجود نداشت، پس چندان به نگهداری آن‌ها اهمیت داده نمی‌شد. بعد جنگ هم مزید بر علت شد و بمباران‌های هوایی و سوختن و خاکستر شدن شهرهای بزرگ، بسیاری از فیلم‌ها را از بین برد. هر چند در حال حاضر هر از گاهی خبر از کشف فیلم یا تکه‌ای از فیلم‌های قبل از جنگ در گوشه و کنار [[ژاپن]] و گاه در کشورهای دیگر مثل [[روسیه]] به گوش می‌رسد، اما بهرحال بیش از نصفی از فیلم‌های قبل از جنگ [[سینمای ژاپن]] از بین رفته‌اند و امروزه امکان ارزش گذاری و دیدن آن‌ها وجود ندارد.
=====[[سینمای ژاپن بعد از جنگ جهانی دوم]]=====
آگوست سال ۱۹۵۱ فیلم «راشومون» (محصول ۱۹۵۰) به کارگردانی آکیرا کوروساوا توانست جایزه بزرگ جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز را دریافت کند. سال بعد یعنی ۱۹۵۲ باز هم در جشنواره فیلم ونیز فیلم «زنی از نسل سایکاکو» (『西鶴一代女』/Saikaku Ichidai Onna) (محصول ۱۹۵۲) به کارگردانی کنجی میزوگوچی جایزه بین‌الملل را و در جشنواره فیلم کن هم فیلم «داستان گنجی» (محصول سال ۱۹۵۱ به کارگردانی کوسابورو یوشیمورا (吉村公三郎/Yoshimura Kōsaburō(1911–2000))) جایزه بهترین فیلمبرداری را برای فیلمبردار آن به ارمغان آورد. سال ۱۹۵۴ هم فیلم «دروازه جهنم» (『地獄門』/Jigoku mon) (محصول ۱۹۵۳) به کارگردانی تِنوسوکه کینوگاسا (衣笠貞之助/Kinugasa Tēnosuke(1896–1982)) موفق شد جایزه بزرگ جشنواره کن را دریافت کند. بعد از آن با استمرار دریافت جوایز از جشنواره‌های بین‌المللی فیلم، [[ژاپن]] در رده کشورهای درجه اول در دنیای [[سینمای ژاپن|سینما]] شناخته شد <ref>Satō, T (2008) Dai 2 Satsu. Nihon eigashi 2. [https://www.iwanami.co.jp/english/ Iwanami shoten]. P233.</ref>. چنین آغاز قدرتمندی در اوائل دهه 1950 و آن هم در شرایطی که [[ژاپن]] تنها پنج سال از جنگ را پشت سر گذاشته بود، نوید دوران طلایی بعد از جنگ را می‌داد که برخی مورخین [[سینمای ژاپن]] از آن با عنوان دوره طلائی دهه 1950 نام می‌برند. کارگردانان شاخصی که این دوره را ساختند، کارگردانانی مانند میزوگوچی، یاسوجیرو ازو و میکی‌ئو ناروسه بودند که قبل از جنگ هم به عنوان کارگردانانی مطرح و صاحب سبک شناخته می‌شدند و یا کسانی مانند کوروساوا و کِسوکه کینوشیتا (木下恵介/Kinoshita Keisuke(1912–1998)) بودند که درست قبل از جنگ یا دوران جنگ، فعالیتشان را در مقام کارگردان شروع کردند.


== 9-2 دوران طلایی قبل از جنگ ==
ویژگی تمامی این کارگردانان این بود که همگی کار [[سینمای ژاپن|سینما]] را در استودیو یاد گرفته بودند به عبارتی همه دست پرورده نظام استودیویی بودند. این افراد عموما بعد از پایان تحصیلات در دانشگاه که هیچکدام مرتبط با [[سینمای ژاپن|سینما]] نبود، برای کار جذب استودیوهای فیلمسازی می‌شدند و ابتدا از پست‌های پایین چون دستیار صدابردار، دستیار فیلم‌بردار، فیلمنامه نویس، کمک کارگردان و... کار خود را شروع می‌کردند و بعد از سال‌ها کار آموزی اجازه می‌یافتند، کارگردانی فیلم را انجام دهند. این نظام استودیویی باعث شد تا تحصیلات دانشگاهی مرتبط با [[سینمای ژاپن|سینما]] خیلی دیر در [[ژاپن]] شکل بگیرد. با شکست [[ژاپن]] در جنگ و شکل‌گیری [[کمیسیون قانون اساسی ژاپن|قانون اساسی]] جدید که به [[کمیسیون قانون اساسی ژاپن|قانون اساسی]] صلح معروف بود، این کارگردانان فرصت یافتند تا فارغ از فشار سانسور دولتی به طرح مسائل و مشکلات اجتماعی بپردازند و آثاری خلق کنند که با اقبال زیادی در جشنواره‌های سینمایی روبرو شد.
سینمای ژاپن هر چند کمی کندتر، اما بهرحال مسیر ناطق شدن را پیمود و تا پایان دهه 1930 بطور کامل سینمای این کشور ناطق شد. فن‌آوری صدا گذاری روی فیلم و فن‌آوری پخش فیلم ناطق از خارج از کشور وارد شد و در داخل هم تلاش‌هایی برای ساخت و توسعه این فن‌آوری صورت گرفت که این تلاش‌ها در کنار هم، همراه با سرمایه‌گذاری شرکت‌های فیلمسازی در سالن‌های سینما، سرانجام سینمای ژاپن را به دوران ناطق وارد کرد. ناطق شدن توانایی‌ها و جذابیت‌های زیادی به سینما داد، باعث شکل گیری ژانرهای جدید شد، پای هنرمندان خوش آواز و خوش صدا را به فیلم‌ها کشاند و بر محبوبیت سینما در بین مردم افزود. این محبوبیت، باعث افزایش تولید فیلم شد. در سال 1936 تولید فیلم در ژاپن به اوج خود رسید و 558 فیلم ساخته شد. از اواسط دهه 1930 تا اوایل دهه 1940 تعداد فیلم‌های ساخت ژاپن در سال همیشه بیشتر از 500 حلقه بود و بعد از سینمای آمریکا در رده دوم قرار می‌گرفت. در همین زمان تعداد سالن‌های سینما به بیش از 2000 سالن (با احتساب سالن‌های سینمای کره، تایوان و سایر مناطق اشغالی) رسید (هاسه‌گاوا، 2013: 77). تعداد مجلات سینمایی بسیار زیاد بود و کارگردانان مطرح زیادی در این دوره ظاهر شدند که آثار ماندگار بسیاری از خود به یادگار گذاشتند. به این دوره از سینمای ژاپن، دوران طلایی قبل از جنگ گفته می‌شود. دورانی طلایی که با گسترش و شدت یافتن جنگ و اعمال سانسور و محدودیت‌های زیاد به پایان خود رسید.
====[[موج نو سینمای ژاپن]]====
موج نو سینمای فرانسه جنبشی در [[سینمای ژاپن|سینمای این کشور]] است که در اواخر دهه 1950 با هدایت منتقدان جوان [[سینمای ژاپن|سینما]] شکل گرفت و بر سینمای سایر نقاط جهان هم تأثیر گذاشت. از فیلم‌سازان مطرح این موج، می‌توان ژان لوک گدار (Jean-Luc Godard(1930-   )) را نام برد که اولین فیلم بلند او یعنی «از نفس افتاده» (À bout de soufflé) نمونه عالی از گرایش این جریان جدید بود. این فیلم سپتامبر 1960 در [[ژاپن]] به نمایش در آمد و تأثیر بسیار زیادی بر سینماگران جوان ژاپنی به جای گذاشت. نمایش این فیلم‌ها و بطور کلی تأثیر موج نوی سینمای فرانسه باعث ایجاد جنبشی در شرکت سینمایی شوچیکو شد که از آن با نام نول ویج شوچیکو (松竹ヌーベルバーグ/Shōchiku nuberubagu) نام برده می‌شود<ref>Satō, T (2006). Nihon eigashi 3. [https://www.iwanami.co.jp/english/ Iwanami shoten]. P15.</ref>. شروع موج شوچیکو را از فیلم «داستان ظالمانه جوانی» (『青春残酷物語』/Seishun Zankoku Monogatari) ناگیسا اوشیما می‌دانند.


متأسفانه خیلی از فیلم‌های قبل از جنگ از بین رفته‌اند و امروزه دیگر امکان دیدن و ارزش گذاری آنها وجود ندارد. دو دلیل برای سوختن این فیلم‌ها وجود دارد. نخست جنس این فیلم‌ها بود. جنس فیلم‌ها تا دهه 1950 از موادی ساخته می‌شد که امکان آتش گرفتن آنها زیاد بود. در نتیجه به علت آتش گرفتن خود به خودی یا آتش سوزی ناشی از اتصال برق خیلی از آنها از بین رفتند. همچنین در آن زمان به علت عدم وجود ویدئو و دستگاه‌های پخش خانگی امکان استفاده دوم و سوم از این فیلم‌ها وجود نداشت، پس چندان به نگهداری آنها اهمیت داده نمی‌شد. بعد جنگ هم مزید بر علت شد و بمباران‌های هوایی و سوختن و خاکستر شدن شهرهای بزرگ، بسیاری از فیلم‌ها را از بین برد. هر چند در حال حاضر هر از گاهی خبر از کشف فیلم یا تکه‌ای از فیلم‌های قبل از جنگ در گوشه و کنار ژاپن و گاه در کشورهای دیگر مثل [[روسیه]] به گوش می‌رسد، اما بهرحال بیش از نصفی از فیلم‌های قبل از جنگ سینمای ژاپن از بین رفته‌اند و امروزه امكان ارزش گذاری و دیدن آنها وجود ندارد.  
در مرکز این گرایش علاوه بر اوشیما دو کارگردان جوان دیگر هم وجود دارند؛ یوشی‌شیگه یوشیدا (吉田義重/Yoshida yoshishige(1933-    )) و ماساهیرو شینودا (篠田正浩/Shinoda masahiro(1931-     )). با کناره گیری اوشیما و فیلمنامه نویس او از شوچیکو و کناره گیری و مستقل شدن یوشیدا و شینودا در سال‌های بعد، جریان نول ویج شوچیکو، چندان ادامه نیافت، اما این جریان در دل جریان بزرگتری به نام [[موج نو سینمای ژاپن]] قرار گرفت که تا دهه 1970 ادامه داشت.


== 9-3 دوره طلایی بعد از جنگ: ==
خروج سینماگرانی چون اوشیما، شینودا و یوشیدا و تأسیس شرکت‌های مستقل فیلمسازی همه به این خاطر بود که آن‌ها نمی‌توانستند در چهارچوب نظام محکم استودیویی، به ساخت آثار دلخواه خود بپردازند. شرکت‌های فیلمسازی همه به دنبال فروش و کسب سود بیشتر بودند و هنرمندانی مانند اوشیما می‌خواستند فیلم‌های هنری بسازند، فیلم‌هایی که البته چندان در فروش موفق نبودند و این مسأله قابل قبول شرکت نبود. کارگردانانی مانند اوشیما با هدف ساخت فیلم‌های هنری یا سیاسی مورد نظر خود، از شرکت‌های بزرگ جدا می‌شدند و اقدام به تأسیس شرکت مستقل فیلمسازی خود می‌کردند، اما خیلی زود آن‌ها با مشکلات مالی مواجه و مجبور به انحلال شرکت‌های مستقل خود می‌شدند.
آگوست سال ۱۹۵۱ فیلم «راشومون» (محصول ۱۹۵۰) به کارگردانی آکیرا کوروساوا توانست جایزه بزرگ جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز را دریافت کند. سال بعد یعنی ۱۹۵۲ باز هم در جشنواره فیلم ونیز فیلم «زنی از نسل سایکاکو»[6] (محصول ۱۹۵۲) به کارگردانی کنجی میزوگوچی جایزه بین‌الملل را و در جشنواره فیلم کن هم فیلم «داستان گنجی» (محصول سال ۱۹۵۱ به کارگردانی کوسابورو یوشیمورا[7]) جایزه بهترین فیلمبرداری را برای فیلمبردار آن به ارمغان آورد. سال ۱۹۵۴ هم فیلم «دروازه جهنم»[8] (محصول ۱۹۵۳) به کارگردانی تِنوسوکه کینوگاسا[9] موفق شد جایزه بزرگ جشنواره کن را دریافت کند. بعد از آن با استمرار دریافت جوایز از جشنواره‌های بین‌المللی فیلم، ژاپن در رده کشورهای درجه اول در دنیای سینما شناخته شد (ساتو، 2008: ۲۳۳). چنین آغاز قدرتمندی در اوائل دهه 1950 و آن هم در شرایطی كه ژاپن تنها پنج سال از جنگ را پشت سر گذاشته بود، نوید دوران طلایی بعد از جنگ را می‌داد كه برخی مورخین سینمای ژاپن از آن با عنوان دوره طلائی دهه 1950 نام می‌برند. كارگردانان شاخصی كه این دوره را ساختند، كارگردانانی مانند میزوگوچی، یاسوجیرو ازو و میكی‌ئو ناروسه بودند كه قبل از جنگ هم به عنوان كارگردانانی مطرح و صاحب سبك شناخته می‌شدند و یا كسانی مانند كوروساوا و کِسوكه كینوشیتا[10] بودند كه درست قبل از جنگ یا دوران جنگ، فعالیتشان را در مقام كارگردان شروع كردند.


ویژگی تمامی این كارگردانان این بود كه همگی كار سینما را در استودیو یاد گرفته بودند به عبارتی همه دست پرورده نظام استودیویی بودند. این افراد عموما بعد از پایان تحصیلات در دانشگاه كه هیچكدام مرتبط با سینما نبود، برای كار جذب استودیوهای فیلمسازی می‌شدند و ابتدا از پست‌های پایین چون دستیار صدابردار، دستیار فیلمبردار، فیلمنامه نویس، كمك كارگردان و ... كار خود را شروع می‌كردند و بعد از سال‌ها كار آموزی اجازه می‌یافتند، كارگردانی فیلم را انجام دهند. این نظام استودیویی باعث شد تا تحصیلات دانشگاهی مرتبط با سینما خیلی دیر در ژاپن شكل بگیرد. با شكست ژاپن در جنگ و شكل‌گیری قانون اساسی جدید كه به قانون اساسی صلح معروف بود، این كارگردانان فرصت یافتند تا فارغ از فشار سانسور دولتی به طرح مسائل و مشكلات اجتماعی بپردازند و آثاری خلق كنند كه با اقبال زیادی در جشنواره‌های سینمایی روبرو شد.
نظام استودیویی و حاکمیت شرکت‌های بزرگ ساخت و توزیع فیلم در دو دهه بعد از جنگ همچنان ادامه داشت و اقداماتی مانند تأسیس شرکت‌های مستقل فیلمسازی از سوی کارگردانان و حتی هنرپیشه‌های مطرح، نتوانست هیچ خللی در این حاکمیت ایجاد کند. با این همه از اواخر دهه 1950 این حاکمیت، رقیبی جدی پیدا کرد که آرام آرام در پوسته ضخیم آن ترک‌هایی ایجاد کرد. رقیب جدید [[تلویزیون در ژاپن|تلویزیون]] و گسترش آن در جامعه بعد از جنگ [[ژاپن]] بود. سال 1958 سالی فراموش نشدنی در تاریخ [[سینمای ژاپن]] است. در این سال تعداد حضور تماشاگران در سالن‌های سینما به یک میلیارد 127 میلیون و 452 هزار نفر در سال رسید که بالاترین تعداد تماشاگر جذب شده به سالن‌های [[سینمای ژاپن|سینما]] در کل تاریخ [[سینمای ژاپن|سینمای این کشور]] است.<ref name=":11">Eiren (2021). Kakō dētā Ran 1955nen-2020nen.</ref> با این همه در ماه می همین سال هم با استناد به آمار ثبت شده در «ان اچ ک» تعداد تلویزیون‌های موجود در کشور بسیار افزایش یافت و از عدد یک میلیون دستگاه تلویزیون فراتر رفت. سال بعد با پخش مستقیم ازدواج ولیعهد [[ژاپن]] از [[تلویزیون در ژاپن|تلویزیون]]، تعداد دستگاه‌های گیرنده تلویزیونی در کشور بسیار زیاد شد و از دو میلیون هم فراتر رفت. خود [[ژاپن]] هم یکی از سازندگان مطرح وسائل صوتی و تصویری بود و این مسأله به گسترش هرچه بیشتر [[تلویزیون در ژاپن|تلویزیون]] در جامعه کمک کرد. شرکت‌های فیلمسازی بزرگ نخست به مقابله با رقیب بر آمدند و حتی قوانینی مبنی بر عدم حضور هنرپیشه‌های شرکت‌های سینمایی در [[تلویزیون در ژاپن|تلویزیون]] امضا کردند، اما این اقدامات نتیجه بخش نبود و بزودی رقیب جدید نظام استودیویی [[سینمای ژاپن]] را به تدریج از بین برد.


== 9-4 موج نو سینمای ژاپن: ==
از طرف دیگر کوچکتر و ارزان‌تر شدن وسائل فیلمبرداری و ساخت فیلم، امکان ساخت فیلم را برای علاقمندانی فراهم آورد که هیچ گونه سابقه کار استودیویی نداشتند و این مسأله باعث ظهور فیلمسازان مستقلی شد که بدون پشتوانه و تجربه استودیویی قدم به عرصه فیلمسازی گذشتند و نسلی از کارگردانان تجربی [[ژاپن]] را شکل داد که از معروف‌ترین آن‌ها می‌توان به شوجی ترایاما و سوسومو هانی (羽仁進/Hani Susumu(1928-   )) اشاره کرد. نیز نسلی از مستندسازان را بوجود آورد که توانستند شهرت بین‌المللی کسب کنند که سرآمدین آن‌ها نوری‌آکی تسوچی‌موتو (土本典昭/Tsuchimoto Noriaki(1928-2008)) و کازوئو هارا (原一男/Hara Kazuo(1945-   )) هستند.
موج نو سینمای فرانسه جنبشی در سینمای این كشور است كه در اواخر دهه 1950 با هدایت منتقدان جوان سینما شكل گرفت و بر سینمای سایر نقاط جهان هم تأثیر گذاشت. از فیلمسازان مطرح این موج، می‌توان ژان لوك گدار[11] را نام برد كه اولین فیلم بلند او یعنی «از نفس افتاده»[12] نمونه عالی از گرایش این جریان جدید بود. این فیلم سپتامبر 1960 در ژاپن به نمایش در آمد و تأثیر بسیار زیادی بر سینماگران جوان ژاپنی به جای گذاشت. نمایش این فیلم‌ها و بطور كلی تأثیر موج نوی سینمای فرانسه باعث ایجاد جنبشی در شركت سینمایی شوچیكو شد كه از آن با نام نول ویج شوچیكو[13] نام برده می‌شود (ساتو، 2006: 15). شروع موج شوچیكو را از فیلم «داستان ظالمانه جوانی»[14] ناگیسا اوشیما می‌دانند.


در مركز این گرایش علاوه بر اوشیما دو كارگردان جوان دیگر هم وجود دارند؛ یوشی‌شیگه یوشیدا[15] و ماساهیرو شینودا[16]. با كناره گیری اوشیما و فیلمنامه نویس او از شوچیكو و كناره گیری و مستقل شدن یوشیدا و شینودا در سال‌های بعد، جریان نول ویج شوچیكو، چندان ادامه نیافت، اما این جریان در دل جریان بزرگتری به نام موج نو سینمای ژاپن قرار گرفت كه تا دهه 1970 ادامه داشت.
در زمینه پویانمایی، [[ژاپن]] بر خلاف بازاریابی فیلم‌های سینماییش، در بازار جهانی بسیار موفق بوده و هست. به اعتقاد ساتو، دلیل موفقیت صنعت پویانمایی [[ژاپن]] را باید در تأسیس استودیوی ساخت انیمیشن شرکت توئِی (東映株式会社/Tōei kabushiki kaisha) در سال 1956 جستجو کرد.<ref>Satō, T (2006). Nihon eigashi 3. [https://www.iwanami.co.jp/english/ Iwanami shoten]. P103.</ref> در واقع تا این زمان، شرکت‌های کوچک ژاپنی‌ای بودند که اقدام به تولید انیمیشن می‌کردند، اما با اقدام شرکت توئی، صنعت انیمیشن به لحاظ اقتصادی و در آمدزایی در بازارهای جهانی بسیار پیشرفت کرد. امروزه مشهورترین چهره انیمیشن [[ژاپن]]، هایائو میازاکی است.
====[[صنعت سينمای ژاپن در عصر جدید|صنعت سینمای ژاپن در عصر جدید]]====
هنری که به عنوان تماشایی به [[ژاپن]] وارد شد، خیلی زود با تغذیه از تنه درخت تنومند فرهنگ غنی [[ژاپن]] بارور و جایگاه سرگرمی نخست مردم را به دست آورد. این [[سینمای ژاپن|سینما]] قبل از جنگ جهانی دوم دورانی طلایی را پشت سر گذاشت، دورانی که در اوج آن تعداد سالن‌های سینما در [[ژاپن]] به 2471 سالن در سال 1941 و تعداد تماشاگران هم به حدود 470 میلیون نفر رسید.<ref name=":13" /> این تعداد البته در سال‌های بعد و با شدت گرفتن جنگ، رو به کاهش گذاشت، اما بعد از جنگ با شکل گیری دوران طلایی بعد از جنگ دوباره رو به افزایش گذاشت.


خروج سینماگرانی چون اوشیما، شینودا و یوشیدا و تأسیس شركت‌های مستقل فیلمسازی همه به این خاطر بود كه آنها نمی‌توانستند در چهارچوب نظام محكم استودیویی، به ساخت آثار دلخواه خود بپردازند. شركت‌های فیلمسازی همه به دنبال فروش و كسب سود بیشتر بودند و هنرمندانی مانند اوشیما می‌خواستند فیلم‌های هنری بسازند، فیلم‌هایی كه البته چندان در فروش موفق نبودند و این مسأله قابل قبول شركت نبود. كارگردانانی مانند اوشیما با هدف ساخت فیلم‌های هنری یا سیاسی مورد نظر خود، از شركت‌های بزرگ جدا می‌شدند و اقدام به تأسیس شركت مستقل فیلمسازی خود می‌كردند، اما خیلی زود آنها با مشكلات مالی مواجه و مجبور به انحلال شركت‌های مستقل خود می‌شدند.
سال 1960، آخرین سال از چهار سالی بود که در آن بیش از یک میلیارد تماشاگر در سالن‌های [[سینمای ژاپن|سینما]] برای دیدن فیلم حاضر شدند و از پایان این سال به بعد است که تعداد تماشاگران به شکل بسیار چشمگیری رو به کاهش گذاشت. در سال 1960 دو رکورد دیگر ثبت شد و بعد آمارها رو به کاهش گذاشت. در این سال تعداد سالن‌های [[سینمای ژاپن|سینما]] به 7457 سالن رسید که 57 سالن بیشتر از سال قبل بود و این بالاترین تعداد سالن [[سینمای ژاپن|سینما]] در تاریخ [[سینمای ژاپن]] است.<ref name=":11" /> سال بعد این تعداد با کاهش 226 عددی به 7231 سالن رسید و سال بعد از آن هم حدود 400 سالن دیگر کم شد. در پایان دهه 1960 هم، تعداد سالن‌های [[سینمای ژاپن|سینما]] به کمتر از نصف آنچه در آغاز این دهه بود رسید.<ref name=":11" /> همه این کاهش‌ها یک علت داشت؛ شروع دوران [[تلویزیون در ژاپن|تلویزیون]] و رواج گسترده آن در جامعه به خصوص جامعه [[ژاپن]]، که خود یکی از بزرگ‌ترین تولید کنندگان دستگاه‌های تلویزیونی در جهان بود. علاوه بر تعداد سالن‌های [[سینمای ژاپن|سینما]]، تعداد فیلم‌های ساخته شده در سال 1960 هم به بالاترین تعداد خود در سال‌های بعد از جنگ رسید. تعداد فیلم‌های ساخته شده در این سال 547 عنوان فیلم بود که حدود 54 عنوان بیشتر از سال قبل بود. این تعداد در سال بعد تنها 12 عنوان کاهش، اما سال بعد از آن به یکباره 160 عنوان کاهش پیدا کرد و به 375 عنوان رسید.<ref name=":11" /> بعد از آن هم هر ساله کمی بیش یا کمتر از این تعداد فیلم ژاپنی ساخته شد.<ref name=":11" />


نظام استودیویی و حاكمیت شركت‌های بزرگ ساخت و توزیع فیلم در دو دهه بعد از جنگ همچنان ادامه داشت و اقداماتی مانند تأسیس شركت‌های مستقل فیلمسازی از سوی كارگردانان و حتی هنرپیشه‌های مطرح، نتوانست هیچ خللی در این حاكمیت ایجاد كند. با این همه از اواخر دهه 1950 این حاكمیت، رقیبی جدی پیدا كرد كه آرام آرام در پوسته ضخیم آن ترك‌هایی ایجاد كرد. رقیب جدید تلویزیون و گسترش آن در جامعه بعد از جنگ ژاپن بود. سال 1958 سالی فراموش نشدنی در تاریخ سینمای ژاپن است. در این سال تعداد حضور تماشاگران در سالن‌های سینما به یک میلیارد 127 میلیون و 452 هزار نفر در سال رسید که بالاترین تعداد تماشاگر جذب شده به سالن‌های سینما در کل تاریخ سینمای این کشور است (ئه‌رِن، 2021). با این همه در ماه می همین سال هم با استناد به آمار ثبت شده در "ان اچ ك" تعداد تلویزیون‌های موجود در كشور بسیار افزایش یافت و از عدد یك میلیون دستگاه تلویزیون فراتر رفت. سال بعد با پخش مستقیم ازدواج ولیعهد ژاپن از تلویزیون، تعداد دستگاه‌های گیرنده تلویزیونی در كشور بسیار زیاد شد و از دو میلیون هم فراتر رفت. خود ژاپن هم یكی از سازندگان مطرح وسائل صوتی و تصویری بود و این مسأله به گسترش هرچه بیشتر تلویزیون در جامعه كمك كرد. شركت‌های فیلمسازی بزرگ نخست به مقابله با رقیب بر آمدند و حتی قوانینی مبنی بر عدم حضور هنرپیشه‌های شركت‌های سینمایی در تلویزیون امضا كردند، اما این اقدامات نتیجه بخش نبود و بزودی رقیب جدید نظام استودیویی سینمای ژاپن را به تدریج از بین برد.
رواج و همه گیر شدن [[تلویزیون در ژاپن|تلویزیون]]، به خصوص بعد از رنگی شدن [[تلویزیون در ژاپن|تلویزیون‌]]، به سرعت به دوران طلایی صنعت [[سینمای ژاپن]] پایان داد.<ref>کوروساوا، اکیرا (2010). ص9.</ref> در اوائل دهه 1970 شرکت دای‌ئِی (大映/Daiē: این شرکت سال 1942 تأسیس شده بود.) یکی از شرکت‌های بزرگ سینمایی [[ژاپن]] ورشکست شد.<ref>Satō, T (1996). Nihon Eigashi 4. [https://www.iwanami.co.jp/english/ Iwanami shoten]. P306.</ref> با آغاز دهه 1980 خیلی از استودیوهای فیلمسازی شرکت‌ها ناکارآمد و تعطیل شدند. در این دهه اتفاق مهم دیگری رخ داد که تأثیر زیادی بر صنعت [[سینمای ژاپن|سینما]] داشت و آن ساخت و عرضه دستگاه‌های ویدیوئی به بازار بود که تماشاگران را قادر می‌ساخت در خانه خود به تماشای فیلم‌ها بنشینند و نیازی به حضور در سالن‌های [[سینمای ژاپن|سینما]] نداشته باشند. این مسأله تأثیری مستقیم بر تعداد سالن‌های [[سینمای ژاپن|سینما]] داشت و علت شروع روند کاهش تعداد سالن‌های [[سینمای ژاپن|سینما]] از سال 1980 تا سال 1993 بود. کاهش تعداد سالن‌ها به معنی کاهش تعداد تماشاگرانی بود که برای دیدن فیلم در سالن‌ها حاضر می‌شد و این مسأله بی شک بر تولید و عرضه فیلم هم تأثیر گذار بود.<ref>کوروساوا، اکیرا (2010). ص10-12.</ref> دوران اقتصاد حبابی در [[ژاپن]] که از 1986 شروع شد و در سال 1991 به پایان رسید، ابتدا به نظر می‌رسید تأثیر مثبتی بر [[سینمای ژاپن]] خواهد داشت، اما این دوران چه به لحاظ تعداد سالن‌های [[سینمای ژاپن|سینما]] و چه به لحاظ تعداد فیلم‌های تولید شده با کاهش همراه بود.<ref>کوروساوا، اکیرا (2010). ص10.</ref>


از طرف دیگر كوچكتر و ارزان‌تر شدن وسائل فیلمبرداری و ساخت فیلم، امكان ساخت فیلم را برای علاقمندانی فراهم آورد كه هیچ گونه سابقه كار استودیویی نداشتند و این مسأله باعث ظهور فیلمسازان مستقلی شد كه بدون پشتوانه و تجربه استودیویی قدم به عرصه فیلمسازی گذشتند و نسلی از كارگردانان تجربی ژاپن را شكل داد كه از معروفترین آنها می‌توان به شوجی ترایاما و سوسومو هانی[17] اشاره كرد. نیز نسلی از مستندسازان را بوجود آورد كه توانستند شهرت بین‌المللی كسب كنند كه سرآمدین آنها نوری‌آكی تسوچی‌موتو[18] و كازوئو هارا[19] هستند.
نشانه‌های بهبود در صنعت [[سینمای ژاپن]] از نیمه دوم دهه 1990 مشاهده شد. از سال 1993 به بعد تعداد [[سینمای ژاپن|سینما]]<nowiki/>ها رو به افزایش نهاد و از 1732 سالن [[سینمای ژاپن|سینما]] در سال 1993 به 2221 سالن در آخرین سال این دهه رسید.<ref name=":11" /> با این همه در تعداد فیلم‌های تولیدی [[ژاپن]] افزایش خاصی مشاهده نشد و در طول دهه 1990 در برخی سال‌ها با افزایش و در برخی از سال‌ها با کاهش همراه بود. بیشترین فیلم تولیدی مربوط به سال 1995 با 289 فیلم بود، اما در همین سال تعداد فیلم‌های خارجی عمدتاً هالیوودی نمایش داده شده در [[ژاپن]] 321 فیلم بود.<ref name=":11" /> در این سال سهم فیلم‌های ژاپنی از مجموع در آمد بلیت فروشی [[سینمای ژاپن|سینما]]<nowiki/>ها (حدود 68 میلیارد و 473 میلیون ین)؛ 37% در برابر 63% سهم فیلم‌های خارجی بود. در واپسین سال دهه 1990، تعداد فیلم‌های ساخته شده در [[ژاپن]] به 270 فیلم رسید که باز هم کمتر از تعداد فیلم‌های خارجی‌ای بود (298 فیلم) که به این کشور وارد شد.<ref name=":11" />


در زمینه پویانمایی، ژاپن بر خلاف بازاریابی فیلم‌های سینماییش، در بازار جهانی بسیار موفق بوده و هست. به اعتقاد ساتو، دلیل موفقیت صنعت پویانمایی ژاپن را باید در تأسیس استودیوی ساخت انیمیشن شركت توئِی[20] در سال 1956 جستجو كرد (ساتو، 2006: 103). در واقع تا این زمان، شركت‌های كوچك ژاپنی‌ای بودند كه اقدام به تولید انیمیشن می‌كردند، اما با اقدام شركت توئی، صنعت انیمیشن به لحاظ اقتصادی و در آمدزایی در بازارهای جهانی بسیار پیشرفت كرد. امروزه مشهورترین چهره انیمیشن ژاپن، هایائو میازاكی است.  
اما با آغاز دهه 2000 تحرکی در صنعت [[سینمای ژاپن]] مشاهده شد که در نهایت منجر به آمار بسیار درخشان در صنعت [[سینمای ژاپن|سینمای این کشور]] گشت. با استناد به آمار اتحادیه تولیدکنندگان [[سینمای ژاپن]] (一般社団法人日本映画製作者連盟/Ippan shadan hōjin Nihon eiga Sēsakusha renmē) سال 2014 تعداد فیلم‌های ژاپنی به رقم بی سابقه 615 فیلم رسید که این عدد حتی بیشتر از تعداد فیلم‌های سال 1960 است. این تعداد سال قبل از آن 591 فیلم بود که در سال 2014 افزایشی برابر با 24 عدد فیلم داشت. همچنین تعداد سالن‌های سینما در سال 2014 افزایشی برابر با 46 سالن نسبت به سال را داشت. این افزایش در مورد تعداد تماشاگرانی که در سالن‌های [[سینمای ژاپن|سینما]] حاضر شدند و نیز در مورد در آمد حاصل از نمایش فیلم هم صادق است. در مورد تعداد تماشاگران، افزایش در حدود شش میلیون نفر و در مورد در آمد حاصل از نمایش فیلم هم افزایشی در حدود سه میلیارد ین مشاهده می‌شود. در واقع صنعت [[سینمای ژاپن]] در ادامه موفقیت‌های خود از سال 2012 به بعد توانست تعداد تولیدات سالانه خود را به بیش از 500 فیلم در سال برساند.<ref name=":11" />


== 9-5 نگاهی به صنعت سینمای ژاپن و وضعیت آن در دوران اخیر: ==
در سال 2019، تعداد فیلم‌های ژاپنی اکران شده در سینماهای کشور به رقم بالای 689 حلقه فیلم رسید که بالاترین میزان در تاریخ سینمای بعد از جنگ این کشور است.<ref name=":11" /> در همین سال 194 میلیون و 910 هزار نفر در سالن‌های [[سینمای ژاپن|سینما]] به تماشای فیلم نشستند و در آمد حاصل از نمایش فیلم‌های ژاپنی 142 میلیارد و 192 میلیون ین بود.<ref name=":11" /> این میزان برابر 54.4 درصد کل فروش [[سینمای ژاپن|سینمای این کشور]] در این سال یعنی 261 میلیارد و 180 میلیون ین بود<ref name=":11" />
هنری که به عنوان تماشایی به ژاپن وارد شد، خیلی زود با تغذیه از تنه درخت تنومند فرهنگ غنی ژاپن بارور و جایگاه سرگرمی نخست مردم را به دست آورد. این سینما قبل از جنگ جهانی دوم دورانی طلایی را پشت سر گذاشت، دورانی كه در اوج آن تعداد سالن‌های سینما در ژاپن به 2471 سالن در سال 1941 و تعداد تماشاگران هم به حدود 470 میلیون نفر رسید (هاسه‌گاوا، 2013 : 77). این تعداد البته در سال‌های بعد و با شدت گرفتن جنگ، رو به كاهش گذاشت، اما بعد از جنگ با شكل گیری دوران طلایی بعد از جنگ دوباره رو به افزایش گذاشت.


سال 1960، آخرین سال از چهار سالی بود كه در آن بیش از یك میلیارد تماشاگر در سالن‌های سینما برای دیدن فیلم حاضر شدند و از پایان این سال به بعد است كه تعداد تماشاگران به شكل بسیار چشمگیری رو به كاهش گذاشت. در سال 1960 دو ركورد دیگر ثبت شد و بعد آمارها رو به كاهش گذاشت. در این سال تعداد سالن‌های سینما به 7457 سالن رسید كه 57 سالن بیشتر از سال قبل بود و این بالاترین تعداد سالن سینما در تاریخ سینمای ژاپن است (ئه‌رِن، 2021). سال بعد این تعداد با كاهش 226 عددی به 7231 سالن رسید و سال بعد از آن هم حدود 400 سالن دیگر كم شد. در پایان دهه 1960 هم، تعداد سالن‌های سینما به كمتر از نصف آنچه در آغاز این دهه بود رسید (همان). همه این كاهش‌ها یك علت داشت؛ شروع دوران تلویزیون و رواج گسترده آن در جامعه به خصوص جامعه ژاپن، كه خود یكی از بزرگترین تولید كنندگان دستگاه‌های تلویزیونی در جهان بود. علاوه بر تعداد سالن‌های سینما، تعداد فیلم‌های ساخته شده در سال 1960 هم به بالاترین تعداد خود در سال‌های بعد از جنگ رسید. تعداد فیلم‌های ساخته شده در این سال 547 عنوان فیلم بود كه حدود 54 عنوان بیشتر از سال قبل بود. این تعداد در سال بعد تنها 12 عنوان كاهش، اما سال بعد از آن به یكباره 160 عنوان كاهش پیدا كرد و به 375 عنوان رسید (همان). بعد از آن هم هر ساله كمی بیش یا كمتر از این تعداد فیلم ژاپنی ساخته شد (همان).
== نیز نگاه کنید به ==


رواج و همه گیر شدن تلویزیون، به خصوص بعد از رنگی شدن تلویزیون‌، به سرعت به دوران طلایی صنعت سینمای ژاپن پایان داد (كوروساوا، 2010: 9). در اوائل دهه 1970 شرکت دای‌ئِی[21] یکی از شرکت‌های بزرگ سینمایی ژاپن ورشکست شد (ساتو، 1996 : 306). با آغاز دهه 1980 خیلی از استودیوهای فیلمسازی شرکت‌ها ناکارآمد و تعطیل شدند. در این دهه اتفاق مهم دیگری رخ داد که تأثیر زیادی بر صنعت سینما داشت و آن ساخت و عرضه دستگاه‌های ویدئوئی به بازار بود كه تماشاگران را قادر می‌ساخت در خانه خود به تماشای فیلم‌ها بنشینند و نیازی به حضور در سالن‌های سینما نداشته باشند. این مسأله تأثیری مستقیم بر تعداد سالن‌های سینما داشت و علت شروع روند کاهش تعداد سالن‌های سینما از سال 1980 تا سال 1993 بود. كاهش تعداد سالن‌ها به معنی كاهش تعداد تماشاگرانی بود كه برای دیدن فیلم در سالن‌ها حاضر می‌شد و این مسأله بی شك بر تولید و عرضه فیلم هم تأثیر گذار بود (كوروساوا، 2010 : ص 10 -12). دوران اقتصاد حبابی در ژاپن كه از 1986 شروع شد و در سال 1991 به پایان رسید، ابتدا به نظر می‌رسید تأثیر مثبتی بر سینمای ژاپن خواهد داشت، اما این دوران چه به لحاظ تعداد سالن‌های سینما و چه به لحاظ تعداد فیلم‌های تولید شده با كاهش همراه بود (همان: 10).
* [[سینمای کانادا]]
* [[سینمای روسیه]]
* [[سینمای تونس]]
* [[سینمای کوبا]]
* [[سینمای لبنان]]
* [[سینمای مصر]]
* [[صنعت فیلم و سینمای چین]]
* [[سینمای سنگال]]


نشانه‌های بهبود در صنعت سینمای ژاپن از نیمه دوم دهه 1990 مشاهده شد. از سال 1993 به بعد تعداد سینماها رو به افزایش نهاد و از 1732 سالن سینما در سال 1993 به 2221 سالن در آخرین سال این دهه رسید (ئه‌رِن، 2021). با این همه در تعداد فیلم‌های تولیدی ژاپن افزایش خاصی مشاهده نشد و در طول دهه 1990 در برخی سال‌ها با افزایش و در برخی از سال‌ها با كاهش همراه بود. بیشترین فیلم تولیدی مربوط به سال 1995 با 289 فیلم بود، اما در همین سال تعداد فیلم‌های خارجی –عمدتاً هالیوودی– نمایش داده شده در ژاپن 321 فیلم بود (همان). در این سال سهم فیلم‌های ژاپنی از مجموع در آمد بلیت فروشی سینماها (حدود 68 میلیارد و 473 میلیون ین)؛ 37% در برابر 63% سهم فیلم‌های خارجی بود. در واپسین سال دهه 1990، تعداد فیلم‌های ساخته شده در ژاپن به 270 فیلم رسید كه باز هم كمتر از تعداد فیلم‌های خارجی‌ای بود (298 فیلم) كه به این كشور وارد شد (همان).
== کتابشناسی ==
 
اما با آغاز دهه 2000 تحركی در صنعت سینمای ژاپن مشاهده شد كه در نهایت منجر به آمار بسیار درخشان در صنعت سینمای این كشور گشت. با استناد به آمار اتحادیه تولیدکنندگان سینمای ژاپن[22] سال 2014 تعداد فیلم‌های ژاپنی به رقم بی سابقه 615 فیلم رسید كه این عدد حتی بیشتر از تعداد فیلم‌های سال 1960 است. این تعداد سال قبل از آن 591 فیلم بود كه در سال 2014 افزایشی برابر با 24 عدد فیلم داشت. همچنین تعداد سالن‌های سینما در سال 2014 افزایشی برابر با 46 سالن نسبت به سال را داشت. این افزایش در مورد تعداد تماشاگرانی كه در سالن‌های سینما حاضر شدند و نیز در مورد در آمد حاصل از نمایش فیلم هم صادق است. در مورد تعداد تماشاگران، افزایش در حدود شش میلیون نفر و در مورد در آمد حاصل از نمایش فیلم هم افزایشی در حدود سه میلیارد ین مشاهده می‌شود. در واقع صنعت سینمای ژاپن در ادامه موفقیت‌های خود از سال 2012 به بعد توانست تعداد تولیدات سالانه خود را به بیش از 500 فیلم در سال برساند (همان).
 
در سال 2019، تعداد فیلم‌های ژاپنی اکران شده در سینماهای کشور به رقم بالای 689 حلقه فیلم رسید که بالاترین میزان در تاریخ سینمای بعد از جنگ این کشور است (همان). در همین سال 194 میلیون و 910 هزار نفر در سالن‌های سینما به تماشای فیلم نشستند و در آمد حاصل از نمایش فیلم‌های ژاپنی 142 میلیارد و 192 میلیون ین بود (همان). این میزان برابر 54.4 درصد کل فروش سینمای این کشور در این سال یعنی 261 میلیارد و 180 میلیون ین بود (همان).
 
 
 
----[1] 『マダムと女房』/Madamu to Nyōbō.
 
[2] 五所平之助/Gosho Heinosuke(1902–1981).
 
[3] 活動弁士/Katsudō Benshi.
 
[4] 時代劇/Jidaigeki.
 
[5].現代劇/Gendaigeki.
 
[6] 『西鶴一代女』/Saikaku Ichidai Onna.
 
[7] 吉村公三郎/Yoshimura Kōsaburō(1911–2000).
 
[8] 『地獄門』/Jigoku mon.
 
[9] 衣笠貞之助/Kinugasa Tēnosuke(1896–1982).
 
[10] 木下恵介/Kinoshita Keisuke(1912–1998).
 
[11] Jean-Luc Godard(1930-   ).
 
[12] À bout de soufflé.
 
[13] 松竹ヌーベルバーグ/Shōchiku nuberubagu.
 
[14] 『青春残酷物語』/Seishun Zankoku Monogatari.
 
[15] 吉田義重/Yoshida yoshishige(1933-    ).
 
[16] 篠田正浩/Shinoda masahiro(1931-     ).
 
[17] 羽仁進/Hani Susumu(1928-   ).
 
[18] 土本典昭/Tsuchimoto Noriaki(1928-2008).
 
[19] 原一男/Hara Kazuo(1945-   ).
 
[20] 東映株式会社/Tōei kabushiki kaisha.
 
[21]  大映/Daiē : این شركت سال 1942 تأسیس شده بود.
 
[22] 一般社団法人日本映画製作者連盟/Ippan shadan hōjin Nihon eiga Sēsakusha renmē.

نسخهٔ ‏۲۳ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۳۲

سینمای قبل از جنگ

در یک تقسیم بندی تاریخی، سینمای ژاپن به سینمای قبل از جنگ و سینمای بعد از جنگ تقسیم می‌شود که منظور از آن، جنگ جهانی دوم است که سال 1945 با پذیرش شکست از سوی ژاپن به پایان رسید. سینمای قبل از جنگ، از سال 1896 تا سال 1945 یعنی نزدیک به پنجاه سال طول کشید که تا اوائل دهه 1930 دوران صامت و بعد از آن دوران ناطقش بود. نخستین فیلم ناطق اصولی سینمای ژاپن، «مادام و عیال» (『マダムと女房』/Madamu to Nyōbō) به کارگردانی هنوسوکه گوشو (五所平之助/Gosho Heinosuke(1902–1981)) در سال 1931 به نمایش در آمد و بعد از آن به تدریج این سینما به سوی ناطق شدن پیش رفت. اما ناطق شدن در سینمای ژاپن به نسبت با کندی بیشتری پیش رفت که دلیلی فرهنگی داشت. با پیدایش سینما در همه کشورها کم و بیش کسانی بودند که به شرح فیلم می‌پرداختند که همه آن‌ها تا دهه 1910 از سالن‌های سینما حذف شدند و به جای آن‌ها از میان نویس در فیلم‌ها استفاده شد، اما در مورد ژاپن، تایوان و کره که مستعمره ژاپن بودند، این شرح دهندگان سینما تا پایان دوره صامت و صدا دار شدن سینما حضور داشتند. به این شرح دهندگان فیلم در سینمای ژاپن، بنشی یا کاتسودو بنشی (活動弁士/Katsudō Benshi) می‌گفتند که کار آن‌ها در ژاپن ارزش گذاری هنری می‌شد. همچنین نام و آوازه بِنشی یکی از عوامل مهم در جذب و کشاندن تماشاگران به سینما محسوب می‌شد که حتی عاملی مهم‌تر از نام هنرپیشه‌ها هم به شمار می‌آمد. بِنشی یکی از ویژگی‌های خاص تاریخ سینمای ژاپن است.

یکی دیگر از تقسیم‌ بندی‌های سینمای ژاپن که ویژگی خاصی را بدان داده، تقسیم فیلم‌های سینمایی به دو دسته جیدای‌گکی (時代劇/Jidaigeki) و گندای‌گکی (現代劇/Gendaigeki) است. فیلم‌های جیدای‌گکی، همان طور که از نامش بر می‌آید، فیلم‌هایی است که زمان آن مربوط به دوره‌های تاریخ ژاپن به خصوص دوره‌های قبل از اصلاحات میجی باشد. اصطلاح فیلم تاریخی هم وجود دارد، اما معمولا فیلم مرتبط با تاریخ ژاپن را جیدای‌گکی و فیلم‌های مرتبط با تاریخ جهان را فیلم تاریخی می‌گویند. اصطلاح گندای‌گکی هم برای نامیدن فیلم‌های مرتبط با زمان حال حاضر و موضوعات روز بکار می‌رود. اتفاق منحصر به فردی که در ارتباط با این تقسیم بندی در سینمای ژاپن رخ داد، این بود که منطقه کانتو با محوریت توکیو، محل احداث استودیوهای ساخت فیلم گندای‌گکی و منطقه کانسای با محوریت شهر کیوتو محل ساخت استودیوهای ساخت فیلم گندای‌گکی شد. چنین تقسیم بندی معمولا در تاریخ سینمای سایر کشورها دیده نمی‌شود.

سینمای ژاپن قبل از جنگ جهانی دوم

سینمای ژاپن هر چند کمی کندتر، اما بهرحال مسیر ناطق شدن را پیمود و تا پایان دهه 1930 بطور کامل سینمای این کشور ناطق شد. فن‌آوری صدا گذاری روی فیلم و فن‌آوری پخش فیلم ناطق از خارج از کشور وارد شد و در داخل هم تلاش‌هایی برای ساخت و توسعه این فن‌آوری صورت گرفت که این تلاش‌ها در کنار هم، همراه با سرمایه‌گذاری شرکت‌های فیلمسازی در سالن‌های سینما، سرانجام سینمای ژاپن را به دوران ناطق وارد کرد. ناطق شدن توانایی‌ها و جذابیت‌های زیادی به سینما داد، باعث شکل گیری ژانرهای جدید شد، پای هنرمندان خوش آواز و خوش صدا را به فیلم‌ها کشاند و بر محبوبیت سینما در بین مردم افزود. این محبوبیت، باعث افزایش تولید فیلم شد. در سال 1936 تولید فیلم در ژاپن به اوج خود رسید و 558 فیلم ساخته شد. از اواسط دهه 1930 تا اوایل دهه 1940 تعداد فیلم‌های ساخت ژاپن در سال همیشه بیشتر از 500 حلقه بود و بعد از سینمای آمریکا در رده دوم قرار می‌گرفت. در همین زمان تعداد سالن‌های سینما به بیش از 2000 سالن (با احتساب سالن‌های سینمای کره، تایوان و سایر مناطق اشغالی) رسید.[۱] تعداد مجلات سینمایی بسیار زیاد بود و کارگردانان مطرح زیادی در این دوره ظاهر شدند که آثار ماندگار بسیاری از خود به یادگار گذاشتند. به این دوره از سینمای ژاپن، دوران طلایی قبل از جنگ گفته می‌شود. دورانی طلایی که با گسترش و شدت یافتن جنگ و اعمال سانسور و محدودیت‌های زیاد به پایان خود رسید.

متأسفانه خیلی از فیلم‌های قبل از جنگ از بین رفته‌اند و امروزه دیگر امکان دیدن و ارزش گذاری آن‌ها وجود ندارد. دو دلیل برای سوختن این فیلم‌ها وجود دارد. نخست جنس این فیلم‌ها بود. جنس فیلم‌ها تا دهه 1950 از موادی ساخته می‌شد که امکان آتش گرفتن آن‌ها زیاد بود. در نتیجه به علت آتش گرفتن خود به خودی یا آتش سوزی ناشی از اتصال برق خیلی از آن‌ها از بین رفتند. همچنین در آن زمان به علت عدم وجود ویدئو و دستگاه‌های پخش خانگی امکان استفاده دوم و سوم از این فیلم‌ها وجود نداشت، پس چندان به نگهداری آن‌ها اهمیت داده نمی‌شد. بعد جنگ هم مزید بر علت شد و بمباران‌های هوایی و سوختن و خاکستر شدن شهرهای بزرگ، بسیاری از فیلم‌ها را از بین برد. هر چند در حال حاضر هر از گاهی خبر از کشف فیلم یا تکه‌ای از فیلم‌های قبل از جنگ در گوشه و کنار ژاپن و گاه در کشورهای دیگر مثل روسیه به گوش می‌رسد، اما بهرحال بیش از نصفی از فیلم‌های قبل از جنگ سینمای ژاپن از بین رفته‌اند و امروزه امکان ارزش گذاری و دیدن آن‌ها وجود ندارد.

سینمای ژاپن بعد از جنگ جهانی دوم

آگوست سال ۱۹۵۱ فیلم «راشومون» (محصول ۱۹۵۰) به کارگردانی آکیرا کوروساوا توانست جایزه بزرگ جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز را دریافت کند. سال بعد یعنی ۱۹۵۲ باز هم در جشنواره فیلم ونیز فیلم «زنی از نسل سایکاکو» (『西鶴一代女』/Saikaku Ichidai Onna) (محصول ۱۹۵۲) به کارگردانی کنجی میزوگوچی جایزه بین‌الملل را و در جشنواره فیلم کن هم فیلم «داستان گنجی» (محصول سال ۱۹۵۱ به کارگردانی کوسابورو یوشیمورا (吉村公三郎/Yoshimura Kōsaburō(1911–2000))) جایزه بهترین فیلمبرداری را برای فیلمبردار آن به ارمغان آورد. سال ۱۹۵۴ هم فیلم «دروازه جهنم» (『地獄門』/Jigoku mon) (محصول ۱۹۵۳) به کارگردانی تِنوسوکه کینوگاسا (衣笠貞之助/Kinugasa Tēnosuke(1896–1982)) موفق شد جایزه بزرگ جشنواره کن را دریافت کند. بعد از آن با استمرار دریافت جوایز از جشنواره‌های بین‌المللی فیلم، ژاپن در رده کشورهای درجه اول در دنیای سینما شناخته شد [۲]. چنین آغاز قدرتمندی در اوائل دهه 1950 و آن هم در شرایطی که ژاپن تنها پنج سال از جنگ را پشت سر گذاشته بود، نوید دوران طلایی بعد از جنگ را می‌داد که برخی مورخین سینمای ژاپن از آن با عنوان دوره طلائی دهه 1950 نام می‌برند. کارگردانان شاخصی که این دوره را ساختند، کارگردانانی مانند میزوگوچی، یاسوجیرو ازو و میکی‌ئو ناروسه بودند که قبل از جنگ هم به عنوان کارگردانانی مطرح و صاحب سبک شناخته می‌شدند و یا کسانی مانند کوروساوا و کِسوکه کینوشیتا (木下恵介/Kinoshita Keisuke(1912–1998)) بودند که درست قبل از جنگ یا دوران جنگ، فعالیتشان را در مقام کارگردان شروع کردند.

ویژگی تمامی این کارگردانان این بود که همگی کار سینما را در استودیو یاد گرفته بودند به عبارتی همه دست پرورده نظام استودیویی بودند. این افراد عموما بعد از پایان تحصیلات در دانشگاه که هیچکدام مرتبط با سینما نبود، برای کار جذب استودیوهای فیلمسازی می‌شدند و ابتدا از پست‌های پایین چون دستیار صدابردار، دستیار فیلم‌بردار، فیلمنامه نویس، کمک کارگردان و... کار خود را شروع می‌کردند و بعد از سال‌ها کار آموزی اجازه می‌یافتند، کارگردانی فیلم را انجام دهند. این نظام استودیویی باعث شد تا تحصیلات دانشگاهی مرتبط با سینما خیلی دیر در ژاپن شکل بگیرد. با شکست ژاپن در جنگ و شکل‌گیری قانون اساسی جدید که به قانون اساسی صلح معروف بود، این کارگردانان فرصت یافتند تا فارغ از فشار سانسور دولتی به طرح مسائل و مشکلات اجتماعی بپردازند و آثاری خلق کنند که با اقبال زیادی در جشنواره‌های سینمایی روبرو شد.

موج نو سینمای ژاپن

موج نو سینمای فرانسه جنبشی در سینمای این کشور است که در اواخر دهه 1950 با هدایت منتقدان جوان سینما شکل گرفت و بر سینمای سایر نقاط جهان هم تأثیر گذاشت. از فیلم‌سازان مطرح این موج، می‌توان ژان لوک گدار (Jean-Luc Godard(1930-   )) را نام برد که اولین فیلم بلند او یعنی «از نفس افتاده» (À bout de soufflé) نمونه عالی از گرایش این جریان جدید بود. این فیلم سپتامبر 1960 در ژاپن به نمایش در آمد و تأثیر بسیار زیادی بر سینماگران جوان ژاپنی به جای گذاشت. نمایش این فیلم‌ها و بطور کلی تأثیر موج نوی سینمای فرانسه باعث ایجاد جنبشی در شرکت سینمایی شوچیکو شد که از آن با نام نول ویج شوچیکو (松竹ヌーベルバーグ/Shōchiku nuberubagu) نام برده می‌شود[۳]. شروع موج شوچیکو را از فیلم «داستان ظالمانه جوانی» (『青春残酷物語』/Seishun Zankoku Monogatari) ناگیسا اوشیما می‌دانند.

در مرکز این گرایش علاوه بر اوشیما دو کارگردان جوان دیگر هم وجود دارند؛ یوشی‌شیگه یوشیدا (吉田義重/Yoshida yoshishige(1933-    )) و ماساهیرو شینودا (篠田正浩/Shinoda masahiro(1931-     )). با کناره گیری اوشیما و فیلمنامه نویس او از شوچیکو و کناره گیری و مستقل شدن یوشیدا و شینودا در سال‌های بعد، جریان نول ویج شوچیکو، چندان ادامه نیافت، اما این جریان در دل جریان بزرگتری به نام موج نو سینمای ژاپن قرار گرفت که تا دهه 1970 ادامه داشت.

خروج سینماگرانی چون اوشیما، شینودا و یوشیدا و تأسیس شرکت‌های مستقل فیلمسازی همه به این خاطر بود که آن‌ها نمی‌توانستند در چهارچوب نظام محکم استودیویی، به ساخت آثار دلخواه خود بپردازند. شرکت‌های فیلمسازی همه به دنبال فروش و کسب سود بیشتر بودند و هنرمندانی مانند اوشیما می‌خواستند فیلم‌های هنری بسازند، فیلم‌هایی که البته چندان در فروش موفق نبودند و این مسأله قابل قبول شرکت نبود. کارگردانانی مانند اوشیما با هدف ساخت فیلم‌های هنری یا سیاسی مورد نظر خود، از شرکت‌های بزرگ جدا می‌شدند و اقدام به تأسیس شرکت مستقل فیلمسازی خود می‌کردند، اما خیلی زود آن‌ها با مشکلات مالی مواجه و مجبور به انحلال شرکت‌های مستقل خود می‌شدند.

نظام استودیویی و حاکمیت شرکت‌های بزرگ ساخت و توزیع فیلم در دو دهه بعد از جنگ همچنان ادامه داشت و اقداماتی مانند تأسیس شرکت‌های مستقل فیلمسازی از سوی کارگردانان و حتی هنرپیشه‌های مطرح، نتوانست هیچ خللی در این حاکمیت ایجاد کند. با این همه از اواخر دهه 1950 این حاکمیت، رقیبی جدی پیدا کرد که آرام آرام در پوسته ضخیم آن ترک‌هایی ایجاد کرد. رقیب جدید تلویزیون و گسترش آن در جامعه بعد از جنگ ژاپن بود. سال 1958 سالی فراموش نشدنی در تاریخ سینمای ژاپن است. در این سال تعداد حضور تماشاگران در سالن‌های سینما به یک میلیارد 127 میلیون و 452 هزار نفر در سال رسید که بالاترین تعداد تماشاگر جذب شده به سالن‌های سینما در کل تاریخ سینمای این کشور است.[۴] با این همه در ماه می همین سال هم با استناد به آمار ثبت شده در «ان اچ ک» تعداد تلویزیون‌های موجود در کشور بسیار افزایش یافت و از عدد یک میلیون دستگاه تلویزیون فراتر رفت. سال بعد با پخش مستقیم ازدواج ولیعهد ژاپن از تلویزیون، تعداد دستگاه‌های گیرنده تلویزیونی در کشور بسیار زیاد شد و از دو میلیون هم فراتر رفت. خود ژاپن هم یکی از سازندگان مطرح وسائل صوتی و تصویری بود و این مسأله به گسترش هرچه بیشتر تلویزیون در جامعه کمک کرد. شرکت‌های فیلمسازی بزرگ نخست به مقابله با رقیب بر آمدند و حتی قوانینی مبنی بر عدم حضور هنرپیشه‌های شرکت‌های سینمایی در تلویزیون امضا کردند، اما این اقدامات نتیجه بخش نبود و بزودی رقیب جدید نظام استودیویی سینمای ژاپن را به تدریج از بین برد.

از طرف دیگر کوچکتر و ارزان‌تر شدن وسائل فیلمبرداری و ساخت فیلم، امکان ساخت فیلم را برای علاقمندانی فراهم آورد که هیچ گونه سابقه کار استودیویی نداشتند و این مسأله باعث ظهور فیلمسازان مستقلی شد که بدون پشتوانه و تجربه استودیویی قدم به عرصه فیلمسازی گذشتند و نسلی از کارگردانان تجربی ژاپن را شکل داد که از معروف‌ترین آن‌ها می‌توان به شوجی ترایاما و سوسومو هانی (羽仁進/Hani Susumu(1928-   )) اشاره کرد. نیز نسلی از مستندسازان را بوجود آورد که توانستند شهرت بین‌المللی کسب کنند که سرآمدین آن‌ها نوری‌آکی تسوچی‌موتو (土本典昭/Tsuchimoto Noriaki(1928-2008)) و کازوئو هارا (原一男/Hara Kazuo(1945-   )) هستند.

در زمینه پویانمایی، ژاپن بر خلاف بازاریابی فیلم‌های سینماییش، در بازار جهانی بسیار موفق بوده و هست. به اعتقاد ساتو، دلیل موفقیت صنعت پویانمایی ژاپن را باید در تأسیس استودیوی ساخت انیمیشن شرکت توئِی (東映株式会社/Tōei kabushiki kaisha) در سال 1956 جستجو کرد.[۵] در واقع تا این زمان، شرکت‌های کوچک ژاپنی‌ای بودند که اقدام به تولید انیمیشن می‌کردند، اما با اقدام شرکت توئی، صنعت انیمیشن به لحاظ اقتصادی و در آمدزایی در بازارهای جهانی بسیار پیشرفت کرد. امروزه مشهورترین چهره انیمیشن ژاپن، هایائو میازاکی است.

صنعت سینمای ژاپن در عصر جدید

هنری که به عنوان تماشایی به ژاپن وارد شد، خیلی زود با تغذیه از تنه درخت تنومند فرهنگ غنی ژاپن بارور و جایگاه سرگرمی نخست مردم را به دست آورد. این سینما قبل از جنگ جهانی دوم دورانی طلایی را پشت سر گذاشت، دورانی که در اوج آن تعداد سالن‌های سینما در ژاپن به 2471 سالن در سال 1941 و تعداد تماشاگران هم به حدود 470 میلیون نفر رسید.[۱] این تعداد البته در سال‌های بعد و با شدت گرفتن جنگ، رو به کاهش گذاشت، اما بعد از جنگ با شکل گیری دوران طلایی بعد از جنگ دوباره رو به افزایش گذاشت.

سال 1960، آخرین سال از چهار سالی بود که در آن بیش از یک میلیارد تماشاگر در سالن‌های سینما برای دیدن فیلم حاضر شدند و از پایان این سال به بعد است که تعداد تماشاگران به شکل بسیار چشمگیری رو به کاهش گذاشت. در سال 1960 دو رکورد دیگر ثبت شد و بعد آمارها رو به کاهش گذاشت. در این سال تعداد سالن‌های سینما به 7457 سالن رسید که 57 سالن بیشتر از سال قبل بود و این بالاترین تعداد سالن سینما در تاریخ سینمای ژاپن است.[۴] سال بعد این تعداد با کاهش 226 عددی به 7231 سالن رسید و سال بعد از آن هم حدود 400 سالن دیگر کم شد. در پایان دهه 1960 هم، تعداد سالن‌های سینما به کمتر از نصف آنچه در آغاز این دهه بود رسید.[۴] همه این کاهش‌ها یک علت داشت؛ شروع دوران تلویزیون و رواج گسترده آن در جامعه به خصوص جامعه ژاپن، که خود یکی از بزرگ‌ترین تولید کنندگان دستگاه‌های تلویزیونی در جهان بود. علاوه بر تعداد سالن‌های سینما، تعداد فیلم‌های ساخته شده در سال 1960 هم به بالاترین تعداد خود در سال‌های بعد از جنگ رسید. تعداد فیلم‌های ساخته شده در این سال 547 عنوان فیلم بود که حدود 54 عنوان بیشتر از سال قبل بود. این تعداد در سال بعد تنها 12 عنوان کاهش، اما سال بعد از آن به یکباره 160 عنوان کاهش پیدا کرد و به 375 عنوان رسید.[۴] بعد از آن هم هر ساله کمی بیش یا کمتر از این تعداد فیلم ژاپنی ساخته شد.[۴]

رواج و همه گیر شدن تلویزیون، به خصوص بعد از رنگی شدن تلویزیون‌، به سرعت به دوران طلایی صنعت سینمای ژاپن پایان داد.[۶] در اوائل دهه 1970 شرکت دای‌ئِی (大映/Daiē: این شرکت سال 1942 تأسیس شده بود.) یکی از شرکت‌های بزرگ سینمایی ژاپن ورشکست شد.[۷] با آغاز دهه 1980 خیلی از استودیوهای فیلمسازی شرکت‌ها ناکارآمد و تعطیل شدند. در این دهه اتفاق مهم دیگری رخ داد که تأثیر زیادی بر صنعت سینما داشت و آن ساخت و عرضه دستگاه‌های ویدیوئی به بازار بود که تماشاگران را قادر می‌ساخت در خانه خود به تماشای فیلم‌ها بنشینند و نیازی به حضور در سالن‌های سینما نداشته باشند. این مسأله تأثیری مستقیم بر تعداد سالن‌های سینما داشت و علت شروع روند کاهش تعداد سالن‌های سینما از سال 1980 تا سال 1993 بود. کاهش تعداد سالن‌ها به معنی کاهش تعداد تماشاگرانی بود که برای دیدن فیلم در سالن‌ها حاضر می‌شد و این مسأله بی شک بر تولید و عرضه فیلم هم تأثیر گذار بود.[۸] دوران اقتصاد حبابی در ژاپن که از 1986 شروع شد و در سال 1991 به پایان رسید، ابتدا به نظر می‌رسید تأثیر مثبتی بر سینمای ژاپن خواهد داشت، اما این دوران چه به لحاظ تعداد سالن‌های سینما و چه به لحاظ تعداد فیلم‌های تولید شده با کاهش همراه بود.[۹]

نشانه‌های بهبود در صنعت سینمای ژاپن از نیمه دوم دهه 1990 مشاهده شد. از سال 1993 به بعد تعداد سینماها رو به افزایش نهاد و از 1732 سالن سینما در سال 1993 به 2221 سالن در آخرین سال این دهه رسید.[۴] با این همه در تعداد فیلم‌های تولیدی ژاپن افزایش خاصی مشاهده نشد و در طول دهه 1990 در برخی سال‌ها با افزایش و در برخی از سال‌ها با کاهش همراه بود. بیشترین فیلم تولیدی مربوط به سال 1995 با 289 فیلم بود، اما در همین سال تعداد فیلم‌های خارجی عمدتاً هالیوودی نمایش داده شده در ژاپن 321 فیلم بود.[۴] در این سال سهم فیلم‌های ژاپنی از مجموع در آمد بلیت فروشی سینماها (حدود 68 میلیارد و 473 میلیون ین)؛ 37% در برابر 63% سهم فیلم‌های خارجی بود. در واپسین سال دهه 1990، تعداد فیلم‌های ساخته شده در ژاپن به 270 فیلم رسید که باز هم کمتر از تعداد فیلم‌های خارجی‌ای بود (298 فیلم) که به این کشور وارد شد.[۴]

اما با آغاز دهه 2000 تحرکی در صنعت سینمای ژاپن مشاهده شد که در نهایت منجر به آمار بسیار درخشان در صنعت سینمای این کشور گشت. با استناد به آمار اتحادیه تولیدکنندگان سینمای ژاپن (一般社団法人日本映画製作者連盟/Ippan shadan hōjin Nihon eiga Sēsakusha renmē) سال 2014 تعداد فیلم‌های ژاپنی به رقم بی سابقه 615 فیلم رسید که این عدد حتی بیشتر از تعداد فیلم‌های سال 1960 است. این تعداد سال قبل از آن 591 فیلم بود که در سال 2014 افزایشی برابر با 24 عدد فیلم داشت. همچنین تعداد سالن‌های سینما در سال 2014 افزایشی برابر با 46 سالن نسبت به سال را داشت. این افزایش در مورد تعداد تماشاگرانی که در سالن‌های سینما حاضر شدند و نیز در مورد در آمد حاصل از نمایش فیلم هم صادق است. در مورد تعداد تماشاگران، افزایش در حدود شش میلیون نفر و در مورد در آمد حاصل از نمایش فیلم هم افزایشی در حدود سه میلیارد ین مشاهده می‌شود. در واقع صنعت سینمای ژاپن در ادامه موفقیت‌های خود از سال 2012 به بعد توانست تعداد تولیدات سالانه خود را به بیش از 500 فیلم در سال برساند.[۴]

در سال 2019، تعداد فیلم‌های ژاپنی اکران شده در سینماهای کشور به رقم بالای 689 حلقه فیلم رسید که بالاترین میزان در تاریخ سینمای بعد از جنگ این کشور است.[۴] در همین سال 194 میلیون و 910 هزار نفر در سالن‌های سینما به تماشای فیلم نشستند و در آمد حاصل از نمایش فیلم‌های ژاپنی 142 میلیارد و 192 میلیون ین بود.[۴] این میزان برابر 54.4 درصد کل فروش سینمای این کشور در این سال یعنی 261 میلیارد و 180 میلیون ین بود[۴]

نیز نگاه کنید به

کتابشناسی

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ Hasegawa, M (2013). Geki eigasēsakukaisha kara mita tokika made no Nihon Eigakai 1. Komyunikeshon kagaku. Dai 38 gō. Tōkyo kēzai daigaku kominyukeshon Gakkai. P77.
  2. Satō, T (2008) Dai 2 Satsu. Nihon eigashi 2. Iwanami shoten. P233.
  3. Satō, T (2006). Nihon eigashi 3. Iwanami shoten. P15.
  4. ۴٫۰۰ ۴٫۰۱ ۴٫۰۲ ۴٫۰۳ ۴٫۰۴ ۴٫۰۵ ۴٫۰۶ ۴٫۰۷ ۴٫۰۸ ۴٫۰۹ ۴٫۱۰ ۴٫۱۱ Eiren (2021). Kakō dētā Ran 1955nen-2020nen.
  5. Satō, T (2006). Nihon eigashi 3. Iwanami shoten. P103.
  6. کوروساوا، اکیرا (2010). ص9.
  7. Satō, T (1996). Nihon Eigashi 4. Iwanami shoten. P306.
  8. کوروساوا، اکیرا (2010). ص10-12.
  9. کوروساوا، اکیرا (2010). ص10.