سینمای لبنان

از دانشنامه ملل
سینمای لبنان - برگرفته از سایت mehrnews - قابل بازیابی از: mehrnews.com/xxQVD

تاریخ سینمای معاصر لبنان از سال 1929 و تولید فیلم ماجراهای الیاس مبروک توسط سینماگری ایتالیایی آغاز شد. گوردانو بیدوتی، به جز این فیلم، ماجراهای ابوالعبد را نیز در سال 1931 ساخت. سومین فیلم تاریخ سینمای لبنان، میان معابد بعلبک بود که در سال 1936 توسط جولیود دولوکا ساخته شد. هر سه این فیلم‌ها صامت و کمدی بودند. بدین‌سان سینمای معاصر لبنان توسط بیگانگان آغاز شد و ده سال طول کشید تا دختر گل‌فروش، توسط اولین سینماگر لبنانی ساخته شود. این فیلم ناطق، توسط علی العریس بین سال‌های 1941 تا 1943 ساخته شد و سینمای آماتور اولیه را به سینمای حرفه‌ای نزدیک کرد.[۱]

مرحله اولیه تاریخ سینمای معاصر لبنان تا پایان دهه چهل قرن پیش ادامه یافت. دومین مرحله از تاریخ سینمای معاصر لبنان از سال 1951 آغاز شد که لبنان گام‌های اولیه دوره رشد و شکوفایی اقتصادی خود را برمی‌داشت. در این سال‌ها و در پی تحولات سیاسی و رونق اقتصادی خاورمیانه، این کشور به دلیل برخورداری از شرایط مناسب، به کانون فرهنگی اقتصادی خاورمیانه تبدیل شد و سرمایه‌های بسیاری از ثروتمندان سوری، مصری، فلسطینی و به ویژه شیوخ کشورهای نفتی عرب به لبنان سرازیر شد. بدین‌سان زمینه‌های سرمایه‌گذاری و جذب امکانات لازم برای تولید فیلم‌های سینمایی با توجه به زمینه‌ها و تجارب پیشین، فراهم آمد. اولین فیلم سینمایی در‌ مرحله جدید که در لبنان ساخته شد، عذاب درون نام داشت که ملودرام اجتماعی بود و در سال 1952 توسط جرج قاعی سینماگر لبنانی ساخته شد. این فیلم هر چند به دلیل به کارگیری زبان فصیح در جذب مخاطب و فروش موفق نبود، از آنجا که آغاز گر مرحله نوین سینمای لبنان بود با اهمیت تلقی شد.[۲] پس از آن، فیلم‌های دیگر، یکی پس از دیگری ساخته شد که فیلم‌های گل‌های صحرا (1957) از میشل هارون، قرار با امید (1958) از محمد سلمان، به کجا (1958) از جورج نصر که اولین سینماگر با تحصیلات آکادمیک بود، نمونه‌هایی از آن فیلم‌هاست داستان فیلم به کجا که از فیلم‌های ماندگار تاریخ سینمای لبنان است، روایت زندگی یک کشاورز لبنانی است که به دلیل مشکلات اقتصادی تصمیم به مهاجرت به آمریکا می‌گیرد و پس از سال‌ها اقامت در آن کشور همان‌گونه که با فقر لبنان را ترک کرده بود، به کشورش بازمی‌گردد.[۳]

مرحله بعدی تاریخ سینمای معاصر لبنان دهه شصت بود که با تأسیس استودیوهای سینمایی و آمدن سینماگران مصری به لبنان به دلیل شرایط نامناسب فعالیت‌های سینمایی در آن کشور، سینمای لبنان رونق گرفت. فیلم‌های ساخته شده در این سال‌ها عمدتاً کمیک، پلیسی و اجتماعی با رویکردی تجاری بود و لذا نتوانست مورد استقبال لبنانی‌ها قرار گیرد. البته تعدادی فیلم کیفی و غیرتجاری هم تولید شد که انگشتر فروش از یوسف معلوف بر اساس داستانی از جبران خلیل جبران، جوانان زیر آفتاب و شکست خورده پیروز از سمیر نصری، دختر نگهبان از هانری برکات و بیروت صفر یازده از انتوان ریمی از آن جمله است.[۴] در اواخر دهه شصت بیشتر سینماگران مصری لبنان را ترک کردند و سینمای تجاری هم به رکود گرایید. از این سال‌ها تا سال 1375 که جنگ داخلی آغاز شد، علی‌رغم شرایط سیاسی اجتماعی این کشور که رو به بحران پیش می‌رفت، سینماگران لبنانی از فعالیت تولیدی بازنماندند. در فاصله سال 1970 تا 1975 حدود 50 فیلم سینمایی در این  کشور ساخته شد که تنها 16 فیلم آن توسط مصری‌ها و بقیه را لبنانی‌ها ساختند. از میان فیلم‌های سینماگران لبنانی، برخی فیلم‌های با کیفیت و هدفمند ساخته شد که سینمای لبنان را به مرحله‌ای جدید هدایت کرد. از جمله این فیلم‌ها: صلح پس از مرگ(1971) از جورج شمشوم، سرنوشت (1972) از منیر بعاصیری، کفر قاسم (1973) از برهان علویه، ساعت آزادی زنگ زد (1974) از هاینی سرور و فیلم بلند داستانی بیروت ای بیروت که در سال 1975 به کارگردانی مارون بغدادی از برجسته‌ترین کارگردانان نیمه دوم قرن گذشته ساخته شد و تنها چند روز مانده به آغاز جنگ به نمایش درآمد.[۵] مارون بغدادی در این فیلم به تفاوت‌های فرهنگی اجتماعی طوائف مسیحی و مسلمان و مناسبات میان آن‌ها پرداخته است.

آغاز جنگ داخلی هر چند شوک بزرگی را بر همه بخش‌های فرهنگی هنری وارد ساخت، سینمای لبنان پس از مدتی خودرا بازیافت و سینماگران لبنانی رویدادهای جنگ و پی‌آمدهای سیاسی، اجتماعی و روانی آن و نیز مسئله آوارگان فلسطینی را دستمایه ساخت فیلم‌های جدید خود قرار دادند. از نگاه کارشناسان سینمای لبنان، سال‌های جنگ داخلی از لحاظ تولید و مضامین، مهم‌ترین مرحله تاریخ سینمای این کشور به شمار می‌رود و فیلم‌های ساخته شده در این سال‌ها، خونی جدید را به رگ‌های سینمای لبنان تزریق کرد. از نیمه دوم مرحله جنگ، شرایط به گونه‌ای بحرانی شد که بسیاری از کارگردانان را ناگزیر از مهاجرت به خارج و عمدتاً به فرانسه کرد، لبنان و مسائل جنگ اما همچنان موضوع اصلی فیلم‌های بسیاری از آنان بود.[۶] از جمله فیلم‌هایی که در سال‌های جنگ ساخته شد و موضوع آن‌ها مسائل مربوط به جنگ و مسئله فلسطین بود، تل الزعتر (1976) به کارگردانی جان شمعون و مصطفی ابوعلی، پناهگاه (1981) به کارگردانی رفیق حجار، بیروت دیدار (1983)، نامه‌ای از زمان جنگ (1984) از برهان علویه، آوردگاه (1985) از روجیه عساف، جنگ‌های کوچک (1984) به کارگردانی مارون بغدادی، شب‌های بیروت (1988) از غسان سلهب و بیروت غربی (1988) از زیاد دویری را می‌توان برشمرد.

از اواخر دهه هشتاد و اوایل دهه نود قرن گذشته نسلی از سینماگران لبنانی به ویژه در حوزه کارگردانی ظهور کردند تا راه پیشگامان سینمای معاصر را ادامه دهند.زیاد الدویری، غسان سلهب و اسد فولادکار در زمره کارگردانان نسل جدید سینماگران لبنانی هستند که از آن سال‌ها تا کنون توانسته‌اند با فیلم‌های خود در سینمای کشورهای عرب و جهان حضور یابند؛ از جمله زیاد الدویری با فیلم بیروت غربی که از نظر کارشناسان سرآغاز مرحله نوین سینمای لبنان است، توانست ضمن حضور در جشنواره کن از دیگر جشنواره‌های سینمایی چون جشنواره  سینمای عرب در انستیتو جهان عرب در پاریس (1998) جوایزی دریافت کند و پس از آن فیلم او در تعدادی از جشنواره‌های سینمایی بین‌المللی از جمله جشنواره‌ فیلم در لندن نمایش داده شد.[۷] طی سال‌های بعد از جنگ همچنین برخی از پیشگامان سینمای لبنان چون مارون بغدادی، جان شمعون و برهان علویه از مهم‌ترین چهره‌های بارز سینمای معاصر لبنان، همچنان با ساختن فیلم‌های متعدد به حضور خود در صحنه سینمایی این کشور ادامه دادند.

در طول سال‌های پس از جنگ (1990 تا 2009) حدود 40 فیلم سینمایی در لبنان ساخته شده است که برخی از آنان در جشنواره‌های عربی و بین‌المللی شرکت و تعدادی نیز جایزه دریافت کرده‌اند. بجز فیلم‌های نام برده شده، برخی از فیلم‌های تولیدی سال‌های مزبور عبارتند از: خارج از حیات( 1991) از مارون بغدادی، گردباد (1992) به کارگردانی سمیر حبشی، هنگام در رسید (1994) ازجان کلودقدسی، گروگان انتظار(1994) از جان شمعون، اشباح بیروت (1998) به کارگردانی غسان سلهب، کودکان شاتیلا (1998) از می مصری، شبح شهر (2000) از جان شمعون، چرا مریم حکایت کرد (2001)از اسد فولاکار، سرزمین گمنام (2002) به کارگردانی غسان سلهب، لیلی این را گفت (2004) از زیاد دویری، کمربند آتش (2004) به کارگردانی بهیج حجیج، فلافل (2007) به کارگردانی میشل کمون، دود بدون آتش (2008) از سمیر حبشی و لبنانی خشمگین (2009) به کارگردانی زینة دکاش.

علی‌رغم وجود زمینه‌های مناسب، امکانات فنی و نیروی متخصص،میزان تولید فیلم‌های سینمایی در لبنان پایین و به استناد برآوردهای یونسکو 5 فیلم در سال است که در مقایسه با میزان تولید در دهه‌های شصت و هفتاد، رقم بسیار کمی است. به جز عوامل کلی چون ظهور شبکه‌های تلویزیونی ماهواره‌ای، موارد دیگری چون ورود و نمایش فیلم‌های روز آمریکایی و اروپایی و نیز فقدان قوانین لازم حمایتی و مؤسسات پشتیبانی از تولید فیلم سینمایی از عوامل اصلی کند کننده رشد تولید در سینمای این کشور است.[۸]

مهم‌ترین جشنواره سینمایی لبنان، ایام بیروت السینمائیة است که از سال 2001 فعالیت خود را آغاز کرده است و هر دو سال یکبار برگزار می‌شود. در این جشنواره علاوه بر فیلم‌های سینمایی لبنان، فیلم‌های سینمایی دیگر کشورهای عربی هم امکان مشارکت دارند. این جشنواره غیر‌ رقابتی، غیردولتی و توسط شرکت تعاونی بیروت دی سی برگزار می‌شود. شعار جشنواره سینمایی بیروت، دفاع از سینمای مستقل، ابداعی و مؤلف است و جایزه آن صرفاً برای حمایت از تولید یک فیلم جدید سینمایی تعیین شده است.

مؤسسه سینما لبنان از جمله معدود مؤسسات غیردولتی است که توسط گروهی از سینماگران و با هدف حمایت از صنعت سینما و تلاش برای حضور سینمای این کشور در محافل سینمایی عرب و جهان در  سال 2003 تأسیس شده است. این مؤسسه به عنوان حلقه اتصال سینماگران و دولت این کشور با مرکز ملی سینما وابسته به وزارت فرهنگ عمل می‌کند. مؤسسه سینما لبنان همچنین در سال‌های اخیر توانسته است همکاری‌های گسترده‌ای را با مجامع و محافل فرهنگی سینمایی عربی و بین‌المللی چون انستیتو جهان عرب در پاریس، اونیفرانس فیلم فرانسه و فرهنگستان اروپایی برای کشورهای حوزه مدیترانه در بارسلون برقرار سازد.[۹][۱۰]

نیز نگاه کنید به

سینمای زیمبابوه؛ سینمای کانادا؛ سینمای روسیه؛ سینمای تونس؛ سینمای ژاپن؛ سینمای کوبا؛ سینمای مصر؛ صنعت فیلم و سینمای چین؛ سینمای سنگال؛ سینمای آرژانتین؛ سینمای فرانسه؛ سینمای مالی؛ سینمای ساحل عاج؛ سینمای تایلند؛ سینمای اسپانیا؛ سینمای اردن؛ سینمای اتیوپی؛ سینمای سیرالئون؛ سینمای قطر؛ سینمای تاجیکستان؛ سینمای گرجستان؛ سینمای بنگلادش؛ سینمای سریلانکا؛ سینمای قزاقستان

کتابشناسی

  1. العريس، ابراهيم. (2010). الصورة الملتبسة: السينما في لبنان. الطبعة الأولى. بيروت: دار النهضة العربية، ص. ۱۳.
  2. الرأسي، جورج. (2010). محطات على طريق السينما اللبنانية والعربية. الطبعة الأولى. بیروت: دار الحوار الجديد، ص. 81.
  3. الرأسي، جورج. (2010). محطات على طريق السينما اللبنانية والعربية. الطبعة الأولى. بیروت: دار الحوار الجديد، ص. ۸۲.
  4. الرأسي، جورج. (2010). محطات على طريق السينما اللبنانية والعربية. الطبعة الأولى. بیروت: دار الحوار الجديد، ص. ۸۳.
  5. العريس، ابراهيم. (2010). الصورة الملتبسة: السينما في لبنان. الطبعة الأولى. بيروت: دار النهضة العربية، ص. ۱۴۵.
  6. العريس، ابراهيم. (2010). الصورة الملتبسة: السينما في لبنان. الطبعة الأولى. بيروت: دار النهضة العربية، ص. ۱۷.
  7. العريس، ابراهيم. (2010). الصورة الملتبسة: السينما في لبنان. الطبعة الأولى. بيروت: دار النهضة العربية، ص. ۱۵.
  8. صادر. (2002). ص. 98.
  9. برگرفته از :جرجوره، ندیم. (2007): https://www.cinemaisis.com
  10. صدر هاشمی، سید محمد (1392). جامعه و فرهنگ لبنان. تهران: موسسه فرهنگی،هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص. 236-241.