سینمای روسیه
سینمای روسیه به لحاظ تاریخی به سه دوره تقسیم میشود: سینمای امپراتوری روسیه (1917-1896)، سینمای شوروی (1991-1917) و سینمای کنونی روسیه فدرال (1991). سینما از فرانسه به روسیه وارد شده است. در آغاز سال 1896 این اتفاق در تاریخ روسیه رخ داد. اما بسیاری از عکاسان روسی توانستند به سرعت این حرفه را یاد بگیرند. در سال 1898 نه تنها توسط خارجیها بلکه توسط اپراتورهای روسی نیز از سوژههای مستند فیلمبرداری شد. اما پیدایش نوارهای فیلم روسی تا سالهای 1910 طول کشید. در سال 1908 آلکساندر درانکوف کارگردان اولین فیلم روسی را به نام «پانیزووایا والنیتسا» («استپان رازین») ساخت. تصویر آن سیاه و سفید، کوتاه مدت و دراماتیک بود. در سالهای 1910 با ساخت چند فیلم سبک رقابتی را در سینما ایجاد کردند. در نیمه دوم سالهای 1910 در روسیه ستارههایی چون وِرا خالودنایا، ایوان مازژوخین، ولادیمیر ماکسیموف در صحنه اکران درخشیدند.[۱]
انقلاب اکتبر 1917 برای بسیاری از سینماگران روسیه همانند سکوی پرشی به غرب شد. در طول جنگ داخلی شرایط برای گسترش سینما خوب نبود. اما پس از حدود 5 سال از شور انقلابی و رویای امپراطوری جهان جوانان از این زبان تازه سینما زده شدند. به این ترتیب به جای عصر نقرهای سینمای روسیه وارد سینمای آوانگارد شوروی در سالهای 20 شد. سانسور ایدئولوژیک کرملین در آن زمان علاقه کمی به شکل هنری متن نشان میداد. و همین امر موجب شد تا سرگی ایزن اشتاین مونتاژ فیلم معروف خود «برونِنوسِتس پوتمکین» در سال 1925 و «اکتبر» در سال 1927 انجام دهد. تعصب سیاسی بارز آنها امکان آن را نداد تا محبوبیت گستردهای در غرب پیدا کنند. از سینماگران معروف آن دوره میتوان لئو کولِشوف با فیلم «طبق قانون»، وسِوالود پودُوکین با فیلمهای «مادر»، «پایان سنت پترزبورگ»، الکساندر دووژِنکو با فیلمهای «زوِنی گورا»، «زمین»، گروه فکس به رهبری گریگوری کوزینتسِف و لئونید ترائوبِرگ، نویسندگان «شنل» و «SVD»، دزیگی وِرتوف با فیلم «مردی با دوربین فیلمبرداری» نام برد.
رژیم توتالیتر استالین تمامی محصولات سینمایی را نیز تحت نظارت داشت. به این ترتیب بود که آیزنشتاین که از سفر خارج از کشور بازگشته بود نتوانست فیلم جدید خود «علفزار بِژین» را به نمایش گذارد و در نهایت فیلم ممنوع شد. برای دیگر سینماگران آن دوران نیز اینچنین شرایطی حاکم بود. کارگردانان محبوب سالهای 30 آنهایی بودند که نه تنها توانستند امکانات جدید بیانی صدا را تقویت کنند، بلکه اسطورههای ایدئولوژیکی انقلاب بزرگ را نیز خلق کنند. فیلم «چاپایِف» توسط برادران واسیلیِف، «لنین در اکتبر» و «لنین در سال 1918» توسط میخائیل روم و «شهروند بزرگ» توسط فریدریخ اِرملِر توانستند با انطباق استعدادهای خود با الزامات سخت گیرانه دوران «تشدید مبارزه طبقاتی» و سرکوب توده، به مجموعه فیلمهای تقدیر شده حکومتی وارد شوند.
جنگ جهانی به شدت طیف ژانرها و موضوعات را در سینمای روسیه تغییر داد. فیلمهای بلندی درمورد جنگ ساخته شدند («رنگین کمان»، «تهاجم»، «او از میهن دفاع میکند»، «زویا» و...) که در آنها جنگ یک پیروزی متوالی و غلبه آسان بر دشمن نشان داده نمیشد. دقیقا در همین سالهای جنگ بود که ایزنشاتین آخرین شاهکار خود، تراژدی «ایوان مخوف» را ساخت. دومین سری این فیلم از سوی استالین ممنوع شد. به خاطر این که با بازی درخشان نیکلای چرکاسوف در نقش تزار ایوان نیمه دیوانه بیمار، سخت نبود که استبداد خونین و انحرافات معاصر را از ورای آن متوجه شد.پس از پیروزی بر نازیسم سبک جدیدی در فیلمسازی به نام «کیش شخصیت» باب شد. در فیلمهای کارگردان کرمل میخائیل چیااورِلی («مراسم ادای سوگند» و «سقوط برلین») استالین شبیه یک خدای واقعی است که شور و شعف پرستش کارگران کالخوزها را بر میانگیزد نشان داده شده است.[۲]
کارگردانانی که در دوران اتحاد جماهیر شوروی فعالیت داشتند، به سه دسته تقسیم میشوند: یک دسته که به خواسته و تکلفهای حکومت کمونیستی تن دادند و مطابق با مولفههای مورد نظر آنها فیلم ساختند، دسته دیگر آنهایی بودند که در جهت فضای هنری، اندیشهها و افکار منطقه یی و زادگاهی خود مبادرت ورزیدند و ناخواسته نقشی انقلابی را در جهت انکار اساس و بنیان حکومت پیدا کردند و دسته سوم آنهایی بودند که با نگاهی فرامرزی به سینما به عنوان ماوایی برای بیان ذهنیات خویش نگاه میکردند و لذا از حیث هنری توجه مخاطبان بسیاری را به خود جلب کردند. بخش قابل تامل سینمای کنونی روسیه - به جز کارگردانانی که از سالهای پیش از فروپاشی ماندهاند- عملاً به پیروان دسته سوم تعلق دارد. البته این بخش جزء کوچکی از کلیت سینمای کنونی روسیه است. سینمای روسیه پس از فروپاشی، در جهت پشت پا زدن به تمامی آنچه تا پیش از آن محدودیت قلمداد میشد، سیر درآمدمحوری و تجاری سازی را در پیش گرفت. تمامی آنچه به عنوان فرهنگ روسها و حتی پیشینه تاریخی آنها در جهان به شمار میرفت در خود روسیه انکار شد و به مدت یک دهه عملاً روسیه در عرصه سینما کشوری دسته دوم تلقی شد و آنچه در جامعه جهانی سینما از روسها حضور داشت، معدود نسل اندیشمند و صاحب فکر دوران شوروی سابق بود. به هرحال نمیتوان اوضاع اقتصادی اسفناک دهه نخست پس از فروپاشی را نیز نادیده انگاشت.
درونمایههای اصلی سینمای روسیه، سوای برخی اقتباسات ادبی که از زاویه دیدی شخصی روایت میشوند، عموماً بررسی روحیات، حالات و اتفاقاتی است که یا در دوران کمونیستی میگذرد یا در جهت نمودار ساختن تبعات اختناق آن سالها به وقوع میپیوندند. هرچند در میان کارگردانان میان مایه ساز باز هم گرایش به دست یافتن به سبکی شخصی و در عین حال- به لحاظ جهان بینی- سبکی جهانی نیز به چشم میخورد ولی شاید برای محک زدن نسل کارگردانان پس از فروپاشی، از آن دوران هنوز فاصله کافی گرفته نشده است. اما به تدریج ژانرهای مختلف سینمایی بیرون از هرگونه ایدئولوژی تکلفی در این کشور رو به پیدایش است و ظهور کارگردانانی همچون زویاگینتسف و آلکسی بالابانوف و الکساندر زلدوویچ میتواند اولین نشانههای تولد دوباره سینمای روسیه محسوب شود. بدین ترتیب امروزه سینمای روسیه صرفاً با انگشت شمار کارگردانانی مطرح است که با جدیت تلاش میکنند خود را از حصار تصلبی رها کنند که طی سالها بر خاک کشورشان سایه افکنده بود و برآیند این تاسی آنها طی این شانزده سال گذشته خیلی هم قابل اغماض نیست، اما شاید بیش از اینها از سرزمین پودوفکین، ورتف، کوله شف و آیزنشتاین انتظار میرود. اکنون اندامهای زنده این نوزاد تنومند یکی پس از دیگری احیا میشود و تا به راه افتادن این نوزاد اندک راهی باقی است.
الکساندر سوکوروف، نیکیتا میخالکوف، الیم کلیموف، استانیسلاو گوووروخین، وادیم آبدارشیتوف، رومن بالایان، آندری خرژانوفسکی، کیرا موراتووا (از نسل قدیمی سینمای روسیه)، پاول چوخرای، الکساندر روگوژکین (از آخرین نسل کارگردانان شوروی سابق) و تیمور بکمامبتوف، آندری زویاگینتسف، آلکسی بالابانوف، آندری کراوچوک، ایلیا خرژانوفسکی، لئونید ریباکوف، لیدیا بوبرووا، میخاییل براشینسکی، پیوتر بوسلوف، سریک آپریموف، والری تودوروفسکی و ایگور کونچالوفسکی (اولین نسل از کارگردانان پس از فروپاشی) امروزه با هر سبک و اسلوبی و با هرگونه طرز تلقی خود از سینما - به عنوان «هنر مهجور مانده» در دوران کمونیستی- از فقدان هنر پرارزش روسها در جهان سینما ممانعت کردهاند. ظهور آندری زویاگینتسف در سالهای اخیر روسیه پس از چندین سال رکود و انفعال، یک بار دیگر نام روسها را در عرصه سینما مطرح ساخت. از کارگردانان شامخ و بزرگ دیگر این کشور، الکساندر سوکوروف (1951) است. سوکوروف به نسل نیکیتا میخالکوف، الیم کلیموف و آندری تارکوفسکی تعلق دارد:سوکوروف در آغاز راه بیشتر به آثار مستند و تجربی پرداخت، لذا شناخت و معرفی او به جامعه سینما عملاً در آغاز دهه 80 به وقوع پیوست. کشوری با پیشینه سینمایی درخشان روسیه، متاسفانه هنوز پس از رهایی از خفقان سالهای کمونیستی نتوانسته است آنچنان که باید، جایگاه واقعی خود را در این متد بیانی هنر مطرح سازد و همچنان سینمای معاصر روسیه هرازچندگاهی با اندک شمار آثار کارگردانان نسل پیشین دوباره مطرح میشود.[۱]
آندری تاركوفسکی، فیلمساز روسی
«آندری تارکوفسکی»، فیلمساز صاحبنام سینمای جهان، بعنوان بهترین کارگردان تاریخ سینمای روسیه انتخاب شد. «آندری تارکوفسکی» که عنوان بهترین کارگردان تاریخ سینمای روسیه را دریافت کرده، یکی از 100 کارگردان بزرگ تاریخ سینماست. «اینگمار برگمن»، کارگردان افسانهای سینمای جهان، زمانی در توصیف وی گفته: «او برای من بزرگترین کارگردان سینماست که زبان جدیدی اختراع کرد و به ماهیت فیلم وفادار است.» «تارکوفسکی» به غیر از دو فیلم آخرش، تمامی آثارش را در روسیه ساخت که اکثرا مضامین متافیزیک و در رابطه با مسیحیت هستند. او از پدری شاعر و مترجم متولد شد و پس از پایان دوران دبیرستان، دانشجوی رشته فیلمسازی شد. او نخستین فیلم بلندش را در سال1962م، با عنوان «کودکی ایوان» ساخت. «تارکوفسکی» با این فیلم به شهرت جهانی رسید و 15 جایزه از جمله شیر طلای «ونیز» را کسب کرد. در سال 1965، او با ساخت فیلم «زندگی آندری روبلف» که درباره نقاش بزرگ قرن پانزدهم روسیه بود، موفقیتهایش را ادامه داد، هرچند مقامات شوروی سابق حساسیتهایی را نسبت به آن نشان دادند. با این وجود «تارکوفسکی» توانست با این فیلم، جایزه فدراسیون بینالمللی منتقدین فیلم را در سال 1969 از جشنواره «کن» کسب کند. در سال1972 «تارکوفسکی» ساخت فیلم جدیدش با نام «سولاریس» را به پایان رساند. این فیلم توانست جایزه بزرگ هیأتداوران و جایزه فیپرشی را به خود اختصاص دهد. او در سال 1974 فیلم «آینه» را که شرححال خودش از دوران کودکی و تجسم برخی سرودههای پدرش بود ساخت که بازهم با مخالفتهای مقامات شوروی سابق همراه شد. وی در سال 1976 نمایشنامه «هملت» را در مسکو کارگردانی کرد و پس از آن آماده ساخت فیلم «استاکر» شد که آخرین فیلمی بود که او در داخل شوروی کارگردانی میکرد. ساخت این فیلم بعلت حمله قلبی تارکوفسکی تا سال1979 انجام نشد. پس از ارایه این فیلم به جشنواره «کن»، «تارکوفسکی» جایزه بهترین فیلم معنوی را از این رویداد سینمایی کسب کرد. این فیلمساز در سفری که در سال1979 به ایتالیا داشت، مستند «سفر در زمان» را ساخت و در سفر بعدیاش که سال بعد به ایتالیا داشت، نگارش فیلمنامه «نوستالژیا» را به پایان رساند و با وجود برخی مشکلات مالی، ساخت این فیلم را در سال1983 به پایان رساند و در جشنواره «کن» توانست جایزه بزرگ هیأتداوران، جایزه فیپرشی و جایزه بهترین فیلم معنوی را بدست آورد تا افتخارات سینمایی خود را کامل کند. پس از آنکه مقامات شوروی سابق مانع از آن شدند که نخل طلای «کن» در آن سال به «نوستالژیا» برسد، تارکوفسکی مصمم شد که دیگر در شوروی فیلم نسازد. وی در سال 1985 با وجود ابتلا به سرطان، ساخت فیلم جدیدش با نام «ایثار» را در سوئد به پایان رساند و در حضوری دوباره در جشنواره «کن»، جایزه بهترین فیلم معنوی و جایزه فدراسیون بینالمللی منتقدین فیلم را کسب کرد. اما تارکوفسکی بعلت بیماری قادر به حضور در مراسم اعطای جوایز نبود. «آندری تارکوفسکی» روز 28 دسامبر 1986 در سن 54 سالگی در پاریس درگذشت و روز سوم ژانویه 1987م، در آرامگاهی در پاریس به خاک سپرده شد.[۳]
دیدگاه رایجی که صنعت سینمایی روسیه در بحران شدیدی قرار دارد، مقرون به حقیقت نیست. بر عکس، این صنعت با سرعت تمام توسعه مییابد و آهنگ رشد آن از رشد تولید ناخالص ملی روسیه سبقت گرفته است. طبق برآوردهای مختلف، صنعت جهانی سینمایی از بیش از 10 عنصر متشکل است. ولی در نوبت اول باید در باره تولید و نمایش فیلم صحبت کرد. این عناصر باید با هم ارتباط ناگسستنی داشته باشند: فیلم تولید شده و روی پرده میآید و درآمدها از نمایش فیلم به طرحهای جدید سینمایی اختصاص مییابد. ولی در عمل فقط پنج کشور هند، چین، فرانسه، ایالات متحده و انگلیس این انسجام را دارند. در کشورهای دیگر تولید سینمایی از کمک مالی دولت یا حامیان مالی خصوصی برخوردار است. در روسیه هم چنین وضعیتی مشاهده میشود.
زمانی درآمدهای بودجه شوروی از نمایش فیلمهای سینمایی با درآمدهای ناشی از فروش مشروبات الکلی قابل مقایسه بود ولی از سالهای 1986 درآمدها از هزینههای ساخت فیلمهای جدید کمتر شد. عجیب است ولی اکنون نمیتوان با اطمینان گفت آیا در روسیه از اوایل سالهای 1990 تا کنون حد اقل فیلمی که هزینههای ساخت خود را جبران کرده باشد، ساخته شده است یا خیر. تهیه کنندگان فیلمهای سینمایی ترجیح میدهند موضوع درآمدها را مسکوت نگهدارند.
اواسط سالهای 1990 در روسیه حداکثر 20 فیلم در سال تولید میشد. به منظور اصلاح این وضعیت نامطلوب، اختصاصات دولتی به سینما افزایش یافت و تسهیلات مالیاتی معرفی شد که مطابق آن، سودی که سازمانها در تولید و تکثیر فراوردههای سینمایی سرمایهگذاری میکنند، از مالیاتبندی معاف است. کاربرد این امتیازات مالیاتی نتیجه بسیار جالبی داد. در سال 2003 حدود 70 فیلم ساخته شد که این تعداد برابر تعداد فیلمهایی است که در روسیه دوران شوروی ساخته میشد. بدینسان، نرخ رشد تولید سینمایی طی 5 سال برابر 350% بود.
اواخر سال 2004 امتیازات مالیاتی برای تولید فیلمهای سینمایی (و انواع دیگر فعالیت تولیدی) لغو خواهد شد. دولت به منظور جلوگیری از افت شدید صنعت سینمایی قصد دارد اختصاصات مالی به سینما را دو برابر افزایش دهد و به 1 میلیارد و 600 میلیون روبل برساند. وزارت فرهنگ مایل است قریب به 1 میلیارد روبل از این مبلغ را به تولید فیلم اختصاص دهد (760 میلیون روبل به فیلمهای سینمایی داستانی، 165 میلیون به فیلمهای مستند و 92 میلیون به فیلمهای کارتون). طبق برآوردهای مسئولین وزارت فرهنگ، اگر به هر یک از 35 فیلم سینمایی 300 هزار دلار و به 9 فیلم حائز اهمیت اجتماعی و فرهنگی 1 میلیون دلار پرداخت شود، میتوان با توجه به شرایط مختلف از 62 طرح حمایت کرد. این رقم کم نیست ولو اینکه از آهنگ توسعه سیستم نمایش فیلمها عقب مانده است. در سال 1995 در سراسر روسیه فقط 5 سینمای مدرن وجود داشت. در سال 2002 این تعداد به 150 سینما رسیده و تا پایان سال 2003 بالغ بر 300 سینما خواهد بود. سینماهای مدرنی که در 45 شهر بزرگ (نیژنی نوگورود، چلیابینسک، تومن، نووسیبیرسک، استاوروپل، ویبورگ و غیره) به وجود آمدهاند، از سینماهایی که در پایتخت وجود دارند، دست کمی ندارند. اکنون برای اولین بار بعد از سال 1917 میتوان گفت که بیننده روس میتواند بهترین فیلمهای جهانی تفریحی و جشنوارهای را تماشا کند. درآمد کلی از نمایش 140 فیلم داستانی خارجی در سینماها بالغ بر 30 میلیون دلار شد. به گفته کارشناسان در سال 2001 درآمدهای صنعت سینما به 40 میلیون دلار رسید و در سال 2003 به 50 میلیون دلار. سینماها برای حفظ این گرایش به تعداد زیاد فیلمهای پرفروش نیازمندند. اکنون تولید کنندگان خارجی و به خصوص آمریکایی این نیاز را تأمین میکنند. میانگین درآمد از یک «فیلم درجه متوسطهالیوودی با یک هنرپیشه ستاره» برابر حدود 800-300 هزار دلار است. گاهی اوقات این درآمدها به 2 میلیون دلار میرسد. طبق برآوردهای معینی، درآمد از پخش فیلم «سیاره میمونها» و قسمت اول «جنگ ستارگان» چنین بود. در زمان اخیر تقاضای فیلمهای اروپایی و فیلمهای جشنوارهای شرقی افزایش یافته است. برخی از این فیلمها درآمد بیش از 100 هزار دلاری را تأمین میکنند.
پخش فیلم در روسیه، درآمدهای اروپایی و آمریکایی فیلمسازان خارجی را خوب تکمیل میکند و لذا آنها دلیلی برای نارضایتی ندارند. ولی وضعیت کنونی نمیتواند باب طبع فیلمسازان داخلی باشد. این امر بعد از سرگذشت فیلم «آرایشگر سیبری» به کارگردانی نیکیتا میخالکوف روشن شد. درآمد از پخش این فیلم بیشتر از بهترین فیلمهای آمریکایی بود ولی هزینههای ساخت آن جبران نشد. این نمونه نشان میدهد که حتی بهترین و گرانترین فیلمهای روسی تا سالها بعد نخواهند توانست هزینههای تهیه کنندگان روسی را جبران کنند. در عین حال، فیلمهای ساخت روسیه نه تنها در کشورهای دیگر جهان روی پرده نمیآیند بلکه گاهی اوقات در روسیه هم به بیننده نمیرسند. با جمع پولهایی که از فروش و نمایش همه فیلمهای روسی به دست میآید، میتوان یک فیلم آمریکایی با بودجه متوسط ساخت. خرید تازههای سینمای غربی هم غیر ممکن است. حق الزحمه جولیا روبرتس برابر درآمدهای 4 ماهه نمایش همه فیلمها در روسیه است. در لس آنجلس تعداد سینماهای مدرن از کل روسیه بیشتر است.
باید گفت که توان صنعت سینمایی روسی اصولاً بسیار زیاد است. در کشوری با جمعیت 150 میلیونی، سینما هنر مورد علاقه دوم بعد از تلویزیون محسوب میشود. به همین دلیل مدتهاست که در باره ضرورت اصلاحات در زمینه سینما بحث میکنند. ولادیمیر پوتین رئیس جمهور فدراسیون روسیه دو فرمان «درباره سهامیکردن استودیوهای سینمایی دولتی» و «درباره تشکیل شرکت سهامی نمایش فیلمهای روسی» را امضا کرد. وزارت فرهنگ مبتکر امضای این فرمانها شد. میخاییل شویدکوی وزیر فرهنگ وقت و الکساندر گولوتوا معاون وی ادعا میکردند که این اصلاحات صنعت سینمایی میتواند در زمینه امور مالی سینما تغییرات مثبتی ایجاد کند. از یک سو، فیلمهای سینمایی روسی در شبکه سینماهای کشور امتیازات زیادی خواهند داشت. از سوی دیگر، وظیفه اداره استودیوها به دست شرکتهای خصوصی خواهد افتاد که خواهند توانست علاقه بینندگان به طرحهای مختلف سینمایی را درست ارزیابی کنند.
ولی مسائلی هم هستند که به وسیله این اصلاحات حل نخواهند شد. در روسیه تعداد کافی هنرپیشههای معروف و محبوبی که همه مردم به دیدن فیلمهای آنها علاقه مند باشند، وجود ندارند. کارگردانانی هم نیستند که بتوانند تعداد کافی فیلمهای جالب برای بیننده داخلی را بسازند و فعالیت سالم صنعت فیلمسازی را تأمین کنند.
در سال 1990، با کاهش بودجه دولتی، حضور مردم در سینماهای کشور و تولیدات فیلم کاهش یافت. طی سالهای 99-1991 تولید فیلمهای سینمایی کشور از 375 فیلم در سال به 20 فیلم کاهش یافته و برنامه تولید 100 فیلم در سال که در طرح 5 ساله توسعه توسط دولت به تصویب رسید نیز هنوز به اجرا در نیامده است. طبق آمار بدست آمده تعداد 24 فیلم سینمایی در سال 1991، 35 فیلم در سال 1995 و 17 فیلم در سال 1999 تولید شده است. در طی سال 1999 تنها تعداد 5 فیلم کارتونی با سرمایه گذاری دولت تولید و روانه بازار گردید و این در حالی است که در سال 1991، تعداد 38 فیلم کارتون تولید شده بود.
گزارش مربوط به موفقیت فیلم «گامبت ترکی» ساخت روسیه بر اساس رمان بوریس آکونین که طی پنج هفته 18 میلیون دلار به دست آورد و از فیلمهای آمریکایی جلو زد، خوشبینی زیادی را در رابطه با بازار سینمایی داخلی موجب شد. اگر نتایج فیلم سال 2004 به نام «گشت شبانه» نیز در نظر گرفته شود، میتوان گفت که بزودی تغییرات جدی در بازار فروش فیلمها در داخل کشور بروز خواهد کرد. در عین حال، این یکی از گرایشات متعددی است که امروزه در بازار فیلمهای داخلی مشاهده میشود. شواهد زیادی حاکی از آن است که سینمای داخلی بطور باور نکردنی در حال صعود موفقیت آمیز است. از سال 2002 تا 2003 ذخیره صندوق سینمایی در روسیه بیش از 70 درصد افزایش نشان داده است. در سال 2003 این مبلغ چیزی حدود 200 میلیون دلار بود. بنا به ارزیابی کارشناسان مستقل تا اوایل سال 2007 روسیه در جای پنجم در بازار فروش فیلم اروپا (حجم بازار حدود 400 میلیون دلار تخمین زده میشود) بعد از انگلیس، آلمان، فرانسه، ایتالیا واسپانیا قرار خواهد گرفت. قرار است تا سال 2007 در سراسر روسیه 250 سینمای مدرنیزه شده ساخته شوند. هم اکنون تعمیر و بازسازی 40 سینما در مناطق روسیه شروع شده است که در آنها سهم مالکیت دولتی از 15-10 درصد تجاوز نمیکند.
درآمد کمپانیهایهالیوود در روسیه چیزی حدود 150 میلیون دلار است که از جمع کل درآمد سال 2003 5/87 درصد را به خود اختصاص میدهد. در صورتی که تهیه کنندگان داخلی دهها فیلم درجه یک از نوع فیلمهای فوق الذکر به بازار عرضه کنند که احتمال ساخت آنها نیز زیاد است، همه چیز میتواند بطور ریشهای تغییر کند. بنا به اطلاعات جامعه شناسان بیش از همه مردان 18 تا 35 سال دارای تحصیلات عالی و درآمد خوب به سینما میروند. اما محققان خارجی بازار سینمایی معتقد هستند که روسیه با کمبود سالنهای معاصر و مدرن سینمایی مواجه است. با وجود امکانات ناچیز، بازار سینمایی روسیه به نظر متخصصان از توان بالقوه خوبی برخوردار است. بویژه اگر اصلاحاتی در رشته سینمای داخلی به انجام برسد.
در حال حاضر حدود 40 استودیوی سینمایی دولتی در کشور وجود دارد. فرمان ریاست جمهوری استودیوی فیلمبرداری را موظف نمیکند سهامی شود. تصمیمگیری در این مورد به ریاست آنها واگذار شده است. کارشناسان بازار سینمایی معتقدند که اگر 49 درصد استودیوهای سهامیشده به اشخاص خصوصی واگذار شوند، سینما میتواند با کارآیی بیشتری تقاضاهای اجتماعی را اجرا کرده و موفق تر باشد. بازار سینمایی نیز باید حرف خود را بزند. در زمان حاضر، چند شرکت بزرگ در حال رقابت در این بازار هستند. به دلیل آنکه قبل از هر چیز این شرکتها در کسب سود ذینفع هستند، عرضه فیلم افزایش یافته است، اما فعلاً سود را عمدتاً فیلمهای آمریکایی ببار میآورند.[۴] براساس آمار سال 2007، بالغ بر 1510 سینما در کشور روسیه فعالیت دارند. سینماهای این کشور در هر هفته، نه فیلم داخلی و 37 فیلم خارجی نمایش میدهند. در اوایل 2009، 66 فیلم جدید اکران شد که سهم فیلمهای داخلی از این تعداد، 21 درصد اعلام شده است (براساس اطلاعات مرکز مطالعات فیلم). در سال 2006 م، 67 فیلم سینمایی در روسیه تولید شد. تولید فیلم و سریالهای تلویزیونی براساس ادبیات کلاسیک روسیه و شوروی سابق در سالهای اخیر طرفداران زیادی پیدا کرده است. از دیگر رویکردهای مشهور پخش، تهیه و پخش سری جدید فیلمهایی است که در شوروی سابق تولید شده بودند. در مجموع، فیلمهای دوران شوروی سابق هنوز هم در روسیه هوادار بسیاری دارد. از گونههایی که به سرعت در حال گسترش هستند، میتوان به گونه اکشن و وحشتناک اشاره کرد. کمدیها و اقتباسهای سریالهای مشهور نیز از اقبال بیشتری برخوردار هستند. از آخرین گرایشها در زمینه تولید، میتوان از تهیه درامهای تاریخی میهن پرستانه نام برد. گفتنی است که هر ساله جشنواره بین المللی فیلم مسکو نیز در این شهر برگزار میشود.[۵]
فروش سینمای روسیه در سال ٢٠١١ میلادی به لطف استقبال از آثارهالیوودی رشد ١٢ درصدی را به همراه داشت. به گزارش ایراس به نقل از ایسنا؛ مجله سینمایی «فیلم بیزنس» در گزارش سالانه خود اعلام کرد، صنعت سینمای روسیه در سال گذشته میلادی فروش 1/15 میلیارد دلاری را به دست آورد که نسبت به سال پیش از آن رشد ١٢ درصدی را نشان میدهد. طبق آمار به دست آمده، در سال ٢٠١١ میلادی مجموعا ٣٠٦ فیلم در سینماهای روسیه اکران شدند که این رقم برای سال ٢٠١٠ حدود ٣٣٨ فیلم بوده است. در رتبه اول پرفروشترینهای سینمای روسیه در سال گذشته فیلم «دزدان دریای کارائیب؛ برروی امواج بیگانه» قرار دارد که فروش ٦٣ میلیون دلاری را به دست آورد. این فیلم با نقشآفرینی «پنهلوپه کروز» و «جانی دپ» محصول کمپانی والت دیزنی است که توسط «راب مارشال» کارگردانی شده و ششمین فیلم پرفروش تاریخ سینما نام گرفت. فیلم «گربه چکمه پوش» با فروش ٤٧ میلیون دلار در رتبه دوم ایستاده است. این فیلم که جدیدترین عنوان برای سری آثار «شرک» است، به کارگردانی «کریس میلر» در قالب فیلمهای دو و سهبعدی ساخته شده است. این فیلم به کارگردانی «پیتر آرامسی» محصول کمپانی «دریم ورکز» است که «آنتونیو باندراس»، بازیگر سرشناسهالیوود در آن صداپیشگی کرده است. قسمت سوم فیلم اکشن و مهیج «ترانسفورمرها» با عنوان «تاریکی ماه» با فروش ٤٥ میلیون دلار در رتبه سوم پرفروشترین فیلمهای سینمای روسیه در سال ٢٠١١ قرار گرفت. این فیلم محصول کمپانی پارامونت به کارگردانی «مایکل بی» ساخته شد و «مگان فاکس» و «شیا لبوف» در آن نقشآفرینی داشتهاند و «استیون اسپیلبرگ» نیز همچون دو قسمت قبلی در تولید این فیلم مشارکت داشت[۶][۷].
نیز نگاه کنید به
سینمای زیمبابوه؛ سینمای کانادا؛ سینمای تونس؛ سینمای ژاپن؛ سینمای کوبا؛ سینمای لبنان؛ سینمای مصر؛ صنعت فیلم و سینمای چین؛ سینمای سنگال؛ سینمای آرژانتین؛ سینمای فرانسه؛ سینمای مالی؛ سینمای ساحل عاج؛ سینمای تایلند؛ سینمای اسپانیا؛ سینمای اردن؛ سینمای اتیوپی؛ سینمای سیرالئون؛ سینمای قطر؛ سینمای تاجیکستان؛ سینمای گرجستان؛ سینمای بنگلادش؛ سینمای سریلانکا؛ سینمای قزاقستان
کتابشناسی
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ برگرفته از http://www.espadanafilm.mihanblog.com/post/71
- ↑ برگرفته از http://kino-teatr.ru/kino/art/kino/175
- ↑ برگرفته از http://www.ebtekarnews.com/Ebtekar/News.aspx?NID=86740
- ↑ روزنامه «روسیسکایا گازتا» (12 آوریل 2005).
- ↑ روزنامه «روسیسکایا گازتا» (12 آوریل 2005). ص35-36.
- ↑ ایراس (1391).
- ↑ کرمی، جهانگیر (1392). جامعه و فرهنگ روسیه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی،