جامعه و نظام اجتماعی کوبا: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۷۷: خط ۴۷۷:
۵. بازگشت اجباری مهاجرین کوبایی که از بندر ماریلا (Puerto de Mariel) و پایگاه نظامی‌گوانتانامو (Base Naval de Guantanamo) در سال ۹۴ قصد فرار داشتند اما بر اساس توافقات مهاجرتی بین کوبا و ایالات‌متحده در سال ۱۹۹۴ و اجرای آن در سال ۱۹۹۵، از سوی ایالات‌متحده به‌عنوان مهاجر پذیرفته نشدند؛ به‌علاوه افرادی که با بازگشت به کوبا قصد ورود به خاک آمریکا از راه دریا را داشته و توسط نیروهای گارد ساحلی کوبا بازداشت شدند.  
۵. بازگشت اجباری مهاجرین کوبایی که از بندر ماریلا (Puerto de Mariel) و پایگاه نظامی‌گوانتانامو (Base Naval de Guantanamo) در سال ۹۴ قصد فرار داشتند اما بر اساس توافقات مهاجرتی بین کوبا و ایالات‌متحده در سال ۱۹۹۴ و اجرای آن در سال ۱۹۹۵، از سوی ایالات‌متحده به‌عنوان مهاجر پذیرفته نشدند؛ به‌علاوه افرادی که با بازگشت به کوبا قصد ورود به خاک آمریکا از راه دریا را داشته و توسط نیروهای گارد ساحلی کوبا بازداشت شدند.  


۶. مهاجرت موقتی به‌عنوان عنصر جدید جریان مهاجرتی کوبا که در دهه نود از درجه دوم اهمیت برخوردار بوده و شامل مراکز مختلف جامعه کوبا می‌شود، نتیجه فرآیند منعطف‌سازی سیاست مهاجرتی کوبا و تلاقی آن با دوره خاصی در این کشور می‌باشد.<ref>Naranjo Orovio, C. (2009). Historia de las Antillas. Volu-men IHistoria de Cuba. Doce Calles, P421</ref>  
۶. مهاجرت موقتی به‌عنوان عنصر جدید جریان مهاجرتی کوبا که در دهه نود از درجه دوم اهمیت برخوردار بوده و شامل مراکز مختلف جامعه کوبا می‌شود، نتیجه فرآیند منعطف‌سازی سیاست مهاجرتی کوبا و تلاقی آن با دوره خاصی در این کشور می‌باشد.<ref>Naranjo Orovio, C. (2009). Historia de las Antillas. Volu-men IHistoria de Cuba. Doce Calles, P421</ref>


== از سال ۱۹۵۹ و در راستای سیاسی و ایدئولوژی‌سازی که موضوع مهاجرت بین کوبا و ایالات‌متحده را نیز شامل می‌شود، مهاجرت به معنای "جلای وطن" بوده و در نتیجه دارای درجاتی از بدنامی است که تا به حال معنای خود را، به‌ویژه در تعریف از نوعی "مهاجرت بدون بازگشت مشخص" حفظ کرده است. از زمان بحران اکتبر (بحران موشکی) تقریبا امکان خروج از کوبا به سمت ایالات‌متحده غیرممکن است، از آن زمان تا به حال تئوری "دیگ فشار"۲ مطرح است که به‌عنوان بخشی از دستکاری سیاسی موضوع مهاجرتی توسط ایالات‌متحده قلمداد می‌شود. این تئوری با اعمال تحریم جهت ایجاد برخورد در داخل جزیره همراه است، پیامدهای این اقدام در ابعاد وسیع، موج‌ها و سیکل‌های مهاجرتی قابل توجهی را ایجاد کرد که طرف کوبایی در مواردی مانند قضیه کاماریوکا در سال ۱۹۶۵، ماریل در ۱۹۸۰ و بحران کرجی‌ها" در ۱۹۹۴ جهت توقف جریان مهاجرتی و ایجاد فضای گفت‌وگو، برای متعادل‌سازی قانونی جریان مهاجرت تدابیری اتخاذ نمود. (112 ,2009 (Ros, آمار نشان می‌دهد پتانسیل مهاجرت بالغ بر حداقل ۰۰۰/۴۹۰ نفر می‌باشد که در بالاترین میزان به حدود ۰۰۰/۸۰۰ نفر می‌رسد. بر اساس نشانه‌های جامعه -جمعیت‌شناختی، جوانان زیر چهل ==
از سال ۱۹۵۹ و در راستای سیاسی و ایدئولوژی‌سازی که موضوع مهاجرت بین کوبا و ایالات‌متحده را نیز شامل می‌شود، مهاجرت به معنای "جلای وطن" بوده و در نتیجه دارای درجاتی از بدنامی است که تا به حال معنای خود را، به‌ویژه در تعریف از نوعی "مهاجرت بدون بازگشت مشخص" حفظ کرده است. از زمان بحران اکتبر (Crisis de Octubre ) (بحران موشکی) تقریبا امکان خروج از کوبا به سمت ایالات‌متحده غیرممکن است، از آن زمان تا به حال تئوری "دیگ فشار" (Teoría de la olla de presión) مطرح است که به‌عنوان بخشی از دستکاری سیاسی موضوع مهاجرتی توسط ایالات‌متحده قلمداد می‌شود. این تئوری با اعمال تحریم جهت ایجاد برخورد در داخل جزیره همراه است، پیامدهای این اقدام در ابعاد وسیع، موج‌ها و سیکل‌های مهاجرتی قابل توجهی را ایجاد کرد که طرف کوبایی در مواردی مانند قضیه کاماریوکا (Camarioca) در سال ۱۹۶۵، ماریل در ۱۹۸۰ و بحران کرجی‌ها (Crisis de los balseros) در ۱۹۹۴ جهت توقف جریان مهاجرتی و ایجاد فضای گفت‌وگو، برای متعادل‌سازی قانونی جریان مهاجرت تدابیری اتخاذ نمود.<ref>Ros, E. (2009). La fuerza política del exilio cubano. Edi-ciones Universal, P112</ref> آمار نشان می‌دهد پتانسیل مهاجرت بالغ بر حداقل 490/000 نفر می‌باشد که در بالاترین میزان به حدود 800/000 نفر می‌رسد. بر اساس نشانه‌های جامعه -جمعیت‌شناختی، جوانان زیر چهل
سال که اکثر ایشان بین ۲۵ تا ۳۵ ساله هستند، نژاد سفید و جنس


۱۴۰
سال که اکثر ایشان بین ۲۵ تا ۳۵ ساله هستند، نژاد سفید و جنس مذکر غالب مهاجرین را تشکیل می‌دهند هر چند حضور زنان با همین پارامترها نسبت به موج‌های مهاجرتی پیشین افزایش داشته است، اغلب مهاجرین از شهرهای هاوانا سیتی (حدود ۶۵%)، هاوانا، ویا کلارا (Villa Clara) ، کاماگوئی (Camagüey) و پینار دل ریو (Pinar del Rio) هستند میزان تحصیلات این افراد بین تحصیلات متوسطه تا عالی است. در پتانسیل مهاجرت فعلی کوبا شمار زیادی از افراد متخصص و فنی با نشانه‌های جامعه-جمعیت‌شناختی مشخص وجود دارد. <ref>Guerra-Vilaboy, S. (2012). Loyola-Vega, Oscar. Cuba: Una Historia (La Otra Historia de América Latina), P38</ref> مهاجرت کوبایی‌ها به خارج از کشور بین 1/400/000 و 1/500/000 نفر برآورد می‌شودکه بخش اعظم آن به ایالات‌متحده، مناطق جنوب فلوریدا و شهرهای نیویورک، نیواورلئان و کایو اوئسوا (Cayo Hueso) می‌باشد. در سرشماری انجام شده در این کشور در سال ۱۹۹۰، 1/043/932 نفر کوبایی تبار بودند. به دلیل رشد این آمار بواسطه زاد و ولد و همچنین افزایش مهاجرت به این کشور در پنج سال اخیر، تعداد کوبایی‌های مقیم [[ایالات متحده]] بر اساس نتایج سرشماری سال ۲۰۰۰، 1/300/000 نفر بوده است.<ref>Márquez Sterling, C. (1975). Historia de la Isla de Cuba. Regents Publishing, P202</ref> 


1. Crisis de Octubre (Crisis de los misiles en Cuba) 2. Teoria de la olla de presion 3. Camarioca
براساس برآوردهای مرکز مطالعات مهاجرت‌های بین‌المللی دانشگاه هاوانا و سرشماری انجام شده توسط "اداره رسیدگی به امور اتباع خارج از کشور وزارت امور خارجه" در مورد مقاصد مختلف مهاجرتی (به جز آمریکا)، حدود 130/00۰ کوبایی در آمریکای لاتین، ۳۷۰۰۰ نفر در اروپا و بیش از ۱۰۰۰ نفر در سایر نقاط جهان زندگی می‌کنند. مقاصد اصلی به استثنای [[ایالات متحده|ایالات‌متحده]]، شامل اسپانیا، ونزوئلا، پوئرتو ریکو و مکزیک می‌شوند و علاوه بر این‌ها تعداد نامشخصی از کولونی‌های کوبایی‌ها در کاستا ریکا و دیگر کشورهای آمریکای مرکزی و جنوبی و همچنین کشورهای سوسیالیست اسبق اروپای شرقی به‌ویژه [[روسیه]] وجود دارند.<ref>Guerra-Vilaboy, S. (2012). Loyola-Vega, Oscar. Cuba: Una Historia (La Otra Historia de América Latina), P58</ref>


4. Crisis de los balseros
==== مهاجرت به سوی کوبا ====
پس از تاسیس جمهوری در سال ۱۹۰۲، مهاجرت قابل توجهی از شبه‌جزیره ایبری به سوی کوبا اتفاق افتاد که در میان آن‌ها سربازان سابق اسپانیایی بودند که در جنگ‌های استقلال‌طلبانه شرکت کرده بودند. مهاجرت پدیده‌ای بوده و هست که تاثیر بالایی در ترکیب جمعیتی‌کوبا داشته است. طی نیمه اول قرن بیستم، [[کوبا]] به‌عنوان کشور مهاجران شناخته می‌شد؛ موج عظیمی از اسپانیایی‌ها از مناطقی چون گالیسیا، جزایرقناری و آستوریاس به کوبا رسیدند تا اقتصاد بهتری را به‌دست آورند. از دیگر قسمت‌های کارائیب نیز به سوی کوبا مهاجرت کارگران جامائیکایی و هائیتیایی اتفاق افتاد که در حدود ۵۰ هزار نفر در زمان محصول مزارع نیشکر مشغول به کار می‌شدند.  


پس از پیروزی فیدل کاسترو و تغییر حکومت به سوسیالیسم، مهاجرت به سوی کوبا تغییری جغرافیایی می‌یابد و اکثر افرادی که در دهه‌های اخیر به این کشور مهاجرت می‌کنند از کشورهای سوسیالیسم سابق، روس‌ها و اکراینی‌ها بودند، در سال ۲۰۰۸، جامعه روس‌ها، حدود ۶۰۰۰ نفر تخمین زده شده است که اکثرا در پایتخت ساکن هستند.<ref>Macías Martín, F. (2010) Cuba, crisis política, crisis económica y emigración. Baile Del Sol, P91</ref>


===== مهاجرت به خارج =====
مهاجرت کوبایی‌ها به خارج از کشور، پس از انقلاب کاسترو بسیار بالا گرفت، به‌طوری‌که پس از ملی سازی و مصادره زمین‌ها و شرکت‌های آمریکایی‌ها توسط دولت کوبا و آغاز تحریم‌های ایالات‌متحده علیه این کشور، بسیاری از ثروتمندان کوبایی به ایالات‌متحده و دیگر کشورها مهاجرت کردند، به‌طوری که بین سال‌های ۱۹۵۹ تا ۱۹۶۵، تقریبا ۲۱۵ هزار کوبایی به ایالات‌متحده آمریکا مهاجرت نمودند: این افراد از طبقه بورژوازی بودند که دولت جدید را که در پی برقراری مساوات بین طبقات مختلف جامعه بود تهدیدی برای سبک زندگی ممتاز خود و توسعه اقتصادی خود می‌دانستند و به همین دلیل، از آن زمان به بعد ایالات‌متحده ماوای بالاترین تعداد کوبایی‌های خارج از کشور شده است. در ایالات‌متحده حدود 1/5 میلیون نفر کوبایی به‌خصوص در میامی و دیگر شهرهای مهم فلوریدا اقامت گزیده‌اند، همچنین در یونیون‌سیتی و نیویورک هم تعداد زیادی از مهاجران کوبایی زندگی می‌کنند. البته تعداد مهاجران کوبایی در دیگر کشورها بسیار کمتر می‌باشد، به‌خصوص در آمریکای لاتین و اروپا، به‌طور مثال حدود ۸۲۵۹۶ نفر مهاجر کوبایی در اسپانیا و حدود ۱۰۰۰۰ نفر در انگلستان زندگی می‌کنند.<ref>Macías Martín, F. (2010) Cuba, crisis política, crisis económica y emigración. Baile Del Sol, P112</ref>


مذکر غالب مهاجرین را تشکیل می‌دهند هر چند حضور زنان با همین پارامترها نسبت به موج‌های مهاجرتی پیشین افزایش داشته است، اغلب مهاجرین از شهرهای هاوانا سیتی (حدود ۶۵%)، هاوانا، ویا کلارا، کاماگوئی" و پینار دل ریو هستند میزان تحصیلات این افراد بین تحصیلات متوسطه تا عالی است. در پتانسیل مهاجرت فعلی کوبا شمار زیادی از افراد متخصص و فنی با نشانه‌های جامعه-جمعیت‌شناختی مشخص وجود دارد. (-Guer (ra-Vilaboy, Sergio; Loyola-Vega, Oscar, 2012, 38 مهاجرت کوبایی‌ها به خارج از کشور بین ۰۰۰/۴۰۰/۱ و ۰۰۰/۵۰۰/۱ نفر برآورد می‌شودکه بخش اعظم آن به ایالات‌متحده، مناطق جنوب فلوریدا و شهرهای نیویورک، نیواورلئان و کایو اوئسوا می‌باشد. در سرشماری انجام شده در این کشور در سال ۱۹۹۰، ۹۳۲/۰۴۳/۱ نفر کوبایی تبار بودند. به دلیل رشد این آمار بواسطه زاد و ولد و همچنین افزایش مهاجرت به این کشور در پنج سال اخیر، تعداد کوبایی‌های مقیم [[ایالات متحده]] بر اساس نتایج سرشماری سال ۲۰۰۰، ۰۰۰/۳۰۰/۱ نفر بوده است. Marquez) (Sterling, Carlos & Manuel, 1975, 202
لازم به ذکر است که در سال ۲۰۰۷، بر اساس مصوبات، دولت اسپانیا، از دسامبر سال ۲۰۰۸، اسپانیا شروع به پذیرش تقاضانامه تابعیت فرزندان افرادی نمود که پس از جنگ داخلی اسپانیا در سال‌های ۱۹۳۹-۱۹۳۶ به تبعید رفته بودند. طبق این قانون جدید به حداکثر 500/000 کوبایی‌که فرزندان اسپانیایی‌های تبعیدی بودند، پاسپورت داده شد. بر اساس این قانون، فرزندان این افراد می‌بایست خود را تا دسامبر ۲۰۱۰ به سفارت اسپانیا در کوبا معرفی می‌نمودند و مدارکی ارائه می‌دادند که تایید نماید که والدین و یا پدربزرگ این افراد بین سال‌های ۱۹۳۶ و ۱۹۵۵ از اسپانیا گریخته‌اند. این افراد نیازی نبود که از تابعیت کنونی خود انصراف دهند.  
 
براساس برآوردهای مرکز مطالعات مهاجرت‌های بین‌المللی دانشگاه هاوانا و سرشماری انجام شده توسط "اداره رسیدگی به امور اتباع خارج از کشور وزارت امور خارجه" در مورد مقاصد مختلف مهاجرتی (به جز آمریکا)، حدود ۰۰۰/۱۳۰ کوبایی در 1. Villa Clara 2. Camagiiey
 
3. Pinar del Rio 4. Cayo Hueso
 
۱۴۱
 
 
 
۱۴۲
 
آمریکای لاتین، ۳۷۰۰۰ نفر در اروپا و بیش از ۱۰۰۰ نفر در سایر نقاط جهان زندگی می‌کنند. مقاصد اصلی به استثنای ایالات‌متحده، شامل اسپانیا، ونزوئلا، پوئرتو ریکو و مکزیک می‌شوند و علاوه بر این‌ها تعداد نامشخصی از کولونی‌های کوبایی‌ها در کاستا ریکا و دیگر کشورهای آمریکای مرکزی و جنوبی و همچنین کشورهای سوسیالیست اسبق اروپای شرقی به‌ویژه [[روسیه]] وجود دارند. (Guerra-Vilaboy, Sergio; Loyola-Vega, Oscar, 2012, 58) 
 
==== ۲-۱۲-۱. مهاجرت به سوی کوبا ====
پس از تاسیس جمهوری در سال ۱۹۰۲، مهاجرت قابل توجهی از شبه‌جزیره ایبری به سوی کوبا اتفاق افتاد که در میان آن‌ها سربازان سابق اسپانیایی بودند که در جنگ‌های استقلال‌طلبانه شرکت کرده بودند. مهاجرت پدیده‌ای بوده و هست که تاثیر بالایی در ترکیب جمعیتی‌کوبا داشته است. طی نیمه اول قرن بیستم، کوبا به‌عنوان کشور مهاجران شناخته می‌شد؛ موج عظیمی از اسپانیایی‌ها از مناطقی چون گالیسیا، جزایرقناری و آستوریاس به کوبا رسیدند تا اقتصاد بهتری را به‌دست آورند. از دیگر قسمت‌های کارائیب نیز به سوی کوبا مهاجرت کارگران جامائیکایی و هائیتیایی اتفاق افتاد که در حدود ۵۰ هزار نفر در زمان محصول مزارع نیشکر مشغول به کار می‌شدند.
 
پس از پیروزی فیدل کاسترو و تغییر حکومت به سوسیالیسم، مهاجرت به سوی کوبا تغییری جغرافیایی می‌یابد و اکثر افرادی که در دهه‌های اخیر به این کشور مهاجرت می‌کنند از کشورهای سوسیالیسم سابق، روس‌ها و اکراینی‌ها بودند، در سال ۲۰۰۸، جامعه روس‌ها، حدود ۶۰۰۰ نفر تخمین زده شده است که اکثرا در
 
 
 
پایتخت ساکن هستند. (91 ,2010 (Macias Martin, ۳-۱۲-۱، مهاجرت به خارج
 
مهاجرت کوبایی‌ها به خارج از کشور، پس از انقلاب کاسترو بسیار بالا گرفت، به‌طوری‌که پس از ملی سازی و مصادره زمین‌ها و شرکت‌های آمریکایی‌ها توسط دولت کوبا و آغاز تحریم‌های ایالات‌متحده علیه این کشور، بسیاری از ثروتمندان کوبایی به ایالات‌متحده و دیگر کشورها مهاجرت کردند، به‌طوری که بین سال‌های ۱۹۵۹ تا ۱۹۶۵، تقریبا ۲۱۵ هزار کوبایی به ایالات‌متحده آمریکا مهاجرت نمودند: این افراد از طبقه بورژوازی بودند که دولت جدید را که در پی برقراری مساوات بین طبقات مختلف جامعه بود تهدیدی برای سبک زندگی ممتاز خود و توسعه اقتصادی خود می‌دانستند و به همین دلیل، از آن زمان به بعد ایالات‌متحده ماوای بالاترین تعداد کوبایی‌های خارج از کشور شده است. در ایالات‌متحده حدود ۵/۱ میلیون نفر کوبایی به‌خصوص در میامی و دیگر شهرهای مهم فلوریدا اقامت گزیده‌اند، همچنین در یونیون‌سیتی و نیویورک هم تعداد زیادی از مهاجران کوبایی زندگی می‌کنند. البته تعداد مهاجران کوبایی در دیگر کشورها بسیار کمتر می‌باشد، به‌خصوص در آمریکای لاتین و اروپا، به‌طور مثال حدود ۸۲۵۹۶ نفر مهاجر کوبایی در اسپانیا و حدود ۱۰۰۰۰ نفر در انگلستان زندگی می‌کنند. (112 ,2010 (Macias Martin,
 
لازم به ذکر است که در سال ۲۰۰۷، بر اساس مصوبات، دولت اسپانیا، از دسامبر سال ۲۰۰۸، اسپانیا شروع به پذیرش تقاضانامه تابعیت فرزندان افرادی نمود که پس از جنگ داخلی اسپانیا در  
 
۱۴۳
 
 
 
را
 
۱۴۴
 
سال‌های ۱۹۳۹-۱۹۳۶ به تبعید رفته بودند. طبق این قانون جدید به حداکثر ۰۰۰/۵۰۰ کوبایی‌که فرزندان اسپانیایی‌های تبعیدی بودند، پاسپورت داده شد. بر اساس این قانون، فرزندان این افراد می‌بایست خود را تا دسامبر ۲۰۱۰ به سفارت اسپانیا در کوبا معرفی می‌نمودند و مدارکی ارائه می‌دادند که تایید نماید که والدین و یا پدربزرگ این افراد بین سال‌های ۱۹۳۶ و ۱۹۵۵ از اسپانیا گریخته‌اند. این افراد نیازی نبود که از تابعیت کنونی خود انصراف دهند. <nowiki>http://www</nowiki>.) (periodistadigital.com/inmigrantes


== نیز نگاه کنید به ==
== نیز نگاه کنید به ==


* جامعه و نظام اجت
* [[جامعه و نظام اجتماعی چین]]
* [[جامعه و نظام اجتماعی روسیه]]
* [[جامعه و نظام اجتماعی کانادا]]
* [[جامعه و نظام اجتماعی تونس]]
* [[جامعه و نظام اجتماعی افغانستان]]
* [[جامعه و نظام اجتماعی لبنان]]
* [[جامعه و نظام اجتماعی ژاپن]]
* [[جامعه و نظام اجتماعی مصر]]


== پاورقی ==
== پاورقی ==
[I]: در شوروی سابق در دوره برژنف، این کلمه به گروهی اطلاﻕ می‌شد
[I]: در شوروی سابق در دوره برژنف، این کلمه به گروهی اطلاﻕ می‌شد.
 
== کتابشناختی ==

نسخهٔ ‏۱۱ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۷:۴۶

نظام اجتماعی

نظام اجتماعی کوبا برپایه سوسیالیسم بناشده است، در کوبا فقط مالکیت دولتی وجود دارد، به‌طوری که دولت با به دست گرفتن برنامه‌ریزی و انجام تمام نظام تولیدی، سود حاصله از آن را در کشور و برای نگاهداری نظام، توزیع می‌نماید. اگرچه دولت تمام شاخه‌های تولیدی را در دست گرفته، در عوض بهداشت و آموزش رایگان در اختیار مردم قرار داده است، ضمنا برای تامین کمبود محصولات در جزیره، به تجارت روی آورده است، بنابراین اکثر بخش‌های تولیدی و زمین‌ها در مالکیت دولت قرار دارد، تنها استثنائات مربوط به شرکت‌های وابسته با توریسم، مالکیت‌های کوچک کشاورزی و تجارت‌های کوچک خصوصی می‌شوند که از دهه ۹۰ به بعد بوجود آمده‌اند.

گروه‌ها و نهادهای موثر اجتماعی (دولتی و غیردولتی) گروه‌های مرجع؛ گروه‌های قومی/نژادی

جامعه مدنی کوبا متشکل از دو هزار و دویست سازمان است که از میان آن‌ها نهادهای اجتماعی و مردمی و سازمان‌ها و انجمن‌های دوستی و اتحاد، علمی و فنی، فرهنگی و هنری، ورزشی، نقش برجسته‌ای دارند. سیستم سیاسی کوبا قدرت و ظرفیت تصمیم‌گیری، رایزنی و اظهارنظر بالایی به نهادهای غیرمردمی اختصاص داده است، از میان نهادهای اجتماعی و مردمی برخی دارای سابقه‌ای طولانی بوده و برخی دیگر در جریان پیروزی انقلاب و در راستای نیاز به تبدیل مراکز وسیع مردمی به فعالان روند تغییر بوجود آمدند. این نهادها از تجمیع اقشار مختلف جامعه، نوجوانان، دانشجویان، کارگران، زنان و روستاییان تشکیل شده‌اند، نهادهای صاحب نفوذ در کوبا شامل موارد زیر است:

  • CTC (مرکز کارگران کوبا) (Central de Trabajadores de Cuba) : این نهاد، نهاد نمایندگی کارگران است که به‌صورت سندیکا در تمام کشور سازماندهی شده است. سابقه تشکیل آن به کنفدراسیون ملی کارگران کوبا (CNOC) برمی‌گردد که در سال ۱۹۲۵ تاسیس شد. در سال ۱۹۳۸ به کنفدراسیون کارگران کوبا تغییر نام داد و در سال ۱۹۵۹ مدیریت آن به قشر کارگر واگذار شد و دو سال بعد در نتیجه تغییرات ساختاری، تبدیل به مرکز کارگران کوبا شد، عضویت در آن داوطلبانه بوده و شامل نوزده سندیکای ملی می‌شود، این نهاد در دفاع از منافع کارگران و انقلاب کوبا دارای قدرت حائز اهمیتی است.
  • FEU (فدراسیون دانشجویان دانشگاه‌ها) (Federación Estudiantil Universitaria) : این نهاد در سال ۱۹۲۲ در اقدام مبتکرانه مدرسه پزشکی توسط یکی از استادان این مدرسه تشکیل شد. در این تاریخ نمایندگان انجمن‌های دانش‌آموزی پنج مدرسه پزشکی، ادبیات و علوم، داروسازی، حقوق و دندانپزشکی، مدیریت فدراسیون دانشجویان دانشگاه هاوانا را ایجاد کردند. FEU نماینده منافع و مدافع حقوق دانشجویان است. تجمیع دانشجویان دانشگاه‌ها حول محور انقلاب کوبا و استمرار آن؛ ارتقا سطح آموزش و اشاعه و ترویج ورزش، فرهنگ و تفکر روشنفکرانه در میان جامعه از طریق توسعه دانشگاهی از جمله اهداف آن می‌باشد.
  • PCC (حزب کمونسیت کوبا) (Partido Comunista de Cuba) : سابقه تاریخی حزب کمونیست کوبا به پروسه اتحاد سال ۱۹۶۱ و با شکل‌گیری سازمان‌های انقلابی متحد باز می‌گردد که اولین گام را در ایجاد ابزار سیاسی متحدکننده انقلاب برداشت، سازمان‌های انقلابی متحد متشکل از جنبش انقلابی ۲۶ جولای به رهبری فیدل کاسترو و حزب سوسیالیست مردمی بود. ۲۶ مارس ۱۹۶۲ فصل جدیدی برای ایجاد یک حزب آغاز شد و از این تاریخ حزب متحد انقلاب سوسیالیست کوبا نام گرفت. سوم اکتبر ۱۹۶۵ طی جلسه‌ای که در آن اولین کمیته مرکزی حزب کمونیست کوبا معرفی شد، بر تغییر نام حزب به حزب کمونیست کوبا توافق شد در این جلسه نامه خداحافظی ارنستو چه‌گوارا، یکی از الهام دهندگان تشکیل حزب، توسط فیدل کاسترو قرائت شد.
  • FMC (فدراسیون زنان کوبا) (Federación de Mujeres Cubanas) : این نهاد که در سال ۱۹۶۰ تاسیس شد، بدنبال وضع برنامه‌هایی است که برابری زنان را در تمام عرصه‌ها و سطوح تامین نماید و از بدو تاسیس به‌طور خستگی‌ناپذیری روی برابری حقوق زنان کار کرده است، این نهاد به‌صورت نظام‌مند و سیستماتیک از عملکرد مراکز مخصوص کودکان و مدارس در سطوح مختلف آموزشی حمایت می‌کند. فعالیت‌های مستمری در راستای سلامت زنان و کودکان در این فدراسیون انجام می‌شود، از میان تکالیف و مسئولیت‌های این نهاد می‌توان به اشتغال زنان، برنامه‌های توجه اجتماعی به خانواده و حمایت از کار نمایندگان دولت و مجلس ملی اشاره کرد. اعضای فدراسیون زنان کوبا، زنان چهارده سال به بالا هستند.
  • CDR (کمیته‌های دفاع از انقلاب) (Comites de Defensa de la Revolución) : نهاد دیگری که بیش از هشت میلیون شهروند بالای چهارده سال عضو آن بوده و بزرگ‌ترین سازمان غیر مردمی جامعه کوبا می‌باشد. این نهاد در سال ۱۹۶۰ به پیشنهاد فیدل کاسترو مبنی بر تشکیل یک سیستم حفاظتی گروهی از انقلاب بوجود آمد. در این زمان وظیفه اصلی سازماندهی مردم در دفاع از انقلاب در مقابل حملات پی‌درپی امپریالیستی برای شکست و اضمحلال انقلاب بود. مهم‌ترین هدف آن در بسیج ملت برای دفاع از انقلاب و پیروزی سوسیالیسم خلاصه می‌شد.
  • UJC (اتحاد جوانان کمونیست) (Union de Jóvenes Comunistas) : این حزب در سال ۱۹۶۲ تاسیس گردید و هدف اصلی آن شکل‌گیری همگرایانه و چندجانبه نسل جدید است. کار آن ترویج ارزش‌های والای جامعه سوسیالیست بین جوانان است، این سازمان در نتیجه ادغام جنبش جوانان کوبا، پیروزی سوسیالیسم بعد از جنگ‌های ساحل خیرون و حرکت به سمت اشکال عالی سازمان انجمن جوانان انقلابی (AJR) به‌عنوان پیشینه آن بوجود آمد و شامل یک کمیته ملی و یک اداره ملی مرکب از بیست و شش نفر می‌باشد. اتحاد جوانان کمونیست با ۲۱۸ سازمان در نقاط مختلف دنیا ارتباط دارد و وابسته به فدراسیون جهانی جوانان دموکرات است که این نیز به نوبه خود با ۱۴ سازمان بین‌المللی دیگر در ارتباط است.
  • OPJM (سازمان پیشگامان خوزه مارتی) (Organización de Pioneros José Mart) : اولویت اول این سازمان در ترویج مطالعه و تحصیل و حس مسئولیت اجتماعی و همچنین عشق به وطن و مردم دنیا بین کودکان و بزرگسالان خلاصه می‌شود، کودکان در این سازمان در سنین متفاوتی تقسیم‌بندی می‌شوند:

۱."مونادیست‌ها" شامل دانش‌آموزان پایه اول تا سوم

۲. "سطح اول خوزه مارتی" شامل دانش‌آموزان پایه چهارم تا ششم

۳. "سطح دوم خوزه مارتی" شامل دانش‌آموزان پایه هفتم تا نهم. این سازمان فعالیت خود را از سال ۱۹۳۱ با ظهور لیگ پیشگامان کوبا (Liga de Pioneros de Cuba) (LPC) آغاز کرد، بعد از پیروزی انقلاب کوبا تلاش‌های گروهی بسیاری انجام شد تا این‌که در سال ۱۹۶۱ اتحاد پیشگامان انقلابی (UPR) (Union de Pioneros Rebeldes) تاسیس گردید. در سال ۱۹۷۷ در سومین کنگره اتحاد جوانان کمونیست، نام آن به سازمان پیشگامان خوزه مارتی تغییر یافت.

  • FEEM (فدراسیون دانش‌آموزان آموزش متوسطه) (Federación de Estudiantes de la Ensenañza Media) : تشکیل این سازمان طی توافقی که در نشست ملی تعلیم و تربیت اتحاد جوانان کمونیست در سال ۱۹۷۰ انجام شد، صورت گرفت و در راستای تقویت سازمان‌های مردمی با هدف احیای جنبش دانش‌آموزی سطح متوسطه تاسیس شد. هدف اصلی آن مراقبت از حقوق و وظایف دانش‌آموزان بوده و در قبال موسسات آموزشی، ارگان‌های دولتی، حکومتی و خارجی احساس مسئولیت می‌کند، این سازمان مرکب از یک دبیر و یک شورای ملی است که از دانش‌آموزان تشکیل شده است و هر چهار سال یک بار اقدام به برگزاری کنگره می‌نماید.
  • ANAP (انجمن ملی کشاورزان کوچک) (Asociación Nacional de Agricultores Pequeños) : در سال ۱۹۶۱ تاسیس گردید و ویژگی اجتماعی و غیردولتی دارد و از منافع اجتماعی و اقتصادی روستاییان حمایت می‌کند. اهداف آن شامل سازماندهی و هدایت روستاییان کوبا برای مشارکت در تحول اجتماعی و اقتصادی محیط روستا، اجرای برنامه‌های کشاورزی انقلاب کوبا، تشویق به تولید کشاورزی و تقویت حمایت خود از تغذیه مردم و کشاورزی صنعتی ملی می‌باشند. عالی‌ترین ارگان این سازمان، کنگره می‌باشد که هر پنج سال یک‌بار برگزار می‌شود. این کنگره وظیفه انتخاب یک کمیته ملی را دارد که حد فاصل بین دو کنگره فعالیت می‌کند.کمیته ملی نیز اداره ملی را انتخاب می‌نماید که بین دو نشست کمیته ملی فعالیت‌های خود را ادامه می‌دهند. این انجمن مرکب از ۱۳ اداره سرپرستی ایالتی، ۱۴۸ اداره سرپرستی شهری و بیش از ۳۵۰۰ نهاد پایه است.
  • ACRC (انجمن رزمندگان انقلاب کوبا) (Asociacion de Combatientes de la Revolucion Cubana) : در سال ۱۹۹۳ تشکیل شد و تنها در یک سازمان اجتماعی بیش از ۳۳۰ هزار کوبایی را در سنین مختلف که در خطوط مقدم جبهه از دهه ۱۹۳۰ تا به حال حضور داشته‌اند، به هم پیوند می‌دهد، علاوه براین، نیروهای مسلح انقلاب و کارکنان شاغل و بازنشسته وزرات کشور که پانزده سال از خدمت ایشان می‌گذرد می‌توانند به عضویت این انجمن درآیند.

روابط اجتماعی

روابط اجتماعی دربرگیرنده شبکه گسترده‌ای از ارتباطات متفاوتی هستند که با افراد و جامعه پیرامون برقرار می‌شود، از روابط همسایگی و دوستی تا روابط کاری و روابط زناشویی در این مقوله می‌گنجد. روابط اجتماعی در کوبا، دربرگیرنده روابط نژادی نیز می‌باشد. آغاز جنگ ده ساله، دهم اکتبر ۱۸۶۸، تاریخ مهمی در شکل‌گیری ملیت کوبایی بشمار می‌آید. از شروع این جنگ به بعد، کوبایی‌ها برای حذف برده‌داری و برقراری مساوات و برابری در این کشور به مبارزه پرداختند، که این مسئله به طرز معناداری بر سیستم اجتماعی به‌طور کلی و بر سیستم نژادی به‌طور خاص تاثیر گذاشت. بنابراین روابط نژادی در تمامی جنبه‌های جامعه کوبا تاثیرگذار بوده است.

در این کشور، خانواده به‌عنوان یکی از ارکان اصلی جامعه، جنبه مهمی از روابط اجتماعی را بنا می‌نهد. در جامعه کوبا ارزیابی‌های مربوط به رفتار، سبک زندگی و روابط فامیلی به نحوی مرتبط با تعصبات نژادی می‌باشد.[۱]

از آنجایی که طی قرن‌ها، ارزش‌های فرهنگی توسط جمعیت سفیدپوست بر کوبا تحمیل می‌شد، این مسئله سبب شد تا "فرهنگ سفیدپوستی" به مدلی ایده‌آل برای تمام جامعه تبدیل شود. در نتیجه تمامی ارزیابی‌هایی که از گروه‌های مختلف نژادی انجام می‌شود مقایسه‌ای میان این گروه‌های مختلف می‌باشد. از دیدگاه بیان شده توسط گروه‌های نژادی، سفیدپوستان از منفعت بیشتری برخوردار می‌شوند. رفتارهای مثبت به بهترین شکل خود به سفیدپوستان نسبت داده می‌شد و برعکس، رفتارهای منفی از نحوه صحبت کردن تا روابط اجتماعی به سیاهپوستان نسبت داده می‌شود. از طرفی، توصیفات مثبتی که از سیاهپوستان در جامعه ارائه می‌شود مربوط است به قدرت بدنی آن‌ها و رفتارهایشان در موسیقی، رقص و ورزش.[۲]

در رابطه با دورگه‌ها، تعیین موقعیت آن‌ها بسیار مشکل است که البته در شرایطی دورگه‌ها را در موقعیتی میانه می‌دانند. البته تصویری که از دورگه‌ها در کوبا ارائه می‌شود گاهی اوقات متناقض است، در حالی که بعضی آن‌ها را با خصوصیات خاص سفیدپوستان در نظر می‌گیرند، ولی اکثریت آن‌ها را با ویژگی‌های سیاهپوستان می‌شناسند.

هنجارها و ارزش‌های اجتماعی

کوبا در طول تاریخ شکل‌گیری ملیت خود دارای اندیشه‌ای غنی بوده است، به عنوان مثال خوزه د لا لوث ای کابایرو (Jose de la Luz y Caballero) ، فلیکس وارلا ای مورالس (Felix Varela y Morales) ، خوزه مارتی و انریکه خوزه وارونا (Enrique José varona) و دیگر متفکرین کوبایی بنیان‌های اساسی و الهام‌بخشی را بنا نهاده‌اند. "اتحاد، مالکیت اشتراکی، میهن پرستی، برابری، عشق به‌کار و تلاش، شرافت، حس دوستی، احساس وظیفه و تواضع و فروتنی از ارزش‌های اصلی سوسیالیسم و جامعه کوبا بشمار می‌آیند که در مقابل ارزش‌های منفی مانند فردگرایی، مصرف‌گرایی، بیکاری و هرزگی و ابتذال قرار دارند. با این وجود علی‌رغم آموزش‌های گسترده و فراگیری که در سطح کشور صورت گرفته است، کوبا دچار نوعی بحران ارزش‌ها شده است. در بسیاری از موارد این موضوع به "نفوذ ایدئولوژی بورژوا"، "ردپای نظام سرمایه‌داری گذشته" و یا "آثار به‌جا مانده از نظام اجتماعی سابق" نسبت داده می‌شود، اما در این میان برخی از محققین این مسئله را ناشی از تناقضات آشکار موجود در سیستم فعلی، ناکارآمدی سیستم‌های سوسیالیستی یا شکل‌گیری فردگرایی، نفوذ منفی ساختارهای اجتماعی فرهنگی که در تضاد با ارزش‌های مثبت هستند، کم‌کاری سازمان‌های اجتماعی یا تاثیر پایین فعالیت‌های سیستم آموزشی می‌دانند».[۳]

در اوایل سال‌های هشتاد ارزش‌های حاکم بر جامعه کوبا شامل ادب و رفتار مناسب، خوش‌رفتاری، مقبولیت اجتماعی و کسب منافع شخصی با رعایت اصول اخلاقی مدنظر بودند و رعایت هم می‌شدند. در اواخر سال‌های هشتاد تفوق و غلبه ارزش‌های زیر در بین جوانان مشهود بود: کار، پیشرفت شغلی، خانواده و میهن‌پرستی. در این میان آمارها نشان می‌دادند که در میان درصد قابل توجهی از جوانان، ارزش‌های فردگرایانه یا تمایل به الگوهای مصرف‌گرایانه و یا نبود ارزش‌هایی که به لحاظ اجتماعی مثبت قلمداد می‌شوند، کاملا به چشم می‌خورد، سال‌های نود در کوبا مصادف با شروع دوران بحران (دوران خاص) و تاثیر آن بر فضای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی است. "نتایج این بحران، تاثیر شدید بر سطح زندگی مردم، افزایش مشکلات زندگی روزمره و نیاز به تامین حداقل‌ها برای بقا، محدودیت و بازنگری انتظارات کاری و شغلی بود که همراه با بحران مدل‌های اجتماعی حاکم، تاثیرات نامطلوبی در کارکرد سیستم‌های اجتماعی گذاشتند و موجب بی‌اعتمادی، سردرگمی، ناامیدی، دلسردی و دیگر تظاهرات بحران هویت شدند. این سلسله اتفاقات به سادگی ساختار ارزش‌ها و شکل زندگی فردی را در بخش‌های مهم جامعه از جمله جوانان و بزرگسالان متحول نمودند. از میان ارزش‌ها، مواردی همچون ادب، حس مسئولیت، جوانمردی، شرافت، احترام به دیگران، از جمله سالمندان و اتحاد، بیشترین آسیب را متحمل شدند، در حال حاضر باورهای مذهبی و ارزش‌های مرتبط با آن نیز در نتیجه تغییر نیاز افراد و سازگاری با اشکال جدید و رویارویی با واقعیت، دستخوش تغییر شده‌اند. امروزه، کوبایی‌ها نگرانی‌های بسیاری در مورد ارزش‌های جامعه خود دارند، مواردی چون: دوگانگی اخلاقی، از بین رفتن ارزش‌ها، تغییر شکل سبک زندگی، بی‌ارزش شدن نظام خانواده و جدایی از آن، ناشکیبایی، بی‌فرهنگی، بزدلی، و از همه اسف بارتر، فاحشه‌گری که به دلیل فقر ناشی از شرایط سخت اقتصادی بسیار دیده می‌شود.[۴]

شرایط نامناسب اقتصادی، همزیستی نسل‌های مختلف زیر یک سقف به خاطر نبود مسکن، توجه کم والدین به فرزندان، مبارزه هر روزه برای بقا و نرخ بالای طلاق که در نتیجه نظام اجتماعی، اقتصادی و سیاسی حادث شده‌اند، دلایل از بین رفتن عادات و ارزش‌های اخلاقی جامعه کوبا می‌باشند.

وضعیت قشربندی و طبقات اجتماعی؛ نابرابری‌ها و تحرک اجتماعی

نابرابری اجتماعی در کوبا

در اوایل کار دولت انقلابی، هتل‌ها، چشمه‌های آب معدنی و تاسیسات شرکت‌های خصوصی که ورود افراد غیرعضو به آن‌ها ممنوع بود توسط دولت مصادره شدند. این اتفاق باعث خوشحالی توده مردم شد، چرا که آرزوهای خود را در استفاده از امکاناتی که حاصل دسترنج خودشان بود، به دور از هرگونه تبعیض، تحقق یافته می‌دیدند. علی‌رغم این توفیق، خیلی سریع یک طبقه اجتماعی جدید به‌نام "طبقه حاکم" بوجود آمد. طبقه جدید به شکلی کاملا متفاوت از منابع طبیعی و اجتماعی کشور بهره‌مند می‌شد. این طبقه

که نام دیگر آن "نومن کلاتورا" (Nomenclatura) [I] می‌باشد از وزرا، معاونین وزرا، روسای بخش‌های مختلف وزارتخانه‌ها، دبیران حزب کمونیست در ایالت‌ها، روسا و معاونین روسای سازمان‌های دولتی و افسران و کارمندان عالی‌رتبه ارتش و وزارت کشور تشکیل شده است.[۵] این افراد می‌توانستند از امکانات بسیاری بهره‌مند شوند که توده مردم از آن بی‌بهره بودند.

اما دولت برای کاهش نابرابری اجتماعی که میراث دوران قبل از انقلاب کوبا بشمار می‌آمد سعی کرد تا وجهه و اعتباری نیز به سندیکاهای کارگری داده و به نوعی به توزیع امکانات بین آن‌ها اقدام نماید که این نیز به نوبه خود تقسیم‌بندی جدیدی را بین طبقه کارگر موجب شد. در این راستا، دولت جهت بالابردن انگیزه کاری در میان کارگران، به کسانی که بیشتر در انجام وظایف خود کوشش می‌کردند، برنامه‌های گذران تعطیلات در خانه‌ها و هتل‌هایی که دولت از مخالفین تبعیدی مصادره نموده بود، اعطا می‌کند.[۶] این برنامه‌ها در حقیقت به مدیران سازمان‌های سیاسی، کارگران یا روسای سازمان‌ها اختصاص دارد. اگرچه دولت انقلابی کوبا سعی نموده تا از نابرابری اجتماعی بکاهد، هنوز مواردی در جامعه کوبا به چشم می‌خورد، به‌طور مثال، هتل‌ها و امکانات تفریحی بسیاری دیده می‌شود که مختص خوشگذرانی و تفریح توریست‌های خارجی است و اقشار معمولی جامعه اجازه استفاده از این امکانات را تا چند سال اخیر نداشتند و تنها طبقه حاکم دسترسی آزاد به این مکان‌ها را در اختیار داشت.

البته با به قدرت رسیدن رائول کاسترو، استفاده عموم کوبایی‌ها از قدرت را در کنترل داشتند و تمامی تصمیمات را بدون این‌که توسط موسسات رسمی کنترل واقعی شوند تصمیمات را می‌گرفتند. امکاناتی چون هتل‌ها آزاد شده است که این نشان‌دهنده کوشش دولت انقلابی کوبا در برطرف نمودن نابرابری اجتماعی در این کشور می‌باشد.

از طرف دیگر، افرادی که در مناطق توریستی زندگی می‌کنند و یک اتاق اضافی در خانه یا آپارتمان خویش دارند، می‌توانند خانه‌های خویش را به قیمت بازار به توریست‌ها اجاره دهند. علی‌رغم مبالغ زیادی که دولت در ازای اعطای این مجوز دریافت می‌کند، برخی از شهروندان کوبایی در بحبوحه فاجعه اقتصادی توانستند به ثروت هنگفتی دست یابند که همین امر باعث شده تا اقشار مختلف مردم نیز از امکانات یکسانی برخوردار نباشند. اما جدای از وجود نابرابری اجتماعی که در تمامی جوامع دیده می‌شود و از شدت و حدت خاصی برخوردار می‌باشد، اختلاف طبقاتی بین اقشار مختلف مردم کوبا، پس از پیروزی انقلاب کوبا در سال ۱۹۵۹، بسیار کاهش یافته و به خوبی مشهود است که دیگر نوع کار و طبقه اجتماعی نتوانسته تعیین‌کننده دستیابی به خدمات بهداشتی، غذا، پوشاک، آموزش و مسکن باشد، بلکه تمامی افراد به‌طور یکسان از این امکانات بهره‌مند می‌گردند. به‌عنوان مثال، پس از پیروزی انقلاب کوبا، عموم مردم از آموزش رایگان بدون هیچ‌گونه تبعیضی، چه از نظر طبقه اجتماعی و چه از نظر اختلاف نژادی، به‌طور یکسان بهره‌مند شده‌اند، به‌طور مثال تا قبل از انقلاب کاسترو، تنها ۴۵ درصد جمعیت این کشور از آموزش ابتدایی، ۹ درصد از آموزش متوسطه و تنها ۴ درصد از آموزش عالی برخوردار بودند، اما پس از انقلاب و تا سال ۱۹۸۸، این ارقام به ترتیب به ۱۰۰، ۸۵ و ۲۱ درصد ارتقا یافتند که این امر نشان‌دهنده تلاش بی‌وقفه دولت کوبا در رفع تبعیض نژادی و اختلاف طبقاتی می‌باشد.[۷]

نمادهای طبقات اجتماعی

در کنار کاپیتالیسم و طبقات اجتماعی، اصلاح عمومی در قلب و روح تمام کوبایی‌ها حک شده است، چراکه آن‌ها به مدت ۴۰ سال از ارزش‌هایی چون ولخرجی متظاهرانه و مصرف‌گرایی دور بوده‌اند. اما برای جوانانی‌که به یاد نمی‌آورند نظام سرمایه‌داری در دوران قبل از انقلاب چه بر سر کوبا آورده است، مدهای ایالات‌متحده نماد ایده‌آلی برای آن‌هاست. هر چه که مارک‌دار باشد، مورد توجه قرار می‌گیرد، به‌عنوان مثال یک جفت کفش نایک یا شلوار جین لیوایز مورد طلب همگان است، این زیاده‌روی مادی نشان از ارزش‌های اجتماعی جوانان در عصر حاضر دارد.

هویت ملی و عناصر شکل‌دهنده آن

به گفته محققین "هویت به‌طرز خاصی نسبت به تغییراتی که در ساختارهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی چه در داخل چه در خارج صورت می‌گیرد حساس است". [۸] جوانان سال‌های شصت کوبا برای اولین بار هویت جوانی را شکل دادند که تمایل به مشارکت واقعی در فعالیت‌های اجتماعی جمعی نشان می‌دادند و بدین ترتیب نسل انتقالی را به‌وجود آوردند. جوانان دهه هفتاد نیز در بستری مشابه دهه پیش، همان ویژگی‌ها را از خود نشان دادند. "هر چند حس عزت نفس ملی در این نسل نیز ادامه پیدا کرد، با این حال توالی نسل، کمی از هویت این گروه کاست و در نسل جوان شناخت رابطه‌های گذشته و حال، به‌دلیل عدم آموزش صحیح تاریخ و انتقال درست سنت‌های فرهنگی تضعیف شد، در پایان این دهه هیچ خودشناسی تعریف شده‌ای وجود نداشت و تنها تعریف موجود، تعلق به گروه بزرگسالان یا جوانان، بدون تعیین حدود مشخص آن بود".[۹] در همین سال‌ها، کوبایی‌ها تعریف جدیدی از خود به‌عنوان یک ملت آمریکای لاتینی، فراملی و متحد ارائه دادند. ساکنین جزیره، نشانه‌ها، بازنمایی‌ها و مفاهیمی را به اشتراک گذاشتند که آن‌ها را متحد می‌کرد و حس ناخودآگاه محافظت از تصویر ملی را نشان می‌داد. به‌طور کلی می‌توان گفت دهه هشتاد دهه شکوفایی عزت نفس ملی کوبا است، ده سال بعد در کوبا با بروز بحران اقتصادی ناشی از فروپاشی سوسیالیسم در اروپای شرقی و قدرت نمایی ایالات‌متحده، واکنش‌ها بیشتر حالت خود انتقادی پیدا کردند و برخوردهای هویتی و همین‌طور هویت‌های منفی ظهور پیدا کردند. محققین به کوبایی‌های این برهه زمانی نسبت "تاجر"، "پولکی"، "مردم دو اخلاقی" یا "منفعل" را می‌دادند.[۱۰] با تمام این تفاسیر می‌توان گفت کوبایی حس قوی هویت، غرور فرهنگی و خود دریافتی مثبت را حفظ کرده است، هر چند که نسبت به دهه معروف به "دوران خاص" این بینش از خود، بینشی هماهنگ‌تر و یا همگن‌تر است، از میان ویژگی‌های مثبت کوبایی‌ها می‌توان به صفات زیر اشاره کرد: شخصیت خوب و حس زندگی کوبایی، مهربانی، اتحاد، ظرفیت کافی برای برقراری روابط خوب بین فردی، شجاعت، ظرفیت کار و تلاش، گذشت، خلاقیت، اصول انقلابی و وطن‌دوستی، رعایت موازین اخلاقی، هوش، ظرفیت آموزشی و احساسات و عواطف، در طرف دیگر موازنه صفات منفی همچون "منفعت‌جو شدن" یا "از دست دادن بعضی ارزش‌های کوبایی" وجود دارد.

دوران بحران مصادف با اوج علاقه کوبایی‌ها به دین است. درحال حاضر نقش دین در جامعه به علت اعلام لائیک بودن دولت و پذیرش پیروان دینی در حزب کمونیست کوبا و اتحاد جوانان کمونیست دوباره مورد ارزشیابی قرار گرفته است، زبان یکی از ویژگی‌های هویت‌بخش افراد محسوب می‌شود. این فاکتور اعضای جامعه کوبا را به‌طور مستقل به ویژگی‌هایی که در استفاده از آن در ایالات و مناطق مختلف کوبا دارد، به هم پیوند می‌دهد.

یکی دیگر از عوامل تشکیل‌دهنده هویت کوبایی‌ها فرهنگ و تظاهرات هنری و ادبی آن است، فرهنگ کوبا یکی از منابع فعال بسیج جوانان می‌باشد. از میان تظاهرات مختلف هنری، موسیقی از نوعی پذیرش و اقبال جدید چه در سطح ملی و چه بین‌المللی برخوردار بوده است، هویت ملی جوانان کوبایی با شکل بسیار خاص روابط دختر و پسر تعریف می‌شود و شامل رقص و طرز رفتار و حرکات می‌شود، از طرف دیگر، مردان کوبایی گرایشات مردسالارانه دارند.

گروهی از جوانان کوبایی، در یک نظرسنجی، حداقل یک علت برای حس غرور ملی خود بیان کردند. "دلایل تاریخی و سیاسی، دلایل مرتبط با شجاعت و دلاوری، مبارزات استقلال طلبانه، مقاومت، شایستگی و همین‌طور چهره بین‌المللی که کوبا از خود به نمایش گذاشته است، بیشترین موارد را از میان دلایل برشمرده، داشته‌اند. دلایل دیگر افتخار جوانان که در درجه دوم قرار دارند شامل فرصت‌هایی است که سیستم اجتماعی به‌خصوص در زمینه‌های آموزشی و آرامش شهروندی ارائه می‌کند و در وهله سوم به واسطه ویژگی‌های مردم کوبا اشاره می‌کنند، امروزه و علی‌رغم وزش بادهای مخالف فراوان، کوبایی‌ها همچنان این جمله را در مورد هویت خویش می‌گویند: "خوشا به حال کوبایی‌هایی که کوبایی هستند زیرا آن‌ها سلطان آسمان‌ها خواهند شد"[۱۱].

نهاد خانواده

مطالعات علمی درمورد تکامل تاریخی اشکال، کارکرد و اهمیت اجتماعی خانواده در کوبا اندک می‌باشد. فرهنگ‌های بومی این کشور به‌طور مثال زمینه تحقیقات عمیق مردم‌شناسان معروف بوده است، با این حال تحلیل رفتار خانواده در چنین جوامعی جایگاه چشمگیری در آثارشان ندارد، همچنین خصوصیات و گسترش خانواده در دوران استعماری اسپانیا در قرن‌های ۱۶ تا ۱۹ با چنان گستردگی‌ای مطالعه نشده است، تنها عنوانی که از منابع اولیه در این‌باره می‌توان ذکر کرد رمان‌های مربوط به آداب و سنن آن دوره از جمله رمان سیسیلیا بالدسا (Cecilia Valdes) یا رمان جوان کمان طلایی (La joven de la flecha de oro) می‌باشد. در دوره جمهوری‌خواهان و سرمایه‌داری در سال ۱۹۰۲، مطالعاتی بر روی خانواده در کوبا صورت گرفت که آن مطالعات را می‌توان به‌عنوان اولین پیشینه‌ها در این حیطه بشمار آورد، از بین آن‌ها آثار برجسته‌ای چون: مشکلات کوبای جدیدا (Problemas de la nueva Cuba) (گزارش کمیسیون امور کوبا، نیویورک، ۱۹۳۵) و کوبای روستایی (Rural Cuba) (لوری نلسون، خبرگزاری دانشگاه مینوسوتا، چاپ دوم، ۱۹۵۱) به جای مانده‌اند. پس از پیروزی انقلاب، دوران اولیه بین سال‌های ۱۹۵۹ تا ۱۹۷۰ سپری می‌شود که در آن تمهیدات فراوان اقتصادی، اجتماعی و سیاسی اتخاذ شده، تأثیر زیادی بر نهاد خانواده می‌گذارد، از جمله اصلاحات ارضی، اصلاحات شهری، پیکار با بیسوادی، حذف بیکاری، توسعه سلامت، مشارکت عظیم زنان در کار و غیره، اما در کل مطالعات مهمی پیرامون این موارد صورت نمی‌گیرد. این مطالعات، به جهت نبود محققانی در حیطه علوم اجتماعی کوبا و همچنین دست کم گرفتن نقش خانواده، چیزی که در آن سال‌ها با نوعی بی‌اعتمادی به نهادی که به سمت قهقرا می‌رود، از اعتبار چندانی برخوردار نیستند.[۱۲]

در سال ۱۹۷۰ یک سرشماری جمعیتی انجام شد که شامل اطلاعاتی درباره خانواده و تعداد اعضا و روابط خانوادگی بین آن‌ها بود که در آن دهه امکان انجام تحقیقاتی در زمینه تحلیل خانواده و موضوعات مشابه آن را فراهم آورد. از میان آن تحقیقات چشمگیر می‌توان از جمعیت کوبا (La poblacion de Cuba) (مرکز مطالعات جمعیتی، ۱۹۷۶)؛ شاخصه‌های طلاق در کوبا (Caracteristicas de la divorcialidad cubana) (شورای مرکزی تصمیم‌گیری، ۱۹۷۶)؛ بیست سال از پیوند زناشویی در کوبا (Veinte años de matrimonios en Cuba) (کمیته رسمی آمار، ۱۹۷۷)؛ خصوصیات جمعیتی اجتماعی خانواده در کوبا ۱۹۷۰-۱۹۵۳۲ (نیورکا پرز رخاس، ۱۹۷۹) نام برد، همچنین مطالعات متفاوتی درباره برآورد زمانی جمعیت، به‌خصوص در مورد استفاده از اوقات فراغت اعضای خانواده از جمله زنان صورت گرفت.[۱۳]

اولین تلاش کوبا این است که هسته‌های سرشماری و خانوارها را به‌عنوان واحدهای اساسی در جمع‌آوری، دنبال کردن و تحلیل اطلاعات آماری به حساب آورد، از نتایج به‌دست آمده، گزارش ویژگی‌های هسته‌ها و خانواده به چاپ رسید که به منظور شناخت خصوصیات نه فقط خانواده‌هایی که به‌صورت مستقل زندگی می‌کنند، بلکه آن‌هایی که به دلیل کمبود مسکن با دیگران زندگی می‌کنند بسیار مفید می‌باشد.

از دو تحقیق انجام شده در این مورد نمی‌توان چشم پوشی کرد: نشر سال ۱۹۷۵ از قانون خانواده که اصول آن تا به امروز در کوبا در حوزه خانواده از نقطه نظر قضایی رایج می‌باشد. از طرف دیگر، یک سال بعد، تأیید قانون اساسی جمهوری کنونی که در فصلی از آن درباره خانواده به این مضمون آمده است:

"دولت، نظام خانواده را به‌عنوان هسته بنیادی جامعه بازمی‌شناسد و نسبت به آن مسئولیت و کارکردهای حیاتی در امر آموزش و شکل دهی نسل های جدید قائل است". (فصل ۳۷ قانون اساسی کوبا)

هر دو تحقیق نشان از علاقه سیاسی کوبا جهت اختصاص یک نقش حیاتی برای خانواده است، چیزی که شروع طرح گسترش و عمق بخشیدن به مطالعات در این حوزه در سال‌های ۸۰ می‌باشد. این اسناد در انجام سرشماری جمعیت ملی که قبلا ذکر شد همچنین در خیزش آماری جمعیت و مسکن در سال ۱۹۸۱ بیشتر نمود پیدا کرد. [۱۴] همچنین نهادهای جدید که خانواده را با شکل‌های دیگر مورد مطالعه قرار می‌دهند، نمود و گسترش می‌یابند از جمله: مرکز مطالعات روانشناختی و جامعه شناختی (Centro de Estudios Psicologicos y Sociologicos)، مرکز ملی ارتقا و تعلیم برای سلامت (Centro Nacional de Promoción y Educación para la Salud) ، نهاد ملی مسکن (Instituto Nacional de la Vivienda) که با نهادهای موجود دیگر از جمله مرکز مطالعات جمعیت شناختی و دانشکده روانشناختی (Centro de Estudios Demográficos y Facultad de Psicología) وابسته به دانشگاه هاوانا، کمیته دولتی آماره (Comité Estatal de Estadísticas) و مرکز مطالعات درباره جوانان (Centro de Estudios sobre la Juventud) یکی شده‌اند.

اولین کار کوبا در رابطه با جمع‌آوری و تحلیل کتاب شناختی موضوع خانواده تا آنجایی که اطلاع داریم توسط یک گروه از متخصصان وابسته به مرکز مطالعات روانشناختی و جامعه‌شناختی وابسته به آکادمی علوم کوبا انجام گرفته که در سال ۱۹۹۰ با عنوان "تحلیل تحقیقات مرتبط با نظام خانواده در کوبای سال‌های ۱۹۷۰-۱۹۸۷ (Analisis de las investigaciones sobre la familia cubana) منتشر شد، تقریبا از صد اثری که نویسندگان ملی در این رابطه کار کرده‌اند، قریب هشتاد اثر به دوره سال‌های ۱۹۸۷-۱۹۸۰ برمی‌گردد که این امر نشان از فراوانی تحقیق در این دوره نسبت به دهه گذشته دارد، موضوعات بسط داده شده در این تحقیقات تا حدودی با جمعیت سروکار دارد، از جمله باروری، ازدواج، طلاق، توسعه خانواده که قبلا از آن صحبت به میان آمد؛ به‌عنوان مثال شرایط بقا، سبک زندگی و نقش کارکردی آن و غیره، آموزش جنسی جوانان و نوجوانان و مشارکت زنان در زندگی اجتماعی.

برای آشنایی با کارهای انجام شده در سال‌های ۱۹۹۴-۱۹۸۸ می‌توان از انتشار "خانواده‌کوبایی، تغییرات حال حاضر و چالش‌های آن" توسط مرکز مطالعات روانشناختی و جامعه‌شناختی وابسته به وزارت علوم و مرکز تکنولوژی و محیط‌زیست، صحبت به میان آورد. طبق این منبع موضوعات بنیادینی که در کوبا درباره خانواده در سال‌های اخیر مورد تحقیق قرار گرفته است عبارت‌اند از:

رابطه خانواده، مدرسه و آموزش خانوادگی، زن در خانواده، مسائل جنسی و خانواده، روابط زناشویی، روابط فرزند و والدین، سلامت و خانواده، سبک زندگی خانوادگی، مطالعات جامعه‌شناختی جمعیتی خانواده، ریخت‌شناسی خانواده، ارزیابی تأثیرات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در خانواده؛ استراتژی مواجه خانواده‌های کوبایی ساختار اجتماعی، اوقات فراغت و بازآفرینی، مراقبت اجتماعی، ارزش‌ها در خانواده، خصوصیات خانواده در بین مهاجران کوبایی.[۱۵]

در این اواخر در حوزه مطالعات خانواده در کوبا، تحقیقات برجسته‌ای توسط زنان محققی چون اینس رکا (Ines Reca) و مایدا آلوارز (Mayda Alvarez) از مرکز مطالعات روانشناختی و جامعه‌شناختی، سونیا کاتاسوس (Sonia Catasus) از مرکز مطالعات جمعیت‌شناختی و دانشکده روانشناسی و پاتریسیا آرز موزیو (Patricia Ares Muzio) از دانشکده روانشناسی هاوانا صورت گرفته است، از برجسته‌ترین تحقیقات این محققان می‌توان به "تمایز سبک زندگی خانواده کارگر و قشر فرهیخته و تحقق نقش محول شده نوجوانان و جوانان (۱۹۸۹)" اشاره کرد که‌گسترده‌ترین و عمیق‌ترین تحقیقات کوبا در ارتباط با خانواده را شامل می‌شود و نتایج آن در بیش از ۲۰ گزارش، تعدادی مقاله و تنظیمات رخدادهای علمی آمده است. همچنین می‌توان از مطالعات انجام شده توسط مرکز مطالعات روانشناختی و جامعه‌شناختی نام برد.

جهت بررسی دقیق مشخصات مطالعه خانواده در سال‌های ۹۰ باید به این موضوع واقف بود که این تحقیقات در چه شرایطی صورت گرفته است، در آن دهه کوبا عمیق‌ترین بحران اقتصادی تاریخ خود از جمله فروپاشی غیرمنتظره سوسیالیست اروپا، بالاخص اتحاد جماهیر شوروی را تجربه می‌کرد. متعاقبا از سال ۹۰ کوبا در دوره‌ای می‌زیست که از آن به "دوره خاص در زمان صلح" یاد می‌شود. البته این شرایط و محاصره اقتصادی، تجاری و مالی چندین کشور از جمله خود کشور کوبا توسط آمریکا باعث بر هم خوردن ۸۵ درصد از حجم مبادلات تجاری این کشور می‌گردد که تأثیر خود را در همه جنبه‌ها از جمله مطالعات خانواده که نمی‌توان استثنایی برای آن قائل شد، نیز می‌گذارد، در این سال‌ها به‌ویژه در سال‌های ۱۹۹۳-۱۹۹۲ بسیاری از منتقدان از توسعه انتشار آمار و ارقام مربوط به خانواده خودداری می‌کنند.[۱۶]

اما تحلیل بر روی خانواده در کوبا در سال‌های اخیر به‌طور محدود صورت گرفته است، زیرا هیچ سرشماری جمعیتی در سال‌های ۱۹۸۱ و ۲۰۰۲ انجام نشده است، همچنین آمار و ارقامی از سازمان ثبت ملی مصرف‌کنندگان که کارکرد آن غیرمستقیم و به گونه‌ای عملی، استخراج نشده است، چون هدف این سازمان ثبت مداوم هسته‌های خانوادگی می‌باشد، با این وجود در آن دهه پیشرفت‌هایی در زمینه مطالعه و حل‌وفصل عملی مشکلات خانواده، همچنین شکل‌گیری کرسی مطالعات زنان و خانواده و مرکز مطالعات زنان با حمایت فدراسیون بانوان کوبا ثبت شده است، از بین کمبودهایی که در زمینه مطالعات خانواده در کوبا وجود دارد، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • نبود یک کتابشناختی وسیع که کتاب‌های چاپ شده در این مورد را به خود اختصاص دهد.
  • فقدان تاریخ خانواده در کوبا که مشخصات خانواده را در هر دوره و شکل‌گیری اجتماعی اقتصادی آن دربرگیرد. کمبود یک پایه از داده‌های آماری مربوط به خانواده.
  • ناکافی بودن مطالعات در زمینه چرخه زندگی خانوادگی، تفاوت قلمرویی خانواده، خانواده به‌عنوان یک واحد تولیدی، بعد فرهنگی خانواده امروزی، تأثیرات دین بر خانواده، سطح درون خانواده.
  • تأثیر سیاست‌های اجتماعی خاص همچون طرح‌های وسیع تحصیلی، مدارس صحرایی، جابجایی شغلی، سیستم طولانی مدت بر روی خانواده.
  • خصوصیات ناب و پویای خانواده همچون ارتباطات، روابط درون خانوادگی، تغییر شغل و غیره.
  • پیش بینی تکامل ارتباط خانواده.[۱۷]

تغییر و موجودیت خانواده در کوبا

برای تحلیل تغییر خانواده در کوبا از جنبه تاریخی می‌توان به سال ۱۹۵۹ اشاره کرد که در آن سال انقلاب کوبا به پیروزی رسید و به‌عنوان یک حادثه اجتماعی مهم در تاریخ این کشور ثبت گردید. از آن زمان به بعد تغییرات اقتصادی اجتماعی عمیق و ناگهانی به وجود آمد، در وهله اول توسعه و عملی کردن سریع تمهیدات اقتصادی و اجتماعی با هدف فایده رسانی بسیار به افراد جامعه و روی هم رفته برخورد آن‌ها با سازمان خانواده به‌عنوان یک مرجع معتبر در فرایند اجتماعی به حساب آمد، برقراری این طرح‌های اجتماعی شرایط زندگی پایداری را برای گروه خانواده چه از جنبه مادی و چه از بعد معنوی و متعاقبا زمینه‌های بهتری را برای نقش اجتماعی خانواده فراهم آورد.

زمینه‌های اصلی چون بهداشت، آموزش، شغل و امنیت اجتماعی در این دوره از سیاست‌های جهانی و محلی بهره‌مند شدند و همین امر نتایج زیادی برای تحقق رفاه خانوادگی و امنیت روانی اعضای آن به همراه داشت. از سال ۱۹۵۹ این سیاست‌ها با شدت زیادی در هر گوشه‌ای از کشور گسترش یافت که از آن‌ها به‌عنوان برنامه ملی بهداشت رایگان، افزایش آموزش رایگان در همه سطوح، تضمین شغل و حمایت اقتصادی اجتماعی افرادی همچون سالمندان و افراد ناتوان و غیره یاد می‌شد، این تغییرات نه تنها در امنیت روانی بلکه به‌صورت عینی در کاهش و حذف مسائل و مشکلاتی از جمله بیسوادی و سطح پایین آموزش، نرخ بالای بیکاری، نابرابری ثروت، فقدان یک سیستم ملی بهداشت عمومی، تمرکز منابع کمیاب در پایتخت، انزوای زنان در اجتماع و بازار کار که به کارکرد خانواده آسیب می‌رساند، تاثیرگذار بودند.[۱۸]

از سویی دیگر، پس از انقلاب، مشارکت اجتماعی اعضای خانواده در سطح بالایی دیده می‌شود. ورود به فعالیت‌های اجتماعی و تلاش برای تحقق اهداف اعضای خانواده منجر به گسترش افق فعالیت و علایق افراد گردید. همزمان امکان حرکت صعودی اجتماعی، دورنمای ساختاری جامعه کوبا از جمله طبقات و قشرهای اجتماعی را در حد زیادی متحول ساخت، تخصصی کردن حرفه‌ها و تکنیک‌ها، خانواده‌ها را به داشتن رفاه زندگی و ارزش‌های اجتماعی مطلوب تشویق کردند.

مشارکت فراوان بانوان در کارهای پاره‌وقت منجر به تغییراتی در سطوح اجتماعی به‌ویژه سطح خانوادگی گردید؛ از جمله نظام روابط خارج از خانواده را اصلاح کرده و نقش زن و مرد را شکل داد. از نظر اقتصادی زن استقلال پیدا کرد و امنیت لازم برای اخذ تصمیمات خانه را به‌دست آورد. همچنین از نقش مهمی در خانه و جامعه برخوردار شد به‌طوری‌که سطح اقتدار زن در مورد بودجه خانواده و شرایط زندگی خانوادگی بهتر گردید.

طبق گزارشات ارائه شده توسط دفتر ملی آمار کوبا، نیروی کارشناس زن در کشور روندی افزایشی را نشان می‌دهد، به‌طوری که هم اکنون ۴۳ درصد از جمعیت زنان در بخش اقتصادی، ۶۵ درصد به‌عنوان تکنسین، ۸۴ درصد کارکنان بخش اداری، ۲/۵۰ درصد در بخش خدمات و ۵۱ درصد به‌عنوان محققان علمی مشغول به کار می‌باشند. همچنین زنان بیشترین آمار جمعیتی را در دانشگاه‌ها (۶۲ درصد از کل دانشجویان)، ۶۷ درصد جمعیت پیش‌دانشگاهی، همچنین به‌عنوان کارشناس و یا سطوح بالاتر را به خود اختصاص داده‌اند.

این داده‌ها برای کارکرد خانواده به‌ویژه خانواده‌های دارای زنان شاغل، نمود بیشتری دارد، به‌عنوان مثال بودجه خانواده که توسط مادر برنامه‌ریزی می‌شود، بهبود سازمان‌دهی هزینه مصرف، نابرابری کمتر در کار خانه و قرائت و تنوع موضوعات مورد بحث با فرزندان به‌ویژه زمانی که سطح سواد مادر بالا باشد، بیشتر است. همه موارد بالا بدون شک این امکان را برای مادر فراهم می‌سازد تا خود را برای مواجهه با آموزش فرزندان آماده کند. همه این‌ها بدون آن که شادی معجزه آسایی از برابری میان زن و مرد به همراه داشته باشد، قدم‌هایی آرام به منظور مبارزه با بی‌عدالتی اجتماعی بودند. در پایان دهه ۸۰ نتیجه تحقیقات انجام شده بر روی خانواده در کوبا، نشان می‌دهد به یک شاخصه کلی از آن، دست یافته است. از جمله مشخص شدن روند رو به رشد آن، عوامل مخالف و موافق عملکرد آن و گرایش‌های ناخواسته اجتماعی.

تغییرات صورت گرفته در جامعه کوبا و همچنین در بنیان خانواده بسیار است، اما عجیب به نظر می‌رسد که جنبه‌های زیر به‌عنوان جنبه‌های مثبت برگزیده شده‌اند: شروع رابطه جنسی بین جوانان هم سن، علی‌رغم آن که در بسیاری موارد جوانان با زنان حرفه‌ای رابطه داشتند که البته این روابط بیانگر عدم وجود عشق واقعی بین دو طرف بود؛ پذیرش روابط جنسی به‌عنوان بخشی از شروع یک رابطه عاطفی؛ که این موارد به‌عنوان نمودی از ارزش‌های مثبت بشمار می‌رود که زمینه را به سمت برابری حقوق در رابطه بین دو جنس آماده می‌سازد؛ دستیابی همه به وسایل پیشگیری از بارداری‌ که تنها امکان فرزندان خودخواسته را فراهم می‌آورد. موارد دیگری که به‌عنوان جنبه‌های مثبت جامعه کوبا بعد از اصلاحات بشمار می‌آید به شرح زیر می‌باشد: مراقبت قانونی، اجتماعی و اقتصادی فرزندان متولد شده قبل و بعد از ازدواج، حذف شغل‌هایی منصوب به زنان از جمله روسپیگری، خدمتکار بودن، خانه‌داری، گسترش بیان دیدگاه‌ها، تبادل اندیشه، آزادی بیان، تصمیم‌گیری در محیط خانه؛ مفهوم‌سازی و ارزیابی پدیده‌هایی همچون طلاق، باکرگی، مادران مجرد؛ احترام به افراد و به نظرات دیگران؛ اصلاح ارزش‌های اجتماعی و خانوادگی از جمله تقویت مضمون و مفهوم اعتبار ملی، انسجام، نظام مالکیت اشتراکی و احساسات بین المللی.[۱۹]

هم زمان با قائل شدن محدودیت‌ها و هنجارهایی در مدیریت خانواده، مشکلاتی در امر احترام به نقش پدر و مادر به‌عنوان افراد مقتدر؛ مواجهه بین نسلی؛ اصلاح و حذف سنت‌های خانوادگی؛ آسیب دیدن ارزش‌های مرتبط با آموزش رسمی و هنجارهای همزیستی و توزیع نابرابر کار خانه، برای زنان بوجود آمد.

تشکیل خانواده و پیوند زناشویی در کوبا یکی از مواردی است که با نارضایتی‌های اجتماعی همراه بوده‌است، از جمله وجود مادران مجرد در بین جوانانی که به آموزش و کار دسترسی ندارند، کسانی که در شرایط نامناسب زندگی قرار دارند؛ شاخص بالای سقط جنین؛ رقم بالای طلاق در سال‌های اولیه پس از ازدواج؛ سطح پایین باروری که جایگزینی نسلی را تضمین نمی‌کند؛ زندگی در خانواده بزرگ و محدودیت دسترسی به مکانی با شاخصه‌های شرایط زندگی خانوادگی مناسب زوج‌های جوان، مشکلات آمادگی برای روابط زناشویی و زندگی مشترک، از سوی دیگر طبق تحقیقات انجام یافته، مشخص شده است خانواده‌هایی پایدار می‌باشند که عملکرد آن‌ها از جمله فعالیت‌ها و روابط خانوادگی از شاخصه‌هایی پایدار بهره گیرند که در زیر به آن‌ها اشاره می‌شود:

  1. سطح بالای سواد اعضای خانواده، بهره‌گیری از روابط خانوادگی مناسب، توزیع کارهای خانه و روابط بین زوجین.
  2. مشارکت زنان در کار، وجود موضوعات مورد بحث گسترده و متنوع با فرزندان و رضایت از یک سازماندهی مناسب برای هزینه مصرفی.
  3. وجود شرایط مطلوب زندگی (مسکن، همسر شاغل، سطح سواد بالا، درآمد خوب) در خانواده‌هایی با شاغلین تحصیل‌کرده، چیزی که به تحقق مطلوب کارکردهای خانوادگی کمک می‌کند.
  4. وجود روابط مناسب بین زوجین در خانواده‌های دارای فرزندان نوجوان و دانشجو.
  5. توجه و نگرانی مادران برای آموزش فرزندانشان بدون این‌که به شاغل بودن یا نبودن آن‌ها ارتباطی داشته باشد، از میان عناصر محدودکننده کارکرد تعریف شده این خانواده‌ها می‌توان به این موارد اشاره کرد:
  • شرایط نامطلوب زندگی در خانواده‌های طبقه کارگر نمود عدم مسئولیت‌پذیری پدران
  • توزیع نابرابر کارهای خانه و مشارکت ضعیف فرزندان در این امر به‌ویژه پسران
  • افزایش کارکرد اقتصادی خانواده؛ اختصاص دادن زمان اضافی به‌کار کردن، آسیب رساندن به انجام فعالیت‌های دیگر برای افراد خانواده.
  • ناآگاهی خانواده و زنان از موقعیت نابرابر خود در ارتباط با کارکرد اقتصادی و تناقضات آن با دیگر عملکردهای خانواده.
  • نبود یک الگوی مناسب ارتباطی به‌عنوان یک مرجع برای اعضای خانواده.[۲۰]

از سال‌های ۱۹۹۲ و ۱۹۹۳ جامعه کوبا متوجه افزایش مشکلاتی در زندگی روزانه خانواده‌های کوبایی می‌شود، به پاس پیشرفت مطالعات خانواده و مشاهدات گوناگون، سطوح متفاوتی شناسایی شده که در آن‌ها تأثیر ترازهای اقتصادی اجتماعی بر روی نظام خانواده مورد ارزیابی قرار گرفته و حاد بودن یا نبودن مشکلاتی که خانواده‌ها با آن مواجه هستند و وابستگی سطح اقتصادی - اجتماعی و شهری - محیطی که گروه‌های خانواده در آنجا اقامت دارند را مشخص کرده است.

نظام خانواده در کوبا فرایندهای منفی بسیاری از خود نشان داده است، در دهه ۹۰ خانواده با یک نقص عمده در راه توسعه خود مواجه شد که منجر به حاد شدن پدیده‌های منفی موجود گردید. به‌طور مثال شاخص اعتیاد به الکل، از سویی دیگر پدیده‌های حذف شده از واقعیت کوبا از جمله روسپیگری به شکلی چند برابر نسبت به دیگر کشورها از جمله کوبای قبل از ۱۹۵۹ نمود پیدا کرد. بازشدن درهای دنیا از طریق سرمایه‌گذاری خارجی و افزایش توریست، عناصر جدیدی برای توجه به کارکرد مناسب خانواده را ترتیب داد، از میان تغییرات اقتصادی، امکان دارا بودن حساب شخصی از راه کار کردن و گسترش مالکیت بر روی ابزار تولید، خانواده را به‌عنوان واحد تولیدی به‌ویژه در مناطق شهری به حساب آورد. توسعه، تحکیم و تقویت شبکه‌های خانوادگی درون و بیرون از کشور به‌صورت یک واقعیت برای بیشتر خانواده‌ها روشن شد. موضوعی که کمتر در بخش عملکرد خانواده به آن پرداخته شده بود.[۲۱]

در دهه ۹۰ استراتژی متفاوتی ازنظام‌خانواده در برخورد با فرایندهای بحران و تنظیم مجدد ظهور می‌یابد که در آن می‌توان گرایش‌های مطلوب به منظور استحکام خانواده و اقناع نیازها و همچنین تمایلات منفی درون خود را تمییز داد. مشکلات بنیادینی‌که متخصصین این امر نسبت به آن اتفاق نظر دارند به‌صورت زیر می‌باشد:

۱. جنبه عینی

  • کمبود مسکن، محدودیت برای بازسازی و حفاظت از آن مصرف کم پروتئین حیوانی و کمبود تولیدات متنوع
  • مشکلات انرژی برق و سوخت مورد نیاز که در حمل و نقل و متعاقب آن توزیع مواد، اشکالاتی بوجود خواهد آورد.
  • ناکافی بودن دارو، کمبود پوشاک و کفش و تولیداتی که شرایط سلامت را تضمین کند، محدودیت خدمات حمایتی خانوار
  • مشکل ارتباطی زوجین، والدین و فرزندان در خانواده به‌عنوان یک واحد اجتماعی
  • 2. جنبه ذهنی
  • مشکلات همزیستی خانواده
  • موانع ارتباطی اعضا با نسل سوم، مشاجرات بی‌نتیجه بین نسلی
  • مسئله شکل ارزش‌ها و انتقال آن‌ها و توسعه معنوی از طرف رئیس خانواده
  • ناهمخوانی در استفاده از شیوه‌های مناسب
  • ناکافی بودن آگاهی جوانان برای ارتباطات زناشویی، آموزش فرزندان و به‌طورکلی زندگی خانوادگی[۲۲]

چشم‌انداز آینده و بی‌اعتمادی اجتماعی

شرایط اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و تکامل خانواده در کشور کوبا نشان از تمایلات متفاوت در حیطه اجتماع و داخل خانواده دارد که بایستی در پایداری سیاست عمومی لحاظ شده و مهم بشمارآید. و از طرف دیگر، دولت باید خانواده را به‌عنوان یک هسته اساسی در جامعه لحاظ کند. بدون تحقیق عمیق و گسترده در مورد مسائل پیچیده و غامض اجتماعی به منظور تحلیل آن‌ها، چنین نتیجه‌گیری می‌شود که این مسائل از نظر گذر جمعیتی و چالش‌های اجتماعی بر خانواده تاثیر دارند.

با توجه به پیر شدن جمعیت، بایستی در افزایش تعداد خانه‌های سالمندانی که تنها زندگی می‌کنند و یا سالمندان خانواده‌های بزرگی که در آن پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها با فرزندان و نوه‌های خود زندگی می‌کنند، کوشش کرد. به‌خاطر کمبود مسکن که زوج‌های جوان با آن مواجه‌اند، مجبور به زندگی با مسن‌ترها چه پدربزرگ مادربزرگ‌های خودشان یا کسان دیگر می‌باشند تا آن‌ها را در یک فضای پایاپای دوجانبه بپذیرند. افراد مسن نیازهای اقتصادی را برآورده می‌کنند؛ جوانان فضایی فیزیکی برای زندگی مشترک پیدا می‌کنند.

البته افراد سالمند در صورتی که در خانه خود احساس استقلال و تأثیرگذاری بیشتری داشته باشند زندگی با هم دوره‌ای‌های خود را ترجیح می‌دهند تا این‌که بخواهند عضو نهادها یا گروه‌های دیگری شوند. با این وجود، زندگی و به عبارتی همزیستی در خانواده‌های بزرگ و با نسل نوه‌ها، نیازمند این است که نسل‌های مختلف را برای این نوع از زندگی آماده کرد و آموزش داد، مکانی که در آن اجازه بحث و مذاکره و احساس شعف و رضایت برای همه افراد خانواده به‌عنوان یک عضو واحد وجود داشته باشد.[۲۳]

از سوی دیگر، اگر پیر شدن جمعیت، با افزایش هزینه‌های بیمه و خدمات بهزیستی، پزشکی و توجه خاص به سالمندان همراه باشد، باعث چالش‌های بزرگ برای جامعه نیز می‌شود از جمله نیاز به تضمین مشارکت بزرگ‌ترها در زندگی اجتماعی و خانوادگی، به حساب آوردن آنان همانند انسان‌های فعال در مسیر تکامل فردی خود و آماده کردن خانواده و جامعه برای تضمین فاصله‌ها و یافتن راه‌های مناسب برای هدایت افراد سالمند به سمت رضایت‌مندیی‌که بدان نیاز دارند و از همه مهم‌تر شکل دادن اهداف و پروژه‌هایی‌که به آن‌ها اجازه تداوم رشد فردی‌شان را بدهد. اتفاق دیگر حوزه اجتماعی-جمعیتی، نرخ پایین زاد و ولد است که در صورت ادامه، رکود جمعیتی و در واقع حذف جمعیت را در سال‌های آتی به همراه خواهد داشت. این به نوبه خود پرسش‌هایی را برای علل و عواقب آن بوجود می‌آورد، به همین دلیل، تمهیدات اجتماعی از جمله تخمین تولدهایی که رخ می‌دهد برای یک جامعه که می‌خواهد بر روی نیروی کار جوان خود برای کارهای اقتصادی اجتماعی حساب ویژه باز کند، لازم می‌باشد.

اگر به تعداد کم متولدشدگان، نرخ بالای طلاق و ازدواج مجدد بالاخص در سن بالا نیز افزوده شود می‌توان به این نتیجه رسید که بسیاری از بچه‌ها با پدر و مادران جایگزین در خانوادهای متفاوت بزرگ خواهند شد که نحوه تعلیم و تربیت آن‌ها دچار تناقض شده و نتایج غیرقابل قبولی را در توازن شخصیتی آن‌ها بوجود می‌آورد. طلاق و در نتیجه آن افزایش مادران مجرد، باعث ازدیاد خانوارهای تک والدین، مخصوصا مادران شده و این امر تاثیرات منفی در اجتماعی شدن فرزندان را به همراه دارد. هر چند طلاق به‌عنوان یک راهکار اجتماعی و یک جایگزین مطلوب برای زوجین که در شرف پایان بخشیدن و از میان بردن مشاجرات درون خانواده هستند، مناسب می‌باشد؛ لیکن نباید تبدیل به علتی برای جدایی، بی‌توجهی و کاهش روابط بین والدین و فرزندان گردد.

تعداد پایین زایمان‌ها پرسش‌های بی‌شماری را در رابطه با نسل‌های آینده که بیشتر آن‌ها تک فرزند می‌باشند ایجاد می‌کند. با توجه به این شرایط در کوبا چگونه می‌توان از فردگرایی در آموزش خانوادگی جلوگیری کرد یا چگونه می‌توان در جامعه‌ای که اهداف جمعی زندگی کردن را دنبال می‌کند، نقصان فردگرایی را جبران کرد؟

چه کسی از سالمندان آینده مراقبت خواهد کرد؟

یکی دیگر از خصوصیات جامعه کوبا، مهاجرت بیرونی می‌باشد که به‌طور چشمگیری بر انتقال ارزش‌های جامعه تاثیر گذاشته است و متعاقب آن ظهور توقعات مادی-مصرفی را، بیش از امکاناتی که در کشور وجود دارد، بالا می‌برند و همین امر تفاوت‌های اجتماعی را به همراه دارد. از دیگر موانع برای خانواده در کوبای امروز، وجود چالش‌های سیاسی-اجتماعی جدیدی در شروع این قرن می‌باشد. از جمله مقاومت در برابر تغییر سنت‌های مدیریتی جنسیتی‌که هنوز باعث ایجاد تضاد در نقش‌ها می‌شود. هرچند زنان دراین سال‌ها پیشرفت‌های فراوانی کسب کرده و فضاهای اجتماعی که قبلا از آن محروم بودند را به‌دست آورده‌اند و با این که توانسته‌اند آن پیش ذهنیت‌های جنسیتی را از بین ببرند، باز هم نقش‌های زن و مرد الگوهایی هستند که از طریق یک سری آموزش‌های جنسیتی‌گسترده ابتدایی از طریق توقعات نقش‌های تفکیک شده بر طبق جنس در حال انتقال از راه بنیان خانواده می‌باشند.[۲۴]

خانواده با موانع دیگری نیز مواجه می‌باشد از قبیل: مشکلات موجود در ارتباطات بین خانوادگی؛ مسائل مربوط به رعایت محدودیت‌ها و فاصله‌ها و احترام به اقتدار فردی؛ استفاده از شیوه‌ها و فرایندهای آموزشی نامناسب در اجتماعی ساختن جوانان و دیگر افراد و همچنین در آماده‌سازی جوانان برای ارتباط زناشویی و زندگی خانوادگی آن‌ها، این موانع بایستی در روابط دیالکتیکی بین خانواده و جامعه دیده شود که این در جای خود در بردارنده نمایش تلاش‌هایی از جانب خانواده و همه جامعه می‌باشد.

همه این عناصر حاوی چالش‌هایی برای آینده می‌باشد. از همین روی، جامعه بایستی خانواده را یک عامل واقعی فعال در توسعه اجتماعی در نظر بگیرد؛ بافتی که در آن دموکراسی اجتماعی شکل گرفته و تقویت می‌شود، جایی‌که بحران‌های اجتماعی با هم مواجه شده و درهم می‌آمیزند، جایی که بیشتر شهروندان به‌ویژه بزرگ‌ترها و کوچک‌ترها در محیط آن، حمایت، دلبستگی و مخصوصا امنیت را احساس می‌کنند. اگرچه خانواده در جامعه کوبا با توجه به از دست دادن ارزش‌ها و سنت‌ها دچار شکاف شده است و نظام خانواده در کوبا در حال تغییر است، بنا به نظر بسیاری هنوز برای بیشتر اعضای آن اولین مرجع و آخرین پناهگاه می‌باشد.[۲۵] البته مشکلاتی که در این بخش در رابطه با عنصر خانواده مطرح گردید خاص جامعه کوبا نمی‌باشد و کم و بیش در تمامی جوامع امروزی و به‌طور چشمگیرتر در جوامع غربی نیز دیده می‌شود.

وضعیت زنان

کوبا اولین کشور امضاکننده کنوانسیون حذف هر گونه تبعیض علیه زن و دومین کشور در تصویب آن می‌باشد. در کوبا بخشی از برنامه توسعه اجتماعی شامل سیاست‌های تضمین‌کننده پیشرفت زن بوده و در عمل حقوق و فرصت‌های برابری به ایشان اختصاص یافته است، پیشرفت زن کوبایی متکی بر سیاست‌ها و استراتژی‌های حکومت و فعالیت پیوسته فدراسیون زنان کوبایی است که در طول تمام این سال‌ها منافع زنان را بیان نموده، در آموزش حقوق شهروندی آن‌ها مشارکت داشته و جهت تحقق واقعی برابری کامل زن و مرد با تمام نهادهای دولتی، سیاسی، اجتماعی و مردمی همکاری نموده است.

شاخص‌های مشهود پیشرفت زن

سلامت

رایگان و فراگیر بودن خدمات پزشکی و افزایش پوشش و کیفیت آن به‌طور کاملا چشمگیری موجب ارتقای شاخص‌های سلامت تمام مردم و به‌ویژه زنان شده است، در این زمینه مجموعه برنامه‌هایی مختص زنان، شامل سلامت در تمام ابعاد آن با تمرکز بر پیشگیری، طراحی شده است که اجرای آن نیازمند کار جمعی است، از میان این برنامه‌ها موارد زیر دارای پوشش ملی است:

برنامه مادر و کودک، برنامه تشخیص زودرس سرطان سینه، برنامه تشخیص زودرس سرطان رحم، برنامه والدین آگاه، برنامه توجه به بزرگسالان (که شامل زن بالغ نیز می‌شود)، برنامه پیشگیری از بیماری‌های مقاربتی و ویروس اچ.آی.وی. [۲۶]

اغلب این برنامه‌ها اولویت خود را به بیماری‌های مخصوص زنان و فرایندهای بیولوژیکی مانند بارداری و مادر شدن اختصاص داده‌اند با این وجود هر روز دقت به این مسائل بیشتر شده و ابعاد علمی جنسیت، مانند مواردی که در زندگی روزمره زنان سبب ایجاد خستگی مفرط و استرس می‌شود، نیز مورد توجه قرار می‌گیرد.

حق سلامت جنسی و باروری آموزش و تنظیم خانواده:

کوبا موفقیت‌های مهمی در زمینه سلامت جنسی و باروری به‌دست آورده است، به‌واسطه آگاهی‌هایی که به زنان کوبایی در این زمینه داده شده است حق سلامت جنسی و باروری آنان اهمیت بسیاری پیدا کرده است، روند ثابت بالا رفتن سن زایمان از ۱۵ به ۱۹ سالگی در سال‌های اخیر همچنان ادامه دارد و محققان معتقدند که این موضوع نتیجه ورود کشور به دوره خاص کارایی و تاثیرگذاری برنامه‌های مادر و کودک، آموزش و تنظیم خانواده می‌باشد.

مرگ‌ومیر مادران:

کاهش مرگ‌ومیر مادران یکی از اهداف اولویت‌دار جهت انجام توافقات نشست جهانی کودک و همچنین کنفرانس جهانی زنان است، تغییر کیفیت زندگی جامعه کوبا، سطح آموزش زنان، دسترسی به سلامتی به‌طور کلی و اهمیت حقوق جنسی و باروری موجب کاهش مرگ‌ومیر مادران از ۷۰۴ نفر در 100/000 زایمان در سال ۱۹۷۰ به ۵۳ نفر در سال ۲۰۱۲ شده است مادر شدن در کوبا تبدیل به موضوعی اجتماعی شده و در نتیجه آن تمام شرایط جهت گسترش در جامعه به بهترین شکل ممکن تضمین شده است و شامل حمایت‌های قانونی نظیر اجازه مادر شدن کارگر زن می‌شود. %۹/۹۹ زایمان‌ها در مراکز پزشکی صورت می‌گیرد - بیش از %۹۹ آن‌ها مربوط به بعد از سال ۱۹۸۶ می‌باشد - و این خطر مرگ مادر و کودک را کاهش می‌دهد.[۲۷]

ابتلا به بیماری‌های مقاربتی و ایدز:

نرخ ابتلا به ویروس اچ.آی.وی در کوبا بسیار پایین است و این کاملا نتیجه پایش‌های سرلوژیک منظم زنان باردار، آموزش‌های بهداشتی زنان، امکان توقف بارداری در زنان مبتلا به ایدز در صورت خواست ایشان و مصرف آزیدوتیمیدین در زنان باردار مبتلا به ایدز می‌باشد.

مشارکت زنان در مراکز سلامتی:

نرخ مشارکت زنان در رابطه با موضوع سلامت نه تنها در درون سیستم سازمانی بلکه از منظر درک اجتماعی از زن به‌عنوان مجری سلامت خانواده، بالا است، اکثر شاغلین در سیستم سلامتی کشور و همین‌طور پرسنل پرستاری را زنان تشکیل می‌دهند.[۲۸]

زن و اشتغال:

از اهداف اصلی سیاست اجتماعی و استراتژی توسعه اقتصادی حکومت انقلابی کوبا از سال ۱۹۵۹، محو هرگونه تبعیض و بهره‌کشی به‌دلایل طبقاتی، نژاد و جنس بوده است، از آن زمان تا به حال به تناوب، سیاست‌هایی طراحی و اجرا شده‌اند که هدف استراتژیک‌شان حذف موانع فرهنگی، ایدئولوژیکی، روانشناختی و اجتماعی بوده است که همیشه زنان را در جایگاه‌های فرودست، حاشیه‌ای و در حالت عقب‌ماندگی دیرین نگه داشته‌اند. حضور زنان در عرصه‌های مختلف اشتغال و آمارهای مربوط به شاغلین زن، نمایانگر این تغییرات است.

سیاست اشتغال:

حفظ ثبات شغلی زنان به منظور دستیابی به این هدف راه‌های مختلفی در نظر گرفته شده است. از میان آن‌ها موارد زیر را می‌توان برشمرد:

  • اعمال سوبسید در موارد مختلف مانند مادران تنها، سرپرست خانوار، ناتوان جسمی، زنان کارگر، زنان در آستانه بازنشستگی و زنان در سن باروری، صدور مجوز مرخصی مادر تا شش ماهگی فرزند با %۶۰ حقوق و تا یک سال بدون از دست دادن شغل.
  • جذب بازار کارشدن بخش‌های آسیب‌پذیرتر جامعه مانند مادران تنها و زنان ناتوان جسمی.
  • استمرار تضمین جذب افراد با تحصیلات عالی.
  • ترویج فعالیت کمیسیون‌های کار زنان در تمامی ایالات و شهرها زیر نظر وزارت کار و با مشارکت فدراسیون زنان کوبا و مرکز کارگران کوبا، فعالیت این مراکز در راستای نیازها و مطالبات فعلی زنان کارگر و مطابق با سیاست کار و اشتغال می‌باشد.[۲۹]
دسترسی به مشاغل جدید:

گسترش گزینه‌های کار در مراکز غیردولتی: واحدهای اولیه تولید مشارکتی که به کشاورزی اختصاص دارد، تحویل زمین‌های بایر به خانوارها و بخش خصوصی، و به‌ویژه کارهای خویش‌فرمایی، این سیاست در راستای حفظ عدالت اجتماعی بدون نادیده گرفتن کارایی و قابلیت اجرایی آن به لحاظ اقتصادی می‌باشد.

اگر چه در زمینه اشتغال زنان موفقیت‌های مهمی به‌دست آمده، اما مسئله همچنان به قوت خود باقی است، چرا که شغل‌های پیشنهادی جوابگوی نیازها و تقاضاهای این قشر نبوده است، از این رو برای رفع این مشکل جستجوی منابع و جایگزین‌ها در هر زمینه ضروری به نظر می‌رسد. اراده سیاسی جمهوری کوبا مبنی بر کسب جایگاه مناسب زن در اجتماع می‌باشد و به این منظور مسئولیت‌های ویژه‌ای به سازمان‌های ذیربط جهت حل موضوع اعطا شده است.[۳۰]

تعلیم و تربیت

تعلیم و تربیت در کوبا بر اساس ملاک‌های غیرتبعیض جنسیتی است و این موضوع کمک بزرگی به تغییر در روند اجتماعی شدن جنس مرد و زن نموده است، اصل برابری و عدم تبعیض، همچنان دارای اولویت بوده و در این رابطه جمهوری کوبا با برگزاری دوره‌های ویژه، تحصیلات تکمیلی و استادی، خواهان ادامه توانمندسازی تمامی کارشناسان و افراد خبره‌ای است که در شکل‌گیری آگاهی در مورد برابری جنسی تاثیرگذار بوده یا به آن کمک نمایند.

مشارکت زنان

از انقلاب کوبا تا به‌حال دانشجویان بسیاری از دانشگاه‌های کوبا فارغ‌التحصیل شده‌اند که حدود نیمی از آنان را زنان تشکیل می‌دهند. آمارها نه تنها گویای دسترسی زنان به آموزش هستند، بلکه نشان‌دهنده عبور آن‌ها به مقاطع مختلف آموزشی و سطوح عالیه و موفقیت و پیشرفت زنان می‌باشند. حضور حداکثری زنان تحصیل‌کرده تقریبا در تمامی شاخه‌های علوم نمایانگر پیشرفت‌های به‌دست آمده است. در بعضی از رشته‌ها مانند علوم اجتماعی و انسان‌شناسی، علوم پزشکی و علوم تربیتی که بیش از %۷۰ ظرفیت‌ها را اشغال کرده‌اند، یک عدم توازن واقعی نسبت به مردان وجود دارد.

برای رسیدن به چنین آمارهای دانشگاهی نیاز به ارائه و تضمین خدمات آموزشی در دیگر مقاطع، چه از نظر شبکه مدارس ابتدایی و چه از نظر وجود کادر معلمین برای پوششدهی این کلاس‌ها است اکثر معلمین کوبا را زنان تشکیل می‌دهند.[۳۱]

دسترسی به مشاغل تصمیم‌گیری

قرارگیری زن به‌عنوان پیشتاز و برنده در روند توسعه کوبا می‌بایست مانند یکی از موفق‌ترین پدیده‌های اجتماعی انقلاب کوبا مورد بررسی قرارگیرد. زن امکان دستیابی به محیط عمومی در شرایط یکسان با مردان را داشته است، پس از پیروزی انقلاب کوبا یک جهش تاریخی در مشارکت زنان در پست‌های مدیریتی و تصمیم‌گیری ایجاد شد. در سال ۱۹۷۵ زنان شاغل در سمت‌های مدیریتی 15/2%، در سال ۱۹۸۱ به میزان ۲۱% و در سال ۱۹۹۹ تقریبا یک سوم کل مدیران کشور را حتی در زمینه‌هایی که به‌طور سنتی فقط مردان حضور داشتند، تشکیل می‌دادند.[۳۲] مشارکت زنان در اقتصاد، فرهنگ، سیاست، دسترسی به علوم و توسعه جامعه، در تغییر شرایط به نفع آن‌ها موثر بوده و شکاف‌های تبعیض جنسیتی را از بین برده است. زن عزت نفس خود را بالا برده و امکان تصمیم‌گیری در موضوعات مختلف و مشارکت به‌عنوان سوژه توسعه را دارد.

  • زن در ارگان‌های دولتی

مشارکت زنان در ارگان‌های دولتی در موقعیت‌های مختلف و انتخابات پی‌درپی افزایش یافته است، در سال‌های اخیر شورای دولت، عالی‌ترین ارگان ملی که از میان نمایندگان انتخاب می‌شود، شاهد رشد حضور نمایندگان زن از 13/6% به حدود 16/1% بوده است.[۳۳], زنان کوبا به معنای واقعی، موضوع و هدف تمام فرایندهای توسعه اقتصادی و اجتماعی بوده و هستند. نیروی محرکه و در آن واحد منتفع تمام تغییر و تحولاتی هستند که در زمینه سلامت، تعلیم و تربیت و قانون‌گذاری انجام شده و از فرصت‌های تحصیلی، شغلی و نمایش توانمندی‌های خود بهره برده‌اند.

زن در کوبا در آمارهای سال (Oficina Nacional de Estadísticas) ۲۰۰۸

نرخ کلی باروری: 1/43 (فرزند برای هر زن)

نرخ خام زاد و ولد: 0/75 (فرزند دختر برای هر زن)

نرخ ازدواج: 5/0 (در هر ۱۰۰۰ نفر ساکن کشور)

نرخ طلاق: 3/2 (در هر ۱۰۰۰ نفر ساکن کشور)

خانه‌های دارای سرپرست خانوار زن: ۳۶%

تعلیم و تربیت

%65 فارغ‌التحصیل دانشگاهی

%45/7 فارغ‌التحصیل مراکز آموزش فنی و حرفه‌ای

%۴۰ محصل رشته‌های علمی - کاربردی

%53/4 پرسنل آموزشی تحصیلات متوسطه

  • سلامت

مرگ‌ومیر نوزادان: 5/3 در ۱۰۰۰ توالید (جایگاه دوم در قاره آمریکا پس از کانادا)

پوشش پزشک و پرستار خانواده: 99/9% زایمان‌ها در مراکز پزشکی انجام می‌گیرد پوشش برنامه‌های واکسیناسیون: 99/5% کودکان در مقابل ۱۳ بیماری قابل پیشگیری واکسینه می‌شوند.

  • امید به زندگی

کل جمعیت: 77/97

زنان: 80/02

مردان:۷۶

پیشگیری از ویروس اچ.آی.وی و ایدز از ۱۵% به ۴۹%: 0/01%

  • کار

نیروی کار زن (بخش دولتی -غیر نظامی): ۴۶%

%65/6 از متخصصین و کارشناسان

%72 نیروی کار مراکز آموزشی

%۷۰ نیروی کار مراکز سلامتی

%63/80 پزشکان عمومی

%51/6 محققین

%48/9 در واحدهای علمی و فنی

%75/2 کارگران اجتماعی

%25/4 خویش فرما

  • زن و سیاست

زنان حاضر در مجلس: 43/32%

زنان دارای سمت‌های مدیریتی: ۳۸%

زنان وزیر: ۶ نفر (۱۸/۱۸%)

زنان معاون وزیر: ۴۳ نفر (۳۰%)

%۷۱ دادستان

%71/4 روسای دادگاه‌های ایالتی

%60/3 قاضی حرفه‌ای

%۴۷ قاضی دادگاه عالی

از میان ۱۹۹ مرکز تحقیقات علمی کشور ۴۸ مرکز توسط زنان مدیریت می‌شوند (۲۴%)

ورزش

ورزش در کوبا از اهمیت زیادی برخوردار است، بیسبال و بوکس رایج‌ترین ورزش‌ها در این کشور هستند، از اوایل قرن نوزده کوبا یکی از کشورهایی بوده که در آمریکای لاتین بیشترین علاقه را به طراحی سیستم‌های آموزشی پیشرفته با نگاهی ویژه به تربیت بدنی داشته است. در همین راستا اولین سالن ژیمناستیک آمریکای لاتین در هاوانا در سال ۱۸۳۹ ساخته شد و بعدها در سراسر جزیره کوبا گسترش پیدا کرد، تا قبل از سال ۱۹۵۹ محدودیت‌های کاملا مشهودی در فراگیری تربیت بدنی در کوبا وجود داشت و تحت تاثیر دو جریان اساسی بود؛ یکی از ناحیه آمریکای شمالی به‌ویژه جوانان دانشگاهی که پایه‌گذار بیسبال در کوبا شدند و دیگری اروپا که به ورزش‌هایی مانند شمشیربازی، ژیمناستیک و ورزش‌هایی از این دست متمایل بودند. به‌طور کلی می‌توان گفت وضعیت موجود در کوبا در رابطه با تربیت بدنی شامل سیستمی ناکارآمد می‌شد که فاقد توانایی‌های لازم برای کنترل، توسعه و گسترش فعالیتی با چنین اهمیت در سراسر کشور و در همه سطوح آموزشی بود، علاوه بر این که ورزش توسط عموم مردم انجام نمی‌گرفت و به‌صورت حرفه‌ای به آن پرداخته می‌شد.

با پیروزی انقلاب کوبا در سال ۱۹۵۹ حدود هشتصد استاد و معلم تربیت بدنی در این جزیره وجود داشت که این تعداد با مهاجرت متخصصین به ایالات‌متحده کاهش پیدا کرد، به همین خاطر حکومت جدید فرمان بکارگیری راه‌حل‌های فوری جهت بهبود وضعیت حاکم بر ورزش را صادرکردکه از میان آن‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • تاسیس موسسه ملی ورزش، تربیت بدنی و تفریح (nstituto Nacional de Deportes, Educacion fisica y Recreacion) (INDER) به‌عنوان نهاد اصلی مسئول طراحی، مدیریت و اجرای برنامه‌ها و فعالیت‌های مختلف ورزشی در طول و عرض کشور و در میادین بین‌المللی.
  • بر اساس اصل خوزه مارتی مبنی بر عدم تجاری‌سازی ورزش، حرفه‌ای‌گرایی در سال ۱۹۶۲ از ورزش کوبا حذف شد.
  • در راستای شعار "ورزش حق همه مردم"، فرمانی که تبدیل به یکی از اصول انقلاب شد، اهمیت بسیاری به شکل‌گیری و ارتقای متخصصین ورزشی داده شد و مدرسه عالی تربیت بدنی تاسیس گردید.

همان‌طور که گفته شد در کوبا نهاد مسئول اجرا، مدیریت و کنترل برنامه‌های تربیت بدنی INDER است، رسالت این ارگان تمرکز بر گسترش فراگیری ورزش در تمام جزیره به منظور بهبود پیشرفت و توسعه فعالیت‌های ورزشی در تمام سطوح از خردسالان تا سالمندان، بهبود سیستم مشارکت ورزشی، تعمیق ابعاد تکنیکی و سازمان یافته ورزش، ارائه خدمات با کیفیت بالا به مردم و استفاده بهینه از تجهیزات ورزشی و توجه ویژه به موسسات ورزشی با راندمان بالا و ورزشکاران و همچنین ارائه مقالات ورزشی و سرمایه‌گذاری در فضاها و تجهیزات ورزشی و انجام تحقیقات علمی در زمینه ورزش می‌باشد.

در حال حاضر ورزش کوبا از سلامت بسیار خوبی برخوردار است، نتایج کسب شده در رقابت‌های ورزشی در سطوح مختلف و مشارکت‌هایی که کوبا با دیگر کشورها در اعزام متخصصین ورزشی دارد، گواه این موضوع است، ونزوئلا، بولیوی و برزیل از جمله کشورهایی هستند که خواستار مشارکت با کوبا در زمینه‌های مشخص ورزشی با توجه به موفقیت‌های کوبا در آن رشته ورزشی می‌باشند. این قبیل مشارکت‌ها در سه قاره و بیش از پنجاه کشور فقیر با حضور بیش از هفت هزار کارشناس، استاد و مربی صورت گرفته و هر روز افزایش می‌یابد، در این رابطه مدرسه بین‌المللی تربیت بدنی و ورزش با حدود سیصد دانشجو از هفتادویک کشور در حال توسعه، نقشی چشمگیر دارد، نمونه زنده ریتم خوب ورزش کوبا نتایج به‌دست آمده در بازی‌های المپیک، پان‌امریکن و رقابت‌های جهانی است که نشان داده است کوبا پتانسیل زیادی در ورزش‌هایی مانند بیسبال، جودوی زنان، کشتی فرنگی، بوکس و بازی‌های ورزشی دارد و علاوه بر آن نتایج چشمگیری در دیگر ورزش‌ها مانند جودوی مردان، والیبال، مبارزه آزاد، پرش از تخته، شطرنج، دوچرخه‌سواری، تکواندو و قایق‌سواری کسب کرده است. از میان ورزشکارانی که در رقابت‌های بین‌المللی موفق به کسب مدال و رکورد جدید شده‌اند، می‌توان از آلبرتو خوانتورنا دانگر (Alberto Juantorena Danger)، آنا فیدلیا کیروت (Ana Fidelia Quirot)، خاویر سوتومایور (Javier Sotomayor )، ایوان پدروسو ( Ivan Pedrosa) و نیورکا مونتابلوا (Niurka Montalvo) نام برد.

بیسبال

بیسبال و بوکس ورزش‌هایی هستند که در کوبا بسیار به آن‌ها پرداخته می‌شود بیسبال به‌عنوان ورزش ملی این کشور بشمار می‌رود و قدمت آن به بیش از صد سال می‌رسد. در سال ۱۸۷۴ اولین تیم بیسبال ایجاد شد و اولین رقابت آن در سال ۱۸۷۸ توسط امیلیو سابوریت (Emilio Saborit) ، مربی تیم هاوانا، برگزار شد، اولین لیگ بیسبال کوبا در سال ۱۹۱۴ پایه‌گذاری گردید که بیش از ۴۵ سال بی‌وقفه رقابت‌ها را برگزار نمود. در حال حاضر کوبا در این رشته ورزشی دارای تیم قدرتمندی است و در زمره بهترین‌های جهان قرار دارد. مهم‌ترین اتفاق ورزشی کوبا، سری مسابقات ملی بیسبال است که در آن تیم‌هایی از شهرهای مختلف این کشور با هم به رقابت می‌پردازند و بازیکنان تیم ملی از بین این تیم‌ها انتخاب می‌شوند. از مهم‌ترین نتایج به‌دست آمده در سطح بین‌المللی می‌توان به کسب مدال نقره در اولین رقابت‌های کلاسیک جهانی بیسبال اشاره کرد که طی آن کوبا مغلوب تیم ژاپن شد. شرکت در سه دوره بازی‌های المپیک و کسب دو مدال نقره و قهرمان جام بین‌المللی بیسبال چین از دیگر افتخارات بیسبال کوبا است، در تاریخ بیسبال کوبا بازیکنان مهمی درخشیده‌اند: خوزه آنتونیو اوالگا (Jose Antonio Huelga) ، برااودیلیو وینت سررانو (Braudilio Vinet Serrano) ، میگل کواباس (Miguel Cuevas) ، آگوستین مارکتی (Agustin Marquetti) ، آنتونیو مونیوس (Antonio Muñoz ) ، عمر لینارس (Omar Linares) ، آنتونیو پاچکو (Antonio Pacheco) ، ارستس کیندلان (Orestes Kindelan) و پدرو لوئیس لاسوا (Pedro Luis Lazo) .

بوکس

کوبا در بوکس نیز شایستگی‌های بسیاری کسب نموده و در رقابت‌های جهانی قوی ظاهر شده است. در مجموع، ۲۳ مدال طلا، ۱۲ مدال نقره و ۵ مدال برنز بازی‌های المپیک را به خود اختصاص داده است. آلسیدس ساگاررا کارن (Alcides Sagarra Caron) ، پایه‌گذار انجمن بوکس کوبا در سال ۱۹۶۰، ورزشکاران برجسته‌ای را تربیت کرده است. او برای هواداران این ورزش بهترین مربی در کوبا بشمار می‌رود، از میان شاگردان او می‌توان به تئوفیلیو استیونسون (Teofilo Stevenson) ، فلیکس ساوون (. Felix Savon) و مایکرو رومرو (Maikro Romero) اشاره کرد که نتایج درخشانی در سطح بین‌المللی کسب کرده‌اند.

جودو

در سال‌های اخیر جودو تبدیل به ورزشی مهم در هر رقابت شده

است و به‌تدریج در پتانسیل‌های کوبا و به‌ویژه در بخش زنان آن نیز وارد گردیده است، به‌عنوان نمونه دری اولیس گونزالس (Driulis Gonzalez) برنده سه مدال طلا در بازی‌های المپیک در جودوی بانوان می‌باشد. در کوبا مسابقات قهرمانی مختلفی برگزار می‌شود:

  • سلسله مسابقات ملی بیسبال: که به‌دلیل کیفیت و تماشایی بودن آن در کشورهای مختلفی دنبال می‌شود و به‌عنوان سرگرمی ملی تلقی می‌شود.
  • رقابت بوکس "خرالدو کوردوبا کاردین (Giraldo Cordova Cardin) "
  • جام بوکس "ساحل خیرون (Playa Giron) "
  • مسابقه ملی فوتبال کوبا
  • لیگ برتر بسکتبال
  • مسابقات بین‌المللی دوچرخه سواری دور کوبا

پزشکی به‌عنوان بخش جدایی‌ناپذیر ورزش و تاثیر آن در کسب نتایج ثمربخش، نقشی کلیدی در ورزش کوبا و مبارزه با مواد مخدر دارد، پدیده‌ای که نه تنها مانع از انجام ورزش به شکل سالم و پاک می‌شود بلکه در تربیت و فرهنگ ورزشکاران، مربیان و هدایت‌کنندگان ورزش، ایجاد مانع می‌کند، به همین دلیل کوبا دارای پنجمین آزمایشگاه ضد دوپینگ در قاره آمریکا می‌باشد که در اختیار کشورهای جهان سوم است، همچنین دارای موسسه پزشکی ورزشی بسیار پیشرفته‌ای است که مورد استفاده کشورهای آمریکای لاتین بوده و نقش بسیار مهمی در حفظ سلامت ورزشکاران و بازپروری آن‌ها دارد.

نحوه گذراندن اوقات فراغت

در کوبا فعالیت‌های مختلفی برای اوقات فراغت وجود دارد. از میان ورزش‌های رایج در کوبا، بیسبال، بسکتبال، والیبال و بوکس بیش از سایر ورزش‌ها در ایام فراغت انجام می‌شوند. رقص و پایکوبی در جشن‌ها، کارناوال‌ها و مراسم‌های مناسبتی، از جمله تفریحات کوبایی‌ها محسوب می‌شود، دومینو، بازی مورد علاقه اغلب مردم برای وقت‌گذرانی است و برای انجام آن به کلوپ‌ها و مکان‌های مخصوص این بازی مراجعه می‌کنند، خروس‌بازی و مبارزه آن‌ها از دیگر سرگرمی‌های پرطرفدار در کوبا است، علاوه بر این‌ها، ماهی‌گیری، شنا و پرش از تخته جزء تفریحات سنتی کوبا بشمار می‌آیند. تابستان زمان انجام فعالیت‌هایی مانند حمام آفتاب و استفاده از ساحل است. تلفیق نژادها و آداب و رسوم که طی قرن‌ها صورت گرفته‌است، فرهنگ منحصر به‌فردی را بوجود آورده که نشانه‌های آفریقایی، چینی، فرانسوی و البته اسپانیایی در آن به چشم می‌خورد. این ترکیب نابرابر و در عین حال غنی، باعث گردیده تا عادات بسیاری برای تفریح و گذران وقت در کوبا وجود داشته باشد، عاداتی که هر چند موجب غنای فرهنگی کوبا شده ولی در مواردی سبب از بین رفتن ارزش‌های سنتی کوبا و فروپاشی کانون خانواده گردیده است.

از دیگر تفریحات رایج در کوبا توریسم سلامتی و فرهنگی و برنامه‌های شنا و تفریحات آبی است که در مراکز خاصی مانند ساحل سانتا لوسیا (1. Playa Santa Lucia ) ، ماریا لا گوردا (Maria La Gorda)، هتل کولونی (Hotel El Colony) در جزیره د لا خوبنتود و دیگر قطب‌های توریستی این کشور برگزار می‌شود. به‌طور کلی ترجیحات و علاقه‌مندی‌های عموم مردم برای گذران اوقات فراغت شامل فعالیت‌های زیر می‌شود:

۱. فعالیت‌های ورزشی و مسابقات آن‌ها (بیسبال، بوکس، بسکتبال)

۲. بازی‌های سنتی (مخصوص بچه‌ها، بازی‌های روستایی و بازی‌هایی‌که در جشنواره‌ها انجام می‌شود، راگبی، کریکت)

۳. بازی‌های رایج دسته‌جمعی (دومینو، درافت یا مهره‌بازی، منچ و ورق)

۴. پرش با چتر نجات و آکروبات بازی

۵. بازی‌های آبی در تابستان (ساحل، رودخانه و استخر) ۶. کارناوال و جشنواره

۷. کلوپ و دیسکو[۳۴]

وضعیت بهداشت و سلامت

سیستم بهداشت

تضمین خدمات پزشکی رایگان برای تمام مردم، از همان ابتدای پیروزی انقلاب کوبا تبدیل به یکی از پارادایم‌های اصلی اجتماعی شد و در این رابطه سیستم ملی سلامت ایجاد گردید که سرمنشأ تغییرات بسیاری از دهه شصت به‌عنوان بخش اصلی تحولات دوره انقلاب و در پاسخ به یکی از بدیهی‌ترین حقوق شهروندان گردید. پیش از انقلاب، مراقبت‌های پزشکی و بیمارستانی به‌صورت خصوصی و انتفاعی انجام می‌گرفت و این مسئله مانع دسترسی اقشار کم درآمد جامعه به خدمات پزشکی می‌شد که تنها گزینه آن‌ها مراجعه به خانه‌های امداد در موارد اورژانسی بود. تجهیزات و پرسنل پزشکی،۶۰% پزشکان و ۶۲% تخت‌های بیمارستانی اساسا در پایتخت مستقر بودند. در مناطق روستایی عملا مراقبت‌های پزشکی وجود نداشت و تنها مرکز ارائه خدمات، یک درمانگاه روستایی بود. اقدامات انجام گرفته در راستای توسعه شبکه مراقبتی، باعث تغییر سریع شرایط موجود شدند، امروزه کوبا دارای ۳۸۱ فضای سلامتی با پوشش کامل و برنامه پزشک خانواده با بیش از ۲۸۰۰۰ پزشک در سراسر کشور می‌باشد، بیش از99/1% مردم کوبا تحت پوشش یک پزشک و پرستار خانواده هستند و امید است تا در سال‌های آتی صددرصد مردم تحت این پوشش قرار بگیرند.[۳۵]

لازم به ذکر است که فضاهای سلامتی موجود در کوبا که هر شهروند عادی می‌تواند از آن بهره‌مند شود با استانداردهای دنیا فاصله زیادی ندارد، ولی با تبلیغات گسترده دولت کوبا، تصویر بسیار بهتری در خارج از کشور به نمایش می‌گذارند، البته این تصویر با اقامتی طولانی مدت در کوبا به‌طور واقعی دریافت می‌شود، بیمارستان‌های کوبا مجهز و دارای امکانات نسبتا خوبی هستند، اما بیمارستان‌های مجهزتر و بهداشتی‌تری نیز درکوبا وجود دارد که بیماران موظف به پرداخت هزینه‌های درمانی خود به دلار می‌باشند و این خود دلیلی بر مراجعه ثروتمندان، دیپلمات‌های مامور در این کشور و همچنین خارجی‌های مقیم کوبا به این مراکز درمانی می‌باشد.

استراتژی‌های اصلی و برنامه‌های اولویتی

جهت دهی سیستم سلامت به سمت مراقبت‌های اولیه و قطب اساسی آن، پزشک و پرستار خانواده:

مراقبت اولیه سلامتی، شامل مجموعه‌ای از فرآیندها و خدمات ترویج، پیشگیری، درمان و توانبخشی و همچنین حمایت از گروه‌های خاص و به‌کارگیری تکنولوژی‌های مناسب این سطح از مراقبت برای فرد، خانواده، جامعه و پزشک می‌باشد، برنامه پزشک و پرستار خانواده، محور توسعه استراتژیک فعلی کوبا محسوب شده و جهت‌گیری دیگر استراتژی‌های کشور در ارتباط با این استراتژی است، مدل مراقبت اولیه پزشکی کوبا به واسطه ویژگی نوآورانه و آینده‌نگر آن به‌ویژه طرح و توسعه مدل مراقبت پزشکی خانواده، از سال ۱۹۸۴ تبدیل به یک برنامه پزشکی بین‌المللی شده است.

احیای مراقبت‌های بیمارستانی:

در طول دهه هشتاد کوبا تلاش بسیاری برای گسترش و مدرنیزه‌سازی شبکه خدمات بیمارستانی و بهبود پوشش‌ها، دسترسی، ظرفیت، رفاه و استفاده از جدیدترین تکنولوژی‌ها نموده است، تا سال ۲۰۱۴ کوبا در مجموع دارای ۱۵۲ بیمارستان و ۶۶۳۲۰ تخت مراقبت‌های پزشکی بوده است.

ظرفیت ارائه خدمات

سال ۱۹۵۸

سال2014

تعداد بیمارستان

۹۴

152

بیمارستان اطفال و زایمان

۳

4

تعداد بیمارستان های عمومی

67 52
بیمارستان زنان-زایمان 10 18
بیمارستان روستایی 17 64
بیمارستان تخصصی 0 43

برنامه‌های تکنولوژی برتر و موسسات تحقیقاتی:

کوبا مجموعه‌ای از برنامه‌های مراقبت اولیه جهت تضمین سلامت مردم اجراکرده است. از میان این برنامه‌ها می‌توان به برنامه‌های پیشگیری، تشخیصی و درمان سرطان، مراقبت از بیماران نارسایی کلیوی، قلبی، تشخیص زودرس بیماری‌های مادرزادی، نارسایی‌های جنینی، خونی و مشتقات آن و سایر بیماری‌ها اشاره کرد.

برنامه‌های سلامتی

الف) برنامه مادر و کودک: اولویت برنامه سلامت عمومی، گروه‌های در معرض خطر و به‌ویژه مادران و کودکان می‌باشد. به همین خاطر دستاوردهای مهمی که شاخص‌های وضعیت سلامت مادر وکودک را در کوبا نشان می‌دهند، در قالب اقدامات اجتماعی، فرهنگی و توسعه اقتصادی دیده می‌شود، در این زمینه جا دارد به آمار مرگ‌ومیر کودکان اشاره کرد که در اواخر ۲۰۰۱، به ازای هر هزار مولود زنده 6/2بود.[۳۶]

ب) بیماری‌های مزمن غیر واگیر: نمای بیماری‌های واگیردار ملی نشان از توقف مرگ‌ومیر ناشی از بیمارهای مزمن غیرواگیر دارد. بیماری‌های قلبی، تومورهای بدخیم، بیماری‌های مغزی و تصادفات تقریبا دو سوم تمام علت مرگ‌ها در کوبا بشمار می‌آیند. علاوه بر این‌ها باید دیابت، هپاتیت، آسم و فشار سرخرگی را به لیست علت‌ها اضافه نمود. این بیماری‌ها در رابطه با عادات و نوع زندگی است که در نتیجه چاقی، کم‌تحرکی، عادت به سیگار، رژیم نامناسب و دیگر عوامل حادث شده و به‌عنوان علت اصلی مرگ در تمام دنیا شناخته می‌شوند. بسیاری از این بیماری‌ها از طریق واکسن قابل پیشگیری هستند، در کوبا، فلج اطفال، دیفتیری، سرخک، سل، کزاز، سرخک و اوریون ریشه‌کن شده است، در حال حاضر در کوبا بر ضد ۱۳ بیماری واکسن وجود دارد، هدف اصلی این برنامه کنترل بیماری‌های مسری به منظور کاهش مرگ‌ومیر و کنترل فاکتورهای خطرزا برای جلوگیری از شیوع بیماری‌ها است.

ج) مراقبت بزرگسال: تغییرات جمعیتی که در نتیجه کاهش نرخ زاد و ولد و افزایش امید به زندگی رخ داده، موجب پیری پر شتاب جامعه کوبا با حدود 14/3% جمعیت بالای ۶۰ سال شده است. تمرکز انسان‌گرایانه جامعه سوسیالیست کوبا و مراقبت متفاوتی که به گروه‌های نیازمند ارائه می‌شود، جزء اولویت‌های کوباست. در این راستا سیستم ملی سلامت کوبا برنامه مراقبت از بزرگسالان را با تمرکز جمعی و همگانی طراحی کرده است که در راستای توسعه پزشکی سالمندان و پیری‌شناسی و مطالعه بهتر ابعاد پیری افراد و نیازهای آنان در محیط اجتماعی است.[۳۷]

  • میزان بروز بیماری‌هایی که اعلام آن اجباری است

هنگام پیروزی انقلاب کوبا، 2/14% از مرگ‌ومیر عمومی ناشی از بیماری‌های مسری بود، امروزه این میزان به 0/8% کاهش یافته است، در حال حاضر تمام بیماری‌های مسری به استثنای آبله مرغان، تحت کنترل می‌باشند. ایدز علی‌رغم این که تهدیدی جدی برای نسل بشر بشمار می‌آید، در نتیجه اتخاذ استراتژی‌های به هنگام و تشکیل یک کارگروه دولتی در کوبا برای هماهنگ‌سازی پاسخ ملی به شیوع آن، دارای رشدی‌کند به میزان حدود %۰۳/۰ به‌عنوان پایین‌ترین نرخ در آمریکا و یکی از کم‌ترین آمارها در دنیا می‌باشد.[۳۸]

درکوبا، دسترسی به خون مطمئن ضمانت شده است و صددرصد خون اکثر ۶۰۰ هزار اهداکننده سالانه، تایید می‌شود و تنها ۱۳ مورد از طریق انتقال خون، مبتلا شده‌اند.[۳۹] کوبا با فراهم کردن آزمایش و تست‌های داوطلبانه برای بیش از ۱۷۰ هزار زن باردار در سال و راهکارهای پیشنهادی ایدز سازمان ملل به مبتلایان، از انتقال بیماری از راه مادر به جنین پیشگیری نموده و بیمارانی که از این راه مبتلا شده‌اند فقط ۸ نفر هستند.[۴۰]

به واسطه برنامه مراقبت از بیماران مبتلا به ایدز، ظرفیت سازی، امنیت اجتماعی و کاری و مراقبت‌های پزشکی خاص رایگان برای 100% مبتلایان حاصل شده است، در کنار این برنامه‌ها، فعالیت‌های آموزشی در سطح مدارس و نیز آموزش گروه‌های آسیب پذیر، بزرگسالان و عموم مردم با قوت و جدیت تمام اجرا می‌شوند.[۴۱]

کوبا تجارب ارزنده‌ای در استفاده از پیشرفته‌ترین تکنیک‌های جهان دارد نظیر: پیوند اعضا، لقاح مصنوعی، استفاده از لیزر در جراحی، ام آر آی و پزشکی هسته‌ای، آنژیوگرافی، مهندسی ژنتیک، تکنیک‌های سیستم دفاعی و نوار بی‌حسی، از ده محصول دارویی پرفروش در کوبا، هشت مورد آن در آزمایشگاه‌های کوبا تولید می‌شود. به لطف توسعه تکنولوژیکی، انبوهی از برنامه‌های پژوهشی مهم جهت رفاه مردم صورت گرفته است، پیشرفت بیوتکنولوژی در سیستم سلامت و برنامه ملی دارو تاثیرات چشمگیری داشته و در مراکز مختلفی به‌کار گرفته شده است.

در سال ۱۹۵۹ کوبا تنها دارای یک دانشکده پزشکی در دانشگاه هاوانا بود، امروزه چهار موسسه عالی پزشکی، ۲۳ دانشکده و یک مدرسه پزشکی آمریکای لاتین و بیش از صد پلی کلینیک و مراکز پزشکی علاوه بر صدها بیمارستان در کوبا وجود دارد.

سیستم سلامت کوبا، در سال‌های ۱۹۹۶-۱۹۹۰ متحمل محدودیت‌هایی در دسترسی به منابع، به‌دلیل بحران اقتصادی جهانی، فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و کشورهای اروپایی سوسیالیست، اعمال سیاست‌های نئولیبرالیسم در آمریکای لاتین و تحریم اقتصادی ایالات‌متحده شد. در چنین شرایطی حفظ اولویت مراقبت رایگان از سلامتی مردم، هدفی استراتژیک برای جامعه و دولت بوده است.[۴۲]

مهاجرت و پناهندگی

مهاجرت

از سال ۱۹۵۹ هم به‌دلایل سیاسی و اقتصادی ناشی از انقلاب و هم به واسطه اختلاف بین ایالات‌متحده و کوبا در عوامل سنتی مهاجرت از کوبا تغییرات اساسی روی داد. تاریخ این مرحله از اولین موج مهاجرت پس از پیروزی انقلاب کوبا توسط فعالان سیاسی، نظامی و حتی اقتصادی که مستقیما با دیکتاتوری فولخنسیو باتیستا (Fulgencio Batista) در ارتباط بودند، آغاز شد و با موج‌های دیگر که علت سیاسی، اقتصادی و خانوادگی آن‌ها بر حسب دوران و جریان‌های مهاجرتی تفاوت داشت، ادامه پیدا کرد، تغییر شکل الگوی سنتی مهاجرت کوبا از افزایش آمار افراد مهاجر و اظهارات فعالان اجتماعی درگیر در مسئله، مشخص می‌شود، از ۱۹۵۹ تا ۱۹۹۹ از تمامی راه‌های ممکن بیش از ۱،۰۷۹،۰۰۰ نفر کوبایی به نقاط مختلف دنیا مهاجرت کردند. ایالات‌متحده همچنان به‌عنوان اولین کشور پذیرای مهاجران کوبا محسوب شده و از این پدیده در راستای سیاست خصمانه خود نسبت به انقلاب کوبا طی بیش از چهل سال و در دوره‌های مختلف به‌عنوان بخشی از تاکتیک بی‌ثبات سازی خود بهره می‌برد. در مقابل، کوبا به مفاد سیاست دهه پنجاه مبنی بر اعطای پناهندگی به مهاجرین کشورهای سوسیالیست جامه عمل پوشیده است، به این ترتیب سیاست‌های پذیرشی، انگیزشی و محدودیتی انتخاب شده‌ای از سوی کوبا بر حسب مراحل مختلف رابطه خصمانه دو کشور، اوضاع داخلی کوبا و تمایلات و ترجیحات سیاست مهاجرتی ایالات‌متحده اعمال می‌شوند. در این چارچوب «برنامه پناهندگان کوبا» در اوایل دهه شصت و «قانون تنظیم کوبا» در سال ۱۹۶۶ به رشته تحریر درآمدند. این قانون در رابطه با پناهندگی سیاسی است که به مهاجرین کوبایی در این کشور اعطا می‌شود و تا به امروز همچنان معتبر است و تنها یک تغییر در شرایط اختلافی طرفین یعنی حذف تحریم و برخورد قاطع در موضوع مهاجرت، می‌تواند موجب تغییر رفتار نسبت به مهاجرین جدید کوبایی‌الاصل در این کشور بشود.

پس از ایالات‌متحده کشورهای دیگر پذیرنده مهاجرین کوبا در مقیاس کمتر شامل ونزوئلا، مکزیک و اسپانیا می‌باشند. به این کشورها می‌توان کشورهای واسطی را اضافه کرد که از آن‌ها بدلیل وجود امکانات موجود، به‌عنوان پل برای مهاجرت به سمت ایالات‌متحده استفاده می‌شود.

فرایند مهاجرت به‌صورت دوره‌ای و طی جریانات متفاوت به لحاظ کمی و کیفی و بر اساس شاخص‌های جامعه-جمعیت شناسی و انگیزشی صورت می‌گیرد، بین مهاجرت‌های سال‌های ۱۹۵۹ تا ۱۹۶۲ و حتی ۱۹۶۵ و دیگر مهاجرت‌ها تفاوت معناداری وجود دارد. تعریفی که اولین مهاجرین از خود دارند، تبعیدی است و مشمول برخوردهای مستقیم سیاست مهاجرتی کوبا و ویژگی دفاعی، تحدیدی و انحصاری آن می‌شوند. این مسئله، دیگر موج‌های مهاجرتی را تا به امروز تحت تاثیر قرار داده است، لازم است ویژگی تاریخی چند علتی و ارتباط هر یک از این موج‌ها با فاکتورهای داخلی جامعه کوبا مانند تغییرات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی -طبقاتی که در کنار تاثیر و حتی شکاف روابط خانوادگی افراد حادث می‌شوند، مورد ارزیابی قرار گیرد، نشانه‌های جریان مهاجرت خارجی کوبا به‌ویژه در دهه نود، در ترکیب با مهاجرت تعریف شده و موقتی و وجود آمارهای معنادار دیدار مهاجرین کوبا از کشور مشخص می‌شوند که شامل حدود ۱۶۰،۰۰۰ نفر تنها بین سال‌های ۱۹۹۵ و ۱۹۹۷ می‌باشد.[۴۳]

از سال ۱۹۹۵ متن جامعه کوبا دستخوش مجموعه‌ای از تغییراتی ذاتی می‌شود که به‌طور مستقیم با موضوع مهاجرت تلاقی دارد. این فاکتورهای تغییر نه تنها شامل محیط داخلی می‌شود، بلکه محیط خارجی و به‌خصوص سیاست مهاجرتی کوبا، مهاجرت به خارج از کشور، پویایی مهاجرت و رابطه آن با اصلی‌ترین میزبان آن را نیز دربرمی‌گیرد. از میان این فاکتورها می‌توان به عوامل اقتصادی، خانوادگی، روانشناختی، جامعه‌شناختی، سیاسی و قضایی اشاره کرد: برای مطالعه موضوع مهاجرت کوبا از اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست‌ویک، لازم است تمام ابعاد این فاکتورها و تصمیم فردی مهاجرین و پویایی خود مهاجرت از کوبا مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. راه‌ها و اشکال فرایند مهاجرت از کوبا، طی چهل سال اخیر، به‌صورت زیر است:

۱، مهاجرت قانونی به کشورهای مختلف تحت عنوان پناهنده سیاسی که ایالات‌متحده به اکثر قریب به اتفاق کوبایی‌ها حتی به دیگر کشورهای پذیرای مهاجرین کوبا اعطا می‌کند، با این روش نزدیک به ۹۰۰،۰۰۰ نفر مهاجرت کرده‌اند.

۲، خروج‌های غیرقانونی که عمده‌ترین دلیل آن‌ها ورود به خاک آمریکا از طریق گوانتانامو، جزایر گراند کائیمان (Isla Gran Caimán) ، جامائیکا (Jamaica) ، باهاما (Bahamas) و جمهوری دومینیکن (Republica Dominicana ) بوده است، سال ۱۹۸۵ تا امضای توافقات مهاجرتی ۹۴، خروج‌های غیرقانونی از کوبا بالغ بر ۸۲،۵۰۰ نفر بوده که شامل خروج‌های موفق و ناموفق می‌باشند، از این تاریخ به بعد تا شش ماهه دوم سال ۲۰۰۰، تعداد افرادی که به سواحل ایالات‌متحده رسیدند و توسط سرویس گارد ساحلی کوبا متوقف نشدند، از ۷،۵۰۰ نفر تجاوز نمی‌کند.

۳. جابه‌جایی بیش از ۸،۵۰۰ کوبایی تا سال ۱۹۹۲ از کشورهای سوم به سمت ایالات‌متحده تحت حمایت برنامه خروج جمعی موسسه ملی کوبا-ایالات‌متحده.

۴. عدم بازگشت کوبایی‌هایی که در بازدیدهای موقتی با اهداف رسمی یا شخصی از کشور خارج می‌شوند. بخش قابل توجهی از این افراد تا اوایل دهه نود وارد خاک ایالات‌متحده شدند. این تمایل تا اواخر قرن گذشته به سمت کشورهای دیگر معطوف شد.

۵. بازگشت اجباری مهاجرین کوبایی که از بندر ماریلا (Puerto de Mariel) و پایگاه نظامی‌گوانتانامو (Base Naval de Guantanamo) در سال ۹۴ قصد فرار داشتند اما بر اساس توافقات مهاجرتی بین کوبا و ایالات‌متحده در سال ۱۹۹۴ و اجرای آن در سال ۱۹۹۵، از سوی ایالات‌متحده به‌عنوان مهاجر پذیرفته نشدند؛ به‌علاوه افرادی که با بازگشت به کوبا قصد ورود به خاک آمریکا از راه دریا را داشته و توسط نیروهای گارد ساحلی کوبا بازداشت شدند.

۶. مهاجرت موقتی به‌عنوان عنصر جدید جریان مهاجرتی کوبا که در دهه نود از درجه دوم اهمیت برخوردار بوده و شامل مراکز مختلف جامعه کوبا می‌شود، نتیجه فرآیند منعطف‌سازی سیاست مهاجرتی کوبا و تلاقی آن با دوره خاصی در این کشور می‌باشد.[۴۴]

از سال ۱۹۵۹ و در راستای سیاسی و ایدئولوژی‌سازی که موضوع مهاجرت بین کوبا و ایالات‌متحده را نیز شامل می‌شود، مهاجرت به معنای "جلای وطن" بوده و در نتیجه دارای درجاتی از بدنامی است که تا به حال معنای خود را، به‌ویژه در تعریف از نوعی "مهاجرت بدون بازگشت مشخص" حفظ کرده است. از زمان بحران اکتبر (Crisis de Octubre ) (بحران موشکی) تقریبا امکان خروج از کوبا به سمت ایالات‌متحده غیرممکن است، از آن زمان تا به حال تئوری "دیگ فشار" (Teoría de la olla de presión) مطرح است که به‌عنوان بخشی از دستکاری سیاسی موضوع مهاجرتی توسط ایالات‌متحده قلمداد می‌شود. این تئوری با اعمال تحریم جهت ایجاد برخورد در داخل جزیره همراه است، پیامدهای این اقدام در ابعاد وسیع، موج‌ها و سیکل‌های مهاجرتی قابل توجهی را ایجاد کرد که طرف کوبایی در مواردی مانند قضیه کاماریوکا (Camarioca) در سال ۱۹۶۵، ماریل در ۱۹۸۰ و بحران کرجی‌ها (Crisis de los balseros) در ۱۹۹۴ جهت توقف جریان مهاجرتی و ایجاد فضای گفت‌وگو، برای متعادل‌سازی قانونی جریان مهاجرت تدابیری اتخاذ نمود.[۴۵] آمار نشان می‌دهد پتانسیل مهاجرت بالغ بر حداقل 490/000 نفر می‌باشد که در بالاترین میزان به حدود 800/000 نفر می‌رسد. بر اساس نشانه‌های جامعه -جمعیت‌شناختی، جوانان زیر چهل

سال که اکثر ایشان بین ۲۵ تا ۳۵ ساله هستند، نژاد سفید و جنس مذکر غالب مهاجرین را تشکیل می‌دهند هر چند حضور زنان با همین پارامترها نسبت به موج‌های مهاجرتی پیشین افزایش داشته است، اغلب مهاجرین از شهرهای هاوانا سیتی (حدود ۶۵%)، هاوانا، ویا کلارا (Villa Clara) ، کاماگوئی (Camagüey) و پینار دل ریو (Pinar del Rio) هستند میزان تحصیلات این افراد بین تحصیلات متوسطه تا عالی است. در پتانسیل مهاجرت فعلی کوبا شمار زیادی از افراد متخصص و فنی با نشانه‌های جامعه-جمعیت‌شناختی مشخص وجود دارد. [۴۶] مهاجرت کوبایی‌ها به خارج از کشور بین 1/400/000 و 1/500/000 نفر برآورد می‌شودکه بخش اعظم آن به ایالات‌متحده، مناطق جنوب فلوریدا و شهرهای نیویورک، نیواورلئان و کایو اوئسوا (Cayo Hueso) می‌باشد. در سرشماری انجام شده در این کشور در سال ۱۹۹۰، 1/043/932 نفر کوبایی تبار بودند. به دلیل رشد این آمار بواسطه زاد و ولد و همچنین افزایش مهاجرت به این کشور در پنج سال اخیر، تعداد کوبایی‌های مقیم ایالات متحده بر اساس نتایج سرشماری سال ۲۰۰۰، 1/300/000 نفر بوده است.[۴۷]

براساس برآوردهای مرکز مطالعات مهاجرت‌های بین‌المللی دانشگاه هاوانا و سرشماری انجام شده توسط "اداره رسیدگی به امور اتباع خارج از کشور وزارت امور خارجه" در مورد مقاصد مختلف مهاجرتی (به جز آمریکا)، حدود 130/00۰ کوبایی در آمریکای لاتین، ۳۷۰۰۰ نفر در اروپا و بیش از ۱۰۰۰ نفر در سایر نقاط جهان زندگی می‌کنند. مقاصد اصلی به استثنای ایالات‌متحده، شامل اسپانیا، ونزوئلا، پوئرتو ریکو و مکزیک می‌شوند و علاوه بر این‌ها تعداد نامشخصی از کولونی‌های کوبایی‌ها در کاستا ریکا و دیگر کشورهای آمریکای مرکزی و جنوبی و همچنین کشورهای سوسیالیست اسبق اروپای شرقی به‌ویژه روسیه وجود دارند.[۴۸]

مهاجرت به سوی کوبا

پس از تاسیس جمهوری در سال ۱۹۰۲، مهاجرت قابل توجهی از شبه‌جزیره ایبری به سوی کوبا اتفاق افتاد که در میان آن‌ها سربازان سابق اسپانیایی بودند که در جنگ‌های استقلال‌طلبانه شرکت کرده بودند. مهاجرت پدیده‌ای بوده و هست که تاثیر بالایی در ترکیب جمعیتی‌کوبا داشته است. طی نیمه اول قرن بیستم، کوبا به‌عنوان کشور مهاجران شناخته می‌شد؛ موج عظیمی از اسپانیایی‌ها از مناطقی چون گالیسیا، جزایرقناری و آستوریاس به کوبا رسیدند تا اقتصاد بهتری را به‌دست آورند. از دیگر قسمت‌های کارائیب نیز به سوی کوبا مهاجرت کارگران جامائیکایی و هائیتیایی اتفاق افتاد که در حدود ۵۰ هزار نفر در زمان محصول مزارع نیشکر مشغول به کار می‌شدند.

پس از پیروزی فیدل کاسترو و تغییر حکومت به سوسیالیسم، مهاجرت به سوی کوبا تغییری جغرافیایی می‌یابد و اکثر افرادی که در دهه‌های اخیر به این کشور مهاجرت می‌کنند از کشورهای سوسیالیسم سابق، روس‌ها و اکراینی‌ها بودند، در سال ۲۰۰۸، جامعه روس‌ها، حدود ۶۰۰۰ نفر تخمین زده شده است که اکثرا در پایتخت ساکن هستند.[۴۹]

مهاجرت به خارج

مهاجرت کوبایی‌ها به خارج از کشور، پس از انقلاب کاسترو بسیار بالا گرفت، به‌طوری‌که پس از ملی سازی و مصادره زمین‌ها و شرکت‌های آمریکایی‌ها توسط دولت کوبا و آغاز تحریم‌های ایالات‌متحده علیه این کشور، بسیاری از ثروتمندان کوبایی به ایالات‌متحده و دیگر کشورها مهاجرت کردند، به‌طوری که بین سال‌های ۱۹۵۹ تا ۱۹۶۵، تقریبا ۲۱۵ هزار کوبایی به ایالات‌متحده آمریکا مهاجرت نمودند: این افراد از طبقه بورژوازی بودند که دولت جدید را که در پی برقراری مساوات بین طبقات مختلف جامعه بود تهدیدی برای سبک زندگی ممتاز خود و توسعه اقتصادی خود می‌دانستند و به همین دلیل، از آن زمان به بعد ایالات‌متحده ماوای بالاترین تعداد کوبایی‌های خارج از کشور شده است. در ایالات‌متحده حدود 1/5 میلیون نفر کوبایی به‌خصوص در میامی و دیگر شهرهای مهم فلوریدا اقامت گزیده‌اند، همچنین در یونیون‌سیتی و نیویورک هم تعداد زیادی از مهاجران کوبایی زندگی می‌کنند. البته تعداد مهاجران کوبایی در دیگر کشورها بسیار کمتر می‌باشد، به‌خصوص در آمریکای لاتین و اروپا، به‌طور مثال حدود ۸۲۵۹۶ نفر مهاجر کوبایی در اسپانیا و حدود ۱۰۰۰۰ نفر در انگلستان زندگی می‌کنند.[۵۰]

لازم به ذکر است که در سال ۲۰۰۷، بر اساس مصوبات، دولت اسپانیا، از دسامبر سال ۲۰۰۸، اسپانیا شروع به پذیرش تقاضانامه تابعیت فرزندان افرادی نمود که پس از جنگ داخلی اسپانیا در سال‌های ۱۹۳۹-۱۹۳۶ به تبعید رفته بودند. طبق این قانون جدید به حداکثر 500/000 کوبایی‌که فرزندان اسپانیایی‌های تبعیدی بودند، پاسپورت داده شد. بر اساس این قانون، فرزندان این افراد می‌بایست خود را تا دسامبر ۲۰۱۰ به سفارت اسپانیا در کوبا معرفی می‌نمودند و مدارکی ارائه می‌دادند که تایید نماید که والدین و یا پدربزرگ این افراد بین سال‌های ۱۹۳۶ و ۱۹۵۵ از اسپانیا گریخته‌اند. این افراد نیازی نبود که از تابعیت کنونی خود انصراف دهند.

نیز نگاه کنید به

پاورقی

[I]: در شوروی سابق در دوره برژنف، این کلمه به گروهی اطلاﻕ می‌شد.

کتابشناختی

  1. Álvarez, M. (2001). La familia cubana, cambios, actuali-dad y retos, Habana, Ministerio de Ciencia, Tecnología y Me-dio Ambiente, P320
  2. Lynn Daly Heyck, D. (2004). González Pagani, María Victo-ria. Tradición y cambio: Lecturas sobre la cultura latinoameri-cana contemporánea. McGraw-Hil, P67
  3. Benítez Pérez, M. (2003). La Familia Cubana en la se-gunda mitad del siglo XX: Cambios Sociodemográficos. La Habana, Editorial de Ciencias Sociales (Sociología), P147
  4. Benítez Pérez, M. (2003). La Familia Cubana en la se-gunda mitad del siglo XX: Cambios Sociodemográficos. La Habana, Editorial de Ciencias Sociales (Sociología), P153
  5. De Andueza, J. (2011). Isla de Cuba pintoresca, histórica, política, literaria, mercantil e industrial; recuerdos, apuntes, impresiones de dos épocas. British Library, Historical Print Editions, P372
  6. De Andueza, J. (2011). Isla de Cuba pintoresca, histórica, política, literaria, mercantil e industrial; recuerdos, apuntes, impresiones de dos épocas. British Library, Historical Print Editions, P375
  7. De Andueza, J. (2011). Isla de Cuba pintoresca, histórica, política, literaria, mercantil e industrial; recuerdos, apuntes, impresiones de dos épocas. British Library, Historical Print Editions, P296
  8. “ De la Torre,C. (1997). La identidad nacional del cubano. Logros y encrucijadas de un proyecto”. Revista Latinoameri-cana de Psicología, año/vol. 29, número 002, Bogotá, Co-lombia, P228
  9. De la Torre,C. (1997). La identidad nacional del cubano. Logros y encrucijadas de un proyecto”. Revista Latinoameri-cana de Psicología, año/vol. 29, número 002, Bogotá, Co-lombia, P228
  10. De la Torre,C. (1997). La identidad nacional del cubano. Logros y encrucijadas de un proyecto”. Revista Latinoameri-cana de Psicología, año/vol. 29, número 002, Bogotá, Co-lombia, P235
  11. De la Torre,C. (1997). La identidad nacional del cubano. Logros y encrucijadas de un proyecto”. Revista Latinoameri-cana de Psicología, año/vol. 29, número 002, Bogotá, Co-lombia, P230
  12. Díaz Tenorio, M. (2003) Durán Gondar, Alberta; Chávez Negrín, Ernesto. La familia cubana: realidades y proyección social. Centro de Investigaciones Psicológicas y Sociológicas (CIPS), Departamento de Estudios sobre Familia, La Habana, P16
  13. Díaz Tenorio, M. (2003) Durán Gondar, Alberta; Chávez Negrín, Ernesto. La familia cubana: realidades y proyección social. Centro de Investigaciones Psicológicas y Sociológicas (CIPS), Departamento de Estudios sobre Familia, La Habana, P23
  14. Díaz Tenorio, M. (2003) Durán Gondar, Alberta; Chávez Negrín, Ernesto. La familia cubana: realidades y proyección social. Centro de Investigaciones Psicológicas y Sociológicas (CIPS), Departamento de Estudios sobre Familia, La Habana, P16
  15. “López Cardero, L. (2002). Control social. Realidad y retos de la familia cubana en la actualidad”. Santiago (98), universi-dad de Oriente, Santiago de Cuba, P71
  16. Cantón Navarro, J. (1996). Historia de Cuba: El desafío del yugo y la estrella: biografía de un pueblo. Editorial SI-MAR, P124
  17. Álvarez, M. (2001). La familia cubana, cambios, actuali-dad y retos, Habana, Ministerio de Ciencia, Tecnología y Me-dio Ambiente, P115
  18. Álvarez, M. (2001). La familia cubana, cambios, actuali-dad y retos, Habana, Ministerio de Ciencia, Tecnología y Me-dio Ambiente, P82
  19. “López Cardero, L. (2002). Control social. Realidad y retos de la familia cubana en la actualidad”. Santiago (98), universi-dad de Oriente, Santiago de Cuba, P73
  20. Álvarez, M. (2001). La familia cubana, cambios, actuali-dad y retos, Habana, Ministerio de Ciencia, Tecnología y Me-dio Ambiente, P87
  21. Ledesma Alonso, E. (2014). Familia cubana en desarrollo, Edito-rial de Ciencias Sociales, P91
  22. “López Cardero, L. (2002). Control social. Realidad y retos de la familia cubana en la actualidad”. Santiago (98), universi-dad de Oriente, Santiago de Cuba, P74
  23. Naranjo Orovio, C. (2009). Historia de las Antillas. Volu-men IHistoria de Cuba. Doce Calles, P217
  24. Naranjo Orovio, C. (2009). Historia de las Antillas. Volu-men IHistoria de Cuba. Doce Calles, P225
  25. Benítez Pérez, M. (2003). La Familia Cubana en la se-gunda mitad del siglo XX: Cambios Sociodemográficos. La Habana, Editorial de Ciencias Sociales (Sociología), P54
  26. “Iñiguez Rojas, L. (2006) Los servicios de salud en Cuba Aproximación a la evolución de sus cambios”. Revista Cubana Salud Pública. Centro de Estudios de Salud y Bienestar Humano. Universidad de La Habana, P78
  27. Ledesma Alonso, E. (2014). Familia cubana en desarrollo, Edito-rial de Ciencias Sociales, P68
  28. “Iñiguez Rojas, L. (2006). Los servicios de salud en Cuba. Aproximación a la evolución de sus cambios”. Revista Cubana Salud Pública. Centro de Estudios de Salud y Bienestar Hu-mano. Universidad de La Habana, P80
  29. Vasallo Barrueta, N. (2005). "La evolución del tema Mujer en Cuba”. Revista cubana de Psicología, P44
  30. Vasallo Barrueta, N. (2005). "La evolución del tema Mujer en Cuba”. Revista cubana de Psicología, P47
  31. Vasallo Barrueta, N. (2005). "La evolución del tema Mujer en Cuba”. Revista cubana de Psicología, P47
  32. Vasallo Barrueta, N. (2005). "La evolución del tema Mujer en Cuba”. Revista cubana de Psicología, P43
  33. Vasallo Barrueta, N. (2005). "La evolución del tema Mujer en Cuba”. Revista cubana de Psicología, P43
  34. Zamora Fernández,R. (1984). El tiempo libre en los jóvenes cubanos. Editorial de Ciencias Sociales, La Habana, P447
  35. “ Rodríguez, L. (2006). Modelos de salud en Cuba. Habla un protagonista”. Revista Temas, N. 47, julio- septiembre, P43
  36. “Iñiguez Rojas, L. (2006). Los servicios de salud en Cuba. Aproximación a la evolución de sus cambios”. Revista Cubana Salud Pública. Centro de Estudios de Salud y Bienestar Hu-mano. Universidad de La Habana, P82
  37. Chávez Negrín, E. (2003). La familia cubana: realidades y proyección social. Centro de Investigaciones Psicológicas y Sociológicas (CIPS), Departamento de Estudios sobre Familia, La Habana, P32
  38. “ Rodríguez, L. (2006). Modelos de salud en Cuba. Habla un protagonista”. Revista Temas, N. 47, julio- septiembre, P41
  39. “ Rodríguez, L. (2006). Modelos de salud en Cuba. Habla un protagonista”. Revista Temas, N. 47, julio- septiembre, P41
  40. “ Rodríguez, L. (2006). Modelos de salud en Cuba. Habla un protagonista”. Revista Temas, N. 47, julio- septiembre, P42
  41. “ Rodríguez, L. (2006). Modelos de salud en Cuba. Habla un protagonista”. Revista Temas, N. 47, julio- septiembre, P41
  42. “ Rodríguez, L. (2006). Modelos de salud en Cuba. Habla un protagonista”. Revista Temas, N. 47, julio- septiembre, P48
  43. Naranjo Orovio, C. (2009). Historia de las Antillas. Volu-men IHistoria de Cuba. Doce Calles, P315
  44. Naranjo Orovio, C. (2009). Historia de las Antillas. Volu-men IHistoria de Cuba. Doce Calles, P421
  45. Ros, E. (2009). La fuerza política del exilio cubano. Edi-ciones Universal, P112
  46. Guerra-Vilaboy, S. (2012). Loyola-Vega, Oscar. Cuba: Una Historia (La Otra Historia de América Latina), P38
  47. Márquez Sterling, C. (1975). Historia de la Isla de Cuba. Regents Publishing, P202
  48. Guerra-Vilaboy, S. (2012). Loyola-Vega, Oscar. Cuba: Una Historia (La Otra Historia de América Latina), P58
  49. Macías Martín, F. (2010) Cuba, crisis política, crisis económica y emigración. Baile Del Sol, P91
  50. Macías Martín, F. (2010) Cuba, crisis política, crisis económica y emigración. Baile Del Sol, P112