شهر دوحه: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
شهر | [[پرونده:C4916f2b14ba69f1eba79f16.jpg|بندانگشتی|شهر دوحه برگرفته از وبسایت سفر مارکت قابل بازیابی از<nowiki/>https://safarmarket.com/blog/attractions/qatar/doha]] | ||
شهر «[[شهر دوحه|دوحه]]» به عنوان پایتخت این کشور مرکز فعالیتهای سیاسی و اقتصادی است.این شهر که پایتخت [[قطر]] است، برای اینکه از دیگر دوحههای موجود در قطر متمایز گردد، قبلاً به نام دوحهی [[قطر]] نامیده میشد؛ زیرا در کشور [[قطر]] مناطق زیادی به نام [[شهر دوحه|دوحه]] خواندهمیشدهاند چرا که دوحه در لغت به معنی گرد و مدوراستووجه تسمیهی این شهر و سایر مناطق به [[شهر دوحه|دوحه]]، آن است که [[آب و هوای اردن|آب]] دایره وار در خشکی پیشرفت نموده است. به عبارت دیگر، [[شهر دوحه|دوحه]] به معنای خلیج دایره شکلی است که در آب پیشروی کرده است. از دیگر مناطقی که [[شهر دوحه|دوحه]] نامیده میشدهاند میتوان به دوحهی امالماء و دوحه بن رحال، اشاره نمود. | |||
لازم به ذکر است که | لازم به ذکر است که [[شهر دوحه|دوحه]]، پایتخت [[قطر]]، امروزه بدون پسوند [[قطر]] و با الف و لام عهد، استعمال میشود که این الف و لام عهد، صرفاً برای نام پایتخت به کار میرود و آن را «الدوحه» مینامند. | ||
شهر دوحه مرکز کشور قطر در شرق سرزمین اصلی قطر و در ساحل خلیج فارس واقع شده است. فاصله آن از خط استوا 25 درجه و 17 دقیقه ش[[مالی]] است و فاصله از نصف النهار مبدا 51 درجه و 30 دقیقه شرقی است. (تهران و دوحه تقریبا روی یک طول جغرافیایی قرار | [[شهر دوحه]] مرکز کشور [[قطر]] در شرق سرزمین اصلی [[قطر]] و در ساحل [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D8%AE%D9%84%DB%8C%D8%AC_%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3 خلیج فارس] واقع شده است. فاصله آن از خط استوا 25 درجه و 17 دقیقه ش[[مالی]] است و فاصله از نصف النهار مبدا 51 درجه و 30 دقیقه شرقی است. (تهران و دوحه تقریبا روی یک طول جغرافیایی قرار دارندبه همین خاطر لحظه ظهر هر دو شهر یکی است، البته زمان طلوع و غروب [[خورشیده آته خان اوا|خورشید]]<nowiki/>درآنها به دلیل تفاوت عرض جغرافیایی یکینیست.) | ||
از آنجا که شهر دوحه در کنار خلیج گرد و نیم دایره (دوحه) شکل گرفته، خیابانهای اصلی آن به تبع از خیابان ساحلی (کورنیش)، حالت دایره ای دارند. غیر از کورنیش شش خیابان نیم دایره ایی اصلی دیگر در شهر دوحه کشیده شده است که به آنها طریق الدایری میگویند. (آنها به عربی و شماره مشخص شده اند: طریق الدایری الاول،.... طریق الدایری السادس. به زبان انگلیسی نیز رینگ خوانده میشوند، رینگA تا... رینگ F، معادل فارسی آنها را میتوان خیابان کمربندی نامید.) سایر خیابانها به شکل خطوط شعایی این نیم دایرهها را قطع میکنند. | از آنجا که [[شهر دوحه]] در کنار خلیج گرد و نیم دایره (دوحه) شکل گرفته، خیابانهای اصلی آن به تبع از خیابان ساحلی (کورنیش)، حالت دایره ای دارند. غیر از کورنیش شش خیابان نیم دایره ایی اصلی دیگر در [[شهر دوحه]] کشیده شده است که به آنها طریق الدایری میگویند. (آنها به عربی و شماره مشخص شده اند: طریق الدایری الاول،.... طریق الدایری السادس. به زبان انگلیسی نیز رینگ خوانده میشوند، رینگA تا... رینگ F، معادل فارسی آنها را میتوان خیابان کمربندی نامید.) سایر خیابانها به شکل خطوط شعایی این نیم دایرهها را قطع میکنند. | ||
از | از نظروسعت محدوده شهرداری (بلدیه)، دوحه کوچکترین و پرجمعیتترین منطقه درتقسیماتاداریکشور[[قطر]]<nowiki/>است.کشور[[قطر]]<nowiki/>بجز[[شهر دوحه]]، شش شهر بزرگ دارد که دارای شهرداری میباشد: (الریان – الو کره – ام صلال – الخور و الذخیره – الشمال – الظعاین). | ||
شهر دوحه شامل 57 منطقه است. فاصله بین خیابانهای اصلی شهر | [[شهر دوحه]] شامل 57 منطقه است. فاصله بین خیابانهای اصلی شهر که در واقع یک محله هستند به عنوان یک منطقه شناخته میشوند و همگی تابع یک شهرداری مرکزی هستند. | ||
پرجمعیتترین محلات این شهر عبارتند از: المطار القدیم (منطقه 45) با حدود 33 هزار نفر جمعیت | پرجمعیتترین محلات این شهر عبارتند از: المطار القدیم (منطقه 45) با حدود 33 هزار نفر [[جمعیت آرژانتین|جمعیت]] | ||
ام غویلینه (منطقه 27) با حدود 20 هزار نفر جمعیت-مدینه خلیفه جنوبی (منطقه 34) با 20 هزار نفر جمعیت-المنصوره و بن درهم (منطقه 25) با 19 هزار نفر جمعیت-نجمه (منطقه 26) با 17 هزار نفر جمعیت | ام غویلینه (منطقه 27) با حدود 20 هزار نفر [[جمعیت اسلامی الفجر سیرالئون|جمعیت]]-مدینه خلیفه جنوبی (منطقه 34) با 20 هزار نفر [[جمعیت اردن|جمعیت]]-المنصوره و بن درهم (منطقه 25) با 19 هزار نفر [[جمعیت اتیوپی|جمعیت]]-نجمه (منطقه 26) با 17 هزار نفر [[جمعیت آرژانتین|جمعیت]] | ||
این محلات، محلات قدیمی | این محلات، محلات قدیمی مرکز و جنوب [[شهر دوحه]] هستند. محلات جدید بیشتر در شمال و غرب [[شهر آلماتی|شهر]] قرار دارند و غالب آنها کم [[جمعیت اردن|جمعیت]] میباشند. | ||
از نظر اهمیت نیز محلههای الدیوان، الجسره، الدفنه، الحی الدبلماسی، جامعه | از نظر اهمیت نیز محلههای الدیوان، الجسره، الدفنه، الحی الدبلماسی، [[جامعه قطر]]، الاصمخ، النجاده، البدع، المیناء، السواق الجیده، مطارالدوحه الدولی به دلیل استقرار مراکز مهم سیاسی، ارتباطی، اداری و بازرگانی دارای اهمیت زیادی هستند. | ||
با توسعه شهر دوحه به سمت غرب، این شهر به شهر الریان متصل شده است، به طور | با توسعه [[شهر دوحه]] به سمت غرب، این شهر به شهر الریان متصل شده است، به طور یکه تشخیص [[مرزهای افغانستان|مرز]] دو شهر به صورت عادی امکانپذیر نیست و تنها در امور اداری این امر مشخص میشود. | ||
==== اماکن دیدنی ومحلات دوحه ==== | ==== اماکن دیدنی ومحلات دوحه ==== | ||
اماکن دیدنی شامل: خیابان کورنیش شهر | اماکن دیدنی شامل: خیابان کورنیش [[شهر دوحه]]، موزه [[قطر]]، موزه هنرهای اسلامی، قلعه دوحه (کوتkoot )، قلعه الوجبه، خانه سنتی ( بیت التقالید شعبیه )،قهوهخانهسنتی(المقهی الشعبی)، باغوحش،شهربازی علاءالدین، نادی دیبلماسی( مرکز تفریحی و ورزشی دیپلماسی)، نمایشگاه بین المللی [[شهر دوحه|دوحه]]، فروشگاهها و مراکز تجاری و رستورانها | ||
محلات شامل: | محلات شامل: | ||
===== الجسره ===== | ===== الجسره ===== | ||
جسره در لغت عبارت است از، صخرهای که درون آب قرار میگیرد و هیچ وقت زیر آب فرو نمیرود و موجهای آب همواره بر پیکرهی آن میخورند و فرو میریزند. به علت وجود صخرههای بیشمار و فراوان در این منطقه، آن را «جسره» نامیدهاند. | جسره در لغت عبارت است از، صخرهای که درون [[آب و هوای آرژانتین|آب]] قرار میگیرد و هیچ وقت زیر [[آب و هوای اسپانیا|آب]] فرو نمیرود و موجهای [[آب و هوای اسپانیا|آب]] همواره بر پیکرهی آن میخورند و فرو میریزند. به علت وجود صخرههای بیشمار و فراوان در این منطقه، آن را «جسره» نامیدهاند. | ||
===== الوعب ===== | ===== الوعب ===== | ||
وعب در لغت به معنای زمین پهن و وسیع است و این منطقه از قطر را به این دلیل که گستره و پهنای بسیاری دارد، الوعب نام نهادهاند؛ البته مناطق دیگری نیز در قطر به همین نام خوانده میشود؛ ولی این منطقه در بین آنها شهرت بیشتری دارد و در بین مناطق هم نام به صورت یک اسم علم میباشد. | وعب در لغت به معنای زمین پهن و وسیع است و این منطقه از [[قطر]] را به این دلیل که گستره و پهنای بسیاری دارد، الوعب نام نهادهاند؛ البته مناطق دیگری نیز در [[قطر]] به همین نام خوانده میشود؛ ولی این منطقه در بین آنها شهرت بیشتری دارد و در بین مناطق هم نام به صورت یک اسم علم میباشد. | ||
===== الرمیله ===== | ===== الرمیله ===== | ||
رمیله در لغت به معنای سنگ ریزهی کوچک و خورد است و از رمل گرفته شدهاست. این منطقه را به این دلیل رمیله میخوانند چون در آن شنهای ساحلی و سنگ ریزه فراوان وجود دارد. | رمیله در لغت به معنای [[سنگ آهن افغانستان|سنگ]] ریزهی کوچک و خورد است و از رمل گرفته شدهاست. این [[منطقه الشحانیه|منطقه]] را به این دلیل رمیله میخوانند چون در آن شنهای ساحلی و سنگ ریزه فراوان وجود دارد. | ||
===== البدع ===== | ===== البدع ===== | ||
بدع در لغت عبارت از یک چیز نو و جدید است | بدع در لغت عبارت از یک چیز نو و جدید است که مسبوق به سابقه نباشد. این [[منطقه الجمیله|منطقه]] را به این دلیل بدع مینامند که تا مدتهای مدید خالی از سکنه بوده و کسی در آن زندگی نمیکردهاست و وقتی برای اوّلین بار گروهی در آن سکنی گزیدند چون این کار آنها از نظر دیگر ساکنان [[قطر]] عجیب و غیر متعارف مینمود، به ساکنان آن میگفتند که این عمل شما نوعی بدعت است؛ لذا ساکنان آن منطقه نام آن را البدع نهادند. | ||
===== ام غویلینه ===== | ===== ام غویلینه ===== | ||
این منطقه را بدین سبب ام غویلینه مینامند چون آکنده از نوعی درخت به نام «غولان» است که در حقیقت همان درخت سمغ عربی است که در بین مردم قطر به این اسم خوانده میشود. | این [[منطقه المرخیه|منطقه]] را بدین سبب ام غویلینه مینامند چون آکنده از نوعی درخت به نام «غولان» است که در حقیقت همان درخت سمغ عربی است که در بین مردم [[قطر]] به این اسم خوانده میشود. | ||
===== نعیجه ===== | ===== نعیجه ===== | ||
این کلمه مصغر نعجه (میش) است و این منطقه را به دلیل این | این کلمه مصغر نعجه (میش) است و این منطقه را به دلیل این که دارای چاهی است که [[آب و هوای اتیوپی|آب]] شیرین دارد و مردم شیرین بودن [[آب و هوای آرژانتین|آب]] این چاه را به شیر میش تشبیه کردهاند نعیجه میخوانند و لذا این منطقه را بدین نام، نامیدهاند. | ||
===== الریان ===== | ===== الریان ===== | ||
کلمهی ریان از ری به معنای آبیاری مشتق شده است. به دلیل پست بودن سطح زمین این | کلمهی ریان از [[ریشه های هنر روسی|ری]] به معنای آبیاری مشتق شده است. به دلیل پست بودن سطح زمین این [[منطقه الجمیله|منطقه]]، آب در آن بسیار جمع میشود و در بیشتر فصلهای سال، [[خاک اسپانیا|خاک]] این منطقه مرطوب است به همین دلیل این [[منطقه ام صلال|منطقه]] را ریان نام نهادهاند؛ اما امروزه ساخت و ساز شهری در این منطقه به صورت متراکم انجام شده و [[خاک سوریه|خاک]] آن نیز رطوبت زیادی ندارد؛ ولی همچنان این [[منطقه ام صلال|منطقه]] ریان نامیده میشود. | ||
===== اللقطه ===== | ===== اللقطه ===== | ||
لقطه از لقیط مشتق شده و به معنای کودکی است که پدر و مادرش ناشناساند. نظر به اینکه این منطقه، از شهر بسیار فاصله دارد و تا حدی دور افتاده تلقی میشود؛ لذا مردم نتوانستند اسم مشخص و سابقهی روشنی از آن را ثبت نمایند. به دلیل نامشخص بودن هویت پیشینهی آن، این منطقه را اللقطه نام نهادهاند. | لقطه از لقیط مشتق شده و به معنای کودکی است که پدر و مادرش ناشناساند. نظر به اینکه این منطقه، از [[شهر آلماتی|شهر]] بسیار فاصله دارد و تا حدی دور افتاده تلقی میشود؛ لذا مردم نتوانستند اسم مشخص و سابقهی روشنی از آن را ثبت نمایند. به دلیل نامشخص بودن [[هویت ملی در اردن|هویت]] پیشینهی آن، این [[منطقه ام صلال|منطقه]] را اللقطه نام نهادهاند. | ||
===== المعیذر ===== | ===== المعیذر ===== | ||
این منطقه به این دلیل که دارای زمینهای پست میباشد و همواره اثرات گرد و غبار و باد و باران در آن مشاهده میشده، معیذر نامیده شده ضمن اینکه در این منطقه، درخت سمغ عربی و سدر، بسیار بودهاست. معیذر در لغت به معنای باغ و بوستان کوچک است که در حاشیهی یک باغ بزرگ قرار گرفته است و اعراب بدوی در زمانهای پیشین از این منطقه برای نگهداری احشام خود استفاده | این [[منطقه الشحانیه|منطقه]] به این دلیل که دارای زمینهای پست میباشد و همواره اثرات گرد و غبار و [[بادبادک سازی و بادبادک بازی|باد]] و باران در آن مشاهده میشده، معیذر نامیده شده ضمن اینکه در این منطقه، درخت سمغ عربی و سدر، بسیار بودهاست. معیذر در لغت به معنای [[باغ ژاپنی|باغ]] و [[بوستان های قاهره مصر|بوستان]] کوچک است که در حاشیهی یک [[باغ های کلاسیک سوجو|باغ]] بزرگ قرار گرفته است و اعراب بدوی در زمانهای پیشین از این منطقه برای نگهداری احشام خود استفاده کردهاند که البته با محل سکونت خودشان فاصله داشت و این منطقه را به این جهت معیذر مینامند چون قبلاً عمدتاً از این منطقه برای نگهداری احشام استفاده میشده است. | ||
== منبع اصلی == | == منبع اصلی == | ||
احمدی، محمد مهدی(1393). جامعه و فرهنگ قطر. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی](دردست انتشار). | |||
== نویسنده مقاله == | == نویسنده مقاله == | ||
محمد مهدی احمدی | محمد مهدی احمدی | ||
نسخهٔ ۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۸:۵۱

شهر «دوحه» به عنوان پایتخت این کشور مرکز فعالیتهای سیاسی و اقتصادی است.این شهر که پایتخت قطر است، برای اینکه از دیگر دوحههای موجود در قطر متمایز گردد، قبلاً به نام دوحهی قطر نامیده میشد؛ زیرا در کشور قطر مناطق زیادی به نام دوحه خواندهمیشدهاند چرا که دوحه در لغت به معنی گرد و مدوراستووجه تسمیهی این شهر و سایر مناطق به دوحه، آن است که آب دایره وار در خشکی پیشرفت نموده است. به عبارت دیگر، دوحه به معنای خلیج دایره شکلی است که در آب پیشروی کرده است. از دیگر مناطقی که دوحه نامیده میشدهاند میتوان به دوحهی امالماء و دوحه بن رحال، اشاره نمود.
لازم به ذکر است که دوحه، پایتخت قطر، امروزه بدون پسوند قطر و با الف و لام عهد، استعمال میشود که این الف و لام عهد، صرفاً برای نام پایتخت به کار میرود و آن را «الدوحه» مینامند.
شهر دوحه مرکز کشور قطر در شرق سرزمین اصلی قطر و در ساحل خلیج فارس واقع شده است. فاصله آن از خط استوا 25 درجه و 17 دقیقه شمالی است و فاصله از نصف النهار مبدا 51 درجه و 30 دقیقه شرقی است. (تهران و دوحه تقریبا روی یک طول جغرافیایی قرار دارندبه همین خاطر لحظه ظهر هر دو شهر یکی است، البته زمان طلوع و غروب خورشیددرآنها به دلیل تفاوت عرض جغرافیایی یکینیست.)
از آنجا که شهر دوحه در کنار خلیج گرد و نیم دایره (دوحه) شکل گرفته، خیابانهای اصلی آن به تبع از خیابان ساحلی (کورنیش)، حالت دایره ای دارند. غیر از کورنیش شش خیابان نیم دایره ایی اصلی دیگر در شهر دوحه کشیده شده است که به آنها طریق الدایری میگویند. (آنها به عربی و شماره مشخص شده اند: طریق الدایری الاول،.... طریق الدایری السادس. به زبان انگلیسی نیز رینگ خوانده میشوند، رینگA تا... رینگ F، معادل فارسی آنها را میتوان خیابان کمربندی نامید.) سایر خیابانها به شکل خطوط شعایی این نیم دایرهها را قطع میکنند.
از نظروسعت محدوده شهرداری (بلدیه)، دوحه کوچکترین و پرجمعیتترین منطقه درتقسیماتاداریکشورقطراست.کشورقطربجزشهر دوحه، شش شهر بزرگ دارد که دارای شهرداری میباشد: (الریان – الو کره – ام صلال – الخور و الذخیره – الشمال – الظعاین).
شهر دوحه شامل 57 منطقه است. فاصله بین خیابانهای اصلی شهر که در واقع یک محله هستند به عنوان یک منطقه شناخته میشوند و همگی تابع یک شهرداری مرکزی هستند.
پرجمعیتترین محلات این شهر عبارتند از: المطار القدیم (منطقه 45) با حدود 33 هزار نفر جمعیت
ام غویلینه (منطقه 27) با حدود 20 هزار نفر جمعیت-مدینه خلیفه جنوبی (منطقه 34) با 20 هزار نفر جمعیت-المنصوره و بن درهم (منطقه 25) با 19 هزار نفر جمعیت-نجمه (منطقه 26) با 17 هزار نفر جمعیت
این محلات، محلات قدیمی مرکز و جنوب شهر دوحه هستند. محلات جدید بیشتر در شمال و غرب شهر قرار دارند و غالب آنها کم جمعیت میباشند.
از نظر اهمیت نیز محلههای الدیوان، الجسره، الدفنه، الحی الدبلماسی، جامعه قطر، الاصمخ، النجاده، البدع، المیناء، السواق الجیده، مطارالدوحه الدولی به دلیل استقرار مراکز مهم سیاسی، ارتباطی، اداری و بازرگانی دارای اهمیت زیادی هستند.
با توسعه شهر دوحه به سمت غرب، این شهر به شهر الریان متصل شده است، به طور یکه تشخیص مرز دو شهر به صورت عادی امکانپذیر نیست و تنها در امور اداری این امر مشخص میشود.
اماکن دیدنی ومحلات دوحه
اماکن دیدنی شامل: خیابان کورنیش شهر دوحه، موزه قطر، موزه هنرهای اسلامی، قلعه دوحه (کوتkoot )، قلعه الوجبه، خانه سنتی ( بیت التقالید شعبیه )،قهوهخانهسنتی(المقهی الشعبی)، باغوحش،شهربازی علاءالدین، نادی دیبلماسی( مرکز تفریحی و ورزشی دیپلماسی)، نمایشگاه بین المللی دوحه، فروشگاهها و مراکز تجاری و رستورانها
محلات شامل:
الجسره
جسره در لغت عبارت است از، صخرهای که درون آب قرار میگیرد و هیچ وقت زیر آب فرو نمیرود و موجهای آب همواره بر پیکرهی آن میخورند و فرو میریزند. به علت وجود صخرههای بیشمار و فراوان در این منطقه، آن را «جسره» نامیدهاند.
الوعب
وعب در لغت به معنای زمین پهن و وسیع است و این منطقه از قطر را به این دلیل که گستره و پهنای بسیاری دارد، الوعب نام نهادهاند؛ البته مناطق دیگری نیز در قطر به همین نام خوانده میشود؛ ولی این منطقه در بین آنها شهرت بیشتری دارد و در بین مناطق هم نام به صورت یک اسم علم میباشد.
الرمیله
رمیله در لغت به معنای سنگ ریزهی کوچک و خورد است و از رمل گرفته شدهاست. این منطقه را به این دلیل رمیله میخوانند چون در آن شنهای ساحلی و سنگ ریزه فراوان وجود دارد.
البدع
بدع در لغت عبارت از یک چیز نو و جدید است که مسبوق به سابقه نباشد. این منطقه را به این دلیل بدع مینامند که تا مدتهای مدید خالی از سکنه بوده و کسی در آن زندگی نمیکردهاست و وقتی برای اوّلین بار گروهی در آن سکنی گزیدند چون این کار آنها از نظر دیگر ساکنان قطر عجیب و غیر متعارف مینمود، به ساکنان آن میگفتند که این عمل شما نوعی بدعت است؛ لذا ساکنان آن منطقه نام آن را البدع نهادند.
ام غویلینه
این منطقه را بدین سبب ام غویلینه مینامند چون آکنده از نوعی درخت به نام «غولان» است که در حقیقت همان درخت سمغ عربی است که در بین مردم قطر به این اسم خوانده میشود.
نعیجه
این کلمه مصغر نعجه (میش) است و این منطقه را به دلیل این که دارای چاهی است که آب شیرین دارد و مردم شیرین بودن آب این چاه را به شیر میش تشبیه کردهاند نعیجه میخوانند و لذا این منطقه را بدین نام، نامیدهاند.
الریان
کلمهی ریان از ری به معنای آبیاری مشتق شده است. به دلیل پست بودن سطح زمین این منطقه، آب در آن بسیار جمع میشود و در بیشتر فصلهای سال، خاک این منطقه مرطوب است به همین دلیل این منطقه را ریان نام نهادهاند؛ اما امروزه ساخت و ساز شهری در این منطقه به صورت متراکم انجام شده و خاک آن نیز رطوبت زیادی ندارد؛ ولی همچنان این منطقه ریان نامیده میشود.
اللقطه
لقطه از لقیط مشتق شده و به معنای کودکی است که پدر و مادرش ناشناساند. نظر به اینکه این منطقه، از شهر بسیار فاصله دارد و تا حدی دور افتاده تلقی میشود؛ لذا مردم نتوانستند اسم مشخص و سابقهی روشنی از آن را ثبت نمایند. به دلیل نامشخص بودن هویت پیشینهی آن، این منطقه را اللقطه نام نهادهاند.
المعیذر
این منطقه به این دلیل که دارای زمینهای پست میباشد و همواره اثرات گرد و غبار و باد و باران در آن مشاهده میشده، معیذر نامیده شده ضمن اینکه در این منطقه، درخت سمغ عربی و سدر، بسیار بودهاست. معیذر در لغت به معنای باغ و بوستان کوچک است که در حاشیهی یک باغ بزرگ قرار گرفته است و اعراب بدوی در زمانهای پیشین از این منطقه برای نگهداری احشام خود استفاده کردهاند که البته با محل سکونت خودشان فاصله داشت و این منطقه را به این جهت معیذر مینامند چون قبلاً عمدتاً از این منطقه برای نگهداری احشام استفاده میشده است.
منبع اصلی
احمدی، محمد مهدی(1393). جامعه و فرهنگ قطر. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی(دردست انتشار).
نویسنده مقاله
محمد مهدی احمدی