ادیان در بنگلادش

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۱۲ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۴:۲۷ توسط 127.0.0.1 (بحث) (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).)

فصل ششم: دین و مذهب

1.  جایگاه و نقش دین در جامعه و سیاست

6. 1. تاریخچه ادیان و مذاهب و چگونگی گسترش دین غالب

اصولاً سير مذهب در شبه قاره را به 9 دوره ، بیان می کنند:  

1. مرحله ابتدايي يا دوره ماقبل تاريخ كه اطلاعاتي از آن دوره در دست نيست مگر آنكه تصور شود تفاوت زيادي با ادوار مشابه خود در ساير نقاط جهان نداشته است.

2. دوره تمدن دره سند، كه از اين دوره نيز چندان اطلاع صحيحي موجود نيست؛ فقط حفرياتي كه در دره سند به عمل آمده، نشان مي دهد كه آن مردم بت های بسياري را پرستش مي كردند و الهه اي، كه شايد شيوا بوده است، داشتند و ايزداني به صورت حيوان يا نيمه مار و نيمه انسان مي پرستيدند.

3. دوره ودايي ( وديك ) از هنگام غلبه نژاد شمالي در هند تا حدود 800 پ.م تخمين زده مي شود.

4. عصر برهمني ( از 800 تا 500 پ. م )، در اين دوره تاسيسات مقدس مذهب هندو توسعه يافت.

5. عصر فلسفي ( از 500 تا 100 پ.م)، در اين دوره دو آیین « جين »  و « بودا » به وجود آمدند.

6. دوره احياي هندويي و عقيده به پيدايي مظاهر الهي در بشر كه تقريباً از 100 پ.م تا 500 ب.م ادامه يافته است؛ نشر مسيحيت نسطوري  در هند نيز در همين دوره صورت گرفته است.

7. دوره گسترش يا نفوذ اسلام درهند كه در سدة شانزدهم ميلادي به تشكيل سلسله تبموربان بزرگ هند منجر شد.

8. دوره شور مذهبي يا طريقه بهاكتي (Bhakti) كه از اواخر سده پانزدهم شروع شده و تا قرن نوزدهم ادامه داشته است.

9. دوره نفوذ اروپايي كه از هنگام ورود پرتغالي ها در سده پانزدهم ميلادي آغاز شده است و با استقلال هند و پاكستان در سال 1947 م پايان يافت.

     در اين دوره مسيحيت به حد چشمگیری توسعه یافت و نيز افكار جديد اروپايي از طریق مكاتب علمي سده نوزدهم و اندیشه های ماركسیستی و همچنين كيش مليت پرستي و برتري نژادي و خون، به شبه قاره راه يافت (, 2004: 101–116. Wirsing and Mohan Malik).

    در باره دوره اول و دوم چنان كه باز بیان کردیم، اطلاعات بسیاري در دست نيست، اما دوره سوم اهميت به خصوصي دارد. در اين دوره مهاجمين شمالي طي چند قرن در دسته ها و امواج متوالي و متعدد به سرزمين هند راه يافتند و پایه های مذهب وتمدن فرهنگ هندويي را بنا نهادند. قوم آريايي وقتي وارد سرزمين هند مي شد، داراي باورهای مذهبي ساده بود و مظاهر قواي طبيعت را نيايش يا پرستش مي كرد.

در خصوص ورود دین اصلی یعنی اسلام، تاریخچه روشنی وجود دارد که به طور مختصر به آن اشاره می کنیم.


6. 2. موقعیت دین رسمی و سایر ادیان و مذاهب

در هشتمين اصلاحيه قانون اساسي ( توسط مجلس ملي ) 7 ژوئن 1988، « اسلام » دين رسمي كشور بنگلادش اعلام شد.

    در اين كشور پيروان چهار دين: اسلام، هندو، بودايي و مسيحي زندگي مي كنند. اسلام دين اكثريت مردم است كه حدود 85 درصد ازكل جمعيت را در بر مي گيرد. در قانون اساسي اين كشور، آزادي كامل مذهب و فعاليت هاي فرهنگي براي همه اقليت ها نيز تضمين شده است. مردم مسلمان بنگلادش به طور عموم متدين و اكثر آن ها، اهل تسنن و پيرو مذهب حنفي هستند. البته در مناطق راجشاهي در غرب كشور پيروان اهل حديث ( اخباري ) زندگي مي كنند كه رهبر آن ها عبدالباري شخصيت بزرگ فرهنگي آموزشي كشور است. در ميان اكثريت اهل تسنن، به تازگي مكتب وهابيت هم نفوذ كرده است. بخشي از حوزه هاي علميه قومي كه آموزش سنتي فقهي اسلام را تدريس مي كنند، از طرف شيوخ و ثروتمندان پيرو مكتب وهابي در جهان عرب، تغذيه مي شوند (آخوندزاده، 1365: 4-6).

   سرزمين بنگال پيش از ورود مسلمانان، به ايالات مختلف تقسيم و هر ايالت در تصرف عده اي از حاكمان محلي بود. نخستين بار مسلمانان، بنگال را تحت واحد سياسي متحدی در آوردند كه تكميل آن در زمان سلطنت جلال الدين اكبر از شاهان سلسله تيموريان هند به پايان رسيد. در عهد جلال الدين اكبر همة ايالت قبلي سرزمين بنگال، به نام « صوفيه بنگال » ناميده شد.

1. دورة اول از سال 1201 م (598 ه‍ .ق ) شروع مي شود. يعني زماني كه بنگال به دست اختيارالدين محمد بختيار خلجي فتح شد. اختيارالدين محمد، ترك بود. به همين منظور اين عهد را به نام « عهد ترك » نام نهاده اند.

   در اين دوره بنگال تحت تسلط دولت مركزي دهلي بود و سلطان دهلي، حاكم بنگال را تعيين مي کرد. البته به علت فاصلة بسیار از دهلي، بعضي از حكام بنگال خودمختاري و آزادي را پيشة خود مي ساختند.

2. دوره دوم « عهد سلاطين آزاد بنگال » ناميده مي شود. اين دوره از جانشيني شمس الدين الياس شاه به سال 1342 م ( 743 ه‍ .ق ) آغاز مي شود، به استثناي سال هاي 1539- 1552م / 946- 960 ه‍ .ق، هنگامي كه بنگال در تصرف شير شاه سوري و اسلام شاه سوري بود. اين دوره به سال 1576 م / 984 ه‍ .ق به پايان مي رسد و در همين سال است كه در بنگال، در «جنگ راج محل»، سلاطين آزاد به دست مغول هاي تيموري شكست خوردند.

3. دوره سوم، دوره مغولان تيموري است و بنگال به سال 1576م /984 ه‍.ق به دست جلال الدين اكبر فتح شد. اين دوره تا 1717 – 1130 ه‍.ق ادامه داشت. بنگال از این تاریخ، جزو سلطنت دهلي به شمار می رفت.

4. دوره چهارم، از سال 1717 تا 1757 م / 1130- 1171 ه‍.ق طول کشید. دراين ايام، مرشد قلي خان از حاكميت سلطنت دهلي آزاد شد و به نام نظام بنگاله، دولت تازه اي تشكيل داد. حاكميت وي به سال 1757 م / 1171 ه‍. ق به پايان رسيد.

  با ورود مسلمانان به بنگال، جامعه اسلامي به وجود آمد. در همين زمان است كه فعاليت مسلمانان در بنگال آغاز مي شود.

  همان طور كه قبلاً اشاره کردیم، مسلمانانی كه براي نخستين بار در بنگال حكمراني کردند از نژاد ترك بودند. هر چند اسلام دين آنان بود، فرهنگ ايراني از نفوذ فوق العاده اي در بنگال داشت و آنان زبان تركي را فقط در كشور صحبت مي كردند و زبان فارسي، شالوده واساس لغات سياسي و محاورات دربار را تشكيل مي داد و در واقع زبان دیوانی و رسمی دربار بود. زبان عربي كليد رجوع به مذهب و فراگيري علوم مذهبي به شمار می رفت.

   در طول مدت 150 سال حكومت ترك ها در بنگال، اين بخش از شبه قاره آبستن حوادث و رويدادهاي متواتر سياسي بود. در دوران حكومت ترك ها، باوجود نا آرامي هاي سياسي، اسلام گسترش يافت وترك ها نه تنها به كشورگشايي و افزايش متصرفات پرداختند، بلكه در واقع درتبليغ و گسترش اسلام نيز همت گماردند. آنان همچنين مردم را با فرهنگ وتمدن اسلامي آشنا ساختند؛ به طوري كه در طول حكومت ترك ها، مدارس علميه و مؤسسات مقتدر مذهبي بنا شد.

   در دوران فرمانروايي و حاكميت مغول در بنگال (1757- 1575 م ) نيز مردم در زمينه هاي كشاورزي، صنعتي، ارتباطات، تجارت، معماري، هنر و فرهنگ به پيشرفت هاي چشمگيري نايل شدند. فرهنگ مغول كه در واقع تركيبي از فرهنگ ايرانی، تركی و عربی بود، بر كلية شئون زندگي و اركان حكومت اثر گذاشت.

    گفته شد که بنگلادش از نظر باورهای مذهبی مرکز پيروان چهار دین اسلام، هندو، بودایی و مسيحي است و از میان این ها، دین رسمی و اکثریت مردم، دین اسلام است. اما در قانون اساسي اين كشور، آزادي كامل برای پیروان همه ادیان و مذاهب تعریف شده و فعاليت هاي فرهنگي براي همة اقليت ها پیش بینی شده است (تاريخ فرهنگ، سيستم حكومتي بنگلادش، وزارت امورخارجه بنگلادش، شبكه وب سايت اينترنت).

    نکته مهم در خصوص  اسلام در بنگلادش مربوط به زمانی است که ژنرال ضیاء الرحمن به قدرت رسید. وی سیستم سکولاریسم را در بنگلادش که یکی از چهار رکن اصلی سیاست دولت بود، برانداخت؛ احزاب سیاسی مسلمان دربند را آزاد کرد و ناسیونالیسم بنگلادشی یعنی ملیتی با محتوای اسلامی را جانشین ناسیونالیسم بنگالی کرد. وی دستور داد آیات قرآن در رادیو و تلویزیون و نیز در مراسم رسمی پخش شود. همچنین همبستگی بنگلادش را با پاکستان و کشورهای مسلمان خاورمیانه قوت بخشید و بر ارتباط بنگلادش با امت مسلمان جهان تاکید ورزید. نخستین ژست سمبلیک او، قراردادن عبارت: « بسم الله الرحمن الرحیم» در سرآغاز کتاب قانون بود. به دستور وی مناسبت های مذهبی مانند میلاد النبی (ص)، محرم، رمضان و جمعه الوداع از طرف حکومت به طور رسمی برگزار می شد (Esposito et al., 2008: 49-52 ).

6. 2. 1. شیعیان بنگلادش

پيروان مكتب اهل بيت در بنگلادش بین 16 تا 20 هزار نفر هستند (تا تاریخ تدوین این تحقیق، 2012م)، كه بیش از چهار هزار نفر از آنان را مهاجران بيهاري تشكيل مي دهند. مسايل سياسي في مابين بنگلادش و پاكستان، در زمان درگيري های استقلال طلبانه بنگلادش (پاكستان شرقي)، موجب شد كه آن ها از لحاظ موقعيت اجتماعي و آموزشي در وضعيت بدي قرار بگیرند. بیشتر جمعیت شیعیان را بنگالي هاي اصيل تشکیل می دهند، همچنین از کل جمعیت آن ها، بین 35 تا 40 درصد  از مستبصريني هستند كه پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران تمايلي به افكار و عقايد شيعه پيدا كردند و عمدتاً نيز از ميان تحصيلكرده ها و روشنفكران جامعه بنگلادش مي باشند. مركزيت اهل تشيع در داكا و در حسينيه دالان است؛ در بين اهل سنت و شيعيان بنگلادش به علت اينكه تبليغات منفي عليه همديگر ندارند و موقعيت شيعيان نيز خطري براي جامعه بزرگ اهل سنت ايجاد نمي كند، همزيستي و محبت برقرار است. برادران اهل سنت به دليل علاقه شديد به اهل بيت (ع ) در مراسم عاشوراي شيعيان شركت مي كنند. روز عاشورا نيز در تقویم تعطیلات کشور روزی مذهبي و تعطيل رسمي سراسری است.

    از کل جمعیت شیعی در بنگلادش، حدود 5 هزار نفر در داكا در منطقة حسنيه دالان، حسنيه ميرپور، حسنيه محمدپور و حسنيه كربلا زندگي مي كنند؛ در شهر چيتاگنگ حدود 1250 نفر شيعه به صورت پراكنده زندگي مي كنند. تعداد آن ها در شهر شاتخیرا حدود 5 هزار نفر است كه همه در روستاهاي اطراف به نام هاي پاروليا، ديوبت ها دباتا و حبیب پور به كشاورزي مشغولند و اخيراً در شهر شاتخيرا اقدام به خانه سازی كرده اند.

  در منطقه كولنا وتوابع و شهر جیسور، بیش از 2750 نفر شيعه زندگي مي كنند كه با توجه به فعاليت هاي مؤمنين، مستبصر شده اند. بقیه شیعیان در سایر نواحی کشور پراکنده اند.

    رایزنی فرهنگی ج.ا.ایران در داکا (به خامه کارشناس باتجربه، آقای محمد علی شاه حسینی)در خصوص شیعیان در بنگلادش، تحقیقی بسیار جامع انجام دادهداست که عینا در زیر می آید.

«بنگلادش جمعيتي بالغ بر يكصد و چهل ميليون نفر را در خويش‌ جاي داده است. طبق آمارهاي منتشره 3/88 در صد از اين جمعيت را مسلمانان تشكيل مي‌دهند. 85 در صد جمعيت اين كشور در بيش از 68 هزار  روستاي كشور زندگي مي‌كنند. مسلمانان بنگلادش حنفي مذهب هستند، و جالب توجه است كه از اين جمعيت انبوه سهم شيعيان شامل شيعيان اصيل و مستبصرين (شيعه شدگان) بسيار قليل بوده و حدود 16 تا 20 هزار نفر تخمين زده مي‌شوند. قانون اساسي اين كشور آزادي كامل مذاهب و فعاليت‌هاي فرهنگي را براي همه اقليت‌ها تضمين کرده است. از نكات در خور توجه اين است كه در 22 آوريل 1988 «بسم الله الرحمن الرحيم» در ابتداي قانون اساسي قرار گرفت، و در ژوئن 1988 در اصلاحيه قانون اساسي، اسلام دين رسمي كشور معرفي شد. از نكات متمايز بنگلادش با ساير كشورهاي شبه‌قاره همزيستي مسالمت آميز مسلمانان و پيروان اديان اصيل و ريشه دار در آن کشور، با يكديگراست. گفته مي‌شود علت آن هم اين است كه گسترش اسلام در اين منطقه به زور شمشير نبوده، بلكه از راه تجارت، تبليغ و عرفان ترويج شده است».

6. 2. 2. سابقه‌ي جايگاه اهل بيت عليهم السلام در فرهنگ مردم بنگلادش

«بازرگانان و مبلغان مذهبی اسلام را از همان ابتداي ظهور وارد بنگلادش کردند؛ اما صوفيان و عرفاي اسلامي نيز در قرن هاي بعد به طور گسترده، در اين سرزمين براي تبليغ اسلام سهم به سزايي داشتند؛ بسياري از مردم ستمديدة بودائي مذهب و طبقات پايين هندو مذهب به اسلام گرايش پيدا كرده‌اند. مسلمانان در پايان قرن دوازدهم ميلادي و در زمان حكومت سلاطين مغول(1757-1205) بنگال را فتح كردند و پس از آن، مسلمانان در اين سرزمين جايگاه مهمّي را به دست آوردند. همة صوفيان  و عرفا كه  در  اين سرزمين  تبليغ  اسلام مي كردند از محبان اهل بيت بودند. از طرف ديگر همة مبلغان و فاتحان و حاكمان مسلمان بنگالي تحت تأثير زبان، ادبيات و فرهنگ ايراني بودند و چون ايران بزرگ ترين پايگاه مذهب تشيع بود، بنابراين آنان تحت تأثير مذهب تشيع نيز قرار داشتند. اين اتفاق نيز باعث شد كه فرهنگ مردم مسلمان بنگال به طور گسترده تحت تأثير فرهنگ و ادبيات فارسي, ايراني و شيعه باشد و هميشه اهل بيت (ع) در فرهنگ مردم اين سرزمين جايگاه و نفوذ بنيادي داشته باشند.»

«درخصوص مسير ورود اسلام و تشيع به كشور بنگلادش نقل قول‌هاي متفاوتي است، برخي معتقدند اسلام از بندر چيتاگنگ و از طريق اقيانوس هند وارد اين منطقه شده است. عده‌اي كشور هند و شهر كلكته را مسير حركت اسلام و تشيع مي‌دانند و گروهي هم خراسان در دوران امام رضا(ع) را دروازة ورود اسلام و تشيع به شبه‌قاره و اين كشور دانسته‌اند. با بررسي‌هاي به عمل آمده هر سه نظريه فوق مي‌تواند درست باشد.» (نشريه زائر، سال دوازدهم، ش 132، آذر 1384: 40 - 41)

    پروفسور کلثوم ابوالبشر، استاد دانشگاه داکا- بنگلادش، می نویسد: «يكى از عوامل ارتباط بين ايران و بنگلادش دين اسلام است و ديگر زبان فارسى. و اين امر فى نفسه مايه امتنان فراوان است كه مردم بنگلادش فرهنگ قرآن و اسلامى خود را از طريق زبان و ادبيات فارسى آموخته شده اند. سرزمين ايران مهد تمدن ديرينه مي باشد. سرود، آهنگ، نقاشى، هنر، ادبيات و فلسفه ايرانى در امتداد قرن ها بر افكار و ادراك همه ملت هاى جهان تاثير پيدا كرده بود. فرهنگ ما هم اثرات مفيد و مثبت فرهنگ ايران را پذيرفته است. اين حقيقت است كه صدها سال پيش ارتباط دينى و ادبى و فرهنگى ميان بنگاله و ايران آغاز شد و قبل از فاتحان، مسلمانان بنگاله، صوفيان، فقها و مبلغان اسلام كه زبان آن ها فارسى و عربى بود، از قرن دهم ميلادى به اين خطه تشريف آوردند.

    تحت تاثير اين مبلغان، بيشتر مردم بنگاله دين اسلام را قبول كردند. گروه زيادى از عرفا و فقها در اينجا زندگى مى كردند و سخنشان در زبان و ادبيات بنگالى تاثير ويژه اى گذاشته است. پس از فتح بنگاله به دست محمد اختيارالدين بن بختيار خلجى، سپهسالار معزالدين محمد سام (شهاب الدين غورى) در سال 1204م زمينه اسلام و سياست مستحكم شد و زبان فارسى تا مدت شش قرن و ربع زبان رسمى اين مملكت بوده است. مردم بنگاله با زبان شيرين و شورانگيز فارسى آشنايى گرفتند. همگان قصه دلنشين دعوت سلطان غياث الدين اعظم شاه را از خواجه حافظ شيرازى علی الرحمه، شنيده اند و مضمون این غزل جاودانه او را به ياد مى آورند:

ساقى حديث سرو و گل و لاله می رود              وین بحث با ثلاله غساله می رود

    شکرشکن  شوند همه  طوطیان   هند              زین قند پارسی که به بنگاله می رود

در عهد غياث الدين اعظم شاه (1377- 1410 .م) به علت اثر و نفوذ ايرانی ها، كتاب هاى بسيارى در موضوع تاريخ و تذكره تاليف گرديد. [شمار] زيادى از اين كتاب ها به زبان فارسى نوشته شده بود. مثل: حوض الحيا (ركن الدين سمرقندى)، انيس الغربا و مثنوى گنج راز و مقامات و نام حق. غير از اين اهميت و نفوذ زبان فارسى بر ادبيات بنگالى به حدی پيشرفت كرد كه در آداب اجتماعى مردم بنگاله نفوذ رسوم ايرانی ها مثل عشره محرم، روضه امام حسين(ع)، داستان كربلا، مرثيه خوانى، قصه هاى قرآن شريف نيز به چشم می خورد.» (دكتر كلثوم ابوالبشر، 1376: 50).

   غياث الدين اعظم شاه و نیز چند تن از امیران و استانداران بنگالی را ایرانی الاصل می دانند، مانند خان جهان علي خان فرماندة نظامي و حاكم جنوب غربي بنگال كه عارفي نامي بود و مزارش در شهرستان باغرهات واقع است. همچنين شايسته خان استاندار بنگال در زمان اورنگزيب شاه مغول دهلي، يكي ديگر از شخصيت هاي مهم تاريخي اين سرزمين, ايراني الاصل بوده است. آقا باقرخان كه جنوب بنگال را آباد كرده بود, نواب عليوردي خان و نوه وي، نواب  سراج الدوله همه شيعه و اصلا از مردم ایران بودند. اما چون بين شيعيان آن دوره شخصيتهاي بزرگ مذهبي ظهور نكردند تا زعامت ديني را برعهده بگيرند، مذهب تشيع چندان كه انتظار مي‌رفت گسترش نيافت؛ با این وجود تأثير فرهنگ و ادبيات ايراني و شيعه و عشق به اهل بيت(ع) با جان و روح مردم مسلمان اين سرزمين در آميخت كه اثر آن تا پايان دهه هفتاد قرن بيستم ميلادي كاملاً مشهود است.

«بين آثار ادبي ترجمه شده از زبان فارسي و نوشته هاي مهمي كه با بهره‌گيري از كتاب‌هاي فارسي به چاپ رسيده واقعه كربلا برجسته تر است. داستان هايي به صورت منظوم كه به زبان بنگالي «پونتي» ناميده مي‌شود، بين مردم مسلمان اعم از شهرنشين و روستايي و با سواد و بي سواد محبوبيت گسترده اي داشت. پونتي‌ها با آهنگ و وزن خاصي در مراكز اسلامي، مساجد و منازل شخصيت هاي مهم خوانده مي شد. مهم ترين عنوان پونتي‌ها را واقعه كربلا تشكيل مي‌داد كه عشق به اهل بيت(ع) را در بين مردم زنده نگه مي داشت.»

«در ادبيات نو بنگلادش، اولين بار فردي كه به واقعه كربلا چهرة ادبي داد، مير مشرف حسين بود كه در اواخر سدة نوزدهم مي زيست. او بيان واقعه كربلا را به صورت داستانی بزرگ به رشته تحرير در آورد؛ هر چند كه حقايق تاريخ را كاملاً رعايت نكرد و بعضي از موضوعات تحريف شده را نيز برآن افزود، ولي نسبت به اصل واقعه علاقه و تعصب خاصي نشان داد. وي در بخشي از اين كتاب آورده است كه محمد حنيفه برادر امام حسين(ع) به دمشق رفت و در جنگ با مروان وي را كشت و حضرت امام سجاد و خانواده حضرت سيدالشهداء را از قيد اسارت نجات داد.  به هر حال وي اين داستان را با احساسات و عشق كامل به اهل بيت (ع) نوشت. محبوبيت اين داستان بين مردم مسلمان با سواد و بي سواد آن قدر عميق مي‌باشد كه در تاريخ ادبيات بنگال بي نظير بوده است.»

«كتابي ديگر در همين رابطه كه ”بيشاد شيندو“ (درياي غم) نام دارد، در مراكز و منازل و جلسات مهم در روستاها و شهرها خوانده مي شود. به اين طريق كه يك نفر آن را مي خواند و ده ها نفر گوش داده و اشك مي ريزند،  اين وضعيت تا  اواسط دهه شصت قرن بيستم ادامه داشت. از مظاهر فرهنگي ديگر مسلمانان بنگلادش برگزاري نمايشنامه و شبيه‌خواني در خصوص واقعه كربلا است كه در فرهنگ بنگالي با نام ”زاترا“ (عزيمت) از آن ياد مي شود. اجراي نمايشنامه زاترا تا پايان دهه هفتاد قرن بيستم در روستاهاي بنگلادش رايج بود. البته از اوايل دهه شصت اينگونه نمايشنامه ها در سطح شهر از رونق افتاد. به هر حال ”زاترا“ در مورد واقعه كربلا داراي دو قسمت است. قسمت اول مربوط به محرم است كه با شهادت حضرت امام حسين(ع) پايان مي يابد و قسمت دوم آن مربوط به پس از واقعه عاشورا و سرنوشت خانواده امام حسين(ع) و امام زين العابدين (امام سجاد) است. مردم با ديدن اين نمايشنامه و درك مظلوميت امام حسين(ع)  سوگوار مي شوند. شایان ذكر است كه به علت نقش داشتن زنان در اجراي اين نوع نمايشنامه‌ها، علما تماشاي آن را براي مردان حرام  مي دانستند, در مورد واقعه كربلا سرودهاي خاصي به نام ”زاري“ كه يك كلمه فارسي است نيز نوشته‌اند كه طلاب مدارس ديني در مراسم مختلف بدون استفاده از موزيك آن را مي خواندند. ”زاري“ جزو سرودهاي بومي محسوب مي شود.» (علیزاده، 2003).

«تا پايان دهه شصت قرن بيستم كه جو مذهبي در بنگلادش كاملاً حاكم بود همة مسلمانان اعم از با سواد و بي سواد اعتقاد به ”پنج تن پاك“ داشتند، يعني حضرت پيامبراكرم(ص)، حضرت امام علي(ع)، حضرت فاطمه (س)، حضرت امام حسن (ع) و حضرت امام حسين (ع) را بهترين بندگان برگزيده  خدا مي دانستند. بعداً تأثير فرهنگ غرب، هند و لائيك ها از يك سو و نفوذ تفكر وهابيت از سوي ديگر سبب شد تا اعتقاد آنان به ”پنج تن پاك“ كم رنگ شود. تا اوايل دهه شصت يكي ديگر از برنامه فرهنگي مردم روستائي، به ويژه در جنوب بنگال صلوات فرستادن بر پيامبر اكرم (ص) و اهل بيت عليهم السلام بود.»

«در آن دوران مردم روستايي به طور دسته جمعي دعاي ”الهم صل علي محمد و آل سيدنا محمد“ را بارها تكرار مي كردند. ولي بعداً بعلت تغيير در هويت فرهنگي و نفوذ فرهنگ غربي و هندي حتي در روستاها اين نوع برنامه ها از ميان رفت. البته مراسم”ميلاد النبي“ هنوز ادامه دارد و در اين مراسم در كنار تلاوت قرآن، بيان واقعه تولد پيامبر اكرم(ص)، شعر خواني براي پيامبر (ص) و صلوات دسته جمعي نيز خوانده  مي شود كه قطعه اي از آن عبارت است از:  ”الهم صل علي سيد نا و نبينا و شافعنا و حبيبنا و مولانا محمد و صل الله عليه و آله و اصحابه و بارك و سلم“ كه اين درود چند بار تكرار مي شود اما نه به طولاني بودن برنامه هايي كه  قبلا ذكر کردیم.»

«درميان اعضاء اهل بيت عليهم السلام، حضرت فاطمه (س) نزد مردم بنگال داراي محبوبيت خاصي است. وي را با احترام و محبت گاهي با نام ”مادر فاطمه“ و ”بي بي فاطمه“ ذكر مي‌كردند كه البته هنوز اين عادت كاملا از بين نرفته است. زماني وي را با نام ”مادر فاطمه، مادر جهانيان“ نيز ذكر مي‌كردند؛ هر چند در حال حاضر اين امر چندان رايج نمي باشد.»

«در مورد جنگ هاي حضرت علي (ع) نيز داستان هاي عاميانه فراواني وجود دارد كه بيشتر اين داستان ها  كاملا ساختگي است. مثلا گفته اند كه وي با ”كالي“ يكي از خدايان هندو  كه زن است جنگيد و او را شكست داد. البته اين داستان ها به صورت نثر نوشته شده و هرچند ساختگي است اما بيان اين داستان ها ناشي از محبت آنان به حضرت علي (ع) مي‌باشد. »  

«سنت سوگواري وعزاداري و مرثيه خواني در زمان حكومت مغول از هند وارد اين سرزمين شد و بعداً با حضور روحانيون ايراني در بنگال گسترش يافت و رفته رفته به فرهنگ سنتي در ميان مردم تبديل شد، به طوري كه سني ها تحت تاثير شيعيان نيز در گراميداشت چنين مراسمي سهيم شدند. به دنبال آن شاهديم كه در ادبيات بنگالي از زمان قديم، سوگواري و مرثيه  و خواندن مقتل كربلا ريشه دواينده و حتي در دورة معاصر نيز مرحوم قاضي نذرالاسلام شاعر ملي بنگلادش در زمينه ”محرم، عاشورا و شهيد كربلا“ شاهكارهايي را آفريده كه جزو افتخارات ادبيات اين زبان می با‌شد.» (دكتر عثمان فاروق وزير پيشين آموزش و پرورش بنگلادش، سخنراني در سمينار شعر محرم قاضي نذرالاسلام، دوشنبه 4 فروردين 1382، داكا)

« قاضي نذرالاسلام در شاهكار خود ”شعر محرم“ در استفاده از الفاظ عربي و فارسي و صحنه نگاري از وقايع عاشورا چنان هنر آفريني كرده است كه به اين شعر ويژگي جاويداني بخشيد. در شعر ”محرم“ مظلوميت انسان هاي پاكباخته به تصوير كشيده شد. در هر فرازي از شعر كه انسان مي خواند، گريه و زاري او به در گاه خدا بلند مي شود. اين شعر ايستادگي و ظلم ستيزي را نيز براي امت اسلامي بهمراه دارد. به دين علت او (شاعر) گفته است كه ”ما فداكاري مي خواهيم نه گريه و زاري“ (كتاب مجموعه اشعار قاضي). اشعار قاضي نذرالاسلام (فوت:1976) در خصوص محرم و اهل بيت (ع) در ايام محرم همراه با آهنگ هاي حزين از رسانه هاي صوتي و تصويري بنگلادش پخش مي شود.»

«در عصر حاضر مسلمانان سني مذهب بنگلادش وجه  تشابهات فراواني با شيعيان دارند كه از آن جمله مي‌توان به نمونه های زير اشاره کرد:

1.    نام گذاري فرزندان، خيابان‌ها و محله‌ها

پیروان اهل سنت در اين كشور به وفور از اسامي ائمه اطهار و پيشوندهاي مير، ميرزا ، سيد، بي بي و بيگم براي نام گذاري فرزندان خويش استفاده مي كنند. اسامي و القابي نظير كنيز فاطمه، كنيز بتول، و اسامي ائمه(ع) نيز در بين مردم بنگلادش به وفور يافت مي‌شود. اسامي خيابان‌ها و محله‌هايي نظير ميرپور، سيدپور و محله هايي به نام كربلا و ... نيز فراوان است.

2. برگزاري مراسم عزاداري خامس آل عبا(ع) در كشور بنگلادش

«شهادت امام حسين (ع) به نحوي برجسته و بارز در اعتقادات و باورهاي ديني مردم بنگلادش جاي دارد. شهروندان اين كشور اعم از سني مذهب و هندو مسلك و شيعيان، همه و همه در اين مراسم شركت مي‌كنند. علامت‌ها، سياه كوبي‌ها و نشانه‌هاي عزاداري امام حسين(ع) را مي‌بوسند و براي خود و فرزندان خويش از حضرت حاجت مي‌گيرند. پتانسيل و نفوذ اين اعتقادات به حدي است كه دولت بنگلادش روز دهم محرم را تعطيل عمومي اعلام كرده و مكاني در شهرستان داكا را به نام سرزمين كربلا مشخص نموده است تا در روز عاشورا دسته جات عزادار در آنجا گرد هم آيند. در ضمن هيئت رويت ماه به منظور تعيين زمان دقيق روز شهادت امام حسين (ع) همانند تعيين زمان عيد فطر حساسيت به خرج مي دهد.»

«رقم چند هزار نفري شيعيان در مقابل بيش از يكصد و چهل ميليون جمعيت اين كشور، از نظر تعداد شايد اصلاً مقایسه شدنی، نباشد؛ ولي نفوذ اهل بيت(ع) و پيشينه تاريخي فرهنگي اين كشور گوياي عمق اعتقاد مردم به عاشورا و امام حسين(ع) است. اين موضوع مي‌تواند اساس پژوهشی را شكل دهد، تا علل دوستي اهل بيت(ع) و پنج تن آل عبا(ع) و نحوه گسترش و رشد اين نوع اعتقادات در بين مردمان اين سرزمين و تمايز آنان با ساير كشورهاي اسلامي تبيين شود. به هر حال، هر سال مراسم عاشورا و دهه اول ماه محرم با شور، شعور و شكوه خاصي برگزار مي‌شود.»

«شيعيان در كشور بنگلادش در نقاط مختلف پراكنده هستند. حدود سه تا پنج هزار از اين جمعيت در داكا پايتخت بنگلادش زندگي مي‌كنند كه اغلب آن ها بسيار محافظه كار بوده و به جز تعداد انگشت شماري وضعيت اقتصادي خوبي ندارند. آن ها در قالب چند حسينيه، امام باره و هيئت عزاداري فعاليت مذهبي خويش را اجرا مي كنند.»

«از حسينيه‌هاي مشهور داكا مي‌توان حسينيه هاي دالان، ميرپور، محمدپور و پورنا پالتان را نام برد كه بزرگ‌ترين آن ها حسينيه دالان مي‌باشد. درهاي اين حسينيه به روي هندوها و سني‌ها نيز باز است و شايد به همين دليل باشد كه شهرت بيشتري پيدا کرده است. اين حسينيه به خودي خود دليلي براهميت و نفوذ مكتب اهل بيت(ع) در آن زمان در بين مردم بوده است. روزانه سياحان خارجي فراواني از اين حسينينه بازديد، عکس برداری و فیلم برداری می کنند.»

«روز عاشورا در نقاط مختلف بنگلادش نماز ويژه‌اي اقامه مي‌‌شود و مردم دست به دعا برمي‌دارند و از خداوند متعال صلح، وحدت و رفاه اجتماعي براي تمام امت مسلمان مسئلت مي‌كنند. مسلمانان بنگلادش اعم از شيعه و سني در اين مراسم براي ادامه پيشرفت و امنيت كشور خويش نيز دعا مي کنند. در آستانه اين روز معمولا رئيس جمهور، نخست وزير و رهبران احزاب طي اطلاعيه‌هاي گوناگون از مسلمانان تقاضا مي‌کنند تا اعمال خود را با روح ايثار، گذشت و فداكاري عجين کنند. گروه‌هاي مذهبي و سياسي گوناگون در اين روز برنامه‌هاي متفاوتي مانند عزاداري و تعزيه خواني در پايتخت و ديگر شهرهاي بنگلادش برگزار می کنند.»

«در روز عاشورا تلويزيون رسمي بنگلادش و ساير كانال‌هاي تلويزيون‌هاي خصوصي برنامه‌هايي ويژه ي عاشورا پخش مي‌كنند و برنامه‌هاي شاد و مفرح پخش نمی کنند. روزنامه‌ها هم مقالات ويژه‌اي در بيان اهميت اين روز منتشر مي کنند.»

«در محرم سال 1385 نيز طبق معمول سنواتي، رئيس جمهور و نخست وزير پيام‌هاي ويژه و جداگانه اي به همين مناسبت منتشر کردند. در پيام رئيس جمهور آمده بود كه «شهادت حضرت امام حسين(ع) و يارانش در كربلا حقايق را افشاء کرد. اين حماسه به دليل آرمان‌هاي والا و اعتقادي آن صدها سال است كه در بين جهانيان زنده مانده است.»؛ «خالده ضياء نخست وزير پیشین هم در پيام خود به اين نكته اشاره كرده بود كه «عاشورا نقطه عطفي در تاريخ اسلام است. چند واقعه اساسي بر اهميت اين روز افزوده است، از آن جمله اينكه نوه پيامبر بزرگ اسلام(ص) شهادت را در اين روز در صحراي كربلا به آغوش كشيد؛ او قرباني شد تا پرچم واقعيت، عدالت و عقايد اسلام، برافراشته بماند و نكات انحرافي پيش آمده در دين را اصلاح كند. برماست كه از حماسه عاشورا درس بگيريم و در مسائل اجتماعي نظير برپا داشتن صلح و دوستي در كشور و مقابله با بي‌عدالتي، دروغگويي و دشمني و عداوت بپا خيزيم.»

«خبر گزاري بنگلادش از قول خانم خالده ضياء خبري را مبني بر ضرورت آموزش عاشورا در متون دروس اجتماعي مدارس و دانشگاه ها به این صورت نقل كرد: «نخست وزير اعلام کرده بود كه بايد بر تداوم صلح در جامعه و حكومت كوشيده و در اين رابطه از آرمان‌هاي اسلام براي ساختن جامعه‌اي مقاوم در مقابل انواع دشمني، بي‌عدالتي و مسائل خلاف بهره‌جوييم. عاشورا به منزله يكي از مهم ترين اتفاقات تاريخ اسلام، وقايع درخشان و درس‌هاي آموزنده‌اي را در خود جاي داده است و از همه مهم تر اين كه امام حسين(ع) براي نشر حقايق شهادت را پذيرفت.» (The daily independent, Friday, 1rst February 2007  و اخبار منتشره از طريق رسانه‌هاي صوتي و تصويري كشور بنگلادش).

     انتشار پيام مسئولين ارشد كشور بنگلادش به مناسبت عاشوراي حسيني هر سال منتشر مي شود و اين موضوع ربطي به احزاب حاكم بر كشور و خط مشي گوناگون آن ها ندارد.

«منطقه‌اي به نام مانيك گنج در 65 كيلومتري داكا هر عاشورا ميزيان بيش از يكصد هزار نفر عزادار امام حسين (ع) مي‌باشد. حسينيه غارپورا در اين منطقه يكي از حسينيه‌هاي مشهور  كشور بنگلادش است كه زير نظر صوفيان اداره مي‌شود. مراسم دهه اول ماه محرم در اين حسينيه با جمعيتي كثير و مشتاق برگزار مي شود. البته در روز دهم محرم اين مراسم جلوه‌اي خاص به خود مي‌گيرد، چرا كه جمعيتي بيش از يكصد هزار نفر از سراسر بنگلادش به آنجا عزيمت مي‌كنند تا در مراسم عزاداري در آن منطقه شركت كنند.

«در اين مراسم معمولاً چند تن از شخصيت‌هاي برجسته ديني سخنراني می کنند. به دنبال آن نوحه خواني و عزاداري به سبك و روش خاص بوميان و با فرياد  «واي حسين» «واي امام»  ادامه مي‌يابد. گفته مي‌شود اين صوفيان داراي 26 مركز و مقر تبليغي و ارشادي در بنگلادش هستند كه اعضاي همه آن ها با جديت و علاقه در اين مراسم حضور مي‌يابند.

«شايد به جرأت بتوان گفت حضور بيش از يكصد هزار نفر در اين مراسم عاشوراي حسيني از كم نظيرترين اجتماعات در سرتاسر جهان است.» (مشاهدات عيني نگارنده و حضور او در اين مراسم).

3.علاقه‌مندي به اهل بيت(ع)

غالبا خطبه‌هاي نمازهاي جمعه مساجد اهل سنت در كشور بنگلادش با سلام و درود بر پيامبر اكرم(ص) و خاندان مطهرش شروع مي‌شود. آن ها از پنج تن آل عبا به نيكي يادكرده و به آن ها سلام و درود مي‌فرستند. در خلال بيان خطبه‌ها، كرامت‌ها و حسن خلق‌هاي آنان را تبيين و مستعمين را تشويق به پيروي از سيره آنان مي‌کنند. ائمه جمعه در ايام عاشورا خطبه هاي خود را به واقعه ي كربلا معطوف مي دارند.

4.اعتقاد به وجود امام مهدي (عج)

مسلمانان بنگلادش به وجود منجي عالم بشريت كه از سلالة رسول اكرم(ص) مي‌باشد، معتقدند. آنان باور دارند كه روزي اين منتقم واقعي ظهور می کند و جهان را در حالي كه مملو از ظلم و جور شده است، پر از عدل و قسط خواهد كرد. تنها تفاوت آنان با عقايد اماميه اين است كه معتقدند هر وقت خداوند صلاح بداند او متولد خواهد شد و غيبت حضرت را به خوبي درك نكرده اند.

    مسلمانان بنگلادش شب نيمه شعبان را به عنوان «شب برات» (دقيقاً همين عبارت) مي‌شناسند و در آن شب، دست نياز به سوي قادر بي‌نياز دراز کرده از او مي‌خواهند تا گناهان آنها را بخشيده و از جرمشان درگذرد. آنان براي آموزش گناهان خود و در گذشتگان و كسب موفقيت‌هاي مادي و معنوي دست به دعا برمی دارند و به مناجات مي‌پردازند. بيشتر مسلمانان اين روز را روزه مي‌گيرند. نيمه شعبان چنان اهميتي در كشور بنگلادش دارد كه شوراي رويت هلال ماه، كه تشكيلاتی رسمي و دولتي است، شروع دقيق ماه شعبان و به دنبال آن تعيين رسمي و دقيق روز نيمه شعبان را گواهي داده و آن را تاييد مي كند. اين روز در كشور بنگلادش تعطيل رسمي مي باشد.

   به اعتقاد اهل سنت بنگلادش، شب برات پس از شب قدر مهم ترين شب سال براي راز و نياز و دعا به درگاه خداوند براي پذيرش توبه و بخشش است.

6. 2. 3. جمعيت شيعيان در بنگلادش

در خصوص تعداد شيعيان در بنگلادش هيچ آمار رسمي و متقني وجود ندارد. هر كدام از علما و رهبران ديني شيعه، نظر خاصي در اين باره دارد. شيعيان مستبصر آمار بيشتري ارائه مي‌دهند و شيعيان قديمي و اصيل آماري نزديك تر به واقعيت را ارائه ميِ‌دهند. ميانگين آمار ارائه شده توسط مشاهير شيعه با در نظر گرفتن ضريب اعتبار، هركدام رقمي معادل شانزده هزار نفر را براي شيعيان در اين كشور تخمین می زند. سايت خبري بازتاب در29 آبان 1385،  به نقل از سازمان اطلاعاتي آمريكا (CIA) در گزارشي با عنوان آمار جالب شيعيان در 67 كشور جهان، تعداد شيعيان در بنگلادش را 572/546/2 نفر اعلام نموده است. اين آمار معلوم نيست برچه مبنايي گرفته شده است؛ مشخص نيست كه اين رقم براساس آنانی است كه حب اهل بيت(ع) را در دل دارند، و يا سوگواران و عزاداران امام حسين(ع) در روز عاشورا تنظيم شده و يا داده‌هاي ديگر؛ ولي آنچه كه مشخص است تعداد شيعيان اثني عشري در كشور بنگلادش نمي‌تواند با آمار CIA برابري کند.

6. 2. 4.تركيب جمعيت شيعيان در بنگلادش

شيعيان از نظر تيره و نژادي خود را به دو گروه بيهاري و بنگالي تقسيم مي‌کنند. بيهاري كه در اصل بايستي به اهل بيهار در هند اتلاق شود، به همه شيعيان اصيل و با سابقه بنگلادش، اعم از پاكستاني و هندي، گفته مي‌شود كه با زبان اردو صحبت مي‌كنند و در مقابل آن وقتي از شيعيان بنگالي سخن به ميان مي‌آيد منظور مردماني بنگالي الاصل هستند كه به زبان بنگالي سخن می گویند و غالباً از مستبصرين (تازه شيعه شدگان) تشكيل مي‌شوند. البته اين تقسيم بندي را بسیاری از شیعیان تایید نمی کنند. مخصوصاً قسم اول كه آن ها هم خود را بنگالي ناميده و از انتساب خويش به بيهار رنجيده خاطر مي‌شوند. بين اين دو گروه قدري اختلاف سليقه و روش وجود دارد و اين اختلاف برخي اوقات موجب جدال و كشمكش لفظي شده و تا حد زيادي باعث تنش و مشكل بين اين دو شق تشيع در بنگلادش مي شود. شيعيان بنگالي معتقدند كه آن ها بيشترين فعاليت را براي ترويج تشيع به كار گرفته اند و طبق آمار موجود حيطه تبليغات آنان بسيار گسترده‌تر از بيهاري‌ها است. البته طبق اطلاعات موجود در هركدام از دو گروه فوق، افرادي بسيار فعال و دلسوز وجود دارند كه از هيچ كوششي در راه ترويج عقايد حقه خويش فروگذار نيستند و افرادي هم هستند كه به دنبال گذران زندگي خود بوده وفقط عنوان تشيع را هم با خود دارند.

6. 2. 5. پراكندگي شيعيان در بنگلادش

با اين كه كشور بنگلادش داراي وسعت زيادي نيست و مساحت آن 147570 كيلومتر مربع مي‌باشد، ولي شيعيان تراكم بسيار متفاوتي در اين منطقه دارند. بيشترين تعداد شيعيان در پايتخت مستقر هستند. بيست و پنج تا سي در صد شيعيان در داكا زندگي مي‌كنند. آن ها اكثراً  در منطقه داكاي قديمي و در محلة حسينيه دالان زندگي می کنند و مناطق محمدپور و ميرپور داکا در مراحل بعدي قرار دارند. در بين شهرستان‌ها و سطح كشور پس از داكا بيشرين جمعيت در غرب و جنوب غربي اين كشور و در اطراف شهر كولنا، مرز هند و در مسير كلكته زندگي مي‌كنند.

    در تقسيم بندي ديگري شيعيان بنگلادش به دو قسمت اصيل و مستبصرين (تازه شيعه شدگان) تقسيم مي‌شوند، كه شيعيان اصيل نيز به نوبة خود داراي بخش‌هاي سادات، غير سادات و خوجه‌هاي اثني عشري مي‌باشند. سادات بيشتر در مركز كشور بنگلادش، داكا، ساكن هستند و تعدادي از آن ها هم در شهرهاي رنگپور، سيد پور، سيلهت، چيتاگنگ و كولنا پراكنده هستند. شعيان غير سادات هم در نقاط مختلف كشور پراكنده هستند. خوجه هاي اثني عشري هم همانند ساير شيعيان، قبل از استقلال بنگلادش (1972م)از هند و پاکستان غربی آمده و جمعيت بسیاری بودند ولي پس از استقلال، به دليل اینکه انقلابی های بنگلادش، پاکستانی ها و هندی ها را  آزار می دادند، اكثر شيعيان مهاجرت به كشورهاي هندو پاكستان را برگزيدند. شایان ذكر است كه غالب شيعيان اصيل اردو زبان هستند و همه مراسم مذهبي خود را به زبان اردو برگزار مي‌كنند.

  اكثر قريب به اتفاق مستبصرين پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران و آشنا شدن با شخصيت حضرت امام خميني(ره) روي به تشيع آوردند. مستبصرين داراي تعصب بيشتر به اعتقادات خويش بوده و در تبليغ از شيعيان اصيل فعال‌تر هستند.  مستبصرين طبق برآوردهاي آماري ميداني، حدود نيمي از كل جمعيت شيعيان بنگلادش (هفت هزار نفر) را تشكيل مي‌دهند، در حالي كه طبق همين آمار جمعيت شيعيان اصيل هشت تا نه هزار نفر برآورد مي‌شود. در بين مستبصرين افراد تحصيل كرده دانشگاهي و باسواد بيشتر ديده مي شود و به دليل مشكلات خانوادگي و به دلیل حفظ مشاغل اداري برخي از آن ها در ابراز شيعيه بودن( به قول خود) تقيه مي‌كنند. در نهايت مي‌توان گفت شيعيان اصيل در مناطق كولنا، رنگپور، سيدپور، راجشاهي، چيتاگنگ، داكا (مناطق داكاي قديم، ميرپور، محمدپور، پلتن، مگ‌بازار) و مستبصرين در مناطق جيسور، سات‌خيرا، شارشا، كولنا، نورائيل، غازي‌پور، بوگرا، راجشاهي، داكا (مناطق ميرپور، محمدپور و تنگي) ساكن هستند.

6. 2. 6. مراكز تبليغي شيعيان در بنگلادش

اهم مراكز تبليغي و مذهبي شيعيان در بنگلادش را حسينيه‌ها تشكيل مي‌دهند. يكي از خدمات بزرگي كه علماي مهاجر ايراني به شبه ‌قاره هند در طول تاريخ ارائه كردند، نهضت تاسيس حسينيه‌هايي بود كه مركز فعاليت شيعيان قرار گرفت و در همه ايام سال و به خصوص از ابتداي محرم تا هشتم ربيع الاول مراسم مختلفي در آن ها برگزار مي‌ شود. این حسينيه‌ها نقش مساجد را هم ايفاد مي كنند، و آن به اين دليل است كه چون برگزاري مراسم سينه‌زني و عزاداري در مساجد نزد علما و مردم غير شيعي اين كشور وجهه خوبي نداشته و آن را جايز نمي‌دانند، و از طرفي شيعيان به دليل مشكلات مالي نمي‌توانند در هر نقطه هم مسجد و هم حسينيه داشته باشند؛ لذا اقدام به تاسيس حسينيه، هم براي انجام مراسم عبادي و هم براي برگزاري  مناسبت‌ها کرده ‌اند. البته گفته می شود كه چون مساجد بايد در زير نظر كميته مساجد كشور اداره شود و امام مسجد را كميته مذكور تعيين كند و از آنجا كه اعضاي كميته همه سني مذهب هستند، شيعيان جهت اجتناب از دخالت دادن آن كميته در مسائل مذهبي خود، نمازهاي يوميه و مراسم عبادي را در حسينيه‌ها بجا می آورند. از این رو تا حدودی با کمبود مسجد روبرو نشده اند.

حسينيه‌ها در بنگلادش داراي تعاريف خاصي نيستند، برخي از آنان داراي بناهاي تاريخي و بسيار مشهور و عمارت‌هاي بزرگي هستند و برخي از آنان داراي محيطي بسيار كوچك و در حد فضايي مناسب براي 30 الي 40 نفر؛ تعدادي حسینیه هم در منازل شخصي افراد خيّر براي مدتي محدود در طول سال برپا مي‌شوند. بنابراين ارائه آماري دقيق از آنان به سهولت ممكن نيست. ولي حسينيه‌هاي شناخته شده و مشهور در كشور بنگلادش به شرح زير مي‌باشند.

در شهرستان داكا، مركز كشور بنگلادش مساجد و حسينيه‌هاي زير به شيعيان تعلق دارد.

حسينيه دالان: حسينيه دالان بزرگ ترين و مشهورترين حسينيه بنگلادش است كه به منزله بنايي توريستي در نقشه‌هاي داكا معرفي شده و روزانه سياحان مختلفي از سرتاسر جهان از آن بازديد مي‌ کنند. در هاي اين حسينيه به روي هندوها و سني‌ها نيز باز است و شايد به همين دليل باشد كه شهرت بيشتري پیدا کرده است. حسينيه دالان مجموعه‌اي تاريخي با بيش از چهار قرن قدمت مي‌باشد. گفته مي‌شود اين حسينيه را یکی از مشایخ شیعه که حاکم داکا بوده است، در عصر حكومت مسلمانان در شبه‌قاره ساخته است. اين حسينيه به خودي خود دليلي بر اهميت و نفوذ مكتب اهل بيت (ع) در آن زمان در بين مردم بوده است. مجتمع حسينيه، ساختمانی را در بر می گیرد كه مراسم و عزاداري‌ها و نيز نمازهاي يوميه در آن برگزار مي شود. در قسمتي از اين مسجد ضريحي قرار داد كه دو برجستگي به نام های قبور امام حسن(ع) و امام حسين(ع) در آن قرار دارد. مردم، به ويژه اهل سنت، با حالت تضرع و ندبه كنار اين ضريح مي‌ايستند و اشك‌ريزان دست به دعا و استغاثه بر مي‌دارند و حاجات خود را به زبان مي‌آورند. وجود انواع و اقسام عَلَم و كُتَل و بستن نخ به ضريح براي حاجت خواهي، روشن كردن شمع و مانند آن‌ها، همه و همه انسان را به اين انديشه فرو مي‌برد كه گویی در كشوری شيعي و در جمع آنان قرار گرفته است؛ اما واقعيت چيز ديگري است؛ عشق به اهل البيت(ع) در اينجا فرامذهبي است.

    ورود هيئت‌هاي مذهبي به اين حسينيه در ايام عاشورا، انجام سينه‌زني و عزاداري به نحوي كه گاه برخي از عزاداران از شدت عزاداري به حال غش، نقش بر زمين مي‌شوند و به هوش آوردن آنان با پاشيدن آب و گلاب به سر و روي آنان جلوه‌هاي ديگري است كه هر بيننده‌اي را سخت تحت تاثير قرار مي دهد. ساختمان دو طبقه ديگري در اين مجموعه واقع است كه طبقه اول آن كتابفروشي و طبقه دوم آن كتابخانه، سالن مطالعه و كلاس درس است. تابلو  دارالقرآن بر سر در آن گوياي فعاليت‌هايي است كه در اين ساختمان انجام مي‌شود. در بخشي از فضاي بيروني حسينيه، مزار شيعيان واقع است كه سنگ قبرهايي به سبك گورستان‌هاي ايران در آن به چشم مي‌خورد. در بخش ديگري از حسينيه استخر بزرگي براي پرورش ماهي، قرار دارد.

    حسينيه دالان در سال 1383، به همت مسئولان محترم جمهوري اسلامي ايران مزين به كاشي كاري به سبك مساجد و حسينيه‌هاي ايران شده است. هر چند به دليل نبودن كاشي و طرح‌هاي آن به اندازه كافي قدري اوضاع كاشي كاري نا همگون جلوه مي‌كند و در بعضی جاها رنگ‌ها و شكل‌‌ها نا سازگار نشان می دهند. در عين حال، گفته مي‌شود كه اين حسينيه در مقایسه با گذشته بسيار تغيير كرده و جذاب‌تر شده است.

1.  حسينيه و مسجد محمد پور: در منطقه محمدپور بناي مسجد و حسينيه محمدپور در مجموعه ساختماني ای واقع است كه به شيعه مسجد (مسجد شيعيان) موسوم است. قسمت مسجد بنايي مدور با گنبد‌ي زيبا است كه در سال‌هاي اخير به همت مسوولين جمهوري اسلامي ايران، كاشي كاري زيبا و لوستري بزرگ در آن نصب شده است. ساختمان حسينيه هم در مجاورت مسجد واقع است. در اين مجموعه ساختمان حدود ده خانواده از شيعيان زندگي مي‌كنند. اين مسجد و حسينيه، هيئت امنایی از منتخبين شيعيان اين منطقه دارد که آن ها مسجد را اداره می کنند. در مجاورت اين مجتمع، ايستگاه اتوبوس شهري نسبتاً بزرگي واقع است كه به نام ايستگاه «شيعه مسجد» معروف است. شيعه مسجد براي همه ساكنان داكا شناخته شده است.

2.   مسجد و حسينيه ميرپور (كربلا ميرپور) از مراكز مشهور شيعيان در شهر داكا مي‌باشدكه هيات امنایی اداره مي‌شود. دو حسينيه «عاشق حسين مرحوم» و «منظور حسين مرحوم» نيز در مجاورت اين حسينيه واقع هستند.

3.   حسينيه (مسجد) پراناپلتن را شيعيان خوجه اثني عشري اداره مي کنند.

4.   حسينيه نواب چوتن

5.   حسينيه مير يعقوب در داكا ي قديم

6.   حسينيه بُدُّن مرحوم در داكاي قديم

7.   حسينيه اصفهاني (مغ بازار)

8.   حسينيه بچرام ديوري

9.   حسينيه براكاترا

10.     حسينيه چتو كاترا

11.     حسينيه شيرازي

شهرستان بندري چيتاگنگ دومين شهر بنگلادش از نظر اهميت اقتصادي، وسعت و جمعيت است که دو حسينيه در آن وجود دارد:

1.  حسينيه اصفهاني در منطقه «صدرگهات»

2.  حسينيه اختر حسين در منطقه «هالي شهر»

در شهرستان كولنا دو حسينيه زير وجود دارد:

1.  حسينيه انجمن پنج تني در منطقه «التاپول لين»

2.  حسينيه مدرسه خالص‌پور در منطقه «خالص پور»

در شهرستان راجشاهي دو حسنيه زير وجود دارد:

1.  حسينيه انجمن عباسيه در منطقه ست لايت تاون

2.  حسينيه علي حسين

شهر جيسور داراي سه حسينيه زير است:

1.  حسينيه مورلي

2. حسينيه مولا علي(ع)

3. موسسه امام مهدي «بنام امام مهدي ميشن»

در شهرستان بوگرا «حسنيه هاري پور» واقع است. در شهر رنگپور دو حسينيه زير وجود ندارد.

1.  حسينيه انجمن حسيني

2.  حسينيه اشرف علي

در شهر سيدپور « حسينيه انجمن عباسيه» واقع است

در شهر سات‌خيرا سه حسينيه زير وجود دارد:

1.  حسينيه ديوبهاتا

2.  حسينيه پاروليا

3.  حسينيه نورنگر

در شهر نارائيل «حسينيه وزير پور» و در شهر شرشا «مسجد شرشا» واقع هستند.

6. 2. 7. شيعيان در نظر مردم بنگلادش

مسلمانان بنگلادش در حب اهل بيت(ع) و احترام به آنان شايد در بين مسلمانان جهان كم نظير باشند؛ ولي نظر آنان در باره شيعيان اين كشور معمولاً مناسب نیست و با نگاهي متفاوت به آن ها مي‌نگرند. برخي از علل آن به شرح زير مي‌باشد.

1. تبليغات سلفي‌ها و وهابي‌ها عليه شيعيان و تاكيد بر روي مطالبي نظير اعتقاد شيعيان بر بي‌احترامي به خلفاي راشدين، اعتقاد به تحريف قرآن، و مسائلي نظير آن ؛كه در سطح كليه ي كشورهاي اسلامي اتفاق مي افتد.

2. رابطه سرد و نا مناسب بين برخي از شيعيان (اصيل) با اهل سنت و حتي با آن دسته از اهل سنت كه عاشق اهل بيت(ع) هستند و تكفير آنان؛ متاسفانه هنوز برخي از شيعيان اين كشور به شعار وحدت اسلامي كه رهبر فقيد ج.ا.ايران مروج و منادي آن بوده و مقام معظم رهبري بر آن تاكيد فراوان دارند، روي نياورده‌اند.

3.  مكالمه اكثر شيعيان (اصيل) با زبان اردو؛ مردم بنگلادش انقلاب و استقلال خود در پاكستان غربي را با اتحاد حول محور مخالفت با زبان بيگانه و استعماري (اردو) و گرامي داشت زبان مادري خويش (بنگالي) شكل دادند. حتي برخي از علماي بزرگ اهل سنت را به دلیل علاقه به زبان اردو  عامل دشمن شناختند و با آن ها مبارزه كردند. مردم بنگلادش ويژگي انقلاب خود را انقلاب زبان مي‌دانند. همان گونه كه مردم ايران ويژگي انقلاب خويش را اسلامي بودن آن مي‌دانند. حال مردمي كه عليه يك زبان انقلاب كرده‌اند چگونه مي‌توانند مكالمه كنندگان به آن زبان را بپذيرند و آنها را خودي بدانند.

4.  برخي اقدامات ناپسند شيعيان در مراسم عزاداري امام حسين(ع)؛ شيعيان بنگلادش در ايام عزاداري امام حسين(ع) با زنجير‌هاي تيغ دار به بدن و پشت خود مي زنند و سر خويش را با قمه مي‌شكافند و با لباس‌هاي آغشته به خون به عزاداري مي‌پردازند. اين حالت ناپسند و مشتمئز كننده، ساير مسلمانان را وادار به واكنش مي کند. برخي از سني‌ها به همين دليل شيعيان را محكوم مي‌كنند و آنان را مسلمان نمي‌دانند و برخي ديگر كه قدري منصف تر هستند، مي‌گويند اينان مسلماناني جاهل هستند و اين جهالت ريشه در اعتقادات آنان دارد.

5. اوضاع اجتماعي و اقتصادي شيعيان؛ شيعيان غالبا از نظر تحصيلات، اقتصاد، معيشت و درجات اجتماعي و علمي در وضعيت نامناسب و متمايل به طبقات ضعيف اجتماع قرار دارند و اين خود باعث منزوي شدن آنان در جوامع اسلامي مترقي مي‌گردد. البته تعداد انگشت شماري از شيعيان از مكنت و ثروت فراواني برخوردار هستند كه يا خود را به اقشار مذهبي نزديك نمي كنند و يا در بين متدينن داراي مقبوليت نيستند.‍‍

6. 2. 8. مراكز،موسسه ها،وتشكيلات آموزشي وتبليغي شيعيان در بنگلادش

در كشور بنگلادش شيعيان براي حفظ موقعيت ديني خويش، تبليغ و بالابردن سطح آگاهي‌ها و دانش هم مذهبان خويش اقدام به شكل دهي تشكيلات و سازمان‌هاي گوناگوني کرده‌اند. برخي از آنان قانوني و در دواير دولتي ثبت شده‌اند و برخي هم به صورت غير رسمي شكل‌گرفته و فعال هستند. در اين نوشته به برخي از آنان اشاره‌اي شده است و اطلاعاتي مختصري در باره آنان ارائه مي شود.

6. 2. 8. 1.مراكز آموزشي و تبليغي

1.  حوزه علميه كولنا: استان كولنا در جنوب غربي كشور بنگلادش واقع و داراي مرزي طولاني باكشور هندوستان مي باشد. اين استان از نظر تراكم حضور شيعيان پس از داكا مقام دوم را در اين كشور دارا است، به طوري كه گفته مي‌شود حدود يك سوم از كل شيعيان در اين استان زندگي مي‌كنند. تنها حوزه علميه ويژه برادران شيعه در بنگلادش در مركز اين استان (شهرستان كولنا در 310 كيلومتري جنوب داكا) واقع است.

    مديريت اين حوزه را حجت الاسلام والمسلمين سيد خليل رضوي برعهده دارد كه از فارغ التحصيلان حوزه علميه قم مي‌باشد. اين حوزه زير نظر سازمان مدارس و حوزه‌هاي علميه خارج از كشور اداره مي‌شود. از فارغ التحصيلان اين حوزه هم اكنون يازده نفر در شهرستان قم مشغول كسب علم هستند، چهار نفر از فارغ التحصيلان اين حوزه پس از اتمام مرحله‌اول تحصيلات خويش در قم، به كشور بنگلادش بازگشته اند و در جایگاه امام جماعت، مدرس و معلم مشغول فعاليت ديني هستند. تعداد پنج نفر از فارغ التحصيلان كه موفق به اخذ مدرك كارداني از حوزه علميه كولنا شده‌اند، هم اكنون در جایگاه امام جماعت، مدرس و معلم در شهرستان‌ها و روستاهاي متفاوت كشور بنگلادش مشغول انجام وظيفه هستند. طبق آخرين اطلاعات، هم اكنون 28 نفر در اين مركز ديني مشغول تحصيل مي‌باشند كه 16 نفر دانشجو و 12 نفر طلبه هستند. تعداد استادان به اضافه مدير مدرسه چهار نفر مي‌باشند. اين حوزه در سال 1995 (1374) با همكاري سازمان مدارس و حوزه‌هاي علميه خارج از كشور(جامعه المصطفي (ص) العالميه) تاسيس شده است. در اين حوزه علميه فعاليت‌هاي تبليغي قابل ملاحظه‌اي نظير برگزاري سمينار، نمايشگاه عكس و فيلم نيز شكل گرفته و با استقبال مسلمانان مواجه شده است. در ضمن اين حوزه داراي هفته نامه‌اي به نام فجر مي‌باشد که تاكنون چندين جلد كتاب در موضوعات مختلف اسلامي ترجمه و منتشر کرده است.

2.  مدرسه صاحب الزمان خالص پور: اين مدرسه ديني در هفت كيلو متري شهرستان كولنا و در منطقه خالص پور واقع است. در اين مدرسه حدود 20 نفر دانش‌آموز زير 13 سال مشغول تحصيل هستند. مدير اين مدرسه آقاي سيد رضا علي زيدي از فارغ التحصيلان حوزه علميه قم و معاون او آقاي نورعلم مي‌باشد كه در هندوستان درس خوانده است. معمولاً فارغ التحصيلان اين مدرسه جذب حوزه علميه كولنا مي‌شوند.

3.  حوزه علميه خواهران شيعه در داكا: اين حوزه علميه در سال 1383 به همت سازمان مدارس و حوزه‌هاي علميه خارج از كشور تاسيس شده است. دانش‌جويان اين حوزه را حدود 25 نفر از دختران بنگلادش تشكيل مي‌دهند كه حدود يك دوم آن ها به صورت شبانه روزي و بقیه به صورت روزانه در اين حوزه مشغول تحصيل هستند. اميد مي رود اين حوزه در آينده خدمت شايسته ای به شيعيان بنگلادش ارائه کند.

4.  حسينيه دالان: همان طور كه قبلا اشاره کردیم، حسينيه دالان مهم ترين مركز شيعي كشور بنگلادش مي‌باشد. اين حسينيه داراي قديمي‌ترين تشكيلات شيعي در داكا است كه در سال 1642م/1052 هـ. ق توسط حاكم ايالات «ناوارا» در زمان فرمانروايي «شاه شجاع» شاهزاده بنگال، به نام ميرمراد بنيانگذاري شد. در حال حاضر اين حسينيه توسط هيئتي به نام شوراي رفاهي حسينيه اداره مي‌شود. اهداف اين تشكيلات طبق اساسنامه عبارت اند از:

1. سخنراني، وعظ و خطابه اسلامي (شيعه اثني عشري)

2. زمينه سازي براي ايجاد اتحاد شيعيان بنگلادش

3. انجام كمك‌هاي رفاهي، بهداشتي، پزشكي و ... در ميان جوامع شيعي

4. سازمان دهي مراسم در ماه محرم، دادن افطاري در ماه مبارك رمضان و...  

مولانا راشد حسين زيدي امام جماعت اين تشكيلات و پادشاه شيرازي مسئول و سرپرست هيات مديره شوراي رفاهي (هيات امناي) حسينيه مي باشند(شناسنامه آموزشي بنگلادش، مركز آموزش سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي، ص24).

5.  مؤسسه دارالقرآن كريم: اين موسسه به صورت رسمي ثبت شده و از نظر دولت بنگلادش قانوني مي باشد. دار القرآن فعاليت‌هاي تبليغي، آموزشي، رفاهي و پزشكي فراواني در بنگلادش انجام مي‌دهد، مانند:

1. ايجاد كتابخانه در محل حسينيه دالان؛

2. تشكيل و حمايت از شفاخانه‌ها در مناطق مختلف كشور بنگلادش، از جمله تاسيس يك شفاخانه مجهز و كامل در حسينيه دالان؛

3. حمايت از روحانيون و مبلغين شيعه اعم از فارغ التحصيلان ايران و يا بومي جهت ارائه خدمات بيشتر و بهتر آموزش و تبليغي؛

4. فعاليت جهت ايجاد وحدت بين مذاهب مختلف اسلامي؛

5. حمايت از خانواده‌ها مستضعف و فقراي مسلمان.

6. برگزاري كلاس هاي آموزشي

7. چاپ وانتشار كتب مورد نياز

اين موسسه با حمايت مالي جمهوری اسلامی ایران و با مدیریت و نظارت نماينده محترم مقام معظم رهبری حضرت آيت الله شاهرخي خرم آبادي اداره مي‌شود.


6. 2. 8. 2.انجمن‌ها و گروهاي شيعي

1.  انجمن پانجاتاني (پنج‌تن) در شهرستان كولنا: هدف اين انجمن تبليغ عقايد و اعمال شيعه مي‌باشد. اين انجمن داراي فعاليت‌هاي مطبوعاتي و انتشاراتي قابل ملاحظه‌اي مي‌باشد. آقاي سيد واصف ميرزا مسوول اين انجمن مي‌باشد.

2.  سازمان خيرين نور الثقلين: اين سازمان در سال 1977 توسط مولانا سيد راشد حسين زيدي در داكا تاسيس شد. هدف آن فعاليت‌هاي مذهبي، امور خيريه، انتشارات و ... است.

3.  فدراسيون جوانان جعفري دباتا، در ساتخيرا به سرپرستي حجت الاسلام محمد عبد القدوس

4.  فدراسيون روح الله در ساتخيرا به سرپرستي حاجي مشرف علي خان

5.  موسسه البلاغ در ساتخيرا به سرپرسيتي ميرزا انور حسين

6.  محمديه تراست، در منطقه محمد پور داكا به سرپرستي محمود حسين

7.  انجمن عباسيه در شهرستان سيد پور به سرپرستي سيد معصوم خان


6. 2. 8. 3. انجمن‌ها و گروه هاي شيعي مستبصرين

1.  فونداسيون ايده‌آل در شهرستان داكا به سرپرستي شهيد الزمان؛

2.  آكادمي امام مهدي (عج) در برهان الدين بهولا: در سال 1979م در شهرستان برهان الدين بهولا، براي تبليغ و تبيين تشيع مركزي تاسيس شد كه عمده‌ترين كارهاي آن تدريس قرآن، تحصيلات علوم اسلامي و علوم عقايد مذهب شيعه و اداره كتابخانه است. بهولا بزرگ ترين جزيره بنگلادش محسوب مي شود كه 4 ميليون جمعيت دارد. در اين شهرستان 85 درصد مسلمانان سنی و 12درصد هندو و بودائی و... مقيم مي‌باشند. وقتی که انقلاب اسلامی ايران به رهبري حضرت امام خمينی (ره) در سال 1979م به پيروزي رسيد, حضرت امام خمينی(ره) در سراسر جهان در جایگاه شخصيتی عارف مسلك و مهم ظاهر شدند. از آن زمان با دعوت شيخ محمد شهيد الزمان چند نفر اهل تسنن, کتب امام خمينی (ره), کتب تاريخ خلافت وکتب عقايد مذهب شيعه را خواندند و در نتيجه به مذهب حقه شيعه مشرف شدند. آن زمان برای تبليغ اين مذهب، مرکزی به نام کتابخانه شيخ سعدی و مکتب خانه ای برای تدريس قرآن به كمك حضرت آيت ا... شاهرخي (نماينده مقام معظم رهبري در بنگلادش)در شهرستان برهان الدين تاسيس شد. اکنون در اين شهرستان بيش از 20 خانواده از مذهب تشيع پيروي مي‌كنند. در حال حاضر اين تشكيلات به آكادمي امام مهدي (عج) تغيير نام داده و سرپرستي آن برعهده آقاي محمد نورعالم مي‌باشد.

3.    موسسه محمديه در شهرستان راجشاهي به سرپرستي عزيز الحق؛

4.    سازمان تبليغي دعوت در داكا به سرپرستي الطاف حسين؛

5.    سازمان اقرأ در شهرستان ساتخيرا به سرپرستي وكيل عبدالرزاق؛

6.    حلقه مطالعاتي اماميه در منطقه بوگرا به سرپرستي ابو جعفر؛

7.    مجلس خواهران در شهرستان داكا به سرپرستي خانم سلينا پروين؛

8.    آكادمي شهيد تيتومير داكا با مديريت آقاي عاصف الرحمان.

(اطلاعات مشروح زير حاصل يك جلسه دوستانه با آقاي عاصف الرحمان مدير آكادمي شهيد تيتومير و دكتر ظهير الدين محمود عضو ارشد اين تشكيلات مي باشد)

«جمعي از جوانان شيعه تحصيل‌كردة كشور بنگلادش كه اكثراً از مستبصرين (شيعه شدگان) می باشند، در سال 1999 ميلادي اقدام به تاسيس تشكيلاتي آموزشي عقيدتي به نام موسسه آكادمي شهيد تيتومير کردند و در طول عمر كوتاه اين تشكيلات اقدامات مهمي انجام داده‌اند. هم اكنون چهار نفر از اعضاي ارشد اين تشكيلات، در حال كسب علم در حوزه علميه قم و در سطوح بالا هستند. اين تشكيلات تاكنون حدود سي جلد كتاب به زبان بنگالي ترجمه و توزيع نموده است. آنان داراي يك فصلنامه به نام النور (جوتي) هستند كه در تيراژ يكهزار نسخه منتشر مي‌شود. در اين فصلنامه بيشتر مسائل عقيدتي و فكري مربوط به اسلام و تشيع مطرح مي‌شود.

«در اين موسسه هم اكنون دوره‌هاي آموزشي ديني كوتاه و بلند مدت ويژه اعضاء و طرفداران برگزار مي‌شود. آقاي محمد عاصف الرحمن كه فارغ التحصيل دانشگاه ملي در مقطع فوق ليسانس روانشناسي مي‌باشد، مدير اجرايي اين تشكيلات است كه هم اكنون در يك آپارتمان نسبتاً مناسب مستقر هستند.

«برگزاري دعاي كميل در هر شب جمعه، مراسم دعا و برگزاري احيا در ماه مبارك رمضان و عزاداري در ماه محرم و صفر از ديگر برنامه‌هاي اين تشكيلات است.

«هيات امناي اين تشكيلات اذعان مي‌دارد كه كمك و حمايت‌هاي علمي، معنوي و مادي از هركدام از تشكيلات شيعي را مي‌پذيرند؛ ولي در روش كار خويش بدون مطالعه و بررسي تغيير نمي‌دهند».

ملاحظات:

1.  اين تشكيلات داراي حدود سي عضو فعال است. تعداد افراد شركت كننده در جلسات آنان و مخصوصاً در مراسم مهم به حدود يكصد نفر مي‌رسد.

2.  اين تشكيلات از محل حق اشتراك اعضا و بعضاً حمايت‌هاي افراد خير اداره مي‌شود.

3.  شهيد تيتومير كه اين تشكيلات نام او را برخود نهاده است، از مبارزين و مجاهدين بنگال غربي و يكي از فرماندهان مبارز عليه استعمار انگليسي بوده است كه در سال 1951 به شهادت رسيده است. گفته مي‌شود كه تيتومير از سادات و ايراني الاصل بوده است.

4.  مي‌توان گفت كه اعضاي آكادمي شهيد تيتومير معتقد به ترويج اسلام خرد گرايانه بوده و قصد بارور ساختن استعدادهاي جوانان شيعه و بيشتر مستبصرين را در ذهن مي‌پرورانند. آنان به اصل تقيه بيش از حد معتقدند و در بيشتر اوقات در مجامع و گردهمايي‌هاي اسلامي از ابراز عقيد خود به صورت مستقيم و يا اقامه نماز به صورت شيعي پرهيز مي‌نمايند.

6. 2. 9.ارتباط شيعيان با جمهوري اسلامي ايران

همان طور كه گفته شد، تشيع از طريق بازرگانان، تجار، سلاطين، علما و عرفاي ايراني وارد بنگلادش شد و به همين واسطه ارتباط آنان در طول تاريخ با ايران برقرار بوده است. البته اين ارتباطات به دليل اوضاع سياسي و ناامني ها شدت و ضعف داشته است. حضور فعال شش قرن زبان فارسي در بنگلادش (1200 تا 1800 ميلادي) و ارتباطات سياسي فعال آن دوران نيز مقوم اين ارتباط بوده است. شيعيان هر سال در قالب كاروان و يا به صورت انفرادي جهت زيارت قبور ائمه و امام زادگان عازم ايران و عراق مي شوند. علماي شيعه بنگلادش، دانش آموختگان حوزه علميه قم و با اختلاف زيادي فارغ التحصيل حوزه هاي علميه هند و پاكستان هستند. هم اكنون 47 نفر طلبه بنگالي اعم از زن و مرد در مقاطع گوناگون تحصيلي مشغول تحصيل در حوزه علميه قم به تحصيل اشتغال دارند (مصاحبه با محمد ابو سعيد، نماينده طلاب بنگالي درحوزه علميه قم).

6. 2. 10.چه بايد كرد؟

«آنچه كه گفته شد شرحي بسيار مختصر و پراكنده از اوضاع و احوال شيعيان و جامعه شيعه دركشور بنگلادش بدون هيچ تفسير و ارائه نظري بود. از نوشته ناقص مذكور مي‌توان به گوشه‌هاي از مشكلات شيعيان پي‌برده ولازم است براي دفع نواقص موجود تلاشی همه جانبه توسط ارگان های ذیربط در جمهوري اسلامي ايران صورت گیرد تا درقالب مقدورات موجود آنچه شایسته نام و جایگاه تشیع می باشد شکل گیرد».

6. 2. 11.اهل تسنن

اکثریت قاطع مسلمانان بنگلادش اهل سنت می باشند و 99/99درصد جمعیت مسلمانان کشور را تشکیل می دهند. آنان به دو دسته تقسیم می شوند:

1. حنفیان: پیروان مذهب حنفی 90در صد از جمعیت مسلمانان اهل سنت را تشکیل می دهند.

2. اهل الحدیث: 10درصد جمعیت اهل سنت را تشکیل می دهند و پیرو هیچ یک از مذاهب چهارگانه نیستند. از لحاظ عقاید و افکار و سلوک بسیار نزدیک به وهابیت می باشند. نفوذ وهابیت در بین آنان بیش از نفوذشان در حنفیان است.

    چون اغلب مسلمانان بنگلادش پیرو فرقه صوفیه هستند و عقاید صوفی ها به عقاید و افکار شیعه بسیار نزدیک می باشد، حساسیت مذهبی بین شیعه و سنی به حدی که در پاکستان و هند و کشورهای دیگر وجود دارد، نیست. مسلمانان اهل سنت این کشور اهل بیت پیامبر(ص) را دوست دارند و با ارادت خاصی در مراسم عزاداری ابا عبدالله الحسین (ع) در عاشورا شرکت می کنند. اکثریت شرکت کنندگان در راهپیمایی های عاشورا در شهرداکا و دیگر نقاط کشور اهل تسنن می باشند. ولی در سال های اخیر فعالیت وهابی ها در سراسر کشور گسترش پیدا کرده است و بر اثر فعالیت آن ها تعداد شرکت کنندگان در مراسم مزبور کاهش یافته است.

6. 2. 12.جمعیت بهره ها

آماری دقیق از تعداد بهره ها در دست نیست و در هر حال بسیار کمتر از شمار شیعیان دوازده امامی اند.

6. 2. 13.هندو

از کل جمعیت بنگلادش (161300000 نفر، طبق آخرین آمار از ویکیپدیا، 2012)، حدود 15 درصد را هندوها تشکیل می دهند. هندوها به گروه ها و طبقاتی تقسیم شده اند. طبقه برهمن ها در راس همه طبقات این دین و روحانی هندوها می باشند. اجرای مراسم دینی و مذهبی، نکاح و مراسم تشییع میت و سوزاندن آن و...، در دست برهمن هاست. طبقه شاتریاها بعد از طبقه برهمن ها می باشد. در گذشته این گروه (شاتریاها) متصدی امور کشوری و لشکری بودند. طبقه کسبه و تجار (ویشیا) نیز بعد از طبقه شاتریاست. این طبقه به انواع داد و ستد و کسب و کار مشغول اند.


6. 2. 14.مسیحی

اکثریت مسیحیان بنگلادش پیرو کلیسای کاتولیک روم هستند و پاپ را به عنوان رهبر روحانی مذهبی شان می دانند. شاید عده ای بسیار اندک از مسیحیان بنگلادش پروتستان باشند. چون اغلب میسیونرهای مسیحی که در بنگلادش فعالیت های تبلیغی گسترده دارند، پیرو کلیسای کاتولیک رومی واتیکان هستند.


6. 2. 15.بودایی

اکثریت جمعیت بودایی کشور در نواحی چیتاگون کوهستانی دیده می شود. جمعیت انیمست ها نیز در شمال بنگلادش (نواحی راجشاهی و دیناجپور) سکونت دارند.

6. 3. ترکیب جمعیتی پیروان ادیان و مذاهب

جمعیت مسلمانان در بنگلادش اکثریت دارد و 88 درصد جمعیت کل کشور مسلمان هستند. جمعیت هندوها (بت پرستان مشرک)، 11درصد کل کشور را تشکیل می دهد. جمعیت مسیحیان قبلاً دویست تا سیصد هزار نفر بود، ولی در اثر فعالیت گسترده مبلغین مسیحی در سراسر کشور، در طی دو دهه گذشته، به طور غیر رسمی به دو میلیون نفر رسیده است. جمعیت بودایی ها در بنگلادش بین سی تا پنجاه هزار نفر است. در سایر ادیان هم می توانیم به انیمیست ها اشاره کنیم که به اسم سائوتال مشهورند و تعدادشان حدودا ً پانصد هزار نفر می باشد.

6. 4. آیین ها و مکاتب غیر دینی

قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، بهاییگری در بنگلادش وجود نداشت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، این فرقه ضاله توسط ایرانی های بهایی فراری در بنگلادش پایه گذاری شد. اینان توانسته اند در ناحیه میمنسینگ ( شمال شرق بنگلادش ) حدوداً پنچ هزار نفر از اهالی آن منطقه را به بهاییت بکشند.

    فرقه قادیانی نیز در بنگلادش در حال رشد است. آمار دقیق جمعیت قادیانی ها در دست نیست. اینان شبکه تبلیغاتی گسترده ای در سراسر بنگلادش دارند. تعداد درخور توجهی از قادیانی ها در پایتخت دیده می شوند. پیروان آیین های غیر دینی تحت عناوین بشر دوستانه و زیر نظر N.G.O (مؤسسه غیر دولتی) کار می کنند. بودجه آن ها از طرف آمریکا و کشورهای غربی تامین می شود.

6. 5. مفاخر و مشاهیر دینی متنفذ

رهبران مذهبي بنگلادش دراويش و صوفيان مي باشند. قبل از حكومت ترك ها نخستين درويشي كه به منظور اشاعه و تبليغ اسلام وارد بنگال شد، « مخدوم شيخ جلال الدين تبريزي » نام داشت. وي مسجد و باغ و خانقاهي در پاندوآ ( در بنگال غربي ) بنا كرد كه هزاران مسكين و گرسنه ومسافر از خانقاه وي متنعم مي شدند. توسط وي هزاران نفر آيين اسلام را پذيرفتند.

   درويش « شاه جلال مجروي يمني » ( که به تبريزي هم شهرت دارد) از ديگر دراويش معروف و متنفذ بنگال است كه باكمك سرداران فيروز شاه سيلهت را فتح كرد. ابن بطوطه در سال 1303 با وي در سيلهت ملاقات کرد. هزاران نفر از مردم بنگال توسط وي به اسلام روي آوردند.

   از دیگر دراويش و مصلحان زاهد معروف بنگلادش مي توان از اين افراد نام برد: «نور قطب العالم»، « بابا آدم شهيد »، در بخش منشي گنج نزديك داكا، «خان جهان علي » كه مزارش در بندر كولنا قرار دارد، « بدربير » يا « بدرالدين شاه » در چيتاگنگ ( ظاهراً اين فرد مريدان فراواني در بين قايقرانان وملوانان داشته به طوري كه قايقرانان معتقد به قدرت معنوي وي بوده و به هنگام دريانوردي نام او را ذكر مي کردند). صوفي « شاه مقدوم » بزرگ شهر راجشاهي كه مريدان فراواني دارد. وي نوة « عبدالقادر گيلاني» از مصلحان معروف شبه قاره مي باشد. « شاه مقدوم » از شاهزاده پور واقع در شهر پابنا و « علي بغدادي » از ميرپور واقع در داكا مي باشند. « قاضي مغول اعزام خان»، «عبدالله كرماني»، « شاه شافع الدين شهيد»، «سيد عباس علي مكي» نيز از دراويش معروف بودند. در دوران حكومت ترك ها، دراويش و صوفيان و علما نفوذ فوق العاده در بين مردم داشتند.

  ابن بطوطه ( 703 ق/ 1304م-779 ق/ 1380م) مي نويسد: «در طول حكومت فخرالدين مبارك شاه، دراويش علاوه بر احترامي كه حكمرانان براي ایشان قائل بودند، امكانات زيادي از جمله مسافرت رايگان توسط قايق، غذا و ... برخوردار داشتند. به دستور سلاطين وقت، هنگامي كه درويشي وارد شهر مي شد بنگلادش حاكم شهر از وي استقبال مي كرد و نيمي از خزانة دولت در اختيارش قرار مي گرفت» (ابن بطوطه، 1354: 320-399).

    در دوران مغول نيز صوفيان و دراويش بـــه توسعه نفوذ اسلام مي پرداختند. « خواجه معين الدين چشتي » معروف به « سلطان الاوليا هندوستان» در همين ايام مي زيست. وی سرسلسله صوفیای کرام در شبه قاره است و اصلا ایرانی بود و از مردم سیستان. مظهرالدین صدیقی (در: سایت کتابخانه طهور) می نویسد:

    «خواجه معین الدین چشتی هروی در قرن ششم هجری در سیستان متولد شد و در همان جا به فرا گرفتن علم و دانش پرداخت و سپس به چشت هرات مهاجرت کرد و در این شهر به ریاضت مشغول شد و از این رو به چشتی معروف شده است. وی پس از مدتی اقامت در چشت عازم طوس شد و در طابران، در خانقاه خواجه عثمان هارونی، که یکی از مشایخ بزرگ خراسان بود، رحل اقامت افکند، و در آنجا در نزد خواجه عثمان به تکمیل مقامات عرفانی و روحانی مشغول شد. سرانجام دست ارادت به خواجه عثمان داد و در زمره خلفای وی قرار گرفت.

   «خواجه معین الدین از طوس رهسپار بغداد گردید و مدتی در این شهر که در آن روزگار از مراکز مهم علوم و معارف اسلامی بود توقف کرد و از مشایخ آن ها نیز بسیار استفاده کرد و خود نیز مجلس تدریس و ارشاد تشکیل داد. گروهی از او استفاده کردند و چندی نیز در حرمین شریفین و شام و مصر گردش کرد و خلایق بسیاری از او اجازه گرفتند و از مجلس علمی و عرفانی او استفاده بردند. در آغاز قرن هفتم هجری سلطان شهاب الدین غوری از موطن اصلی خود در فیروزکوه که در میان کوهستان های سر بر آسمان کشیده غور در مشرق هرات قرار دارد به هندوستان لشکر کشید. وی پس از اینکه لاهور را از بازماندگان و سلاطین غزنوی گرفت به طرف دهلی حرکت کرد و پس از چندی دهلی را فتح نمود و آنجا را پایتخت خود قرار داد. پس از اینکه ناحیه پنجاب به تصرف مسلمین درآمد و نفوذ اسلام در آن مناطق برقرار شد، گروهی از دانشمندان و رهبران مسلمانان برای ترویج و تبلیغ دین مقدس اسلام به پنجاب و راجستان مهاجرت کردند و به فعالیت های دینی و مذهبی مشغول شدند. خواجه معین الدین در این هنگام همراه سلاطین و امرای غوری به هندوستان رفت و در شهر اجمیر در منطقه راجستان ساکن شد. خواجه در اجمیر مؤسسات اسلامی درست کرد و مدارس و مساجدی بنیان نهاد و به تدریس و تبلیغ مبانی اسلامی مشغول شد. خواجه معین الدین از طریق تصوف و عرفان که با روح و فکر مردم هند سازگار بود، موضوعات دینی را القاء می کرد و در اندک مدتی شهرت عظیم یافت و مردم از اطراف و اکناف پیرامون وی را گرفتند و از وجود وی استفاده کردند». وی سپس به نحوه رفتار سلاطین دهلی و امرای هند با خواجه پرداخته است و می نویسد:

  «پادشاهان و امرای اسلامی هند فوق العاده به وی احترام می کردند. برای خواجه معین الدین وسائل پیشرفت از هر جهت فراهم شد و او توانست میلیون ها نفر از بت پرستان هند را به توحید راهنمایی کند و از برکت وی دین مقدس اسلام در شمال و مغرب هند پیش رود. معین الدین شاگردان زیادی تربیت کرد و آنان هر کدام در منطقه خود مصدر خدمات ارزنده ای شدند. قطب الدین بختیار کاکی و فریدالدین گنج شکر از شاگردان و تربیت شدگان او هستند که منشأ آثار و خدمات اسلامی شدند.

   «خواجه معین الدین پس از مدتی فعالیت و تأسیس سازمان های فرهنگی و مذهبی در شهر اجمیر دیده از جهان فرو بست. مسلمین پس از درگذشت او برایش مقبره مجلل و باشکوهی ساختند که پس از هشت قرن هنوز پابرجاست و یکی از مزارات درجه اول مسلمین در هند به شمار می رود.

   «سلاطین مسلمان هند، از عصر ناصرالدین خلجی تا زمان نظام حیدرآباد، هر کدام در آنجا از خود یادگاری گذاشته اند. در ایوان و رواق ها و داخل مقبره اشعار زیادی به زبان فارسی که زبان رسمی مسلمانان هند بود نوشته شده» مانند:

خواجه خواجگان معین الدین / اشرف اولیای روی زمین/ در جمال و کمال او چه سخن/  این مبین بود به حصن حصین/ روی بر در گهت همی سایند / صدهزاران ملک چو خسرو چین

  سلاطین تیموری هندوستان به خواجه معین الدین بسیار ارادت داشتند. جلال الدین اکبر یک بار از آگره پایتخت خود پیاده برای زیارت معین الدین به اجمیر رفت، و مسلمانان شبه قاره هند از اهل تشیع و تسنن به وی علاقه دارند و هر ساله در ماه رجب مجلس عظیمی به یاد وی برگزار می شود و صدها هزار نفر از اطراف و اکناف شبه قاره پهناور هند در اجمیر اجتماع می کنند و از خدمات و زحمات اسلامی وی تجلیل و تکریم می کنند.

   در دوران استيلاي انگليس بر شبه قاره نيز بعضي از رهبران مذهبي عهده دار هدايت قيام های  مردمی عليه بريتانيا بودند، از جمله اين افراد « فكيرمنجوشاه » (87- 1763)، «شاه ولي ا...(1831- 1779)»، « سيد احمد بریلوي»، «اسماعيل شاهد»، «مير نصار علي»، «حاجي شريعت ا... »، «محسن الدين الياسي» و «مولانا كرامت علي» بودند كه با الهام از تعاليم اسلامي روحية جهاد و مبارزه طلبي را در مسلمانان بنگلادش تبليغ و تشويق مي كردند. «ابوالقاسم فضل الحق» از  باريسال بنگلادش و  «مولانا عبدالحميد خان باثاني» از ديگر رهبران سرشناس و مذهبي بنگال مي باشند كه در مبارزات استقلال طلبانه شبه قاره و پس از آن در استقلال بنگلادش نقش مهمي داشتند.


6. 6. مفاخر و مشاهیر دینی معاصر

1. پروفسور مولانا اختر فاروق :   نايب امير خلافت مجلس بنگلادش ( حزب سياسي اسلامي ) ، سردبير سابق روزنامه سنگرام داكا ، نويسنده و مترجم كتاب هاي متعدد است و از ايران ديدن کرده است.

2. حافظ حبيب الرحمان : رئيس حركت وحدت اسلامي ( حزب سياسي اسلامي ) ، نويسنده ومترجم،  سردبير سابق هفته نامه جهان نو است و از ايران ديدن کرده است.

3. آقاي مجاهد الاسلام : استاد يار بخش اقتصاد و بانكداري دانشگاه داكا ، نويسنده چندين كتاب و مقالات در مجله ها و روزنامه ها ، رئيس مركز حقوق بشر داكا ( سازمان تحقيقاتي واجتماعي شامل كارمندان دولتي واساتيد دانشگاه) ، رئيس انجمن يادگاري دكتر كليم صديقي در بنگلادش.

4. مولانا خوندكار غلام مولا : امام جمعه مسجد ايستگاه قطار كملاپور (داكا) ، دبير كل اهل السنه و الجماعه بنگلادش، سخنران و نويسنده كتاب ، روحاني ضد وهابيت و از ايران ديدن کرده است.

5. مولانا سيد قطب الدين الحسيني چشتي : مرجع تصوف اتوگرام كيشورگنج ، نايب رئيس انجمن پاك پنج تن بنگلادش ، كتابي در باره اهل بيت به رشته تحرير در آورده و همچنين مقالات ايشان در مطبوعات به چاپ مي رسد.

6. مولانا محمد امين الاسلام : نويسنده تفسيرنور القرآن و چندين كتاب ديگر ، مقالات در روزنامه ها و مجلات، بيان كننده مسايل اسلامي در راديو وتلويزيون و سمينار ، خطيب (امام جمعه )  شاهي جامع مسجد لال باغ در داكا.

7. وكيل سعد احمد : نويسنده كتاب هاي متعدد ، وكيل ديوان عالي كشور و از ايران ديدن کرده است.

8. آ. ن . م . عبدالمنان خان :  استاد دپارتمان عربي دانشگاه داكا ، رئيس كميته برگزاري روز قدس در بنگلادش، سرپرست برنامه عربي راديو بنگلادش و به ايران سفر كرده است.

9. دكتر آ. ف . م . ابوبكر صديق : استاد دپارتمان عربي دانشگاه داكا ، مرجع تصوف مجدديه ، نويسنده چندين كتاب در باره تزكيه نفس و تصوف است.

10. قاضي شمس الرحمان : حقوقدان معروف ، نويسنده چندين كتاب در مورد مسائل حقوقي در اسلام ، رئيس سابق بنگلاآكادمي است.

11. مولانا ابوالكلام آزاد : دبير كل سازمان مساجد بنگلادش، سخنران در تلويزيون و سمينارها در باره مسايل اسلامي و به ايران سفر كرده است.

شخصيت هاي ديني معاصر

1. مولانا امين الاسلام خطيب مسجد لال باغ و مفسرمعروف قرآن

2. مولانا عبيد الحق امام جمعه و خطيب مسجد بيت الملكرم ( مسجد ملي بنگلادش )

3. مولانا عبدالرزاق امام جمعه و جماعت مسجد سبحان باغ

4. حافظ حبيب الرحمن رئيس حزب وحدت اسلامي بنگلادش

5. مولانا عزيز الحق مراد دبيركل حزب وحدت اسلامي بنگلادش

6. مولانا ثميرالدين از علماء و نويسندگان بنگلادش و طرفدار خط وحدت بين مسلمين

7. مولانا محبوب الرحمن از مدرسين مدرسه رحمت عالمين ودبير كل سابق انجمن فارسي بنگلادش .

8. مولانا ابوالخير بيكرام پوري امام و خطيب مسجد المنار داكا

9. الحاج مقبول حسن نماينده پارلمان بنگلادش از حزب حاكم ( عوامي ليگ )

10. مولانا ظفر الله خان دبيركل حزب حركت خلافت بنگلادش.

11. محمد مصدق سردبير روزنامه عمل و فرزند پير چارمنايي كه هزاران نفر مريد دارد.

12. قاضي عبدالرؤف قاضي عالي رتبه دادگاه عالي بنگلادش.


6. 7. موقعیت اسلام و مسلمانان در جامعه و ارتباط آن ها با پیروان سایر اديان

از آنجا كه در استقلال شبه قاره، مسلمانان و هندوها مشتركاً در مبارزه علیه قواي متجاوز انگليسي نقش داشتند، استعمارگران انگليسي همواره سعي مي كردند همزمان با فعاليت هاي سياسي از طريق تحريك عوامل خود فروخته به اختلافات مذهبي مسلمانان و هندوها دامن زده و بدين وسيله تاوان شكست سياسي خود را در مذاكرات دريافت کنند.

   از طرفي اتحاد مسلمانان و هندوها در مبارزات عليه استعمارگران بريتانيايي قابل تحسين است، ولي از طرف ديگر درگيري هايي كه به تحريك عوامل استعمارگر صورت مي گرفت، تأسف را بر مي انگيزد. يكي از تأسف بارترين و دهشتناك ترين صحنه درگيري ها در 1924 در بيهار اتفاق افتاد كه طي آن هزاران مسلمان توسط افراطيون هندو مذهب به قتل رسيدند. به تلافي كشتار مسلمانان در بيهار، مردم مسلمان نواخالي ( يكي از شهرهاي مذهبي بنگلادش ) به قتل عام هندوها دست زدند تا بدين وسيله آتش خشم خود را فرو ريزند. اوضاع آن چنان بحراني و وخيم بود كه «مهاتماگاندي» كه به خوبي از نقشه ها و توطئه هاي استعمارگران آگاهي داشت، به بيهار و نواخالي مسافرت کرد تا طرفين درگيري را از ادامة نبرد وكشتار باز دارد و آنان را متوجه دشمن اصلي کرد.

    هند و پاكستان به ترتيب بر اساس دارا بودن اكثريت جمعیت هندو و مسلمان، مستقلا تشكيل شدند. با این وجود درگيري هاي فرقه اي در هند و پاكستان كماكان ادامه یافت. اين درگيري ها در بنگلادش كمتر از دوكشور ديگر رخ داده و تقريباً پيروان اديان و مذاهب مختلف در كنار يكديگر با مسالمت به سر برده و روزگار می گذرانند.


6. 8. نهادها و مراکز دینی مسلمانان

در دوران شكوفايي اسلام در بنگلادش ترويج و تبليغ اسلام در بين مردم بيشتر از طريق صوفيان صورت مي گرفت. در اين دوران عموماً در جوار كاخ پادشاهان و يا سلاطين، محلي موسوم به «مريد خانه» قرار داشت كه پيروان مذاهب مختلف به هنگام پذيرش اسلام به اين محل آورده مي شدند.

    در اين دوران و پس از آن مساجد بزرگي از سوي سلاطين و مردم مسلمان ساخته شد. در سال 1375 ميلادي اسكندر شاه، مسجد معروف آدينه را در پاندوآ، در ايالت مالدا، واقع در بنگال غربي، بنا نهاد. اين مسجد بزرگ ترين مسجد در شبه قاره مي باشد. رسم بر این بود که در كنار مساجد، به عنوان مرکزیت شهر، مدارس و حوزه هاي علميه اي نيز بنا مي شد كه به تعليم و تربيت طلاب مي پرداخت. در 1876 نخستين مركز علمي و فقهي معروف شبه قاره در محلي بنام ديوبند تأسيس شد. اين حوزه علميه كه به منظور ارتقاي دانش و خرد مسلمانان شبه قاره و انتشار اسلام تأسيس شده بود، نقش مهمي در آگاهي سياسي و ترويج و ترغيب مسلمانان در فراگيري آيات جهاد ايفا کرد و تاثير به سزايي نيز در مردم بنگال برجاي گذاشت. به طور كلي مؤسسات وسازمان هاي اسلامي در بنگلادش را مي توان به سه گروه تقسيم كرد:

1. موسساتي مانند مدرسه، مساجد و گروههاي داوطلبي كه احكام اسلامي را تدريس مي كنند.

2. مراكزي كه اطراف آرامگاههاي صوفيان و روحانيون تشكيل مي شود.

3.  سازمانهاي متعدد اجتماعي، مذهبي و فرهنگي كه وظيفة آنها رسيدگي به وضعيت رفاهي مسلمانان است.

این سه گروه در حقیقت مدارس و حوزه هاي ديني هستند که از قديم تا به حال به كارتعليم و تربيت مربيان و رهبران مذهبي اشتغال دارند.

هزاران مسجد موجود در بنگلادش همچنان مراكز فعالي براي فعاليت هاي اجتماعي مذهبي هستند. سازمان هاي بي نظير« هيئت مسجد بنگلادش»، مسجد سماج [1] و بيت الشرف، فعاليت هاي برخي از اين مساجد را هماهنگ كرده و برنامه هايي براي فعاليت هاي فرهنگي مذهبي مانند: تبليغ اسلام، توسعة آموزش هاي اسلامي و اصلاحات اجتماعي و خدمـــاتي تهيه مي كنند.  اين مساجد به منزله مراكز نمازهاي جماعت و يوميه، همواره نقش مهمي در زندگی اجتماعی و فرهنگی مردم بازی می کنند. ساخت مساجد جديد و توسعه، تعمير و تزيين مساجد قديمي، تبديل به مشخصة پيشرفت ناگهاني اسلام در بنگلادش شده است.

   آرامگاه هاي صوفيان و روحانيون نيز از قديم بزرگترين مراكز دعا ونيايش وتعليم اصول قرآن و سنت در بنگلادش بوده است. صدها آرامگاه اولیاء ا... و صوفیه در بنگلادش وجود دارد. اين عارفان و صوفيان كه از كشورهاي عربي و آسياي مركزي به بنگلادش آمده اند، نقش مهمي در توسعة اسلام در بنگلادش بر عهده داشتند. پس از مرگ هم، مزار آن ها به صورت مركزي براي دعا و عبادت مردم در آمده است. درگاه شاه جلال در سيلهت، شاه نعمت و بايزيد بسطامي در چيتاگنگ، درگاه شاه مخدوم در پابنا، مزار ميرپور در داكا، درگاه خان جهان علي در خولنا مهم ترين اين مراكز هستند كه بازسازي شده اند. پيشوا ذاكر منجيل ( مركز عبادي بين المللي ) اترشي در فريدپور، كه به وسيلة حضرت شاه صوفي مولانا حشمت الله (معروف به پير صاحب اترشي ) تأسيس شده، اخيراً تبديل به مشهورترين اين مراكز شده است. صدها نفر ازمردم روزانه از نقاط مختلف كشور به اين آرامگاه ها مي آيند. در اعياد مذهبي نيز صدها هزار نفر ازمردم عادي و مقامات دولتي در اين مكان ها گردهم مي آيند. درگاه اترشي مجتمع بزرگي در يك منطقه روستايي است اما با امكانات فراوان يك مسجد و يك مدرسه و يك استراحتگاه كه چندين هزار تن را در خود مي پذيرد. يك مركز تحقيقات بين المللي نيز در آن جا تأسيس شده است. بسياري بر اين باورند كه پيشوا ذاكر منجيل احتمالاً جامعة بنگلادش را مجدداً بر طبق اصول و سنت اسلامي شكل داده است.

    سازمان ها و مؤسسات اجتماعي و مذهبي نيز در بنگلادش وجود دارد. مهم ترين آن ها بنياد اسلامي[2] ، هيئت مسجد بنگلادش [3] ، انجمن مدرسه قرآني، مركز اسلامي بنگلادش، جمعيت المدرسين بنگلادش، هيئت جهاني اسلام ( قرآن وسنت )، اتحاد الامة و شوراي سازمان هاي اجتماعي  فرهنگي اسلامي مي باشند.

    « بنياد اسلامي » مسئوليت آموزش امامان مساجد را به عنوان رهبران اجتماع در كشور برعهده دارد. اين بنياد با برگزاري اجلاس ها وانجام كارهاي تحقيقاتي اسلامي تاكنون، از همه مشهورتر است. انتشار دايره المعارف اسلامي يكي از آثار ارزشمند آن مي باشد. هيئت مسجد بنگلادش، تصميم دارد تا مساجد را به مراكز فعاليت هاي اجتماعي مذهبي تبديل كند. انجمن ديگري از طريق ارائه خدمات رفاهي به تازه مسلمانان و موعظه كردن آن ها مشغول است. تلاش اين گروه در جهت تقويت ايجاد مسلمانان به قرآن و سنت بوده است.

   هدف « انجمن مدرسة قرآن » تربيت فرزندان مسلمانان با گرايش اسلامي مي باشد. وظیفه «مركز اسلامي بنگلادش» تحقيق روي تعليمات قرآن است و ترجمة كتاب هايي به زبان هاي عربي، اردو و فارسي به بنگالي را بر عهده دارد. اين سازمان همچنين با سازمان هاي ديگري كه در کار انجام پروژه هاي مشابهي هستند، همكاري مي كند. «جمعيت المدرسين بنگلادش» يكي دیگر از بزرگترين سازمان هایی است كه بيش از صد هزار عضو، شامل معلمان و محصلان دارد. از مهم ترین برنامه های آن، برگزاری جلسات سخنراني در مورد عقايد اسلامي و روش زندگي اسلامی بر مبنی تعالیم ارزشمند قرآن کریم است و سعي دارد آگاهي اسلامي در جامعه را افزايش دهد. «هيئت جهاني اسلام» سازماني بشر دوست است كه خدماتي به يتيمان و معلولان ارائه مي دهد. هدف«اتحاد الامه»، كه توسط گروهي از رهبران مذهبي سرپرستي مي شود، ايجاد اتحاد بين نيروهاي اسلامي در بنگلادش به منظور اسلام گرايي جامعه است. « شوراي سازمان هاي فرهنگي اجتماعي» در جهت هماهنگي فعاليت هاي گروه هاي اجتماعي مذهبي و تبليغي در بنگلادش كار مي كند (فرزین نیا، 1373: 47-50).


6. 8. 1. سازمان عاشق غوث الاعظم

اين سازمان، طي جلسه اي در تالار مجتمع مسجد غوث الاعظم در مهاگ هائي واقع در شمال شهر داكا، شكل گرفت. سازماني است كاملاً غير سياسي كه با هدف تشويق جوانان براي ساختن زندگي خود بر اساس الگوي زندگي حضرت عبدالقادر جيلاني و خدمت به كشور  و ملت تأسيس شده است.

  در اين رابطه كميته 25 نفره به رياست محمد مستفيض الرحمان تشكيل شده است. مولانا عبدالسلام، خطيب مسجد غوث الاعظم نيز سرپرستي كميته را بر عهده دارد. هيأت امناي مسجد به اين سازمان مساعدت و مشورت لازم را ارائه مي دهد. كساني كه تمایل به عضويت در اين سازمان را دارند، مجاز به حق عضويت در هيچ حزب سياسي نيستند. « غوث الاعظم » لقب شيخ عبدالقادر گيلاني ( جيلاني ) است كه در بنگلادش بسيار مورد احترام مي باشد (روزنامه انقلاب ؛ داكا ؛ بنگلادش ؛ 25 اكتبر 1999 ).


6. 8. 2.سازمان نهضت ملي اهل سنت 

اين سازمان، سمينارها و برنامه هاي متعددي از جمله سالگرد وفات شخصيت ها وعلماي اهل سنت از جمله خواجه معين الدين چشتي را برگزار مي كند. «در اين نشست، سخنرانان بر اهميت پيروي از اولياي خدا تأكيد دارند و اظهار مي دارند كه خلفاي راشدين، اهل بيت، صحابه كرام، ائمه و اولياي كرام در تداوم زمان مراحل مختف حق و حقيقت اند »( روزنامه انقلاب، داكا، بنگلادش، 19 اكتبر 1999).


6. 8. 3.سازمان جوانان تحفظ ختم نبوت

اين سازمان ضديت و مخالف شديدي با « قادياني ها» دارد. مولانا عبدالحق خطيب مسجد بيت المكرم، سخنگوي اين سازمان مي باشد. «سازمان جوانان تحفظ ختم نبوت» چندين بار بواسطة تظاهرات، مخالفت خود را با تداوم و فعاليت قادياني ها اعلام داشته است. اين سازمان معتقد است كه مولانا عبد الاول رئيس بنياد اسلامي بنگلادش نه تنها يك فرد قادياني است و جوانان را از دين اسلام خارج مي كند بلكه وجود وي در بنياد اسلامي به منزلة اهانت به اسلام است.


6. 8. 4.سازمان قراء بنگلادش

هر ساله از طرف «سازمان قراء بنگلادش» و شرکت تعدادي از قاريان قرآن كشورها به منظور مسابقه قرآن خواني، مسابقاتی تشكيل مي شود. اين برنامه در زمين چمن « پلتن »، با شرکت حدود ده هزار نفر از اقشار مختلف مردم برگزار مي شود. هر ساله مراسم افتتاحيه اين مسابقه به رياست قاري محمد يوسف رئيس سازمان قراء برگزار مي شود.


6. 8. 5.سازمان اتحاد مسلمين براي حقوق بشر

  اين سازمان طي سميناري در باشگاه مطبوعاتي داكا به رياست خانم شاهده عبيد فعاليت خود را آغاز كرد. در همين رابطه نيز سميناري با عنوان « حقوق بشر از نگاه معاصر » برگزار گرديد(روزنامه اتفاق ، داكا ، بنگلادش ، 11 سپتامبر 1999).


6. 8. 6.سازمان های دیگر

بنياد اسلامي بنگلادش؛  این بنیاد از بزرگت رين سازمان های اسلامي دولتي بنگلادش و زير نظر وزارت مذهب است .

اسلاميك بانك فاونديشن؛ سازمان اختصاصي بانك اسلامي بنگلادش براي كارهاي خيريه است.

سازمان تبليغات اسلامي بنگلادش؛ يك سازمان خيريه براي مسلماناني است كه تازه به اسلام مشرف مي شوند.

اسلاميك ميشن؛ سازمانی فرهنگي، آموزشي و بهداشتي روستائي است كه توسط بنياد اسلامي بنگلادش اداره مي شود.

انجمن مفيد الاسلام؛ يك سازمان خيـــريه ، خصوصـــاً امـــور امــــدادي براي جنازه هاي بي سرپرست است.

مركز اسلامي بنگلادش؛ سازمان بزرگ پژوهشي وانتشاراتي.

مجتمع بيت المكرم و سازمان كتابخانه اسلامي؛ این مجتمع در شهر باريسال در جنوب كشور به فعالیتهای آموزشی فرهنگی می پردازد.

مركز فرهنگي بنگلادش؛ سازمانی فرهنگي، ادبي و اسلامي است.

آكادمي پژوهشي علامه اقبال؛ سازمانی فرهنگي و پژوهشي است.

انجمن علامه اقبال؛ سازمانی فرهنگ و انتشاراتي است.

بنگلادش مسجد ميشن؛ سازمانی خيريه و تبليغي است كه به عنوان مركز كلية مساجد عمل مي كند.

انجمن اسلامي حلف الفضول؛ سازمانی خيريه است و داراي كتابخانه عمومي است.

انجمن ادبي قومي؛ سازمانی ادبي مخصوص استادان و طلاب حوزه هاي علميه قومي است.

سازمان عقب افتادگان ذهني؛ هدف این سازمان کمک به عقب افتادگان ذهنی و حمایت از آن ها است.

سازمان شاعر غلام مصطفي؛ سازمانی ادبی و فرهنگی است.

انجمن حميات الامه؛ سازمانی برای امور خيريه است و در خدمت مردم و مسلماناني است كه تازه به اسلام گرویده اند.


6. 8. 7.جماعت تبليغي

از سازمان های معروف و فعال در سراسر شبه قاره،  سازمانی غير سياسي و غير رسمي است که در همه دنيا كار تبليغ دين را انجام مي دهد. مولانا محمد الياس در سال 1915 فعاليت خود را به نام تبليغ دين، از هند شروع كرد. فعاليت هاي اين جماعت از مسجد نظام الدين دهلي آغاز شد.

   در افكار و فعاليت هاي جماعت تبليغي، تأثير امام محمد غزالي عارف و دانشمند معروف ایرانی نمايان است. به عقيده اين جماعت اگر مسلمانان با ايمان و عمل واقعي تربيت شوند، بدون جهاد و جنگ و جدال، تمام دنيا زير لواي اسلام در خواهد آمد.

   رهبري اين جماعت به دست شورایي 10 نفره است. امير واحد برای جماعت وجود دارد. پنج نفر از آنان اهل هندوستان، چهار نفر اهل پاكستان و يك نفر به نام مولانا عبدالعزيز اهل بنگلادش بوده است.

  هر ساله در منطقه اي به نام « تونگي»، در حومه شمال داكا، اجتماع جهاني تبليغ برگزار مي كنند و از كشورهاي مختلف دنيا از جمله روسيه، عمان، آلمان، كنيا، برونئي، سنگاپور، فيليپين، تايلند، آفريقاي جنوبي، سويزلند، بلژيك، مصر، تونس، موريتاني، الجزاير، سومالي، فرانسه، فيجي، كويت، تركيه، مراكش، مالزي، اردن، سوريه، عربستان، امارات و... در این اجتماع حضور مي يابند. تعداد جمعيت شرکت کننده به حدود 3 ميليون نفر مي رسد.

    لازم به ذكر است كه اجتماع فوق در سال 1927 ميلادي افتتاح شد. جماعت تبليغي فاقد هر گونه نشريه است. به گزارش روزنامه انقلاب، چاپ بنگلادش، به شماره 6 ژانويه 2001 م ، در پي وفات مولانا عبدالعزيز، امير جماعت بنگلادش، در حال حاضر شوراي چهار نفره شامل مولانا مزمل حق، مولانا محمودالحق، مهندس سراج الاسلام و سيد عزيز الحكيم فعاليت هاي تبليغي را در بنگلادش رهبري مي كنند.


6. 8. 8.بنياد اسلامي بنگلادش

بنیاد اسلامی بنگلادش در 28 مارس 1975 م تأسيس شد. دفتر مركزي این بنیاد در شهر داكا دایر مي باشد. از آنجا كه تمام وسعت کشور به 6 قسمت تقسيم شده و جمعاً داراي 58 ناحيه مي باشد، این بنیاد در همه اين نواحي براي فعاليت هاي خود دفتر دارد.

  بنياد اسلامي زير نظر مستقيم وزارت دين قراردارد و يكي از وظايف آن توسعه و نظارت بر مساجد و مراكز و آكادمي ها و انستيتوهاي اسلامي است. نظارت بر امور و تحقيقات پيرامون فقه و قوانين، علوم، فرهنگ و تمدن اسلامي، همچنین چاپ كتب اسلامي و رساله ها و تنظيم و برنامه ريزي در خصوص كنفرانس ها و سخنراني ها در خصوص تاريخ روابط اسلامي، فلسفه، فرهنگ و فقه اسلامي از دیگر وظايف اصلی این بنیاد است. اداره و توسعه مسجد بيت المكرم در داكا و تمامي مساجد نیز زير نظر اين بنياد مي باشد.

  بنياد اسلامــــي داراي 6 آكـــادمي آموزشی مختص امامان جمعه و جماعت و 29 مركز ماموريت هاي اسلامي است .


6. 8. 9.رابطه العالم الاسلامي

سازمان رابطه العالم الاسلامي بعد از مهاجرت گسترده مسلمانان از منطقه اركان ميانمار به بنگلادش، كه توسط دولت ميانمار سركوب و رانده شده بودند، و به منظور رسيدگي به پناهندگان مسلمان اعلام موجوديت كرد. اين سازمان شاخه منطقه اي رابطه عالم اسلامي را به دست ميرقاسم علي، عضو حزب جماعت اسلامي بنگلادش سپرده و برنامه هاي امدادي و كمك رساني خود را دنبال مي كند.

    رابطه العالم الاسلامي در نزديكي كوكس بازار، در جنوب غرب بنگلادش، بيمارستانی مجهز تأسيس كرده كه هنوز موجوديت خود را حفظ كرده و فعال مي باشد و در چند نقطه دور افتاده كشور نیز طرح ها و پروژه هاي امدادي و بهداشتي در دست اجرا دارد. مركز اين نهاد در منطقه « محمدپور»  شهر داكا واقع است.

  گفتني است كه نهاد فوق، سازمانی غیر دولتی ( NGO ) است.


6. 8. 10.سازمان بين المللي امداد اسلامي

هدف از تشكيل سازمان بين المللي امداد اسلامي رسيدگي به دریافت و تقسیم عادلانه کمک های مردمی بین نیازمندان است. تلاش این سازمان حمایت و زیرپوشش قراردادن نیازمندان جامعه  است.

  اين سازمان در تلاش است تا كمك هاي نقدي وغيرنقدي خود را به مراكز تحت پوشش ارسال دارد. بر اين اساس تحت عنوان NGO فعاليت رسمي دارد.


6. 8. 11.سازمان امدادي كويت

هدف از تشكيل اين سازمان عمدتاً ساخت مساجد و يا كمك به بنای آن است. اين مركز از طريق كشورهاي عربي در خاورميانه مورد حمايت مالي قرار مي گيرد و كارمندان آن عمدتاً از فارغ التحصيلان دانشگاه هاي اسلامي عربستان سعودي هستند. سازمان امدادی کویت به عنوان NGO رسماً فعاليت دارد.

6. 9. وضعیت و ساختار آموزش مذهبی در جامعه (رسمی و غیر رسمی)

اکثریت مردم مسلمان بنگلادش سنی مذهب هستند و از فقه حنفی تبعیت می کنند. صوفیان و دراویش سهم مهمی در توسعه اسلام در بنگلادش برعهده داشتند. مردم تعلیمات آنان را درباره تسلیم به خداوند و تزکیه نفس پیروی می کنند. آرامگاه های این صوفیان از قدیم بزرگ ترین مراکز دعا و نیایش و تعلیم اصول قرآن مجید و سنت در بنگلادش بوده است.

    صدها نفر از مردم روزانه از نقاط مختلف کشور به این آرامگاه ها می آیند و چند صد هزار نفر به مناسبت هایی مانند جشن ها در اینجا گردهم می آیند. این جشن ها نه تنها در حضور مردم عادی بلکه رئیس دولت و وزرای کابینه، ژنرال ها، ماموران دولتی رده بالا و بسیاری از استادان دانشگاه ها اجرا می شود. مردم بنگلادش نیز همانند دیگر مسلمانان پایبند اصول و سنن مذهبی خود می باشند و در مراسم مذهبی مختلف شرکت می کنند.گسترش موسسات اسلامی و مساجد در بنگلادش نمایانگر این مساله می باشد. علاوه بر آن این موسسه های آموزشی، امامان مساجد، آموزش آداب و سنن مذهبی به مردم را عهده دار می باشند. برخلاف عمق اعتقاد و وفاداری مردم این کشور به اسلام، محتوا و ساخت اجتماعی اسلام در بنگلادش تا حدود بسیاری از آیین هندو تاثیر پذیرفته است. نفوذ عادات و آداب و رسوم هند در اعتقادات و شعایر اسلامی مسلمانان بنگال به روشنی هویداست و معتقدات و رفتارهای برخی از مسلمانان در نواحی روستایی، درست مخالف آن چیزی است که دین اسلام ایجاب می کند.

    نفوذ باورهای شیعی در زندگی دینی مسلمانان سنی بنگال مشهود است. گرچه بسیاری از مقامات رسمی بنگال شیعه بوده اند، امروزه فقط چندین طایفه از قبایل «کارام علیا» شیعه هستند. با این حال، جالب توجه است که مسلمانان این سرزمین هرساله مراسم عزاداری محرم را با شور و احساس غریبی برگزار می کنند. تعزیه در ماه های محرم، هرسال در همه روستاهای بنگال باشور و حرارت خاصی برگزار می شود. در گذشته، مصلحان مسلمان این سرزمین این مراسم را به لحاظ شباهت با برخی آیین ها و آداب هندو، شرک و بت پرستی و توهین به اعتقادات دینی اسلام تلقی می کردند.

    دراین رابطه، اشاره به موضوع به وجود آمدن جنبش مخالف این رفتار شیعیان جالب است. یکی از جنبش هایی که به قصد زدودن اعتقادات و آداب اسلامی مسلمانان بنگال از شائبه های هندو تکوین یافت، «جنبش فرائضی» به رهبری حاجی شریعت الله بود که به فرقه صوفیه قادریه تعلق داشت. این جنبش عمدتا از اندیشه های وهابی مایه گرفته بود و بر انجام دادن فرائض بنا بر قرآن مجید و حدیث و سنت پیامبر (ص) تاکید داشت. این جنبش سپس رنگ و بوی سیاسی گرفت و در استقلال بنگلادش تاثیر گذاشت.

    قادیانی ها در داکا و کولنا دو مرکز اصلی دارند و نفوذ بسیاری در این دو شهر دارند. معمولا در هر نقطه ای از این کشور که تعدادی از قادیانی ها زندگی می کنند، حداقل مرکزی خاص برای آنان وجود دارد. تعداد قادیانی ها در شرق این کشور (براهمان باریا) شایان توجه است.


6. 9. 1.ساختار آموزش مذهبی و حوزه های دینی

بعد از تسلط استعمار انگليس در مقدرات شبه قاره هند در سال 1757 م ، يك انقلاب سراسري توسط سپاهيان هندي ارتش انگليس صورت گرفت كه در آن كنار سربازان مسلمان، هندوها نيز شركت داشتند. انگليسي ها اين اقدام انقلابي را شورش تلقي كرده با خشونت تمام آن را سركوب كردند و در شهرهاي مهم هندوستان، مسلمانان سرشناس را به دار آويختند.

  در پي آن، انقلاب و يا شورش، تاريكي سهمگيني بر مقدرات مسلمانان حكمفرما گرديد، كسي جرأت نداشت كه از خود اعلام موجوديت كند. اقتصاد، آموزش، فرهنگ و اقتدار مسلمانان يعني همه چيز آنها از بين رفت.

  در اين وحشت و مأيوسي تمام عيار بود كه گروهي از مسلمانان شهر كلكته براي احياء آموزش ديني متوسل به نمايندگان انگليسي درهند شده و از لورد هستينگ خواستند تا ملامجدالدين، روحاني مسلمان را اجازه دهد كه به بچه هاي مسلمان آموزش ديني دهد و نيز متذكر شدند كه براي كارهاي قضايي نيز اين چنين فارغ التحصيلان را لازم دارند. قابل ذكر است كه تا آن زمان، فارسي زبان رسمي هند بود. در پي آن فرماندار انگليس، مدرسة عاليه كلكته را تأسيس نمود و براي مواظبت از هر گونه اثرات منفي، مديريت مدرسه را بر عهده يك انگليسي الاصل و امور آموزشي را به دست روحانيون مسلمان سپرد. مدرسة عاليه در سال 1780 م در كلكته هند تأسيس شد و در سال 1947 م به دنبال آزادي پاكستان از انگليس و تجزية شبه قاره به هند وپاكستان، اين مدرسه از كلكته به داكا پايتخت بنگلادش ( پاكستان شرقي ) منتقل شد.

مدارس ديني در بنگلادش به دو شیوه جداگانه عمل مي كند: 1. مدارس عاليه، 2. مدارس قومي.

1.مدارس علمیه (عالي)

مدارس علمیه (عالي) در حال حاضر توسط دولت اداره مي شود. بودجة این مدارس عمدتاً توسط دولت و بخشي نيز توسط مردم تأمين مي شود.

برنامه هاي درسي اين مدرسه هم آميخته اي از كتب درسي حوزوي و كتب جديد يعني علوم روز مي باشد. دوران تحصيلي مدارس علميه 16 سال و مدارك آن توسط دولت به رسميت شناخته مي شود.

با پيروي از سيستم آموزش مدرسة علميه در سرتاسر بنگلادش هزاران مدرسه (حوزه ) ديني تأسيس شده است كه در حال حاضر تعداد آن ها به حدود 8000 مي رسد و تعداد طلاب حدود 5/1 ميليون نفر است. دولت براي مديريت و اعطای مدارك و برگزاري امتحانات، سازماني به نام «مجلس التعليم المدارس العربيه» تأسيس كرده است.


مقاطع آموزش در مدارس علمیه (عالي)

1. مرحله ابتدايي

2. مرحله داخل

3. مرحله عالم

4. مرحله فاضل

5. مرحلة كامل

مرحلة ابتدايي

این مرحله مدت پنج سال به طول مي انجامد و كودكان از سن پنج سالگي مي توانند در كلاس اول اين مرحله ثبت نام كنند ( مانند مقطع دبستان در ايران است ).

مرحله داخل

اين مرحله نيز پنج سال است. سال ششم شروع و بعد از 5 سال با شركت در امتحان مركزي و سراسري، معادل ديپلم عمومي ارزیابی مي شود.

  در اين مرحله، هنگامي كه دانش آموزان مشغول تحصيل در سال نهم مي باشند، بايد آمادگي خود را براي شركت در امتحانات سراسري اعلام و رسماً ثبت نام كنند. ثبت نـــام توسط ستاد مركزي برگزاري امتحانات كل كشور به نام « ايجوكيشن بورد » انجام مي گيرد. در اين سال ها ( نهم ) رشته درسي تفكيك مي شود.

   در حال حاضر سه رشته عمده براي طلاب وجوددارد: رشته عمومي، رشته علوم و رشته تجويد قرائت قرآن. طلابي كه در رشته علوم ديپلم مي گيرند، مي توانند درمراحل بعدي نظام آموزش مدارس عاليه ودانشكده هاي علوم (ساينس ) در همين رشته ثبت نام كنند.

  طلاب رشته عمومـــي و رشته تجويـــد و قرائت قرآن نيز در رشته هاي مربوط به علوم انساني مي توانند ثبت نام كنند.

مرحلة عالم 

طول تحصیل در اين مرحله دو سال است. در اين مرحله دو رشته: رشته عمومي و رشته علوم وجود دارد و تنها كساني كه در امتحان مرحله داخل قبول شده اند، مي توانند در اين مرحله ثبت نام كنند. بعد از دو سال تحصيل دراين مرحله بايد در يك امتحان سراسري شركت كنند كه معادل با مرحله پيش دانشگاهي در ايران است.

   پذيرفته شدگان در اين مرحله اجازه دارند به تحصيلات خود ادامه داده و مستقيماً به مرحله فاضل در مدرسه عاليه و پايه دانشگاه در مقطع كارشناسي در رشته مورد علاقه خود وارد شوند.

مرحله فاضل 

مدت اين مرحله دو سال است. فارغ التحصيلان مرحله عالم مي توانند در اين مرحله ثبت نام كنند. اين مرحله جنبه تخصصي دارد و معادل ليسانس دانشگاهي است. در این مرحله موضوعات و دروس علمي و نيز زبان بنگلا  و انگليسي تدريس مي شود.


مرحله كامل 

اين مرحله مانند دوره های عالی دو سال طول می کشد و فارغ التحصيل در پایان این مرحله مدرک "فاضل" اخذ می کند. اين مرحله كاملاً تخصصي است و به چهار بخش تقسیم شده است : (1) كامل في الحديث، (2) كامل في التفسير، (3) كامل في التاريخ،  و (4) كامل في الادب. بعد از دو سال دانشجويان در يك امتحان سراسري شركت كرده و فارغ التحصيل مي شوند كه معادل فوق ليسانس دانشگاه های عمومي است. در سال 2002 م مقرر گردید که دارندگان مدارك درجه « فاضل» و «كامل» مدارس عاليه بنگلادش ( حوزه هاي علميه دولتي ) مي توانند مدارك ليسانس و فوق ليسانس دانشگاههاي بنگلادش را از مدارس عاليه دريافت مي كند.

مرحلة پژوهش 

این دوره قبلاً در نظام آموزشی بنگلادش وجود داشت و شامل يك مرحله دو ساله پژوهشي براي دانشجويان ممتاز فارغ التحصيل در مرحله كامل بود، اما از چند سال پيش اين برنامه تعطيل شده است .

برنامه هاي درسي

اهم برنامه هاي درسي تمام مراحل آموزشي و مدارس عاليه، آموزش زبان عربي، قرآن، احاديث، فقه حنفي و تاريخ اسلام است.

  در مرحله ابتدايي همراه با آشنايي با قرائت قرآن، زبان عربي و دروس مختلف عمومي دبستان ها نيز تدريس مي شود.

  در مرحله داخل، كه سال پاياني آن معادل با ديپلم است، دروس مختلف عمومي در كنار علوم اسلامي تدريس مي شود. مثلاً در كنار قرآن مجید، حديث، فقه، اصول فقه، ادبيات عرب و تاريخ اسلام، زبان بنگلا و زبان انگليسي، رياضي، هندسه، جغرافيا و تاريخ عمومي نيز تدريس مي شود.

  برنامه هاي درسي مرحله داخل در مدرسه عاليه با دروسي كه در دبيرستان تدريس مي شود، كاملاً مجزا است. كتاب هاي درسي آنان مختلف و سؤالات امتحانات مركزي نيز جدا است. ولي با وجود تفاوت در موضوعات، استاندارد و يا سطح آموزش هر دو جريان از نظام آموزش كشور با هم در يك سطح مي باشند. در مرحله داخل، طلاب و يا دانشجويان در كنار علوم اسلامي و عربي، دروس عمومي را نيز مي گذرانند. دراين مرحله كتب درسي كه در مدارس عاليه تدريس مي شود، عيناً همانند كتب دانشكده ها و يا موسسات پيش دانشگاهي است وكتب عربي  آن هم از طرف ستاد مركز برگزاري امتحانات مدارس ديني تعيين مي شود.

  در مرحله فاضل تاحدودي درس ها تخصصي است و طلاب آماده مرحله بعدي يعني مرحله كامل مي شوند. در اين مرحله تخصص ها و رشته ها به گرايش هاي مختلف تقسيم مي شود.


چگونگي حد نصاب امتيازات امتحانات پاياني مرحله كامل

در بخش كامل في الحديث، نصاب كامل و ممتاز آن 1000 مي باشد. در اين بخش براي كتب حديث صحاح سته 600 نمره در نظر گرفته مي شود. براي تفسير كشاف 100 نمره، براي تفسير بيـــضاوي 100 نمره و بـــراي تاريخ اسلامي 200 نمره، که جمعاً 1000 نمره پيش بيني مي شود. در بخش كامل في الفقه نيز نمرات كل 1000 مي باشد: 100 نمره براي كتاب صحيح البخاري، 100 نمره براي صحيح مسلم، 200 نمره براي تاريخ اسلام، 200 نمره ديگر براي كتاب هاي طحاوي، حجه الله البالغه، شرح مواقف وكتب ديگر فقهي.

نمرات دو بخش ديگر كامل نيز، بر همين منوال تقسيم مي شود.


درجه بندي فارغ التحصيلان مرحله كامل بر اساس نمرات

بـــراساس نمرات مأخوذه در امتحان، 20نفر اول به عنوان دانشجويان و طلاب ممتاز معرفي مي شوند و اسامي آنان در روزنامه ها چاپ مي شود.

امتيازات رتبه يكم 

به كساني كه بالاتر از 60 درصد نمره در امتحان كسب كنند يعني از هزار امتياز 600 به بالا امتياز بگیرند، پذيرفته شدگان درجه اول تلقي مي شوند.

امتيازات رتبه دوم 

به كساني كه در امتحان بين 45 درصد تا 59 درصد امتياز بگيرند، يعني از هزار امتياز، 450 به بالا امتياز گرفته باشند، پذيرفته شدگان درجه دوم تلقي مي شوند.

امتيازات رتبه سوم 

به كساني كه در امتحان مركزي بين 33 درصد تا 44 درصد امتياز آورده باشند، پذيرفته شدگان درجه سوم تلقي مي شوند. اين آخرين درجه پذيرفته شدن در امتحان است. معمولاً از مجموع شركت كنندگان در امتحان 50 درصد پذيرفته شده و مابقي مردود مي شوند.


تعداد شركت كنندگان در امتحان 

در سال 2001 در سراسر كشور جمعاً 50 هزار نفر در امتحان پاياني داخل شركت كردند، كه 5 هزار نفر از آنان خانم ها بودند. به طور معمول نصفي از مجموع شركت كنندگان در امتحان پاياني پذيرفته شده و به مرحله عالم راه مي يابند. در امتحان مرحله عالم نيز نصفي از مجموع شركت كنندگان معمولاً در امتحان پذيرفته مي شوند. البته تعداد كثيري از فارغ التحصيلان مرحله داخل و عالم راهي دانشگاه هاي عمومي مي شوند، به همين علت در مراحل فاضل و كامل ، تعداد دانشجويان به شدت كاهش مي يابد.

    آگاهان اظهار عقيده كرده اند كه اگر مراحل فاضل و كامل به طور رسمي ارزشيابي نشود و فارغ التحصيلان آن نتوانند به دانشگاه ها و يا مراكز دولتي و ادارات راه يابند و استخدام شوند، به زودي به علت كاهش تعداد طلاب در مراحل فاضل و كامل، مدارس ديني کشور دچار كمبود دانشجو و طلاب شده و سرانجام به تعطيلي مي انجامند.


قرائت و تجويد قرآن

ناگفته نماند كه در مراحل داخل، عالم و فاضل رشته جداگانه اي به نام علم قرائت و تجويد براي طلاب علاقه مند وجود دارد. در اين رشته امتحان مركزي و سراسري نيز هم زمان با رشته هاي ديگر برگزار مي شود.


شرايط ثبت نام

ثبت نام براي ورود به مرحله داخل، فقط داشتن مدرك قبولي پنجم ابتدايي ملاك مي باشد، ليكن در مراحل عالم، فاضل و كامل فقط فارغ التحصيلان و قبول شدگان مرحله قبل اجازه ثبت نام دارند.

   قابل ذكر است كه گرچه فارغ التحصيلان درجه داخل و عالم فرصت شركت در كنكور دانشگاه ها را پيدا كرده  و در رشته هاي مورد نظر خود مي توانند تحصيل كنند، ولي متقابلاً فارغ التحصيلان نظام آموزشي عمومي كشور نمي توانند در مرحله اي از مراحل مختلف مدارس دينيه وارد شوند. زيرا به علت فقدان دروس اسلامي وادبيات عرب در مدارس عمومي، محصلين و دانشجويان معمولاً در خود آمادگي تلمذ در مدارس ديني را نمي بينند. از طرف ديگر دورة فوق العاده اي نيز وجود ندارد كه در آن فارغ التحصيلان و يا دانشجويان نظام آموزشي عمومي بتوانند در آن شركت نموده و زبان عربي و يا علوم اسلامي لازم را فرا گرفته و براي پذيرش در درس هاي مدارس ديني آماده شوند.


شهريه

مدارس ديني عالي بنگلادش بدون شهریه و رایگان است. در عوض، طلاب و يا دانشجويان به مسئولين مدرسه حق التدريس پرداخت مي كنند.

   در مدرسه عالي داكا يك خوابگاه مجهز وجود دارد و در مدارس ديگر كشور ( شهرستان ها) نيز خوابگاه وجود دارد. در اين خوابگاه ها هزينه غذا و ... بر عهده طلاب مي باشد و فقط محل اسكان براي آنان مجاني است.


مدارس رسمي

در حال حاضر در بنگلادش سه مدرسه بزرگ ديني كاملاً رسمي وجود دارد. مدرسه عالي داكا، مدرسه عالي سيلهت و مدرسه عالي بوگرا. تمام هزينه هاي اين مدارس از طرف دولت تامين مي شود. در مابقي مدارس ، 80 درصد از حقوق معلمين را دولت پرداخت مي كند و بقيه 20 درصد حقو ق و هزينه هاي ديگر اداري، ساختماني و ... از منابع مردمي تامين مي شود.


ميدان فعاليت روحانيون

فارغ التحصيلان اين مدارس علاوه بر شغل روحاني، در مدارس ديني نيز به نام معلم ديني مدارس، ائمه جمعه و جماعات، مسئولين شئون اسلامي و ملي ونيز ادارات دولتي استخدام مي شوند. كساني كه به همراه معلم علوم ديني این مدارس از دانشگاه ها نیز فارغ التحصيلان می شوند، مي توانند در همه مشاغل دولتي و ملي استخدام شوند.


هدف دولت

دولت بنگلادش كه پشتيبان مدارس ديني است، هدفش اين است كه در كشور بايد قشري روحاني براي اداره امور مذهبي مردم و پاسخ به نيازهاي ديني و مذهبي جامعه ونيز اداره مساجد داشته و تربيت شوند. ولي همه دولت ها معمولاً نمي خواهند كه فارغ التحصيلان اين مدارس اداره حكومـــت را به دست بگيرند. علاوه بر اين افكار عمومي واحساسات مذهبي مردم تقاضا مي كند كه ازطرف دولت اين چنين مدارس ديني تحت پوشش قرار بگيرد تا نيازهاي مردم آن جامعه را پاسخ دهد، كه البته در بنگلادش نيز چنين است (مصاحبه با مولانا صلاح الدين، رئيس اسبق مدرسه عاليه داكا، 1380، رايزني فرهنگي ج .ا.ايران).

مدارس قومي

مدارس قومي در بنگلادش از مدارس ديوبند هند سرچشمه گرفته اند و حدودا يك صد سال پس از تأسيس مدرس عالي كلكته بوجود آمده اند.

    مدارس قومي به طور عموم، مستقل از دولت، تحت نظارت و مديريت شخصيت هاي غير دولتي با برنامه هاي مخصوص به خود، گاهي منطبق با مدرسة علميه « ديوبند هند » و گاهي منطبق با برنامة درسي عربستان و يا تركيبي از هر دو اداره مي شود. مدرسة ديوبند مهم ترين مركز حوزه هاي علميه در شبه قاره مي باشد.

   جايگاه و نفوذ اين مركز بر ديگر مدارس علميه شبه قاره همانند خود حوزه علميه نجف اشرف و يا قم، بر حوزه هاي شيعي است. اين مركز در سال 1866 م تأسيس شده است.

    مدارس قومي عليرغم اختلاف در سليقه و مديريت، از نظر كلي برنامه درسي همانندي دارند. فارغ التحصيلان اين مدارس عموماً به كارهاي مخصوص روحانيت، امامت مسجد، تدريس، تبليغ و ارشاد مردم و ... مي پردازند. تعداد اين مدارس به چندين هزار مدرسه مي رسد. تشكيلاتي به نام « وفاق المدارس العربيه» در حال حاضر سرپرستي مدارس قوميه از جمله برگزاري امتحانات مقاطع پاياني را به عهده دارد.

همان طور كه گفتیم، مدارس قومي، مدارس غير دولتي هستند و يكي از دلايل غير دولتي بودن آن ها اين است كه دولت بنگلادش چندين درس از جمله دروس فارسي را از برنامه هاي درسي حذف و دروس انگليسي، جغرافيا، علوم سياسي را گنجانيد و همين برنامه را به حوزه هاي قومي و يا غير دولتي پيشنهاد کرد، اما مسئولان و مديران ارشد اين حوزه ها با اين كار موافقت نكردند، در نتيجه دولت و ادارات مدرك اين حوزه ها را تأييد نکردند.

كتاب هاي فارسي كه در اين مدارس تدريس مي شوند، شامل عناوين ذيل است:

دستور زبان فارسي

1- فارسي مقدماتي

2- الفباي فارسي

3- تفسير المبتدي

4- چهل سبق

5- جامع المصادر

6- مصدر فيوضي

7- ضوابط فارسي

8- قواعد فارسي

9- قواعد سازي ( دستور زبان فارسي است )

10- مفتاح القواعد

11-  احسن القواعد

ادبيات فارسي

1- كريما

2- پندنامه عطار

3-  پندنامه خاكي

مقاطع تحصيلي مدارس قومي شامل

 ابتدايي = شش سال

 متوسطه = چهار سال

 فضيلت = سه سال

 تكميل = يكسال

بعضي از مدارس مواد آموزشي را در 12 سال برنامه ريزي كرده اند. در طي مدت آموزش، زبان اردو،  فارسي، انگليسي، بنگالي، ادبيات عرب، فقه، اصول فقه، تفسير و حديث تدريس مي شود. در سال هاي اخير، جغرافي، تاريخ و رياضيات نيز جزو برنامه هاي درسي قرار گرفته است.

  با توجه به تاريخ تأسيس مدارس قومي، كه همة آن ها (به غير از يك مورد ) بعد از جدايي پاكستان از هند پدید آمده اند، مي توان گفت همه اين مدارس دوران جواني را مي گذرانند. لذا متناسب با تجربيات به دست آمده و مقتضيات زمان، برنامه هاي آن ها دچار تغيير وتحول مي شود و برنامه ها  استحكام كافي و لازم ندارند.

جدول آماری مدارس در بنگلادش 2004-2005 :

          نوع     تعداد مدارس   تعداد دانش آموزان   تعداد معلمان
مدارس قومی 6500 1462500 130000
مدارس عالی/علمیه 6906 1878300 100732
مدارس ابتدایی 5150 377749 23176
جمع 18556 3718549 253908

منبع:

Data Collected from Publications of the Bangladesh Madrasa Education Board. (Adapted from: Esposito et al., 2005:57).


مدارس اهل الحديث

اهل حديـــث و يـــــا ظاهريه و سلفيه در بيـــن اهل سنت، مثل اخباري ها در ميان اهل تشيع مي باشند. آنان ظواهر قرآن و احاديث استناد می کنند و از هر گونه اجتهاد و نظري خودداري مي كنند. به همين دليل، جمود فكري عجيبي بر آنان حاكم است.

  گرچه مدارس اهل الحديث هم قومي مي باشد؛ ولي چون اين مدارس با تفكر خاصي اداره مي شوند، جداگانه بررسي می شود. تعداد آنها حدود 77 تا در سرتاسر بنگلادش مي باشد.

  برنامة درسي اين مدارس به دو بخش تقسيم مي شود : الف : حفظ قرآن، ب : برنامه عمومي، كه همان كتاب هاي معروف موجود در ديگر مدارس قومي است، از قبيل صحاح سته از حديث وكشاف در تفسير قرآني در مدارس اهل حديث، جزوات و كتب وهابيه. این کتب را وهابی ها توزيع وتبليغ مي کنند. افكار اهل حدیث به افكار وهابي ها بسيار نزديك است. از نظر سياسي نيز عربستان سعودي پشتيبان بسيار خوبي براي آنان مي باشد.

   در جمع بندي كلي، مي توان تفاوت هاي موجود ميان مدارس عالي ( دولتي ) و مدارس قومي را به شرح ذيل چنين بیان کرد:

1- مدارس عالي به دليل وابستگي به دولت، از نظر مالي و ديگر امكانات در مضيقه نيستند، اما به عكس، مدارس قومي دچار مشكلات مالي فراواني هستند.

2- طلاب مدارس عالي ازنظر سياسي و مسائل روز، مترقي تر از طلاب مدارس قومي هستند. در همين راستا بد نيست بدانيم قديمي ترين تشكل دانشجويي، مربوط به طلاب مدرسة عالي است. در سال 1929، تشكيلاتي به نام « جمعيت طلبه عربيه » تشكيل شد و در حال حاضر نيز فعاليت سياسي و ايدئولوژيكي دارد.

3- فارغ التحصيلان مدرسة عالي، چون مدارك رسمي دارند، قادر خواهند بود به كارها و پست هاي دولتي وارد شوند. اما فارغ التحصيلان مدارس قومي ، فقط مي توانند به كارهاي مخصوص روحانيون بپردازند. به همين دليل افسردگي و يأس ونوميدي عجيبي نيست به سرنوشت و آينده خود، در آنان هويدا مي باشد، بخصوص با توجه به كميت بالاي نيرو و محدود بودن كارها و فعاليت هاي مخصوص روحانيون.

4- مدارس قومي در مقايسه با مدارس عالي، در ميان تودة مردم از جايگاه بهتري برخوردار مي باشند.

5- به دليل مشكلات مالي، مدارس قومي اجبار بيشتري در تمايل به كشورهاي خارجي دارند.

6- در مدارس قومي، زبان فارسي در سال هاي اوليه تحصيل تدريس مي شود. اما در مدارس عالي زبان فارسي يك ماده درسي اختياري است.

7- در مدارس عالي، علوم اسلامي و علوم روز، هر دو به يك ميزان تدريس مي شوند. اما در مدارس قومي، براي خالي نبودن عريضه و جبر زمان، بعضي از علوم روز آن هم به طور خيلي مختصر، تدريس مي شود (همان جا ).

6. 7. نهاد ها و مراکز دینی غیر مسلمانان

6. 7. 1.مذهب هندو

مذهب هندو از حيث قدمت، كهن ترين مذهب زنده جهان است و اكنون 15 در صد جمعیت بنگلادش را شامل می شود.

   اين مذهب شارع و پيامبر ويژه اي ندارد و اساساً مذهب بومي و ارثي است و تاريخ آن مانند پيروانش در طول زمان و اعصار دستخوش انقلاب و دگرگوني شده است و در نتيجه «هندويي » با افسانه هاي گذشتگان و رسوم و عادات نياكاني و قومي به گونه اي در آميخته شده كه اصول و فروع آن را به آساني از يكديگر نمي توان تشخيص داد.

   هندويي فقط اسلوبي از اخلاق و مذهب نيست، هر چند قانون اخلاقي و اوامر ونواحي آن، آرام بخش قلوب صدها ميليون تن پيروانش مي باشد. مذهب هندو، مكتبي ماوراي طبيعي است؛ از اين رو هدفش تنها اين نيست كه پيروانش در اين دنيا وجود مقدسي باشند و در عقبي از نعمت هاي بهشت برخوردار گردند؛ بلكه علت نهايي و منظور اصلي آن است كه هر هندو به حقيقت مطلق كه در عرف آنان عبارت از روح كلي و ابدي و ماوراي هر گونه تمايز و برتر از اسباب وعلل و زمان ومكان و خير و شر و ضد است، واصل شود. براي وصول به اين مقاصد عالي، هر هندو بايد در تزكيه نفس بكوشد و اعمال و رفتار و اخلاق خود را به خير و صلاح ونيكوكاري و بي آزاري مشتاق و راغب گرداند تا از باز پيدايي ها يعني تولد و مرگ پي در پي آزاد شود و نجات يابد.

سه فرقه عمده ميان هندوها وجود دارد كه عبارتند از :

ویشنو / ويشنوان (Vaisnavas) ، يعني پرستندگان ويشنو (Visnu) و شیوا/ شيوان (Saivas) ، يعني پرستندگان شيوا (Siva) ، و شاكتيان (Saktas) ، يعني پرستندگان الهه شكتي (Sakti).

هر يك از اين سه فرقه به گروه ها يا فرقه هاي فرعي منقسم مي شوند.

فرقه هاي ويشنوپرستان حداقل به بيست شاخه و فرقه شيواپرستان به ده شعبه و شاكتيان به پنج فرقه مختلف منشعب شده اند.

  علاوه بر فرق مذكور، دست كم پانزده فرقه عمده ديگرهم ميان پيروان مذهب هندو موجود است.    از اين گذشته، جامعه هندو از نظر تكاليف و وظايف مذهبي به چهار طبقه برهمن و شتريا (Ksatriya) و ويشیا (Vaisya) و شودرا (Sudra) منقسم شده اند و اعضاي هر طبقه اي وظايف وتكاليف خود را بايد انجام دهند.

  مهم ترين و معتبرترين نوشته هاي مقدس مشترك هندوان، كتب ودا(Vedas) ، براهمنا (Brahmana) ، آرايناك (Aranyaka) ، اوپانيشاد ( Upanisad) ، پورانا (Purdna) ها به ويژه كتاب بهگوت گیتا(Bhagavant Giyta) و حماسه راماينه (Ramayana) و مهابهارت (Mahabaharata) است.

  نوشته هاي مقدس ديگري هم از قبيل آگم (Agamas) ها و پانكارا(Pancara)  و تنتره (Tantras) وجود دارند كه مورد قبول پیروان فرقه های شيوا پرستان و شاكتيان و و يشنوان است، اما مورد قبول ساير فرق هندو نيست.

  اين نوشته ها در يك زمان فراهم نيامده و متعلق به ازمنة متوالي است و در يك عرض با هم قرار ندارند. مثلاً سرودهاي ريگ ودا يك دفعه سروده نشد و مولود فكر وانديشه يك شخص نيست، بلكه انديشه و اثر گويندگان و شعراي عديده است كه غالباً با هم معاصر نبودند.

  در آغاز سرودها به كتابت در نيامد و گويندگان و بازماندگان ايشان پدر به پدر آن ها را در سينه ها محفوظ مي داشتند و قرن ها بدين سان گذشت، ولي بعدها مكتوب شدند و پس ازآن در مجموعه ها گرد آمدند.

 با گذشت زمان به عللي و عواملي كه پوشيده است، به تدريج سه خداي « برهما » و «ويشنو »  و  «شيوا » مظهر سه صفت ذات مطلق (Guna) ، يعني آفرينش ، بقا و فنا واقع شدند (جلالی نائینی، 1376: 31-34).

 همان طور كه در بخش تاريخ اين كتاب آمده است، بنگال از زمان امپراتوري شاهان گوپتا كه هندو بودند شكل گرفت. شاهان گوپتا ابتدا در شمال بنگال و سپس بيهار امپراتوری بزرگ گوپتا را بنیان نهادند. هندوها در سراسر كشور پراكنده بودند، اما در منطقه جنوب مركزي شامل شهرستان هاي فريدپور، نادري پور، شريعت پور، گوپال گنج و راجپاري و منطقه جنوب غربي شامل شهرستان هاي گوبان گنج و ساتخيرا، هندوها داراي اكثريت هستند.

   

6. 7. 2.مذهب بودایی

بودا (Buddha) در حدود 544 قبل از ميلاد، در سرزمين هند متولد شد و آن چنان بود كه در اواسط قرن ششم قبل از ميلاد در شمال ناحيه بیهار، سرزميني كه در آن زمان مقر سلطنت مگادها بود، پيشواي فكري جهان بودایی، گوتاما (Gautama) به ظهور رسيد. او را از آن جهت « بودا» لقب دادند كه مدعي شد به علم اعلي كه به زبان سانسكريت « بودي » (Buddhi) گويند، تأمل گرديده است و راز عالم وجود بر او كشف گشت. پدرش يكي از شاهزادگان و اشراف سرزمين كپیلا واستو (Kapila Vastu) در شمال هندوستان بود، ناحيه ای که هم اکنون در خاك مملكت نپال قرار دارد.

  از دوره جواني گوتاما حكايات شيرين و امثال حكمت آموز نقل مي كنند. مي گويندكه چون بر فناي عمر انساني و آفات او مانند مرض و پيري و مرگ كه بر آدمي چيره است، آگاه شد، عيش ونوش و راحت و عزت را كه در قصر پدر داشت، يك سره ترك كرد و در طلب حقيقت به سير و سلوك به جنگل رفت و به ریاضت پرداخت. اما چون از این کار طرفی نبست، به نزد فرزانگانی رفت تا راه حقیقت را به او بیاموزند. او چنان کرد که آموخته بود، تا آن كه عاقبت در نزديكي شهر بنارس در پای درختی در گایا، نور معرفت بر دل او بتابيد و گوهر دانش او را حاصل گشت. پس اصول و قواعدي براي پيروان خود وضع كرد و نخستین موعظه خود را به چند تن از یاران گفت، و گفت سراسر اوضاع و احوال وجود متغير و فاني است و دلبستگي را نشايد. آدمي بايد سعي كند كه با ترك علائق دنيوي بنفس قدسي و روح كلي واصل شود. سپس خلق را به اخلاق حسنه، كردار نيك و صدق و ادب و محبت به ديگران و رعايت عدالت و احترام به موجودات زنده (انسان و حيوان) دعوت فرمود.

     پس از آنكه 45 سال در اطراف آن سرزمين مي گشت و مبادي خود را منتشر مي ساخت، سرانجام درهشتاد سالگي جهان را بدرودگفت. اگر چه تاريخ مرگ او به طور قطع معلوم نيست، برحسب روايات موجود در حدود 460 ق .م وفات يافته است.

   نور فكر اين مرد روحاني كه در آن زمانه ديرين در آن گوشه از هندوستان تابش گرفت، در طول اعصار و قرون پي در پي فروزان تر شد. چندي در هندوستان پرتو افكند، ولي بعد از هفت قرن در برابر مبادي برهمنان تاب مقاومت نياورد و آخرالامر در كانون ولادت خود يعني سرزمين هند خاموش شد. درعوض درممالك همسايه و مجاور، فروزش و درخشندگي روز افزون يافت و سراسر ممالك سيلان و برمه و سيام و نپال و تبت و مغولستان و چين و ژاپن و ... را روشن ساخت.

   نبايد تصور کرد كه بودا مانند ساير انبياء به دعوت  نبوت و پيغمبري برخاسته است، زیرا او خود هیچ گاه ادعا نکرد که دینی جدید آورده است. او در تفکر برهمنی شکاک شد و به دنبال حقیقتی می گشت تا انسان اسیر در بند دنیا را از چرخه تولدهای بی شمار رهایی بخشد و به نیروانا برساند. از این رو او را متفكري بايد دانست كه يك سلسله مبادي فلسفه وضع كرد، شريعت و طريقتي كه به سانسكريت، «دارما» (Dharma) گويند ( يعني دستور زندگاني ) بنياد نهاد. بر حسب آن دستور، پيروان وي ده اصل كلي را بايد رعايت كنند: انسان يا حيوان را نيازارند، دست به دزدي دراز نكنند، به زنا دامن خود نيالايند، از دروغ، زبان خود را چركين نسازند، به غيبت و عيب جويي از ديگران نپردازند، از خودخواهي اجتناب كنند، از كينه ورزوي دوري جويند و در آخر كار آنچه از همه مهم تر است، آنست كه از جهل وناداني بپرهيزند و به گوهر علم و دانش نفس خود را بيارايند. بودا هر چند منكر وجود الوهيت نيست، در سخنان خود از باري تعالي و معرفت او سخني به ميان نياورده است (حکمت، 1377: 2608).

      جمعيت عشايري كشور بیشترین پیروان بودایی را به خود اختصاص داده است. حدود نيمي از آنان در منطقه چيتاگنگ كوهستاني زندگي می کنند و نيم ديگر در سراسر كشور ازجمله داكا پايتخت بنگلادش حضور داشته و داراي مراكزي هستند. گفته مي شود كه در مناطق راجشاهي، سيلهت، ميمنسينگ تعدادپيروان بوديسم بيش از ساير مناطق مي باشند.

   تعداد بودايي هاي اين كشور بيش از يك ميليون نفر است. زبان مذهبي بودايي ها، « پالي » است. گرچه هر يك از اقوام داراي گويش خاصي هستند، تحصيل گردكان آنان به زبان بنگالي گفتگو مي كنند. معمولاً آن ها به طور متشكل و منسجم در اطراف معابد زندگي مي كنند و سازمان هاي گوناگونانی با نام های مختلف دارند.

  هيئت مديره ستاد امور ديني وخدمات رفاهي بودايي ها در واقع با نام تشكيلات رسمي دولتي بوده و بر فعاليت هاي آنان نظارت داشته و از آنان پشتيباني مي كند.

      گفتني است كه هيات مديره ستاد فوق را دولت بنگلادش در 17 ژوئيه 2002 م تشكيل داد و مشرف حسين شاه جهان وزير مشاور در امور مذهب بنگلادش،  رئيس و دكتر شوكومل بروا استاد بخش زبان وادبيات پالي دانشگاه داكا معاون رئيس هیئت مدیره شدند. هيئت مديره فوق داراي 5 عضو ديگر مي باشد و دوره خدمت آن ها سه سال است (روزنامه جوگانتر 17 ژوئيه 2002 م ).

6. 7. 3.مذهب مسیحی

ورود مسيحيان در بنگلادش و آغاز فعاليت هاي تبليغي آنان در اين كشور تاريخچه طولاني دارد. دروازه بنگال در سال 1517 م براي مسيحيان ميسونري باز گرديد. صدو سی و سه سال بعد از آن، تجار مسيحي براي تجارت به اين منطقه آمدند و نه فقط در تجارت و تبليغ دين مسيحيت محدود شدند، بلكه در صحنه سياسي نيز با ايجاد تفرقه و اختلاف بين مسلمانان وهندوها در جامعه بنگالي و همچنين با ايجاد مشاجره و كشمكش بين اعضاي خانواده هاي حاكم، از سال 1757 به بعد، استقلال و قيموميت بنگال را خدشه دار کردند. گرچه به مقتضاي زمان ومكان تغييراتي در فعاليت هاي سياسي جامعه مسيحي صورت گرفته است، دو برنامه همچنان ادامه داشته است:

1. امور خدماتي و امدادي

2. امور تبليغ دين ( ترويج مسيحيت )

ميسيونرهاي پرتغالي در حدود سيصد وبيست وپنج سال پيش در بنگال، فعاليت هاي خود را با كمك مالي و حمايت هاي لازم در سال 1677 م درمنطقه فارمگت نيز گائون در داكا با تأسيس كليساي مقدس « روزري » آغاز کردند. اين كليسا قديمي ترين كليساي بنگلادش محسوب مي شود و در حال حاضر عبادتگاه بسیار مشهور ومعروف مسیحیان است.

   مؤسسه « باپتيست ميسيونري سوسايتي » كه مؤسسه اي است براي تبليغات دين مسيحي، در آن زمان شخصي به نام ويليام كياري را به بنگلادش اعزام کرد. مؤسسه مذكور هم اكنون سازماني به نام  «باپتيست يونين اف بنگلادش» را در بنگلادش اداره مي کند. براثر فعاليت هاي اين ارگان در بنگلادش، علاوه بر داكا در شهرهاي ديگر از جمله ديناج پور، جيسور، باريسال، چيتاگنگ و رنگپور كارهاي تبليغاتي مسيحي انجام مي شود. فعاليت هاي تبليغي مسيحيان در اين مناطق بسيار طولاني بوده است، برای مثال، در ديناج پور از 1795، در جيسور از 1805، در داكا از 1816، در باريسال از 1828، در چيتاگنگ از 1881 و در رنگپور از 1891 فعاليت هاي خود را شروع كرده اند و از بعد از استقلال كشور بنگلادش در سال 1971، فعاليت هاي مسيحيان در اين كشور به طور درخور توجهي افزايش يافت.

 محمد نورالزمان نويسنده كتاب « بنگلادش در گيرودار ان جي اوها »، مي نويسد که در سال هاي گذشته بر اثر فعاليت سازمان هاي غير دولتي ( ان جي او ) و ميسيونري هاي مسيحي در بنگلادش، جمعيت مسيحي در اين كشور به طور غير منتظره اي افزايش يافت و به 5 ميليون نفر رسید. در منطقه كوهستاني چيتاگنگ نيز در اين دوره نيمي از جمعيت اين منطقه به مسيحيت گرويده اند. علاوه بر اين، براي به وجود آوردن منطقه ای مسيحي در مناطق مرزي بنگلادش تلاش می شود. استان هاي شمال شرقي هند واقع در همسايگي بنگلادش مانند ناگالاند، ميزورام و ميگالاي نيز در اين طرح مي باشند. مسيحيان اين منطقه متهم به اجرای آن هستند.

    سازمان ها و ارگان هاي فعال مسيحي در بنگلادش براي فعاليت هاي تبليغي و اعمال نفوذ در كشور اساساً به دو روش عمل مي كنند:

1. سازمان كليساها

2. سازمان خدماتي داوطلبانه اجتماعي

سازمان هاي كليسائي از طريق بيمارستان، كلينيك، مدارس و مركز آموزشي، تشكيل گروه هاي تبليغي و چاپ و نشر كتب به نشر دين مسيحي اقدام مي کنند. علاوه بر اين، آن ها بعضي از كارهاي اجتماعي نيز انجام مي دهند تا زمينه را براي معرفي وترويج دين مسيحيت هموار کنند.

  فعاليت هاي سازمان هاي خدماتي داوطلبانه اجتماعي را عمدتاً شخصيت ها و سازمان هاي مسيحي خارج ازكشور حمايت و پشتيباني مي کنند. به ظاهر، فعاليت هاي اين سازمان ها ظاهري سكولاريستي دارد، اما در عمل، اهداف و آرمان آنان در محدوده اصول و ضوابط سازماني خودشان است. سازمان ها هم بر دو نوع مي باشند.

1- متعهد به آرمان هاي ديني

2- متعهد به آرمان هاي خدمات اجتماعي


6. 8. تصوف

در مبحث نهاد ها و مراکز دینی مسلمانان در بنگلادش اشاره کردیم که آرامگاه های اولیاء ا... و صوفیه از پررونق ترین مراکز تجمع عبادی مسلمانان در بنگلادش است. همچنین تاکید کردیم که این مراکز امروزه جایگاه خاصی در میان پیروان طریقت های موجود در جامعه دارد. اکنون برای جلوگیری از تکرار مباحث پیشین، فقط به فرقه های تصوف در بنگلادش می پردازیم. اما اشاره به نکته مهم ضروری است. صوفیان بنگلادش دو گروه هستند: گروهی سنتی که رعایت پیر و مرید می کنند و در گرد عرفای بزرگ صوفیه بنگلادش مانند شاه جلال در سیلهت و شاه مخدوم در راجشاهی به ذکر و عبادت مشغولند ( Esposito, 2008: 60  ). گروه دوم صوفیان روشنفکر هستند. اینان تحت تاثیر آثار عرفای بزرگ ایرانی مانند غزالی و سهرودی هستند و طریقت سهروردیه و نقشبندیه دارند. این مسلمانان تحصیل کرده مدرن، با استفاده از اصول فلاسفه اسلامی به پاسخ ماتریالیسم غربی پرداخته اند. از نظر آنان، صوفی گری قلب اسلام است و حیات اسلامی بدون درک مسایل روحانی بی معناست (  Ibid:61).



6. 8. 1.فرقه هاي متصوفه

مسلمانان حنفي مذهب بنگلادش از لحاظ مشرب تصوف، پيرو طريق قادريه و چشتيه و نقشبندي هستند. پيروان طريقت قادريه در كنار مجاهدت ها و خواندان اوراد و اذكار، اصول شرعي را نيز رعايت مي كنند. در اين ميان، خانقاه هاي آنان فعال و پيرها در جایگاه مشايخ تصوف از احترام برخوردارند، ليكن آن هائي كه تابع طريقه چشتيه هستند، ادعاي پيروي از پير طريقة چشتيه خواجه معين الدوله چشتي اجميري را دارند و بيشتر به سماع و نواختن ساز و رقص مرسوم دراويش گرایش دارند. با وجود اختلاف در سلوك، تضاد و يا منازعه آن چناني در بين فرقه هاي مختلف صوفي وجود ندارد.


6. 9. سایر فرقه ها

6. 9. 1. بريلوي ها و ديوبندي ها

علاوه بر تقسيم بندي ها پیش گفته، تقسيم بندي ديگری هم مانند ساير كشورهاي منطقه شبه قاره وجود دارد كه بنگلادش نيز مستثني از آن نيست و آن اينكه مسلمانان اهل سنت بنگلادش از لحاظ خط فكر مذهبي به دو فرقه تقسيم مي شوند: دسته اول را مي توان بريلوي ها نام برد، كه پيرو احمد رضا خان بريلوي هستند كه به اهل بيت پيامبر اكرم (ص ) ارادت دارند؛ دسته و فرقه ديگر ديوبندي ها هستند كه از تعصب خاص فرقه اي برخوردارند. ديوبندي ها پيروان مدرسه ديوبند در هند هستند. در جامعه بنگلادش گرچه هر دو دسته پيرو مكتب فقهي امام ابوحنيفه هستند، در افكار عمومي بريلوي ها به نـــام سني اصيل و ديوبندي ها به گرايش وهابي معروف اند. حوزه هاي علميه قومي كاملاً در دست ديوبندي ها است. مساجد و مراكز غير دولتي ديني هم در اختيار اين فرقه قرار دارد. در واقع قدرت اجرايي مذهبي در كنترل قومي ها يعني ديوبندي ها مي باشد. حوزه هاي علميه دولتي «مدارس عالي»، گرچه زير نفوذ ديوبندي ها نيست، نمي توان طرفدار بريلوي هم قلمداد کرد؛ زيرا تبليغات بريلوي ها ضعيف و كم رنگ بوده و از انسجام و تشكيلات نظام بندي برخوردار نيست و فقط سازماني به نام اهل السنه والجماعه، ارگان تبليغي بريلوي ها در بنگلادش است. دو حوزه به نام مدرسه احمديه سنیه در چيتاگنگ،  مدرسه احمديه طيبه در داكا، و مدارس مختلف كوچك تحت كنترل و نفوذ اين سازمان مي باشد. در حال حاضر اين گروه از سيد طاهر شاه، پير و سجاده نشین سيالكوت پاكستان تبعيت و پيروي مي كنند و به مناسبت عيد ميلادالنبي (ص) در 12 ماه ربيع الاول راهپيمايي عظيمی به نام جشن جلوس عيد ميلادالنبي (ص) همه ساله برگزار مي كنند، كه در واقع نمايش قدرت مردمي اين فرقه است و بازتاب وسيعي در منطقه دارد.

   در حالي كه قومي ها و يا ديوبندي ها اين عمل را بدعت مي دانند. طرفداران جماعت تبليغی، اهل حديث و مولانا عبيدالحق، خطيب مسجد بيت المكرم، از افراد و شخصيت هاي معروف و متنفذ ديوبندي در بنگلادش مي باشند.


6. 10. اسلام مدرنیته در بنگلادش

امروزه بخشی از مردم جوان بنگلادش خود را جزو مسلمانان تحصیل کرده و روشنفکری می دانند که نه به اسلام سنتی بلکه به شکلی از اسلام که از قیود سنتی رها شده و با اندیشه های نو آمیخته شده فکر می کنند. از نگاه این گروه، اسلام در این کشور به رنسانسی احتیاج دارد که به تعبیری بتواند اندیشه های نو جهان را تاب آورد. این بخش از جوانان (مرد و زن) در قصه ها، اشعار و آثار انتقادی، خود را نویسندگان مسلمان پست مدرن معرفی می کنند (Esposito, 2008:66-67 ). در میان لیست آثار مورد علاقه آن ها، کتاب هایی مانند «ضد شرق گرایی» از ادوارد سعید، «خود انتقادی اسلامی» از ملک بننابی، «تجزیه طلبی اسلامی» اثر محمد ارغون، «عرفان سنتی جدید اسلامی» از سید حسین نصر و سید علی اشرف، و «تفکر حقوقی اجتهاد» از یوسف القرداوی دیده می شود. همچنین می توان عناصری از آثار علی شریعتی در میان این نسل از مسلمانان جوان و تحصیل کرده بنگلادش دید ( Ibid:67  ).

نکته: به نظر می رسد اشاره به جهانی شدن و تفسیری کوتاه در این رابطه ضروری است. امروزه وابستگی های جهانی و پیوندهایی وجود دارند که رشد و شکل جوامع شهری را افزایش می دهند. در عین حال جهانی شدن، نفوذ و قدرت بازارها را در شیوه هایی که ممکن است افزایش دادن نا برابر و ناپایدار در جوامعی مانند بنگلادش وجود داشته باشد، افزایش داده است (Lewis and Kanji, 2009:110 ). در بنگلادش، واکنش در میان شهروندان نسبت به نقش فزاینده بازارها باعث به وجودآمدن تنش بین منافع عمومی و خصوصی شده است. توجه اخیر به سازمان های غیر دولتی، جامعه شهری جهانی (یا بیشتر جنبش ضد جهانی شدن) و سازمان های سست پایه، نتیجه روندی دیالکتیکی شکل گرفته با جهانی شدن نئولیبرال است ( Buckland, 2003: 146 ).  این بازیگران خصوصی و جنبش ها در واقع بازخورد منطقی جهانی شدن اقتصاد است و حلقه هایی از این بازیگران خصوصی مدام در تنش با آن هستند.


[1] - Samaj

[2] - Islamic Foundation

[3] - Islam parchar Samity