ادیان در بنگلادش

از دانشنامه ملل

ادیان در بنگلادش شامل جایگاه دین در جامعه و سیاست، تاريخ اديان و مذاهب، موقعیت دین رسمی و سایر ادیان و مذاهب در بنگلادش، مسيحيت، اسلام و مسلمانان، تشیع،تركیب جمعیت شیعیان، مراكز تبلیغی شیعیان، تسنن در بنگلادش، هندوها در بنگلادش، آیین بودا در بنگلادش، تصوف در بنگلادش است که در ذیل شرح داده شده است:

تاریخچه ادیان و مذاهب و چگونگی گسترش دین غالب

اصولا سیر مذهب در شبه قاره را به 9 دوره ، بیان می کنند:  

1. مرحله ابتدایی یا دوره ماقبل تاریخ که اطلاعاتی از آن دوره در دست نیست مگر آنکه تصور شود تفاوت زیادی با ادوار مشابه خود در سایر نقاط جهان نداشته است.

2. دوره تمدن دره سند، که از این دوره نیز چندان اطلاع صحیحی موجود نیست؛ فقط حفریاتی که در دره سند به عمل آمده، نشان می دهد که آن مردم بت های بسیاری را پرستش می کردند و الهه ای، که شاید شیوا بوده است، داشتند و ایزدانی به صورت حیوان یا نیمه مار و نیمه انسان می پرستیدند.

3. دوره ودایی (ودیک) از هنگام غلبه نژاد شمالی در هند تا حدود 800 پ.م تخمین زده می شود.

4. عصر برهمنی ( از 800 تا 500 پ. م )، در این دوره تاسیسات مقدس مذهب هندو توسعه یافت.

5. عصر فلسفی ( از 500 تا 100 پ.م)، در این دوره دو آیین «جین»  و «بودا» به وجود آمدند.

6. دوره احیای هندویی و عقیده به پیدایی مظاهر الهی در بشر که تقریبا از 100 پ.م تا 500 ب.م ادامه یافته است؛ نشر مسیحیت نسطوری  در هند نیز در همین دوره صورت گرفته است.

7. دوره گسترش یا نفوذ اسلام درهند که در سده شانزدهم میلادی به تشکیل سلسله تیموربان بزرگ هند منجر شد.

8. دوره شور مذهبی یا طریقه بهاکتی (Bhakti) که از اواخر سده پانزدهم شروع شده و تا قرن نوزدهم ادامه داشته است.

9. دوره نفوذ اروپایی که از هنگام ورود پرتغالی ها در سده پانزدهم میلادی آغاز شده است و با استقلال هند و پاکستان در سال 1947 م پایان یافت.

در این دوره مسیحیت به حد چشمگیری توسعه یافت و نیز افکار جدید اروپایی از طریق مکاتب علمی سده نوزدهم و اندیشه های مارکسیستی و همچنین کیش ملیت پرستی و برتری نژادی و خون، به شبه قاره راه یافت[۱]. درباره دوره اول و دوم چنان که باز بیان کردیم، اطلاعات بسیاری در دست نیست، اما دوره سوم اهمیت به خصوصی دارد. در این دوره مهاجمین شمالی طی چند قرن در دسته ها و امواج متوالی و متعدد به سرزمین هند راه یافتند و پایه های مذهب وتمدن فرهنگ هندویی را بنا نهادند. قوم آریایی وقتی وارد سرزمین هند می شد، دارای باورهای مذهبی ساده بود و مظاهر قوای طبیعت را نیایش یا پرستش می کرد. در خصوص ورود دین اصلی یعنی اسلام، تاریخچه روشنی وجود دارد که به طور مختصر به آن اشاره می کنیم.

موقعیت دین رسمی و سایر ادیان و مذاهب

در هشتمین اصلاحیه قانون اساسی ( توسط مجلس ملی ) 7 ژوین 1988، «اسلام» دین رسمی کشور بنگلادش اعلام شد. در این کشور پیروان چهار دین: اسلام، هندو، بودایی و مسیحی زندگی می کنند. اسلام دین اکثریت مردم است که حدود 85 درصد از کل جمعیت را در بر می گیرد. در قانون اساسی این کشور، آزادی کامل مذهب و فعالیت های فرهنگی برای همه اقلیت ها نیز تضمین شده است. مردم مسلمان بنگلادش به طور عموم متدین و اکثر آن ها، اهل تسنن و پیرو مذهب حنفی هستند. البته در مناطق راجشاهی در غرب کشور پیروان اهل حدیث ( اخباری ) زندگی می کنند که رهبر آن ها عبدالباری شخصیت بزرگ فرهنگی آموزشی کشور است. در میان اکثریت اهل تسنن، به تازگی مکتب وهابیت هم نفوذ کرده است. بخشی از حوزه های علمیه قومی که آموزش سنتی فقهی اسلام را تدریس می کنند، از طرف شیوخ و ثروتمندان پیرو مکتب وهابی در جهان عرب، تغذیه می شوند[۲].

سرزمین بنگال پیش از ورود مسلمانان، به ایالات مختلف تقسیم و هر ایالت در تصرف عده ای از حاکمان محلی بود. نخستین بار مسلمانان، بنگال را تحت واحد سیاسی متحدی در آوردند که تکمیل آن در زمان سلطنت جلال الدین اکبر از شاهان سلسله تیموریان هند به پایان رسید. در عهد جلال الدین اکبر همه ایالت قبلی سرزمین بنگال، به نام «صوفیه بنگال» نامیده شد.

1. دوره اول از سال 1201 م (598 ه‍ .ق ) شروع می شود. یعنی زمانی که بنگال به دست اختیارالدین محمد بختیار خلجی فتح شد. اختیارالدین محمد، ترک بود. به همین منظور این عهد را به نام «عهد ترک» نام نهاده اند. در این دوره بنگال تحت تسلط دولت مرکزی دهلی بود و سلطان دهلی، حاکم بنگال را تعیین می کرد. البته به علت فاصله بسیار از دهلی، بعضی از حکام بنگال خودمختاری و آزادی را پیشه خود می ساختند.

2. دوره دوم «عهد سلاطین آزاد بنگال» نامیده می شود. این دوره از جانشینی شمس الدین الیاس شاه به سال 1342 م ( 743 ه‍ .ق ) آغاز می شود، به استثنای سال های 1539- 1552م / 946- 960 ه‍ .ق، هنگامی که بنگال در تصرف شیر شاه سوری و اسلام شاه سوری بود. این دوره به سال 1576 م / 984 ه‍ .ق به پایان می رسد و در همین سال است که در بنگال، در «جنگ راج محل»، سلاطین آزاد به دست مغول های تیموری شکست خوردند.

3. دوره سوم، دوره مغولان تیموری است و بنگال به سال 1576م /984 ه‍.ق به دست جلال الدین اکبر فتح شد. این دوره تا 1717 – 1130 ه‍.ق ادامه داشت. بنگال از این تاریخ، جزو سلطنت دهلی به شمار می رفت.

4. دوره چهارم، از سال 1717 تا 1757 م / 1130- 1171 ه‍.ق طول کشید. دراین ایام، مرشد قلی خان از حاکمیت سلطنت دهلی آزاد شد و به نام نظام بنگاله، دولت تازه ای تشکیل داد. حاکمیت وی به سال 1757 م / 1171 ه‍. ق به پایان رسید.

با ورود مسلمانان به بنگال، جامعه اسلامی به وجود آمد. در همین زمان است که فعالیت مسلمانان در بنگال آغاز می شود. همان طور که قبلا اشاره کردیم، مسلمانانی که برای نخستین بار در بنگال حکمرانی کردند از نژاد ترک بودند. هر چند اسلام دین آنان بود، فرهنگ ایرانی از نفوذ فوق العاده ای در بنگال داشت و آنان زبان ترکی را فقط در کشور صحبت می کردند و زبان فارسی، شالوده واساس لغات سیاسی و محاورات دربار را تشکیل می داد و در واقع زبان دیوانی و رسمی دربار بود. زبان عربی کلید رجوع به مذهب و فراگیری علوم مذهبی به شمار می رفت.

در طول مدت 150 سال حکومت ترک ها در بنگال، این بخش از شبه قاره آبستن حوادث و رویدادهای متواتر سیاسی بود. در دوران حکومت ترک ها، باوجود نا آرامی های سیاسی، اسلام گسترش یافت وترک ها نه تنها به کشورگشایی و افزایش متصرفات پرداختند، بلکه در واقع درتبلیغ و گسترش اسلام نیز همت گماردند. آنان همچنین مردم را با فرهنگ وتمدن اسلامی آشنا ساختند؛ به طوری که در طول حکومت ترک ها، مدارس علمیه و موسسات مقتدر مذهبی بنا شد.

در دوران فرمانروایی و حاکمیت مغول در بنگال (1575 - 1757) نیز مردم در زمینه های کشاورزی، صنعتی، ارتباطات، تجارت، معماری، هنر و فرهنگ به پیشرفت های چشمگیری نایل شدند. فرهنگ مغول که در واقع ترکیبی از فرهنگ ایرانی، ترکی و عربی بود، بر کلیه شیون زندگی و ارکان حکومت اثر گذاشت. گفته شد که بنگلادش از نظر باورهای مذهبی مرکز پیروان چهار دین اسلام، هندو، بودایی و مسیحی است و از میان این ها، دین رسمی و اکثریت مردم، دین اسلام است. اما در قانون اساسی این کشور، آزادی کامل برای پیروان همه ادیان و مذاهب تعریف شده و فعالیت های فرهنگی برای همه اقلیت ها پیش بینی شده است[۳].

نکته مهم در خصوص  اسلام در بنگلادش مربوط به زمانی است که ژنرال ضیاء الرحمن به قدرت رسید. وی سیستم سکولاریسم را در بنگلادش که یکی از چهار رکن اصلی سیاست دولت بود، برانداخت؛ احزاب سیاسی مسلمان دربند را آزاد کرد و ناسیونالیسم بنگلادشی یعنی ملیتی با محتوای اسلامی را جانشین ناسیونالیسم بنگالی کرد. وی دستور داد آیات قرآن در رادیو و تلویزیون و نیز در مراسم رسمی پخش شود. همچنین همبستگی بنگلادش را با پاکستان و کشورهای مسلمان خاورمیانه قوت بخشید و بر ارتباط بنگلادش با امت مسلمان جهان تاکید ورزید. نخستین ژست سمبلیک او، قراردادن عبارت: «بسم الله الرحمن الرحیم» در سرآغاز کتاب قانون بود. به دستور وی مناسبت های مذهبی مانند میلاد النبی (ص)، محرم، رمضان و جمعه الوداع از طرف حکومت به طور رسمی برگزار می شد[۴].

شیعیان بنگلادش

پیروان مکتب اهل بیت در بنگلادش بین 16 تا 20 هزار نفر هستند (تا تاریخ تدوین این تحقیق، 2012م)، که بیش از چهار هزار نفر از آنان را مهاجران بیهاری تشکیل می دهند. مسایل سیاسی فی مابین بنگلادش و پاکستان، در زمان درگیری های استقلال طلبانه بنگلادش (پاکستان شرقی)، موجب شد که آن ها از لحاظ موقعیت اجتماعی و آموزشی در وضعیت بدی قرار بگیرند. بیشتر جمعیت شیعیان را بنگالی های اصیل تشکیل می دهند، همچنین از کل جمعیت آن ها، بین 35 تا 40 درصد  از مستبصرینی هستند که پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران تمایلی به افکار و عقاید شیعه پیدا کردند و عمدتا نیز از میان تحصیلکرده ها و روشنفکران جامعه بنگلادش می باشند. مرکزیت اهل تشیع در داکا و در حسینیه دالان است؛ در بین اهل سنت و شیعیان بنگلادش به علت اینکه تبلیغات منفی علیه همدیگر ندارند و موقعیت شیعیان نیز خطری برای جامعه بزرگ اهل سنت ایجاد نمی کند، همزیستی و محبت برقرار است. برادران اهل سنت به دلیل علاقه شدید به اهل بیت (ع ) در مراسم عاشورای شیعیان شرکت می کنند. روز عاشورا نیز در تقویم تعطیلات کشور روزی مذهبی و تعطیل رسمی سراسری است.

از کل جمعیت شیعی در بنگلادش، حدود 5 هزار نفر در داکا در منطقه حسنیه دالان، حسنیه میرپور، حسنیه محمدپور و حسنیه کربلا زندگی می کنند؛ در شهر چیتاگنگ حدود 1250 نفر شیعه به صورت پراکنده زندگی می کنند. تعداد آن ها در شهر شاتخیرا حدود 5 هزار نفر است که همه در روستاهای اطراف به نام های پارولیا، دیوبت ها دباتا و حبیب پور به کشاورزی مشغولند و اخیرا در شهر شاتخیرا اقدام به خانه سازی کرده اند.

در منطقه کولنا وتوابع و شهر جیسور، بیش از 2750 نفر شیعه زندگی می کنند که با توجه به فعالیت های مومنین، مستبصر شده اند. بقیه شیعیان در سایر نواحی کشور پراکنده اند.

رایزنی فرهنگی ج.ا.ایران در داکا (به خامه کارشناس باتجربه، آقای محمد علی شاه حسینی)در خصوص شیعیان در بنگلادش، تحقیقی بسیار جامع انجام دادهداست که عینا در زیر می آید.

«بنگلادش جمعیتی بالغ بر یکصد و چهل میلیون نفر را در خویش‌ جای داده است. طبق آمارهای منتشره 3/88 در صد از این جمعیت را مسلمانان تشکیل می‌دهند. 85 در صد جمعیت این کشور در بیش از 68 هزار  روستای کشور زندگی می‌کنند. مسلمانان بنگلادش حنفی مذهب هستند، و جالب توجه است که از این جمعیت انبوه سهم شیعیان شامل شیعیان اصیل و مستبصرین (شیعه شدگان) بسیار قلیل بوده و حدود 16 تا 20 هزار نفر تخمین زده می‌شوند. قانون اساسی این کشور آزادی کامل مذاهب و فعالیت‌های فرهنگی را برای همه اقلیت‌ها تضمین کرده است. از نکات در خور توجه این است که در 22 آوریل 1988 «بسم الله الرحمن الرحیم» در ابتدای قانون اساسی قرار گرفت، و در ژوئن 1988 در اصلاحیه قانون اساسی، اسلام دین رسمی کشور معرفی شد. از نکات متمایز بنگلادش با سایر کشورهای شبه‌قاره همزیستی مسالمت آمیز مسلمانان و پیروان ادیان اصیل و ریشه دار در آن کشور، با یکدیگراست. گفته می‌شود علت آن هم این است که گسترش اسلام در این منطقه به زور شمشیر نبوده، بلکه از راه تجارت، تبلیغ و عرفان ترویج شده است».

سابقه‌ی جایگاه اهل بیت علیهم السلام در فرهنگ مردم بنگلادش

«بازرگانان و مبلغان مذهبی اسلام را از همان ابتدای ظهور وارد بنگلادش کردند؛ اما صوفیان و عرفای اسلامی نیز در قرن های بعد به طور گسترده، در این سرزمین برای تبلیغ اسلام سهم به سزایی داشتند؛ بسیاری از مردم ستم دیده بودایی مذهب و طبقات پایین هندو مذهب به اسلام گرایش پیدا کرده‌اند. مسلمانان در پایان قرن دوازدهم میلادی و در زمان حکومت سلاطین مغول(1757-1205) بنگال را فتح کردند و پس از آن، مسلمانان در این سرزمین جایگاه مهمّی را به دست آوردند. همه صوفیان  و عرفا که  در  این سرزمین  تبلیغ  اسلام می کردند از محبان اهل بیت بودند. از طرف دیگر همه مبلغان و فاتحان و حاکمان مسلمان بنگالی تحت تأثیر زبان، ادبیات و فرهنگ ایرانی بودند و چون ایران بزرگ ترین پایگاه مذهب تشیع بود، بنابراین آنان تحت تأثیر مذهب تشیع نیز قرار داشتند. این اتفاق نیز باعث شد که فرهنگ مردم مسلمان بنگال به طور گسترده تحت تأثیر فرهنگ و ادبیات فارسی, ایرانی و شیعه باشد و همیشه اهل بیت (ع) در فرهنگ مردم این سرزمین جایگاه و نفوذ بنیادی داشته باشند.»

«درخصوص مسیر ورود اسلام و تشیع به کشور بنگلادش نقل قول‌های متفاوتی است، برخی معتقدند اسلام از بندر چیتاگنگ و از طریق اقیانوس هند وارد این منطقه شده است. عده‌ای کشور هند و شهر کلکته را مسیر حرکت اسلام و تشیع می‌دانند و گروهی هم خراسان در دوران امام رضا(ع) را دروازه ورود اسلام و تشیع به شبه‌قاره و این کشور دانسته‌اند. با بررسی‌های به عمل آمده هر سه نظریه فوق می‌تواند درست باشد.» [۵]

پروفسور کلثوم ابوالبشر، استاد دانشگاه داکا- بنگلادش، می نویسد:

«یکى از عوامل ارتباط بین ایران و بنگلادش دین اسلام است و دیگر زبان فارسى. و این امر فى نفسه مایه امتنان فراوان است که مردم بنگلادش فرهنگ قرآن و اسلامى خود را از طریق زبان و ادبیات فارسى آموخته شده اند. سرزمین ایران مهد تمدن دیرینه می باشد. سرود، آهنگ، نقاشى، هنر، ادبیات و فلسفه ایرانى در امتداد قرن ها بر افکار و ادراک همه ملت هاى جهان تاثیر پیدا کرده بود. فرهنگ ما هم اثرات مفید و مثبت فرهنگ ایران را پذیرفته است. این حقیقت است که صدها سال پیش ارتباط دینى و ادبى و فرهنگى میان بنگاله و ایران آغاز شد و قبل از فاتحان، مسلمانان بنگاله، صوفیان، فقها و مبلغان اسلام که زبان آن ها فارسى و عربى بود، از قرن دهم میلادى به این خطه تشریف آوردند.

تحت تاثیر این مبلغان، بیشتر مردم بنگاله دین اسلام را قبول کردند. گروه زیادى از عرفا و فقها در اینجا زندگى مى کردند و سخنشان در زبان و ادبیات بنگالى تاثیر ویژه اى گذاشته است. پس از فتح بنگاله به دست محمد اختیارالدین بن بختیار خلجى، سپهسالار معزالدین محمد سام (شهاب الدین غورى) در سال 1204م زمینه اسلام و سیاست مستحکم شد و زبان فارسى تا مدت شش قرن و ربع زبان رسمى این مملکت بوده است. مردم بنگاله با زبان شیرین و شورانگیز فارسى آشنایى گرفتند. همگان قصه دلنشین دعوت سلطان غیاث الدین اعظم شاه را از خواجه حافظ شیرازى علی الرحمه، شنیده اند و مضمون این غزل جاودانه او را به یاد مى آورند:

ساقى حدیث سرو و گل و لاله می رود              وین بحث با ثلاله غساله می رود شکرشکن  شوند همه  طوطیان   هند              زین قند پارسی که به بنگاله می رود

در عهد غیاث الدین اعظم شاه (1377- 1410 .م) به علت اثر و نفوذ ایرانی ها، کتاب هاى بسیارى در موضوع تاریخ و تذکره تالیف گردید. شمارزیادى از این کتاب ها به زبان فارسى نوشته شده بود. مثل: حوض الحیا (رکن الدین سمرقندى)، انیس الغربا و مثنوى گنج راز و مقامات و نام حق. غیر از این اهمیت و نفوذ زبان فارسى بر ادبیات بنگالى به حدی پیشرفت کرد که در آداب اجتماعى مردم بنگاله نفوذ رسوم ایرانی ها مثل عشره محرم، روضه امام حسین(ع)، داستان کربلا، مرثیه خوانى، قصه هاى قرآن شریف نیز به چشم می خورد.»[۶] غیاث الدین اعظم شاه و نیز چند تن از امیران و استانداران بنگالی را ایرانی الاصل می دانند، مانند خان جهان علی خان فرمانده نظامی و حاکم جنوب غربی بنگال که عارفی نامی بود و مزارش در شهرستان باغرهات واقع است. همچنین شایسته خان استاندار بنگال در زمان اورنگزیب شاه مغول دهلی، یکی دیگر از شخصیت های مهم تاریخی این سرزمین, ایرانی الاصل بوده است. آقا باقرخان که جنوب بنگال را آباد کرده بود, نواب علیوردی خان و نوه وی، نواب  سراج الدوله همه شیعه و اصلا از مردم ایران بودند. اما چون بین شیعیان آن دوره شخصیتهای بزرگ مذهبی ظهور نکردند تا زعامت دینی را برعهده بگیرند، مذهب تشیع چندان که انتظار می‌رفت گسترش نیافت؛ با این وجود تأثیر فرهنگ و ادبیات ایرانی و شیعه و عشق به اهل بیت(ع) با جان و روح مردم مسلمان این سرزمین در آمیخت که اثر آن تا پایان دهه هفتاد قرن بیستم میلادی کاملا مشهود است.

«بین آثار ادبی ترجمه شده از زبان فارسی و نوشته های مهمی که با بهره‌گیری از کتاب‌های فارسی به چاپ رسیده واقعه کربلا برجسته تر است. داستان هایی به صورت منظوم که به زبان بنگالی «پونتی» نامیده می‌شود، بین مردم مسلمان اعم از شهرنشین و روستایی و با سواد و بی سواد محبوبیت گسترده ای داشت. پونتی‌ها با آهنگ و وزن خاصی در مراکز اسلامی، مساجد و منازل شخصیت های مهم خوانده می شد. مهم ترین عنوان پونتی‌ها را واقعه کربلا تشکیل می‌داد که عشق به اهل بیت(ع) را در بین مردم زنده نگه می داشت.»

«در ادبیات نو بنگلادش، اولین بار فردی که به واقعه کربلا چهره ادبی داد، میر مشرف حسین بود که در اواخر سده نوزدهم می زیست. او بیان واقعه کربلا را به صورت داستانی بزرگ به رشته تحریر در آورد؛ هر چند که حقایق تاریخ را کاملا رعایت نکرد و بعضی از موضوعات تحریف شده را نیز برآن افزود، ولی نسبت به اصل واقعه علاقه و تعصب خاصی نشان داد. وی در بخشی از این کتاب آورده است که محمد حنیفه برادر امام حسین(ع) به دمشق رفت و در جنگ با مروان وی را کشت و حضرت امام سجاد و خانواده حضرت سیدالشهداء را از قید اسارت نجات داد.  به هر حال وی این داستان را با احساسات و عشق کامل به اهل بیت (ع) نوشت. محبوبیت این داستان بین مردم مسلمان با سواد و بی سواد آن قدر عمیق می‌باشد که در تاریخ ادبیات بنگال بی نظیر بوده است.»

«کتابی دیگر در همین رابطه که ”بیشاد شیندو“ (دریای غم) نام دارد، در مراکز و منازل و جلسات مهم در روستاها و شهرها خوانده می شود. به این طریق که یک نفر آن را می خواند و ده ها نفر گوش داده و اشک می ریزند،  این وضعیت تا  اواسط دهه شصت قرن بیستم ادامه داشت. از مظاهر فرهنگی دیگر مسلمانان بنگلادش برگزاری نمایشنامه و شبیه‌خوانی در خصوص واقعه کربلا است که در فرهنگ بنگالی با نام ”زاترا“ (عزیمت) از آن یاد می شود. اجرای نمایشنامه زاترا تا پایان دهه هفتاد قرن بیستم در روستاهای بنگلادش رایج بود. البته از اوایل دهه شصت اینگونه نمایشنامه ها در سطح شهر از رونق افتاد. به هر حال ”زاترا“ در مورد واقعه کربلا دارای دو قسمت است. قسمت اول مربوط به محرم است که با شهادت حضرت امام حسین(ع) پایان می یابد و قسمت دوم آن مربوط به پس از واقعه عاشورا و سرنوشت خانواده امام حسین(ع) و امام زین العابدین (امام سجاد) است. مردم با دیدن این نمایشنامه و درک مظلومیت امام حسین(ع) سوگوار می شوند. شایان ذکر است که به علت نقش داشتن زنان در اجرای این نوع نمایشنامه‌ها، علما تماشای آن را برای مردان حرام  می دانستند، در مورد واقعه کربلا سرودهای خاصی به نام ”زاری“ که یک کلمه فارسی است نیز نوشته‌اند که طلاب مدارس دینی در مراسم مختلف بدون استفاده از موزیک آن را می خواندند. ”زاری“ جزو سرودهای بومی محسوب می شود.»[۷]

«تا پایان دهه شصت قرن بیستم که جو مذهبی در بنگلادش کاملا حاکم بود همه مسلمانان اعم از با سواد و بی سواد اعتقاد به ”پنج تن پاک“ داشتند، یعنی حضرت پیامبراکرم(ص)، حضرت امام علی(ع)، حضرت فاطمه (س)، حضرت امام حسن (ع) و حضرت امام حسین (ع) را بهترین بندگان برگزیده  خدا می دانستند. بعدا تأثیر فرهنگ غرب، هند و لاییک ها از یک سو و نفوذ تفکر وهابیت از سوی دیگر سبب شد تا اعتقاد آنان به ”پنج تن پاک“ کم رنگ شود. تا اوایل دهه شصت یکی دیگر از برنامه فرهنگی مردم روستایی، به ویژه در جنوب بنگال صلوات فرستادن بر پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت علیهم السلام بود.»

«در آن دوران مردم روستایی به طور دسته جمعی دعای ”الهم صل علی محمد و آل سیدنا محمد“ را بارها تکرار می کردند. ولی بعدا بعلت تغییر در هویت فرهنگی و نفوذ فرهنگ غربی و هندی حتی در روستاها این نوع برنامه ها از میان رفت. البته مراسم”میلاد النبی“ هنوز ادامه دارد و در این مراسم در کنار تلاوت قرآن، بیان واقعه تولد پیامبر اکرم(ص)، شعر خوانی برای پیامبر (ص) و صلوات دسته جمعی نیز خوانده  می شود که قطعه ای از آن عبارت است از: ”الهم صل علی سید نا و نبینا و شافعنا و حبیبنا و مولانا محمد و صل الله علیه و آله و اصحابه و بارک و سلم“ که این درود چند بار تکرار می شود اما نه به طولانی بودن برنامه هایی که  قبلا ذکر کردیم.»

«درمیان اعضاء اهل بیت علیهم السلام، حضرت فاطمه (س) نزد مردم بنگال دارای محبوبیت خاصی است. وی را با احترام و محبت گاهی با نام ”مادر فاطمه“ و ”بی بی فاطمه“ ذکر می‌کردند که البته هنوز این عادت کاملا از بین نرفته است. زمانی وی را با نام ”مادر فاطمه، مادر جهانیان“ نیز ذکر می‌کردند؛ هر چند در حال حاضر این امر چندان رایج نمی باشد.»

«در مورد جنگ های حضرت علی (ع) نیز داستان های عامیانه فراوانی وجود دارد که بیشتر این داستان ها  کاملا ساختگی است. مثلا گفته اند که وی با ”کالی“ یکی از خدایان هندو  که زن است جنگید و او را شکست داد. البته این داستان ها به صورت نثر نوشته شده و هرچند ساختگی است اما بیان این داستان ها ناشی از محبت آنان به حضرت علی (ع) می‌باشد.»  

«سنت سوگواری وعزاداری و مرثیه خوانی در زمان حکومت مغول از هند وارد این سرزمین شد و بعدا با حضور روحانیون ایرانی در بنگال گسترش یافت و رفته رفته به فرهنگ سنتی در میان مردم تبدیل شد، به طوری که سنی ها تحت تاثیر شیعیان نیز در گرامیداشت چنین مراسمی سهیم شدند. به دنبال آن شاهدیم که در ادبیات بنگالی از زمان قدیم، سوگواری و مرثیه  و خواندن مقتل کربلا ریشه دواینده و حتی در دوره معاصر نیز مرحوم قاضی نذرالاسلام شاعر ملی بنگلادش در زمینه ”محرم، عاشورا و شهید کربلا“ شاهکارهایی را آفریده که جزو افتخارات ادبیات این زبان می با‌شد.»[۸]

«قاضی نذرالاسلام در شاهکار خود ”شعر محرم“ در استفاده از الفاظ عربی و فارسی و صحنه نگاری از وقایع عاشورا چنان هنر آفرینی کرده است که به این شعر ویژگی جاویدانی بخشید. در شعر ”محرم“ مظلومیت انسان های پاکباخته به تصویر کشیده شد. در هر فرازی از شعر که انسان می خواند، گریه و زاری او به در گاه خدا بلند می شود. این شعر ایستادگی و ظلم ستیزی را نیز برای امت اسلامی بهمراه دارد. به دین علت او (شاعر) گفته است که ”ما فداکاری می خواهیم نه گریه و زاری“ (کتاب مجموعه اشعار قاضی). اشعار قاضی نذرالاسلام (فوت:1976) در خصوص محرم و اهل بیت (ع) در ایام محرم همراه با آهنگ های حزین از رسانه های صوتی و تصویری بنگلادش پخش می شود.»

«در عصر حاضر مسلمانان سنی مذهب بنگلادش وجه  تشابهات فراوانی با شیعیان دارند که از آن جمله می‌توان به نمونه های زیر اشاره کرد:

نام گذاری فرزندان، خیابان‌ها و محله‌ها

پیروان اهل سنت در این کشور به وفور از اسامی ایمه اطهار و پیشوندهای میر، میرزا ، سید، بی بی و بیگم برای نام گذاری فرزندان خویش استفاده می کنند. اسامی و القابی نظیر کنیز فاطمه، کنیز بتول، و اسامی ایمه(ع) نیز در بین مردم بنگلادش به وفور یافت می‌شود. اسامی خیابان‌ها و محله‌هایی نظیر میرپور، سیدپور و محله هایی به نام کربلا و ... نیز فراوان است.

برگزاری مراسم عزاداری خامس آل عبا(ع) در کشور بنگلادش

«شهادت امام حسین (ع) به نحوی برجسته و بارز در اعتقادات و باورهای دینی مردم بنگلادش جای دارد. شهروندان این کشور اعم از سنی مذهب و هندو مسلک و شیعیان، همه و همه در این مراسم شرکت می‌کنند. علامت‌ها، سیاه کوبی‌ها و نشانه‌های عزاداری امام حسین(ع) را می‌بوسند و برای خود و فرزندان خویش از حضرت حاجت می‌گیرند. پتانسیل و نفوذ این اعتقادات به حدی است که دولت بنگلادش روز دهم محرم را تعطیل عمومی اعلام کرده و مکانی در شهرستان داکا را به نام سرزمین کربلا مشخص نموده است تا در روز عاشورا دسته جات عزادار در آنجا گرد هم آیند. در ضمن هییت رویت ماه به منظور تعیین زمان دقیق روز شهادت امام حسین (ع) همانند تعیین زمان عید فطر حساسیت به خرج می دهد.»

«رقم چند هزار نفری شیعیان در مقابل بیش از یکصد و چهل میلیون جمعیت این کشور، از نظر تعداد شاید اصلا مقایسه شدنی، نباشد؛ ولی نفوذ اهل بیت(ع) و پیشینه تاریخی فرهنگی این کشور گویای عمق اعتقاد مردم به عاشورا و امام حسین(ع) است. این موضوع می‌تواند اساس پژوهشی را شکل دهد، تا علل دوستی اهل بیت(ع) و پنج تن آل عبا(ع) و نحوه گسترش و رشد این نوع اعتقادات در بین مردمان این سرزمین و تمایز آنان با سایر کشورهای اسلامی تبیین شود. به هر حال، هر سال مراسم عاشورا و دهه اول ماه محرم با شور، شعور و شکوه خاصی برگزار می‌شود.»

«شیعیان در کشور بنگلادش در نقاط مختلف پراکنده هستند. حدود سه تا پنج هزار از این جمعیت در داکا پایتخت بنگلادش زندگی می‌کنند که اغلب آن ها بسیار محافظه کار بوده و به جز تعداد انگشت شماری وضعیت اقتصادی خوبی ندارند. آن ها در قالب چند حسینیه، امام باره و هییت عزاداری فعالیت مذهبی خویش را اجرا می کنند.»

«از حسینیه‌های مشهور داکا می‌توان حسینیه های دالان، میرپور، محمدپور و پورنا پالتان را نام برد که بزرگ‌ترین آن ها حسینیه دالان می‌باشد. درهای این حسینیه به روی هندوها و سنی‌ها نیز باز است و شاید به همین دلیل باشد که شهرت بیشتری پیدا کرده است. این حسینیه به خودی خود دلیلی براهمیت و نفوذ مکتب اهل بیت(ع) در آن زمان در بین مردم بوده است. روزانه سیاحان خارجی فراوانی از این حسینینه بازدید، عکس برداری و فیلم برداری می کنند.»

«روز عاشورا در نقاط مختلف بنگلادش نماز ویژه‌ای اقامه می‌‌شود و مردم دست به دعا برمی‌دارند و از خداوند متعال صلح، وحدت و رفاه اجتماعی برای تمام امت مسلمان مسیلت می‌کنند. مسلمانان بنگلادش اعم از شیعه و سنی در این مراسم برای ادامه پیشرفت و امنیت کشور خویش نیز دعا می کنند. در آستانه این روز معمولا رییس جمهور، نخست وزیر و رهبران احزاب طی اطلاعیه‌های گوناگون از مسلمانان تقاضا می‌کنند تا اعمال خود را با روح ایثار، گذشت و فداکاری عجین کنند. گروه‌های مذهبی و سیاسی گوناگون در این روز برنامه‌های متفاوتی مانند عزاداری و تعزیه خوانی در پایتخت و دیگر شهرهای بنگلادش برگزار می کنند.»

«در روز عاشورا تلویزیون رسمی بنگلادش و سایر کانال‌های تلویزیون‌های خصوصی برنامه‌هایی ویژه ی عاشورا پخش می‌کنند و برنامه‌های شاد و مفرح پخش نمی کنند. روزنامه‌ها هم مقالات ویژه‌ای در بیان اهمیت این روز منتشر می کنند.»

«در محرم سال 1385 نیز طبق معمول سنواتی، رییس جمهور و نخست وزیر پیام‌های ویژه و جداگانه ای به همین مناسبت منتشر کردند. در پیام رییس جمهور آمده بود که «شهادت حضرت امام حسین(ع) و یارانش در کربلا حقایق را افشاء کرد. این حماسه به دلیل آرمان‌های والا و اعتقادی آن صدها سال است که در بین جهانیان زنده مانده است.»؛ «خالده ضیاء نخست وزیر پیشین هم در پیام خود به این نکته اشاره کرده بود که «عاشورا نقطه عطفی در تاریخ اسلام است. چند واقعه اساسی بر اهمیت این روز افزوده است، از آن جمله اینکه نوه پیامبر بزرگ اسلام(ص) شهادت را در این روز در صحرای کربلا به آغوش کشید؛ او قربانی شد تا پرچم واقعیت، عدالت و عقاید اسلام، برافراشته بماند و نکات انحرافی پیش آمده در دین را اصلاح کند. برماست که از حماسه عاشورا درس بگیریم و در مسایل اجتماعی نظیر برپا داشتن صلح و دوستی در کشور و مقابله با بی‌عدالتی، دروغگویی و دشمنی و عداوت بپا خیزیم.»

«خبر گزاری بنگلادش از قول خانم خالده ضیاء خبری را مبنی بر ضرورت آموزش عاشورا در متون دروس اجتماعی مدارس و دانشگاه ها به این صورت نقل کرد: «نخست وزیر اعلام کرده بود که باید بر تداوم صلح در جامعه و حکومت کوشیده و در این رابطه از آرمان‌های اسلام برای ساختن جامعه‌ای مقاوم در مقابل انواع دشمنی، بی‌عدالتی و مسایل خلاف بهره‌جوییم. عاشورا به منزله یکی از مهم ترین اتفاقات تاریخ اسلام، وقایع درخشان و درس‌های آموزنده‌ای را در خود جای داده است و از همه مهم تر این که امام حسین(ع) برای نشر حقایق شهادت را پذیرفت.»[۹]

انتشار پیام مسیولین ارشد کشور بنگلادش به مناسبت عاشورای حسینی هر سال منتشر می شود و این موضوع ربطی به احزاب حاکم بر کشور و خط مشی گوناگون آن ها ندارد.

«منطقه‌ای به نام مانیک گنج در 65 کیلومتری داکا هر عاشورا میزیان بیش از یکصد هزار نفر عزادار امام حسین (ع) می‌باشد. حسینیه غارپورا در این منطقه یکی از حسینیه‌های مشهور  کشور بنگلادش است که زیر نظر صوفیان اداره می‌شود. مراسم دهه اول ماه محرم در این حسینیه با جمعیتی کثیر و مشتاق برگزار می شود. البته در روز دهم محرم این مراسم جلوه‌ای خاص به خود می‌گیرد، چرا که جمعیتی بیش از یکصد هزار نفر از سراسر بنگلادش به آنجا عزیمت می‌کنند تا در مراسم عزاداری در آن منطقه شرکت کنند.

«در این مراسم معمولا چند تن از شخصیت‌های برجسته دینی سخنرانی می کنند. به دنبال آن نوحه خوانی و عزاداری به سبک و روش خاص بومیان و با فریاد  «وای حسین» «وای امام»  ادامه می‌یابد. گفته می‌شود این صوفیان دارای 26 مرکز و مقر تبلیغی و ارشادی در بنگلادش هستند که اعضای همه آن ها با جدیت و علاقه در این مراسم حضور می‌یابند.

«شاید به جرأت بتوان گفت حضور بیش از یکصد هزار نفر در این مراسم عاشورای حسینی از کم نظیرترین اجتماعات در سرتاسر جهان است.» (مشاهدات عینی نگارنده و حضور او در این مراسم).

علاقه‌مندی به اهل بیت(ع)

غالبا خطبه‌های نمازهای جمعه مساجد اهل سنت در کشور بنگلادش با سلام و درود بر پیامبر اکرم(ص) و خاندان مطهرش شروع می‌شود. آن ها از پنج تن آل عبا به نیکی یادکرده و به آن ها سلام و درود می‌فرستند. در خلال بیان خطبه‌ها، کرامت‌ها و حسن خلق‌های آنان را تبیین و مستعمین را تشویق به پیروی از سیره آنان می‌کنند. ایمه جمعه در ایام عاشورا خطبه های خود را به واقعه ی کربلا معطوف می دارند.

اعتقاد به وجود امام مهدی (عج)

مسلمانان بنگلادش به وجود منجی عالم بشریت که از سلاله رسول اکرم(ص) می‌باشد، معتقدند. آنان باور دارند که روزی این منتقم واقعی ظهور می کند و جهان را در حالی که مملو از ظلم و جور شده است، پر از عدل و قسط خواهد کرد. تنها تفاوت آنان با عقاید امامیه این است که معتقدند هر وقت خداوند صلاح بداند او متولد خواهد شد و غیبت حضرت را به خوبی درک نکرده اند.

مسلمانان بنگلادش شب نیمه شعبان را به عنوان «شب برات» (دقیقا همین عبارت) می‌شناسند و در آن شب، دست نیاز به سوی قادر بی‌نیاز دراز کرده از او می‌خواهند تا گناهان آنها را بخشیده و از جرمشان درگذرد. آنان برای آموزش گناهان خود و در گذشتگان و کسب موفقیت‌های مادی و معنوی دست به دعا برمی دارند و به مناجات می‌پردازند. بیشتر مسلمانان این روز را روزه می‌گیرند. نیمه شعبان چنان اهمیتی در کشور بنگلادش دارد که شورای رویت هلال ماه، که تشکیلاتی رسمی و دولتی است، شروع دقیق ماه شعبان و به دنبال آن تعیین رسمی و دقیق روز نیمه شعبان را گواهی داده و آن را تایید می کند. این روز در کشور بنگلادش تعطیل رسمی می باشد. به اعتقاد اهل سنت بنگلادش، شب برات پس از شب قدر مهم ترین شب سال برای راز و نیاز و دعا به درگاه خداوند برای پذیرش توبه و بخشش است.

جمعیت شیعیان در بنگلادش

در خصوص تعداد شیعیان در بنگلادش هیچ آمار رسمی و متقنی وجود ندارد. هر کدام از علما و رهبران دینی شیعه، نظر خاصی در این باره دارد. شیعیان مستبصر آمار بیشتری ارایه می‌دهند و شیعیان قدیمی و اصیل آماری نزدیک تر به واقعیت را ارایه میِ‌دهند. میانگین آمار ارایه شده توسط مشاهیر شیعه با در نظر گرفتن ضریب اعتبار، هرکدام رقمی معادل شانزده هزار نفر را برای شیعیان در این کشور تخمین می زند. سایت خبری بازتاب در29 آبان 1385،  به نقل از سازمان اطلاعاتی آمریکا (CIA) در گزارشی با عنوان آمار جالب شیعیان در 67 کشور جهان، تعداد شیعیان در بنگلادش را 572/546/2 نفر اعلام نموده است. این آمار معلوم نیست برچه مبنایی گرفته شده است؛ مشخص نیست که این رقم براساس آنانی است که حب اهل بیت(ع) را در دل دارند، و یا سوگواران و عزاداران امام حسین(ع) در روز عاشورا تنظیم شده و یا داده‌های دیگر؛ ولی آنچه که مشخص است تعداد شیعیان اثنی عشری در کشور بنگلادش نمی‌تواند با آمار CIA برابری کند.

ترکیب جمعیت شیعیان در بنگلادش

شیعیان از نظر تیره و نژادی خود را به دو گروه بیهاری و بنگالی تقسیم می‌کنند. بیهاری که در اصل بایستی به اهل بیهار در هند اتلاق شود، به همه شیعیان اصیل و با سابقه بنگلادش، اعم از پاکستانی و هندی، گفته می‌شود که با زبان اردو صحبت می‌کنند و در مقابل آن وقتی از شیعیان بنگالی سخن به میان می‌آید منظور مردمانی بنگالی الاصل هستند که به زبان بنگالی سخن می گویند و غالبا از مستبصرین (تازه شیعه شدگان) تشکیل می‌شوند. البته این تقسیم بندی را بسیاری از شیعیان تایید نمی کنند. مخصوصا قسم اول که آن ها هم خود را بنگالی نامیده و از انتساب خویش به بیهار رنجیده خاطر می‌شوند. بین این دو گروه قدری اختلاف سلیقه و روش وجود دارد و این اختلاف برخی اوقات موجب جدال و کشمکش لفظی شده و تا حد زیادی باعث تنش و مشکل بین این دو شق تشیع در بنگلادش می شود. شیعیان بنگالی معتقدند که آن ها بیشترین فعالیت را برای ترویج تشیع به کار گرفته اند و طبق آمار موجود حیطه تبلیغات آنان بسیار گسترده‌تر از بیهاری‌ها است. البته طبق اطلاعات موجود در هرکدام از دو گروه فوق، افرادی بسیار فعال و دلسوز وجود دارند که از هیچ کوششی در راه ترویج عقاید حقه خویش فروگذار نیستند و افرادی هم هستند که به دنبال گذران زندگی خود بوده وفقط عنوان تشیع را هم با خود دارند.

پراکندگی شیعیان در بنگلادش

با این که کشور بنگلادش دارای وسعت زیادی نیست و مساحت آن 147570 کیلومتر مربع می‌باشد، ولی شیعیان تراکم بسیار متفاوتی در این منطقه دارند. بیشترین تعداد شیعیان در پایتخت مستقر هستند. بیست و پنج تا سی در صد شیعیان در داکا زندگی می‌کنند. آن ها اکثرا  در منطقه داکای قدیمی و در محله حسینیه دالان زندگی می کنند و مناطق محمدپور و میرپور داکا در مراحل بعدی قرار دارند. در بین شهرستان‌ها و سطح کشور پس از داکا بیشرین جمعیت در غرب و جنوب غربی این کشور و در اطراف شهر کولنا، مرز هند و در مسیر کلکته زندگی می‌کنند.

در تقسیم بندی دیگری شیعیان بنگلادش به دو قسمت اصیل و مستبصرین (تازه شیعه شدگان) تقسیم می‌شوند، که شیعیان اصیل نیز به نوبه خود دارای بخش‌های سادات، غیر سادات و خوجه‌های اثنی عشری می‌باشند. سادات بیشتر در مرکز کشور بنگلادش، داکا، ساکن هستند و تعدادی از آن ها هم در شهرهای رنگپور، سید پور، سیلهت، چیتاگنگ و کولنا پراکنده هستند. شیعیان غیر سادات هم در نقاط مختلف کشور پراکنده هستند. خوجه های اثنی عشری هم همانند سایر شیعیان، قبل از استقلال بنگلادش (1972م)از هند و پاکستان غربی آمده و جمعیت بسیاری بودند ولی پس از استقلال، به دلیل اینکه انقلابی های بنگلادش، پاکستانی ها و هندی ها را  آزار می دادند، اکثر شیعیان مهاجرت به کشورهای هندو پاکستان را برگزیدند. شایان ذکر است که غالب شیعیان اصیل اردو زبان هستند و همه مراسم مذهبی خود را به زبان اردو برگزار می‌کنند.

اکثر قریب به اتفاق مستبصرین پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و آشنا شدن با شخصیت حضرت امام خمینی(ره) روی به تشیع آوردند. مستبصرین دارای تعصب بیشتر به اعتقادات خویش بوده و در تبلیغ از شیعیان اصیل فعال‌تر هستند.  مستبصرین طبق برآوردهای آماری میدانی، حدود نیمی از کل جمعیت شیعیان بنگلادش (هفت هزار نفر) را تشکیل می‌دهند، در حالی که طبق همین آمار جمعیت شیعیان اصیل هشت تا نه هزار نفر برآورد می‌شود. در بین مستبصرین افراد تحصیل کرده دانشگاهی و باسواد بیشتر دیده می شود و به دلیل مشکلات خانوادگی و به دلیل حفظ مشاغل اداری برخی از آن ها در ابراز شیعیه بودن( به قول خود) تقیه می‌کنند. در نهایت می‌توان گفت شیعیان اصیل در مناطق کولنا، رنگپور، سیدپور، راجشاهی، چیتاگنگ، داکا[۱۰] و مستبصرین در مناطق جیسور، سات‌خیرا، شارشا، کولنا، نوراییل، غازی‌پور، بوگرا، راجشاهی، داکا [۱۱] ساکن هستند.

مراکز تبلیغی شیعیان در بنگلادش

اهم مراکز تبلیغی و مذهبی شیعیان در بنگلادش را حسینیه‌ها تشکیل می‌دهند. یکی از خدمات بزرگی که علمای مهاجر ایرانی به شبه ‌قاره هند در طول تاریخ ارایه کردند، نهضت تاسیس حسینیه‌هایی بود که مرکز فعالیت شیعیان قرار گرفت و در همه ایام سال و به خصوص از ابتدای محرم تا هشتم ربیع الاول مراسم مختلفی در آن ها برگزار می‌ شود. این حسینیه‌ها نقش مساجد را هم ایفاد می کنند، و آن به این دلیل است که چون برگزاری مراسم سینه‌زنی و عزاداری در مساجد نزد علما و مردم غیر شیعی این کشور وجهه خوبی نداشته و آن را جایز نمی‌دانند، و از طرفی شیعیان به دلیل مشکلات مالی نمی‌توانند در هر نقطه هم مسجد و هم حسینیه داشته باشند؛ لذا اقدام به تاسیس حسینیه، هم برای انجام مراسم عبادی و هم برای برگزاری  مناسبت‌ها کرده ‌اند. البته گفته می شود که چون مساجد باید در زیر نظر کمیته مساجد کشور اداره شود و امام مسجد را کمیته مذکور تعیین کند و از آنجا که اعضای کمیته همه سنی مذهب هستند، شیعیان جهت اجتناب از دخالت دادن آن کمیته در مسایل مذهبی خود، نمازهای یومیه و مراسم عبادی را در حسینیه‌ها بجا می آورند. از این رو تا حدودی با کمبود مسجد روبرو نشده اند.

حسینیه‌ها در بنگلادش دارای تعاریف خاصی نیستند، برخی از آنان دارای بناهای تاریخی و بسیار مشهور و عمارت‌های بزرگی هستند و برخی از آنان دارای محیطی بسیار کوچک و در حد فضایی مناسب برای 30 الی 40 نفر؛ تعدادی حسینیه هم در منازل شخصی افراد خیّر برای مدتی محدود در طول سال برپا می‌شوند. بنابراین ارایه آماری دقیق از آنان به سهولت ممکن نیست. ولی حسینیه‌های شناخته شده و مشهور در کشور بنگلادش به شرح زیر می‌باشند.

در شهرستان داکا، مرکز کشور بنگلادش مساجد و حسینیه‌های زیر به شیعیان تعلق دارد.

حسینیه دالان: حسینیه دالان بزرگ ترین و مشهورترین حسینیه بنگلادش است که به منزله بنایی توریستی در نقشه‌های داکا معرفی شده و روزانه سیاحان مختلفی از سرتاسر جهان از آن بازدید می‌ کنند. در های این حسینیه به روی هندوها و سنی‌ها نیز باز است و شاید به همین دلیل باشد که شهرت بیشتری پیدا کرده است. حسینیه دالان مجموعه‌ای تاریخی با بیش از چهار قرن قدمت می‌باشد. گفته می‌شود این حسینیه را یکی از مشایخ شیعه که حاکم داکا بوده است، در عصر حکومت مسلمانان در شبه‌قاره ساخته است. این حسینیه به خودی خود دلیلی بر اهمیت و نفوذ مکتب اهل بیت (ع) در آن زمان در بین مردم بوده است. مجتمع حسینیه، ساختمانی را در بر می گیرد که مراسم و عزاداری‌ها و نیز نمازهای یومیه در آن برگزار می شود. در قسمتی از این مسجد ضریحی قرار داد که دو برجستگی به نام های قبور امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در آن قرار دارد. مردم، به ویژه اهل سنت، با حالت تضرع و ندبه کنار این ضریح می‌ایستند و اشک‌ریزان دست به دعا و استغاثه بر می‌دارند و حاجات خود را به زبان می‌آورند. وجود انواع و اقسام عَلَم و کُتَل و بستن نخ به ضریح برای حاجت خواهی، روشن کردن شمع و مانند آن‌ها، همه و همه انسان را به این اندیشه فرو می‌برد که گویی در کشوری شیعی و در جمع آنان قرار گرفته است؛ اما واقعیت چیز دیگری است؛ عشق به اهل البیت(ع) در اینجا فرامذهبی است.

ورود هییت‌های مذهبی به این حسینیه در ایام عاشورا، انجام سینه‌زنی و عزاداری به نحوی که گاه برخی از عزاداران از شدت عزاداری به حال غش، نقش بر زمین می‌شوند و به هوش آوردن آنان با پاشیدن آب و گلاب به سر و روی آنان جلوه‌های دیگری است که هر بیننده‌ای را سخت تحت تاثیر قرار می دهد. ساختمان دو طبقه دیگری در این مجموعه واقع است که طبقه اول آن کتابفروشی و طبقه دوم آن کتابخانه، سالن مطالعه و کلاس درس است. تابلو  دارالقرآن بر سر در آن گویای فعالیت‌هایی است که در این ساختمان انجام می‌شود. در بخشی از فضای بیرونی حسینیه، مزار شیعیان واقع است که سنگ قبرهایی به سبک گورستان‌های ایران در آن به چشم می‌خورد. در بخش دیگری از حسینیه استخر بزرگی برای پرورش ماهی، قرار دارد.

حسینیه دالان در سال 1383، به همت مسیولان محترم جمهوری اسلامی ایران مزین به کاشی کاری به سبک مساجد و حسینیه‌های ایران شده است. هر چند به دلیل نبودن کاشی و طرح‌های آن به اندازه کافی قدری اوضاع کاشی کاری نا همگون جلوه می‌کند و در بعضی جاها رنگ‌ها و شکل‌‌ها نا سازگار نشان می دهند. در عین حال، گفته می‌شود که این حسینیه در مقایسه با گذشته بسیار تغییر کرده و جذاب‌تر شده است.

1.حسینیه و مسجد محمد پور: در منطقه محمدپور بنای مسجد و حسینیه محمدپور در مجموعه ساختمانی ای واقع است که به شیعه مسجد (مسجد شیعیان) موسوم است. قسمت مسجد بنایی مدور با گنبد‌ی زیبا است که در سال‌های اخیر به همت مسوولین جمهوری اسلامی ایران، کاشی کاری زیبا و لوستری بزرگ در آن نصب شده است. ساختمان حسینیه هم در مجاورت مسجد واقع است. در این مجموعه ساختمان حدود ده خانواده از شیعیان زندگی می‌کنند. این مسجد و حسینیه، هییت امنایی از منتخبین شیعیان این منطقه دارد که آن ها مسجد را اداره می کنند. در مجاورت این مجتمع، ایستگاه اتوبوس شهری نسبتا بزرگی واقع است که به نام ایستگاه «شیعه مسجد» معروف است. شیعه مسجد برای همه ساکنان داکا شناخته شده است.

2.مسجد و حسینیه میرپور (کربلا میرپور) از مراکز مشهور شیعیان در شهر داکا می‌باشدکه هیات امنایی اداره می‌شود. دو حسینیه «عاشق حسین مرحوم» و «منظور حسین مرحوم» نیز در مجاورت این حسینیه واقع هستند.

3.حسینیه (مسجد) پراناپلتن را شیعیان خوجه اثنی عشری اداره می کنند.

4.حسینیه نواب چوتن

5.حسینیه میر یعقوب در داکا ی قدیم

6.   حسینیه بُدُّن مرحوم در داکای قدیم

7.حسینیه اصفهانی (مغ بازار)

8.حسینیه بچرام دیوری

9.حسینیه براکاترا

10.حسینیه چتو کاترا

11.حسینیه شیرازی

شهرستان بندری چیتاگنگ دومین شهر بنگلادش از نظر اهمیت اقتصادی، وسعت و جمعیت است که دو حسینیه در آن وجود دارد:

1.حسینیه اصفهانی در منطقه «صدرگهات»

2.حسینیه اختر حسین در منطقه «هالی شهر»

در شهرستان کولنا دو حسینیه زیر وجود دارد:

1.حسینیه انجمن پنج تنی در منطقه «التاپول لین»

2.حسینیه مدرسه خالص‌پور در منطقه «خالص پور»

در شهرستان راجشاهی دو حسنیه زیر وجود دارد:

1.حسینیه انجمن عباسیه در منطقه ست لایت تاون

2.حسینیه علی حسین

شهر جیسور دارای سه حسینیه زیر است:

1.حسینیه مورلی

2.حسینیه مولا علی(ع)

3.موسسه امام مهدی «بنام امام مهدی میشن»

در شهرستان بوگرا «حسنیه هاری پور» واقع است. در شهر رنگپور دو حسینیه زیر وجود دارد:

1.حسینیه انجمن حسینی

2.حسینیه اشرف علی

در شهر سیدپور «حسینیه انجمن عباسیه» واقع است

در شهر سات‌خیرا سه حسینیه زیر وجود دارد:

1.حسینیه دیوبهاتا

2.حسینیه پارولیا

3.حسینیه نورنگر

در شهر ناراییل «حسینیه وزیر پور» و در شهر شرشا «مسجد شرشا» واقع هستند.

شیعیان در نظر مردم بنگلادش

مسلمانان بنگلادش در حب اهل بیت(ع) و احترام به آنان شاید در بین مسلمانان جهان کم نظیر باشند؛ ولی نظر آنان در باره شیعیان این کشور معمولا مناسب نیست و با نگاهی متفاوت به آن ها می‌نگرند. برخی از علل آن به شرح زیر می‌باشد.

1.تبلیغات سلفی‌ها و وهابی‌ها علیه شیعیان و تاکید بر روی مطالبی نظیر اعتقاد شیعیان بر بی‌احترامی به خلفای راشدین، اعتقاد به تحریف قرآن، و مسایلی نظیر آن ؛که در سطح کلیه ی کشورهای اسلامی اتفاق می افتد.

2.رابطه سرد و نا مناسب بین برخی از شیعیان (اصیل) با اهل سنت و حتی با آن دسته از اهل سنت که عاشق اهل بیت(ع) هستند و تکفیر آنان؛ متاسفانه هنوز برخی از شیعیان این کشور به شعار وحدت اسلامی که رهبر فقید ج.ا.ایران مروج و منادی آن بوده و مقام معظم رهبری بر آن تاکید فراوان دارند، روی نیاورده‌اند.

3.مکالمه اکثر شیعیان (اصیل) با زبان اردو؛ مردم بنگلادش انقلاب و استقلال خود در پاکستان غربی را با اتحاد حول محور مخالفت با زبان بیگانه و استعماری (اردو) و گرامی داشت زبان مادری خویش (بنگالی) شکل دادند. حتی برخی از علمای بزرگ اهل سنت را به دلیل علاقه به زبان اردو  عامل دشمن شناختند و با آن ها مبارزه کردند. مردم بنگلادش ویژگی انقلاب خود را انقلاب زبان می‌دانند. همان گونه که مردم ایران ویژگی انقلاب خویش را اسلامی بودن آن می‌دانند. حال مردمی که علیه یک زبان انقلاب کرده‌اند چگونه می‌توانند مکالمه کنندگان به آن زبان را بپذیرند و آنها را خودی بدانند.

4.برخی اقدامات ناپسند شیعیان در مراسم عزاداری امام حسین(ع)؛ شیعیان بنگلادش در ایام عزاداری امام حسین(ع) با زنجیر‌های تیغ دار به بدن و پشت خود می زنند و سر خویش را با قمه می‌شکافند و با لباس‌های آغشته به خون به عزاداری می‌پردازند. این حالت ناپسند و مشتمیز کننده، سایر مسلمانان را وادار به واکنش می کند. برخی از سنی‌ها به همین دلیل شیعیان را محکوم می‌کنند و آنان را مسلمان نمی‌دانند و برخی دیگر که قدری منصف تر هستند، می‌گویند اینان مسلمانانی جاهل هستند و این جهالت ریشه در اعتقادات آنان دارد.

5.اوضاع اجتماعی و اقتصادی شیعیان؛ شیعیان غالبا از نظر تحصیلات، اقتصاد، معیشت و درجات اجتماعی و علمی در وضعیت نامناسب و متمایل به طبقات ضعیف اجتماع قرار دارند و این خود باعث منزوی شدن آنان در جوامع اسلامی مترقی می‌گردد. البته تعداد انگشت شماری از شیعیان از مکنت و ثروت فراوانی برخوردار هستند که یا خود را به اقشار مذهبی نزدیک نمی کنند و یا در بین متدینن دارای مقبولیت نیستند.‍‍

مراکز،موسسه ها،وتشکیلات آموزشی وتبلیغی شیعیان در بنگلادش

در کشور بنگلادش شیعیان برای حفظ موقعیت دینی خویش، تبلیغ و بالابردن سطح آگاهی‌ها و دانش هم مذهبان خویش اقدام به شکل دهی تشکیلات و سازمان‌های گوناگونی کرده‌اند. برخی از آنان قانونی و در دوایر دولتی ثبت شده‌اند و برخی هم به صورت غیر رسمی شکل‌گرفته و فعال هستند. در این نوشته به برخی از آنان اشاره‌ای شده است و اطلاعاتی مختصری در باره آنان ارایه می شود.

مراکز آموزشی و تبلیغی

حوزه علمیه کولنا

استان کولنا در جنوب غربی کشور بنگلادش واقع و دارای مرزی طولانی باکشور هندوستان می باشد. این استان از نظر تراکم حضور شیعیان پس از داکا مقام دوم را در این کشور دارا است، به طوری که گفته می‌شود حدود یک سوم از کل شیعیان در این استان زندگی می‌کنند. تنها حوزه علمیه ویژه برادران شیعه در بنگلادش در مرکز این استان[۱۲]واقع است.

مدیریت این حوزه را حجت الاسلام والمسلمین سید خلیل رضوی برعهده دارد که از فارغ التحصیلان حوزه علمیه قم می‌باشد. این حوزه زیر نظر سازمان مدارس و حوزه‌های علمیه خارج از کشور اداره می‌شود. از فارغ التحصیلان این حوزه هم اکنون یازده نفر در شهرستان قم مشغول کسب علم هستند، چهار نفر از فارغ التحصیلان این حوزه پس از اتمام مرحله‌اول تحصیلات خویش در قم، به کشور بنگلادش بازگشته اند و در جایگاه امام جماعت، مدرس و معلم مشغول فعالیت دینی هستند. تعداد پنج نفر از فارغ التحصیلان که موفق به اخذ مدرک کاردانی از حوزه علمیه کولنا شده‌اند، هم اکنون در جایگاه امام جماعت، مدرس و معلم در شهرستان‌ها و روستاهای متفاوت کشور بنگلادش مشغول انجام وظیفه هستند. طبق آخرین اطلاعات، هم اکنون 28 نفر در این مرکز دینی مشغول تحصیل می‌باشند که 16 نفر دانشجو و 12 نفر طلبه هستند. تعداد استادان به اضافه مدیر مدرسه چهار نفر می‌باشند. این حوزه در سال 1995 (1374) با همکاری سازمان مدارس و حوزه‌های علمیه خارج از کشور(جامعه المصطفی (ص) العالمیه) تاسیس شده است. در این حوزه علمیه فعالیت‌های تبلیغی قابل ملاحظه‌ای نظیر برگزاری سمینار، نمایشگاه عکس و فیلم نیز شکل گرفته و با استقبال مسلمانان مواجه شده است. در ضمن این حوزه دارای هفته نامه‌ای به نام فجر می‌باشد که تاکنون چندین جلد کتاب در موضوعات مختلف اسلامی ترجمه و منتشر کرده است.

مدرسه صاحب الزمان خالص پور

این مدرسه دینی در هفت کیلو متری شهرستان کولنا و در منطقه خالص پور واقع است. در این مدرسه حدود 20 نفر دانش‌آموز زیر 13 سال مشغول تحصیل هستند. مدیر این مدرسه آقای سید رضا علی زیدی از فارغ التحصیلان حوزه علمیه قم و معاون او آقای نورعلم می‌باشد که در هندوستان درس خوانده است. معمولا فارغ التحصیلان این مدرسه جذب حوزه علمیه کولنا می‌شوند.

حوزه علمیه خواهران شیعه در داکا

این حوزه علمیه در سال 1383 به همت سازمان مدارس و حوزه‌های علمیه خارج از کشور تاسیس شده است. دانش‌جویان این حوزه را حدود 25 نفر از دختران بنگلادش تشکیل می‌دهند که حدود یک دوم آن ها به صورت شبانه روزی و بقیه به صورت روزانه در این حوزه مشغول تحصیل هستند. امید می رود این حوزه در آینده خدمت شایسته ای به شیعیان بنگلادش ارایه کند.

حسینیه دالان

همان طور که قبلا اشاره کردیم، حسینیه دالان مهم ترین مرکز شیعی کشور بنگلادش می‌باشد. این حسینیه دارای قدیمی‌ترین تشکیلات شیعی در داکا است که در سال 1642م/1052 هـ. ق توسط حاکم ایالات «ناوارا» در زمان فرمانروایی «شاه شجاع» شاهزاده بنگال، به نام میرمراد بنیانگذاری شد. در حال حاضر این حسینیه توسط هییتی به نام شورای رفاهی حسینیه اداره می‌شود. اهداف این تشکیلات طبق اساسنامه عبارت اند از:

1.سخنرانی، وعظ و خطابه اسلامی (شیعه اثنی عشری)

2.زمینه سازی برای ایجاد اتحاد شیعیان بنگلادش

3.انجام کمک‌های رفاهی، بهداشتی، پزشکی و ... در میان جوامع شیعی

4.سازمان دهی مراسم در ماه محرم، دادن افطاری در ماه مبارک رمضان و...  

مولانا راشد حسین زیدی امام جماعت این تشکیلات و پادشاه شیرازی مسیول و سرپرست هیات مدیره شورای رفاهی (هیات امنای) حسینیه می باشند.[۱۳]

5.موسسه دارالقرآن کریم: این موسسه به صورت رسمی ثبت شده و از نظر دولت بنگلادش قانونی می باشد. دار القرآن فعالیت‌های تبلیغی، آموزشی، رفاهی و پزشکی فراوانی در بنگلادش انجام می‌دهد، مانند:

1.ایجاد کتابخانه در محل حسینیه دالان؛

2.تشکیل و حمایت از شفاخانه‌ها در مناطق مختلف کشور بنگلادش، از جمله تاسیس یک شفاخانه مجهز و کامل در حسینیه دالان؛

3.حمایت از روحانیون و مبلغین شیعه اعم از فارغ التحصیلان ایران و یا بومی جهت ارایه خدمات بیشتر و بهتر آموزش و تبلیغی؛

4.فعالیت جهت ایجاد وحدت بین مذاهب مختلف اسلامی؛

5.حمایت از خانواده‌ها مستضعف و فقرای مسلمان.

6.برگزاری کلاس های آموزشی

7.چاپ وانتشار کتب مورد نیاز

این موسسه با حمایت مالی جمهوری اسلامی ایران و با مدیریت و نظارت نماینده محترم مقام معظم رهبری حضرت آیت الله شاهرخی خرم آبادی اداره می‌شود.

انجمن‌ها و گروهای شیعی

1.انجمن پانجاتانی (پنج‌تن) در شهرستان کولنا: هدف این انجمن تبلیغ عقاید و اعمال شیعه می‌باشد. این انجمن دارای فعالیت‌های مطبوعاتی و انتشاراتی قابل ملاحظه‌ای می‌باشد. آقای سید واصف میرزا مسوول این انجمن می‌باشد؛

2.سازمان خیرین نور الثقلین: این سازمان در سال 1977 توسط مولانا سید راشد حسین زیدی در داکا تاسیس شد. هدف آن فعالیت‌های مذهبی، امور خیریه، انتشارات و ... است؛

3.فدراسیون جوانان جعفری دباتا، در ساتخیرا به سرپرستی حجت الاسلام محمد عبد القدوس؛

4.فدراسیون روح الله در ساتخیرا به سرپرستی حاجی مشرف علی خان؛

5.موسسه البلاغ در ساتخیرا به سرپرسیتی میرزا انور حسین؛

6.محمدیه تراست، در منطقه محمد پور داکا به سرپرستی محمود حسین؛

7.انجمن عباسیه در شهرستان سید پور به سرپرستی سید معصوم خان.

انجمن‌ها و گروه های شیعی مستبصرین

1.فونداسیون ایده‌آل در شهرستان داکا به سرپرستی شهید الزمان؛

2.آکادمی امام مهدی (عج) در برهان الدین بهولا: در سال 1979م در شهرستان برهان الدین بهولا، برای تبلیغ و تبیین تشیع مرکزی تاسیس شد که عمده‌ترین کارهای آن تدریس قرآن، تحصیلات علوم اسلامی و علوم عقاید مذهب شیعه و اداره کتابخانه است. بهولا بزرگ ترین جزیره بنگلادش محسوب می شود که 4 میلیون جمعیت دارد. در این شهرستان 85 درصد مسلمانان سنی و 12درصد هندو و بودایی و... مقیم می‌باشند. وقتی که انقلاب اسلامی ایران به رهبری حضرت امام خمینی (ره) در سال 1979م به پیروزی رسید, حضرت امام خمینی(ره) در سراسر جهان در جایگاه شخصیتی عارف مسلک و مهم ظاهر شدند. از آن زمان با دعوت شیخ محمد شهید الزمان چند نفر اهل تسنن, کتب امام خمینی (ره), کتب تاریخ خلافت وکتب عقاید مذهب شیعه را خواندند و در نتیجه به مذهب حقه شیعه مشرف شدند. آن زمان برای تبلیغ این مذهب، مرکزی به نام کتابخانه شیخ سعدی و مکتب خانه ای برای تدریس قرآن به کمک حضرت آیت ا... شاهرخی (نماینده مقام معظم رهبری در بنگلادش)در شهرستان برهان الدین تاسیس شد. اکنون در این شهرستان بیش از 20 خانواده از مذهب تشیع پیروی می‌کنند. در حال حاضر این تشکیلات به آکادمی امام مهدی (عج) تغییر نام داده و سرپرستی آن برعهده آقای محمد نورعالم می‌باشد.

3.موسسه محمدیه در شهرستان راجشاهی به سرپرستی عزیز الحق؛

4.سازمان تبلیغی دعوت در داکا به سرپرستی الطاف حسین؛

5.سازمان اقرأ در شهرستان ساتخیرا به سرپرستی وکیل عبدالرزاق؛

6.حلقه مطالعاتی امامیه در منطقه بوگرا به سرپرستی ابو جعفر؛

7.مجلس خواهران در شهرستان داکا به سرپرستی خانم سلینا پروین؛

8.آکادمی شهید تیتومیر داکا با مدیریت آقای عاصف الرحمان.

(اطلاعات مشروح زیر حاصل یک جلسه دوستانه با آقای عاصف الرحمان مدیر آکادمی شهید تیتومیر و دکتر ظهیر الدین محمود عضو ارشد این تشکیلات می باشد)

«جمعی از جوانان شیعه تحصیل‌کرده کشور بنگلادش که اکثرا از مستبصرین (شیعه شدگان) می باشند، در سال 1999 میلادی اقدام به تاسیس تشکیلاتی آموزشی عقیدتی به نام موسسه آکادمی شهید تیتومیر کردند و در طول عمر کوتاه این تشکیلات اقدامات مهمی انجام داده‌اند. هم اکنون چهار نفر از اعضای ارشد این تشکیلات، در حال کسب علم در حوزه علمیه قم و در سطوح بالا هستند. این تشکیلات تاکنون حدود سی جلد کتاب به زبان بنگالی ترجمه و توزیع نموده است. آنان دارای یک فصلنامه به نام النور (جوتی) هستند که در تیراژ یکهزار نسخه منتشر می‌شود. در این فصلنامه بیشتر مسایل عقیدتی و فکری مربوط به اسلام و تشیع مطرح می‌شود.

«در این موسسه هم اکنون دوره‌های آموزشی دینی کوتاه و بلند مدت ویژه اعضاء و طرفداران برگزار می‌شود. آقای محمد عاصف الرحمن که فارغ التحصیل دانشگاه ملی در مقطع فوق لیسانس روانشناسی می‌باشد، مدیر اجرایی این تشکیلات است که هم اکنون در یک آپارتمان نسبتا مناسب مستقر هستند.

«برگزاری دعای کمیل در هر شب جمعه، مراسم دعا و برگزاری احیا در ماه مبارک رمضان و عزاداری در ماه محرم و صفر از دیگر برنامه‌های این تشکیلات است.

«هیات امنای این تشکیلات اذعان می‌دارد که کمک و حمایت‌های علمی، معنوی و مادی از هرکدام از تشکیلات شیعی را می‌پذیرند؛ ولی در روش کار خویش بدون مطالعه و بررسی تغییر نمی‌دهند».

ملاحظات:

1.این تشکیلات دارای حدود سی عضو فعال است. تعداد افراد شرکت کننده در جلسات آنان و مخصوصا در مراسم مهم به حدود یکصد نفر می‌رسد.

2.این تشکیلات از محل حق اشتراک اعضا و بعضا حمایت‌های افراد خیر اداره می‌شود.

3.شهید تیتومیر که این تشکیلات نام او را برخود نهاده است، از مبارزین و مجاهدین بنگال غربی و یکی از فرماندهان مبارز علیه استعمار انگلیسی بوده است که در سال 1951 به شهادت رسیده است. گفته می‌شود که تیتومیر از سادات و ایرانی الاصل بوده است.

4.می‌توان گفت که اعضای آکادمی شهید تیتومیر معتقد به ترویج اسلام خرد گرایانه بوده و قصد بارور ساختن استعدادهای جوانان شیعه و بیشتر مستبصرین را در ذهن می‌پرورانند. آنان به اصل تقیه بیش از حد معتقدند و در بیشتر اوقات در مجامع و گردهمایی‌های اسلامی از ابراز عقید خود به صورت مستقیم و یا اقامه نماز به صورت شیعی پرهیز می‌نمایند.

ارتباط شیعیان با جمهوری اسلامی ایران

همان طور که گفته شد، تشیع از طریق بازرگانان، تجار، سلاطین، علما و عرفای ایرانی وارد بنگلادش شد و به همین واسطه ارتباط آنان در طول تاریخ با ایران برقرار بوده است. البته این ارتباطات به دلیل اوضاع سیاسی و ناامنی ها شدت و ضعف داشته است. حضور فعال شش قرن زبان فارسی در بنگلادش (1200 تا 1800 میلادی) و ارتباطات سیاسی فعال آن دوران نیز مقوم این ارتباط بوده است. شیعیان هر سال در قالب کاروان و یا به صورت انفرادی جهت زیارت قبور ایمه و امام زادگان عازم ایران و عراق می شوند. علمای شیعه بنگلادش، دانش آموختگان حوزه علمیه قم و با اختلاف زیادی فارغ التحصیل حوزه های علمیه هند و پاکستان هستند. هم اکنون 47 نفر طلبه بنگالی اعم از زن و مرد در مقاطع گوناگون تحصیلی مشغول تحصیل در حوزه علمیه قم به تحصیل اشتغال دارند.[۱۴]

چه باید کرد؟

«آنچه که گفته شد شرحی بسیار مختصر و پراکنده از اوضاع و احوال شیعیان و جامعه شیعه درکشور بنگلادش بدون هیچ تفسیر و ارایه نظری بود. از نوشته ناقص مذکور می‌توان به گوشه‌های از مشکلات شیعیان پی‌برده ولازم است برای دفع نواقص موجود تلاشی همه جانبه توسط ارگان های ذیربط در جمهوری اسلامی ایران صورت گیرد تا درقالب مقدورات موجود آنچه شایسته نام و جایگاه تشیع می باشد شکل گیرد».

اهل تسنن

اکثریت قاطع مسلمانان بنگلادش اهل سنت می باشند و 99/99درصد جمعیت مسلمانان کشور را تشکیل می دهند. آنان به دو دسته تقسیم می شوند:

حنفیان

پیروان مذهب حنفی 90در صد از جمعیت مسلمانان اهل سنت را تشکیل می دهند.

اهل الحدیث

10درصد جمعیت اهل سنت را تشکیل می دهند و پیرو هیچ یک از مذاهب چهارگانه نیستند. از لحاظ عقاید و افکار و سلوک بسیار نزدیک به وهابیت می باشند. نفوذ وهابیت در بین آنان بیش از نفوذشان در حنفیان است.

چون اغلب مسلمانان بنگلادش پیرو فرقه صوفیه هستند و عقاید صوفی ها به عقاید و افکار شیعه بسیار نزدیک می باشد، حساسیت مذهبی بین شیعه و سنی به حدی که در پاکستان و هند و کشورهای دیگر وجود دارد، نیست. مسلمانان اهل سنت این کشور اهل بیت پیامبر(ص) را دوست دارند و با ارادت خاصی در مراسم عزاداری ابا عبدالله الحسین (ع) در عاشورا شرکت می کنند. اکثریت شرکت کنندگان در راهپیمایی های عاشورا در شهرداکا و دیگر نقاط کشور اهل تسنن می باشند. ولی در سال های اخیر فعالیت وهابی ها در سراسر کشور گسترش پیدا کرده است و بر اثر فعالیت آن ها تعداد شرکت کنندگان در مراسم مزبور کاهش یافته است.

جمعیت بهره ها

آماری دقیق از تعداد بهره ها در دست نیست و در هر حال بسیار کمتر از شمار شیعیان دوازده امامی اند.

هندو

از کل جمعیت بنگلادش [۱۵]، حدود 15 درصد را هندوها تشکیل می دهند. هندوها به گروه ها و طبقاتی تقسیم شده اند. طبقه برهمن ها در راس همه طبقات این دین و روحانی هندوها می باشند. اجرای مراسم دینی و مذهبی، نکاح و مراسم تشییع میت و سوزاندن آن و...، در دست برهمن هاست. طبقه شاتریاها بعد از طبقه برهمن ها می باشد. در گذشته این گروه (شاتریاها) متصدی امور کشوری و لشکری بودند. طبقه کسبه و تجار (ویشیا) نیز بعد از طبقه شاتریاست. این طبقه به انواع داد و ستد و کسب و کار مشغول اند.

مسیحی

اکثریت مسیحیان بنگلادش پیرو کلیسای کاتولیک روم هستند و پاپ را به عنوان رهبر روحانی مذهبی شان می دانند. شاید عده ای بسیار اندک از مسیحیان بنگلادش پروتستان باشند. چون اغلب میسیونرهای مسیحی که در بنگلادش فعالیت های تبلیغی گسترده دارند، پیرو کلیسای کاتولیک رومی واتیکان هستند.

بودایی

اکثریت جمعیت بودایی کشور در نواحی چیتاگون کوهستانی دیده می شود. جمعیت انیمست ها نیز در شمال بنگلادش (نواحی راجشاهی و دیناجپور) سکونت دارند.

ترکیب جمعیتی پیروان ادیان و مذاهب

جمعیت مسلمانان در بنگلادش اکثریت دارد و 88 درصد جمعیت کل کشور مسلمان هستند. جمعیت هندوها (بت پرستان مشرک)، 11درصد کل کشور را تشکیل می دهد. جمعیت مسیحیان قبلا دویست تا سیصد هزار نفر بود، ولی در اثر فعالیت گسترده مبلغین مسیحی در سراسر کشور، در طی دو دهه گذشته، به طور غیر رسمی به دو میلیون نفر رسیده است. جمعیت بودایی ها در بنگلادش بین سی تا پنجاه هزار نفر است. در سایر ادیان هم می توانیم به انیمیست ها اشاره کنیم که به اسم سایوتال مشهورند و تعدادشان حدودا ً پانصد هزار نفر می باشد.

آیین ها و مکاتب غیر دینی

قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، بهاییگری در بنگلادش وجود نداشت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، این فرقه ضاله توسط ایرانی های بهایی فراری در بنگلادش پایه گذاری شد. اینان توانسته اند در ناحیه میمنسینگ ( شمال شرق بنگلادش ) حدودا پنچ هزار نفر از اهالی آن منطقه را به بهاییت بکشند.

فرقه قادیانی نیز در بنگلادش در حال رشد است. آمار دقیق جمعیت قادیانی ها در دست نیست. اینان شبکه تبلیغاتی گسترده ای در سراسر بنگلادش دارند. تعداد درخور توجهی از قادیانی ها در پایتخت دیده می شوند. پیروان آیین های غیر دینی تحت عناوین بشر دوستانه و زیر نظر N.G.O (موسسه غیر دولتی) کار می کنند. بودجه آن ها از طرف آمریکا و کشورهای غربی تامین می شود.

مفاخر و مشاهیر دینی متنفذ

رهبران مذهبی بنگلادش دراویش و صوفیان می باشند. قبل از حکومت ترک ها نخستین درویشی که به منظور اشاعه و تبلیغ اسلام وارد بنگال شد، «مخدوم شیخ جلال الدین تبریزی» نام داشت. وی مسجد و باغ و خانقاهی در پاندوآ ( در بنگال غربی ) بنا کرد که هزاران مسکین و گرسنه ومسافر از خانقاه وی متنعم می شدند. توسط وی هزاران نفر آیین اسلام را پذیرفتند.

درویش «شاه جلال مجروی یمنی» ( که به تبریزی هم شهرت دارد) از دیگر دراویش معروف و متنفذ بنگال است که باکمک سرداران فیروز شاه سیلهت را فتح کرد. ابن بطوطه در سال 1303 با وی در سیلهت ملاقات کرد. هزاران نفر از مردم بنگال توسط وی به اسلام روی آوردند.

از دیگر دراویش و مصلحان زاهد معروف بنگلادش می توان از این افراد نام برد: «نور قطب العالم»، «بابا آدم شهید»، در بخش منشی گنج نزدیک داکا، «خان جهان علی» که مزارش در بندر کولنا قرار دارد، «بدربیر» یا «بدرالدین شاه» در چیتاگنگ[۱۶]. صوفی «شاه مقدوم» بزرگ شهر راجشاهی که مریدان فراوانی دارد. وی نوه «عبدالقادر گیلانی» از مصلحان معروف شبه قاره می باشد. «شاه مقدوم» از شاهزاده پور واقع در شهر پابنا و «علی بغدادی» از میرپور واقع در داکا می باشند. «قاضی مغول اعزام خان»، «عبدالله کرمانی»، «شاه شافع الدین شهید»، «سید عباس علی مکی» نیز از دراویش معروف بودند. در دوران حکومت ترک ها، دراویش و صوفیان و علما نفوذ فوق العاده در بین مردم داشتند.

ابن بطوطه ( 703 ق/ 1304م-779 ق/ 1380م) می نویسد:

«در طول حکومت فخرالدین مبارک شاه، دراویش علاوه بر احترامی که حکمرانان برای ایشان قایل بودند، امکانات زیادی از جمله مسافرت رایگان توسط قایق، غذا و ... برخوردار داشتند. به دستور سلاطین وقت، هنگامی که درویشی وارد شهر می شد بنگلادش حاکم شهر از وی استقبال می کرد و نیمی از خزانه دولت در اختیارش قرار می گرفت».[۱۷]

در دوران مغول نیز صوفیان و دراویش بـــه توسعه نفوذ اسلام می پرداختند. «خواجه معین الدین چشتی» معروف به «سلطان الاولیا هندوستان» در همین ایام می زیست. وی سرسلسله صوفیای کرام در شبه قاره است و اصلا ایرانی بود و از مردم سیستان. مظهرالدین صدیقی (در: سایت کتابخانه طهور) می نویسد:

«خواجه معین الدین چشتی هروی در قرن ششم هجری در سیستان متولد شد و در همان جا به فرا گرفتن علم و دانش پرداخت و سپس به چشت هرات مهاجرت کرد و در این شهر به ریاضت مشغول شد و از این رو به چشتی معروف شده است. وی پس از مدتی اقامت در چشت عازم طوس شد و در طابران، در خانقاه خواجه عثمان هارونی، که یکی از مشایخ بزرگ خراسان بود، رحل اقامت افکند، و در آنجا در نزد خواجه عثمان به تکمیل مقامات عرفانی و روحانی مشغول شد. سرانجام دست ارادت به خواجه عثمان داد و در زمره خلفای وی قرار گرفت.

«خواجه معین الدین از طوس رهسپار بغداد گردید و مدتی در این شهر که در آن روزگار از مراکز مهم علوم و معارف اسلامی بود توقف کرد و از مشایخ آن ها نیز بسیار استفاده کرد و خود نیز مجلس تدریس و ارشاد تشکیل داد. گروهی از او استفاده کردند و چندی نیز در حرمین شریفین و شام و مصر گردش کرد و خلایق بسیاری از او اجازه گرفتند و از مجلس علمی و عرفانی او استفاده بردند. در آغاز قرن هفتم هجری سلطان شهاب الدین غوری از موطن اصلی خود در فیروزکوه که در میان کوهستان های سر بر آسمان کشیده غور در مشرق هرات قرار دارد به هندوستان لشکر کشید. وی پس از اینکه لاهور را از بازماندگان و سلاطین غزنوی گرفت به طرف دهلی حرکت کرد و پس از چندی دهلی را فتح نمود و آنجا را پایتخت خود قرار داد. پس از اینکه ناحیه پنجاب به تصرف مسلمین درآمد و نفوذ اسلام در آن مناطق برقرار شد، گروهی از دانشمندان و رهبران مسلمانان برای ترویج و تبلیغ دین مقدس اسلام به پنجاب و راجستان مهاجرت کردند و به فعالیت های دینی و مذهبی مشغول شدند. خواجه معین الدین در این هنگام همراه سلاطین و امرای غوری به هندوستان رفت و در شهر اجمیر در منطقه راجستان ساکن شد. خواجه در اجمیر موسسات اسلامی درست کرد و مدارس و مساجدی بنیان نهاد و به تدریس و تبلیغ مبانی اسلامی مشغول شد. خواجه معین الدین از طریق تصوف و عرفان که با روح و فکر مردم هند سازگار بود، موضوعات دینی را القاء می کرد و در اندک مدتی شهرت عظیم یافت و مردم از اطراف و اکناف پیرامون وی را گرفتند و از وجود وی استفاده کردند». وی سپس به نحوه رفتار سلاطین دهلی و امرای هند با خواجه پرداخته است و می نویسد:

«پادشاهان و امرای اسلامی هند فوق العاده به وی احترام می کردند. برای خواجه معین الدین وسایل پیشرفت از هر جهت فراهم شد و او توانست میلیون ها نفر از بت پرستان هند را به توحید راهنمایی کند و از برکت وی دین مقدس اسلام در شمال و مغرب هند پیش رود. معین الدین شاگردان زیادی تربیت کرد و آنان هر کدام در منطقه خود مصدر خدمات ارزنده ای شدند. قطب الدین بختیار کاکی و فریدالدین گنج شکر از شاگردان و تربیت شدگان او هستند که منشأ آثار و خدمات اسلامی شدند.

«خواجه معین الدین پس از مدتی فعالیت و تأسیس سازمان های فرهنگی و مذهبی در شهر اجمیر دیده از جهان فرو بست. مسلمین پس از درگذشت او برایش مقبره مجلل و باشکوهی ساختند که پس از هشت قرن هنوز پابرجاست و یکی از مزارات درجه اول مسلمین در هند به شمار می رود.

«سلاطین مسلمان هند، از عصر ناصرالدین خلجی تا زمان نظام حیدرآباد، هر کدام در آنجا از خود یادگاری گذاشته اند. در ایوان و رواق ها و داخل مقبره اشعار زیادی به زبان فارسی که زبان رسمی مسلمانان هند بود نوشته شده» مانند: خواجه خواجگان معین الدین / اشرف اولیای روی زمین/ در جمال و کمال او چه سخن/  این مبین بود به حصن حصین/ روی بر در گهت همی سایند / صدهزاران ملک چو خسرو چین

سلاطین تیموری هندوستان به خواجه معین الدین بسیار ارادت داشتند. جلال الدین اکبر یک بار از آگره پایتخت خود پیاده برای زیارت معین الدین به اجمیر رفت، و مسلمانان شبه قاره هند از اهل تشیع و تسنن به وی علاقه دارند و هر ساله در ماه رجب مجلس عظیمی به یاد وی برگزار می شود و صدها هزار نفر از اطراف و اکناف شبه قاره پهناور هند در اجمیر اجتماع می کنند و از خدمات و زحمات اسلامی وی تجلیل و تکریم می کنند.

در دوران استیلای انگلیس بر شبه قاره نیز بعضی از رهبران مذهبی عهده دار هدایت قیام های  مردمی علیه بریتانیا بودند، از جمله این افراد «فکیرمنجوشاه» (1763 - 1787)، «شاه ولی ا...( 1779 -1831 )»، «سید احمد بریلوی»، «اسماعیل شاهد»، «میر نصار علی»، «حاجی شریعت ا...»، «محسن الدین الیاسی» و «مولانا کرامت علی» بودند که با الهام از تعالیم اسلامی روحیه جهاد و مبارزه طلبی را در مسلمانان بنگلادش تبلیغ و تشویق می کردند. «ابوالقاسم فضل الحق» از  باریسال بنگلادش و  «مولانا عبدالحمید خان باثانی» از دیگر رهبران سرشناس و مذهبی بنگال می باشند که در مبارزات استقلال طلبانه شبه قاره و پس از آن در استقلال بنگلادش نقش مهمی داشتند.

مفاخر و مشاهیر دینی معاصر

1. پروفسور مولانا اختر فاروق: نایب امیر خلافت مجلس بنگلادش ( حزب سیاسی اسلامی )، سردبیر سابق روزنامه سنگرام داکا ، نویسنده و مترجم کتاب های متعدد است و از ایران دیدن کرده است.

2. حافظ حبیب الرحمان: رییس حرکت وحدت اسلامی ( حزب سیاسی اسلامی )، نویسنده ومترجم، سردبیر سابق هفته نامه جهان نو است و از ایران دیدن کرده است.

3. آقای مجاهد الاسلام: استاد یار بخش اقتصاد و بانکداری دانشگاه داکا ، نویسنده چندین کتاب و مقالات در مجله ها و روزنامه ها، رییس مرکز حقوق بشر داکا[۱۸]، رییس انجمن یادگاری دکتر کلیم صدیقی در بنگلادش.

4. مولانا خوندکار غلام مولا: امام جمعه مسجد ایستگاه قطار کملاپور (داکا)، دبیر کل اهل السنه و الجماعه بنگلادش، سخنران و نویسنده کتاب ، روحانی ضد وهابیت و از ایران دیدن کرده است.

5. مولانا سید قطب الدین الحسینی چشتی: مرجع تصوف اتوگرام کیشورگنج، نایب رییس انجمن پاک پنج تن بنگلادش ، کتابی در باره اهل بیت به رشته تحریر در آورده و همچنین مقالات ایشان در مطبوعات به چاپ می رسد.

6. مولانا محمد امین الاسلام: نویسنده تفسیرنور القرآن و چندین کتاب دیگر، مقالات در روزنامه ها و مجلات، بیان کننده مسایل اسلامی در رادیو و تلویزیون و سمینار ، خطیب (امام جمعه ) شاهی جامع مسجد لال باغ در داکا.

7. وکیل سعد احمد: نویسنده کتاب های متعدد، وکیل دیوان عالی کشور و از ایران دیدن کرده است.

8. آ. ن . م . عبدالمنان خان:  استاد دپارتمان عربی دانشگاه داکا، رییس کمیته برگزاری روز قدس در بنگلادش، سرپرست برنامه عربی رادیو بنگلادش و به ایران سفر کرده است.

9. دکتر آ. ف . م . ابوبکر صدیق: استاد دپارتمان عربی دانشگاه داکا، مرجع تصوف مجددیه، نویسنده چندین کتاب در باره تزکیه نفس و تصوف است.

10. قاضی شمس الرحمان: حقوقدان معروف ، نویسنده چندین کتاب در مورد مسایل حقوقی در اسلام، رییس سابق بنگلاآکادمی است.

11. مولانا ابوالکلام آزاد: دبیر کل سازمان مساجد بنگلادش، سخنران در تلویزیون و سمینارها در باره مسایل اسلامی و به ایران سفر کرده است.

شخصیت های دینی معاصر

1. مولانا امین الاسلام خطیب مسجد لال باغ و مفسرمعروف قرآن

2. مولانا عبید الحق امام جمعه و خطیب مسجد بیت الملکرم ( مسجد ملی بنگلادش )

3. مولانا عبدالرزاق امام جمعه و جماعت مسجد سبحان باغ

4. حافظ حبیب الرحمن رییس حزب وحدت اسلامی بنگلادش

5. مولانا عزیز الحق مراد دبیرکل حزب وحدت اسلامی بنگلادش

6. مولانا ثمیرالدین از علماء و نویسندگان بنگلادش و طرفدار خط وحدت بین مسلمین

7. مولانا محبوب الرحمن از مدرسین مدرسه رحمت عالمین ودبیر کل سابق انجمن فارسی بنگلادش .

8. مولانا ابوالخیر بیکرام پوری امام و خطیب مسجد المنار داکا

9. الحاج مقبول حسن نماینده پارلمان بنگلادش از حزب حاکم ( عوامی لیگ )

10. مولانا ظفر الله خان دبیرکل حزب حرکت خلافت بنگلادش.

11. محمد مصدق سردبیر روزنامه عمل و فرزند پیر چارمنایی که هزاران نفر مرید دارد.

12. قاضی عبدالروف قاضی عالی رتبه دادگاه عالی بنگلادش.

موقعیت اسلام و مسلمانان در جامعه و ارتباط آن ها با پیروان سایر ادیان

از آنجا که در استقلال شبه قاره، مسلمانان و هندوها مشترکا در مبارزه علیه قوای متجاوز انگلیسی نقش داشتند، استعمارگران انگلیسی همواره سعی می کردند همزمان با فعالیت های سیاسی از طریق تحریک عوامل خود فروخته به اختلافات مذهبی مسلمانان و هندوها دامن زده و بدین وسیله تاوان شکست سیاسی خود را در مذاکرات دریافت کنند.

از طرفی اتحاد مسلمانان و هندوها در مبارزات علیه استعمارگران بریتانیایی قابل تحسین است، ولی از طرف دیگر درگیری هایی که به تحریک عوامل استعمارگر صورت می گرفت، تأسف را بر می انگیزد. یکی از تأسف بارترین و دهشتناک ترین صحنه درگیری ها در 1924 در بیهار اتفاق افتاد که طی آن هزاران مسلمان توسط افراطیون هندو مذهب به قتل رسیدند. به تلافی کشتار مسلمانان در بیهار، مردم مسلمان نواخالی[۱۹]به قتل عام هندوها دست زدند تا بدین وسیله آتش خشم خود را فرو ریزند. اوضاع آن چنان بحرانی و وخیم بود که «مهاتماگاندی» که به خوبی از نقشه ها و توطیه های استعمارگران آگاهی داشت، به بیهار و نواخالی مسافرت کرد تا طرفین درگیری را از ادامه نبرد وکشتار باز دارد و آنان را متوجه دشمن اصلی کرد.

هند و پاکستان به ترتیب بر اساس دارا بودن اکثریت جمعیت هندو و مسلمان، مستقلا تشکیل شدند. با این وجود درگیری های فرقه ای در هند و پاکستان کماکان ادامه یافت. این درگیری ها در بنگلادش کمتر از دوکشور دیگر رخ داده و تقریبا پیروان ادیان و مذاهب مختلف در کنار یکدیگر با مسالمت به سر برده و روزگار می گذرانند.

نهادها و مراکز دینی مسلمانان

در دوران شکوفایی اسلام در بنگلادش ترویج و تبلیغ اسلام در بین مردم بیشتر از طریق صوفیان صورت می گرفت. در این دوران عموما در جوار کاخ پادشاهان و یا سلاطین، محلی موسوم به «مرید خانه» قرار داشت که پیروان مذاهب مختلف به هنگام پذیرش اسلام به این محل آورده می شدند.

در این دوران و پس از آن مساجد بزرگی از سوی سلاطین و مردم مسلمان ساخته شد. در سال 1375 میلادی اسکندر شاه، مسجد معروف آدینه را در پاندوآ، در ایالت مالدا، واقع در بنگال غربی، بنا نهاد. این مسجد بزرگ ترین مسجد در شبه قاره می باشد. رسم بر این بود که در کنار مساجد، به عنوان مرکزیت شهر، مدارس و حوزه های علمیه ای نیز بنا می شد که به تعلیم و تربیت طلاب می پرداخت. در 1876 نخستین مرکز علمی و فقهی معروف شبه قاره در محلی بنام دیوبند تأسیس شد. این حوزه علمیه که به منظور ارتقای دانش و خرد مسلمانان شبه قاره و انتشار اسلام تأسیس شده بود، نقش مهمی در آگاهی سیاسی و ترویج و ترغیب مسلمانان در فراگیری آیات جهاد ایفا کرد و تاثیر به سزایی نیز در مردم بنگال برجای گذاشت. به طور کلی موسسات وسازمان های اسلامی در بنگلادش را می توان به سه گروه تقسیم کرد:

1. موسساتی مانند مدرسه، مساجد و گروههای داوطلبی که احکام اسلامی را تدریس می کنند.

2. مراکزی که اطراف آرامگاههای صوفیان و روحانیون تشکیل می شود.

3. سازمانهای متعدد اجتماعی، مذهبی و فرهنگی که وظیفه آنها رسیدگی به وضعیت رفاهی مسلمانان است.

این سه گروه در حقیقت مدارس و حوزه های دینی هستند که از قدیم تا به حال به کارتعلیم و تربیت مربیان و رهبران مذهبی اشتغال دارند.

هزاران مسجد موجود در بنگلادش همچنان مراکز فعالی برای فعالیت های اجتماعی مذهبی هستند. سازمان های بی نظیر«هییت مسجد بنگلادش»، مسجد سماج(Samaj)و بیت الشرف، فعالیت های برخی از این مساجد را هماهنگ کرده و برنامه هایی برای فعالیت های فرهنگی مذهبی مانند: تبلیغ اسلام، توسعه آموزش های اسلامی و اصلاحات اجتماعی و خدمـــاتی تهیه می کنند.  این مساجد به منزله مراکز نمازهای جماعت و یومیه، همواره نقش مهمی در زندگی اجتماعی و فرهنگی مردم بازی می کنند. ساخت مساجد جدید و توسعه، تعمیر و تزیین مساجد قدیمی، تبدیل به مشخصه پیشرفت ناگهانی اسلام در بنگلادش شده است.

آرامگاه های صوفیان و روحانیون نیز از قدیم بزرگترین مراکز دعا ونیایش وتعلیم اصول قرآن و سنت در بنگلادش بوده است. صدها آرامگاه اولیاء ا... و صوفیه در بنگلادش وجود دارد. این عارفان و صوفیان که از کشورهای عربی و آسیای مرکزی به بنگلادش آمده اند، نقش مهمی در توسعه اسلام در بنگلادش بر عهده داشتند. پس از مرگ هم، مزار آن ها به صورت مرکزی برای دعا و عبادت مردم در آمده است. درگاه شاه جلال در سیلهت، شاه نعمت و بایزید بسطامی در چیتاگنگ، درگاه شاه مخدوم در پابنا، مزار میرپور در داکا، درگاه خان جهان علی در خولنا مهم ترین این مراکز هستند که بازسازی شده اند. پیشوا ذاکر منجیل ( مرکز عبادی بین المللی ) اترشی در فریدپور، که به وسیله حضرت شاه صوفی مولانا حشمت الله (معروف به پیر صاحب اترشی ) تأسیس شده، اخیرا تبدیل به مشهورترین این مراکز شده است. صدها نفر ازمردم روزانه از نقاط مختلف کشور به این آرامگاه ها می آیند. در اعیاد مذهبی نیز صدها هزار نفر ازمردم عادی و مقامات دولتی در این مکان ها گردهم می آیند. درگاه اترشی مجتمع بزرگی در یک منطقه روستایی است اما با امکانات فراوان یک مسجد و یک مدرسه و یک استراحتگاه که چندین هزار تن را در خود می پذیرد. یک مرکز تحقیقات بین المللی نیز در آن جا تأسیس شده است. بسیاری بر این باورند که پیشوا ذاکر منجیل احتمالا جامعه بنگلادش را مجددا بر طبق اصول و سنت اسلامی شکل داده است.

سازمان ها و موسسات اجتماعی و مذهبی نیز در بنگلادش وجود دارد. مهم ترین آن ها بنیاد اسلامی (Islamic Foundation)، هییت مسجد بنگلادش ، انجمن مدرسه قرآنی، مرکز اسلامی بنگلادش، جمعیت المدرسین بنگلادش، هییت جهانی اسلام ( قرآن وسنت )، اتحاد الامه و شورای سازمان های اجتماعی  فرهنگی اسلامی می باشند.

«بنیاد اسلامی» مسیولیت آموزش امامان مساجد را به عنوان رهبران اجتماع در کشور برعهده دارد. این بنیاد با برگزاری اجلاس ها وانجام کارهای تحقیقاتی اسلامی تاکنون، از همه مشهورتر است. انتشار دایره المعارف اسلامی یکی از آثار ارزشمند آن می باشد. هییت مسجد بنگلادش، تصمیم دارد تا مساجد را به مراکز فعالیت های اجتماعی مذهبی تبدیل کند. انجمن دیگری از طریق ارایه خدمات رفاهی به تازه مسلمانان و موعظه کردن آن ها مشغول است. تلاش این گروه در جهت تقویت ایجاد مسلمانان به قرآن و سنت بوده است.

هدف «انجمن مدرسه قرآن» تربیت فرزندان مسلمانان با گرایش اسلامی می باشد. وظیفه «مرکز اسلامی بنگلادش» تحقیق روی تعلیمات قرآن است و ترجمه کتاب هایی به زبان های عربی، اردو و فارسی به بنگالی را بر عهده دارد. این سازمان همچنین با سازمان های دیگری که در کار انجام پروژه های مشابهی هستند، همکاری می کند. «جمعیت المدرسین بنگلادش» یکی دیگر از بزرگترین سازمان هایی است که بیش از صد هزار عضو، شامل معلمان و محصلان دارد. از مهم ترین برنامه های آن، برگزاری جلسات سخنرانی در مورد عقاید اسلامی و روش زندگی اسلامی بر مبنی تعالیم ارزشمند قرآن کریم است و سعی دارد آگاهی اسلامی در جامعه را افزایش دهد. «هییت جهانی اسلام» سازمانی بشر دوست است که خدماتی به یتیمان و معلولان ارایه می دهد. هدف«اتحاد الامه»، که توسط گروهی از رهبران مذهبی سرپرستی می شود، ایجاد اتحاد بین نیروهای اسلامی در بنگلادش به منظور اسلام گرایی جامعه است. «شورای سازمان های فرهنگی اجتماعی» در جهت هماهنگی فعالیت های گروه های اجتماعی مذهبی و تبلیغی در بنگلادش کار می کند.[۲۰]

سازمان عاشق غوث الاعظم

این سازمان، طی جلسه ای در تالار مجتمع مسجد غوث الاعظم در مهاگ هایی واقع در شمال شهر داکا، شکل گرفت. سازمانی است کاملا غیر سیاسی که با هدف تشویق جوانان برای ساختن زندگی خود بر اساس الگوی زندگی حضرت عبدالقادر جیلانی و خدمت به کشور  و ملت تأسیس شده است.

در این رابطه کمیته 25 نفره به ریاست محمد مستفیض الرحمان تشکیل شده است. مولانا عبدالسلام، خطیب مسجد غوث الاعظم نیز سرپرستی کمیته را بر عهده دارد. هیأت امنای مسجد به این سازمان مساعدت و مشورت لازم را ارایه می دهد. کسانی که تمایل به عضویت در این سازمان را دارند، مجاز به حق عضویت در هیچ حزب سیاسی نیستند. «غوث الاعظم» لقب شیخ عبدالقادر گیلانی ( جیلانی ) است که در بنگلادش بسیار مورد احترام می باشد.[۲۱]

سازمان نهضت ملی اهل سنت 

این سازمان، سمینارها و برنامه های متعددی از جمله سالگرد وفات شخصیت ها وعلمای اهل سنت از جمله خواجه معین الدین چشتی را برگزار می کند. «در این نشست، سخنرانان بر اهمیت پیروی از اولیای خدا تأکید دارند و اظهار می دارند که خلفای راشدین، اهل بیت، صحابه کرام، ایمه و اولیای کرام در تداوم زمان مراحل مختف حق و حقیقت اند».[۲۲]

سازمان جوانان تحفظ ختم نبوت

این سازمان ضدیت و مخالف شدیدی با «قادیانی ها» دارد. مولانا عبدالحق خطیب مسجد بیت المکرم، سخنگوی این سازمان می باشد. «سازمان جوانان تحفظ ختم نبوت» چندین بار بواسطه تظاهرات، مخالفت خود را با تداوم و فعالیت قادیانی ها اعلام داشته است. این سازمان معتقد است که مولانا عبد الاول رییس بنیاد اسلامی بنگلادش نه تنها یک فرد قادیانی است و جوانان را از دین اسلام خارج می کند بلکه وجود وی در بنیاد اسلامی به منزله اهانت به اسلام است.

سازمان قراء بنگلادش

هر ساله از طرف «سازمان قراء بنگلادش» و شرکت تعدادی از قاریان قرآن کشورها به منظور مسابقه قرآن خوانی، مسابقاتی تشکیل می شود. این برنامه در زمین چمن «پلتن»، با شرکت حدود ده هزار نفر از اقشار مختلف مردم برگزار می شود. هر ساله مراسم افتتاحیه این مسابقه به ریاست قاری محمد یوسف رییس سازمان قراء برگزار می شود.

سازمان اتحاد مسلمین برای حقوق بشر

این سازمان طی سمیناری در باشگاه مطبوعاتی داکا به ریاست خانم شاهده عبید فعالیت خود را آغاز کرد. در همین رابطه نیز سمیناری با عنوان «حقوق بشر از نگاه معاصر» برگزار گردید.[۲۳]

سازمان های دیگر

بنیاد اسلامی بنگلادش؛  این بنیاد از بزرگترین سازمان های اسلامی دولتی بنگلادش و زیر نظر وزارت مذهب است .

اسلامیک بانک فاوندیشن؛ سازمان اختصاصی بانک اسلامی بنگلادش برای کارهای خیریه است.

سازمان تبلیغات اسلامی بنگلادش؛ یک سازمان خیریه برای مسلمانانی است که تازه به اسلام مشرف می شوند.

اسلامیک میشن؛ سازمانی فرهنگی، آموزشی و بهداشتی روستایی است که توسط بنیاد اسلامی بنگلادش اداره می شود.

انجمن مفید الاسلام؛ یک سازمان خیـــریه ، خصوصـــا امـــور امــــدادی برای جنازه های بی سرپرست است.

مرکز اسلامی بنگلادش؛ سازمان بزرگ پژوهشی وانتشاراتی.

مجتمع بیت المکرم و سازمان کتابخانه اسلامی؛ این مجتمع در شهر باریسال در جنوب کشور به فعالیتهای آموزشی فرهنگی می پردازد.

مرکز فرهنگی بنگلادش؛ سازمانی فرهنگی، ادبی و اسلامی است.

آکادمی پژوهشی علامه اقبال؛ سازمانی فرهنگی و پژوهشی است.

انجمن علامه اقبال؛ سازمانی فرهنگ و انتشاراتی است.

بنگلادش مسجد میشن؛ سازمانی خیریه و تبلیغی است که به عنوان مرکز کلیه مساجد عمل می کند.

انجمن اسلامی حلف الفضول؛ سازمانی خیریه است و دارای کتابخانه عمومی است.

انجمن ادبی قومی؛ سازمانی ادبی مخصوص استادان و طلاب حوزه های علمیه قومی است.

سازمان عقب افتادگان ذهنی؛ هدف این سازمان کمک به عقب افتادگان ذهنی و حمایت از آن ها است.

سازمان شاعر غلام مصطفی؛ سازمانی ادبی و فرهنگی است.

انجمن حمیات الامه؛ سازمانی برای امور خیریه است و در خدمت مردم و مسلمانانی است که تازه به اسلام گرویده اند.

جماعت تبلیغی

از سازمان های معروف و فعال در سراسر شبه قاره،  سازمانی غیر سیاسی و غیر رسمی است که در همه دنیا کار تبلیغ دین را انجام می دهد. مولانا محمد الیاس در سال 1915 فعالیت خود را به نام تبلیغ دین، از هند شروع کرد. فعالیت های این جماعت از مسجد نظام الدین دهلی آغاز شد.

در افکار و فعالیت های جماعت تبلیغی، تأثیر امام محمد غزالی عارف و دانشمند معروف ایرانی نمایان است. به عقیده این جماعت اگر مسلمانان با ایمان و عمل واقعی تربیت شوند، بدون جهاد و جنگ و جدال، تمام دنیا زیر لوای اسلام در خواهد آمد.

رهبری این جماعت به دست شورایی 10 نفره است. امیر واحد برای جماعت وجود دارد. پنج نفر از آنان اهل هندوستان، چهار نفر اهل پاکستان و یک نفر به نام مولانا عبدالعزیز اهل بنگلادش بوده است.

هر ساله در منطقه ای به نام «تونگی»، در حومه شمال داکا، اجتماع جهانی تبلیغ برگزار می کنند و از کشورهای مختلف دنیا از جمله روسیه، عمان، آلمان، کنیا، برونیی، سنگاپور، فیلیپین، تایلند، آفریقای جنوبی، نیوزلند، بلژیک، مصر، تونس، موریتانی، الجزایر، سومالی، فرانسه، فیجی، کویت، ترکیه، مراکش، مالزی، اردن، سوریه، عربستان، امارات و... در این اجتماع حضور می یابند. تعداد جمعیت شرکت کننده به حدود 3 میلیون نفر می رسد.

لازم به ذکر است که اجتماع فوق در سال 1927 میلادی افتتاح شد. جماعت تبلیغی فاقد هر گونه نشریه است. به گزارش روزنامه انقلاب، چاپ بنگلادش، به شماره 6 ژانویه 2001 م ، در پی وفات مولانا عبدالعزیز، امیر جماعت بنگلادش، در حال حاضر شورای چهار نفره شامل مولانا مزمل حق، مولانا محمودالحق، مهندس سراج الاسلام و سید عزیز الحکیم فعالیت های تبلیغی را در بنگلادش رهبری می کنند.

بنیاد اسلامی بنگلادش

بنیاد اسلامی بنگلادش در 28 مارس 1975 م تأسیس شد. دفتر مرکزی این بنیاد در شهر داکا دایر می باشد. از آنجا که تمام وسعت کشور به 6 قسمت تقسیم شده و جمعا دارای 58 ناحیه می باشد، این بنیاد در همه این نواحی برای فعالیت های خود دفتر دارد.

بنیاد اسلامی زیر نظر مستقیم وزارت دین قراردارد و یکی از وظایف آن توسعه و نظارت بر مساجد و مراکز و آکادمی ها و انستیتوهای اسلامی است. نظارت بر امور و تحقیقات پیرامون فقه و قوانین، علوم، فرهنگ و تمدن اسلامی، همچنین چاپ کتب اسلامی و رساله ها و تنظیم و برنامه ریزی در خصوص کنفرانس ها و سخنرانی ها در خصوص تاریخ روابط اسلامی، فلسفه، فرهنگ و فقه اسلامی از دیگر وظایف اصلی این بنیاد است. اداره و توسعه مسجد بیت المکرم در داکا و تمامی مساجد نیز زیر نظر این بنیاد می باشد.

بنیاد اسلامــــی دارای 6 آکـــادمی آموزشی مختص امامان جمعه و جماعت و 29 مرکز ماموریت های اسلامی است .

رابطه العالم الاسلامی

سازمان رابطه العالم الاسلامی بعد از مهاجرت گسترده مسلمانان از منطقه ارکان میانمار به بنگلادش، که توسط دولت میانمار سرکوب و رانده شده بودند، و به منظور رسیدگی به پناهندگان مسلمان اعلام موجودیت کرد. این سازمان شاخه منطقه ای رابطه عالم اسلامی را به دست میرقاسم علی، عضو حزب جماعت اسلامی بنگلادش سپرده و برنامه های امدادی و کمک رسانی خود را دنبال می کند.

رابطه العالم الاسلامی در نزدیکی کوکس بازار، در جنوب غرب بنگلادش، بیمارستانی مجهز تأسیس کرده که هنوز موجودیت خود را حفظ کرده و فعال می باشد و در چند نقطه دور افتاده کشور نیز طرح ها و پروژه های امدادی و بهداشتی در دست اجرا دارد. مرکز این نهاد در منطقه «محمدپور»  شهر داکا واقع است. گفتنی است که نهاد فوق، سازمانی غیر دولتی ( NGO ) است.

سازمان بین المللی امداد اسلامی

هدف از تشکیل سازمان بین المللی امداد اسلامی رسیدگی به دریافت و تقسیم عادلانه کمک های مردمی بین نیازمندان است. تلاش این سازمان حمایت و زیرپوشش قراردادن نیازمندان جامعه  است. این سازمان در تلاش است تا کمک های نقدی وغیرنقدی خود را به مراکز تحت پوشش ارسال دارد. بر این اساس تحت عنوان NGO فعالیت رسمی دارد.

سازمان امدادی کویت

هدف از تشکیل این سازمان عمدتا ساخت مساجد و یا کمک به بنای آن است. این مرکز از طریق کشورهای عربی در خاورمیانه مورد حمایت مالی قرار می گیرد و کارمندان آن عمدتا از فارغ التحصیلان دانشگاه های اسلامی عربستان سعودی هستند. سازمان امدادی کویت به عنوان NGO رسما فعالیت دارد.

وضعیت و ساختار آموزش مذهبی در جامعه (رسمی و غیر رسمی)

اکثریت مردم مسلمان بنگلادش سنی مذهب هستند و از فقه حنفی تبعیت می کنند. صوفیان و دراویش سهم مهمی در توسعه اسلام در بنگلادش برعهده داشتند. مردم تعلیمات آنان را درباره تسلیم به خداوند و تزکیه نفس پیروی می کنند. آرامگاه های این صوفیان از قدیم بزرگ ترین مراکز دعا و نیایش و تعلیم اصول قرآن مجید و سنت در بنگلادش بوده است.

صدها نفر از مردم روزانه از نقاط مختلف کشور به این آرامگاه ها می آیند و چند صد هزار نفر به مناسبت هایی مانند جشن ها در اینجا گردهم می آیند. این جشن ها نه تنها در حضور مردم عادی بلکه رییس دولت و وزرای کابینه، ژنرال ها، ماموران دولتی رده بالا و بسیاری از استادان دانشگاه ها اجرا می شود. مردم بنگلادش نیز همانند دیگر مسلمانان پایبند اصول و سنن مذهبی خود می باشند و در مراسم مذهبی مختلف شرکت می کنند.گسترش موسسات اسلامی و مساجد در بنگلادش نمایانگر این مساله می باشد. علاوه بر آن این موسسه های آموزشی، امامان مساجد، آموزش آداب و سنن مذهبی به مردم را عهده دار می باشند. برخلاف عمق اعتقاد و وفاداری مردم این کشور به اسلام، محتوا و ساخت اجتماعی اسلام در بنگلادش تا حدود بسیاری از آیین هندو تاثیر پذیرفته است. نفوذ عادات و آداب و رسوم هند در اعتقادات و شعایر اسلامی مسلمانان بنگال به روشنی هویداست و معتقدات و رفتارهای برخی از مسلمانان در نواحی روستایی، درست مخالف آن چیزی است که دین اسلام ایجاب می کند.

نفوذ باورهای شیعی در زندگی دینی مسلمانان سنی بنگال مشهود است. گرچه بسیاری از مقامات رسمی بنگال شیعه بوده اند، امروزه فقط چندین طایفه از قبایل «کارام علیا» شیعه هستند. با این حال، جالب توجه است که مسلمانان این سرزمین هرساله مراسم عزاداری محرم را با شور و احساس غریبی برگزار می کنند. تعزیه در ماه های محرم، هرسال در همه روستاهای بنگال باشور و حرارت خاصی برگزار می شود. در گذشته، مصلحان مسلمان این سرزمین این مراسم را به لحاظ شباهت با برخی آیین ها و آداب هندو، شرک و بت پرستی و توهین به اعتقادات دینی اسلام تلقی می کردند.

دراین رابطه، اشاره به موضوع به وجود آمدن جنبش مخالف این رفتار شیعیان جالب است. یکی از جنبش هایی که به قصد زدودن اعتقادات و آداب اسلامی مسلمانان بنگال از شایبه های هندو تکوین یافت، «جنبش فرایضی» به رهبری حاجی شریعت الله بود که به فرقه صوفیه قادریه تعلق داشت. این جنبش عمدتا از اندیشه های وهابی مایه گرفته بود و بر انجام دادن فرایض بنا بر قرآن مجید و حدیث و سنت پیامبر (ص) تاکید داشت. این جنبش سپس رنگ و بوی سیاسی گرفت و در استقلال بنگلادش تاثیر گذاشت.

قادیانی ها در داکا و کولنا دو مرکز اصلی دارند و نفوذ بسیاری در این دو شهر دارند. معمولا در هر نقطه ای از این کشور که تعدادی از قادیانی ها زندگی می کنند، حداقل مرکزی خاص برای آنان وجود دارد. تعداد قادیانی ها در شرق این کشور (براهمان باریا) شایان توجه است.

ساختار آموزش مذهبی و حوزه های دینی

بعد از تسلط استعمار انگلیس در مقدرات شبه قاره هند در سال 1757 م ، یک انقلاب سراسری توسط سپاهیان هندی ارتش انگلیس صورت گرفت که در آن کنار سربازان مسلمان، هندوها نیز شرکت داشتند. انگلیسی ها این اقدام انقلابی را شورش تلقی کرده با خشونت تمام آن را سرکوب کردند و در شهرهای مهم هندوستان، مسلمانان سرشناس را به دار آویختند.

در پی آن، انقلاب و یا شورش، تاریکی سهمگینی بر مقدرات مسلمانان حکم فرما گردید، کسی جرأت نداشت که از خود اعلام موجودیت کند. اقتصاد، آموزش، فرهنگ و اقتدار مسلمانان یعنی همه چیز آنها از بین رفت.

در این وحشت و مأیوسی تمام عیار بود که گروهی از مسلمانان شهر کلکته برای احیاء آموزش دینی متوسل به نمایندگان انگلیسی درهند شده و از لورد هستینگ خواستند تا ملامجدالدین، روحانی مسلمان را اجازه دهد که به بچه های مسلمان آموزش دینی دهد و نیز متذکر شدند که برای کارهای قضایی نیز این چنین فارغ التحصیلان را لازم دارند. قابل ذکر است که تا آن زمان، فارسی زبان رسمی هند بود. در پی آن فرماندار انگلیس، مدرسه عالیه کلکته را تأسیس نمود و برای مواظبت از هر گونه اثرات منفی، مدیریت مدرسه را بر عهده یک انگلیسی الاصل و امور آموزشی را به دست روحانیون مسلمان سپرد. مدرسه عالیه در سال 1780 م در کلکته هند تأسیس شد و در سال 1947 م به دنبال آزادی پاکستان از انگلیس و تجزیه شبه قاره به هند وپاکستان، این مدرسه از کلکته به داکا پایتخت بنگلادش ( پاکستان شرقی ) منتقل شد. مدارس دینی در بنگلادش به دو شیوه جداگانه عمل می کند: 1. مدارس عالیه، 2. مدارس قومی.

مدارس علمیه (عالی)

مدارس علمیه (عالی) در حال حاضر توسط دولت اداره می شود. بودجه این مدارس عمدتا توسط دولت و بخشی نیز توسط مردم تأمین می شود.

برنامه های درسی این مدرسه هم آمیخته ای از کتب درسی حوزوی و کتب جدید یعنی علوم روز می باشد. دوران تحصیلی مدارس علمیه 16 سال و مدارک آن توسط دولت به رسمیت شناخته می شود.

با پیروی از سیستم آموزش مدرسه علمیه در سرتاسر بنگلادش هزاران مدرسه (حوزه ) دینی تأسیس شده است که در حال حاضر تعداد آن ها به حدود 8000 می رسد و تعداد طلاب حدود 5/1 میلیون نفر است. دولت برای مدیریت و اعطای مدارک و برگزاری امتحانات، سازمانی به نام «مجلس التعلیم المدارس العربیه» تأسیس کرده است.

مقاطع آموزش در مدارس علمیه (عالی)

1. مرحله ابتدایی

2. مرحله داخل

3. مرحله عالم

4. مرحله فاضل

5. مرحله کامل

مرحله ابتدایی

این مرحله مدت پنج سال به طول می انجامد و کودکان از سن پنج سالگی می توانند در کلاس اول این مرحله ثبت نام کنند ( مانند مقطع دبستان در ایران است ).

مرحله داخل

این مرحله نیز پنج سال است. سال ششم شروع و بعد از 5 سال با شرکت در امتحان مرکزی و سراسری، معادل دیپلم عمومی ارزیابی می شود.

در این مرحله، هنگامی که دانش آموزان مشغول تحصیل در سال نهم می باشند، باید آمادگی خود را برای شرکت در امتحانات سراسری اعلام و رسما ثبت نام کنند. ثبت نـــام توسط ستاد مرکزی برگزاری امتحانات کل کشور به نام «ایجوکیشن بورد» انجام می گیرد. در این سال ها ( نهم ) رشته درسی تفکیک می شود.

در حال حاضر سه رشته عمده برای طلاب وجوددارد: رشته عمومی، رشته علوم و رشته تجوید قرایت قرآن. طلابی که در رشته علوم دیپلم می گیرند، می توانند درمراحل بعدی نظام آموزش مدارس عالیه ودانشکده های علوم (ساینس ) در همین رشته ثبت نام کنند.

طلاب رشته عمومـــی و رشته تجویـــد و قرایت قرآن نیز در رشته های مربوط به علوم انسانی می توانند ثبت نام کنند.

مرحله عالم 

طول تحصیل در این مرحله دو سال است. در این مرحله دو رشته: رشته عمومی و رشته علوم وجود دارد و تنها کسانی که در امتحان مرحله داخل قبول شده اند، می توانند در این مرحله ثبت نام کنند. بعد از دو سال تحصیل دراین مرحله باید در یک امتحان سراسری شرکت کنند که معادل با مرحله پیش دانشگاهی در ایران است.

پذیرفته شدگان در این مرحله اجازه دارند به تحصیلات خود ادامه داده و مستقیما به مرحله فاضل در مدرسه عالیه و پایه دانشگاه در مقطع کارشناسی در رشته مورد علاقه خود وارد شوند.

مرحله فاضل 

مدت این مرحله دو سال است. فارغ التحصیلان مرحله عالم می توانند در این مرحله ثبت نام کنند. این مرحله جنبه تخصصی دارد و معادل لیسانس دانشگاهی است. در این مرحله موضوعات و دروس علمی و نیز زبان بنگلا  و انگلیسی تدریس می شود.

مرحله کامل 

این مرحله مانند دوره های عالی دو سال طول می کشد و فارغ التحصیل در پایان این مرحله مدرک "فاضل" اخذ می کند. این مرحله کاملا تخصصی است و به چهار بخش تقسیم شده است: 1. کامل فی الحدیث، 2. کامل فی التفسیر، 3.کامل فی التاریخ،  و 4. کامل فی الادب. بعد از دو سال دانشجویان در یک امتحان سراسری شرکت کرده و فارغ التحصیل می شوند که معادل فوق لیسانس دانشگاه های عمومی است. در سال 2002 م مقرر گردید که دارندگان مدارک درجه «فاضل» و «کامل» مدارس عالیه بنگلادش ( حوزه های علمیه دولتی ) می توانند مدارک لیسانس و فوق لیسانس دانشگاههای بنگلادش را از مدارس عالیه دریافت می کند.

مرحله پژوهش 

این دوره قبلا در نظام آموزشی بنگلادش وجود داشت و شامل یک مرحله دو ساله پژوهشی برای دانشجویان ممتاز فارغ التحصیل در مرحله کامل بود، اما از چند سال پیش این برنامه تعطیل شده است .

برنامه های درسی

اهم برنامه های درسی تمام مراحل آموزشی و مدارس عالیه، آموزش زبان عربی، قرآن، احادیث، فقه حنفی و تاریخ اسلام است. در مرحله ابتدایی همراه با آشنایی با قرایت قرآن، زبان عربی و دروس مختلف عمومی دبستان ها نیز تدریس می شود.

در مرحله داخل، که سال پایانی آن معادل با دیپلم است، دروس مختلف عمومی در کنار علوم اسلامی تدریس می شود. مثلا در کنار قرآن مجید، حدیث، فقه، اصول فقه، ادبیات عرب و تاریخ اسلام، زبان بنگلا و زبان انگلیسی، ریاضی، هندسه، جغرافیا و تاریخ عمومی نیز تدریس می شود.

برنامه های درسی مرحله داخل در مدرسه عالیه با دروسی که در دبیرستان تدریس می شود، کاملا مجزا است. کتاب های درسی آنان مختلف و سوالات امتحانات مرکزی نیز جدا است. ولی با وجود تفاوت در موضوعات، استاندارد و یا سطح آموزش هر دو جریان از نظام آموزش کشور با هم در یک سطح می باشند. در مرحله داخل، طلاب و یا دانشجویان در کنار علوم اسلامی و عربی، دروس عمومی را نیز می گذرانند. دراین مرحله کتب درسی که در مدارس عالیه تدریس می شود، عینا همانند کتب دانشکده ها و یا موسسات پیش دانشگاهی است وکتب عربی  آن هم از طرف ستاد مرکز برگزاری امتحانات مدارس دینی تعیین می شود.

در مرحله فاضل تاحدودی درس ها تخصصی است و طلاب آماده مرحله بعدی یعنی مرحله کامل می شوند. در این مرحله تخصص ها و رشته ها به گرایش های مختلف تقسیم می شود.

چگونگی حد نصاب امتیازات امتحانات پایانی مرحله کامل

در بخش کامل فی الحدیث، نصاب کامل و ممتاز آن 1000 می باشد. در این بخش برای کتب حدیث صحاح سته 600 نمره در نظر گرفته می شود. برای تفسیر کشاف 100 نمره، برای تفسیر بیـــضاوی 100 نمره و بـــرای تاریخ اسلامی 200 نمره، که جمعا 1000 نمره پیش بینی می شود. در بخش کامل فی الفقه نیز نمرات کل 1000 می باشد: 100 نمره برای کتاب صحیح البخاری، 100 نمره برای صحیح مسلم، 200 نمره برای تاریخ اسلام، 200 نمره دیگر برای کتاب های طحاوی، حجه الله البالغه، شرح مواقف وکتب دیگر فقهی.

نمرات دو بخش دیگر کامل نیز، بر همین منوال تقسیم می شود.

درجه بندی فارغ التحصیلان مرحله کامل بر اساس نمرات

بـــراساس نمرات مأخوذه در امتحان، 20نفر اول به عنوان دانشجویان و طلاب ممتاز معرفی می شوند و اسامی آنان در روزنامه ها چاپ می شود.

امتیازات رتبه یکم 

به کسانی که بالاتر از 60 درصد نمره در امتحان کسب کنند یعنی از هزار امتیاز 600 به بالا امتیاز بگیرند، پذیرفته شدگان درجه اول تلقی می شوند.

امتیازات رتبه دوم 

به کسانی که در امتحان بین 45 درصد تا 59 درصد امتیاز بگیرند، یعنی از هزار امتیاز، 450 به بالا امتیاز گرفته باشند، پذیرفته شدگان درجه دوم تلقی می شوند.

امتیازات رتبه سوم 

به کسانی که در امتحان مرکزی بین 33 درصد تا 44 درصد امتیاز آورده باشند، پذیرفته شدگان درجه سوم تلقی می شوند. این آخرین درجه پذیرفته شدن در امتحان است. معمولا از مجموع شرکت کنندگان در امتحان 50 درصد پذیرفته شده و مابقی مردود می شوند.

تعداد شرکت کنندگان در امتحان 

در سال 2001 در سراسر کشور جمعا 50 هزار نفر در امتحان پایانی داخل شرکت کردند، که 5 هزار نفر از آنان خانم ها بودند. به طور معمول نصفی از مجموع شرکت کنندگان در امتحان پایانی پذیرفته شده و به مرحله عالم راه می یابند. در امتحان مرحله عالم نیز نصفی از مجموع شرکت کنندگان معمولا در امتحان پذیرفته می شوند. البته تعداد کثیری از فارغ التحصیلان مرحله داخل و عالم راهی دانشگاه های عمومی می شوند، به همین علت در مراحل فاضل و کامل ، تعداد دانشجویان به شدت کاهش می یابد.

آگاهان اظهار عقیده کرده اند که اگر مراحل فاضل و کامل به طور رسمی ارزشیابی نشود و فارغ التحصیلان آن نتوانند به دانشگاه ها و یا مراکز دولتی و ادارات راه یابند و استخدام شوند، به زودی به علت کاهش تعداد طلاب در مراحل فاضل و کامل، مدارس دینی کشور دچار کمبود دانشجو و طلاب شده و سرانجام به تعطیلی می انجامند.

قرایت و تجوید قرآن

ناگفته نماند که در مراحل داخل، عالم و فاضل رشته جداگانه ای به نام علم قرایت و تجوید برای طلاب علاقه مند وجود دارد. در این رشته امتحان مرکزی و سراسری نیز هم زمان با رشته های دیگر برگزار می شود.

شرایط ثبت نام

ثبت نام برای ورود به مرحله داخل، فقط داشتن مدرک قبولی پنجم ابتدایی ملاک می باشد، لیکن در مراحل عالم، فاضل و کامل فقط فارغ التحصیلان و قبول شدگان مرحله قبل اجازه ثبت نام دارند.

قابل ذکر است که گرچه فارغ التحصیلان درجه داخل و عالم فرصت شرکت در کنکور دانشگاه ها را پیدا کرده  و در رشته های مورد نظر خود می توانند تحصیل کنند، ولی متقابلا فارغ التحصیلان نظام آموزشی عمومی کشور نمی توانند در مرحله ای از مراحل مختلف مدارس دینیه وارد شوند. زیرا به علت فقدان دروس اسلامی وادبیات عرب در مدارس عمومی، محصلین و دانشجویان معمولا در خود آمادگی تلمذ در مدارس دینی را نمی بینند. از طرف دیگر دوره فوق العاده ای نیز وجود ندارد که در آن فارغ التحصیلان و یا دانشجویان نظام آموزشی عمومی بتوانند در آن شرکت نموده و زبان عربی و یا علوم اسلامی لازم را فرا گرفته و برای پذیرش در درس های مدارس دینی آماده شوند.

شهریه

مدارس دینی عالی بنگلادش بدون شهریه و رایگان است. در عوض، طلاب و یا دانشجویان به مسیولین مدرسه حق التدریس پرداخت می کنند. در مدرسه عالی داکا یک خوابگاه مجهز وجود دارد و در مدارس دیگر کشور ( شهرستان ها) نیز خوابگاه وجود دارد. در این خوابگاه ها هزینه غذا و ... بر عهده طلاب می باشد و فقط محل اسکان برای آنان مجانی است.

مدارس رسمی

در حال حاضر در بنگلادش سه مدرسه بزرگ دینی کاملا رسمی وجود دارد. مدرسه عالی داکا، مدرسه عالی سیلهت و مدرسه عالی بوگرا. تمام هزینه های این مدارس از طرف دولت تامین می شود. در مابقی مدارس ، 80 درصد از حقوق معلمین را دولت پرداخت می کند و بقیه 20 درصد حقو ق و هزینه های دیگر اداری، ساختمانی و ... از منابع مردمی تامین می شود.

میدان فعالیت روحانیون

فارغ التحصیلان این مدارس علاوه بر شغل روحانی، در مدارس دینی نیز به نام معلم دینی مدارس، ایمه جمعه و جماعات، مسیولین شیون اسلامی و ملی ونیز ادارات دولتی استخدام می شوند. کسانی که به همراه معلم علوم دینی این مدارس از دانشگاه ها نیز فارغ التحصیلان می شوند، می توانند در همه مشاغل دولتی و ملی استخدام شوند.

هدف دولت

دولت بنگلادش که پشتیبان مدارس دینی است، هدفش این است که در کشور باید قشری روحانی برای اداره امور مذهبی مردم و پاسخ به نیازهای دینی و مذهبی جامعه ونیز اداره مساجد داشته و تربیت شوند. ولی همه دولت ها معمولا نمی خواهند که فارغ التحصیلان این مدارس اداره حکومـــت را به دست بگیرند. علاوه بر این افکار عمومی واحساسات مذهبی مردم تقاضا می کند که ازطرف دولت این چنین مدارس دینی تحت پوشش قرار بگیرد تا نیازهای مردم آن جامعه را پاسخ دهد، که البته در بنگلادش نیز چنین است.[۲۴]

مدارس قومی

مدارس قومی در بنگلادش از مدارس دیوبند هند سرچشمه گرفته اند و حدودا یک صد سال پس از تأسیس مدرس عالی کلکته بوجود آمده اند.

مدارس قومی به طور عموم، مستقل از دولت، تحت نظارت و مدیریت شخصیت های غیر دولتی با برنامه های مخصوص به خود، گاهی منطبق با مدرسه علمیه «دیوبند هند» و گاهی منطبق با برنامه درسی عربستان و یا ترکیبی از هر دو اداره می شود. مدرسه دیوبند مهم ترین مرکز حوزه های علمیه در شبه قاره می باشد. جایگاه و نفوذ این مرکز بر دیگر مدارس علمیه شبه قاره همانند خود حوزه علمیه نجف اشرف و یا قم، بر حوزه های شیعی است. این مرکز در سال 1866 م تأسیس شده است.

مدارس قومی علیرغم اختلاف در سلیقه و مدیریت، از نظر کلی برنامه درسی همانندی دارند. فارغ التحصیلان این مدارس عموما به کارهای مخصوص روحانیت، امامت مسجد، تدریس، تبلیغ و ارشاد مردم و ... می پردازند. تعداد این مدارس به چندین هزار مدرسه می رسد. تشکیلاتی به نام «وفاق المدارس العربیه» در حال حاضر سرپرستی مدارس قومیه از جمله برگزاری امتحانات مقاطع پایانی را به عهده دارد.

همان طور که گفتیم، مدارس قومی، مدارس غیر دولتی هستند و یکی از دلایل غیر دولتی بودن آن ها این است که دولت بنگلادش چندین درس از جمله دروس فارسی را از برنامه های درسی حذف و دروس انگلیسی، جغرافیا، علوم سیاسی را گنجانید و همین برنامه را به حوزه های قومی و یا غیر دولتی پیشنهاد کرد، اما مسیولان و مدیران ارشد این حوزه ها با این کار موافقت نکردند، در نتیجه دولت و ادارات مدرک این حوزه ها را تأیید نکردند.

کتاب های فارسی که در این مدارس تدریس می شوند، شامل عناوین ذیل است:

دستور زبان فارسی

1- فارسی مقدماتی

2- الفبای فارسی

3- تفسیر المبتدی

4- چهل سبق

5- جامع المصادر

6- مصدر فیوضی

7- ضوابط فارسی

8- قواعد فارسی

9- قواعد سازی ( دستور زبان فارسی است )

10- مفتاح القواعد

11-  احسن القواعد

ادبیات فارسی

1- کریما

2- پندنامه عطار

3-  پندنامه خاکی

مقاطع تحصیلی مدارس قومی شامل

 ابتدایی = شش سال

 متوسطه = چهار سال

 فضیلت = سه سال

 تکمیل = یکسال

بعضی از مدارس مواد آموزشی را در 12 سال برنامه ریزی کرده اند. در طی مدت آموزش، زبان اردو،  فارسی، انگلیسی، بنگالی، ادبیات عرب، فقه، اصول فقه، تفسیر و حدیث تدریس می شود. در سال های اخیر، جغرافی، تاریخ و ریاضیات نیز جزو برنامه های درسی قرار گرفته است.

با توجه به تاریخ تأسیس مدارس قومی، که همه آن ها (به غیر از یک مورد ) بعد از جدایی پاکستان از هند پدید آمده اند، می توان گفت همه این مدارس دوران جوانی را می گذرانند. لذا متناسب با تجربیات به دست آمده و مقتضیات زمان، برنامه های آن ها دچار تغییر وتحول می شود و برنامه ها  استحکام کافی و لازم ندارند.

جدول شماره 1. آماری مدارس در بنگلادش 2004-2005

          نوع     تعداد مدارس   تعداد دانش آموزان   تعداد معلمان
مدارس قومی 6500 1462500 130000
مدارس عالی/علمیه 6906 1878300 100732
مدارس ابتدایی 5150 377749 23176
جمع 18556 3718549 253908

[۲۵]

مدارس اهل الحدیث

اهل حدیـــث و یـــــا ظاهریه و سلفیه در بیـــن اهل سنت، مثل اخباری ها در میان اهل تشیع می باشند. آنان ظواهر قرآن و احادیث استناد می کنند و از هر گونه اجتهاد و نظری خودداری می کنند. به همین دلیل، جمود فکری عجیبی بر آنان حاکم است. گرچه مدارس اهل الحدیث هم قومی می باشد؛ ولی چون این مدارس با تفکر خاصی اداره می شوند، جداگانه بررسی می شود. تعداد آنها حدود 77 تا در سرتاسر بنگلادش می باشد.

برنامه درسی این مدارس به دو بخش تقسیم می شود: الف: حفظ قرآن، ب: برنامه عمومی، که همان کتاب های معروف موجود در دیگر مدارس قومی است، از قبیل صحاح سته از حدیث وکشاف در تفسیر قرآنی در مدارس اهل حدیث، جزوات و کتب وهابیه. این کتب را وهابی ها توزیع وتبلیغ می کنند. افکار اهل حدیث به افکار وهابی ها بسیار نزدیک است. از نظر سیاسی نیز عربستان سعودی پشتیبان بسیار خوبی برای آنان می باشد. در جمع بندی کلی، می توان تفاوت های موجود میان مدارس عالی ( دولتی ) و مدارس قومی را به شرح ذیل چنین بیان کرد:

1- مدارس عالی به دلیل وابستگی به دولت، از نظر مالی و دیگر امکانات در مضیقه نیستند، اما به عکس، مدارس قومی دچار مشکلات مالی فراوانی هستند.

2- طلاب مدارس عالی ازنظر سیاسی و مسایل روز، مترقی تر از طلاب مدارس قومی هستند. در همین راستا بد نیست بدانیم قدیمی ترین تشکل دانشجویی، مربوط به طلاب مدرسه عالی است. در سال 1929، تشکیلاتی به نام «جمعیت طلبه عربیه» تشکیل شد و در حال حاضر نیز فعالیت سیاسی و ایدیولوژیکی دارد.

3- فارغ التحصیلان مدرسه عالی، چون مدارک رسمی دارند، قادر خواهند بود به کارها و پست های دولتی وارد شوند. اما فارغ التحصیلان مدارس قومی ، فقط می توانند به کارهای مخصوص روحانیون بپردازند. به همین دلیل افسردگی و یأس ونومیدی عجیبی نیست به سرنوشت و آینده خود، در آنان هویدا می باشد، بخصوص با توجه به کمیت بالای نیرو و محدود بودن کارها و فعالیت های مخصوص روحانیون.

4- مدارس قومی در مقایسه با مدارس عالی، در میان توده مردم از جایگاه بهتری برخوردار می باشند.

5- به دلیل مشکلات مالی، مدارس قومی اجبار بیشتری در تمایل به کشورهای خارجی دارند.

6- در مدارس قومی، زبان فارسی در سال های اولیه تحصیل تدریس می شود. اما در مدارس عالی زبان فارسی یک ماده درسی اختیاری است.

7- در مدارس عالی، علوم اسلامی و علوم روز، هر دو به یک میزان تدریس می شوند. اما در مدارس قومی، برای خالی نبودن عریضه و جبر زمان، بعضی از علوم روز آن هم به طور خیلی مختصر، تدریس می شود [۲۵].

نهاد ها و مراکز دینی غیر مسلمانان

مذهب هندو

مذهب هندو از حیث قدمت، کهن ترین مذهب زنده جهان است و اکنون 15 در صد جمعیت بنگلادش را شامل می شود. این مذهب شارع و پیامبر ویژه ای ندارد و اساسا مذهب بومی و ارثی است و تاریخ آن مانند پیروانش در طول زمان و اعصار دستخوش انقلاب و دگرگونی شده است و در نتیجه «هندویی» با افسانه های گذشتگان و رسوم و عادات نیاکانی و قومی به گونه ای در آمیخته شده که اصول و فروع آن را به آسانی از یکدیگر نمی توان تشخیص داد.

هندویی فقط اسلوبی از اخلاق و مذهب نیست، هر چند قانون اخلاقی و اوامر ونواحی آن، آرام بخش قلوب صدها میلیون تن پیروانش می باشد. مذهب هندو، مکتبی ماورای طبیعی است؛ از این رو هدفش تنها این نیست که پیروانش در این دنیا وجود مقدسی باشند و در عقبی از نعمت های بهشت برخوردار گردند؛ بلکه علت نهایی و منظور اصلی آن است که هر هندو به حقیقت مطلق که در عرف آنان عبارت از روح کلی و ابدی و ماورای هر گونه تمایز و برتر از اسباب وعلل و زمان ومکان و خیر و شر و ضد است، واصل شود. برای وصول به این مقاصد عالی، هر هندو باید در تزکیه نفس بکوشد و اعمال و رفتار و اخلاق خود را به خیر و صلاح ونیکوکاری و بی آزاری مشتاق و راغب گرداند تا از باز پیدایی ها یعنی تولد و مرگ پی در پی آزاد شود و نجات یابد.

سه فرقه عمده میان هندوها وجود دارد که عبارتند از:

ویشنو / ویشنوان (Vaisnavas)، یعنی پرستندگان ویشنو (Visnu) و شیوا/ شیوان (Saivas)، یعنی پرستندگان شیوا (Siva)، و شاکتیان (Saktas)، یعنی پرستندگان الهه شکتی (Sakti).

هر یک از این سه فرقه به گروه ها یا فرقه های فرعی منقسم می شوند. فرقه های ویشنوپرستان حداقل به بیست شاخه و فرقه شیواپرستان به ده شعبه و شاکتیان به پنج فرقه مختلف منشعب شده اند.

علاوه بر فرق مذکور، دست کم پانزده فرقه عمده دیگرهم میان پیروان مذهب هندو موجود است. از این گذشته، جامعه هندو از نظر تکالیف و وظایف مذهبی به چهار طبقه برهمن و شتریا (Ksatriya) و ویشیا (Vaisya) و شودرا (Sudra) منقسم شده اند و اعضای هر طبقه ای وظایف وتکالیف خود را باید انجام دهند.

مهم ترین و معتبرترین نوشته های مقدس مشترک هندوان، کتب ودا(Vedas)، براهمنا (Brahmana)، آرایناک (Aranyaka)، اوپانیشاد ( Upanisad)، پورانا (Purdna) ها به ویژه کتاب بهگوت گیتا(Bhagavant Giyta) و حماسه راماینه (Ramayana) و مهابهارت (Mahabaharata) است.

نوشته های مقدس دیگری هم از قبیل آگم (Agamas) ها و پانکارا(Pancara) و تنتره (Tantras) وجود دارند که مورد قبول پیروان فرقه های شیوا پرستان و شاکتیان و و یشنوان است، اما مورد قبول سایر فرق هندو نیست.

این نوشته ها در یک زمان فراهم نیامده و متعلق به ازمنه متوالی است و در یک عرض با هم قرار ندارند. مثلا سرودهای ریگ ودا یک دفعه سروده نشد و مولود فکر واندیشه یک شخص نیست، بلکه اندیشه و اثر گویندگان و شعرای عدیده است که غالبا با هم معاصر نبودند. در آغاز سرودها به کتابت در نیامد و گویندگان و بازماندگان ایشان پدر به پدر آن ها را در سینه ها محفوظ می داشتند و قرن ها بدین سان گذشت، ولی بعدها مکتوب شدند و پس ازآن در مجموعه ها گرد آمدند.

با گذشت زمان به عللی و عواملی که پوشیده است، به تدریج سه خدای «برهما» و «ویشنو»  و  «شیوا» مظهر سه صفت ذات مطلق (Guna)، یعنی آفرینش ، بقا و فنا واقع شدند.[۲۶]

همان طور که در بخش تاریخ این کتاب آمده است، بنگال از زمان امپراتوری شاهان گوپتا که هندو بودند شکل گرفت. شاهان گوپتا ابتدا در شمال بنگال و سپس بیهار امپراتوری بزرگ گوپتا را بنیان نهادند. هندوها در سراسر کشور پراکنده بودند، اما در منطقه جنوب مرکزی شامل شهرستان های فریدپور، نادری پور، شریعت پور، گوپال گنج و راجپاری و منطقه جنوب غربی شامل شهرستان های گوبان گنج و ساتخیرا، هندوها دارای اکثریت هستند.

مذهب بودایی

بودا (Buddha) در حدود 544 قبل از میلاد، در سرزمین هند متولد شد و آن چنان بود که در اواسط قرن ششم قبل از میلاد در شمال ناحیه بیهار، سرزمینی که در آن زمان مقر سلطنت مگادها بود، پیشوای فکری جهان بودایی، گوتاما (Gautama) به ظهور رسید. او را از آن جهت «بودا» لقب دادند که مدعی شد به علم اعلی که به زبان سانسکریت «بودی» (Buddhi) گویند، تأمل گردیده است و راز عالم وجود بر او کشف گشت. پدرش یکی از شاهزادگان و اشراف سرزمین کپیلا واستو (Kapila Vastu) در شمال هندوستان بود، ناحیه ای که هم اکنون در خاک مملکت نپال قرار دارد.

از دوره جوانی گوتاما حکایات شیرین و امثال حکمت آموز نقل می کنند. می گویندکه چون بر فنای عمر انسانی و آفات او مانند مرض و پیری و مرگ که بر آدمی چیره است، آگاه شد، عیش ونوش و راحت و عزت را که در قصر پدر داشت، یک سره ترک کرد و در طلب حقیقت به سیر و سلوک به جنگل رفت و به ریاضت پرداخت. اما چون از این کار طرفی نبست، به نزد فرزانگانی رفت تا راه حقیقت را به او بیاموزند. او چنان کرد که آموخته بود، تا آن که عاقبت در نزدیکی شهر بنارس در پای درختی در گایا، نور معرفت بر دل او بتابید و گوهر دانش او را حاصل گشت. پس اصول و قواعدی برای پیروان خود وضع کرد و نخستین موعظه خود را به چند تن از یاران گفت، و گفت سراسر اوضاع و احوال وجود متغیر و فانی است و دلبستگی را نشاید. آدمی باید سعی کند که با ترک علایق دنیوی بنفس قدسی و روح کلی واصل شود. سپس خلق را به اخلاق حسنه، کردار نیک و صدق و ادب و محبت به دیگران و رعایت عدالت و احترام به موجودات زنده (انسان و حیوان) دعوت فرمود.

پس از آنکه 45 سال در اطراف آن سرزمین می گشت و مبادی خود را منتشر می ساخت، سرانجام درهشتاد سالگی جهان را بدرودگفت. اگر چه تاریخ مرگ او به طور قطع معلوم نیست، برحسب روایات موجود در حدود 460 ق .م وفات یافته است.

نور فکر این مرد روحانی که در آن زمانه دیرین در آن گوشه از هندوستان تابش گرفت، در طول اعصار و قرون پی در پی فروزان تر شد. چندی در هندوستان پرتو افکند، ولی بعد از هفت قرن در برابر مبادی برهمنان تاب مقاومت نیاورد و آخرالامر در کانون ولادت خود یعنی سرزمین هند خاموش شد. درعوض درممالک همسایه و مجاور، فروزش و درخشندگی روز افزون یافت و سراسر ممالک سیلان و برمه و سیام و نپال و تبت و مغولستان و چین و ژاپن و ... را روشن ساخت.

نباید تصور کرد که بودا مانند سایر انبیاء به دعوت  نبوت و پیغمبری برخاسته است، زیرا او خود هیچ گاه ادعا نکرد که دینی جدید آورده است. او در تفکر برهمنی شکاک شد و به دنبال حقیقتی می گشت تا انسان اسیر در بند دنیا را از چرخه تولدهای بی شمار رهایی بخشد و به نیروانا برساند. از این رو او را متفکری باید دانست که یک سلسله مبادی فلسفه وضع کرد، شریعت و طریقتی که به سانسکریت، «دارما» (Dharma) گویند ( یعنی دستور زندگانی ) بنیاد نهاد. بر حسب آن دستور، پیروان وی ده اصل کلی را باید رعایت کنند: انسان یا حیوان را نیازارند، دست به دزدی دراز نکنند، به زنا دامن خود نیالایند، از دروغ، زبان خود را چرکین نسازند، به غیبت و عیب جویی از دیگران نپردازند، از خودخواهی اجتناب کنند، از کینه ورزوی دوری جویند و در آخر کار آنچه از همه مهم تر است، آنست که از جهل ونادانی بپرهیزند و به گوهر علم و دانش نفس خود را بیارایند. بودا هر چند منکر وجود الوهیت نیست، در سخنان خود از باری تعالی و معرفت او سخنی به میان نیاورده است.[۲۷]

جمعیت عشایری کشور بیشترین پیروان بودایی را به خود اختصاص داده است. حدود نیمی از آنان در منطقه چیتاگنگ کوهستانی زندگی می کنند و نیم دیگر در سراسر کشور ازجمله داکا پایتخت بنگلادش حضور داشته و دارای مراکزی هستند. گفته می شود که در مناطق راجشاهی، سیلهت، میمنسینگ تعدادپیروان بودیسم بیش از سایر مناطق می باشند.

تعداد بودایی های این کشور بیش از یک میلیون نفر است. زبان مذهبی بودایی ها، «پالی» است. گرچه هر یک از اقوام دارای گویش خاصی هستند، تحصیل گردکان آنان به زبان بنگالی گفتگو می کنند. معمولا آن ها به طور متشکل و منسجم در اطراف معابد زندگی می کنند و سازمان های گوناگونانی با نام های مختلف دارند.

هییت مدیره ستاد امور دینی وخدمات رفاهی بودایی ها در واقع با نام تشکیلات رسمی دولتی بوده و بر فعالیت های آنان نظارت داشته و از آنان پشتیبانی می کند.

گفتنی است که هیات مدیره ستاد فوق را دولت بنگلادش در 17 ژوییه 2002 م تشکیل داد و مشرف حسین شاه جهان وزیر مشاور در امور مذهب بنگلادش،  رییس و دکتر شوکومل بروا استاد بخش زبان وادبیات پالی دانشگاه داکا معاون رییس هییت مدیره شدند. هییت مدیره فوق دارای 5 عضو دیگر می باشد و دوره خدمت آن ها سه سال است.[۲۸]

مذهب مسیحی

ورود مسیحیان در بنگلادش و آغاز فعالیت های تبلیغی آنان در این کشور تاریخچه طولانی دارد. دروازه بنگال در سال 1517 م برای مسیحیان میسونری باز گردید. صدو سی و سه سال بعد از آن، تجار مسیحی برای تجارت به این منطقه آمدند و نه فقط در تجارت و تبلیغ دین مسیحیت محدود شدند، بلکه در صحنه سیاسی نیز با ایجاد تفرقه و اختلاف بین مسلمانان وهندوها در جامعه بنگالی و همچنین با ایجاد مشاجره و کشمکش بین اعضای خانواده های حاکم، از سال 1757 به بعد، استقلال و قیمومیت بنگال را خدشه دار کردند. گرچه به مقتضای زمان ومکان تغییراتی در فعالیت های سیاسی جامعه مسیحی صورت گرفته است، دو برنامه همچنان ادامه داشته است:

1. امور خدماتی و امدادی

2. امور تبلیغ دین ( ترویج مسیحیت )

میسیونرهای پرتغالی در حدود سیصد وبیست وپنج سال پیش در بنگال، فعالیت های خود را با کمک مالی و حمایت های لازم در سال 1677 م درمنطقه فارمگت نیز گایون در داکا با تأسیس کلیسای مقدس «روزری» آغاز کردند. این کلیسا قدیمی ترین کلیسای بنگلادش محسوب می شود و در حال حاضر عبادتگاه بسیار مشهور ومعروف مسیحیان است.

موسسه «باپتیست میسیونری سوسایتی» که موسسه ای است برای تبلیغات دین مسیحی، در آن زمان شخصی به نام ویلیام کیاری را به بنگلادش اعزام کرد. موسسه مذکور هم اکنون سازمانی به نام  «باپتیست یونین اف بنگلادش» را در بنگلادش اداره می کند. براثر فعالیت های این ارگان در بنگلادش، علاوه بر داکا در شهرهای دیگر از جمله دیناج پور، جیسور، باریسال، چیتاگنگ و رنگپور کارهای تبلیغاتی مسیحی انجام می شود. فعالیت های تبلیغی مسیحیان در این مناطق بسیار طولانی بوده است، برای مثال، در دیناج پور از 1795، در جیسور از 1805، در داکا از 1816، در باریسال از 1828، در چیتاگنگ از 1881 و در رنگپور از 1891 فعالیت های خود را شروع کرده اند و از بعد از استقلال کشور بنگلادش در سال 1971، فعالیت های مسیحیان در این کشور به طور درخور توجهی افزایش یافت.

محمد نورالزمان نویسنده کتاب «بنگلادش در گیرودار ان جی اوها»، می نویسد که در سال های گذشته بر اثر فعالیت سازمان های غیر دولتی ( ان جی او ) و میسیونری های مسیحی در بنگلادش، جمعیت مسیحی در این کشور به طور غیر منتظره ای افزایش یافت و به 5 میلیون نفر رسید. در منطقه کوهستانی چیتاگنگ نیز در این دوره نیمی از جمعیت این منطقه به مسیحیت گرویده اند. علاوه بر این، برای به وجود آوردن منطقه ای مسیحی در مناطق مرزی بنگلادش تلاش می شود. استان های شمال شرقی هند واقع در همسایگی بنگلادش مانند ناگالاند، میزورام و میگالای نیز در این طرح می باشند. مسیحیان این منطقه متهم به اجرای آن هستند. سازمان ها و ارگان های فعال مسیحی در بنگلادش برای فعالیت های تبلیغی و اعمال نفوذ در کشور اساسا به دو روش عمل می کنند:

1. سازمان کلیساها

2. سازمان خدماتی داوطلبانه اجتماعی

سازمان های کلیسایی از طریق بیمارستان، کلینیک، مدارس و مرکز آموزشی، تشکیل گروه های تبلیغی و چاپ و نشر کتب به نشر دین مسیحی اقدام می کنند. علاوه بر این، آن ها بعضی از کارهای اجتماعی نیز انجام می دهند تا زمینه را برای معرفی وترویج دین مسیحیت هموار کنند.

فعالیت های سازمان های خدماتی داوطلبانه اجتماعی را عمدتا شخصیت ها و سازمان های مسیحی خارج ازکشور حمایت و پشتیبانی می کنند. به ظاهر، فعالیت های این سازمان ها ظاهری سکولاریستی دارد، اما در عمل، اهداف و آرمان آنان در محدوده اصول و ضوابط سازمانی خودشان است. سازمان ها هم بر دو نوع می باشند.

1- متعهد به آرمان های دینی

2- متعهد به آرمان های خدمات اجتماعی

تصوف

در مبحث نهاد ها و مراکز دینی مسلمانان در بنگلادش اشاره کردیم که آرامگاه های اولیاء ا... و صوفیه از پررونق ترین مراکز تجمع عبادی مسلمانان در بنگلادش است. همچنین تاکید کردیم که این مراکز امروزه جایگاه خاصی در میان پیروان طریقت های موجود در جامعه دارد. اکنون برای جلوگیری از تکرار مباحث پیشین، فقط به فرقه های تصوف در بنگلادش می پردازیم. اما اشاره به نکته مهم ضروری است. صوفیان بنگلادش دو گروه هستند: گروهی سنتی که رعایت پیر و مرید می کنند و در گرد عرفای بزرگ صوفیه بنگلادش مانند شاه جلال در سیلهت و شاه مخدوم در راجشاهی به ذکر و عبادت مشغولند[۲۹]. گروه دوم صوفیان روشنفکر هستند. اینان تحت تاثیر آثار عرفای بزرگ ایرانی مانند غزالی و سهرودی هستند و طریقت سهروردیه و نقشبندیه دارند. این مسلمانان تحصیل کرده مدرن، با استفاده از اصول فلاسفه اسلامی به پاسخ ماتریالیسم غربی پرداخته اند. از نظر آنان، صوفی گری قلب اسلام است و حیات اسلامی بدون درک مسایل روحانی بی معناست.[۲۹]

فرقه های متصوفه

مسلمانان حنفی مذهب بنگلادش از لحاظ مشرب تصوف، پیرو طریق قادریه و چشتیه و نقشبندی هستند. پیروان طریقت قادریه در کنار مجاهدت ها و خواندان اوراد و اذکار، اصول شرعی را نیز رعایت می کنند. در این میان، خانقاه های آنان فعال و پیرها در جایگاه مشایخ تصوف از احترام برخوردارند، لیکن آن هایی که تابع طریقه چشتیه هستند، ادعای پیروی از پیر طریقه چشتیه خواجه معین الدوله چشتی اجمیری را دارند و بیشتر به سماع و نواختن ساز و رقص مرسوم دراویش گرایش دارند. با وجود اختلاف در سلوک، تضاد و یا منازعه آن چنانی در بین فرقه های مختلف صوفی وجود ندارد.

سایر فرقه ها

بریلوی ها و دیوبندی ها

علاوه بر تقسیم بندی ها پیش گفته، تقسیم بندی دیگری هم مانند سایر کشورهای منطقه شبه قاره وجود دارد که بنگلادش نیز مستثنی از آن نیست و آن اینکه مسلمانان اهل سنت بنگلادش از لحاظ خط فکر مذهبی به دو فرقه تقسیم می شوند: دسته اول را می توان بریلوی ها نام برد، که پیرو احمد رضا خان بریلوی هستند که به اهل بیت پیامبر اکرم (ص ) ارادت دارند؛ دسته و فرقه دیگر دیوبندی ها هستند که از تعصب خاص فرقه ای برخوردارند. دیوبندی ها پیروان مدرسه دیوبند در هند هستند. در جامعه بنگلادش گرچه هر دو دسته پیرو مکتب فقهی امام ابوحنیفه هستند، در افکار عمومی بریلوی ها به نـــام سنی اصیل و دیوبندی ها به گرایش وهابی معروف اند. حوزه های علمیه قومی کاملا در دست دیوبندی ها است. مساجد و مراکز غیر دولتی دینی هم در اختیار این فرقه قرار دارد. در واقع قدرت اجرایی مذهبی در کنترل قومی ها یعنی دیوبندی ها می باشد. حوزه های علمیه دولتی «مدارس عالی»، گرچه زیر نفوذ دیوبندی ها نیست، نمی توان طرفدار بریلوی هم قلمداد کرد؛ زیرا تبلیغات بریلوی ها ضعیف و کم رنگ بوده و از انسجام و تشکیلات نظام بندی برخوردار نیست و فقط سازمانی به نام اهل السنه والجماعه، ارگان تبلیغی بریلوی ها در بنگلادش است. دو حوزه به نام مدرسه احمدیه سنیه در چیتاگنگ،  مدرسه احمدیه طیبه در داکا، و مدارس مختلف کوچک تحت کنترل و نفوذ این سازمان می باشد. در حال حاضر این گروه از سید طاهر شاه، پیر و سجاده نشین سیالکوت پاکستان تبعیت و پیروی می کنند و به مناسبت عید میلادالنبی (ص) در 12 ماه ربیع الاول راهپیمایی عظیمی به نام جشن جلوس عید میلادالنبی (ص) همه ساله برگزار می کنند، که در واقع نمایش قدرت مردمی این فرقه است و بازتاب وسیعی در منطقه دارد.

در حالی که قومی ها و یا دیوبندی ها این عمل را بدعت می دانند. طرفداران جماعت تبلیغی، اهل حدیث و مولانا عبیدالحق، خطیب مسجد بیت المکرم، از افراد و شخصیت های معروف و متنفذ دیوبندی در بنگلادش می باشند.

اسلام مدرنیته در بنگلادش

امروزه بخشی از مردم جوان بنگلادش خود را جزو مسلمانان تحصیل کرده و روشنفکری می دانند که نه به اسلام سنتی بلکه به شکلی از اسلام که از قیود سنتی رها شده و با اندیشه های نو آمیخته شده فکر می کنند. از نگاه این گروه، اسلام در این کشور به رنسانسی احتیاج دارد که به تعبیری بتواند اندیشه های نو جهان را تاب آورد. این بخش از جوانان (مرد و زن) در قصه ها، اشعار و آثار انتقادی، خود را نویسندگان مسلمان پست مدرن معرفی می کنند[۳۰] . در میان لیست آثار مورد علاقه آن ها، کتاب هایی مانند «ضد شرق گرایی» از ادوارد سعید، «خود انتقادی اسلامی» از ملک بننابی، «تجزیه طلبی اسلامی» اثر محمد ارغون، «عرفان سنتی جدید اسلامی» از سید حسین نصر و سید علی اشرف، و «تفکر حقوقی اجتهاد» از یوسف القرداوی دیده می شود. همچنین می توان عناصری از آثار علی شریعتی در میان این نسل از مسلمانان جوان و تحصیل کرده بنگلادش دید [۳۰].

نکته: به نظر می رسد اشاره به جهانی شدن و تفسیری کوتاه در این رابطه ضروری است. امروزه وابستگی های جهانی و پیوندهایی وجود دارند که رشد و شکل جوامع شهری را افزایش می دهند. در عین حال جهانی شدن، نفوذ و قدرت بازارها را در شیوه هایی که ممکن است افزایش دادن نا برابر و ناپایدار در جوامعی مانند بنگلادش وجود داشته باشد، افزایش داده است[۳۱]. در بنگلادش، واکنش در میان شهروندان نسبت به نقش فزاینده بازارها باعث به وجودآمدن تنش بین منافع عمومی و خصوصی شده است. توجه اخیر به سازمان های غیر دولتی، جامعه شهری جهانی (یا بیشتر جنبش ضد جهانی شدن) و سازمان های سست پایه، نتیجه روندی دیالکتیکی شکل گرفته با جهانی شدن نیولیبرال است[۳۲].  این بازیگران خصوصی و جنبش ها در واقع بازخورد منطقی جهانی شدن اقتصاد است و حلقه هایی از این بازیگران خصوصی مدام در تنش با آن هستند[۳۳].

نیز نگاه کنید به

ادیان در ژاپن؛ ادیان در کانادا؛ ادیان در چین؛ ادیان در کوبا؛ ادیان در تونس؛ ادیان در مصر؛ ادیان در لبنان؛ ادیان در افغانستان؛ ادیان در روسیه؛ ادیان در سنگال؛ ادیان در فرانسه؛ ادیان در اسپانیا؛ ادیان در آرژانتین؛ ادیان در مالی؛ ادیان در ساحل عاج؛ ادیان در سیرالئون؛ ادیان در زیمبابوه؛ ادیان در اتیوپی؛ ادیان در سوریه؛ ادیان در اردن؛ ادیان در قطر؛ ادیان در اوکراین؛ ادیان در گرجستان؛ ادیان در تاجیکستان؛ ادیان در سریلانکا؛ ادیان در قزاقستان؛ ادیان در تایلند

کتابشناسی

  1. 101–116 (2004) Wirsing and Mohan Malik
  2. آخوند زاده، محمد مهدی (1365). تجزيه شبه قاره هند و استقلال بنگلادش. تهران: دفتر مطالعات سياسي و بين المللي وزارت امورخارجه،
  3. تاریخ فرهنگ، سیستم حکومتی بنگلادش، وزارت امورخارجه بنگلادش، شبکه وب سایت اینترنت
  4. Esposito, J.L.; Voil, J.O. and Bakar, O. (2008). Asian Islam in the 21st. Century. New York:Oxford University Press, p. 49-52
  5. نشریه زائر، سال دوازدهم، ش 132، آذر 1384: 40 - 41
  6. ابوالبشر، كلثوم (1376). «پیوند زبان فارسی با بنگالی». فصلنامه علمی پژوهشی دانش، شماره ۵۱، اسلام آباد: انتشارات مركز تحقیقات فارسی ایران و پاكستان،صص۵۰-55.
  7. علیزاده کندی، عزیز (1383)، "شاخص های فرهنگی بنگلادش در دهه اخیر"، گزارش رایزنی فرهنگی ج.ا.ایران-داکا.
  8. دکتر عثمان فاروق وزیر پیشین آموزش و پرورش بنگلادش، سخنرانی در سمینار شعر محرم قاضی نذرالاسلام، دوشنبه 4 فروردین 1382، داکا
  9. The daily independent, Friday, 1rst February 2007  و اخبار منتشره از طریق رسانه‌های صوتی و تصویری کشور بنگلادش
  10. مناطق داکای قدیم، میرپور، محمدپور، پلتن، مگ‌بازار
  11. مناطق میرپور، محمدپور و تنگی
  12. شهرستان کولنا در 310 کیلومتری جنوب داکا
  13. شناسنامه آموزشی بنگلادش، مرکز آموزش سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، ص24
  14. مصاحبه با محمد ابو سعید، نماینده طلاب بنگالی درحوزه علمیه قم
  15. 161300000 نفر، طبق آخرین آمار از ویکیپدیا، 2012
  16. ظاهراً این فرد مریدان فراوانی در بین قایقرانان وملوانان داشته به طوری که قایقرانان معتقد به قدرت معنوی وی بوده و به هنگام دریانوردی نام او را ذکر می کردند
  17. ابن بطوطه (1354). سفرنامه ابن بطوطه، ترجمه محمد علی موحدی. تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ص.399-320
  18. سازمان تحقیقاتی واجتماعی شامل کارمندان دولتی واساتید دانشگاه
  19. یکی از شهرهای مذهبی بنگلادش
  20. فرزين نيا، زیبا (1374)، بنگلادش. تهران: دفتر مطالعات سياسي بين المللي وزارت امورخارجه.
  21. روزنامه انقلاب ؛ داکا ؛ بنگلادش ؛ 25 اکتبر 1999
  22. روزنامه انقلاب، داکا، بنگلادش، 19 اکتبر 1999
  23. روزنامه اتفاق ، داکا ، بنگلادش ، 11 سپتامبر 1999
  24. مصاحبه با مولانا صلاح الدین، رییس اسبق مدرسه عالیه داکا، 1380، رایزنی فرهنگی ج .ا.ایران
  25. ۲۵٫۰ ۲۵٫۱ Esposito et al. (2005). Data Collected from Publications of the Bangladesh Madrasa Education Board, p.57.
  26. جلالی نائینی،سید محمدرضا (1376). هند در یک نگاه. شیراز: انتشارات، ص.31-34
  27. حکمت، علی اصغر(1337). سرزمین هند. انتشارات دانشگاه تهران، ص.1377.
  28. روزنامه جوگانتر 17 ژوییه 2002 م
  29. ۲۹٫۰ ۲۹٫۱ Esposito, J.L.; Voil, J.O. and Bakar, O. (2008), Asian Islam in the 21st. Century. New York:Oxford University Press. p.60
  30. ۳۰٫۰ ۳۰٫۱ Esposito, J.L.; Voil, J.O. and Bakar, O. (2008), Asian Islam in the 21st. Century. New York:Oxford University Press.p.66-67
  31. Lewis, D. And Kanji, N. (2009), Non-Governmental Organizations and Development. London: Routledge, p.110
  32. Buckland, J. (2003), "Non-Governmental Orgsanizations and Civil Society in Bangladesh: Risks and Opportunities of Globalization", in Globalization, Environmental Crisis and Social Changes in Bangladesh, Etd. Matiur Rahman. Dhaka: University Press, pp. 62-141.146
  33. توسلی، محمد مهدی، علی زاده کندی، عزیز، توسلی، سینا(1391). جامعه و فرهنگ بنگلادش. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار)