ادیان در گرجستان

از دانشنامه ملل

در جمهوری گرجستان تقریباً تمامی ادیان شناخته شده دارای پیروانی هستند، در اوایل سده چهارم بعد از میلاد مسیحیت وارد قفقاز شد و در همین دوران گرجستان به مسیحیت گروید. در سال 640 میلادی قفقاز مورد تهاجم مسلمانان قرار گرفت و به دست آنان فتح شد.

در حال حاضر بطور کلی 82% جمعیت گرجستان را پیروان کلیسای ارتدوکس گرجستان، 10% را مسلمانان، 2% را پیروان ارتدوکس روسی، 3/9% را پیروان کلیسای ارمنی، کاتولیک‌های رومی 8% و بقیه را پیروان دین یهود تشکیل می‌دهند. مردم گرجستان در قرن چهارم میلادی توسط زنی بنام «وینو» معروف به وینوی مقدس به مسیحیت گرویده اند و کلیسای مستقلی در درون جامعه ارتدوکس یونانی دارند. مسیحیت به مرور زمان در گرجستان نفوذ فراوانی یافت. ناحیه «کلخید» که در دوره نفوذ یونانی‌ها و رومی‌ها همواره مورد نظر آن دو قوم بود در دوره اسلامی نیز همچنان بصورت پایگاه مسیحیان باقی ماند.

در سال 22 هجری (643م) سراقه بن عمرو مأمور فتح قفقاز گردید. وی حبیب بن مسلم فهری را مسئول فتح تفلیس و گرجستان نمود، پس از آن مسلمانان با در دست داشتن اراضی شرق گرجستان به لازیکا هجوم بردند و در سال( 239 هجری=853م) آبخازستان به قلمرو مسلمانان ملحق شد. در اواسط قرن پانزده میلادی دولت عثمانی به آبخازیا لشکر کشید و از 1578 م، اراضی ساحلی آبخازیا بویژه بندر مهم سوخومی به پایگاه نظامی دولت عثمانی تبدیل گردید. در عصر دولت عثمانی اسلام بتدریج در میا ن آبخازها گسترش یافت و جایگزین آیین مسیحیت در این منطقه شد. اکثریت مسلمانان آبخاز پیرو مذهب اهل سنت می‌باشند.

در سا ل 1866 میلادی (283ق) بر اثر اعمال فشار دولت روسیه علیه مسلمانان آبخاز، قیامی در این ناحیه به وقوع پیوست که با سرکوبی آبخازها روبرو گردید و پس از آن گروه کثیری از مسلمانان به سرزمین عثمانی (ترکیه کنونی) رفتند. بعد از جنگ روس و عثمانی در سال‌های 1877 و 1878 گروه دیگری از مسلمانان آبخاز سرزمین خود را ترک نموده و عازم سوریه شدند. لازم به ذکر است که امروزه در تنها مسجد تفلیس، دو محراب جداگانه برای ادای فریضه نماز وجود دارد، یکی برای شیعیان، و دیگری برای مسلمانان اهل تسنن است.

سابقه اسلام در گرجستان

چگونگی ورود اسلام به گرجستان و سابقه تاریخی آن ازجمله مسایلی است که جوابگویی به آن می‌تواند پاسخگوی برخی از پرسش‌ها و ابهامات درباره نفوذ اسلام در این در کتاب جغرافیای تاریخی سرزمین‌های خلافت «لسترنج» منطقه باشد. کسانی چون فقط پس از لشکرکشی‌های امیرتیمور به آن» شرقی بر این باورند که گرجستان و آبخاز در جای «لسترنج» گرچه. «نواحی، در آخر قرن هشتم هجری دین اسلام را پذیرفتند مسلمانان از زمان قدیم در آن نقاط توقف»: دیگر حرفش را اصلاح کرده، می‌گوید ولیکن ابهام. «داشتند و حکام آنجا در اوقات مختلف از جانب خلفاء تعیین می‌شدند همچنان باقی است و بی‌گمان مراجعه به منابع دست اول می‌تواند روشن گری‌های بیشتری در پی داشته باشد.

به گفته بلاذری در فتوح‌البلدان، فتح ارمنستان در سال 25ه. ق آغاز شد و حبیب ابن مسلمه در دوران خلافت عثمان عازم جرزان (گرجستان) شد و پس از نبرد با نام قومی است) و پیروزی بر ایشان وارد تفلیس شد و صلح‌نامه‌ای نوشت. این) «علوج» تنظیم شد، موجب آن گردید که «به شرط اقرار به زیردستی و جزیه» صلح نامه که و در عوض بابت هر «بر جان‌ها و معابد و صومعه‌ها و نماز و دینشان امان یابند» گرجیان خانه یک دینار جزیه پرداخت کرده، هنگام جنگ مسلمین را راهنمایی نموده، مسلمانان غریب و گمشده را یک شب پذیرایی کرده به اردوگاه مسلمانان برسانند و به دشمنان ایشان کمک نکنند و در صورتی که اسلام اختیار نمایند برادران دینی مسلمان‌ها شوند.

از موقعی که تفلیس گشوده شد و مسلمانان»: مسعودی نیز تصریح می‌کند که مقیم آنجا شدند تا روزگار متوکل، مردم آبخاز و خزران به مرزبان تفلیس جزیه و حاکم مسلمان آن‌جا بر اقوام مجاور تسلط داشت و همگی مطیع او بودند، «می‌دادند این حاکم مسلمان اسحاق بن اسماعیل نام داشت و چنان قدرت یافت که در برابر خلیفه دعوی استقلال کرد. همان طور که می‌بینیم گفتار مسعودی صراحت دارد که مسلمانان پس از فتح تفلیس در این شهر اقامت گزیدند و حکومت نیز با ایشان بوده است. تفلیس پس از آن همواره تا سال 515ه. ق به عنوان شهری اسلامی مطرح بود.

پس از فتح تفلیس در دوران عثمان این شهر تا سال»: به گونه‌ای که یاقوت می‌گوید 515ه.ق همواره در دست مسلمین بود و اهلش نیز مسلمان بودند. و ابن حوقل پا را مذهب ایشان مذهب تسنن محض بر پایه مذاهب قدیم»: فراتر گذاشته اعلام می‌کند یعقوبی به مرکزیت تفلیس ب ه.«است و علم حدیث و نیز محدثان را بزرگ می‌شمارند عنوان پایگاه عملیات نظامی مسلمانان در ارمنستان اشاره کرده از نبردهایی که سرداران خلفای عباسی در سال‌های 141 و 187 ه ق. در منطقه انجام داده‌اند، خبر می‌دهد.

در خلال سال‌های 238 تا 240ه.ق آشوبی به رهبری بِطریقان، ارمنستان را فرا گرفت و متوکل خلیفه عباسی، ناچار گردید یک یاز فرماندهانش را به منطقه گسیل نماید لیکن فرستاده خلیفه توفیقی در فرو نشاندن این شورش به دست نیاورد و جان بر که با عدم، «اسحاق بن اسماعیل»، سر این کار گذاشت، همزمان حاکم مسلمان تفلیس اشتهار «یاغی تفلیس» ارسال مالیات برای خلیفه اعلام استقلال کرده، و از این روی به یافته بود، در جنگ با نیروهای خلیفه کشته شد و سرش به بغداد رفت. مسعودی نیز با از آن وقت مهابت مسلمانان در تفلیس سست شده و»: اشاره به همین واقعه می‌افزاید ممالک مجاور از اطاعتشان برون رفته و بیشتر املاک تفلیس را تصرف کرده‌اند و راه از . «دیار اسلام به تفلیس از میان این اقوام کافر بسته شده که تفلیس را احاطه کرده‌اند گفته‌های مسعودی چنین بر می‌آید که علی رغم ضعیف شدن قدرت مسلمانان در منطقه، تفلیس همچنان به عنوان شهری اسلامی باقی مانده، مرز میان اسلام و کفر حساب می‌شده است، و این نکته‌ای است که دیگر مورخان نیز بدان اشار ه کرده‌اند. از رود کُر آبی خوش»: جمله ابن حوقل در شرح مسیر رودخانه کُر و اصطخری چنین آورده است از کوه آید و به حدود گنجه رود و به شمکور و در میان تفلیس گذرد و به مقدسی نیز در احسن‌التقاسیم می‌گوید: رود کرپ‌ساز عبور از تفلیس.«کافرستان اوفتد و سرانجام، یاقوت با تأیید اینکه اختلاف میان حاکم تفلیس و.«به کفرستان می‌رود»

سردار خلیفه و کشته شدن او، موجب از بین رفتن هیبت خلیفه، تقویت کفاری که با این وجود تفلیس تا سال»: پیرامون شهر بودند و تضعیف مسلمانان گردید، می‌گوید مفهوم.«515 ه. ق. در دست مسلمانان بود، تنها ضیاع آن به تصرف کفار درآمده بود تمامی این تعابیر آن است که تا سال 515 ه. ق که تفلیس به تصرف گرجیان درآمد، این شهر، در حاکمیت مسلمانان بوده و تعداد قابل توجهی از مسلمانان در آن استقرار داشته‌اند. یاقوت اسامی تعدادی از عالمان مسلمان ساکن تفلیس را که از ایشان احادیث ابواحمد حامد بن یوسف بن احمد» نقل می‌شده است، در کتاب خود آورده است از جمله. «بن الحسین التفلیسی ابن حوقل در جایی دیگر از کتاب خویش می‌گوید، پس از آنکه تفلیس به تصرف و از هرگونه آزار» گرجیان درآمد، پادشاه داوید بانی رعایت حال مردم مسلمان می‌کند نگه می‌دارد و شعار اسلام همچنان در آنجا برپاست و مسجد جامع از هر پلیدی محافظت می‌شود و از طرف پادشاه با شمع و قندیل و جز آن روشن می‌گردد و اذان در همه مساجد به بانگ بلند خوانده می‌شود و کسی مانع نیست و اکنون مسلمان و گرجی ذکر می‌کند آنچه مسلم. «دهه آخر سال پانصد» وی تاریخ این واقعه را. «آمیخته است است این است که تفلیس به گفته یاقوت تا سا ل 515 ه. ق. در دست مسلمانان بود و در این زمان به تصرف گرجیان درآمد تا آنکه سلطان جلال‌الدین خوارزمشاه در سال 621 ه. ق. گرجیان را، اگرچه به صورت موقت، از آنجا راند.

بنابراین با توجه به آنچه که در منابع دست اول این دوره آمده است، مسلم می‌گردد که ورود اسلام سال‌ها پیش از تهاجمات امیر تیمور به این منطقه صورت گرفته است، و آنچه که بیشتر اهمیت دارد زندگانی مسالمت‌آمیز مسلمانان و گرجیان مسیحی در کنار یکدیگر می‌باشد و این وضعیتی است که تا زمان کنونی نیز ادامه دارد و مسجد مسلمانان در جایی واقع شده که در اطراف آن کلیسا و کنیسه نیز دایر است و همه پیروان ادیان الهی در کنار یکدیگر زندگی می‌کنند[۱].

مسلمانان گرجستان

طبق آخرین آمار سال 2005 جمعیت مسلمانان این کشور حدود 300 هزار نفر می‌باشند. طبق همین آمار رشد جمعیت مسلمان به طور متوسط در هر هزار نفر تقریباً 22,8 و در هر هزار گرجی 7,6 می‌باشد. مسلمانان گرجستان به شیعه و سنی تقسیم می‌شوند که در پایتخت این جمهوری شیعیان از سنی‌ها بیشتر و اکثرا آذری می‌باشند. در حال حاضر حدود 200 مسجد در گرجستان وجود دارد که 50 مسجد در کارتلی، حدود 120 مسجد در آجاریا (ایالت مسلمان نشین گرجستان) و 30 مسجد دیگر هم در سراسر گرجستان می‌باشد. در سال 1864 تاتارهای قازانی مسجدی در تفلیس ساختند که مسجد قازان- تاتار نام گرفت. شیعیان گرجستان تا مدتی قبل مراسم عبادی خود را در مسجدی به نام شیخ اسماعیل (شاه عباس) که در ناحیه متخی بود به جا می‌آوردند.

این مسجد در سال 1951 خراب شد و از آن به بعد شیعیان و اهل تسنن در یک مسجد 1951 اختلافی میان شیعیان و اهل تسنن ایجاد - نماز می‌خواندند. در سال‌های 1996 گردید که باعث شد شیعیان در یک طرف مسجد و سنی‌ها در طرف دیگر نماز می‌خوانند. در سال 1996 امام جماعت جدید آذری این مسجد به نام علی علی اف که از علمای قفقاز در گرجستان بود فتوی داد که شیعه و سنی بایستی با هم نماز بخوانند.

مراسم نماز جمعه نیز توسط امام جمعه هر هفته در گرجستان برگزار می‌گردد. در گرجستان هر ساله شیعیان مراسم عزاداری امام حسین را به شکل دسته‌های سینه زنی و زنجیرزنی برگزار می‌کنند. اعیاد قربان، فطر و سایر مراسم مذهبی نیز توسط مسلمانان برگزار می‌شود. مسلمانان آذری همچنین عید نوروز را در اول هر بهار جشن می‌گیرند. در تفلیس صندوقی تحت عنوان «صندوق احیای اسلام» وجود دارد که سرمایه‌های موجود در آن صرف امور مساجد و مسلمانان نیازمند می‌گردد. در گرجستان سه مدرسه مذهبی فعالیت دارد که دو مدرسه در شهرهای مارنئولی و کسالی می‌باشد و یک مدرسه در تفلیس. مسلمانان همچنین دارای یک کتابخانه فعال می‌باشند که در آن می‌توان به  منابع مذهبی دسترسی پیدا کرد. در جمهوری آبخازیا و نیز منطقه اوستیای جنوبی تعدادی از مسلمانان سکونت دارند که آمار دقیقی از جمعیت آنان در دست نیست. البته بطور قطع جمعیت مسلمانان آبخازیا بسیار بیشتر از ساکنان مسلمان اوستیای جنوبی است. مسلمانان هر دو ایالت عمدتاً سنی مذهب هستند[۲].

یهودیان گرجستان

طبق آمار سال 2007 جمعیت یهودیان گرجستان حدود 10 هزار نفر می‌باشد که 6 هزار نفر در تفلیس و 4 هزار نفر از آن‌ها در شهرهای گوری، کوتاییسی، باتومی، اونی و آخالتسیخ زندگی می‌کنند. بیش از نیمی از این افراد را یهودیان گرجی تبار و بقیه غیرگرجی هستند. یهودیان گرجی عمدتاً در کارهای اقتصادی و تجاری و یهودیان غیر گرجی در کارهای فرهنگی و علمی فعالیت دارند. شایان توجه است که درسال‌های اخیر جمعیت یهودیان گرجستان بشدت کم و این به دلیل آن است که حدود 10 هزار تن از آن‌ها (بویژه یهودیان غیرگرجی) از این کشور مهاجرت کرده‌اند. آنچه مهاجرت این افراد را موجب گردیده مشکلات اقتصادی و شرایط سخت زندگی در گرجستان، می‌باشد[۳].

نیز نگاه کنید به

ادیان در ژاپن؛ ادیان در کانادا؛ ادیان در چین؛ ادیان در کوبا؛ ادیان در تونس؛ ادیان در مصر؛ ادیان در لبنان؛ ادیان در افغانستان؛ ادیان در روسیه؛ ادیان در سنگال؛ ادیان در فرانسه؛ ادیان در اسپانیا؛ ادیان در آرژانتین؛ ادیان در مالی؛ ادیان در ساحل عاج؛ ادیان در سیرالئون؛ ادیان در زیمبابوه؛ ادیان در اتیوپی؛ ادیان در سوریه؛ ادیان در اردن؛ ادیان در قطر؛ ادیان در اوکراین؛ ادیان در بنگلادش؛ ادیان در تاجیکستان؛ ادیان در سریلانکا؛ ادیان در قزاقستان؛ ادیان در تایلند

کتابشناسی

  1. بنیاد مطالعات قفقاز (۱۳۹۲). جامعه و فرهنگ گرجستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص158-160.
  2. بنیاد مطالعات قفقاز (۱۳۹۲). جامعه و فرهنگ گرجستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص160-161.
  3. بنیاد مطالعات قفقاز (۱۳۹۲). جامعه و فرهنگ گرجستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص161.