ادیان در روسیه
روسیه از زمان شکل گیری نخستین دولت در کی یف، با دین عجین بوده و تزارهای روس برای خود ماموریتی دینی قائل بودهاند. از زمان پتر کبیر به تدریج نقش مذهب تحت الشعاع رسالت قدرت محور، صنعتی و اقتصادی دولت قرار گرفته و دین نیز به عنوان یکی از ارکان دولت و تحت نظر آن آمد. ورود جریانهای غرب گرا و سپس ایدئولوژی کمونیسم بزرگترین ضربه به جایگاه دین در ارتباط با سیاست بود. اگرچه مردم روسیه و به ویژه دهقانان روس همواره دیندار باقی ماندند. در دوره جدید اما بار دیگر نقش اخلاقی دین مورد اقبال واقع شده و دولت با کلیسا از در آشتی در آمده است. البته بر اساس قانون اساسی جدید، دولت امری قراردادی و نه امری الهی پنداشته شده و بر جدایی آن از دین تاکید شده است. در فصل نخست قانون اساسی و در ماده 14 آمده است که فدراسیون روسیه یک دولت غیر مذهبی است و هیچ مذهبی نمیتواند مذهب دولتی و یا اجباری باشد. مجامع مذهبی از دولت جدا و در برابر قانون یکسان هستند.
وضعیت کلی و تاریخی ادیان
طبق قانون ادیان که در سال 2011 تصویب شده ادیان روسیه به دو گروه سنتی و بیگانه تقسیم شده و مسیحیت، اسلام، بودایی و یهودیت به عنوان تنها ادیان سنتی روسیه اعلام شدهاند. براین اساس، فعالیت سازمانهایی که به دیگر ادیان تعلق دارند محدود خواهد گشت. این سازمانها باید طی 15 سال هر سال ثبت نام شوند تا اینکه بعد از این مدت موقعیت بهتری کسب کنند طی این مدت آنها نمیتوانند کتب دینی خود را منتشر، توزیع یا تعلیم دهند هر چند حق شرکت در فعالیت خیرخواهانه را دارند. بوداییها در مناطق شرق دور روسیه و به ویژه در منطقه بوریاتیا، کالمیک و تووا ساکن هستند و دارای معابد، مراکز آموزشی و تشکیلات رسمی ثبت شده میباشند. بوداییان عمدتا سکنه بومی مناطق شرقی بودهاند و روسها با تصرف آن سرزمینها بر بوداییان سلطه یافتهاند.
مردم روسیه در دوران قبل از کمونیستی به شدت به مذهب وابسته بودند و تقریباً همه چیز به مذهب مربوط میشد. قوانین مذهبی کلیسا برای مدم تا حد قوانین کشوری لازمالاجرا بود. تعداد زیاد کلیساها، نمازخانهها و زیارتگاهها ضامن این گفته است. در این اماکن همواره جمع کثیری حضور داشتند و حتی هر مکان و شغلی شخص مقدسی داشت که از آن حمایت میکرد و نام آنها را از نام همان مقدس گرفته شده بود. همواره در روز تولد و شهادت آنها جشنهایی برگزار میکردند جالب توجه است که حتی در روزهایی که بقایای آنها کشف و به اماکن مقدس منتقل شده بود هم جشنها و مراسمی برپا میکردند. صبح زود با صدای ناقوس کلیسا از خواب بر میخواستند و ناقوسها را در طول روز به مناسبتهایی مختلف به صدا در می آوردند. از زمان انقلاب اکتبر دین در فشار قرار گرفت. در دوره جنگ جهانی دوم، به خاطر نقش دین در تهییج مردم برای دفاع از کشور، استالین تا حدودی به کلیسا اجازه داد تا به نقش آفرینی بپردازد. در حال حاضر روابط دولت و کلیسا بهتر شده و کلیساهای زیادی ساخته شده و مراکز آموزسی مذهبی در حال گسترش هستند. گرایش به دین در حال افزایش است و حتی در مدارس یک درس اخلاق دینی برای دانش آموزان پایههای پنجم و ششم ایجاد شده است.
تاریخ ورود این مذهب به روسیه به اوایل قرن دهم بر میگردد. گفته شده یونانیها - ساکنان بیزانس آن زمان- اولین کسانی بودند که مذهب ارتدوکس را با خود به مسکو آوردند. در تواریخ آمده است «فئوفام گرگ» (1405-1340) یکی از اولین شمایل نویسان روسی بوده که به روسیه و مسکو آمده است. از آنجایی که تجمع بیشتری از پیروان آیین ارتدوکس در روسیه، اروپای شرقی، بالکان و خاورمیانه مشاهده شده، لذا در شرق تمرکز یافته و از این روست که کلیسای ارتدوکس را بعضاً کلیسای شرقی مینامند و در طول تاریخ نیز همین نام و عنوان رواج داشته است[۱].
از نظر تاریخی، حضور دیرپای مسلمانان در روسیه به دوران مغولها یعنی سده 13 میلادی بر میگردد. مغولها پس از فتح چین وارد استپهای روسیه شدند و با شکست دادن اقوام کوچ نشین مسلمان از سده چهاردهم میلادی در تاتارستان ساکن شدند و در همان زمان به دین اسلام نیز گرویدند. با تصرف مسکو و دو سده حکمرانی تاتارها در روسیه، برگی در تاریخ روسیه ورق خورد که هیچگاه توسط روسها و اسلاوها فراموش نشد: حمله مغول و تصرف مسکو به عنوان پایگاه مسیحیت ارتدوکس توسط اقوام مسلمان و تشکیل حکومت کیِفی به مدت دو سده. از آن پس عامل اسلام در تاریخ روسیه وارد شد و در سدههای بعدی، مسلمانان به عنوان بزرگترین اقلیت روسیه (بویژه پس از جنگهای ایران و روسیه در میانه و پایان سده نوزدهم و الحاق مناطق مسلمانان نشین آسیای مرکزی به سرزمین روسیه) نقش مهمی در ساختار اجتماعی روسیه بازی کرده اند[۲][۳].
موقعیت مسیحیت ارتدوکس به عنوان مذهب اکثریت
آئین مسیحیت بیشترین پیرو را از جمعیت یکصد و چهل و سه میلیونی روسیه به خود اختصاص داده و از این رهگذر دین اول فدراسیون روسیه شمرده میشود. اکثریت مردم تابع کلیسای ارتدکس هستند و هم اکنون این مذهب از جایگاه، قدرت و رونق خاصی در حیات دینی روسیه برخوردار است. کمتر نقطهای را در شهر میتوان یافت که کلیسایی از قبل در آنجا وجود نداشته و یا جدیداً ساخته نشده باشد. اسقف اعظم روسیه به عنوان عالیترین مقام دینی این کشور در رسمیترین دیدارهای سیاسی با رهبران بزرگ جهان حضور دارد و از سوی دیگر، عالیترین مقام رسمی کشور یعنی شخص رئیس جمهور اسقف اعظم مسکو را حتی برای افتتاح کلیساهای جدید- همراهی میکند. مراسم و اعیاد بزرگ کلیسا به عنوان یک رویداد بزرگ در کشور تلقی شده و به طور مستقیم از شبکه سراسری تلویزیونی روسیه- که در تمام جمهوریهای شوروی سابق نیز قابل دریافت است- پخش میشود و در نهایت، علل برخی از تعطیلات رسمی این کشور، ریشههای مذهبی و دینی بویژه در باورهای مذهب ارتدوکس دارد. هم اکنون در هشتاد کیلومتری مسکو، شهری تاریخی و مذهبی به نام «سرگیف پاساد» وجود دارد که افزون بر جاذبههای تاریخی و توریستی کلیساها و ابنیه قدیمی آن، پایگاه فعال آموزش و تربیت کشیشهای جوانی است که از سراسر روسیه برای تحصیل آموزههای دینی به آنجا مراجعه میکنند[۴].
البته پیروان مذاهب دیگری همچون کاتولیک و پروتستان نیز در شمار محدودی در این کشور حضور دارند. اخیراً وجود همین تعداد محدود کاتولیک، زمینه اختلاف شدیدی میان مقامات ارشد کلیسای ارتدکس روسیه و واتیکان را بوجود آورده است. زمینه اختلاف، ایجاد حوزههای اسقفی کلیسای کاتولیک در خاک روسیه بود که شدیداً از سوی مقامات ارشد کلیسای ارتدوکس روسیه مورد اعتراض واقع شد. به عقیده دفتر پاتریاک، آمار 600-500 هزار نفر کاتولیکی که به باور واتیکان در روسیه زندگی میکنند، بسیار اغراق آمیز است و لذا نیازی برای ایجاد ساختارهای نیرومند کلیسایی برای خدمت به این تعداد کم کاتولیک وجود ندارد. در روسیه مناطق اقامتی متراکم کاتولیکها مانند لیتوانی و اوکراین وجود ندارد و لذا از اینجا میتوان نتیجه گرفت که کلیسای رم امیدوار است که جمعیت کاتولیک روسیه رشد کند. نفوذ و گسترش دولت روس در طول تاریخ همراه با گسترش قلمرو کلیسای ارتدکس بوده است: حوزه دین و قدرت طی سدههای مختلف در روسیه به صورت جدی بر هم تاثیرگذار بودهاند و تا پیش از به قدرت رسیدن بلشویکها و ایجاد حکومت اتحاد جماهیر شوروی، پیوستگی فراوانی میان این دو بخش وجود داشته است. با توجه به رابطه عمیق میان کلیسا و دولت روس در طول تاریخ، بررسی روابط این دو نهاد در دوره معاصر نیز از اهمیت زیادی برخوردار است [۵].
فقط در اواخر موجودیت اتحاد شوروی تحولات قابل توجهی در رژیم حقوقی کلیسای ارتدوکس روسی و سایر سازمانهای مذهبی رخ داد. در 1 اکتبر 1990 قانون اتحاد شوروی "درباره آزادی وجدان و سازمانهای مذهبی" تصویب شد که وضع حقوقی شخصیت حقوقی را به جمعیتهای منفرد کلیسایی، موسسات کلیسایی و منجمله نهاد اسقف اعظم بخشید. کلیسا از حق تملک دارایی غیرمنقول، دفاع دادگاهی از منافع خود، شرکت در زندگی اجتماعی و استفاده از رسانههای گروهی برخوردار شد. در این قانون جدایی مدرسه از کلیسا مجدداً مورد تاکید قرار گرفت، امکان حقوق تربیت و آموزش مذهبی کودکان فراهم شد. بزرگسالان موسسات و گروههای آموزشی تاسیس کنند و به گونه دیگری به فعالیت آموزشی بپردازند و بدین منظور از بناهایی که به آنها تعلق دارند یا در اختیار آنها گذاشته میشوند، استفاده کنند". قانون ممانعت فرماندهان یگانهای نظامی از شرکت نظامیان در مراسم مذهبی عبادی در وقت فراغت آنها را منع کرد. بر اساس این قانون، اجرای" مراسم مذهبی" در بیمارستانها، آسایشگاههای سالمندان، زندانها و بازداشتگاهها مجاز اعلام شد. قانون جدید برای کلیسا خیلی مناسبتر است از مصوبه کمیته مرکزی اجرایی سال 1929 بود تا آن موقع اجرا میشد، ولی این قانون فقط طی 15 ماده اجرا شد چرا که 15 ماه بعد اتحاد شوروی از هم پاشید. یک ماه بعد از تصویب قانون شوروی، قانون فدراسیون روسیه " آزادی مذاهب" وضع شد. در این قانون شورای عالی روسیه کمیسیون آزادی وجدان و مذاهب تشکیل شد. اصل جدایی مدرسه از کلیسا در قانون فدراسیون روسیه به صورت ملایمتر فرمولبندی شد. تدریس علوم دینی به صورت غیراجباری در همه موسسات قبل از دبستان، مدارس و سازمانها و موسسات آموزشی دیگر مجاز اعلام شد[۶].
بر اساس سال 1997 قانون فدرال جدید " آزادی وجدان و اتحادیههای مذهبی" قوانین مقدس مانع از شرکت روحانیون در امور اداری دولتی میشوند. در تاریخ روسیه کلیسا در مراحل معینی مانع از شرکت روحانیون در ارگانهای قدرت نمایندگی نمیشد و فقط مطابق با قوانین دینی روحانیون از اجرای وظایف قدرتی و اداری منع میکرد. كلیسای ارتدوكس روسیه مناطق مختلف روسیه، در جامعه مشترك المنافع و كشورهای خارجی دیگر 123 حوزه اسقفی دارد.از سال 1990آلكسی دوم، پانزدهمین اسقف اعظم (پاتریك) در تاریخ كلیسا، همراه با ینود مقدس (هیأت رئیسه اسقفها) امور كلیسا را اداره میكند. كلیسای ارتدوكس روسیه 123 حوزه اسقفی (جهت مقایسه در سال 1987 فقط 67 حوزه اسقفی وجود داشت)، بیش از 19000 جمعیت كلیسایی و بنای كلیسایی (در سال 1988 فقط 6893 جمعیت كلیسایی وجود داشت)، حدود 480 دیر و صومعه (18 صومعه در سال 1988) دارد. به عقیده مقامات كلیسایی، این ارقام نشاندهنده رستاخیز كلیسای ارتدوكس روسیه تحت سرپرستی اسقف اعظم آلكسی دوم است. بیش از 150 نفر اسقف ارشد، 17500 نفر كشیش و 2300 نفر از درجات پایینتر كلیسایی خدمت روحانی میكنند.
احیای وحدت دین ارتدوكس كه به خاطر انقلاب سال 1917 و جنگ داخلی تجزیه شدi، یكی از اهداف اساسی كلیسای ارتدوكس روسیه بود. در مراسم افتتاحیه مجلس اسقفهای كلیسای ارتدوكس در مسكو، اولویتهای كلیسا چنین تعیین شدند. رهبر كلیسای ارتدوكس روسیه بدون اینكه موافقت اسقفهای كلیسای خارجی (كه به انزوا از سیاست و امور دنیوی شهرت یافتهاند) را كسب كند، از همه اسقفهای ارتدوكس در داخل و خارج از كشور خواست با دولت همكاری نزدییکتری بكنند. به گفته وی، اوضاع روسیه معاصر برای كلیسا اهداف مشخصی تعیین میکند. آلكسی دوم گفت:
“گاهی این همكاری را به عنوان پیوند خوردگی كلیسا به دولت تعبیر می كنند كه این ادعا اصولاً درست نیست. كلیسای ارتدوكس روسیه سعی نمیكند به كلیسای دولت تبدیل شود و هدف آن، خدمت به جامعه است و نه به دولت. بدیهی است كه رسالت كلیسا به فعالیت اجتماعی ختم نمی شود”.
آلكسی دوم و سران مذاهب دیگر روسیه در جریان ملاقاتی با ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه، قول دادند با تشریك مساعی به رئیس جمهور در زمینه آباد كردن روسیه و به خصوص در زمینه مبارزه با تروریسم كمك كنند. به گفته آلكسی دوم، در حال حاضر 26590 جمعیت كلیسایی به كلیسای ارتدوكس روسیه وابسته هستند. از جمله 12638 جمعیت در روسیه، 10377 در اوكراین، 1319 در بلاروسی، 1520 در مولداوی، 461 در سایر كشورهای فضای شوروی سابق و 275 در خارج دور[۷].
ترکیب جمعیتی پیروان ادیان
سرشماری ساكنان فدراسیون روسیه كه قرار بود در سال 1999 صورت گیرد به لحاظ “كمبود وسایل” به سال 2002 موكول شده است. به این دلیل در مطالب زیادی كه در مطبوعات منتشر میشدند هنوز آمار مربوط به تركیب ملی فدراسیون روسیه بنا به سرشماری سال 1989 به چشم میخورد. اما جمعیتشناسان روسیه (ی.م.شرباكوف، د.د.بوگویاولنسكی و آ.گ.ویشنفسكی) آمار مربوط به تركیب ملی فدراسیون روسیه در سال 1999 را بر طبق مواد و اسناد كمیته دولتی در رابطه با میزان تولد، مرگ و میر و مهاجرت ملیتهای گوناگون در فدراسیون روسیه در سالهای بین 1998-1989 تهیه كردهاند. بنا به ارزیابی آنها جمعیت روسیه از ژانویه سال 1989 تا ژانویه سال 1999 از 9،119865 (53،81درصد) به 5،117883 هزار (58،80 درصد) كاهش یافته است. حتی ورود 4 میلیون روس كه از جمهوریهای دیگر وارد روسیه شدند مانع از كاهش جمعیت روسیه نشد. روسها در طی 10 سال به تعداد 4،2640 هزار نفر بیش از تعدادی كه روسیه را ترك كردند وارد فدراسیون روسیه شدند.
جمعیتشناسان همچنین آمار مربوط به تغییرات در جمعیت قومها را ارائه دادند كه بطور سنتی پیروان دین ارتدكس و اسلام را در برمیگیرد.از سال 1989 تا 1999 سهم اقوام پیروارتدكس از 78،89 به 95،88 درصد كاهش یافت. در همین دوره زمانی سهم مسلمانان از 8,5 به 9,0 درصد افزایش یافت و سهم اقوام پیرو بودیسم (لامائیسم) از 54 به 60 درصد افزایش یافت و سهم یهودیان از 39 به 23 درصد كاهش یافت. نمایندگان تعدادی از اقوام مسلمان (قزاقها، قرقیزها و تركمنها) در بین سالهای 1998-1989 بیشتر از فدراسیون روسیه خارج شدند و به زادگاه تاریخی خود رفتند. در طی 40 سال اخیر رشد سهم مسلمانان به مراتب محسوستر بوده است: از 6,5 درصد در سال 1959 تا 9,0 درصد در سال 1999. بدین ترتیب آهنگ رشد جمعیت مسلمان در سالهای اخیر خیلی بیشتر از20 –10 سال قبل بوده است. اگر آهنگ رشد كنونی جمعیت مسلمان در فدراسیون روسیه به همین ترتیب حفظ شود (و این سطح رشد ممكن است افزایش یابد)، بعد از 100 سال سهم مسلمانان در جمعیت روسیه دو برابر خواهد شد. تا سال 2010 اقوام مسلمان احتمالاً 20-18 درصد جمعیت فدراسیون روسیه را تشكیل خواهند داد.
جمعیت مسلمانان از سال 1950 تا2000، از8.5% تا15درصد افزایش یافته بود. اگر اتحاد شوروی در حدود قبلی خود حفظ شده بود، در حال حاضر میزان مسلمانان در جمعیت آن برابر 20% میشد (با توجه به نرخ بالای زاد و ولد در جمهوریهای آسیای مرکزی). در سالهای 1980 رشد تعداد مسلمانان عمدتاً موجب نگرانی ژنرالهای شوروی میشد. آنها اعتقاد داشتند که افزایش تعداد نظامیان مسلمان برآمادگی رسمی ارتش شوروی اثر منفی بگذارد زیرا سطح آموزشی و آمادگی فیزیکی آنها واجد شرایط نبود. طی 10 سال اخیر معمولاً تعداد مسلمانان در روسیه برابر20میلیون نفر اعلام میشد. این رقم تقریبی در چند سخنان رئیس جمهور روسیه ، از جمله در اجلاس سال2003 سران سازمان کنفرانس اسلامی در کوالالامپور، مشروعیت یافته است که وزارت امور خارجه روسیه نیز این رقم را تائید کرده است. ولی این موضوع به تفسیر احتیاج دارد. اواسط سالهای 1990 نقطه نظرات متفاوتی درباره تعداد مسلمانان روسیه وجود داشتند. عدهای بر اساس نتایج نظر سنجی سال 1989 این تعداد را معادل 11.5 میلیون نفر تعیین میکردند در حالی که وزارت امور خارجه روسیه رقم 17 میلیون را ذکر میکرد. راویل عین الدین رئیس شورای مفتیان روسیه بر19 میلیون تاکید میکرد، مراد زرگیشیف رئیس سازمان کمیته آزادی مذهب شورای عالی روسیه 20 میلیون را ذکر میکرد و فرید اسدولین معاون رئیس اداره روحانیت مسلمان روسیه اروپایی 23 میلیون نفر را مطرح می کرد[۸].
در سال 2002 علی ویاپسلاو پالوسین یکی از روسای مرکز اطلاع رسانی تحلیلی شورای مفتیان روسیه طی مطلبی به 26 میلیون نفر مسلمان اشاره کرد. سرشماری عمومی نفوس سال 2002 نشان داد که 14.5 میلیون نفر به فرهنگ اسلامی تعلق دارند . این نتیجه سرشماری باعث نومیدی رهبران روحانی مسلمانان شد که به ارقام بزرگتری عادت کرده بودند. عین الدین توضیح داد که مکانیزم ناکامل شمارش شهروندان باعث اعلام این رقم پایین شد. با توجه به حضور شهروندان کشورهای دیگر و مهاجران، تعداد مسلمانان در روسیه واقعاً هم میتواند بیشتر باشد. طبق آمار رسمی، در روسیه 621 هزار نفر آذربایجانی زندگی میکنند که تعداد واقع آنها از یک میلیون نفر تجاوز کرده است. اطلاعات دقیق درباره مهاجرت فصلی شهروندان آسیای مرکزی به روسیه در دست نیست. کارمندان نهادهای سیاست خارجی این کشورها و روسیه معتقدند که در روسیه حدود یک میلیون نفر مسلمان از ازبکستان، قزاقستان و تاجیکستان حضور دارند. معلوم نیست کودکان از نکاح ترکیبی باید به کدام گروه نسبت داده شوند. طبق سنت اسلامی، این کودکان به طور اتوماتیک مسلمان محسوب می شوند .«روزنامه مسلمانان» نوشت که در تاتارستان 50% کودکان از پدر و مادر مسلمان و غیر مسلمان به دنیا میآیند. با توجه به ملاحظات فوق میتوان گفت که تعداد مسلمانان از رقم اعلام شده بیشتر است[۹].
جمعیت مسلمان روسیه در اواخر قرن 20 و اوایل 21 حدود 20 تا28 میلیون نفر را شامل می شود. رسانههای همگانی روسیه، جمعیت مسلمانان را 20 میلیون نفر اعلام کردهاند. دانشمندان آکادمی خدمات دولتی روسیه، در سال 2001 گزارش دادند تعداد مومنان واقعی و پای بند به سنتهای اسلامی به 15 میلیون نفر میرسد. این رقم به حقیقت نزدیکتر است. البته این در صورتی است که تنها اتباع مسلمان روسیه را در نظر بگیریم، زیرا در روسیه جمعیت قابل ملاحظهای از مسلمانان مهاجر زندگی میکنند که به صورت قانونی یا غیر قانونی وارد کشور شدهاند. برای مثال، جمعیت آذربایجانیهای روسیه به 1.5 میلیون نفر میرسد. در منطقه اوترادنایای شهر مسکو، در اواخر دهه 1990 مسجد شیعیان تاسیس شد که بیشتر مراجعان آن آذربایجانی هستند. امروزه بحثهایی درباره تاسیس مساجد شیعی در سایر شهرهای روسیه نیز در جریان است. دومین گروه از مسلمانهای مهاجر روسیه بعد از آذریها، قزاقها هستند که جمعیت آنها هم به یک میلیون نفرمیرسد. بدین ترتیب، جمعیت کلی مسلمانهای روسیه با در نظر گرفتن ازدواج زنان روس با مردهای مسلمان، بین 15 تا20 میلیون نفر را تشکیل میدهد. شایان ذکر است هر زن غیر مسلمان که با مرد مسلمان ازدواج کند طبق قوانین اسلامی، باید مسلمان شود و فرزندانی هم که در نتیجه این ازدواجها به دنیا میآیند مسلمان هستند. این نکته را نباید از نظر دور داشت .
اما چه کسانی را باید مسلمان نامید. در این باره دو نظریه وجود دارد: طبق نظریه اول، مسلمانهایی که واقعاً به اصول اسلام پای بندند 2 تا 3 میلیون نفر را تشکیل میدهند. بر اساس آمار سایت اینترنتی Monitoring.ru، معتقدان به ادیان مختلف در روسیه 55 درصد جمعیت را شامل میشوند که از میان آنها مسلمانها 5 درصد را تشکیل میدهند. اما طبق آمار انستیتو اجتماعی مسکو، جمعیت مسلمانها در سال 1997 میلادی 6.2 درصد از کل جمعیت معتقدین و 6 درصد از کل جمعیت روسیه بوده است.
در مورد رشد تعداد مسلمانان در روسیه طی 15 سال اخیر باید گفت که بحث درباره انقلاب جمعیتی اسلامی در روسیه بیاساس است. رشد تعداد تاتارها که بزرگترین قوم اسلامی روسیه هستند (5.6 میلیون نفر) از سرشماری سال 1989 تا سرشماری 2002 فقط برابر 36 هزار نفر بود. از سوی دیگر، در شرایط کاهش جمعیت اسلاوی (تعداد روسها طی همان مدت از 119 تا 115 میلیون نفر کاهش یافت)، سهم مسلمانان در جمعیت روسیه افزایش یافته است. این امر به خصوص در میان مسلمانان شمال قفقاز مشاهده میشود که رشد جمعیت آنها از سال 1989 تا 2002 به قرار ذیل بود:
اینگوشها 91%، کومیکها 52%، دارگینیها 44%، آورایها 39% و کاربادیها 34% برآورد رشد تعداد چچنها که بزرگترین قوم شمال قفقاز هستند، کار سادهای نیست. در سال 1989 تعداد آنها معادل حدود 1 میلیون نفر بود و طبق سرشماری سال 20021 میلیون و 360هزارنفر اعلام شد. ولی به علت تلفات جنگی و مهاجرت مشکل بتوان رشد واقعی این قوم را مشخص کرد. ارقام دقیق تلفات دو جنگ چچنی نیز در دست نیست (45و200 هزار ذکر میشود که رقم اول بیشتر شبیه به واقعیت است) در عین حال، بعضی کارشناسان معتقدند که ارقام تعداد چچنها اغراق آمیز است و اینکه تعداد آنها 1،1-1 میلیون نفر است. باید افزود که قوم باشقیر که قوم دوم مسلمان روسیه است، طی مدت مورد نظر رشد124 درصدی از خود نشان داده است. با این حال، این رشد جمعیت باعث«تحول مذهبی» نمیشود. روسیه مانند سابق «جامعهای ارتدوکس» با حضور فزاینده اسلامی باقی خواهد ماند. ادعاهایی که تا سال 2050 مسلمانان یک سوم و حتی نصف جمعیت روسیه را تشکیل خواهند داد، عاطفی و بیاساس است. علت این که در روسیه عامل جمعیتی شدت یافته است، این است که رشد جمعیت مسلمان در منطقه مناقشه زده شمال قفقاز مشاهده میشود. در این منطقه رشد تعداد مسلمانان و کاهش جمعیت مسیحی اسلاوی واقعاً چشمگیر است. در جمهوریهای شمال قفقاز مسلمانان بیش از70% جمعیت را تشکیل میدهند که طی 20 سال اخیر تعداد آنها دوبرابر افزایش یافته است. میزان جمعیت اسلامی از 29.3% تا 19% کاهش یافته است. این منطقه مسلماننشین در جنوب روسیه گسترش مییابد که در شرایط مشکلات اقتصادی و نرخ بالای بیکاری جمعیت اضافی جمهوریهای مسلمان به مناطق همسایه مهاجرت میکند که آنجا از تازه واردان استقبال نمیکنند. مهاجران سعی میکنند جدا از دیگران زندگی کرده و از منافع گروهی، قومی و مذهبی خود دفاع کنند[۱۰].
نزدیک به نیمی از جمعیت یهودیان روسیه در مسکو اقامت دارند و دارای موقعیت استثنایی از لحاظ تمرکز منابع مالی، سیاسی و انسانی میباشند. حدود یک سوم تا یک چهارم یهودیان روسیه در سنت پترزبورگ اقامت دارند و سایرین در مراکز بزرگ صنعتی منطقه اورال، سواحل رودخانه ولگا و در سیبری زندگی میکنند. از آمار جمعیت یهودیان روسیه ارزیابیهای متفاوتی ارائه میشود. بر این اساس، جمعیت یهودیان از چندین صد هزار تا سه میلیون نفر ذکر شده است. رهبران سازمانهای یهودی این جمعیت را دست کم در حدود 3/1 – 5/1 میلیون نفر ارزیابی میکنند. اما مطابق سرشماری رسمی سال 2002 شمار یهودیان در روسیه فقط حدود 230 هزار نفر میباشد[۱۱].
موقعیت اسلام و مسلمانان
اسلام دومین دین بزرگ روسیه است و جمعیت مسلمانان روسیه در حدود 20 میلیون نفر است. این جمعیت که عمدتاً در منطقه قفقاز شمالی و مناطق مرکزی از شمال قزاقستان تا دریای سیاه ساکن هستند و تجربه 250 سال حاکمیت را بر روسیه در دوره تاتارها (اردوی زرین) از قرن چهاردهم تا شانزدهم دارند، دارای عمق استراتژیک گستردهای در مناطق قفقاز جنوبی، آسیای مرکزی، جنوب آسیا (افغانستان و پاکستان)، خلیج فارس و خاورمیانه میباشد. با توجه به گسترش اسلام گرایی در این مناطق و قدرت روز افزون اسلام گرایان و به قدرت رسیدن آنها در دولتهای منطقه، وحشت از مسلمانان را در روسیه ایجاد نموده است. از نگاه مسکو، همچنان که در زمان اشغال افغانستان، اسلام گرایان، دولتهای منطقه و غرب در پیوند با یکدیگر، شوروی را در افغانستان شکست دادند و این موضوع در دهه 1990 به نوعی«قفقاز و بالکان» تداوم یافت، احتمال تکرار چنین سناریویی بجای آینده نیز وجود دارد. مسکو برای جلوگیری از تکرار چنین سناریوی، کوشیده است تا با یک نگرش جدید به موضوع مسلمانان و جهان اسلام نگاه کند. لذا بسط روابط با کشورهای اسلامی عضویت ناظر در سازمان کنفرانس اسلامی، و تقویت روابط با جوامع اسلامی درون فدراسیون در دستور کار قرار گرفته است. روسیه با تخطئه مدل چچن، به تقویت و تبلیغ مدل تاتارستان برای بهره برداری داخلی و خارجی پرداخته است. از نظر پوتین، تاتارستان مدل اسلام معتدل است و می تواند سرمشقی برای روابط روسی- اسلامی باشد.
وضعیت عمومی مسلمانان
طبق برخی آمارها هم اکنون شمار مسلمانان روسیه بیش از 20 میلیون نفر ذکر شده است که 8/13% از جمعیت 145 میلیون نفری فدراسیون روسیه را شامل میشوند. با وجود شمار بالای جمعیت مسلمانان روسیه، آنها در تشکیل هویت رسمی نقشی ندارند. این در حالی است که جمعیت روسیه به 130 تا 135 میلیون در 2015 کاهش خواهد یافت و با رشد جمعیت کنونی، تا آن زمان ممکن است جمعیت مسلمانان روسیه به 15 تا 17 درصد کل جمعیت روسیه ـ بدون احتساب مهاجران مسلمان برسد یا حتی از مسیحیان ارتدوکس هم بیشتر شود؛ زیرا بر اساس آمارهای رسمی دولت روسیه، جمعیت اسلاوهای روسیه هر ساله حدود یک میلیون نفر کاهش مییابد ولی جمعیت خانوادههای مسلمان به دلیل علاقه آنان به داشتن فرزندان بیشتر همواره در حال افزایش بوده است. بر اساس پیشبینی جامعه شناسان روس، در سال 2020 از هر 5 شهروند روس، یک نفر مسلمان خواهد بود. این افزایش جمعیت در شهرهای مرکزیِ بزرگِ روسیه بسیار ملموس خواهد بود. برای نمونه، جمعیت مسلمان مسکو در 1989، 250 هزار نفر بود که در دهه 1990 به یک میلیون نفر رسید. این در حالی بود که سیاستهای تبعیض علیه مسلمانان به شدت اجرا میشد. سادهترین نمونه آن، اخراج هزاران مسلمان مهاجر از مسکو بود[۱۲].
بیشتر مسلمانهای روسیه در جمهوریهای خودمختار تاتارستان، داغستان و باشقیرستان در بخش میانه ولگا و جمهوریهای چچن، اینگوش، استیای شمالی، کاباردینا بالکاریا و داغستان در قفقاز شمالی متمرکز هستند. در مجموع بیش از چهل گروه قومی از اقوام ساکن روسیه مسلمانند. در سالهای اخیر روند بازگشت به اسلام در روسیه افزایش یافته است[۱۳]. پیروان تشیع در روسیه بسیار اندک هستند و گروههای کوچک شیعیان در داغستان و شهرهای کرانه سفلای رود ولگا زندگی میکنند و اکثریت آذریهای مقیم روسیه نیز شیعه هستند و از پیروان اهل تسنن تنها مذاهب حنفی و شافعی در روسیه زندگی میکنند. جوامع نسبتاً کوچک یهودی، مسیحیان و پروتستان، کاتولیک و بودایی نیز در روسیه وجود دارد. رشد تعداد پیروان ادیان خارجی باعث نگرانی قانونگذاران روس شد. در سال 1997 حکومت قانون آزادی دینی سال 1990 را مورد تجدید نظر قرار داد تا به این ترتیب مذاهب را به دو بخش ادیان سنتی روسیه و ادیان غریبه تقسیم کند.
امروزه مساجد تلاش میکنند به وظیفه اصلی خود یعنی سخنرانیهای دینی و آموزش معارف اسلامی عمل کنند و مهمتر از همه به تربیت روحانی، خطیب، امام و موذن بپردازند. در حال حاضر تعداد مساجد و اتحادیههای مذهبی در روسیه از شش هزار بنا تجاوز میکند، اما بیشتر این مساجد امام مخصوص خود را ندارند و همینطور اداره بسیاری از این مساجد به عهده کسانی است که خودشان هم اطلاعات مذهبی کاملی ندارند و در بسیاری از این مساجد مراسم مذهبی به خوبی انجام نمیشود و این خیلی مطلوب است که امامان آینده این مساجد در داخل خود کشور تربیت شوند تا با فرهنگ مردم جامعه آشنایی داشته باشند و در مسایل اجتماعی مردم شریک باشند تا بتوانند با استفاده از اطلاعات مذهبی مسائل و مشکلات اجتماعی مسلمان را هم تحلیل کنند. از اواخر دهه 80 میلادی در مساجد روسیه مدارسی برای آموزش مسائل دینی تاسیس شد تا مسائل مذهبی مردم را به آنها بیاموزد. مثلاً در مسجد جامع مسکو این آموزشها از سال 1989 آغاز شد. امروزه بسیاری از مردم تنها به خاطر زنده کردن دین اسلامشان به مسجد میروند، اما بعد به آموزش مسائل دینی علاقمند میشوند.
در سالهای اخیر کتابهای زیادی در زمینه شناخت اسلام به روسی برگردانده شده است در این کتابها سعی شده اسلام و چهره یک مسلمان واقعی به خوبی ترسیم شود اما نکته مهم در اینجاست که کسانی این کتابها را نوشتهاند که از وضعیت جامعه و موقعیت مسلمانان در روسیه اطلاعی ندارند، این کتابها اکثراً تبلیغ عقاید گروههای سیاسی کشورهای اسلامی است که بسیار افراط گرایانه است و به آنها میگوید که باید بر علیه کفر قیام کنند و برای پیروان ادیان دیگر ارزشی قائل نشوند، چنین برداشتهای افراط گرایانهای برای مسلمانانی که سالها در کنار پیروان دیگر ادیان زندگی کرده اند و با آنان همراه بودهاند بسیار وحشتناک است و باعث میشود این مسلمانان ناگهان از مسلمان بودن احساس ترس و خطر کنند و از طرف دیگر خود همین گروههای مبلغ با هم اختلاف دارند و سعی در خدشه دار کردن گروه دیگر و همینطور روحانیون سنتی روسیه دارند و همین موارد باعث نگرانی و ناراحتی مسلمانان روسیه میشود.
پس از فروپاشی نظام شوروی سیل مبلغان اسلامی به مناطق مسلمان نشین روان شد، آنها مردم را ناگهان در یک فضای ایدئولوژیک قرار دادند و با تشویقهای کفر ستیزی و مبارزه مسلحانه، جو ناخوشایندی را بر منطقه حکمفرما کردند که نتایج این اعمال را در تاجیکستان، داغستان و به خصوص در چچن شاهد بودیم. این گروهها علاوه بر ایدئولوژی جنگ، مردم را نیز مسلح کرده بودند با این همه تبلیغات این گروهها نتوانستند جای مسجد و امام مسجد را برای مردم بگیرند و مردم همچنان برای مشکلات دینی خود به مساجد مراجعه میکنند. وضع مسلمانان در آغاز و پایان قرن بیستم بسیار تفاوت کرده است، در سالهای 1917 مسلمانان در جوامع محدود زندگی میکردند. یکدیگر را مومن میدانستند و از تولد تا مرگ در خانه مدرسه و جامعه آموزشهای دینی میدیدند و با اسلام آشنا میشدند و با تربیت دینی آشنا بودند. اما در حال حاضر بر اثر تبلیغات ضد دینی و ممنوعیت تظاهرات دینی بسیاری از مسلمان زادگان خود را بیدین میشمارند و حتی اگر بیدین نباشند نظر خاصی نسبت به دین نداشته و از دستورات اسلام آگاهی ندارند. امروزه تدریس علوم دینی در مدارس عادی کشور ممنوع است و دولت، دین را از مدرسه جدا میداند و بسیاری از مسئولین مدارس، معلمین و والدین هم- به خاطر همان پیشینه فکری- با تدریس مسائل دینی مخالفند و حتی گروهی از این موضوع وحشت دارند.
جریان دیگری که در سالهای اخیر در میان مردم مسلمان روسیه اثر گذار بوده، وهابیت است. از بین چهار فرقه اهل سنت، شافعی (در میان مسلمانان قفقاز شمالی) و حنفی بیشتر مسلمانان روسیه را شامل میشود و مالکی و حنبلی پیروی ندارد. طی سالهای اخیر ایدههای وهابیت توسط مبلغین در کشورهای مختلف اشاعه داده شده است. در مناطق مرکزی روسیه روحانیون توانستند با استقرار این گروهها مبارزه کنند اما در مناطقی مانند چچن و تا حدودی داغستان این گروهها موفق شدند برای خود پایگاههایی برقرار کنند. عقاید متعصبانه این گروهها باعث بروز اختلافاتی بین آنها و دیگر مسلمانان شد که تا این زمان سابقه نداشت، و زمانی این اختلافات به اوج میرسید که طرفداران این فرقهها بخاطر تعصبات شدید دینی اقدام به ترور کرده حقانیت خود را به وسیله قتل مخالفین ثابت کردند و همین امر باعث نمایان کردن چهره خشن از دین و بروز اختلافات شدید شد حتی گاهی کسانی را که تنها به وظایف دینی عمل میکردند وهابی میخواندند و رسانهها برای بدنام کردن رهبران دینی آنها را به وهابی گری متهم می کردند[۱۴].
مناطق سکونت
مسلمانان روسیه در مناطق مختلف این کشور پراکنده بوده و بیشترین تمرکز جمعیتی آنها در منطقه قفقاز شمالی و ولگای مرکزی است. شهر مسکو نیز بزرگترین جمعیت مسلمان روسیه را در خود جای داده است. بر اساس برآوردهای غیر رسمی، در شهر مسکو حدود یک میلیون مسلمان زندگی میکنند. در منطقه «پاولژیه» (سواحل رودخانه ولگا) اسلام تقریباً صد سال جلوتر از گرایش روسیه به شاخه ارتدوکس مسیحیت به عنوان مذهب رسمی، وجود داشته است. معمولا تمرکز جمعیتی و هویتی مسلمانان بیشتر در قفقاز شمالی (یا روسیه جنوبی) و منطقه ولگا- اورال است. بزرگترین منطقه مسلمان نشین در مركز ولگا– اورال در جمهوریهای تاتارستان و باشقیرستان قرار دارد كه شمار جمعیت مسلمان آن حدود 4 میلیون نفر است. در قفقاز شمالی اسلام، کیشِ بیشتر مردم داغستان، اینگوش، چچن، کاباردینو- بالكار و قره چای- چركسا ست. بدین ترتیب مسلمانان اكثریت را در هفت بخش از هشت بخش فدراسیون روسیه تشكیل میدهند: تاتارستان، باشقیرستان، چچن، داغستان، اینگوش، کاباردینو- بالكار و قره چای- چركس. تقریبا 2/3 میلیون مسلمان در روسیه مركزی زندگی میكنند. به علاوه بین 2 تا 3 میلیون مسلمان در داخل یا اطراف مسكو و سن پترزبورگ زندگی میكنند. افزون بر آن، در سیبری و شرق دور نیز مسلمانان ساکن هستند. به طور کلی، دو جمهوری تاتارستان و داغستان، بزرگترین مسلمان نشینهای فدراتیو روسیه هستند. در عین حال مردم این دو جمهوری و جمهوریهای منطقه ولگا- اورال و روسیه مرکزی، بومیان روسیه هستند که پا به پای روس – اسلاوها در تاریخ این سرزمین حضور داشته اند[۱۵].
طبق آخرین سرشماری عمومی که در سال 2002 صورت گرفت، تعداد پیروان اسلام (براساس مناطق مسلمان نشین روسیه) حدود14.5 میلیون نفر است. این رقم شامل تاتارها (پنج میلیون و پانصد و پنجاه و هشت هزار نفر)؛ باشقیرها( 1.673.800 )، چچنها (1.361.000)، آورایها (757.100 )؛ قزاقها(665.100)؛ آذربایجانیها(621.500 )؛ کاباردینها (520.100 )؛ دارگینها(510.200) ؛ کومیکها (422.500)؛اینگوشها(411.800)، لزگین و اقوام دیگر می شود. در مجموع 12.491.100 نفر به اضافه نمایندگان اقوام دیگر که در بالا ذکر نشده اند. این در حالی است که بنا به ارزیابی شورای مفتیان روسیه، در کشور بیش از23 میلیون مسلمان از 38 قوم مختلف وجود دارند. بنا به گزارش اداره دینی مسلمانان در بخش اروپایی روسیه، در استان مسکو بیش از سه میلیون مسلمان و در خود شهر مسکو حدود یک و نیم تا دو میلیون مسلمان سکونت دارند. اکثر مسلمانان روسیه از اهل تسنن (شاخههای حنفی و شافعی) هستند. در پریرلژیه داخل روسیه و سیبری اکثر مسلمانان از شاخه حنفی و در قفقاز (غیر از آذربایجانیها) شافعی هستند. پیروان شاخههای حنبلی بسیارکماند و از شاخههای مالکی تقریباً وجود ندارد. اکثر شیعههای جعفری را آذربایجانیها (حدود دو میلیون نفر) تشکیل میدهند. علاوه بر این، در شمال قفقاز چندین مسلک صوفیه نیز وجود دارد[۱۶]. در مجموع میتوان مهمترین مناطق سکونت مسلمانان در روسیه را به شرح زیر دانست.
منطقه ساراتف. در حال حاضر حدود 7% جمعیت کل منطقه ساراتف ( 180 هزار نفر) را مسلمانان تشکیل میدهند. مسلمانان این منطقه بیشتر تاتارها و قزاقها هستند. در این منطقه حدود 30 سازمان اسلامی به ثبت رسیده است. تمام جوامع مسلمان منطقه ساراتف زیر نظر اداره روحانیت مسلمانان پاولژ فعالیت میکنند. اکثر مسلمانان این منطقه در جنوب و شرق- راونسکی، کراسنوکوتسک، پرلوبسک، ازینسک، ناوااوزنسکی، آلکساندروا- گایسکی، پیترسک و فتودوروفسکی، متمرکز هستند[۱۷].
جمهوری باشقیرستان. در حال حاضر حدود 55% جمعیت کل این منطقه (22 میلیون نفر) مسلمان هستند. مسلمان این منطقه عمدتاً باشقیرها و تاتارها میباشند. در این جمهوری بیش از 400 مرکز اسلامی به ثبت رسیده است که تحت کنترل حقوقی اداره روحانیت مسلمانان جمهوری باشقیرستان قرار دارند. در قرن هجدهم، این منطقه به عنوان مرکز مجمع محمدیان ارنبورگ برگزیده شده بود که رهبری تمام مسلمانان روسیه را بر عهده داشت[۱۸].
جمهوری مارال-ال. در حال حاضر، حدود 6% جمعیت کل این کشور (50 هزار نفر) را مسلمانان تشکیل میدهند. در این منطقه اکثر مسلمانان از میان تاتارها هستند. در این جمهوری بیش از 20 مرکز اسلامی ثبت شده است. تمام این مراکز در ساختار اداره روحانیت منطقهای مسلمانان جمهوری ماری – ال قرار دارند. اکثر مجامع اسلامی در بخشهای ماری- تورکسک، مارکینسک و پارانگیتسک قرار دارند[۱۹].
جمهوری مارداوی. در حال حاضر حدود 6% جمعیت کل این جمهوری (حدود 50 هزار نفر) مسلمان و عمدتاً تاتار هستند. در این جمهوری بیش از 40 سازمان اسلامی به ثبت رسیده است که تحت کنترل حقوقی اداره روحانیت مسلمانان مارداوی قرار دارند. اکثر مراکز اسلامی این جمهوری در مناطق لیامبیرسک و رامادانوسکی قرار دارند[۲۰].
جمهوری تاتارستان. در حال حاضر حدود 54% جمعیت دو میلیون نفری این جمهوری را مسلمانان تشکیل میدهند که عمدتاً تاتارها هستند. در این جمهوری بیش از 1000 مرکز اسلامی به ثبت رسیده است که تحت کنترل اداره روحانیت مسلمانان جمهوری تاتارستان و اداره روحانیت مرکزی مسلمانان فعالیت می کند[۲۱].
در منطقه جمهوری تاتارستان از قدیم و به طور مرسوم پیروان دو مذهب بزرگ یعنی اسلام و مسیحیت ارتدوکس در کنار هم زندگی کردهاند . از 1200 جماعت مذهبی در روسیه، 978 جماعت به مسلمانان اختصاص دارد. اسلام قدیمیترین مذهب بوجود آمده در خاک تاتارستان بوده است. بنا به شواهد تاریخی، اجداد تاتارهای امروزی (بلغارها) در دهههای اول قرن نهم میلادی به اسلام گرویدند و این روند در سال 1922 با اعلام اسلام به عنوان مذهب اصلی در بولگاری ولگا کامل شد. در حال حاضر، در این جمهوری تمام شرایط برای تحکیم اسلام مهیا است. در سال 2001 در تاتارستان به طور رسمی حدود هزار مکتب خانه، بیش از دهها مدرسه (حوزه علمیه) و تعداد بیشماری مسجد فعالیت میکردند. شبکه خبری اسلامی برای تبلیغات اسلام در این جمهوری دایره شده که به امر نشر و چاپ دورهای کتب اسلامی به زبانهای تاتاری و روسی مبادرت میورزد. در تاتارستان دو اداره دینی مشغول فعالیت اند: یکی به عنوان نمایندگی اداره دینی مرکزی (شهر اوفا) و دیگری اداره دینی مستقل مسلمانان جوهوری تاتارستان، تربیت طلاب و اعزام آنها، شرکت در احداث مساجد، برقراری ارتباط با سایر مراکز مذهبی از جمله در خارج از کشور و سازماندهی اعزام به حج از جمله فعالیتهای آنها محسوب میشود[۲۲].
در سال 1992 اداره دینی مسلمانان جمهوری تاتارستان تاسیس شد که در حال حاضر ریاست آن بر عهده «عثمان حضرت اسحاق اف» است. دانشگاه اسلامی روسیه نیز در قازان هم فعالیت مذهبی و هم فعالیت غیر مذهبی دارد. قبل از هر چیز در آیین نامه این دانشگاه ایده اتحاد ساختارهای مذهبی و علمی، فدرال و منطقهای جای گرفته است. اداره دینی مسلمانان جمهوری تاتارستان، شورای مفتیان روسیه و انستیتو تاریخ آکادمی علوم تاتارستان از موسسان این دانشگاه محسوب میشوند. در میان اقوام مسلمان، تاتارها بزرگترین جمعیت مسلمان روسیه را به خود اختصاص می دهند. در حال حاضر، اقوام تاتار به سه گروه اصلی منطقهای تقسیم میشوند: تاتارهای ولگا و اورال، تاتارهای سیبری و تاتارهای آستاراخان. همه گروههای قومی تاتار، از میزان بالای شهر نشینی برخوردارند و روند شهر نشینی به ویژه در نیمه دوم قرن نوزدهم در میان آنان توسعه یافته است. تاتارها در میان مسلمانان روسیه علاقه بیشتری به تجدد طلبی و نوگرایی نشان میدهند و امتزاج بیشتری با قوم روس داشته، در مناصب دولتی نیز حضور فعالتری دارند. با آنکه تاتارستان در بخش اروپایی روسیه قرار دارد، به کارگرفتن واژه «اسلامی – اروپایی» (که غالباً در خصوص مسلمانان مهاجر یا تازه مسلمان اروپای غربی بکار میرود که جمعیت اندکی را شامل میشوند) برای تاتارها مناسب نیست؛ زیرا آنان از اقوام بومی با تاریخ طولانی و ریشه کهن در کشور روسیه محسوب میشوند[۲۳].
به گفته «رافائل حکیموف» مشاور رئیس جمهور تاتارستان در امور سیاسی، طبق همه پرسیهای اجتماعی در بین جوانان تاتارستان، بیش از80 درصد خود را مسلمان میدانند، اما تنها 2 درصد از آنان هفتهای یکبار به مسجد میروند و 4 درصد از آنان یکبار در ماه. ملحد آشکار در تاتارستان کمتر از 1 درصد است اما تعداد افرادی که همه مراتب دینی را رعایت میکنند، نیز کم است. به خصوص که بخش اعظم جمعیت، خود را متعلق به امت اسلامی میدانند. نظریات کارشناسانهای وجود دارد مبنی بر این که ظرف سه دهه تعداد مسلمانان روسیه میتواند به 30 تا 40 میلیون نفر برسد. این رشد زیاد مربوط به زاد و ولد فراوان در خانوادههای مسلمان و مهاجرت از کشورهای مشترک المنافع است[۲۴].
جمهوری اودمورتی. در حال حاضر حدود 8% جمعیت کل منطقه (120 هزار نفر) را مسلمانان تشکیل میدهند. این مسلمانان عمدتاً از تاتارهای کازان تشکیل شدهاند. در این جمهوری بیش از 20 مرکز اسلامی ثبت شده است که تماماً در ساختار اداره روحانیت منطقه مسلمانان جمهوری اودمورتی قرار دارند. اکثر این مراکز اسلامی در جنوب و جنوب شرقی جمهوری واقع هستند[۲۵].
جمهوری چوواشی. در حال حاضر 3% کل جمعیت جمهوری (40 هزار نفر) از مسلمانان و عمدتاً تاتارها تشکیل شده است. در این جمهوری بیش از 20 مرکز اسلامی به ثبت رسیده که اکثریت آنها تحت کنترل حقوقی اداره روحانیت مسلمانان جمهوری چوواشی فعالیت میکنند. بخش اعظم این مراکز در مناطق باتیرفسکی، شمورشینسکی و یالچیسکی متمرکز شده اند[۲۶].
منطقه کرفسکی. در حال حاضر جمعیتی در 3% از 50 هزار نفر را مسلمانان تشکیل میدهند. مسلمانان این منطقه عمدتاً تاتارهای کازان هستند. در این منطقه بیش از 20 مرکز اسلامی فعالیت دارد که همگی تحت کنترل حقوقی اداره روحانیت مسلمانان منطقه کرفسکی و مفتیان کازان هستند. مراکز اسلامی این منطقه غالباً در بخشهای کیرف مالمیژسک، ویتسکاپالیانسکو کولمزکی واقع هستند[۲۷].
منطقه نیژگارداسکی. در حال حاضر مسلمانان این منطقه 2% کل جمعیت (بیش از 60 هزار نفر) را تشکیل میدهند که عمدتاً تاتار هستند. در این منطقه بیش از 60 مرکز اسلامی ثبت شده است که عملاً تمامی آنها تحت کنترل حقوقی اداره روحانیت مسلمانان منطقه نیژگارادسکی فعالیت میکنند. اکثر این مراکز در مناطق جنوب شرقی واقع هستند[۲۸].
منطقه ارنبورگ. در حال حاضر 17% کل جمعیت این منطقه (360 هزار نفر) را مسلمانان و عمدتاً تاتارها، باشقیرها و قزاقها تشکیل میدهند. در این منطقه بیش از 130 مرکز اسلامی به ثبت رسیده است که تحت کنترل حقوقی اداره روحانیت مسلمانان منطقه ارنبورگ و اداره روحانیت مرکزی مسلمانان فعالیت دارند. مراکز اسلامی عمدتاً در تمام بخشهای این منطقه به چشم میخورند، اما بزرگترین آنها در شمال و جنوب شرقی قرار دارند[۲۹].
منطقه پنزنسک. در حال حاضر حدود 6% جمعیت کل این منطقه (حدود 90 هزار نفر) را مسلمانان تشکیل میدهند که عمدتاً تاتارها هستند. در این منطقه بیش از 70 مرکز اسلامی تحت کنترل اداره واحد امور دینی مسلمانان منطقه پنزنسک و اداره روحانیت مسلمانان منطقه پنزنسک فعالیت میکنند. اکثر این مراکز اسلامی در شرق و جنوب شرقی واقع هستند[۳۰].
منطقه پرم. حدود7% کل جمعیت این منطقه (200 هزار نفر) را مسلمانان و غالباً تاتارها و باشقیرها تشکیل میدهند. در این منطقه حدود 80 مرکز اسلامی تحت کنترل حقوقی اداره روحانیت منطقه مسلمانان پرم و اداره روحانیت مرکزی مسلمانان فعالیت میکنند. اکثر مراکز اسلامی درجنوب این منطقه واقع هستند[۳۱].
منطقه سامارسک. در این منطقه حدود 6% کل جمعیت (180 هزار نفر) از مسلمانان و عمدتاً تاتارها تشکیل شده است. حدود 80 مرکز اسلامی تحت کنترل اداره روحانیت مرکزی مسلمانان منطقه سامارسک فعالیت دارند[۳۲].
منطقه اولیانوفسک. در حال حاضر حدود 13% جمعیت کل این منطقه (180 هزار نفر) را مسلمانان و عمدتاً تاتارها تشکیل میدهند. در این منطقه بیش از 100 مرکز اسلامی تحت کنترل حقوقی اداره مرکزی روحانیت مسلمانان منطقه اولیانوفسک و اداره روحانیت منطقهای اولیانوفسک مشغول به فعالیت هستند. اکثر مراکز اسلامی این منطقه در مرز میان اولیانوفسک با تاتارستان و سامارسک و همچنین در قلعههای اولیانوفسک و دیمیتروفگراد قرار دارند[۳۳][۳۴].
وضعیت آموزشی
از زمان انقلاب بولشویکی تا فروپاشی کمونیسم، مراکز آموزشی مسلمانان روسیه همانند دیگر مراکز دینی، بسیار محدود و در فشار بود. اما از اواسط سالهای 80، آغاز تغییرات ریشهای در برخورد دولت با دین در کشور ما به شمار میرود. پرسترویکا و به دنبال آن فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و نظام کمونیستی، امکان انجام آزاد وظایف دینی را برای معتقدین فراهم ساخت. مسلمانان احساس آزادی کردند، زیرا نظارت دایم بر حرکات دینی مردم از میان برداشته شده بود. ترس در مردم از بین رفت و احتیاط و نگرانی هنگام رفتن به مسجد دیگر وجود نداشت. بسیاری از مردم آشکارا به اعمال دینی خود میپرداختند و این کار باعث کنار گذاشته شدن آنان از جامعه نمیشد. والدینی که قبلاً فرزندان خود را بر مبنای اصول قرانی تربیت کرده بودند (به صورت مخفیانه)، حال سایر علاقه مندان را نیز در اطراف خود گرد میآوردند و اسلام را آموزش میدادند. مردم در سنین مختلف، موقعیتهای مختلف اجتماعی با تحصیلات متفاوت، دانشمندان و تجار به مسجد میآمدند. آنچه که از گذشته باقی مانده بود، ناگهان امکان پیدا کردن پاسخ به سوالات دینی را فراهم میکرد، سوالاتی که در اذهان مردم به صورت اجتناب ناپذیر شکل میگرفت. روند گرایش به دین برای بسیاری اجتناب ناپذیر بود. گاهی اوقات میگویند که دین در آن زمان مد شده بود و مردم به تقلید از رهبران و سران دولت به دین روی میآوردند. البته همه چیز به این صورت نبوده، زیرا بسیاری از کسانی که به مساجد میآمدند به ندای روح و قلبشان پاسخ میگفتند و این مساله بسیار مهم بود که آنان در آنجا سخنان مهربانانه میشنیدند. آنان میدیدند که در مسجد به سوالاتشان پاسخ و راه خروج از این بحران روحی نشان داده میشود. رسالت امامان دقیقا همین است که برای رساندن مردم به اعتقادات حقیقی و ارزشهای اسلامی متعهد باشند[۳۵].
در سال 2006 مجموعه جدید اقدامات در جهت حل بحران نظام آموزش اسلامی طراحی شد. مطابق آن، قرار بود 5 مركز دانشگاهی به عنوان هسته آموزش اسلامی روسیه در مسكو، قازان، اوفا، ماخاچقلعه و نالچیك افتتاح شوند. دانشگاه اسلامی مسكو وابسته به اداره روحانیت مسلمان بخش اروپایی روسیه، دانشگاه اسلامی روسیه (اداره روحانیت مسلمانان تاتارستان)، دانشگاه اسلامی روسی به نام رضاءالدین فخرالدین (اداره مرکزی روحانیت مسلمان روسیه)، مركز دانشگاهی آموزش و علم اسلامی شمال قفقاز (اداره روحانیت مسلمانان داغستان) و انستیتوی اسلامی كاباردا-بالكاریا وابسته به اداره روحانیت مسلمانان این جمهوری به عنوان اماكن اجرای این برنامه انتخاب شده بودند. قرار است جنب هر یك از دانشگاههای جدید 7-4 مدرسه متوسط تخصصی (جمعاً 30 باب مدرسه) ایجاد شوند در حالی كه مؤسسات آموزشی اسلامی دیگر باید منحل شوند. به منظور اجرای این پروژه بزرگ بنیاد حمایت از فرهنگ، علم و آموزش اسلامی تأسیس شد. در حال حاضر این بنیاد برای دانشجویان مؤسسات آموزشی دینی اسلامی و دانشجویان دانشگاههای دیگری كه بر اساس برنامه خاصی آموزش میبینند، ایجاد شده است و در آینده قرار است به دانشگاههای جدیدی اسلامی كمك كند. 3 مارس سال 2005 در جلسه شورای مفتیهای روسیه تصمیمی درباره تشكیل شورای آموزش اسلامی تحت ریاست مراد مرتضین، رئیس دانشگاه اسلامی مسكو اتخاذ شد. 30 مارس سال 2005 این شورا استاندارد واحد آموزش عالی مذهبی اسلامی را تصویب كرد كه شامل وصف كامل رشته «علوم دینی اسلامی» بود و امكان دریافت حرفه رسمی «خطیب – امام خطیب – استاد» را میداد. ولی این استاندارد آموزشی در عمل فقط در دانشگاههای وابسته به شورای مفتیهای روسیه مورد استفاده قرار گرفت در حالی كه مراكز اسلامی دیگر كشور حاضر نبودند سندی را كه مرتضین طراحی كرد، قبول كنند. در حال حاضر در روسیه گرایش كاهش تعداد مؤسسات آموزشی اسلامی مشاهده میشود. این روند به خصوص در جمهوری تاتارستان به چشم میخورد كه آنجا از سال 2000 روند ادغام مدارس اسلامی در جریان است. در سال 2000 بر اساس مدارس یولدیز، تنزیله، اخلاص، نورالدین و ایمان مدرسه عالی اسلامی نبرژنی-چلنی ایجاد شد. و سپس انستیتوی اسلامی «فخرالدین» و مدرسه آزناكای به مدرسه متوسط اسلامی آلمتیفسك تبدیل شدند. از سال 2002 مدرسه «الفرقان» بوگوروسلان، انستیتوی اسلامی اولیانوفسك (كالج تاتاری-عربی اولیانوفسك)، كالج «رسول اكرم» زلنوگراد منحل شدند. فعالیت مدرسه «یمبای» منطقه تومن برای مدت چند سال به حال تعلیق در آمد، مجوز فعالیت آموزشی مدرسه «ابو حنیفه» وابسته به مسجد جامع سارانسك فراخوانده شد و نیز شبكه گسترده كالجهای تاتاری-تركی كه شامل بیش از 20 مدرسه متوسطه از مایكوپ تا اولان-اوده بود، منحل شد. در مجموع اوایل سال 2007 در روسیه 75 موسسه آموزشی متوسط و عالی اسلامی به ثبت رسیده بودند در حالی كه تعداد كلی آنها معادل 229 واحد (26 موسسه آموزش عالی و 203 مدرسه متوسط اسلامی) بود. در سال 2005 دانشگاه اسلامی روسیه و دانشگاه اسلامی مسكو با مشكلات جدی روبرو شدند. 19 سپتامبر سال 2005 سرویس فدرال نظارت بر آموزش و علم از تمدید مجوز فعالیت مذهبی آموزشی دانشگاه اسلامی روسیه خودداری كرد؛ زیرا این دانشگاه «مؤسسه آموزش عالی حرفهای» و غیر دینی است و طبق قانون فدرال «درباره آزادی وجدان و اتحادیههای مذهبی» حق ندارد روحانیون و پرسنل مذهبی را تربیت كند. در پی این تصمیم، موقعیت حقوقی دانشگاه اسلامی نامشخص شد. بعد از مذاكرات و گذشتهای مختلف، اوضاع پیرامون این دانشگاه تا حدودی سالمسازی شده و روند عادی آموزشی از سر گرفته شد. رفیق محمدشین محقق معتبر اسلامشناس به مقام رئیس این دانشگاه منصوب شد. در سالهای 2007-2005 دانشگاه اسلامی مسكو یك سری جنجالها را تجربه كرد كه از عدم بازپرداخت وامهای بزرگ توسط رئیس دانشگاه، اتهامات به استفاده نادرست از ساختمان دانشگاه كه نزدیك بود به بیرون كردن دانشگاه از ساختمان آن منجر شود، نشأت میگرفت. همچنین كتاب آموزشی «مبانی علوم قرآنی» از زیر چاپ در آمد كه مؤلف آن مراد مرتضین، به تحریف مكتب اسلام و عدم آگاهی به مبانی زبان عربی متهم شد. وظایف اساسی در زمینه تأمین كتب درسی درجه عالی برای دانشگاههای اسلامی بر عهده دانشگاه دولتی زبانشناسی مسكو گذاشته شده است كه در سال 2008 مفصلترین كتاب درسی زبان عربی به اهتمام و. لبدف و بولوتوف و نیز «تاریخ ادبیات عربی» به قلم م. نیكلایوا، دائره المعارف موضوعی «اسلام در روسیه معاصر» (نوشته رمان سیلانتیف) و چند منوگرافی علمی دیگر را منتشر كرد. كاركنان دانشگاه اسلامی مسكو در چارچوب این برنامه وزارت آموزش، همچنین كتابهای درسی «درآمدی بر علوم قرآنی» و «قرآن شناسی» نوشته مراد مرتضین، «آموزش اسلامی» به قلم حبیباللینا و «اسلامشناسی» به اهتمام مرتضین را منتشر كرده است[۳۶]. در حال حاضر مؤسسات آموزشی اسلامی روسیه به 4 دسته تقسیمبندی میشوند: مكاتب ابتدایی مذهبی؛ مدارس و كالجهای توسط اسلامی؛ مدارس عالی و انستیتوهای اسلامی؛ و دانشگاههای اسلامی. مهمترین موسسات آموزشی اسلامی روسیه به شرح زیر هستند:
1. مدرسه «زاكابانویه» در قازان، نام كامل: مدرسه عالی شهر قازان به نام هزارمین سالگرد اسلام در تاتارستان - مدرسه زاكابانویه، موقعیت حقوقی: مدرسه عالی مذهبی وابسته به اداره روحانیت مسلمانان جمهوری تاتارستان، رئیس: الیاس زیگانشین، دوره تحصیلی: 5 سال، تعداد طلاب: تا 100 نفر، ویژگیهای تحصیل: قریب به 60% ائمه جمهوری تاتارستان فارغ التحصیل این مدرسه هستند. در این مدرسه علاوه بر رشتههای عادی، رشته زنبورعسلداری به عنوان حرفه دوم تدریس میشود. آموزش شبانه و از راه مكاتبه نیز پیشبینی شده است، تاریخچه مختصر: مدرسه زاكابانویه كه در سال 1990 جنب مسجد «زاكابانویه» تأسیس شد، دو سال بعد فعالیت تمام عیار خود را شروع كرد و به اولین مدرسه عالی اسلامی در روسیه نوین تبدیل شده است. نام رسمی مدرسه به افتخار مراسم هزارمین سالگرد اسلام آوردن بلغارستان ولگا كه در سال 1989 برگزار شد، دریافت شد.
2. دانشگاه اسلامی امام العشری در خاساویورت، موقعیت حقوقی: مؤسسه عالی آموزشی غیر دولتی، رئیس: محمد دبیر عمرحاجیاف، تعداد طلاب: حدود 200 نفر.
ویژگیهای تحصیل: تدریس عمیق رشتههای دینی و فقدان رشتههای غیر مذهبی. تدریس به زبانهای آواری و عربی صورت میگیرد. تاریخچه مختصر: این دانشگاه اسلامی در سال 2002 از وزارت آموزش مجوز فعالیت تحصیلی را دریافت كرد. امام العشری، فقیه معتبر اسلامی قرن 10 است كه در شكل گیری نظریه تسنن معاصر، سهم بزرگی ایفا كرد.
3. دانشگاه اسلامی امام شافعی در ماخاچقلعه، موقعیت حقوقی: مؤسسه عالی آموزشی غیر دولتی وابسته به اداره روحانیت مسلمانان داغستان، رئیس: مرتوضعلی قرهچایف، مدت تحصیل: 5 سال، با احتساب دوره آمادگی 7 سال، تعداد طلاب: حدود 250 نفر، ویژگیهای تحصیل: تدریس عمیق رشتههای دینی و فقدان رشتههای غیر مذهبی. در سالهای آخر آموزش به نقد وهابیت و سایر جریانهای افراطی اسلام توجه خاصی مبذول میشود، تاریخچه مختصر: دانشگاه اسلامی امام شافعی در سال 1991 بر اساس یك مدرسه متوسطه افتتاح شد. ابتدا نام محمد افندی الیراقی، اولین شیخ نقشبندی داغستانی به آن داده شد، سپس نام ساده «انستیتو» به كار گرفته شد و در مرحله بعدی آن را به افتخار امام شافعی، بنیانگذار مذهب شافعی تسنن نامگذاری كردند.
4. مدرسه «ماهنور» در نیژنی نوگورود، نام كامل: مدرسه اسلامی «ماهنور» نیژنی نوگورود، موقعیت حقوقی: مؤسسه آموزشی متوسط حرفهای غیردولتی وابسته به اداره روحانیت مسلمانان نیژنی نوگورود، رئیس: دمیر محیالدیناف، دكتر علوم سیاسی، مدت تحصیل: 2 سال و 10 ماه، تحصیل شبانه 3 سال و 6 ماه، به صورت مكاتبه 3 سال و 10 ماه، تعداد طلاب: دهها نفر، ویژگیهای آموزش: تخصص در تربیت ائمه برای اداره روحانیت مسلمانان نیژنی نوگورود، در بعضی روستاهای منطقه نیژنی نوگورود شعبههای خود را افتتاح كرده است. تاریخچه مختصر: ساختمان مدرسه «ماهنور» از محل كمیهای خیریه رشید بایازیتوف، متولد شهرستان سرگاچ منطقه نیژنی نوگورود، ساخته شده و به افتخار مادر این خیر نیكوكار تاتار نامگذاری گردید. مراسم با شكوه افتتاح مدرسه 29 اكتبر 1994 برگزار شد.
5. دانشگاه اسلامی روسیه در قازان، موقعیت حقوقی: مؤسسه عالی آموزشی غیر دولتی وابسته به اداره روحانیت مسلمانان وابسته به اداره روحانیت مسلمانان جمهوری تاتارستان و شورای مفتیهای روسیه، رئیس: دكتر رفیق محمدشین، دوره تحصیلی: 4 سال، تعداد طلاب: حدود 150 نفر، ویژگیهای آموزش: دانشگاه اسلامی روسیه در تربیت ائمه خطیب، استادان زبان عربی، علوم شرعی و قرآنی و متخصصین علوم دینی تخصص دارد. در چارچوب دانشگاه اسلامی روسیه سه دانشكده قرآن، شریعت و علوم دینی و نیز دوره آمادگی و مركز تربیت حافظان قرآن فعالیت میكنند. فارغ التحصیلان دانشكده علوم دینی مدرك دولتی پایان تحصیل را دریافت میكنند. تاریخچه مختصر: دانشگاه اسلامی روسیه در سال 1998 به ابتكار اداره روحانیت مسلمانان جمهوری تاتارستان تأسیس شد. اداره روحانیت مسلمانان جمهوری تاتارستان، شورای مفتیهای روسیه و انستیتوی تاریخ آكادمی علوم تاتارستان مؤسسین آن بودند. مفتی عثمان اسحاقاف رئیس اداره روحانیت مسلمانان تاتارستان. اولین رئیس دانشگاه اسلامی روسیه شده بود. در سال 2000 در چارچوب دانشگاه اسلامی روسیه دانشكده علوم دینی ایجاد شد و این دانشگاه اولین دانشگاه روسی شد كه كارشناسان علوم دینی اسلامی را تربیت میكند. 19 سپتامبر سال 2005 سرویس فدرال نظارت بر آموزش و علم از تمدید مجوز فعالیت مذهبی آموزشی دانشگاه اسلامی روسیه خودداری كرد زیرا این دانشگاه «مؤسسه آموزش عالی حرفهای» و غیر دینی است و طبق قانون فدرال «درباره آزادی وجدان و اتحادیههای مذهبی» حق ندارد روحانیون و پرسنل مذهبی را تربیت كند. در پی این تصمیم، موقعیت حقوقی دانشگاه اسلامی نامشخص شد. بعد از مذاكرات طولانی پیشنهاد شد كه دانشگاه اسلامی روسیه به دو دانشگاه تقسیم شود كه یكی از آنها دانشگاه اسلامی روسیه به عنوان مؤسسه آموزشی غیر دینی فعالیت كند و دیگری دانشگاه اسلامی قازان نامیده شده و مؤسسه آموزشی دینی باشد. خوشبختانه، این پیشنهاد اجرا نشد و وحدت دانشگاه اسلامی روسیه و ساختمانهای آن حفظ شد. 3 آوریل سال 2007 پروفسور رفیق محمدشین، دانشمند معتبر اسلامشناس غیر روحانی به مقام رئیس دانشگاه اسلامی روسیه منصوب شد.
6. دانشگاه اسلامی شمال قفقاز به نام شیخ محمد عارف افندی در ماخاچقلعه، رئیس: احمد عبداللهیف، مفتی داغستان، دوره آموزشی: 5 سال، با احتساب دوره آمادگی 7 سال، تعداد طلاب: تا 200 نفر، ویژگیهای تحصیل: در دانشگاه اسلامی شمال قفقاز چهار گروه تصوف، فقه، زبان عربی و علوم انسانی ایجاد شده است. همچنین یك مدرسه متوسطه جنب دانشگاه اسلامی شمال قفقاز فعالیت میكند كه نقش دوره آمادگی را ایفا میكند. بیش از 30% طلاب دانشگاه اسلامی شمال قفقاز همزمان در دانشگاههای غیر مذهبی دولتی تحصیل میكنند. تاریخچه مختصر: 24 ژانویه 2002 مدرسه وابسته به مسجد جامع مركزی شهر ماخاچقلعه به دانشگاه اسلامی شمال قفقاز تبدیل شده و مجوز مربوطه را از وزارت آموزش فدراسیون روسیه دریافت كرد. محمد عارف (1976-1901) یكی از معتبرترین شیوخ صوفی داغستان میباشد.
7. دانشگاه اسلامی شمال قفقاز به نام ابو حنیفه در نالچیك، نام كامل: دانشگاه اسلامی شمال قفقاز به نام ابو حنیفه؛ تا سال 2007 انستیتوی اسلامی كاباردا – بالكاریا نام داشت، موقعیت حقوقی: مؤسسه عالی آموزشی غیردولتی اداره روحانیت مسلمانان جمهوری كاباردا – بالكاریا، رئیس: شرفالدین چوچایف، دوره تحصیلی: 5 سال، تعداد طلاب: حدود 150 نفر، ویژگیهای آموزش: پسران و دخترانی به این دانشگاه قبول میشوند كه علاوه بر رشتههای اساسی میتوانند حرفههای خیاطی و تعمیر خودرو را یاد بگیرند. در سال 2003 برنامه آموزشی دانشگاه اسلامی شمال قفقاز توسط وزارت آموزش روسیه به عنوان بهترین برنامه آموزشی دانشگاههای اسلامی كشور شناخته شد. دوره دوساله زبان عربی جنب این دانشگاه فعالیت میكند.
8. مركز دانشگاهی آموزش و علم اسلامی شمال قفقاز در ماخاچقلعه، نام كامل: مركز دانشگاهی آموزش و علم اسلامی شمال قفقاز؛ تا سال 2007 انستیتوی علوم دینی و مذهبشناسی به نام محمد دبیر الروچ ی نام داشت، موقعیت حقوقی: مؤسسه عالی آموزشی غیردولتی، رئیس: دكتر مقصود صادقوف، دوره تحصیلی: 5 سال، تعداد طلاب: بیش از 500 نفر، ویژگیهای آموزش: دانشجویان برای تحصیل در رشتههای «علوم دینی» و «حسابداری، آنالیز و بازرسی مالی» پذیرفته میشوند. بر مطالعه ادیان غیر از اسلام تأكید میشود. دانشجویان بدون توجه به دینی كه دارند، پذیرفته میشوند، در میان استادان میزان اشخاص دارای درجات علمی نسبتاً بالاست. در چارچوب این مركز دانشگاهی دانشكدههای علوم دینی، اقتصاد و زبانشناسی فعالیت میكنند. تاریخچه مختصر: انستیتوی علوم دینی و مذهبشناسی به ابتكار مقصود صدیقوف، محقق و شخصیت سیاسی داغستان تأسیس شده بود. این اولین مؤسسه آموزش عالی در داغستان است كه علمای دینی را با مدرك پایان تحصیل دولتی تربیت میكند. در نوامبر سال 2004 این انستیتو مجوز دولتی را دریافت كرد و در ماه سپتامبر 2005 اولین دانشجویان را قبول كرد. در سال 2007 به عنوان مركز دانشگاهی آموزش و علم اسلامی شمال قفقاز ثبت شد.
9. دانشگاه اسلامی مسكو، موقعیت رسمی: موسسه عالی آموزشی غیردولتی وابسته به اداره روحانیت مسلمان بخش اروپایی روسیه، رئیس: مراد مرتضین، دوره آموزشی: كالج عالی اسلامی مسكو – 4 سال، دانشكده علوم دینی و شرقشناسی دانشگاه اسلامی مسكو – 4 سال، دانشكده آموزش متوسط تخصصی حرفهای – 2 سال، تعداد طلاب: حدود 50 نفر، دانشگاه اسلامی مسكو مؤسسه آموزشی تركیبی است كه طلاب آن تحصیلات متوسط تخصصی و عالی روحانی را كسب میكنند و نیز میتوانند درجه رسمی دولتی كارشناس در رشته علوم دینی (دانشكده علوم دینی) را دریافت كنند. آموزش به صورت شبانه و از راه دور (مكاتبهای) نیز پیشبینی شده است، تاریخچه مختصر: دانشگاه اسلامی مسكو در سال 1999 بر اساس كالج عالی روحانی اسلامی مسكو تأسیس شد. در سال 2000 شهرداری مسكو ساختمان یك مهد كودك واقع در قسمت جنوب شرقی مسكو را در اختیار این دانشگاه گذاشت كه بعد از آن فعالیت حقیقی آن شروع شد. از سال 2005 در دانشگاه اسلامی مسكو تربیت كارشناسان در رشته علوم دینی شروع شده ولی همزمان با آن آمادگی كارشناسان در زمینه شرقشناسی متوقف شد.
10. مدرسه «محمدیه» در قازان، نام كامل: مدرسه عالی اسلامی «محمدیه» قازان، موقعیت حقوقی: مدرسه عالی اسلامی وابسته به اداره روحانیت مسلمانان جمهوری تاتارستان، رئیس: نائل یارولین، دوره تحصیلی: 5 سال، تعداد طلاب: تا 500 نفر، ویژگیهای آموزش: مدرسه محمدیه، یكی از قدیمیترین مدارس اسلامی روسیه است و یكی از سه دانشگاه اسلامی اساسی جمهوری تاتارستان به شمار میآید. طلاب این مدرسه میتوانند همزمان تحصیلات غیر روحانی كسب كنند. آموزش شبانه و از راه دور پیشبینی شده است. تاریخچه مختصر: مدرسه «محمدیه» در سال 1882 در شهر قازان توسط مفتی عالمجان بارودی تأسیس شده و به نام پدرش نامگذاری شد. در سال 1993 این مدرسه فعالیت خود را از سر گرفت. در پاییز سال 1995 جنجالی بر سر اعاده ساختمانهای قبلی به مدرسه رخ داد كه عاقبت آن به نفع مدرسه تمام شد.
11. دانشگاه اسلامی روسیه در اوفا، نام كامل: دانشگاه اسلامی روسیه وابسته به اداره مرکزی روحانیت مسلمان روسیه، موقعیت حقوقی: موسسه آموزش عالی غیردولتی وابسته به اداره مرکزی روحانیت مسلمان روسیه، رئیس: رعنات رایف، مفتی مناطق چلیابینسك و كورگان، دوره آموزشی: 4 تا 6 سال، تعداد طلاب: حدود 500 نفر، ویژگیهای آموزش: دانشگاه اسلامی روسیه وابسته به اداره مرکزی روحانیت مسلمان روسیه دو دانشكده تربیت معلم و علوم دینی دارد. شعبههای آن در آستراخان، اورنبورگ، مناطق سامارا و اولیانوفسكی فعالیت میكنند. تاریخچه مختصر: دانشگاه اسلامی روسیه در سال 1989 توسط طلعت تاجالدین، کنار مسجد جامع اوفا تأسیس شد. این مدرسه میتواند وارث مدرسه «عالیه» محسوب شود كه قبل از انقلاب 1917 فعالیت میكرد. تا سال 2003 نام این مدرسه «انستیتوی اسلامی رضاءالدین فخرالدین» بود و سپس به «دانشگاه اسلامی روسیه اداره مرکزی روحانیت مسلمان روسیه» تغییر كرد. اواخر سال 2005 رعنات رایف رئیس دانشگاه به ریاست اداره روحانیت مسلمانان چلیابینسك و كورگان منصوب شد. رضاءالدین فخرالدین (1936-1859)، مفتی اداره مرکزی روحانیت مسلمان روسیه از سال 1923 تا 1936، متفكر برجسته اسلامی است[۳۷][۳۸].
شیعیان
بخشی از مسلمانان روسیه شیعیان هستند كه بیشترشان از اقوام غیر بومی روسیه یعنی آذربایجانیها، تالشیها، افغانستانیها و دیگر اقوام جنوبی روسیه میباشند. تنها بخش كوچكی از جمعیت شهر دربند در داغستان و یاروسلاو از این قاعده مستثنی هستند. در حال حاضر بزرگترین جمعیت مهاجر آذربایجانی در خاك روسیه در شهر مسكو مستقر است و تعداد افراد آن را تا 3 میلیون نفر نیز گفتهاند. تعداد آذربایجانیها در سنتپطرزبورگ هم كم نیست و طبق برآوردهایی، بالغ بر 80 هزار نفر است. اكثریت قریب به اتفاق آذربایجانیها، مسلمانان اهل تشیع جعفری هستند و اصالت ایرانی خود را حفظ کردهاند. شیعیان روسیه عمدتاً در منطقه قفقاز شمالی در جمهوری داغستان زندگی میکنند و در شهر قدیمی «دربند» زندگی میکنند. در شهر «ولادی قفقاز» (مرکز جمهوری اوستیای شمالی) نیز تعدادی از مسلمانان شیعه که ایرانی الاصل هستند، زندگی میکنند و مسجد بزرگی نیز برای خود دارند که قدیمی است. در منطقه اوترادنایای شهر مسکو، اواخر دهه 1990 مسجد شیعیان تاسیس شد که بیشتر مراجعان آن آذربایجانیها هستند. امروزه بحثهایی درباره تاسیس مساجد شیعی در سایر شهرهای روسیه در جریان است. دومین گروه از مسلمانهای مهاجر روسیه بعد از آذریها، قزاقها هستند که جمعیت آنها هم به یک میلیون نفر میرسد[۳۹]
گرایش به شیعه در بخش اروپایی شرقی روسیه چندان مرسوم نبوده است. تا قبل از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، پیروان این مذهب در اسلام، نمایندگان آذربایجانی، لزگینها و تاتها و برخی اقوام دیگر بودند که اسنادی در خصوص تعداد آنان در دست نیست. طبق سرشماری سال 1989، در مسکو 20727 آذربایجانی، 2434 لزگین و 1292 تات زندگی میکردند که در میان آنها نمایندگان شیعه هم حضور داشتند. شرایط در دوران پس از شوروی تغییر کرد و تعداد شیعیان آذری مقیم در مسکو بنا به دلایلی در سالهای 2000 به 800 هزار نفر رسید. سطح اعتقادات دینی و بروز اعتقادات شیعی در میان شیعیان آذری در این دوره افزایش پیدا کرد. با این وجود به طور کل، هویت دینی نمیتواند از جایگاهی مرکزی در بروز خصوصیتهای ملی آذربایجانیهای مقیم مسکو برخوردار باشد[۴۰]. تعداد دقیق مسلمانان شیعه در مسکو در کل کشور مشخص نیست. در مسکو دو مسجد شیعیان به نامهای«اینام» در منطقه آترادنی و مسجد محل سکونت سفیر ایران در خیابان ناواتروف وجود دارد. در سال 1996، انجمن مسلمانان شیعه به نام «اهل بیت» با مدیریت م.قربانوف تاسیس شد. دو سازمان وابسته – انجمن جوانان «صاحب الزمان» و انجمن زنان «فاطمه زهرا» و همچنین دهها حسینیه در مسکو وجود دارند که با انجمن اهل بیت همکاری دارند. با تلاش انجمن فعالیتهای اجتماعی- مذهبی، دینی- روشنفکری با مسلمانان شیعه در پایتخت روسیه انجام میشود. محبوببیت شیعه در میان تازه مسلمانان از خصوصیات مسکو است. طبق آمار مدیران این انجمنها (بدون مبالغه) 90% مسلمانان روس ساکن در مسکو شیعه هستند. اما در کل کشور، شیعیان تنها 3% کل مسلمانان را تشکیل میدهند. شیوه مدیریت در جامعه شیعیان روسیه از عواملی است که آنان را جذب خود میکند. تحصیلات بالای اعضای روس این انجمن و انعطاف پذیری ایشان نسبت به فعالیتهای سیاسی- اجتماعی و همچنین سطح بالای اعتقاداتشان که به وضوح آشکار است، در مقایسه با شیعیان سایر اقوام، نیز خود از عوامل جذب آنان به مذهب شیعه به شمار میرود. شیعیان روس ابتدا در مسکو ساختاری با نام مرکز دین شناسی شیعیان مسکو تشکیل دادند که ارتباط تنگاتنگی با شیعیان ایرانی داشت. و مرکز تحلیل و هماهنگی شیعیان«آشنایی طیف وسیعی از طبقات مختلف اجتماعی روسیه با مکاتب علمی، فلسفی و میراث فرهنگی جعفریت» را در اهداف خود قرار داده است. هر دو مرکز همکاری تنگاتنگی با تمام سازمانهای رسمی شیعیان در کشور و در سایر نقاط دنیا دارند. مدیران انجمنهای شیعیان مسکو، ارتباط تنگاتنگ اطلاعاتی، فرهنگی، ایدئولوژیکی، حقوقی- الهی و آموزشی خود را با مراکز دینی ایرانی از جمله انجمن«اهل بیت» حفظ میکنند. ( همان، 41، ترجمه شده از دایره المعارف اسلام در مسکو، انتشارات مدینه، سال 2008). ارقام دقیق تعداد شیعیان آذربایجانی مقیم روسیه در دست نیست زیرا بخشی از آنها به صورت غیر قانونی در روسیه به سر میبرند. طبق نتایج مقدماتی سرشماری عمومی نفوس سال 2002، در روسیه 62105 هزار نفر آذربایجان زندگی میکنند که از سال 1989 (33509 هزار نفر) دو برابر بیشتر است. اگر مهاجران موقت آذربایجانی نیز به حساب آورده شوند، تعداد کلی آنها بالغ بر 2 میلیون نفر میشود. طبق اطلاعات معینی، سرمایه گذاریهای سالانه آذربایجانیها در اقتصاد روسیه معادل 1.5 میلیارد دلار است .
در سنت پترزبورگ نیز مراکزی از اقوام مسلمان از مناطق مختلف امپراطوری روسیه و سایر کشورها وجود دارد. در میان این مناطق شماری از شیعیان به صورت گروههای متحد شده و با هم زندگی میکردند. در سال 1841، نمایندگان این گروهها خواستار محلی جداگانه برای خاک سپاری در کنار قبرستان مسلمانان به نام نوو- والکوفسکی (قبرستان تاتارها در سنت پترزبورگ) شدند. سال 1843، مقامات با درخواست آنان موافقت کرده و محلی را در اختیار آنان قرار دادند. بازرگانان و کارمندان سفارت در پترزبورگ شیعیان غیر روس بودند. اوایل قرن هجدهم میلادی، تجار ایرانی در منطقه واقع در میدان تروییتسکی که آن زمان مرکز شهر به شمار میرفت، زندگی میکردند. تا قبل از اینکه روسیه روابط تجاری خود را با آسیای میانه و چین آغاز کند، ایران شریک اصلی تجاری روسیه در شرق به شمار میرفت. این روابط تجاری در قرن نوزده و اوایل قرن بیستم نیز همچنان ادامه داشت. طبق اطلاعاتی که در دست است، در سال 1832، تعداد کارمندان دولتی ایرانی در سنت پتربورگ 12 نفر بوده. در سال 1869، تعداد به آنان به 20 نفر رسیده (15 مرد و 5 زن)، سپس در سال 1881، این رقم به 107 نفر رسیده (100 نفر مرد و 7 نفر زن)، و در سال 1897، تعداد آنان به 56 نفر کاهش یافته است (40 مرد و 16 زن). در سال 1900، تعداد کارمندان دولتی به 260 افزایش یافته است. در میان تمام کشورهایی که سفارت خود را در پتربورگ بنا کردند، ایران اولین کشوری بود که سفارت خود را در سال 1711 در پایتخت روسیه (در آن دوره سنت پتربورگ پایتخت روسیه بود) برپا کرد. سالهای 1915-1892، سفارت و کنسولگری ایران توسط سفیر قدرتمند ایرانی میرزا محمد خان و دبیران میرزا اسحاق خان و میرزا علی اکبر خان اداره میشد. پس از اتصال ماوراء النهر به روسیه، کارمندان دولتی روس که از جمله شیعیان بودن به پتربورگ آمدند. در میان آذربایجانیها نیز میتوان به دانشجویان مسلمانان در دانشگاههای نظامی سنت پترزبورگ و سربازان وظیفه اشاره کرد. سال 1839، یک گروه مسلمان شیعه به نظامیان قفقاز پیوست. و در سال 1842 در میان این گروهان شخصیت روحانی نظامی نیز خدمت می کرد[۴۱].
شیعیان ساکن در شهر نیز غالباً دانشجویان و یا تجار بودند. در قرن نوزدهم شیعیان پترزبورگ را غالباً ایرانیها تشکیل میدادند. در سال 1869، تعداد آنان 50 نفر بود (48 مرد و 2 زن) که هنگام سرشماری برخی اصلیت خود را ایرانی و تعداد کمی افغانی اعلام کردند. در نیمه دوم قرن نوزدهم، در میان شیعیان روس تبار به چشم نمیخورد. توسعه سریع صنعت در اواخر قرن نوزده و اویل قرن بیستم، باعث شد که تعداد آذربایجانیهای این شهر افزایش یابد. و اوایل قرن نوزدهم تعداد نمایندگان دولتی ماورالنهر نیز در پترزبورگ افزایش یافت. آذربایجانیها با مشارکت قزاقها در سال 1898 انجمن خیریه مسلمانان، تجار و صاحبان صنایع را تاسیس کرده و سهم بزرگی در ساخت مسجد جامع پتربورگ از آن خود کردند. سال 1911، انجمن خیریه مسلمانان «شب آذربایجان» را برپا کرد. آخر اکتبر سال 1917، برای اولین بار در تاریخ روسیه، در مسجد جامع سنت پترزبورگ نماز مشترک مسلمانان سنی و شیعه برگزار شد[۴۲][۴۳].
اهل تصوف
اسلام در روسیه به صورتها و اشکال صوفیانه نیز رواج یافته است. برخی از این جنبشهای جدید مذهبی که از دین اسلام برخاستهاند، میتوانند در ردیف اسلام غیرسنتی روسیه گنجانده شوند، از جمله فرقه احمدیه، بهاییت و «سوبود» (تلفیق مذهب هندویی با تصوف)، جنشهای مختلف تصوف جدید و نیز گروههای كوچكی كه در داخل روسیه به وجود آمدهاند. پیروان این جنبشها قاعدتاً به افراط متمایل نیستند و میتوانند به جناح معتدل مسلمانان غیرسنتی نسبت داده شوند. تعداد كلی پیروان آنها از 20 هزار نفر تجاوز نمیكند و آنها عمدتاً در شهرهای بزرگ متمركز شدهاند. در حال حاضر، اسلام صوفیانه در روسیه، در حال مبارزه با ساختار اسلام سلفی است. مسلمانان روسیه از نظر تركیب مذهبی اهل سنت به دو گروه اساسی تقسیمبندی میشوند. حدود 65 درصد از مسلمانان سنی مذهب روسیه، حنفی هستند که شامل تاتارها، باشقیرها، قزاقها، قرهچایها، بالكاریها، آستیهای و تعدادی از آذربایجانیها و اقوام آسیای مرکزی میشوند. 30 درصد از مسلمانان سنی مذهب نیز شافعی هستند که شامل چچنها، اینگوشها و اكثر اقوام داغستان میشوند. الباقی مسلمانان سنی مذهب نیز پیروان مذهب حنبلی و جریان سلفی (وهابیت) هستند. همچنین در سالهای اخیر، در میان مسلمانان داغستان، چچن و اینگوش، طریقتهای صوفی نقشبندیه، قادریه و شاذلیه نیز رواج یافتهاند.
سعید افندی چیرکیسکی؛ نام اصلی وی سعید عبدالرحمانویچ آتسایف و متولد سال 1937 میباشد. وی از شیوخ صوفیان نقش بندیه و طریقت شاذلیه است که از سال 1980 به عنوان یکی از رهبران مسلمانان در داغستان و متخصص در فرقه شافعی فعالیت دارد. صوفی گری در روسیه بیش از همه در میان مسلمانان منطقه ولگا- اورال به چشم میخورد كه از تاریخی دیرینه برخوردار میباشد. حامد الگار استاد مطالعات اسلامی و زبان فارسی در دانشگاه كالیفرنیا معتقد است كه زندگی مسلمانان این منطقه و افكار و اعتقادات ایشان چندان مورد مطالعه قرار نگرفته است. صوفیها نقش مهمی را در انتشار اسلام در میان باشقیرها (طی قرون هشتم هجری یا چهارده میلادی) در میان باشقیرها ایفا كردند. علاوه بر این، نمیتوان از فعالیتهای این گروه برای انتشار اسلام در دوران اردوی طلایی چشم پوشی كرد. این در حالی است كه بیشتر متخصصین شرقی و غربی مطالعات خود را به منابع اندكی محدود میكنند و اطلاعات مشابه و غالبا نادرستی را در مورد نقش صوفیان در انتشار اسلام در مناطق ولگا، اورال، پاولژ، كریم و سیبری غربی منتشر میكنند. بر اساس گفته این كارشناسان، صوفی گری به معنای امروز آن، تنها در اواخر قرن هجده و اوایل قرن نوزده در منطقه ولگا – اورال رواج پیدا كرد و پس از دورهای نه چندان طولانی، به خاطر فشارها از سوی جنبش جدیدیسم كه طرفداران اسلام مدرن بودند، جایگاه خود را از دست داد. این جنبش در میان قشر روشنفكر و دانشجویان منطقه پاولژ و اورال در نیمه دوم قرن نوزده رخ داد. حتی الكساندر بنیگسن و ماریو برواكس نیز این مطلب را تایید میكنند.
اشاره به این نكته نیز حایز اهمیت است كه در قرن هجده میلادی شیخ محمد بن الداغستانی یكی از شخصیتهای دینی مسلمانان سالهای زیادی را در میان باشقیرها سپری كر ده است. او كه یكی از قضات اجرای احكام شریعت در موطن خود داغستان بود، در دوران حكومت تزاری به جنوب باشقیرستان و به روستای كوچكی در كنار رود سامكارا تبعید شد. شیخ محمد در آنجا نیز دست از فعالیتهای خود نكشید و شروع به آموزش مردم محلی و ترویج آموزههای اسلامی كرد. او تسلط زیادی به زبانهای عربی، فارسی و چند زبان تركی داشت. در دوران قیام پوگاچوف (سالهای 1775-1772 م.) محمد همراه با خانواده و شاگردانش راهی قزاقستان شده و در همان جا دار فانی را وداع گفت. شاگرد او شیخ ولید بن محمد الامینی الكارگالی (متوفی به سال 1218 هجری) از دیگر چهرههای برجسته و تحصیل كرده علوم اسلامی تحصیلات خود را در كابل به پایان رساند و در مسیر طریقت نقشبندیه زیر نظر شیخ فائز خان بن خزر خان ابن الكابل و عدهای دیگر از علمای مطرح آن دوره به فعالیتهای خود ادامه داد. كتاب «تلفیق الاخبار» ضمن معرفی تمامی چهرههای برجسته علوم اسلامی در منطقه ولگا – اورال اطلاعات ارزندهای راجع به فعالیتهای روشنفكران مسلمان روسیه در اواخر قرون نوزده و اوایل قرن بیستم به خواننده ارایه میكند[۴۴][۴۵](ایلشات نصیروف، معرفی كتاب، دكتری علوم فلسفه،).
نهادها و مراکز دینی مسلمانان
در روسیه مسلمانان در قالب ساختارهایی رسمی و ثبت شده فعالیت میکنند و این موضوع به سنتهای روسیه تزاری و کمونیستی مربوط میشود که سنت ثبت و رجیستراتسیا همواره ابزار کنترل و نظارت حکومت بوده است. اداره دینی مسلمانان روسیه که وظیفه رهبری امت مسلمانان روسیه را بر عهده دارد، برای اولین بار در زمان امپراتوری کاترین دوم در قرن 18 میلادی تاسیس شد. اولین حکم عالی آن توسط کاترین در تاریخ 22 سپتامبر 1788 با عنوان «مجمع دینی قوانین محمدی شهر اوفا» صادر شد. مراسم افتتاح این مجمع در تاریخ 4 دسامبر 1789 انجام شد. طی ده سال گذشته احیای اسلام در روسیه با احداث مساجد درسال 2001 تعداد این مساجد بیش از چهار هزار باب بود که به صورت فعال جریان داشته است. در شهر مسکو شش مسجد فعال هستند که قرار است طی سالهای آینده یازده مسجد دیگر نیز احداث شوند. همچنین شورایی با نام «شورای مفتیان روسیه» وجود دارد (در ژوئن 1996تاسیس شد) که مجموعهای از ادارات دینی مسلمانان را تحت پوشش خود جمع کرده است و وظیفه هماهنگی فعالیت آنها را بر عهده دارد. در خاک روسیه حدود چهل اداره دینی مسلمانان فعالیت میکنند که اداره دینی مسلمانان در بخش اروپایی روسیه با نفوذترین آنهاست. این اداره در 23 فوریه 1994 دروزارت دادگستری با عنوان «اداره دینی مسلمانان بخش اروپایی - مرکزی روسیه» ثبت شده است. در تاریخ 9 دسامبر 1998 در کنگره مسلمانان بخش اروپایی روسیه با تصمیم روسا و نمایندگان سازمانهای اسلامی 22 منطقه از فدارسیون روسیه، اداره دینی «مسلمانان منطقه اروپایی- مرکزی روسیه»، به اداره دینی «مسلمانان بخش اروپایی روسیه (مفتیات مسکو)» تغیر نام پیدا کرد. این اداره جماعت مسلمانان مسکو، سن پترزبورگ، نیژنی نووگوراد، ولگدا، کاستروما، کورسکولادیمیر، ایوانوا،تولا، تامبوف، اورلا، اسمولنسک، سوچی، پنزا، کالنینگراد، یاروسلاول و غیره تحت پوشش خود دارد. ریاست اداره مذکور بر عهده شیخ «راویل عین الدین» (رئیس هیآت مدیره) است. این هیئت مدیره از چهارده نفر از رجال مذهبی و اجتماعی تشکیل شده است[۴۶].
آنچنان که گفته شد، جامعه مسلمانان روسیه بر اساس نهادهای و ساختارهایی که در راس آنها مفتیها قرار دارند، اداره میشود. مفتیها، امامان مساجد، وعاظ و مسئولان اجری امور دینی مردم هستند. معمولا برای اینکه نهادی را تشکیل دهند، بایستی آن را در وزارت دادگستری روسیه ثبت کنند. پس از فروپاشی شوروی شمار زیادی از این نهادها ثبت شدهاند. در راس همه این نهادها، دو سازمان متمرکز وجود دارند که بیشتر نهادهای اسلامی روسیه، زیر نظارت حقوقی آن دو فعالیت میکنند. رهبری مسلمانان روسیه را دو ساختار جدا از هم برعهده دارند كه «اداره مرکزی روحانی مسلمانان روسیه» (DUM) و «شورای مفتیان روسیه» نام دارند. رهبری شورای مفتیهای روسیه هر چهار سال انتخاب میشود و اكنون «راویل عینالدین» ریاست این نهاد عالی مسلمانان روسیه را برعهده دارد. شورای مفتیات ساختاریست که بسیاری از سازمانها و نهادهای مسلمانان روسیه در لوای آن قرار دارند. «طلعت تاج الدین» رهبر «اداره مرکزی روحانی مسلمانان روسیه» (DUM) با مرکزیت اوفا در باشقیرستان است و با عین الدین بر سر اداره امور مسلمانان روسیه رقابت شدیدی دارد. دولت مرکزی روسیه، از این رقابت بهره برده، چه بسا آن را تشدید میکند و با سیاست یکی به نعل، یکی به میخ میکوشد تنور این هماوردی را داغ نگه دارد.
سازمانهای دیگری نیز مسئول امور مسلمانان روسیه هستند که در مقایسه با این دو نهاد، کوچک و کم اهمیت هستند. شاید مهمترین آنها «مرکز همکاری مسلمانان قفقاز شمالی» به رهبری اسماعیل بردیف است. بردیف همچنین سرپرست دادگاه عالی شریعت روسیه میباشد. رهبران این ساختارهای مذهبی در «شورای امور مذاهب» زیر نظارت ریاست جمهوری روسیه عضو هستند كه مسائل ادیان روسیه در آن بررسی میشود. همین نهادها و رهبران اصلیشان، نشان از تقسیم سازمانها و رهبران مسلمانان روسیه بر پایه سنجههای قومی و جغرافیایی دارند. از این جا است که بنیانی بودن نقش قومیت و جغرافیا در میزان قدرت و نفوذ جریانها و سازمانهای روسیه امروز آشکار میشود. دو سازمان اصلی روسیه و رهبران آنها نماینده دو گروه رقیب رهبری مسلمانان روسیه هستند: باشقیرها به رهبری تاج الدین و تاتارها به رهبری عین الدین[۴۷].
در اولویت مورد تایید نهادهای رسمی- دولتی روسیه، جایگاه مسلمانان جنوب روسیه به عنوان پیرو در نظر گرفته شده است و بنابراین آنان که سنتیتر از مردم شمال، مرکز و غرب روسیه هستند، و از پیوستن اجباری و خونبارشان به سرزمین روسیه بیش از 200 سال نمیگذرد، گرایش بیشتری به نسخههای اسلام غیر روسی دارند که در خارج از این فدراسیون تبلیغ و وارد روسیه میشود. در روسیه جنوبی (قفقاز شمالی)، دو منطقه تنش زای چچن و داغستان واقع شدهاند. این سرزمینها در جنگهای سده هجده ایران و روس به روسیه پیوستند. پایداری مردم این منطقه در برابر روسها، با خشونت و قتل عامهای گسترده از سوی روسها تلافی شدند. در دوره پس از سقوط تزارها در روسیه، به ویژه در دوران شوروی به خاطر ناهمسویی آنان با سیاستهای شوروی و به ویژه شرکت نکردن در جنگ جهانی دوم، قتل عام دیگری در این منطقه از سوی دولت و نیروهای نظامی روس روی داد. در این قتل عامها معمولا تا نیمی از جمعیت منطقه از میان میرفتند. آخرین کشتار در دوران جنگهای چچن در دوران یلتسین انجام شد که یک چهارم مردم منطقه (بیشتر چچنها) در آن کشته شدند و شمار بیشتر آواره گردیدند. مسلمانان این منطقه، بر خلاف مسلمانان ولگا- اورال، از درجه شهرنشینی و رفاه بسیار پایینی برخوردار بوده و به برداشتهای سنتی و یا بسیار سنتی از اسلام گرایش دارند. آنان در ساختار رسمی- دولتی اسلام روسی، پیرو مرکز (تاتارستان، باشقیرستان و مسکو- سن پترزبورگ) در نظر گرفته می شوند[۴۸]. مهمترین سازمانهای اسلامی عبارتند از:
الف ـ اداره مركزی دینی مسلمانان روسیه و كشورهای اروپایی مشتری المنافع این اداره بر اساس فرمان ملكه روسیه یكاترینای دوم در سال 1789 به عنوان اجتماع دینی محمدی اونبورگ تشكیل شد. در سال 1992 اداره مركز دینی مسلمانان روسیه و كشورهای مشتری المنافع اروپایی بر اساس تصویب نامه چهارمین كنگره مسلمانان روسیه و كشورهای مشتریالمنافع اروپایی تأسیس گردید. نشانی اداره مفتی: باشقیرستان، شهر اوفا خیابان توقای 50. مراكز نسبتا بزرگ مربوط به این اداره دینی در شهرهای سن پطرزبورگ، روستوف، اولیانوفسی، قازان، یكاترین بورگ، زلنودولسی، آستراخان، چلیابیسی، پرم، صلاوات، ایژیوسی، سامارا، نیژنی وارتوفسی و اورنبورگ وجود دارند. هیأترئیسه، رهبری اداره دینی را بر عهده دارد. مفتی اداره دینی طلعت تاج الدین و معاون وی مفتی استان روستوف جعفر حضرت بیكمائف میباشد. رستم ولیاف نماینده دایمی اداره دینی در مسكو است.
ب ـ اداره دینی مسلمانان جمهوری تاتارستان در جمهوریهای تاتارستان و باشقیروستان به طور جداگانه و تحت نظر اداره دینی فوق، دو اداره دینی مستقلمسلمانان تشكیل شده است. مفتی اداره دینی مذكور حضرت عثمان اسحاقوف است.
ج ـ اداره دینی مسلمانان جمهوری باشقیرستان مفتی: حضرت نور محمد نعمت اولین.
د ـ اداره دینی مسلمانان منطقه اروپای مركزی، مفتیات مسكو این اداره در تاریخ 23 فوریه 1994 در دادگستری فدراسیون روسیه ثبت نام شده و شامل 67 مسجد و جماعت دینی ازجمله اداره دینی شهر نیژنی نوگورود میباشد. تعداد متدینین منطقه سه میلیون نفر و مساجد و جوامع دینی این اداره درشهرهای مسكو، یگوروفسی، نوگینسی، پودولسی، زونیگورود، دوبنا، تولا، ایوانوف، ولادیمیر، نیژنی نوگورود، دزیرژینسی،یاروسلاول، تور، كاستروما، كالنینگراد و سوچی واقع گردیدهاند. مسؤولیت این اداره دینی را مفتی راویل عین الدین بر عهده دارد. نشانی: 129090، شهر مسكو، كوچه ویپولزوف7. معاونین این اداره دینی عمر ادریسوف و دامیر گیزاتولین هستند. اداره دینی از لحاظ ساختار شامل بخشهای بینالمللی، علوم و روابط با سازمانهای اجتماعی، روابط با سازمانهای دینی وادارات دولتی، خدمات حقوقی، اتحادیه زنان مسلمان، مركز اسلامی شهر مسكو و استان همنام و صندوق مساعدت به علمایاسلامشناس میباشد.
ه ـ مؤسسات آموزشی دینی مربوط به اداره دینی مسلمانان منطقه اروپایی مركزی: مدرسه دینی مسجد جامع مسكو: رئیس این مدرسه دینی جعفر حاجی فیض رحمانوف است. كالج عالی دینی اسلامی مسكو: رئیس كالج مراد مرتضین است.
و ـ مدرسه ایمان: معاون رئیس مدرسه محمود عیوب است.
ز ـ اداره دینی مسلمانان منطقه اروپای مركزی دارای نشریه و هفته نامه اسلام منبری میباشد. سردبیر این روزنامه، پروفسور طالب سعید بایف میباشد. در كنار مسجد جامع، فروشگاه گوشت با ذبح اسلامی و بخش خدمات سنتی فعالیت میكند. اداره دینی ارتباط مستقیم و دایمی با كلیسای مسیحی ارتدوكس روسیه، كنگره انجمنهای دینی یهودیان روسیه، كنیسهسرودهای دینی مسكو، اداره دینی بدائی و اتحادیههای دینی دیگر دارد. نمایندگان اداره مفتیات مسكو در همكاری با گروههای مختلف كاری، دومای كشوری به طوردائمی در راستای قانونگزاری فعالیت میكنند و با كمیسیونهای دولتی همكاری دارند. بخش ناگسستنی فعالیت اداره دینی، مشاركت در اقدامات حفظ صلح و روشنگری و آموزش است. در تركیب مفتیات مسكو، اداره خیریه نیز فعالیت دارد. مسؤولیت این اداره خیریه را خانمی به نام یاحسیرا بدرالدیناوا بر عهده دارد.
ح ـ مركز عالی هماهنگی ادارات دینی مسلمانان روسیه مركز عالی هماهنگی ادارههای دینی مسلمانان روسیه در سال 1992 به منظور هماهنگ سازی فعالیت ادارات منطقهای وجمهوریهای مسلمان، مراكز و سازمانهای دیگر اسلامی تأسیس گردید. این سازمان در حال حاضر ادارات دینی باشقیروستان، پوولژه، چوواشیا، كومی، قبردا و بالكار، كاراپایف و چركس، استاوروپول، اینگوشستان، كریمه و كشورهای كرانه بالتیی، آستیای شمالی، آلانیا، آدیگی، استان كرانسویارسی، بلورسی، استان اولیانوفسكی و اونبورگ را با هم هماهنگ و متحد میسازد. مركز عالی هماهنگی ادارههای دینی مسلمانان روسیه در 22 فوریه 1994 توسط وزارت دادگستری فدراسیون روسیه بهطور رسمی ثبت گردید. نام مقام رهبری مركز عالی هماهنگی ادارات دینی مسلمان روسیه شورای عالی هماهنگسازی است كه 15نفر عضو دارد. نفیق الله عشیروف به عنوان رئیس و عبدوالواحد نیازوفـ كه مدیر كل مركز فرهنگی اسلامی نیز هستـ سمت معاونكمیته اجرایی این شورا را بر عهده دارند.
ط ـ اتحادیه مساجد و مسجد تاریخی انجمن بیت الله اتحادیه مساجد، سازمانی مستقل و شامل مساجدی در مسكو، اورنبورگ و استان اولیانوفسی است. این اتحادیه درراستای امور دینی، آموزشی و روشنگری فعالیت میكند. شیخ محمود حضرت ولیتوف رئیس اتحادیه مذكور است.
در ساختار اداره دینی مسلمانان بخش اروپایی روسیه، بخشهای مختلفی از جمله بخش بین المللی، علوم و روابط با سازمانهای اجتماعی، روابط با سازمانهای مذهبی مناطق و ارگانهای دولتی فدراسیون روسیه، اداره حقوقی مفتیات مسکو، انجمن بانوان مسلمان، مرکز اسلامی مسکو و استان مسکو، و بنیاد کمک به دانشمندان اسلام شناس وجود دارد. اداره امور خیریه نیز با نظارت اداره دینی مسلمانان بخش اروپایی روسیه دایر است. مراکز اموزشی دینی اداره مذکور شامل مدرسه و مسجد جامع مسکو، کالج عالی اسلامی مسکو و مدرسه «ایمان» است. نشریه رسمی این اداره روزنامه اسلام منبره «منبر اسلام» نام دارد. نشریات دیگری از جمله: روزنامه یانا سوز (حرف تازه)، اخبار اسلامی (با پیوست ماهانه نور اسلام)، راه اسلام، اسلام و اجتماع، روزنامه اسلامی و غیره نیز منتشر می شوند. بعلاوه پایگاههای اینترنتی ویژه بی شماری نیز به زبان روسی در همین زمینه مشغول فعالیت هستند. فروشگاههای ویژه، رستورانها، مراکز مشاوره بانوان، بیمارستانها، آرایشگاهها، آژانسهای ویژه جذب پرسنلی و بنگاههای امور برگزاری آیین و مراسم جشن و سوگواری، دفاتر وکلا، بنیادهای خیریه و آموزشی، نشریات، چاپخانهها و سازمانهای حقوقی ویژه مسلمانان نیز در حال تاسیس هستند[۴۹]. همچنین سایر ادارات مربوط به مسلمانان عبارتند از:
اداره دینی «الرحمت»
دهها سال است که مسلمانان کورسک یک یا دو مرتبه در سال در قبرستان مسلمانان گرد هم میآیند. اصولا این گردهمایی در روزهای عید فطر و عید قربان انجام میگیرد. سالهای 98-1995 نمازهای این دو روز در خوابگاه دانشکده پزشکی منطقه برگزار میشد و دانشجویان خارجی و مسلمانان روس در آن شرکت میکردند. اما پس از اینکه ورود روسها به خوابگاه با محدودیت روبرو شد و مسئولان این گردهمایی به فکر ثبت سازمان مسلمانان افتادند. سال 1998، سازمان مسلمانان متشکل از فعاالان تاتار و داغستان و همچنین نمایندگان آذربایجان و اینگوش شروع به فعالیت کرد. سال 1999 اداره حقوقی منطقه کورسک به عنوان یک سازمان اسلامی با مدیریت ر.ف.سلمالنف کار خود را آغاز کرد. این مجموعه تا کنون مشغول به فعالیت است. سال 2008 ارتباطاتی با تاریخ شناسان، باستانشناسان و منطقهشناسان برقرار کردند که در نتیجه آن تحقیقاتی در خصوص تاریخ جوامع مسلمانان در منطقه صورت گرفت[۵۰].
مفتیان ولادیمیر
مجمع ثبت نشده دینی، سال 2007 به دلیل فقدان یک مکان خصوصی در این منطقه، اداره دینی مرکزی مسلمانان تصمیم به ثبت مجمع مفتیان ولادیمیر در منطقه کاوروف ولادیمیر گرفت. امام شهر کاوروف،و.س. یارولین بدون وجود گزینه دیگری برای انتخاب، به سمت مدیریت این مجموعه منصوب شد. اکنون در ساختار مجمع «مفتیان ولادیمیر»، سازمانهای دینی به ثبت رسیده در شهرهای کاوروف و موروم و همچنین چند شهر دیگر از قبیل کامشکوا، سترونینو الکساندر، کالچوگینا و... وارد میشوند. درخواست ثبت رسمی این مجمع از سال 2007 در دست بررسی قرار دارد که تاکنون جواب رضایت بخشی نگرفته است[۵۱].
اداره روحانیت مسلمانان جمهوری مورداوی
بزرگترین سازمان مرکزی مسلمانان مورداوی در ساراسک واقع شده. این اداره در سال 2000 تاسسیس شده است. موسسین این اداره 5 مجمع کوچک بودند. از آوریل سال 2001، رشید هالیکف به عنوان مفتی آن انتخاب شد. سال 2005 تبدیل مهمترین ساختار متحد کننده بیشتر جمهوریهای مسلمان شد و 26 مجمع اسلامی در ساختار آن وارد شدند. یکی از خطوط اصلی سیاست گذاریهای این سازمان ساخت مسجد است. سال 2005، برای اولین بار در تاریخ پایتخت جمهوری مسجد جامع سارانسک با وسعت زیاد ساخته شده به طوری که 3000 نفر را به راحتی در خود جای میداد. از سال 2001 تا 2007، تحت نظارت این سازمان 7 مسجد در جمهوریهای مختلف ساخته شده و 3 مسجد هم در دست احداث قرار دارد[۵۲].
اداره روحانیت مسلمانان پنز
مجمع دینی ثبت شده در سال 1998 که مدیریت آن را مفتی آ.ش. بیبار سوف به عهده دارد. 43 سازمان دینی ثبت شده واقع در منطقه پنز در ساختار این اداره وارد میشود. این اداره حتی طی سالهای 2004-1998، از انتظارات خاص خود بهره مند بوده است که از جمله فعالیتهای آن میتوان به روزنامه«خورشید اسلام» اشاره کرد سپس در سال 2005 روزنامه «روشنفکری» را در دستور کار خود قرار داد. علاوه بر آن این اداره با مطبوعات محلی و منطقهای نیز همکاری دارد. این اداره دینی در امر سیاست نیز فعال بود، و با اداره امور داخله در منطقه و همچنین وزارت دفاع ارتباط خوبی دارد[۵۳].
مرکز اسلامی جوانان
جمهوری مورداوی مرکز اسلامی جوانان را در اکتبر 2001 تاسیس کرد. سال 2003 فعالان مطالبی را تحت عنوان «اسلام همان طور که هست» تهیه کرده در میان فدرالها و ساختارهای دینی منطقه و همچنین مطبوعات و موسساتی که به نشر مطالب اسلامی به صورت رایگان میپرداختند «اسلام در مورداوی» پخش کردند. در ماه رمضان نمایشگاهی در خصوص تاریخ ساخت مسجد جامع سارانسک ترتیب دادند و مطالبی نیز در خصوص آداب ماه رمضان منتشر کردند. سال 2003 اولین کتابخانه انتشارات اسلامی را در سارانسک تاسیس کردند. هر سال در مساجد جمهوری در ماه رمضان مراسم افطاری برای فقرا ترتیب داده می شود. سال 2004 تصمیمی در خصوص آماده سازی اولین گروه تربیتی اسلامی به نام الانصار اتخاذ شده است. 15 نفر ورودی این مرکز با موفقیت دوره را پشت سر گذارده و مدرک دولتی دریافت کردهاند. از سال 2003 هر ساله اردوی الانصار برگزار میشود که طی آن دانش آموزان از تمام مناطق مورداوی در آن شرکت میکنند. در سالهای 2004 و 2006 و 2008 این اداره در مجمع جهانی جوانان تاتار در کازان و مجامع جوانان مسلمانان شرکت کرد. نمایندگان سازمان فعالانه در برنامههایی در رابطه با جوانان در جمهوری مورداوی برگزار می کنند[۵۴].
سازمان خیریه مسلمانان کاسیمف
سال 1867، به ابتکار یک تاجر این مرکز راه اندازی شد که بعداً مجوز فعالیت آن لغو شد. در سال 1897، سازمان مذکور فعالیت خود را از سر گرفت. افراد اداره کننده این سازمان غالباً تجار معروف تاتار بودند، کار اصلی این سازمان جمع آوری کمک از افراد ثروتمند و پخش آن بین نیازمندان بود. علاوه بر آن این سازمان در توسعه فعالیتهای فرهنگی – روشن فکری نقش بسزایی داشت. مجموعهای غنی از کتابها به زبان روسی و تاتاری جمع اوری شد. مطبوعات دوره ای اعم از روزنامهها و مجلات به کتابخانههایی در کازان، مسکو، اوف و سایر شهرها آورده شد. سال 1917، این سازمان به کار خود خاتمه داد[۵۵].
اداره محلیا
اولین اداره ثبت شده مسلمانان در منطقه ایوانف میباشد. این اداره در سال 1992، تا 1997 فعالیت داشت. پس از ثبت اداره به توسعه آن و ایجاد همکاری با سایر سازمانهای اسلامی و فرهنگی پرداختند. این مجموعه در سال 1997، یک بار دیگر با هدف کار موثرتر با عناصر تحصیل گروه نام خود را ثبت کرد. (همان، به نقل از دائرة المعارف اسلام در سنپترزبورگ، 2009).
در روسیه سه سازمان اسلامی بیش از همه مدعی مرکزیت هستند. نخست، شورای مفتیان روسیه است که مرکز آن در مسکو قرار دارد و ریاست آن را مفتی «راویل عین الدین» بر عهده دارد و بیش از 1500 شاخه مذهبی بدان مربوط میشوند. دوم، اداره دینی مرکزی مسلمانان است که مرکز آن در اوفا قرار دارد و ریاست آن بر عهده مفتی «طلعت تاج الدین» است و حدود 500 شاخه مذهبی با آن مرتبط اندو و سوم، مرکز هماهنگی مسلمانان شمال قفقاز که ریاست آن را مفتی «کاراچای – چرکس» و «استاوروپل» به نام«اسماعیل بردیف» بر عهده دارد و حدود 800 شاخه مذهبی بدان مربوط میشوند. شورای مفتیان روسیه و اداره دینی مرکزی مسلمانان روسیه در تقابل با یکدیگر قرار دارند. حدود10.000 شهروند روس در خاورمیانه تحصیل میکنند. آنها پس از بازگشت، به اسلام روی میآورند. در روسیه حدود 3000 موسسه اسلامی فعالیت دارند. یک دانشگاه اسلامی، یک مدرسه و کلاسهای پیش دبستانی نیز برای کودکان مسلمان در مسکو فعالیت می کنند[۵۶][۵۷].
احزاب و جنبشهای اسلامی
اتحاد مسلمانان روسیه
این جنبش سیاسی، اجتماعی و سراسری روسیه به تاریخ 31 مه سال 1995 تأسیس گردید و در 16 ژوئن همان سال در وزارت دادگستری به ثبت رسید. این جنبش خود را وارث اتحاد مسلمانان روسیه كه در سال 1905 تشكیل شده بود به شمار میآورد. این سازمان در سومین و چهارمین دوره دومای (پارلمان) روسیه، 6 و 9 عضو داشت. احمد نالدوف دبیر كل تداركات اتحاد مسلمانان روسیه (كنونی) میباشد. در نخستین كنگره اتحاد مسلمانان روسیه كه از 1 تا 3 سپتامبر 1995 در مسكو برگزار گردید، مقدس بیبارسوف بهعنوان دبیر كل اتحاد مسلمانان روسیه انتخاب شد. اتحاد مسلمانان روسیه در صدد بر آمد در انتخابات دومای دولتی شركت كند، اما كمیته مركزی انتخابات، این اجازه را به اتحادیه برای حضور در انتخابات نداد و به همین دلیل در ماه دسامبر 1995 اتحادیه نتوانست در انتخابات دوما شركت كند. رهبر اتحادیه از هوادارانش دعوت كرد تا از جنبش خانه ما روسیه جانبداری نمایند. شورای كل اتحادیه مسلمانان روسیه، نادر خاچیلاف از داغستان را در تاریخ 10 فوریه 1996 به عنوان رئیس انتخاب كرد. شیخ نفیق الله عشیروف كه رئیس كمیته مركز عالی هماهنگی اداره دینی مسلمانان روسیه و عبدالواحد نیازوف مدیر كل مركز فرهنگی اسلامی روسیه میباشند، به عضویت در هیأت مدیره اتحادیه مسلمانان روسیه انتخاب شدند. اتحادیه مسلمانان مصمم است جناحی در دومای دولتیـ كه بیانگر منافع مسلمانان باشدـ ایجاد نماید. نمایندگی در ارگانهای دولتی: به گفته رهبران اتحادیه مسلمانان روسیه در ششمین دومای دولتی، 26 مسلمان به عنوان نماینده ایفای وظیفه میكنند. ساختار تشكیلاتی: این اتحادیه با تكیه بر مركز هماهنگی ادارههای دینی مسلمانان روسیه و مركز فرهنگی اسلامی در روسیه و جامعه قومی لاگهای داغستان فعالیت میكند. این اتحادیه در نهادهای مختلف فدراسیون بخشهایی را به خود اختصاص داده است. مسئولیت اتحادیه مسلمانان روسیه را نادر خاچیلایف كه همزمان رئیس جنبش اجتماعی سیاسی داغستان به نامجماعت الحریت و یكی از رهبران جمعه لای میباشد، بر عهده دارد[۵۸].
جنبش سراسری اجتماعی، سياسی مسلمانان روسيه
این جنبش در سال 1996 در شهر ساراتوف تأسیس یافت. مقدس بیبارسوف امام اداره دینی مسلمانان پوولژه همزمان رئیس این جنبش است. هدف اساسی جنبش حمایت از منافع مسلمانان روسیه در بخشهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و معنوی میباشد. این جنبش مورد حمایت حكومتهای مناطق، بخشی از روشنفكران مسلمان و صاحبنظران بوده و بر اداره دینی مسلمانان قسمت اروپای مركزی، پوولژه، تاتارستان، باشقیروستان و سیبری متكی است. رهبر جنبش مقدس عباسویچ بیبارسوف امام اداره دینی مسلمانان پوولژه است. او در سال 1960 در روستای سرونیایایلیوزان استان پنزا متولد شد. مردم این روستا گرایش محكمی به اسلام دارند و روستای مذكور به عنوان منبع تأمین نیرویانسانی روحانیت مسلمان شناخته شده است. اولین ماهنامه در اتحاد شوروی با عنوان مسلمانسكی وستنیی در ساراتوف با تلاشهای بیبارسوف در سال 1989 انتشار یافت. وی از سال 1995 تا 1996 دبیر كل اتحادیه مسلمانان روسیه بود[۵۹].
جنبش سراسری اسلامی نور
این جنبش در تاریخ 4 ژوئن سال 1995 تأسیس یافت و در تاریخ 16 ژوییه همان سال به ثبت رسید. گرایش نظری - سیاسی جنبش، حفاظت و تكمیل ساختار دینی فدراسیون روسیه است. جنبش اجتماعی اسلامی نور با هدف پشتیبانی از اصل ساختار ملی، منطقهای، نهاد اجتماعی ریاست جمهوری و پارلامنتاریسم فعالیت میكند. دیدگاههای جنبش:
1) با كاربرد قدرت و زور مخالف بوده و در حل و فصل مناقشات میان مناطق و میان ملیتهای مختلف روسیه نقشخواهد داشت.
2) استفاده از نیروی نظامی برای دفاع از منافع روسیه، حفظ منافع گروهها و افراد در خارج از كشور و در شرایط اضطراری را مجاز دانسته و افراط گرایی مذهبی، اعمال شیوههای تروریستی را محكوم مینماید.
3) هر حكومت قانونی در روسیه را به رسمیت میشناسد به شرط آن كه به قانون و سیاستهای اعلام شده خود وفادار باشد.
این جنبش به منظور تحقق برنامههای خود چند پیشنهاد مشخص تهیه نموده كه عبارتند از:
1) تصویب قانون برای تخصیص زمین برای ساخت قبرستانی برای مسلمانان.
2) تأمین بودجه برای اهداف آموزشی، ترویج موسیقی، امور هنری و ورزشی مسلمانان، اختصاص وقت و تولید برنامههای اسلامی در شبكههای تلویزیونی و رادیویی روسیه.
3) حمایت از طبقات محروم جامعه صرف نظر از گرایشات دینی آنان و عدم ایجاد محدودیت در ارائه خدمات به مسلمانان.
یادآور میشود كه برنامه جنبش نور در مقایسه با سایر جنبشها از صورت بهتری برخوردار است و با مسائل دولتی نیز قابل تطبیق است. این برنامه شامل مطالبی در مورد سیاست خارجی كشور با توجه به توسعه روابط با كشورهای اسلامی میباشد. این جنبش همچنین هوادار اصلاحات نظامی بوسیله سربازان مسلمان است. برنامه اقتصادی جنبش نور با برنامههای اقتصادی جنبشهای چپگرا و مركزگرا همسان است. جنبش، كمی به رشد تجارت اسلامی را یكی از اهداف خود میداند. همچنین این جنبش توجه خاصی به كمی به مسلمانان بیبضاعت در چهار چوببرنامه كلی اجتماعی خود دارد.
این جنبش در ماه دسامبر سال 1995 در انتخابات مجلس شركت كرد و 57 درصد آرا را از آن خود كرد كه جمهوریهای چچن و تاتارستان با 12 درصد بیشترین رأی را به آن دادند. یاد آوری میگردد این جنبش بین مقامات حكومتی نماینده ندارد. این جنبش از حمایت اداره مركزی دینی مسلمانان روسیه و كشورهای مشتری المنافع برخوردار بوده و در فعالیتهایش به روشنفكران و صاحبنظران مسلمان تكیه دارد. خالد یاخین در سال 1995 ریاست این جنبش را بر عهده داشت. در سال 1996 كنگره وفا یارولین را برای این سمت انتخابكرد. وی همزمان امام جمعه مسلمانان شهر كورووای استان ولادیمیر است[۶۰].
حزب دموكرات اسلامی داغستان
این حزب در تاریخ 15 سپتامبر 1990 در شهر ماخاچ قلعه طی كنفرانسی با حضور 300 تن از مسلمانان منطقه تأسیس گردید. این حزب از ایجاد جامعه لائیی دموكراتی جانبداری میكند. جامعهای كه در آن اسلام فضای بازی جهت رشد در اختیار داشته باشد. سوراكات آسیایتلوف یكی از رهبران جامعه قومی آوارها است كه ریاست شورای هماهنگی حزب را بر عهده دارد. وی تاریخدان، استاد دانشگاه و قهرمان سابق كشتی اتحاد شوروی سابق است و 65 سال دارد[۶۱].
جنبش مسلمیه داغستان
این جنبش اجتماعی در سال 1995 تشكیل، رسماً به ثبت رسیده و دارای جایگاه حقوقی است و در ائتلاف با حزبدموكراتیی داغستان فعالیت میكند. ساختار تشكیلاتی: بخشهای این جنبش در تمامی نواحی داغستان موجودند. در فوریه 1996 این جنبش 1000 عضو زن داشت. رؤوس فعالیتهای جنبش: روشنگری و آموزش تعالیم اسلامی[۶۲].
جنبش اسلامی «الحق»
این جنبش در سال 2005 بر پایه انستیتو حقوق بشرایجاد شده است، ثبت دولتی دریافت کرد .«کامل جان قلندروف» دبیر سازمان اجتماعی – اسلامی «الحق» به خبرگزاری ریانووستی گفت «وقوف به رنجهای اسلام و مشکلات موجود در امت مسلمان، سبب شده است که سران مسلمان روسیه به لزوم فعال ساختم تلاشهای خود در عرصه اجتماعی ببرند.» به عقیده وی، طی سالیانی دراز در روسیه سازمانی اجتماعی وجود نداشته است که منافع تمام امت مسلمان روسیه را تامین کند. البته گه گاه، احزاب و واحدهایی به طور لحظهای پایدار و طبق معمول در اوان انتخابات مجلس دوما و عملاً بلافاصله ناپدید شدهاند. اکنون جنبش اجتماعی دیگر نیز در حال گذراندن مراحل ثبت است که جنبش «میراث اسلامی» نام دارد. جالب است که نمایندگان حکومتی از جمله دو نفر از اعضای شورای فدراسیون «عمرجبرئیلوف» و «رالیف سافین» که هر دو از کارفرمایان بزرگ هستند، نیز بدین جنبش پیوستهاند. این نه تنها علامت فعال شدن رهبران اسلامی است، بلکه بیانگر تمایل حکومت روسیه به ایجاد سازمانهای اجتماعی – اسلامی است، چون بدون کمک آنها، دولت از عهده حل مشکلات موجود برنمی آید. درآینده سازمانهای اسلامی دیگری نیز در روسیه پدیدار خواهند شد. یکی از اصلیترین وظایف «الحق» حفظ حقوق مسلمانان و میانجیگری بین آنان و قدرتهای منطقهای است. همان طور که قلندروف ابراز داشت «اگر اداره دینی بر اسلام مسجدی نظارت میکند، ما برآنیم که جریانهای در حال وقوع در ورای مساجد را کنترل کنیم». سازمانهای اجتماعی میتوانند در رفع اختلافاتی که بین امت بوجود میآید، میانجی باشند و نیز همین نقش را بین امت و دولت ایفا کنند. امروز این جنبش، روابط تنگاتنگی با اداره دینی برقرار کرده است. اکنون وظیفه اصلی، ایجاد شعب منطقهای است. جنبش میراث اسلامی نیز مناطق را هدف قرار داده است. هر دو جنبش، این را ضروری میدانند که باید به جوانان مسلمانی که نمیتوانند خود را در چارچوب موسسات رسمی مذهبی بیابند، امکان فعالیتهای اجتماعی و سیاسی داده شود. قلندروف تاکید میکند:
«ما این را هدف خود قرار میدهیم که به قوای مقننه و مجریه محلی راه یابیم. ما میخواهیم جوانان فعالی را که با اداره دینی مسلمانان مرتبط نیستند و حتی با آن در تقابلاند، بدآنجا سوق دهیم. این افراد دارای تحصیلات عرفی و اسلامی خوبی هستند، انان از لحاظ سیاسی فعال هستند و ضرورت دارد به سوی افراط گرایی جذب نشوند، بلکه به پروژههای اجتماعی بپردازند»[۶۳][۶۴].
جنبش میراث اسلامی روسیه
ایده اصلی جنبش میراث اسلامی، ایجاد همبستگی بین فرق مسلمان روسیه و ایستادگی در برابر گسترش جریانهای افراط گرایانه است. علاوه براین، سازمان دهندگان این جنبش میخواهند به جامعه روسیه نشان دهند که مسلمانان بخشی فعال و مثبت از روسیه هستند. آنان میگویند «ما اهل روسیه و بخشی جدایی ناپذیر از آن هستیم و میخواهیم فعالانه در زندگی سیاسی و اجتماعی کشور شرکت داشته باشیم. این اولین تلاش برای ایجاد همبستگی بین مسلمانان روسیه نیست. اولین بار نیست که گفته میشود مسلمانان، خود باید با ایدههای افراط گرایانه مبارزه کنند. اما برای اولین بار است که در روسیه، در سطح سراسری تلاشهایی برای ارزیابی مشکلات بدون غرض ورزی انجام میشود. همان طور که اشاره شد، در بین مسلمانان شکاف وجود دارد. نمایندگان رسمی مذهبی در مناطق و به ویژه در میان جوانان، قدرت نفوذ ندارند. به ندرت، مواردی اتفاق میافتد که یکی از طرفین دعوی در امور داخلی دولت دخالت و رقبای خود را به وهابیت و افراط گرایی متهم میکند. در ساختارهای نظامی روسیه، این امکان وجود ندارد که بررسی کنند چه کسی وهابی است و چه کسی نیست، یا حقیقت وهابیت چیست. آنان تنها نسبت به علایم دریافتی واکنش نشان میدهند و در نتیجه، اوضاع مناطق بی سر و سامان می شود[۶۵].
جنبش میراث اسلامی پیشنهاد داده است که این گروههای غیر رسمی نفی نشوند و بر عکس، گفت و گوهایی بین آنان و اداره رسمی دینی و حکومت منطقهای و فدرال برقرار شود. شمیل بنو یکی از سازمان دهندگان این پروژه و معاون رئیس بنیاد حمایت از دموکراسی و پیشرفت اجتماعی، به خبرگزاری ریانووستی گفت:«ما میخواهیم به آنانی که تاثیری واقعی در جنبشهای خیابانی دارند، امکان دهیم که خود را نشان دهند.» «رادیک امیروف» روزنامه نگار و دبیر واحد مطبوعات شورای مفتیان روسیه، با انجام مصاحبههایی مشخص کرده است که سیاست مداران، ورزشکاران، بازیگران و سایرین از اسلام چه میدانند. وی تمام این مصاحبهها را در کتابی به نام مباحثی درباره اسلام به صورت مجموعه مصاحبهها تالیف کرده است. امیروف میگوید:«میخواستم اولین تالیف از سری مباحثی درباره اسلام باعث افزایش تفاهم در جامعه روسیه شود». برای جامعه روسیه، تفاهم واقعاً ضروری است. کارشناسان و روحانیون به این مساله اشاره میکنند که دولت تا حد زیادی نمایندگان مذاهب سنتی روسیه را بهم نزدیک کرده است.«ولادیمیر پلاتونوف» رئیس مجلس دومای شهر مسکو نیز در کتاب مباحثی درباره اسلام این مطلب را تایید میکند:
«دلایل بسیاری برای این امر وجود دارد. من تنها به دلایل اساسی اشاره میکنم: تاریخ و فرهنگ مشترک. بارها وطن را دوش به دوش یکدیگر از چنگال دشمنان بیرون آورده ایم... ما متحد هستیم؛ هم از لحاظ عوامل عرف جامعه و هم از لحاظ مذهبی[۶۶][۶۷]».
شورای بین مذاهب روسیه
از دیگر نهادهای موثر در روسیه، شورای بین مذاهب روسیه میباشد. در ارتباط با همکاری بین مذهبی در روسیه باید گفت در روسیه شورای بین مذهبی عمل میکند و در آن، نمایندگان ارتدوکس، یهودی، مسلمان و بودایی وجود دارند. در بین چهرههای مذهبی از مذاهب مختلف، تفاهم در ارتباط با اکثر مسائلی که مورد بحث و بررسی قرار میگیرند، حکم فرمایی میکند. آنان همراه با هم در مناطق مختلف روسیه، مراسم نیکوکارانه، برنامههایی برای مبارزه با اعتیاد و تظاهرات علیه تروریسم برگزار میکنند؛ با یکدیگر به پرورشگاهها و زندانها سر میزنند و یکدیگر را به جشنهای مذهبی دعوت میکنند. در جامعه روسیه، بیشتر ترس از بیگانگان و عدم پذیرش مهاجرین وجود دارد تا روابط خصمانه نسبت به نمایندگان یک مذهب خاص. پس از فروپاشی اتحاد شوروی، مهاجرین بسیاری از جمهوریهای سابق اتحاد شوروی به سوی روسیه روانه شدند. آنان در اصل از آسیای مرکزی و جمهوریهای قفقاز بودند. مذهب این مهاجرین باعث نگرانی اهالی روسیه نشده است. تنها مشکل این است که این مهاجرین هنوز در جامعه روسیه حل نشده و به آنها عادت نکردهاند. برای حل این مساله، گذشت چند نسل لازم است. اما یافتن تفاوت بین مسلمانان و مسیحیانی که ساکنان قدیمی و اصیل یک منطقه هستند، کاری بسیار دشوار است. آنان به یک اندازه با جامعه روسیه همگرا شدهاند و کمتر کسی به مذهب و قومیت همسایه خود فکر میکند. در روسیه نیز همانند سایر کشورها، در سطوح بالای دولتی بارها گفته شده است که نباید بین تروریسم و اسلام علامت مساوی قرار داد. مفتیان روسیه ترورها را محکوم کردهاند. اما یک ساکن روسیه یا یک فرد غربی، از ظرافتهای موجود در روابط اسلامی چیزی نمیداند. برای او مهم این است که منفجر کننده بمب، خود را مسلمان میداند. خوشبختانه تا حد بسیاری به لطف سیاست مداران، این مطلب به حساسیتی در مقیاس وسیع علیه مسلمانان تبدیل نشد. هر چند مشکل بیگانه ستیزی برای روسیه، مساله ای مبرم و گریزناپذیر باقی ماند، آگاهی به مشکل، آغاز حل آن است، و در این کار، تصمیمات دولت مردان روسیه برای نزدیکی به جهان اسلام نقشی بزرگ ایفا می کند[۶۸].
همچنین باید از مساجد مسلمانان روسیه یاد کرد که در حال افزایش است. در آغاز قرن بیستم، در امپراطوری روسیه حدود دوازده هزار مسجد وجود داشت؛ در اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی در اواسط دهه 80 قرن بیستم، تعداد مساجد به 343 باب میرسید که اکثر آنها در آسیای مرکزی قرار داشتند. با شروع تحولات ساختاری در سال 1985 جریان برگرداندن مساجد قدیمی و ساخت مساجد جدید آغاز شد. تا سال 2000، در قلمرو فدراسیون روسیه (که بسیار کوچک تر از قلمرو اتحاد شوروی است)، بطور رسمی 4750 مسجد ثبت شدند، اما در واقع، تعداد آنها بیشتر است. در داغستان، تعداد مساجد بین 1600 تا 3000 باب است. در قفقاز شمالی نیز چنین وضعیتی وجود دارد، جایی که در هر نقطه مسکونی، محلی برای عبادت وجود دارد و گاهی بیش ازیک محل. در تاتارستان طی ده سال اخیر تعداد مساجد از مرز هزار فراتر رفته است. در پایتخت روسیه که درآن بیش از یک میلیون مسلمان زندگی می کنند. پنج مسجد وجود دارد. طبق ارزیابی کارشناسان روسی میتوان گفت دست کم 7000 مسجد در فدراسیون روسیه وجود دارد. در دوره شوروی فقط 500 مسجد فعال وجود داشت، اما در حال حاضر بیش از 5000 مسجد در روسیه فعال اند. در کنار هر مسجدی ساختاری جامع مشغول فعالیت است، یعنی مجمعی که کمیسیونی متشکل از سه نفر را برای حل مسائل مختلفی ازجمله مسائل مالی انتخاب میکند. امامان خطیب مساجد از سوی مفتی اداره دینی تعیین میشوند و رهبر و جوابگوی فعالیتهای مختلف از جمله فعالیتهای مالی مسجد هستند. اداره دینی مسلمانان بنا به موقعیت نژادی و ملی هر منطقه تشکیل میشود. نماز جمعه مسکو نیز در سی نقطه شهر برگزار میشود. در مساجد روسیه همه فرق اسلامی شیعه و سنی در کنار هم نماز می خوانند[۶۹].
مهمترین مساجد روسیه در مسکو و غازان هستند. مسجد جامع مسکو 99 سال سابقه و قدمت دارد و تنها مسجد مسکوست که در دوران شوروی هم فعال بود. احداث مسجد «قل شریف» که بزرگترین مسجد اروپا محسوب میشود، نمونه بارز احیای جامعه اسلامی در تاتارستان است. چهارصد سال قبل، مسجد چند منارهای افسانهای قل شریف با کتابخانه غنی خود باعث ظرافت زیبایی چشمگیر و تزیین پایتخت خانهای قازان شده بود. این مسجد، مرکز آموزش مذهبی و عامل گسترش علوم در پریولژیه میانی در قرن شانزدهم میلادی بود. این مسجد به افتخار آخرین امام خود یعنی «سید قل شریف» یکی از رجال سرشناس مذهبی، عالم، شاعر و سیاست مدار و از فرماندهان دفاعی شهر قازان نام گذاری شده است. مسجد دو طبقه و هشت منارهای قل شریف به سمت نور جهت دارد. بعد از فتح قازان، سربازان «ایوان گروزنی» (ایوان مخوف، امپراتور روس) در سال1552، این مسجد را به همراه ساختمانهای دیگر کرملین قازان به اتش کشیدند و تخریب کردند. در سال1995 «منتیمر شایمیف» رئیس جمهور تاتارستان حکم آغاز بازسازی و مرمت مسجد قل شریف را صادر کرد. در نتیجه برگزاری مسابقهای بین المللی که در آن شانزده طرح مختلف شرکت کرده بودند، پروژه معماران قازانی یعنی «ش. لطیفوف»، «ای . سیف الله»، «آ . ستاروف» و «م . سافرونوف» پذیرفته شد. در 21 فوریه 1996 کلنگ احداث این مسجد بر زمین خورد و در ژوئن 2005 در دوره جشنهای هزاره قازان رسماً افتتاح شد. در شهر ولادی قفقاز، پایتخت جمهوری اوستیای شمالی، در منطقه قفقاز شمالی فدراسیون روسیه دو مسجد وجود دارد. یکی از مساجد متعلق به اهل تسنن و دیگری مسجد شیعیان است. با وجودی که مسجد اهل تسنن دایر و فعال است مردگان مسلمان در گوشهای از صحن مسجد غسل داده میشوند و مسلمانان جایی برای غسالخانه در اختیار ندارند. مسجد شیعیان نیز در حال حاضر در اختیار شهرداری قرار دارد که آن را به مرکز مطالعات ستاره شناسی تبدیل کرده است و با وجود اعتراض مسلمانان شیعه (که عمدتاً آذری هستند) شهرداری از تحویل مسجد به آنان خودداری میکند. در حال حاضر رایزنی جمهوری اسلامی ایران در مسکو موضوع را پیگیری می کند[۷۰][۷۱].
شخصیت های مهم مسلمان روسیه
مهمترین شخصیتهای مسلمانان روسیه عبارتند از: طلعت تاج الدین، رهبر مسلمانان روسیه در دوره شوروی؛ راویل عین الدین، دبیر شورای مفتیان روسیه و امام جمعه شهر مسکو؛ دمیر عزت الله، معاون دبیر شورای مفتیان روسیه؛ نفیق الله عشیروف، دبیر شورای مفتیان روسیه و مفتی مسلمانان بخش آسیایی روسیه؛ شیخ فرید الدین اسدولین، از شورای مفتیان مسکو؛ رادیک امیر، روزنامه نگار و دبیر واحد مطبوعات شورای مفتیان روسیه؛ کامل جان قلندروف، دبیر سازمان اجتماعی- اسلامی «الحق»؛ احمد قاضی اختایف (نماینده داغستان که در ماه مارس سال 1998 در گذشت) هوادار طرح میانه رو رادیکال؛ بهاء الدنی قیزیل یورتی، مولادی اودوگوف، زلیمخان یانداربیف و امرای متعدد عربی که طرفدار و مجری طرح افراطی بودند؛ ولی الله یعقوب، معاون مفتی قازان؛ شیخ طلعت تاج الدین مفتی اعظم اداره مرکزی- دینی مسلمانان روسیه. گفتنی است «جنبش میراث اسلامی» یکی از سازمانهای فعال در امور مسلمانان است که از نمایندگان حکومتی از جمله دو نفر از اعضای شورای فدراسیون، «عمر جبرئیلوف» و «رالیف سافلین» که هر دو نفر از کارفرمایان بزرگ هستند، نیز بدین جنبش پیوسته اند[۷۲]. در اینجا به معرفی برخی از این شخصیتها میپردازیم.
مفتی راویل عینالدین. رئیس اداره روحانیت مسلمانان بخش اروپایی روسیه، رئیس شورای مفتیات روسیه، عضو شورای همكاری با سازمانهای دینی وابسته به رئیس جمهور روسیه. متولد 25 اوت 1959، جمهوری تاتارستان. راویل عینالدین بعد از اتمام دبیرستان، طی 5 سال در قازان و لنینگراد تحصیلات غیردینی كسب كرد. وی در سال 1979 واردمدرسه “میر عرب” بخارا شد و بعد از 4 سال آن را تمام كرد. بعد از اتمام مدرسه دینی امام خاطب اول دومین مسجد قازان “نور اسلام” شد. در سال 1985 در اوفادبیر مسئول اداره روحانیت مسلمانان بخش اروپایی اتحاد شوروی و سیبری شد. در سال 1987 امام خاطب مسجد جامع مسكو و در سال 1988 امام خاطب ارشد این مسجد شد. در 29 ژانویه 1994 در مجلس سازمانهای مذهبی اسلامی بخش اروپایی روسیه به مقام مفتی و رئیس اداره روحانیت مسلمانان بخش اروپایی روسیه انتخاب شد. در سال 1996 مفتی عینالدین رئیس شورای مفتیات روسیه شد. در سال 1998 نشان دوستی، یكی از عالیترین نشانهای فدراسیون روسیه را دریافت كرد.
مفتی نفیقالله عشیروف. مفتی، رئیس اداره روحانیت مسلمانان بخش آسیایی روسیه. در سال 1954 در شهر توبولسك به دنیا آمد. شیخ عشیروف بعد از اتمام تحصیل در مدرسه روحانی میر عرب بخارا (ازبكستان) در سال 1987 در اداره روحانیت مسلمانان بخش اروپایی اتحاد شوروی و سیبری (در اوفا) به عنوان دبیر مسئول و سپس معاون اول مفتی كار میكرد. بعد از اتمام دانشگاه اسلامی امیر عبدالقدیر (الجزایر) به اوفا باز گشت و به سمت نایب مفتی انتخاب شد. در سال 1994 رئیس كمیته اجرایی مركز عالی هماهنگی ادارات روحانیت مسلمانان روسیه و بعد از آن رئیس شورای مركز عالی هماهنگی شد. عضو افتخاری شورای سرپرستان سازمان بینالمللی “دعوت اسلامی” است و در كنفرانسها و همایشهای بینالمللی زیادی شركت داشته است. وی در ماه اوت 1997 در كنفرانس مسلمانان سیبری و خاور دور به مقام مفتی عالی اداره روحانیت مسلمانان بخش اروپایی روسیه انتخاب شد و در سال 1998 معاون رئیس شورای مفتیات روسیه گردید.
شیخ الاسلام طلعت تاجالدین. مفتی، شیخالاسلام، رئیس اداره روحانیت مركزی روسیه و كشورهای اروپایی جامعه مشترك المنافع. طلعت تاجالدین در 12 اكتبر 1948 در شهر قازان دیده به جهان گشود. در مدرسه “میر عرب” بخارا (سال 1973) و دانشگاه اسلامی “الازهر” قاهره (1978) تحصیلات عالی دینی را كسب كرد. در سال 1973 امام خاطب دوم مسجد جامع قازان شد و در سالهای 1980-1978 امام خاطب اول این مسجد بود. در 19 ژوئن 1980 به عنوان مفتی اداره روحانیت مسلمانان بخش اروپایی اتحاد شوروی و سیبری منصوب شد. از سال 1990 رئیس اداره روحانیت مركزی مسلمانان روسیه و كشورهای اروپایی جامعه مشترك المنافع میباشد. بخشی از مسلمانان روسیه او را “مفتی عالی روسیه” محسوب میکنند.
عبدالواحد نیازوف. نماینده دومای كشوری، مدیر مركز فرهنگی اسلامی روسیه، رهبر حزب جدید التأسیس اورآسیایی روسیه. ایشان متولد 23 آوریل 1969، شهر اومسك بوده و در سال 1989 دانشجوی دانشگاه دولتی علوم انسانی روسیه شد. در سال 1990 مركز فرهنگی اسلامی مسكو را تأسیس و به ریاست آن انتخاب شد. در سال 1992 مركز فرهنگی اسلامی روسیه تأسیس شد كه نیازوف مدیر كل آن گردید. در سال 1995 نیازوف در تشكیل اتحادیه مسلمانان روسیه شركت كرد. در سال 1997 نیازوف این سازمان را ترك نمود. در سال 1998 نیازوف جنبش اسلامگرای “رفاه” را تأسیس كرد كه اخیراً به حزب اوراسیایی تبدیل شده است. نیازوف در دسامبر سال 1999 در چارچوب اتحادیه “وحدت” عضو دومای كشوری شد.
علی اللین عبدالله صفراویچ. در سال 1954 در شهر قازان به دنیا آمد. وی تحصیلات عالی دینی دارد. از سال 1978 تا 1982 در مدرسه میر عرب بخارا تحصیل نموده و سپس تا سال 1986 در انستیتوی اسلامی شهر تاشكند به آموزش علوم دینی پرداخت. از سال 1987 تا 1991 امام خطیب مسجد مركزی قازان بود. از سال 1991 تاكنون رئیس مسجد جامع نورالله است. از سال 1993 تا 1996 مسؤولیت مركز عالی هماهنگسازی ادارههای دینی مسلمانان روسیه را بر عهده داشت. از سال 1992 تا 1998 مفتی و رئیس اداره دینی مسلمانان جمهوری تاتارستان بود. در سال 1996 جنبش اجتماعی ـ سیاسی مسلمانان تاتارستان را تشكیل داد و هم اكنون نیز رئیس این جنبش است.
حیدر جمال. فیلسوف و شاعر است. او در سال 1947 در مسكو متولد شد. سال 1965 جهت تحصیل وارد بخش عربی انیستیتوی زبانهای شرق دانشگاه دولتی مسكو شد. اما حیدر جمال در سال 1967 زمانی كه از عضویت به سازمان كومسومول منصرف شد، او را به اتهام گرایش به ملتگرایی بورژوازی از دانشگاه اخراج نمودند. وی به فعالیت گسترده ادبی و روزنامه نگاری میپردازد و در روزنامههایی با گرایشهای مختلف سیاسی ـ از روزنامه دن (كمونیستی) گرفته تا روزنامه نزاویسمایا گازتا ولیتراتورنایا گازتا ـ مقالاتی نوشت. یی برنامه تلویزیونی اسلامی با عنوان نینه (امروز) تولید و كارگردانی آن را بر عهده گرفت. با این خصایص ویژه بود كه در میان مسلمانان و روشنفكران مسلمان از شهرت زیادی برخوردار گشت.
اسحاقوف عثمان عمروویچ. وی در سال 1957 در شهر قازان متولد شد. از سال 1964 تا 1974 دوران متوسطه را پشت سر گذاشت و از سال 1974 تا1975 مكانی ارشد كارخانه تپلو كنترل بود. خدمت نظامی را طی سالهای 1976 تا 1978 انجام داد. سپس در سالهای 1978 تا1982 در مدرسه میر عرب بخارا تحصیل كرد. در سالهای 1981 تا 1984 دبیر مسؤول اداره دینی مسلمانان اروپا بود. وی سپس در سالهای 1984 تا 1986 در دانشكده دینی دانشگاه تریپولی به ادامه تحصیل پرداخت. از سال 1992 تا 1994 رئیس مدرسه نورالاسلام در شهر اكتبرسكی و همزمان نیز امام خطیب ارشد و محتسب (قاضی شرع) جمهوری باشقیرستان بود. وی از فوریه1994 تا فوریه 1998 به عنوان معاون اداره دینی مسلمانان تاتارستان و رئیس اداره دانشگاه اسلامی قازان ایفای وظیفه كرد. در سال 1999 عنوان آكادمیسین علوم انسانی به وی اهدا شد و به سمت رئیس دانشگاه اسلامی روسیه برگزیده گردید. در 14 فوریه 1998 بود كه در كنگره بزرگ مسلمانان تاتارستان، به مقام رئیس اداره دینی مسلمانان جمهوری تاتارستان ارتقا یافت[۷۳].
رویکرد دولت روسیه به ساختار سازمانی مسلمانان
با وجود تعامل حکومت روسیه با مسلمانان، تاثیر عوامل اسلامی در سیاست داخلی و خارجی و وجود منشورات فراوان درباره اسلام، جامعه مسلمانان روسیه تا حد زیادی مانند «شیی در خود فرو رفته» میماند. در اگوست 2003 در زمان دیدار رسمی «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه از مالزی، خط مشی روسیه در جهت نزدیکی مسکو به سازمان کنفرانس اسلامی اعلام شد و در اکتبر همین سال وی به عنوان میهمان در نشست سازمان – که آن نیز در مالزی برگزار شد – حضور یافت. در آن زمان، قصد مسکو مبنی بر کسب جایگاه ناظر در سازمان کنفرانس اسلامی اعلام شد. اما یک سری مشکلات فنی به وجود آمد، چون تاکنون هیچ کشوری بدون این که بخواهد عضو کامل سازمان شود، به عنوان ناظر حضور نداشته است. روسیه به دلایل متعدد و این که مسلمانان در آن اقلیت را تشکیل میدهند نمیتواند به سازمان کنفرانس اسلامی بپیوندد . در نتیجه، پس از رایزنیهای طولانی با نمایندگان کشورهای اسلامی در دیدار وزیران امور خارجه کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی در یمن در ژوئن 2005، روسیه پس از انتظاری طولانی به عنوان ناظر وارد سازمان کنفرانس اسلامی شد .
آن طور که دیپلماتهای روسیه متذکر میشوند، در نتیجه ارتباطات مداوم با جهان اسلام «ما در ارتباط با مشکل چچن به تفاهم و درک متقابل دست یافتیم و بسیاری از کانالهای تامین مالی سازمانهای تروریستی که در خاک روسیه فعال بودند، فاش شدند» بدین ترتیب، برقراری روابط تنگاتنگ بین مسکو و جهان اسلام، در وهله نخست، مساله سیاست داخلی روسیه است. روسیه روز به روز بیشتر وارد فضای اسلامی میشود و این طبیعی است؛ حدود بیست میلیون مسلمان در کشور زندگی میکنند و جامعه مسلمانان توسعه مییابد. در ورای احیای مذهبی در روسیه، فرایند یکسانسازی مسلمانان روسیه به عنوان نیرویی سیاسی ادامه دارد. آنان میخواهند بازیگرانی مستقل و موثر در صحنه سیاسی کشور باشند تنها در سال اخیر در روسیه، چند سازمان اجتماعی مسلمانان بوجود آمدند، هر چند هنوز اقدامات آنها تنها به بیانیههایی پر سر و صدا محدود میشود. «بنیامین پاپوف» فرستاده ویژه روسیه به سازمان کنفرانس اسلامی و سایر سازمانهای بین المللی مسلمانان، در گفت و گو با مفسر خبرگزاری «ریانووستی» خاطر نشان کرد: «ما نمیخواهیم جهان بر اساس مذهب و تمدن تقسیم شود - در حالی که چنین تمایلی وجود دارد – اما افراط گرایان از هر سو سعی میکنند ما را به سوی آن سوق دهند. ما باید همه آنچه را که ممکن است انجام دهیم تا گفت و گوی بین تمدنها را ممکن سازیم. روسیه میتواند در این کار نقش بسزایی داشته باشد؛ چون در این جا روابط متقابل بین مذاهب و فرق مختلف بیش از هزار سال است که وجود دارد.» شیخ «نفیق الله عشیروف» دبیر شورای مفتیان روسیه، در مصاحبهای با ریانووستی تاکید کرد: «تمایل پوتین برای نزدیک شدن به جهان اسلام، این فرصت را به مسلمانان میدهد که هر جا زندگی میکنند، جایگاه شایستهای در سیاست جهانی و اقتصاد داشته باشند. همچنین این امر امکانات بسیاری در عرصه سیاست خارجی به روسیه میدهد». این سخن پوتین که «جمعیت بیست میلیونی مسلمانان روسیه باید خود را بخشی از جهان بزرگ اسلام بداند.» حس وطن پرستی را در مسلمانان روسیه زنده میکند که در سالههای اخیر به علت حوادث رخ داده در روسیه، محسوس نبود. عشیروف افزود «اگر مسلمانان به عنوان بخشی از جامعه روسیه، خود را در روسیه راحت بدانند، به کشورشان، جایی که در آن زندگی میکنند، افتخار خواهند کرد و این ضامن ثبات و شکوفایی کشور ما خواهد بود». با ابتکار پوتین روسیه به علت داشتن جمعیت قابل توجه مسلمان، در سازمان کنفرانس اسلامی به عنوان عضو ناظر پذیرفته شد.
مسکو با هدف پایش مسلمانان ترجیح میدهد نهادهای مسلمانان رویاروی یکدیگر قرار گیرند. این سیاست با پشتیبانی گاه به گاه از یکی از این نهادها دنبال میشود. از آنجا که اداره چند سازمان یکپارچه آسانتر از اداره سازمانهای متعدد و بدون رهبر مشترک است، بنابراین مسکو ترجیح میدهد سازمانهای اداری- دینی مسلمانان، زیر نظارت دو یا چند رهبر مشخص باشند. از سوی دیگر، ساختار متمرکز دیوان سالاری روسیه، گرایش به یکپارچه شدن نهادهای اداری دارد و از این رو، همواره یکی شدن، ایجاد تشکیلات عمودی با رهبری کانونی و یگانه، یا اتحاد و ائتلاف نهادها در این ساختار نتیجه بخش بوده و از آن روی که رسیدن به اهداف مشترک را تضمین میکند، مطلوب است. بدین سان طرح ایجاد مرکز مشترکی با رهبری یگانه مسمانان جدی میشود. آخرین باری که رهبران مسلمان با هماهنگی مسکو تصمیم گرفتند این طرح را به صورت جدی دنبال کنند، به خاطر خودداری طلعت تاج الدین از پذیرش تشکیلات جدید شکست خورد. در طرحی که برای یکپارچه کردن ادارههای روحانی مسلمانان روسیه داده شده بود تا رهبری همه تشکیلات مسلمانان یکی شود، خود طلعت تاج الدین پیشنهاد کرده بود یک رهبر برای تشکیلات مسلمانان روسیه برگزیده شود ولی هنگامی که دید آنکه باید کنار برود خودش است، از این برنامه کنار کشید. او پیشبینی کرده بود که اگر رهبری مسلمانان یکی شود، او به این مقام برگزیده شود. احتمالا دلیل اینکه او از این موضوع اطمینان داشته، قول حمایت برخی گروههای منتفذ در دولت مرکزی بوده است. تاج الدین به خاطر وضع گیریهای همسو با دولت مرکزی و حتی جانبداری آشکار از منابع و خواستههای کلیسای ارتدوکس مشهور است. رهبری تاج الدین از جهت دیگری نیز به سود دولت مرکزی بود. از آنجا که او از مرکز فدراسیون– مسکو- دور است و در اوفا به سر میبرد، بنابراین برتری او بر دیگر رهبران مسلمانان روسیه، موجب کاهش نفوذ و قدرت تشکیلات مسلمانان میشود. ولی چون راویل عین الدین و تشکیلات او در مسکو مستقر است، رهبری او و حضور او در پایتخت موجب فشار بر مسکو- کرملین میشود. به ویژه اگر رهبری یکی میشد و عین الدین از پشتوانه سایر رهبران مسلمان برخوردار میشد، این فشار بیشتر میشد. این آخرین طرح تاج الدین بود که همانند بیشتر طرحهای پیشنهادی پیشین او به جایی نرسید. هرچند دلیل اصلی آن است که میان 64 مفتی روسیه، روابط دوستانهای وجود ندارد و از نظر تاریخی هیچگاه وجود نداشته است. همچنین دیگران به خاطر دشواریهایی که پیشبینی میشد با یکپارچه شدن همه تشکیلات مسلمانان پدید آید، با این طرح مخالفت کردند.
با اینکه برخی نهادها در مسکو از این برنامه پشتیبانی میکردند، برخی دیگر به درستی تشخیص داده بودند، یکی شدن رهبر مسلمانان روسیه برای مسکو- کرملین بسیار خطرساز است.رومن سیلانتیف نویسنده و اندیشمند نزدیک به کلیسا که در کتابها، مقاله و گفتگوهای رسانهای خود میکوشد سیمای رهبران مسلمان روسیه را به چالش بکشد، از شکست این پیشنهاد حمایت کرد. میتوان دیدگاه او را دیدگاه کلیسای ارتدوکس روسیه دانست. دستگاه امنیتی روسیه، که در تشکیلات روحانی مسلمانان به طور کلی و به ویژه در DUM مرکزی نفوذ داشته و در تصمیمات شورای مرکزی آن دخالت میکرد، با یکپارچه شدن تشکیلات مسلمانان روسیه و برگزیدن رهبری واحد در راس رهبران نهادهای گوناگون مسلمانان مخالف است. اگر چه نخست وزیر پوتین و سرویس امنیتی فدرال از رهبری تاج الدین پشتیبانی کردند ولی از وضعیت کنونی یعنی نقشه بر آب شدن کل این برنامه بیشتر خشنود هستند زیرا شکاف میان رهبران مسلمانان را ژرف تر کرد.
با شکست این طرح (یعنی انتخاب رهبر مسلمانان از سوی مفتیان)، پیشنهاد دیگری از سوی گلیم جان بیم اللین رهبر DUM تیومن داده شد. او ضمن حمایت از یکی شدن رهبری مسلمانان روسیه، خواستار برگزاری انتخابات دمکراتیک برای برگزیدن رهبر مسلمانان شد. این نقشه نیز به زیان حکومت مرکزی بود زیرا اگر به انجام برسد و رهبری مسلمانان با انتخاباتی که نزدیک به 20 میلیون مسلمان در آن شرکت میکنند، برگزیده شود یک دولت در درون دولت مرکزی پدید میآید؛ دولتی که همه اعضای آن مسلمان هستند. ولی بیشتر این احتمال میرود که انتخابات سالم برگزار نشده و رقابت منفی میان رهبران مسلمان به شکلی ساختاری تشدید شود که این نیز به نااستوار شدن نهادینه رهبری و سازمانهای مسلمان روسیه میشود و باز به زیان دولت مرکزی است. همه این دلایل دست به دست هم دادند تا برنامه یکپارچه کردن سازمان رهبری مسلمانان روسیه در نطفه خفه شود[۷۴].
شمار مسلمانان روسیه قابل توجه است. مسلمانان با 15-20 درصد جمعیت کل کشور، بزرگترین اقلیت قومی، زبانی، دینی، فرهنگی و نژادی این کشور را تشکیل میدهند. پس از فروپاشی شوروی، سازمانهای اسلامی فرصتی یافتهاند تا خود را بازیابی و تقویت نمایند. با رشد فعالیتهای سازمانی مسلمانان، ساختارهای کانونی نسبتا نیرومندی پدید آمد که در راس آن، بزرگترین و یا مردمیترین رهبران مسلمان قرار دارند. در روسیه امروز، دو سازمانِ «اداره مرکزی روحانی مسلمانان روسیه» و «شورای مفتیان روسیه» سازمان یافتهترین و بزرگترین تشکیلات اداریو دینی هستند. طلعت تاج الدین و راویل عین الدین، رهبران ان دو سازمان نیز برجستهترین رهبران مسلمان هستند. جایگاه عین الدین به خاطر شمار نهادهای زیر نظارت او و اقبال مردمی که به او وجود دارد، بسیار یگانه و برتر است.
در سرزمین روسیه، مسلمانان با دو ساختار نیرومند در ارتباط هستند: یکی دولت و دیگری کلیسا. دولت مرکزی برای پایش مسلمانان از ابزارِ رودررو قرار دادنِ سازمانهای اداری- دینی مسلمانان بهره میگیرد. دستگاه حاکمیت روسیه ضمن پشتیبانی از نیرومندترین سازمانهای اسلامی، میکوشد با ابزار توزیع نابرابر امکانات مادی و غیر مادی، رقابت آنان را تشدید کند. سازمانهای اسلامی نیز میکوشند با نزدیکی بیشتر به حکومت، موقعیت اجتماعی خود را بهبود بخشند. کلیسا نیز خود را هماورد اسلام میپندارد و از این رو میکوشد با بهره گرفتن از نفوذ خود در ساختار دولتی و نظام سیاست گذاری و تصمیم سازی روسیه، نفوذ مسلمانان و سازمانهای اسلامی را کمتر کرده، موقعیت برتر کلیسا را تداوم بخشد[۷۵][۷۶].
وهابیت
از بین چهار فرقه اهل سنت، شافعی در میان مسلمانان قفقاز شمالی پیرو دارد و حنفی بیشتر مسلمانان روسیه را شامل میشود و مالکی و حنبلی پیروی ندارد. طی سالهای اخیر، ایدههای وهابیت توسط مبلغان در کشورهای مختلف تبلیغ می شود، به ویژه در ترکیه و سرزمینهایی که مردم به احیای معنوی تمایل دارند بسیار گستردهتر است. البته در ترکیه به علت مخالفت فعال حکومت و روحانیون حنفی گسترش این جریان بسیار اندک است. در مناطق مرکزی روسیه روحانیون توانستند با استقرار این گروهها مبارزه کنند، اما در مناطقی مانند چچن، تاجیکستان و تا حدودی داغستان این گروهها موفق شدند برای خود پایگاههایی تاسیس کنند. عقاید متعصبانه این گروهها باعث بروز اختلافاتی بین آنها و مسلمانان دیگر شد که تا این زمان سابقه نداشت. مسلمانان از هر گرایش دینی در کنار هم مانند برادر زندگی میکردند. زمانی این اختلافات به اوج رسید که طرفداران این فرقهها به علت تعصبات شدید دینی با اقدام به ترور حقانیت خود را بوسیله قتل مخالفین ثابت کردند و همین امر باعث نشان دادن چهرهای خشن از دین و بروز اختلافات شدید شد. گاهی کسانی را که تنها به وظایف دینی عمل میکردند وهابی میخواندند و رسانهها برای بدنام کردن رهبران دینی، آنها را به وهابی گری متهم میکردند. به طور خلاصه باید معتقدان واقعی را از وهابیان جدا دانست[۷۷].
در زبان عربی، واژه «سلفیون» بهترین معادل اصطلاح «اصول گرایی» است که در اسلام شناسی اروپایی متداول شده است. این نام عمومی مصلحان اسلامی ادوار مختلف تاریخی است که در راه بازگشت به اسلام «الاسلاف الصالحون» (اجداد صالح) از طریق رهایی از«بدعتها» تلاش میکردند. این بدعتها به مرور زمان ایمان راستین و نظم اجتماعی مبتنی بر آن را تحریف کردهاند. در اسلام شناسی معاصر پدیده جداگانه رادیکال و پیکارجویی وجود دارد که آن را معمولاً «اسلام رادیکال» «رادیکالیسم اسلامی» یا اسلامیسم مینامند. باید تاکید کرد در حال حاضر پژوهشگران معتبر، رادیکالیسم (افراط گرایی) اسلامی را پدیدهای جداگانه در نظر میگیرند و آن را نماینده کل اسلام یا یکی از جریانها (تسنن یا تشیع) یا مذاهب (مکاتب فقهی اسلام) نمیدانند. جنبش مذهبی- سیاسی وهابیت که به نام محمد بن عبدالوهاب نجدی (1797-1703) «وهابی» نامگذاری شد، یکی از معروفترین و با نفوذترین انواع اسلام رادیکال و هم زماننوع مشخص تاریخی سلفی گری است. این جنبش در قرن 18 در سرزمین عربستان گسترش یافت. اواخر سالهای 1980 و اوایل سالهای 1990 و به ویژه در جریان عملیات در چچن (1996-1994)، «وهابیت» وارد روسیه شد و عمدتاً در منطقه شمال قفقاز ریشه دواند. برخی محققان با توجه به دلایل معینی، این پدیده را «وهابیت شمال قفقاز»، «وهابیت جدید»، یا «اخوانیسم» نامیده اند. وهابیت به عنوان یکی از انواع سلفی گری در شرایط واقعی قومی و سیاسی مناطق جنوبی فدراسیون روسیه، وارد صحنه و مطرح شده است[۷۸][۷۹].
یهودیان
بخش عمده یهودیان روسیه به گروه قومی فرعی اشکنازی تعلق دارند یعنی خلاف یهودیان اروپای شرقی هستند که به زبان ییدیش صحبت میکردند اما بعد از جنگ جهانی و ویرانی مراکز سنتی یهودیها در اوکراین، بلاروس، کشورهای بالتیک و مولداوی، یهودیان زیادی به روسیه کوچ کردند. بعد از فروپاشی اتحادیه شوروی تعداد زیادی از یهودیان به اسرائیل مهاجرت کردند که منشاء نژادی آنها اشکنازی است. زبان عمومی همه یهودیان زبان عبری است که کتب عهد عتیق به این زبان نوشته شده است. در سالهای 1920، زبان عبری در اتحاد شوروی ممنوع شد اما در حال حاضر کلاسهای یادگیری این زبان برقرار شده است اما اکثر یهودیان روسیه به آن مسلط نیستند[۸۰]. دین یهودی شاخه گوناگونی دارد که از نظر میزان پایبندی به سنن قدیمی با هم فرق دارند. در روسیه چندین کنیسه و مدرسه روحانی دایر میباشد ولی خاخامها و قضات یهودی در آن حضور ندارند. همچنین تعداد افرادی که موازین و احکام دین یهود را رعایت میکنند بسیار کم است. روسهای یهودی (مذهب شبت) در مناطق مرکزی روسیه، خاور دور و ماورای بایکال ساکن هستند. بخش ناچیزی از آنها نیز مذهب ارتدوکس یا پروتستان تغییر مذهب دادهاند.
بعد از فروپاشی اتحاد شوروی در حدود 500 هزار نفر به اسرائلی مهاجرت کردند[۸۱]. برای اولین بار در تاریخ یهودیان روسیه در دسامبر 1989 نخستین کنگره سازمانها و جمعیت یهودی تشکیل شد که در پی ّن کنفدراسیون سازمانها و جمعیتهای یهودی اتحاد شوروی به وجود آمد. در سال 1992 نیز در کنگرهای که در شهر نیژنینووگرورود برگزار شد، کنفدراسیون یهودیان روسیه " واد " (va ad)به وجود آمد. اکنون در روسیه یهودیان از موقعیت مناسبی برخوردار بوده و بسیاری از رسانهها و مراکز مال یو صنعتی در اختیار یهودیان قرار دارد. در این قسمت به برخی اطلاعات و آماری یهودیان در اسراییل و سایر نقاط جهان را در سال 2000 و 2001 میپردازیم. در نمودار زیر نرخ رشد جمعیت یهودیان در اسراییل و سایر نقاط جهان را در سال 2000 و 2001 مشاهده میکنیم[۸۲].
یهودیان روسیه خود را متعلق به ملیت معین میدانند نه متعلق به یک مذهب معین. بیشتر یهودیان زندگی لاییکی دارند و اجرای مناسک دین یهودیت یک رسم همگانی و همه روزه نیست بلکه جزئی از میراث ملی یهودیان میباشد. اخیرا یهودیان روسی زبان بهویژه بچههای خانوادههای مختلط (مثلا روسی- یهودی و همانند آن) بمرور خود را جزو ملت یهود احساس میکنند. فشار و نفوذ ساختارهای یهودی ارتدکس از جمله فشار سیاسی موجب میشود که سبک و روش زندگی یهودیان روسیه اندک اندک تغییراتی پیدا کند. امروزه در روسیه 180 جماعت یهودی وجود دارد و 150 از آنها خاخام ندارد. رویهمرفته در روسیه فقط حدود 60 نفر خاخام و فارغ التحصیل مدارس روحانیت ارتدکس یهودی کار میکنند که از میان آنها فقط 3 تن خاخام مسکو تابعیت روسیه دارند و سایرین، خارجی هستند. مابین جماعتها و سازمانهای مختلف یهودی روسیه نه وحدت نظر و نه وحدت عمل وجود دارد و بیش از این، در میان رهبران سازمانها یا انجمنهای مختلف مبارزات و کشمکش بهویژه در زمینههای سیاسی، دینی و اقتصادی در جریان است و ایجاد کنگره یهودیان روسیه یکی از نشانههای کوشش برای پیدا کردن راه و وسیله سازماندهی یک جماعت واحد یهودیان در روسیه تحت یک رهبری واحد میباشد که بعضی از اشخاص از طریق رسیدن به جا و مقام در چنین سازمانهایی پیگیر مقاصد شخصی خود میباشند[۸۳].
روند بهبود جایگاه یهودیان اتحاد شوروی در این کشور به طور منظم در سالهای پس از فروپاشی ادامه یافت. رفع محدودیتهای مهاجرت یهودیان از اتحاد شوروی این روند را تقویت میکرد، هر چند در نیمه دوم دهه 1990 این جریان رو به کاهش نهاد. با تحول در سیاستهای فدراسیون روسیه و ایجاد فرصتهای جدید در پرتو اجرای سیاستهای انتقال به نظام اقتصاد بازار، یهودیان نتوانستند در همه عرصهها، جایگاه خود را بهبود بخشند[۸۴]. حضور افرادی مانند؛ آناتولی چوبایس و گریگوری یاولینسکی در دستگاه اجرایی بیانگر این ارتقا بود. بازرگانان و تجار یهودی نیز مجال مناسبی برای گسترش فعالیتهای خود به دست آوردند. افرادی مانند بوریس برزوفسکی، بوریس نمتسف، ویتالی مالکین توانستند در میان همکاران خود به طور منظم نفوذشان را گسترش دهند. [۸۵]. این امر در میان اتحادیههای جوانان نیز گسترش یافت. میخائییل خودورکوفسکی از کسانی بود که در میان جوانان فعال روسیه توانست، با ریاست مناپ بانک روسیه وضعیت برجستهای احراز نماید. سرگئی کریلنکو نخست وزیر سابق روسیه نیز از یهودیان جوانی بود که فرصت بهبود جایگاه خود را در شرایط جدید پیدا کرد. در عرصه امور اقتصادی یهودیان روسیه ارتقا بیشتری به دست آوردند. الکساندر لیوشیتس وزیر سابق امور مالی روسیه و مشاور نزدیک بوریس یلتسین از این نظر قابل اشاره است. یاکوف یانسن وزیر امور اقتصادی پیشین یلتیسین نیز میتواند در این زمینه مطرح شود، که سالها در مرکز کامپیوتر سازمان مرکز برنامهریزی اقتصادی اتحادیه شوروی و سپس فدراسیون روسیه فعالیت داشت. ولادیمیر گوسینسکی و الکساندر اسمولنسکی نیز در ساختار تصمیمگیری و اجرایی اقتصادی روسیه جایگاه مهمی داشتهاند[۸۶].
در پارلمان روسیه حضور یهودیان با وضعیتی روبهرو رشد مواجه بود، هر چن به تدریج این روند رو به کاهش نهاد. رد نخستین دومای کشوری 17 نماینده یهودی که عمدتا از حزب لیبرال انتخاب روسیه انتخاب بود، حضور داشتند. این یهودیان اساسا با گروههای اصلاحطلب غربگرا در روسیه پیوند داشتند. افرادی مانند پیوتر شلیش از سنپترزبورگ در این زمینه قابل اشاره هستند. لوروخیلین نیز از دیگر یهودیان فعال در پارلمان روسیه بوده است. او تنها یهودی در روسیه بود که قبلا فرماندهی لشگر هشتم روسیه را عهدهدار بود[۸۷]. او با توجه به جریانات سرکوب نظامی جدایی طلبان چچن، ارتش روسیه را ترک کرده بود. الکساندر یاولینسکی از مشهورترین اقتصاددانان غربگرای روسیه که در انتقال از نظام سوسیالیستی به سرمایهداری در این کشور نقش اساسی داشت، از یهودیان دومای کشوری بود. او نخستین کسی بود که از ضرورت مشارکت یهودیان در ساختارهای دولتی و قانونی روسیه سخن گفت. او در برابر ولادیمیر ژیرنفسکی رهبر حزب راستگرای لیبرال دموکرات که یهودیان را به صراحت «ستون پنجم» دشمنان روسیه میخواند، فعالیت شدیدی را دنبال کرده است. ژیرنفسکی حزب لیبرال یاولینسکی را به صراحت عامل بیگانگان در روسیه خوانده است. یهودیان در دومای کشوری تلاش خود را برای مقابله با تمایلات ضد یهودی گسترش دادهاند[۸۸]. آنها کوشیدهاند فضای جدید را برای گسترش مشارکت همه یهودیان در سطوح مختلف ایجاد نمایند[۸۹].
پس از این که مهاجرت یهودیان در سال 90 به بعد به بالاترین میزان خود یعنی 188000 نفر رسید، مهاجرت یهودیان از روسیه بین سالهای 92 تا 95 بطور میانگین در حدود 65000 نفر در سال بود. در سال 96 دولت روسیه فعالیت آژانس یهود (سازمان بینالمللی که از دهه 1940 هماهنگ کننده مهاجرت یهودیان بود) را محدود کرد. در واقع شوروی و فدراسیون روسیه با نگاه یک ملیت نگاه کردهاند نه فقط یک دین. این نگرش البته برخلاف بند 26 قانون اساسی سال 93 بود که دولت از مجبور کردن افراد برای بیان ملیت خود یا تعیین ملیت از سوی دولت منع شده بود. گرچه یهودستیزی متوقف شد و اقدامات یهودستیزانه آشکارا نیز پس از فروپاشی روسیه به ندرت در جامعه این کشور اتفاق میافتاد اما یهودیان تاریخ خود را فراموش نکردهاند و نسبت به پایداری روند لیبرالیزه کردن مشور وضعیت خود هنوز مرددند. یهودی ستیزی سنتی در کلیسای ارتدکس روسیه و افزایش قدرت نیروهای سیاسی فراملی و نئوفاشیست دلایل اصلی این نگرانیهاست. یهودیان همچنین نگران قربانی شدن خود در شرایط سخت اقتصادی هستند. اما به هر حال در اوایل 90 یهودیت تا حد بسیار زیادی احیا شد و یهودیان روسیه توانستند پرداختن به امور دینی خود را در این کشور تجربه کنند. یکی از اتفاقات مهم در ژانویه 96، ترجمه روسی یک جلد از تلمود بود. چاپ چنین ترجمههایی در زمینههای آموزشهای دینی یهودیان به زبان ورسی در قبل از حاکمین بلوشیکها در روسیه موجود بود ولی عملا دسترسی به آنها تا سال 96 غیرممکن بود. با گرایش یهودیان به بروز هوین خود آمارهای رسمی از افزایش جمعیت آنها از 500000 تا 700000 نفر را بین سالهای 92 تا 95 نشان میداد. جمعیت یهودیان مسکو در اواسط دهه 90 در بین 200000 و 300000 هزار نفر تخمین زده میشد. از این تعداد حدود 15 درصد سفاردیک (غیراروپایی) بودند. تعداد یهودیان شرکتکننده در مراسم مذهبی همچنان بسیار کم است اما با این حال سازمانهای مثل حصیدیک (یهودیت ارتدوکس) چاباد لوباویچ (Hasidic Chabad Lubavitch) یهودیان را به شرکت در مراسم مذهبی سنتی ترغیب میکند. البته در مسکو لوباویچرهای بسیار معتقد با دو کنیسه، چندین مدرسه شامل یک یویشا (آکادمی آموزش تلمود)، مهدکودکها و یک مدرسه علوم دینی برای زنان جوان، با خشونتهای برخی از روسها روبرو میشوند. قغلبیت سازمان با این حال کاملا شفاف است. در دهه 90 نهادهایی برای تامین نیازهای فرهنگی مذهبی یهودیان در مسکو ناسیس شد. این نهادها شامل یک مدرسه خاخامی، یک مرکز یهودیان جوان، اتحادیه دبیران زبان عبری و یک جامعه فرهنگی آموزشی یهود میشد. جامعه یهود ارتدوکس همچنین کمپینی را برای بازگشت کتب اشنیرسون (Shneerson)- مجموعهای از نسخههایی که در مسکو از دهه 1920 توسط حاکمان شوروی توقیف شده و در کتابخانه دولتی لنین انبار شده است- با موفقبت برگزار کرد. تعداد یهودیان در حال حاضر در روسیه بیش از 500 هزار نفر است که عمدتا در شهرهای بزرگ مسکو و سنپترزبورگ زندگی میکنند. در واقع عده بسیاری از آنان در دوران پس از فروپاشی به دلیل فشارهای دولت شوروی به اسرائیل مهاجرت کردند. هماکنون در خاور دور، منطقه خودمختار یهودینشین با مرکز بیروبیجان همچنان وجود دارد[۹۰]. البته تشخیص دقیق یهودیان در روسیه کار بسیار دشواری است زیرا اطلاعاتی که در سرشناری عمومی نفوس منعکس شده تحت تاثیر عوامل اجنماعی و سیاسی استوار است. طیق سنت یهودی "گالاخا" هر فردی که از مادر یهودی متولد شده باشد یهودی محسوب میشود. همچنین معیارهای قانون بازگشت به اسرائیل هرکس که مادربزرگ و پدربزرگش یهودی باشد، حق مهاجرت به اسرائیل را دارد[۹۱].
بنا به اظهارات کارشناسان، یهودیان روسیه نسبت به پیروان دیگر مذاهب بیشترین شمار سازمان و اتحادیههای مختلف را تشکیل و به ثبت رساندند. در سال 1996 ویتالی مالکین رییس پیشین بانک "روسیسکی کردیت" یکی از بزرگترین بانکهای خصوصی وقت روسیه رسما در تلویزیون اسرائیل اعلام نمود که دو سوم سرمایه بانکی روسیه متعلق به یهودیان میباشد که این میزان برای اداره اقتصاد کشور کافی است. در میانه سالهای 1990 صدها موسسه و سازمان یهودی از جمله کنیسه، مدرسه، انجمنهای فرهنگی، موسسات آموزش عالی و انجمنهای خیریه وجود داشت. در سال 1996 بنیاد خیریه غیر انتفاعی توسط گروه سرمایه داران یهودی و فعالین مذهبی به منظور احیای زندگی یهودیان در روسیه تاسیس گردیده است که بعدا عنوان "KOR" گرفت. دفتر مرکزی کنگره یهودیان روسیه در محله مقابل کنیسه مرکزی مسکو در مرکز شهر قرار دارد. رئیس کنگره یهودیان روسیه ("ک.او. ر." КOР)، ساتانوفسکی یوگنی یانویچ میباشد. یوگنی ساتانوفسک یکی از پرسابقهترین فعالین جنبش یهودی در روسیه و دارای اعتبار و شهرت در محافل بین المللی، دانشمند در زمینه علوم شرق شناسی، بازرگان و صاحب صنایع در سال 2001 به مقام رئیس "KOR" برگزیده شد. هیئت رئیسه شامل 55 نفر از جمله اشخاص معروف از محافل بازرگانی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی روسیه مانند بوریس آبرامویچ، یوگنیا الباتس (نویسنده معروف)، ولادیمیر گوسینسکی (الیگارش معروف)، یولی گوسمان (برادر میخائیل گوسمان معاون رئیس آژانس خبری "ایتار- تاس" و از رجال سینمایی)، برل لازار خاخام روسیه، ویتالی مالکین، میخائیل میریلاشویلی (بازرگان و میلیونر معروف سنت پترزبورگ)، گنری رزنیک وکیل مشهور، میخائیل فریدمان (صاحب سیستم بانکی "آلفا")، یاکوف اورینسون، گنادی خازانوف، آرون شایویچ میباشند.
کنگره یهودیان روسیه، 40 دفتر نمایندگی در مناطق مختلف فدراسیون روسیه دارد. یکی از مقاصد کنگره یهودیان روسیه، متحد ساختن افراد خیریه دهنده و خیریه گیرنده، شخصیتهای اندیشمند و روحانی، مدیران، کارشناسان و داوطلبان بود که برای همه آنها امکان کار و فعالیت فراهم گردد. همچنین اقدامات مربوط به ایجاد موسسات مخصوص انجمنهای یهودیان در سطح محلی و کشوری به عمل آید. بر اساس اطلاعات منتشره توسط " KOR"، طی 7 سال فعالیت این سازمان بیش از 63 میلیون دلار صرفا در داخل روسیه جمع آوری و به مصرف رسیده است. این سازمان در کنگرههای یهودیان اروپایی، اورآسیایی و جهانی و نیز شریک سازمانهای بین المللی یهودیان از قبیل کمیته آمریکایی یهودی توزیع کننده "جوینت"، آژانس یهودی "سوخنوت" و کنفرانس مخصوص ادعاهای مادی به آلمان شرکت میکند. " KOR" از سال 2002 ماهنامه روسی زبان "یوریسکیه نوستی" (اخبار یهودی) -نخستین نشریه روسی زبان اختصاصی برای نسل نوین یهودیان و غیر یهودیان روسیه- را منتشر میکند. همچنین هزینه فعالیت سایتهای اینترنتی interjewish club, bepo, yafa.ru,antisemitizmu.net توسط " KOR" تامین میگردد. برای هزاران نفر بیسر و سامان سالمندان مجرد، مریض، بدون درآمد نهار خوریهای مجانی و مراکز پزشکی و سرپرستی دایر شده است. احداث کنیسه در مسکو و دیگر شهرهای کشور، احیای انجمنهای یهودیان در شهرها و مناطق مختلف کشور، انتشار کتب، اجرای برنامههای ورزشی، ارائه کمک به آسیب دیدگان بلایای طبیعی، چند نمونه دیگر از فعالیتهای " KOR" میباشد. " KOR" در نظر دارد در امر برنامه ریزی استراتژیک فعالیت خود از کمک سازمانهای یهودی خارجی مانند "جوینت"، "آژانس یهودیان"، "ناتیو"، "خاباد" استفاده نماید.
یکی از طرحهای بزرگ" KOR " گسترش روابط فرهنگی میان جامعه یهودیان روسیه و جماعتهای یهودی کشورهای غربی میباشد که بدین وسیله اساسی برای نزدیک شدن آنها ایجاد شود. در این خصوص طرح تاسیس دانشگاه یهودی در برلین با استفاده از امکانات دانشگاه یهودی مسکو و دانشگاه یهودی یرشلایم و دیگر موسسات آموزشی و علمی مد نظر قرار داده میشود. کل جماعت یهودی روسیه باید سعی کند که از روند گرایش روسیه به عضویت درآمدن به جامعه جهانی اقتصادی و سیاسی به عنوان همتای مساوی قدرتهای بزرگ هر چه بیشتر حمایت شود. اهداف اعلام شده کنفرانس سازمانهای یهودیان روسیه از قرار زیر میباشد:
الف. مبارزه با بیگانه ستیزی، اختلافات قومی و ضد یهودیت؛
ب. جلوگیری از افراط گرایی و تروریسم بین المللی؛
ج. ایجاد سیستم همکاری متساوی و سازنده میانه روسیه و جامعه جهانی؛ و
د. توسعه هر چه وسیعتر روابط روسیه و اسرائیل.
یکی از تصمیمات سازمان، حمایت از کمیته همبستگی با مردم اسرائیل بعنوان یک سازمان سراسری روسیه میباشد. این کمیته فعالیتهای انجمنهای یهودیان روسیه را در زمینه حمایت و پشتیبانی از اسرائیل هماهنگ مینماید و بهویژه منابع مالی مربوطه را جمع آوری مینماید. هزینه اجرای پروژههای مختلف در اسرائیل از این منابع تامین میگردد. یکی از اهداف اصلی "ک.او. ر." در مورد روابط با اسرائیل – تحکیم روابط و رساندن آنها تا سطح مانند روابط اسرائیل و آمریکا میباشد و در این رابطه مناسبات و همکاری جماعتهای یهودی روسیه با سازمانها و موسسات دولتی اسرائیل باید تا سطح مشارکت رسانده شود[۹۲].
از میان جمعیت 7/6 میلیونی اسرائیل حدود 2/1 میلیون یهودی مهاجر از روسیه و اتحاد شوروی پیشین میباشند که بیشتر آنها طی 10-12 سال اخیر به اسرائیل مهاجرت نمودند و این عده با توجه به سطح بالای آموزش و تخصص حرفهای آنان در رشتههای گوناگون بر زندگی جامعه اسرائیل تاثیر زیادی دارند. تنها یک مثال کوچک: بقول لیمور لیونات وزیر فرهنگ و علوم و آموزش و ورزش اسرائیل، تقریبا در هر دبستان یا دبیرستان اسرائیل آموزگاران مهاجر از روسیه کار میکنند. بعبارت دیگر روابط میان دو کشور در سطح مردم ساده بسیار وسیع میباشد و میتوان گفت که این واقعیت تقریبا در کلیه رشتههای اقتصادی- اجتماعی- سیاسی کم و بیش اثر خود را باقی میگذارد. در هجدهمین انتخابات کنست در سال 2009، 16 عضو روس تبار به مجلس نمایندگان اسرائیل راه یافتند. اویگدور لیبرمن وزیر خارجه اسرائیل نیز روس تبار است. 88 درصد از نفت خامی که وارد اسرائیل میشود از روسیه و اوراسیا است[۹۳] .
محافل یهودی روسیه که به دولت نزدیکند میکوشند مطابق روندهای عمومی جهانی به اقدامات و مراسم مختلف مربوط به گفتگوی میان مذاهب بپیوندند و فعالانه در گردهماییهای مختلف شرکت نمایند. بهویژه در یکی از آخرین کنفرانسهای بین المللی با عنوان "ویژگیهای تمدنی امت اسلامی" که در اکتبر 2003 در مسکو تشکیل شده بود خاخام بزرگ روسیه برل لازار بعنوان مهمان افتخاری شرکت نمود. رهبران یهودیان اظهار میدارند که ملل مختلف باید از اصول ادیان پیروی نمایند عشق و تفاهم – اصول دین یهودیان و دین اسلام میباشد و بر این اساس راه حل مسایل پیدا خواهد شد. انتقال به بخش مربوطه در رابطه با مسیحیان، هماهنگی در مورد اقدامات مشترک با رهبران کلیسای ارتدکس روسیه در جهت جلوگیری از بیگانه ستیزی در جماعتهای مسیحی، اسلامی و بودایی میباشد. رقابت میان "ک.او. ر." و دیگر سازمانهای یهودی در روسیه بیشتر در زمینه سیاسی و بهویژه روابط جامعه یهودیان کشور با مقامات دولتی جریان دارد. مقامات دولتی بیشتر علاقه مندند با رهبران روحانی رابطه داشته باشند تا با رهبران سازمانهای دارای جنبه اجتماعی. به این دلیل خاخام بزرگ روسیه به عضویت در شورای مخصوص امور ادیان در جوار ریاست جمهوری روسیه انتخاب شده است.
سازمان دیگر، فدراسیون جماعتهای یهودیان روسیه (FEOR.) به ریاست برل لازار خاخام بزرگ روسیه (خاخام بزرگ شماره 1)، در مقایسه با " KOR" مناسبات ثابت با دولت دارد و میکوشد به عنوان نماینده منافع یهودیان روسیه عمل کند. از طرف خود رئیس جمهور FEOR را به رسمیت میشناسد و در مراسم رسمی آن شرکت میکند. روسای FEOR برای شرکت در جلسات مربوطه به کرملین دعوت میشوند. اتحادیه کمیتههای حامی یهودیان در کشورهای اتحاد شوروی پیشین، سازمان غیر دولتی میباشد که در زمینه حفاظت حقوق و امنیت یهودیان، حقوق و آزادی بشر در اتحاد شوروی پیشین فعالیت دارد. این سازمان در سال 1970 تاسیس گردید. فعالیت این سازمان، بیشتر در چهارچوب و تحت حمایت سازمانهای بین المللی حقوق بشر صورت میگیرد که نهایتا با محافل یهودی بین المللی در ارتباط میباشد.
در روسیه سازمانهای یهودی متعدد دیگر نیز وجود دارد. یکی از این نهادها، کنگره جماعتهای مذهبی یهودی و اتحادیههای یهودی روسیه است. فدراسیون یهودیان ارتدکس روسیه با ریاست خاخام بزرگ روسیه شایویچ (تاسیس شده در 2003). بیشتر یهودیان از پیروان این جریان میباشند. آدلف شایویچ به عنوان خاخام بزرگ روسیه که از 30 سال پیش مقام رهبر یهودیان روسیه داشت با برل لازار که همچنین لقب خاخام بزرگ را دارد در رقابت میباشد بهویژه که برل لازار تازه به تابعیت روسیه درآمده است و از طریق دسیسههای سیاسی به مقام رهبری رسیده است. کنگره اورآسیایی یهودیان، به ریاست آلکساندر ماشکویچ. کنگره جهانی یهودیان روسی زبان (در سال 2002 تاسیس شد که خاخام بزرگ روسیه برل لازار به ریاست آن برگزیده شده است. در این کنگره نمایندگان جماعتهای یهودیان روسی زبان از 22 کشور دنیا عضویت دارند. هدف اصلی سیاسی اعلام شده از تشکیل این کنگره، هماهنگی انجمنهای یهودیان در همه جهان برای حمایت از اسرائیل میباشد. یکی از زمینههای فعالیت این کنگره، یکنواخت ساختن آموزش به زبان روسی از جمله از طریق تهیه کتابهای درسی در مورد تاریخ و فرهنگ یهودیان میباشد. از دیگر سازمانهای مهم میتوان به جنبش خاباد لیوباویچ (تشکیلات یهودیان)، بنیاد خیریه یهودیان "رحم و فرهنگ"، مرکز فرهنگی یهودیان، باشگاه سینمایی یهودیان، بنیاد یهودی تشویق هنر، اتحادیه یهودیان معلولین و جانبازان جنگها، اتحادیه زندانیان یهودی اسبق اردوگاههای دوره آلمان نازی، اتحادیه خبرنگاران یهودی، انجمن مذهبی یهودیان پیرو یهودیت مترقی، آژانس یهودیان در روسیه و دانشکده مسایل آموزش یهودیان سازمان دانشجویان یهودی اشاره کرد.
فدراسیون جمعیتهای یهودی روسیه در نوامبر سال 1999 در نخستین كنگره که به ابتكار جمعیتهای یهودی برگزار شد، تشكیل گردید. این پاسخ جمعیتهای یهودی به قانون جدید ادیان بود كه «شرط سنی» سازمانهای دینی را معرفی كرد. جمعیتهای یهودی در آن زمان همگی کمتر از 15 سال عمر داشتند. 66 سازمان یهودی، مؤسس فدراسیون جمعیتهای یهودی روسیه هستند. هم اکنون 143 سازمان در آن عضویت دارند. در جمعیتهای وابسته به فدراسیون 32 كنیسه فعالیت میكنند. 23 خاخام در 20 شهر كشور تحت سرپرستی فدراسیون جمعیتهای یهودی روسیه فعالیت میكنند. در مجموع، حدود 500 هزار نفر مرتباً در مراسم فدراسیون شركت میكنند. اكنون در 15 جمعیت مذهبی یهودی روسیه 17 مدرسه عمومی، 41 مدرسه روز یكشنبه و 13 كودكستان یهودی فعالیت میكنند. به گفته بوروخ گورین سخنگوی خاخام عالی روسیه، فدراسیون جمعیتهای یهودی روسیه به فعالیتهای انساندوستانه پرداخته است. با كمك برنامههای انساندوستانه بینالمللی طی یك سال در 43 شهر روسیه 200 تن مواد خوراكی توزیع شده است. در 37 شهر كشور 20 هزار نیازمند، خوراك اولیه را دریافت میكنند. در 17 شهر كشور 22 غذاخوری خیریه وابسته به فدراسیون جمعیتهای یهودی روسیه فعالیت میكنند كه هر ماه غذای 40 هزار نیازمند را تأمین میكنند. فدراسیون جمعیتهای یهودی روسیه به فعالیت انتشاراتی هم مشغول است. روزنامهها و مجلات كه تیراژ كلی آنها 10 میلیون نسخه در سال است، تحت سرپرستی این سازمان منتشر میشود. فدراسیون جمعیتهای یهودی روسیه در سال نزدیک به 120 كنسرت در 112 شهر كشور برگزار میكند.در چارچوب فدراسیون 36 كلوپ جوانان فعالیت میكند. فدراسیون جمعیتهای یهودی روسیه هم تصمیم گرفته است همراه با شرکت stec.com شبکه ارتباطات ماهوارهای را با استفاده از از تجهیزات شرکت اسراییلی Gilat ایجاد کند که به مرور زمان همه کنیسههای روسیه بدان خواهند پیوست. این پروژه توسط مرکز جمعیت یهودی مسکو که یکی از سازمانهای وابسته به فدراسیون جمعیتهای یهودی روسیه است، اجرا میشود. فدراسیون جمعیتهای یهودی روسیه دربرگیرنده 200 جمعیت یهودی روسیه است که اعضای آنها بین بیش از 70 کنیسه تقسیم شدهاند. طبق برآوردهای فدراسیون، در روسیه بیش از 60 هزار یهودی متدین زندگی میکنند که مرتباً به کنیسه رفته و در زندگی جمعیت یهودی شرکت میکنند[۹۴].
از مجموع مطالبی که در باره دین و مذهب در روسیه گفته شد میتوان دریافت که جامعه روسیه دارای تنوع زیادی به لحاظ مذهبی متنوع بوده و به ویژه در سالهای پس از شوروی شاهد هویت جویی دینی گستردهای در میان مسیحیان و مسلمانان و سایر پیروان مذاهب بودهایم و این موضوع از سوی دولت هم با استقبال روبرو بوده اما از آنجا که بخشی از منازعات داخلی نیز از ترکیب مذهب و قومیت بوده، مشکلاتی را ایجاد کرده است. در واقع، آنچه مطمح نظر دولت روسیه است نوعی دیانت غیر سیاسی و اخلاقی میباشد که برای تقویت حس میهن پرستی و دوری از مشکلات اجتماعی و اخلاقی موثر باشد و در عین حال با دوری از حوزه سیاست (طبق قانون اساسی) مزاحمتی برای دولتمردان نداشته باشد. تحولات خاورمیانه در سالهای 2011 تا 2013، و موج بهار عربی و بیداری اسلامی نیز نگرانیهایی از جهت امکان اثر گذاری بر مسلمانان، در دولت روسیه داشته است[۹۵].
نیز نگاه کنید به
ادیان در ژاپن؛ ادیان در کانادا؛ ادیان در چین؛ ادیان در کوبا؛ ادیان در تونس؛ ادیان در مصر؛ ادیان در لبنان؛ ادیان در افغانستان؛ ادیان در سنگال؛ ادیان در فرانسه؛ ادیان در اسپانیا؛ ادیان در آرژانتین؛ ادیان در مالی؛ ادیان در ساحل عاج؛ ادیان در سیرالئون؛ ادیان در زیمبابوه؛ ادیان در اتیوپی؛ ادیان در سوریه؛ ادیان در اردن ؛ ادیان در قطر؛ ادیان در اوکراین؛ ادیان در بنگلادش؛ ادیان در گرجستان؛ ادیان در تاجیکستان؛ ادیان در سریلانکا؛ ادیان در قزاقستان؛ ادیان در تایلند
کتابشناسی
- ↑ کلیسای ارتدوکس روسیه،(1998). ص5.
- ↑ کولایی، الهه و حسینی، سیده مطهره(1389 پاییز)، رویارویی روسیه با چچن، فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، شماره 71.
- ↑ کرمی، جهانگیر (1392). جامعه و فرهنگ روسیه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، جلد اول، 312-314.
- ↑ کلیسای ارتدوکس روسیه
- ↑ کلیسای ارتدوکس روسیه. ص6.
- ↑ کلیسای ارتدوکس روسیه. ص8.
- ↑ کرمی، جهانگیر (1392). جامعه و فرهنگ روسیه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، جلد اول، 314-318.
- ↑ نشریه فرهنگ روس(1388 پاییز)، ویژه نامه اسلام و مسلمانان در روسیه، رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در مسکو، شماره 28. 98-99.
- ↑ نشریه فرهنگ روس(1388 پاییز)، ویژه نامه اسلام و مسلمانان در روسیه، رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در مسکو، شماره 28. ص100.
- ↑ نشریه فرهنگ روس(1388 پاییز)، ویژه نامه اسلام و مسلمانان در روسیه، رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در مسکو، شماره 28. 101.
- ↑ کرمی، جهانگیر (1392). جامعه و فرهنگ روسیه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، جلد اول، 318-324.
- ↑ حسینی، سیده مطهره(1389)، تقابل نهادی در جامعه مسلمانان روسیه، فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، شماره 70، تابستان. 27.
- ↑ حسینی، سیده مطهره(1391)، مسلمانان روسیه، تهران: انتشارات ابرار معاصر تهران. 39.
- ↑ امیراحمدیان، بهرام، (1386 بهار). اسلام و مسلمانان در فدراسیون روسیه، فصلنامه مطالعات منطقه ای جهان اسلام، شماره2. ص36.
- ↑ حسینی، سیده مطهره(1389 تابستان). تقابل نهادی در جامعه مسلمانان روسیه، فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، شماره 70. 28.
- ↑ امیراحمدیان، بهرام، (1386 بهار). اسلام و مسلمانان در فدراسیون روسیه، فصلنامه مطالعات منطقه ای جهان اسلام، شماره2. ص32-33.
- ↑ نشریه فرهنگ روس،(1388 پاییز). ویژه نامه اسلام و مسلمانان در روسیه، رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در مسکو، شماره 28. 24.
- ↑ نشریه فرهنگ روس،(1388 پاییز). ویژه نامه اسلام و مسلمانان در روسیه، رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در مسکو، شماره 28. 25.
- ↑ نشریه فرهنگ روس،(1388 پاییز). ویژه نامه اسلام و مسلمانان در روسیه، رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در مسکو، شماره 28. 25.
- ↑ نشریه فرهنگ روس،(1388 پاییز). ویژه نامه اسلام و مسلمانان در روسیه، رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در مسکو، شماره 28. 26.
- ↑ نشریه فرهنگ روس،(1388 پاییز). ویژه نامه اسلام و مسلمانان در روسیه، رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در مسکو، شماره 28. ص26.
- ↑ امیراحمدیان، بهرام، (1386 بهار). اسلام و مسلمانان در فدراسیون روسیه، فصلنامه مطالعات منطقه ای جهان اسلام، شماره2. ص34-35.
- ↑ نشریه فرهنگ روس،(1388 پاییز). ویژه نامه اسلام و مسلمانان در روسیه، رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در مسکو، شماره 28.
- ↑ بهاالدین اف، (2004).
- ↑ نشریه فرهنگ روس،(1388 پاییز). ویژه نامه اسلام و مسلمانان در روسیه، رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در مسکو، شماره 28. ص27-28.
- ↑ نشریه فرهنگ روس،(1388 پاییز). ویژه نامه اسلام و مسلمانان در روسیه، رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در مسکو، شماره 28. ص27-28.
- ↑ نشریه فرهنگ روس،(1388 پاییز). ویژه نامه اسلام و مسلمانان در روسیه، رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در مسکو، شماره 28. ص28.
- ↑ نشریه فرهنگ روس،(1388 پاییز). ویژه نامه اسلام و مسلمانان در روسیه، رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در مسکو، شماره 28. ص29.
- ↑ نشریه فرهنگ روس،(1388 پاییز). ویژه نامه اسلام و مسلمانان در روسیه، رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در مسکو، شماره 28. ص29.
- ↑ نشریه فرهنگ روس،(1388 پاییز). ویژه نامه اسلام و مسلمانان در روسیه، رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در مسکو، شماره 28. ص30.
- ↑ نشریه فرهنگ روس،(1388 پاییز). ویژه نامه اسلام و مسلمانان در روسیه، رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در مسکو، شماره 28. ص30.
- ↑ نشریه فرهنگ روس،(1388 پاییز). ویژه نامه اسلام و مسلمانان در روسیه، رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در مسکو، شماره 28. ص31.
- ↑ http://www.muslims-volga.ru/rm
- ↑ کرمی، جهانگیر (1392). جامعه و فرهنگ روسیه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، جلد اول، 324-336.
- ↑ اسلامویچ، مرتضی مارات(1390)، مسلمانان در روسیه امروز، در اسلام و مسلمانان در فدراسیون روسیه، گزارش پژوهش شماره 4، رایزنی فرهنگی ج. ا. ایران در مسکو، مرکز مطالعات فرهنگی بین المللی. 11-12.
- ↑ http://islamfond.ru/prs/articles/214--4-.html
- ↑ http://islamfond.ru/prs/articles/215--.html
- ↑ کرمی، جهانگیر (1392). جامعه و فرهنگ روسیه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، جلد اول، 336-346.
- ↑ امیراحمدیان، بهرام، (1386 بهار). اسلام و مسلمانان در فدراسیون روسیه، فصلنامه مطالعات منطقه ای جهان اسلام، شماره2. ص37.
- ↑ نشریه فرهنگ روس،(1388 پاییز). ویژه نامه اسلام و مسلمانان در روسیه، رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در مسکو، شماره 28. ص39-40.
- ↑ نشریه فرهنگ روس،(1388 پاییز). ویژه نامه اسلام و مسلمانان در روسیه، رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در مسکو، شماره 28. ص129-1309.
- ↑ نشریه فرهنگ روس،(1388 پاییز). ویژه نامه اسلام و مسلمانان در روسیه، رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در مسکو، شماره 28. ص129-1309.
- ↑ کرمی، جهانگیر (1392). جامعه و فرهنگ روسیه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، جلد اول، 347-351.
- ↑ http://www.sufizm.ru/sufizm_in_Russia/sufi_ural
- ↑ کرمی، جهانگیر (1392). جامعه و فرهنگ روسیه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، جلد اول، 351-353.
- ↑ امیراحمدیان، بهرام، (1386 بهار). اسلام و مسلمانان در فدراسیون روسیه، فصلنامه مطالعات منطقه ای جهان اسلام، شماره2. ص38-39.
- ↑ حسینی، سیده مطهره(1389 تابستان)، تقابل نهادی در جامعه مسلمانان روسیه، فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، شماره 70. ص30.
- ↑ حسینی، سیده مطهره(1389 تابستان)، تقابل نهادی در جامعه مسلمانان روسیه، فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، شماره 70. ص30.
- ↑ حسینی، سیده مطهره(1389 تابستان)، تقابل نهادی در جامعه مسلمانان روسیه، فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، شماره 70. ص40.
- ↑ نشریه فرهنگ روس،(1388 پاییز). ویژه نامه اسلام و مسلمانان در روسیه، رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در مسکو، شماره 28. ص124.
- ↑ نشریه فرهنگ روس،(1388 پاییز). ویژه نامه اسلام و مسلمانان در روسیه، رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در مسکو، شماره 28. ص125.
- ↑ نشریه فرهنگ روس،(1388 پاییز). ویژه نامه اسلام و مسلمانان در روسیه، رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در مسکو، شماره 28. ص126.
- ↑ نشریه فرهنگ روس،(1388 پاییز). ویژه نامه اسلام و مسلمانان در روسیه، رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در مسکو، شماره 28. ص126.
- ↑ نشریه فرهنگ روس،(1388 پاییز). ویژه نامه اسلام و مسلمانان در روسیه، رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در مسکو، شماره 28. ص127.
- ↑ نشریه فرهنگ روس،(1388 پاییز). ویژه نامه اسلام و مسلمانان در روسیه، رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در مسکو، شماره 28. ص128.
- ↑ امیراحمدیان، بهرام، (1386 بهار). اسلام و مسلمانان در فدراسیون روسیه، فصلنامه مطالعات منطقه ای جهان اسلام، شماره2. ص42.
- ↑ کرمی، جهانگیر (1392). جامعه و فرهنگ روسیه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، جلد اول، 353-364.
- ↑ کرمی، جهانگیر (1392). جامعه و فرهنگ روسیه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، جلد اول، 364-365.
- ↑ کرمی، جهانگیر (1392). جامعه و فرهنگ روسیه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، جلد اول، 365-366.
- ↑ کرمی، جهانگیر (1392). جامعه و فرهنگ روسیه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، جلد اول، 366-368.
- ↑ کرمی، جهانگیر (1392). جامعه و فرهنگ روسیه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، جلد اول، 368.
- ↑ کرمی، جهانگیر (1392). جامعه و فرهنگ روسیه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، جلد اول، 368.
- ↑ امیراحمدیان، بهرام، (1386 بهار). اسلام و مسلمانان در فدراسیون روسیه، فصلنامه مطالعات منطقه ای جهان اسلام، شماره2. ص42.
- ↑ کرمی، جهانگیر (1392). جامعه و فرهنگ روسیه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، جلد اول، 368-370.
- ↑ امیراحمدیان، بهرام، (1386 بهار). اسلام و مسلمانان در فدراسیون روسیه، فصلنامه مطالعات منطقه ای جهان اسلام، شماره2. ص42-43.
- ↑ امیراحمدیان، بهرام، (1386 بهار). اسلام و مسلمانان در فدراسیون روسیه، فصلنامه مطالعات منطقه ای جهان اسلام، شماره2. ص44.
- ↑ کرمی، جهانگیر (1392). جامعه و فرهنگ روسیه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، جلد اول، 370-371.
- ↑ امیراحمدیان، بهرام، (1386 بهار). اسلام و مسلمانان در فدراسیون روسیه، فصلنامه مطالعات منطقه ای جهان اسلام، شماره2. ص44.
- ↑ امیراحمدیان، بهرام، (1386 بهار). اسلام و مسلمانان در فدراسیون روسیه، فصلنامه مطالعات منطقه ای جهان اسلام، شماره2. ص40.
- ↑ امیراحمدیان، بهرام، (1386 بهار). اسلام و مسلمانان در فدراسیون روسیه، فصلنامه مطالعات منطقه ای جهان اسلام، شماره2. ص41.
- ↑ کرمی، جهانگیر (1392). جامعه و فرهنگ روسیه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، جلد اول، 371-375.
- ↑ امیراحمدیان، بهرام، (1386 بهار). اسلام و مسلمانان در فدراسیون روسیه، فصلنامه مطالعات منطقه ای جهان اسلام، شماره2. ص45.
- ↑ کرمی، جهانگیر (1392). جامعه و فرهنگ روسیه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، جلد اول، 375-379.
- ↑ Globe, (2009).
- ↑ کولایی، الهه و حسینی، سیده مطهره(1389 پاییز)، رویارویی روسیه با چچن، فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، شماره 71.
- ↑ کرمی، جهانگیر (1392). جامعه و فرهنگ روسیه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، جلد اول، 379-385.
- ↑ امیراحمدیان، بهرام، (1386 بهار). اسلام و مسلمانان در فدراسیون روسیه،فصلنامه مطالعات منطقه ای جهان اسلام، شماره2. ص36.
- ↑ امیراحمدیان، بهرام، (1386 بهار). اسلام و مسلمانان در فدراسیون روسیه، فصلنامه مطالعات منطقه ای جهان اسلام، شماره2. ص37.
- ↑ کرمی، جهانگیر (1392). جامعه و فرهنگ روسیه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، جلد اول، 385-386.
- ↑ Blaler, (1984). p49.
- ↑ Saka, (1999). p363.
- ↑ اشرفی، (1389). ص79.
- ↑ (комерсант ГАЗЕТА, (2005.
- ↑ Freedman, (1995). p52.
- ↑ کولایی، الهه(1376)، سیاست و حکومت در فدراسیون روسیه، تهران: وزارت امور خارجه.
- ↑ اشرفی، (1389). ص76.
- ↑ http://www.ajc.org/pre/russian
- ↑ http://www.ajc.org/pre/russian
- ↑ اشرفی، (1389). ص77.
- ↑ Isham, (1995). p44.
- ↑ اشرفی، (1389). ص78.
- ↑ (комерсант ГАЗЕТА, (2005.
- ↑ عابدی، (1391). ص160 و 155.
- ↑ (ОБЩАЯ ГАЗЕТА, (2002.
- ↑ کرمی، جهانگیر (1392). جامعه و فرهنگ روسیه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، جلد اول، 386-398.