ادیان در مالی

از دانشنامه ملل

نود و پنج درصد از مردم کشور مالی مسلمان و در زمره پیروان مذهب مالکی به‌شمار می‌روند. پنج درصد باقیمانده را نیز مسیحیان عمدتاٌ کاتولیک و پیروان آیین‌های سنتی تشکیل می‌دهند.

اسلام در مالی

کشور مالی با جمعیّتی حدود 95 درصد مسلمان، یکی از کشورهای مهم اسلامی ‌ قاره آفریقا محسوب می‌شود. از این رو با وجود آن که دولت مالی، این سرزمین را سکولار خوانده و تأکید دارد که دین هیچ نقشی در تصمیم‌گیری‌های حکومت ندارد [۱]، ولی واقعیات موجود و ریشه‌دار بودن دین اسلام در بین مردم شهری، روستایی و طوایف، خطّ بطلانی بر تفکرات و اقدامات دولت‌مردان (ناشی از دریوزگی آنها در مقابل غرب و به‌ویژه فرانسه) مالی است.

تاریخ اسلام در مالی

از زمان دقیق ورود اسلام به این کشور اطلاعات دقیقی وجود ندارد با این حال بر اساس برخی از کتب و نوشته‌جات موجود در کتابخانه‌های قدیمی تمبوکتو که متعلق به قرن دوم هجری قمری می‌باشند می‌توان این گونه نتیجه‌گیری کرد که دین اسلام در قرون اول یا دوم هجری توسط برخی از بازرگانان عرب که به شوق تجارت صحرای بزرگ را در نوردیده و رهسپار غرب آفریقا شدند وارد بخش‌هایی از این کشور شده‌است. این تماس‌ها به‌تدریج موجب شد تا برخی از بومیان این سرزمین با دین اسلام آشنا گشته و در زمره اولین مسلمانان مالی جای‌ گیرند. از قرون سوم و چهارم هجری به بعد ارتباطات مسلمانان با بومیان این سرزمین بیشتر شد و اعراب که این سرزمین را بلادالسودان می‌نامیدند درصدد شناسایی مردم آن برآمدند از این روی از قرون اولیه هجری اطلاعاتی از مالی در کتب و نوشته‌جات جغرافی‌دانان و مورخان مسلمان آن عهد به‌چشم می‌خورد. یعقوبی (قرن نهم میلادی)، ابن حوقل (قرن دهم میلادی)، ابوعبیدالبکری (1029-1094م)، الادریسی (1100-1166م)، المحلبی، ابوالفداء (1272-1331م)، العمری (1301-1349م)، ابن بطوطه (1304-1469م)، ابن خلدون (1332-1406م) و... از مشهورترین این دانشمندان به‌شمار می‌روند که در کتب خود اطلاعات قابل توجهی از سیاهان این سرزمین ارائه داده و به تشریح وضعیت اسلام و نحوه گسترش آن در مناطق مختلف مالی امروزین پرداخته‌اند. این اطلاعات با وجود اشتباهات و نقائص موجود از اهمیت زیادی در شناسایی موقعیت اسلام و مسلمانان در این کشور برخوردارند[۲]. این دانشمندان اسلام‌گرایی و گرایش به دین اسلام در مالی را، هم‌چون دیگر کشورهای غرب آفریقا، ناشی از ارتباط بین مغربی‌ها و امپراطوری سودان می‌دانند که در آن عهد بر تمام منطقه غرب آفریقا گسترده بود. در آن دوره، سودان قدیم از نقطه نظر جغرافیایی، منطقه‌ای وسیع بین صحرا در شمال و منطقه جنگلی در جنوب آفریقا را در برمی‌گرفت. سودان قدیم که از اقیانوس اطلس تا منطقه دارفور امتداد داشت، سرزمین پهناوری بود که کشورهای امروزی سنگال، گامبیا، گینه بیسائو، گینه کوناکری، بورکینافاسو، نیجر، جنوب موریتانی و الجزایر، شمال ساحل عاج، غنا، بنین، توگو، نیجریه، کامرون، نیمه جنوبی چاد و از جمله مالی را دربر می‌گرفت[۳].

همان گونه که اشاره شد دین اسلام از قرن نخست هجری قمری از طریق بازرگانان مسلمانی که در مناطق شمال و جنوب صحرای آفریقا فعالیت داشتند به مردم سودان بزرگ که مالی نیز بخشی از آن بود معرفی شد و به‌تدریج روند اسلام‌گرایی در مالی کنونی آغاز گشت. در آن عهد - قرن اول تا جهارم هجری قمری- شمار قابل توجهی از سیاهان مالی که شیفته برخورد و رفتار مناسب تجار مسلمان و البته ثروت آنها شده بودند به اسلام گرویده و به‌تدریج خود نیز به تبلیغ این دین مبین پرداختند. مهم‌ترین حکومت‌های ملی و محلی این کشور که در قرون نخستین و میانه اسلامی دین اسلام را به عنوان نظام حکومتی خود پذیرفته و در زمره حکومت‌های اسلامی این کشور جای گرفتند عبارت بودند از:

پادشاهی واگادو

پادشاهی واگادو در قرون نه تا ده میلادی که علاوه بر مالی دیگر کشورهای غرب آفریقا از جمله نیجر و غنا را نیز در بر می‌گرفت نخستین پادشاهی بود که با اسلام آشنایی یافت. این امپراطوری که بیشتر بر قلمرو غنای کنونی متمرکز بود با ورود برخی مبلغان و بازرگانان مسلمان به‌تدریج به‌سوی اسلام سوق یافت و با گذشت زمان برخی از مردمان آن به اسلام گرویدند به گونه‌ای که در قرن دهم میلادی (قرن چهارم) مسلمانان شمال آفریقا و اعراب بربر در پایتخت آن کومبی محله‌ای را به خود اختصاص داده‌بودند که بیشتر این مسلمانان را بازرگانان و علماء تشکیل می‌دادند. با این حال پادشاهان آنیمیست این سلسله پادشاهی در مقابل پذیرش اسلام و اعلام آن به عنوان دین رسمی مقاومت می‌کردند و با وجود آن که با اعراب و بربرهای مسلمان ساکن شهر کومبی مناسبات مسالمت جویانه‌ای داشتند تمایلی به قبول دین اسلام و تبلیغ آن در بین مردم خود نداشتند. این امر موجب یورش بربرهای مغربی موسوم به الموراویدی‌ها (المرابطون) به این پادشاهی شد. این حمله تحت تأثیر سخنان دو تن از بزرگان مرابطون به نام یحیی بن ابراهیم و عبدا...یاسین که جنگ مقدس (جهاد) را استراتژی مهمی برای گرایش قبایل بت پرست این سرزمین به دین اسلام می‌دانستند صورت گرفت و موجب شد که رشد اسلام در غرب آفریقا از جمله مالی تسریع گردد. پس از فروپاشی پادشاهی مزبور چند دولت محلی کوچک در قلمرو سرزمین کنونی مالی به‌وجود آمده و هر یک بر مناطقی از این کشور تسلط یافتند.

امپراطوری ماندینگو

اعلام موجودیت امپراطوری ماندینگو در قرن سیزدهم میلادی در منطقه بین رودخانه‌های سنگال و نیجر که بخش اعظم مالی امروز را شامل می‌شد، فصل نوینی در گسترش دین اسلام گشود که در دراز مدت نتایج درخشانی در این سرزمین به‌دنبال داشت. این پادشاهی پس از پیروزی یکی از پادشاهان محلی به نام سوندیاکیتا بر سپاه کانته پادشاه آنیمیست سوسوها در جنگ کرنیا در سال 1235 تأسیس شد.

سلطان سوندیا کیتا

سوندیا کیتا پادشاه این امپراطوری با وجود آن که خود آنیمیست بود، ولی مخالفتی با گسترش اسلام نداشت و به شیوخ و روحانیون مسلمانی که در دربار وی و در محدوده این پادشاهی بودند، اجازه داد در قلمروی این پادشاهی به تبلیغ اسلام بپردازند. پس از مرگ سوندیا کیتا در سال 1255م. امپراطوری ماندینگو توسعه یافت. جانشینان سوندیاکیتا هم‌ مانند وی علاوه‌ بر حکومت مرکزی از نوعی تشکیلات محلی برای اداره این پادشاهی وسیع بهره می‌گرفتند. در حکومت مرکزی تعدادی از بازرگانان و علمای مسلمان با سمت مشاور و کارگزار حضور داشتند و تحت تأثیر آنان، برخی از شاهان سلسله ماندینگو به دین اسلام گرویدند و با ادامه کشورگشایی، امپراطوری مالی را به غرب و شرق گسترش دادند.

ساکورو از برده‌های آزاد شده، یکی از این مشاوران مسلمان معتقد و متعهد بود که نقش زیادی در گسترش و توسعه اسلام در غرب آفریقا داشت. ساکورو پادشاهی مالی را وسعت بخشید و برای نخستین بار به سفر حج رفت و در راه بازگشت از مکه در ساحل طرابلس کشته شد[۴].

سلطان ابوبکر دوم

ابوبکر دوم خواهرزاده سوندیاکیتا از دیگر پادشاهان ماندینگو بود که دین اسلام را توسعه داد. وی که سودای کشف سرزمین‌های جدید را در سر می‌پروراند، معتقد بود در ماورای دریا (اقیانوس اطلس)، سرزمین پهناوری وجود دارد. ابوبکر در پی تلاشی نافرجام برای کشف این سرزمین جدید که موجب نابودی دویست کشتی اعزامی ‌شد، در سال 1311م با ناوگانی متشکل از دو هزار کشتی که بسیاری از کارکنان و ملوانان این کشتی‌ها را مسلمانان تشکیل می‌دادند، رهسپار غرب (قاره آمریکا) شد. ابوبکر هیچ‌گاه از این سفر بازنگشت ولی برخی از مورّخان در دهه 1980 ثابت کرده‌اند وی نخستین فردی بود که دو قرن پیش از کریستف کلمب به خاک آمریکا پا نهاد. پس از غیبت ابوبکر که یک سال طول کشید، بزرگان امپراطوری ماندینگو در سال 1312م. یکی از فرماندهان وی موسوم به مانساموسی را به پادشاهی برگزیدند.

امپراطور مانساموسی

مانساموسی پادشاهی بزرگ و با تدبیر بود. در دوره حکومت مانسا امپراطوری ماندینگو گسترش یافت و به‌دلیل اقدامات داخلی و بین‌المللی موسی، کشور مالی شهرتی جهانی یافت. مانسا اجرای قوانین اسلامی‌ را در قلمرو حکومت خود الزامی ‌ساخت و پایگاه‌های آموزشی و حوزه‌های علمیه بزرگی بنیان نهاد. مانساموسی علما و اندیشمندان دیگر نقاط جهان اسلام را به مالی دعوت و با توسعه تجارت بین قلمرو خود و دیگر مناطق جهان اسلام، روابط کشور را ‌مستحکم کرد. موسی با دعوت مبلّغان اسماعیلی از سادات و شریفان مکه، مذهب تشیّع را جسته و گریخته به مسلمانان مالی معرفی کرد. در دوره پادشاهی وی شهر تمبوکتو مرکز مطالعات اسلامی‌ بود. دانشگاه بزرگ سانکوره فعالیت‌های خود را در نشر و توسعه علوم و معارف اسلامی ‌آغاز کرد و زبان عربی از آن زمان در دستگاه حکومتی راه یافت که این امر به نوبه خود موجب سهولت انتقال اندیشه‌های اسلامی ‌از شمال آفریقا، که در آن روزگار از مراکز دینی مهم تلقی می‌شد، به مالی و دیگر سرزمین‌های غرب آفریقا شد. یکی از مهم‌ترین اقدامات مانساموسی، سفر تاریخی او به مکه بود که موجب ترغیب هرچه بیشتر او در انجام اصلاحات دینی در جامعه گشت. این حج که در سال‌های 25-1324 میلادی صورت گرفت، موجب شد نام موسی و سرزمین مالی تا اقصی نقاط جهان آن روز طنین‌انداز شود و شهرت عظیمی‌ به بار آورد. براساس نوشته العمری، مانساموسی پیش از سفر حج، مقدمات آن را در سراسر امپراطوری فراهم نمود و سپس مالی را با صد بار شتر طلا در حالی که 60 هزار نفر او را همراهی می‌کردند، به مقصد مکه ترک کرد. 12000 نفر برده جوان با لباس‌های ابریشم ایرانی، در معیت این کاروان بودند و 500 غلام پیشاپیش این قافله عظیم حرکت می‌کردند و هریک نیزه‌ای طلا به وزن چهار پوند با خود داشتند. مانساموسی از راه نیجر رهسپار مصر شد و در سال 1324 وارد این کشور شد. وی پس از سه ماه توقف در مصر به مکه رفت و پس از چهار ماه مجدداً به مصر و از آنجا به مالی بازگشت. موسی در مصر نسبت به حکام و بزرگان این کشور گشاده‌دستی بسیاری به خرج داد و به تمام درباریان و بزرگان مصر طلای فراوانی اهدا نمود. وی در مکه نیز به تمام حجاج و حتی گدایان شهر طلای فراوان بخشید و خیرات و مبرّات زیادی انجام داد. بخشش وی به‌اندازه‌ای بود که هنگام بازگشت دچار عسرت و تنگ‌دستی شد و برای ادامه مسیر از تاجری مصری، مبالغی پول قرض کرد[۴].

زیارت خانه خدا نتایج زیادی را برای مانساموسی و امپراطوری ماندینگو مالی به همراه داشت. این سفر جایگاه و اعتبار کشور مالی را در سطح جهان ارتقا بخشید و برای اولین بار نام این کشور در نقشه‌های اروپایی و نقشه جهان که انجلنی دولسرت آن را در سال 1339 تهیه کرد ظاهر شد. به گفته ابن‌خلدون، پس از حج مانساموسی، تجارت بین مصر و مالی و رفت و آمد تجّار بیت دو کشور گسترش یافت و از آن زمان مالی به بازاری مطمئن برای کالاهای مصری بدل گشت. وی هم‌چنین برای معرفی هرچه بیشتر اسلام به مسلمانان و غیرمسلمانان مالی، گروهی از علما، مبلّغان و متخصصان حرفه‌های مختلف را به مالی آورد که از جمله آنها ابواسحاق ساحلی شاعر دانشمند و معمار عرب؛ المعمر مبلّغ اسماعیلی و چهار سید (شریف) از خاندان پیامبر بودند. مانساموسی با هدف گسترش دین اسلام در پادشاهی خود به ابواسحاق ساحلی معمار مسلمان دستور داد تا مساجد زیادی را در شهرهای مختلف مالی احداث نماید. بزرگ‌ترین این مساجد، مسجد جمعه شهر تمبوکتو بود که بعدها در همان جا دفن شد. ابواسحاق ساحلی قصری بزرگ و عجیب در تمبوکتو احداث کرد که ساختمانی گرد با گنبدی از طرح‌های رنگی داشت. این سبک معماری بعدها در آفریقای غربی رایج گشت. ساحلی هم‌چنین به دستور شاه، دیگر مساجد قدیمی ‌امپراطوری مالی را ترمیم و بازسازی کرد.

امپراطور مانساموسی با اعزام طلبه‌هایی از مالی به شهر فاس موجب شد که نسل جدیدی از علما و اندیشمندان بومی‌ در این کشور تربیت شوند که بعدها این افراد به عنوان اساتید مسلمان در دانشگاه اسلامی‌ سانکوره به تدریس پرداختند. وی در انجام اصول پنچ‌گانه دین اسلام بسیار جدی بود، نمازهای یومیه را با دقت تمام ادا می‌کرد، در نماز جمعه شرکت می‌کرد، در طول ماه مبارک رمضان روزه می‌گرفت، زکات اموالش را می‌پرداخت و حج را به‌جا می‌آورد. موسی عید فطر را جشن ملی و زبان و ادبیات عربی را زبان رسمی‌ امپراطوری مالی اعلام نمود و مساجد زیادی در شهرهای مالی و دیگر کشورهای اطراف احداث کرد. سیاست مانساموسی در حاکم ساختن قوانین اسلامی ‌و گماردن اندیشمندان مسلمان در رأس مسئولیت‌های مهم، عدالت و امنیّت را در سطح جامعه حکمفرما کرد و موجب شد که بسیاری از طلاب سراسر جهان اسلام برای کسب علم و دانش رهسپار تمبوکتو شوند و نام سلطان مالی در کنار سلاطیّن بزرگ آن روزگار جهان اسلام قرار گیرد. امپراطوری مالی در عهد مانساموسی از گینه تا صحرای جنوب و از اقیانوس اطلس تا سرزمین هوسا در نیجریه را در برمی‌گرفت[۵]. در دوره سلطنت وی حضور علما و فضلا در دربار پادشاه چشمگیر بود و قضات براساس دستورات قرآن عمل می‌کردند. پنج طایفه درباری نیز که وظیفه آموزش و نشر احکام اسلامی ‌را بر عهده داشتند عبارت بودند از:

- سیسه‌ها

- توره‌ها

- دیانه‌ها

- بیرته‌ها

- سانوها

اصولی که مانساموسی در حکومت خود بنیان نهاد، جانشینان وی ادامه دادند، به‌گونه‌ای که در زمان سفر ابن‌بطوطه به مالی (در سال 1352)، که سلطان سلمان فرزند وی در رأس امپراطوری قرار داشت، احکام دین اسلام کماکان به‌طور کامل اجرا می‌شد و جهانگرد بزرگ مراکشی عمیقاً تحت تأثیر عدالت و امنیّت عمومی ‌قرار گرفته بود[i].

امپراطوری سونگای
امپراطور سنی علی بر

با فروپاشی امپراطوری مالی در قرن پانزدهم، امپراطوری جدیدالتأسیس سونگای با تصرف اکثر مناطق امروزی مالی شکل گرفت. سنی علی بر(بارو)، معروف‌ترین حکمران این سلسله، به اعتقادات سنتی خود نظیر جادو پای‌بند بود و در اجرای آیین‌ها و مراسم دینی اقتدار بسیاری داشت. وی با وجود آن که مسلمان بود، با مسلمانان برخورد خوبی نداشت. مورّخان و سیاحان عرب وی را موجودی وحشی، مستبد و بربر توصیف کرده‌اند. سنی علی بر در تمبوکتو با علما و دانشمندان مذهبی نظیر المقیلی نیز رفتار تحقیرآمیز داشت و عده‌ای از آنها را زندانی کرد که این امر موجب شد برخی از علما با رقبای وی در امپراطوری سونگای ارتباط برقرار کنند و درصدد سرنگونی وی برآیند. سنی علی بر، نخستین فردی بود که پس از چند قرن، تبلیغ اسلام در بین سیاهان را لغو و تلاش کرد تلفیقی بین باورهای سنتی و تعالیم اسلامی‌ به وجود آورد. این امر موجب کندی روند رو به رشد اسلام در بخش‌هایی از مالی شد. فرزند سنی علی بر مشهور به سنی بارو نیز هم‌چون پدر به مخالفت با دین اسلام پرداخت که در نهایت موجب سرنگونی وی شد.

امپراطور ازکیا محمد توره

پس از سرنگونی سنی بارو، سلسله جدیدی موسوم به ازکیا، در داخل امپراطوری سونگای بنیان نهاده شد و دین اسلام مجدداً قدرت گرفت. ازکیا محمد توره مسلمانی شجاع و متقی بود. وی در سال 1497 برای حج رهسپار مکه شد. این سفر هم‌چون مانساموسی با تشریفات فراوانی انجام شد و هزاران نفر از جمله گروهی از علما، دانشمندان و استادان علوم اسلامی ‌او را همراهی می‌کردند. ازکیا محمد با کمک این علمای مسلمان روش‌های قضایی و نظام اجرایی- اداری کشورهای مسیر را مطالعه کرد و پس از بازگشت به اصلاح سیستم حکومت قلمرو خود و پیاده نمودن احکام اسلامی ‌پرداخت. وی پس از آن، پادشاهی خود را اقتدار بخشید و مرزهای نظامی ‌امپراطوری سونگای را با کمک نیروی نظامی ‌قدرتمندی که تشکیل داده بود، توسعه داد. محمد توره حملات خود به مناطق هم‌جوار را که اکثراً آنیمیست بودند، رنگ و بوی مذهبی داد و آن را جهاد نامید. وی امپراطوری خود را تا سنگال، موریتانی و نیجر از یک ‌سو و بنین و بخش‌هایی از نیجریه تا سمت دیگر گسترش داد.

در دوره ازکیا محمد اسلام به اوج خود رسید و شهر تمبوکتو به مرکز اسلامی بزرگ منطقه مبدل گشت و ‌دانشگاه اسلامی‌ سانکوره در سراسر آفریقا و جهان اسلام شهرت یافت. وی که در بازگشت از سفر حج عنوان خلیفه و نشان‌های اقتدار مسلمانان یعنی شمشیر و دستار را دریافت کرده بود، همواره گروهی از علما و اندیشمندان اسلامی ‌را گرد خود داشت و آنها را در تصمیم‌گیری‌های سیاسی و اجتماعی دخالت می‌داد[۳].

امپراطور ازکیا محمد دوم

پس از مرگ ازکیا محمد، برادرزاده‌اش به نام ازکیا محمد دوم که خود دانش آموخته مرکز دانشگاهی سانکوره بود، به پادشاهی سونگای دست یافت. امپراطوری درخشان سونگای از این زمان وارد دوره افول خود شد و منازعات داخلی موجبات ضعف آن را فراهم آورد. سرانجام در اواخر قرن شانزدهم، نیروهای مغربی در محلی به نام تودیبی، بر سونگای غلبه و شهرهای مهم گائو و تمبوکتو را اشغال کردند[۶].

مغربی‌ها

پس از پیروزی سلطان احمد المنصور سلطان مراکش بر پادشاهی سونگای، دانشگاه تمبوکتو تعطیّل و اکثر بزرگان این شهر و علما و مدرسان دانشگاه سانکوره، از جمله شیخ احمد بابا معروف، به مراکش تبعید شدند.

در قرن هفدهم پادشاهان محلی موسوم به پاشا از طرف سلاطیّن مراکش بر مالی امروزی و سرزمین‌های هم‌جوار حاکمیت یافتند. این دوره مصادف با هرج و مرج عظیمی‌ در این سرزمین بود که منجر به روی کار آمدن پاشادهای متعدّدی شد که تعداد آنها از سال 1612 تا 1750 بالغ بر 128 نفر بود. در این میان، ایالات هم‌جوار که از این تحولات برکنار مانده بودند، دولت‌های محلی کوچکی تشکیل دادند و به‌تدریج به قدرت و مکنت رسیدند. حکومت دینا و طوایف پل در ناحیه مسینا از این دست حکومت‌های محلی بودند.این سلسله‌ها همگی رنگ و بوی اسلامی‌ داشتند و نبردهای آنها با همسایگان به نام جهاد و گسترش اسلام صورت می‌گرفت.

مهم‌ترین پادشاه این عهد که در توسعه دین اسلام در مالی نقش مهمّی ‌بر عهده داشت، شیخ احمدو حمدی بوبو از اقوام پل (فولانی) بود که خود را دادگستر الله می‌نامید. وی با حملات جهادی، بسیاری از بت‌پرستان پل را به دین اسلام سوق داد و در سال 1819 شهر مهم جنه را به تصرف خود در آورد و پایتخت جدیدی به نام شهر مقدس حمداللهی تأسیس کرد. در دوره حکومت وی اسلام در تمامی جامعه کاملاً حکمفرما بود. جانشینان وی امام احمد دوم و فرزندش شیخ احمدی احمدو نیز در اجرای قوانین و تعالیم اسلامی‌ تأکید خاصی داشتند[۶].

حکومت جهادی توکولور (الحاج عمرتال)

یکی از بزرگ‌ترین رهبران مسلمان غرب آفریقا که نقش بسیار مهمّی‌ در توسعه دین اسلام در مناطقی از کشور‌ امروزی مالی و گینه کوناکری داشت، شیخ الحاج عمر بن سعید الفوتی موسوم به حاج عمرتال بود. وی حکومت اسلامی‌ نیرومندی را مبتنی بر قوانین اسلامی‌ در منطقه نسبتاً وسیعی از غرب آفریقا تأسیس کرد.

الحاج عمر بن سعید الفوتی موسوم به الحاج عمرتال[ii] سیاست‌مدار، عالم، نویسنده، مصلح اجتماعی و از رهبران بزرگ مسلمان قرن نوزدهم در غرب آفریقا و به طور خاص در بخش‌هایی از کشورهای کنونی سنگال، مالی و گینه کوناکری بود که از اوایل دهه 1850 تا اواسط دهه 1860م (حدود 15 سال)، تحولات قابل ملاحظه‌ای در این مناطق پدید آورد و دین اسلام را در منطقه وسیعی از غرب آفریقا گسترش داد. بسیاری از متفکران و اندیشمندان وی را در کنار شیخ عثمان دان فودیو، مشهور‌‌‌‌ترین شخصیت مسلمان غرب آفریقا در قرن نوزدهم، می‌دانند (Clark, peter b, ibid,p.81)که درصدد ترویج اسلام در سراسر منطقه غرب آفریقا و ارائه تصویری واقعی از دین اسلام به عموم مردم این منطقه وسیع از مسلمان و غیرمسلمان بود.[iii]

الحاج عمرتال هرچند در فوتاتورو،(Futa toro) در شمال سنگال امروز به دنیا آمد و بخشی از دوران نوجوانی و جوانی‌اش را در فوتاجالون(Fu Jallonta) سپری نمود، ولی امپراطوری بزرگ خود موسوم به پادشاهی توکولور(Tukulor) را با حمایت اقوام فولبه(Fulbe) و توکولور در خارج از زادگاهش فوتاتورو تأسیس کرد. شیخ عمرتال هیچ‌گاه موفق به رهبری نهضت جهانی خود در فوتاتورو نشد، زیرا دولت این منطقه اسلامی و هدف اصلی شیخ نیز گسترش دین اسلام در بین پیروان آیین‌های سنتی بود [۷]. با این حال حکومت جهادی وی در درازمدت تأثیرات قابل ملاحظه‌ای در مناطق مختلف بر جای نهاد.

الحاج عمرتال در سال 1794 میلادی در روستای هلوار(Hallwar) یا آلوار(Aloar)، حوالی پودور(Podor) در فوتاتورو، شمال کشور امروزی سنگال و در خانواده‌ای متدین به دنیا آمد[۸]. پدر عمرتال مشهور به الایمان سعیدو(El iman saidu)، از رهبران مسلمان روستای هلوار بود که در شورش تورودبه(Torodbe) بر ضد سلسله دنیانکه(Denyanke) شرکت کرده بود. عمر در کودکی تحت تأثیر دیانت و تقوای مادرش سوخنا آداما تیام(Sokhne Adama Thiam) قرار داشت و احکام اولیه اسلامی‌ را از او آموخت. پدر و مادر الحاج عمرتال هر دو از پیروان طریقت قادریّه بودند[۹]. وی پس از انجام تحصیلات مقدماتی شامل فراگیری قرآن و حدیث، در 15 سالگی و به منظور ادامه تحصیل و ارتقای معلومات اسلامی ‌خود خانه پدری‌اش را ترک کرد. شیخ عمرتال از نوجوانی به تصوف بیش از فقه علاقه‌مند بود و در حین سفر به فوتاجالون و در حالی که در جستجوی استادی بود، به‌تدریج به طریقت تیجانیه متمایل شد و در سال 1823 تحت تأثیر یکی از معلمانش به‌نام استاد عبدالکریم بن احمد به طریقت تیجانیه راه یافت[۸].

الحاج عمرتال سال 1825 میلادی عازم مکه شد. وی در مکه در کلاس‌های شیخ محمدالغالی ابوطالب، رئیس طریقت تیجانیه در حجاز، شرکت کرد و پس از چند سال شیخ محمدالغالی عضویت کامل طریقت تیجانیه را به او بخشید و عمرتال خلیفه و یکی از رهبران معنوی تیجانیه غرب آفریقا شد و به او توصیه گشت به غرب آفریقا بازگردد و ضمن زدودن بقایای کفر در این منطقه، بومیان آفریقای غربی را به دین اسلام ترغیب کند.. عمرتال به ‌دنبال آن بود که فکر، قلب و زبان خود را وقف دین اسلام کند و با تکیه بر شمشیر و جهاد، آن را گسترش بخشد. این هدف در مکتوبات او طیّ سال‌های 1828 و 1831، که مسلمانان را به ایمان، نیایش به درگاه خداوند، روزه، حج و جهاد فراخوانده، کاملاً به چشم می‌خورد[۸] [۱۰].شیخ هم‌چنین درصدد مقابله با تجّار محلی و حاکمانی بود که کماکان به تجارت برده و اعزام بردگان سیاه از مناطق مختلف غرب آفریقا به مزارع کشاورزی کشورهای غربی ادامه می‌دادند

الحاج عمرتال در سال 1831 تصمیم به بازگشت به غرب آفریقا گرفت. بازگشت الحاج عمرتال به غرب آفریقا 9 سال به طول انجامید و وی در مسیر بازگشت به زادگاهش، شش سال در دربار خلافت اسلامی ‌سوکوتو مقیم شد [۷] و با دختر محمدو بلّو(Muhamedu Bello) نیز ازدواج کرد [۱۱]. الحاج چندی نیز در حکومت اسلامی ‌مسینا اقامت گزید و اطلاعات بسیاری در مورد دولت‌های جهادی غرب آفریقا کسب کرد.

عمرتال در سال 1840 جامعه‌ای متشکل از دانشمندان در "جه‌گونکو(Jegunko)" مرزهای شرقی فوتاجالون تأسیس و تعداد زیادی از بومیان مسلمان را به‌سوی خود جلب کرد. این افراد اکثراً فولبه(Fulbe) و توکولور بودند و در فوتاتورو به خدمت گرفته شدند. ورود الحاج عمرتال به فوتاجالون، از سوی المامی ‌دولت اسلامی ‌تیمبو(Timbo)، تهدیدی برای حاکمیت او محسوب ‌شد و با اوج گرفتن اختلافات بین آن دو، عمرتال به دینگوئیرای(Dinguiray) که منطقه‌ای جنگلی خارج از محدوده قدرت و نفوذ المامی ‌تیمبو بود، نقل مکان کرد[۸].

این مهاجرت در سال 1849 صورت گرفت [۷]و الحاج عمرتال پس از آن، مقدمات تأسیس امپراطوری توکولور را فراهم و با ایجاد ارتشی نیرومند، پیروان خود را آماده جهادی مقدس علیه دولت‌های کافر هم‌جوار ساخت. جهاد اسلامی ‌الحاج عمرتال پس از حمله ییمبا(Yimba) حاکم غیرمسلمان دولت تاملا(Tamla) به دینگوئیرای آغاز شد. عمرتال در سال 1852 اعلام کرد که به فرمان خداوند ملزم به جهاد علیه کفار شده و این در شرایطی بود که وی دشمنان زیادی در بین مسلمانان و غیرمسلمانان داشت[۸].

عمرتال پس از ضمیمه کردن دولت کوچک تامبا به امپراطوری در حال گسترش خود، در سال 1853، نام تامبا را طیّبتو(Taibatu) به معنای پاک و منزه نامید. شیخ در ادامه حملات جهادی در سال 1854، تعداد دیگری از دولت‌های غیراسلامی‌ کوچک در کشورهای امروزی مالی، سنگال و گینه نظیر بامبوک(Bambuk) و برخی ایالات دولت خاسو(Khasso) را به پادشاهی خود ملحق ساخت و بین سال‌های 1855 و 1857، دولت‌های بامبارا(Bambara)و کارتا(Kaarta) را نیز تصرف کرد [۸].

گسترش دامنه فتوحات الحاج عمرتال به‌تدریج موجب نگرانی فرانسوی‌ها را فراهم آورد که در کشورهای امروزی سنگال و گامبیا حضور گسترده‌ای داشتند و به غارت منابع طبیعی این کشورها مشغول بودند. در واقع کارگزاران دولت فرانسه، اقدامات شیخ عمرتال را مانع منافع سیاسی اقتصادی و اهداف توسعه‌طلبانه خود در سنگامبیا[iv] می‌دانستند. الحاج عمرتال نیز، مخالف حضور استعمار فرانسه در سنگامبیا بود و از فرانسوی‌های مستقر در سنگال و گامبیا خواستار پرداخت جزیه شد و علت آن را نیز مسیحی بودن آنان عنوان کرد که در مناطق تحت حاکمیت مسلمانان به تجارت مشغول و طبق قوانین اسلامی ‌ملزم به پرداخت مالیات بودند[۸].

فرانسه ضمن رد درخواست شیخ عمرتال در مورد پرداخت جزیه، از تهدیدات وی بر ضد حکومت‌های محلی کوچک در مسیر رودخانه نیجر که بر اثر رقابت‌های داخلی به چند دسته تقسیم شده بودند، برای احداث قلاعی در منطقه علیای رود نیجر استفاده کرد و به تدریج قلعه‌هایی در باکل(Bakel)، پودور(Podor)در غرب تورو در 1854، سه‌نوبدو(Senubedu) در فالمه(Faleme) در مسیر معادن طلای بامبوک(Bambuk) و مدینا(Medina) در خاسو در سال 1855 ساخت[۱۲]. این امر موجب رودررویی ارتش توکولور با نظامیان فرانسه شد. سیاست الحاج عمرتال در قبال فرانسه محتاط‌آمیز بود و چندان تمایلی به جنگ با فرانسوی‌ها نداشت، زیرا جهاد مقدس خود را بر ضد مسیحیان فرانسوی نمی‌دانست و در زمینه خرید تسلیحات نیز با آنها معاملاتی داشت. عمرتال پس از جنگ‌های پراکنده با فرانسوی‌ها از آوریل تا جولای سال 1857 میلادی و رویارویی ارتش پانزده هزار نفری‌اش در مقابل پیشروی فرانسوی‌ها در مدینا، که منجر به از دست رفتن دو هزار نفر از نیروهای جهادی‌اش شد، به سمت شرق و به مناطق وسیع موسوم به سودان غربی (مالی کنونی) عقب نشینی کرد. پس از شکست ارتش توکولور در مقابل فرانسوی‌ها، که منجر به واگذاری شهر مدینا به فرانسوی‌ها شد، الحاج عمرتال در سال 1860 به آتش‌بس راهبردی با فرانسه رضایت داد. این آتش‌بس زمینه‌ساز فتوحات فرانسوی‌ها در کشور مالی طیّ ده سال بعد شد[۱۳]. پس از شکست مدینا در سال 1857 و پیش از قرارداد نانوشته صلح 1860، الحاج عمرتال حضور فرانسوی‌ها را در سنگامبیا به رسمیّت شناخت و فرانسه نیز در مقابل، تصمیم گرفت مزاحمتی در فرآیند توسعه امپراطوری توکولور در منطقه علیا و میانه نیجر ایجاد نکند [۸].

به موازات این امر الحاج عمرتال مسلمانان ساکن مناطق تحت اشغال فرانسوی‌ها را به ترک سرزمین‌های خود و پیوستن به حکومت اسلامی ‌توکولور فراخواند و با اشاره به هجرت پیامبر اکرم(ص) از مکه به مدینه در سال‌های نخستین ظهور اسلام، مسلمانان را دعوت کرد به همراه اموال و احشام، به سمت مشرق مناطق سکونت خود مهاجرت کنند. طیّ مهاجرتی که تا آن زمان بزرگ‌‌‌‌ترین مهاجرت در غرب آفریقا به شمار می‌رفت، هزاران نفر از ساکنان بوندو و حدود یک چهارم از ساکنان فوتاتورو گرد هم آمدند و تقریباً چهل هزار نفر از مسلمانان به همراه احشام و اغنام خود به حکومت اسلامی‌ توکولور پیوستند. هجرت این مسلمانان که در زبان محلی این منطقه، فرگو(Fergo) نامیده می‌شود، در آن دوره (قرن نوزدهم میلادی)، نقطه عطفی در تاریخ غرب آفریقا به‌شمار می‌رفت[۱۲].

شیخ عمرتال پس از صلح با فرانسه و آسوده خاطر شدن از خطر فرانسویان مستقر در غرب آفریقا، تلاش کرد امپراطوری خود را در منطقه علیای رود نیجر استحکام بخشد و به حملات گسترده‌ علیه دولت‌های محلی این منطقه بپردازد[۱۴]. نخستین عملیات جنگی الحاج عمرتال علیه دولت بامبارا سگو(Bambara Segu) صورت گرفت. وی در سال 1860 با 25 هزار سرباز لشکرکشی خود را آغاز کرد. عمرتال در نبرد ووی تالا(Voodi tala) که موجب شهرت وی در سراسر مالی شد، دولت بامبارا سگو را که مردم آن از آیین‌های سنتی پیروی می‌کردند، شکست داد و سگو را به پایتخت دوم امپراطوری خود تبدیل کرد[۱۵]. سگو پادشاهی نیرومندی بود و این دولت مناطقی را که زمانی متعلق به حکومت‌های سونگای(Songhay) و مالی بود، در کنترل خود داشت[۱۶].

پیروزی بر سگو نقطه عطفی در جهاد اسلامی‌ علیه کفار بود، اما حکومت اسلامی ‌توکولور، پس از آن که عمرتال به خلافت اسلامی ‌مسینا حمله برد و به‌دلیل این اقدام مشروعیت دینی خود را تا حدودی از دست داد، با چالش‌های سنگینی مواجه گشت[۱۷].

الحاج عمرتال پس از فتح سگو، متوجّه دولت اسلامی‌ مسینا شد و در سال 1862 به آن حمله کرد. دلیل عمرتال برای حمله به دولت مسلمان‌نشین مسینا، این بود که حاکم آن تلاشی برای گسترش دین اسلام و حرکت‌های جهادی بر ضد بت‌پرستان انجام نمی‌داد[۱۴] و برخی از مردم حکومت اسلامی‌ مسینا هم‌چنان بت‌پرست بودند. در آن دوره احمدو شیخو(Ahmedu Sheikhu) بر مسینا حکومت می‌کرد که حاکمی ‌مسلمان و با کفار آفریقایی جنگیده بود[۱۸]. پس از تصرف حکومت اسلامی ‌مسینا افول الحاج عمرتال آغاز شد. وی پس از تسخیر حکومت اسلامی ‌مسینا، هیچ‌گاه نتوانست مشروعیت جهاد اسلامی ‌خود را به اثبات رساند و تا زمان مرگش موفق نشد طریقت تیجانیه را در بین مسلمانان مسینا که از رقیب او، طریقت قادریّه حمایت می‌کردند، رواج دهد[۱۹]. جمع‌آوری خراج از مردم مسینا نیز که اکثراً مسلمان بودند، با مخالفت شدید آنها مواجه شد؛ زیرا طبق قوانین اسلامی، ‌مسلمانان از پرداخت خراج معاف بودند.

پس از فتح مسینا، ائتلافی بین دولت‌های مسلمان هم‌جوار، که پیش از آن با یکدیگر اختلاف داشتند، صورت گرفت. در رأس این ائتلاف احمد البکّی(Ahmad al-Bakkay) حاکم دولت اسلامی ‌تمبوکتو و خلیفه طریقت قادریّه قرار داشت که مخالف سرسخت اقدامات توسعه‌طلبانه الحاج عمرتال بود و عملیات جنگی وی را، برای اقتصاد منطقه که مبتنی بر تفاهم بین مسلمانان و آنیمیست‌ها بود، مشکل آفرین می‌دانست[۱۲]. وی پیش از آن، در زمان حمله الحاج عمرتال، به همراه احمدو شیخو حاکم مسینا، از دولت سگو در مقابل حملات الحاج عمرتال حمایت و تلاش کرده بود مانع تصرف این حکومت محلی توسط ارتش توکولور شود. بنابراین، دشمنی عمیقی بین او و عمرتال وجود داشت.

در سال 1862 علیه حاکمیت عمرتال در مسینا شورشی به‌وجود آمد که مورد حمایت برخی عوامل حاکم تمبوکتو قرار گرفت. سرانجام الحاج عمرتال در فوریه سال 1864، در نبرد علیه شورشیانی که شهر حمداللهی را محاصره کرده بودند به قتل رسید[۱۴].

الحاج عمرتال اهداف مشخص دینی و نظامی ‌برای نهضت داشت و عمیقاً درصدد گسترش دین اسلام و برچیده شدن آیین‌های سنتی در مالی و دیگر کشورهای غرب آفریقا بود. عمرتال و اطرافیان او استعدادی در سیاست و تجارت نداشتند و علی‌رغم آن که پادشاهی توکولور موفق به تأسیس ارتشی منظم شده بود، نظام اداری و قانون‌گذاری منسجمی نداشت. بسیاری از مناطق پس از فتح به حال خود رها می‌شدند و نظام اداری خاصی برای آن تعیین نمی‌شد. هم‌پیمانان الحاج عمرتال نیز صادق نبودند و هیچ‌گاه حاکمیت وی را قلباً نپذیرفتند. امپراطوری توکولور از ظرفیت‌های تجاری مناطقی که فتح کرده بود، نتوانست بهره‌برداری کند. به‌عنوان مثال سگو که تحت حاکمیت احمدو پسر شیخ عمرتال قرار داشت و تا پیش از آن مرکز تجاری آن منطقه به‌شمار می‌رفت، به حال خود رها شد و موجب قطع منابع ثروت آن گردید[۱۲].

پس از مرگ الحاج عمرتال امپراطوری توکولور به حیات خود ادامه داد و برادرزاده عمر نیروهای شورشی مسینا و تمبوکتو را که موجب مرگ شیخ شده بودند شکست داد. با این حال بعد از قتل عمرتال، این پادشاهی با بحران جانشینی مواجه گشت. برخی از اطرافیان الحاج عمرتال، خواستار انتخاب جانشینی بعد از او شدند، اما دیگران معتقد بودند وی احمدو پسر بزرگش را به جانشینی خود منصوب کرده و بدین‌سان قدرت را به او انتقال داده‌است. این اختلافات و دودستگی‌ها موجب شد که حاکمیت احمدو بر امپراطوری توکولور هیچ‌گاه کامل پذیرفته نشود و اگرچه او بخش عمده دوره حاکمیت‌ را در سگو سپری کرد، اما دیگر شهرهای بزرگ پادشاهی، عملاً تحت اختیار احمدو نبود. پسرعموی وی، احمدو تیجانی بر مسینا، یکی از برادرانش بر کارتا و برادر کوچک‌تر بر دینگوئیرای حکومت می‌کردند.

پادشاهی توکولور سرانجام در سال 1893، در حالی که از درون و بر اثر اختلافات داخلی تضعیف شده بود، مورد حمله فرانسوی‌ها قرار گرفت و بساط آن برای همیشه برچیده شد (Clark: 136). تأسیس امپراطوری وسیع توکولور که منطقه وسیعی از شمال سنگال امروزی تا بخش‌هایی از کشور مالی[۲۰]، گینه کوناکری و موریتانی را با وسعت حدود 150 هزار مایل شامل می‌شد[۲۱] هرچند از قبایلی ناهمگون از غرب گینه، سنگامبیا و شرق مالی تشکیل شده بود ولی نتایج درخشانی به همراه داشت. دوام و بقای پادشاهی توکولور به مدت سی سال، پس از مرگ شیخ عمرتال، نمایانگر موفقیت‌های بنیان‌گذار این امپراطوری و کیفیت رهبری او بود و مسلماً اگر الحاج عمرتال، پیش از مرگ دور از انتظارش، می‌توانست نظام مرکزی اداری نیرومندی، مبتنی بر قوانین اسلامی ‌پدید آورد، این امپراطوری به پیشرفت‌های بیشتری دست می‌یافت[۷]،

اگرچه سیمای کاریزماتیک شیخ عمرتال، موجب وحدت پادشاهی توکولور بود، اما این شور و اشتیاق، پس از مرگ وی، به‌تدریج از بین رفت[۱۴]. نهضت اسلامی ‌الحاج عمرتال، هرچند منجر به تأسیس جامعه اسلامی‌ ایده‌آلی در مناطق میانه و علیای نیجر نشد، ولی در زمینه گسترش اسلام به‌ویژه در این منطقه نتایج مثبتی به همراه داشت[۱۴]و سبب توسعه نظام آموزشی اسلامی ‌در منطقه علیا و وسطای نیجر و بخش‌هایی از کشور امروزی مالی و سنگال شد، به‌نحوی که فرانسوی‌ها پس از ورود به این مناطق و برخورد با تعداد زیاد مدارس قرآنی، بسیار شگفت‌زده شدند[۲۲].

افزون‌ بر گسترش دین اسلام و مراکز و مدارس اسلامی‌ قرآنی، طریقت تیجانیه نیز در نتیجه اقدامات جهادی الحاج عمرتال در سطح وسیعی از غرب آفریقا گسترش یافت[۲۳]. نهضت جهادی الحاج عمرتال موجب تسلّط طریقت جدید تیجانیه بر حکومت‌های قادریّه این منطقه (فوتاجالون، کونتا و مسینا) گردید[۲۴]. طریقت تیجانیه بعدها بوسیله آلفاهاشم(Alfa Hashim)، برادرزاده الحاج عمرتال و موروفوتی(Moro Futi) برادر کوچک‌تر عمرتال، به کشور غنا راه یافت[۲۵]. حضور گروه قابل ملاحظه‌ای از پیروان طریقت در شمال نیجریه کنونی نیز یادگاری از اقامت شش ساله شیخ در خلافت سوکوتو در سال‌های پیش از نهضت جهادی است [۲۶].

الحاج عمرتال در زمینه انتقال فلسفه انتظار میان مسلمانان بسیار نقش آفرین بود و هم‌چون دیگر رهبران قرن نوزدهم جهادی غرب آفریقا، به ظهور حضرت مهدی (عجل‌الله‌تعالی فرجه‌الشریف) به عنوان منجی مسلمانان اعتقاد داشت[v]. الحاج عمرتال شریعت اسلام را ستون فقرات دولتش در امپراطوری توکولور می‌دانست[۲۷] و هرچند قوانین اسلامی‌ این پادشاهی، پس از مرگ وی، کم‌رنگ شد ولی تا آخرین روزهای حیات امپراطوری توکولور، رکن اصلی این دولت بود. الحاج عمرتال در مدت نسبتاً کوتاه فرمانروایی خود بر پادشاهی توکولور نتوانست نظام اداری منسجمی‌ را در متصرفات خود جاری سازد و در تأسیس حکومت پایداری نظیر خلافت اسلامی‌ سوکوتو، در شمال نیجریه نیز ناموفق بود. با این همه، در سایه استعداد درخشان نظامی‌ وی ارتش نیرومندی به وجود آمد که نقش بسیار مهمّی ‌در فتوحات و گسترش متصرفاتش داشت[۲۸].

مجاهدان مسلمان تیجانیه که در ارتش توکولور حضور داشتند، بر پایه رابطه مراد و مریدی با شیخ، تصویری درخشان از دلیری و شور و اشتیاق اسلامی ‌را در سراسر سنگامبیای آن عهد نشان می‌دادند. علاوه‌بر آن، ارتش الحاج عمرتال از نظر سلسله مراتب نظامی، نظم تحسین‌برانگیزی داشت و از دو بخش سواره‌ نظام مجهز به تفنگ‌های فتیله‌دار، شمشیرهای بلند و نیزه و پیاده نظام عمدتاً مجهز به تفنگ‌های فتیله‌دار تشکیل شده بود [۲۹]. ارتش توکولور در دوره شیخ عمرتال، در جنگ‌های این پادشاهی با دولت‌های همسایه و حتی فرانسوی‌ها، بارها نظم و کارآمدی خود را به اثبات رساند و سربازان توکولور در مدت محاصره مدینا در سال 1857، با وجود برتری شکننده فناوری نظامی ‌فرانسوی‌ها، دلاورانه در مقابل آنها پایداری کردند و شجاعانه برای فتح مدینا جنگیدند[۱۲].

نظامیان الحاج عمرتال، در جنگ با حاکم سگو نیز جنگاوری و دلاوری زیادی از خود نشان دادند و پیروزی بر جنگجویان بامبارا سگو، طیّ نبرد معروف "ووی‌تالا" شهرت بسیاری برای آنها در سراسر غرب سودان به‌بار آورد. ارتش توکولور پس از پیروزی سنگین بر حاکم دولت اسلامی ‌مسینا که سواره نظام آن، لقب سواره نظام شکست‌ناپذیر داشت، به شهرت عظیمی‌ در سراسر غرب آفریقا دست یافت و جنگجویان توکولور در نبرد سهمناک کایاوال نیز شجاعت شگفت‌انگیزی از خود نشان دادند[۱۲].

کتاب‌ها و اظهارات پندآموز و اخلاقی زیادی از شیخ الحاج عمرتال بر جای مانده است که برخی نویسندگان غربی آنها را در کتاب‌های خود نقل کرده‌اند[۲۱]. کتاب اصلی باقی مانده از وی «رماح الحزب الرحیم علی نحو الحزب الرجیم» است[۲۶]. این کتاب و دیگر نوشته‌های عمرتال اندیشه و تفکر را در بین بسیاری از روشنفکران مسلمان غرب آفریقا برانگیخت[۲۸].

نهضت اسلامی‌ الحاج عمرتال بعدها الهام‌بخش دیگر رهبران غرب آفریقا از جمله پادشاهان وولوف (پس از اسلام آوردن) شد که در پی ایجاد نیروی متحد بر ضد توسعه‌طلبی فرانسوی‌ها بودند و خصوصاً مقاومت او در مقابل فرانسوی‌ها به سال 1857 شهرت فراوانی به‌بار آوردکه بعدها به الگویی برای دیگر دولت‌های محلی در مقابله با روند افزون‌خواهی فرانسه در غرب آفریقا تبدیل شد. نهضت اسلامی ‌الحاج عمرتال پس از مرگ او نیز در جنگ‌های مسلمانان با فرانسوی‌ها تأثیرگذار بود[۳۰].

امروزه مردم کشورهای مالی، سنگال و گینه از الحاج عمرتال با افتخار و غرور نام می‌برند و از او به‌عنوان یکی از قهرمانان بزرگ غرب آفریقا یاد می‌کنند.

گسترش اسلام در دوره استعمار فرانسه

اگر چه در قرن نوزدهم چند تن از بزرگان مسلمان در مناطق مختلف مالی حکومت‌های مستقلی تشکیل دادند و به اشاعه و گسترش دین اسلام پرداختند اما این پادشاهان محلی، به‌جای اتّحاد علیه دشمن خارجی (فرانسه)، به رقابت و سرکوب نیروهای یکدیگر مشغول شدند و همین موجب تضعیف آنها و سوء استفاده استعمار فرانسه در چیرگی بر دولت‌های اسلامی‌ مالی شد. در شرایطیّ که فرانسوی‌ها به‌تدریج در حال پیشروی به مناطق مختلف مالی بودند، مسلمانان متعصب فولانی، به جنگ با نیروهای تیجانی الحاج عمرتال برخاستند و بامباراها نیز وارد این نبرد شدند. این نبردهای داخلی، علاوه‌بر تضعیف نیروهای مسلمان، موجب شد ارتش فرانسه بتواند به راحتی جنبش‌های مقاومت را درهم شکسته و بر این کشور مستولی شود. با ورود استعمار فرانسه به مالی و دیگر مناطق غرب آفریقا در اواخر قرن نوزدهم و درگیری‌های آنها با نیروهای الحاج عمرتال و پس از وی ساموری توره، گسترش اسلام در این کشور تا حدودی کند شد. با این حال علی‌رغم سرکوب این دو آزادی‌خواه بزرگ مسلمان و تأسیس کلیساها و مراکز تبلیغ مسیحیت اسلام کماکان به رشد خود در مالی ادامه داد و اکثر قبایل غیراسلام تا اواسط قرن بیستم به دین اسلام پیوستند به گونه‌ای که مالی در اواسط قرن بیستم و در دوره حاکمیت فرانسوی‌ها بر این کشور به سرزمینی کاملاً اسلامی تغییر یافته بود [۲۹].

مسلمانان در دهه‌های اولیه قرن بیستم بارها به مخالفت با استعمارگران فرانسوی پرداختند و تحت رهبری مسلمانان بزرگی هم‌چون شیخ حمدالله و دیوسه ترائوره، رشادت‌ها و دلاوری‌های بسیاری از خود به یادگار گذاشتند که در این شورش‌های بزرگ انعکاس یافت. ادامه این اعتراضات و مخالفت‌ها، که پس از جنگ جهانی دوم به اوج خود رسید، موجبات رهایی این کشور از چنگال استعمار فرانسه را فراهم آورد[۳۱].

مسلمانان مالی از بدو استقلال این کشور تا کنون با وجود مشکلات مختلف اعم از سیاسی، اجتماعی و اقتصادی همواره درصدد تحکیم وحدت و انسجام اسلامی این کشور بوده اند از این روی با وجود دیدگاه لائیک دولت‌های مالی که از زمان استقلال همواره در رأس سیاست‌های حکومت بوده‌است و علیرغم تحولات سیاسی ناشی از روی کار آمدن دولت‌های مختلف، پیروان دین اسلام کماکان سعی در حفظ آرامش جامعه، اتحاد خود و بر پای نگهداشتن مشعل فروزان اسلام در این کشور داشته‌اند. از این روی می‌توان گفت شورش قبایل مسلمان طوارق نیز تنها تجلی خشم و انزجار این مسلمانان از وضعیت موجود و نادیده انگاشتن حقوق مسلم و طبیعی آنها محسوب می‌شود. با این همه بسیاری از مسلمانان معتقدند حتی شورش طوارق که موجب خونریزی و کشتار بسیاری از مسلمانان در مناطق شمالی کشور شده نیز از خارج از مرزهای این سرزمین هدایت شده و سیاست‌های اختلاف برانگیز و تفقه افکنانه فرانسه را عامل اصلی بروز جنگ داخلی مالی می‌دانند. آنها معتقدند پیروان دین اسلام در مالی هرگز تمایلی به خشونت و به راه افتادن حمام خون ندارند و این گونه اعمال هیچ نتیجه‌ای بجز تفرقه و تشتت بین مسلمانان مالی به ‌دنبال نخواهد داشت.

مدارس قرآنی

مدارس سنتی قرآنی از صدها سال پیش در کشور مالی فعالیت داشته‌اند و از قدیمی‌ترین مراکز آموزشی این کشور به‌شمار می‌روند که محدوده فعالیت آنها از دیرباز تعلیم علوم و معارف قرآنی بوده‌است.این مدارس که معمولاً در جوار مساجد کوچک و بزرگ شهرها و روستاهای کشور فعالیت دارند عمدتاً مختص آموزش نحوه حفظ و قرائت قرآن کریم می‌باشند. اساتید این مدارس نیز معمولاً شیوخ و ائمه جمعه و جماعات مساجد مالی به‌شمار می‌روند که با دریافت شهریه‌ای بسیار اندک از دانش آموزان علوم قرآنی را به آنها می‌آموزند.

مدارس سنتی قرآنی تا پیش از ورود استعمار فرانسه تنها مراکز آموزشی اسلامی محسوب می‌شدند. کودکان مسلمان در این مدرسه‌های کوچک به یادگیری الفبای عربی و اصوات و حروف قرآنی پرداخته و پس از آن از طریق لوح‌های چوبی خود و تکرار واژه‌هایی که توسط معلمان آنها قرائت می‌شد با نحوه قرائت آیات قرآن آشنا می‌شدند. شیوه تدریس در این مدارس سنتی که بسیار مشابه مکتب خانه‌های قدیمی کشورهای اسلامی بود صرفاً مبتنی بر تکرار اصوات و حروف بود و دانش آموزان موظف بودند هر روز تکالیف اساتید خود را بر روی لوح‌ها نگاشته و آنها را به وی ارائه دهند. در این مدارس سنتی تنبیه بدنی در زمره ضروریات تدریس به‌شمار می‌رفت و دانش آموزان با کوچک‌ترین نافرمانی توسط معلمان خود تنبیه می‌شدند.مدارس سنتی قرآنی که در کشورهای هوسا زبان ماکارانتا خوانده می‌شوند پس از ورود استعمار فرانسه و تأسیس مدارس سبک جدید به‌تدریج جایگاه خود را از دست دادند با این حال به فعالیت خود ادامه داده و تاکنون توانسته‌اند به بقای خود تداوم بخشند. در حال حاضر این مراکز علاوه بر محوطه مساجد در منازل معلمان قرآن (مارابوها) نیز برگزار می‌شوند و عمده شرکت کنندگان در این کلاس‌ها را دانش آموزان بی‌بضاعت و مستمندی تشکیل می‌دهند که خانواده‌های آنها قادر به تأمین هزینه‌های تحصیل آنها نمی‌باشند[۳۲]. برخی از دانش‌آموزان این مدارس قرآنی را نیز کودکان خیابانی تشکیل می‌دهند که پس از پایان کلاس‌های روزانه رهسپار خیابان‌های شهرها شده و با گدایی امرار معاش می‌کنند[vi]. مدارس سنتی قرآنی هم اکنون در تمام شهرها و روستاهای مالی فعالیت دارند و امکانات این مدارس تخته سیاهی است که معلم با آن درس می‌دهد. دانش‌آموزان نیز دروس خود را بر روی لوح‌های چوبی استوانه‌ای شکل یادداشت می‌کنند که شکل ظاهری آن بسیار جالب توجّه است. در این مدارس متون درسی خاصی تدریس نمی‌شود و معمولاً معلمان در نحوه تعلیم عربی، قرائت و حفظ قرآن کریم از شیوه‌های آموزشی و تجربه خود بهره می‌گیرند[۳۳].

در برخی از مناطق مالی که مسلمانان در عسرت و تنگدستی به‌سر می‌برند، بسیاری از کودکان مسلمان بی‌سرپرست، شب‌ را در این مدارس که عبارت از اطاق‌های تنگ و تاریک در جوار مساجد است، سپری می‌کنند[vii].

خاطر نشان می‌گردد طی دو دهه گذشته سازمان همکاری اسلامی و برخی کشورهای اسلامی نظیر ایران، عربستان، کویت، قطر، امارات متحده عربی، مصر، الجزایر، لیبی و عمان اقداماتی را برای بهبود وضعیت این مدارس قرآنی انجام داده‌اند. در این راستا علاوه بر اعطای بورسیه تحصیلی دانشگاه‌های این کشورها به برخی از معلمان قرآنی؛ مدارس مزبور مرمت شده و مکان‌های خاصی نیز در جنب مساجد برای این مراکز در نظر گرفته شده‌اند[۳۴].

مدارس سنتی قرآنی باوجود مشکلات فراوان و کمبود امکانات هم‌چنان از پایگاه‌های اصلی نشر و توسعه دین اسلام به‌شمار می‌روند و تقریباً تمام مسلمانان کشور و بعضی از مقامات عالی‌رتبه کشوری و لشکری نیز در ایام طفولیت در این مدارس تحصیل کرده‌اند.

مدارس اسلامی‌‌

علاوه بر مدارس دولتی موجود در کشور مالی، مدارس اسلامی ‌مشهور به مدارس عربی نیز در شهرها و روستاهای مالی فعالیت دارند. در این مدارس که از نظر امکانات آموزشی در سطح ضعیف‌تری نسبت به مدارس دولتی قرار دارند، دانش‌آموزان پس از گذراندن دوران تحصیلی از ابتدایی تا آخر دبیرستان، دیپلم رسمی‌ دریافت می‌کنند. پیشینه این مدارس به اوایل قرن نوزدهم میلادی بازمی‌گردد. پس از تأسیس مدارس جدید از سوی هیأت‌های میسیونری وابسته به کلیساها، که مورد حمایت استعمار فرانسه بودند، دولت استعماری وقت، مسلمانان این کشور را تشویق کرد تا فرزندان خود را در این مراکز آموزشی ثبت نام نمایند و رسماً اعلام کرد دانش‌آموزانی که در مدارس سنتی قرآنی تحصیل می‌کنند، فرصتی برای یافتن شغل مناسب ندارند و فقط دانش‌آموختگان این مدارس می‌توانند در ادارات دولتی مشغول به کار شوند. این امر با مخالفت مسلمانان مواجه شد و آنها که وجود این مدارس را خطری بالقوه برای تغییر مذهب فرزندان خود می‌دانستند، از ثبت نام در این مدارس خودداری کردند و فقط تعداد کمی از مردم حاضر شدند فرزندان خود را به این مراکز آموزشی بفرستند. با این حال بنا به ضرورت حضور نسل آینده مسلمانان در جامعه و نیاز به فراگیری علوم و دانش جدید، گروهی از شیوخ مسلمان این کشور تصمیم گرفتند افزون‌بر مدارس قرآنی، شکل جدیدی از مدارس اسلامی‌ را تأسیس کنند تا همراه با علوم و معارف قرآنی، علوم جدید نیز به دانش‌آموزان آموخته شود.

این‌گونه مدارس در دهه‌های نخست قرن بیستم، به‌تدریج در مناطق مختلف مالی شکل گرفت و شمار کثیری از دانش‌آموزان مسلمان در آن مشغول تحصیل شدند. مدرّسان این مدارس اسلامی، ‌شیوخ و علمای تحصیل‌کرده حوزه‌های علمیه مراکش، موریتانی، الجزایر و مصر بودند و شیوه آموزشی آنها با مدارس سنتی قرآنی کاملاً متفاوت بود. پس از استقلال کشور مالی و با توجه به ریشه دار بودن مدارس اسلامی مزبور و تقاضاهای مکرر رهبران مسلمان این کشور مبنی بر برسمیت شناخته شدن این مراکز آموزشی توسط دولت؛ وزارت آموزش و پرورش مالی در سال 1962 و پس از تعیین کمیته‌ای ویژه، مدارس اسلامی را با این شرط که دروس مصوب آموزش و پرورش در آنها تدریس گردیده و اصلاحاتی در این مراکز آموزشی به‌وجود آید برسمیت شناخت. از آن تاریخ تا کنون در این مدارس که بصورت خصوصی و دریافت شهریه‌ای (نه چندان زیاد) اداره می‌شوند علاوه بر دروس اسلامی نظیر قرائت و حفظ قرآن، صرف و نحو، فقه، معارف اسلامی و عربی؛ دروس مصوب وزارت آموزش و پرورش مالی نظیر ریاضی، شیمی، فیزیک، زیست شناسی و... نیز تدریس می‌شوند. با این حال تفاوت عمده این مدارس با مراکز آموزشی دولتی زبان مورد تدریس است بدین گونه که تمامی دروس در این مدارس به عربی ارائه می‌شوند ودانش آموزان پس از پایان دوره متوسطه و اخذ دیپلم به زبان عربی کاملاً تسلط می‌یابند[۳۵].

دانش‌آموختگان این مدارس که به مدارس اسلامی- ‌عربی شهرت دارد، تا سال 1996، پس از اخذ دیپلم، هم‌چون دانش‌آموختگان مدارس دولتی، می‌توانستند تحصیلات خود را در دانشگاه مالی ادامه داده دهند و یا با بورسیه تحصیلی عازم خارج از کشور شوند. استخدام آنان در مراکز و ادارات دولتی و خصوصی با هیچ منع قانونی مواجه نبود و مدرک تحصیلی آنها در شرایطیّ کاملاً مساوی با مدارس دولتی قرار داشت. با این حال در سال 1996، دولت مالی طیّ مصوبه‌ای سراسری، ورود دانش‌آموختگان به دانشگاه مالی و استخدام آنان در مراکز دولتی را صرفاً مستلزم دیپلم مدارس دولتی و تسلّط به زبان فرانسه ‌دانست. این امر با توجّه به آن که دانش‌آموختگان مقطع دیپلم مدارس اسلامی‌- عربی، به زبان فرانسه مسلط نبودند و در طول تحصیل، فقط زبان عربی را فرا می‌گرفتند، ادامه تحصیل آنان را در مقاطع آموزش عالی و مراکز اداری با مشکل مواجه ساخت، زیرا به‌دلیل عدم توانایی در صحبت کردن به زبان فرانسه، از دست‌یابی به مشاغل دولتی و ورود به تنها دانشگاه کشور محروم ‌شدند. البته طیّ چند دهه گذشته، سازمان همکاری اسلامی ‌و کشورهای اسلامی‌، کمک‌های قابل توجّهی برای توسعه مدارس اسلامی‌- عربی و ارتقای سطح کیفی دروس این مراکز در اختیار وزارت آموزش و پرورش این کشور قرار داده‌اند با این حال به نظر می‌رسد برای تطبیق شرایط این مدارس با نظام آموزشی مالی راه طولانی در پیش است[۳۶].

طی چند سال گذشته رهبران مسلمان مالی بارها از دولت درخواست کرده‌اند ضمن ایجاد تغییراتی در مصوبه هئیت دولت تسهیلاتی را برای اشتغال و ادامه تحصیل دانش آموختگان مدارس اسلامی عربی فراهم آورد. با این حال مقامات دولتی با تأکید بر آن که بر اساس قانون اساسی مالی زبان رسمی و اداری این کشور فرانسه است تأکید دارند تنها در صورت ایجاد تغییراتی ساختاری در این مدارس و تغییر زبان آن از زبان عربی به فرانسوی می‌توانند شرایطی مساوی را در راهیابی به دانشگاه و یا استخدام در مراکز دولتی برای آنها در نظر بگیرند. در این ارتباط اخیراً برخی از رهبران مسلمان این کشور با برگزاری جلساتی با مدیران این مدارس پیشنهاد کرده‌اند مدارس عربی همانند دیگر کشورهای غرب آفریقا نظیر گینه کوناکری به مدارس اسلامی فرانکو عرب تغییر یافته و دروس اسلامی به زبان عربی و دروس مصوب آموزش و پرورش به زبان فرانسه تدریس گردد. آنها معتقدند با اجراء این سیستم دانش آموزان ضمن فراگیری زبان اسلام (عربی) به زبان فرانسوی نیز تسلط می‌یابند[۳۷].

با وجود مشکلات موجود در زمینه اشتغال و ادامه تحصیل دانش‌آموختگان مدارس عربی، مسلمانان این کشور هم‌چنان به این مراکز اعتقاد دارند و ترجیح می‌دهند فرزندانشان در این مدارس تحصیل کنند. آنها بر این باورند که دانش‌آموزان در مدارس دولتی از ارزش‌های سنتی خود دور می‌شوند و مدارس اسلامی- ‌عربی، روح اسلام را در وجود آنها تقویت می‌کند.

شهرهای تاریخی اسلامی‌

به دلیل حاکمیت دین اسلام در سراسر کشور مالی، اکثر شهرهای این کشور رنگ و بوی اسلامی‌ کامل دارند و حضور در این شهرها، تداعی‌کننده پیشینه عمیق دین اسلام در این سرزمین تاریخی است. از مهم‌ترین شهرهای اسلامی ‌مالی که عمق راهبردی اسلام را در این کشور، از گذشته‌های دور تاکنون، به تصویر می‌کشد عبارتند از:

نماز عید فطر در باماکو
باماکو

شهر باماکو پایتخت کشور مالی نه تنها به عنوان مرکز سیاسی بلکه به عنوان شهری اسلامی و مرکز حضور اقوام و قبایل مسلمان این کشور از اهمیت خاصی برخوردار است. این شهر دارای قدمت دیرینه‌ای است و کاوش‌های باستان‌شناسی پیشینه دین اسلام در آن را به صدها سال پیش باز می‌گرداند. بر اساس شواهد موجود باماکوی امروزین در قرن شانزدهم توسط خاندان نیاره و توره از قوم بامبارا بنیان نهاده شد و از سال 1883 توسط فرانسوی‌هایی که در این شهر استقرار یافتند به عنوان مرکز اداری مستعمره مالی در نظر گرفته شد. باماکو با وجود آن که سال‌ها پایتخت این کشور بوده‌است ولی هنوز بیشتر چهره روستایی مسلمان نشین بزرگ را دارد تا مرکز سیاسی و اداری کشور مالی! شهر در اکثر روزها در گرد و غبار سرخ رنگ فرو رفته است و ساختمان‌های آن اکثراً گلی و خشتی می‌باشند و مردم در خانه‌های بزرگ بصورت دسته جمعی زندگی می‌کنند[viii].از جالب‌ترین چشم‌اندازهای باماکو مساجد بزرگ و کوچک آن است که در سراسر محلات شهر و روستاهای اطراف آن به چشم می‌آید[۳۸].

بر اساس آمار موجود در حدود 210 مسجد در این شهر وجود دارند که با توجه به جمعیت یک میلیون و هشتصد هزار نفری آن و اشتیاق فراوان مردم برای حضور در مساجد کافی به نظر نمی‌رسند. مساجد شهر معمولاً شلوغ بوده و هر روز نمازهای جماعت در مساجد کوچک و بزرگ باماکو برگزار می‌شود که این امر در روز جمعه به اوج خود می‌رسد به گونه‌ای که در روزهای جمعه خیابان‌های اطراف مساجد مملو از زنان و مردانی است که با البسه سفید و تمیز عازم برگزاری نماز جمعه می‌باشند. تقریباً تمام مردم باماکو مسلمانند و تنها اقلیت بسیار کوچکی از مردم این شهر را مسیحی‌ها تشکیل می‌دهند. مردمان باماکو انسان‌هایی صبور و آرام بوده و مقدم مهمانان به ویژه مسلمانان دیگر کشورهای جهان را گرامی می‌دارند. شغل اصلی بومیان ساکن باماکو فعالیت در زمینه صنایع دستی است و جدای از آن تجارت نیز در این شهر از جایگاه والایی برخوردار است[۳۴].

سگو

شهر تاریخی سگو از شهرهای اسلامی ‌و مهم مالی و مرکز استان چهارم این کشور است. این شهر که در فراز و نشیب‌های تاریخ سیاسی این سرزمین، در قرون هجده و نوزده میلادی نقش مهمّی‌ داشته، در قرن نوزدهم به مدت بیست سال پایتخت پادشاهی توکولور و مدتی نیز پایتخت سلسله بامبارا بود.

شهر سگو مانند دیگر شهرهای مالی، چهره‌ای روستایی دارد و چندان پیشرفت نکرده است. از نظر جمعیّت، سگو سومین شهر کشور پس از باماکو و سیکاسو به‌شمار می‌رود.[ix] در حدود 90 درصد مردم سگو مسلمان‌اند و 10 درصد باقیمانده را مسیحیان و پیروان آیین‌های بومی‌ تشکیل می‌دهند. سگو مرکز کشت پنبه مالی است و اکثر اهالی آن در کارخانجات نساجی شهر فعالیت دارند[۳۹].

مساجد فراوانی در سگو وجود دارد که قدمت برخی از آنها به بیش از دویست سال می‌رسد[۴۰]. شیوه زندگی مردم سگو، هم‌چون دیگر شهرهای مالی به‌صورت جمعی است و آنان در خانه‌های بزرگ و گروهی زندگی می‌کنند.

موپتی

شهر موپتی از مشهور‌‌‌‌ترین شهرهای مالی و مرکز استان پنجم این کشور است. موپتی از نظر قدمت یکی از شهرهای تاریخی و اسلامی ‌مهم کشور مالی به‌شمار می‌رود. تاریخ تأسیس موپتی به قرن دوازدهم و اوایل ورود تجّار مسلمان به این سرزمین بازمی‌گردد. موپتی در دوره حاکمیت الحاج عمرتال پادشاه سلسله توکولور به اوج عظمت خود رسید و اهمّیت خود را در این کشور از آن زمان حفظ کرده است.

جمعیّت فعلی موپتی در حدود صد هزار نفر است و به‌دلیل آنکه در میان دو رودخانه نیجر و بانی قرار دارد و وجود سدهای خاکی متعدّدی که شهر را از سیلاب این دو رودخانه حفظ می‌کند، از شهرت زیادی برخوردار است. شغل اکثر مردم موپتی کشاورزی، ماهی‌گیری و دامداری است[x] در این شهر مساجد زیادی وجود دارد که مسجد کوموگل از مشهور‌‌‌‌ترین آنها به‌شمار می‌رود [۴۰].

مردم موپتی اکثراً مسلمان‌اند و تعداد اندکی از آنها را مسیحیان و پیروان آیین‌های سنتی تشکیل می‌دهند. در حومه این شهر خرابه‌های شهر تاریخی حمداللهی نیز وجود دارد که شیخ سلطان احمدو در سال 1819 احداث و در سال 1862 الحاج شیخ عمرتال پس از تصرف، آن را ویران کرد. در شهر موپتی ده‌ها مدرسه قرآنی وجود دارد از این رو موپتی به شهر قرآنی مالی شهرت یافته‌است[۴۱].

مسجد بزرگ جنه
شهر جنه

شهر جنه یکی از سه شهر قدیمی‌ و مسلمان‌نشین کشور مالی (جنه، تمبوکتو و گائو) به‌شمار می‌رود. تاریخ ساخت جنه به قرن نهم میلادی بازمی‌گردد. در سال 800 گروهی از بازرگانان این شهر را احداث کردند و جنه تا مدت‌های مدیدی مرکز تلاقی و ارتباط تجّار مسلمان صحرای بزرگ و بومیان مناطق جنگلی استوایی گینه بود [۴۲].

شهرت شهر جنه جدای از قدمت تاریخی آن و قرار گرفتن در رودخانه بانی که شهر را از دو سوی در خود جای داده است بیشتر به دلیل معماری سنتی بسیار زیبای سبک سودانی آن است که در سرتاسر غرب آفریقا از ویژگی خاصی برخوردار است. جنه در قرن های 14 و 15 میلادی به عنوان مرکز بزرگ علوم و معارف اسلامی و حج شهرت داشت و ده‌ها تن از دانش آموزان و طلاب مسلمان این سرزمین و دیگر مناطق غرب آفریقا برای تحصیل علوم اسلامی در حوزه‌های علمیه این شهر حضور می‌یافتند[۴۳].

مسجد بزرگ جنه در آن عهد در برگیرنده مراکز ُآموزشی و کتابخانه‌های متعددی بود و اساتیدی از عربستان، مصر، الجزایر، تونس و طلابی از کشورهای مختلف آفریقایی در این مراکز به تدریس و تحصیل علوم اسلامی اشتغال داشتند. در آن دوره جنه رقیب جدی شهر تمبوکتو بود. جنه در سال 1461 توسط سنی علی بر پادشاه سونگای تسخیر شد و در قرن شانزدهم به یکی از مهم‌ترین مراکز تجاری مالی مبدل گشت.شهرجنه بین سال های 1591 و 1780 تحت کنترل پادشاهان مراکشی قرار داشت و بازارهای آن در این دوره طولانی گسترش قابل ملاحظه‌ای یافت به گونه‌ای که اجناس و کالاهای مختلف از شمال و غرب و مرکز آفریقا در بازارهای این شهر عرضه و مبادله می‌شوند[۴۴].

جنه در سال 1861 بوسیله الحاج عمرتال تصرف گشت و در سال 1893 به اشغال نیروهای فرانسوی در آمد[۳۹]. این شهر در حال حاضر در لیست میراث فرهنگی جهانی یونسکو قرار گرفته و بسیاری از بناهای تاریخی آن از جمله مسجد بسیار زیبای جنه با هزینه سازمان یونسکو بازسازی و مرمت شده‌است[۴۵].

گائو

شهر اسلامی ‌گائو مرکز استان هفتم مالی است و به‌دلیل آنکه آخرین شهر مالی پیش از ورود به صحرای الجزایر است، مروارید صحرا نامیده می‌شود[۴۶]. این شهر تاریخی در اواخر قرن هفتم میلادی تأسیس شد و از سال 1464 تا 1591 میلادی پایتخت امپراطوری سونگای بود و به همین دلیل در آن زمان شهرت زیادی ‌داشت.

در این شهر ده‌ها مسجد قدیمی ‌از جمله مسجدی که در سال 1495 ازکیا محمد آن را ساخته بود، وجود دارد که هنوز نمازگزاران از آن استفاده می‌کنند[۴۰]. علاوه‌بر این، گائو دارای آثار تاریخی اسلامی‌ متعدّدی است که همه از شکوه و عظمت این شهر در قرون میانه میلادی حکایت دارد [۳۹].

مقبره خاندان ازکیا که بنایی هرم شکل است یکی از مهم‌ترین بناهای تاریخی این شهر به‌شمار می‌رود که قبر ده تن از سلاطین سلسله سونگای و امامان مسجد ازکیا محمد در این مقبره قرار دارد [۴۷]. جمعیّت فعلی این شهر در حدود چهارصد هزار نفر است که بیشتر مردم آن مسلمان و بخش کوچکی را مسیحیان تشکیل می‌دهند. مسلمانان گائو مانند دیگر مردم مالی، مهمان‌نوازند و با وجود فقر و مسکنت، از مهمانان خود به بهترین وجه پذیرایی می‌کنند. شغل اکثر مردم گائو دامپروری است و به‌دلیل آنکه این شهر در صحرای بزرگ آفریقا واقع شده، کشاورزی در آن چندان رواج ندارد.[xi] شهر گائو به ‌دنبال کودتای مارس 2012 نظامیان، توسط شورشیان طوارقی اشغال شد و در زمان بازبینی این کتاب (پیش از چاپ) در اواسط بهمن ماه سال 1391 نیروهای فرانسوی موفق به بازپس گیری آن شدند.

ابن بطوطه
تمبوکتو

شهر تاریخی و زیبای تمبوکتو یکی از مشهورترین شهرهای منطقه غرب آفریقا به‌شمار می‌رود که شهرت و جایگاه خود را طی قرون متمادی همچنان حفظ کرده است. این شهر در قرن دوازدهم میلادی احداث شد و در قرن سیزدهم مرکز عمده تجارت این منطقه بود به گونه‌ای که اکثر کاروان‌های تجاری که از گینه عازم شمال آفریقا بودند از تمبوکتو عبور می‌کردند.این شهر در قرون 14 و 15 میلادی به اوج عظمت و شکوه خود دست یافت که علت اصلی آن وجود بیش از 150 مدرسه قرآنی و به ویژه دانشگاه اسلامی سانکوره بود. دانشگاه اسلامی سانکوره که در آن عهد با دانشگاه‌های بزرگ اسلامی نظیر قاهره، فض و کوردوبا رقابت می‌کرد موقعیت ویژه ‌ی به این شهر بخشیده بود به گونه‌ای که تمبوکتو حالت شهری دانشگاهی بخود گرفته و از حدود هشتاد هزار جمعیت آن در قرون 14 و 15 میلادی در حدود بیست و پنج هزار نفر را طلاب علوم اسلامی تشکیل می‌دادند[۴۸].

تمبوکتو در آن زمان، علاوه‌بر محوریّت دینی، قطب تجاری منطقه به‌شمار می‌رفت و تجّار و بازرگانان، اغلب در مسیر سفر از شمال به غرب و مرکز آفریقا و بالعکس، چند روز در این شهر اقامت می‌کردند. یکی از ضرب‌المثل‌های رایج در زبان‌های بومی‌ به این مضمون: «نمک از شمال، طلا از جنوب و نقره از سرزمین سفیدپوستان می‌آید ولی کلام خداوند، داستان‌های زیبا و موضوعات حکیمانه و خردمندانه را فقط می‌توان در تمبوکتو یافت»، به‌خوبی اهمّیت تمبوکتو را در آن دوره نمایان می‌سازد [۴۹]. ابن‌بطوطه در نیمه دوم قرن چهاردهم از این شهر بازدید کرده و زیبایی و عظمت آن را ستوده است[۵۰].

تمبوکتو در حال حاضر از نظر سبک معماری خاص به سه سبک: سودانی، مغربی و فرانسوی تقسیم می‌شود و به سبب مساجد بسیار زیبا و تاریخی سه گانه سید یحیی، جن گاریبر؛ سانکوره و کتابخانه‌های قدیمی و درب‌های چوبی کنده کاری شده در سر‌تا‌سر غرب آفریقا شهرت دارد. این شهر مرکز استانی به همین نام است و اقوام مسلمانی از مناطق گوناگون مالی در آن حضور دارند. چهره کنونی تمبوکتو همچنان اسلامی باقی مانده و مردم شهر به رعایت امور شرعی و اسلامی تأکید دارند به گونه‌ای که در بسیاری از امور زندگی خود با امامان مساجد و قضات مشورت بعمل می‌آورند.1تمبوکتو در سال 1988 در فهرست میراث فرهنگی یونسکو به ثبت رسید. این شهر طی جنگ داخلی طوارق با دولت، در نیمه اول دهه 1990 و در جریان جنگ داخلی سال‌های 2011 و 2012، متحمل خساراتی شد که نگرانی عمیق سازمان یونسکو را در پی داشت[xii]. این شهر پس از کودتای سال 2012 بصورت ناگهانی به اشغال شورشیان درآمد و اسلام گرایان افراطی وابسته به سازمان تروریستی القاعده برخی از ساختمان‌های قدیمی آن را به عنوان مظاهر کفر ویران ساختند.

تمبوکتو در سال 2006 در لیست نامزدهای یکی از عجایب هفت‌گانه جهان کنونی قرار گرفت[۵۱] و در همان سال از سوی سازمان کنفرانس اسلامی‌، به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام معرفی شد.

طریقت‌های متصوفه

همچون دیگر کشورهای منطقه غرب آفریقا طریقت های متصوفه تیجانیه و قادریه شمار وسیعی از مسلمانان کشور مالی را تحت پوشش خود قرار داده‌اند. این طریقت‌ها هر چند مورد تأیید مذهب تشیع نمی‌باشند و برخی اعمال مذهبی آنها به نوعی کفرآمیز تلقی می‌شوند ولی به دلیل احترام زیادی که برای ائمه اطهار و اهل بیت (ع) قائلند در قاره آفریقا به عنوان هم‌پیمانی مطمئن برای مذهب تشیع در نظر گرفته می‌شوند. علاوه بر آن تیجانی‌ها و قادری‌ها وهابیت را دشمن اصلی خود دانسته و همواره مسلمانان را از این فرقه ضاله برحذر داشته‌اند. از این روی به دلیل وجوه مشترک بسیاری که بین پیروان طریقت‌های مزبور و مذهب اهل البیت (ع) وجود دارد فرق متصوفه یاد شده همواره به عنوان دوستان شیعیان در این کشور در نظر گرفته می‌شوند.

در این بخش تاریخچه ورود فرقه‌های متصوفه تیجانیه و قادریّه به کشور مالی و وضعیت کنونی آنها بررسی می‌شود.

طریقت تیجانیه

طریقت تیجانیه از مهم‌ترین فرقه‌های مذهبی کشور مالی است که در دیگر کشورهای غرب آفریقا نیز پیروان زیادی دارد. آغاز ورود این فرقه متصوفه به سال 1789 بازمی‌گردد. در این سال محمد الحافظ از قبیله ایداد علی، فرقه تیجانیه را، به مناطقی از جنوب غربی موریتانی که در آن زمان مرکز تجمع دانشمندان پیرو مسلک قادریّه بود، وارد کرد. در طول زندگی شیخ محمد الحافظ تمام قبیله در زمره پیروان تیجانیه قرار گرفتند و این طریقت به‌تدریج در مناطق دیگر غرب آفریقا از جمله مالی راه یافت.

با ظهور الحاج شیخ عمرتال، در اوایل قرن نوزدهم و پیوستن وی و عبدالکریم النقیلی از منطقه فوتاجالون به طریقت تیجانیه، این فرقه راه خود را با شتاب به کشورهای مختلف غرب آفریقا و از جمله بخش‌هایی از سرزمین کنونی مالی باز کرد و پس از آنکه عمرتال خلیفه کل تیجانیه در سراسر سودان غربی شد، این طریقت فرصت بیشتری برای توسعه خود در مناطق غرب آفریقا و از جمله مالی کنونی یافت[۵۲].

پس از تأسیس امپراطوری الحاج عمرتال، موسوم به پادشاهی توکولور، در شرق سنگال و مالی، تیجانیه به طریقت بسیاری از مسلمانان کشور کنونی مالی بدل گشت و بسیاری از بومیان پیرو آیین‌های سنتی، در نتیجه حملات جهادی الحاج عمرتال، مسلمان شدند و به تیجانیه پیوستند. درگیری‌های عمرتال با نیروهای فرانسه، نتوانست مانع روند رو به رشد تیجانیه در مالی شود و در همین دوره، دین اسلام در مسلک تیجانیه، به بسیاری از غیرمسلمانان معرفی شد و الحاج علاوه‌بر دست‌یابی به مقامی رفیع در میان نومسلمانان، لقب امیرالمؤمنین گرفت و مدفن وی در روستای دگیمبره، در حوالی شهر باندیاگارا، به زیارت‌گاه تیجانی‌های مالی تبدیل شد[۵۳].

تیجانیه در قرن نوزدهم هم‌چنان در مالی گسترش پیدا کرد و چند تن از خلفای بزرگ این طریقت، با حملات منظم خود به قبایل آنیمیست و تأسیس دولت‌های جهادی فولبه، موجبات گسترش آن را در ایالات مختلف مالی فراهم آورند. امام عمر بن سعید یکی از مؤسسان دولت‌ جهادی تیجانیه در سال 1861 در شهر سگو بود که از سوی مریدان خود لقب امیرالمؤمنین گرفت. این دولت‌ها در اواخر قرن نوزدهم با حمله مستقیم فرانسوی‌ها از هم پاشیدند.

گسترش طریقت تیجانیه در دوره استعمار فرانسه، ادامه یافت و با وجود حساسیت نسبی دولت فرانسه و کارگزاران فرانسوی مستقر در ایالات مختلف مالی، زوایای تیجانیه از تحرک بسیاری برخوردار بودند. تیجانی‌ها درجریان فعالیت‌های آزادی‌خواهانه مسلمانان این کشور در دهه 1950، نقش مهمّی ‌بر عهده داشتند و چند تن از شیوخ تیجانیه، در رده رهبران استقلال‌طلب این کشور قرار گرفتند. اگرچه آمار دقیقی از پیروان این مسلک در شهرها و روستاهای مالی وجود ندارد، ولی به‌نظر می‌رسد بیش از نیمی ‌از مسلمانان کشور مالی از این طریقت پیروی می‌کنند. انبوه زاویه‌های تیجانیه در سراسر کشور مالی حکایت از تعداد زیاد پیروان تیجانیه دارد[۵۴].

اعمال عبادی تیجانی‌های مالی مانند دیگر کشورهای آفریقایی است. آنان با وجود آنکه به چند شاخه از جمله نیاسیه و حماویه[xiii] تقسیم می‌شوند، از نظر انجام عبادات که معمولاً به‌صورت دسته جمعی صورت می‌گیرد، چندان تفاوتی ندارند و خود را پیکره واحدی می‌دانند که باید آن را همیشه حفظ و از تفرقه پرهیز کنند.[xiv] از مهم‌ترین عبادات آنها که تقریباً هرشب پس از پایان نماز مغرب انجام می‌گیرد، ذکر و دعاست که با تسبیح انجام می‌گیرد. ذکر تیجانی‌های مالی، هم‌چون سایر هم‌مسلکان سنگال و غنا، عبارت است از: استغفار، لااله‌الاالله، صلوات و قرائت آیاتی از قرآن کریم. اجتماع عبادی تیجانی‌ها عمدتاً با سرپرستی مقاماتی صورت می‌گیرد که شیوخ رده دوم پس از خلفا به‌شمار می‌آیند. خلیفه‌های تیجانی که هریک در منطقه‌ای خاص از مالی حضور دارند، برخی اوقات در مراسم ذکر شرکت می‌کنند. از دیگر ادعیه مهم تیجانی‌های مالی می توان به ((وظیفه)) اشاره کرد که متشکل از دو ورد و یک دعا است و تحت نظارت مقدمان انجام می‌گیرد. ذکر جمعه یا حضرت الجمعه از دیگر اعمال عبادی تیجانی‌ها است. زوایای تیجانی‌ها (که همان گونه که اشاره شد در سر تا سر کشور پراکنده شده‌اند) از مراکز اصلی عبادی آنان به‌شمار می‌روند و اکثر عبادت دسته جمعی و انفرادی پیروان این طریقت در زوایای مزبور انجام می‌شود. تیجانی‌ها وفاداری خاصی به زاویه‌های خود داشته و معمولاً تیجانی‌های هر منطقه در شهرها و روستاها از انجام اعمال عبادی خود در دیگر زوایا پرهیز می‌نمایند و معتقدند که باید جایگاه زاویه خود را پاس نهند. آنان همچون سایر هم مسلکان خود در کشورهای غرب آفریقا مراسم و مناسبت‌های اسلامی به ویژه میلاد النبی (ص) را با تشریفات ویژه‌ای برگزار می‌کنند و جشن‌های میلاد النبی معمولاً به مدت چند ماه در زوایا و مساجد تیجانی‌ها برگزار می‌شود [۵۵]. علاوه بر آن، پیروان این طریقت، هر سال در جشن بزرگ میلاد النبی (ص) که در شهر پرانگ غنا و به رهبری خلیفه امام عبدالله میکانو برگزار می‌شود، شرکت می‌کنند و با وجود آن که این سفر برای آنان که معمولاً در فقر به‌سر می‌برند، مخارج زیادی به‌دنبال دارد، با علاقه و اشتیاق در این جشن بزرگ حضور می‌یابند[۵۶].

تیجانی‌های مالی احترام ویژه‌ای برای شیخ احمد تیجانی بنیان‌گذار این طریقت و رهبران منطقه‌ای خود قائل‌اند و به سلسله مراتب موجود در این طریقت، که مبتنی بر اطاعت از مقامات روحانی تیجانی است، عمیقاً احترام می‌گذارند. آنان هم‌چون دیگر طریقت‌های متصوفه سر سلسله خود را به حضرت علی (ع) منتهی می‌نمایند و از این‌رو حضرت علی (ع) و اولاد وی به‌ویژه امام حسن (ع) و امام حسین (ع) را سخت گرامی ‌می‌دارند [۵۷]. تیجانی‌ها در طول تاریخ مالی همواره با پیروان مذهب اهل بیت (ع) مناسبات خوبی داشته و از دشمنان سرسخت وهابیّت به‌شمار می‌روند. این طریقت در مقایسه با قادریّه از نظم و انسجام بیشتری برخوردار است.

قادریّه

طریقت متصوفه قادریّه یکی از فرقه‌های اسلامی ‌است که شمار قابل توجّهی از مسلمانان این کشور از پیروان این آیین به‌شمار می‌روند. تعداد پیروان این فرقه کاملاً مشخص نیست ولی آمار غیررسمی ‌نشان‌ می‌دهد که در حدود 30 درصد از پیروان دین اسلام از این طریقت پیروی می‌کنند. در حال حاضر بیشتر جماعات قادریّه در شهر تمبوکتو زندگی می‌کنند و بقیه در سگو، جنه و دیلی مستقرند. قادری‌ها دارای ده‌ها مسجد در شهرهای مختلف مالی‌اند و یکی از مساجد بزرگ باماکو متعلق به این جماعت است.

قادری‌های مالی همچون دیگر کشورهای آفریقایی مراسم عبادی خود را در روزهای پنج شنبه و یکشنبه بصورت جمعی در مساجد و زاویای خویش در شهرها و روستاهای مالی انجام می‌دهند. آنها نظیر دیگر هم مسلکان خود در کشورهای غرب آفریقا در حالی که دایره‌هایی را تشکیل می‌دهند به قرائت ذکر «لا اله الا الله» پرداخته و پس از چرخاندن تسبیح‌هایی 99 دانه، 99 بار و سپس 66 بار ذکر مزبور را تکرار نموده و دو حزب اول قرائت را بصورت همگانی می‌خوانند. سپس ادعیه مذهبی خاص خود را تکرار نموده و سرودهایی را قرائت می‌نمایند.

برای ورود به این فرقه باید «اجازه» مخصوص اخذ گردد که این اجازه توسط شیوخ جماعات قادری در مالی صادر می‌شود. پیروان طریقت قادریه مالی همچنین موظفند پس از نماز دعای «لازم» را قرائت کنند. آنان همچون دیگر قادری‌های غرب آفریقا تصوف را مرحله‌ خاص دوستان خدا می‌دانند و معتقدند رضایت خدا از هر چیز مهم‌تر است. شیوخ قادریه مالی پیام قادریه را پیام عشق و آزادی انسان از بند شیطان می‌دانند و معتقدند صوفیان و از جمله پیروان طریقت قادریه امانتدار تعلیمات در مورد واقعیات درونی می‌باشند و تأکید دارند اصول این طریقت از ابتدا و از زمان بنیان‌گذار آن شیخ عبدالقادر گیلانی بر پایه عشق به خدا و پیامبر اعظم (ص)، احترام به مذاهب اسلامی و وحدت خالق یکتا بنیان نهاده شده‌است[۵۸]. پیروان طریقت قادریّه مالی مردمی آرام، صبور و صمیمی‌اند و ارادت ویژه به پیروان مذهب اهل‌البیت (ع) دارند.

قادریه در قرن هفدهم و اوایل قرن هجدهم وارد بخش‌هایی از مالی امروزین شد و در قرن نوزدهم به‌تدریج در مناطق مختلف مالی راه یافت. این طریقت در قرن نوزدهم از پیروان زیادی برخوردار بود ولی با گذشت زمان و از اواسط این سده رفته رفته در مقابل تیجانیه عقب نشینی نمود. قادریه در دوره استعمار فرانسه از روابط خوبی با دولت مستعمراتی برخوردار بود با این حال این روابط در حدی نبود که مانع فعالیت‌های آزادی‌خواهانه آنها شود. قادریه‌ها در دهه 1950 دوشادوش دیگر مسلمانان کشور در فعالیت‌های آزادی‌خواهانه علیه فرانسه مشارکت داشتند با این حال پیروان این طریقت به دلیل روحیات خاص خود مبنی بر عدم دخالت در امور سیاسی پس از استقلال مالی نقشی در حکومت کشور ایفا نکردند.

رهبر فعلی قادریه‌های مالی شیخ سیدی مودیبوکان دیالو است که از سوی قادری‌ها لقب «ولی» یافته‌است و در شهر دیلی اقامت دارد. وی علیرغم کهولت سن به‌طور مداوم از مراکز اقامت قادری‌ها بازدید کرده و در روستاهای قادریه نشین با مسلمانان به گفتگو می‌نشیند. شیخ در طی این ملاقات‌ها مشکلات جماعات قادریه را رفع نموده و برخی اختلافات داخلی را برطرف می‌کند[۵۹]. سیدی هم‌چنین در سفرهای خود به مناطق مختلف مالی، برخی از سنت‌های غلط را که در تضاد با دین اسلام است، ملغی می‌سازد و لزوم پیروی از تعالیم اسلامی‌ را به پیروان خود تذکر می‌دهد[۶۰]. شیخ سیدی طیّ سال‌های دهه 1980 و 1990، سفرهای بسیاری به کشورهای همسایه از جمله ساحل عاج داشت و در طیّ این سفرها، برخی از مهاجران مسلمان مالیایی شاغل در این کشور را، به طریقت قادریّه جذب می‌کرد.

شیخ الحسن خلیفه قادریّه در سگو از دیگر رهبران بزرگ این طریقت است. وی که در قدیمی‌‌‌‌‌ترین بخش شهر تاریخی سگو زندگی می‌کند، مریدان زیادی دارد و معمولاً در منزل خود به ذکر و دعا مشغول است. می‌گویند خلیفه الحسن فقط یک بار در طول سال از منزل خود خارج می‌شود و مریدان و مراجعان را به‌سختی می‌پذیرد و فقط خلفا و مقدّمان قادریّه می‌توانند او را ملاقات کنند. برادر وی نیز امام مسجد قدیمی ‌سگو است که قدمت آن مسجد به صدها سال پیش باز می‌گردد. مقبره جدّ بزرگ قادری‌ها که به اعتقاد آنها قرن‌ها پیش از عراق رهسپار این کشور شده، در نزدیکی مسجد قدیمی ‌سگو قرار دارد[۵۹].

مریدان قادریّه برای قبور بزرگان خود احترام خاص قائل‌اند و معمولاً سالی یک بار به زیارت مقابر آنان می‌شتابند.

بقعیه

این طریقت در زمره فرقه‌های کوچک متصوفه غرب آفریقا، و از اواسط قرن هجدهم میلادی، در برخی از کشورهای این منطقه نظیر مالی، نیجر، غنا، نیجریه و سنگال راه یافته‌است. مؤسس مسلک البقعیه شیخ احمد البقعی از شیوخ مستقر در شهر تمبوکتو است. برخی از مسلمانان معتقدند مریدان بقعیه نقش مهمّی ‌در گسترش دین اسلام در برخی از مناطق غرب آفریقا از جمله مالی بر عهده داشته‌اند [۵۹].

سازمان‌ها و مؤسسات اسلامی

طیّ دو دهه گذشته و از اوایل دهه 1990 میلادی، ده‌ها مؤسسه اسلامی ‌در این کشور به ثبت رسیده و فعالیت خود را در جهت اتّحاد و وحدت مسلمانان و تحرک‌بخشی به جامعه اسلامی ‌مالی آغاز کرده‌اند. آماری از رقم دقیق سازمان‌های اسلامی‌ کشور مالی در دست نیست و گفته می‌شود حدود 120 مرکز و مؤسسه اسلامی ‌در شهرهای مختلف فعالیت دارند. براساس قانون اساسی مالی، تشکیل هرگونه احزاب دینی در کشور ممنوع است و این سازمان‌ها، درصددند کمبود احزاب اسلامی‌ را در این کشور جبران ‌کنند.

سازمان‌های‌های اسلامی ‌مالی از مشکلات گوناگون به‌ویژه کمبود بودجه رنج می‌برند. این سازمان‌ها از بدو تأسیس تاکنون، نقش قابل توجّهی در ارتقای سطح معلومات دینی مسلمانان ساکن شهرها و روستاهای مالی داشته‌اند. مهم‌ترین سازمان‌ها و مؤسسات اسلامی‌مالی عبارتند از:

شورای عالی اسلامی

این سازمان عالی‌ترین سازمان اسلامی ‌کشور مالی است که درسال 1972 طیّ گردهم‌آیی بزرگ صدها تن از رهبران و شیوخ مسلمان مالی در مسجد جامع باماکو رسماً به‌وجود آمد. شورای عالی اسلامی ‌مالی در حال حاضر هماهنگی امور اسلامی ‌کل کشور را بر عهده دارد و از سوی دولت مالی به‌عنوان مهم‌ترین نهاد اسلامی ‌این کشور به‌ رسمیّت شناخته شده‌است. هرچند تأسیس احزاب دینی براساس قانون اساسی و اصول لائیسیته حاکم بر کشور ممنوع شده، ولی درخواست‌ گروه‌ها و سازمان‌های اسلامی ‌برای به رسمیّت شناخته شدن قانون این سازمان‌ها، از سوی دولت، به شورای عالی اسلامی ‌واگذار شده و این سازمان مسئولیت نهایی تأیید یا رد این درخواست‌ها را بر عهده دارد. شورای عالی اسلامی ‌مالی طیّ چند سال گذشته مورد حمایت کشورهای اسلامی ‌نظیر عربستان، کویت، مصر و مراکش قرار دارد و کمک‌هایی از این کشورها دریافت کرده است. برخی از مسلمانان انقلابی ضمن اعتراض به رویه محافظه‌کارانه رهبری شورای عالی اسلامی‌ از مناسبات تنگاتنگ آنها با شیوخ و علمای وهابی ناخرسندند و این سازمان را آلت دست دولت برای کنترل سازمان‌ها و گروه‌های اسلامی ‌می‌دانند[۶۱].

شورای عالی اسلامی ‌مالی علی‌رغم انتقادات وارده، روابط خوبی با سازمان‌ها و گروه‌های اسلامی دارد و معمولاً با درخواست ثبت رسمی ‌سازمان‌های اسلامی ‌موافقت می‌کند.

انجمن توسعه و گسترش اسلام

این سازمان در دهه 1950 در کشور مالی تأسیس گردید و در آن عهد بزرگ‌ترین و مهم‌ترین سازمان اسلامی کشور به‌شمار می‌رفت به گونه‌ای که کلیه مذاهب و فرق اسلامی مالی تحت نظارت انجمن توسعه و گسترش اسلام قرار داشتند. انجمن توسعه و گسترش اسلام پس از استقلال مالی تحت نظارت وزارت کشور مالی قرار گرفت و حوزه فعالیت‌های آن به نحو چشمگیری افزایش یافت به‌طوری که کلیه فعالیت‌های دینی نظیر اعزام حجاج به مکه، تعیین اعیاد اسلامی، اعلام اوقات شرعی، برگزاری کنفرانس‌های اسلامی، کمک به مساجد و تلاش برای توسعه اماکن مذهبی، اقامه نمازهای اعیاد اسلامی و تعیین امامان جمعه و جماعات مناطق مختلف توسط انجمن صورت می‌گرفت. علاوه بر آن کلیه درخواست‌های تأسیس گروه‌های اسلامی از وزارت کشور به این سازمان ارجاع می‌گشت و رأی منفی انجمن مترادف با مخالفت وزارت کشور با درخواست‌ها بود. هسته مرکزی سازمان مزبور متشکل از بیست و یک کرسی بود که 11 نفر از اعضاء آن توسط دولت و سایرین در برگیرنده علماء و روشنفکران بودند. هزینه انجمن توسعه و گسترش اسلام در آن دوره عمدتاً توسط دولت عربستان سعودی تأمین می‌شد و تقریباً اکثر اعضاء آن نیز به وهابیت تمایل داشتند. این سازمان در بروز درگیری‌های مذهبی بین مسلمانان و وهابیون در سال 1957 دخالت مستقیم داشت. انجمن توسعه و گسترش اسلام دراوایل دهه 1970 و در پی مخالفت‌های گسترده مسلمانان در مورد عملکرد این سازمان رسماً منحل گشت و بخش عمده فعالیت‌های آن بعدها به شورای عالی اسلامی منتقل گردید.

مجمع وحدت و توسعه اسلام

این سازمان در برگیرنده گروهی از مسلمانان تحصیل‌کرده در کشورهای مختلف اسلامی است که در راستای وحدت و انسجام مسلمانان و توسعه فرهنگ اسلامی در این کشور فعالیت می‌کنند. مجمع وحدت و توسعه اسلام از نظر تشکیلات از نظم قابل ملاحظه‌ای برخوردار است و در رأس آن شورای عالی قرار دارد که اعضای آن را نمایندگان حوزه باماکو و مناطق مختلف مالی تشکیل می‌دهند. این سازمان هر سال چند گردهمایی در شهرهای مالی برگزار می‌کند و مورد حمایت کشورهای اسلامی نظیر عربستان، کویت و قطر قرار دارد با این حال اعضاء این سازمان در موضع گیری‌های خود فاقد دیدگاهی خاص نسبت به مذاهب گوناگون اسلامی می‌باشند[۶۲].

جمعیّت انصارالدین

جمعیّت انصارالدین در سال1984 و به‌دنبال درگیری‌های شیخ شریف عثمان مدن حیدرا با دولت مالی و جمعیت توسعه و گسترش اسلام و ممنوع کردن سخنرانی وی تأسیس شد. اطرافیان شیخ ابتدا نام این جمعیّت را جمعیّت انصارحیدرا گذاشته بودند ولی شیخ نام آن را به جمعیّت انصارالدین تغییر داد.

این جمعیّت طیّ سه دهه گذشته در جهت بهبود وضعیت معیشتی مسلمانان مالی اقدامات گوناگونی انجام داده که عمده‌ترین فعالیت‌های آن ساخت چند مسجد و درمانگاه در مناطق محروم کشور، جمع‌آوری صدقه و توزیع آن میان مستمندان، برگزاری مراسم و مناسبت‌های اسلامی ‌و برپایی برخی گردهم‌آیی‌ها بوده‌است.

شیخ شریف عثمان عالم مشهور مالیایی که ریاست جمعیّت انصارالدین را بر عهده دارد، در طول سال ده‌ها بار با حضور در شبکه‌های رادیو تلویزیونی مختلف به بحث در خصوص موضوعات مختلف اسلامی ‌می‌پردازد. مشهور‌‌‌‌ترین فعالیت این سازمان که اعتبار ویژه‌ای به آن بخشیده است، برگزاری جشن میلاد النبی در باماکو است که هر سال بیش از 50 هزار نفر در این مراسم شرکت می‌کنند. مسئولان جمعیّت انصارالدین از مناسبات خوبی با سایر سازمان‌های اسلامی ‌مالی برخوردارند و همواره تنفر خود را از وهابیّت ابراز داشته‌اند[۶۳].

اتّحاد الشباب المسلم فی مالی

این سازمان در سال 2007 توسط گروهی از مسلمانان تیجانی مسلک تأسیس شد با این حال مختص تیجانی‌ها نبوده و دیگر مسلمانان نیز در آن عضویت دارند. ویژگی اتحاد الشباب المسلم فی مالی حضور گسترده جوانان مسلمان در این سازمان است به گونه‌ای که ده‌ها شاخه جوانان سازمان‌های مختلف اسلامی در سازمان مزبور عضویت دارند. اتّحاد الشباب دارای سه جمعیّت شیعی زیر است:

- جمعیّت اهل‌البیت (ع)

- جمعیّت فاطمه‌الزهرا (س)

- جمعیّت سفینه‌النجاه

هدف اصلی اتّحاد الشباب المسلم فی مالی وحدت و انسجام جوانان مسلمان مالی است و در این ارتباط هر سال برنامه‌های مختلفی شامل مراسم و مناسبت‌های اسلامی، سخنرانی، گردهم‌آیی‌های تبلیغی و دوره‌های دانش‌افزایی را با حضور جوانان مسلمان سراسر کشور برگزار می‌کند [۶۴].

جمعیّت مالی للاتّحاد و تقدم‌الاسلام

این جمعیّت یکی از قدیمی‌‌‌‌‌ترین سازمان‌های اسلامی‌ کشور مالی است که در اوایل دهه 1970 و در زمان حاکمیت موسی ترائوره تأسیس شد. جمعیّت مالی للاتّحاد و تقدم الاسلام در حال حاضر دومین سازمان مهم اسلامی‌ کشور مالی به‌شمار می‌رود و هدف اصلی آن از بدو تأسیس تاکنون، پیشرفت اسلام در کشور مالی بوده‌است. این سازمان در حال حاضر فاقد مسجد و مدرسه اسلامی ‌است و بخش عمده مراسم و گردهم‌آیی‌های خود را در مجامع عمومی‌ برگزار می‌کند [۶۵].

جمعیّت ‌المبشرون

این سازمان متشکل از گروهی از مسلمانان مترقی و روشنفکر است که در زمینه تبلیغ و توسعه دین اسلام فعالیت می‌کنند. رئیس فعلی جمعیّت‌المبشرون شیخ عثمان ترائوره دانش‌آموخته مرکز فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در باماکو است و دیدگاه‌های روشنی در زمینه فعالیت‌های اسلامی‌ در مالی دارد. جمعیّت‌المبشرون مدرسه قرآنی ویژه زنان را تحت پوشش خود دارد [۶۶].

جمعیّت جنه‌الفردوس

این سازمان عمدتاً دربرگیرنده برخی از شیوخ و علمای باماکو است که در زمینه توسعه فرهنگ اسلامی ‌در کشور مالی فعالیت می‌کنند و دیدگاهی محافظه‌کارانه در روش‌های تبلیغی خود دارد[۶۵].

جمعیّت التربیه الحسنه

سازمان جمعیِت التربیه الحسنه در سال 2000 میلادی تأسیس شد و عهده‌دار تعلیم و تربیت مبلّغان دینی، تبلیغ حجاب اسلامی ‌و فعالیت‌های خیریّه ‌در سراسر کشور است[۶۷].

جمعیّت الطائفه القادریّه

این جمعیّت متشکل از گروهی شیوخ و علمای طریقت قادریّه مالی و فعالیت عمده آن برگزاری مراسم و مناسبت‌های اسلامی ‌است. اعضای جمعیّت با دیگر سازمان‌های قادری غرب آفریقا ارتباط دارند[۶۸].

اتّحاد النساء المسلمات فی مالی

این سازمان متشکل از گروهی از زنان مسلمان بوده و از سازمان‌های قدیمی اسلامی مالی به‌شمار می‌رود. برپایی مناسبت‌های اسلامی، تلاش برای ارتقاء سطح معلومات اسلامی زنان مسلمان، برگزاری دوره‌های آموزش احکام اسلامی برای زنان، تشکیل کلاس‌های تعلیم قرآن و تشویق حجاب اسلامی از مهم‌ترین فعالیت‌های «اتحاد النساء المسلمات فی مالی» است[۶۹].

جمعیّت مالی للشباب المسلم

این سازمان در سال 1991 توسط گروهی از جوانان پرشور و انقلابی مالی تأسیس شده و با هدف وحدت و انسجام جوانان مسلمان کشور و ارتقاء سطح معلومات اسلامی و علمی آنها فعالیت می‌کند. برگزاری اردوهای آموزشی ویژه جوانان، برپایی کنفرانس‌های اسلامی، انجام دوره‌های تخصصی حرفه‌ای و... از اقدامات مهم جمعیت مالی للشباب المسلم طی دو دهه گذشته بوده‌است[۷۰].

رابطه‌الائمه و العلماء للتضامن‌الاسلامی

این سازمان از مراکز مهم اسلامی‌کشور مالی است و گروهی از علما و شیوخ بزرگ کشور و جمعی از مسلمانان باماکو عضو آن هستند و در آن به بحث و تبادل نظر پیرامون موضوعات مختلف اسلامی کشور مالی می‌پردازند[۷۱].

جمعیّت شرفاء مالی

در جمعیّت شرفاء مالی، برخی از سادات و شریفان کشور مالی حضور دارند که خود را از نسل پیامبر اعظم (ص) می‌دانند. این سازمان به همین دلیل از اعتبار و جایگاه ویژه‌ای در محافل اسلامی ‌مالی برخوردار است. اعضای جمعیّت شرفاء در طول سال چندین مراسم دینی برگزار می‌کنند و هدف خود را وحدت مسلمانان این کشور می‌دانند[۷۲].

جمعیّت اتّحاد المدارس العربیه

این سازمان در رده سازمان‌های مهم فرهنگی دینی کشور مالی است که بخش عمده مدارس اسلامی‌- عربی این کشور را پوشش خود دارد و درصدد انسجام برنامه‌های درسی و آموزشی این مراکز است. جمعیّت اتّحاد المدارس العربیه هر چند ماه یک بار طیّ جلسه‌ای با حضور مدیران مدارس اسلامی- ‌عربی، مشکلات گوناگون این مراکز را مورد بررسی قرار می‌دهد[۷۳].

شبکه آفریقایی- اسلامی‌ سازمان جمعیّت و توسعه

شبکه آفریقایی- اسلامی‌ سازمان جمعیّت و توسعه متشکل از سازمان‌های اسلامی‌ کوچک و هدف اصلی فعالیت‌های این شبکه، امور خیریّه و عام‌المنفعه و منسوخ ساختن برخی سنت‌های غلط نظیر ختنه دختران خردسال است. اعضای این شبکه هم‌چنین با همکاری یونسکو و یونیسف و برخی سازمان‌های امدادی اسلامی ‌بین‌المللی، در طول سال، چند کارگاه آموزشی برای روشنگری در میان مسلمانان از جهت عدم ابتلا به بیماری‌های واگیردار از جمله ایدز برگزار می‌کنند. جمع آوری کمک‌های نقدی و جنسی و توزیع آن در برخی مناطق فقیرنشین مالی، از دیگر اقدامات شبکه آفریقایی اسلامی‌ سازمان جمعیّت و توسعه است. بخش عمده بودجه این سازمان از کمک‌های سازمان‌های بین‌المللی و مؤسسات اسلامی ‌تأمین می‌شود[۷۳].

سازمان دعوه

این سازمان متشکل از گروهی علما و شیوخ تحصیل‌کرده مالی است که عمدتاً در شهرهای باماکو، موپتی، کیدال و بلّاه مستقر هستند و فعالیت‌های آنها تبلیغ دین اسلام در بین غیرمسلمانان است. مرکز اصلی سازمان دعوه در شهر بلاه است که ساکنان این شهر زمانی در زمره بردگان بزرگان طوارق بودند و از این راه درصدد تثبیت هویت اسلامی ‌خود هستند. مبلّغان این سازمان معمولاً از کشورهای مختلف اسلامی ‌نظیر عربستان، کویت و قطر کمک‌های نقدی دریافت می‌کنند [۷۴].

الجمعیه التنسیقیه للجمعیات الاسلامیه

این سازمان از مراکز مهم اسلامی‌ کشور مالی است و اکثر اعضای آن اعم از رئیس و اعضای هیأت امنا را تیجانی‌ها تشکیل می‌دهند. الجمعیه التنسیقیه للجمعیات الاسلامیه عامل وحدت‌بخش بین سازمان‌های اسلامی ‌کشور و درصدد رفع اختلافات موجود بین مراکز اسلامی ‌مالی است[۷۵].

جمعیّت خیرّالدین الاسلامیه

این سازمان بیشتر به فعالیت‌های عام‌المنفعه در بین مسلمانان مستمند و فقیر اشتغال دارد و اعضای آن از راه جمع‌آوری صدقه و اعانه و توزیع این کمک‌ها بین روستاییان مناطق محروم، سعی می‌کنند وضعیت زندگی آنها را اندکی بهبود بخشند. جمعیّت خیرالدین الاسلامیه هر سال چند مناسبت و گردهم‌ آیی دینی را در شهرهای مالی ترتیب می‌دهد[۷۶].

جمعیه المهاجرین

این جمعیّت متشکل از برخی مسلمانان مالکی مذهب است. فعالیت عمده این سازمان برپایی مناسبت‌های اسلامی ‌نظیر جشن میلاد النبی، جشن عید قربان و برپایی مناسبت‌های دینی در ماه مبارک رمضان است [۷۷].

جمعیه ‌الدعوه الاسلامیه

سازمان جمعیه الدعوه الاسلامیه از مراکز مهم اسلامی ‌کشور مالی ‌به‌شمار می‌رود و فعالیت‌های آن بیشتر در زمینه تبلیغ دین اسلام در بین غیرمسلمانان و تلاش برای توسعه فرهنگ اسلامی مناطق شهری و روستایی کشور است[۷۷].

الحرکه الاسلامیه للاصلاح

این سازمان متشکل از گروهی از علماء و شیوخ مترقی و روشنفکر مالی است که در صدد ایجاد تحولاتی در جامعه اسلامی مالی و معرفی هر چه بهتر دین اسلام به مسلمانان بوده و در این راستا از ابزارهای مختلف نظیر دعوه، سخنرانی و گردهمایی‌های دینی بهره می‌گیرند [۷۸].

جمعیه‌المتصوفین

این سازمان متشکل از شیوخ و علمای طریقت‌های مهم مالی به‌ویژه تیجانی‌هاست. آنان معمولاً در طول ماه چند بار گرد هم می‌آیند و به انجام اعمال عبادی خاص مانند ذکر و تلاوت قرآن می‌پردازند[۷۹].

جمعیه التحفیظ القرآن

سازمان مزبور در زمره معدود مراکز تعلیم قرآن در مالی است که طلاب و دانش‌آموزان آن مرکز به روش علمی‌ حفظ قرآن کریم را فرا می‌گیرند. مدرسان جمعیه‌التحفیظ القرآن را بیشتر مدرسان مصری تشکیل می‌دهند. این جمعیّت درصدد بهبود دانش قرآنی در بین مسلمانان مالیایی و تشویق آنان برای شرکت در مسابقات بین‌المللی حفظ و قرائت قرآن کریم است[۸۰].

منظمه المخطوطات

این مرکز با هدف حمایت از کتب و نسخ خطی اسلامی و دفاع از ارزش‌های اسلامی این کشور در قرون نخستین و میانه اسلامی تأسیس شده و در واقع همان کتابخانه باباحیدرا شهر تمبوکتو است که به دلیل دارا بودن انبوه نسخه‌های خطی اسلامی شهرت جهانی یافته‌است[۷۷].

انجمن اقدام اسلامی

این سازمان متشکل از گروهی از شیوخ تحصیل‌کرده در کشورهای اسلامی است که با سازمان‌ها و مجامع بین‌المللی نیز دارای ارتباطاتی می‌باشند. اعضاء انجمن اقدام اسلامی درصدد ایجاد جامعه‌ای اسلامی بدور از مشکلات موجود بوده و معتقدند برخی از آداب و رسوم و سنت‌های اسلامی موجود در جامعه که ریشه آنها به دوره پرستش آئین‌های سنتی سیاهان مالی باز می‌گردد باید از طریق فرهنگ‌سازی تغییر نموده و چهره دین اسلام از این گونه آلودگی‌ها پالایش یابد. آنان سحر و جادو و توسل به اشیاء بی‌جان و اعمالی همچون ختنه زنان را در زمره این گونه سنت‌های غلط می‌دانند و معتقدند تمامی سازمان‌های اسلامی باید دست به دست یکدیگر داده و با کمک و مساعدت دولت در راه بهبود وضعیت اجتماعی و فرهنگی مسلمانان بکوشند[۸۱].

تشیّع

پیشینه تشیّع در مالی

ظهور مذهب اهل بیت (ع) در کشور مالی به اولین سال‌های پیروزی انقلاب اسلامی باز می‌گردد. به ‌دنبال دستور حضرت امام (ره) در خصوص توسعه روابط با کشورهای آفریقایی و اعزام چند هئیت به کشورهای مختلف غرب آفریقا از جمله مالی به‌تدریج توجه مسلمانان این کشور به مذهب تشیع جلب شد. در سال‌های 1359 و 1360 گروه اندکی از شیعیان لبنانی که از سنگال به این کشور مهاجرت کرده بودند نیز اقداماتی برای معرفی تشیع به بومیان مسلمان انجام دادند که صرفاً در حد شناسایی این مذهب به بومیان بود. پس از تأسیس سفارت ج.ایران در اوایل دهه 1360 و آغاز مناسبات رسمی دو کشور به‌تدریج چند تن از روحانیون ایرانی با هدف تبلیغ مذهب اهل بیت (ع) رهسپار این کشور شده و با شیوخ و علماء مالیایی ارتباط برقرار کردند. علاوه بر آن در سال 1363 یک گروه تواشیح از جمهوری اسلامی برنامه‌هایی را در مساجد مختلف مالی برگزار کرد که بسیار مورد توجه مسلمانان واقع شد. ارسال کتب اسلامی به زبان‌های عربی و فرانسه از سوی سازمان تبلیغات اسلامی و توزیع بین مسلمانان نیز نقش مهمی در معرفی تشیع به مسلمانان طریقت مسلک تیجانیه و قادریه -که عموماً محب اهل بیت (ع) بودند- داشت[۸۲].

در سال 1363 به ‌دنبال توسعه مناسبات بین سفارت ج.ایران و برخی سازمان‌های اسلامی و درخواست‌های مکرر برخی جوانان مسلمان برای ادامه تحصیل در ایران ده‌ها تن از مسلمانان علاقمند طی دو دوره متناوب به مرکز جهانی علوم اسلامی قم اعزام شده و در مدارس این مرکز مشغول به تحصیل شدند. با بازگشت این شیوخ از ایران و آغاز فعالیت‌های تبلیغی آنها در شهرها و روستاهای مختلف مالی مذهب تشیع به‌تدریج به مسلمانان کشور معرفی شده و ظرف مدت کوتاهی مورد توجه برخی از پیروان طریقت‌های متصوفه به ویژه تیجانیه (که کم و بیش اطلاعاتی از تشیع داشتند) قرار گرفت. پس از تأسیس نمایندگی دینی ج.ایران در این کشور و ثبت نام تعداد قابل توجهی از نوجوانان مسلمان در این حوزه علمیه تبلیغ تشیع وارد دوره نوینی از فعالیت‌های تبلیغی خود شد به گونه‌ای که علاوه بر طلبه‌های شاغل به تحصیل بسیاری از خویشاوندان آنها رسماً در زمره پیروان تشیع جای گرفتند. علاوه بر آن حوزه علمیه ج.ایران در راستای شناسایی هر چه بیشتر و بهتر تشیع به مسلمانان مقدمات تأسیس چند جمعیت شیعی را فراهم آورده و چند تن از شیوخ و شخصیت‌های سرشناس شیعه در رأس این سازمان‌ها قرار گرفتند [۸۳]. سازمان‌های مزبور پس از مدتی شعباتی در دیگر شهرهای مالی تأسیس کرده و به نوبه خود به گسترش تشیع در کشور و معرفی آن به مسلمانان بومی خدمت شایانی نمودند. به ‌دنبال ورود اولین و دومین گروه دانش آموختگان حوزه علمیه ج.ایران به جامعه مالی، تبلیغ تشیع روند گسترده‌تری بخود گرفت به گونه‌ای که به‌تدریج تعداد شیعیان بومی به رقم قابل توجه بیست تا سی هزار نفر بالغ گشت[۷۳].

تبلیغ تشیع در دهه 1380 در رأس فعالیت‌های تمامی جمعیت‌های شیعه قرار گرفت و حوزه علمیه جمهوری اسلامی ایران نیز از طرق مختلف از جمله برگزاری مراسم و مناسبت‌های مختلف، ایجاد ارتباطات گسترده با شیوخ و علماء با نفوذ، توزیع کتب و مجلات اسلامی دریافتی از جمهوری اسلامی ایران و افزایش تعداد طلاب خود مدیریت تبلیغ مذهب اهل البیت (ع) را بر عهده داشت و با ارائه رهنمودهای لازم به شیوخ و جمعیت‌های شیعی آنها را در تحقق هدف مقدس خود مساعدت می‌نمود. در راستای این اقدامات درحال حاضر جمعیت شیعیان بومی کشور مالی در حدود 50 هزار نفر ارزیابی می‌شود. این در حالی است که برخی از شیوخ شیعه معتقدند تعداد شیعیان مالی بیشتر از 50 هزار نفر بوده و بسیاری از تیجانی‌ها از جمله مریدان شیخ شریف عثمان را نیز در زمره پیروان مذهب تشیع می‌دانند. بر اساس شواهد موجود جمعیت شیعیان در کشور مالی در حال افزایش بوده و پیش‌بینی می‌شود تا پایان سال 2015 میلادی شمار پیروان مذهب اهل بیت (ع) به یکصد هزار نفر افزایش یابد که در نوع خود بسیار امیدوار کننده است. علاوه بر آن شیعیان بومی درصددند با افزایش تعداد خود به‌تدریج به شورای عالی اسلامی مالی راه یافته و به یک یا دو کرسی در داخل این سازمان مهم دست یابند. از این روی شیوخ مهم شیعه در تلاشند در انتخابات آتی شورای عالی اسلامی در این سازمان جای گرفته و به نوعی با وهابیون حاکم بر شورای عالی به مقابله برخیزند که این امر با توجه به قانون شورای عالی مسلمانان و لزوم اعطای حداقل یک کرسی به مذاهبی که در برگیرنده چند هزار نفر می‌باشند قطعی به نظر می‌رسد[۸۴].

سازمان‌های شیعی

در حال حاضر چندین سازمان شیعی در کشور مالی فعالیت دارند که در مسیر پیشرفت و توسعه مذهب تشیّع تلاش می‌کنند. این گروه‌ها خود را یکی می‌دانند و تفاوتی در اقداماتشان قائل نیستند. با این حال، هرکدام مجوزهای جداگانه از وزارت کشور دریافت می‌کنند و در تلاشند از این راه تعداد شیعیان و جایگاه آنها را در کشور مالی افزایش بخشند. این جمعیّت‌ها عبارتند از:

مرکز اهل البیت(ع)

این مرکز از سازمان‌های مهم شیعی مالی است و مدیریت آن را احمد جالو بر عهده دارد. مرکز اهل البیت (ع) گذشته از برگزاری مراسم‌ مختلف شیعی، هر ماه نشریه‌ای فرانسوی زبان به نام سکینه (عاشورا) را چاپ و منتشر می‌کند و مطالب آن عمدتاً حول محور زندگی ائمه اطهار (ع) و تشریح عقاید شیعه است. تعدادی از نسخه‌های این نشریه هر ماه به کشورهای همسایه ارسال می‌شود.

جمعیّت اهل بیت (ع)

جمعیت اهل بیت (ع) هم اکنون از مهم‌ترین جمعیّت‌های شیعی کشور مالی است که در شهر باماکو فعالیت می‌کند. ریاست جمعیّت اهل بیت (ع) برعهده شیخ ادریس ترائوره، از برجسته‌ترین شیوخ شیعه این کشور، است. جمعیت اهل البیت (ع) دارای 21 عضو رسمی در باماکو است. این سازمان دارای شعباتی در مناطق مختلف مالی بوده و در تمام استان های کشور نمایندگی دارد[۸۵].

جمعیّت فاطمه زهرا (س)

این سازمان در برگیرنده گروهی از زنان شیعه مالی است و بیشتر در صدد تبلیغ مذهب تشیع بین بانوان سنی و تیجانی می‌باشد. ریاست جمعیت فاطمه زهرا (س) را خانم سیسه آدم در منطقه تاجیکیلا باماکو بر عهده دارد[۸۶].

جمعیّت فاطمه زهرا (س)

این سازمان از نظر نام با دیگر سازمان اشاره شده و نوع فعالیت‌ آنها مشابهت دارد. به‌دلیل کثرت مسلمانان در مناطق مختلف شهر باماکو و علاقه فراوان زنان مسلمان این مناطق به مذهب تشیّع، جمعیّت فاطمه زهرا (س) دیگری، در منطقه باگداژی باماکو تشکیل شده‌است. ریاست این جمعیّت را خانم حوا توره از بانوان تحصیل‌کرده در جمهوری اسلامی ‌ایران بر عهده دارد[۸۷].

جمعیّت خدیجه کبری

این انجمن از مراکز مهم شیعی است که به تبلیغ تشیّع در بین بانوان مسلمان می‌پردازد. فعالیت‌های مهم جمعیّت خدیجه کبری عبارت است از: برگزاری مراسم دعوه، اعزام برخی خواهران شیعه به روستاهای اطراف باماکو، برگزاری اردوهای آموزشی ویژه ماه رمضان و برپایی کلاس‌های دانش‌افزایی برای زنان مسلمان[۸۶].

جمعیّت البتول

این جمعیّت در شهر گائو قرار دارد و موسی غوس ترائوره از شیوخ تحصیل‌کرده در جمهوری اسلامی ‌ایران مؤسس آن است. عمده اقدامات جمعیّت البتول تبلیغ مذهب اهل بیت (ع) در بین زنان مسلمان شهر گائو و روستاهای اطراف آن است[۷۴].

جمعیّت اهل البیت (ع) سگو

این مرکز در سال 1996 و با همّت شیخ یوسف جیری، نایب امام مسجد جامع سگو، تأسیس شد و فعالیت عمده آن عبارتند از: برنامه‌های تبلیغی موسوم به دعوه، برگزاری مراسم و مناسبت‌های دینی، تدریس معارف شیعی، تفسیر قرآن در ماه رمضان. جمعیّت اهل البیت (ع) سگو تاکنون موفق شده حدود 500 نفر از مسلمانان این شهر را پیرو مذهب تشیّع نماید[۷۷].

اقلیت‌های شیعی غیر بومی

علاوه بر شیعیان بومی، در حال حاضر تعداد اندکی از لبنانی‌ها و پیروان آقاخانیه مقیم کشور مالی، اقلیت‌های بسیار کوچک غیربومی شیعه مالی را تشکیل می‌دهند.

شیعیان لبنانی

در حال حاضر تعداد اندکی از لبنانی‌ها در کشور مالی حضور دارند که شمار آنها در حدود 900 تا 1000 نفر است. این لبنانی‌ها که عمدتاً طی چهار دهه گذشته به‌تدریج رهسپار مالی شده و بیشتر در شهر باماکو استقرار یافته‌اند بر خلاف دیگر کشورهای غرب آفریقا اکثراً مسیحی و سنی می‌باشند. شیعیان لبنانی که تعداد آنها در حدود 150 نفر است حدود 10 سال پیش از لبنان و دیگر کشورهای غرب آفریقا نظیر سنگال و ساحل عاج وارد این کشور شده و بیشتر آنها در باماکو متمرکز می‌باشند.شیعیان لبنانی به دلیل آن که تعداد بسیار کمی را در این کشور تشکیل می‌دهند فاقد امکانات و تشکیلات مذهبی نظیر مسجد و حسینیه خاص می‌باشند و فقط منزلی استیجاری در یکی از مناطق شهر باماکو را به حسینیه تبدیل کرده‌اند و جلسات، گردهم‌آیی‌ها، مراسم و مناسبت‌های مذهبی نظیر دعای کمیل، دعای توسل، عزاداری ماه محرم و ماه رمضان، تولد و شهادت ائمه اطهار (ع) را در این مکان برگزار می‌کنند.

شیعیان لبنانی هم‌چون دیگر لبنانی‌های ساکن مالی، عهده‌دار مشاغل تجاری و اقتصادی در این کشورند و برخی از شرکت‌ها و سوپرمارکت‌های بزرگ باماکو به آنها تعلق دارد. آنان کمتر با شیعیان بومی‌ ارتباط دارند و تاکنون کمک‌ قابل توجّهی در اختیار سازمان‌ها و جمعیّت‌های شیعی قرار نداده‌اند؛ از این رو، شیعیان بومی ‌بارها از عملکرد آنها ابراز ناخرسندی و شیعیان لبنانی را به بی‌توجّهی نسبت به برادران شیعه خود متهم کرده‌اند[۸۸].

فرقه آقاخانیه

فرقه آقاخانیه [xv] از اواسط دهه 1960 فعالیت خود را در کشور مالی آغاز نموده است. در حال حاضر آمار دقیقی از تعداد پیروان این فرقه در این کشور وجود ندارد ولی گروه بسیار کوچکی از آقاخانی‌ها درشهرهای باماکو و تمبوکتو زندگی می‌کنند. این افراد که اکثراً هندی می‌باشند بیشتر به فعالیت‌های تجاری و داد و ستد کالاهای مختلف اشتغال داشته و از وضعیت مرفهی نیز برخوردارند. علیرغم تعداد بسیار کم آقاخانی‌های مالی بنیاد آقاخان و شخص پرنس آقاخان اهمیت خاصی برای این کشور قائل بوده و تراست فرهنگی آقاخان نیز برنامه‌های فرهنگی متعددی را در این کشور اجرا نموده است. احداث چند مسجد و مدرسه در شهرهای مختلف و ترمیم برخی از مساجد تاریخی مالی در زمره این برنامه‌ها است که با استقبال دولت‌مردان عالی‌رتبه این کشور نیز مواجه شده‌است. در واقع دولت مالی درصدد فراهم آوردن بستر مناسبی برای سرمایه‌گذاری این فرقه ثروتمند در مالی است و تلاش دارد بخشی از سرمایه‌های عظیم‌ تراست فرهنگی آقاخان را جذب نماید. در این ارتباط در اواسط سال 2008 میلادی طی مراسمی با حضور پرنس آقاخان چهارم رئیس جمهور و مسئولان بلند پایه دولتی پروژه بازسازی کامل مسجد تاریخی بزرگ موپتی موسوم به مسجد کوموگول درمنطقه تاریخی کوموگول خاتمه یافت و این مسجد که بطرز باشکوهی با هزینه بنیاد آقاخان ترمیم شده بود به دولت مالی هدیه گشت[۸۹].

تراست فرهنگی آقاخان طی موافقت نامه‌ای با وزارت فرهنگ و دپارتمان میراث فرهنگی ملی این کشور قول داده‌است چند مسجد تاریخی دیگر این کشور را با توجه به ویژگی‌های خاص معماری این مساجد بازسازی و به مسلمانان مالی هدیه نماید و در حال حاضر ترمیم و بازسازی چند مسجد در تمبوکتو و جنه را در دستور کار خود دارد[xvi]. بنیاد آقاخان حفر چند چاه آب، احداث برخی پروژه‌های آموزشی، فنی و حرفه‌ای و ترمیم شبکه فاضلاب را در شهرهای مالی بر عهده گرفته است[xvii].

بنیاد آقاخان در بخش تولید برق در مالی نیز سرمایه‌گذاری قابل توجهی انجام داده‌است به‌طوری که 40% از سرمایه اداره برق مالی را به خود اختصاص داده‌است. بنیاد آقاخان در هیئت مدیره اداره برق مالی دارای نمایندهای دائمی می‌باشد، پارک ملی باماکو نیز توسط بنیاد آقاخان مرمت و بازسازی گردیده و هم اکنون یکی از بهترین مکان‌های تفریحی باماکو به‌شمار می‌رود.

مسیحیت (پیشینه، فرقه‌ها)

تعداد پیروان دین مسیحیت در کشور مالی در حدود دو درصد از کل جمعیت کشور مالی است و آنها در حدود 290000 نفر از کل جمعیت کشور را به خود اختصاص داده‌اند. بخش عمده مسیحیان این کشور را پیروان مذهب رومن کاتولیک و درحدود یک سوم را پیروان مذهب پروتستان و زیرشاخه‌های آن تشکیل می‌دهند.

پیشینه مسیحیت در مالی به اواسط دهه 1880 بازمی‌گردد. در سال‌های 1882 و 1883 چند میسیونر وابسته به کلیسای رومن کاتولیک نخستین کلیسا را در شهر کتی احداث کردند و از آن زمان تبلیغ مسیحیت در این کشور آغاز گشت. بعدها هیئت‌های میسیونری رهسپار دیگر شهرهای مالی از جمله باماکو، تمبوکتو و سیکاسو شدند و به‌تدریج مراکزی را در این شهرها و روستاهای اطراف تأسیس کردند با این حال مردم مالی که عمدتاً مسلمان بودند از بدو ورود میسیونرها هیچ‌گاه با آنها برخورد مناسبی نداشتند و به نوعی از گسترش دین مسیحیت در این کشور اسلامی در بیم و هراس بودند. با این حال میسیونرها با حمایت استعمارگران فرانسوی توانستند جای پای نه چندان مستحکمی را در برخی نقاط این کشور به‌وجود آورده و با بهره‌برداری از فقر و مسکنت مردم این کشور به تبلیغ مسیحیت بپردازند. علاوه بر آن هیئت‌های میسیونری در برخی مناطق مالی با اطلاع کامل از عدم رغبت مسلمانان به پذیرش آنها، جذب پیروان آئین‌های بومی را در دستور کار خود قرار داده و به پیشرفت‌هایی نسبی نائل آمدند.درحال حاضر درحدود بیست هیئت تبلیغی مسیحی وابسته به کشورهای آمریکای شمالی و اروپا در نقاط مختلف مالی استقرار داشته و به تبلیغ دین مسیحیت اشتغال دارند. بخش عمده فعالیت‌های تبلیغی هیئت‌های تبشیری مزبور عبارت است از:

- تأسیس مراکز درمانی و ارائه خدمات پزشکی به مراجعه‌کنندگان

- تأسیس کلیسا و صومعه‌ در مناطق استقرار خود

- تأسیس یتیم‌خانه و مراکز آموزشی وابسته به کلیسا در مناطق استقرار خود

- توزیع کمک‌های غذایی بین خانواده‌های فقیر روستایی

با وجود تعداد بسیار اندک مسیحیان مالی، دولت این کشور براساس قوانین لائیسیته، همواره حقوق و جایگاه آنها را حفظ کرده و به‌دلیل تلاش برای جلب نظر مساعد دولت فرانسه و دیگر کشورهای غربی، مناسبت‌های مسیحی هم‌چون عید پاک و کریسمس را نیز در جدول تعطیّلات رسمی ‌کشور گنجانده است.

کلیسای رومن کاتولیک مالی

نخستین شعبه کلیسای رومن کاتولیک منطقه سودان و صحرای بزرگ آفریقا در سال 1868 میلادی و اولین کلیسای آن در مالی سال 1921 در باماکو احداث شد. کلیسای جامع مسیح در باماکو مقرّ سر اسقف کلیسای رومن کاتولیک است. اسقف‌نشین‌های کلیسای رومن کاتولیک مالی عبارتند از:

- اسقف‌نشین کای: این اسقف‌نشین که از مراکز مهم کلیسای کاتولیک در مالی محسوب می‌شود، در سال 1947 از اسقف‌نشین باماکو جدا و در سال 1963 با ارتقای جایگاه خود، اسقف‌نشین مستقل شد.

- اسقف نشین موپتی: اسقف نشین موپتی از دیگر مراکز مهم کلیسای کاتولیک مالی است. این کلیسا در سال 1942 از اسقف‌نشین باماکو جدا و در سال 1964، با ارتقای جایگاه خود، اسقف‌نشینی مستقل شد.

- اسقف‌نشین سگو: این اسقف‌نشین در سال 1962 از اسقف‌نشین باماکو جدا شد و به‌عنوان اسقف‌نشین مستقل فعالیت خود را آغاز کرد.

- اسقف‌نشین سیکاسو: اسقف‌نشین سیکاسو در سال 1947 از شاخه رومن کاتولیک بورکینافاسو جدا شد و در سال 1963 به‌عنوان اسقف‌نشین مستقل سیکاسو فعالیت خود را آغاز کرد.

تعداد کل پیروان کلیسای رومن کاتولیک مالی حدود 200 هزار نفر است که 5/1 درصد از کل جمعیّت مالی را تشکیل می‌دهد.

آیین‌ها و مکاتب غیردینی (آیین‌های سنتی)

با وجود گستردگی عظیم دین اسلام در کشور مالی معدودی از مردمان مالیایی هنوز از آئین‌های سنتی برجای مانده از اجداد خود پیروی می‌کنند. هرچند آمار دقیقی از پیروان آئین‌های سنتی در این کشور وجود ندارد ولی تخمین زده می‌شود که درحدود 2 تا 3درصد از بومیان این کشور در زمره پیروان آئین‌های بومی می‌باشند. این افراد بیشتر در مناطق جنگلی مجاور رودخانه نیجر زندگی می‌کنند. پیروان آئین‌های سنتی مالی همچون دیگر کشورهای آفریقای سیاه در دو گروه کلی «آنیمیسم» -پرستش ارواح پیشینیان- و «فیتیشیزم»- اعتقاد به وجود قدرت فوق بشری در بعضی اشیاء- جای دارند. با این حال پیروان آئین‌های سنتی مالی بیشتر به نقش ارواح در زندگی انسان‌ها و تلاش برای جلب رضایت این ارواح معتقد بوده و بخش عمده مراسم دینی و عبادات و نیایش‌های آنان نیز در ارتباط با ارواح درگذشتگان و تلاش برای بهره‌گیری نیروی عظیم این ارواح در مسیر خوشبختی و سعادت آنها خلاصه می‌شود. پیروان آئین‌های سنتی ارواح را واسطه بین انسان‌ها و خدای بزرگ می‌دانند و در مواقع سختی و مصیبت و به ویژه در هنگام بروز بلایای طبیعی همچون طوفان، خشکسالی، طغیان رود نیجر و... مراسم مذهبی خاصی برگزار نموده و از ارواح خشمگین که موجبات بروز این مشکلات را فراهم آورده‌اند درخواست رحمت و عطوفت می‌کنند [۹۰].این مراسم را که معمولاً مخفیانه و سرّی برگزار می‌شود، جادوگرانی مدیریت و هدایت می‌کنند که پس از طیّ مراحل سخت، به مقام جادوگری نائل آمده‌اند. روح‌پرستان مالیایی معتقدند علاوه‌ بر جادوگران، رؤسای قبایل (رئیس هریک از روستاهای محل اقامت آنان) نیز با ارواح اجداد و پیشینیان ارتباط مستقیم دارند و این نیروی ماوراءالطبیعه، نسل ‌به‌ نسل به آنها منتقل شده‌است[۹۱]. برخی افراد مالیایی هم ظاهراً در ارتباط تنگاتنگ با جادوگران، قدرت پیش‌گویی دارند و با مشاهده علایم و نشانه‌ها بر روی سنگ‌، درخت و ردپای حیوانات، آینده را پیش‌بینی و پس از قرائت اوراد و اعمال ویژه، تلاش می‌کنند نحوست و بدبختی از جامعه و مردم دور شود [۹۲].

هرچند مسلمانان مالیایی اعتقاد عمیقی به دین اسلام دارند ولی در ارتباط با نقش ارواح در زندگی روزمره انسان‌ها تاحدودی با پیروان آئین‌های بومی این کشور اشتراک نظر داشته و با وجود مطرود دانسته شدن جادو و جادوگری در دین اسلام، قلباً به جادو معتقد بوده و برای رفع بلایای ناشی از اعمال جادوگران موذی و ارواح خبیث معمولاً به طلسم و مهره‌هایی (که به باور آنها سبب دفع این نیروهای ماوراءالطبیعه می‌شود) توسل می‌جویند[۹۳].

جایگاه و نقش دین در دولت مالی

براساس قانون اساسی سال 1992، نظام حکومتی مالی، مبتنی بر اصل لائیک یا لائیسیته بوده و تأسیس احزاب دینی در کشور مالی ممنوع است. دولت‌مردان از زمان استقلال مالی، این اصل را سر لوحه اهداف خود قرار داده‌ و تأکید دارند که در تصمیم‌گیری‌ها و سیاست‌های بنیادی و جاری، هیچ یک از ادیان اسلام و مسیحیت را دخالت ندهند. البته دولت‌های وقت، هیچ‌گاه محدودیتی در انجام مراسم و مناسبت‌های دینی و مذهبی خود، برای پیروان ادیان اسلام، مسیحیت و آیین‌های بومی و سنتی به‌وجود نیاورده‌اند و از آزادی کاملی برخوردارند[۹۴].

دیدگاه دولت در قبال مسلمانان

همان طور که اشاره شد قانون اساسی مالی آزادی کلیه ادیان موجود دراین کشور را تصریح نموده و دولت‌های وقت نیز بر این اساس معمولاً حقوق پیروان ادیان اسلام و مسیحیت را به‌طور مساوی مورد احترام قرار داده و از ایجاد محدودیت در انجام مراسم دینی و فرائض مذهبی آنها خودداری ورزیده‌اند. با این همه و با اینکه دولت به‌ظاهر جایگاه خاصی را برای دین اسلام قائل می‌باشد عملکرد دولت‌مردان در قبال مسلمانان طی نزدیک به 5 دهه اخیر مطلوب نبوده و مسلمانان همواره دولت را به جانب‌داری از مسیحیان متهم ساخته‌اند. رهبران مسلمان مالی معتقدند هر چند مسلمانان این کشور به دلیل شخصیت آرام، صمیمی و مهربان خود همواره از مناسبات خوبی با مسیحیان برخوردار بوده و علیرغم در اقلیت بودن آنان حقوق فرقه‌های مختلف مسیحی را رعایت می‌نمایند ولی دولت در نحوه تعامل و همکاری خود با ادیان اسلام و مسیحیت بیشتر توجه خود را به کلیساهای مالی معطوف داشته‌است[xviii]. مسلمانان در این رابطه ضمن احترام به مسیحیان، از اینکه دولت مالی در کنار روزهای عید سعید قربان، فطر و میلاد النبی (ص)، اعیاد مسیحی کریسمس و نوئل را تعطیّل رسمی‌ در این کشور اعلام کرده، اعتراض دارند و معتقدند این امر در کشوری کاملاً اسلامی ‌و با اقلیت دو درصدی مسیحیان جایز نیست. رهبران مسلمان مالی هم‌چنین (البته به شیوه مسالمت‌آمیز) مخالفت خود را با اصل لائیسیته در کشور اعلام کرده‌اند و آن را توطئه دولت‌های غربی علیه اسلام و مسلمانان کشور می‌دانند.

دولت مالی با وجود تقاضای فراوان سازمان‌ها و گروه‌های اسلامی، کماکان با ثبت احزاب اسلامی، بدون ارائه مستندات قانع‌کننده مخالفت می‌ورزد[xix]. اندیشمندان مسلمان نیز بر این باورند که هرچند در این ارتباط، دلایلی رسمی ‌از سوی مقامات مسئول وزارت کشور ارائه نشده، ولی به‌نظر می‌رسد مسئولان امنیّتی در پی دریافت برخی گزارشات، مبنی بر حضور نیروهای القاعده در این کشور و رفت و آمدهای مکرر آنها به باماکو و تمبوکتو، به‌شدت نگران ارتباط‌ سازمان‌ها و گروه‌های اسلامی کشور ‌با القاعده هستند و از اینکه احزاب اسلامی، ‌در صورت اعلام موجودیت، درصدد برآیند با القاعده و یا دیگر گروه‌های تندروی اسلامی ‌ارتباط برقرار کنند، ترس و وحشت دارند.

اگر چه دولت‌مردان، به‌ویژه رؤسای جمهور دو دهه اخیر مالی آلفاعمر کناره و تومانی توره، در سخنرانی‌های خود بارها بر حفظ حقوق مسلمانان کشور تأکید کرده‌اند؛ با این حال به‌دلیل نفوذ عمیق فرانسه بر ساختار حکومتی، گرایش آنها بیشتر به سمت مسیحیان بوده‌است. اکثر مقامات مسئول که برای فعالیت انجمن‌های خیریّه و هیأت‌های تبشیری مسیحی، تسهیلات مورد نیاز آنان را فراهم می‌کنند، نیز خود مسلمان هستند. دولت مالی از استخدام دانش‌آموختگان مدارس اسلامی عربی در مراکز دولتی و ادامه تحصیل آنها در دانشگاه نیز خودداری می‌کند و این در شرایطی است که مدارس دولتی، به‌دلیل کمبود فضاهای آموزشی، به‌هیچ عنوان قادر نیستند این تعداد دانش‌آموز کشور را در خود جای دهند. ضمناً مقامات دولتی طیّ چند سال گذشته، کلیساهایی را در شهرهای مختلف مالی مرمت و بازسازی کرده‌اند، اما برای تعمیر مساجد قدیمی ‌این کشور، که به‌لحاظ تاریخی و فرهنگی از جایگاه ویژه و اهمّیت بسیاری برخوردارند، دست نیاز به سوی سازمان همکاری اسلامی‌ دراز کرده و از صرف بودجه عمومی ‌در این‌گونه موارد خودداری می‌کنند.

علاوه بر آن دولت‌مردان مالی در هنگام اخذ تصمیمات مهم و موضوعاتی که با امنیت ملی کشور مربوط است با کمیته موسوم به ((فرزانگان و خردمندان)) مشورت نموده و جلساتی را با اعضاء این کمیته که در برگیرنده رهبران مسلمان، اسقف‌های کلیساهای کاتولیک، پروتستان و چند نفر از رهبران آئین‌های سنتی است برگزار می‌کنند. با این حال کیفیت و کمیت اعضاء این کمیته که به‌طور مساوی بین رهبران مسلمان و مسیحی کشور تقسیم شده‌است از دیگر مواردی است که همواره با اعتراض مسلمانان مواجه شده‌است. آنان در این ارتباط معتقدند درکشوری با اکثریت کامل مسلمان تصمیم‌گیری در خصوص امور مهم باید بیشتر با مشورت و صلاح‌دید مسلمانان صورت گیرد. در بخش رسانه‌های گروهی اعم از رادیو تلویزیون و مطبوعات مالی نیز کفه ترازو بیشتر متمایل به مسیحیان است و بسیاری از مسئولان دست اندرکار امور رسانه‌ای را مسیحیان تشکیل می‌دهند که این امر نیز خود نمایانگر حمایت دولت از مسیحی‌ها و فراهم آوردن شرایط مناسب برای فعالیت آنها در این بخش مهم می‌باشد[xx].

مسلمانان در ارتباط با موضوع بحث برانگیز ختنه دختران مسلمان که بارها با اعتراض سازمان بهداشت جهانی و سازمان یونیسف نیز مواجه شده‌است دولت را مقصر می‌دانند و معتقدند مسئولان دولتی در مورد ممنوع ساختن ختنه دختران در سنین کودکی که عوارض نابهنجاری را در بزرگسالی به ‌دنبال دارد مسامحه نموده و شدت عملی انجام نداده‌اند. در حالی که با اتخاذ سیاست‌های عملی و سازنده از سوی نیروهای امنیتی و مقامات بهداشتی و بسترسازی فرهنگی مناسب از سوی دولت می‌توان قبایل مسلمانی که این امر را در مورد دختران خود انجام می‌دهند را متقاعد به توقف عمل ختنه نمود[۳۴].

علیرغم مسائل ذکر شده و قصور نسبی دولت در قبال مسلمانان این کشور در مجموع و در مقایسه با دیگر کشورهای منطقه غرب آفریقا می‌توان گفت دولت‌مردان مالی مناسبات خود را با رهبران مسلمان و مسئولان سازمان‌های اسلامی در حد مطلوبی حفظ کرده‌اند از این روی بر خلاف دیگر کشورهای این منطقه از بدو استقلال این کشور تا کنون درگیری جدی بین نیروهای امنیتی و مسلمانان مالی به‌وجود نیامده است که این امر جدای از تلاش طرفین برای حفظ روابط موجود ناشی از رعایت نسبی آزادی‌های فردی و جمعی پیروان دین اسلام بوده‌است[۹۵].

با این همه بسیاری از اندیشمندان مسلمان معتقدند با روی کار آمدن رئیس جمهور جدید در آینده نزدیک و شدت گرفتن توطئه‌های دولت‌های غربی علیه پیروان دین اسلام در غرب آفریقا؛ ممکن است شرایط برای مسلمانان این کشور نیز به گونه‌ای دیگر رقم خورده و آنان با مشکلاتی جدی از سوی دولت و کلیساها مواجه شوند[۷۵].

نیز نگاه کنید به

ادیان در ژاپن؛ ادیان در کانادا؛ ادیان در چین؛ ادیان در کوبا؛ ادیان در تونس؛ ادیان در مصر؛ ادیان در لبنان؛ ادیان در افغانستان؛ ادیان در روسیه؛ ادیان در سنگال؛ ادیان در فرانسه؛ ادیان در اسپانیا؛ ادیان در آرژانتین؛ ادیان در ساحل عاج؛ ادیان در سیرالئون؛ ادیان در زیمبابوه؛ ادیان در اتیوپی؛ ادیان در سوریه؛ ادیان در اردن؛ ادیان در قطر؛ ادیان در اوکراین؛ ادیان در بنگلادش؛ ادیان در گرجستان؛ ادیان در تاجیکستان؛ ادیان در سریلانکا؛ ادیان در قزاقستان؛ ادیان در تایلند

پاورقی

1 - اینکه نخستین کاشف قاره آمریکا فردی مسلمان ‌باشد از اهمّیت زیادی برخوردار است با این حال علی‌رغم آنکه مورّخان آفریقایی و مسلمان در این ارتباط مقالاتی را منتشر ساخته و به کشفیات باستان‌شناسی چند دهه اخیر استناد جسته‌اند، دانشمندان غربی تعمداً در این خصوص سکوت کرده و به هیچ عنوان تمایلی به ورود این موضوع مهم و انجام پژوهش‌هایی در مورد اثبات یا رد آن ندارند که از عناد و دشمنی آنها با دین اسلام و افتخارات جهان اسلام نشأت می‌گیرد.برای مطالعه بیشتر در این خصوص مراجعه شود به کتاب:

Ivan Van Sertima(1976)”They Came Before Columbus: The African Presence in Ancient America" Random House

Ivan Van Sertima (Author)

› Visit Amazon's Ivan Van Sertima Page

Find all the books, read about the author, and more.

See search results for this author

Are you an author? Learn about Author Central

[i]- ابن‌بطوطه در سفرنامه خود از توجّه مسلمانان به نمازهای یومیه و به‌ویژه نمازهای جمعه به نیکی یاد کرده و سلطان را پادشاهی عادل دانسته است که از ظلم و ستم بر مردم خود پرهیز می‌کرد.

«و اگر کسی پیراهن نو نداشته باشد همان لیاس کهنه را می‌شوید، پاکیزه می‌کند و به نماز می‌آید... از عادات شایسته آنان عنایت ویژه‌ای است که به حفظ قرآن دارند و اگر یکی از فرزندانشان در این باره قصور ورزد او را تحت مراقبت قرار می‌دهند تا به این سنت خوب اقبال نشان دهد... من دو عید اضحی و فطر را در مالی بودم، مردم به مصلی که نزدیک قصر سلطان واقع است آمدند و جامه‌های سفید خوب بر تن کرده بودند.این جمع در پیشاپیش سلطان تهلیل و تکبیر می‌گفتند. حوالی مصلی خیمه‌ای زده و سلطان در آن رفت و خود را مهیا کرد و به نمازگاه آمد. بعد از انجام نماز و سخنرانی خطیب از منبر فرود آمد و نزد سلطان رفت و در حضور او مردم را در مورد خوبی ها موعظه کرد... یک بار خبر دادند ملخ ها به منطقه هجوم آورده و خساراتی وارد کرده‌اند، فقیهی خبر داد که این آفت بر اثر ستم حاکمان پیش می‌آید، چون سلطان آن را شنید گفت: من از ظلم و بیداد بری هستم و خطاب به امیران نواحی هشدار داد، هریک از شما که ستم روا دارد مجازاتش می‌کنم و هر کس از وجود ستم‌کاری با خبر گردد و به من نگوید گناهکار است و نزد خداوند مسئول خواهد بود. وقتی سخنان سلطان خاتمه یافت امرای امپراتوری مالی عمامه ها را از سر برداشتند و از اجحاف و ستم اظهار نفرت کردند... از خوبی‌های مردم این سامان این است که بی عدالتی و ستم در بینشان اندک است و سلطان از هرگونه تبعیض و ستم‌کاری بیزار بوده و در این باره اغماض روا نمی‌دارد. دیگر امنیّت است که در آن کشور نه در حضر و نه در سفر بیمی‌ از سرقت و تعدی در میان نمی‌باشد. سیاهان اگر در دیارشان سفیدپوستی بمیرد، در میراثش، اگر چه زیاد هم باشد، دخالت نمی‌کنند بلکه دارایی شخص مستوفی را به دست یکی از سپیدپوستان که مورد اطمینان است می‌سپارند تا وارث مستحق پیدا شود... بر نماز و اذان جماعت و تذکر به فرزندان برای اقامه این واجب شرعی مراقبت و مواظبت دارند، روزهای جمعه اگر انسان زودتر و در اول وقت به مسجد نرود از کثرت ازدحام جایی برای نماز نمی‌یابد و عادتشان چنین است که سجاده‌های خود را که از برگ درختی بدون میوه شبیه درخت خرما می‌بافند در جایی مناسب توسط کسی یا شخصاً می‌گسترانند. روز جمعه جامه‌های سپید نیکو بر تن می‌کنند ده حفظ قرآن برنیاید رهایش نمی‌کنند.» [۹۶].

1 در جریان هجوم مغربی‌ها به تمبوکتو نقشه‌های فراوانی از بین رفت و کتابخانه‌های ارزشمندی تخریب و نابود گردید.

[ii] -الحاج عمرتال یکی از بزرگ ‌‌ترین شخصیت‌های مسلمان و قهرمانان جهادی مشترک این کشور و دیگر کشورهای غرب آفریقا (گینه کوناکری، سنگال و نیجر) است و مردم غرب آفریقا و منطقه صحرای بزرگ احترام بسیار زیادی برای وی قائلند. از این‌رو شرح زندگی و مبارزات جهادی وی به تفصیل مورد بررسی قرار گرفته است.

[iii]- الحاج عمرتال عمیقاً متأثر از خلافت اسلامی ‌سوکوتو بود و با محمد بلّو خلیفه وقت این دولت اسلامی ‌نیز ارتباط نزدیکی داشت[۹۷].

[iv] سنگامبیا اصطلاحاً به کشورهای سنگال و گامبیا اطلاق می‌شود.

[v]- البته بعدها برخی از پیروانش مدعی شدند الحاج عمرتال مانند عثمان دان فودیو یک مجدد است و حتی تا آنجا پیش رفتند که او را وزیر دست راست حضرت صاحب الزمان (عج) دانستند[۹۸].

1 اقدامات ساموری توره در گسترش دین اسلام که با حملات جهادی به مناطق مختلف صورت گرفت در پژوهش جامعه و فرهنگ گینه کوناکری به‌طور کامل مورد بررسی قرار گرفته است.

1- دانش‌آموزان شاغل به تحصیل در مدارس سنتی قرآنی مالی طلبه یا غریبو نامیده می‌شوند. آنها معمولاً از خانواده‌های بسیار فقیر مسلمان به‌شمار می‌روند که والدین آنها حتی قادر به تأمین مخارج تحصیل آنها در مدارس دولتی نبوده و صرفاً برای آنکه کودکانشان از نعمت سواد محروم نمانند آنها را به این مدارس فرستاده‌اند. غریبوها معمولاً به درخواست معلمانشان که هم‌چون دانش‌آموزان دچار عسرت و تنگ‌دستی هستند، به خانه‌ها و مغازه‌ها ‌مراجعه و تقاضای کمک می‌کنند. این درخواست‌ها معمولاً از سوی مردم با گرمی پذیرفته می‌شود. در ارتباط با واژه غریبو گفتنی است این نام در اصل به معنای افراد غریبی بوده که از دیگر کشورها رهسپار مالی می‌شدند ولی با گذشت ایام به افراد فقیر تغییر یافته‌است. به مدارس سنتی قرآنی مالی طالبه نیز گفته می‌شود که به معنای طلب علم است[۹۹].

2- نحوه استفاده از الواح چوبی که معمولاً برای نگارش آیات قرآنی مورد استفاده قرار می‌گیرد بدین صورت است که کودکان آیات کوچکی از قرآن را بر روی این الواح چوبی می‌نوبسند و پس از حفظ آن، آنها را پاک کرده و آیات دیگری بر الواح می‌نویسند.

3- برخی از مدارس قرآنی مالی و از جمله تمبوکتو که در سال 2008 مورد بازدید پژوهشگر قرار گرفته از نظر بهداشتی وضعیت بسیار نامناسبی داشت و کودکان در محیطیّ کوچک و به‌شدت کثیف به فراگیری آیات قرآن کریم می‌پردازند.

[vi]- از سال 2000 میلادی و تدوین برنامه نوسازی و توسعه شهری مالی، بازسازی و توسعه باماکو در رأس برنامه‌های عمرانی کشور قرار گرفته و مناطق جدید زیبایی دراین شهر ساخته شده‌است. پیش بینی می‌شود چهره شهر باماکو در آینده نه چندان دو،ر به‌طور قابل توجّهی تغییر یابد و به شهری نسبتاً امروزی تبدیل شود.

[vii] - شهر سگو نیز همانند شهرهای دیگر مالی دربرنامه نوسازی دولت این کشور قرار دارد.

بخش مهمّی‌از کشاورزی این کشور از استان سگو آغاز و تا استان موپتی ادامه می‌یابد زیبا‌‌ترین مناطق گردشگری مالی نیز بین سگو و موپتی واقع شده‌است.

دولت مالی درسال 2010 با کمک کشورهای اسلامی‌ و بانک توسعه اسلامی‌ سد تاوسا را با هدف بهبود وضعیت کشارزی این منطقه در ایالت گائو احداث نمود. این در حالی بود که ساخت سد مزبور از بدو استقلال مالی و نیجر از موارد اختلاف دو کشور محسوب می‌شد و مقامات دولتی نیجر معتقد بودند احداث این سد بر روی رود نیجر، سبب کاهش ورودی آب به کشور نیجر خواهد شد. با این همه به‌دنبال اطمینان خاطر کشورهای عربستان و اتّحادیه اروپا به دولت نیجر مبنی بر حفظ حق آب این کشور، سرانجام سد مزبور در ایالت گائو ساخته شد. احداث سد تاوسا نویدبخش آینده خوبی برای ایالت گائو بوده و موجب تغییر چهره گائو در آینده‌ای نه چندان دور و تبدیل آن به یکی از مناطق مهم کشاورزی و ماهی‌گیری مالی خواهد شد[۱۰۰].

1 شهر تمبوکتو علی‌رغم وضعیت محقر و ساختمان‌های قدیمی ‌از زیبایی خاصی برخوردار و در تمام فصول سال مملو از گردشگران خارجی است. شهر با خیابان‌ها و کوچه‌های پر از خاک رس و گرد و غباری که در هوا پراکنده است و منازل نسبتاً بزرگ با بخش‌های اندرونی و بیرونی، ببیشتر به شهرهای قرون سوم و چهارم هجری قمری جهان اسلام شباهت دارد و انسان با قدم زدن در کوچه‌های تنگ و پیچ‌درپیچ آن و مشاهده گله‌های گاو و گوسفند و الاغ‌های بارکش احساس می‌کند به نخستین سده‌های اسلامی ‌بازگشته است. از زیبا‌‌ترین جلوه‌های اسلامی‌ شهر تمبوکتو، نوای روح بخش اذان است که صبح و ظهر و شامگاه در سراسر این شهر کوچک طنین‌انداز می‌گردد. تمبوکتو در حال حاضر به‌دلیل سه مسجد تاریخی سانکوره، بیرگاربیر و سید یحیی که در گذشته‌های دور دانشکده‌های دانشگاه سانکوره به‌شمار می‌رفتند و باوجود گذشت بیش از یک هزار سال، هنوز با صلابت بر جای مانده‌اند، شهرت جهانی دارد. کتابخانه‌های قدیمی‌ با انبوه نسخه‌های خطّی متعلق به قرون اولیه هجری قمری، سبک قرار گرفتن این شهر در حاشیه اقیانوس بی‌کران صحرا و مجاورت با قبایل صحرانشین طوارق نیز بر معروفیت آن افزوده است. سازمان همکاری اسلامی ‌این شهر را در سال 2006 پایتخت فرهنگی جهان اسلام معرفی کرد و بودجه‌ای قابل توجّه را برای بهبود وضعیت اجتماعی و اقتصادی تمبوکتو به مسئولان عالی‌رتبه سیاسی کشور اعطا نمود که البته بخش بسیار کمی‌از آن در تمبوکتو هزینه شد!

مردم تمبوکتو بسیار صمیمی، مهربان و بسیار مقید به مراعات دستورات اسلامی‌ هستند و شهر کاملاً رنگ و بوی اسلامی‌ دارد. این امر در مورد زنان مسلمان کاملاً مشهود است. حجاب اسلامی‌در تمبوکتو کاملاً رعایت می‌شود و اکثر مردان در نمازهای جماعت شرکت می‌کنند. مردم این شهر از اطلاعات خوبی پیرامون جهان اسلام برخوردارند.بازارهای جالب محلی این شهر که پر از اجناس وارداتی از کشور موریتانی است، در سراسر غرب آفریقا شهرت دارد[۸۶].

[viii]- تمبوکتو در نیمه اول دهه 1990 بارها مورد حمله قبایل شورشی طوارق قرار گرفت و آنها تلاش داشتند با حاکمیت بر این شهر، دولتی مستقل تأسیس کنند شورش طوارق در سال 1995 با حمله همه‌جانبه و سخت، ارتش مالی را در هم شکست. این حملات که در شهر تمبوکتو و مناطق اطراف آن صورت گرفت، خساراتی را به تمبوکتو وارد آورد. تمبوکتو در مدت چند ماه اشغال توسط شورشیان در سال 2012 نیز متحمل خسارات سنگینی شد[۱۰۱].

1- دولت فرانسه از فعالیت‌های حماه‌الله که انشعابی در تیجانیه ایجاد کرد در هراس بود و حماه‌الله و بسیاری از مریدانش را تحت نظر داشت که سرانجام منجر به اخراج وی از مالی و اذیت و آزار مریدانش شد. فشار مداوم کارگزاران فرانسوی بر شاخه حماویه منجر به بروز درگیری‌هایی بین تیجانی‌های جوان و فرانسوی‌ها شد[۱۰۲].

[ix]- شاخه حماویه توسط شیخ حماه‌لله از خلفای بزرگ تیجانیه ایجاد شد. در حال حاضر مرکز شاخه حماویه در شهر نیورو مالی قرار دارد. این طریقت دارای پیروانی در سنگال، نیجر، بورکیناسو و ساحل عاج نیز است.

[x] - تیجانیه‌های مالی نیز هم‌چون دیگرکشورهای آفریقا شامل دو گروه احدی عشریه و اثنی عشریه هستند که این امر بیشتر ناشی از تعداد اذکاری است که این دو گروه انجام می‌دهند و تفاوت دیگری بین آنها وجود ندارد[۱۰۳].

1- بخشی از قادری‌ها، در کاآرتا و بلدوگو که در قرن نوزدهم و در نتیجه حملات جهادی الحاج عمرتال فتح شدند، زندگی می‌کنند.

"لازم" که در فرقه‌های تیجانیه و قادریه مشترک است، مجموعه سه ذکر است که دوبار در روز (صبح پیش از نماز و بعد از ظهر) خوانده می‌شود و عبارت است از 100 مرتبه استغفرا...، 100 مرتبه لا اله الا الله[۱۰۳].

1- شیخ سیدی مودیبوکان دیالو مورد احترام مقامات عالی‌رتبه دولتی است و سخنرانی‌های وی از رادیو ملی پخش می‌شود[۱۰۴].

1شورای عالی اسلامی ‌مالی پس از کودتای موسی ترائوره و با هدف وحدت مسلمانان و رفع مشکلات ناشی از برخی درگیری‌های مذهبی در کشور پدید آمد. در این ارتباط با تشویق دولت و فراخواندن علما و روحانیون برجسته، ‌اندیشه تأسیس این سازمان شکل گرفت و پس از تشکیل جلسات متعدّد پنج سازمان اسلامی‌ به شرح زیر، شورای عالی اسلامی‌مالی را تشکیل دادند:

- جمعیّت امامان مالی

- اتّحاد النساء‌المسلمات

- جمعیّت رابطه‌الدعاه

- جمعیّت التنسیق بین‌الجماعیات

- جمعیّت مالی للاتّحاد و تقدم‌الاسلام

نخستین دبیر کل شورای عالی اسلامی‌مالی شیخ عمرلی بود و پس از وی شیخ چرنوهادی جم به این مقام برگزیده شد. دبیر کل فعلی شورا نیز شیخ محمد دیکو است.

اعضای هیأت امنای این سازمان در حال حاضر 20 نفر هستند که 12 نفر از آنان را مسلمانان اهل سنت و 8 نفر را نیز وهابیّون تشکیل می‌دهند. مهم‌‌‌ترین اعضای فعلی هیأت امنای شورای عالی امور اسلامی ‌مالی عبارتند از:

- شیخ سیدی کوناکه

- شیخ مودی سیدی به

- شیخ محمد اسمائورو

- شیخ عثمان شریف حیدرا

- شیخ چرنو هادی چم

1- وهابیّت از ابتدای تأسیس انجمن توسعه و گسترش اسلام نفوذ زیادی در آن داشت و برخی از وهابیون پس از مدتی کوتاه به هسته مرکزی این سازمان راه یافتند. این سازمان پس از استقلال به‌شدت تحت نفوذ وهابیون بود و همین امر به‌تدریج سبب تنفر و بی‌زاری عموم مسلمانان از این سازمان و موجب انحلال آن شد. انجمن توسعه و گسترش اسلام از ابتدای استقلال مالی به‌ویژه در زمان موسی ترائوره عملاً ابزاری در دست دولت بود و از سیاست‌های دولت در امور دینی به‌طور کامل تبعیت می‌کرد که این امر در آن دوره موجب کم‌رنگ شدن نقش مساجد در امور مسلمانان مالی شد[۶۲].

1 بسباری از پیروان طریقت تیجانیه به‌دلیل پیشینه تاریخی اندیشه‌های مبتنی بر مهدویت در این سرزمین، در قرون هجده و نوزده میلادی، و دیدگاه مثبت الحاج عمرتال درمورد مذهب تشیّع، این مذهب را به سهولت پذیرفتند و گرایش به تشیّع را افتخاری بزرگ برای خود می‌دانند[۱۰۵].

1 شیخ شریف در دیدار با پژوهشگر در سال 2008، در ارتباط با جایگاه تشیع در مالی یادآور شد هرچند مسلمانان مالی سر به مهر نمی‌نهند ولی معمولاً محل سجده خود را در داخل مساجد به‌صورت خاک آلود باقی و از سیمان کردن این بخش از مسجد خودداری و هنگام سجده سر بر خاک می‌نهند. به گفته وی این امر نشان می‌دهد که آنها در گذشته‌های نه چندان دور به‌دلیل شیعه بودن از مهر استفاده می‌کردند و این عادت امروزه به سر بر خاک نهادن تغییر یافته‌است. برخی از علمای تیجانیه نیز تأکید دارند تعدادی از مسلمانان شهر گائو که در زمره شیعیان بومی ‌مالی به‌شمار می‌روند، صدها سال پیش مذهب تشیّع را پذبرفته‌اند[۵۷].

1 شیعیان لبنانی از سال 2007ه مقدمات احداث مسجدی خاص خود را در باماکو آغاز کرده‌اند که عملیات ساخت آن تقریبا رو به اتمام است. اکثر شیعیان لبنانی در زمینه خرید و فروش پلاستیک، صابون، لاستیک و ماهی فعالیت دارند.

2. فرقه آقاخانیه به‌دلیل رویه خاص مذهبی خود و عدم تقیّد به اصول و تعالیم شیعی معمولاً به‌عنوان پیروان مذهب اهل بیت (ع) در نظر گرفته نمی‌شوند ولی در مجموع به سبب آنکه یکی از انشعابات مذهب شش امامی‌اسماعیلیه به‌شمار می‌روند در این بخش جای گرفته است.

[xi]- توسعه پارک باماکو از مهم‌‌‌ترین برنامه‌های تراست فرهنگی آقاخان است. دولت مالی در بازدید آقاخان از شهر تمبوکتو مقام عالی شهروند افتخاری تمبوکتو و دکترای افتخاری دانشگاه سانکوره را به وی اعطا نمود[۱۰۶].

[xii]- شبکه توسعه آقاخان (AKDN) در حدود سه دهه در این کشور به فعالیت‌های مختلف اقتصادی اشتغال دارد. برخی محققان معتقدند علت توجّه بنیاد آقاخان و سازمان‌های اقتصادی این فرقه مذهبی به کشور مالی تلاش برای گسترش دامنه نفوذ آقاخانی‌ها در منطقه غرب آفریقاست[۱۰۶].

[xiii] براساس قانون اساسی این کشور نظام حکومتی مالی لائیسیته بوده و هرگونه پیوندی بین حکومت و دین بر اساس این اصل مردود دانسته شده‌است. این اصل که در اثر فشار پنهان دولت فرانسه و عوامل وی بر دولت مالی به تصویب رسیده است بارها با اعتراض مسلمانان کشور روبرو شده و آنها با توجه به اینکه مالی کشوری اسلامی به‌شمار رفته و اکثریت جمعیت آن را پیروان دین اسلام تشکیل می‌دهند جدایی دین از دولت و بیدین خواندن اساس حکومتی کشور را توهین علیه اسلام و مسلمانان می‌دانند. مسلمانان کشور بارها طی جلسانی با دولت خواستار لغو این اصل و اجرای قانون شریعت اسلامی شده و دولتمردان را به چالش کشیده‌اند. با این حال روسای جمهور و مسئولان همواره با اعطای وعده‌های پوچ و واهی بنوعی بر خشم و اعتراض مسلمانان سرپوش نهاده و از طریق رهبران مسلمان مرتبط با خود آرامش را بر کشور حاکم کرده‌اند. این درحالی است که از بدو استقلال مالی اقلیت مسیحیان تحت حمایت سفارتخانه‌های غربی قرار داشته و دولت مالی نیز گاه امتیازات ویژه‌‌ای را برای آنها در نظر گرفته که با واکنش‌های خشمگینانه مسلمان مواجه شده‌است. علاوه بر آن دولت معمولاً با میسیونرهای مسیحی اعزامی از کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی که به تبلیغ مسیحیت در مناطق و ایالات مختلف مالی اشتغال دارند همکاری خوبی دارد و تسهیلاتی را برای آنها فراهم می‌آورد که در مقایسه با اکثریت مسلمان مالی از شدت بیشتری برخوردار است. نادیده گرفتن حقوق مسلم مسلمانان و در عین حال ارجحیت نسبی قائل شدن برای مسیحیان (که معمولاً برای رضایت خاطر دولت‌های عربی صورت می‌گیرد) از مراتب اعتراض دائمی مسلمانان کشور محسوب می‌شود و این در حالی است که مالی از اعضاء سازمان همکاری اسلامی نیز به‌شمار می‌رود و از کمک‌های سازمان همکاری اسلامی و کشورهای اسلامی نیز به‌طور مداوم بهره‌مند می‌گردد[۱۰۷].1- بزرگ ترین اعتراض مسلمانان علیه اصل لائیسیته حاکم بر دولت در سال 1991 و در قالب کنفرانس بزرگ سه روزه تمام سازمان ها و گروه های اسلامی مالی جلوه گر گشت. در جریان برگزاری این سمینار که رئیس جمهور وقت نیز در آن شرکت کرد 330 نفر از رهبران مسلمان و شیوخ برجسته کشور رسماً از دولت درخواست کردند اصل لائیسیته را لغو نموده و کشور را بر اساس مقررات اسلامی اداره کند. برخی امامان مساجد مالی به ویژه در شهر باماکو نیز درخطبه های نماز جمعه از لائیسیته بودن کشور مسلمان مالی انتقاد نموده و آن را میراث بر جای مانده از استعمار فرانسه می دانند.

[xiv]- با این حال برخلاف دهه‌های 1970 و 1980 که ثبت سازمان‌های اسلامی‌ با اعمال محدودیت‌هایی از سوی دولت همراه بود، طیّ دودهه گذشته، مقامات وزارت کشور معمولاً با به رسمیّت شناختن این گروه‌ها و انجمن‌ها در حوزه وظایف و مسئولیت‌های دینی، مخالفتی ابراز نکرده‌اند[۱۰۸]

[xv] -البته مسلمانان در بخش رسانه‌های گروهی مالی حضور قدرتمندانه‌ای دارند و اخبار مربوط به جهان اسلام را به خوبی بین مسلمانان مناطق مختلف کشور منعکس می‌کنند.

[xviii].براساس قانون اساسی این كشور نظام حكومتی مالی لائیسیته بوده و هرگونه پیوندی بین حكومت و دین بر اساس این اصل مردود دانسته شده است. این اصل كه در اثر فشار پنهان دولت فرانسه و عوامل وی بر دولت مالی به تصویب رسیده است بارها با اعتراض مسلمانان كشور روبرو شده و آنها با توجه به اینكه مالی كشوری اسلامی بشمار رفته و اکثریت  جمعیت آن را پیروان دین اسلام تشكیل می‌دهند جدایی دین از دولت و بیدین خواندن اساس حكومتی كشور را توهین علیه اسلام و مسلمانان می‌دانند. مسلمانان كشور بارها طی جلسانی با دولت خواستار لغو این اصل و اجرای قانون شریعت اسلامی شده و دولتمردان را به چالش كشیده‌اند . با این حال روسای جمهور و مسئولان همواره با اعطای وعده‌های پوچ و واهی بنوعی بر خشم و اعتراض مسلمانان سرپوش نهاده و از طریق رهبران مسلمان مرتبط با خود آرامش را بر كشور حاكم كرده‌اند. این درحالی است كه از بدو استقلال مالی اقلیت مسیحیان تحت حمایت سفارتخانه‌های غربی قرار داشته و دولت مالی نیز گاه امتیازات ویژه‌‌ای را برای آنها در نظر گرفته كه با واكنش‌های خشمگینانه مسلمان مواجه شده است. علاوه بر آن دولت معمولاً با میسیونرهای مسیحی اعزامی از كشورهای اروپایی و آمریكای شمالی كه به تبلیغ مسیحیت در مناطق و ایالات مختلف مالی اشتغال دارند همكاری خوبی دارد و تسهیلاتی را برای آنها فراهم می‌آورد كه در مقایسه با اكثریت مسلمان مالی از شدت بیشتری برخوردار است. نادیده گرفتن حقوق مسلم مسلمانان و در عین حال ارجحیت نسبی قائل شدن برای مسیحیان (كه معمولاً برای رضایت خاطر دولت‌های عربی صورت می‌گیرد) از مراتب اعتراض دائمی مسلمانان كشور محسوب می‌شود و این در حالی است كه مالی از اعضاء سازمان همكاری اسلامی نیز بشمار می‌رود و از كمك‌های سازمان همكاری اسلامی و كشورهای اسلامی نیز بطور مداوم بهره‌مند می‌گردد[۱۰۹].

[xi].بزرگ ترین اعتراض مسلمانان علیه اصل لائیسیته حاکم بر دولت در سال 1991 و در قالب کنفرانس بزرگ سه روزه تمام سازمان ها و گروه های اسلامی مالی جلوه گر گشت. در جریان برگزاری این سمینار که رئیس جمهور وقت نیز در آن شرکت کرد 330 نفر از رهبران مسلمان و شیوخ برجسته کشور رسماً از دولت درخواست کردند اصل لائیسیته را لغو نموده و کشور را بر اساس مقررات اسلامی اداره کند. برخی امامان مساجد مالی بویژه در شهر باماکو نیز درخطبه های نماز جمعه از لائیسیته بودن کشور مسلمان مالی انتقاد نموده و آن را میراث بر جای مانده از استعمار فرانسه می دانند.

[xix].با اين حال برخلاف دهه‌های 1970 و 1980 كه ثبت سازمان‌های اسلامی‌ با اعمال محدودیت‌هایی از سوی دولت همراه بود، طیّ دودهۀ گذشته، مقامات وزارت کشور معمولاً با به رسمیّت شناختن این گروه‌ها و انجمن‌ها در حوزۀ وظایف و مسئولیت‌های دینی، مخالفتی ابراز نکرده‌اند.

[xx].البته مسلمانان در بخش رسانه‌های گروهی مالی حضور قدرتمندانه‌ای دارند و اخبار مربوط به جهان اسلام را به خوبی بین مسلمانان مناطق مختلف کشور منعکس می‌کنند.

کتابشناسی

  1. Moderate Islam,African-Style,Meet The Muslims Of Mali By Willy Stern  08/04/2008, Volume 013, Issue 4
  2. هيسكت، مروين (1369). گسترش اسلام در غرب آفريقا، ترجمه: احمد نمائی ، محمدتقی اكبری. مشهد: آستان قدس رضوی، ص234.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ P. M. Holt, Ann K. S. Lambton, Bernard Lewis( 1977 ) “The Cambridge History Of Islam “Volume 2,Cambridge University Press.p354
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ Lockard ,Craig A (2010  )”Societies, Networks, And Transitions:To 1500” Cengage Learning.p.301.
  5. Levtzion, N.(1973) “  Ancient Ghana And Mali “ London: Methuen & Co.p255-257
  6. ۶٫۰ ۶٫۱  Spread Of Islam In West Africa (Part 2 Of 3): The Empires Of Mali And Songhay,Retrieved From: https://Www.Islamreligion.Com/Articles/2010
  7. ۷٫۰ ۷٫۱ ۷٫۲ ۷٫۳ Isichei , Elizabeth Allo (1997)” A History Of African Societies To 1870 “ Cambridge University Press, 1997 p.306
  8. ۸٫۰ ۸٫۱ ۸٫۲ ۸٫۳ ۸٫۴ ۸٫۵ ۸٫۶ ۸٫۷ Clark” ibid” p.131
  9. Gomez , Michael A (2002) “ Pragmatism In The Age Of Jihad: The Precolonial State Of Bundu “ Cambridge University Press.p.122
  10. Choueiri , Youssef M (1997) “ Islamic Fundamentalism “ Continuum International Publishing Group, 1997.p9.
  11. Voll, John Obert (1994)”Islam, Continuity And Change In The Modern World “ Syracuse University Press.p144
  12. ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ ۱۲٫۲ ۱۲٫۳ ۱۲٫۴ ۱۲٫۵ Catherine Coquery-Vidrovitch M.E. (2009)” Africa And The Africans In The Nineteenth Century: A Turbulent History “Sharpe.p66
  13. (Brenner, 1994: 276)
  14. ۱۴٫۰ ۱۴٫۱ ۱۴٫۲ ۱۴٫۳ ۱۴٫۴ Clark-ibid-p.135
  15. Catherine C-Vidrovitch M.E. (2009)” Africa And The Africans In The Nineteenth Century: A Turbulent History “Sharpe.p165
  16. Conrad, David C (2009)” Empires Of Medieval West Africa: Ghana, Mali, And Songhay “ Infobase Publishing.p126.
  17. Claude Brower, B.(2009)”A Desert Named Peace: The Violence Of France's Empire In The Algerian Sahara, 1844-1902 “Columbia University Press.p149.
  18. Schlee, Günther (2010)” How Enemies Are Made: Towards A Theory Of Ethnic And Religious Conflict “  , Berghahn Books.p232.
  19. Collins, R. (1990)” African History: Western African History” Markus Wiener Publishers.p102.
  20. Oliver R. , Donnelly Fage J. , G. N. Sanderson(1985) “ The Cambridge History Of Africa “( Volume 6 ) Cambridge University Press.p246
  21. ۲۱٫۰ ۲۱٫۱ Willis, J. (1989)”In The Path Of Allah: The Passion Of Al-Hajj Umar : An Essay Into The Nature Of Charisma In Islam “ Routledge.p1
  22. Villalón,L. (1995) “ Islamic Society And State Power In Senegal: Disciples And Citizens In Fatick “Cambridge University Press.p67
  23. Jalloh,Alusine (1999)” African Entrepreneurship: Muslim Fula Merchants In Sierra Leone” Ohio University Press.p159
  24. Walraven , K. (2003) “ Rethinking Resistance: Revolt And Violence In African History “  Brill.p63
  25. Weiss , H.(2002 ) “ Social Welfare In Muslim Societies In Africa “ Nordic Africa Institute.p143
  26. ۲۶٫۰ ۲۶٫۱ Loimeier, R. (1997) “Islamic Reform And Political Change In Northern Nigeria “Northwestern University Press.p24
  27. Philip J. Adler, Randall L. Pouwels(2007)”World Civilizations: Since 1500 “ Cengage Learning, 2007.p500
  28. ۲۸٫۰ ۲۸٫۱ Triaud J., Robinson D. “La Tijâniyya: Une Confrérie Musulmane A La Conquête De L'afrique “Karthala Editions(2000) .p102
  29. ۲۹٫۰ ۲۹٫۱ Iliffe, J. (2005). “Honour In African History “ Cambridge University Press، 192.
  30. Kane , K. “ The Gambia And Senegal “Lonely Planet(2009) .p30
  31. برگرفته از سایت https:// www.islam in mali in the neoliberal era.com
  32. وانگاری ، شیخ احمد ( مدرس قرآن (مارابو)) ، تمبوکتو ، آذر 1387 ( گفت‌وگو)
  33. Saul, 1984: 71-87
  34. ۳۴٫۰ ۳۴٫۱ ۳۴٫۲ مطالعات ميدانی و مشاهدات عينيی نويسنده، باماكو ، سگو و تمبوكتو، 1387
  35. مدارس قرآنی در مالی، مرکز اسناد سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی‌، شمارۀ سند 1286
  36. سیوطی ، شیخ عبدالرحمن ، 1387 ( گفت‌وگو)
  37. برگرفته از سایت https://www.islamic+education+in+africa.com/west+africa/mali/2005
  38. احمدی، سيروس. فرهنگ و تمدن كشور مالی، مشهد: مؤسسۀ چاپ و انتشارات آستان قدس، 1384.ص.189.
  39. ۳۹٫۰ ۳۹٫۱ ۳۹٫۲ برگرفته از سایت https://www.muslim+heritage.+com
  40. ۴۰٫۰ ۴۰٫۱ ۴۰٫۲ برگرفته از سایت https://www..mud+mosques+of+mali.com
  41. احمدی، سيروس. فرهنگ و تمدن كشور مالی، مشهد: مؤسسۀ چاپ و انتشارات آستان قدس، 1384.ص.211.
  42. برگرفته از سایت https://www.djenne,+mali.com/2012
  43. احمدی، سيروس. فرهنگ و تمدن كشور مالی، مشهد: مؤسسۀ چاپ و انتشارات آستان قدس، 1384.ص.213.
  44.  Maas, Pierre. "Djenné: Living Tradition." Aramco World 41 (6): 18–29, 1990.p18-29.
  45. برگرفته از سایت https://www.unesco.org
  46.  world travel guide. [online] retrieved from :https://www.wtgonline.comgen.html, 1998
  47. احمدی، سيروس. فرهنگ و تمدن كشور مالی، مشهد: مؤسسۀ چاپ و انتشارات آستان قدس، 1384.ص.235-236.
  48. برگرفته از سایت https:// www.sankore.com
  49. احمدی، سيروس. فرهنگ و تمدن كشور مالی، مشهد: مؤسسۀ چاپ و انتشارات آستان قدس، 1384.ص.224.
  50. ابن‌بطوطه (1364). سفرنامه. ترجمه: محمدعلی موجد. تهران: نشر علمی فرهنگی، ص123.
  51. برگرفته از سایت https://www.+wonders+of+the+african+world.htm
  52. Sufism And The Modern In Islam, Retrieved From:https://+Www.+Islam+In+West+Africa+.Com
  53. Clark: 83
  54. برگرفته از سایت https://www.mali.com
  55.  Louis Brenner. The Sufi Teaching Of Tierno Bokar Salif Tall. Journal Of Religion In Africa, Vol. 8, Fasc. 3 (1976).p208-226
  56. مونيه، اليويه (1383). خيزش‌ها و چالش‌های اسلام در آفريقا، ترجمه: فرزانه شادان‌پور. تهران: انتشارات بعثت، ص146.
  57. ۵۷٫۰ ۵۷٫۱ عثمان حیدرا، شیخ شریف ( رهبر بزرگ تیجانی های مالی و رئیس سازمان انصارالدین )، باماکو، آذر 1387 ( گفت‌وگو )
  58. مونيه، اليويه (1383). خيزش‌ها و چالش‌های اسلام در آفريقا، ترجمه: فرزانه شادان‌پور. تهران: انتشارات بعثت، ص150.
  59. ۵۹٫۰ ۵۹٫۱ ۵۹٫۲ برگرفته از سایت https://www.isalm+in+mali.com
  60. عرب احمدی،امیربهرام. تمبوکتو گوهری تابناک در قلب صحرای بزرگ آفریقا، دانشگاه تربیت مدرس، فصل‌نامۀ آفریقا، سال اول ، شماره سوم پاييز 1388.ص.155
  61.  جماعات الاسلاميه فی مالی، باماكو: 2007.ص.5.
  62. ۶۲٫۰ ۶۲٫۱ گزارش سفارت جمهوری اسلامی ایران، 1371: 5-6
  63. جماعات الاسلاميه فی مالی، باماكو: 2007.ص.7.
  64. عرب احمدی،امیربهرام. تمبوکتو گوهری تابناک در قلب صحرای بزرگ آفریقا، دانشگاه تربیت مدرس، فصل‌نامۀ آفریقا، سال اول ، شماره سوم پاييز 1388.ص.77.
  65. ۶۵٫۰ ۶۵٫۱ جماعات الاسلاميه فی مالی، باماكو: 2007.ص.9.
  66. ترائوره، شیخ عثمان ، ( گفت‌وگو)
  67. جماعات الاسلاميه فی مالی، باماكو: 2007.ص.11.
  68. عرب احمدی،امیربهرام. تمبوکتو گوهری تابناک در قلب صحرای بزرگ آفریقا، دانشگاه تربیت مدرس، فصل‌نامۀ آفریقا، سال اول ، شماره سوم پاييز 1388.ص.78.
  69. عرب احمدی،امیربهرام. تمبوکتو گوهری تابناک در قلب صحرای بزرگ آفریقا، دانشگاه تربیت مدرس، فصل‌نامۀ آفریقا، سال اول ، شماره سوم پاييز 1388.ص.79.
  70. جماعات الاسلاميه فی مالی، باماكو: 2007.ص.12.
  71. جباتی،شیخ محمد( استاد مرکز فرهنگی ج.ا.ایران ، شیوخ سرشناس شیعه )، باماکو،آذر 1387 (گفت‌وگو)
  72. جماعات الاسلاميه فی مالی، باماكو: 2007.ص.13.
  73. ۷۳٫۰ ۷۳٫۱ ۷۳٫۲ تشیّع و سازمان‌های شیعی در مالی، گزارش ارسالی از نمایندگی دینی ج.ا.ایران در باماکو، 1385.ص.3-4
  74. ۷۴٫۰ ۷۴٫۱ تشیّع و سازمان‌های شیعی در مالی، گزارش ارسالی از نمایندگی دینی ج.ا.ایران در باماکو، 1385.ص.5.
  75. ۷۵٫۰ ۷۵٫۱ عرب احمدی،امیربهرام (1391). جامعه و فرهنگ مالی . تهران:موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی ،ص.147-220
  76. عرب احمدی،امیربهرام. تمبوکتو گوهری تابناک در قلب صحرای بزرگ آفریقا، دانشگاه تربیت مدرس، فصل‌نامۀ آفریقا، سال اول ، شماره سوم پاييز 1388.ص.85.
  77. ۷۷٫۰ ۷۷٫۱ ۷۷٫۲ ۷۷٫۳ تشیّع و سازمان‌های شیعی در مالی، گزارش ارسالی از نمایندگی دینی ج.ا.ایران در باماکو، 1385.ص.6.
  78. عرب احمدی،امیربهرام. تمبوکتو گوهری تابناک در قلب صحرای بزرگ آفریقا، دانشگاه تربیت مدرس، فصل‌نامۀ آفریقا، سال اول ، شماره سوم پاييز 1388.ص.86.
  79. جماعات الاسلاميه فی مالی، باماكو: 2007.ص.15.
  80. جماعات الاسلاميه فی مالی، باماكو: 2007.ص.16.
  81. عرب احمدی،امیربهرام. تمبوکتو گوهری تابناک در قلب صحرای بزرگ آفریقا، دانشگاه تربیت مدرس، فصل‌نامۀ آفریقا، سال اول ، شماره سوم پاييز 1388.ص.88.
  82. غوث، شیخ موسی ( استاد مرکز فرهنگی ج.ا.ایران) ، باماکو ، آذر 1387 (گفت‌وگو)
  83. شیخ سیدی حنا ( استاد مرکز فرهنگی ج.ا.ایران ) ، باماکو، آذر 1387 (گفت‌وگو)
  84. ترائوره، شیخ موسی ( شیوخ مهم شیعه ) ، باماکو ، آذر 1387 ( گفت‌وگو)
  85. عرب احمدی،امیربهرام. تمبوکتو گوهری تابناک در قلب صحرای بزرگ آفریقا، دانشگاه تربیت مدرس، فصل‌نامۀ آفریقا، سال اول ، شماره سوم پاييز 1388.ص.123.
  86. ۸۶٫۰ ۸۶٫۱ ۸۶٫۲ عرب احمدی،امیربهرام. تمبوکتو گوهری تابناک در قلب صحرای بزرگ آفریقا، دانشگاه تربیت مدرس، فصل‌نامۀ آفریقا، سال اول ، شماره سوم پاييز 1388.ص.124.
  87. توره ، حوا ، 1387 ( گفت‌وگو)
  88. احسان محمد ( لبنانی مقیم مالی )، باماکو ، آذر 1387 ( گفت‌وگو)
  89. برگرفته از سایت https://www.west+africa+.+ismaili+.com/mail/2011
  90. Kofi, Asare Opoku. (2009) Encyclopedia Of African Religion, Molefi Asante.p.65.
  91.  Mali: Excision Practiced Where Pre-Islamic Traditions Strongest, Irin, 28 October 2006.
  92. برگرفته از سایت https://www.african traditional religions.com/mali/2012
  93. عرب احمدی، امیر بهرام(1392). جامعه و فرهنگ مالی. ناظر علمی ابوالحسن شریف محمدی. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.217-219.
  94. برگرفته از سایت https://www.+international+religious+freedom+report.+com/2011
  95. برگرفته از سایت www.niger, mali secure islamic funding for new dams, retrieved from : https://www+.reuters.com
  96. ابن‌بطوطه (1364). سفرنامه. ترجمه: محمدعلی موجد. تهران: نشر علمی فرهنگی، ص126.
  97. Choueiri,Y. M . Islamic Fundamentalism , ,Continuum International Publishing Group ( 1997 ),p.120
  98. هيسكت، مروين (1369). گسترش اسلام در غرب آفريقا، ترجمه: احمد نمائی ، محمدتقی اكبری. مشهد: آستان قدس رضوی، ص325.
  99. محمود، شیخ محمد ( استاد علوم اسلامی ) ، تمبوکتو ، آذر 1387 (گفت‌وگو)
  100. محمدی ، شریف ( سفیر سابف ج.ا.ایران در مالی )، (گفت‌وگو)
  101. برگرفته از سایت https://www.civilwarinmali.com
  102. Clark, peter b, ibid,p.84
  103. ۱۰۳٫۰ ۱۰۳٫۱ مونيه، اليويه: خيزش‌ها و چالش‌های اسلام در آفريقا، ترجمه فرزانه شادان‌پور، تهران، انتشارات بعثت، 1383،ص 146
  104. A CONTEMPORARY MALIAN SHAYKH ÀL-HAJJ SHAYKH SIDY MODIBO KANE DIALLO, THE RELIGIOUS LEADER OF DILLY.Retrieved from :https://www.isalm in mali.com
  105. توری،شیخ مولای ( استاد مرکز فرهنگی ج.ا.ایران ، شیوخ سرشناس شیعه ) ، باماکو ، آذر 1387 (گفت‌وگو)
  106. ۱۰۶٫۰ ۱۰۶٫۱ برگرفته از سایت https://www.west+Africa Ismaili .com
  107. شیوخ و صاحب نظران مسلمان ،باماکو ،آذر 1387 ( گفت‌وگو)
  108. برگرفته از https://www.international+religious+freedom+report.com/2011
  109. گفتگو با شیوخ و صاحب نظران مسلمان ،باماکو ،آذر 1387