ادیان در سیرالئون

از دانشنامه ملل

اسلام مهم‌ترین دین کشور سیرالئون به‌شمار می‌رود و با توجه به سابقه چند صد ساله در این کشور از نفوذ و عمق زیادی در بین مردم این کشور برخوردار است. بر اساس اطلاعات موجود مسلمانان در حال حاضر 70 تا 75 درصد جمعیت این کشور را دربر می‌گیرند و در سرتاسر کشور اعم از شهرها و روستاهای مناطق جنگلی و ساحلی حضور دارند. بیشتر مسلمانان از مذهب مالکی و طریقت متصوفه قادریه تبعیت می‌کنند و شواهدی از گسترش نسبتاً سریع مذهب شیعه اثنی عشری نیز در مناطق مختلف سیرالئون به‌چشم می‌خورد.

پیشینه اسلام

اسلام در سیرالئون (1398). برگرفته از سایت تلگراف سیرالئون،قابل بازیابی ازhttps://www.thesierraleonetelegraph.com/

تاریخ ورود اسلام به کشور سیرالئون به قرن پانزدهم میلادی بازمی‌گردد. در طول این سده آئین رهایی بخش اسلام به تدریج از شمال آفریقا به غرب این قاره راه یافت و مردم این سرزمین با گذشت زمان به تدریج به دین اسلام علاقمند شده و به آن گرایش یافتند. البته معرفی اسلام و اصول و شعائر آن به مردم غرب آفریقا به آرامی صورت گرفت و اقوام و قبایل مختلف این سرزمین پس از پذیرا گشتن اسلام در ترویج آن کوشیدند به‌گونه‌ای که دین اسلام به تدریج شهر به شهر، روستا به روستا و دیار به دیار در سرزمین‌های مختلف غرب آفریقا راه یافت و مسیر خود را هموار نمود. در واقع بر خلاف برخی از کشورهای جهان که دین اسلام از طریق دولتمردان و نفوذ آنان گسترش یافت ورود تدریجی اسلام به سیرالئون از طریق دستجات کوچک عالم و بازرگان علاقمند به اسلام صورت گرفت[۱].

بر اساس شواهد موجود نخستین مسلمانانی که برای اولین بار وارد سیرالئون شدند علما و بازرگانانی از کشورهای موریتانی، مالی، سنگال و گینه بودند. عمده‌ترین افرادی که در معرفی دین اسلام به بومیان این سرزمین پیشگام به شمار می‌روند مسلمانان اهل گینه بودند که برای اولین بار در تاریخ سیرالئون مردم قبایل گوناگون کشور را با اسلام و اصول و مبانی کلی آن آشنا ساختند. طبق اطلاعات موجود از اوایل قرن هفدهم میلادی مردمان قبایل منده و فولانی زبان از منطقه فوتاجالون واقع در گینه امروزین شمار قابل توجهی از تمنه‌های ساکن شمال سیرالئون را به سوی اسلام سوق دادند. در این ارتباط در سال 1727 مسلمانی فولانی به نام «کاراماکو آلفا» جهادی اسلامی علیه قبیله یالونگا را در گینه اعلام کرد و در جنگی شدید که متعاقب آن پدید آمد مسلمانان فولایی پیروز شده و حکومت خود را بر جالون کادو بنیان نهادند. این منطقه از آن زمان به «فوتا جالون» مشهور شد. نهضت جهادی «کاراموکو آلفا» علاوه بر گینه مورد قبول برخی قبایل سیرالئون نیز قرار گرفت و از آن زمان اسلام در مناطقی از کشور سیرالئون امروزین جای گرفت[i]. مسلمانان فولایی پیرو مالک بن انس بنیانگذار فرقه مالکیه بودند و پس از استقرار در مناطقی از سیرالئون به منظور تسهیل در ترویج دین اسلام تطابق تقریباً کاملی بین احکام مذهبی و آداب و رسوم بومیان برقرار کردند. در حقیقت رمز موفقیت فرقه مالکی در سیرالئون و برخی دیگر از کشورهای منطقه نیز اتخاذ چنین شیوه‌ای بود چرا که آنها ضمن ترویج آئین مالکی آداب و رسوم بومی را هم تأیید کردند.

علاوه بر فولانی‌ها، افراد قبیله سوسو در گینه نیز در تبلیغ اسلام در بین برخی از قبایل سیرالئون نقش مهمی داشتند. در این ارتباط فردی به نام «فوده تراولی» در اوایل قرن نوزدهم در منطقه کامبیا سیرالئون و با هدف توسعه دین اسلام دانشگاهی اسلامی تأسیس نمود. ادوارد بلایون مبلغی مسیحی که در سال 1827 میلادی از این دانشگاه بازدید کرده است ضمن ارج نهادن به اقدام ارزشمند فوده تراولی وی را فردی با استعداد و دارای نبوغی عالی‌خوانده و شهر «گبیله» که دانشگاه در آن وجود داشت را شهری دانشگاهی خوانده است. این مرکز علمی در دهه 1870 میلادی صدها دانشجو داشت که شماری از آنان را بانوان تشکیل دادند. دانشجویانی که از دانشگاه اسلامی گبیله دانش آموخته می‌گشتند معمولاً در مناطق سکونت خود که بیشتر روستاهای کوچک نزدیک به هم بودند به ترویج اسلام پرداخته و موجبات گسترش دین اسلام را فراهم می‌آورند[ii][۲].

دین اسلام در اواخر قرن هجدهم در این کشور ریشه‌های نیرومندی یافته بود به‌گونه‌ای که بسیاری از رؤسای مسلمان قبایل و شخصیت‌های برجسته مسلمان در آن عهد المامی (امام) خوانده می‌شدند و اطلاق لقب امام افتخار بزرگی برای آنان محسوب می‌شد. در طی این سده مسلمانان زیادی از دیگر کشورها وارد سیرالئون شدند. آنها پس از استقرار در مناطق مختلف کشور به تدریج با بومیان قبایل سیرالئون ازدواج کرده و سعی کردند با تأسیس مدارس کوچک اسلامی و کلاس‌های قرآن فرهنگ اسلام را در بین مسلمانان و غیرمسلمانان رواج داده و پویایی هر چه بیشتر اسلام را در این کشور فراهم آورند. با ورود استعمارگران انگلیسی به این کشور که از اواسط قرن نوزدهم صورت گرفت اقداماتی برای محدود ساختن روند رو به رشد اسلام صورت گرفت ولی حضور گسترده هیأت‌های میسیونری و مبلغان مسیحی با حمایت کلیساهای غربی و استعمارگران انگلیسی نیز نتوانست مانع توسعه دین اسلام شود. بدین سان در قرن بیستم نه تنها روند گسترش دین اسلام کاهش نیافت بلکه بر تعداد پیروان این دین مبین افزوده گشت به‌گونه‌ای که جمعیت مسلمانان کشور در نیمه اول قرن بیستم به طور قابل ملاحظه‌ای رشد یافت و از 35 درصد کل جمعیت کشور در زمان استقلال سیرالئون (1961) به 70 تا 75 درصد مردم کشور سیرالئون در سال 2011 افزون گشته است. رهبران مسلمان این کشور معتقدند با توجه به روند گسترش دین اسلام در مناطق مختلف شهری و روستایی، سیرالئون در آینده به کشوری مسلمان‌نشین مبدل خواهد شد و طی یک‌صدسال آینده شمار پیروان دین اسلام در این کشور به 90 درصد افزایش خواهد یافت[۳].

نهادها، مراکز و موسسات اسلامی سیرالئون

قبایل مسلمان

نخستین قبیله‌ای که در سیرالئون به اسلام گروید قبیله تمنه بود که امروزه بزرگ‌ترین و مهمترین قبیله سیرالئون به شمار می‌رود. مردمان فولانی و تجار مسلمانی که با هدف برقراری تجارت با سواحل شرقی به منطقه استقرار تمنه‌ها نفوذ کرده بودند به تدریج مراکز مسلمان‌نشینی را در تمنه به‌وجود آوردند و از آن زمان تمنه به مرکز اصلی استقرار مسلمانان سیرالئون مشهور گردید. بر اساس آداب و رسوم خاص این قبیله، تمنه‌ها به ده‌ها رئیس‌نشین اصلی تقسیم می‌شوند که در رأس هر یک از این رئیس‌نشین‌ها فردی به نام پیشوای اعظم قرار دارد. اکثر پیشوایان اعظم رئیس‌نشین‌های قبیله تمنه مسلمان می‌باشند و تأکید خاصی بر اجرای فرایض اسلامی در رئیس‌نشین خود دارند. این افراد معمولاً با القاب الامامی یا سنتی‌ جی نیز شناخته می‌شوند و بسیاری از آنان که به زیارت خانه خدا مشرف شده‌اند پیشوند الحاجی را نیز به اسم خود اضافه کرده‌اند. در مناطق تمنه‌نشین افراد به حفظ شئونات دینی خود بسیار معتقدند و در زندگی روزمره معمولاً بر حفظ هویت اسلامی خویش تأکید می‌ورزند از این روی بر خلاف مسیحیان و پیروان آئین‌های سنتی از خوردن گوشت خوک و نوشیدن شراب خرما که به طور سنتی در بین مردم سیرالئون مرسوم است خودداری می‌کنند. آنان همچنین بر خلاف مسیحیان و پیروان آئین‌های سنتی از قربانی کردن حیوانات برای ارواح نیاکان خود خودداری نموده و این امر را که بر اساس سنت‌های اکثر اقوام آفریقایی بسیار معمول است مترادف با کفر می‌دانند.

مسلمانان تمنه همچنین به هیچ عنوان به دختران و پسران خود اجازه ازدواج با غیرمسلمانان را نمی‌دهند و معمولاً در بدو تولد فرزندانشان اسامی همچون محمد، علی، محمود، احمد، جعفر و...را بر آنان می‌نهند. آنان از جادو و جادوگری که در بین بومیان سیرالئون رایج است شدیداً دوری می‌کنند و روحانیون مسلمان تمنه ده‌ها سال تلاش کرده‌اند تا پدیده افسون و جادو را از زندگی روزمره تمنه‌های تازه مسلمان شده دور کنند[iii]. مسلمانان تمنه همچنین در ارتباط با مراسمی نظیر تشییع جنازه مردگان خود، نذورات، توسل به آیات قرآن در ایام کشاورزی و... نیز اگر چه معمولاً گوشه چشمی به سنت‌های قومی خود دارند ولی فرهنگ و اصول دین اسلام را مقدم بر آداب و رسوم قبیلگی خود می‌دانند. مسلمانان تمنه‌ای در تمام ماه رمضان روزه گرفته و به قرائت ادعیه مختلف اسلامی می‌پردازند و در مناطق روستایی و شهری خود کانون‌هایی برای تعاون و کمک به یکدیگر به‌وجود آورده‌اند[iv]. جدای از قبیله تمنه اکثر مردمان قبیله فولا و سوسو که از مهاجران کشور گینه به شمار می‌روند نیز مسلمان بوده و افراد این دو قبیله نیاکان خویش را نخستین پیشگامان دین اسلام در سیرالئون می‌دانند. علاوه بر آن بیشتر افراد قبیله کورانکو نیز که در منطقه کبالا زندگی می‌کنند مسلمان می‌باشند. همچنین شمار قابل توجهی از مردمان قبیله‌ مندی در جنوب سیرالئون در زمره پیروان دین اسلام به شمار می‌روند. قبایل «وای»، «کلا»، «مندینگو» و «پلونکا» نیز بیشتر در برگیرنده مسلمانان می‌باشند و در مناطق مختلف کشور از جمله در جنوب و شرق سیرالئون استقرار دارند. برخی از مردمان قبایل «کیسی» و «کونو» نیز از دین اسلام تبعیت می‌کنند[۴].

سازمان‌ها و مراکز اسلامی سیرالئون

یکی از ویژگی‌های بارز کشور سیرالئون انبوه سازمان‌ها و مؤسسات اسلامی است که در شهرهای مختلف این کشور به‌ویژه در فریتاون، بو، کنما و مکینی فعالیت دارند. رهبران این سازمان‌ها با وجود برخی اختلاف نظرات و دیدگاه‌ها، عمدتاً درصدد بهبود وضیت معیشتی و ارتقاء سطح معلومات دینی مسلمانان سرتاسر سیرالئون می‌باشند و در این ارتباط معمولاً از مساعدت‌ها و کمک‌های برخی کشورهای اسلامی نیز بهره‌مند می‌گردند.

کنگره مسلمانان سیرالئون

این سازمان قدیمی‌ترین مؤسسه اسلامی کشور سیرالئون به شمار می‌رود که به منزله چتری فراگیر کلیه مسلمانان را در شهرها و روستاهای کشور در برگرفته است. کنگره مسلمانان سیرالئون در سال 1964 در شهر فریتاون تأسیس گردیده است و از سوی دولت به‌عنوان عالی‌ترین نهاد دینی سیرالئون به‌رسمیت شناخته شده است. کنگره مسلمانان سیرالئون وظیفه اعلام عید فطر و قربان را در کشور بر عهده دارد. اکثر مسلمانان سیرالئون به دلیل روابط تنگاتنگ این سازمان با عربستان سعودی نظر مساعدی نسبت به آن نداشته و کنگره مسلمانان را بیشتر سیاسی می‌دانند تا دینی. این سازمان دارای یک مدرسه اسلامی پسرانه است و بخش عمده هزینه‌های آن را عربستان و سازمان‌های وهابی تأمین می‌کنند.

شورای امامان سیرالئون

این سازمان نیز در زمره سازمان‌های اسلامی مهم سیرالئون به شمار می‌رود ودر سال 1986 تأسیس شده است. شورای امامان سیرالئون در برگیرنده ائمه جمعه و جماعات شهرهای مختلف کشور است و هدف آن از بدو تأسیس ارتقاء سطح معلومات دینی امامان جمعه و جماعات مساجد سرتاسر سیرالئون بوده است. این سازمان تا اوایل سال 2000 میلادی در زمره مراکز اسلامی مهم این کشور به شمار می‌رفت ولی طی چند سال گذشته رهبران آن روحیه‌ای محافظه‌کارانه در مقابل دولت در پیش گرفته‌اند. رهبران شورای امامان سیرالئون در دوره ریاست جمهوری دکتر تیجان کاباه دارای مناسبات بسیاری دوستانه‌ای با دولت بودند و رئیس فعلی آن یحیی دین کامارا که فردی تاجر و فاقد مطالعات دینی است نیز توسط رئیس‌جمهور سابق به این مقام منصوب شده است.

طی چند سال گذشته مواضع محافظه کارانه و متمایل به دولت این سازمان اعتراض بسیاری از رهبران مسلمان را برانگیخته و چند تن از اعضا هیأت امناء آن نیز در اعتراض به این خط و مشی از هیأت امناء شورا استعفا دادند که از جمله آن‌ها می‌توان به المامی سی سی از شیوخ مهم شیعه کشور اشاره کرد. مسلمانان سیرالئون معتقدند این شورا در صورت فعالیت و تحرک مناسب می‌توانست حتی از کنگره مسلمانان سیرالئون نیز با نفوذتر باشد.

شورای ملی ائمه سیرالئون

این سازمان از مراکز اسلامی مهم سیرالئون به شمار می‌رود و اکثر شیوخ برجسته کشور در آن عضویت دارند. شورای ملی ائمه سیرالئون در زمان ریاست جمهوری احمد تیجان کاباه دارای مناسبات صمیمانه‌ای با وی بود و در پایان دوره ریاست جمهوری وی طی مراسمی از این رئیس‌جمهور مسلمان و خدمات او به مسلمانان تقدیر کرد. بخش عمده‌ای از مساجد و مدارس کشور تحت نظارت این سازمان قرار دارد[۵].

موسسه نورالاسلام

این سازمان اسلامی نیز در زمره مؤسسات بزرگ اسلامی کشور سیرالئون به شمار می‌رود و در سرتاسر کشور دارای شعباتی می‌باشد. مؤسسه نورالاسلام در سال 1986 تأسیس گردیده و از آن زمان تاکنون خدمات گوناگونی را در راستای توسعه و نشر اسلام انجام داده است. این مرکز در حال حاضر دارای بیش از یکصد مسجد در سرتاسر سیرالئون بوده و یک و نیم میلیون از مردم کشور که تقریباً دربرگیرنده 25 درصد از جمعیت کشور است در زمره طرفداران مؤسسه نورالاسلام می‌باشند.

نهضت بیداری اسلامی

این سازمان در اواسط دهه 1990 تأسیس گردیده و هدف اولیه آن از بدو تأسیس تلاش برای گسترش اسلام در سرتاسر کشور سیرالئون بوده است. عمده فعالیت‌های نهضت بیداری اسلامی سیرالئون از ابتدا تاکنون عبارت بوده است از:

  • ارائه سخنرانی‌های اسلامی برای علاقمندان در مراسم و مناسبت‌های گوناگون؛
  • برگزاری نمازهای جمعه و جماعات در مساجد و مدارس اسلامی سرتاسر کشور؛
  • برپایی سمینارهای اسلامی در شهرهای سیرالئون؛
  • اهداء جوایز سالیانه به دانش‌آموزان ممتاز و مستعد در مدارس اسلامی شهر فریتاون؛
  • ارائه بورسیه تحصیلی دانشگاهی به دانش‌آموزان واجد شرایط؛
  • برپایی نطق‌های اسلامی در شهرهای مختلف کشور؛
  • هیأت اسلامی کانکایلای.

این سازمان از مؤسسات مهم اسلامی کشور سیرالئون به شمار می‌رود و در سال 1972 توسط الحاج ا.ب. تورای در شهر فریتاون تأسیس گردیده است. مهم‌ترین فعالیت‌های هیأت اسلامی کانکایلای از بدو تأسیس تاکنون عبارت بوده است از:

تشویق مسلمانان کشور به وحدت و یکپارچگی اسلامی؛

  • تلاش برای ارتقاء سطح معلومات دینی مسلمانان کشور از طریق برگزاری دوره‌های آموزشی؛
  • ارائه اطلاعاتی در ارتباط با تکنولوژی آموزشی و علوم رایانه‌ای به مسلمانان خصوصاً دانش‌آموزان دختر و پسر؛
  • برگزاری دوره‌های آموزشی اسلامی کوتاه‌مدت و بلندمدت در شهرها و روستاهای مختلف کشور؛
  • تلاش برای ارائه کمک‌های نقدی و جنسی به مسلمانان فقیر و مستمند آسیب دیده از جنگ داخلی.

سازمان جوانان مسلمانان محمدو

این سازمان از مراکز اسلامی نسبتاً جدید کشور سیرالئون به شمار می‌رود که در سال 1995 در شهر فریتاون تأسیس گردیده است و همان گونه که از نام آن نیز مشخص است بیشتر فعالیت‌های آن بر روی جوانان و تبلیغ دین اسلام در بین آنان متمرکز است. مسئولان سازمان جوانان مسلمان محمد و طی یک دهه گذشته از طریق ساخت مساجد در برخی از شهرهای کشور، تلاش برای جمع‌آوری بودجه جهت ساخت مساجد در شهرهای کوچک و روستاهای سیرالئون، برگزاری سمینارها و گردهمایی‌های اسلامی با تمرکز بر جوانان، برپایی جلسات سخنرانی و وعظ و خطابه برای نوجوانان و جوانان مسلمان و... نقش مهمی در توسعه اسلام در شهرها و روستاهای کشور ایفا کرده‌اند.

انجمن دوستان پیامبر (ص) اکیل الرسول

این سازمان اسلامی(Akil ul Rasool Society) در شهر پنه گما تأسیس شده و هدف آن از ابتدای تأسیس تلاش برای توسعه آموزش‌های اسلامی در مناطق روستایی دورافتاده بوده است. عمده‌ترین فعالیت‌های این مرکز طی یک دهه گذشته برگزاری نمازهای جماعت یومیه و نماز جمعه در مساجد کوچک روستایی، سخنرانی پیرامون مباحث اسلامی در جمع روستائیان کشور، اعزام مبلغان مسلمان به روستاهای مسلمان‌نشین در ماه رمضان و برپایی دوره‌های کوتاه‌مدت اسلامی بوده است.

سازمان تجارات المسلمین

این سازمان(Tijarat Al Muslimin Organization) در سال 1998 در شهر فریتاون و با هدف ارتقاء سطح معیشتی و تشویق مسلمانان به فعالیت‌های تجاری تأسیس شده است.

انجمن جماعت الادبیه فریتاون

این سازمان دربرگیرنده گروهی از شیوخ و علماء مسلمان تحصیل‌کرده در کشورهای عربستان، لیبی و جمهوری‌ اسلامی ایران است و بیشتر فعالیت‌های آن به امور فرهنگی و چاپ مقالات اسلامی در نشریات کشور متمرکز شده است.

شورای ائمه جمعه و جماعات سیرالئون

این شورا در برگیرنده تعداد قابل توجهی از علماء مسلمان سیرالئون است و علاوه بر فریتاون در شهرهای مختلف این کشور دارای شعبات مختلفی می‌باشد. رهبران شورای ائمه جماعات با برخی کشورهای اسلامی مناسبات خوبی دارند و از آن‌ها کمک‌های مختلفی دریافت می‌کنند.

مسجد و مرکز دعوه التبلیغ

این سازمان از مراکز مهم اسلامی کشور سیرالئون است که در سال 1990 در شهر فریتاون گردیده است. بخش عمده فعالیت‌های سازمان مزبور توسعه و گسترش اسلام در شهرهای مختلف کشور و دعوت مسلمانان به انجام وظایف دینی خود سرتاسر کشور می‌باشد.

جماعت الحق

این مرکز در زمره مؤسسات مهم اسلامی کشور سیرالئون است که در سال1990 در فریتاون تأسیس گردیده است. فعالیت‌های عمده جماعت الحق برپایی نمازهای جمعه و جماعات و برگزاری سخنرانی‌هایی در ارتباط با دین اسلام به زبان‌های کریو و عربی در فریتاون و روستاهای اطراف آن است.

بنیاد زکات

این سازمان با کمک دولت کویت تأسیس شده و فعالیت عمده آن کمک به مساجد و مدارس اسلامی و احداث مساجد جدید در شهرها و روستاهای کشور است. بخش عمده هزینه بنیاد زکات توسط دولت کویت تأمین می‌شود.

اتحادیه اسلامی سیرالئون

این سازمان در برگیرنده تنی چند از علماء مسلمانان سیرالئون است و هدف آن نیز تقویت ساختار مسلمانان و تحکیم وحدت بین آنان است. اتحادیه اسلامی سرپرستی چند مدرسه اسلامی را در شهرهای مختلف کشور بر عهده دارد.

سازمان انصار اسلام

این سازمان با حمایت عربستان سعودی تأسیس شده و در زمره سازمان‌های عام المنفعه سیرالئون به شمار می‌رود که خدمات انسان دوستانه گوناگونی را در اختیار مسلمانان فقیر و مستمند قرار می‌دهد.

سازمان‌ اسلامی المهاجرین

این سازمان متشکل از گروهی از جوانان مسلمان سیرالئون است که بیشتر درصدد رفع نابسامانی‌های ناشی از جنگ داخلی در جوامع اسلامی کشور می‌باشند.

فدراسیون زنان مسلمانان سیرالئون

این سازمان در سال 1992 توسط چند تن از زنان صاحب نام مسلمان سیرالئون تأسیس شده است. هدف اصلی فدراسیون زنان مسلمان تحکیم ساختار اجتماعی زنان مسلمان در جامعه و فراهم آوردن تسهیلات رفاهی برای آنان است.

سازمان جوانان مسلمان حنفیه

این سازمان در سال 2001 و با هدف رفع مشکلات مسلمانان آسیب دیده از جنگ داخلی تأسیس شده است. سازمان جوانان مسلمانان حنفیه در راستای فعالیت‌های عام المنفعه و خیریه خود کمک‌هایی از کشورهای ثروتمند اسلامی دریافت می‌کند.

جمعیت اسلامی الفجر سیرالئون

این سازمان در زمره مؤسسات اسلامی متمایل به عربستان سعودی است و در زمینه برگزاری مراسم و مناسبت‌های اسلامی در سرتاسر کشور فعالیت می‌کند.

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه سیرالئون

این سازمان در سال 1988 دردانشگاه فورابی سیرالئون تأسیس شده و بخش عمده فعالیت‌های آن نیز برگزاری مراسم و مناسبت‌های مذهبی برای دانشجویان مسلمان این دانشگاه است.

شورای هیأت‌های سیرالئون

این سازمان از جمله مؤسسات وابسته به وهابیون است که کلیه سازمان‌های مرتبط با عربستان را در سیرالئون تحت پوشش خود قرار داده و در سال 1987 تأسیس شده است. این سازمان در برگیرنده کالج اسلامی کیسی، کالج اسلامی عمر و معهد الدراسات الاسلامیه در شهر فریتاون است و بیشتر فعالیت‌های آن متمرکز بر اقدامات آموزشی و تبلیغی است.

احمدیه میشن

این سازمان در زمره مراکز اسلامی قدیمی سیرالئون است که در دهه 1950 و در دوره استعمار انگلستان تأسیس شده است. بخش عمده فعالیت‌های احمدیه میشین سرپرستی و نظارت بر مدارس احمدیه در سرتاسر کشور و افزایش تعداد این مدارس است.

جمعیت اسلامی بشریه سیرالئون

این سازمان وابسته به مسجد بشریه فریتاون است و بیشتر در زمینه اقداماتی نظیر برگزاری میتینگ‌ها و اجتماعات دعوه اسلامی فعالیت دارد.

سازمان ائمه جنوب سیرالئون

این سازمان در برگیرنده گروهی از ائمه جمعه و جماعات شهرهای جنوبی سیرالئون است و نظارت و سرپرستی تعداد قابل توجهی از مساجد و مدارس این منطقه را بر عهده دارد.

جنبش جوانان اسلامی برای صلح فریتاون

این سازمان دربرگیرنده گروهی از جوانان مسلمان فریتاون است که در سال 2002 و پس از پایان جنگ داخلی کشور تأسیس شده و با ندای صلح و دوستی درصدد رفع ویرانی‌ها و خرابی‌های ناشی از این جنگ ویرانگر است. اعضا جنبش جوانان اسلامی برای صلح معمولاً طی گردهمایی‌هایی در مناطق مختلف پایتخت مردم را به آرامش و کنار گذاشتن اختلافات قبیلگی دعوت می‌کنند[۶].

مرکز اسلامی السنه

این سازمان از موسسات مهم شهر فریتاون به شمار می‌رود که فعالیت عمده آن در زمینه آموزش علوم اسلامی به دختران و پسران جماعات روستایی و برگزاری دوره‌های اسلامی در فریتاون و روستاهای اطراف آن است.

شورای عالی اسلامی سیرالئون

این سازمان در سال 1989 تأسیس شده و در صدد گسترش مساجد و مدارس اسلامی در سرتاسر کشور است. شورای عالی اسلامی سیرالئون طی چند سال گذشته دچار اختلافاتی شده و این امر مانع از گسترش آن و عرض اندام نمودن به‌عنوان سازمان اسلامی مهمی در کشور شده است. شایان ذکر است رئیس این سازمان در 1992 توسط افرادی ناشناس به قتل رسید و این امر موجی از نفرت و خشم را در بین مسلمانان کشور پدید آورد.

فدراسیون انجمن‌های زنان مسلمان سیرالئون

این سازمان دربرگیرنده چند سازمان اسلامی کوچک است و در ارتباط با فعالیت‌های عام المنفعه و خیریه بانوان مسلمان و مبارزه با بیماری‌هایی همچون ایدز فعالیت می‌کند[۷]. جدای از فرقه ضاله احمدیه و صرف‌نظر از گرایش و تعلقات رهبران مسلمان سیرالئون به كشورهای عربستان، مصر، لیبی (تاپیش از سرنگونی معمرقذافی) و كویت؛ رایزنی فرهنگی ج.ا.ایران با اكثر سازمان‌ها و گروه‌های اسلامی این كشور دارای مناسبات صمیمانه‌ای است.

مساجد و مدارس اسلامی

مساجد

مسجد مرکزی فریتاون در سیرالئون(1389).برگرفته از سایت میراث معماری اسلامی،قابل بازیابی ازhttps://www.islamicarchitecturalheritage.com/listings/freetown-central-mosque-gaddafi-mosque-sierra-leone

یکی از ویژگی‌های منحصر به فرد کشور سیرالئون انبوه مساجد کوچک و بزرگ این کشور است که تقریباً در هر شهر و روستای سیرالئون به چشم می‌خورد. این مساجد که از زمان ورود اسلام به این کشور در اوایل قرن هفدهم احداث گردیده‌اند نقش بسیار مهمی در توسعه فرهنگ اسلام ایفا نموده و پایگاه‌های سنتی دین اسلام در این سرزمین محسوب می‌شوند. تعداد مساجد سیرالئون بیش از 400 باب است که در مقایسه با کلیساهای کوچک و بزرگ موجود در شهرها و روستاهای کشور و با در نظر گرفتن اکثریت قابل توجه مسلمانان در این کشور چندان کافی به شمار نمی‌رود[۸][v].

این مساجد همواره نقش مهمی در تصمیم‌گیری‌های مسلمانان داشته و معمولاً از دیرباز تاکنون جلسات مهمی در ارتباط با موضوعات سیاسی اجتماعی، فرهنگی پیروان دینی اسلام در مساجد صورت می‌گرفته است. رهبران سنتی مساجد امامان این مراکز عبادی به شمار می‌روند که از نفوذ زیادی بر مسلمانان منطقه خود برخوردارند و معمولاً از سوی هیأت امناء و مساجد به این پست مهم منصوب می‌شوند. آنها مدیریت برگزاری مراسم و مناسبت‌های اسلامی منطقه خود را نیز بر عهده دارند[vi]. مساجد سیرالئون معمولاً در برگیرنده مدارس اسلامی و قرآنی کوچکی نیز می‌باشند که به تعلیم علوم و معارف اسلامی و قرآنی اشتغال دارند. علاوه بر مساجد قدیمی این کشور که یادگاری از ورود مسلمانان کشورهای همجوار به سیرالئون به شمار می‌روند و طی دویست سال گذشته و با همت مسلمانان بومی احداث گشته‌اند[vii]. در طی سده اخیر مساجد بزرگ و باشکوهی نیز با هزینه کشورهای اسلامی همچون جمهوری اسلامی ایران، عربستان، کویت، لیبی، مصر و سازمان‌های بین‌المللی اسلامی همچون بانک توسعه اسلامی، بانک توسعه عرب، سازمان کنفرانس اسلامی، لیگ جوانان اسلامی بین‌المللی و... در شهرهای فریتاون، بو، کنما، مکینی، لوندی و کویندو احداث شده‌اند.

در جریان جنگ داخلی این کشور آسیب‌های زیادی به مراکز عبادی مسلمانان وارد آمد و بسیاری از مساجد کشور از جمله در فریتاون، بو، مکینی و کنما توسط شورشیان و یا در جریان نبرد بین نیروهای دولتی و شورشیان به آتش کشیده شده و یا ویران شدند[۹].

مدارس اسلامی سیرالئون

یکی از ویژگی‌های کشور سیرالئون انبوه مدارس اسلامی واقع در شهرها و روستاهای این کشور است. این مراکز آموزشی معمولاً توسط وزارت آموزش‌و‌پرورش کشور سیرالئون به رسمیت شناخته شده و علاوه بر دروس مصوب این وزارتخانه دروس اسلامی مختلف نظیر عربی، قرائت قرآن، تاریخ اسلام و فقه را نیز به دانش آموزان خود تدریس می‌کنند.

مدارس اسلامی سیرالئون(1399). برگرفته از سایت سونسپاکس ریلی،قابل بازیابی ازhttps://sevenspikesrelief.org.uk/islamic-schools-support/

مدارس اسلامی معمولاً از اول ابتدایی تا پایان دوره متوسطه را در بر می‌گیرند و معلمان و اساتید آنها نیز اکثراً شیوخ و علمایی مسلمانی هستند که عمدتاً در دانشگاه‌ها و حوزه‌های علمیه جمهوری اسلامی ایران، عربستان، کویت، قطر، لیبی، سوریه و مصر تحصیل کرده و از معلومات نسبتاً خوبی نیز برخوردارند.

مدارس اسلامی کنونی سیرالئون در واقع جایگزینی برای مکتب‌خانه‌های قدیمی قرآنی غرب آفریقا و از جمله سیرالئون به شمار می‌روند و هدف آنها نیز پدید آوردن نسل جدیدی از نوجوانان و جوانان مسلمان است که بتوانند در آینده در بخش‌های مختلف جامعه عهده‌دار پست‌ها و مشاغل مهمی شده و به رقابت با مسیحیان حاکم بر اجتماع پردازند. این مدارس اکثراً تحت نظارت و سرپرستی سازمان‌ها و گروه‌های اسلامی قرار دارند و تعداد قابل توجهی از آنها توسط فرقه ضاله احمدیه و کشورهای اسلامی احداث و به این سازمان‌ها واگذار شده‌اند[۱۰][viii].

برخی از مهم‌ترین مدارس اسلامی سیرالئون که از سطح آموزشی بالا و امکانات آموزشی مناسبی برخوردار می‌باشند عبارتند از:

  • مدارس سی گانه شیعی الهادی در مکینی؛
  • مدرسه اسلامی جبرئیل در کنما؛
  • دبیرستان اسلامی دخترانه کانکابلای؛
  • مدرسه اسلامی سلیمانیه فریتاون؛
  • مدرسه بین‌المللی اسلامی لبنانی‌های سیرالئون؛
  • مدرسه اسلامی شاه فهد؛
  • مدرسه اسلامی انصار؛
  • دبیرستان کنگره مسلمانان؛
  • دبیرستان اسلامی شهید بهشتی[۱۱][۱۲][ix]؛
  • دبیرستان اسلامی امام صادق[۱۳].

لازم به‌ذكر است به موازات مدارس بین‌المللی سیرالئون که توسط آمریکا، فرانسه و انگلیس اداره می‌شوند این مدارس اسلامی كه عمدتاً تحت نظارت ایران، عربستان، مصر و كویت اداره می‌شوند نیز نقش مهمی در جریان سازی فكری مسلمانان، جذب نخبگان و شكل بخشی شخصیت آینده آن‌ها ایفا نموده‌اند.

مدارس قرآنی

یکی از شاخص‌ترین جلوه‌های حضور دین اسلام در کشور سیرالئون که نقش مهمی نیز در توسعه دین اسلام ایفا نموده است مدارس کوچک قرآنی این کشور است. این مدارس که کمابیش در شهرها و روستاهای مناطق مسلمان نشین سیرالئون به فعالیت خود ادامه می‌دهند از دیرباز عهده‌دار وظیفه آشناسازی کودکان و نوجوانان مسلمان با مفاهیم قرآن کریم و فراگیری آموزه‌های قرآنی توسط آنان بوده‌اند. شیوه آموزشی این مدارس از حدود دویست سال پیش تاکنون کماکان مبتنی بر تکرار و حفظ آیات قرآنی بوده و تغییر چندانی در روش آموزشی آن صورت نگرفته است.

در این مدارس کودکان خردسال از سن پنج سالگی با آیات قرآن آشنایی یافته و خواندن قرآن را بر اساس روش‌های آموزشی نه چندان ملایم معلمان فرا می‌گیرند. اساتید این مدارس مشهور به «مارابوها» معمولاً از شیوخ و علماء محلی به شمار رفته و خود نیز اطلاعات چندان زیادی از علوم اسلامی ندارند و بیشتر به صورت تجربی قرائت قرآن و نحوه تلاوت قرآن به روش‌های گوناگون را آموخته‌اند. آنان معمولاً بر روی لوحه‌های چوبی کودکان آیاتی را نوشته و دانش‌آموزان را وادار می‌کنند با تکرار این آیات آنها را حفظ کنند[۱۴]. مارابوها معمولاً ابتدا سوره‌های کوچک قرآن را به دانش‌آموزان خردسال آموزش می‌دهند و پس از آن که شاگردان این سوره‌ها را به طور کامل حفظ کردند سوره‌های متوسط و سپس طولانی به آنها تعلیم داده می‌شود. در این کلاس‌ها همچنین دانش‌آموزان به تلاوت آیات قرآن پرداخته و معلمان با برشمردن ایرادات آنها در نحوه تلفظ، این کودکان را با تلاوت صحیح قرآن و آیات قرآنی آشنا می‌کنند. در لابه‌لای این کلاس‌ها نیز دروسی در مورد تجوید به دانش‌آموزان آموخته می‌شود.

جالب اینجاست که بسیاری از کودکان خردسالی که در این کلاس‌های قرآنی شرکت می‌کنند قادر به خواندن و نوشتن نیستند ولی در طی سپری نمودن این دوره نسبتاً سنگین آموزشی، علاوه بر توانایی حفظ برخی آیات قرآن و تسلط بر قرائت قرآن به الفبای عربی نیز مسلط شده و می‌توانند متون عربی را مطالعه کنند[۱۵].

لازم به‌ذکر است در گذشته مدارس قرآنی به‌صورت مستقل عمل می‌کردند ولی امروزه در دل مدارس اسلامی جای گرفته‌اند و بخشی از مواد درسی این مدارس به قرائت و حفظ قرآن کریم اختصاص یافته است.

اقلیت‌های خارجی مسلمان

جدای از جمعیت 5/4 میلیونی مسلمانی که در زمره بومیان این کشور به شمار می‌روند تعداد اندکی از مسلمانان آسیایی شامل لبنانی‌ها، سوری‌ها و هندی‌ها نیز در سیرالئون زندگی می‌کنند. این افراد که کل جمعیت آنها کمتر از 6 هزار نفر است با وجود آن که تعداد بسیار اندکی را تشکیل می‌دهند ولی با توجه به وضعیت مناسب اقتصادی خود از جایگاه مهمی بین انبوه مسلمانان این کشور برخوردارند. این مسلمانان مهاجر که طی یک صد سال اخیر به تدریج وارد سیرالئون شده و در شهرهای فریتاون، بو، مکینی و کنما استقرار یافته‌اند بیشتر در مشاغلی نظیر تجارت الماس، صادرات و واردات، امور عمرانی و ساختمانی، ماهیگیری، سرپرستی مجتمع‌های کشاورزی، فروشگاه‌های بزرگ کالاهای تصویری و ارزاق عمومی فعالیت دارند. مسلمانان غیر بومی ساکن سیرالئون معمولاً از اختلاط و ارتباط با سیاهان مسلمانان خود داری نموده و بیشتر محدود به اجتماعات داخلی خود می‌باشند. البته لبنانی‌ها که بیشتر آنها شیعه می‌باشند معمولاً در زمینه فعالیت‌های علم المنفعه و خیریه و کمک به مسلمانان فقیر و محتاج مشارکت دارند و طی سه دهه اخیر مساجد و مدارس متعددی توسط آنها احداث شده است با این حال هندی‌ها به دلیل جمعیت بسیار کم خود چندان تأثیر گذارنبوده و در زمینه احداث مساجد و مدارس برای مسلمانان بومی نیز نقش کمرنگی ایفا می‌نمایند.

لبنانی‌ها

در حال حاضر اقلیت قابل ملاحظه‌ای از لبنانی‌ها که اکثر آنها در زمره پیروان مذهب اهل بیت(ع) به شمار می‌روند در کشور سیرالئون زندگی می‌کنند [x][۱۶]. این لبنانی‌ها که عمدتاً در فریتاون اقامت دارند دست اندرکار فعالیت‌های تجاری مختلفی بوده و بیشتر به واردات و صادرات کالاهای مختلف و کارهای ساختمانی اشتغال دارند. لبنانی‌ها نخستین بار در اواخر قرن نوزدهم و در زمان حاکمیت عثمانی‌ها بر لبنان وارد این کشور شدند. مسیحی‌های مارونی اولین گروه لبنانی‌ها بودند که در سال 1892 رهسپار سیرالئون شدند و در سال 1903 دومین گروه لبنانی‌ها که در برگیرنده شیعیان بودند در این کشور مستقر شدند. در اوایل قرن بیستم میلادی و در پایان جنگ جهانی اول به دلیل مشکلات اقتصادی لبنان و وضعیت نابسامان کشاورزی این کشور، گروه‌های دیگری از لبنانی‌ها رهسپار غرب آفریقا شده و در کشورهای سنگال، ساحل عاج و سیرالئون اقامت گزیدند. روایاتی غیر متقن در این ارتباط وجود دارد مبنی بر آن که گروهی از لبنانی‌ها در جستجوی کار در آمریکای شمالی و جنوبی عازم سواحل مدیترانه شده و در اثر طوفان و گم کردن راه، خود را در سواحل غرب آفریقا یافتند. این روایات بیشتر شبیه داستان‌هایی افسانه‌­گونه است و این امر در اوایل قرن بیستم با توجه به قطب‌نماها و دستگاه‌های ناوبری نسبتاً مجهز غیرقابل قبول می‌باشد. به هر صورت این لبنانی‌ها پس از ورود به کشورهای سنگال، گینه، ساحل عاج و سیرالئون مورد حمایت کارگزاران انگلیسی و فرانسوی حاکم براین کشورها قرار گرفتند. از آن زمان تاکنون در حدود یک صد هزار لبنانی در ساحل عاج، بیست هزار نفر در سنگال و بیست و پنج هزار در گینه زندگی می‌کنند[۱۷]. آمار دقیقی از لبنانی‌های ساکن سیرالئون در دست نیست ولی گفته می‌شود پیش از بروز جنگ داخلی ده ساله کشور شمار آنها در حدود 30 هزار نفر بوده است که پس از جنگ داخلی تعداد آنها به دو هزار نفر کاهش یافت. البته طی چند سال گذشته و بازگشت امنیت به این کشور به تدریج شمار لبنانی‌های سیرالئون افزایش یافته و هم اکنون لبنانی‌های سیرالئون در حدود پنج هزار نفر می‌باشند[۱۸].

اشاره شد که مهاجرت لبنانی‌ها به کشور سیرالئون در اوایل قرن بیستم صورت گرفت. این لبنانی‌ها که اکثراً از اهالی جنوب لبنان بودند در بدو ورود مورد استقبال انگلیسی‌­ها حاکم بر کشور قرار گرفتند و کارگزاران انگلیسی که حضور آنها در این کشور را فرصتی مغتنم برای توسعه تجارت با مناطق داخلی سیرالئون می‌دیدند لبنانی‌ها را تشویق کردند تا با قبایل گوناگون این کشور به داد و ستد و فعالیت‌های تجاری بپردازند.

لبنانی‌ها پس از استقرار در چند شهر سیرالئون مراکز تجاری مختلفی را برپا نمودند و با بهره‌گیری از هوش و استعداد وافر خویش ظرف مدتی کوتاه به اقلیتی ثروتمند تبدیل شده و امکانات رفاهی گسترده‌ای را برای خود مهیا ساختند. آنها پس از چندی از سایر خویشاوندان خود نیز دعوت به عمل آوردند و در اوایل دهه سی با به دست گرفتن تجارت کشور به ثروت قابل توجهی دست یافتند که البته کمابیش تا حدودی مورد حمایت‌های دولت انگلستان نیز قرار داشتند. در اوایل دهه 1930 با کشف معادن عظیم الماس در کشور سیرالئون تجار لبنانی به سرعت وارد بازار پر سود الماس شدند و از رهگذر این تجارت ثروت عظیمی به دست آوردند که البته بخش عمده این در آمدها به بانک‌های آنها در سوئیس، فرانسه و ایالات متحده آمریکا منتقل می‌گشت. لبنانی‌ها در دهه‌های 1940و1950 کماکان از عوامل اصلی فروش الماس سیرالئون و عرضه آن به بازارهای جهانی بودند و بسیاری از بازرگانان لبنانی در صدور الماس سیرالئون به کشور بلژیک که از نظر تراش الماس خام و تبدیل آن به الماس‌های درخشان در جهان از شهرت خاصی برخوردار است، نقش مهمی ایفا ‌نمودند.

لبنانی‌ها در جنگ‌های دوره استقلال خود را به طور کامل از ورود به جریانات سیاسی دور نگاه داشته و در مبارزات سیاهان با انگلیسی‌ها کوچک‌ترین دخالتی نکردند. در طی این سال‌ها آنها از کاهش نظارت کارگزاران انگلیسی بر فعالیت‌های خود که ناشی از درگیری با استقلال‌طلبان بود سود جسته و فعالیت‌های بارزگانی خود، خصوصا در رابطه با خرید و فروش الماس، را افزایش دادند. پس از استقلال سیرالئون نیز لبنانی‌ها کمابیش سعی کردند خود را از سیاست دور نگاه داشته و تجارت خویش را ادامه دهند. با این حال این تاجرپیشگان پس از خروج نیروهای انگلیسی که همواره به نوعی حامی آنها در مقابل سیاه‌پوستان کشور به شمار می‌رفتند خلاء عظیمی را در کشوری مملو از سیاهان (که از نظر اقتصادی نیز در منتهای فقر به سر می‌بردند) احساس می‌کردند. از این روی برخی از بازرگانان لبنانی به تدریج سعی کردند دوستان با نفوذی در دولت سیرالئون بدست آورده و بتوانند از این عوامل با نفوذ به‌عنوان پشتوانه‌ای در برابر خیل عظیم بومیان کشور بهره‌گیرند. در این راستا به تدریج برخی از تجار سرشناس لبنانی با مقامات عالی‌رتبه سیرالئون نظیر نخست وزیر، وزیر کشور و فرمانده ارتش مناسبات دوستانه عمیقی ایجاد کردند. در این میان نقش جمیل سعید محمد عضو جنبش امل و از دوستان دوران کودکی نبیه بری رئیس مجلس لبنان که خود دوران کودکی و جوانی را در این کشور سپری نموده است در تاریخ سیرالئون و ارتباط با رئیس‌جمهور وقت سیاکا استیونز شاخص و منحصر به فرد به شمار می‌رود. جمیل که در سال 1933 در شهر فریتاون و در خانواده‌ای لبنانی متولد شده بود در دهه 1960 به یکی از ثروتمندترین افراد کشور سیرالئون بدل گشت و از طریق فروش الماس سیرالئون به کشورهای اروپایی به ویژه بلژیک به ثروت بسیار زیادی دست یافت به‌گونه‌ای که حتی در بین لبنانی‌های مقیم سیرالئون نیز به‌عنوان میلیونر جوان شهرت یافته بود. جمیل پس از انتخاب سیاکا استیونز به مقام رئیس‌جمهور سیرالئون به دوست صیمی و دست راست سیاکا مبدل گشت. در طی این سال‌ها جمیل سعید همچون فردی مافوق رئیس‌جمهور عمل می‌کرد و علاوه برآن که در بسیار از امور حکومتی دخالت مستقیم داشت در انتصاب وزراء نیز نظر می‌داد و سعی می‌کرد از طریق رئیس‌جمهور سیاکا افرادی را به‌عنوان وزیر به قدرت رساند که مانعی در روند فعالیت‌های تجاری لبنانی‌ها ایجاد نکنند. جمیل در عمل حتی در برخی موارد وزرا را وادار به اجرای دستورات خود می‌ساخت و بعضی اوقات نیز در ارتباط با قوانین صادرات و واردات و امور گمرکات بر خلاف قوانین کشور عمل می‌کرد. دخالت جمیل در امور سیاسی و حکومتی در طول این سال‌ها نفرت عظیمی را در بین مردم این کشور به وجود آورده بود و بسیاری از سیاهان ضمن تحقیر رئیس‌جمهور و متهم ساختن وی به اخذ رشوه‌های کلان از این تاجر لبنانی، جمیل سعید محمد را رئیس واقعی دولت سیرالئون می‌دانستند که از پشت پرده عمل می‌کند!

پس از پیروزی ژنرال ژورف مومو در انتخابات سال 1985 وی درصد محدود کردن نفوذ جمیل سعید محمد برآمد. مومو در کابینه دوم سیاکا استیونز وزیر و فرمانده ارتش سیرالئون بود و از همان زمان بارها مخالفت خود را با دخالت‌های این لبنانی در امور سیاسی کشور اعلام کرده بود. از این روی به محض تشکیل هیأت دولت و معرفی کابینه با وحشت از نفوذ گسترده جمیل بر بخش‌های مختلف دولتی کشور تلاش کرد تا موقعیت او را تضعیف سازد. بر این اساس کمیته تحقیقی از طرف رئیس‌جمهور به‌طور محرمانه مامور بررسی دخالت‌های جمیل در دولت و فعالیت‌های تجاری او شد و به محض ارائه گزارش کمیته تحقیق‌، مومو جمیل سعید را به جرم فساد گسترده و پرداخت رشوه‌­های کلان به مقامات دولتی دست اندرکار استخراج معادن الماس منطقه کودیو در شرق سیرالئون دستگیر کرد. جمیل که خطر را احساس می‌کرد با کمک عوامل خود از کشور گریخت و تبعید خود خواسته‌ای را در لبنان برپا ساخت که اقامت او در لبنان تا کودتای سال 1992 کاپیتان استراسر ادامه یافت. ژنرال مومو در مدت حکومت هفت ساله خود بر سیرالئون تلاش کرد از طریق دعوت اسرائیل به سیرالئون نفوذ اقلیت لبنانی در این کشور را کاهش دهد. با این حال در دوره ریاست جمهوری وی لبنانی‌ها کماکان به فعالیت‌های تجاری خود به ویژه در ارتباط با الماس ادامه دادند[۱۹].

آغاز جنگ داخلی کشور در سال 1991 که نقطه شروع آن در منطقه کودیو (در برگیرنده بزرگ‌ترین منابع و معادن الماس غرب آفریقا) بود فرصت مغتنی برای اعمال نفوذ بازرگآنان لبنانی فراهم آورد به‌گونه‌ای که چند نفر از قدرتمندترین بازرگآنان لبنانی مقیم سیرالئون به رهبری جمیل سعید محمد و سامیه اوسیلی به حمایت از شورشیان جبهه متحد انقلابی پرداخته و الماس‌های معادن منطقه کودیو که تحت کنترل این گروه شورشی قرار داشت را به فروش می‌رساندند. با اوج‌گیری جنگ داخلی و شدت گرفتن آن در مناطق مختلف کشور که به قتل عام‌های گسترده‌ای منجر شد لبنانی­‌ها نیز شرایط را برای ادامه حضور خود نامناسب یافتند لذا بخش اعظم لبنانی‌های ساکن سیرالئون در دهه 1990 به ویژه نیمه دوم آن این کشور را ترک نموده و رهسپار ساحل عاج، گینه، نیجریه، سنگال، زامیبا و زیمبابوه شدند و تنها گروه اندکی از لبنانی‌ها (کمتر از 2 هزار نفر) در سیرالئون باقی ماندند. آنها در این مدت خسارات مالی فراوانی متحمل شدند و به خصوص در مدت حضور شورشیان در فریتاون بسیاری از کارخانجات و انبارها و فروشگاه‌های آنان غارت شد. در دو مورد نیز خساراتی جانی متوجه لبنانی‌ها شد و دو تن از آنان از جمله حسن فرزند جمیل سعید محمد توسط شورشیان به قتل رسیدند[۲۰]. پس از پایان جنگ داخلی سیرالئون و از اوایل سال 2002 میلادی لبنانی‌ها مجددا در سیرالئون مستقر شدند و بار دیگر فعالیت‌های تجاری خود را از سرگرفتند. براساس اطلاعات موجود از آن زمان تاکنون تجارت الماس سیرالئون به ویژه در منطقه معادن کودیو کماکان در دست لبنانی‌ها است[۲۱]. براساس گزارشات مندرج در مطبوعات غربی، سازمان القاعده نیز طی ده سال گذشته با کمک برخی از عوامل خود در بین لبنانی‌های مقیم سیرالئون اقداماتی را برای ورود به تجارت پرسود الماس سیرالئون آغاز کرده است. در این ارتباط چند تن از عوامل القاعده به نام‌های عبدالله، احمد خلفان گیلانی (وی در سال 2004 میلادی در پاکستان دستگیر گشت) و فاضل عبدا... محمد از سال 1998 تا 2001 و از طریق لبنانی‌ها مقادیر عظیمی از الماس سیرالئون را به فروش رسانده‌اند[۲۲]. گفته شده است که این افراد توسط ابوعبادیه النبشیری و وادی الهاگ (رئیس دفتر اسامه بن لادن) صرفاً برای تجارت الماس سیرالئون آموزش‌های خاصی را فرا گرفته بودند

به هر صورت آنچه که مسلم است برخی از لبنانی­‌های ساکن سیرالئون، در راستای کسب در آمدهای هر چه بیشتر، گه گاه از اصول و مواضع خویش عدول نموده و با رژیم اشغالگر قدس و سازمان‌ تروریستی القاعده نیز همکاری‌هایی را انجام داده‌اند. با این حال اکثر لبنانی‌های مقیم سیرالئون خصوصا شیعیان از محبان و عاشقان اهل بیت(ع) به شمار رفته[xi] و از حامیان حزب‌ا... لبنان به شمار می‌روند[xii] .لبنانی‌ها طی چند دهه گذشته مسجد و حسینیه مرکزی فریتاون و چند مسجد را در شهرهای سیرالئون احداث کرده‌اند و فعالیت‌های دینی آنها توسط انجمن فرهنگی لبنانی‌ها صورت می‌گیرد[۱۲][xiii]. شیعیان لبنانی اگر چه تا پیش از تأسیس سفارت و رایزنی فرهنگی ج.ا.ا. ایران در این کشور در سال 1361 نقش چندانی در توسعه تشیع نداشتند ولی از آن سال به بعد با همکاری رایزنان فرهنگی و حوزه علمیه وابسته به سازمان حوزه‌ها و مدارس علمیه خارج از کشور از عوامل مؤثر در توسعه مذهب اهل بیت(ع) در این کشور بوده‌اند. در این ارتباط با تلاش چند تن از علماء لبنانی مقیم سیرالئون، انجمن فرهنگی لبنانی‌ها و نمایندگان دینی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، برخی از آداب و رسوم مذهبی که به‌صورت ناآگاهانه در بین مسلمانان این کشور راه یافته بود همچون شادمانی و جشن درماه محرم و بی‌اعتنایی به شهادت حضرت امام حسین(ع) و همچنین برخی اتهامات وارده به مذهب تشیع و ائمه اطهار (ع) به طور کامل تصحیح گشته و مذهب تشیع به صورت حقیقی به مسلمانان سنی سیرالئون عرضه گشته است. علاوه بر آن طی دو دهه گذشته مراسم و مناسبت‌های شیعی همچون عزاداری ماه محرم، سوگواری تاسوعا و عاشورا، اعیاد و شهادت ائمه اطهار(ع) و... همواره در حسینیه مرکزی لبنانی‌ها در فریتاون برگزار می‌شود.لبنانی‌های مقیم سیرالئون طی دو دهه گذشته چندتن از فرزندان خود را برای ادامه تحصیل در امور اسلامی به حوزه علمیه قم و مدارس اسلامی تحت پوشش مرکز جهانی علوم اسلامی اعزام نموده‌اند و در پرداخت خمس و زکات تاکید زیادی دارند. آنان برای حضرت امام خمینی(ع) احترام خاصی قائلند و در بحث مرجعت از حضرت آیت الله خامنه‌ای، مرحوم علامه سیدمحمدحسین فضل‌ا... و حضرت آیت الله سیستانی تقلید می‌کنند. شمار قابل توجهی از شیعیان لبنانی سیرالئون نیز در زمان حیات حضرت امام خمینی(ره) مقلد ایشان بودند که پس از ارتحال رهبر فقید جمهوری اسلامی ایران به دیگر مراجع تقلید بزرگ روی آوردند؛ البته گروهی از شیعیان مزبور کماکان به تقلید از حضرت امام(ره) ادامه می‌دهند.

شیعیان لبنانی معمولاً در مناسب‌های اسلامی همچون ماه رمضان و به‌ویژه دهه محرم از برخی علماء و سخنرآنان لبنانی برای سخنرانی در مساجد خود دعوت به عمل می‌آورند و شرکت خانواده‌های لبنانی در این مجالس بسیار ضروری محسوب می‌شود. از این روی در بسیاری موارد دیده شده است که برخی بانوان شیعی که چندان اهمیتی به امور دینی و مذهبی خود نمی‌دهند نیز با عشق و علاقه با پوشش اسلامی کامل در این گردهمایی­‌ها شرکت می‌کنند[۱۲].

مهم‌ترین سازمان دینی تبلیغی لبنانی‌های مقیم سیرالئون «جمعیت الثقافه الاسلامیه البنانیه» نام دارد که در اواسط دهه 1970 تأسیس شد و از آن سال تا 1997 به طور غیر رسمی در این کشور فعالیت داشته است. وظیفه این سازمان برگزاری مناسبت‌های دینی فرهنگی برای لبنانی‌های شیعه و اتحاد وحدت بین آنان است و در این رابطه معمولاً مناسبت‌های اسلامی را نیز برگزار می‌کند. رئیس فعلی جمعیت الثقافه الاسلامیه اللبنانیه سمیر یحسون است که در فریتاون صاحب داروخانه‌ای می­باشد. شیخ علی طحینی از روحانیون شیعه لبنانی نیز امام مسجد شیعیان و روحانی این سازمان است که معمولاً مدیریت برگزاری مناسبت‌های شیعی نظیر قرائت دعای کمیل و برگزاری مراسم تولد و شهادتین ائمه اطهار(ع) و اعیاد شیعی را بر عهده دارد[۲۳][xiv].

سوری‌ها

جدای از لبنانی­‌ها، اقلیت بسیار کوچکی از سوری‌ها نیز در کشور سیرالئون زندگی می‌کنند. این سوری‌ها که بیشتر در شهرهای فریتاون و بو سکونت دارند همچون لبنانی‌ها به تجارت مشغول بوده و از وضعیت رفاهی مناسبی برخوردارند. تاریخ ورود مسلمانان سوری‌الاصل به کشور سیرالئون به اواخر قرن نوزدهم بازمی‌گردد. در حوالی دهه 1880 شماری از مردمان اهل کشور سوریه که در آن عهد تحت سلطه عثمانی قرار داشت به دلیل فقر و تنگدستی و شدت عمل مأموران عثمانی و به امید دست یافتن به زندگی بهتر به سیرالئون مهاجرت کردند. دلیل انتخاب سیرالئون نیز مناسبات قومی و خویشاوندی آنان با لبنانی‌هایی بود که چند سال قبل در منطقه غرب آفریقا مستقر گشته و به ثروت قابل توجهی دست یافته بودند و از این امر خویشان خود را نیز آگاه ساخته بودند.

مهاجران سوری که عمدتاً از اقشار تنگدست و مستمند به شمار می‌روند پس از ورود به سیرالئون مورد توجه کارگزاران انگلیسی قرار گرفتند و انگلیسی‌ها که از آینده فعالیت قبیله تاجر پیشه کریول در این کشور بیمناک بودند این تازه واردان مسلمان سواحل جنوبی مدیترانه را مورد حمایت خود قرار داده و سعی کردند از آنان به‌عنوان نیرویی بالقوه علیه کریول‌ها بهره‌برداری کنند. مهاجران سوری مردمانی سخت کوش بودند و با وجود آن که با دست خالی و بدون هر گونه ثروتی وارد سرزمین جدید شده بودند ولی مشاغل ساده و سطح پایینی همچون فروش تسبیح‌های صدفی و اشیاء کم بهاء زینتی را پیشه خود ساخته و با روحیه قناعت پیشگی و آینده‌نگری و با حمایت انگلیسی‌ها در طی مدتی کوتاه به تجار بزرگی مبدل شدند و تجارت برنج سیرالئون را در انحصار خود گرفتند که در آن عهد از مهم‌ترین کالاهای تجاری این کشور محسوب می‌شد. سوری‌ها پس از مدتی جانشین نخبگان قبیله کریول شده و تجارت خانه‌هایی را در فریتاون تأسیس نموده و به صادرات و واردات کالاهای مختلف اقدام نمودند. تبدیل گروه کوچک سوری‌ها به بازرگانانی بزرگ در این کشور با حسادت بومیان مواجه شد و اگر چه این مهاجران با تلاش و کوشش فراوان به جایگاه اقتصادی والایی دست یافته بودند و در واقع شم تجاری، روحیه قناعت‌ورزی، همبستگی گروهی و برخورداری از وام‌های کم بهره و طولانی‌مدت بانک‌ها موجبات تسلط آنان بر بازار سیرالئون را فراهم آورده بود ولی مخالفان آنها سوری‌ها را به سوءاستفاده از وضعیت اقتصادی کشور متهم نموده و حمایت انگلستان را عامل اصلی پیروزی این بیگانگان می‌دانستند. در رأس این مخالفان کریول‌ها قرار داشتند که درصدد ارتقاء مقام خود در سطح جامعه به‌عنوان قبیله اصلی حاکم بودند و در حال رقابتی سخت با کارگزاران انگلیسی بودند. پس از پایان جنگ جهانی اول و با وخامت اوضاع اقتصادی سیرالئون، تورم در این کشور افزایش یافته و مایحتاج عمومی مردم به سختی گران و کمیاب گشت. در این ارتباط در فریتاون شایع شد که سوری‌ها برنج را احتکار کرده و موجبات افزایش قیمت آن را به طور عمدی فراهم آورده‌اند. این امر اعتصاب و شورش کارکنان راه آهن را که نقش مهمی در انتقال تجارت برنج سوری‌ها داشت موجب گشت و آنها پس از وارد آوردن خسارتی به راه‌آهن، به مغازه‌ها و منازل سوری‌ها حمله کردند و ضمن به قتل رساندن چندتن از سوری‌­ها خسارت مالی سنگینی به آنها وارد کردند. این امر سبب شد که اکثر سوری‌ها دچار ترس و وحشت شده و این کشور را برای همیشه ترک کنند. باقی‌مانده سورهای نیز تحت حفاظت شدید انگلیسی‌قرار گرفتند[۲۴]. بعدها با ورود گسترده لبنانی‌ها اندک سوری‌­های سیرالئون نیز به دلیل دارا بودن تاریخ و فرهنگ نسبتاً مشترک با لبنان‌ها تحت الشعاع این مهاجران تازه وارد قرار گرفتند به‌گونه‌ای که بعدها از آنان نیز به‌عنوان لبنانی یاد می‌شد.هم اکنون در حدود 600 تاجر سوری در سیرالئون زندگی می‌کنند که در واقع باقی‌مانده‌ای از مهاجران اوایل دهه 1920 می‌باشند و بومیان آنان را نیز در زمره لبنانی‌ها قلمداد می‌کنند. آنها در امور عبادی چندانی فعالیتی ندارند و اکثرا پیرو مذاهب اهل سنت می‌باشند.

هندی‌ها

اقلیت بسیار کوچک هندی‌ها از دیگر مهاجران خارجی ساکن کشور سیرالئون به شمار می‌روند. این اقلیت بسیار کوچک در برگیرنده شماری از هندی‌ها و پاکستانی‌های عمدتاً مسلمان است که در اوایل قرن بیستم توسط انگلیسی‌ها و به‌عنوان بخشی از ارتش انگلستان در این کشور باقی­‌مانده و جذب فعالیت‌های ‌گوناگون تجاری به ویژه در زمینه خدمات و صادرات و واردات کالا شدند. این هندی‌ها و پاکستانی‌ها اکثرا سنی مذهب بوده و در شهر فریتاون دارای دو مسجد می‌باشند. آنان همچون سایر اقلیت‌های خارجی مسلمان از وضعیت رفاهی مناسبی برخوردارند و از هر گونه اختلاط و ارتباط با بومیان سیاه پوست، حتی مسلمانان، خودداری می‌ورزند[۲۵].

تشیع

با وجود تعداد کم شیعیان و نوپا بودن مذهب اهل البیت(ع) در کشور سیرالئون نشانه‌های مثبتی از گرایش مسلمانان به این مذهب و پذیرش آن از طریق فطرت پاک آنان وجود دارد. روحیه آزاداندیش، (فقدان) تعصبات خاص دینی در بین مسلمانان و عدم تحقق اهداف وهابیون و احمدیه در مقابله با نفوذ تدریجی و آرام تشیع در مناطق مختلف سیرالئون از نشانه‌های امیدوارکننده گسترش قابل ملاحظه مذهب اهل بیت(ع) در این کشور در سال‌های آینده خواهد بود.

مذهب تشیع در کشور سیرالئون بر خلاف دیگر کشورهای آفریقایی مذهبی نام آشنا برای مسلمانان این کشور به شمار می‌رود و مسلمانان سیرالئونی به دلیل روحیات خاص خود و ارادت فراوان به فرزندان پیامبر اسلام(ص) و ائمه اطهار(ع)، همواره علاقه خاصی به مذهب اهل البیت(ع) داشته‌اند. لذا نهضت تشیع از ابتدای فعالیت خود در این کشور هیچ گاه با معاندت و مخالفت مردم و حتی علماء مسلمان سیرالئون مواجه نشده است. آغاز تحرک شیعیان در این کشور به اوایل دهه 1970 باز می‌گردد. در این سال‌ها برخی از مسلمانان جوانی که علاقمند به مطالعه در مورد مذهب شیعه بودند به تدریج مطالعاتی را در مورد این دین آغاز کردند. البته در آن سال‌ها چند تن از روحانیون اعزامی از لبنان که عهده‌دار نظارت بر وضعیت دینی شیعیان لبنانی این کشور بودند نیز در این زمینه نقش قابل توجهی را ایفا نموده و در آشنا ساختن برخی از مسلمانان سیرالئونی با مذهب تشیع اقداماتی را انجام دادند.

اولین مسلمان سیرالئونی که در حوالی سال‌های 1351 و 1352 برای تحصیل در حوزه علمیه قم رهسپار ایران شد شیخ تیجان احمد سیلا(صلاح) بود که در مدرسه‌ای در قم مشغول به تحصیل علوم حوزوی گشت. شیخ هارون باره نیز در سال 1976 با هزینه لبنانی‌های مقیم سیرالئون برای تحصیل علوم حوزوی ابتدا رهسپار لبنان گشت و برای ادامه تحصیل از آن کشور عازم ایران شد و در مدرسه‌ای در قم مشغول فراگیری معارف شیعی گردید. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و صدور امواج توفنده نهضت اسلامی ایران به سرتاسر جهان، مسلمانان این کشور نیز تحت تأثیر دیدگاه‌ها و رهنمودهای والای حضرت امام خمینی (ره) قرار گرفتند.در این راستا بسیاری از آنان علاقمند به مطالعه و یادگیری فرهنگ و مبانی اهل البیت(ع) شده و این عشق و ارادت خود را به هیأت‌های دینی که طی سال‌های 1358 تا 1360 به این کشور سفر کردند ابراز نمودند. پس از تأسیس سفارت جمهوری اسلامی ایران و به تبع آن رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در فریتاون، مسلمانان سیرالئونی به طور جدی اشتیاق خود را برای تحصیل علوم و معارف شیعی در حوزه‌های علمیه جمهوری اسلامی ایران اعلام نموده و از مسئولان سیاسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران درخواست نمودند مقدمات اعزام برخی از آنان به ایران را فراهم آورد. در راستای این امر در سال 1984 چند تن از مسلمانان علاقمند که امروزه در زمره شیوخ صاحب نام شیعه این کشور به شمار می‌روند برای تحصیل در حوزه‌های علمیه قم رهسپار جمهوری اسلامی ایران شدند. افراد مزبور مدت 9 سال در حوزه علمیه قم، مدرسه حجتیه و مرکز جهانی علوم اسلامی تحصیل کرده و در سال 1993 به کشور خود بازگشتند. این شیوخ پس از ورود به سیرالئون با بهره‌گیری از دانش و معلومات خود در شهرهای فریتاون، بو، کنما، مکینی و... به تدریس فرهنگ و مبانی مذهب اهل البیت(ع) پرداختند[۲۶].

روحانیون یاد شده بعدها با حمایت نهادهای وابسته به جمهوری اسلامی ایران در مساجد و مدارس احداث شده توسط جمهوری اسلامی مشغول به تدریس شدند و به تدریج اقدام به تأسیس برخی سازمان‌ها و مؤسسات شیعی کردند. روند گسترش تشیع در دوران جنگ‌ داخلی به ویژه از سال‌های 1995 تا 2001 که حملات شورشیان به مناطق مختلف کشور و از جمله پایتخت به اوج خود رسید تا حدودی کند شد ولی پس از پایان جنگ و با بازگشت گروه دیگری از شیوخ تحصیل‌کرده در جمهوری اسلامی ایران به کشور و فعالیت‌های تبلیغی مبلغان شیعه رونق قابل توجهی یافت. تأسیس مجمع جهانی اهل البیت(ع)، احداث مسجد رسول اکرم(ص)، احداث مسجد مرکزی شیعیان فریتاون، تأسیس مؤسسه الهادی‌ میشن و تأسیس مدارس شیعی متعدد در شهرهای فریتاون، بو، کنما و مکینی از موفقیت‌های دیگر نهضت تشیع در این کشور پس از پایان جنگ داخلی سیرالئون به شمار می‌رود.

در حال حاضر آمار دقیقی از جمعیت شیعیان سیرالئون وجود ندارد ولی با در نظر گرفتن تعداد دانش‌آموختگان و شاغلین به تحصیل در کالج انستیتو بین‌المللی مطالعات اسلامی و حوزه علمیه آن و همچنین افرادی که در جمهوری اسلامی ایران و یا مدارس وابسته به سازمان‌های شیعی در شهرهای مختلف سیرالئون تحصیل کرده‌اند و همچنین خانواده‌های شیعیان بومی می‌توان تعداد شیعیان بومی را بیش از هزاران نفر در سرتاسر کشور دانست[xv]. جالب اینجاست که بسیاری از مسلمانان این کشور که در زمره پیروان تیجانیه محسوب می­شوند نیز قلباً به تشیع علاقه زیادی داشته و در زمره محبان واقعی اهل البیت(ع) به شمار می‌آیند به‌گونه‌ای که آنان را نیز می‌توان در گروه پیروان مکتب تشیع جای داد.

شایان ذکر است در حال حاضر 120 مبلغ شیعه که اکثر آنها در انستیتو بین‌المللی مطالعات اسلامی تحصیل کرده‌اند و برخی از آنها نیز چند سالی را در مدارس علمیه وابسته به مرکز جهانی علوم اسلامی سپری نموده‌اند به تبلیغ فرهنگ و اصول عقاید تشیع مشغول می‌باشند. علاوه بر آن هیأت اهل البیت(ع) سیرالئون نیز در برگیرنده مبلغانی است که در راستای گسترش تشیع در شهرها و روستاهای این کشور فعالیت می‌کنند.

جالب اینجاست که امروزه برخی از بزرگ‌ترین شیوخ مسلمان سیرالئون را علماء شیعه تحصیل کرده در جمهوری اسلامی ایران تشکیل می‌دهند که بعضی از آنها به جایگاه علمی والایی نیز دست یافته‌اند. این شیوخ عبارتند از: شیخ تیجان احمد سیلا امام کل شیعیان سیرالئون که امروزه یکی از باسوادترین و با معلومات‌ترین علماء کشور محسوب می‌شود و اکثر مسلمانان و رهبران سازمان‌های اسلامی برای وی احترام فوق‌العاده‌ای قائلند و شیخ ابراهیم عبدالقادر که در حال حاضر استاد دانشگاه اسلامی لندن بوده و در کشور انگلستان حضور دارد. علاوه بر آن بر خلاف بسیاری از شیوخ مالکی و تیجانیه که عملاً تنها عنوان شیخ و عالم روحانی را یدک می‌کشند اکثر شیوخ و مبلغان شیعه سیرالئون از معلومات اسلامی خوبی برخوردار بوده و در سخنرانی‌ها و مباحثات خود معمولاً با مطالعه لازم حضور می‌یابند.

در مجموع می‌توان گفت با توجه به گرمای محیط اسلامی کشور سیرالئون، اشتیاق مسلمانان کشور نسبت به مذهب اهل البیت (ع)، موقعیت استوار تشیع در سیرالئون (که از امکانات آموزشی و علماء صاحب نامی نیز برخوردار است) و همچنین عدم حساسیت خاص نسبت به مذهب شیعه در بین عموم مسلمانان این کشور به‌نظر می‌رسد تشیع در آینده از جایگاه والایی در این کشور برخوردار گشته و شمار پیروان مذهب اهل البیت(ع) در آینده‌ای نه چندان دور در شهرها و روستاهای سیرالئون به نحو چشمگیری افزایش یابد. علاوه بر آن کالج و حوزه علمیه انستیتو بین‌المللی مطالعات اسلامی نیز نقش بسیار چشمگیری در بسترسازی و فراهم آوردن نسلی جوان از شیعیان فعال و علاقمند ایفا می‌کند که نتایج آن در آینده‌ای نه چندان دور مشخص می‌شود. همچنین با توجه به روند رو به رشد حضور مسلمانان در بخش‌های دولتی سیرالئون که پس از پایان جنگ داخلی سیرالئون به صورت بطی و کند اما مستمر آغاز شده است به تدریج شیعیان نیز برای ورود به این عرصه تلاش می‌کنند. از این روی در آینده نزدیک علاوه بر افزایش تعداد شیعیان و پیروان مذهب اهل البیت(ع) در سیرالئون، برخی از آنان نیز مطمئناً عهده‌دار پست‌های بااهمیتی در مراکز اداری، شرکت‌های خصوصی، دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی کشور خواهند بود که این امر به نوبه خود موجبات استواری و استحکام هر چه بیشتر مبانی تشیع در سیرالئون را فراهم می‌آورد[۲۷].

تأثیر جنگ داخلی بر وضعیت مسلمانان سیرالئون

جنگ داخلی و جامعه اسلامی سیرالئون

همان گونه که در بخش سرزمین و مردم سیرالئون اشاره شد جنگ داخلی ده ساله سیرالئون تأثیرات مخربی بر اقتصاد و زیربنای کشور وارد آورد که ترمیم ویرانی‌های حاصل از آن به ده‌ها سال وقت نیاز دارد و این در حالی است که کشور سیرالئون حتی پیش از آغاز جنگ داخلی نیز در زمره عقب مانده‌ترین کشورهای جهان به شمار می‌رفت. این جنگ جدای از خسارات بی‌شمار بر بخش‌های مختلف کشور از جمله مراکز اقتصادی، کارخانجات، دانشگاه‌ها و مرکز آموزشی، جاده‌ها، پل‌ها، و.... نتایج وخیمی را نیز بر پیکره جامعه اسلامی سیرالئون وارد آورد و در واقع می‌توان گفت حملات شورشیان به شهرها و روستاهای کشور که در راستای تضعیف دولت مرکزی و ادارات وابسته به وزارتخانه‌های مختلف صورت می‌گرفت در بسیاری از مواقع مستقیماً متوجه مسلمانان می‌شد. این امر از آنجا هر چه بیشتر شدت یافت که بسیاری از مسلمانان ساکن در مناطق شرقی و مناطق همجوار کونو که کانون اصلی درگیری‌ها بود بی‌رحمانه آماج حملات شورشیان قرار گرفتند. شورشیان در حملات خود بسیاری از روستاهای مسلمان‌نشین را تخریب کرده و مزارع کشاورزی کوچک مسلمانان این روستاها را به آتش ‌کشیدند[۲۸]. در جریان این حملات بسیاری از مدارس قرآنی کوچک موسوم به ماکارانتا و مساجد به شدت آسیب دیده یا کاملاً ویران شدند. بسیاری از روستاییان مسلمان نیز در طی یورش‌های وحشیانه شورشیان به قتل رسیده و یا دست و پایشان توسط سربازان شورشی قطع گردید. در بسیاری از موارد نیز زنان و دختران مسلمان روستایی در مقابل چشمان شوهر و پدران خود مورد تجاوز شورشیان قرار گرفتند. این در حالی بود که جدای از آن که بسیاری از شورشیان جبهه متحد انقلابی مسلمان بودند و فودای سانکو رهبر شورشیان نیز به ظاهر در زمره پیروان دین اسلام به شمار می‌رفت[xvi][۲۹].

کودک سربازان

کودک سربازان در سیرالئون(1380).برگرفته از سایت جهان تی آر تی ،قابل بازیابی ازhttps://www.trtworld.com/mea/former-child-soldiers-in-sierra-leone-recruited-to-fight-in-iraq-13900

داستان‌های زیادی از جنایات شورشیان - که شمار قابل توجهی از آنان کودک سربازانی ده تا 15 سال بودند و اکثر آنها نیز مسلمان به شمار می‌رفتند- علیه مسلمانان مناطق روستایی گزارش شده است. این کودک سربازان که تحت تأثیر مواد مخدری نظیر ماری جوانا و کوکائین به اوج درنده خویی می‌رسیدند در بدو ورود به روستاها مردان را به قتل رسانده یا به سختی شکنجه می‌کردند و یا دست و پای آن‌ها را قطع می‌کردند و به زنان و دختران آنان نیز تجاوز می‌کردند. شورشیان در بسیاری موارد به‌ویژه در روستاهای حوالی معادن الماس کونو بی‌رحمانه به دختران و زنان تجاوز می‌کردند در حالی که شوهران و پدرانشان در مقابل آنها به درخت بسته شده بودند.

این جنایات متأسفانه در دراز مدت تأثیرات بسیار ویرانگری بر روح و روان شمار قابل توجهی از مسلمانان کشور بر جای گذاشته است به‌گونه‌ای که امروزه در شهرهای این کشور برخی از مردم مشاهده می‌شوند که هیچ کنترلی بر رفتار و کردار خود نداشته و با وضعی آشفته و پریشان زندگی می‌کنند. آنها که بیشتر مسلمانند افرادی می‌باشند که در نتیجه مشاهده جنایات وحشیانه شورشیان دچار فشارهای روان‌پریشی شدیدی شده و به اختلالات روانی حادی مبتلا گشته‌اند که درمان آن در کشورهای توسعه یافته به سال‌ها معالجه نیاز دارد و طبیعی است که در کشوری همچون سیرالئون که از نظرامور درمانی شدیداً در مضیقه می‌باشد این افراد هیچ شانسی برای معالجه نداشته و به تدریج با وضعیتی نزار و فلاکت‌آمیز فوت می‌کنند[۱۱].

کشتار مسلمانان در فریتاون

شورشیان پس از اشغال فریتاون که چند ماه به طول انجامید نیز جنایات فراوانی را علیه مسلمانان مرتکب شدند و این در حالی بود که دو تن از فرماندهان ارشد سانکو به نام عیسی سی سه و موسکیتو نیز مسلمان بودند. آنان در چند مورد دستور به قتل رساندن مسلمانانی که فرمان حکومت نظامی آنها را نادیده گرفته و در روز جمعه در مساجد نماز جمعه را بر پای داشته بودند صادر کردند. این در حالی بود که در بین شورشیان چند تن از علمای سنی نیز حضور داشتند و یکی از این شیوخ شیخ ابوبکر صدیق نبی بود که در لیبی درس خوانده بود و از دوستان قدیمی فودای سانکو به شمار می‌رفت!؟

در مدت اشغال فریتاون حملات زیادی به مسلمانان صورت گرفت و شماری از آنان نیز به قتل رسیدند ولی تنها دو مسجد در پایتخت به آتش کشیده شد. این در حالی بود که کلیساهای زیادی درطی این مدت در فریتاون و شهرهای اطراف کاملاً تخریب شده و یا سوزانده شدند. در این رابطه برخی ازعلمای مسلمان معتقدند فودای سانکو هر چند هیچ گاه دین خود را آشکار نساخت ولی قلباً نسبت به اسلام نظر مساعدی داشت و حملات شورشیان به روستاهای مسلمان‌نشین نیز بیشتر در زمانی صورت گرفت که وی در نیجریه زندانی شده بود. آنها معتقدند قتل مسلمانان در فریتاون نیز صرفاً به دلیل نافرمانی آنها در احترام به قانون حکومت نظامی و رعایت قانون عدم تجمع بیش از دو نفر بود که توسط کودک سربازان معتاد به کوکائین و بدون دستور فودای و معاونان او صورت گرفت. آنان معتقدند حملات شورشیان به شهرها و روستاهای کشور هیچ گاه به صورت عمدی متوجه مسلمانان نبود و جنایات این کودک سربازان علیه مسلمانان صرفاً ناشی از روحیه درنده خویی و قتل و غارت آنها بود. در این ارتباط تقریباً امروزه ثابت شده است که این جنگ به هیچ وجه جنگی بین اسلام و مسیحیت نبوده است ولی به هر صورت شورشیان موسوم به جبهه متحد انقلابی درمدت ده سال نبرد خود با دولت و نیروهای حافظ صلح اکوموگ و سازمان ملل به اندازه‌ای مرتکب جنایات گوناگون شدند که نهایت تنفر کلیه مردم سیرالئون اعم از مسلمانان و مسیحیان را بر ضد خود برانگیختند[۳۰].

بسیاری از مسلمانان معتقدند در صورتی که نیروهای تحت فرمان فودای سانکو با مردم شهرها و روستاهای اطراف خود برخورد مناسبی داشته و به بهبود شرایط زندگی آنها می‌پرداختند می‌توانستند مورد حمایت آنها قرار گرفته و با بهره‌گیری از نارضایتی گسترده مردم از دولت بی‌کفایت دکتر تیجان کاباه، به موفقیت‌های بزرگی دست یابند.جنگ داخلی چنان لطمات جبران‌ناپذیری بر پیکره جامعه مسلمان سیرالئون وارد ساخته است که به نظر نمی‌رسد اثرات آن تا ده‌ها سال دیگر از پیکره این جامعه محو شود. از بارزترین مظاهر این جنایات وجود تعداد زیادی از مسلمانان افلیج فاقد دست و پا در شهر فریتاون است که به گدایی مشغولند و جدای از آن اشاره شد که برخی از مسلمانانی که در معرض حملات وحشیانه شورشی‌ها علیه خود یا خانواده‌هایشان قرار گرفته‌‌اند نیز افرادی روانی میباشند که هیچ تعادلی بر رفتار و کردار خود ندارند.

بررسی رویکرد غالب سازمان‌های اسلامی و آینده تعاملات آنها با یکدیگر و کشورهای بزرگ اسلامی

با وجود روند رو به رشد اسلام و فعالیت سازمان‌ها و گروه‌های اسلامی در این كشور متاسفانه رهبران مسلمان سیرالئون فاقد اتحاد و انسجام بوده و جامعه اسلامی سیرالئون از اختلافات نهان و آشكار شیوخ و علماء مسلمان فریتاون و دیگر شهرهای كشور عمیقا رنج می‌برد. این اختلافات كه گاه موجب بروز شكاف‌های بزرگی در پیكره جامعه اسلامی كشور شده است از ضعف‌های بزرگ جامعه اسلامی سیرالئون به‌شمار می‌رود كه به‌نوبه خود مانع اتحاد عملی و مؤثر سازمان‌ها و گروه‌های اسلامی در تحقق هدف اصلی و نهائی خود- گسترش هر چه بیشتر اسلام در جامعه- شده است. رویكرد غالب سازمان‌های اسلامی سیرالئون نیز عمدتاً تداوم بخشیدن به این اختلافات از یك سوی و تلاش برای بدست آوردن جایگاه برتر در سطح محافل اسلامی است كه گاه به تخریب و تخطئه گروه‌های اسلامی رقیب منجر شده است. به موازات این امر بسیاری از رهبران سازمان‌های اسلامی در حال حاضر در راستای منافع و سیاست‌های كشور عربستان گام برمی دارند و هرچند قلبا از اجرای سیاست‌های دیكته شده و متحجرانه وهابیون رضایتی ندارند ولی صرفاً به‌دلیل فقر مفرط و نیاز به اخذ دلارهای بی‌دریغ نفتی عربستان سعودی مجبور به پذیرش خواسته‌های وهابیون و سازمان رابطه العالم الاسلامیه می‌باشند. این در حالی است كه بسیاری از رهبران مسلمان سیرالئون تا دو سال پیش در زمره كارگزاران سرهنگ قذافی به‌شمار رفته و آلت دست سازمان خدمات جهانی اسلامی لیبی و اهداف جاه‌طلبانه دیكتاتور معدوم لیبی بودند و بسیاری از آنان طی دو سال گذشته و به‌دلیل مرتفع ساختن خلاء دلارهای دریافتی از لیبی به سازمان رابطه العالم الاسلامیه روی آورده‌اند. در ارتباط با آینده تعاملات سازمان‌های اسلامی سیرالئون با یكدیگر و كشورهای اسلامی در آینده به‌نظر نمی‌رسد تحولی در سیاست گذاری آنها به‌وجود آید و می‌توان گفت تا زمانی كه آنها دست دریوزگی به سوی كشورها و سازمان‌های اسلامی ثروتمندی نظیر عربستان، لیبی، كویت، قطر، سازمان كنفرنس اسلامی و اتحادیه عرب – كه هریك درصدد تحقق اهداف خود در جامعه اسلامی این كشور می‌باشند- گشوده‌اند اختلافات داخلی و منازعات آنها ادامه یافته و رهبران مسلمان كشور نمی‌توانند راهبردی برای فعالیت‌های مؤثر اسلامی خود و رفع مشكلات مسلمانان سیرالئون در آینده اتخاذ نمایند[۳۱].

مسیحیت در سیرالئون

مسیحیت دومین دین در کشور سیرالئون به‌شمار می‌رود و پیروان این دین ابراهیمی که در حدود 10 تا 15 درصد از جمعیت کشور سیرالئون را تشکیل می‌دهند بیشتر در مناطقی از جنوب و غرب سیرالئون زندگی می‌کنند. مسیحیان کشور سیرالئون دربرگیرنده فرقه‌های مختلفی هستند ولی بیشتر آنان از مذهب رومن کاتولیک تبعیت می‌نمایند.

مسیحیت در سیرالئون(1396).برگرفته از سایت کو کو ریوکو ،قابل بازیابی ازhttps://cocorioko.net/sierra-leonean-christians-in-usa-pray-for-divine-intervention-to-end-ebola-havoc/

هرچند دین مسیحیت در مقایسه با دین اسلام از پیشینه چندانی برخوردار نیست با این حال امروزه کشور سیرالئون از نظر کلیساهای مختلف در زمره یکی از کشورهای هدف در منطقه غرب آفریقا به‌شمار می‌رود و فرقه‌های میسیونری وابسته به کلیساهای اروپا و آمریکای شمالی با استقرار در مناطق شهری و روستایی سیرالئون هزینه سنگینی را صرف تبلیغ دین مسیحیت و تلاش برای جلوگیری از روند رو به رشد دین اسلام می‌نمایند که در ادامه به‌صورت مصداقی مورد بحث قرار‌گرفته‌است.

علاوه برآن مبشرین مسیحی و کلیساهای موجود در این کشور از سال‌های پیش از استقلال سیرالئون همواره مناسبات خوبی با دولتمردان کشور داشته و از بدو استقلال سیرالئون از انگلستان نیز این نفوذ دیرینه خود را حفظ کرده‌اند به‌گونه‌ای که با وجود آن که مسلمانان درحدود 75 درصد از جمعیت این کشور را تشکیل می‌دهند ولی طی 50 سال گذشته فقط یکی از رؤسای جمهور سیرالئون (آقای احمد تیجان کاباه از سال 1996 تا 2007) مسلمان بوده است.

جدای از یازده سال ریاست جمهوری دکتر احمد تیجان کاباه مسلمان (که البته همسر اول وی مسیحی بود!) این کشور به‌مدت 39 سال تحت حاکمیت کامل مسیحیان بوده‌است و در طول 5 دهه گذشته می‌توان گفت مسیحیان تسلط کاملی بر دولت‌ها داشته و همواره پست‌های کلیدی کشوری و لشکری را به خود اختصاص داده‌اند. راهبرد مسیحیت در این کشور که از سوی کلیساهای مختلف سیرالئون و با هدایت و ارشاد مبشرین وابسته به کلیساهای غربی صورت می‌گیرد از یک سوی مقابله با فرآیند اسلام‌خواهی در این کشور و کند ساختن روند گرایش به اسلام و از سوی دیگر تلاش برای نفوذ هرچه بیشتر در پیکره جامعه سنتی سیرالئون و سیطره بر دستگاه حاکمه است که هرچند در هدف نخست و مقابله با پیشرفت اسلام به موفقیت چندانی دست نیافته‌اند ولی در هدف دوم و رسوخ در بدنه حاکمیتی سیرالئون تا حد زیادی موفق بوده‌اند. از این روی می‌توان گفت در این کشور نیز نوعی جنگ پنهان بین اسلام و مسیحیت در جریان است که در رأس این جریان فرقه‌های مختلف مسیحی سیرالئون و هیأت‌های تبشیری قرار ‌دارند.

فرقه‌های مختلف مسیحی در راستای راهبرد عملیاتی درازمدت و کوتاه‌مدت خود از زمان ورود به سیرالئون اقدامات زیادی را برای گسترش دین مسیحیت در مناطق مختلف این کشور انجام داده‌اند که با هزینه‌های زیادی نیز توأم بوده‌است. آنها برای جلب نظر و جذب بومیان به دین مسیحیت مدارس و مراکز آموزشی متعددی در مناطق مختلف کشور اعم از کوهستان و جنگل‌های سیرالئون تأسیس و آنان را به ثبت‌نام فرزندان خود در این مراکز آموزشی جدید تشویق کردند. هیأت‌های تبشیری همچنین با صرف هزینه‌های گزاف ده‌ها کلیسا و درمانگاه در مراکز دورافتاده سیرالئون تأسیس نموده و تلاش گسترده‌ای به خرج دادند تا با ارائه خدمات رایگان بهداشتی و درمانی بومیان مسلمان و پیروان آئین‌های سنتی را جذب مسیحیت نمایند. علاوه بر آن بسیاری از مبلغان مسیحی با اطلاع از فقر و بدبختی مردم این کشور تلاش کردند با توزیع خوراک و پوشاک، هدایای نقدی و کتب مختلف از جمله ترجمه انجیل به زبان‌های بومی مردم را به دین مسیحیت جذب کنند. با این‌همه و علیرغم تمامی این تمهیدات فرقه‌های مختلف مسیحی طی حدود دو سده گذشته نتوانسته‌اند در جامعه سنتی سیرالئون نفوذ کرده و طرفداران چشمگیری را به‌خود اختصاص دهند.

از جمله عوامل عدم گسترش مسیحیت در این کشور نفوذ دیرینه اسلام و عرض اندام آن به‌عنوان رقیبی قدرتمند و پویا در مقابل مسیحیت بوده است که همواره از موانع اصلی گسترش و پیشرفت دین مسیح در مناطق مختلف سیرالئون به‌شمار می‌رفته‌است. علاوه بر آن حمایت استعمارگران انگلیسی از میسیونرها و ارائه برخی تسهیلات به آنان موجبات بی‌اعتمادی عمیق بومیان را نسبت به مبلغان مسیحی فراهم آورد به‌گونه‌ای که آنها را به‌عنوان جاده صاف‌کن‌های استعمارگران در نظر می‌گرفتند. البته این امر خلاف واقعیت نبود و گزارشات بسیاری از مبلغان مورد مطالعه دقیق کارگزاران انگلیسی قرار گرفت و آنها در بدو اشغال این کشور استفاده شایانی از اطلاعات ارائه شده توسط میسیونرها به‌عمل آوردند. جدای از آن میسیونرهای مسیحی در بسیاری از موارد به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم اعمال مذهبی و آداب و رسوم بومیان طرفدار آئین سنتی را مورد حمله قرار داده و ارزش‌های اخلاقی آنها را به زیر سؤال بردند که با واکنش منفی بومیان مواجه بود[۳۲].

با وجود سرمایه‌گذاری‌های سنگین کلیساهای مختلف امروزه تنها ده تا پانزده درصد از مردم سیرالئون در زمره پیروان دین مسیحیت به‌شمار می‌روند که در عین حال نزدیک به نیمی از آنان نیز از کلیساهای آفریقایی (که تلفیقی از دین مسیحیت و آئین‌های سنتی آفریقایی است) تبعیت می‌کنند. البته مقامات واتیکان بارها با بزرگ‌نمایی تعداد مسیحیان سیرالئون تلاش کرده‌اند تا آمار آنها را بیشتر از واقعیات موجود ارائه دهند ولی حتی دائرة‌المعارف‌های وابسته به غرب نیز به جمعیت بسیار اندک مسیحیان در مقابل اکثریت مسلمانان این کشور اذعان نموده‌ و تعداد مسیحیان این کشور را حداکثر 10 درصد دانسته‌اند[۳۳].

در حال حاضر 28 هیأت میسیونری خارجی درکشور سیرالئون فعالیت دارند که شش هیأت از این هیأت‌ها متعلق به آمریکای شمالی (ایالات متحده آمریکا و کانادا) است. هریک از این هیأت‌ها دارای مدرسه، کارگاه، مزرعه و کلیسای خاص خود می‌باشند[۳۴].

پیشینه مسیحیت در سیرالئون

توسعه مسیحیت در غرب آفریقا در کل و کشور سیرالئون، به‌طور خاص، به ورود گروهی از بردگان آزادشده مسیحی از ایالات متحده به سیرالئون امروزین در اواخر قرن هجدهم باز می‌گردد. البته پیش از آن در آغاز قرن هفدهم و به‌طور دقیق در سال 1605 کشیشانی از فرقه ژزوئیت پرتغال تلاش کرده بودند تا جای پایی از دین مسیح را در این کشور تأسیس کنند که اگرچه ناموفق ماندند با این حال ردپایی از دین مسیح را در بخش‌هایی از سواحل سیرالئون برجای نهادند.به هرصورت با ورود بردگان آزادشده مسیحی، دین مسیحیت برای نخستین بار به بومیان این کشور معرفی شد. این بردگان آزاد شده از نووا اسکوتیای کانادا به سیرالئون مهاجرت کردند و در واقع بردگان سیاهی بودند که در طی جنگ‌های استقلال آمریکا شجاعانه به نفع انگلستان جنگیده بودند و با این وعده که درصورت همکاری با بریتانیا آزاد خواهند شد به نووا اسکوتیا کانادا اعزام شده بودند. با این حال پس از خلف وعده بریتانیا در اعطای آزادی و واگذاری زمین به آنان، این بردگان آزاد شده ناامیدانه به کشاورزی بر روی زمین‌های سفیدپوستان مشغول شدند در حالی‌که هیچ امیدی به زمین‌دار شدن و برخورداری از شرایط مناسب زندگی نداشتند. این امر موجب شد که توماس پیترز(Thomas Peters) یکی از این بردگان درصدد ارائه تصویری از وضعیت سخت و دشوار آنها به دولت انگلستان برآید. پس از مذاکره وی با مقامات انگلیسی، دولت بریتانیا تصمیم گرفت آنها را در سیرالئون اسکان دهد. از این روی در ژانویه 1792 درحدود 1100 برده آزاد شده رهسپار سیرالئون شده و در این سرزمین که تقریباً در سال 1808 به مستعمره کامل انگلستان مبدل گشت استقرار یافتند. این سیاهان مهاجر که به فرقه‌های باپتیست و متدیست تعلق داشتند علاوه بر تثبیت موقعیت خود در این سرزمین جدید، به‌طور جداگانه به تبلیغ دین مسیحیت پرداختند و این در حالی بود که تحت نظارت هیچ هیأت میسیونری اروپایی قرار نداشتند. نخستین هیأت‌های تبلیغی مسیحی وابسته به جمعیت میسیونری باپتیست در سال 1795 از انگلستان وارد سیرالئون شدند.(Alie) با این حال این دو هیأت میسیونری در زمینه تبلیغ مسیحیت نتوانستند نقش‌آفرین باشند زیرا سرکرده یکی از این گروه‌های تبلیغی که در پرت لوکو(Port Loko) استقرار یافته بود پس از مدتی به‌دلیل فعالیت‌های سیاسی خود از این کشور اخراج شد و رئیس گروه میسیونری دیگر که در جزایر بنانا(Banana Islands) مستقر شده بود نیز به‌دلیل ابتلا به بیماری سخت به انگلستان بازگشت.در سال 1797 جامعه میسیونری گلاسکو انگلستان دو هیأت میسیونری به سیرالئون اعزام نمود و در همان سال جامعه میسیونری لندن نیز هیأتی را به این کشور ارسال کرد و مدت کوتاهی پس از آن چند هیأت میسیونری دیگر از انگلستان به میان قبایل فولانی اعزام شدند. در سال 1799 جامعه میسیونری لندن، ادینبورگ و گلاسکو به‌طور مشترک چند هیأت تبلیغی را به سیرالئون اعزام نمودند با این حال تمامی این تلاش‌ها بی‌ثمر ماند و آنان علیرغم تلاش خود نتوانستند اقدامی جدی در پیشبرد اهداف خود در زمینه گسترش مسیحیت در این کشور انجام دهند.

در سال 1800 میلادی گروهی از بردگان موسوم به مارون‌ها(Maroons) از جامائیکا وارد سیرالئون شدند. این بردگان که اکثراً به قبیله آشانتی غنا تعلق داشتند پس از شورش و گریختن به کوهستان‌های جامائیکا دولتی تشکیل داده و با حکومت جامائیکا در جدال و کشمکش به‌سر می‌بردند[۳۵]. آنان پس از مدتی توسط مقامات جامائیکی به نووا اسکوتیا در کانادا فرستاده شدند و سرانجام از آنجا راهی سیرالئون گشتند. این بردگان جامائیکایی نیز به فرقه متدیست تعلق داشتند و پس از استقرار در سیرالئون اقدام به احداث یک کلیسا کرده و آن را به هیأت‌های میسیونری متدیست اجاره دادند. در سال 1807 گروه دیگری از بردگان که پس از آزادی مجدداً به بردگی گرفته شده و با لغو قانون برده‌داری در سال 1807 آزاد شده بودند وارد سیرالئون شدند. جامعه میسیونری کلیسا در سال 1816 هیأت تبلیغی دیگری را برای ترغیب این بردگان آزاد شده به مسیحیت به سیرالئون اعزام نمود. در طی این سال‌ها هیأت‌های تبشیری از حمایت فرماندار انگلیسی سیرالئون نیز برخوردار بودند و در زمینه تبلیغ دین مسیحیت از آن‌ها مساعدت و کمک‌هایی دریافت می‌کردند.در سال 1817 با کمک حکمران انگلیسی عملیات احداث کلیسای جامع سیرالئون موسوم به کلیسای جامع سنت جرج در فریتاون آغاز شد که تا سال 1828 به‌طول انجامید و از آن پس به کلیسای حکمران انگلیسی سیرالئون مبدل گشت.

در سال 1818 جامعه میسیونری کلیسا انجیل را برای نخستین بار به زبان کریول ترجمه کرد و در سال 1827 این مرکز انستیتو تربیت معلم و کشیش را در این کشور تأسیس کرد که چند سال بعد به دو دبیرستان مسیحی دخترانه و پسرانه ارتقاء یافت. «جامعه میسیونری متدیست وسلیان(Wesleyan Methodist Missionary society)» از دیگر هیأت‌های تبشیری بود که در سال 1811 وارد سیرالئون شد و اعضای آن پس از مدتی کوتاه مرکزی آموزشی برای تربیت مبلغ در شبه جزیره کینگتوم(Kingtom Peninsula) تأسیس کردند. این جامعه میسیونری نیز عمدتاً متشکل از بردگان آزاد شده ساکن نووا اسکوتیا و مهاجران مارون بود که با ورود به سیرالئون اقدام به تبلیغ دین مسیحیت کرده و در راستای اقدامات خود چند کلیسا در مناطق مختلف کشور تأسیس کردند. در سال 1874 و 1880 دو دبیرستان پسرانه و دخترانه نیز توسط کلیسای متدیست در فریتاون احداث گردیدند. کلیسای متدیست چندی بعد دچار اختلافاتی درون گروهی شد و کلیسای متدیست غرب آفریقا در نتیجه این اختلافات درونی از این کلیسا جدا شده و به‌عنوان شعبه‌ای مستقل فعالیت خود را آغاز کرد[۳۶].

در طی همین سال‌ها هیأت برادران متحد مسیحی (کلیسای یونایتد متدیست) نیز با ورود به سیرالئون عازم مناطق داخلی کشور شده و پایگاه‌هایی در ارتفاعات سیرالئون در «روتیفونک» (Rotifunk) و «شنگه» (Shenge) تأسیس کردند. هیأت‌هایی از کلیسای رومن کاتولیک و «هیأت انجیل مقدس» نیز با چند سال فاصله رهسپار سیرالئون شده و مراکزی در فریتاون و دیگر مناطق کشور به‌وجود آوردند. گروهی از راهبه‌های سنت جوزف نیز چندی بعد وارد سیرالئون شدند و به همت و تلاش آنان کلیسای جامع عیسی مسیح که اکنون کلیسای جامع رومن کاتولیک نامیده می‌شود در فریتاون تأسیس گردید. «کلیسای وسلین آمریکا» نیز که دربرگیرنده گروهی از مبلغان و کشیشان انگلیکان بودند در سال 1889 در شمال سیرالئون پایگاه‌هایی تبلیغی احداث کردند. هیأت کلیسای «روز هفتم ظهور مجدد حضرت مسیح»(ع) نیز فعالیت خود را از سال 1907 در سیرالئون آغاز کرد و از آن زمان در بخش‌هایی از سیرالئون مراکزی را به خود اختصاص داده است. کلیسای پروردگار موسوم به «الدورا(Aladura)» از دیگر فرقه‌های مسیحی وابسته به کلیسای پنتاکوستال بود که در سال 1947 از کشور نیجریه وارد سیرالئون شد و به‌دلیل رنگ و بوی بومی و آفریقایی خود به‌سرعت با استقبال برخی از بومیان این کشور مواجه شد[۳۷].

فعالیت فرقه‌های مختلف مسیحی از پایان جنگ جهانی دوم و با آغاز موج استقلال‌طلبی در کشورهای مختلف آفریقایی و از جمله سیرالئون تا حدودی کند شد و علت آن نیز بدبینی اکثر آزادی‌خواهان به هیأت‌های میسیونری این کشور (به‌دلیل پیشینه همکاری آنها با حکمرآنان مستعمراتی انگلستان) بود. به عبارت دیگر استقلال طلبان اعم از مسلمان، مسیحی و پیروان آئین‌های سنتی مبلغان مسیحی را هم‌پیمان استعمار انگلستان می‌دانستند و معتقد بودند آنها در پوشش دین مسیح و تبلیغ مسیحیت، برخی از اطلاعات و اخبار آزادی خواهان را به دولت مستعمرانی منعکس می‌سازند. از این روی حتی مسیحیان سیرالئونی نیز اعتماد چندانی به هیأت‌های تبلیغی نداشته و به فعالیت‌های آنان به دیده شک و تردید می‌نگریستند. پس از استقلال کشور سیرالئون و تثبیت وضعیت متلاطم سیاسی کشور، هیأت‌های تبلیغی وابسته به کلیساهای رومن کاتولیک و پروتستان مجدداً فعالیت خود را در سیرالئون ادامه دادند و ده‌ها میسیونر در مناطق مختلف کشور مستقر شدند که این وضعیت تا اواخر دهه 1980 ادامه داشت. با آغاز جنگ داخلی سیرالئون اکثر هیأت‌های میسیونری وابسته به کلیساهای اروپا و آمریکای شمالی فعالیت خود را متوقف ساخته و به کشورهای همسایه نقل مکان کردند با این حال چند هیأت میسیونری حتی در دهه 1990 و در اوج حملات شورشیان به مناطق مختلف کشور نیز در برخی شهرها و روستاهای سیرالئون به تبلیغ دین مسیح ادامه دادند که در چند مورد نیز با حمله شورشیان جبهه متحد انقلابی کشته و زخمی شده و اموالشان به غارت رفت. تبلیغ دین مسیح در کشور سیرالئون کماکان ادامه دارد و میسیونرهای مسیحی همچنان امید دارند بتوانند در مناطق مسلمان نشین این کشور رخنه کرده و دین مسیح را جایگزین اسلام سازند[۳۷].

در حال حاضر کلیساهای رومن کاتولیک و پروتستان در زمره بزرگ‌ترین فرقه‌های مسیحی کشور سیرالئون به‌شمار می‌روند که هریک به‌ویژه کلیسای پروتستان به شاخه‌های مختلف تقسیم می‌شوند. علاوه بر آن کلیساهای مستقل آفریقا نیز از پیروان زیادی در بین مسیحیان این کشور برخوردارند که البته به نوعی در زیر شاخه کلیسای پروتستان جای می‌گیرند.

فرقه‌های مسیحی سیرالئون

فرقه رومن کاتولیک(کاتولیک رم)

کلیسای رومن کاتولیک قدیمی‌ترین و بزرگ‌ترین فرقه مسیحی در کشور سیرالئون به‌شمار می‌رود که دارای یک اسقف‌نشین اعظم در شهرهای فریتاون و «بو» است. اسقف‌نشین‌های «کنما» و «مکنی» نیز تحت نظارت این اسقف نشین اعظم قرار دارند. سراسقف اعظم سیرالئون توسط پاپ بندیکت شانزدهم تعیین و منصوب می‌شود. از سال 2010 اسقف نشین «بو»، بدستور مستقیم پاپ، از اسقف‌ نشین اعظم سیرالئون جدا شده و یکی از روحانیون مسیحی سیرالئون به ریاست این اسقف نشین منصوب گشته است.

هیأت‌های میسیونری وابسته به کلیسای رومن کاتولیک از اوایل قرن شانزدهم در سواحل سیرالئون فعالیت‌های تبلیغی خود را آغاز کرده‌اند با این حال مردم این کشور از آن زمان تاکنون چندان تمایلی در ورود به کلیسا نداشته‌اند[۳۸]. مذهب رومن کاتولیک سیرالئون دارای ده‌ها کلیسای کوچک و بزرگ و مدرسه مذهبی در شهرهای مختلف این کشور از جمله در فریتاون، بو، مکنی و کنما است. مشهورترین مرکز آموزشی رومن کاتولیک در کشور سیرالئون مدرسه دینی دخترانه سنت جوزف(saint joseph primary school) است که یکی از قدیمی‌ترین مدارس مسیحی و قاره آفریقا به‌شمار می‌رود و در سال 1866 توسط راهبه‌هایی از ایتالیا، فرانسه و ایرلند بنیان نهاده شده‌است. مدرسه پسرانه سنت ادوارد(Saint Edward's primary school) از دیگر مراکز آموزشی مشهور کلیسای رومن کاتولیک سیرالئون است که پسران را از سن سه سالگی تا 12 سالگی تحت پوشش خود قرار می‌دهد. این مدرسه دینی نیز همچون مدرسه دخترانه سنت جوزف یکی از قدیمی‌ترین مراکز دینی مسیحی در قاره آفریقا به‌شمار می‌رود و در سال 1865 توسط کشیشی فرانسوی تأسیس شده‌است. در این دو مرکز که تحت نظارت مستقیم کلیسای رومن کاتولیک قرار دارند دروس دینی مختلفی به دانش آموزان تعلیم داده می‌شود و دانش آموختگان برتر دبیرستان سنت ادوارد برای ادامه تحصیل به واتیکان اعزام می‌شوند.

هرچند آمار دقیقی از پیروان فرقه رومن کاتولیک در سیرالئون وجود ندارد و بسیاری از مسیحیان این فرقه طی چند دهه گذشته به اسلام گرویده‌اند ولی تخمین زده شده که در حال حاضر 175 هزار نفر از مسیحیان سیرالئون عضو این کلیسا می‌‌باشند[۳۹].

باپتیست

فرقه باپتیست از فرقه‌های نسبتاً مهم مسیحی سیرالئون به‌شمار می‌رود. این فرقه دارای چند کلیسا در شهرهای فریتاون، بو و کنما است و چند هیأت میسیونری باپتیست در مناطق روستایی سیرالئون استقرار دارند. باپتیست‌ها علاوه بر انجام اعمال مذهبی خاص خود هر سال چند گردهمایی در فریتاون برگزار می‌کنند.

فرقه پنتاکوستال

فرقه پنتاکوستال دارای پیروان اندکی در کشور سیرالئون است و اکثر پیروان آن در شهر فریتاون متمرکز شده‌اند. این فرقه مسیحی در سیرالئون به «کلیسای کتب عهد جدید مسیحیان» شهرت دارد. (New Testament church)کلیسای پنتاکوستال دارای یک مرکز آموزشی در شهر فریتاون است که از سال 2002 فعالیت خود را آغاز کرده‌است[۴۰].

فرقه متدیست

کلیسای متدیست از فرقه‌های مهم و قدیمی مسیحیت در کشور سیرالئون به‌شمار می‌رود که از اواخر قرن نوزدهم و از زمان مهاجرت گروهی از سیاهان آفریقایی آمریکایی از کانادا به سیرالئون در شهر فریتاون و برخی از مناطق غربی کشور، پیروانی را به خود اختصاص داده‌است. چند فرقه میسیونری وابسته به کلیسای متدیست نیز در شهرها و روستاهای سیرالئون استقرار دارند. متدیست‌های سیرالئون به چند شاخه تقسیم می‌شوند که کلیسای متدیست «ابنزر» (Ebenezer Methodist church) مشهورترین شاخه این فرقه به‌شمار می‌رود. این شاخه متدیست که مرکز اصلی آن در شهر فریتاون قرار دارد دارای کلیسایی قدیمی در پایتخت است که در زمره بناهای تاریخی کشور سیرالئون محسوب می‌شود. در مجاورت این کلیسا نیز مدرسه‌ای مذهبی ویژه تربیت کشیش قرار دارد و دانش آموزانی که قصد دارند در مسلک کشیش‌های متدیست جای گیرند در این مرکز آموزشی تحصیل می‌کنند. این کلیسا در واقع شاخه‌ای از کلیسا متدیست «راودون استریت» به‌شمار می‌رود[۴۱].

فرقه راودون استریت متدیست

این کلیسا از شعبات فرقه متدیست‌(Rewdon street Methodist church) است که در گذشته‌های نسبتاً دور به قدیمی‌ترین بخش شهر فریتاون موسوم به «ستلرتاون» (Settler Town) تعلق داشت. کلیسای راودون استریت توسط گروهی از بردگان سابق که از آمریکا به سیرالئون مهاجرت کرده و در این کشور به «نووا اسکوتین ستلرز» (Nova scotian settlers) شهرت یافتند تأسیس شد. سبک نیایش پیروان این فرقه مسیحی برگرفته از نحوه نیایش مذهبی نخستین بردگان آزاد شده مهاجر به این سرزمین و دربرگیرنده نوعی غم و اندوه حزن‌آور است که از رنج و درد نخستین مهاجران سابقاً برده به سیرالئون حکایت دارد. در مجموع می‌توان گفت سبک و نحوه اعمال مذهبی پیروان کلیسای راودون استریت شباهت زیادی به نیایش آفریقایی آمریکایی‌ها دارد و عمیقاً متأثر از فرهنگ آنهاست.

کلیسا آلادورا

کلیسای پروردگار مشهور به «آلادورا(Aladura)» از فرقه‌های مسیحی بومی آفریقاست که در سال 1925 در نیجریه تأسیس شده و دارای مرکزی در فریتاون است. اعضای این فرقه مسیحی که ارتباط نزدیکی با کلیساهای «انگلیکان» و «متدیست» دارد بر نیایش و اعمال مذهبی تأکید خاصی دارند[۴۱].

کلیسای انگلیکان

فرقه انگلیکان نیز در سیرالئون دارای پیروان قابل ملاحظه‌ای است و کلیسای جامع قدیمی سنت جرج(St. George's cathedrel) که از بناهای قدیمی کشور سیرالئون به‌شمار می‌رود توسط این کلیسا تأسیس شده‌است. جامعه تبلیغی کلیسای انگلیکان یکی از قدیمی‌ترین هیأت‌های تبشیری این کشور محسوب می‌شود و تا اواسط دهه 1950 از بیشترین جمعیت مسیحیان در کشور سیرالئون برخوردار بود[۴۲].

کلیسای رفورمیست سیرالئون

این کلیسا یکی از فرقه‌های مسیحی است که جدیداً فعالیت خود را در کشور سیرالئون آغاز کرده و هرچند پیشینه اقدامات تبلیغی آن در این کشور به سال 1979 باز می‌گردد ولی از سال 2007 در این کشور به ثبت رسیده‌ است. تعداد فعلی مراکز دینی کلیسای رفورمیست سیرالئون 62 کلیسا و تعداد تقریبی پیروان آن در سرتاسر کشور 5500 نفر است. کلیسای رفورمیست سیرالئون از نظر مالی تحت حمایت کلیسای مادر در آمریکای شمالی قرار دارد و در حال حاضر علاوه بر اقدامات تبلیغی، در فعالیت‌های آموزشی و عام المنفعه مختلف در شهرها و روستاهای کشور نیز مشارکت دارد[۴۲].

فرقه‌های جدید مسیحی

از ابتدای سال 2000 میلادی و به‌ویژه پس از پایان جنگ داخلی سیرالئون چند فرقه مسیحی کوچک نیز با ثبت رسمی در این کشور فعالیت‌های دینی خود را آغاز کرده‌‌اند. هرچند اطلاع چندان دقیقی از این فرقه‌ها در دست نیست ولی به‌نظر می‌رسد این فرقه‌ها شاخه‌هایی از کلیساهای کاتولیک و متدیست می‌باشند که تحت عناوین جدید به تبلیغ دین مسیحیت در چند منطقه از سیرالئون اشتغال دارند[۴۲].

بررسی جایگاه پیشین و کنونی مسیحیت و روند تلاش‌های آنها در آینده

در بررسی كلی وضعیت پیشین و كنونی مسیحیت در سیرالئون می‌توان گفت هرچند دین مسیح دارای عمق چندانی در این كشور نیست و با وجود تلاش فراوان هیأت‌های میسیونری وابسته به كشورهای مختلف غربی در بیش از دویست سال گذشته آنها به سختی و با ترفندهای گوناگون به سختی توانسته‌اند ده تا پانزده درصد از جمعیت این كشور را به سوی خود متمایل سازند ولی به‌نظر می‌رسد در راهبرد كلان مسیحیت در غرب آفریقا در یكصد سال آینده كه كشورهایی همچون نیجریه غنا سنگال ساحل عاج بوركینافاسو لیبریا توگو بنین گابن و... را دربر می‌گیرد سیرالئون از جایگاه خاصی برخوردار است. از این روی از سال 2002 و با حاكم شدن امنیت نسبی بر مناطق مختلف این كشور هیأت‌های میسیونری كلیساهای مختلف در شهرها و روستاهای سیرالئون استقرار یافته و اقدامات ریشه داری را برای ترغیب مسلمانان و معدود پیروان آئین‌های سنتی به دین مسیح آغاز كرده‌اند. در راستای این سیاست نوین در یك دهه گذشته مبشرین سرمایه گذاری‌های سنگینی را برای تأسیس مراكز و نهادهای آموزشی و بهداشتی در مجاورت كلیساهای خود آغاز كرده‌اند به‌گونه‌ای كه طی ده سال گذشته ده‌ها كلینیك و مدرسه وابسته به فرقه‌های مسیحی در مناطق مختلف سیرالئون تأسیس شده و با ارائه خدمات بهداشتی و آموزشی رایگان به مردم این مناطق –كه عموما مسلمان می‌باشند- به‌صورت سازمان یافته و هدفمند درصدد جذب آنها به دین مسیحیت می‌باشند. هرچند مسلمانان سیرالئون قلبا و عمیقا به دین اسلام عشق ورزیده و همواره در مقابل دسیسه‌ها و نقشه‌های هیأت‌های تبشیری مقاومت كرده‌اند با این حال توسعه امكانات رفاهی كلیساها و ارائه خدمات گسترده به مسلمانان خطر بالقوه‌ای به‌شمار می‌رود كه می‌تواند در درازمدت سبب افتادن گروهی از مسلمانان سست اعتقاد به دامان این مبشرین و مسیحی شدن آنها گردد. این امر البته از سوی رهبران مسلمان و علماء سیرالئون به‌خوبی شناسائی شده است با این حال تا زمانی كه كشورهای اسلامی به‌ویژه عربستان دست از مداخلات خود در امور داخلی مسلمانان این كشور برندارند و به موازات آن سازمان‌های اسلامی سیرالئون اختلافات خود را به كناری ننهاده و متحد و منسجم به مقابله با توطئه‌های آرام و نهان هیأت‌های تبشیری برنخیزند احتمال نفوذ مسیحیت در برخی مناطق مسلمان نشین سیرالئون و مسیحی شدن تدریجی مسلمانان مستمندی(كه تنها برای مرتفع ساختن مشكلات مالی و معیشتی خود مجبور به تغییر كیش می‌شوند) وجود دارد.

موقعیت دین رسمی و سایر ادیان و مذاهب

با توجه به اینکه در قانون اساسی سیرالئون این کشور سکولار خوانده شده هیچ دینی به‌عنوان دین رسمی کشور معرفی نشده است. با این حال دولت موظف به احترام به پیروان ادیان اسلام و مسیحیت و آئین‌های بومی سیرالئون شده است.

تركیب جمعیتی پیروان ادیان و مذاهب

در حدود هفتاد تا هفتاد و پنج درصد جمعیت سیرالئون را مسلمانان، 10 تا 15 درصد را مسیحیان و کمتر از 15 درصد را پیروان آئین‌های سنتی تشکیل می‌دهند[۴۳].

آئین‌ها و مكاتب غیر دینی(آئین‌های بومی در سیرالئون)

با وجود گسترش قابل ملاحظه دین اسلام و فعالیت تبلیغی توأم با هزینه‌های زیاد میسیونرهای تبلیغی در کشور سیرالئون، آئین‌های بومی برجای مانده از نسل‌های پیشین هنوز از پیروان نسبتاً زیادی در این کشور برخوردارند و برخی آمارها از وجود نزدیک به نیم میلیون نفر از مردم سیرالئون که همچنان در زمره معتقدان به این آئین‌های بومی و سنتی به‌شمار می‌روند حکایت دارند.

شاخصه اصلی آئین‌های بومی و سنتی در کشور سیرالئون همچون دیگر کشورهای قاره آفریقا مبتنی بر دو اصل آنیمیسم و فیتیشیزم است و این به اصطلاح ادیان سنتی براساس نوع تفکر پیروان آنها در پرستش ارواح درگذشتگان و اعتقاد به نیروهای ماوراءالطبیعه در قالب اشیائی نظیر سنگ، درخت، استخوان، شاخ حیوانات و... به چند آئین مجزا از یکدیگر تقسیم می‌شوند[۴۴][xvii]. با این حال اصول کلی حاکم بر این آئین‌های سنتی همچون پرستش و تقدیس اجداد و نیاکان، اعتقاد به ارواح و نقش آنها در زندگی روزمره انسان‌ها، وحشت از جادوگران شرور، استمداد از افراد موسوم به پزشک جادوگر در هنگام بروز مشکلات روحی و جسمی، انجام اعمال عبادی گوناگون و قرائت یرخی اوراد در هنگام پدید آمدن برخی حوادث طبیعی، مقدس شمردن مجسمه‌هایی که تجسمی از قدرت خدایان محسوب می‌شوند، اعتقاد به طلسم و جادو به‌عنوان نیروهایی ناشناخته خارج از قدرت بشر و...مشترک است.در مورد جزئیات آئین‌های بومی و سنتی سیرالئون اطلاعات چندان زیادی وجود ندارد با این حال این آئین‌ها نیز همچون دیگر کشورهای قاره آفریقا بر چند محور عمده تکیه دارند که ستون فقرات و شالوده این به اصطلاح ادیان را تشکیل می‌دهند. یکی از مهم‌ترین اصول این آئین‌ها خداباوری و اعتقاد به خداوندی است که جهان هستی را خلق کرده است و همواره زندگی می‌کند و مرگ و نیستی در او راه ندارد. قبایل مختلف سیرالئون بر مبنای اعتقاد به خداوندی که دارای قدرت مطلق است، خلق می‌کند و می‌میراند و زندگی تمامی موجودات زمین در دست اوست تمام پدیده‌های طبیعی را نماد و مظهری از قدرت خداوند می‌دانند. آنان خداوند را قدرتمند، مصون از گناه و اشتباه، خردمند و توانا می‌دانند با این حال معتقدند هرگاه انسان‌ها مرتکب عمل خطایی شوند که خشم خداوند را برانگیزد با حوادث و فاجعه‌هایی طبیعی نظیر مرگ، زمین‌لرزه، طوفان‌های سهمگین، باران‌های سیل‌آسا و گرمای عذاب‌آور و کشنده مواجه خواهند شد که موجب از بین رفتن محصولات کشاورزی و حیوانات آنان می‌شود. در این گونه موارد بومیان باید با انجام سلسله اقداماتی عبادی از خداوند عذرخواهی نموده و رضایت خاطر وی را فراهم آورند.پیروان آئین‌های سنتی سیرالئون نام‌های مختلفی را برای خالق برتر خود در نظر گرفته‌اند که این اسامی در قبایل مختلف کاملاً متفاوت است. معتقدان به آئین‌های سنتی در قبیله منده خداوند را «دگوو»(Dgewo) می‌نامند که ترکیبی از دو واژه «انگله» (Ngele) و «وی» (Wii) به معنای «در آسمان از زمان‌های دور» است. برخی از قبایل زیرمجموعه قبیله بزرگ تمنه که در زمره پیروان آئین‌های سنتی سیرالئون به‌شمار می‌روند خداوند را «کورو ماسابا» (Kuru masaba) به معنای خدای عصر کهن می‌نامند و برخی اقوام مندینگو خداوند را «مانسابا(Mansa ba)» به معنای شاه بزرگ می‌خوانند. پیروان آئین‌های سنتی در قبیله لیمبا پروردگار عالم را «کانو ماسالا» (Kanu masala) به معنای خورشیدگونه نام نهاده‌اند. خداوند در بین طرفداران آئین‌های بومی در قبیله کونو «مه‌که‌تا» (Meketa) خوانده می‌شود.اعتقاد به ارواح در گذشتگان از دیگر اصول مهم آئین‌های بومی سیرالئون است. بومیان ارواح مردگان را ناظر بر اعمال و رفتار زندگان می‌دانند و معتقدند انسان‌ها در صورت گناه و خطا از سوی ارواح نیز مجازات می‌شوند و تأکید دارند در این گونه موارد باید موجبات رضایت‌خاطر ارواح خشمگین را فراهم آورد. جلب رضایت این ارواح معمولاً از طریق افرادی که روح‌گیر نامیده می‌شوند و در طی مراسمی توام با تشریفات خاص صورت می‌گیرد و فرد یا افرادی که مورد خشم ارواح قرار گرفته و روح‌زده شده‌اند در پایان این مراسم شفا می‌یابند. قبایل سیرالئون نام‌های مختلفی بر ارواح پیشینیان خود نهاده‌اند. مردمان منده این ارواح را «انگافانگا» (negafanga)، تمنه‌ها «کارفی» (Karfi) و لیمباها «فورنی به» (Fureni be) می‌خوانند و آئین‌ها و جشن‌های مختلفی را برای آنان برپا می‌کنند که از سلسله مراتب جالبی برخوردار است. پیروان آئین‌های بومی سیرالئون ارواح درگذشتگان خود را به چند گروه خاص تقسیم می‌کنند که دربرگیرنده ارواح منتسب با افراد از طریق شجره‌نامه، ارواح قهرمآنان و ارواح مشهور به دارا بودن هنر یا پیشه‌ای خاص می‌شود[۴۵].

جادو و سحر از دیگر ارکان آئین‌های بومی و سنتی سیرالئون به‌شمار می‌رود که مورد وحشت شدید پیروان این آئین‌ها قرار دارد. آنان سحر و جادو و دست یازیدن به اعمالی این گونه را موجب بدبختی مردم و آزار و زیان رسیدن به آنها می‌دانند. در رأس این نیروی شیطانی افرادی موسوم به جادوگران و ساحران قرار دارند که بر این نیروهای ماوراءالطبیعه تسلط دارند و از این طریق مردم را به بلایای مختلفی دچار می‌سازند. بنابر اعتقادات پیروان آئین‌های سنتی، جادوگران می‌توانند به اشکال مختلف جلوه‌گر شده و در قالب حیواناتی نظیر فیل، ببر، شیر، مار و خفاش بر مردم ظاهر شوند. تقدیس و بزرگداشت پیشینیان به‌ویژه رؤسای قبایل و سرسلسله و بنیاگذاران دودمان‌ها و قهرمآنان از دیگر اصول مسلم و بدیهی آئین‌های سنتی سیرالئون است و قبایل مختلف این کشور که در زمره پیروان آئین‌های بومی کشور به‌شمار می‌روند جایگاه و احترام بسیار زیادی برای اجداد خود قائلند. آنان در مکان‌های خاصی که حالت معبد و نیایشگاه دارد به گرامیداشت نیاکان و اجداد خود پرداخته‌ و از ارواح آنها درخواست می‌کنند به یاری آنان در مقابله با مشکلات پرداخته و از بومیان در مقابل جادوگران و نیروهای شرّ و موذی حمایت کنند. درواقع پیروان آئین‌های سنتی این کشور نیز همچون دیگر کشورهای قاره سیاه ارواح درگذشتگان خود را به‌عنوان واسطه و شفیعی بین آنان و خداوند بزرگ درنظر می‌گیرند و معتقدند در صورت رضایت این ارواح از انسان‌ها خوشبختی و سعادت به زندگانی آنها روی می‌آورد و در عین حال این ارواح می‌توانند در هنگام بروز بلایای طبیعی ناشی از خشم خداوند به یاری انسان‌ها پرداخته و موجباب رضایت خاطر و خشنودی پروردگار از زنده‌ها را فراهم آورند[۴۶].

حفظ طبیعت و احترام به اشیاء و اجسام مختلف همچون مجسمه، سنگ‌های بزرگ، چوب‌هایی عجیب و برخی سنگریزه‌ها از دیگر ارکان آئین‌های سنتی به‌شمار می‌رود و پیروان این آئین‌ها اشیاء مزبور را دارای قدرتی ماوراءالطبیعه می‌دانند که می‌توانند به انسان‌ها کمک کرده و از آنها در مقابل دشمنان شان محافظت به‌عمل آورند. این اشیاء گاه ساخته دست انسان‌ها است و بومیان معتقدند ماسک‌ها و مجسمه‌هایی که توسط آنان ساخته می‌شوند در صورت خواست پروردگار بزرگ می‌توانند دربرگیرنده قدرتی جادویی شده و از انسان‌ها در برابر دشمنان اعم از ارواح موذی و جادوگران محافظت کنند. از این روی تا حد امکان حفظ محیط‌زیست و عدم آلوده کردن جنگل، رودخانه، کوهستان و دشت‌ها به پیروان آئین‌های سنتی توصیه می‌شود. به‌عنوان آخرین رکن اساسی آئین‌های بومی سیرالئون می‌توان به احترام فوق‌العاده به رؤسای قبایل و در نظرگرفتن موقعیتی واسطه‌گونه بین مردم و خدای بزرگ برای آنان اشاره کرد. پیروان آئین‌های بومی در قبایل مختلف سیرالئون رؤسای قبایل را موجوداتی مقدس می‌دانند که از سوی خداوند به رهبری و هدایت جامعه خود برگزیده شده‌اند و کلیه افراد قبیله باید به فرامین دستورات آنان گردن نهند[۴۷].

در سخن نهایی باید گفت آئین‌های سنتی سیرالئون دربرگیرنده مجموعه‌ای از آداب و رسوم و قوانین پیچیده نهان و آشکار است که در عمق وجود اکثر مردم این کشور رسوخ نموده و تمامی جنبه‌های زندگی مردمان سیرالئون اعم از طرفداران آئین‌های مزبور و حتی مسلمانان و مسیحیان را نیز تحت تأثیر خود قرار داده است. از این روی صرف‌نظر از پیروان این آئین‌ها، حتی پیروان ادیان ابراهیمی همچون اسلام و مسیحیت نیز در بخشی از زندگی خود همچون روابط اجتماعی داخلی، ازدواج، طلاق، تولد فرزند، مرگ، مجازات‌های سنتی و... علاوه بر رعایت قوانین و اصول ادیان خود گوشه چشمی نیز به آداب و رسوم برجای مانده از این آئین‌های سنتی داشته و برخی از اصول و ارکان این آئین‌ها را در قالب سنت‌های قدیمی برجای مانده از پیشینیان به اعمال و مراسم عبادی خود وارد کرده‌اند.

شخصیت‌های دینی معاصر

بخش اعظم شخصیت‌های برجسته دینی این کشور را اساتید دانشگاه و علماء مسلمان این کشور تشکیل می‌دهند و هرچند مسیحیان در بخش‌های مختلف دولتی حضور پررنگی دارند ولی دین مسیحیت در مجموع فاقد چهره‌های برجسته و شاخصی در عرصه دینی این کشور است. از این روی می‌توان گفت در این حوزه مسلمانان نقش مهم تری را به‌خود اختصاص داده‌اند و با وجود فقر آشکار و سطح پایین معلومات عمومی مسلمانان این کشور، طی دو دهه گذشته برخی از مسلمانان سیرالئون عهده‌دار فعالیت‌های مختلفی در بخش‌های دینی، فرهنگی و اجتماعی سیرالئون شده‌اند. این افراد که اکثراً در دانشگاه‌های داخل و خارج سیرالئون تحصیل کرده‌اند خصوصاً طی یک دهه گذشته با افزایش اقدامات خود تلاش وافری را برای بهبود مشکلات و کمبودهای فرهنگی، اجتماعی و کاهش فقر گسترده حاکم بر کشور ایفا نموده‌اند.

جرج بیگازی یکی از شخصیت های برجسته دینی و اجتماعی مسیحی(1396). برگرفته از سایت مبلغان، قابل بازیابی ازhttps://en.wikipedia.org/wiki/Patrick_Daniel_Koroma

شخصیت‌های برجسته دینی و اجتماعی مسیحی

  • جوزف هنری گاندا (Joseph Henry Ganda): سراسقف سابق کلیسای رومن کاتولیک فریتاون؛
  • ادوارد تامبا چارلز(Edward Tamba Charles): سراسقف کلیسای رومن کاتولیک فریتاون؛
  • جرج آنتونی سامی(George Anthony Sammy): «سراسقف کلیسای آپوستولیک سیرالئون، گینه و لیبریا؛
  • پاتریک دانیل کروما(Patrick Daniel Koroma): اسقف کلیسای رومن کاتولیک کنما؛
  • جرج بیگازی(George Biguzzi): اسقف کلیسای رومن کاتولیک مکنی؛
  • پدر چارلز آلیو ماتیو کمبل(Charles Allieu Matthew Campbell): روحانی برجسته کلیسای رومن کاتولیک فریتاون؛
  • جان ریوردان(John C. O'Riordan): سراسقف سابق کلیسای رومن کاتولیک کنما.

شخصیت‌های برجسته مسلمان

شخصیت‌های دینی
  • امام ابراهیم کارگبو: امام مسجد قبیله تمنی[xviii]؛
  • شیخ احمد تیجان سیلاه: نماینده مجمع جهانی اهل البیت(ع) در سیرالئون، امام جمعه مسجد مرکزی شیعیان فریتاون، مشاور؛

شورای ائمه جمعه و جماعات سیرالئون

  • شیخ رمضان باه: نایب امام جمعه و معاون شیخ احمد تیجان سیلاه؛
  • الحاج علی حسن: لبنانی متولد سیرالئون، رئیس سازمان اسلامی الهادی(ع) شمال و جنوب کشور؛
  • شیخ آلفا بوکاسارا کامارا: روحانی برجسته شیعه، رئیس سازمان اسلامی الهادی(ع) در شهرستان مینی؛
  • امام عمرا کانو: امام مسجد حزب ا... فریتاون؛
  • علی ابراهیم: مسئول دینی و حزب ا.. لبنانی‌های مقیم سیرالئون؛
  • ابراهیم منصاری: وکیل دادگستری و دادگاه ویژه سیرالئون؛
  • ابراهیم هارون: از شیعیان فعال، مطرح برای وکالت مجلس کشور؛
  • محمد شریف: کارشناس وزارت امور خارجه سیرالئون؛
  • شیخ علی طحینی: روحانی فعال لبنانی، امام جماعت مسجد شیعیان لبنانی‌های فریتاون؛
  • الحاج آلفا سعید و سی سه: رئیس سازمان اسلامی المهاجرین سیرالئون؛
  • شیخ ابوبکر کامارا: رئیس جمعیت اسلامی بشریه سیرالئون، از چهره‌های فعال بین‌المللی؛
  • الحاج سلمان وحید سواری: امام مسجد جامع شریف فریتاون؛
  • امام محمد بشیر فوفانا: رئیس ائمه جنوب سیرالئون، امام مسجد مرکزی شهرستان بو؛
  • عبدا... خلیفه جعفر کویانه: از شیعیان فعال در شهرهای بو و کنما؛
  • عبدالرحمن کاباه: رئیس کنگره اسلامی سیرالئون؛
  • دکتر بابا تونده.کریمو: مدیر کل کنگره اسلامی سیرالئون؛
  • الحاج عمر سیلاه باه: رئیس شورای عالی اسلامی سیرالئون؛
  • دکتر منصور: پزشک، فعال در امور اسلامی؛
  • شیخ هارون باری: عالم، نویسنده و روحانی شیعه تحصیل‌کرده در قم؛
  • محمد باه: حافظ کل قرآن، فعال در امور اسلامی؛
  • حافظ ووری: خطیب ماهر، فعال در امور اسلامی؛
  • محمد بایو: کارشناس وزارت امور خارجه سیرالئون؛
  • خانم حاجیا فاطمه تالویس: رئیس شورای ملی زنان سیرالئون؛
  • خانم حاجیا رحمتو کامارا: رئیس بخش زنان سازمان اسلامی المهاجرین سیرالئون؛
  • الحاج محمود فوفانا: امام کل نیروهای مسلح سیرالئون (وی در سال‌های اولیه پیروزی انقلاب اسلامی به ایران سفر کرده و با حضرت امام(ره) از نزدیک ملاقات نموده است.)؛
  • خانم مریما کنته: دبیر دبیرستان، مبلغ اسلام؛
  • الحاج عبدالرحمن حمید حامد: امام مسجد فولاتاون فریتاون؛
  • شیخ حاجی المهدی: امام جماعت مسجد جامع العتیق فریتاون؛
  • شیخ ابوبکر کنته: رئیس تبلیغات رابطه العالم الاسلامیه؛
  • دکتر محمد تونسی: امام منطقه جنوب؛
شخصیت‌های علمی و دانشگاهی
  • دکتر ابوبکر حسن کارگبو: استاد دانشگاه انجالا، صاحبه‌نظر در امور فرهنگی؛
  • اسماعیل ابراهیم کروما: استاد علوم اسلامی و عربی دانشکده میلتون مارگای فریتاون؛
  • دکتر لئوپولد عبدا... فولاه: رئیس دپارتمان فلسفه و مطالعات ادیان دانشگاه فورابی؛
  • محمد آلفا سواری: استاد دانشگاه کنما؛
  • دکتر ابراهیم صالیو: استاد دانشگاه تربیت معلم در شهرستان پورت لوکو؛
  • دکتر عبدالکریم کریمو: استاد علوم اسلامی دانشگاه فورابی؛
  • شیخ محمد سعید و مالا: استاد دانشگاه بو؛
  • مقصود سی سه: دبیر دبیرستان‌های دولتی، فعال در امور فرهنگی، هنرمند؛
  • یوان.س. جاه: مبلغ و مشاور دولت در امور اسلامی؛
  • شیخ ابراهیم باه.: استادیار دانشگاه اسلامی غنا؛
شخصیت‌های فرهنگی
  • عثمان کارگبو: معاون رئیس انجمن روزنامه‌نگاران سیرالئون؛
  • سعید و کامارا: روزنامه‌نگار و نویسنده روزنامه استاندارد تایمز؛
  • بای هورد: رئیس بخش اسلامی رادیو دولتی سیرالئون؛
  • الحاج بابا باه: معاون رئیس بخش اسلامی رادیو دولتی سیرالئون؛
  • حسن سی سه: سردبیر روزنامه دی نیوز؛
  • سلیمان باجو: معاون سردبیر روزنامه دی نیوز؛
  • دکتر کاباه کامارا: نماینده مجلس سیرالئون، از مسلمانان فعال کشور[۴۸].

موقعیت اسلام و مسلمانان در جامعه و ارتباط آنها با پیروان سایر ادیان

در بخش‌های مختلف این کتاب اشاره شد که اسلام دین حاکم بر جامعه سیرالئون بوده و مسلمانان اکثریت جامعه را تشکیل می‌دهند. در عین حال یادآوری گردید که مسیحیت با وجود اقلیت بودن اسلام را رقیبی اصلی برای خود درنظر می‌گیرد و تلاش‌های موذیانه‌ای برای تضعیف جایگاه موقعیت اسلام و مسلمانان از سوی رهبران مسیحی در جریان است. با این حال روابط مسلمانان با مسیحیان و پیروان آئین‌های سنتی همواره در بهترین وضعیت بوده و برخلاف دیگر کشورهای منطقه غرب آفریقا هیچ گاه جنگ یا درگیری‌های دینی در این کشور پدید نیامده است[۴۹]. بروز جنگ داخلی در این کشور نیز با وجود آن که لطمات جبران ناپذیری به زیر ساخت‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی سیرالئون وارد آورد ولی با دقت نظر رهبران دینی کشور هیچ گاه رنگ مذهبی به خود نگرفت. همانطور که در مباحث گذشته ذکر شد شمال کشور از دیر باز به‌عنوان محل تمرکز مسلمانان و جنوب سیرالئون به‌عنوان مرکز استقرار مسیحی‌ها شناخته شده است. جنگ داخلی موجب جابجایی گروه‌های دینی در سطح کشور شد و برخی از مسلمانان در جنوب و بخشی از مسیحی‌ها نیز در شرق و شمال کشور مستقر شدند ولی این جابجایی‌ها هیچ گونه حساسیت و اختلافی را در بین پیروان این دو دین الهی پدید نیاورد. از سوی دیگر در جریان جنگ داخلی و با وجود نابسامانی شدید وضعیت مناطق شرقی سیرالئون؛ مسلمانان و مسیحیان دوشادوش یکدیگر به مقابله با شورشیان جبهه متحد انقلابی برخاستند و با وجود جنگ‌های شدید شورشیان با ارتش سیرالئون و برخی نیروهای مردمی، این نبردها هیچ گاه جلوه دینی به خود نگرفت. دیدگاه دولت این کشور نسبت به ادیان ابراهیمی اعم از اسلام و مسیحیت و پیروان آئین‌های بومی نیز از بدو استقلال سیرالئون همواره مثبت و توأم با احترام به رعایت اصول عقاید این ادیان و آئین‌ها بوده است. بر اساس اصل چهاردهم قانون اساسی سیرالئون که در سال 1961 تدوین گردیده و طی سال‌های 1978 و 1991 نیز مورد بازبینی قرار گرفته است مردم این کشور در انتخاب ادیان آزاد بوده و دولت نیز هر چند سیرالئون را کشوری سکولار می‌داند ولی پیروان ادیان مختلف را به‌رسمیت شناخته است. در این راستا انجام آداب و مناسک دینی، تبلیغی و آموزشی ادیان الهی و آئین‌های سنتی با آزادی کامل صورت می‌گیرد و دولت بر اساس قانون اساسی فعالیت‌های دینی ادیان اسلام، مسیحیت و آئین‌های سنتی را آزاد اعلام کرده و هیچ گاه محدودیت و تضییقاتی برای مسلمانان و مسیحیان این کشور قائل نشده است. در جدول تعطیلات رسمی سیرالئون نیز مناسبت‌های یزرگ دینی اسلام و مسیحیت در زمره تعطیلات رسمی کشور جای گرفته‌اند. در گزارش سالیانه سازمان ملل (2011) و گزارش سال 2011 وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا نیز دولت سیرالئون در ارتباط با احترام به ادیان، آزادی فعالیت پیروان این ادیان در سطح جامعه و فقدان هر گونه تبعیض نژادی علیه گروه‌های دینی خاص مورد تقدیر و ستایش قرار گرفته است.

بر اساس گزارش سال 2011 وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا، مسلمانان و مسیحیان سیرالئون در انجام امور عبادی و آموزشی خود در سرتاسر کشور با آزادی کامل مواجه بوده و دانش‌آموزان مسلمان و مسیحی می‌توانند کلاس‌های دینی را مطابق اصول عقاید خویش انتخاب کنند. در طی چند سال گذشته نیز دولت این کشور بارها از سازمان‌های اسلامی و مسیحی درخوست کرده است برای ریشه‌کن ساختن فساد گسترده اداری در سطح جامعه دست به‌دست یکدیگر داده و با وحدت و همدلی به مسئولان عالی‌رتبه حکومتی کمک کنند[۵۰]. در این میان ذکر این نکته ضروری است که با وجود آن که رهبران سیرالئون از ابتدای استقلال تا زمان به حکومت رسیدن الحاج احمد تیجان کاباه مسیحی بودند و سیاستمداران کشور نیز هیچ گاه گرایش خاصی به ادیان اسلام و مسیحیت نشان نداده‌اند با این حال طی چهل سال گذشته تلاش‌های موذیانه بسیار تدریجی در راستای مقابله با توسعه اسلام از سوی وزرا و مسئولان عالی‌رتبه مسیحی در جریان بوده است. در این ارتباط افزایش شمار مسلمانان این کشور که از 30 تا 35 درصد اوایل استقلال به بیش از هفتاد تا هفتاد و پنج درصد در اواخر دهه 2000 میلادی بالغ گشته از سوی سازمان‌های مسیحی فعال در کشور به‌عنوان زنگ خطری جدی در نظر گرفته شده است. با این همه دولت سیرالئون سعی کرده است در همه حال بی‌طرفی خود را حفظ کرده و از جانبداری آشکار به نفع دینی خاص خودداری ورزد[۵۱][۵۲].

نیز نگاه کنید به

ادیان در ژاپن؛ ادیان در کانادا؛ ادیان در چین؛ ادیان در کوبا؛ ادیان در تونس؛ ادیان در مصر؛ ادیان در لبنان؛ ادیان در افغانستان؛ ادیان در روسیه؛ ادیان در سنگال؛ ادیان در فرانسه؛ ادیان در اسپانیا؛ ادیان در آرژانتین؛ ادیان در مالی؛ ادیان در ساحل عاج؛ ادیان در زیمبابوه؛ ادیان در اتیوپی؛ ادیان در سوریه؛ ادیان در اردن؛ ادیان در قطر؛ ادیان در اوکراین؛ ادیان در بنگلادش؛ ادیان در گرجستان؛ ادیان در تاجیکستان؛ ادیان در سریلانکا؛ ادیان در قزاقستان؛ ادیان در تایلند

پاورقی

[i] - البته برخی نیز معتقدند اسلام در سال 1718 میلادی توسط امام عبدا.. باده بابایی در سیرالئون راه یافته است.

[ii] - این دانشگاه در حقیقت مدرسه اسلامی بزرگی بود که توسط فودای تراولی از افراد قبیله سوسو تأسیس گردید و آوازه شهرت آن در اقصی نقاط سیرالئون پیچید. در اوسط قرن نوزدهم این مدرسه وسعت قابل ملاحظه‌ای یافت و به سبب حضور تعداد زیاد طلبه‌های دینی و سطح بالای علمی آن به «دانشگاه اسلامی فودای تراولی» مشهور گشت. در نیمه دوم قرن نوزدهم دراین مرکز علمی صدها دانشجو تحصیل می‌کردند و سه تن از فرزندان فودای نیز از جمله اساتید دانشگاه مزبور به شمار می‌رفتند. با این حال مردمان قبیله تمنی به دلیل دشمنی با سوسوها این دانشگاه را ویران ساخته و فودای تراولی را که پیرمردی سالخورده بود از شهر گبیله اخراج کردند.

[iii] - البته با توجه به آن که توسل به جادو و جادوگری ریشه‌های عمیقی در فرهنگ و آداب و رسوم مردم این کشور دارد نوعی تلفیق و انطباق بین تعالیم اسلامی و فرهنگ سنتی تمنه‌ها پدید آمده است از این روی توسل به دعا، دعانویسی و همراه ساختن برخی از آیات قرآن در قالب کیسه‌های چرمی کوچک به‌عنوان نوعی آشتی و هماهنگی بین شرایع اسلامی و آداب و رسوم سنتی بومیان در نظر گرفته می‌شود.

[iv] - اکثر مسلمانان قبیله تمنه مالکی مذهب می‌باشند ولی مذهب شیعه جعفری، فرقه‌های متصوفه تیجانیه و قادریه و فرقه ضاله وهابیت نیز در بخش‌هایی از مناطق تمنه‌نشین سیرالئون پیروانی را به خود اختصاص داده‌اند.

[v] - کمبود مساجد و مدارس اسلامی در کشور سیرالئون با توجه به افزایش نسبی جمعیت مسلمانان این کشور کاملا محسوس بوده و یکی از مشکلات مهم جامعه اسلامی سیرالئون به شمار می‌رود. همان گونه که اشاره شد سیرالئون در حال حاضر 400 باب مسجد در این کشور وجود دارد که این تعداد برای 5/4 میلیون مسلمان ساکن شهرها و روستاهای کشور به هیچ عنوان کافی بنظر  نمی رسد. براساس شواهد موجود لزوم تاسیس 150 باب مسجد در کل کشور و بویژه ساخت چند مسجد بزرگ در شهر فریتاون کاملا ضروری است.

[vi] - امامان جماعت مساجد با توصیه شورای ریش سفیدان محله به شورای امامان معرفی می‌شوند. شورای امامان نیز پس از بررسی و واجد شرایط بودن فرد مزبور، شیخ مورد نظر شورای ریش سفیدان را رسما به‌عنوان امام جماعت مسجد تعیین می‌کند.

[vii] - قدیمی‌ترین مسجد سیرالئون مسجد «جمیع السلام» است که در سال 1882 در منطقه فولاتاون فریتاون احداث شده است.

[viii] - در سرتاسر کشور سیرالئون در حدود یکصد باب مدرسه اسلامی وجود دارد. با این حال این تعداد برای تحت پوشش قرار دادن ده‌ها هزار دانش آموز مسلمانی که علاقمند به فراگیری علوم اسلامی می‌باشند کافی نیست.

[ix] - مدرسه شهید بهشتی که در برگیرنده نزدیک به ششصد دانش آموز- در دو مقطع ابتدایی و متوسطه- است در سال 1984 میلادی توسط ج.ا.ایران احداث و به وزارت آموزش‌وپرورش سیرالئون اهداء شده است. مدرسه شهید بهشتی از آن زمان به همین نام در آموزش‌وپرورش کشور سیرالئون به ثبت رسیده که البته بر طبق تلفظ زبان کریول به آن شهید بهشتی اطلاق می‌گردد.

[x] - براساس اظهارات شیخ علی طهینی امام جماعت مسجد شیعیان لبنانی هفتاد درصد لبنانی‌های مقیم سیرالئون شیعه، 10 درصد سنی، 10 درصد مسیحی و 10 درصد نیز دروزی می‌باشند.

[xi] - امام موسی صدر در سال 1966 در سفری به غرب آفریقا به این کشور نیز سفر کرد و در جمع شیعیان لبنانی سیرالئون آنها را به تقوی و دیانت و حفظ وضعیت دینی جامعه خود دعوت نمود.

[xii] - در رابطه با حزب‌ا... و ارتباط شیعیان لبنانی مقیم این کشور با این جنبش انقلابی باید یادآور شد اکثر نزدیک به سه هزار و پانصد نفر شیعه لبنانی مقیم سیرالئون علاقه بسیار زیادی به حزب‌ا... و شخص سیدحسن نصرا... دارندو فعالیت این نهضت را با دقت تمام دنبال می‌کنند. تقریباً تمام خانواده‌های شیعه لبنانی سیرالئون از طریق ماهواره شبکه المنار حزب ا... را مشاهده کرده و هر روز در جریان آخرین فعالیت‌های این جنبش انقلابی و مواضع رهبر آن سیدحسن نصرا... قرار می‌گیرند.

[xiii] - مسجد مرکزی شیعیان لبنانی در فریتاون دربرگیرنده مجموعه‌ای بزرگ به مساحت چند هزار متر مربع است و در یکی از بهترین مناطق پایتخت قرار دارد. این مجموعه شامل مسجد، حسینیه، حوزه علمیه‌ای کوچک، باشگاهی ورزشی، کلینیکی کوچک و خانه‌ای است که نیازها و احتیاجات دینی فرهنگی شیعیان این شهر را تأمین می‌کند.

[xiv] - جمعیت الثقافه الاسلامیه اللبنانیه در سال 1975 به همت سید نعمت‌ا... هاشمی‌نژاد تأسیس شد و وی پس از مدت کوتاهی اقامت در این کشور شیعیان لبنانی را به ساخت مسجد و حسینیه فعلی شیعیان فریتاون ترغیب نمود. این روحانی تا سال 1980 امام شیعیان لبنانی بود. در سال 1980 شیخ حسن شحاده روحانی مشهور لبنانی وارد سیرالئون شد و تا سال 1987 امامت لبنانی‌های شیعه این کشور را بر عهده داشت. در سال 1987 و پس از آن که شیخ حسن شحاده این کشور را ترک نمود شیخ محسن الفقیه پسر شیخ محمدتقی الفقیه به دعوت شیعیان لبنانی وارد کشورسیرالئون شده و به سمت شیخ و امام جماعت شیعیان منصوب گشت. شیخ محمد تقی از مراجع تقلید گمنام منطقه جبل عامل لبنان و صاحب رساله نیز بود ولی تعداد مقلدان وی کم بود. شیخ محسن الفقیه به مدت هفت سال امامت شیعیان لبنانی سیرالئون را بر عهده داشت و در سال 1994 این کشور را ترک کرد. شیخ علی طحینی امام فعلی شیعیان لبنانی این کشور در سال 1990 پس از اتمام تحصیلات دینی خود در نجف رهسپار سنگال شده و 4 سال در این کشور و در جمع شیعیان لبنانی این کشور حضور داشت. وی سپس عازم لبنان شد و در حوزه علمیه شهر صور به تدریس پرداخت. با این حال مدت کوتاهی پس از آغاز درس‌های وی در این حوزه علمیه، گروهی از شیعیانی که از سیرالئون به این شهر سفر کرده بودند از او درخواست کردند به سیرالئون سفر کرده و امامت جماعت شیعیان لبنانی این کشور را بر عهده گیرد. وی از آن زمان تاکنون امام و شیخ شیعیان لبنانی سیرالئون است.

[xv] - تعدادی از طلاب سیرالئونی در حال حاضر در حوزه‌های علمیه و مدارس دینی قم و مشهد به تحصیل علوم حوزوی می‌باشند (نویسنده)

[xvi] - در رابطه با دین فودای سانکو باید یادآور شد این امر هنوز در هاله‌ای از ابهام قرار دارد و این که وی مسلمان یا مسیحی بوده است هنوز کاملاً مشخص نیست با این حال شواهد و ظواهر امر حاکی از مسلمان بودن او می‌باشد. فودای سانکو در شهر مابورکا که تقریباً تمام ساکنان آن مسلمانند و در خانواده‌ای مسلمان به دنیا آمد. به احتمال زیاد نیز نام او فؤاد بوده است که معمولاً در زبان کریول فودای گفته می‌شود. فودای در جوانی به ارتش پیوست و تا درجه سرگردی نیز ارتقاء یافت ولی در زمان ریاست جمهوری سیاکا استیونس به اتهام شرکت در کودتایی ناموفق علیه رئیس جمهور دستگیر و چند سال زندانی شد. وی پس از سپری نمودن دوره محکومیت خود از ارتش اخراج شد و چند سال در ایالات مختلف سیرالئون زندگی کرد بدون این که شغل خاصی داشته باشد و تنها از طریق عکاسی امرار معاش می‌نمود. گفته شده است که وی در این دوره به دولت لیبی معرفی شد و پس ازپشت سر نهادن آموزش‌های ویژه در اردوگاه‌های جنگ‌های پارتیزانی در لیبی از سوی مقامات لیبایی به‌عنوان مهره‌ای برای آغاز جنگ داخلی واجد شرایط شناخته شد. فودای سانکو از سال 1991 با حمایت ظاهری چارلز تیلور و پشتیبانی دولت‌های غربی و لیبی جنگ داخلی سنگینی را از منطقه ا لماس‌خیز کونو علیه دولت سیرالئون آغاز کرد که در طی آن ده‌ها هزار نفر از مسلمانان کشور به قتل رسیده و یا دست و پای خود را از دست دادند.

[xvii] - آنیمیسم حس پرستش ارواح است و پیروان این آئین بر این اعتقادند که تمام موجودات جهان اعم از متحرک یا ساکن، مرده یا زنده دارای روحی هستند که در درون آنها مخفی و پنهان است. آنیمیست‌ها ارواح را دارای شکل، صورت، احساسات، عواطف و قوه اراده می‌دانند و معتقدند این ارواح در صورتی که دچار خشم و غضب شوند بسیار موذی و مضر خواهند بود و می‌توانند مشکلاتی اساسی را برای انسان‌ها به‌وجود آورند لذا همواره سعی می‌کنند از انجام هر اقدامی که موجبات خشم و نارضایتی آنها را فراهم آورد پرهیز کنند. آنان ارواح را مرکز نیروهای غیبی در سرتاسر عالم می‌دانند و سرنوشت خود را در گرو این نیروهای ماوراءالطبیعه می‌دانند.

فیتیشیزم اعتقاد به نیروهای ماوراءالطبیعه در برخی اشیاء بیجان است. پیروان این آئین اشیایی همچون سنگ، درخت، استخوان، شاخ حیوانات و... را مورد پرستش قرار می‌دهند و معتقدند نیروهای مستتر در این اشیاء تأثیر مهمی در زندگی و سعادت انسان‌ها دارند و در عین حال دشمنان آنان را نابود خواهند ساخت. فیتیشیزم یکی از ارکان مهم ادیان بومی در آفریقای سیاه است و جای گرفتن آن در هاله‌ای از راز و رمز علاقه بومیان به اشیایی از این نوع و تقدیس آنها را دو چندان ساخته‌است.

[xviii] - وی در سال‌های اولیه پس از پیروزی انقلاب اسلامی مهمان کشورمان بوده و از نزدیک با حضرت امام(ره) ملاقات کرده است.

کتابشناسی

  1. Brille, 1996: 550
  2. شکیبا، محمدرضا(1374). سرزمین و مردم سیرالئون، تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص.29.
  3. kelsall, T. (2009) Culture under Cross-examination: International justice and the special court for sierra leone, Cambridge university press, p.25-26
  4. Callaway, B., Creevey, L. (1994). The Heritage of Islam: Women, Religion, and Politics in West Africa. Boulder, CO: Lynne Reinner
  5. Alhajj, D. (2011). Kamara crowned. from Https://www.sierra Leone news & information.com
  6. عرب احمدی، امیربهرام(1387). اسلام و مسلمانان در سیرالئون. قم: سازمان مدارس و حوزه‌های علمیه خارج از کشور، ص.129.
  7. عرب احمدی، امیربهرام(1387). اسلام و مسلمانان در سیرالئون. قم: سازمان مدارس و حوزه‌های علمیه خارج از کشور، ص.131-130.
  8. عرب احمدی، امیر بهرام (1386). گفت‌وگو با قزل سفلی رایزن فرهنگی ج.ا.ایران، شهر فریتاون.
  9. عرب احمدی، امیربهرام(1387). اسلام و مسلمانان در سیرالئون. قم: سازمان مدارس و حوزه‌های علمیه خارج از کشور، ص.117-116.
  10. عرب احمدی، امیر بهرام(1390). مساجد و مدارس اسلامی سیرالئون، مطالعات میدانی.
  11. ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ عرب احمدی، امیر بهرام( 1390). مساجد و مدارس اسلامی سیرالئون، مطالعات میدانی.
  12. ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ ۱۲٫۲ عرب احمدی، امیر بهرام(1386). مساجد و مدارس سیرالئون، مطالعات میدانی، شهر فریتاون.
  13. عرب احمدی، امیربهرام(1387). اسلام و مسلمانان در سیرالئون، قم: سازمان مدارس و حوزه‌های علمیه خارج از کشور، ص.152-150.
  14. Shreeve, W. (1817) Sierra Leone: the principal British colony on the western coast of Africa, Simmonds, p.7
  15. عرب احمدی، امیر بهرام( 1386).مشاهدات عینی‌عرب احمدی از شهر مکینی.
  16. عرب احمدی، امیربهرام (1386). اقلیت های خارجی مسلمان سیرالئون، گفت و گو با شیخ علی طهینی، شهر فریتاون.
  17. Kaniki,H. Y. (1973), "Attitudes and Reactions towards the Lebanese in Sierra Leone during the Colonial Period", Canadian Journal of African Studies 7 (1), p.113-97
  18. Shehadi, N. (2001), The Lebanese in the World, A Century of Emigration: I. B. Tauris, p.141
  19. Rasche, p. (2011). The politics of three - pakistan , saudi arabia, Israel, html
  20. برگرفته از https://www.lebanon.com/news/local/1997/5/27.htm
  21. Levitt, M (2004). Hizbullah's African Activities Remain Undisrupted RUSI/Jane's Homeland Security and Resilience Monitor, March 1,
  22. Temple, D. (2004). "Sierra Leone: An Obscure Battlefield in the War on Terrorism" political bulletin, Vol. 6, p. 6-7
  23. عرب احمدی، امیربهرام(1387). اسلام و مسلمانان در سیرالئون. قم: سازمان مدارس و حوزه‌های علمیه خارج از کشور، ص.180-178.
  24. شکیبا، محمدرضا (1374). سرزمین و مردم سیرالئون، تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص.53-52.
  25. عرب احمدی، امیر بهرام(1386). اقلیت های خارجی مسلمان سیرالئون، مطالعات میدانی، شهر فریتاون.
  26. آشتیانی، ع.ف.(1386). "تشیع به رنگ آفریقا". ماهنامه سوره اندیشه، ش.32، ص. 86-89.
  27. عرب احمدی، امیربهرام(1387). اسلام و مسلمانان در سیرالئون. قم: سازمان مدارس و حوزه‌های علمیه خارج از کشور، ص.212-210.
  28. LeVert, S. (2007). Sierra Leone: Marshall Cavendish,p.27
  29. عرب احمدی، امیر بهرام( 1390). تاثیر جنگ داخلی بر وضعیت مسلمانان سیرالئون، مطالعات میدانی.
  30. برگرفته از https://www.Washington post.com/ “Atrocities in sierra leone , assault to mosques in freetown in 1999 / 2005
  31. عرب احمدی، امیر بهرام ( 1390). تاثیر جنگ داخلی بر وضعیت مسلمانان سیرالئون، مطالعات میدانی.
  32. برگرفته ازhttps://www.newworldencyclopedia.org/entry/Encyclopedia
  33. Kelsall, T. (2009) Culture under Cross-examination: International justice and the special court for Sierra Leone, Cambridge university press, p.9-15
  34. برگرفته از https://www.newadvent.org/catholicencyclopedia.2012
  35. Fyle, M. (2006). Historical dictionary of sierra leone: the scarecrow press, p.37
  36. Olsong, G. (1969). church Growth in sierra Leone: Michigan, p.201
  37. ۳۷٫۰ ۳۷٫۱ Conteh, P. (2009). Traditionalists, Muslims, and Christians in Africa: interreligious encounters and dialogue. Canbra Press, p.114
  38. Osagie, l. (2000). The Amistad revolt Memory, slavery and the politics of identity in the United States and sierra leone. University of Georgia press, p.55
  39. Haggard, P. (2002). Encyclopedia of world geography, Marshal Cavendish, p.2318
  40. برگرفته از https://www.missionstudies.org
  41. ۴۱٫۰ ۴۱٫۱ برگرفته ازhttps://www.historyofchristianityinafrica.com/sierraleone/2011
  42. ۴۲٫۰ ۴۲٫۱ ۴۲٫۲ برگرفته از https://www.christianityinsierraleone.com/2011
  43. برگرفته از https://www.worldfactbook.com/sierraleone/2011
  44. ناس، جان(1370). تاریخ جامع ادیان. ترجمه علی اصغر حکمت. تهران: انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، ص.104.
  45. Conteh, P. (2009). Traditionalists, Muslims, and Christians in Africa: interreligious encounters and dialogue. Canbra Press, p.55
  46. Conteh, P. (2009). Traditionalists, Muslims, and Christians in Africa: interreligious encounters and dialogue. Canbra Press, p.56
  47. Conteh, P. (2009). Traditionalists, Muslims, and Christians in Africa: interreligious encounters and dialogue. Canbra Press, p.72
  48. عرب احمدی، امیربهرام (1387). اسلام و مسلمانان در سیرالئون. قم: سازمان مدارس و حوزه‌های علمیه خارج از کشور، ص.179-177.
  49. برگرفته از https://www. Sierra Leone International Religious Freedom Report.com/ Released by the Bureau of Democracy, Human Rights, and Labor/2011
  50. برگرفته از https://www.thereportofhumanright.com/sierraleone/2011
  51. برگرفته از https://www.Sierra Leone International Religious Freedom Report.com/2011
  52. عرب احمدی، امیر بهرام(1390). جامعه و فرهنگ سیرالئون. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار)