رویکرد دولت روسیه به ساختار سازمانی مسلمانان

از دانشنامه ملل

با وجود تعامل حکومت روسیه با مسلمانان، تاثیر عوامل اسلامی در سیاست داخلی و خارجی و وجود منشورات فراوان درباره اسلام، جامعه مسلمانان روسیه تا حد زیادی مانند «شیی در خود فرو رفته» می‌ماند. در اگوست 2003 در زمان دیدار رسمی «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه از مالزی، خط مشی روسیه در جهت نزدیکی مسکو به سازمان کنفرانس اسلامی اعلام شد و در اکتبر همین سال وی به عنوان میهمان در نشست سازمان – که آن نیز در مالزی برگزار شد – حضور یافت. در آن زمان، قصد مسکو مبنی بر کسب جایگاه ناظر در سازمان کنفرانس اسلامی اعلام شد. اما یک سری مشکلات فنی به وجود آمد، چون تاکنون هیچ کشوری بدون این که بخواهد عضو کامل سازمان شود، به عنوان ناظر حضور نداشته است. روسیه به دلایل متعدد و این که مسلمانان در آن اقلیت را تشکیل می‌دهند نمی‌تواند به سازمان کنفرانس اسلامی بپیوندد .

در نتیجه، پس از رایزنی‌های طولانی با نمایندگان کشورهای اسلامی در دیدار وزیران امور خارجه کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی در یمن در ژوئن 2005، روسیه پس از انتظاری طولانی به عنوان ناظر وارد سازمان کنفرانس اسلامی شد. آن طور که دیپلمات‌های روسیه متذکر می‌شوند، در نتیجه ارتباطات مداوم با جهان اسلام «ما در ارتباط با مشکل چچن به تفاهم و درک متقابل دست یافتیم و بسیاری از کانال‌های تامین مالی سازمان‌های تروریستی که در خاک روسیه فعال بودند، فاش شدند» بدین ترتیب، برقراری روابط تنگاتنگ بین مسکو و جهان اسلام، در وهله نخست، مساله سیاست داخلی روسیه است. روسیه روز به روز بیشتر وارد فضای اسلامی می‌شود و این طبیعی است؛ حدود بیست میلیون مسلمان در کشور زندگی می‌کنند و جامعه مسلمانان توسعه می‌یابد. در ورای احیای مذهبی در روسیه، فرایند یکسان‌سازی مسلمانان روسیه به عنوان نیرویی سیاسی ادامه دارد. آنان می‌خواهند بازیگرانی مستقل و موثر در صحنه سیاسی کشور باشند تنها در سال اخیر در روسیه، چند سازمان اجتماعی مسلمانان بوجود آمدند، هر چند هنوز اقدامات آن‌ها تنها به بیانیه‌هایی پر سر و صدا محدود می‌شود.

«بنیامین پاپوف» فرستاده ویژه روسیه به سازمان کنفرانس اسلامی و سایر سازمان‌های بین المللی مسلمانان، در گفت و گو با مفسر خبرگزاری «ریانووستی» خاطر نشان کرد:

«ما نمی‌خواهیم جهان بر اساس مذهب و تمدن تقسیم شود - در حالی که چنین تمایلی وجود دارد – اما افراط گرایان از هر سو سعی می‌کنند ما را به سوی آن سوق دهند. ما باید همه آنچه را که ممکن است انجام دهیم تا گفت و گوی بین تمدن‌ها را ممکن سازیم. روسیه می‌تواند در این کار نقش بسزایی داشته باشد؛ چون در این جا روابط متقابل بین مذاهب و فرق مختلف بیش از هزار سال است که وجود دارد.»

شیخ «نفیق الله عشیروف» دبیر شورای مفتیان روسیه، در مصاحبه‌ای با ریانووستی تاکید کرد:

«تمایل پوتین برای نزدیک شدن به جهان اسلام، این فرصت را به مسلمانان می‌دهد که هر جا زندگی می‌کنند، جایگاه شایسته‌ای در سیاست جهانی و اقتصاد داشته باشند. همچنین این امر امکانات بسیاری در عرصه سیاست خارجی به روسیه می‌دهد».

این سخن پوتین که «جمعیت بیست میلیونی مسلمانان روسیه باید خود را بخشی از جهان بزرگ اسلام بداند.» حس وطن پرستی را در مسلمانان روسیه زنده می‌کند که در ساله‌های اخیر به علت حوادث رخ داده در روسیه، محسوس نبود. عشیروف افزود

«اگر مسلمانان به عنوان بخشی از جامعه روسیه، خود را در روسیه راحت بدانند، به کشورشان، جایی که در آن زندگی می‌کنند، افتخار خواهند کرد و این ضامن ثبات و شکوفایی کشور ما خواهد بود».

با ابتکار پوتین روسیه به علت داشتن جمعیت قابل توجه مسلمان، در سازمان کنفرانس اسلامی به عنوان عضو ناظر پذیرفته شد.

مسکو با هدف پایش مسلمانان ترجیح می‌دهد نهادهای مسلمانان رویاروی یکدیگر قرار گیرند. این سیاست با پشتیبانی گاه به گاه از یکی از این نهادها دنبال می‌شود. از آنجا که اداره چند سازمان یکپارچه آسان‌تر از اداره سازمان‌های متعدد و بدون رهبر مشترک است، بنابراین مسکو ترجیح می‌دهد سازمان‌های اداری- دینی مسلمانان، زیر نظارت دو یا چند رهبر مشخص باشند. از سوی دیگر، ساختار متمرکز دیوان سالاری روسیه، گرایش به یکپارچه شدن نهادهای اداری دارد و از این رو، همواره یکی شدن، ایجاد تشکیلات عمودی با رهبری کانونی و یگانه، یا اتحاد و ائتلاف نهادها در این ساختار نتیجه بخش بوده و از آن روی که رسیدن به اهداف مشترک را تضمین می‌کند، مطلوب است. بدین سان طرح ایجاد مرکز مشترکی با رهبری یگانه مسمانان جدی می‌شود. آخرین باری که رهبران مسلمان با هماهنگی مسکو تصمیم گرفتند این طرح را به صورت جدی دنبال کنند، به خاطر خودداری طلعت تاج الدین از پذیرش تشکیلات جدید شکست خورد.

در طرحی که برای یکپارچه کردن اداره‌های روحانی مسلمانان روسیه داده شده بود تا رهبری همه تشکیلات مسلمانان یکی شود، خود طلعت تاج الدین پیشنهاد کرده بود یک رهبر برای تشکیلات مسلمانان روسیه برگزیده شود ولی هنگامی که دید آنکه باید کنار برود خودش است، از این برنامه کنار کشید. او پیش‌بینی کرده بود که اگر رهبری مسلمانان یکی شود، او به این مقام برگزیده شود. احتمالا دلیل اینکه او از این موضوع اطمینان داشته، قول حمایت برخی گروه‌های منتفذ در دولت مرکزی بوده است. تاج الدین به خاطر وضع گیری‌های همسو با دولت مرکزی و حتی جانبداری آشکار از منابع و خواسته‌های کلیسای ارتدوکس مشهور است. رهبری تاج الدین از جهت دیگری نیز به سود دولت مرکزی بود. از آنجا که او از مرکز فدراسیون– مسکو- دور است و در اوفا به سر می‌برد، بنابراین برتری او بر دیگر رهبران مسلمانان روسیه، موجب کاهش نفوذ و قدرت تشکیلات مسلمانان روسیه می‌شود. ولی چون راویل عین الدین و تشکیلات او در مسکو مستقر است، رهبری او و حضور او در پایتخت موجب فشار بر مسکو - کرملین می‌شود. به ویژه اگر رهبری یکی می‌شد و عین الدین از پشتوانه سایر رهبران مسلمان برخوردار می‌شد، این فشار بیشتر می‌شد. این آخرین طرح تاج الدین بود که همانند بیشتر طرح‌های پیشنهادی پیشین او به جایی نرسید. هرچند دلیل اصلی آن است که میان 64 مفتی روسیه، روابط دوستانه‌ای وجود ندارد و از نظر تاریخی هیچگاه وجود نداشته است. همچنین دیگران به خاطر دشواری‌هایی که پیش‌بینی می‌شد با یکپارچه شدن همه تشکیلات مسلمانان پدید آید، با این طرح مخالفت کردند. با اینکه برخی نهادها در مسکو از این برنامه پشتیبانی می‌کردند، برخی دیگر به درستی تشخیص داده بودند، یکی شدن رهبر مسلمانان روسیه برای مسکو - کرملین بسیار خطرساز است.رومن سیلانتیف نویسنده و اندیشمند نزدیک به کلیسا که در کتاب‌ها، مقاله و گفتگوهای رسانه‌ای خود می‌کوشد سیمای رهبران مسلمانان روسیه را به چالش بکشد، از شکست این پیشنهاد حمایت کرد. می‌توان دیدگاه او را دیدگاه کلیسای ارتدوکس روسیه دانست. دستگاه امنیتی روسیه، که در تشکیلات روحانی مسلمانان به طور کلی و به ویژه در DUM مرکزی نفوذ داشته و در تصمیمات شورای مرکزی آن دخالت می‌کرد، با یکپارچه شدن تشکیلات مسلمانان روسیه و برگزیدن رهبری واحد در راس رهبران نهادهای گوناگون مسلمانان مخالف است. اگر چه نخست وزیر پوتین و سرویس امنیتی فدرال از رهبری تاج الدین پشتیبانی کردند ولی از وضعیت کنونی یعنی نقشه بر آب شدن کل این برنامه بیشتر خشنود هستند زیرا شکاف میان رهبران مسلمانان را ژرف‌تر کرد.

با شکست این طرح (یعنی انتخاب رهبر مسلمانان از سوی مفتیان)، پیشنهاد دیگری از سوی گلیم جان بیم اللین رهبر DUM تیومن داده شد. او ضمن حمایت از یکی شدن رهبری مسلمانان روسیه، خواستار برگزاری انتخابات دمکراتیک برای برگزیدن رهبر مسلمانان شد. این نقشه نیز به زیان حکومت مرکزی بود زیرا اگر به انجام برسد و رهبری مسلمانان با انتخاباتی که نزدیک به 20 میلیون مسلمان در آن شرکت می‌کنند، برگزیده شود یک دولت در درون دولت مرکزی پدید می‌آید؛ دولتی که همه اعضای آن مسلمان هستند. ولی بیشتر این احتمال می‌رود که انتخابات سالم برگزار نشده و رقابت منفی میان رهبران مسلمان به شکلی ساختاری تشدید شود که این نیز به نااستوار شدن نهادینه رهبری و سازمان‌های مسلمان روسیه می‌شود و باز به زیان دولت مرکزی است. همه این دلایل دست به دست هم دادند تا برنامه یکپارچه کردن سازمان رهبری مسلمانان روسیه در نطفه خفه شود[۱].

شمار مسلمانان روسیه قابل توجه است. مسلمانان با 15-20 درصد جمعیت کل کشور، بزرگ‌ترین اقلیت قومی، زبانی، دینی، فرهنگی و نژادی این کشور را تشکیل می‌دهند. پس از فروپاشی شوروی، سازمان‌های اسلامی فرصتی یافته‌اند تا خود را بازیابی و تقویت نمایند. با رشد فعالیت‌های سازمانی مسلمانان، ساختارهای کانونی نسبتا نیرومندی پدید آمد که در راس آن، بزرگ‌ترین و یا مردمی‌ترین رهبران مسلمان قرار دارند. در روسیه امروز، دو سازمانِ «اداره مرکزی روحانی مسلمانان روسیه» و «شورای مفتیان روسیه» سازمان یافته‌ترین و بزرگ‌ترین تشکیلات اداریو دینی هستند. طلعت تاج الدین و راویل عین الدین، رهبران ان دو سازمان نیز برجسته‌ترین رهبران مسلمان هستند. جایگاه عین الدین به خاطر شمار نهادهای زیر نظارت او و اقبال مردمی که به او وجود دارد، بسیار یگانه و برتر است.

در سرزمین روسیه، مسلمانان با دو ساختار نیرومند در ارتباط هستند: یکی دولت و دیگری کلیسا. دولت مرکزی برای پایش مسلمانان از ابزارِ رودررو قرار دادنِ سازمان‌های اداری- دینی مسلمانان بهره می‌گیرد. دستگاه حاکمیت روسیه ضمن پشتیبانی از نیرومندترین سازمان‌های اسلامی، می‌کوشد با ابزار توزیع نابرابر امکانات مادی و غیر مادی، رقابت آنان را تشدید کند. سازمان‌های اسلامی نیز می‌کوشند با نزدیکی بیشتر به حکومت، موقعیت اجتماعی خود را بهبود بخشند. کلیسا نیز خود را هماورد اسلام می‌پندارد و از این رو می‌کوشد با بهره گرفتن از نفوذ خود در ساختار دولتی و نظام سیاست گذاری و تصمیم سازی روسیه، نفوذ مسلمانان و سازمان‌های اسلامی را کمتر کرده، موقعیت برتر کلیسا را تداوم بخشد[۲][۳].

نیز نگاه کنید به

رویکرد دولت فرانسه به ساختار سازمانی مسلمانان؛ رویکرد دولت ساحل عاج به ساختار سازمانی مسلمانان

کتابشناسی

  1. Globe, (2009).
  2. کولایی، الهه و حسینی، سیده مطهره(1389 پاییز)، رویارویی روسیه با چچن، فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، شماره 71.
  3. کرمی، جهانگیر (1392). جامعه و فرهنگ روسیه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، جلد اول، 379-385.