تقریب بین مذاهب اسلامی افغانستان

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۱ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۰۸ توسط Shekvati (بحث | مشارکت‌ها)

در افغانستان بین مذهب حنفی و مذهب تشیع قرابت‌ها و نزدیکی‌های زیادی وجود دارد و امکان همزیستی مسالمت‌آمیز بین شیعه و سنی از هر جای دیگر بیشتر است، سوابق هم نشان داده است که اگر اجانب مسلمانان را علیه یکدیگر تحریک نکنند آنها به همدیگر کار نداشته و هریک به زندگی خویش می‌پردازند. هرات، کابل، مزار شریف، قندهار و غزنی از مهم‌ترین شهرهایی‌اند که شیعه و سنی به‌صورت مسالمت‌آمیز در کنار هم زندگی می‌کنند و اگر کسی آنان را تحریک و از مسائل دینی و مذهبی استفاده ابزاری نکند (مانند سلطان محمود غزنوی و عبدالرحمان خان) با یکدیگر کنار می‌آیند و زندگی مسالمت‌آمیز دارند. «درگذشته، هم در ایران و هم در افغانستان شیعه و سنی با یکدیگر اختلاف‌ها داشتند، درصورتی‌که آنها چون هر دو مسلمان‌اند از لحاظ مذهب خیلی به‌هم نزدیک‌ترند تا به عیسوی، یهودی و زرتشتی»؛[۱] بنابراین راحت‌تر با یکدیگر کنار می‌آیند. طی دو قرن گذشته، تلاش‌های زیادی برای ایجاد نزدیکی و اخوت میان مسلمانان صورت گرفته است. وقتی ادیان به مذاهب و مذاهب به فرقه‌ها تقسیم می‌شوند از قدرت آنها کاسته می‌شود و به‌علاوه همگی رودرروی یکدیگر قرار گرفته، به رقابت می‌پردازند. سید جمال‌الدین اسدآبادی، مشهور به حسینی و در افغانستان معروف به افغان، از پیشگامان و بنیان‌گذاران اخوت و تقریب مذاهب اسلامی است. سید جمال‌الدین اسدآبادی، شیخ محمد عبده و بعد حسن‌البنا، شیخ‌شلتوت، سیدقطب کاشف‌الغطاء و دیگران نهضت تقریب بین مذاهب اسلامی را پایه‌گذاری و بعد شخصیت‌هایی چون عبدالرحمان کواکبی و اقبال لاهوری آن را پیگیری کردند. در ایران چهره‌های برجسته‌ای مانند آیت‌الله بروجردی، شیخ محمدحسین کاشف الغطاء، علامه سید محسن عاملی، سید شرف‌الدین عاملی، علامه نائینی، امام موسی صدر، امام خمینی (ره) و دیگران این نهضت اصلاحی را دنبال کردند.[۲]

یکی از آثار تلاش‌های علما، صدور فتوای شیخ محمود شلتوت (ره) در سال ۱۳۷۸ هجری قمری/ حدود ۱۹۵۹ میلادی است که در روز ۱۷ ربیع‌الاول، سالروز ولادت امام جعفر صادق علیه‌السلام، در حضور نمایندگان مذاهب شیعه اثنی‌عشری، شیعه زیدی و مذاهب شافعی، حنبلی، مالکی و حنفی قرائت شد و طی آن اعلام شد: «آیین اسلام هیچ‌یک از پیروان خود را ملزم به پیروی از مکتب معینی نکرده است، بلکه هر مسلمانی می‌تواند از هر مکتبی‌که به‌طور صحیح نقل و احکام آن در کتب مخصوص به خود مدون شده پیروی کند.کسی که مقلد یکی از این مکتب‌های چهارگانه باشد، می‌تواند به مکتب دیگری (هر مکتبی که باشد) منتقل شود.

مکتب جعفری، معروف به مذهب امامیه اثنی‌عشری، مکتبی است که شرعا پیروی از آن مانند پیروی از مکتب‌های اهل سنت جایز است. بنابراین، سزاوار است که مسلمانان این حقیقت را دریابند و از تعصب ناحق و ناروایی که به مکتب معینی دارند دوری گزینند؛ زیرا دین خدا و شریعت او تابع مکتبی نبوده و در احتکار و انحصار مکتب معینی نخواهد بود، بلکه همه صاحب‌مذهبان، مجتهد بوده و اجتهادشان مورد قبول درگاه باری‌تعالی است و کسانی‌که اهل نظر و اجتهاد نیستند، می‌توانند از هر مکتبی که مورد نظرشان است تقلید کرده و از احکام فقه آن پیروی‌کنند و در این مورد فرقی میان عبادات و معاملات نیست، شیخ محمود شلتوت، رئیس دانشگاه الازهر».[۳]

پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، جمهوری اسلامی ایران، مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی را بنیان گذاشت و تلاش‌های بی‌وقفه‌ای برای حل اختلافات موجود و نزدیک‌ساختن مذاهب و فرق اسلامی به یکدیگر انجام داده است.[۴]

نیز نگاه کنید به

کتابشناسی

  1. افشار یزدی، محمود. افغان‌نامه. جلد دوم، ص ۱۸۳.
  2. مطهری، مرتضی. بررسی اجمالی نهضت‌های اسلامی در صدسال اخیر، سیری در اندیشه سیاسی عرب.
  3. عادلی حسینی، سید جعفر. راهکارهای عملی اخوت اسلامی در افغانستان. ص 259-260.
  4. علی آبادی، علیرضا (1395). جامعه و فرهنگ افغانستان. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص 208-210.