آداب و رسوم کشور سودان
جمهوری سودان، حلقه ارتباط بین چندین کشور در منطقه خاورمیانه و سواحل دریای مدیترانه با کشورهای آفریقایی و عربی بهشمار میرود[۱].
آداب و رسوم
این کشور، از یکسو در منطقه تمدّنی رود نیل قرار دارد و از سوی دیگر، محل بههم پیوستن و درهم آمیختن فرهنگهای گوناگون است. فرهنگ مردم این سرزمین، آمیزهای از فرهنگهای ساکنان سواحل دریای مدیترانه، کشورهای آفریقایی، عربی و خاورمیانه است.[۲]
بر همین اساس، قبایل و ساکنان مناطق مختلف سودان، آداب و رسوم گوناگونی دارند. بخش برخی آداب و رسوم رایج در میان مردمان این کشور، بیان میشود.
آداب و رسوم مسلمانان در ماه مبارک رمضان
مسلمانان سودانی، اعم از شهری و روستایی در ماه مبارک رمضان، در مساجد، مَسیدها، زاویهها، مجتمعهای آموزشی شیوخ یا خلوههای قرآنی آنها، به شب زندهداری میپردازند. در شبهای این ماه، حلقههای ذکر، رونق بیشتری دارد و از ساعات نخستین شب تا سحرگاهان ادامه پیدا میکند.
تقریباً در همه مساجد سودان، در ساعات آغازین شب، نماز تراویح برگزار میشود و عموم مردم نماز شرکت میکنند. نماز تراویح شامل ده رکعت است که در هریک از شبهای ماه رمضان خوانده میشود و پس از خواندن سوره «حمد» ده رکعت، مجموعا یک جزء از قرآن کریم تلاوت میشود. بهطوریکه از اوّل تا پایان ماه مبارک رمضان، کل قرآن کریم یک بار در نماز تراویح قرائت میشود.
اغلبِ مسلمانان، در شبهای ماه مبارک رمضان، به دیدار یکدیگر نیز، میروند. صاحبان مغازهها و مراکز تجاری، پس از نماز تراویح، در محل کار خود حضور مییابند تا برای عموم مردم امکان خرید در شبها نیز، فراهم باشد. برای استقبال از ماه مبارک رمضان و آمادگی برای روزهداری در این ماه، سودانیان برخی کارهای مقدّماتی را از ماه شعبان، آغاز میکنند. زنان مسلمان، انواع آب میوه، شربت و نوشیدنیها از جمله «کرکدی»، «التّبلدی» و «العردیب» را برای تناول در وعدههای افطاری و سحری این ماه تهیّه میکنند.
روزهداران سودانی، در بیشتر روزهای این ماه، خارج از منزل و در مساجد، خیابانها و میدانها به همراه سایر مسلمانان افطار میکنند. خرما ـ که در سودان انواع گوناگون آن تولید میشود در هر سفره افطاری سودانی وجود دارد و افطار نیز معمولاً با خوردن خرما شروع میشود. در طول ماه مبارک رمضان، بیشتر مردم سودان، بهویژه دانشآموزان و دانشجویان، با تشکیل جلسات منظم، چندین بار قرآن کریم را از آغاز تا پایان آن، تلاوت میکنند[۳].
سحرگاهان این ماه تا زمان اقامه نماز صبح، از مأذنههای مساجد سودان، سه بار صدای اذان شنیده میشود.
نخست، «اذان الاعلام»، برای اعلام وقت سحر و در آغاز آن
دوم، «اذان الامساک»، برای مشخص کردن آغاز وقت امساک یا خودداری از مبطلات روزه
سوم، «اذان الصّلاة»، به منظور آمادگی برای اقامه نماز جماعت صبح. در آغاز وقت سحر، علاوهبر «اذان الاعلام»، برخی از افراد با خواندن مناجاتها و مدیحههایی در خیابانها، مسلمانان را برای خوردن سحری و اجرای برنامههای ویژه سحر، بیدار میکنند.[۴][۵].
مراسم ازدواج
معمولاً درسودان وقتی که دختر به سن سیزده سالگی میرسد بیش از پیش مورد توجّه اطرافیان قرار میگیرد. مادر، روش شانه کردن و بافتن موی سر را ـ که «ضفائر» نامیده میشود و شیوههای گوناگونی دارد ـ به او میآموزد. سپس، به تدریج مهارتهای خانهداری، توسط مادر به فرزند آموخته میشود.
دختر سودانی، بعد از سیزده سالگی، ضمن کمک به مادر در خانهداری، کمتر از منزل خارج میشود. این امر، نشانگر آن است که دختر، به سن ازدواج رسیده و برای خواستگاری او، میتوان گام پیش نهاد.
با گذشت زمان و ارتقاء سطح علمی مردم و اثرپذیری آنان از فرهنگهای بیگانگان، برخی از آداب و رسوم گذشته، بهویژه در شهرهای بزرگ، کنار گذاشته شده است. امّا هنوز در شهرهای کوچک و روستاها، بیشترِ رسمهای پیشین، همچنان پابرجاست. میان سنّتهای مربوط به ازدواج، داستان دیگری دارد. بهطوریکه اغلب خانوادههای سودانی، اعم از شهری و روستایی، هنوز به بسیاری از آداب و رسوم سنّتی ازدواج پایبندند. در اینجا به برخی از این آداب و رسوم اشاره میشود.[۶]
خواستگاری
مراسم خواستگاری در سودان، براساس سنّتها، چندین مرحله دارد. در مرحله نخست، جوان با کسب اطّلاعات اوّلیه از دختری که به سن ازدواج رسیده، یک نفراز خانمهای خانواده خود را، مأمور میکند تا اطّلاعات بیشتر و دقیقتر از ویژگیهای شخصی دخترِ مورد نظر، به دست آورد.
اگر آن دختر را، شایسته ازدواج تشخیص داد و خانواده اش نیز، با این موضوع موافق بودند، پدرِ داماد، موضوع را به آگاهی پدر عروس میرساند. معمولاً، پدر عروس هم، حدود دو هفته مهلت میخواهد تا با خانواده و بستگانش، مشورت کند. بازه زمانی، خانواده عروس، با بزرگان فامیل مشورت میکنند. طبیعی است که با این مشورت، اگر کسی هم از بستگان عروس، خواستار ازدواج با او باشد، پای پیش مینهد. خانواده دختر، پس از بررسی درخواستهای ازدواج و تصمیم گیری نهایی، نظرِ خود را اعلام میکنند. درصورتیکه خانواده عروس، با ازدواج فرزندشان موافق باشند، مادر و خواهران متأهّل داماد، به همراه خالههایش، برای خواستگاری قطعی و دریافت پاسخ نهایی نزد مادر عروس میروند. مادر عروس معمولاً با اینگونه جملات موافقت نهایی خود و خانوادهاش را درباره ازدواج دخترشان اعلام میکند:
«خیرٌ و ألفُ خیر، أعطیتك البنت لتكون ابنة لك و زوجة لابنك» یعنی «نیک است و بسیار نیک. دخترم را به شما میدهم تا دختر شما و همسر پسرتان باشد.»
فتح الخشم
مادر داماد، در مرحل دوم خواستگاری، بلافاصله بعد از شنیدن جمله یادشده، مبلغی را بهصورت نمادین به مادر عروس هدیه میدهد تا از استقبایل گرم او و سخن نیکی که بر زبان آورده است، قدردانی کند. این مبلغ نمادینـکه بی شباهت به «زیر لفظی» نیست ـ را، سودانیان «فتح الخشم» یا «قولة خیر» (گفتار نیک) میگویند.
شیله (الشیلة)
پس از پایان مراحل خواستگاری، خانوادههای عروس و داماد برای برگزاری جشنهای عروسی آماده میشوند. نخستین اقدام زمینه آن است که خانواده داماد، «شیله» را، به خانواده عروس تقدیم میکنند. «شیله» در حقیقت «مهریه» عروس بهشمار میرود و شامل وجه نقد، لباس، عطر، لوازم آرایشی، طلا و مواد غذایی لازم برای جشن عروسی است. هنگام تحویل «شیله» زمان «عقد قِران» (برگزاری مراسم عقد ازدواج) تعیین میشود[۷].
شمله و دخان
سودانیان بر این باورند که دختری که نامزد شده، بعد از مراسم «شیله» باید به مدت سه ماه درخانه و در یک اتاق مخصوص زندگی کند و در این مدّت دور از چشمِ مردمان باشد تا از چشم زخم آنان، در امان بماند. مادر عروس، به منظورِآماده شدن دخترش برای روز عروسی، او را حدود سه ماه، در اتاقی که آفتاب بدان نمیتابد، نگهداری میکند. در این اتاق حفرهای با عمق تقریباً یک متر، برای عروس وجود دارد که داخل آن حفره، ظرف سفالینِ بزرگی گذاشته میشود. در داخل این ظرف سفالین چوب درختان «طلح» و «شاف»[i] میگذارند و با ریختن اندکی آتش بر روی آن، چوب درختان را چنان آهسته میسوزانند که دود و بوی خوش آن، کمکم در هوا پخش شود. عروس نیز،ترکیبی از آرد ذرّت، آب و روغن مخصوصی به نام «لخوخه»[ii] را به بدن خویش میمالد و پارچه پشمیبزرگی را که «شمله» (الشملة) نامیده میشود به جای لباس، به دور خود میپیچد و نزدیک آتش، مینشیند و حدود دو ساعت از جای خویش برنمیخیزد تا عرقِ زیادی از بدنش خارج شود.
این اقدام ـ که شبیه «بُخور دادن» است ـ به دلیل دودِ چوبها «دخان»[iii] نامیده میشود و به مدّت سه ماه، روزانه حدود دو ساعت ادامه مییابد تا پوست بدن خوشبو، نرم و لطیف شود[۸].
دقّ الریحه
در طول مدّت یادشده، مادر، خالهها و عمّههای عروس عطرها وترکیبات معطّر ویژهای را برای او تهیّه میکنند. بهعنوان مثال، با ترکیب مُشک، عنبر، صندل، محلب[iv] و مانند اینها، عطر بسیار خوشبویی را میسازند که «خمره» (الخمرة) نامیده میشود. علاوهبر آن برخی مواد معطّر دیگر را در روغنهای مخصوصی میجوشانند تا بهتدریج عطر خالص ازآن گرفته و در ظروف شیشهای خاصّی جمع شود. سپسترکیبی از عطر به دست آمده، «مُشک»، آرد گندم و روغن مخصوص را به شکل دانههای کُروی درمیآورند تا نوعروس، برای ماساژ بدن خود از آن استفاده کند. چون این دانههای کرُوی برای ماساژ بدن بهکار میروند آنها را «دلکه» (الدلکة) یا «حَبّات الدلکة» میگویند. البتّه، «دلکه» به ظرف مخصوصی نیز گفته میشود که چوبهای خُرد و ریز شده درختان «طلح» و «شاف» را در آن میریزند و مدّت سه روز نگه میدارند تا به رنگ قهوای تیره در ایند.
علاه بر «بُخور دادن با مواد معطّر» یا «دُخان»، تقریباً در هریک از مراسم و برنامههای عروسی، «دلکه» نیز برای نوعروس سودانی، کاربرد دارد. زیرا سودانیان بر این باورند که «دُخان» و «دلکة» باعث میشود بدن عروس در مقابل بیماریهای گوناگون، مقاوم و برای بارداری و وضع حمل، قوی و استوار گردد[۹].
حنابندان
«الحِنّة» به معنی «حنابندان» و در واقع مراسم خاصّی است که سه روز قبل از جشن عروسی، اعلام و آغاز میشود. بدینترتیب که اتاق عروس را، تزیین میکنند و شاخهای از درخت نخل سبز و تخت خوابی بزرگ ـ ساخته شده از چوبهای نفیس ـ در آن قرار میدهند و فرشی به رنگ قرمز در اتاق میگسترانند. عروس را درحالیکه لباس معروف سودانی پوشیده، روی تختِ آراسته مینشانند.
معمولاًً، در مراسم «حنابندان»، سفرهای را در اتاق عروس و پیش روی او، پهن میکنند و سفره، یک جلد قرآن کریم، سه کاسه ازعطرهای محلّی، شیرینی، کیک و یک تسبیح مخصوص ـ به نام «یسر» ـ میگذارند. علاوهبر این، یک سینی بزرگ تزیین شده با گلهای سرخ ـ به نام «صینیة الجرتق» ـ را در برابر عروس قرار میدهند. سینی حنا و لوازم آرایشی مختلف وترکیبات معطّرِ ساخته شده از مُشک، عنبر، صندل، محلب و مانند اینها، میگذارند.
آنگاه «حنّانه» یا یکی از زنان خبره در کار آرایشگری، با استفاده از حنا، نقشهای زیبا و بینظیری را، روی دستها و پاهای عروس، ترسیم میکند. هنگامیکه آرایشگر، مشغول کشیدن نقشهای گوناگون از انواع گلها و ریحان و مانند اینهاست، دوستان عروس، برای او ترانه مشهوری را به نام «العدیل و الزّین» بهصورت دسته جمعی، میخوانند. البتّه برای این مراسم ترانههای مختلفی سروده و اجرا شدهاند که از آن جمله میتوان به «عدیله»، «بیضاء» و «یا ملائکه سیری معها»[v] اشاره کرد.
در جمهوری سودان، مراسم «حنابندان»، تنها به عروسان اختصاص ندارد؛ بلکه برای داماد هم، دو روز پیش از جشن عروسی، مراسم جداگانهای به نام «حنابندان» برگزار میشود. برنامه، که با اجرای موسیقی محلی همراه است، داماد لباس ملّی سودانی، «جلابیه»، با شلوار بلند و کفش سفید میپوشد و دوستان و ساقدوشان او، با اعلام مبلغ هدایای نقدی خود به داماد، مراسم گل افشانی ـ تقدیم هدایای مالی را آغاز میکنند. سپس هریک از بستگان، به فراخور حال و مقام، مبلغی را اعلام و به داماد هدیه میکنند. نام افراد و مبلغ هدایای آنها را در دفتری مینویسند. برنامه تقدیم هدایا، به داماد را «الکشف» میگویند.
مبالغی که در برنامه «الکشف» هدیه میشود، گاهی از مجموع هزینههایی که داماد برای مراسم عروسی و خرید جهیزیه و لوازم اوّلیه منزل پرداخته، بیشتر است[۱۰].
مراسم عقد
معمولاً، مراسم «عقد» یا به گفته سودانیان «عقد قِران» در خانه داماد آغاز میشود. برای این برنامه، چندین گوسفند وگوساله قربانی میکنند و با آماده کردن انواع غذاها و میوهها، مهمانی بزرگی را برای پذیرایی از مدعوین ترتیب میدهند.
بخش پایانی مراسم «عقد قِران»، بهطور معمول، بعد از نماز عصر، در نزدیکترین مسجد به منزل عروس برگزار میشود[۱۱]. برای حضور برنامه، از شیوخ برجسته و شخصیتهای علمی و فرهنگی دعوت میشود و درصورتیکه خانوادههای عروس و داماد، جایگاه اجتماعی والایی داشته باشند، مقامات بلندپایه دولتی، سفیران و اعضای هیأتهای نم ایندگی کشورهای مختلف نیز، به این مهمانی دعوت میشوند. در مراسم «عقد قِران»، پس از اجرای چند برنامه متنوّع بعضی از بزرگان حاضر در مجلس با سخنرانی کوتاه به خانوادههای عروس و داماد، شادباش میگویند. با فرارسیدن زمان خواندنِ صیغه عقد، مجری برنامه با عرض شادباش، سپاس از حاضران و کسب اجازه از بزرگان، بهویژه پدران عروس و داماد، از دو شیخ یا شخصیّت برجسته، درخواست میکند تا وکالت داماد و عروس را بپذیرند و صیغه عقد ازدواج آن دو را جاری نمایند. پس از خواندنِ صیغه عقد، مراسم با پذیرایی از مهمانان ادامه مییابد[۱۲].
گزارش روزنامه عربی زبان «الوفاق»، چاپ سودان که تصویر آن در صفحه بعد درج شده، بیانگر برخی از آداب و رسوم مراسم «عقدِ قِران» در سودان است.
همانگونه که در متن گزارش این روزنامه آمده، «عقد قِران» دامادی از اهالی جنوب سودان (جمهوری سودان جنوبی) ـ با عروسی از اهالی شمال این کشور در مسجد الشهید شهر خارطوم با حضور بستگان آن دو و جمع کثیری از شخصیتهای سیاسی و فرهنگی برگزار شده است. مراسم دکتر نافع علی نافع، معاون رئیسجمهور سودان، بهعنوان وکیل داماد و دکتر فیصل حسن ابراهیم، استاندار کُردُفان شمالی، بهعنوان وکیل عروس، صیغه عقد را جاری کرده اند.
داماد، «الفرید میثانق مشوت مشار»، قبل از جدایی سودان جنوبی از سرزمین اصلی، به بستگان خویش گفته است که به وحدت شمال و جنوب سودان، علاقهمند است و به همین دلیل، بر چنین ازدواجی اصرار میورزد. «الفرید»، در مصاحبه با نشریه «الوفاق»، گفته است: «نخستین عکس عروسی خود را به روزنامه الوفاق هدیه میکنم. چون شهید محمّد طه محمّد احمد، سردبیر این نشریه، همیشه از من میپرسید: چرا همسرتان را از شمال کشور انتخاب نمیکنید؟»
پس از خواندن صیغه عقد توسط وکیلان یا نم ایندگان عروس و داماد، همه حاضران در مراسم «عقد قِران» از مسجد خارج میشوند و مردان با شلیک تیر و پرتاب منوّرها، زنان با هلهله و کودکان و نوجوانان با فریاد، ابراز شادمانی میکنند. زمان برخی نیز نقل، شیرینی و خرما میپاشند و اغلب نوجوانان میکوشند تا آنها را در هوا بگیرند. در پایان، عروس و داماد را با صلوات، دعا و آرزوی زندگی خوب و سالم تا نزدیکی منزلشان همراهی و بدرقه میکنند[۱۳][۱۴].
جشن عروسی
جشن عروسی، معمولاً همزمان با شب زفاف، برگزار میشود و تا حدود نیمه شب ادامه مییابد. از آنجایی که تقریباً همه بستگان، دوستان و آشنایانِ خانوادههای عروس و داماد، برای حضور مراسم دعوت میشوند و اغلب منازل، فضای لازم برای پذیرایی از همه آنان را ندارند، سودانیان داربستهایی را در فضای باز نزدیک منزل خود بهصورت خیمه (چادر) نصب میکنند و سقف و دیوارههای آن را با پارچههای محکم و رنگی میپوشانند تا به شکل سالن بزرگی ساخته شود. مردم سودان، به این سالنهای چادری «سایبان» میگویند. علاوهبر تزیین قسمتهای داخلی «سایبان» و نصب سیستمهای صوتی، محل مناسبی نیز، برای اجرای برنامهها، آماده میشود. در جشنهای عروسی سودان، محل حضور زنان و مردان جدای از یکدیگر است. عموم مردم شرکت کننده جشنها، علاقهمند به دعوت از گروههای موسیقی هستند تا قطعاتی از موسیقی سودانی را، بهصورت زنده، برایشان اجرا کنند. البتّه، علما و شیوخ، برای جشن عروسی فرزندانشان، معمولاً به جای گروههای موسیقی، از گروههای تواشیح و مدّاحی سنّتی دعوت میکنند.
پس از پایان جشن، جمع کثیری از بستگان عروس و داماد، بهصورت یک کاروان، آن دو را به سوی خانه بختشان، همراهی میکنند و در آنجا، بستگان و دوستان، با دعای خیر برای عروس و داماد و آرزوی خوشبختی آنها، با این زوج خداحافظی میکنند.
بدیهی است آداب و رسوم یادشده، بیشتر در میان مسلمانان سودان رایج است و مراسم ازدواج اقلیت مسیحی و پیروان ادیان بومی، به شیوهای سادهتر برگزار میشود و با آنچه در بالا بیان شد تفاوت دارد. بهعنوان مثال در میان ساکنان جنوب سودان، چنین مرسوم است که خانواده داماد با توجّه به موقعیت و شرایط دختر مورد نظر، باید تعدادی گاو به خانواده عروس هدیه کند. مثلاً اگر دختر، جوان، قد بلند، دارای جسمیقوی و برخوردار از جایگاه بالای اجتماعی باشد، داماد باید دویست گاو هدیه کند. تعداد گاوان اهدایی به دخترانی که شرایط چندان مناسبی ندارند، کمتر است. البتّه، هیچگاه کمتر از پنج گاو هدیه نمیشود.
یادآوری این نکته ضروری است که در سودان تعدّد زوجات، امری رایج است. بهطوریکه مرد درصورت توانایی و برخورداری از استطاعت مالی میتواند حداکثر چهار همسر برگزیند. حتّی در بسیاری از موارد، همه زنان یک مرد سودانی در یک منزل بزرگ ـ که دارای اتاقهای زیادی است ـ سکنی میگزینند.
زنان سودانی با اعتقاد و استناد به سنّت پیامبر گرامیاسلام(ص) از این موضوع اظهار ناخرسندی نمیکنند. برای طلاق، براساس قوانین جمهوری سودان، سخت گیری نمیشود؛ بلکه این امر، بسیار آسان و حتّی بدون نیاز به حضور در دادگاه، صورت میپذیرد[۱۵][۱۲].
نامگذاری
از آنجایی که زبان رسمی جمهوری سودان عربی و دین اغلب ساکنان این سرزمین (نود و شش و هفت دهم(96/7) درصد) اسلام است، اسامی بیشتر مردمان کشور، اسلامی و عربی است؛ مانند محمّد، أحمد، طه، مصطفى، علی، ذوالفقار، حسن، المجتبى، الحسین، زین العابدین، الباقر، جعفر، صادق، جعفرالصادق، الأمین، یوسف، صالح، ادریس، المجذوب، طاهر، عیسى، شریف، موسى، یعقوب، یوسف، إبراهیم، خلیل، اسحاق، اسماعیل، سلیمان، عمر، بشیر، حامد، أسامة، الصائم، هاشم، الفاتح، الطّیّب، السّراج، النّور، عثمان، آدم، أبوبكر، بابكر[vi]، الهادی، كامل، قاسم، الفاضل، توفیق، جبریل، طلحة، الزبیر، معاویة، منصور، جمال، حمزة، حمید، خالد، خضر، یحیی، حمد، منیر، صدیق، عالم، عبّاس، مهدی، مختار، الشّفیع، فؤاد، محمود، فتح الرّحمن، عبدالرّحیم، عبدالله، عبدالماجد، عبدالقادر، عبدالحی، عبدالرّحمن، عبدالرّحیم، عبدالدّافع، عبدالرّؤوف، عبدالعزیز، عبدالوهاب، عبداللّطیف، عبدالهادى، عبدالقُدّوس، عبدالباسط، عبدالمنعم، عبدالحلیم، عبدالنّبی، عبدالسّید، عبدالحمید، عبدالهادی، عبدالعال، قریبالله، طالبالله، عوضالله، ضیفالله، خلفالله، دفعالله، فضلالله، شكرالله، نقدالله، وقیعالله، بهاءالدّین، سعدالدّین، محیالدّین، سیفالدّین، أبوالعزائم، أبوالقاسم، أبوصلاح، أبو زید، أبوسیف، فاطمة، آمنة، بشری، خالده، روضة الحاج، سعاده، سمیرة الغالی، هاجر، نفیسة، رابحه، فائزه، فتحیه، عائشه، نعیمة. البتّه اسامی غربی مانند فرانسیس، در میان مسیحیان و نامهای آفریقایی نیز، بین پیروان ادیان بومی، رواج دارد.
همانگونه که مشاهده میشود اغلب مسلمانان سودان نامها، کنیهها و لقبهای معصومان علیهم السلام(ع) را، برای فرزندان خود برمیگزینند.
نکته شگفتانگیز آنکه مسلمانان سودان، برای فرزندان دو قلوی پسر، معمولاً، اسامی«حسن» و «حسین» را برمیگزینند و دوقلوی دختر را «فاطمه» و «زهراء» نام مینهند و شگفت انگیزتر آنکه برخی از سودانیان با اینکه از اهل تسنّن هستند ولی نام «جعفر الصّادق» را نیز، برای فرزندان خود برمیگزینند؛ درحالیکه در دیگر کشورهای اسلامی، حتّی در کشورهایی که اکثریت جمعیّت آنها شیعه هستند، انتخاب این نام، چندان رایج نیست. بهعنوان مثال، نام یکی از معاونان رئیسجمهور سودان، در زمان نگارش این کتاب، «جعفر الصّادق محمّد عثمان المیرغنی» است.
نامهای سودانیان بیشتر به شیوه عربی و شامل چهار اسم به شرح زیر است:
ابتدا نام فرد و پس از آن نام پدر و جدّ پدری وی و بعد از آنها، نام جدّ اعلای او آورده میشود.گاهی در پایان این اسامی، نام قبیله یا منطقه محل سکونت فرد میآید[۴][۱۶].
سبک غذا خوردن
سودانیان سبک سنّتی خود را در غذا خوردن، حفظ کردهاند. بهطوریکه در سفرههای سنّتی آنها، معمولاً از قاشق و چنگال خبری نیست. در بسیاری از برنامههای جمعی، مانند مراسم مذهبی یا حلقههای ذکر، غذاها را در ظرفهای (چند نفره) بزرگی میریزند و در سینیهایی به قطر حدود یک متر، میگذارند. آنگاه، سینیها را در میان جمعیّت قرار میدهند و حاضران در گروههای حدوداً ده نفره، گرداگرد هریک از سینیها، روی زمین مینشینند و با دست مشغول خوردن غذاها میشوند.
در برنامههای مذهبی، که معمولا با حضور شیوخ و عالمان دینی برگزار میشود، هنگام پذیرایی از مهمانان، شیخِ میزبان، ضمن آنکه در کنار مهمانان ویژه و نزدیکان خویش مینشیند و مشغول خوردن میشود، هرازگاهی، لقمهها یا قطعههایی از غذاها را برمیدارد و حداقل یک لقمه یا یک قطعه از غذا را در دستان هریک از مهمانان ویژهای که در کنار او نشسته و با او هم گروه هستند قرار میدهد تا میل نمایند. این اقدام شیخِ میزبان با دو هدف صورت میپذیرد.
- نخست؛ احترام بیشتر به مهمانان ویژه و نزدیکان و مریدان خاصِ شیخ
- دوم؛ انجام دادن درخواستهای ناگفته نزدیکان و مریدانِ شیخِ میزبان برای دریافت غذایی از دست وی و خوردن آن با قصدِ «تبرّک».
در رستورانها، هتلها، مهمانیهای رسمی و همچنین هنگام پذیرایی از دیپلماتها و رجال سیاسی، برای هریک از مهمانان، وسایل پذیرایی جداگانه، از جمله قاشقهای غذاخوری و سوپ خوری، کارد، چنگال، لیوان و بشقابهای بزرگ و کوچک، بر روی میزهای ناهارخوری چیده میشوند[۱۷].
انواع غذاها
در سودان، انواع غذاهای سنّتی و مخصوص این سرزمین وجود دارد. برخی از غذاهای سودانی، تاریخی چند هزار ساله دارند. شایان ذکر است سودانیان، از سبک آشپزی مصر، سوریه، ترکیه، اتیوپی، شرق آفریقا و برخی کشورهای حاشیه دریای مدیترانه، اثرپذیریهایی داشتهاند. بهطوریکه امروزه، غذاهایی مانند «کبابترکی»، «شاورما»، پیتزاهای مختلف و انواع شیرینیهای شامی و مصری، در رستورانها و قنّادیهای سودان، در دسترس عموم مردم قرار دارند.
با توجّه به تعدّد و تنوّع غذاهای سودانی، در اینجا، فقط به اسامی برخی از آنها، اشاره میشود:
«ملوخیة»، «فاصولیا بیضاء»، «الرجلة»، «امرقیقة»، «بامیه»، «محشی»، «نعیمیة»، «بامیة مفروكة»، «ملاح الویكة»، «مسقعه»، «فول»، «طعمیة»، «تقلیة»، «تتبیلة اللحم»، «مرقة دجاج»، «مدیدة حلبة»، «مدیدة بلح»، «قرع»، «رز باللبن»، «ام علی»، «مخبازة»، «فته»، «كنافة»، «بوش»، «شوربة العدس»، «فطیر»، «الكوارع»، «كمونیة»، «قراصة بالسمن»، «قراصة بلح»، «كبدة دمعة»، «مدیدة» و «شوربة ضان».
مهمترین غذاهای سودانی، عبارتاند از:
- «فول مصری»
«فول مصری»، به معنی «باقلا» غذای اصلی بیشتر مردم سودان، مخصوصاً صبحانه و شام آنان است باقلا با آب پخته شده، و پیاز، روغن، نمک و ادویه نیز به آن افزوده میشود.
- «الملاح»
«الملاح» غذایی است که در آن انواع گوشتها، بهویژه گوشت گوسفند، بامیه، سیب زمینی، پیاز، روغن، ادویه، برخی حبوبات مانند لوبیا و عدس بهکار میرود.
- انواع کباب
در سودان نیز، همانند دیگر کشورهای خاورمیانه، با گوشت گوسفند، گوساله و شتر، انواع ماهیها و پرندگان حلال گوشت، به روشهای مختلف، کباب تهیّه میشود. البتّه در برخی مناطق، مثل «البطانه» و شرق سودان،گوشت شتر نیز، مصرف میشود.
- «الکمونیة» یا «الجقاجق»
نوعی غذاست که با دل، قلوه و جگر گوسفند یا گوساله، تهیّه میشود. سودانیان، به آن «الفشفاش» هم میگویند.
- «سریط»
نوعی غذای رقیق مانند «فرنی» که با شیر، شکر و آرد برنج تهیّه میشود.
- سیرابی
در سودان، «سیرابی» را پس از پاک کردن و پختن، به همراه جگر سیاه، لیمو و فلفل تند، مصرف میکنند[۱۸].
نوشیدنیها
در این قسمت، توضیحاتی درباره مهمترین نوشیدنیهای مردم سودان و چگونگی مصرف آنها، ارائه میشود:
چای
تقریباً مردم همه مناطق سودان، بهویژه غرب آن، به نوشیدن چای عادت دارند. در اغلب شهرهای این کشور، چایخانههایی وجود دارند که افرادی از گروههای مختلف در آنجا، گردهم می آیند و ضمن نوشیدن چای، اشعاری را میخوانند که در آنها چای نوشان، تمجید و افراد بیعلاقه به چای، نکوهش میشوند.
سودانیان، گاهی، چای را با افزودنیهای دیگر مینوشند. بهعنوان مثال، همراه با صبحانه، معمولاً، شیر به آن میافزایند. همچنین اغلب اوقات، برگ سبز و تازه نعناع را، داخل فنجان چای میگذارند تا با طعم و بوی خوش آن، مطبوعتر شود.
قهوه
نوشیدن قهوه، در سراسر سودان، بهویژه در شرق این کشور، معمول و مرسوم است. بهطوریکه در همه چایخانهها، قهوه نیز عرضه میشود.
سودانیان، معمولاً، برای ترغیب مهمان به نوشیدن قهوه، میگویند:
«إِشرَب لِقَهوَتِنا، إن کُنتَ تَهوانا»[vii] یعنی «اگر ما را دوست داری، از قهوه ما باید بنوشی.»
بسیاری از شیوخ سودانی و مریدان آنها، برای شبزندهداری و حضور فعّالانه در حلقههای ذکر، قهوه مینوشند و بر این باورند که اگر قهوه برای تقرّب به خدا و انجام دادن عبادات مانند شبزندهداری، نوشیده شود، پیامدهای منفی، مانند بروز آثار بیخوابی، به دنبال نخواهد داشت.
توضیح اینکه یکی از کارکردهای قهوه آن است که سیستم خواب را مختل میکند و زمان خوابیدن فرد را به تأخیر میاندازد ولی پس از برطرف شدن اثر قهوه، آثار کم خوابی در بدن پدیدار میشود.
الکرکدیه
«کرکدی»، گلبرگهای خوشرنگ و خوش عطر نوعی گیاه زینتی، است که در ایران «چایترش مکّه» نامیده میشود. یکی از بهترین انواع کرکدی، در سودان تولید میشود و سودانیان، با گلبرگهای خشک شده آن، چای و شربت، تهیّه میکنند و مینوشند.
گاهی «کرکدی» را، با آب داغ مانند چای دم میکنند و مینوشند وگاهی با افزودن گلبرگهای کرکدی، شکر، شیره خرما و افزودنیهای دیگر به آب سرد، شربت «کرکدی» را تهیه میکنند. در اغلبِ مراسم و مهمانیهای سودانیان، یکی از نوشیدنیها، چای یا شربت «کرکدی» است. البتّه، گلبرگهای این گیاه، برای تولید داروهای کاهش فشار خون، تقویت ضربان قلب، برخی آنتی بیوتیکها و رنگهای خوراکی هم، استفاده میشود.
التّبلدی
شربت «تبلدی» با استفاده از میوه نوعی درخت جنگلی با همین نام، تهیّه میشود. نام علمیدرخت «تبلدی»، «آدانسونیا» (Adansonia) است و به آن «بائوباب» (Baobab) نیز گفته میشود. «آدانسونیا» یا «بائوباب» دارای نه (9) گونه متفاوت است. بلندی انواع مختلف آن بین پنج (5) تا سی (30) متر است و قطر برخی از گونههای آن، به پانزده (15) متر میرسد. میوه «بائوباب» به نام «نان میمون» شهرت دارد و طول آن، حدود چهل(۴۰) سانتی متر است. بخش اسفنجی این میوه دارای مادهای لعاب دار و خوراکی است و رنگی مایل به قرمز و طعمی ترش و شیرین دارد و از آن برای معطّر کردن نوشابهها نیز استفاده میشود.
شاخ و برگ درخت «تبلدی» اندک ولی تنه آن بلند، قهوهای رنگ، بسیار قطور و بشکه مانند است، بهطوریکه حدود بیست و پنج هزار لیتر گنجایش دارد. ساکنان غرب سودان از تنه این درخت، برای ذخیره آب، استفاده میکنند.
«العردیب»، برگرفته از شیره نوعی درخت آفریقایی به همین نام، «الحلومر» که با شیره نوعی ذرّت تهیّه میشود. باتوجّه به تولید انواع خرما و فراوانی این محصول در سودان، مردم این کشور از شیره خرما نیز، برای تهیّه شربتهای گوناگون استفاده میکنند.[۱۹]
ممنوعیّت انواع مواد مخدّر، مشروبات الکلی و مستیآور
براساس قوانین جمهوری سودان، تولید، مصرف، توزیع، حمل، خرید و فروش انواع مواد مخدّر، مشروبات الکلی و مستیآور، ممنوع است. البتّه، در جامعه سودان، انواع توتون، تنباکو، سیگار و قلیان، مصرف میشود.
حلقههای ذکر
تشکیل حلقههای ذکر و حضور فعّالانه در آنها، یکی از مهمترین عادات و ویژگیهای فرهنگی مردم سودان است که در بخش ششم همین کتاب، زمینه توضیحاتی ارائه شده است.
مهمان نوازی
سودانیان، برای مهمانان خود، اهمیت و احترام ویژهای قائل هستند. بهطوریکه ویژگی مهمان نوازی آنان، در چگونگی دعوت، استقبال، پذیرایی و بدرقه مهمان، به خوبی مشهود است.
در سودان، برای احترام بیشتر به مهمانان، خصوصاً افراد برجسته، دعوت نامههای آنان توسط شخصِ میزبان یا یکی از نزدیکان وی، بهصورت حضوری تقدیم میشود و گونه موارد، ارسال دعوت نامه یا کارت دعوت، از طریق پست یا توسط پیک ناشناس را، شایسته نمیدانند.
استقبال مهمانان و بدرقه ایشان در فرهنگ سودانیان آداب و رسوم خاصی دارد. بهعنوان مثال وقتی مهمان ارجمندی درحال ورود به حلقه ذکر یا برنامهای دینی مانند مولودالنّبی است، گروهی از نزدیکان و مریدانِ شیخِ میزبان که «اولاد الشّیخ» نامیده میشوندـ یا یکی از گروههای تواشیح و مدّاحی، در خارج از محوّطه محل برگزاری، به استقبایل او میروند و با دف زدن و خواندن ذکرهایی مانند لا اله الّا الله و الله اکبر، بهصورت گروهی او را تا جایگاه مخصوص مهمانان ویژه همراهی میکنند.
توضیح اینکه در حلقههای ذکر، گروه استقبایل کننده و مهمان ویژه، به همراه شیخِ میزبان و برخی از نزدیکان او، در حلقه ایجاد شده توسط جمعّیّت حاضر، داخل میشوند و ذکرگویان و دف زنان در درون حلقه گشتی میزنند و به حضّار ادای احترام میکنند.
هنگام خروج مهمانان ویژه از مراسم دینی و حلقههای ذکر نیز، بدرقه ایشان بهصورت گروهی انجام میشود. بدرقه کنندگان، مهمان ویژه را از جایگاه مخصوص تا محل سوار شدن به خودرو، دف زنان و ذکر گویان، همراهی میکنند. بدیهی است، میزبانان سودانی در پذیرایی از مهمانان خویش از هیچ کوششی دریغ نمیورزند[۲۰].
پاورقی
[i] دو نوع درخت جنگلی که از چوب آنها، هنگام سوختن بوی بسیار مطبوع و خوشی، متصاعد میشود.
[ii] اللخوخة، روغن مخصوصی که سودانیان آن را با آب و آرد ذرّت ترکیب میکنند و برای نرم و مرطوب کردن پوست، به کارمیبرند.
[iii] الدّخان، به معنی دود
[iv] دانههای زرد رنگ وخوش بو
[v] همانگونه که از عنوان این ترانه پیداست مضمون آن دعاهایی برای خوشبختی عروس است. از آن جمله: «ای فرشتگان! همراه او (عروس) باشید و تا خانه خوشبختی بدرقه اش کنید.»
[vi] منظور «ابوبکر» است.
[vii] چون در سودان قهوه را «الجبنة»میگویند، عبارت بالا اینگونه نیز گفته میشود: «إِشرَب لِجِبنَتِنا، إن کُنتَ تَهوانا»
کتابشناسی
- ↑ Abdel Hai، M. (1982). Cultural Policy In The Sudan. Paris: The UNESCO Press
- ↑ امیدی، مصطفی (1387). «طریقت های صوفیه در سودان». در مجموعه مقالات آفریقا در آیینه فرهنگ. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی؛سازمان فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص159-149.
- ↑ برگرفته از: http://2013+,abna.ir/print.asp?lang=1&id=121423
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ امیدی، مصطفی(1392). نماینده فرهنگی سابق ج.ا.ایران در سودان، مشاهدات عینی
- ↑ معماریان، مریم، امیدی، مصطفی (1394). جامعه و فرهنگ سودان. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.208-209.
- ↑ معماریان، مریم، امیدی، مصطفی (1394). جامعه و فرهنگ سودان. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.209-210.
- ↑ معماریان، مریم، امیدی، مصطفی (1394). جامعه و فرهنگ سودان. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.210-212.
- ↑ معماریان، مریم، امیدی، مصطفی (1394). جامعه و فرهنگ سودان. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.212-213.
- ↑ معماریان، مریم، امیدی، مصطفی (1394). جامعه و فرهنگ سودان. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.213.
- ↑ معماریان، مریم، امیدی، مصطفی (1394). جامعه و فرهنگ سودان. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.214-215.
- ↑ برگرفته از: http://2013+,sudanway.sd/folklore_customs_marriage.htm
- ↑ ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ برگرفته از: http://2013+,mostafaomidi1.blogfa.com
- ↑ برگرفته از: http://2013+,sudanway.sd/folklore_customs_marriage.htm
- ↑ معماریان، مریم، امیدی، مصطفی (1394). جامعه و فرهنگ سودان. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.215-217.
- ↑ معماریان، مریم، امیدی، مصطفی (1394). جامعه و فرهنگ سودان. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.217-219.
- ↑ معماریان، مریم، امیدی، مصطفی (1394). جامعه و فرهنگ سودان. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.219-221.
- ↑ معماریان، مریم، امیدی، مصطفی (1394). جامعه و فرهنگ سودان. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.221-222.
- ↑ معماریان، مریم، امیدی، مصطفی (1394). جامعه و فرهنگ سودان. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.222-224.
- ↑ معماریان، مریم، امیدی، مصطفی (1394). جامعه و فرهنگ سودان. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.224-226.
- ↑ معماریان، مریم، امیدی، مصطفی (1394). جامعه و فرهنگ سودان. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.226-228.