قوم غلزایی افغانستان
نام قوم غلزایی با املاهای متفاوتی مانند غلجایی، غلزایی، غلیجایی و غلجهزایی نوشته شده است، اما از میان آنها غلزایی بیش از موارد دیگر ترجیح داده شده است «به علت اینکه با دیگر کلمات مانند آن در افغانستان مانند (سدوزایی)، (بارکزایی)، (یوسفزایی)، (پوپلزایی) و غیره شبیه است»؛[۱] بهعلاوه پسوند «زای» و «زی» در زبان پشتو و در میان پشتونها زیاد بهکار میرود و ظاهرا از ریشه «زاده» فارسی است و به معنای «فرزند» و همچنین رویش است. راجعبه اصلونسب غلزاییها تشکیک و اختلافنظر بیشتری وجود دارد تا درانیها، برخی محققان غلزاییها یا غلجاییها را از طایفههای ترک و از اعقاب ترکان خلج میدانند؛ بارتولد شکل خواندن کلمه خلج از روی اشتقاقی است که مینویسد:
«... رشیدالدین و بعضی از مؤلفان ترک ذکر میکنند. در هندوستان که یکی از سلسلهها از بین این قوم بیرون آمده است این نام طایفگی را خلج (به کسر خا) تلفظ میکردند. خلجها بعد زبان افغانی را قبول کردند و با افاغنه یکی شدند و اکنون در بین افغانها (پشتونها) پرجمعیتترین طوایف را تشکیل میدهند».[۲]
این دسته از محققان درانیها را دارای ریشه قومی (پشتون) و بومی بیشتری میدانند. تا پیش از تشکیل حکومت درانی (۱۷۴۷)، غلزایان از دیگر پشتونها نامآورتر بودند و پیش از احمدشاه درانی، حکومت محلی هوتکی را تشکیل داده بودند. خلجیان یکی از خاندانهای سلطنتی در هند بوده و از قبایل افغان برشمرده میشود. با سقوط دولت خلجی در هند، این کلمه از رواج افتاد و قومی به نام غلجی ظهور کرد. چنین نتیجهگرفته میشودکه غلزیان یا غلجائیان همه از خلجیان هستند.گفته میشود که خلجیان از شهر خلچ یا خلج در کرانه آمودریا یا در شمال غرب قندهار بودهاند. برخی نیز خلجیان را یک فرقه مذهبی میپندارند که به قوم خاصی تعلق ندارند. در این زمینه دیدگاهها و نظرات متفاوت است؛ ولی آنچه امروز پذیرفته شده است آن است که غلزایی یک شعبه مهم قوم پشتون است. تیره غلزایی چندین طایفه است؛ از جمله: «هوتکی، توخی، ترهکی، اندری، سهاک، سلیمان خیل، علی خیل، ابراهیم خیل، هودخیل، ناصری، وردک، میخیل، استوریان، کندی، متی، بختیاری».[۳] همچنین طوایف داور، کاکر، جدران (یا زدران)، خستوال، جاجی، منگل، شینواری، خروتی، توری، وزیری، طوطا خیل، تره خیل، تنای، صافی، و غیره الفینستون مینویسد:
«غلزیان به خاندانهای توران و برهان تقسیم میشده و دارای هشت شاخهاند. خاندان توران بزرگتر و متشکل از خیلهای هوتکی و توخی است که شاهان غلزی از خیل نخست و وزیران از خیل دوم برخاستهاند. اقوام سلیمان خیل، علی خیل، اندر (سهاک) و ترهکی از خاندان برهاناند. در مورد خیل خروتی، غلزیان هم مطمئن نیستند که آن را به کدام خاندان مربوط میدانند. به اینها خیل شیرپای (پاو) را هم باید افزود».[۴]
غلزیان ساکن در غرب منطقه پشتوننشین به درانیان شبیهترند؛ ولی غلزیان ساکن در شرق منطقه پشتوننشین به همسایگان شرقی خود شباهت بیشتری دارند تا به درانیان. غلزیان اطراف کابل شباهت کمتری به غلزیان جنوب دارند. هریک از گروههای قومی غلزایی قبیلههای متعددی دارند؛ برای مثال، مهماند که از قبایل مرزی است دارای ۱۲ زیر قبیله است یا قبیله وزیری که در دو سوی مرز سکونت دارد دارای زیرگروههای متعدد است. غلزاییها در وادی رود کابل و تا پیوستن آن به منطقه بردرانیان، در جنوب رود کابل بین کوههای سفیدکوه و سلیمان در شرق، هزارهجات در غرب و قندهار در جنوب ساکناند. دره ترنک متعلق به درانیان است؛ ولی بخش پایانی آن شروع منطقه غلزی است و تا رود کابل ادامه مییابد. حد جنوبی منطقه غلزی بهدرستی مشخص نیست. غلزاییها در سراسر افغانستان پراکندهاند. درگذشته هوتکی از قبایل مهم غلزایی بود؛ ولی بعدها سلیمان خیل اهمیت بیشتری یافت.سلیمان خیل در میدان شهر و غزنی سکونت دارند و درگذشته از حبیبالله کلکانی، مشهور به بچه سقا، علیه امانالله خان حمایتکردند. در میان غلزاییها، توریها شیعه هستند.آنها در درهای عمیق ساکناند و رود کورم آن را از کوههای سلیمان جداکرده است[۵].
نیز نگاه کنید به
کتابشناسی
- ↑ افشار یزدی، محمود (1380). افغان نامه. تهران: بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار، جلد اول، ص۱۱۰.
- ↑ بارتولد، و (1358). تذکره جغرافیای تاریخی ایران. ترجمه حمزه سردادور. تهران: انتشارات توس، ص ۱۰۵.
- ↑ علیقلی، میرزا (اعتمادالسلطنه) (1376). تاریخ وقایع و سوانح افغانستان .ویرایش میرهاشم محدث. تهران: انتشارات امیرکبیر، ص 33-43.
- ↑ الفینستون، مونت استوارت (1376). افغانان (جای، فرهنگ، نژاد) گزارش سلطنت کابل. ترجمه محمد آصف فکرت. مشهد: انتشارات آستان قدس رضوی، ص۳۹۰.
- ↑ علی آبادی، علیرضا (1395). جامعه و فرهنگ افغانستان. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشارات بینالمللی الهدی،