روابط فرهنگی ژاپن و ج.ا.ایران
در بحث روابط ایران و ژاپن در دوران باستان، سدههای میانی و دوران مدرن نخستین، به برخی تأثیرات فرهنگ ایرانی بر فرهنگ ژاپن اشاره شد که نتیجه تجارت و رسیدن کالاهای تجاری ایران به ژاپن بود. از آنجا که در مبحث روابط ایران و ژاپن در دوران ذکر شده به مباحث فرهنگی هم اشاره شد، در اینجا روابط فرهنگی دو کشور را از دوران مدرن به بعد دنبال میکنیم.
بی شک مهمترین واقعه فرهنگی در روابط دو کشور در دوران مدرن، ایجاد علاقه به ژاپن در میان ایرانیان به واسطه پیروزی این کشور بر روس در سال 1905 و در بحبوحه نهضت مشروطه ایران است که قبلا به آن اشاره کردیم. همان طور که آنجا هم اشاره شد، در این دوره کتابهایی مرتبط با جنگ روس و ژاپن به فارسی ترجمه و تألیف شد. در دوره پهلوی دوم هم ما شاهد ترجمه و تألیف حدود هشت کتاب درباره ژاپن هستیم (نقیزاده و ذاکری، 1397: 190-182). در این بین دو کتاب «عقیده یک نفر ژاپنی در خصوص راه نجات» (1306 ش) و «شرح حال کاگاوا پیشوای مسیحی» (1317 ش) در رابطه با تبلیغ مسیحیت هستند که در نوع خود موضوعی جالب هست. به نظر میرسد مبلغین مسیحی سعی داشتند با استفاده از محبوبیت ژاپن در بین ایرانیان، با ترجمه آثاری از نومسیحیان ژاپنی به تبلیغ این دین در بین ایرانیان دست بزنند. همچنین کتاب «امپراطوری ژاپن از بدو تشکیل تا کنون» (1317 ش) که توسط اسمعیل کوشان تألیف شد، کتابی بسیار قابل توجه است که اطلاعات بسیار خوبی در اختیار خوانندگان فارسی زبان قرار میداد.
در ژاپن هم در این دوران ما شاهد ترجمه و تألیف کتابهایی در رابطه با ایران هستیم که یکی از آنها کتاب «افسانههای ایران»[1] (1916) است که ترجمهای با واسطه از شاهنامه فردوسی بود. البته در مقایسه با کتابهای منتشر شده در رابطه با ژاپن در ایران تعداد کتابهای منتشر شده در رابطه با ایران در ژاپن طبیعتا بیشتر بود، چرا که با موفقیت اصلاحات میجی در این کشور، این کشور در ردیف کشورهای صنعتی قرار گرفته بود. همچنین در این دوره شاهد راه اندازی کرسی آموزش زبان فارسی در ژاپن و اعزام دانشجویانی به ایران برای یادگیری زبان فارسی هستیم که در بخش زبان فارسی در ژاپن به آن خواهیم پرداخت.
یکی دیگر از اتفاقات در روابط فرهنگی ایران و ژاپن، تأسیس نخستین انجمن فرهنگی ایران در ژاپن است که اردیبهشت 1319 ش [می 1940] در توکیو تأسیس شد. هر چند چگینی (1396) با استناد به اسناد وزارت امور خارجه ایران آن را انجمن ادبی ایران و ژاپن معرفی میکند (چگینی، 1396: 369)، اما با مراجعه به منابع ژاپنی متوجه میشویم که این انجمن در واقع انجمن فرهنگی ایران و ژاپن[2] بود (نیهون ایران بونکا کیوکای، 1940: 64) که همان سال تأسیس کتابی با عنوان «ایران کشور در حال پیشرفت»[3] برای معرفی ایران منتشر کرد. علاوه بر اطلاعاتی که در این کتاب در رابطه با ایران آمده، اساسنامه و اهداف انجمن هم در آن ذکر شده است.
بعد از جنگ و از سر گیری روابط میان دو کشور، موافقتنامه فرهنگی میان دو کشور در فروردین 1336 ش [آوریل 1957] به امضا رسید. امضای این موافقتنامه نقش بسیار مهمی در روابط فرهنگی دو کشور ایفا کرد به خصوص که در آن مواردی مانند مبادله استاد و دانشجو، برگزاری کنسرت، نمایش و نمایشگاه هنری، حمایت از کتاب، نشریات، برنامههای رادیویی و ... که به شناخت متقابل دو کشور بیانجامد، تدریس زبان و فرهنگ کشور مقابل و ... گنجانده شده بود. بعد از این موافقتنامه است که ما شاهد برگزاری نمایشگاه عکسهای رنگی نوین ژاپن، نمایش جودو، نمایش گل آرایی، برگزاری شب ژاپنی و ... در ایران هستیم (نقیزاده و ذاکری، 1397: 213).
همچنین امضای این موافقتنامه زمینه اعزام دانشجویان ایرانی به ژاپن را فراهم آورد. ما میدانیم که دست کم از سال 1336 ش یعنی زمان امضای موافقتنامه فرهنگی، ایرانیانی برای تحصیل به ژاپن رفتند و زبان ژاپنی هم آموختند (همان: 216). سهراب سپهری شناختهترین ایرانی است که تقریبا همین دوران (1339 ش) برای یادگیری حکاکی روی چوب به ژاپن رفت و بعدا خاطراتش از حضور در ژاپن را هم نوشت (همان: 217). همچنین در چهارچوب همکاریهای بینالمللی ژاپن، نخستین بار سال 1336 ش اولین گروه شرکت کنندگان ایرانی زمینه کشاورزی به ژاپن رفتند و از آن زمان تا سال 1398 ش حدود 3694 ایرانی در دورههای جایکا در ژاپن شرکت کردهاند (پوررستمی و ذاکری، 1398: 32). در سوی دیگر دانشجویان و اساتید ژاپنی هم به ایران میآمدند و این چنین شناخت دو کشور از هم بیشتر میشد.
در زمینه روابط فرهنگی دو کشور در دوره پهلوی دوم، میتوان به نمایش فیلمهای ژاپنی در ایران اشاره کرد. میدانیم که روند بینالمللی شدن سینمای ژاپن بعد از جنگ جهانی دوم و از ابتدای دهه 1950 بود. با درخشش فیلمهای ژاپنی در جشنوارههای جهانی فیلم، نخست مطبوعات ایرانی به معرفی این سینما پرداختند و سرانجام فیلم «دروازه جهنم» به کارگردانی تنوسوکه کینوگاسا به عنوان نخستین فیلم نمایش داده شده در ایران، سال 1334 ش در تهران روی پرده رفت (ذاکری، 1400: 127). بعد از این ما شاهد نمایش کم و بیش هر ساله فیلمهای ژاپنی در ایران هستیم و این فیلمها پای ثابت جشنوارههای فیلم در ایران شدند.
با پیروزی انقلاب ایران، ما شاهد دو واقعه مهم در روابط فرهنگی دو کشور هستیم. نخست شکل گیری تصویری آرمان شهری از ژاپن در میان ایرانیان و دوم حضور تعداد زیادی از ایرانیان برای کار در ژاپن است که این دومی بر آمده و تقویت کننده تصویر نخست هم بود. چنان که قبلا اشاره شد، ژاپن بعد از جنگ خیلی زود توانست خود را به رتبه دومین مبدأ وارداتی در تجارت ایران برساند و کالاهای ساخت این کشور بازار ایران را پر کردند. هر چند این کالاها در ابتدا در مقابل کالاهای غربی بی کیفیت به حساب میآمدند، اما به تدریج برندهای ژاپنی مانند توشیبا[4]، سونی، هوندا[5]، کانون[6]، سیکو[7]، یاماها[8]، میتسوبیشی[9]، سوزوکی[10]، تویوتا و ... به نامهایی شناخته شده در میان ایرانیان بدل شدند و "ساخت ژاپن" مترادف با استحکام و اطمینان شد. بنابراین ژاپن یعنی کشور شکست خورده در جنگ، بار دیگر به الگوی موفقی در ایران بدل شد. این الگو بعد از انقلاب با توجه به غیر غربی و آسیایی بودنش جایگاه خاصی پیدا کرد. به خصوص بعد از جنگ ایران و عراق و خواست ایران برای بازسازی، جایگاه این الگو مستحکمتر شد. همین زمان هم فیلمها و سریالهای ژاپنی در تلویزیون ایران به نمایش در آمدند و با استقبال خوبی روبرو شدند. معروفترین این سریالها، سریال تلویزیونی «اوشین»[11] بود که حتی رهبر انقلاب ایران هم آن را تماشا میکرد (نقیزاده و ذاکری، 1397: 302). چنین عواملی باعث شد تا ژاپن در این دوران کشوری کاملا شناخته شده در ایران باشد و وقتی کارگران ایرانی به امید یک شبه پولدار شدن به ژاپن سرازیر شدند، این تصویر به سمت بدل شدن به تصویری آرمان شهری پیش رفت.
بعد از انقلاب ایران ژاپن تنها کشور صنعتی بود که تواقفنامه لغو روادید با ایران را تا اوایل دهه 1990[دهه 1370 ش] حفظ کرد. وجود این توافقنامه باعث شد تا هزاران نفر با ویزای گردشگری سه ماه به ژاپن بروند و به شکل غیر قانونی به کار بپردازند. بیشتر آنها هم بعد از اتمام مدت ویزا، باز هم به شکل غیر قانونی در آن کشور میماندند و به کار ادامه میدادند. دستمزد بالا و بالا بودن ارزش ین در برابر ریال باعث شد تا این افراد بتوانند در مدتی اندک سرمایه قابل توجهای پس انداز کنند و همین مسأله هم رفتن به ژاپن برای کار را به آرزوی هزاران جوان ایرانی بیکار یا شاغل با درآمد کم در ایران بعد از جنگ بدل کرد، مسألهای که در برخی فیلمها ایرانی آن دهه و دهههای بعد بازتاب یافته است (همان: 306). تصور یک شبه پولدار شدن، همان تصویر آرمان شهری ایرانیان از ژاپن است که در دهه 1370 ش شکل گرفت و هنوز هم کم و بیش وجود دارد.
حضور کارگران ایرانی علاوه بر جنبههای اقتصادی، تبعات فرهنگی و اجتماعی زیادی داشت. از یک سوی حضور این همه ایرانی در ژاپن و انجام برخی اعمال غیر قانونی از سوی شماری از آنها، وجهای نه چندان شایسته از ایران و ایرانی در میان ژاپنیها ایجاد کرد و از طرف دیگر چنان که اشاره شد، در بین جامعه ایران هم تصویری آرمان شهری و غیر واقعی از ژاپن شکل داد. درباره این کارگران در بخش ایرانیان مقیم ژاپن مجددا توضیح خواهیم داد.
یکی از اتفاقات خوب در روابط فرهنگی دو کشور بعد از انقلاب، موفقیت سینمای ایران در بازار ژاپن است. در واقع میتوان ادعا کرد که بار اصلی معرفی ایران و فرهنگ ایران بر دوش سینمای ایران قرار گرفته که البته به دلایلی تبعات منفی هم داشته است. اگر سینمای ژاپن بعد از جنگ جهانی دوم بینالمللی شد، میتوان ادعا کرد که سینمای ایران هم بعد از انقلاب و یا حتی بعد از جنگ هشت ساله روند بینالمللی شدن خود را شدت بخشید. در همین روند هم بود که سرانجام فیلمهای ایرانی سر از بازارهای ژاپن در آوردند و در سینماهای این کشور به نمایش در آمدند. هر چند فیلم «دونده» به کارگردانی امیر نادری نخستین فیلم بلند سینمایی ایران است که مهرماه 1366 ش در جشنواره فیلم توکیو به نمایش در آمد (ذاکری، 1400: 192)، اما «خانه دوست کجاست» به کارگردانی عباس کیارستمی، نخستین فیلم ایرانی است که با اهداف تجاری آبان 1372 ش در ژاپن نمایش داده شد (همان: 192). بعد از این فیلم و با احتساب آن تا سال 2017، شصت و سه فیلم ایرانی به اهداف تجاری در سینماهای ژاپن به نمایش در آمد (همان: 196) و این سوای فیلمهای ایرانی است که در جشنوارههای سینمایی ژاپن نمایش داده شدند. علاوه بر این موفقیت فیلمهای سینمای ایران در ژاپن باعث شد تا ما شاهد ساخته شدن فیلمهای مشترک در این دوره باشیم که معروفترین آنها «فرش باد» به کارگردانی کمال تبریزی محصول سال 1381 ش بود.
تأسیس رشته زبان و ادبیات ژاپنی در دانشکده زبانها و ادبیات خارجی و رشته مطالعات ژاپن در دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران، نیز راه اندازی رایزنی فرهنگی ایران در ژاپن از اتفاقات بسیار مهم در روابط فرهنگی دو کشور بودند که در بخشهای بعدی به آنها پرداخته خواهد شد.
[1] 『波斯神話』/Perusha Shinwa.
[2] 日本イラン文化協会/Nihon Iran bunka kyōkai.
[3] 『新興国イラン』/Shinkōkoku Iran.
[4] 東芝/Tōshiba.
[5] 本田/Honda.
[6] キャノン/Canon.
[7] セイコー/Seikō.
[8] ヤマハ/Yamaha.
[9] 三菱/Mitsubishi.
[10] スズキ/Suzuki.
[11] 『おしん』/Oshin.