تئاتر و هنرهای نمایشی سنگال

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۱۵ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۳۹ توسط 127.0.0.1 (بحث) (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).)

ریشه های تئأتر در سنگال مانند ادبیات به همان گفتاری بودن آن بر می گردد و از زمانی شروع شده است که سالخوردگان افسانه هایی برای کودکان زیر درختان "بااوباب" در روستا تعریف می کرده اند. در سنگال سنتی اولین آثار و نشانه های تئأتر را می توان در آئین های مذهبی جستجو کرد که هدف اصلی آن برداشتی مقدس است. به این نوع تئاتر مذهبی، تئأتر تاریخی و حماسی که مربوط به قهرمانان است اضافه می شود. قصه های مردمی، آوازهای مدحی و ستایشی و بعضی مراسم و آداب و رسوم نیز جنبه ی تئأتری داشتند و همراه آواز، موسیقی، تقلید، بیهوده گویی (تقطیع)، رقص و دیگر شکل ها نمادین بوده و همراه با لباس ها و ابزارها و ماسک ها اجرا می شدند. امروزه نیز این تئأترها اجرا می شوند و عوامل معاصر و تاًثیرات خارجی نیز روی عملکرد و اجرای آنها تأثیر گذاشته است.

در تئأتر سنگال قصه جایگاه مهمی دارد. از نظر"لِوی استروس" (Levi Strauss) این قصه نوعی تقدس زدائی از افسانه است. تعریف کردن یک قصه قوانین خاص خود را دارد، به طور مثال قصه گو باید از شنوندگان مسن تر باشد. اغلب الهامات قصه گو هم سیاسی است.

پس از آنکه خارجی ها وارد سنگال شدند، در ابتدا سکوتی در اجرای این قصه ها و آئین ها پدید آمد. اولین مبلغان مسیحی اجرای این آئین ها را ممنوع اعلام کردند، زیرا اولاً آنها مفهوم این آئین ها را نمی فهمیدند، دوماً آنها را بسیار ابتدائی می پنداشتند، حتی کار به جائی کشید که سیاهان حتی آداب و رسوم اجداد خویش را به تمسخر می گرفتند و قوانین مدرسه ی "ویلیام پونتی"(William Ponty)  را پیاده می کردند.

زیر یوغ استعمار، کمدین های آفریقایی خود را با اصول غربی وفق دادند، اما باید گفت که تئأتر های مذهبی هنوز خود را حفظ کرده اند. یکی از افراد برجسته ای که در سال های 1950 از هویت تئأتر سنگالی دفاع کرد همان لئوپولد سدار سنگور است. او با تئوری نگریتود باعث شد که تعداد تئأترها به همان میزان اعتراض های مردمی زیاد شود، از قهرمانان گذشته یاد شود و دوباره آئین های سنتی روی صحنه بیاید.

        در این فرهنگ گفتاری، یک شخصیت نقش اصلی را به عهده می گیرد که همان "گریو" نام دارد. در اینجا دیگر از گریو به عنوان یک شاعر و یک نوازنده در خدمت رئیس و فرمانروا یاد نمی شود. امروزه در سنگال گریو یکی از اعضای طبقه ی شاعران نوازنده بوده و حتی دارای انجمن نیز هستند. به علت قدرت گفتاری قوی که دارند از آنها به عنوان افرادی مقدس یاد می شود.(Corvin, 2013:40)

"عثمان دیاخات" (Ousmane Diakhate) مدیر تئأتر دانیل سورانو در داکار در پایان نامه دکتری خود می گوید: "گریو مرتب در حال یک اجرای دراماتیک است. مخاطبان زیادی به علت قدرت بیانش به او گوش فرا می دهند. او می تواند مشاور رئیس خود باشد زیرا او همیشه به خود این اجازه را می دهد که همیشه حقیقت را بگوید.

        یکی از ویژگی های تئأتر سنگال این است که در ابتدای اجرای هر صحنه یک گریو می آید و داستان را کمی شرح می دهد، گاهاً ورودی ها را اعلام می کند و بیشتر اوقات از افراد ستایش می کند.(Diakhate, 1992 :50)

"ژاک شوریه" (Jacques Chevrier) در اثر خود تحت عنوان "درخت پالابر"(L'arbre à Palabres) سه نوع گریو را معرفی کرده است: نوع اول "ماب" (Mâbe) نام دارد که وابسته به یک خانواده بزرگ است، تاریخ این خانواده را می داند و از آن ستایش می کند. نوع دوم "گولو" (Gawlo) بوده و مستقل عمل می کند، او از کوچکترین بدگوئی ها یک آواز انتقادی می سازد که طرفداران زیادی دارد. نوع سوم "تیاپورتا" (Tia  Poura) نام دارد که بیشترین آزادی بیان را دارد. آواز های او گاهی مرموز است اما هیچ وقت خطاب به فرد خاصی نیست. با خواندن آنچه که نمی توان گفت، او یک نقش حقیقی برای بازی کردن در سیستم اجتماعی دارد.

یکی دیگر از ویژگی های تئأتر سنگال جایگاه موسیقی و رقص در آئین های سنتی است. در تئأتر معاصر معمولاً صحنه ها با گروه های موسیقی و رقص به روی عموم باز می شود.

"میشل کورون" (Michel Corvin) در اثر خود تحت عنوان "فرهنگ دائرۃ المعارف تئأتر در تمام دنیا" (Dictionnaire Encyclopédique du Théâtre à Travers le Monde) تئأتر سنگال را در قرن بیستم را در چهار زمان بیان کرده است: در ابتدا تئأتر مدرسه ویلیام پونتی است که بنیان و اساس موضوعات آن بین مدرنیته و سنت است و نقش اساسی در تحول هنر دراماتیک کشور داشته است. زمان دوم، زمان گروه"کیتا فودبا" Fodéba) (Keïtafبوده که محور اصلی آن رقص است. از سال 1953 تا 1958، زمان سوم و زمان تأسیس مراکز فرهنگی است که تئأتر را زیر یوغ استعمار قرار می دهد و بالاخره بعد از سال 1960که تئأتر سنگالی با مراجعه به تاریخ خود را به دست تجزیه و تحلیل از جامعه می دهد.

مدرسه ویلیام پونتی در سال 1903 در شهر سنت لوئی تأسیس شد. سیستم آموزشی این مدرسه غربی (فرانسوی) بود. سپس زیر نظر مدیریت " شارل بِ آرت" (Charles Béart) در سال های 1930 دانش پذیران سنگالی با گذراندن یک کنکور نسبتاً مشکل وارد این مدرسه شدند. آنها علاوه بر نمایشنامه های الهام گرفته از شخصیت های فرانسوی مانند "مولیر"(Molière) نمایشنامه های آفریقایی که موضوع آن بیشتر مربوط به تاریخ و گذشته سنگال بود بازی می کردند، البته درعمل آنها بیشتر تاریخ فرانسه را می خواندند. بنابراین تئأتر بازتابی از ارزش های استعمار را نشان می داد، به همین خاطر کمدین های این مدرسه چندان حرفه ای نبودند، تنها چهره ای که می توان از آنها نام برد "دوتا سِک"(Douta Seck) است که خودش اقرار می کند که "در اجرای تئأتر ما هدایت شده بودیم."  (Mbaye, 2004:10-)

بدین معنی که اروپائی ها به تئأتر پونتی علاقه داشتند زیرا خودشان هدایت گر آن بودند. آنها مدعی بودند که این خود آفریقایی هستند که سبک زندگی خود را رد می کنند. تئآتر پونتی که تلفیقی از آوازها و رقص های سنتی بود، سبک غربی داشت و مورد توجه بسیاری از نخبگان آفریقایی بود، اما در میان مردم سنگال جایگاهی نداشت زیرا موضوع اصلی آن انسان نبود و حتی به سنت ها نیز حمله می کرد، بنابراین مردم عادی این نمایشنامه ها را دوست نداشتند.(Valbert, 1971:240)

در سال 1955، تئأتر قصر تحت مدیریت "موریس سونار سنگور"(Maurice Sonar Senghor) پسر خواهر لئوپولد سدار سنگور تأسیس شد. اولین رقص باله ی سنگالی در همان سال توسط "لامین دیاخات"(Lamine Diakhate)، به نام "سارزان"(Sarzan) خلق شد.

با اینکه سدار سنگور آثار زیادی از خود به جای گذاشته است، اما تنها دو نمایشنامه نوشته است که عبارتند از: "شاکا" (Chaka) و "مرثیه برای آنینا فال"(Élégie pour Aynina Fall). موضوع هر دو اثر بیشتر شور و هیجانات شاعر را نشان می ده، و موضوع آن معرفی یک آفریقای نمونه در قالب یک ادبیات اعتراضی است.

تئأتر در جامعه سنگال از جايگاه ويژه‌اي برخوردار است. اين جايگاه به هنرهاي تجسمي سنتي و مدرن نیز باز مي‌گردد. از يك طرف گذشته‌ي سنگال متأثر از هنرهايي مانند مجسمه‌سازي، پيكرتراشي، صنايع دستي بوده كه هر كدام انتقال دهنده يك مفهوم، اسطوره يا ارزش فرهنگي به بيننده مي‌باشد. از طرف ديگر در دوره استعمار با ايجاد نهادهاي جديد فرهنگي از جمله سالن‌هاي تئأتر و سينما روش تئأتر مدرن به اين جامعه انتقال يافته است. امروز هنر تئأتر سنگال تركيبي از سبك و روش سنتي (آفريقايي- سنگال) با سبك و روش مدرن (فرانسوي- اروپايي) است. اساتيد،  نخبگان تئأتر و گروه‌هاي هنري در اين زمينه و حتي سالن‌هاي تئأتر همگي حامل و گوياي مسائل فوق مي‌باشند.

بيشتر سناريوها- موضوعات- نحوه آرايش سالن- صحنه و حتي پوشش لباس‌هاي هنرمندان تئأتر اين تركيب را نشان مي‌دهد. اگر چه بيشترين برنامه‌هاي تئأتر در سالن‌هاي معروف تئأتر در پايتخت و شهرها‌ي بزرگ سنگال اجرا مي‌شود ولي بعضي از برنامه‌هاي تئأتر كه بيشتر از سنت قديمي سنگال نشأت گرفته در فضاهاي باز و طبيعي (صحرا- ميدان‌هاي بزرگ شهر و روستا- محله‌هاي باز شهر و روستا) با همان سبك سنتي- سنگالي نيز اجراء مي‌گردد و مورد استقبال مردم است.

با اینکه موضوع های تئأتر سنگال بسیار زیاد است اما اصلی ترین آنها حول محور تاریخ، نقد دیکتاتوری و فساد است. علاوه بر این جنبش فمینیسم، صحنه هایی از زندگی روزمره نیز از دیگر موضوعات تئأتر سنگال است.

از آثار مهمی که موضوع آنها تاریخ است می توان به موارد زیر اشاره کرد:

-" لات دیور یا راه افتخار"(Lat Dior ou le chemin de l'honneur) اثر "تیرنو با"(Thierno Ba) (1975) که داستان یک قهرمان به نام لات دیور است که قبل از استقلال سنگال با شجاعت در برابر سفیدان می جنگد.

- "تبعید آبوری"(l'Exil d'Abouri) اثر "شیخ عالیو انداآو"(Cheikh Aliou Ndao) که قصه ی حماسه ی یک شاه است و موضوع آن "تبعید، تبعید بهتر است از زندگی" است. این اثر جایزه ی جشنواره ی پان آفریکن را در سال 1969 از آن خود کرد.

در کل موضوع اصلی هر دو اثر تاریخ قبل از استعمار و مبارزه با استعمار است. این قهرمانان هنوز در تئاتر های معاصر حاضر هستند و جوانان از آنها درس می گیرند.

نمونه هایی که موضوع آنها دیکتاتوری است شامل تئأتر های زیر است:

-"جزیره ی باهیا"(L'île de Bahia) اثر "شیخ علیون اِندااو" (Cheikh Alioune Ndao)(1975) که داستان یک دیکتاتور را در یک جزیره به نمایش در می آورد.

-"فردا پایان دنیا"(Demain la fin du Monde) اثر "علیون بادارا بی"(Alioune Badara Beye) (2003) که سقوط یک دیکتاتور به نام بارکی را نشان می دهد.

-"سالمون"(Salmoon) اثر "شریف آدرامه سِک" (Chérif Adramé Seck). سالمون یک دیکتاتوردر دوران قبل از استعمار است. البته در تمام این موارد سنت ها ی آفریقایی و نقش گریو ها هم جزء موضوعات اصلی این نمایشنامه ها به شمار می آید.

سه تئأتر معروفی که موضوع آنها فساد اجتماعی است عبارتند از:

-"آقای رشوه و دار و دسته ها"(Mr Pot-de-vin et Consorts) اثر "موریس سونار سنگور"(Maurice Sonar Senghor)(1970) که همانطور که از نامش پیداست موضوع آن رشوه گیری و یک کمدی است.

-"آدجا، مبارز گراس"(Adja, Militante de GRAS) اثر "ماروبا فال"(Marouba Fall) (2005). این نمایشنامه اولین اثری بود که در آن قهرمان داستان آدجا، یک زن مبارز را نشان داد. آدجا "یک تحول در وضعیت زنان" را به نمایش می گذارد و می گوید که زن دیگر نمی خواهد مثل قبل باشد.

-"تراژدی دوران استقلال"(La Tragédie des Indépendances) اثر "احمدو مصطفی واد"(Amadou Moustapha Wade) (1981)که فساد شدید اجتماعی را در سال های اولیه استقلال نشان می دهد.

و بالاخره برای اینکه تئأتر سنگال روز به روز مردمی تر شود، دراماتورژها بیشتر مسائل روز را به صحنه می کشند. از جمله این تئأتر ها می توان به همان "آدجا، مبارز گراس" اشاره کرد. در این نمایشنامه و امثال آن فضای انتخاب شده حیاط یک خانه است که زن و شوهر با هم زندگی می کنند و در خلال زندگی دچار مشکلات زیادی هستند از جمله فقر و مسئله ی چندهمسری که در سنگال بسیار رایج است.

        در مجموع کل نمایشنامه ها زن نقش چندان حائز اهمیتی ندارد و آنها بیشتر به صورت سیاهی لشکر روی صحنه حضور دارند. به طور مثال تحت سلطه ی شوهران خود هستند، با کسی که نمی خواهند ازدواج می کنند، روی صحنه تنها فعالیت های خانگی را انجام می دهند و از خود هیچ ایده ی جدیدی ندارند و هر آنچه که شوهرانشان می گویند تکرار می کنند تا جایی که قبل از تأسیس مدرسه ی پونتی حتی مردان نقش زنان را بازی می کردند.

"آدجا، مبارز گراس" و "من، آقا، من"(Moi, Monsieur, Moi)  اثر "پاتریسا گومِز"(Patricia Gomez) از جمله اولین آثاری هستند که در آن جایگاه زن را در سنگال متحول کرده است. این آثار مدرن توسط یک کمدین اجرا می شود که با لحنی طنز آمیز سخت ترین مسائل روز یک دختر جوان را نشان می دهد. این دو اثر اعتراض شدیدی به مردسالاری جامعه سنگالی می کند، به جامعه ای که دختران جوان در بین خانواده ها سرگردانند بدون اینکه بتوانند آرزوهای خود را بیان کنند. نمایشنامه "با اوباب"(Baobab) اثر "فاما دیان"(Fama Diagne)  هم حضور کمرنگ زنان در نوشته های دراماتیک سنگالی را نشان می دهد.

بهترين مراكز و سالن‌هاي تئأتر سنگال را مي‌توان به شرح ذيل نام برد:

- سالن تئأتر ملي سنگال نام خود را از كمدين فرانسوي- سنگالي دانيل سورانو (Daniel Sorano) گرفته است. اين سالن بسيار مدرن و شامل هزار صندلي با يك سن به سبك ايتاليايي و لوژهاي زيبا است. كارگاه‌هاي مخصوص طرح لباس، طرح دكر، سالن پذيرش، ادارات، سالن نمايش و يك قسمت پذيرايي از ديگر قسمت‌هاي اين سالن هستند. گروه‌هايي كه در آن تئأتر بازي مي‌كنند شامل سه ساختار هستند:

1- مجموعه ملي گروه باله (لنگر: Linguère) كه بسيار قديمي بوده و اصل آن از فدراسيون عالي (1960) است: 35 رقصنده كه در همه جاي دنيا برنامه اجرا كرده‌اند در آنجا فعالند.

2- مجموعه ملي درام: اين مجموعه در اولين جشنواره‌ي جهاني «هنرهاي سياه» (داكار، 1966) تشكيل شد. تمام هنرمندان آن حرفه‌اي هستند و دوره‌هاي آموزشي خود را در مؤسسه‌ي ملي هنر گذرانده‌اند نام آن دوتاسك است (Douta Seck).

3- مجموعه ملي غنايي- سنتي: اين نوع تئأتر را هنرمنداني از جمله سودا فال (Soda Fall) همراه با آلات موسيقي سنتي بازي مي‌كنند.

- تئأتر بزرگ ملی که در سال 2010 توسط عبد الله واد رئیس جمهور وقت افتتاح شد.

كشور سنگال داراي چندين شركت تئأتري است كه مهمترين آنها عبارتند از:

- بوسانا (Bou-Saana)؛ - گول تپه (Les Gueules-Tapées): اين شركت در سال 1995 تأسيس شد و داراي شاگردان دوره ديده از مؤسسه دوتاسك است. آنها اجراهاي زيادي در سنگال دارند. موضوعات آن طنز، فساد و زندگي روزانه است. - شركت تئأتر خياباني پاپاميساگي (PaPa Meissa Gueye): اين شركت بسيار حرفه‌اي و با اصالت است كه در سال 2002 تأسيس شد. پاپاميساگي و سيكولا (Saikoula) دو عضو آن هستند كه داراي مدرك از مدرسه‌ ملي هنرهاي داكار هستند؛ - ژالوره (Jallore')؛ اين شركت از سال 2000 تحت مديريت يك طراح رقص سيره بي (Ciré Beye) در شهر سنت لوئي فعال است. اين شركت شامل دوازده رقصنده حرفه‌اي و بيش از چهل كارآموز رقص است. - باله تاكالي ژي (Ballt Takka Liggey)؛ اين شركت در سال 1986 تأسيس شد. شامل 25 هنرمند معلول است. نمايش‌هاي آن شامل رقص و موسيقي سنتي سنگالي است. موضوع اصلي اين نمايش‌ها مبارزه عليه تكدي‌گري است كه بيشتر شامل معلولان است. - كارگاه تئاتر پوان او (Point E)؛ اين كارگاه خاص هنرمندان براي كودكان است و هدف آن آموزش شخصيت كودك و آموزش روابط عمومي است. - و بالاخره ژيندي دوكااولاك (Gindi do Kaolack) هدف اصلي اين شركت و هنرمندان آن طرح موضوعاتي براي شكوفايي فرهنگ سنگال در سطح ملي و بين المللي است.

از میان حدود 1200 هنرمند سنگالی که همگی عضو "انجمن کمدین های هنرمند تئأتر" در سنگال (ARCOTS: Association des Artistes et des Comédiens du Théâtre) هستند می توان به "آیساتو سو"(Aïssatou Sow) (هنرمند معاصر) و "سیدی نیان"(Sidy Niang)  اشاره کرد. یکی از ویژگی های آیساتو اندام ریز نقش اوست، به خاطر همین او را "به به آیشا" هم صدا می کنند. او بیشتر در اجراهای خود سعی دارد به زبان مولیر(کمدین فرانسوی) صحبت کند. او هرگز به مدرسه تئأتر نرفت اما خودش اقرار کرده که حفظ قرآن باعث شده که روحیه بازی داشته باشد و زبان فرانسه را نیز خودش یاد گرفته است. کار او از سال 2009 شروع شد. او نه تنها در تئاتر بلکه در سینما نیز به عنوان یک هنرمند بسیار می درخشد. یکی دیگر از کمدین های بسیار معروف سنگالی که در 3 ژوئیه 2014 رادیوی سنگال فوت او را اعلام و اهل هنر را به اندوه فرو برد "سیدی نیان" بود. از او به عنوان یک هنرمند ملی و کسی که همه هنر خود در اختیار تئأتر سنگال قرار داد تلقی می شود.

نیز نگاه کنید به

کتابشناسی