شخصیت ها و مفاخر فرهنگی آرژانتین
آرژانتین مفاخر ادبی، فرهنگی، ورزشی و قهرمانان زیادی دارد. در این بخش صرفاً مهمترین قهرمان ملّی کشور و همچنین دو نفر از قهرمانان ورزشی کشور معرفی میشوند. سایر مفاخر کشور در بخش های بعدی معرّفی خواهند شد.
خوزه سان مارتین
خوزه فرانسیسکو د سن مارتین ماتوراس (Matorras Jose Francisco de San Martin) در ۲۵ فوریه ۱۷۷۸ در آرژانتین در یک خانواده اشرافی متولد شد اما به اسپانیا رفت. دوران تحصیل را در مادرید اسپانیا طی کرد و به عضویت ارتش آن کشور درآمد و اتفاقا در جنگ با فرانسه که به شکست اسپانیا انجامید، نیز حضور داشت[۱].
همزمان با آغاز حرکتهای استقلالطلبانه در آرژانتین، سان مارتین ارتباطات خود را با استقلالطلبان آغاز کرد و در ۱۸۱۲ (دو سال بعد از آغاز حرکتهای نظامی استقلالطلبانه) وارد بوئنوسآیرس شد و به استانهای متحد آمریکای جنوبی (آرژانتین آینده) پیوست. گفته میشود دلیل اصلی پیوستن او به آزادیخواهان آرژانتینی و پشت کردن به اسپانیا، این بوده که اسپانیا به سهولت به چنگ ناپلئون افتاده بود، و کشوری ضعیف استحقاق آقایی بر زادگاه او را ندارد. در بازگشت به آرژانتین اولین افسر نظامی ارتش بود که دورههای نظامی را طی کرده بود. ایجاد ساختارهای واقعی ارتش آرژانتین به وی نسبت داده میشود. در ۱۸۱۴ م در رأس سپاهی به لیما حمله کرده و در ۱۸۲۱م توانست بر لیما چیره شده و خود نخستین سرپرست آن گردد. در ۱۸۲۲م، با سیمون بولیوار (رهبر استقلال طلبان شمال منطقه) دیدار کرد و در صدور بیانیه استقلال در ۱۸۱۶ م نقشی اساسی داشت. پس از آن به ناگاه در ۱۸۲۴ م از همه مسؤولیتهای سیاسی و لشگریاش کنارهگیری کرد و به فرانسه رفت و در همانجا هم در ۱۷ اوت ۱۸۵۰ م درگذشت. سان مارتین قهرمان ملی آرژانتین شناخته و بالاترین نشان این کشور به افتخار او نامگذاری شده است.
یکی از با ارزشترین گنجهای سن مارتین شمشیر منحنی اوست که از لندن خریداری کرده بود و اعتقاد ویژهای به آن داشت. به همین دلیل همه سران نظامی لشکر خود را با این سلاح مسلح کرد. این شمشیر تا زمان مرگ همراه سان مارتین بود و پس از آن به ژنرال دن ژوان منوئل دو روزاس که ژنرال جمهوری آرژانتین بود، واگذار شد. این شمشیر در سال ۱۸۹۶ میلادی به موزه تاریخ ملی در بوئنوسآیرس منتقل شد و هنوز هم در آنجا است.
این شخصیت «پدر میهن» آرژانتین شناخته میشود. سان مارتین یکی از شخصیتهای اصلی و مؤثر آمریکای لاتین در دوران مبارزه با استعمار بوده است که در کنار چگوارا و سیمون بولیوار که در شمال منطقه مبارزه میکردهاند، در جنوب نام سان مارتین در استقلال کشورهای شیلی، آرژانتین و... مطرح میشود[۱]. اگرچه اقدامات وی در آزادسازی و استقلال کشورهای منطقه کاملا مشخص است اما بررسی شخصیت سان مارتین در تاریخ نشاندهنده آن است که تشریح زندگی، رفتار و عقاید وی همواره با رمز و رازهای ناگفته، اسرار مخفی و شک و تردید همراه بوده است. دو دلیل اصلی برای این موضوع میتوان بیان کرد؛ اول شخصیت مرموز، ساکت، پیچیده و درونگرای خود سان مارتین است که منابع تاریخی به آن اذعان داشتهاند و دوم اینکه سان مارتین همواره یک اسطوره و قهرمان در تاریخ منطقه محسوب شده و این موضوع اجازه نداده است که به تمامی جنبههای مثبت و منفی شخصیت وی به طور کامل پرداخته شود. ورود وی به تاریخ آرژانتین به عنوان یک قهرمان از اواخر دهه ۱۸۶۰ م و از روزنامه لاناسیون است. در همان سالها، مجسمه وی نیز ساخته شد و در یکی از میادین بوئنوسآیرس نصبگردید اما بعدها در کتابهای تاریخ نقش وی هر روز پررنگتر شد و افسانههای زیادی در مورد محبوبیت مارتین بین سربازان و اقدامات افتخارآمیز وی بیان شده که شاید بسیاری از آنها غیرواقعی بوده و برای ایجاد حس میهنپرستی و ملیت در دهههای اولیه و بعد تقویت این حس بوده است. به عنوان مثال درکتاب تاریخ دبیرستان آرژانتین یک صحنه از جنگهای مارتین اینگونه تصویر شده است:
«وقتی که ژنرال خوزه سن مارتین سردار نیروهای استقلالطلب در میدان جنگ به زمین افتاد و سربازی اسپانیایی نیزهاش را به سمت او هدف گرفت، یک سرباز خود را در مسیر نیزه قرار داد تا فرماندهاش زنده بماند و در پاسخ به سن مارتین که از چرایی این عمل او پرسیده بود، گفت: من یک سربازم و یک جان دارم ولی شما سردارید و قرار است همه ما را نجات دهید.»
قهرمانان ملی آرژانتین
دیهگو آرماندو مارادونا
شاید برای بسیاری از مردم جهان، نام آرژانتین و مارادونا مترادف و نزدیک باشد و با شنیدن نام یکی، دیگری به ذهن متبادر شود. دیهگو آرماندو مارادونا (Diego Armando Maradona)یکی از با استعدادترین بازیکنان فوتبال جهان است که در اکتبر ۱۹۶۰ م در خانوادهای فقیر و پرجمعیت به دنیا آمد. در حالی که تنها ۱۷ سال داشت به تیم ملی آرژانتین دعوت شد. جام جهانی جوانان ۷۹ توکیو میدان تاخت و تاز وی بود و توانست تیم ملی کشورش را به مقام قهرمانی جهان رساند. بعد از آن وی در تیمهای باشگاهی بسیاری از جمله آرجنتینوس جونیورز (Argentinos Juniors)، بوکاجونیورز (Boca Juniors)، بارسلونا (اسپانیا) و ناپل (ایتالیا) بازی کرد.
در تیم ملی ۹۰ بازی برای کشورش انجام داد و همراه با این تیم موفق به کسب مقام قهرمانی جهان در سال ۱۹۸۶ م در مکزیک و نایب قهرمانی جام جهانی ۱۹۹۰ م در ایتالیا شد. او در بازی با انگلستان با زیرکی بسیار و با ضربه دست توپ را وارد دروازه حریف کرد تا اینگل به عنوان یکگل تاریخی در جامهای جهانی ثبت شود. پس از آن باگلی دیگر بلژیک را از رسیدن به دیدار نهایی محروم کرد تا آرژانتین در برابر آلمان برگزارکننده دیدار پایانی جام جهانی مکزیک باشد. درخشش او سبب شد در پایان، بازی سه بر دو به سود آرژانتین خاتمه یابد و برای بار دوم جام جهانی نصیب آرژانتین شود. مارادونا در جام جهانی مکزیک به عنوان بهترین بازیکن شناخته شد. سال ۱۹۹۴م و جام جهانی آمریکا پایان کار دیه گو مارادونا در سطح ملی بود. مارادونای ۳۴ ساله به قدرکافی پخته بود که با وجود اضافه وزن، تیمش را رهبریکند؛ اما یک اشتباه اخلاقی و دوپینگ او در جریان بازیها موجب شد تا او از بازیها اخراج شود و ۱۵ ماه از بازیهای بینالمللی محروم بماند. وی در زندگی شخصی نیز فرد اخلاقمداری نبود و بارها به دلیل حمل و یا مصرف مواد مخدر دستگیر شد و حتی به دلیل مصرف بیش از حد تا پای مرگ نیز رفت. این نوع رفتارهای وی مانع از تبدیل وی به یک اسطوره و قهرمان جهانی فوتبال در نزد افکار بینالمللی شد. در سال ۲۰۰۲م مارادونا در رأیگیری اینترنتی فیفا برای انتخاب بهترین بازیکن فوتبال قرن بیستم رای اول را به دست آورد و به عنوان بهترین بازیکن قرن بیستم توسط طرفداران فوتبال جهان شناخته شد. در همین سال گل دوم وی به انگلستان در جام جهانی ۱۹۸۶ به عنوان برترینگل قرن معرفی شد. در مارس ۲۰۱۰م مجله تایم فهرست ۱۰ بازیکن تأثیرگذار تمام ادوار جام جهانی را منتشر کرد که در این فهرست رتبه نخست از آن مارادونا بود.
اگرچه در داخل آرژانتین ضربالمثلی هست که میگوید: اولین اشتباه هر سیاستمدار، آخرین اشتباه او خواهد بود اما دیهگو هر چقدر اشتباهکند، محبوبیت او لطمهای نمیبیند. به همین دلیل استکه علیرغم همه مسائل اخلاقی و حتی ناکامی در عنوان سرمربیگری آرژانتین در جام جهانی ۲۰۱۲م، وی همچنان به عنوان یکی از محبوبترین شخصیتهای کشورش و حتی در سطح جهان میباشد.
دانیل آلبرتو پاسارلا
دانیل آلبرتو پاسارلا (Daniel Alberto Passarella) یکی از فوتبالیستهای بزرگ آرژانتین است که لقبهای مختلفی همچون «کاپیتان بزرگ» (El Gran Capitan) و «قیصر» (El Kaiser) به او داده شده است. به این دلیل به او لقب قیصر آرژانتین دادند، چون او یک رهبر خوب در زمین و یک بازیکن فوقالعاده با تعصب بود.
پاسارلا متولد ۲۵ می ۱۹۵۳م است و از این نظر که با تیم ملی فوتبال آرژانتین دو بار در جامهای جهانی ۱۹۷۸ و ۱۹۸۶ م به قهرمانی جهان رسیده، پرافتخارترین بازیکن تاریخ فوتبال این کشور نیز محسوب میشود. وی تا مدتها لقبگلزنترین دفاع آخر دنیا را هم با خود داشت (او در ۴۵۱ بازی که در سطح ملی و باشگاهی انجام داد توانست ۱۳۴ گل هم به ثمر برساند) پاسارلا در سال ۱۹۸۹م با دنیای فوتبال خداحافظی کرد[۲].
برندگان آرژانتینی جایزه نوبل
تاکنون ۵ دانشمند و نویسنده برجسته آرژانتینی موفق به دریافت جایزه نوبل شدهاند. دو نفر از این دانشمندان در رشته پزشکی و یک نفر در رشته شیمی و دو نفر نیز جایزه صلح نوبل را برنده شدهاند. این دانشمندان به ترتیب سال دریافت جایزه عبارتند از:
کارلوس ساوادرا لاماس
نوبل صلح ۱۹۶۳
کارلوس ساوادرا لاماس (Carlos Saavaderla Lamas)متولد سال ۱۸۷۸م در بوئنوسآیرس و دانشآموخته حقوق در دانشگاه همین شهر است. ساوادرا در سال ۱۹۰۳ م با درجه دکترای حقوق از دانشگاه فوق فارغالتحصیل شد و برای مطالعات تخصصی حقوق راهی پاریس شد و چند سالی را آنجا گذارند. لاماس پس از بازگشت به آرژانتین به عنوان استاد دانشگاه لاپلاتا مشغول به کار شد. همزمان با تدریس، وی چندین رشته دانشگاهی را در دانشگاههای مختلف از جمله لاپلاتا و بوئنوسآیرس تأسیس نمود و علاوه بر آن مسؤولیتهای اجتماعی مختلفی را پذیرفت. همزمان وی با تأسیس مرکز قوانین کار و امور اجتماعی کشور، تلاشهای زیادی برای تغییر قوانین داخلی از جمله قوانین مربوط به کار انجام داده که ثمره آن تصویب قانون نوین کار در کشور بود. در بخش بینالمللی، وی در تدوین مقررات مختلف بینالمللی از جمله در خصوص پناهندگی، استعمارزدایی، مهاجرت، میانجیگری و صلح بینالمللی مشارکت فعال داشت. لاماس از سیاستمداران برجسته آرژانتین نیز محسوب میشود. لاماس در سال ۱۹۳۶م برنده جایزه صلح نوبل شد.
برناردو هوسای
نوبل پزشکی ۱۹۴۷
برناردو آلبرتو هوسای (Bernardo Alberto Hussay)، متولد ۱۸۸۷ م در بوئنوسآیرس است. ویکه فارغالتحصیل رشته فیزیولوژی از دانشگاه بوئنوسآیرس بود در سال ۱۹۴۷ م به دلیل کشف خود در مورد نقش هورمونهای هیپوفیز در تنظیم مقدار گلوکز خون در حیوانات برنده نیمی از جایزه نوبل پزشکی آن سال شد. هوسای اولین آرژانتینی و اولین فرد در آمریکای لاتین بود که جایزه نوبل در علوم را به دست میآورد.
لوییس فدریکو للوی
نوبل شیمی ۱۹۷۰
لوییس فدریکو للوی (Luis Federico Leloir) در سال ۱۹۰۶ از پدر و مادر آرژانتینی در فرانسه متولد و از دو سالگی در بوئنوسآیرس زندگی کرد، در رشته پزشکی از دانشگاه بوئنوسآیرس فارغالتحصیل شد. پس از فارغالتحصیلی در مؤسسه مطالعات پزشکی همراه با پروفسور آلبرتو هوسای بر روی نقش آدرنالین کربوهیدراتها در متابولیسم تحقیقات خود را آغاز کرد. در سال ۱۹۳۶ م در آموزشگاه بیوشیمی دانشگاه کمبریج در لندن مشغول به کار شد. وی در دوره فعالیتهای خود علاوه بر نوبل جوایز متعدد دیگری را به دست آورد.
ادولفو پرز اسکیول
نوبل صلح ۱۹۸۰
ادولفو پرز اسکیول (Adolfo Perez Esquivel) در سال ۱۹۳۱م از یک پدر و مادر اسپانیایی در بوئنوسآیرس متولد شد. پدرش ماهیگیر بود و زندگی فقیرانه را تجربه کرد. علیرغم این موضوعات، اسکیول به تحصیل خود ادامه داد و در رشته معماری و مجسمهسازی در دانشگاه لاپلاتا آرژانتین مشغول به تحصیل شد.
به دنبال کودتای ۱۹۷۶ م و آغاز دیکتاتوری ویدلا، وی با تأسیس سازمانی مردم نهاد به حمایت از خانواده قربانیان دوره دیکتاتوری و به ویژه جنگ کثیف برآمد. بنیاد «خدمت برای صلح و عدالت» (El Servicio de paz y Justicia) که وی مؤسس آن بود در دوره دیکتاتوری نقش مهمی را برای مخالفت بینالمللی با رژیم دیکتاتوری ایفا نمود. وی در کشورهای برزیل (به وسیله پلیس نظامی در سال ۱۹۷۵م) و اکوادور (۱۹۷۶م) و بالاخره در بوئنوسآیرس (۱۹۷۷م) دستگیر و زندانی شد. در آرژانتین وی مورد شکنجههای شدید قرار گرفت و برای ۱۴ ماه در زندان به سر برد. اسکیول به دلیل تلاشهایش برای ارتقای حقوق بشر، در سال ۱۹۸۰م جایزه صلح نوبل را دریافت نمود.
سزار میلستین
نوبل پزشکی ۱۹۸۴
سزار میلستین (Cesar Milstein) متولد ۱۹۲۷ م در شهر باهیا بلانکا آرژانتین است. وی از دانشگاه بوئنوسآیرس در رشته پزشکی فارغالتحصیل شد و فعالیتهای خود را به عنوان استاد دانشگاه در رشته بیوشیمی ادامه داد. بخشی از فعالیتهای تحقیقاتی وی به مطالعه بر روی ساختار آنتیبادیها و مکانیسمهاییکه موجب تنوع در ساختار آنتیبادیها میشود، اختصاص داشت.
میلستین جزء گروه تحقیقاتی بود که به همراه دکتر ژرژ کوهلر موفق به کشف تکنیک دو ستونی (hybridoma technique) برای تولید آنتیبادیهای مونوکلونال (monoclonal antibodies) شدند. این کشف منجر به توسعه زیادی در بهرهبرداری از آنتیبادیها در علم داروسازی گردید[۳].
نیز نگاه کنید به
شخصیت های فرهنگی ژاپن؛ شخصیت های فرهنگی کوبا؛ شخصیت های فرهنگی تونس؛ مفاخر فرهنگی سنگال؛ شخصیت ها و مفاخر فرهنگی سوریه؛ مفاخر فرهنگی زیمبابوه؛ مفاخر فرهنگی اردن؛ شخصیت ها و مفاخر فرهنگی قطر؛ شخصیت ها و مفاخر فرهنگی اتیوپی
کتابشناسی
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ Pigna, F (2005). Los Mitos de la Historia Argentina 2 Argentina, BA, Planeta. P114.
- ↑ خیرمند، احمدرضا (1391). جامعه و فرهنگ آرژانتین. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص212-217.
- ↑ خیرمند، احمدرضا (1391). جامعه و فرهنگ آرژانتین. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص217-220.