پیشینه روابط سیاسی و فرهنگی سریلانکا و ج. ا. ایران
تاريخچه روابط ایران و سری لانکا
سریلانکا از روزگاران قدیم به علت واقع شدن در مسیر خطوط کشتیرانی شرق، جنوب شرق و غرب آسیا و شمال افریقا مورد توجه همگان به ویژه بازرگانان و قدرتهای بزرگ منطقه ای و بین المللی بوده است. کالاها و محصولات چینی، کامبوج، مالزی، اندونزیایی، هندی، ایرانی، یمنی و مصری در بنادر آن به مقاصد مختلف جابجا می شده است. اهمیت استراتژیک آن سبب رویدادهای تلخ و شیرین مردم این سرزمین در روابط خارجی شان با دیگران شده است. نزدیکترین همسایه این کشور هندوستان است و مردم و مقامات دو کشور پیوسته با هم در تماس و داد و ستد بودهاند. گهگاه که جنگ قدرت بین حکام و پادشاهان محلی بروز میکرده بعضی از آنان از حکام جنوب هند استمداد می خواستند و در مقاطعی از تاریخ نیز فرمانروایان جنوب هند بر سریلانکا حکومت میراندند. چند قدم آن طرفتر همسایه بزرگ دیگر یعنی امپراطوری ایران بود که مرزهایش از هندوستان در شرق تا مدیترانه در غرب امتداد داشت. مردم سریلانکا از قرن اول میلادی با ایرانیان شامل مردمان خراسان بزرگ و آسیای میانه فعلی روابط داشتند. سکه هایی از حکام بلخ و قندهار در "روهونا(Ruhuna)" پیدا شده که از این روابط حکایت دارند. در "سیتولپاهوا (Situlpahuwa)" در بخش "هامبانتوتا(The Hambantota district)" نیز سه کتیبه هست که در آنها کلمه "کبوجا(Kaboja (The Kambojas))" حک شده است. کمبوجا مردمی بودند که در بخش غربی قلمرو حکومت موریان زندگی و به زبان فارسی صحبت می کردند (wikipedia). بنا بر قولی دیگر این قوم هندوایرانی احتمالا از نسل ساسانیان و پارتیان بودند که در قرن اول و دوم میلادی شمال غرب هند را اشغال کردند. به هر حال از سوی غرب تجارت در کنترل ایرانیان بود و سریلانکا با آنان تماس داشت. اسناد متعددی ایرانی حکایت می کنند که پادشاه سریلانکا سفیری را با دو هزار قطعه چوب ساج و مقداری مروارید به عنوان هدیه روانه دربار انوشیروان(578-531 میلادی) کرده است.
موضوع دیگری که نشانگر رفت و آمدهای ملتهای منطقه و حاکی از حساسیت آنان نسبت به اخبار همدیگر و به نوعی مرتبط با ایران و اسلام می باشد، مطلبی است که ابن شهريار، ناخدا و دريانورد مشهور ايراني در كتابش به نام "عجائب الهند بره و بحره و جزائره" در قرن چهارم (ايران, 1389, ص. شماره 4464) هجري نقل کرده است(عجائب الهند بره و بحره و جزائره در سال هاي1886-1883 تصحيح و به فرانسه ترجمه شد و همراه متن عربي در ليدن به چاپ رسيد (ملك زاده، ص 13). محمد ملك زاده در سال 1348ش/ 1970 آن را به فارسي برگرداند. ترجمه انگليسي آن نيز در سال 1928 در لندن منتشر شد.). بنا بر شنیده هایش وی در این کتاب نوشته پادشاه سریلانکا "آگابودهی سوم(Aggabodhi III)" (639-628) پس از آن که از ظهور اسلام مطلع شد سفیری را به مدینه نزد پیامبر اکرم(ص) اعزام کرد. این سفیر هنگامی به مدینه می رسد که پیامبر(ص) چشم از جهان فرو بسته بودند. به هر تقدیر او عزم وطن می کند؛ ولی در مسیر برگشت دار فانی را وداع می کند و پس از وی خدمتکارش این خبر را به پادشاه میرساند [۱].
قرن ها بعد جهانگردی دیگر در سفرنامه اش مطالبی را می نویسد که نشان از عمیقتر شدن روابط این دو ملت دارد. ابن بطوطه در سفرنامه اش به موضوع گفتگویش با پادشاه سریلانکا به زبان فارسی اشاره کرده نشان دهنده میزان نفوذ ایرانیان در منطقه و به ویژه این کشور است؛ چرا که این نوشته دلیلی بر این است که زبان فارسی در آن زمان زبان رابط ملت های منطقه بوده است. ابن بطوطه نوشته: " ایری شکروتی را با پادشاه معبر رابطه دوستی بود و او بفرمود که از من پذیرائی بکنند. سه روز پیش وی بودم و هر روز بر اکرام من می افزود. این سلطان زبان فارسی می فهمید و از حکایاتی که من برای در باره پادشاهان و کشورها می گفتم خوشش می آمد" [۲].
در بخش دیگر او اسامی بسیاری را یاد می کند که همگی نشان از رفت و آمد گسترده ایرانیان به این سرزمین به خصوص برای زیارت قدمگاه حضرت آدم(ع) دارد، ابن بطوطه نوشته است: (پادشاه معبر) "گفت ... هر چه می خواهی از من بطلب. گفتم از هنگامی که به این جزیره رسیده ام جز زیارت قدمگاه آدم علیه السلام (مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر المیزان در ذیل آیه در سوره اعراف به نقل از كتاب احتجاج آورده است: مرد شامى از على عليه السلام پرسيد. گرامى ترين سرزمینها روى زمين كجا است؟ حضرت فرموند: سرزمینی است كه آنجا را سرانديب ميخوانند، آدم وقتى از آسمان هبوط كرد، در آنجا فرود آمد. مرحوم علامه می افزاید: در برابر اين روايت ، روايات بسيار نیز زيادى هستند كه می گویند آدم در مكه فرود آمده است. البته می توان بین اين روايات مختلف را این طور جمع كرد که: ممكن است آنجناب از آسمان ابتدا به سرانديب فرود آمده و سپس از سرانديب به سرزمين مكه هبوط كرده باشد. این دو نزول در عرض هم نیستند که چنین جمع کردنی ممكن نباشد (طباطبایی))مرادی ندارم- در آنجا آدم را "بابا" و حوا را "ماما" می نامند – گفت این آسان است. راهنمایی معین می کنیم که ترا به آنجا برساند (ابن بطوطه، موحد، علی محمد, 1370, ص. 249)د... سلطان تخت روانی به من بخشید که غلامان وی آنرا به دوش خود حمل می کردند و عده ای دیگر مرکب از چهار تن از جوکیان که همه ساله به زیارت قدم گاه می روند با سه تن از برهمنان را با با ده تن دیگر از کسان خود و پانزده تن مامور حمل آذوقه همراه من کرد. آب در این راه فراوان است. همان روز اول از رودخانه ای که به وسیله پلی که با چوب های خیزران ساخته شده بود، عبور کردیم و آنگاه به منارمندلی رسیدیم که شهری زیبا و در آخر قلمرو سلطان واقع است ... در این شهر فقط یک تن مسلمان وجود داشت که از اهالی خراسان بود و او به علت بیماری در این جا مانده بود و به اتفاق ما حرکت کرد... بعد از آن به کنکار رسیدیم ... در بیرون این شهر مسجد شیخ عثمان شیرازی معروف به چاوش واقع شده است. سلطان این شهر و مردم آن این مسجد را زیارت می کنند و محترم می دارند. شیخ مزبور راهنمای قدم گاه بود (ابن بطوطه، موحد، علی محمد, 1370, ص. 250)... از آنجا هم حرکت کرده نخست به هفت مغاره و سپس به مغاره اسکندر و پس از آن به مغاره اصفهانی و سپس به چشمه آبی و خرابه ای رسیدیم. در پای قلعه مزبور خوری هست که به نام غوطه گاه عارفان مشهور می باشد (ابن بطوطه، موحد، علی محمد, 1370, ص. 253).. قدمگاه؛ جای پای پدر ما آدم (سلام و درود خدا بر او) بر صخره ای بلند و سیاهی که در محوطه پهناوری واقع است، قرار دارد. جای پا در روی صخره به شکل فرو رفتگی نمودار است و طول آن یازده وجب می باشد... رسم چنان است که زوار سه روز در مغاره خضر می مانند و صبح ها و عصرها به زیارت قدمگاه می روند. ما نیز بهمین ترتیب عمل کردیم. بعد از سه روز به جاده ماما بازگشته به مغاره شیم که همان شیث پسر حضرت آدم باشد، رسیدیم (ابن بطوطه، موحد، علی محمد, 1370, ص. 254).... سلطان بلاد معبر، نام او غباث الدین دامغانی است (ابن بطوطه، موحد، علی محمد, 1370, ص. 257). شیخ صالح محمد نیشابوری را که یکی از دراویش مولّه(حیدری) می باشد، در آن شهر ملاقات کردم[۲].[۳]
نیز نگاه کنید به
پیشینه روابط سیاسی و اقتصادی روسیه و ایران؛ روابط کانادا و ایران قبل از انقلاب اسلامی؛ پیشینه روابط ژاپن و ج.ا.ایران در دوران باستان؛ پیشینه روابط ژاپن و ج.ا.ایران در سده های میانی؛ پیشینه روابط مصر و ایران؛ پیشینه روابط سیاسی و اقتصادی سنگال با ج.ا.ایران؛ پیشینه روابط سیاسی و اقتصادی فرانسه و ایران؛ پیشینه روابط سیاسی و اقتصادی مالی و ایران؛ پیشینه روابط سیاسی و اقتصادی ساحل عاج و ایران؛ پیشینه روابط سیاسی و اقتصادی زیمبابوه و ایران؛ پیشینه روابط سیاسی و اقتصادی تایلند و ایران؛ پیشینه روابط سیاسی و اقتصادی اوکراین و ایران؛ پیشینه روابط سیاسی و اقتصادی اسپانیا و ایران؛ پيشينه روابط سياسی و اقتصادی اردن با ايران؛ پیشینه روابط سیاسی و اقتصادی اتیوپی و ایران؛ پیشینه روابط سیاسی و اقتصادی سیرالئون و ایران؛ پیشینه روابط سیاسی و اقتصادی قطر و ایران؛ پیشینه روابط سیاسی و اقتصادی آرژانتین و ایران؛ پیشینه روابط سیاسی و فرهنگی بنگلادش و ایران؛ پیشینه روابط سیاسی و اقتصادی گرجستان و ایران
کتابشناسی
- ↑ International relations in ancient and medieval Sri Lanka. (n.d.). Retrieved 3 12, 2013, from flickr: http://www.flickr.com/photos/menik/2208629145/
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ . (1370). سفرنامه ابن بطوطه (Vol. 2). سپهر نقش.
- ↑ رکنی، مهدیقلی (1391). جامعه و فرهنگ سریلانکا. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار)