پیشینه روابط سیاسی و اقتصادی اتیوپی و ایران
اتیوپی از معدود کشورهای قاره آفریقا است که پیشینه مناسبات آن با ایران به هزاران سال قبل و به زمان سلطنت کمبوجیه (522-529 ق.م) پادشاه هخامنشی و لشگرکشی وی به خاک مصر باز میگردد. کمبوجیه پس از فتح مصر، تصمیم به تصرف حبشه گرفت و چون از اوضاع و احوال این سرزمین بیاطلاع بود عدهای جاسوس را با هدایا و تحف گوناگون و با هدف آشنایی با موقعیت نظامی حبشه به آن دیار گسیل داشت. پس از بازگشت فرستادگان کمبوجیه از اتیوپی شاه هخامنشی بدون در نظر گرفتن خطراتی که لشگرکشی به حبشه در برداشت سپاهی را مأمور تصرف آن کشور نمود با این حال پادشاه ایران هنوز یک پنجم راه را نپیموده بود که با اتمام آذوقه و مواجه شدن با طوفان شن، از ادامه لشگرکشی به حبشه منصرف شد و پس از آن که قسمت بزرگی از سپاه خود را از دست داد به شهر تبس[i] بازگشت. کمبوجیه علیرغم بازگشت به مصر بر قسمتهای شمالی حبشه دست یافت و بعدها برخی از حبشیان به عنوان سرباز در ارتش ایران به کار گرفته شدند.
مناسبات ایران و اتیوپی در دوره حاکمیت داریوش هخامنشی ادامه یافت (486-521 ق م) و وی در کتیبههای بیستون (سنگ نبشته بغستان) و نقش رستم از سرزمین کوشیا (حبشه) به عنوان جزئی از امپراتوری خود یاد کردهاست. با این حال در این دوره ظاهرا تنها بخشهای شمالی حبشه تحت سلطه ایران قرار داشته و بقیه این سرزمین دارای استقلال بودهاست. در زمان سلطنت خشایارشاه (466-486 ق.م) نیز گروهی از حبشیان که لباس آنها از پوست پلنگ و شیر بود و کمانها و زوبینهایی بلند داشتند در لشکرکشی عظیم ایران علیه یونان شرکت داشتند. اطلاعاتی از روابط ایران و اتیوپی در دوره اشکانیان موجود نیست با این حال مناسبات ایران و اتیوپی در دوره ساسانیان (652-226 میلادی) توسعه یافت و مسائل تجاری و دریانوردی و حتی مسائل مذهبی در گسترش این روابط تأثیر بسزایی داشت. در زمان سلطنت قباد اول (531-488 م) امپراتور حبشه برای رفع اختلاف و دودستگی بین نصارای ایران نمایندگانی روحانی به ایران گسیل داشت. در این دوره دولت اتیوپی که دارای ناوگان دریایی بزرگی بود، در دریاهای جنوب در زمینه بازرگانی بنای رقابت با ایران را نهاد و به علت هم کیشی با رومیان همواره جانب روم را میگرفت. در دوره خسرو انوشیروان تشدید رقابتهای طرفین در موضوع تجارت به ویژه ابریشم و تسلط بر راههای دریایی منجر به تصرف سرزمین یمن توسط ایران گردید[۱].
پس از فتح ایران توسط اعراب مسلمان، روابط دو کشور قطع شد و تا قرن هفدهم میلادی اطلاعاتی در مورد مناسبات دو کشور موجود نیست. بر اساس برخی شواهد موجود تجار ایرانی از اواسط قرن هفدهم داد و ستد خود را با کشور اتیوپی از سر گرفتند که این مراودات تاثیرات فرهنگی مختصری نیز به دنبال داشت و برخی لغات فارسی در زبان امهریک راه یافت. در کتب تاریخی اتیوپی نمونههای زیادی از حضور ایرانیان در شهرهای مهم کشور اتیوپی از جمله حرار و دیره داوادر قرون هفده و هجده میلادی ذکر گردیده که نمایانگر برخی مراودات تجاری و فرهنگی میان دو کشور بودهاست، از جمله این مراودات میتوان به اهداء یک کرگدن در قرن هفدهم میلادی توسط حاکم وقت اتیوپی به حاکم اصفهان اشاره کرد[۲][۳].
نیز نگاه کنید به
پیشینه روابط سیاسی و اقتصادی روسیه و ایران؛ روابط کانادا و ایران قبل از انقلاب اسلامی؛ پیشینه روابط ژاپن و ج.ا.ایران در دوران باستان؛ پیشینه روابط ژاپن و ج.ا.ایران در سده های میانی؛ پیشینه روابط فرهنگی تونس و ایران؛ پیشینه روابط تاریخی لبنان و ایران؛ پیشینه روابط مصر و ایران؛ پیشینه ی روابط اقتصادی ایران و چین؛ پیشینه روابط سیاسی و اقتصادی سنگال با ج.ا.ایران؛ پیشینه روابط سیاسی و اقتصادی فرانسه و ایران؛ پیشینه روابط سیاسی و اقتصادی آرژانتین و ایران؛ پیشینه روابط سیاسی و اقتصادی مالی و ایران؛ پیشینه روابط سیاسی و اقتصادی ساحل عاج و ایران؛ پیشینه روابط سیاسی و اقتصادی زیمبابوه و ایران؛ پیشینه روابط سیاسی و اقتصادی اوکراین و ایران؛ پیشینه روابط سیاسی و اقتصادی اسپانیا و ایران؛ پيشينه روابط سياسی و اقتصادی اردن با ايران؛ پیشینه روابط سیاسی و اقتصادی تایلند و ایران؛ پیشینه روابط سیاسی و اقتصادی سیرالئون و ایران؛ پیشینه روابط سیاسی و اقتصادی قطر و ایران
پاورقی
[i] - Thebes یکی از پایتختهای معروف مصر در دوره فراعنه.
کتابشناسی
- ↑ آذری، علاء الدین (1350). مجله بررسی های تاریخی، شماره 32، ص 141-158.
- ↑ برگرفته از http://www.Afran.ir
- ↑ عرب احمدی، امیر بهرام، کریمی، مهرداد (1392). جامعه و فرهنگ اتیوپی. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص 287-289.