پیشینه روابط سیاسی و فرهنگی سریلانکا و ج. ا. ایران

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۳۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۱۸ توسط Samiei (بحث | مشارکت‌ها)

سریلانکا از روزگاران قدیم به علت واقع شدن در مسیر خطوط کشتیرانی شرق، جنوب شرق و غرب آسیا  و شمال افریقا مورد توجه همگان به ویژه بازرگانان و قدرت­های بزرگ منطقه ای و بین المللی بوده است. کالاها و محصولات چینی، کامبوج، مالزی، اندونزیایی، هندی، ایرانی، یمنی و مصری در بنادر آن به مقاصد مختلف جابجا می شده است. اهمیت استراتژیک آن سبب رویدادهای تلخ و شیرین مردم این سرزمین در روابط خارجی شان با دیگران شده است. نزدیکترین همسایه این کشور هندوستان است و مردم و مقامات دو کشور پیوسته با هم در تماس و داد و ستد بوده ­اند. گهگاه که جنگ قدرت بین حکام و پادشاهان محلی بروز می­کرده بعضی از آنان از حکام جنوب هند استمداد می خواستند و در مقاطعی از تاریخ نیز فرمانروایان جنوب هند بر سریلانکا حکومت می­راندند. چند قدم آن طرف­تر همسایه بزرگ دیگر یعنی امپراطوری ایران بود که مرزهایش از هندوستان در شرق تا مدیترانه در غرب امتداد داشت. مردم سریلانکا از قرن اول میلادی با ایرانیان شامل مردمان خراسان بزرگ و آسیای میانه فعلی روابط داشتند. سکه هایی از حکام بلخ و قندهار در "روهونا(Ruhuna)" پیدا شده که از این روابط حکایت دارند. در "سیتولپاهوا (Situlpahuwa)" در بخش "هامبانتوتا(The Hambantota district)" نیز سه کتیبه هست که در آن­ها کلمه "کبوجا(Kaboja (The Kambojas))" حک شده است.  کمبوجا مردمی بودند که در بخش غربی قلمرو حکومت موریان زندگی و به زبان فارسی صحبت می کردند. بنا بر قولی دیگر این قوم هندو ایرانی احتمالا از نسل ساسانیان و پارتیان بودند که در قرن اول و دوم میلادی شمال غرب هند را اشغال کردند. به هر حال از سوی غرب تجارت در کنترل ایرانیان بود و سریلانکا با آنان تماس داشت. اسناد متعددی ایرانی حکایت می کنند که پادشاه سریلانکا سفیری را با دو هزار قطعه چوب ساج و مقداری مروارید به عنوان هدیه روانه دربار انوشیروان( 531 تا 578 میلادی) کرده است.

موضوع دیگری که نشانگر رفت و آمدهای ملت­های منطقه و حاکی از حساسیت آنان نسبت به اخبار همدیگر و به نوعی مرتبط با ایران و اسلام می باشد، مطلبی است که ابن شهریار، ناخدا و دریانورد مشهور ایرانی در کتابش به نام "عجائب الهند بره و بحره و جزائره" در قرن چهارم هجری[۱] نقل کرده است(عجائب الهند بره و بحره و جزائره در سال های1883 تا 1886 تصحیح و به فرانسه ترجمه شد و همراه متن عربی در لیدن به چاپ رسید[۲]. محمد ملک زاده در سال 1348ش/ 1970 آن را به فارسی برگرداند. ترجمه انگلیسی آن نیز در سال 1928 در لندن منتشر شد.). بنابر شنیده هایش وی در این کتاب نوشته پادشاه سریلانکا "آگابودهی سوم(Aggabodhi III)" (628 تا 639) پس از آن که از ظهور اسلام مطلع شد سفیری را به مدینه نزد پیامبر اکرم(ص) اعزام کرد. این سفیر هنگامی به مدینه می رسد که پیامبر(ص) چشم از جهان فرو بسته بودند. به هر تقدیر او عزم وطن می کند؛ ولی در مسیر  برگشت دار فانی را وداع می کند و پس از وی خدمتکارش این خبر را به پادشاه می­رساند [۳].

قرن ها بعد جهانگردی دیگر در سفرنامه اش مطالبی را می نویسد که نشان از عمیقتر شدن روابط این دو ملت دارد. ابن بطوطه در سفرنامه اش به موضوع گفتگویش با پادشاه سریلانکا به زبان فارسی اشاره کرده نشان دهنده میزان نفوذ ایرانیان در منطقه و به ویژه این کشور است؛ چرا که این نوشته دلیلی بر این است که زبان فارسی در آن زمان زبان رابط ملت های منطقه بوده است. ابن بطوطه نوشته:

" ایری شکروتی را با پادشاه معبر رابطه دوستی بود و او بفرمود که از من پذیرائی بکنند. سه روز پیش وی بودم و هر روز بر اکرام من می افزود. این سلطان زبان فارسی می فهمید و از حکایاتی که من برای در باره پادشاهان و کشورها می گفتم خوشش می آمد" [۴].

در بخش دیگر او اسامی بسیاری را یاد می کند که همگی نشان از رفت و آمد گسترده ایرانیان به این سرزمین به خصوص برای زیارت قدمگاه حضرت آدم(ع) دارد، ابن بطوطه نوشته است:

(پادشاه معبر) "گفت ... هر چه می خواهی از من بطلب. گفتم از هنگامی که به این جزیره رسیده ام جز زیارت قدمگاه آدم علیه السلام (مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر المیزان در ذیل آیه در سوره اعراف به نقل از کتاب احتجاج آورده است: مرد شامى از على علیه السلام پرسید: گرامى ترین سرزمین­ها روى زمین کجا است؟ حضرت فرموند: سرزمینی است که آنجا را سراندیب می­خوانند، آدم وقتى از آسمان هبوط کرد، در آنجا فرود آمد. مرحوم علامه می افزاید: در برابر این روایت ، روایات بسیار نیز زیادى هستند که می گویند آدم در مکه فرود آمده است. البته می توان بین این روایات مختلف را این طور جمع کرد که: ممکن است آنجناب از آسمان ابتدا به سراندیب فرود آمده و سپس از سراندیب به سرزمین مکه هبوط کرده باشد. این دو نزول در عرض هم نیستند که چنین جمع کردنی ممکن نباشد (طباطبایی))مرادی ندارم- در آنجا آدم را "بابا" و حوا را "ماما" می نامند – گفت این آسان است. راهنمایی معین می کنیم که ترا به آنجا برساند[۵]

سلطان تخت روانی به من بخشید که غلامان وی آنرا به دوش خود حمل می کردند و عده ای دیگر مرکب از چهار تن از جوکیان که همه ساله به زیارت قدم گاه می روند با سه تن از برهمنان را با با ده تن دیگر از کسان خود و پانزده تن مامور حمل آذوقه همراه من کرد. آب در این راه فراوان است. همان روز اول از رودخانه ای که به وسیله پلی که با چوب های خیزران ساخته شده بود، عبور کردیم و آنگاه به منارمندلی رسیدیم که شهری زیبا و در آخر قلمرو سلطان واقع است ... در این شهر فقط یک تن مسلمان وجود داشت که از اهالی خراسان بود و او به علت بیماری در این جا مانده بود و به اتفاق ما حرکت کرد... بعد از آن به کنکار رسیدیم ... در بیرون این شهر مسجد شیخ عثمان شیرازی معروف به چاوش واقع شده است. سلطان این شهر و مردم آن این مسجد را زیارت می کنند و محترم می دارند. شیخ مزبور راهنمای قدم گاه بود[۶]. از آنجا هم حرکت کرده نخست به هفت مغاره و سپس به مغاره اسکندر و پس از آن به مغاره اصفهانی و سپس به چشمه آبی و خرابه ای رسیدیم. در پای قلعه مزبور خوری هست که به نام غوطه گاه عارفان مشهور می باشد[۷]. قدمگاه؛ جای پای پدر ما آدم (سلام و درود خدا بر او) بر صخره ای بلند و سیاهی که در محوطه پهناوری واقع است، قرار دارد. جای پا در روی صخره به شکل فرو رفتگی نمودار است و طول آن یازده وجب می باشد. رسم چنان است که زوار سه روز در مغاره خضر می مانند و صبح ها و عصرها به زیارت قدمگاه می روند. ما نیز بهمین ترتیب عمل کردیم. بعد از سه روز به جاده ماما بازگشته به مغاره شیم که همان شیث پسر حضرت آدم باشد، رسیدیم .... سلطان بلاد معبر، نام او غباث الدین دامغانی است[۸]. شیخ صالح محمد نیشابوری را که یکی از دراویش مولّه(حیدری) می باشد، در آن شهر ملاقات کردم[۴][۹].

نیز نگاه کنید به

پیشینه روابط سیاسی و اقتصادی روسیه و ایران؛ روابط کانادا و ایران قبل از انقلاب اسلامی؛ پیشینه روابط ژاپن و ج.ا.ایران در دوران باستان؛ پیشینه روابط ژاپن و ج.ا.ایران در سده های میانی؛  پیشینه روابط مصر و ایران؛ پیشینه روابط سیاسی و اقتصادی سنگال با ج.ا.ایران؛ پیشینه روابط سیاسی و اقتصادی فرانسه و ایران؛ پیشینه روابط سیاسی و اقتصادی مالی و ایران؛ پیشینه روابط سیاسی و اقتصادی ساحل عاج و ایران؛ پیشینه روابط سیاسی و اقتصادی زیمبابوه و ایران؛ پیشینه روابط سیاسی و اقتصادی تایلند و ایران؛ پیشینه روابط سیاسی و اقتصادی اوکراین و ایران؛ پیشینه روابط سیاسی و اقتصادی اسپانیا و ایران؛ پيشينه روابط سياسی و اقتصادی اردن با ايران؛ پیشینه روابط سیاسی و اقتصادی اتیوپی و ایران؛ پیشینه روابط سیاسی و اقتصادی سیرالئون و ایران؛ پیشینه روابط سیاسی و اقتصادی قطر و ایران؛ پیشینه روابط سیاسی و اقتصادی آرژانتین و ایران؛ پیشینه روابط سیاسی و فرهنگی بنگلادش و ایران؛ پیشینه روابط سیاسی و اقتصادی گرجستان و ایران

کتابشناسی

  1. (ایران, 1389, ص. شماره 4464)
  2. (ملك زاده، ص 13).
  3. International relations in ancient and medieval Sri Lanka. (n.d.). Retrieved 3 12, 2013, from flickr: http://www.flickr.com/photos/menik/2208629145/
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ . (1370). سفرنامه ابن بطوطه (Vol. 2). سپهر نقش.
  5. (ابن بطوطه، موحد، علی محمد, 1370, ص. 249)
  6. (ابن بطوطه، موحد، علی محمد, 1370, ص. 250)...
  7. (ابن بطوطه، موحد، علی محمد, 1370, ص. 253).
  8. (ابن بطوطه، موحد، علی محمد, 1370, ص. 254-257.
  9. رکنی، مهدیقلی (1391). جامعه و فرهنگ سریلانکا. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار)