تاریخ هنر سریلانکا
در سر تا سر کشور سریلانکا فرهنگ و هنر مشهود است. تقریباً تمام سریلانکاییها خود را درگیر هنرهایی مثل موسیقی، رقص یا نقاشی میکنند که بخشی از فرهنگ این کشور را تشکیل میدهد. بخشهای به خصوصی از جزیره به خاطر هنرهای خاص و ویژهشان شناخته شدهاند، مثلاً آمبالانگودا(Ambalangoda) برای تولید ماسکهای چوبی سنتی و عروسک بازی و رقص های سنتی معروف است. برای دیدن هنرهای دستی باید به مناطقی چون پلوناروا، آنوراداپورا، کندی، گال و ترینکومالی(Polonnarunia, Anuradapura, Kandy, Galle and Trincomalee) سفر کرد. این شهرها منبع هنر، فرهنگ و میراث فرهنگی و هنری سریلانکا هستند [۱].
سنتهای سریلانکا در معماری، مجسمهسازی و نقاشی، به دوره عتیق برمیگردد. بقایای آثار کهن در مکانهای باستانشناسی بازسازی و نگهداری شدهاند و تأثیرات سنتی فرهنگ و هنر را منعکس میسازد، اما بیشتر گواهی است از الهامات برگرفته از مکتب بودیسم. ادبیات کلاسیک نیز ترکیبی از تأثیرات سبک هندی و موضوعات بودیسم را نمایان می کند. از آغاز قرن بیستم و با قرار گرفتن ادیبان در مقابل ادبیات اروپا، نویسندگان خلاق محلی تنوع گستردهتری را به آثار ادبی بخشیده اند، و در موضوعات و مطالب بیشتر سکولار شده است.
از بسیاری از جهات هنر در سریلانکا الهام گرفته از سنت دیرپا و قدیمی بودیسم است، که در عوض سنت محلی و منطقهای بیشماری را برای هزاران سال جذب کرده ، و هنرهای متنوع بینظیری را در سریلانکا پدید آورده است. بیشتر هنرهای سریلانکا از اعتقادات مذهبی نشأت میگیرد که در قالبهای هنری گوناگونی مانند نقاشی، مجسمهسازی، معماری و غیره نمایان است. از طرفی فرهنگ هندی نشانههای عمیق و ماندگاری را در هنرهای سریلانکا بر جای گذاشته است. فرهنگ هند به معنای فرهنگ بودایی هند است که به واسطه بودیسم در قرن سوم قبل از میلاد به سریلانکا معرفی شد و به عنوان هسته فرهنگی سریلانکا جای گرفت. [۱]
با تغییر برخی از پادشاهان سبک هنری سریلانکا نیز دچار دگرگونی شده و گویی تابع تحولات و رویدادهای تاریخی بوده است. به این صورت هر کدام از پادشاهان ویژگیها و عناصر هنری خاصی را در هر دوره به آن اضافه کرده اند. برای مثال با سفارش ولیویتا سانگاراجا ساراناکارا(Welivita Sangaraja Saranakara)، پادشاه کیرتی سری راجاسینگ(Keerthi Sri Rajasinghe) صدها معبد بودایی را که قبلا توسط مهاجمان خراب و ویران شده بودند، بازسازی و تعمیر کرد. معبد صخرهای دامبولا(Dambulla) توسط هنرمندان مکتب نیلاگاما ساخته شده است. در کنار این اقدامات مکتبهای مختلف هنری به نام پارامپاراوا و مکتب نیلاگاما(Param Parawa Nilagama) از معروف ترین سنتها هنری این کشور هستند.
سریلانکا جزیره متمدن و با تاریخی متنوع، غنی و قدیمی است. این کشور به علت موقعیت مهم جغرافیایی اش از زمان های بسیار قدیم به عنوان شاهراه فرهنگی شرق و غرب عمل کرده و این ویژگی از دوره قبل از مسیحیت به این جزیره چایگاهی بینالمللی داده است. در دست نوشتههایی از امپراطوری موریان(Mauryan) در هند در قرن سوم قبل از میلاد، سریلانکا با عنوان تامباپانی(Tambapani) شناخته میشد. او از این کشور به خاطر خدمات خوبش به نیکی یاد میکند.ارتباطات سریلانکاییها با بقیه کشورها در آسیا به گستردگی ارتباط غرب و شبه قاره هند بوده است، منابع مستند کشور چین، به بسیاری از مناسبات فرهنگی، سیاسی و معاملات تجاری بینالمللی دو کشور (چین و سریلانکا) اشاره کرده اند. مخارج و هزینههای دریایی چنگ هو(Cheng Ho) گواه مستدلی بر ارتباطات بین چین و سریلانکا است. هر چند با گسترش قدرتهای اروپایی در اقیانوس هند ارتباط با کشور چین کمرنگ تر شد.
تاریخ مجسمهسازی و نقاشی سریلانکا به قبل از قرن دوم و سوم پیش از میلاد برمیگردد. تاریخچههای قدیمی سریلانکا، مانند ماهاواسما که در قرن ششم میلادی نوشته شد ارجاعات متعددی به هنر نقاشی و مجسمهسازی در سریلانکا دارد. اولین ارجاعات به هنر نقاشی به طرحی از یک کاخ بر روی یک پارچه با استفاده از شنگرف در قرن دوم قبل از میلاد است. تاریخچههای قدیمی توضیحاتی را از چندین نمونههای نقاشی در تالارهای مقبرههای بوداییها و خانههای موبدان و روحانیان بودایی داده است. قطعات باقی مانده از نقاشیهای دیواری قدیمی در چندین مکان باستانی ثبت شده است. کتاب «ماهاواسما» نیز به یک مجسمه و به هنر حکاکی در ساختمانهای قدیمی مانند«لوها پاسادا(Loha Pasada)» که یک خانه متعلق به موبدان بودایی در شهر «آنورادها پورا» است، اشاره دارد.
از بسیاری از جهات هنر سریلانکا بیان سنت قدیمی بودا است که سنتهای داخلی و منطقهای را برای هزاران سال جذب و درونی کرده است. نشانههای هندی در هنر سریلانکایی عمیق و واضح است؛ اما این تاثیرگذاری مانع شکلگیری سنت سریلانکایی در هنر نشده است. قدرت و دوام خصوصیت هنر سریلانکایی به وضوح در تصاویری از بودا در آنورادها پورا و مجسمههای برنز خدایان هندو در دوره سلطنت پلناوارا در قرن یازدهم و سیزدهم قابل تشخیص است.
بسیاری از تاریخشناسان هنر، هنر سریلانکا را در تابعی از تحولات در حاکمیت پادشاهان پی در پی که از قرن دوم قبل از میلاد تا قرن نوزدهم بعد از میلاد حاکمان جزیره بودهاند، به حساب آورده اند. اگر چه این نوع توالی در ساختن تاریخ هنر مفید به نظر می آید اما به نظر می آید پادشاهان، اهمیت چندانی به پیوستگی هنری سریلانکا نمیدادند. تغییرات در سبک نقاشیها و مجسمهسازیها در طول تاریخ طولانی این مطلب را تایید نشان میکنند. تاریخ هنر، هنر سنتی سریلانکا را با اسامی مناطقی چون آنورادهاپورا، پلونورا، دامبادینا، یاپاهوا، کُتّه، گامپولا و کندی(Dambadeniya Yapahuwa Katteh Gampola Kandy) و همچنین دوران پادشاهی گذشته پیوند زده است. بر این اساس مراحل تاریخی جزیره سریلانکا به پنج دوره تقسیمبندی میشود:
أ. دوران اولیه (سال 250 قبلا از میلاد تا سال 500 میلادی)
ب. دوان میانه (سال 500 میلادی تا سال 1250 میلادی)
اولین آثار نقاشی و مجسمهسازی که مهمترین بخش از تحولات معماری بودایی سریلانکا را تشکیل میدهد. آثار زیادی از دوره تاریخ اولیه در دسترس نیست، اما تاریخ مجسمههای برجسته سر در معابد قدیم، به قرن دوم و سوم میرسند. این آثار هنری احتمالاً در اواخر دوران اولیه ساخته شده اند. ویژگیهای هنری این مجسمهها بیشتر شبیه سبک نقاشی و مجسمهسازی کلاسیک سریلانکا است. آثار تاریخی دوان میانی پیوستگی و استواری این مکتب را در طول این دوران نشان میدهند.
أ. دوران اخیر و بخش یک (سال 1250 میلادی تا سال 1600 میلادی)
ب. دوران اخیر و بخش دو (سال 1600 میلادی تا سال 1800 میلادی)
به طور کلی در طول تاریخ تغییر سبک های هنری، هنر سریلانکا را به مراحل مختلف تقسیم کرده که اوج آن در سبک نقاشیهای دیواری و مجسمههای قرن هجدهم و نوزدهم برمیگردد. ناتورانیسم کلاسیک دورههای پیشین به تدریج به سبک متعالی هنری تبدیل شده که بیان کننده آثار سبک کلاسیک در سریلانکا است. بعد از سقوط پادشاهی پلونوارا در قرن سیزدهم میلادی کشور برای حدود 400 سال وارد مرحله نسبتاً ناپایدار سیاسی و پایتخت کشور در پنج شهر مختلف دامبادنیا یاپاهوا، کتّه، استیاواک، گامپولا و در نهایت در قرن هفدهم میلادی به شهر کندی(Gampola, Stiyaulake, Dambadenya, Yapahuwa, Kotte and Kandy) جابجا شد. بعضی از تاریخ دانان هنر بر این باورند که در طول تاریخ شکاف و فاصلهای در سنت هنری سریلانکا رخ داده و کیفیت هنر به حد پایینی تنزل یافته است [۲]. در حالی که بعضی دیگر بر خلاف این نظر معتقدند میان دوران مختلف هنری از دوران اولیه تا دوران اخیر پیوستگی تاریخی وجود دارد[۱]
ت. دوران مدرن (سال 1800 میلادی تا 1900 میلادی)[۳]
رقص و موسیقی سنتي سريلانكا
نمایش صورتک ها (کولام(Kolam)) و نمایشی هایی به همراه آواز و رقص (سوکاری و ناداگام(Sokari and Nadagam)) از هنرهای نمایشی مردمی در سریلانکا شامل هستند. به طور کلی در سریلانکا چند نوع رقص سنتی وجود دارد: رقص کندی، رقص با ماسک که بین تامیلها به «کالوم(Kolom)» معروف است، رقض مذهبی، رقص «دیوها» که از اعتقادات مردم بودایی است و با ماسک انجام میشود و رقص در دوره مدرن.[۴]
رقص كندی
رقص کلاسیک سینهالی به نام رقص مردم کندی شامل حرکات موزون، رقص جانوران و پرندگان و همچنین با داستان هایی از رامایانا ، متن حماسی زبان سانسکریت هند باستان است. این رقص ها به مردم مناطق مرتفع و کوهستانی تعلق دارد. منطقه کندی بخشی از قلمرو پادشاهی کندی از سال های 1500 قبل از میلاد تا سال 1815 بوده است. اجرای رقص های کندی شامل اجرای حرکات موزون کلاسیک تامیل شامل بهاراتا ناتایام(bharata natyam) سبکی است که از جنوب هند نشات گرفته است. سبک بایلا(Baila) سبکی از آواز و رقص است که توسط پرتغالی ها در سال های 1500 معرفی شد و امروز در کشور سریلانکا مشهور است[۵].
حرکت باوقار و آرام و گاهی تند و سریع، پریدن به هوا، به سرعت به دور خود چرخیدن، حرکت شنا گونه بالاتنه، حرکت همزمان دستها و چشمها، حرکت تو در تو و زیگ زاگ پاها، رقص سنتی سریلانکا را تشکیل میدهند. رقاص لباس مخصوص زردوزی و گلدوزی شدهای که با فلزهای تزئینی آذینبندی شدهاند را میپوشد. مردها معمولاً پیراهن نمیپوشند و تنها به گردن و دستهایشان نوارهایی دال بر و خامه دوزی شده از فلزهای قیمتی یا تزئینی آویزان میکنند. رقص با آهنگهای طبل، سورنا، نی، صور و گاهی خواندن شعر همراه است.
آموزش رقص از سنین شش یا هفت سالگی آغاز و ده تا پانزده سال ادامه مییابد. پس از آنکه هنر آموز آموزشها و مهارتهای لازم را کسب کرد، در مراسمی سنتی و نیمه مذهبی به اجرای رقص میپردازد. این مراسم که حکم جشن فارغالتحصیلی را دارد «وس باندیم(Ves Bondim)» نام دارد. این مراسم معمولاً در قسمتی از فضای باریک معبد به نمایش درمیآید. در جشن فارغالتحصیلی مردم، نماینده موبد بودایی و رقاصهای نامور و مشهور حضور دارند. در این مراسم بعضی این شرکت کنندگان پیرامون رقص و امور هنری سخنرانی میکنند. آنگاه آخرین تکنیکهای رقص سنتی به اجرا درمیآید. اگر چه معابد بودیزم به روی نوعی رقص و موسیقی سنتی باز است، اما آموزشهای بودا شاخه «تیراودا(Theranada)» مشغول شدن موبد مذهبی و مردمی به موسیقی و رقص را در تضاد با سعادت حقیقی میدانند؛ ولی بنا به دلایل سیاسی، اجتماعی و نفوذ فرهنگ هندوئیزم بر بودیزم شاخه ماهایانا این رقص ها پذیرفته و رقص های مذهبی مردمی همیشه مورد تشویق و حمایت بودائیان بوده اند. رقص های مذهبی به منظور جلب توجه موجودات آسمانی یا ارواح خبیثه، جهت منافع دنیوی انسان اجراء میشوند.[۶]
رقص ديوها و شیاطین
بودائیان بعضی از امراض صعبالعلاج جسمی و روحی را نتیجه حلول شیاطین یا ارواح خبیثه در جسم بیمار میدانند. در این میان عدهای نیز وجود داشته و دارند که مدعی ارتباط و نفوذ در این شیاطین و ارواح خطرناک هستند. آنان رقص ها، وردها و آهنگهای مختلفی را میدانند و برای شفای هر بیمار یا خنثی کردن هر جادوئی نسخه اصلی از این مجموعه را اجرا مینمایند.
رقص های سنتی معنوی و مادی بسیار شبیه یکدیگرند. لذا امتیاز هر کدام از دیگری کاری بس مشکل است. در رقص های معنوی اشعار مذهبی، حوادث مهم و داستانهای عجیب و غریب در قالب شعر، در حالی که موسیقی موزونی آنها را همراهی میکند، خوانده میشود. بعضی از رقص های مذهبی – معنوی شیاطین مهم، موسوم به «یاکون ناتیم(Yakun Natima)ا» عبارتند از:[۷]
رقص شياطين تشنه خون
این شیاطین «ریری یاکا(Riri yaka)» نام دارند. سینهالیان بر این باورند که این شیاطین به شکل هجده حیوان خطرناک در جسم بیمار حلول و نفوذ میکنند. رقاص که به ارواح خبیثه و شیاطین نفوذ دارد، نوعی ماسک و لباس ویژه این شیاطین را میپوشد، دکوراسیون خاصی از چوب و برگ گیاهان با قرائت وردهائی ویژه در محل اجرای رقص، ترتیب داده میشود. آنگاه رقص در برابر بیمار همراه با آهنگ، موسیقی وحشناک و حرکتهای تند رقاص در دل شب برای چند ساعتی ادامه مییابد.
رقاص در حین اجرای داغ مراسم ممکن است خود را محکم با شلاق بزند یا سر جوجهای را جدا کند و خونش را به بیمار بدهد و یا خود بیاشامد – شاید دلیلش این باشد که شیطان تشنه خون، رضایت داده و از جسم مریض خارج شود.
رقاصها با فرمول خاصی که ماهیتش فقط برای خودشان روشن است، پودری به نام "دومالا(Dummala)" تهیه میکنند و در حالی که با مشعل میرقصند، آنرا بر روی شعلههای مشعل میپاشند که سبب روشن شدن ناگهانی فضای اطراف میشود. ترتیب دادن چنین مراسمی هزینه سنگینی دارد.[۸]
شيطان بزرگ قبرستان
این شیطان «ماها ساهون یاکا(Maha sahon yaka)» نام دارد و نژادش سریلانکایی است. شیطان بزرگ قبرستان به شکل پنج حیوان میتواند در افراد نفوذ کند.[۹]
شيطان جادو
این شیطان «هونی یان یاکا(Haniyan yaka)» نامیده میشود و به شکل شش موجود میتواند به آدمیان صدمه بزند.[۱۰]
ديو يا خدای صخره
این دیو «گالی یاکا(Gale yaka)» نام دارد و مردم جنوب کشور و استان واوو به آن اعتقاد دارند. ویویا خدای صخره برخلاف شیطانهای دیگر از آدمیان حمایت و پشتیبانی میکند. او شفادهنده امراض است و از امراض خطرناک پیشگیری میکند. برای اهالی و مردم منطقهای که صخره و سنگی بزرگ در آن وجود دارد، مایه برکت و نعمت است. خدایان میتوانند رابطه متقابل خوبی با آدمیان داشته باشند. آنان برای بعضی خدایان، از جمله خدای صخره غذا فراهم میکنند و سفره میچینند و در نهایت پس از اجرای مراسم مخصوص، غذاها را بین مردم تقسیم می کنند، اما غذاهای متعلق به شیاطین خطرناک را کسی نمیخورد.
بودا نزد بوائیان، برترین و مهمترین وجود در آفرینش و برتر از خدایان است. خرافات حاکم بین مردم و ترس و وحشتشان از شیاطین فراوانی که ساخته ذهن خود آنان است، تأثیر روانی جدی بر مردم خرافاتی دارد به گونهای که بعضی از صدای طبل که در شب تا فاصله نسبتاً زیادی بگوش میرسد، میترسند. شواهدی از پیدایش رقص های شیاطین در تاریخ به چشم نمیخورد و معلوم نیست از کجاها وارد فرهنگ بوائیان شده است.[۱۱]
رقص های كلاسيك هندی
همچنان که از نام آن پیداست، این نوع از رقص ها از هند به سریلانکا آمده است. در این رقص ها رقاص حرکتهای یکی از پرندگان، حیوانات، کشاورزان، صنعتگران و غیره را به عنوان الگو انتخاب میکند. در پوشیدن لباس و نوع آرایش، خود را به شکل الگو انتخابیاش درمیآورد و سپس موزون با موسیقیای که در مراسم نواخته میشود حرکتها یا الگوی خویش را به نمایش میگذارد. گاهی آنها به صورت کاروان در خیابانها به راه افتاده و مردم در دو طرف خیابانها به تماشای آنان میایستند. سریلانکا به جز طبل، موسیقی سنتی دیگری ندارد. در موسیقیهای سنتی از طبلهای «کندی» و مناطق ساحلی کشور، همراه با آلات موسیقی اصیل هندی استفاده میشود.[۱۲]
جايگاه زن در رقص
در قرون وسطی، رقص «باراتا نوتیام» (Bharata Notyam)، با هدفی مشخص در زمانی معین توسط زنان اجرا میشد. این رقص کلاً یک هنر زنانه به حساب میآمد، اما رقص های معنوی ویژه مردان بوده است. زنان در دادگاهها و اماکن مقدس خدایان هندو میرقصیدند و معمولا زنان پادشاهان (ملکه) بانی این گونه برنامه ها بودهاند. این رقص جنبه رسمی و تشریفاتی داشته و نزد زنان عامه معمول نبوده است.
رقص در دیدگاه عموم در شأن زن نبوده و مردم رقص را کار زنان بدنام و فواحش میدانستهاند. این استنباط اجتماعی باعث شده رقص بین زنان کاملاً از میان برود و به صورت هنری ویژه مردان درآید. جدای از این برداشت اجتماعی که باعث میشده زنان از رقص فاصله بگیرند، رقص های سنتی قوت، سرعت و تحمل ادامه طولانی را میطلبید که عموماً از زنان ساخته نبوده است. بنابراین رقص های سنتی مردمی، کلاً توسط مردان به نمایش درمیآمده و رقص زنان فقط بین درباریان و اشراف رایج بوده است. از دهه سوم قرن بیستم زنان وارد صحنه رقص شدند. از آن پس تا امروز قبح رقصیدن زن در جامعه شکسته شده است.[۱۳]
رقص سنتي در عصر جديد
در گذشته رقص و به خصوص رقص های معنوی در شان طبقات پایین اجتماعی بوده است. در قرن اخیر همراه با تحولات جدید، دولت هنرهای سنتی را مورد توجه و حمایت قرار داد و امکانات آموزشی هنری را فراهم کرده است. رقص های سنتی به وسیله دولت ترویج و تشویق می شود، به گونهای که تفکرات قدیم که رقص را برای زنان ننگ میدانستند، از میان رفته است. دیدگاههای طبقاتی راجع به رقص نیز به تدریجا فراموشی سپرده شده و بر خلاف گذشته، امروز زنان فعالانه در صحنه رقص های سنتی و جدید شرکت دارند و احتمالاً تا آنجا پیش میرود که رقص به صورت هنری زنانه درآید[۱۴][۱۵]
نیز نگاه کنید به
تاریخ هنر مصر؛ تاریخ هنر تونس؛ تاریخ هنر روسیه؛ تاریخ هنر ژاپن؛ تاریخ هنر کانادا؛ تاریخ هنر کوبا؛ تاریخ هنر سنگال؛ تاریخ هنر آرژانتین؛ تاریخ هنر ساحل عاج؛ تاریخ هنر تایلند؛ تاریخ هنر اسپانیا؛ تاریخ هنر اردن؛ تاریخ هنر بنگلادش؛ تاریخ هنر تاجیکستان؛ تاریخ هنر قزاقستان
کتابشناسی
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ M.H.Syed. (2007). World Infopedia Srilanka. New Delhi: Pragun Publication.
- ↑ Bandaranagke. (1986).
- ↑ رکنی، مهدیقلی (1391). جامعه و فرهنگ سریلانکا. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار)
- ↑ رکنی، مهدیقلی (1391). جامعه و فرهنگ سریلانکا. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار)
- ↑ M.H.Syed. (2007). World Infopedia Srilanka. New Delhi: Pragun Publication.
- ↑ رکنی، مهدیقلی (1391). جامعه و فرهنگ سریلانکا. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار)
- ↑ رکنی، مهدیقلی (1391). جامعه و فرهنگ سریلانکا. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار)
- ↑ رکنی، مهدیقلی (1391). جامعه و فرهنگ سریلانکا. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار)
- ↑ رکنی، مهدیقلی (1391). جامعه و فرهنگ سریلانکا. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار)
- ↑ رکنی، مهدیقلی (1391). جامعه و فرهنگ سریلانکا. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار)
- ↑ رکنی، مهدیقلی (1391). جامعه و فرهنگ سریلانکا. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار)
- ↑ رکنی، مهدیقلی (1391). جامعه و فرهنگ سریلانکا. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار)
- ↑ رکنی، مهدیقلی (1391). جامعه و فرهنگ سریلانکا. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار)
- ↑ مظفری, م. (1369). سریلانکا. کتابخانه مرکزی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی.
- ↑ رکنی، مهدیقلی (1391). جامعه و فرهنگ سریلانکا. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار)