نقش رسانه ها در برنامه های سیاسی و فرهنگی چین
در دوران حکومت کمونیست ها و حاکمیت اقتصاد متمرکز، کلیه ی مطبوعات چین تحت نظارت مستقیم حزب و دولت قرار داشت و واقعیات اجتماعی، سیاسی، و اقتصادی در آن ها انعکاسی نداشت و آزادی ارایه نظر و عقیده محدود بود.
با شروع سیاست اصلاحات و گشودن درب ها، وضعیت گذشته تا حد بسیار زیادی تغییر یافته و مطبوعات به سوی نظامی فعال تر و بازتر قدم برداشته اند. اصلاحات و رشد و توسعه ی اقتصادی، حضور گسترده ی سرمایه گذاران خارجی، توسعه ی اجتماعی، بالا رفتن سطح دانش و آگاهی مردم، عضویت چین در سازمان تجارت جهانی، ورود گسترده ی سرمایه های خارجی تحت عناوین مختلف به چین، تحصیل قشر عظیمی از دانشجویان و مسئولان کشوری در خارج از چین، پیشرفت و توسعه ی فن آوری ارتباطات و اطلاع رسانی، الحاق هنگ کنگ و ماکائو به سرزمین مادری، ضرورت بازنگری در سیاست های مدیریتی کشور، تجدید ساختار حزبی و ورود نسل جدید به تشکیلات حزبی که خود را خیلی مقید به حرکت در چارچوب خشک ایدئولوژی حزبی نمی دانستند و در نهایت ضرورت گسترش روابط بینالملل چین و علل و عوامل گوناگون دیگر، موجب گردیده که فضای رسانه های گروهی و مطبوعات و رادیو و تلویزیون در این کشور نسبت به گذشته تغییر پیدا کرده و از تنوع و آزادی بیشتری برخوردار شود و به صورت کنترل شده و برنامهریزی شده و به تدریج در چارچوب کلی سیاست حزب کمونیست چین از وضعیت مشهور«نه بزرگ» در زمینه ی مطبوعات، به شرایط مطلوبتر فعلی منتقل شود.
سیاست گذاری واحد در زمینه ی مطبوعات، تخصصی شدن آن ها، استفاده از فناوری پیشرفته ی مطبوعاتی و انتشاراتی، بالا رفتن کیفیت چاپ و صحفه آرایی، استفاده از تصاویر رنگی، و تا حدی استفاده از سوبسیدهای دولتی، پرهیز از مسایل جنجالی و درگیری های سیاسی و مطبوعاتی در زمینه ی مسایل داخلی و ده ها امتیاز دیگر از ویژگی های دنیای رسانه های جمعی امروز چین به شمار می روند.
رسانه های چین از مهمترین ابزارهای دولت در دفاع از خود در مقابل موضوعات حساسی که پیوسته مورد انتقاد قرار می گیرد به حساب می آید. پرداختن به موضوعاتی از قبیل حفظ محیط زیست، ثبات سیاسی و اجتماعی، پیوستگی ملی، مبارزه علیه فساد، حقوق بشر، و کاهش فقر در دستور العمل همه رسانه ها قرار دارد.
چین در اجرای سیاست درهای باز خود تکیه ی بسیاری بر رسانه ها نموده و کانال های ارتباطی خود را به سرعت توسعه بخشیده است. هر یک از سازمان ها و نهادها، همچون تلویزیون مرکزی چین (China Centeral Televion)، خبرگزاری شین خوا (Xinhua) و روزنامه ی مردم (Poeople’s Daily) از تولید برنامه هایی که برای پیش برد نفوذ بین المللی چین تهیه کرده اند تا مبلغ 19/2 میلیارد دلار دریافت کرده اند.
برای نمونه، کانال 9 انگلیسی زبان سی.سی.تی.وی.تنها در عرض چند سال توانسته تا 98 درصد از کره ی زمین را تحت پوشش خود قرار دهد. این رسانه ها، دیدگاه های چین در قبال مسایلی که در داخل چین، و در آسیا و جهان روی می دهد تبیین می نمایند. توجه داشته باشیم که از 1949 تا اواخر دهه ی 1970، شهرت چین در خارج از مرزهایش تنها به بلوک شرق و اردوی سوسیالیستی و چند کشور در حال توسعه ی آسیایی و آفریقایی و آمریکای لاتین محدود می شد و ویژگی آن محتوای سیاسی و ایدئولوژیک آن بود. در این دوران، ابزار اصلی تبلیغاتی و رسانه ای، دفاتر آژانس خبری شین خوا در این کشورها و انتشاراتی از قبیل چین خلقی (People’s China)، و سازندگی چین (China Construction) و رادیو بین المللی چین بودند.
فعالیت های خارجی ایستگاه های تلویزیونی چین تنها به تبادل گزارش های خبری با ایستگاه های تلویزیونی کشورهای کمونیست محدود می شد. از زمان اصلاحات اقتصادی، به تدریج این فعالیت ها از حالت انفعالی و انزوا خارج و بسیار فعال شده اند. بر اثر توسعه ی اقتصادی و بالا رفتن حس اعتماد به نفس ناشی از آن، چین از سال 2005 اقدام به تأسیس شبکه های ماهواره ای چند کاناله و چند بعدی در خارج از کشور کرده، تا رشد و توسعه ی سریع خود را به نمایش گذاشته و توان خود برای ظاهر شدن در قالب یک ابر قدرت، البته صلح جو و غیر تهدید آمیز، نشان دهد.[۱][۲]