تاریخ تمدن اردن
ویل دورانت در مقدمه اثر جاودانی خود مینویسد: تمدن تابع عواملی چند است که یا سبب تسریع در حرکت آن میشود، یا آن را از سیری که در پیش دارد باز میدارد. او در نخستین مرحله، عامل زمین شناختی را مورد مطالعه قرار میدهد. برای مثال زلزله خیز بودن منطقهای میتواند به نابودی آثار تمدن و پیشرفت آن منجر شود[۱]. چنان که زلزلهای که در سالهای 746 و 748 م به پترا وارد آمد، ساکنان پترا را وادار نمود تا به مناطق اطراف کوچ کنند[۲]. و بروز چندین زمین لرزه شدید در قرون چهارم تا ششم میلادی و افزایش تنش و جنگ بین روم / بیزانس و ایران باعث نابودی اقتصاد منطقه شد[۳].
دورانت سپس شرایط جغرافیایی تمدن را مورد نظر قرار میدهد[۴]. چنان که بیان شد اردن بخشی از هلال حاصلخیز باستانی است که از مرزهای جنوبی فلسطین، شمال رود فرات، اطراف رود فرات و دجله تا خلیج فارس کشیده شده است[۵] ازاین رواز قدیمی ترین عصرها به صورت پیوسته پر از سکنه بوده است و در پی آن تمدنهای متعددی در آنجا ایجاد شده و مهاجرین اصیلی در آن استقرار پیدا کردهاند که جوامعی با تمدن و شکوفایی در شمال، جنوب، شرق و غرب این کشور بنا نهادهاند[۶]. اردن شاهد برپایی تمدنها و ساخته شدن ممالک بزرگی بوده که بیشتر تاریخ دوران قدیم را دربرگرفته است. اَموریها در آنجا ساکن شدند که برادران کنعانیها در اردن به شمار میرفتند و کنعانیها، سرزمین فلسطین را برای آنها برگزیدند و آن را سرزمین کنعان نام نهادند. اردن با عناوین متعددی نامیده شده است که آنها را میتوان در اسفار عهد قدیم یافت[۷]. همچنان که در 6000 - 6800 ق.م مردم البیضاء - زمینی وسیع واقع در جنوب اردن - هنگامیکه شرایط آب و هوا عوض شد و کشت محصولاتی نظیر گندم و جو بسیار سخت شد، زمین را رها کردند[۸].
در نظر دورانت اهمیت عوامل و اوضاع و احوال اقتصادی بیشتر است... وقتی فرهنگ عمومی به حد معینی برسد، فکر کشاورزی تولید میشود و تنها تمدن است که انسان را به فکر ایجاد میاندازد. شواهد باستان شناسی در 4000 - 8300 ق.م مبنی براین که جریکو یکی از اولین مکانهایی بوده که در آن گندم یافت شده و مردم نحوه استفاده از آن را فراگرفتهاند حاکی از تمدن کهن این سرزمین است همچنین وجود زمینهای بزرگ کشاورزی در اردن در4500 - 8300 ق.م که شامل «مگاسایت» - زمینهای بسیار وسیع - با وسعت 10 الی 15 هکتار میشود مؤید این مهم است[۹].
نژاد در ایجاد تمدن تأثیری ندارد؛ تأثیری که نژاد در تمدن دارد این است که پیدایش آن غالباً پس از زمانی است که ریشههای نژادی مختلف با یکدیگر میآمیزند و به تدریج ملتی که به صورت نسبی حالت تجانسی دارد از آن میان بیرون میآید[۱۰]. شاید بتوان گفت که حضور نژادهای مختلف در سرزمین اردن از نتوفیان گرفته تا نبطیها و یونانیان و اعراب بادیه در جمله تأییدی براین معناست. این شرایط مادی یا زیستی، برای پیدایش تمدن ضرورت دارد، ولی شروط کافی برای تولد آن به شمار نمیرود؛ لازم است بر آنها عوامل دقیق روانی افزوده شود ، و نیز لازم است نظمی سیاسی، ولو بسیار ضعیف و نزدیک به هرج و مرج برقرار گردد؛... باید مردم کم کم احساس کنند که سر هر پیچ راه زندگی، مرگ یا مالیات جدیدی در انتظار آنها کمین نکرده است[۱۱]. برای مثال حدود و ثغور سرزمینی که اکنون اردن نام دارد در طی تاریخ پر فراز و نشیب خود تغییرات فراوانی را شاهد بوده ولی علیرغم همه اینها معمولاً به طور نسبی در امنیت به سر می برده و در کل حکومتهای با ثباتی در آن استقرار یافته که آثار مدنیت به جای مانده حکایت از آن دارد.
چنان که گذشت آثار باقی مانده از دوران باستان جملگی حکایت از تمدنی غنی دارد که از کهن ترین تمدنها به شمار میآید. بدیهی است عوامل طبیعی و جغرافیایی و مواردی که شمرده شد در بناگذاری این تمدن کهن دخیل بوده است. از آنجا که پیشتر در بخش تاریخ دوران باستان مظاهر تمدن و فرهنگ باستان به تفصیلی در خور این پژوهش بیان گردید در اینجا از بیان دوباره آن پرهیز میشود. از این پس به تمدن و فرهنگ دوره میانه که شامل دوران سلطه رومیان و مسلمانان است میپردازیم:
آثار تمدن و فرهنگ دوره میانه بخشی در بازسازی آثار پیشینیان ساکن در اردن تجلی دارد و بخشی در اصل تعلق به دوره رومیان و بیزانس و اسلام دارد. در دوران رومیان شهرهای ده گانه (دکا پولیس) که در خلال دوران «هلنی» تشکیل شد و دارای اتحادی اقتصادی و فرهنگی و فدرالی بود، به شهرهای یونانی مانند فیلادلفیا (امان)، جراسیا (جرش)، جدرا ( أم قیس)، پلا و ارابیلا (اِربد) و شهرهای دیگری در فلسطین و جنوب سوریه پیوستند[۱۲]. که در میان آنها به نظر میرسد جراش گستردهترین و بزرگترین استان روم بوده است و افتخار بازدید امپراتور را دارا میباشد. به دنبال فتح نظامی به زودی بزرگراهی ساخته میشود که جنوبیترین بندر اردن یعنی عقبه را به شمال در شهر بصرای سوریه متصل میکند. در همین زمان در امان جراش و ام قیس[۱۳] قلعهها و دژهای دیدبانی و خیابانهای دارای ستونهای بسیار و آمفی تئاترها ساخته میشود. به لحاظ فرهنگی دراین دوره تنشی اندک در میان ساکنان که به زبان یونانی تکلم میکنند و رومیهایی که لاتین را به عنوان زبان رسمی اعلام میکنند به چشم میخورد. علیرغم این اختلاف مشخصه بارز این دوره زمانی امنیت و صلح است و ازاین رو تحولات زیادی در زیرساختها اتفاق میافتد[۱۴].
دراین زمان در شمال اردن قبایل عربی همچون غساسنه ساکن بودند که برای بیزانسها، هم پیمانانی قوی محسوب میشدند. غساسنه 600 سال، از اوایل قرن اول میلادی تا ظهور اسلام حکومت کردند. اولین پادشاه آنها «جفنه بن عمرو» بود و حکومتشان بر بخش بزرگی از بلاد شام مانند تدمر و الرصافه در مرکز سوریه و البلقا و الکرک در اردن و تا دریا ادامه داشت و پایتختشان در جابیه در جولان بود. به نظر میرسد شهر قسطل توسط حارث بن جبله غسانی (571 - 531 م) ساخته شده باشد[۱۵].
شاید بسیاری از آثار تمدنی که برخی از شهرهای اردن شامل آن است در دوره بیزانس ساخته شده باشد مانند مادبا، و تعدادی از کلیساهای مزیّن به کاشی کاری و گچ بریهای چشم نواز که در داخل آنها گرانبهاترین و زیباترین تابلوهای کاشی کاری شده جهان قرار دارد. یکی از شاخصههای پیشرفت در این دوران را میتوان در سنگ فرش بسیاری از اماکن و معابد تازه ساز مشاهده کرد. جالب توجه ترین نمونههای هنر موزاییک کاری بیزانسی را میتوان در مادبا مشاهده کرد. برجستهترین آنها نقشه مشهور سرزمین مقدس در قرن ششم است که به نام نقشه موزاییک فلسطین هم شناخته میشود[۱۶]. که از قدیمیترین نقشههای سرزمین مقدس به خصوص سرزمین قدس است. این نقشه شامل اماکن واقع شده در بین بیبلوس (جبیل)، شمال دمشق و جنوب مصر یعنی منطقه تیبه است و از غرب به دریای مدیترانه و از شرق به امان و پترا میرسد. هم چنین فرهنگ روم شرقی در اردن در بخش موزاییک کاری، به ویژه در کلیسا را علاوه بر مادبا می توان در کوه نبو، جرش، ام رساس و پترا مشاهده کردن[۱۷].
دوران بیزانس یا حاکمیت روم شرقی از زمانی آغاز میشود که کنستانتین اول (313م) استانبول را پایتخت روم شرقی قرار میدهد. او کلیساها را به رسمیت میشناسد و به عنوان مکانهای مذهبی ترویج میکند. همزمان با گسترش دین مسیح کلیساهای بزرگ و کوچک در اغلب نواحی اردن بنا نهاده میشود. دوره امپراتور ژوستینیان اوج رشد کلیساهاست. معماری حاکم بر کلیساها دراین دوره از نوع قصرهایی میباشد که دارای دو ردیف از ستونهایی است که سقف شبستان را بر پا نگه میدارد با محرابهایی نیم دایره[۱۸]. دراین دوران تعداد ساکنان در منطقه به صورت چشمگیری افزایش مییابد و مسیحیت به دینی مورد قبول در منطقه تبدیل میگردد. گفتنی است که پلا در اردن در قرن اول میلادی منطقهای است که مسیحیان برای فرار از آزار و شکنجه بدان پناهنده میشوند[۱۹].
اردن در دوران پس از اسلام به دلیل نزدیکی به شام که پایتخت امویان است بار دیگر شاهد شکوفایی اقتصادی است. قلعه کویری قصر عمره، حلابات، قصر خرانه، قصر طوبی و مشطا مکانهایی است که در آن زمان ساخته شد. امویان لژهای زیادی جهت عیش و نوش و شکار در صحرای اردن ساختند که به حفظ روابط نزدیک با قبایل بادیه نشین در صحرای سوریه کمک میکند. شاهزادگان امیه به صحرا فرستاده میشدند تا تبدیل به عرب شایسته شوند، این رفت و آمد باعث شد تا میان این شاهزادگان و دختران شیوخ بادیه نشین ازدواجهای مکرر صورت بگیرد[۲۰]. پس از سقوط امویان با انتقال پایتخت از دمشق به بغداد موقعیت اردن در مقایسه با خلافت پیشین به شکلی حاشیهای تقلیل یافت. در نتیجه بسیاری از قصرها و مکانهایی که اُمویها برای شکار ساخته بودند و همچنین ساخت مکانهایی که کاروانهای تجاری و قافلههای حجاج از آن جا گذر میکردند و به سرزمینهای مقدس میرفتند، متوقف شد[۲۱]. علیرغماین رخداد و زلزله شدیدی که در سال 747 منطقه را به نابودی میکشاند ولی شواهد باستان شناسی حاکی از رشد جمعیت منطقه است[۲۲].
در طی جنگهای صلیبی نیز پادشاه اورشلیم قلعههایی به نام مونترال در شوباک در جنوب اردن ساخت تا کاروان مسلمانان که بین سوریه، حجاز و مصر رفت و آمد می کنند را غارت کنند. همچنین دژها و قلعههای دیگری در جنوب اردن در جزیره فرعون در خلیج عقبه، ساخته یا بازسازی شد. با فتح کامل اردن در دوره ایوبی و مملوکی و اتحاد با مصر و سوریه بار دیگر اردن به شکوفایی رسید و جایگاه ویژهای در بین همسایگان خود به دست آورد. سپس به بازسازی دژها و قلعهها و راههای خود پرداخت تا دوباره حاجیان از آنجا عبور کنند و به مکه و مدینه برسند و همچنین برای رونق گرفتن راه تجارت و ارتباطات با دیگر سرزمینها به بازسازیهایی دست زد. دراین دوره در وادی اردن مکانهایی برای پاکسازی شِکَر به وسیله آب ساخته شد[۲۳].
بادیه شرقی اردن و مناطق کوهستانی خاورمیانه در عصرهای مختلف اسلامی آکنده از آثار تاریخی شد؛ جایی که آثار و قصرهای مستحکم و قلعهها و برجها به صورت آثار بزرگی در طول تاریخ بنا گردید، قلعههایی که در طول زمان محلی امن برای دفاع از سرزمین اردن بودند، از آن جمله میتوان قلعه الأرزق را نام برد که تاریخ ساخت آن به دوران رومیها و عرب بر میگردد و قلعــه الربض که از برترین آثار معماری نزد مسلمانان عرب به شمار میرود و هدف از ساخت آن رصد کردن صلیبیها از دژ کوکب الهواء و استفاده از معادن آهن در کوههای عجلون است که مغاره ورده نامیده شده است و نیز ابقای راههای تجاری با دمشق و شمال سوریه. دو قلعه الکرک و الشوبک که به دوره جنگهای صلیبی برمیگردد در مناطق کوهستانی ناهموار قرار دارند و در داخل آنها رواقها و برجها و تجهیزات جنگی وجود دارد که نمایانگر هنرهای جنگی در قرون وسطی است. همچنین قلعههای دیگری در العقبه و الحسا و القطرانه وجود دارد که نمایانگر هنر عصرهای مختلف اسلامی است[۲۴].
در عهد عثمانی به طور کلی اردن به سبب کم کاریهایی که در تحول زیرساختها صورت گرفت دچار ضعف شد. در دوره عثمانی فقط ساختمانهایی ساخته میشد که دلیل دینی داشت مانند ساخت قصر القطرانه که فقط برای قافلههای حاجیان ساخته شد. یکی از مهمترین طرحهای عمرانی در آن زمان، طرح ساخت راه آهن حجاز بود که از دمشق تا مدینه منوره ادامه داشت. این راه آهن وسیله مفیدی برای انتقال سربازان عثمانی بود و برای آذوقه رسانی در خلال جنگ جهانی اول استفاده میشد که تا قلب سرزمینهای حجاز پیش میرفت که در خلال انقلاب اعراب علیه عثمانی مورد تهاجم قرار گرفت[۲۵].[۲۶]
نیز نگاه کنید به
تاریخ اردن؛ تاریخ معاصر اردن؛ تاریخ دوره باستان اردن؛ تاریخ دوران میانی اردن
کتابشناسی
- ↑ ویل دورانت، مقدمه تاریخ تمدن، ج 1
- ↑ Shoup. J A., Culture and customs of Jordan, p.cm. - Culture and customs of the Middle East, ISSN 1550-1310
- ↑ Shoup. J A., Culture and customs of Jordan, p.cm. - Culture and customs of the Middle East, ISSN 1550-1310
- ↑ ویل دورانت، مقدمه تاریخ تمدن، ج 1
- ↑ Shoup. J. A., Culture and customs of Jordan, p.cm. - Culture and customs of the Middle East, ISSN 1550-1310
- ↑ حسین یوسف (1983). دراسات فی تاریخ الأردن وفلسطین. عمان: دار الفكر.
- ↑ العبادی، عویدی . كتاب تاریخ الأردن وعشائرة، الباب الثانی، الممالك الأردنیــة القدیمــة.
- ↑ Shoup. J. A., Culture and customs of Jordan, p.cm. - Culture and customs of the Middle East, ISSN 1550-1310, p. 13
- ↑ Shoup. J. A., Culture and customs of Jordan, p.cm. - Culture and customs of the Middle East, ISSN 1550-1310, p. 13
- ↑ ویل دورانت، مقدمه تاریخ تمدن، ج 1
- ↑ ویل دورانت، مقدمه تاریخ تمدن، ج 1
- ↑ برگرفته از http://www.kinghussein.gov.jo/
- ↑ برگرفته از http://www.kinghussein.gov.jo/
- ↑ برگرفته از http://www.kinghussein.gov.jo/
- ↑ Shoup. J. A., Culture and customs of Jordan, p.cm. - Culture and customs of the Middle East, ISSN 1550-1310, p. 11
- ↑ برگرفته از http://www.kinghussein.gov.jo/
- ↑ Shoup. J. A., Culture and customs of Jordan, p.cm. - Culture and customs of the Middle East, ISSN 1550-1310
- ↑ برگرفته از http://www.kinghussein.gov.jo/
- ↑ برگرفته از http://www.kinghussein.gov.jo/
- ↑ Shoup. J. A., Culture and customs of Jordan, p.cm. - Culture and customs of the Middle East, ISSN 1550-1310, p. 13
- ↑ الخطیب، محمد. (2005). حضارة العرب فی العصور القدیمــة. الطبعــة الأولی. دار طلاس دمشق.
- ↑ برگرفته از http://www.kinghussein.gov.jo/
- ↑ الخطیب، محمد. (2005). حضارة العرب فی العصور القدیمــة. الطبعــة الأولی. دار طلاس دمشق.
- ↑ جریدة الدستور الأردنیــة، دراســة للباحث: جمال خلیفــة - القلاع الإسلامیــة. صروح شامخــة على أرض الأردن تتحدى الزمن
- ↑ برگرفته از http://www.kinghussein.gov.jo/
- ↑ لایقی، غلامرضا (1402). جامعه و فرهنگ اردن. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار)