ازدواج در اردن
به این دلیل که خانواده کانون زندگی اجتماعی بود، این انتظار از فرزندان میرفت که در سن مناسب ازدواج کنند. هم چنین اشخاص مطلقه و بیوه زنها نیز میبایست به ازدواج مجدد اقدام کنند.
ازدواجها باعث افزایش اعتبار مرد و زن در جامعه بود. تولد بچه نیز این اعتبار را افزون میکرد. بخصوص برای زنان که احساس امنیت بیشتری درخانواده متأهل داشتند. دراواخر دهه 1980 هنوز هم این که یک مرد جدا از خانواده خود زندگی میکرد غیرمعمول بود، مگر درمواردی که یک کارگر مهاجر یا یک دانش آموز بود.
درمیان روستاییان و قبایل شریک زندگی مطلوب عموزاده بود. دربسیاری از مناطق یک مرد حق عرفی خود برای جلوگیری از ازدواجهای دختر عموی خود با یک غریبه را محفوظ میدانست. اگر عموزادههای مناسب برای ازدواج وجود نداشتند ازدواج با یکی ازخویشان پدری گزینهی بعدی برای ازدواج بود. مطالعات بخش بهداری دانشگاه اردن دراواخر دهه 1980 بیانگر این موضوع بود که 50درصد ازدواجها فامیلی، 33درصد ازدواجها بین خویشان درجه یک، 7 درصد بین خویشان درجه 2، و 10درصد با سایر خانوادهها صورت پذیرفته است.
در ابتدا زن و مرد باید رضایت خود را از یکدیگر را اعلام کنند. معمولا مردان جوان گزینه خود برای ازدواج را با والدین درمیان میگذارند اما زنان معمولا چنین کاری انجام نمیدهند. هرچند حق رد کردن انتخاب والدین را دارند[۱].
نیز نگاه کنید به
ازدواج در ژاپن؛ ازدواج در روسیه؛ ازدواج در چین؛ ازدواج در مصر؛ ازدواج در تونس؛ ازدواج در افغانستان؛ ازدواج در سنگال؛ ازدواج در فرانسه؛ ازدواج در مالی؛ ازدواج در ساحل عاج؛ ازدواج در زیمبابوه؛ ازدواج در اوکراین؛ ازدواج در اسپانیا؛ ازدواج در اتیوپی؛ ازدواج در آرژانتین؛ ازدواج در کوبا؛ ازدواج در لبنان؛ ازدواج در قزاقستان؛ مراسم خواستگاری و ازدواج در بنگلادش؛ مراسم خواستگاری و ازدواج در تاجیکستان؛ مراسم ازدواج در سریلانکا؛ ازدواج در سیرالئون
کتابشناسی
- ↑ لایقی، غلامرضا (1402). جامعه و فرهنگ اردن. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی(در دست انتشار)