امویان در سوریه

از دانشنامه ملل

یک سال پس از فتح دمشق، «یزید بن ابی سفیان» (مرگ: 21 هجری)، برادر معاویه، که از فرماندهان سپاه فاتح بود، با فرمان عمر، حاکم شام شد. معاویه در سال هفدهم هجری، حکومت دمشق را به دست گرفت. او خلافت علی (ع) را نپذیرفت و با غصب خلافت از حسن بن علی (ع)، در سال ۴۱ هجری، دمشق را به مرکز جدید خلافت خویش تبدیل کرد.

معاویه از شام به عنوان پایگاهی برای لشکرکشی علیه امپراتوری بیزانس استفاده کرد.  او حتی توانست اولین نیروی دریایی مسلمانان در دریای مدیترانه را راه­اندازی کند. ناوگان او موفق شد «اَرواد» مهم­ترین جزیره نزدیک سواحل سوریه و جزیره «رودس» (Rhodes) پیشاهنگ مجمع­الجزایر یونان کنونی در مدیترانه را فتح کند.

اوایل دوره امویان، دوران قدرت و گسترش بود. ارتشِ عمدتاً عرب و بیشتر سوری، مرزهای اسلام را گسترش داد. دولت اموی جنگ علیه بیزانس را به آسیای صغیر کشاند و قسطنطنیه را محاصره کرد. به سمت شرق به خراسان، ترکستان و شمال غربی هند نفوذ کرد و با گسترش در امتداد سواحل شمالی آفریقا، بخش زیادی از اسپانیا را اشغال کرد.

این امپراتوری وسیع، دارای یک اداره منظم با ظاهر اسلامی - عربی بود. فرهنگ چندگانه سوریه نقش مهمی در پی ریزی این مدیریت نوظهور عربی بازی کرد و متقابلاً از ثروتی که از استان­های ثروتمند به مرکز امپراتوری سرشار می­شد، سود می­برد.

دولت اموی در زمان هشام بن عبدالملک (71-125 قمری)، دهمین خلیفه، به اوج گسترش خود رسید. مرزهای دولت اموی از سند و چین در شرق، جنوب فرانسه در غرب، افریقا، مراکش و اندلس در جنوب غربی و ماوراالنهر در شمال شرقی گسترش یافت.

خلفای اموی اهتمامی به تقسیم بندی مدنی؛ مانند آنچه در دولتهای رومی و ایرانی وجود داشت، نداشتند. شاکله مدیریتی نظام اموی، منحصر در نصب والیان خودمختار در شهرها و دریافت عواید از ایشان و پرداختن به فتوحات تازه و بناها و کاخ­های مجلل برای خویش و در نهایت مسجد بود که نمونه اعلای آن مسج اموی در دمشق است.

برخلاف ثبات سیاسی وامنیتی شام، دولت اموی در عراق وحجاز شاهد شورش­ها و انقلابات ضداموی بسیاری بود که عامل اکثر این انقلاب‌ها که در عراق تمرکز داشت، شیعیان بودند؛ از جمله انقلاب توابین و انقلاب مختار ثقفی و قیام زید بن علی.

بعد از هشام­ بن عبدالملک، قدرت دولت مرکزی کاهش یافت. در داخلِ گروه حاکم، جناح‌ها و خصومت‌هایی به وجود آمد: اعراب عراق از تسلط بر سوریه خشمگین بودند. غیر عرب­هایی هم که به اسلام گرویدند (موالی) از شکاف اجتماعی بین آنها و اعراب ناراحت بودند و مسلمانان مؤمن، بنی امیه را در زندگی و سیاست­های خود بیش از حد دنیوی می­دانستند. همه این عوامل دست به دست هم داد تا سقوط دولت اموی تسریع گردد.

قصور اموی

کاخ­های اموی متعددی در مناطق مختلف شام و بیشتر، پیرامون دمشق بنا شد؛ بعضی از آنها که در سوریه کنونی بنا شده­اند، عبارت­اند از:

-       قصر الخضراء کنار مسجد اموی که به کلی محو شده است.

-       قصر یزید (أسیس) در دل بادیة الشام

-       قصر حَوارین (Hawarin) در حمص

-       قصر هشام بن عبدالملک در رِصافه (Resafa) در الرقه

-       قصر دیگر هشام به نام الحِیْرُالغربی در پالمیرا

«قُبه الصخره» در اورشلیم و مسجد بزرگ دمشق را هم امویان ساختند.

اصولاً اولویت بنای تمدن اسلام، مبتنی بر ابنیه مُدُن نبود؛ بلکه سویی آسمانی داشت و دارد؛ در واقع، تأثیرات، تغییرات و تحولات فکری و عقیدتی اسلامی آنچنان به سرعت نفوذ می­کند که همه را؛ خصوصاً صاحبان اندیشه را متحیر و مجبور به تمکین و انقطاع از توجه به امور دنیوی می­نماید و زمینه را برای یک سوء برداشت و تناقض تفریطی و افراطی در دنیاستیزی و دنیا پرستی مهیا می­کند.

گرچه بعدها خاندان پیامبر (ص)، با نقد افراط و تفریط زاهدان نخستین و امرای اموی و عباسی، به تدریج توازن و تعادلی به درک حقیقی انسان­ها از تعالیم اسلام دادند و این دوگانه متناقض ناهم­خوان انحرافی را که بعداز پیامبر (ص) شکل گرفته بود، تا حد زیادی اصلاح کردند؛ اما تأثیرات سوء آن هنوز هم در بدنه تمدن اسلامی باقی است.[۱]

نیز نگاه کنید به

تاریخ دوران میانی سوریه

کتابشناسی

  1. شنی، کریم (۱۴۰۰). فرهنگ و تاریخ سوریه. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار)