تاثیرپذیری کشور قطر از فرهنگ خارجی

از دانشنامه ملل

از آغاز پیدایش نفت در کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و حضور میلیونی خارجی‌ها که بر مردم بومی تحمیل شد،‌ این كشورها تاثیر‌ فرهنگی و اجتماعی قابل توجهی دیدند. طوفان عصر ارتباطات که از نیمه‌ی دوم قرن بیستم آغاز شد، با همه‌ی جوانب مثبتی که برای نزدیک ساختن ملل جهان دربرداشت، فرهنگ‌های بومی و پاره فرهنگ‌ها را به تدریج درهم کوبید و جوامع کوچک‌تر را بسیار تحت تاثیر قرار داد.

تئوری ایجاد دهکده‌ی جهانی و همسایگی مجازی و اجباری مردم جهان در موارد بسیاری به رانده شدن خرده فرهنگ‌ها یا حداقل ایستایی آنها انجامید. در این گیر و دار، طبیعتاً این واقعیت دور از ذهن نخواهد بود که جوامع کوچک‌تر مانند قطر، آسیب بیشتری ببیند.

گرچه مقایسه‌ی وضعیت فرهنگی موجود در قطر نسبت به برخی کشورهایی که سرنوشت مشابهی از نظر تغییرات دموگرافی، اقتصادی و فرهنگی یافته‌اند، نشان می‌دهد که این کشور آسیب کمتری دیده است؛ اما به هر حال، تلاش برای نوسازی کشور و نوگرایی فرهنگی، بدون تلفات نبوده و آثار رضایت‌ بخشی را برای مردم بومی برجای نگذاشته است.

در این جا، به برخی موارد که سبب دوری مردم از فرهنگ اصیل خویش شده است اشاره می‌شود:

آموزش اجباری زبان انگلیسی در مدارس ابتدایی:کسانی که امر برنامه ریزی کشور را در سطح کلان برای نوگرایی و همزیستی با دیگر جوامع به عهده دارند، معتقدند که نسل جدید باید از دوران کودکی با فرهنگ و زبان دیگر جوامع آشنا گردد تا بتواند در مصاف با متغیرهای منطقه‌ای و بین‌المللی، به علم و زبان و فرهنگ غالب در سطح جهان نیز مسلح باشد.

دکتر عبدالله الکبیسی رئیس بخش عربی دانشگاه قطر می گوید: «اوایل دهه‌ی 90 در بیشتر کشورهای عربی حوزه‌ی خلیج فارس، تدریس زبان انگلیسی به جای چهارم ابتدایی، از اول ابتدایی آغاز شد و قطر از سال 2003 تدریس زبان انگلیسی را در تمام مراحل آموزش ابتدایی اجباری ساخت».

این در حالی است که سال 2009، وزارت آموزش و پرورش قطر، طی بخشنامه‌ای خواستار اصلاح روش تدریس در مدارس خصوصی عربی، به منظور تقویت زبان عربی و هویت عربی- اسلامی شده بود.

تغییر نظام سنتی و دولتی آموزش و پرورش قطر به نظام آموزشی غیرانتفاعی و خصوصی، با استفاده از نظام آموزشی آمریکا و مدارس با سابقه‌ی انگلیسی و فرانسوی، از طرح‌های ابتکاری دولت قطر برای نوگرایی در مقوله‌های فرهنگ و آموزش در این کشور می‌باشد.

قطر کشوری مهاجرپذیر است؛ لذا از تنوع فرهنگی برخوردار است؛ که بعضی از آنها مانند فرهنگ اسلامی، اثرات مثبت و برخی اثرات منفی بر جامعه‌ی قطر داشته است. می‌توان فرهنگ سنتی و بومی قطر را طی چند دهه‌ی گذشته، متأثر از فرهنگی‌های زیر دانست:

فرهنگ ایرانی

ایرانیان به دلیل نزدیکی و همسایگی و سهولت رفت و آمد به آن کشور، جزو اولین گروه‌هایی هستند که بر فرهنگ قطر اثر گذاشته است.

فرهنگ هندی، پاکستانی، فیلیپینی

رونق گرفتن اقتصاد قطر در سال 1939 پس از کشف نفت و بهبود نقدینگی مردم و از طرف دیگر فقر مردم شبه قاره‌ی هند و در سال‌های اخیر، آسیای دور از جمله فیلیپین، همچنین رفاه طلبی مردم قطر، موجب مهاجرت عده‌ی زیادی از مردم مناطق مذکور به این کشور شد که در میان آنها عده‌ی زیادی به امور خدماتی از قبیل راننده‌ی شخصی، نوکری و خدمت در منازل پرداختند. روز به روز نیز گرایش مردم به داشتن چنین خدمت‌كارانی افزایش یافته است؛ به طوری که در حال حاضر، بیشتر امور فرزندان قطری‌ها را این عده به عهده دارند که نتیجه‌ی طبیعی آن، تأثیر فرهنگ شبه قاره‌ی هند در این کشور می‌باشد.

فرهنگ غربی

چون قطر با کمبود استاد و متخصص روبه روست؛ لذا حضور اساتید زیادی از کشورهای آمریکایی و اروپایی به خصوص انگلستان، در دانشگاه قطر و بخش‌های خصوصی و اعزام جوانان قطری برای تحصیل به کشورهای غربی، موجب نفوذ فرهنگ غربی در میان جوانان قطری شده است.

فرهنگ وهابی

قطر، دومین کشور بعد از عربستان است که حاکمیت وهابی دارد، به علت همسایگی با عربستان- مرکز وهابی‌گری- روابط فرهنگی دیرینه‌ای با این كشور دارد؛ به طوری که روابط سیاسی قطر، نوعی تبعیت مذهبی نسبت به عربستان داشت.

در کل می‌توان چنین استنباط كرد كه فرهنگ‌های مختلف، در متن جامعه‌ی قطر، نوعی رقابت نامحسوس و تأثیرگذار گام به گام دارند. به عنوان مثال، به دلیل همسایگی قطر با ایران، خصوصیات اخلاقی مردم قطر تا حدی شبیه مردم جنوب ایران است و نیز با توجه به پایبندی و تعصب حکام قطری به مذهب وهابی، ظواهر مذهبی و اسلامی به شکلی قوی در جامعه رعایت می‌شود. به هر حال قطر از نظر فرهنگی، دارای فرهنگ سنتی اسلامی است که فرهنگ‌های گوناگون بر آن تأثیر گذاشته‌اند و شهروندان قطری به‌خصوص جوانان، در خارج از قطر چندان مقید به رعایت اصول سنتی فرهنگ خود نیستند و در داخل کشور هم تعارض شدیدی بین نسل گذشته و نسل جدید ایجاد شده است و در رفتارهای فردی و اجتماعی، از الگوهای غربی پیروی می‌كنند.

بررسی فرهنگ غالب آسیایی در کشورهای عربی خلیج فارس (عامل آسیایی و عوامل بین‌المللی)

شواهد و همچنین بررسی‌های کارشناسانه نشان می‌دهد که عوامل زیر سبب حضور حداکثری اتباع کشورهای شرق آسیا و غلبه‌ی فرهنگی آنان در کشورهای عربی حوزه‌ی خلیج فارس شده است:

عامل آسیایی بودن
  1. چون اتباع کشورهای آسیایی اغلب با زبان انگلیسی و ابزارهای اداری و خدماتی روز، از جمله کامپیوتر آشنا هستند، سختی شرایط کار را بیشتر تحمل می‌کنند و هرگونه کاری که به آنان واگذار شود بدون هیچ بهانه‌ای انجام می‌دهند و اصولاً انسان‌های بی‌خطری تلقی می‌شوند.
  2. با توجه به این که دستمزد نیروی کار، یکی از عوامل تعیین کننده‌ی شاخص قیمت تولید می‌باشد و کارفرما نیز ترجیح می‌دهد از نیروی کار ارزان استفاده کند؛ بنابراین تقاضا برای به کارگیری نیروی کار تبعه کشورهای آسیای شرقی بیشتر از سایر ملیت‌های منطقه است.
عوامل بین‌المللی

وجود شرکت‌های بین‌المللی در کشورهای مقصد، سبب شده است تا در جهت استخدام نیروی کار ارزان، به جای جلب نیروی کار از کشورهای عربی یا هم‌جوار، نیروی مورد نیاز خود را از کشورهای شرق آسیا- به علت ویژگی‌هایی که برشمرده شد- تأمین نمایند. این شرکت‌ها برای اجرای پروژه‌های خود در این کشورها، فقط کادرهای فنی تخصصی و دانش فنی و ابزار فیزیکی اصلی را با خود می‌آورند و برای تأمین کادرهای اداری و خدماتی و کارگر ساده، ارزان‌ترین آن را در کشور مقصد می‌یابند.

تأثیر فرهنگ مهاجران آسیایی بر فرهنگ بومی کشورهای خلیج فارس و آسیب شناسی آن

کارشناسان معتقدند، اتباع کشورهای عربی تأثیرات منفی را که اتباع کشورهای آسیایی در کشورهای حوزه‌ی خلیج فارس از خود بر جای می‌گذارند، ندارند. چرا که اینان با کشورهای مقصد دارای مشترکاتی مانند زبان، فرهنگ، هنجار، آداب و رسوم و دین و مذهب هستند. این در حالی است که اكثر مهاجران آسیایی، این مشترکات را با اتباع کشورهای مقصد ندارند و این تفاوت‌ها علاوه بر فرهنگ و هنجار و آداب و رسوم مختلف و متفاوت، سبب بروز مشکلات و تأثیرات منفی ناشی از آن نیز شده است.

آنچه که به عنوان تأثیرات منفی حضور حداکثری مهاجران کشورهای آسیای شرقی در کشورهای مقصد شناخته می‌شود، می‌توان در چهار بخش فرهنگی، دموگرافی و اجتماعی، اقتصادی و عمومی بررسی كرد.

تاثیرفرهنگ مهاجران در امنیت فرهنگی

كارشناسان امور فرهنگی معتقدند، وجود میلیون‌ها نفر اتباع کشورهای آسیایی در کشورهای عربی حوزه‌ی خلیج فارس، امنیت فرهنگی را که شامل چگونگی حراست از فرهنگ ملی در برابر تأثیرات خارجی است، تهدید كرده‌است. اتباع خارجی در این کشورها، ضمن تکلم به زبان اصلی خود، تقید به فرهنگ، اعتقادات و مظاهر دینی، تأسیس مدارس و توزیع روزنامه و مجلات مربوط به خود و حضور میلیونی در دوایر دولتی و بخش خصوصی و حتی خانه‌های مردم بومی به عنوان خدمتکار و راننده و مباشر، سبب شده‌اند که فرهنگ و زبان خود را بر جامعه اثرگذارباشد. این در حالی است که در مقابل، فرهنگ جامعه‌ی اصلی (عربی) در برابر این متغیر مزاحم‌، رنگ باخته و ترویج استفاده از زبان انگلیسی در دستگاه‌های دولتی و بخش خصوصی و زبان اردو به عنوان زبان بعدی کارگری و خدماتی، یکی از نشانه‌های این رنگ باختگی است.

کودکان عرب که زیر دست خدمتکاران و مربیان آسیایی بزرگ می‌شوند، بیشتر از بزرگ‌ترها از فرهنگ هویت خود دور شده و زبان و اصطلاحات بیگانه را وارد زبان و فرهنگ بومی خانواده کرده‌اند. یکی از نویسندگان روزنامه‌ی الرایه قطر، اخیراً در مقاله‌ای انتقاد آمیز، ضمن پرداختن به همین مقوله نوشته بود: «از بس با راننده‌ها و خدمتکاران به زبان عربی شکسته‌ی قابل فهم آنها سخن گفته‌ایم، صرف و نحو و قیافه و قافیه از زبان عربی اصیل و مادری ما مردم بومی رخت بربسته و به جای این که آنها به زبان ما سخن بگویند، ما مانند آنها به عربی دست و پا شکسته تکلم می‌کنیم.» در همین رابطه، شیخ یوسف قرضاوی، مفتی اهل سنت این کشور، معتقد است که خدمتکاران آسیایی، زبان و هویت فرزندان عرب را تهدید می‌کنند. وی در یک سخنرانی، خواستار ایجاد استراتژی قومی برای نجات زبان عربی شده و گفته‌است، زبان عربی، زبان دین اسلام است و نباید مورد تهدید یا تهاجم فرهنگی قرار گیرد.

اندیشمندان قطری هم معتقدند، اعتماد بیشتر شرکت‌ها و دستگاه‌های دولتی و غیردولتی در قطر، در تكلم به زبان انگلیسی در تعاملات، مخالف قانون اساسی این کشور است که زبان عربی را زبان رسمی این کشور دانسته است. متفکران قطری صراحتاً اعلام می‌کنند که مربی‌ها و خدمتکاران آسیایی بر زبان کودکان عرب تأثیر منفی گذاشته و مدارس غیردولتی نیز به تدریس دروس خود به زبان عربی اهمیت نمی‌دهند.

تاثیرفرهنگ مهاجران در امنیت دموگرافی و اجتماعی

منظور از امنیت دموگرافی، حراست از ترکیب و بافت جمعیتی اصیل در برابر اختلاط با جوامع و جمعیت‌های بیگانه و امنیت اجتماعی است. همچنین حراست از هنجارها، آداب و رسوم و سنن و میراث جامعه‌ی اصیل در برابر تأثیرات خارجی است.

صاحب‌نظران کشورهای عربی حوزه‌ی خلیج فارس می‌گویند، وجود 12 میلیون تبعه‌ی کشورهای آسیایی که بیشتر آنها را نیز مردان مجرد تشکیل می‌دهند، در جوامع خلیجی که جمعیتی محدود دارند، باعث اختلال و آسیب پذیری بافت جمعیتی این کشورها شده است.

آمار دبیرخانه‌ی شورای همکاری خلیج فارس نشان[ii](Gulf Corperatiion Council) می‌دهد تعداد زنان در برابر مردان در کل جمعیت این کشورها در سال 2007، حداقل 124 و حداکثر 212 به 100 بوده است. برای نمونه در امارات، تعداد مردان در برابر زنان، 212 به 100 است و این رقم در کویت 3/155، بحرین 2/135، عمان 8/127 و سعودی نیز 1/124 بوده است. درباره‌ی قطر آماری منتشر نشده؛ اما تخمین زده می‌شود که از کویت بیشتر باشد.

مشروعیت شرب خمر، روابط آزاد مرد و زن و رعایت نكردن ظواهر اجتماعی و عقیدتی از سوی اتباع کشورهای آسیایی، از دیگر عواملی است که در بررسی‌ها به عنوان عوامل تهدید کننده‌ی امنیت اجتماعی جوامع اصیل کشورهای هدف تلقی می‌شود. آنان مقید به دین، فرهنگ و آداب و رسوم خاص خویش هستند و تحت تأثیر هجوم فرهنگ بیگانه قرار دارند.

بررسی مقاله‌ها و پژوهش‌های منتشره در این کشورها، این همسنجی را نیز بار می‌گشاید که، در حالی که اقلیت‌های هندی، چینی و پاکستانی در کشورهای اروپایی در محله‌های مشخصی متمرکز شده و فرهنگ اصیل کشور میزبان را تهدید نمی‌کنند، در کشورهای عربی مورد بحث، جمعیت مهاجران، چندین برابر جمعیت بومی است و کار به جایی رسیده که یک جامعه‌ی بزرگ چند ملیتی‌، در برابر یک جامعه‌ی کوچک اصیل قرار گرفته و در حال بلعیدن فرهنگ آن جامعه هستند و نتایج منفی آن نیز روز به روز افزایش می‌یابد. چندی پیش یک قطری در تماس با رادیو دوحه گفت: در بیمارستان دولتی «حمد» اینقدر اتباع خارجی جلو اتاق پزشکان، داروخانه و آزمایشگاه و سایر بخش‌ها صف کشیده‌اند که شهروند قطری برای جلوگیری از اتلاف وقت، ناگزیر است به بیمارستان‌های خصوصی مراجعه کند و از امکانات ارزان دولتی به نفع خارجی‌ها استفاده نكند. قطری‌ها می‌گویند: جمعیت فراوان خارجی‌ها، جای مردم بومی را تنگ کرده و استفاده کنندگان اصلی امکانات دولتی و اماکن عمومی، مهاجران هستند.

تاثیرفرهنگ مهاجران در امنیت اقتصادی

روند طبیعی تاریخ، به ویژه معاصر، نشان داده‌است كه اقتصاد علم تعیین کننده‌ی سرنوشت بشر و ترازوی عمل‌کرد حاكمان است. امنیت اقتصادی از دارایی‌های ملی در برابر عوامل خارجی و از هم پاشیدگی اقتصاد ملی، حراست می‌كند. در علم اقتصاد، جوانان در سن خدمت، به عنوان یکی از عوامل مهم تولید، در حقیقت مهم‌ترین بخش دارایی ملی برای رشد و توسعه کشور می‌باشند.

در سالهای اخیر، تلاش دولت‌های عربی حوزه‌ی خلیج فارس، به کاهش تعداد بیگانگان و جایگزینی تدریجی نیروی بومی، تحول تازه‌ای را در این زمینه ایجاد کرده؛ اما جمعیت اندک این کشورها، نبود نیروی فنی تخصصی و ماهر و عدم تمایل بومی‌ها به اشتغال در کارهای سخت و حتی بخش خصوصی، به عنوان یک مانع، پیشرفت این طرح را كند كرده‌است.

دولت قطر در سال1388 طرح قطری سازی نیروی کار در بخش‌های دولتی و خصوصی را برای مشاغل غیر فنی و غیر تخصصی آغاز و شرکت‌ها و حتی بانک‌های خارجی را موظف کرده است که 20 درصد از نیروی کار خود را از بین اتباع قطری که توسط وزارت کار و امور اجتماعی به آنها معرفی می‌شوند، استخدام کنند و به آنها آموزش لازم ضمن خدمت بدهند.

تاثیر فرهنگ مهاجران در امنیت عمومی

در مبحث امنیت، طبیعتاً هرچه جامعه یکپارچگی کمتری در زمینه‌های فرهنگی، اجتماعی، دینی و سیاسی داشته باشد، هزینه‌ی تأمین آن نیز زیادتر خواهد بود.

تبعات تاثیر ناشی از وجود میلیون‌ها تبعه‌ی خارجی در این کشورها و تلاش دولت برای تأمین امنیت و کنترل این اکثریت در برابر اقلیت بومی، طبیعتاً هزینه‌های مادی و غیر مادی متنابهی برای کشور میزبان دربر خواهد داشت. افزایش تعداد افراد پلیس و هزینه‌های مترتب بر آن به منظور تأمین امنیت برای جامعه، زیان‌ ناشی از درگیری‌های احتمالی بین افراد و گروه‌های مقیم و ظهور جرایم جدید وارداتی توسط این افراد از قبیل انحرافات اخلاقی، کلاهبرداری، جعل و تزویر، خرید و فروش مواد مخدر و در نهایت احتمال اعتصابات خودجوش کارگری، از متغیرهای مهم مربوط به مقوله‌ی امنیت در این زمینه است. تلاش کشورهای مقصد برای تنظیم تعداد اتباع خارجی و ایجاد نوعی تعادل در حضور ملیت‌های مختلف، یکی از راه‌کارهایی است که در چند سال اخیر توسط این کشورها به تدریج در حال اجراست.[۱]

نیز نگاه کنید به

تاثيرپذیری ساحل عاج از فرهنگ خارجی؛ تاثيرپذیری کشور مالی از فرهنگ خارجی؛ تاثير فرهنگ خارجی در سودان؛ تاثيرپذیری کشور زیمبابوه از فرهنگ خارجی؛ عناصر تاثیرگذار خارجی در فرهنگ جامعه اوکراین؛ تاثيرپذیری کشور اسپانیا از فرهنگ خارجی؛ تاثيرپذیری اردن از فرهنگ خارجی؛ تاثيرپذیری اتیوپی از فرهنگ خارجی؛ تاثيرپذیری تایلند از فرهنگ خارجی

کتابشناسی

  1. ↑ احمدی، محمد مهدی(1393). جامعه و فرهنگ قطر. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی(دردست انتشار).