دولت آیوتایا در تایلند

از دانشنامه ملل
شهر آیوتایا برگرفته از سایت ایرانیان تایلند. قابل بازیابی از https://iranianthailand.com/

برای ۴۱۷ سال دولت آیوتایا یگانه دولت مسلط در حوزه رودخانه چائوفرایا به‌شمار می‌رفت. پایتخت آن شهر آیوتایا بود که به‌صورت جزیره‌ای در نقطه تلاقی سه رودخانه چائوفرایا، پاساک (Pasak) و لوپ بوری قرار داشت. این شهر بعدها به یکی از شهرهای بزرگ آسیا تبدیل شد که کوس رقابت با پاریس را می‌زد و بسیار باشکوه جلوه می‌کرد. شهری که دارای صدها صومعه بودایی وکانال‌ها و آبراه‌های فراوان برای رفت‌وآمد بود.

منطقه آیوتایا پیش از ۱۳۵۰م، یعنی سالی که راماتیبودی یکم(Ramathibodi) (اوتونگ) (Utong) آن را بنیان نهاد، مسکن جوامع کهنسال و باستانی آن دیار بود و بیست سال پیش از سکونت او در این شهر، تندیس بزرگی از بودا در معبد «فانان چونگ» ( Phanan Choeng) واقع در حومه این شهر ساخته شده بود. شهری‌که مزیت‌های گوناگون جغرافیایی و اقتصادی داشت. رودخانه‌ها و آبراهه‌های آن، نه‌تنها دسترسی آسان به نقاط گوناگون را فراهم می‌کرد، بلکه به خلیج تایلند هم راه داشت که باعث رشد بازرگانی دریایی می‌شد. شالیزارهای اطراف شهر هر سال و در فصل بارانی دچار سیل می‌شد و مانند خندق دورتادور شهر را می‌گرفت و آن را برای چند ماه تسخیرناپذیر می‌کرد. محصول این شالیزارها خوردوخوراک جمعیت کم‌وبیش زیاد آیوتایا را تأمین می‌کرد و مازاد آن را به کشورهای گوناگون آسیا صادر می‌کردند. راماتیبودی یکم که بنیان‌گذار حکومت تایلندی آیوتایا به‌شمار می‌رود، هم جنگجو و هم قانون‌گذار بود. بسیاری از قوانینی که بعدها در ۱۸۰۵م نخستین شاهان دوران بانکوک تدوین کردند، از این دوره گرفته شده است. راماتیبودی یکم و جانشینان او، سرزمین آیوتایا را گسترش دادند و مرزهای شمالی آن را به سوخوتای و مرزهای شرقی آن را به نزدیکی شهر باستانی آنکور (Angkor)، پایتخت دولت خمر رساندند. تا سدهٔ پانزدهم، آیوتایا سلطه خود را بر بیشتر حکومت‌های کوچک واقع در شمال و مرکز تایلند امروزی برقرار کرده بود. آیوتایا نتوانست حکومت لانا را زیر فرمان خود درآورد، ولی برای مدت کوتاهی شهر بزرگ آنکور را ضمیمه سرزمین‌های خود کرد.

بدین‌سان دولت آیوتایا در سده پانزدهم از صورت حکومتی کوچک در مرکز تایلند به شکل کشوری متمرکز و روبه‌گسترش درآمد. آیوتایا توانست سرزمین بزرگی را زیر کنترل خود درآورد و برخی از حکومت‌های دیگر آن نواحی را هم خراج‌گزار خود کند. در دوران یکی از پادشاهان این دوره به نام «ترایلوک» (Trailok)، (۱۴۴۸ تا ۱۴۸۸م)، نظام دیوانی پیشرفته‌ای که بعدها زیربنای نظام اداری جدید تایلند شد، در آیوتایا پاگرفت. این نظام مأموران و مناصبی با رده‌های گوناگون و سلسله مراتبی منسجم داشت که در آن سه طبقه از مردمان زندگی می‌کردند؛ شاه در رأس هرم جامعه قرار داشت. در پایین‌ترین بخش هرم اجتماعی، عوام (مردان آزاد یا «فرای») (Phrai) و بردگان قرار داشتند. بر فراز آن‌ها مقامات و نخبگان (خونانگ) (Khunnang) زندگی می‌کردند و بالاترین طبقه از آن، شاهزادگان (چائو) (Chao) بودند. یکی از طبقات این دوره، رهبانیت بودایی (Bundhist Monkhood) (مانک‌ها یا راهبان) بودند که از طبقات دیگر نیز داخل آن می‌شدند. رهبانیت بودایی یکی از نهادهایی بود که طبقات اجتماعی گوناگون را با یکدیگر می‌آمیخت. معابد بودایی مرکز تجمع همهٔ جوامع تایلندی، اعم از شهری و روستایی به‌شمار می‌رفت.

شاهان آیوتایا نه تنها بودایی بودند و بر پایهٔ قوانین داما (Dhamma) حکومت می‌کردند، بلکه مقام دواراجاه (Devaraja) یا خداشاهی داشتند و قداست خود را از خدایان هندو، مانند ایندرا (Indra) و ویشنو (Vishnu) می‌گرفتند؛ تا آنجا که بسیاری از مردمان غرب که در آن زمان به آیوتایا رفته‌اند، شاهان سیام را هم‌ردیف خدایان می‌پنداشتند و از قدرت تام پادشاه و خداگونگی او سخن می‌گفتند. آن‌ها مقام شاهان را حتی بالاتر از خدا می‌دانستند و آنها را می‌پرستیدند.

«سیامی‌ها که از مذهب بودا پیروی می‌کردند، سیستم حکومت خود را نیز از تشکیلات حکومت آسمانی (Svargar) بودائی اقتباس کردند و بر اساس تثلیت بنا کرده بودند. بدین معنی که کشور را سه نفر که اختیارات تقریبا مساوی داشتند، اداره می‌کردند. در رأس حکومت، شاه بزرگ (مهاراج (Maharaj)) قرار داشت که با مساعدت دو شاه کهتر (مها اوپاراج(Maha Uparaj)) سلطنت می‌کرد.

این سه شاه را به‌ترتیب: وَنگ لونگ (Wang Luang)، وَنگ نا (Wang Na) و وَنگ لنگ (Maharaj) می‌نامیدند و اغلب، برادران شاه سمت شاهان کهتر را داشتند. این سیستم تثلیث و تقسیم قدرت برای ثبات حکومت و جلوگیری از اعمال قدرت مطلق طرح‌ریزی شده بود»[۱].

دوران آیوتایا یکی از ادوار بزرگ در تجارت بین‌المللی سیام است، در این دوران بندر آیوتایا به‌صورت یکی از بازارهای بزرگ جهانی درآمد که در آنجا کالاهای شرق دور را با اجناس شبه‌جزیرهٔ مالایا، هند، ایران و خود آیوتایا مبادله می‌کردند. آیوتایا از راه بندر مرگی (Wang Lang) در خلیج بنگال که به پایتخت وصل می‌شد، به بازار وسیع اقیانوس هند دسترسی داشت. آیوتایا همچنین با دربارهای مینگ و مانچو در چین دادوستد داشت و شاهان سیامی برای به‌دست‌آوردن بازار چین، خود را خراج‌گزار امپراتوران چین می‌کردند.

آیوتایا، بازار خوبی برای پارچه‌ها و لباس‌های گران‌قیمتی بود که بازرگانان مسلمان از هند و نواحی دورتر به آنجا می‌آوردند و به سیامی‌ها و خارجیان مقیم آن کشور عرضه می‌کردند. شاهان سیام، مقدم چینی‌ها، هندی‌ها، ژاپنی‌ها و ایرانیان را در آیوتایا گرامی می‌داشتند و به آن‌ها آزادی مذهبی می‌دادند. بسیاری از این بیگانگان به مقامات مهمی در دربار سیام نیز رسیدند.

در ۱۵۱۱م، برای نخستین بار پرتغالی‌ها به رهبری دریانورد مشهور پرتغالی، آلفونسو آلبوکرک که قصد تصرف مالاکا را داشت، وارد‌آیوتایا شدند و در ۱۵۱۶م نخستین پیمان خود را در این شهر با حکومت سیام امضا کردند، بر پایهٔ این پیمان، در برابر تأمین تفنگ و مهمات برای پادشاه تایلند، اجازه اقامت در آیوتایا و دیگر بنادر سیام به آن‌ها داده شد. اسپانیایی‌ها هم دومین کشور اروپایی بودند که تا پایان سده شانزدهم وارد آیوتایا شدند. در اوایل سده هفدهم نمایندگان کمپانی هند شرقی انگلیس و کمپانی هند شرقی هلند وارد این سرزمین شدند و هلندی‌ها از ۱۶۰۵ م تا ۱۷۶۵ م، نقش بسیار مهمی در بازرگانی خارجی این کشور ایفا کردند. هلندی‌ها موفق شدند که امتیاز انحصاری صدور پوست‌گوزن به ژاپن و فروش قلع در بندر «ناخون سی تامارات» (Nakhon Si Tammarat) در جنوب کشور را از پادشاه سیام بگیرند. فرانسوی‌ها نخست در ۱۶۶۲م، در دوران سلطنت شاه نارای کبیر (۱۶۵۶م تا ۱۶۸۹م)، با هیئت‌های مذهبی و بازرگانان خود وارد سیام شدند و در دهه ۱۶۸۰ م هیئت‌های سیاسی متعدد میان دربار سیام و دربار لویی چهاردهم در رفت‌وآمد بودند. هدف فرانسوی‌ها آن بود که شاه نارای را به مسیحیت درآورند. آن‌ها در ۱۶۸۵م با اعزام نیرو به بنادر بانکوک و مرگی کوشیدند که در سیام پادگان نظامی داشته باشند؛ ولی در مبارزهٔ قدرت که در ۱۶۸۸م درگرفت، جناح ضد فرانسوی پیروز شد و ضمن بیرون راندن نیروهای فرانسوی، کنستانتین فالکون صدراعظم یونانی شاه نارای که جانب فرانسوی‌ها را گرفته بود، اعدام شد.

از آن پس، تماس آیوتایا با جهان غرب به‌شدت کاهش یافت؛ اما هدف دولت، انزوای سیاسی نبود به‌ویژه که پس از سال ۱۶۸۳م تجارت با چین افزایش یافت و دادوستد با هلند، هند و کشورهای همسایه رو به فزونی گذاشت.

روابط آیوتایا با همسایگان همیشه دوستانه نبود و با کامبوج، لانا، لان چانگ (لائوس)، پاتانی و بیش از همه با برمه، در جنگ و گریز به سر می‌برد. برمه‌ای‌ها از سیاست‌های توسعه‌طلبانه پیروی می‌کردند. در ۱۵۶۹م، «بای این نانگ» (Bayinnaung) پادشاه برمه، پس از نبردی طولانی آیوتایا را تصرف کرد و سیام برای یک دهه ضمیمه برمه شد. در چنین اوضاعی بود که یکی از سرداران بزرگ نظامی سیام، یعنی شاهزاده نارسوان، برای استقلال کشور به پا خاست. وی پس از جنگ‌های متعدد در نبردی که در پشت فیل در «نونگ سارای» (Nong Sarai) درگرفت، ولیعهد برمه را کشت و به پادشاهی سیام رسید.

حدود ۲۰۰ سال بعد، در سده هجدهم میلادی، برمه بار دیگر دست به کشورگشایی زد و شاهان برمه از دودمان «آلونگ فایا» (Alaungphaya) تصمیم به تسخیر آیوتایا گرفتند. آیوتایا در آن زمان در اوج شکوه هنری و فرهنگی خود بود. در دهه ۱۷۶۰م، نیروهای برمه‌ای، پس از حدود یک‌صد سال صلح و آرامش نسبی میان دو کشور، شکست‌های سختی به سیامی‌ها وارد آوردند. در آوریل ۱۷۶۷م، آیوتایا پس از ۱۵ ماه محاصره، به دست برمه‌ای‌ها افتاد که با چپاول و آتش‌زدن این شهر، به یکی از ادوار درخشان سیاسی و فرهنگی سیام پایان دادند[۲].

نیز نگاه کنید به

تاریخ تایلند؛ ظهور تایی‌ها در تایلند؛ دوران سوخوتای در تایلند؛ شاه تاکسین و نوزایی ملی در تایلند؛ دوران راتاناکوسین و سلطنت خاندان چاکری

کتابشناسی

  1. محمدربیع بن محمدابراهیم، (۱۳۵۶)، سفینه سلیمانی (سفرنامه سفیر ایران به سیام). تصحیح و تحشیه عباس فاروقی. تهران، دانشگاه تهران، مؤسسه انتشارات و چاپ.
  2. الهی، امیر سعید(1391). جامعه و فرهنگ تایلند. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشارات بین‌المللی الهدی،ص.46-51.