زبان فارسی در فرانسه
زبان فارسی در آموزش و پرورش فرانسه از سال 1918میلادی به عنوان زبان خارجی پذیرفته شده و داستان چگونگی پذیرفته شدن آن نیز خواندنی است.
در سال 1290 شمسی قانونی از تصویب مجلس گذشت که به موجب آن 30نفر برای تحصیل علوم از طرف دولت ایران به فرانسه فرستاده شوند. 200 نفر در امتحان اعزام شرکت کردند، که از میان آنها 30 تن برگزیده و انتخاب شدند. پارهای از این افراد پس از اتمام تحصیل در فرانسه و گرفتن گواهینامه عالی آموزگاری، به ایران برمیگشتند و برخی هم قصد ورود به دانشگاه پاریس را داشتند. داشتن گواهینامه عالی به منزله گواهینامه دیپلم متوسطه (باکالورئا)محسوب میشد و به دارندگان این مدرک جواز ورود به دانشگاه را میداد. در سفارت ایران در پاریس شخصی به نام «نظر آقا» کارهای محصلین دولتی را انجام میداد و کسانی که قصد ورود به دانشگاه پاریس را داشتند، میبایست با «نظر آقا» مشورت کنند تا او با کسب اجازه از وزیر مختار (صمد خان ممتاز السلطنه) و بلکه دولت ایران اقدام نماید.
«عیسی خان صدیق» یکی از دانشجویان ایرانی اعزامی به فرانسه متوجه شد که دولت فرانسه فقط چند زبان معین را در امتحانات دانشگاهی قبول میکند و آنها عبارتند از انگلیسی، آلمانی، اسپانیولی، روسی، عربی، پرتقالی و ایتالیایی. وی پس از تحقیق در باره علت انتخاب این زبانها پی برد که برگزیده شدن زبانهای نامبرده به واسطه ادبیاتی است که در آن زبانها موجود است. لذا با «ممتاز السلطنه» وزیر مختار ایران در پاریس مسئله را در میان نهاد و به دستور او به دیدن «بوآیه» رئیس مدرسه السنه شرقی پاریس و «هوارت» استاد زبان فارسی آن مدرسه رفت و در باب به رسمیت شناختن زبان فارسی در امتحانات از آنان یاری جست. آنان با تقاضای وی موافقت کردند. سپس سفارت ایران در پاریس نیز طی نامهای رسمی این امر را از وزارت خارجه فرانسه درخواست کرد. پیشنهاد مورد موافقت دولت فرانسه قرار گرفت و فرمانی صادر گشت که به موجب آن از سال 1918میلادی زبان فارسی در ردیف زبانهایی قرار گرفت که هر کسی میتواند به عنوان زبان خارجی در امتحانات رسمی انتخاب نماید.
آموزش زبان فارسی در سال 1994 طی اعلام وزارت آموزش ملی به تعلیق در آمد. وزارت آموزش و پرورش فرانسه طی اطلاعیهای اعلام کرد، آموزش تعداد قابل توجهی از زبانهای زنده دنیا را به عنوان «زبانهای نادر» از سال 1994 در برنامههای آموزش دبیرستانی خود حذف کرد. زبان فارسی نیز از جمله این زبانها بود. مقامات فرانسوی علت حذف این زبانها را کمبود و در برخی موارد فقدان معلم ذکر کردند. واکنش برخی از مطبوعات ایران مثل نشر دانش و مخصوصا مجله لقمان به زبان فرانسوی و نیز اقدامات فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی و پیگیریهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارت امو خارجه کشورمان و نیز ایرانیان مقیم فرانسه و فرانسویان دوستدار ایران در تجدید نظر وزارت آموزش ملی فرانسه بسیار موثر افتاد و تدریس زبان فارسی در دوره دبیرستان از سال 1995 میلادی دوباره از سر گرفته شد. اخذ این درس به فرزندان ایرانیان مقیم فرانسه امکان میدهد تا بتوانند ارتباط فرهنگی خود را با وطن مادری خود برقرار نمایند.
در سطح عمومی نیز کسانی که علاقمند به یادگیری زبان فارسی هستند مدرسه سعدی برای کودکان و نوجوانان و رایزنی فرهنگی ایران در پاریس برای بزرگسالان در طول سال اقدام به برگزاری آموزش زبان فارسی برای فرانسویان و ایرانیان مقیم فرانسه مینماید.
اما جدای از آموزش ملی در سه منطقه از کشور فرانسه چراغ آموزش رسمی زبان فارسی و فرهنگ ایرانی دایر است: یکی در مرکز فرانسه، در شهر «پاریس»، یکی در شرق فرانسه، در شهر «استراسبورگ» و دیگری در جنوب فرانسه، در شهر «اِکس آ پرُوانْس» نزدیک شهر مارسی در کنار دریای مدیترانه.[۱]
در شهر پاریس، مرکز فرانسه، چند مرکز به طور رسمی در پیوند با آموزش زبان و ادبیات فارسی و فرهنگ ایرانی فعالیت میکنند:
- یکی از این مراکز «مؤسسهی ملی زبانها و تمدنهای شرقی» ( اینالکو) است که به عنوان یک مرکز کلان آموزشی، مستقیماً زیر نظارت وزارت آموزشی عالی فرانسه فعالیت میکند. در حال حاضر آقای کریستف بالایی که از متخصصان نثر معاصر فارسی است، علاوه بر ریاست بخش فارسی لانگزو، معاونِ پژوهشی اینالکو نیز هست و نقش مهمی در مدیریت این موسسه دارد. گروه آموزشی بخش زبان و ادبیات فارسی شامل یک استاد (آقای کریستف بالایی) دو استادیار، (آقای حسین اسماعیلی و خانم لیلی انور)،یک مدرس قراردادی (آقای امیر مغانی) و دهها مدرس حق التدریسی است که به تربیت حدود 150 تا 200 دانشجو مشغولند. دانشجویان رشتهی زبان فارسی به طور عمده فرانسوی هستند، امّا گاهی دانشجویانی دیگر از کشورهای اروپایی و آمریکا نیز در این رشته، ثبتنام میکنند. همچنین جوانان ایرانی که از سنین پایین همراه با خانوادهاشان به فرانسه مهاجرت کردهاند، برای حفظ ارتباط با فرهنگ و زبان اجدادی خود، نیز در جمع محصلان زبان فارسی به چشم میخورند.
- مرکز دیگری که در آن جا زبان فارسی آموزش داده میشود، مرکز تحقیقات و آموزش «لوور» است که در حال حاضر آقای «پییرلوکاک» متخصص زبانهای پیش از اسلام- اوستایی و پهلوی- در آن جا آموزش میدهند. این مرکز بیشتر برای مبتدیان است که میخواهند با زبانهای پیش از اسلام ایران آشنا شوند.
- یکی دیگر از مراکزی که در پاریس زبانهای پیش از اسلام را آموزش میدهد «مدرسهی عالی مطالعات»، در منطقهی سوربن است. در این مدرسه دورههای پیشرفتهی دکتری نیز دایر است و حضور کسانی چون آقای امیر معزی متخصص ادیان، بویژه دین اسلام و تشیع، آقای پییرلری (متخصص عرفان) و فرانس گروُنه (متخصص زبان پهلوی)، ارزش علمی این مرکز را بالا بردهاست. اخیراً آقای فرانس گرونه «کارنامهی اردشیر بابکان» را ترجمه کرده و توضیحاتی بسیار ارزشمند بر آن اَفزوده است.
- «مرکز ملی تحقیقات علمی» از مراکز معتبر دیگریست که به صورت پژوهشگاه است و در آن جا تدریس نمیکنند. امّا دوکرسی مخصوص ایران در آن جا وجود دارد که یکی مربوط به زبان اوستایی و ارتباط و مقایسهی آن با سانسکریت است و دیگری مطالعات تاریخی ایران که آقای «پییر بریا» متخصص تاریخ ایران در زمان هخامنشی این کرسی را بر عهده دارد.
- دانشگاه پاریس 3 (سوربن) نیز از مراکز بسیار مهم آموزش زبان و ادبیات فارسی است که دورههای مختلف تحصیلی در آن جا دایر است و هم اکنون کسانی چون یان ریشارد (رئیس بخش فارسی)، خانم اوفیْبوا و خانم ژوستین لانگدو در آن جا تدریس میکنند. خانم ژوستین لانگدو هم اکنون مشغول مطالعه و تحقیق در پیوند با عروض فارسی- بویژه کتاب «معیارالاشعار» خواجه نصیرالدین طوسی است.
موسسه مطالعات فارسی در دانشگاه استراسبورگ: از سال 2005 میلادی دورهی لیسانس زبان فارسی را به تصویب دانشگاه و وزارت علوم فرانسه رسید و در حال حاضر دکتر حسین اسماعیلی مدیریت کرسی زبان فارسی در استراسبورگ را بر عهده دارد. برنامههای درسی در دورهی لیسانس متون و ادبیات کلاسیک و معاصر، زبانشناسی، دستور زبان و کلاسهای ترجمه است.
اساتید دپارتمان مطالعات ایرانی عبارتند از: دکتر اسماعیلی که مسئولیت گروه را بر عهده دارد، دکتر رفیعی استاد اعزامی از وزارت علوم (توضیح این که هر دو سال یک بار استادی از طرف آموزش عالی به این مرکز اعزام میشود) و دکتر نصیری دانشیار ایرانی مقیم است که به تدریس در این مرکز اشتغال دارد.
از مشکلات اساسی دپارتمان مطالعات ایرانی استراسبورگ عبارتند از:
- کمبود استاد و نیاز به جذب یک استاد اعزامی دیگر از مرکز؛
- بیش از 15 سال است که کتابهای مرجع روز در حوزه ی متون ادبی کلاسیک و معاصر، تاریخ ایران، تمدن و فرهنگ در این کتابخانه گنجانده نشده و دانشجویان با فقرمنابع مطالعاتی مواجه هستند؛
- اعزام دانشجوی فارسیآموز به ایران و حضور در دورههای زبانآموزی کوتاه مدت از دیگر مشکلات عمده است. به گفتهی دکتر اسماعیلی علیرغم درخواست از طریق رایزنی فرهنگی، مرکز گسترش زبان و ادب فارسی سازمان و حتی وزارت علوم برای اعزام دانشجویان این مرکز برای شرکت در دورههای باز آموزی کوتاه مدت در سالهای اخیر هنوز موفق نشده است دانشجویی از این مرکز به ایران اعزام گردد.
کاستیهای زبان و ادب فارسی درفرانسه: اگر به میزان ترجمهها، ویرایشها، و کتابهای نگاشته شده در زمینه ادبیات فارسی به زبان فرانسه توجه کنیم به نظر میرسد سطح قابل قبولی از شناخت ادبیات فارسی در فرانسه وجود دارد. برای نمونه میتوان به کتاب گرامر زبان فارسی نگارش ژیلبر لازار و ترجمه غزلیات حافظ اشاره کرد که کتابهای بسیار ارزشمندی هستند. اما مساله اینجاست که اینها آثاری هستند که مدتها پیش تالیف یا ترجمه شدهاند و به موجی از آثار شرقشناسی به زبان فرانسه تعلق دارند که نه تنها ادبیات بلکه مطالعاتی در باب جامعه، سیاست، تاریخ و غیره ایرانیان را در بر میگیرد. در حقیقت مساله به این صورت است که آثار بزرگی از ادبیات ایران به فرانسه ترجمه شدهاند، اما این ترجمهها و تالیفها سالها پیش انجام شده و امروزه دیگر تجدید چاپ نمیشوند و به همین دلیل نمیتوان نسخههای آنها را در کتاب فروشیهای فرانسه پیدا کرد. اگر از زاویه دیگری به این مساله نگاه کنیم میتوانیم بگوییم برای این که این کتابها اخیراً و با زبان رایج امروز به فرانسه ترجمه نشدهاند، تجدید چاپ نشده و در کتابفروشیها و کتابخانهها پیدا نمیشوند و دلیل این که چرا ترجمه جدیدی از این آثار وجود ندارد، این است که مترجمان امروز فرانسه با ادبیات فارسی آشنایی ندارند و دلیل این امر این است که سطح آموزش زبان فارسی در دانشگاههای فرانسه پایین است و علت آن نبود اساتید خوب است که خود باید از طریق همین کتابفروشیها و کتابخانهها با زبان و ادبیات فارسی آشنا شوند و در همین دانشگاهها آن را یاد بگیرند. همان طور که میبینید این دور باطل است که متاسفانه نتیجه خوبی نداشته است.
اما بدون شک باید بین این آثار و تدریس زبان، ادبیات و فرهنگ ایران در فرانسه تفاوت قائل شد، چرا که گسترش آموزش زبان فارسی در فرانسه در سطح بسیار پایینتری قرار دارد و متاسفانه امروزه ارتباط بین زبانآموزان با ایران به دلیل مسائل مختلف از کیفیت چندان مطلوبی برخوردار نیست. علاوه بر این در فرانسه جز در دانشگاه پاریس و استراسبورگ و چند دانشگاه انگشت شمار دیگر نمیتوان دانشکده زبان و ادبیات فارسی را یافت و این در حالی است که زبان و ادبیات فارسی از جمله ادبیات شناخته شده و مطرح جهان است.
گذشته از این بسیاری از فرانسویها در دانشگاهها مشغول فراگیری زبان عربی هستند و بخشی از این افراد میتوانند در ادامه تحصیلات خود به مطالعه زبان و ادبیات فارسی روی بیاورند، ولی متاسفانه این مساله نیز تاکنون عملی نشده است.
به نظر میرسد یکی دیگر از عواملی که باعث پایین بودن تعداد دانشجویان این زبان میشود نوع نگرش به این زبان است. در حقیقت زبان فارسی نیز همان مشکلی را دارد که زبان فرانسه با آن دست به گریبان است و آن دیدگاه عمومی نسبت به این زبان به عنوان یک زبان بسیار ادبی و نخبهگرا و کمتر به عنوان زبانی کاربردی است.[۲][۳]
نیز نگاه کنید به
آموزش زبان فارسی در دانشگاه های کانادا؛ زبان فارسی در ژاپن؛ آموزش زبان فارسی در لبنان؛ زبان فارسی در دانشگاه های مصر؛ زبان فارسی در چین؛ آموزش زبان فارسی در سنگال؛ زبان و ادبیات فارسی در مصر؛ زبان و ادبیات فارسی در اوكراین؛ زبان فارسی در اسپانیا؛ زبان فارسی در قطر؛ زبان فارسی در کوبا؛ زبان و ادبیات فارسی در بنگلادش؛ زبان و ادبیات فارسی در تایلند؛ زبان فارسی در افغانستان
کتابشناسی
- ↑ حسنلی ، کاووس ، آموزش زبان در کشور فرانسه ، برگرفته از سایت http://www.persian-language.org/article-1944.html
- ↑ برگرفته از سایت http://hasanli.ir/far/handler.aspx?detail=91
- ↑ نعیمی گورابی، محمدحسین(1392). جامعه و فرهنگ فرانسه. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی ( در دست انتشار )،