عباسیان در سوریه
پس از فاجعه کربلا و شهادت امام حسین (ع)، در سال 680 م.، احساسات به نفع خاندان علی همچنان قوی بود. امویان بعدی نتوانستند این نارضایتیها را کنترل کنند. حکومت آنها سرانجام سرنگون شد و عباسیان با فتح دمشق، بهرغم مقاومت مردم، در رمضان ۱۳۲ هجری/ آوریل ۷۵۰ م.، كار خلافت اموی را یكسره کردند.
فاتح عباسی عبدالله بن علی، عموی سفاح (مرگ: 147 قمری)، نخستین خلیفه عباسی، بود. وی «مروان بن محمد» (72-132 قمری)، آخرین خلیفه اموی را در جنگ «زاب» شکست داد و تا دمشق او را تعقیب و آن جا را فتح کرد. آن گاه حصار آن را منهدم ساخت و از بزرگان بنیامیّه هشتاد نفر را در سرزمین «رمله» در فلسطین به قتل رسانید. بعداز فتح دمشق، عبدالله ابن علی فرمان داد تا گور خلفای بنی امیه چون معاویه و یزید را بشكافند و بر بقایای جنازه «هشام بن عبدالملك» تازیانه بزنند.
پیروزی عباسیان، به معنای انتقال قدرت از سوریه (دمشق) به عراق (بغداد) بود؛ بدین ترتیب، سوریه به استانی وابسته به خلافت تبدیل شد و پیوسته به جهت پیوستگی سنتی با امویان، وفاداری آن مشکوک بود و مورد تبعیض بود.
با همه بیمهریهای عباسی و تبعیضات گوناگون علیه مردم شام، باز هم روند اسلام آوردن در شام ادامه یافت و سوریه پیوستگی فرهنگی وتمدنی بیشتری با اسلام پیدا کرد؛ تا حدی که کم کم زبان عربی به جای یونانی، سریانی و آرامی مورد پذیرش عمومی حتی در مصر قرار گرفت؛ اما این زبانها هنوز هم گویشورانی در بعضی مناطق روستایی سوریه دارند.
اداره حکومت گستردهای مثل دولت عباسی، برای خلفای بی تجربه عباسی، چندان ساده نبود. معتصم، خلیفه عباسی (۲۱۸ هـ. ق) همچون مأمون نه به اعراب، اعتماد داشت و نه به ایرانیان، به همین جهت سیاست استفاده از ترکان در سپاه را پیش گرفت.
غلامان ترک ارکان دولت عباسی را؛ خصوصاً بعد از تخریب حرم امام حسین (ع) به دستور متوکل، در دست گرفتند[115] تا آنجا که مدام در عزل یا ترور خلفا نقش ایفا میکردند؛ مثل ماجرای خلافت مستعین، معتز و معتمد؛ بین سالهای ۲۴۸-۲۷۹ هجری قمری.
علاوه بر این، آل بویه نیز بعدها توانستند عملاً خلافت را در بغداد به دست بگیرند و هرچند خطبه به نام خلیفه عباسی خوانده میشد؛ اما این امرای بویهی بودند که خلفا را عزل و نصب میکردند؛ به همین جهت، اغلب مناطق حکمرانی ایشان، از سوی والیانی که خود عباسیان منصوب میکردند، آشکار و پنهان، تمایل به استقلال داشتند. در این میان، طولونیان، آل اخشید، اسماعیلیان و قرامطه، تهدیدهای اصلی منطقه شام بودند.
آغاز مجدد نبردهای عربی- بیزانسی(رومی) مربوط به پنجاه سال بعد از ورود اسلام به شام و مصر بود؛ یعنی زمانی که دیگر زمان اثری از امپراتوری روم غربی نبود و پیشرویهای اعراب به طرف غرب، برخورد با حکومتهای محلی فرانسوی وایتالیایی بود که به تازگی زبان حملات پرتعداد مسلمانان به آسیای صغیر که موجب دست به دست شدن قسطنطنیه شد؛ اما پس از ۸۶۱ میلادی هم با افول دولت عباسی و تقویت امپراتوری بیزانس، طی سالهای ۹۲۰ تا ۹۷۶، بیزانس توانست ارمنستان و شمال سوریه را بازپس بگیرد.[۱]
نیز نگاه کنید به
تاریخ دوران میانی سوریه، امویان در سوریه
کتابشناسی
- ↑ شنی، کریم (۱۴۰۰). فرهنگ و تاریخ سوریه. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار)