فرهنگستان فرانسه

از دانشنامه ملل
لباس رسمی اعضای فرهنگستان فرانسه

فرهنگستان فرانسه جلسات عادی خود را در تالار کوچکی که در سال 1839 ساخته شده‌است، تشکیل می‌دهد و هرگاه که فرهنگستان علوم اخلاقی وسیاسی جلسه داشته باشد، تالار را در اختیار آن می گذارد. سه فرهنگستان دیگر از تالار دیگری استفاده می‌‌کنند که خیلی بزرگتراست ومی‌تواند 130 عضو پیوسته فرهنگستان علوم و نیز 80 عضو وابسته خارجی آن را در خود جای دهد.

فعالیت‌های فرهنگستان:

در نخستین اساسنامه فرهنگستان فرانسه مقرر شده بود که این انجمن "به منظور آنکه قواعد مطمئنی برای زبان فرانسه تنظیم کند و آن را ناب‌تر، رساتر و قادر به بیان هنرها و علوم نماید " یک لغتنامه (یا فرهنگ لغت)، یک کتاب دستور زبان، یک کتاب معانی و بیان و یک کتاب فن شعر تدوین کند. همچنین پیش بینی شده بود که فرهنگستان آن دسته از کتاب‌های ادبی را که در اختیارش گذاشته می‌شود وارسی و در حق آنها داوری کند. اما در همان آغاز کار حادثه‌ی ناخوشایندی برای فرهنگستان روی داد. ریشلیو کوشید تا کُرنی را به سبب نوشتن "سید" (Le Cid) ملامت کند، اما این کار خشم فرهنگستانیان را برانگیخت وآشوبی برخاست که حتی انتشار کتاب نظرات فرهنگستان درباره سید هم نتوانست آن را فروبنشاند. از آن پس، فرهنگستان توانست عاقلانه از برخورداری از امتیاز خطرناکی که ریشلیو برایش در نظر گرفته بود چشم بپوشد. همچنین از تدارک و چاپ یک کتاب دستور زبان خود داری کرد (تا سرانجام در سال 1932) به اصرار یکی از اعضای خود یک دستور زبان چاپ کرد که خیلی بیشتر از آن نکوهش شد تا ستایش) و نیز به تدوین کتابهای معانی و بیان و فن شعر اقدام نکرد، اما همت بر تنظیم و تدوین لغتنامه‌ای گماشت که نخستین چاپ آن در 1694 منتشر شد.

این کتاب که در دوجلد به قطع بزرگ انتشار یافت، حاوی کلمات رایج در زبان فرانسه بود. اما این کلمات، به جای آنکه به ترتیب حروف الفبا تنظیم شده باشند، به ترتیب گروه‌های هم خانواده و هم ریشه دسته‌بندی شده بودند و لذا زمانی دراز طول کشید تا مورد استقبال اهل زبان قرار گیرد. در همین احوال واقعه ناخوشایندی در فرهنگستان روی داد و آن این بود که یکی از اعضاء به نامه " فورتیر" چاپ یک لغتنامه عمومی که خود او تدوین کرده بود، بر فرهنگستان پیشی گرفته و هم محفلانش او را متهم کردند که متقلبانه از کارهای مقدماتی فرهنگستان بهره گرفته است و لذا او را از جمع خود بیرون کردند و لویی چهاردهم فقط پس از مرگ او اجازه داد که دیگری به جایش برگزیده شود.

چاپ دوم لغتنامه در سال 1718 منتشر شد که البته این بار به ترتیب الفبایی تنظیم شده بود واستفاده از آن آسان‌تر بود.

این لغتنامه در سال 1740 و 1762 تجدیدچاپ شد و در سال 1798چاپ پنجم آن به کوشش دولت انقلابی – که به هنگام انحلال فرهنگستان دست نوشته لغتنامه را ضبط کرده بود، انتشار یافت. پس از آن، لغتنامه در سالهای 1835 و 1878 و 1932 تا 1935 تجدید چاپ شد. فرهنگستان فرانسه در حال حاضر کار تجدید نظر در چاپ هشتم را به منظور آماده کردن چاپ نهم دنبال می‌کند. این کار هم در نشست‌های همگانی وهم در کمیته لغتنامه انجام می‌گیرد. علاوه بر این و تا هنگامی که تحریر تازه لغتنامه از چاپ خارج شود فرهنگستان هشدارهایی به صورت دستورالعمل برای جلوگیری از ورود کلمات تازه نامناسب و یا بروز اشتباهات دستوری و املایی صادر کرده‌است.

بنیادهای خیریه، درآمدها و جوایز:

فرهنگستان فرانسه صرف نظر از هزینه‌های اداری آن که در صورت بودجه کل کشور وارد می‌شود، اداره 366 بنیاد یا موسسه را که دارایی آن را تشکیل می‌دهند، برعهده دارد. این اموال که مالکیتشان با فرهنگستان است، از طریق وقف و هبه به فرهنگستان رسیده است و سابقه قدیمی‌ترین آنها به قرن هجدم می‌رسد. محل مصرف درآمد این هبه ها و اوقاف را بانیان آنها مشخص کرده‌اند که عبارتند از اهدای جوایز ادبی، جبران کارهای فوق العاده (جایزه فضیلت که مخصوصاً در قرن نوزدهم رایج بود) و کمک به خانواده‌های شایسته. البته این بنیادها و اموالشان از آسیب کاهش ارزش پول در امان نماندند و اگر در طی چند سال گذشته کمک‌های کلان به فرهنگستان اهداء نمی‌شد، امروزه سرمایه منقول فرهنگستان بس ناچیز بود. خوشبختانه بخشی از آنچه وقف فرهنگستان شده، اموال غیر منقول بوده‌است و از هنگامی که میزان مال الاجاره‌ها به تناسب افزایش هزینه زندگی افزایش یافته است درآمد ناشی از اجاره اماکن متعلق به فرهنگستان، بخش عمده ای از درآمدهای آن را تشکیل می‌دهد.

فرهنگستان فرانسه از محل درآمدهای خود هر سال در حدود 150 جایزه اهدا می‌کند. مبلغ این جوایز قبلاً اندک بود، اما در آنها تجدید نظرهایی صورت گرفته است. اداره فرهنگستان و سازماندهی امور مالی آن از وظایف " کمیسیون اداری " است که از دبیر دائم فرهگستان در مقام رئیس کمیسیون و دوتن عضوبه انتخاب اعضای فرهنگستان تشکیل می‌شود.

نشست ها و انتخابات فرهنگستان:

فرهنگستان روزهای پنجشنبه از ساعت 5/3 بعد از ظهر تشکیل جلسه می‌دهد معمولاً قبل از هر نشست، جلسه کمیسیون لغتنامه تشکیل می‌شود که بعد از جلسه عمومی فرهنگستان هم ادامه می‌یابد. علاوه بر این، فرهنگستان هر سال یک بار در ماه دسامبر(آذر) یک نشست همگانی در " تالار فرهنگستان " برگزار می‌کند و در همین نشست است که مراسم تشریفاتی پذیرش اعضای تازه انجام می‌گیرد.

ریاست هر نشست با یک " رئیس " است که جلسه را به کمک یک " مُهردار " (نائب رئیس) و یک " دبیر دائم " اداره می‌کند. رئیس و مهردار برای مدت سه ماه انتخاب می‌شوند، اما منصب دبیر دائم چنانکه از نامش بر می‌آید، مادام العمری است. در ماده چهارم اساسنامه سال 1816، که هنوز هم به قوت خود باقی است، تصریح شده‌است که " هرگاه یک کرسی، براثر درگذشت یک عضو، خالی شو د، آن در نزدیک ترین جلسه بعد اعلام شده و در صورت جلسه منعکس می‌گردد."

در همین ماده پیش بینی شده بود که انتخاب عضو تازه حداقل یک ماه پس از ابلاغ خبر در نشست عضو فقید انجام گیرد. در حال حاضر، اعلان خبر خالی شدن یک کرسی معمولاً یک ماه پس از درگذشت صاحب آن وانتخاب عضو تازه چندین ماه پس از اعلان آن خبر صورت می‌گیرد. در طول تاریخ، گهگاه این فواصل زمانی خیلی بیشتر از فاصله زمانی مقرر در اساسنامه بوده‌است، اما فرهنگستان در حال حاضر می کوشد که عضو جدید در حدود شش ماه پس از مرگ عضو قدیم انتخاب شود و پنج یا شش ماه پس از انتخاب شدن مراسم تحلیف را به عمل آورد و کرسی خود را اشغال کند.

روش انتخاب عضو در گذشته بسیار پیجیده بود زیرا در اساسنامه سال 1752 تصریح شده بود که انتخابات در دو مرحله انجام می‌گیرد: مرحله اول با ورقه رای که ضمن آن " نامزدی که فرهنگستان در مورد او به توافق می‌رسید " مشخص می‌شد. اما بی‌درنگ مرحله دوم با مهره‌های سفید (موافق) و سیاه (مخالف) برگزار می‌شد که در آن رای‌دهندگان آزادی عمل بیشتر داشتند. نامزدی که با ورقه انتخاب می‌شد هرگاه در مرحله دوم یک سوم از کل اعضا با مهره سیاه با انتخاب او مخالفت می‌کردند، کنار گذاشته می‌شد و رای‌گیری برای نامزد دیگر انجام می‌گرفت.

این شیوه انتخاب ظاهراً منسوخ شده‌است، اما اثر آن هنوز در انتخابات فرهنگستان پا برجاست. به این معنی که به جای آنکه بر اساس آرایی که داده‌شده‌است اکثریت را در نظر بگیرند، از آنجا که آرای سفید به حساب نمی‌آید، اعضا می‌توانند روی رای سفید یک علامت ضربدر بگذارند و سپس آن را در گلدان بریزند و همین آراء در محاسبه نهایی اثر می گذارد، مثلاً اگر یک نامزد 15 رای از 30 رای را به دست بیاورد، از آنجا که 15 رای دیگر با علامت ضربدر مشخص شده‌است باید رای‌گیری دیگری انجام بگیرد، زیرا که مثل این است که دو نفر به تساوی رای آورده اند.

در سابق نوبت رای‌گیری محدود نبود و حتی اتفاق افتاده است که اعضای پس از 19 بار رای‌گیری به اکثریت دست نیافته‌اند.

اما عرف معمول امروز نوبت رای‌گیری را در سه بار محدود کرده‌است، در عین حال فرهنگستان در صورت لزوم می‌تواند برای بار چهارم هم رای‌گیری کند. و اگر در رای‌گیری چهارم هم تکلیف نامزد ورود به فرهنگستان روشن نشود رای‌گیری بعدی زمانی پس از آن موکول می‌شود. اعلان یا پیشنهاد نامزدی معمولاً در نامه‌ای تسلیم دبیر دائم می‌گردد. برای آنکه انتخاب عضو جدید صورت گیرد. درخواست رسمی دست کم بیست عضو ضرورت دارد. اگر این رقم حاصل نشود رای‌گیری به هشت روز بعد موکول می‌شود که در آن روز تعداد 18 نفر موافق کفایت می‌کند و اگر در آن روز این حد نصاب حاصل نشود انتخاب منتفی می‌گردد. قبل از هر انتخاب باید ماده مربوط به نظر خواهی از اعضاء که در اساسنامه 21 ژوئن سال 1816 ذکر شده و به شرح زیر است، قرائت گردد:

"از آنجا که وجهه اعتبار فرهنگستان اساساً وابسته به توجهی است که به امر پرکردن کرسی‌های خالی به وجه مطلوب نشان می‌دهد، کمترین التفاتی به اسباب چینی‌ها وتمناها، به هر شکل که باشد، نخواهد کرد و هر عضو نظر خود را تا هنگام برگزاری انتخابات برای خود حفظ خواهد کرد و هنگامی آن را بیان می‌کند که شخص مورد نظر خود را واقعاً اصلح بداند. از نامزدان کرسی‌های خالی خواسته می‌شود که از هرگونه دیدار با اعضاء به منظور جلب نظر و رای آنان خود داری کنند.همین اندازه کافی است که شفاهاً یا از طریق نامه‌ای خطاب به یکی از اعضا و یا از راه نام نویسی در دبیرخانه علاقه خود را به عضویت اعلام کنند. "

هرچند متن این دستور العمل بسیار سخت و جدی است و بسیاری از اعضای فرهنگستان با رغبت نامزدها را می پذیرند – و این البته طبیعی است که علاقمند باشند شخصاً کسانی را که قرار است هر روز پنجشنبه آنان را در جلسه ببینند، از نزدیک بشناسند.

در همان روز که انتخاب عضو جدید انجام می‌گیرد نتیجه رای‌گیری به اطلاع رئیس کشور که حامی فرهنگستان است، می‌رسد. او با تعیین یک وقت ملاقات با عضو جدید عملاً به رای فرهنگستان صحه می گذارد. آنگاه در روز ملاقات، رئیس فرهنگستان عضو جدید را به او معرفی می‌کند. پنج یا شش ماه پس از آن، عضو جدید وارد فرهنگستان می‌شود و در "تالار" فرهنگستان نطقی در تشکر از فرهنگستان ایراد می‌نماید که قسمت عمده آن به ستایش سلفش اختصاص دارد. " رئیس وقت " فرهنگستان – یعنی کسی که درهنگام اعلام خالی شدن کرسی، رئیس بوده‌است به او پاسخ می‌گوید. البته در روز پنجشنبه پیش از آن در یک جلسه غیر علنی که در اتاق کمیسیون‌ها برگزار می‌شود، متن هر دو نطق قرآئت می‌گردد تا اعضا پیش از وقت از کم و کیف آنها آگاه باشند. پس از این مراسم، عضو جدید را به تالار جلسات راهنمایی می‌‌کنند واز آن پس حق می‌یابد که در تدوین لغتنامه شرکت جوید.

تفاوت فرهنگستان با موسسات مشابه:

کولژدوفرانس. برگرفته از سایت campusfrance، قابل بازیابی ازhttps://www.campusfrance.org/en/college-de-france-the-prestige-of-french-research-is-online

فرهنگستان فرانسه کهن‌ترین نهاد فرهنگی که از فرانسه قدیم به جای مانده باشد نیست زیرا که "کولژدوفرانس"(Collège de France) یک قرن پیش از آن تاسیس شده‌است و هنوز هم دایر است. اما فرق فرهنگستان با موسسات مشابه دیگر در این است که هیچ یک از آنها به مانند فرهنگستان خصلت اولیه خود را حفظ نکرده‌است. اساسنامه فرهنگستان در طی سه قرن هیچ تغییر عمده‌ای جز در جزئیات نکرده‌است و این تغییر عمدتاً در صورت ظاهر عبارات و سبک متن بوده‌است نه در ماهیت آنها. به این ترتیب هیچ نهادی به خوبی و دقت فرهنگستان، سنت‌های خود را حفظ نکرده‌است. فرهنگستان فرانسه هرگز شماره اعضای خود را افزایش نداده و از اصول اولیه خود عدول نکرده‌است و در انتخاب اعضای تازه هنوز هم همان آزادی عمل و دقت وسواس آمیز در حقیقت جویی را که روزگار چهاردهم داشت، حفظ کرده‌است. مردانی که طرز فکرهای متفاوت و مسلک‌های گوناگون داشته‌اند همواره از برکت برابری فرهنگستانی در کنار هم گردآمده‌اند. اعاظم روحانیت مسیحی، دوک‌ها، امرای عالی‌رتبه، وزرا و حتی چند رئیس جمهور با نویسندگان، شاعران، مورخان و نمایشنامه نویسان در یک جا نشسته‌اند و در زیر گنبد فرهنگستان با یکدیگر گفت و شنود و همکاری و همفکری کرده‌اند. البته تعداد هر یک از این اصناف در دوره‌های مختلف فرق کرده‌است. مثلاً در قرن هجدهم گاهی 17 تن از 40 عضو فرهنگستان کشیش بوده‌اند، در حالی که در روزگار ما شمار آنان به یک یا دو تن کاهش یافته‌است. غالباً از وجود " قبیله یا حزب و دسته " در بطن فرهنگستان سخن به میان می‌آید. اما در واقع دسته‌بندی در فرهنگستان وجود ندارد و این کلمات را باید بیان ساده یک تمثیل دانست. البته گاهی یک کرسی چند بار پیاپی به اُمرای قشون یا کشیشان رسیده‌است، اما فرهنگستان می کوشد ترتیبی اتخاذ شود تا تنوعی در شخصیت کسانی که هرکرسی را اشغال می‌‌کنند به وجود آید.

دوک آرمن دوکو آسلن. برگرفته از سایت ویکی پدیا، قابل بازیابی ازhttps://pt.wikipedia.org/wiki/Pierre-Armand_du_Cambout_de_Coislin

فهرست کسانی که از سال 1635 تا به امروز به فرهنگستان راه یافته‌اند نشان می‌دهد که از آغاز تا کنون 670 نفر به عضویت فرهنگستان در آمده‌اند. در عین حال باید دانست که "فونتونل" (Bernard Le Bouyer de Fontenelle) دراز عمرترین عضو فرهنگستان بوده‌است و چند ماه پیش از آنکه به صد سالگی برسد، درگذشت. جوان‌ترین عضو فرهنگستان "دوک آرمن دوکو آسلن" (Pierre-Armand du Cambout de Coislin) بوده‌است که این رکورد را برای همیشه حفظ خواهد کرد زیرا که در 17 سالگی بود به عضویت فرهنگستان انتخاب شد، شاید بدان سبب که نوه سِگیه صدر اعظم بود.

اما یک کرسی چهل و یکم هم در عالم تصور وجود دارد، واین همان کرسی است که مردم برای بزرگان فرهنگ وادب خود جعل کرده‌اند. وهمین را دستاویز نکوهش از فرهنگستان قرار می‌دهند. در واقع فرهنگستان هرگز راضی نشد که کسانی همچون مولیر، روسو، دیدرو، استاندال بالزاک، فلوبر و امیل زولا را در داخل خود بپذیرد. فهرست این قبیل نویسندگان و شعرا درازتر از این است واگر هر مورد خاص به دقت بررسی شود غیبت این افراد از فرهنگستان تاسف آور خواهد نمود. در عین حال، دلایلی برای این امر وجود دارد: امیل زولا چندین بار نامزد شد ولی هرگز پذیرفته نشد در حالی که استاندال و فلوبر هرگز علاقمند به عضویت در فرهنگستان نشدند. اما اشتباه بزرگ فرهنگستان که هنوز هم تاسف آن را می خورد و برای جبران آن دست به هرکاری می‌زند این است که در سال‌های قبل از 1970 زیر فشار قدرت حاکم(ژنرال دوگل) از پذیرفتن بزرگترین شاعر زنده زمانه خود (لویی آراگون)(Louis Aragon) خودداری کرد.

اساسنامه فرهنگستان:

صرف نظر از فرمان لویی سیزدهم که در ژانویه 1635 صادر شد و خطوط کلی سازمان فرهنگستان را تعیین می‌کرد، سه اساسنامه تا کنون برای این نهاد تدوین شده‌است:

1- اساسنامه 22 فوریه 1635 در 50 ماده به امضای ریشلیو،

2- اساسنامه 30 مه 1752 در 12 ماده به امضای لویی چهاردهم،

3- اساسنامه مصوب 21 ژوئن 1816 در 18 ماده به امضای " لنه " وزیر کشور که هنوز هم به قوت خود باقی است.

نام و نشان و رنگ انتخابی فرهنگستان:


نخستین نشست فرهنگستان در 13 مارس تشکیل گردید اما نام آکادمی فرانسه (فرهنگستان فرانسه)، هشت روز بعد بر روی آن گذاشته شد. اعضا در ابتدا خود را "آکادمیست" نامیدند، اما دو سال پس از آن عنوان " آکادمیسین " را بر خود گذاشتند و این عنوانی است که هنوز هم به کار می‌رود. بعدها به اعضای فرهنگستان صفت "نامیرایان یا جاودانان" داده‌شد.

اندکی بعد این لباس صورت ساده‌تر یافت و به جای رنگ سبز، رنگ سرخ و طلایی پیشنهاد شد، ولی کمیسیونی که به همین منظور از سوی دولت جمهوری تشکیل شد تصمیم گرفت که رنگ لباس قهوه‌ای روشن باشد. اندکی پس از آن، کنسول فرانسه تصمیم گرفت که رنگ لباس اعضای فرهنگستان سیاه باشد و یک نوار به صورت شاخه زیتون طلایی رنگ، روی حاشیه آن دوخته شود. کمربند هم به همان رنگ درنظر گرفته شد با شرابه‌هایی به رنگ لباس. سرانجام برای نشان‌های زینتی فرهنگستان رنگ سبز در نطر گرفته شد، رنگ سبز مخصوصی که روی سردوشی‌های لباس اعضا و روی کمرشان دیده می‌شود. علت انتخاب آن این بود که در آن سال‌ها رنگ سبز معنایی خاص داشت و مظهر انقلاب و سازندگی بود، البته برای انتخاب رنگ فرهنگستان ساعت‌ها و روزها بحث و مجادله شد و هر رنگی به دلیل یا به دلایلی نامناسب اعلام گردید و فقط رنگ سبز جدی و برازنده فرهنگستان شناخته شد.

اعضای فرهنگستان هر یک علاوه بر لباس مخصوص باید یک شمشیر هم داشته باشد که بر خلاف گذشته، دیگر یک سلاح خونریز و کشنده نیست بلکه جنبه نمادی و سنتی دارد و البته هر قسمت از شمشیر دارای مفهومی خاص است. فرهنگستان فرانسه از بدو تاسیس جزئی از در بار بود و به همین سبب اعضای آن همچون دیگر درباریان اجازه حمل شمشیر پیدا کردند. انقلاب کبیر فرانسه این امتیازها را ملغی کرد و به اعضای فرهنگستان اجازه داد تا به جای یک شمشیر، یک خیزران مزین به تمثال مینروا (الهه خرد) حمل کنند. اما پس از آن، نجبای فرانسه بار دیگر شمشیر به کمر بستند و فرهنگستانی ها از ایشان واپس نماندند، به ویژه که در قرن نوزدهم توسعه قدرت دولت، مفهومی تازه به شمشیردار و آن را به صورت نشان کارکنان رسمی حکومت درآورد.

از آن پس علاوه بر افسران ارتش، سفیران و دبیران سفارت و کنسول ها و فرمانداران و روسای پلیس و بازرسان مالی و حتی شاگردان برخی از مدارس شمشیر می بستند و دلیلی نداشت که اعضای فرهنگستان از شمشیر بستن منع شوند. اما به لحاظ روشنفکری و هنرمندی ناگزیر شدند معنای تازه ای برای شمشیر خود بیابند. اولاً انتخاب شکل شمشیر برای اعضای فرهنگستان بر خلاف افراد و گروه‌های دیگر آزاد شد وثانیاً شکل واندازه شمشیر بستگی به شخصیت صاحب آن یافت و در مجموع به صورت نماد قدرت و صلابت فرهنگستان برای پاسداری از حدود و حرمت زبان داده‌شد و "ادمون رُستان"(Edmond Rostand) در وضعشان نوشت: " همه این نام‌ها که حتی یک نفرشان نخواهد مُرد، چه زیباست. " و این شاید بدان سبب است که شماره اعضای فرهنگستان هرگز تغییر نمی‌کند و کم یا زیاد نمی‌شود و شاید هم از آن روست که نام عضو فرهنگستان به لحاظ فضل و معرفت صاحب آن هرگز فراموش نمی‌شود. ولتر در حق فرهنگستان نوشته است. " گروه آزاده‌ای است مرکب از بزرگترین سران کشور و بزرگترین نویسندگان" و البته راست گفته است زیرا که صرف نظر از چند مورد، فرهنگ و ادب فرانسوی در فرهنگستان خلاصه می‌شود. ذکر چند نام مانند کورنی، بوسوئه، ارنست رنان، برگسون، پل والری، ولتر، منتسکیو، ویکتورهوگو، لامارتین، لافونتن، ژول رومن، مارسل پانیول، آندره موروآ، فرانسوا موریاک، آناتول فرانس، الکساندردوما، شاتوبریان، اوژن یونسکو، ژان کوکتو، وراسین برای نشان دادن عظمت فرهنگستان و گسترش دامنه فرهنگی آن کفایت می‌کند.

اما نشان فرهنگستان در بعد از انقلاب و در دوران کنسولی ناپلئون وضع شد. تا آن هنگام اعضای فرهنگستان به دلیل برخورداری از زندگی اشرافی و نزدیکی به در بار، عموماً لباس‌های پر زرق و برق و متشخص می‌پوشیدند و نیازی به نشان خاص احساس نمی‌کردند. اما از سال چهارم تا سال نهم انقلاب، فرهنگستان چندین بار علاقه خود را به داشتن نشان مشخص مثل برگ شناسائی، مدال، نشان و لباس اعلام داشتند تا سرانجام انستیتو پس از بحث‌های متوالی لزوم داشتن او نیفورم مشخص و ساده را برای اعضا پذیرفت و ضمن یک نشست فوق العاده تصمیم گرفت که رنگ لباس اعضا سیاه و ثابت باشد با یک نوار سبز به صورت شاخه زیتون از نخ ابریشم. همچنین تصمیم گرفته شد که تمامی حواشی لباس نواردوزی بشود. در عین حال اعضا آزاد بودند که لباس کامل با شلوار کوتاه یا بلند بپوشند. تصمیم‌ها توسط وزیر کشور به اطلاع هیات کنسولی رسید و کنسول‌ها، ضمن یک فرمان سه ماده‌ای به امضای ناپلئون آنها را با تغییرات اندکی تصویب کردند به این معنی که اعضای فرهنگستان مختار شدند که لباس کامل یا معمولی بپوشند. لباس کامل عبارت بود از شنل، جلیقه یا کت، شلوارک یا شلوار که تمامی به رنگ سیاه باشد وحاشیه آنها با ابریشم سبز پر رنگ نوار دوزی شده باشد. لباس معمولی عبارت بود از همان لباس‌ها بدون نوار سراسری. در این لباس نوار فقط در حاشیه آستین و یقه دوخته می‌شد. کلاه سه ترک فرانسوی بود.


فرهنگستان در آستانه قرن بیست و یکم:

به نوشته موریس دروئون،(Maurice Druon) این نهاد امروز بیشتر از هر زمان دیگر تمامی خانواده‌های فرهنگی فرانسه، تمامی جریان‌های فلسفی و سیاسی را از طریق کسانی که مظهر آن جریان ها هستند، و نیز تمامی رشته‌های علوم و فنون قدیم و جدید را در خود فراهم آورده است. فرهنگستان، همچنین همه اندیشه‌های متفاوت فرهنگ فرانسه را درخود گردآورده و تداوم آن را تامین و تضمین می‌کند.

فرهنگستان اعضای خود را نه صرفاً به دلیل شهرت و عظمت ایشان بلکه همچنین با عنایت به وجدان آنان انتخاب می‌کند...... و اکنون بیشتر از آنچه در بند گذشته باشد در اندیشه آینده است. آینده ای آکنده از تداوم ارزش‌های والای تمدن بشری. فرهنگستان در آستانه ی هزاره سوم میلادی، تضمین این تداوم را رسالت آینده خود می شناسد.[۱][۲]

نیز نگاه کنید به

نظام فرهنگی فرانسه؛ جریان های فکری موثر فرانسه

کتابشناسی

  1. روح‌بخشان، عبدالحمید (1369). فرهنگستان فرانسه. نشر دانش، سال یازدهم.
  2. نعيمی گورابی، محمد حسين (1392). جامعه و فرهنگ فرانسه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی.