قوم درانی افغانستان

از دانشنامه ملل

نام قدیم قوم درانی، ابدالی است، معروف است که ابدالیان از اولاد حسن ابدال، که قبرش در پیشاور است، هستند و گفته می‌شود این لقب را ابومحمد ابدال چشتی به این قوم داده است، پس از آنکه احمدخان ابدالی به سلطنت رسید «در پی خوابی‌که روحانی معروف چمکنی دید».[۱] به او لقب در (مروارید) دوران یا در دران داده شد.

بعدها این لقب به قوم او نیز اطلاق شد و نام ابدالی به درانی تغییر یافت و او خود را شاه در دران یا به‌طور خلاصه درانی نامید. بنابراین، نام این قوم قبل از سلطنت احمدشاه ابدالی و بعد از سلطنت احمدشاه درانی است. احمدشاه نیز قبل از سلطنت به احمدخان ابدالی مشهور بود و پس از رسیدن به سلطنت به احمدشاه درانی مشهور شد. قوم درانی (یا ابدالی) به دو شاخه مهم زیرک و پنج‌پا تقسیم شده بود.

«از آن دو شاخه، نه شاخه دیگر برخاسته‌اند: چهار شاخه پوپلزی، الکوزی و اچکزی به زیرک تعلق دارند؛پنج شاخه نورزی، علی زی، اسحاق زی، خوگیانی و ماکو به پنج‌پا متعلق‌اند؛ پوپلزی از همه شاخه‌ها نامی‌تر است و شاهان افغانستان از میان آنان برخاسته‌اند».[۱]

هریک از شاخه‌های ذکرشده، به شعبه‌ها و تیره‌های متعدد تقسیم می‌شود و نام‌های طایفه‌ای متفاوتی دارند؛ برای مثال، نام طایفه احمدخان سدوزایی است. سدوزایی معروف‌ترین طایفه قوم درانی و شعبه‌ای از پوپلزی بوده و مسکن عمده آنان شهرهای صفا و قندهار بوده؛ جد اعلای این طایفه فردی موسوم به اسدالله بوده و نام تیره او به تلفظ عامیانه «سدو» نامیده شده است و سدوزایی درواقع بازماندگان اسدالله بوده‌اند. سدو مخفف اسدالله است.

شاخه مهم دیگر قوم درانی، بارکزایی است و طایفه محمدزایی،که از زمان دوست‌ محمدخان حکومت افغانستان را در دست می‌گیرند، از این شاخه برخاسته‌اند و زیرمجموعه شاخه بارکزایی محسوب می‌شوند. بارکزیان در جنوب قندهار، دره ارغستان و کرانه رود هیرمند سکونت داشته‌اند. اهمیت آنان بعد از پوپلزیان بوده است. درانی‌ها به نسبت غلزایی‌ها اصالت قوی و نژادی بیشتری داشتند. درگذشته، بر اثر فشار غلزایی‌ها از حدود قندهار به طرف هلمند، فرات و هرات رانده شدند؛ ولی پس از تصرف قندهار به دست شاه‌عباس صفوی، ابدالی‌ها که در این جنگ به او کمک کرده بودند موقعیت بهتری به دست آوردند و به‌تدریج به حوالی قندهار عودت کردند. درانیان به دلیل نزدیکی به ایران، عموما فارسی را می‌دانند. آنان مردمانی شاد و مهمان‌نواز هستند، حتی اگر یک نفر هندو به خانه آنان می‌رفت همانند دیگران پذیرایی می‌شده است[۲].

نیز نگاه کنید به

اقلیت های قومی افغانستان؛ پشتون در افغانستان؛ گروه‌های قومی پشتون افغانستان؛ قوم بردرانی افغانستان؛ قوم غلزایی افغانستان

کتابشناسی

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ الفینستون، مونت استوارت (1376). افغانان (جای، فرهنگ، نژاد) گزارش سلطنت کابل (محمد آصف فکرت، ترجمه). مشهد: انتشارات آستان قدس رضوی، ص ۳۵۹.
  2. علی آبادی، علیرضا (1395). جامعه و فرهنگ افغانستان. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشارات بین‌المللی الهدی،