ماگژان ژومابایو

از دانشنامه ملل

شاعر، رمان‌نویس، مترجم و معلم که در ماه جولای سال ۱۸۹۳ م در منطقه شمال قزاقستان در سواحل دریاچه ساسیکول متولد شد. او از گروه ترکان و مغولان میانه است. پدر این شاعر "بیکن"، یک مرد مترقی زمان خود بود که به شدت به دانش علاقمند بود و سعی در القای این علاقه به فرزندان خود داشت، او با هفت پسر و دو دختر خانواده بزرگی داشتند که همه آنها بچه‌های جسور، فعال و زیبایی بودند.

ژومابایو در مدرسه پدر که برای کودکان و بستگان خود ایجاد کرده است به به مدت چهار سال به تحصیل می‌پردازد. در این مدرس زبان‌های شرقی و ادبیات شرقی، حساب و جغرافیا آموزش داده شود. ماگژان در تماس نزدیک با طبیعت بزرگ شده است به همین خاطر برداشت دوران کودکیش در بسیاری از آثار شاعرانه او، "توس"، "بهار در حال آمدن است"، "مادر"، و غیره تجلی یافته است.

در سال ۱۹۰۵ برای تحصیل در "کیژیلژار " پتروپاولوسک فعلی عزیمت کرد و با شور و شوق به تحصیلات عربی، فارسی، زبان ترکی و تاریخ ترک‌ها پرداخت. در سال ۱۹۱۰ پس از اتمام تحصیلات در این مدرسه با دریافت بالاترین نمره در بین همه افراد تصمیم می‌گیرد برای ادامه تحصیل خود نزد شاعر و دوست خود بیکموخامبیتف سرگیبایو برود و وارد مدارس "گالیا"، که از بالاترین نهادهای معنوی است شد. که همراه با موضوعات مذهبی هستند علوم سکولار، ادبیات، تاریخ، جغرافیا، هندسه، اصول اولیه موسیقی، و غیره و مهمتر از همه تشویق به نگارش اثر ادبی آموزش داده می‌شد.

ماگژان یک سال و نیم در مدارس مذهبی به تحصیل پرداخت و در سال ۱۹۱۳ او به پتروپاولسک بازگشت و شروع به یادگیری زبان روسی کرد و در سن چهارده سالگی سرودن شعر را آغاز کرد که آثار او تقریبا در همه روزنامه‌ها به زبان قزاقی و تاتاری چاپ شده است. اولین مجموعه اشعار خود را در سال ۱۹۱۲ درقازان منتشر کرد که موجب یک رویداد در ادبیات قزاقستان شد در این زمان روابط شاعر جوان و خلاق با افرادی که نقش مهمی در سرنوشت شاعر و ادبیات قزاق بازی کرده‌اند گره خورد.

در سال ۱۹۱۷ از حوزه فارغ التحصیل و با افتخار و به خانه خود بازگشت. در حالی که انقلاب و جنگ‌های داخلی فضای سنگین، گیج‌کننده‌ای ایجاد کرده بود. وارد حزب آلاش شد و در سال ۱۹۱۸ اولین سردبیر روزنامه قزاق می‌شود.

در سال ۱۹۲۲ او به عنوان یک معلم ارشد در موسسه آموزشی قزاق- قرقیز دعوت به کار شد و همکاری با روزنامه "آک-پول"، مجلات "سانا" و "شلپان". در همان سال در قازان، و در سال ۱۹۲۳ در تاشکند شاهد انتشار مجموعه اشعار دوم خود بود. او نقش فعالی در خانه چاپ و نشر "وستوک" برای تدوین و چاپ کتاب‌های درسی مدارس قزاقستان داشت و آثار مارکس، انگلس، لنین، آثار گورکی ارا به زبان قزاقی ترجمه کرد.

او در تعمیق و تکمیل کیفیت جدیدی از ارتباطات معنوی بین مردم قزاقستان و مردم روسیه بزرگ تلاش فراوان کرد و به عنوان یک معلم مکتب کلاسیک نقش بزرگی در تدریس خلاقیت‌های نویسندگان بزرگ روسی در مدارس قزاقستان ایفا کرده است. او به بسیاری از زبان‌های دنیا منجمله روسی، عربی، فارسی، گویش ترکی و بسیاری از زبان ترکی تسلط داشت در سال ۱۹۲۹، او به اتهام نادرست ناسیونالیستی در ایجاد گروه "الکا" برای فعالیت‌های زیرزمینی دستگیر و زندانی شد. و به ده سال زندان محکوم شد و در سال ۱۹۳۸ در جوانی جان خود را از دست داد، او نه تنها به عنوان یک شاعر از وضعیت موجود رنج می‌برد بلکه بخاطر زندانی شدن و تبعید و کشته شدن بستگانش در اردوگاه‌ها بسیار آزرده خاطر بود. نام و آوازه این شاعر جوان به مدت ۲۵ سال پس از مرگش در سال ۱۹۶۰ مسکوت ماند[۱].

کتابشناسی

  1. صابری، اصغر (1395). جامعه و فرهنگ قزاقستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص 315-317.