پرش به محتوا

مکاتب و جریان‌ های شاخص تصوف در آفریقای جنوبی

از دانشنامه ملل

تصوف در آفریقای جنوبی، به‌عنوان یکی از جنبه‌های برجسته فرهنگ اسلامی، از تنوع و پویایی قابل‌توجهی برخوردار است. این تنوع ریشه در مهاجرت‌های تاریخی از مناطقی مانند مالایا، هند و دیگر نقاط جهان اسلام دارد. سه جریان اصلی تصوف در این کشور، یعنی قادریه، بریلوی و دیوبندی، هر یک با ویژگی‌ها، آیین‌ها و ساختارهای خاص خود، نقشی کلیدی در شکل‌دهی به هویت دینی و فرهنگی جامعه مسلمانان ایفا کرده‌اند. این مقاله با بررسی تاریخی، آیینی، سازمانی و اجتماعی این جریان‌ها، به تحلیل تأثیرات آن‌ها در بستر چندفرهنگی آفریقای جنوبی می‌پردازد. همچنین، با استفاده از منابع معتبر، تعاملات، اختلافات و همکاری‌های میان این جریان‌ها بررسی شده و نقش آن‌ها در مواجهه با چالش‌های مدرن، مانند جهانی‌شدن و فناوری، مورد توجه قرار گرفته است.

تصوف به‌عنوان یکی از ابعاد عمیق و معنوی فرهنگ اسلامی، از زمان ورود اسلام به آفریقای جنوبی در قرن هفدهم میلادی، حضوری فعال و تأثیرگذار در این کشور داشته است. این حضور با ورود بردگان و مهاجران مالایی به کیپ‌تاون آغاز شد و در قرن‌های بعدی با مهاجرت گروه‌های هندی و دیگر جوامع مسلمان تقویت شد. تنوع قومی و فرهنگی این مهاجران به شکل‌گیری جریان‌های مختلف صوفیانه منجر شد که هر یک بخشی از هویت دینی و فرهنگی جامعه مسلمانان آفریقای جنوبی را تشکیل می‌دهند[۱]. سه جریان اصلی تصوف در این کشور، یعنی قادریه، بریلوی و دیوبندی، هر یک به شیوه‌ای متفاوت بر حیات دینی، اجتماعی و فرهنگی تأثیر گذاشته‌اند. این جریان‌ها نه‌تنها در حفظ سنت‌های اسلامی، بلکه در مقاومت در برابر فشارهای استعماری و تبعیض‌های نژادی دوران آپارتاید نقش مهمی ایفا کرده‌اند[۲].

این مقاله با هدف بررسی جامع این سه جریان، به تحلیل ویژگی‌های آیینی، ساختارهای سازمانی و تأثیرات اجتماعی آن‌ها می‌پردازد. روش پژوهش مبتنی بر بررسی منابع کتابخانه‌ای، تحلیل اسناد تاریخی و معاصر، و استفاده از مطالعات معتبر در حوزه اسلام در آفریقای جنوبی است. در این راستا، نقش این جریان‌ها در مواجهه با چالش‌های مدرن، مانند جهانی‌شدن، فناوری و تغییرات اجتماعی، نیز مورد توجه قرار گرفته است. این تحلیل همچنین به بررسی تعاملات و اختلافات میان جریان‌ها و تأثیر آن‌ها بر جامعه چندفرهنگی آفریقای جنوبی می‌پردازد[۳].

قادریه: ریشه‌های تاریخی و آیین‌های نمایشی

طریقت قادریه، یکی از قدیمی‌ترین و تأثیرگذارترین جریان‌های صوفیانه در آفریقای جنوبی، ریشه در مهاجرت‌های قرن هفدهم دارد. این طریقت با ورود بردگان مالایی به کیپ‌تاون، که به‌عنوان بخشی از فعالیت‌های استعماری هلند به این منطقه آورده شدند، پایه‌گذاری شد. این مهاجران، عمدتاً از جزایر جنوب شرق آسیا، سنت‌های صوفیانه‌ای را با خود آوردند که با آیین‌های محلی و اسلامی درهم‌آمیخت[۲]. یکی از شخصیت‌های کلیدی در معرفی قادریه به آفریقای جنوبی، شیخ یوسف از ماکاسار بود که در سال 1694 به‌عنوان تبعیدی سیاسی به کیپ‌تاون آورده شد. او به‌عنوان یکی از پیشگامان اسلام و تصوف در این منطقه شناخته می‌شود[۴].

در قرن نوزدهم، با ورود مهاجران هندی، قادریه گسترش بیشتری یافت و به یکی از جریان‌های اصلی تصوف در آفریقای جنوبی تبدیل شد. این طریقت به‌ویژه در میان جامعه مالایی کیپ‌تاون، که در منطقه بو-کاپ متمرکز بودند، نفوذ قابل‌توجهی داشت[۲]. یکی از ویژگی‌های برجسته قادریه در این کشور، آیین‌های نمایشی «خلیفه» یا «راتیب» است که شامل ذکرهای دسته‌جمعی، دف‌نوازی و اعمال خارق‌العاده مانند فروکردن سیخ یا شمشیر در بدن بدون خون‌ریزی می‌شود[۵]. این آیین‌ها، که ریشه در سنت‌های صوفیانه جنوب شرق آسیا دارند، در ابتدا به‌عنوان بخشی از تمرینات معنوی قادریه شناخته می‌شدند، اما به‌تدریج به نمادی از هویت فرهنگی جامعه مالایی تبدیل شدند.

برادران امیدوار، جهانگردان ایرانی، در دهه 1330 شمسی این مراسم را مشاهده و در گزارش‌های خود مستند کردند[۶]. آن‌ها شرح داده‌اند که این آیین‌ها با شور و هیجان خاصی برگزار می‌شد و شرکت‌کنندگان در حالتی از خلسه معنوی قرار می‌گرفتند. با این حال، این آیین‌ها در دهه‌های بعدی از سوی برخی علمای اسلامی، به‌ویژه دیوبندی‌ها، به دلیل مغایرت با شریعت مورد انتقاد قرار گرفتند. این انتقادات به کاهش برگزاری آیین‌های نمایشی در برخی مناطق منجر شد، اما این مراسم همچنان در میان جوامع مالایی، به‌ویژه در کیپ‌تاون، بخشی از میراث فرهنگی قادریه باقی مانده‌اند[۵].

قادریه از طریق شبکه‌های اجتماعی و مساجد محلی، به‌ویژه در بو-کاپ، نفوذ قابل‌توجهی داشته است. این طریقت با تأکید بر ذکر، مراقبه و ارتباط معنوی با شیخ، جایگاه خود را در میان جامعه مسلمانان حفظ کرده است. حلقه‌های ذکر، که معمولاً با حضور شیخ یا مرشد برگزار می‌شوند، فضایی برای تعاملات معنوی و اجتماعی فراهم می‌کنند. در دوران آپارتاید، این فعالیت‌ها به‌عنوان ابزاری برای حفظ هویت اسلامی در برابر تبعیض‌های نژادی عمل کردند[۲]. مراسم زیارت سالانه مقبره شیخ یوسف نیز همچنان از آیین‌های مهم قادریه است که به تقویت پیوندهای معنوی و اجتماعی میان پیروان این طریقت کمک می‌کند[۴].

قادریه همچنین در آموزش علوم دینی و ترویج فرهنگ اسلامی نقش داشته است. مساجد قادریه، مانند مسجد عوول در کیپ‌تاون، به‌عنوان مراکز آموزش دینی و فعالیت‌های خیریه عمل کرده‌اند. این فعالیت‌ها به‌ویژه در دوران پس از آپارتاید، که جامعه مسلمانان به دنبال بازسازی هویت خود در یک جامعه چندفرهنگی بودند، اهمیت بیشتری یافت[۳]. با وجود کاهش نسبی آیین‌های نمایشی، قادریه همچنان به‌عنوان یکی از جریان‌های اصلی تصوف در آفریقای جنوبی شناخته می‌شود و نقش مهمی در حفظ سنت‌های فرهنگی جامعه مالایی ایفا می‌کند.

بریلوی: شبکه‌های آموزشی و اقتصادی

جریان بریلوی در اوایل قرن بیستم با تأثیرپذیری از احمدرضا خان بریلوی در شبه‌قاره هند، در آفریقای جنوبی تثبیت شد. این جریان به‌ویژه در شهرهای دربن و خاوتنگ، که محل تمرکز مهاجران هندی بود، گسترش یافت[۷]. بریلوی‌ها با تأسیس مساجد و مراکز آموزشی، نقش مهمی در حفظ و ترویج فرهنگ اسلامی در میان جامعه مهاجران ایفا کردند. برخلاف اطلاعات نادرست اولیه، دارالعلوم نیوکاسل به جریان دیوبندی وابسته است، اما بریلوی‌ها مراکز آموزشی متعددی مانند دارالعلوم رضویه در دربن تأسیس کرده‌اند که به آموزش علوم دینی و تربیت علما مشغول‌اند[۸].

مساجد کلیدی بریلوی‌ها، مانند جامعه رضویه، رشنی، صابری، حسینی و مسجدی در لودیوم پرتوریا، به‌عنوان پایگاه‌های اصلی این جریان عمل می‌کنند[۷]. این مساجد نه‌تنها مراکز عبادی، بلکه کانون‌های اجتماعی و فرهنگی برای جامعه بریلوی هستند. قدرت اقتصادی بریلوی‌ها، که عمدتاً از طریق فعالیت‌های تجاری و شبکه‌های اجتماعی گسترده به دست آمده، به آن‌ها امکان داده است تا نفوذ قابل‌توجهی در جامعه مسلمانان آفریقای جنوبی داشته باشند. این جریان با تأکید بر محبت به پیامبر اکرم (ص) و برگزاری مراسم‌هایی مانند میلاد النبی و عرس (سالگرد درگذشت اولیا)، به تقویت هویت دینی خود پرداخته است[۸].

بریلوی‌ها رویکردی مدرن‌تر به فعالیت‌های دینی دارند و از فناوری و رسانه‌های جدید برای تبلیغ عقاید خود استفاده می‌کنند. برای مثال، بسیاری از مساجد بریلوی از شبکه‌های اجتماعی برای پخش سخنرانی‌ها، مراسم‌های مذهبی و آموزش‌های دینی بهره می‌برند[۷]. این رویکرد، به‌ویژه در میان نسل‌های جوان‌تر، به محبوبیت این جریان کمک کرده است. همچنین، بریلوی‌ها با سازمان‌دهی مراسم‌های خیریه، مانند توزیع غذا و کمک به نیازمندان، جایگاه خود را در جامعه تقویت کرده‌اند. این فعالیت‌ها به‌ویژه در دوران پس از آپارتاید، که جامعه مسلمانان به دنبال تقویت جایگاه اجتماعی خود بودند، اهمیت بیشتری یافت[۸].

یکی از جنبه‌های مهم فعالیت بریلوی‌ها، تأکید بر حفظ سنت‌های صوفیانه در برابر گرایش‌های وهابی و اصلاحی دیوبندی‌ها است. این جریان با برگزاری مراسم‌های سنتی مانند ذکرهای دسته‌جمعی و آیین‌های عرفانی، به ترویج تصوف سنتی پرداخته و در برابر انتقادات دیوبندی‌ها ایستادگی کرده است[۷]. این موضع‌گیری، به‌ویژه در مناطقی که رقابت میان جریان‌های اسلامی شدید است، مانند دربن و خاوتنگ، به تقویت هویت بریلوی‌ها کمک کرده است. بریلوی‌ها همچنین با ایجاد شبکه‌های آموزشی و انتشار کتب دینی، به ترویج دیدگاه‌های خود پرداخته‌اند. این فعالیت‌ها به آن‌ها امکان داده است تا در برابر جریان‌های اصلاحی، مانند دیوبندی‌ها، جایگاه خود را حفظ کنند[۸].

دیوبندی: گرایش‌های وهابی و فعالیت‌های تبلیغی

جریان دیوبندی، که ریشه در مکتب دیوبند هند دارد، در مقایسه با قادریه و بریلوی‌ها جمعیت کمتری دارد، اما به دلیل فعالیت‌های تبلیغی و آموزشی قوی، تأثیر قابل‌توجهی در جامعه اسلامی آفریقای جنوبی به جا گذاشته است. دیوبندی‌ها عمدتاً در استان خاوتنگ متمرکز هستند و با تأسیس حوزه‌های علمیه‌ای مانند دارالعلوم ذکریا، دارالعلوم آزادویل و دارالعلوم نیوکاسل، به تربیت علما و تبلیغ تفکرات خود مشغول‌اند[۹].

یکی از ویژگی‌های برجسته دیوبندی‌ها، گرایش‌های وهابی و ضدشیعی آن‌هاست که در برخی موارد به تنش‌هایی با دیگر جریان‌های صوفیانه منجر شده است. برخلاف قادریه و بریلوی‌ها که بر آیین‌های صوفیانه تأکید دارند، دیوبندی‌ها به اصلاحات دینی و بازگشت به اصول اولیه اسلام دعوت می‌کنند[۹]. با این حال، آن‌ها برخی عناصر صوفیانه مانند ذکر و مراقبه را حفظ کرده‌اند، هرچند این عناصر به شکلی محدودتر و با تأکید بر شریعت اجرا می‌شوند. این رویکرد ترکیبی به دیوبندی‌ها امکان داده است تا در عین حفظ برخی سنت‌های صوفیانه، به نقد آیین‌های نمایشی قادریه و مراسم‌های عرفانی بریلوی‌ها بپردازند[۱۰].

تعداد صوفیان دیوبندی در آفریقای جنوبی به بیش از 400 نفر نمی‌رسد، اما شبکه‌های آموزشی و ارتباطات فراملی آن‌ها، به‌ویژه با حوزه‌های علمیه در هند و پاکستان، به آن‌ها امکان داده است تا تأثیرگذاری قابل‌توجهی داشته باشند[۲]. فعالیت‌های تبلیغی دیوبندی‌ها از طریق جماعت تبلیغ، که یکی از شاخه‌های فعال این جریان است، در مناطق مختلف آفریقای جنوبی گسترش یافته است. این جماعت با برگزاری جلسات تبلیغی، سفرهای دینی و آموزش‌های مذهبی، به ترویج اصول دیوبندی پرداخته و در برخی مناطق، به‌ویژه در میان جوامع فقیرتر، نفوذ کسب کرده است[۹].

دیوبندی‌ها همچنین با انتشار کتب و جزوات دینی، به ترویج دیدگاه‌های خود پرداخته‌اند. این فعالیت‌ها، به‌ویژه در حوزه‌های علمیه، به تربیت نسلی از علما کمک کرده است که به اصول دیوبندی پایبند هستند[۱۰]. با این حال، گرایش‌های وهابی این جریان در برخی موارد به ایجاد تنش با دیگر گروه‌های اسلامی، به‌ویژه بریلوی‌ها، منجر شده است. برای مثال، دیوبندی‌ها مراسم‌هایی مانند میلاد النبی را به دلیل عدم انطباق با شریعت مورد انتقاد قرار داده‌اند، که این امر به رقابت‌های مذهبی در برخی مناطق منجر شده است[۹].

تحلیل تطبیقی و تعاملات جریان‌ها

هر یک از جریان‌های قادریه، بریلوی و دیوبندی ویژگی‌های خاص خود را دارند، اما نقاط اشتراک و اختلافاتی نیز میان آن‌ها وجود دارد. قادریه با تأکید بر آیین‌های نمایشی و ریشه‌های تاریخی، بریلوی‌ها با شبکه‌های آموزشی و اقتصادی، و دیوبندی‌ها با گرایش‌های اصلاحی و تبلیغی، هر یک به شیوه‌ای متفاوت به حفظ و ترویج تصوف کمک کرده‌اند[۷]. این جریان‌ها، با وجود تفاوت‌های عقیدتی، در برخی موارد به همکاری در برابر چالش‌های مشترک، مانند حفظ هویت اسلامی در بستر چندفرهنگی آفریقای جنوبی، پرداخته‌اند.

مهم‌ترین نقطه اختلاف میان این جریان‌ها، دیدگاه آن‌ها نسبت به آیین‌های صوفیانه و نقش شریعت در تصوف است. قادریه و بریلوی‌ها به آیین‌های سنتی و عرفانی پایبندند و بر اهمیت محبت به پیامبر و اولیا تأکید دارند، در حالی که دیوبندی‌ها با تأثیرپذیری از وهابیت، به ساده‌سازی این آیین‌ها و تأکید بر شریعت تمایل دارند[۹]. این اختلافات در برخی موارد به رقابت‌های مذهبی منجر شده است، به‌ویژه در مناطقی مانند خاوتنگ که هر سه جریان حضور دارند. برای مثال، بریلوی‌ها و دیوبندی‌ها بر سر کنترل مساجد و مراکز دینی رقابت کرده‌اند، که این امر گاهی به تنش‌های اجتماعی منجر شده است[۱۰].

با این حال، این جریان‌ها در برابر چالش‌های مشترک، مانند حفظ هویت اسلامی در دوران آپارتاید و پس از آن، همکاری‌هایی نیز داشته‌اند. در دهه‌های پس از آپارتاید، هر سه جریان در فعالیت‌های خیریه، مانند توزیع غذا و کمک به نیازمندان، و فعالیت‌های آموزشی برای تقویت جایگاه جامعه مسلمانان مشارکت کرده‌اند[۸]. این همکاری‌ها به تقویت انسجام جامعه اسلامی در برابر چالش‌های اجتماعی و سیاسی کمک کرده است. برای مثال، تأسیس مدارسی مانند مدارج‌الاسلام در کیپ‌تاون، که با حمایت هر سه جریان فعالیت می‌کند، نمونه‌ای از این همکاری‌هاست[۳].

از منظر اجتماعی، قادریه به دلیل ریشه‌های تاریخی و آیین‌های نمایشی، بیشتر در میان جوامع مالایی نفوذ دارد، در حالی که بریلوی‌ها و دیوبندی‌ها به دلیل تمرکز بر مهاجران هندی، در شهرهای بزرگ مانند دربن و خاوتنگ حضور قوی‌تری دارند[۲]. این تفاوت‌های جغرافیایی و قومی، به تنوع فرهنگی تصوف در آفریقای جنوبی افزوده است. همچنین، تأثیر جهانی‌شدن و فناوری بر این جریان‌ها قابل‌توجه است. بریلوی‌ها با استفاده از رسانه‌های اجتماعی و دیوبندی‌ها با انتشار محتوای دینی آنلاین، به ترویج دیدگاه‌های خود پرداخته‌اند، در حالی که قادریه بیشتر به حفظ آیین‌های سنتی پایبند مانده است[۷].

چالش‌ها و چشم‌انداز آینده

تصوف در آفریقای جنوبی با چالش‌های متعددی مواجه است که از جمله آن‌ها می‌توان به تأثیر جهانی‌شدن، تغییرات اجتماعی و رقابت با جریان‌های غیرصوفیانه اشاره کرد. جهانی‌شدن و دسترسی به اطلاعات دیجیتال، نسل‌های جدید را با دیدگاه‌های متنوع اسلامی آشنا کرده است، که این امر گاهی به کاهش علاقه به آیین‌های سنتی صوفیانه منجر شده است[۸]. با این حال، جریان‌هایی مانند بریلوی‌ها با استفاده از فناوری، توانسته‌اند جذابیت خود را برای نسل جوان حفظ کنند. دیوبندی‌ها نیز با تأکید بر آموزش و تبلیغ، به دنبال جذب مخاطبان جدید هستند، اما قادریه به دلیل وابستگی به آیین‌های سنتی، با چالش‌های بیشتری در این زمینه مواجه است[۹].

یکی دیگر از چالش‌های مهم، رقابت با جریان‌های غیرصوفیانه، به‌ویژه سلفی‌ها، است که در دهه‌های اخیر در آفریقای جنوبی گسترش یافته‌اند. این جریان‌ها با انتقاد از آیین‌های صوفیانه، به‌ویژه آیین‌های نمایشی قادریه و مراسم‌های عرفانی بریلوی‌ها، به دنبال جذب جوانان هستند[۱۰]. این رقابت‌ها به‌ویژه در شهرهای بزرگ، مانند ژوهانسبورگ و دربن، شدت بیشتری دارد. با این حال، جامعه صوفیانه آفریقای جنوبی با تأکید بر انسجام و همکاری، توانسته است جایگاه خود را حفظ کند.

چشم‌انداز آینده تصوف در آفریقای جنوبی به توانایی این جریان‌ها در سازگاری با تغییرات اجتماعی و فرهنگی بستگی دارد. استفاده از فناوری، تقویت آموزش دینی و ایجاد گفت‌وگوهای بین‌گروهی می‌تواند به حفظ و گسترش نفوذ این جریان‌ها کمک کند. همچنین، تمرکز بر فعالیت‌های خیریه و اجتماعی، به‌ویژه در مناطق محروم، می‌تواند جایگاه جامعه صوفیانه را در جامعه چندفرهنگی آفریقای جنوبی تقویت کند[۳].

نتیجه‌گیری

تصوف در آفریقای جنوبی از تنوع و پویایی قابل‌توجهی برخوردار است و جریان‌های قادریه، بریلوی و دیوبندی هر یک به شیوه‌ای منحصربه‌فرد به شکل‌گیری هویت دینی و فرهنگی جامعه مسلمانان این کشور کمک کرده‌اند. قادریه با آیین‌های نمایشی و ریشه‌های تاریخی، بریلوی‌ها با شبکه‌های آموزشی و اقتصادی، و دیوبندی‌ها با فعالیت‌های تبلیغی و اصلاحی، نقش‌های متفاوتی در این فرآیند ایفا کرده‌اند. این جریان‌ها، با وجود اختلافات عقیدتی، نشان‌دهنده غنای فرهنگی و دینی جامعه مسلمانان آفریقای جنوبی هستند. با این حال، چالش‌هایی مانند جهانی‌شدن، رقابت با جریان‌های غیرصوفیانه و تغییرات اجتماعی، نیازمند سازگاری و نوآوری از سوی این جریان‌هاست. بررسی‌های آینده می‌توانند بر تأثیر این جریان‌ها بر نسل‌های جدید، نقش فناوری در گسترش تصوف، و تعامل آن‌ها با چالش‌های مدرن تمرکز کنند.

نیز نگاه کنید به

مکاتب تصوف در عراق؛ مکاتب و جریان های شاخص تصوف در عربستان سعودی؛ مکاتب و جریان‌های شاخص تصوف در کشور یمن؛ جریان اسلامی پیرو طریقت های صوفیانه در چین؛ جریان های شاخص تصوف در عراق

کتابشناسی

  1. Vahed G, Jeppie S. The Making of an Islamic Public Sphere in Colonial South Africa. Journal of Muslim Minority Affairs. 2013;33(2):197-215. doi:10.1080/13602004.2013.810114
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ ۲٫۴ ۲٫۵ Mason JE. Social Death and Resurrection: Slavery and Emancipation in South Africa. University of Virginia Press; 2002.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ ۳٫۳ Haron M. The Dynamics of Muslim Identity in South Africa. Journal of Islamic Studies. 2006;17(2):171-198. doi:10.1093/jis/etl003
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ Dangor S. Shaykh Yusuf of Makassar: A Muslim Pioneer in South Africa. Journal of Muslim Minority Affairs. 1994;14(1-2):39-48. doi:10.1080/13602009408715994
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ Mason JE. The ‘Khalifa’ Displays: Performing Faith in Public Spaces in South Africa. Islamic Africa. 2010;1(2):75-94. doi:10.1163/21540993-00102005
  6. Omidvar I, Omidvar A. Travelogue of the Omidvar Brothers. Tehran Publishing; 1956.
  7. ۷٫۰ ۷٫۱ ۷٫۲ ۷٫۳ ۷٫۴ ۷٫۵ Green N. Sufism and the ‘Modern’ in Islam. Comparative Islamic Studies. 2011;7(1):1-22. doi:10.1558/cis.v7i1-2.1
  8. ۸٫۰ ۸٫۱ ۸٫۲ ۸٫۳ ۸٫۴ ۸٫۵ Vahed G. Muslims in Post-Apartheid South Africa: Race, Community, and Identity. Journal of Islamic Studies. 2015;26(3):297-324. doi:10.1093/jis/etv024
  9. ۹٫۰ ۹٫۱ ۹٫۲ ۹٫۳ ۹٫۴ ۹٫۵ Ingram B. Revival from Below: The Deobandi Movement in Global Islam. University of California Press; 2018.
  10. ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ ۱۰٫۲ ۱۰٫۳ Tayob A. Islam in South Africa: Mosques, Imams, and Sermons. University Press of Florida; 1999.

نویسنده مقاله

مهدی نصیری

ویرایش دانشنامه ملل