هنرهای تجسمی در عراق
بهزعم کارشناسان در خاورمیانه و مشخصاً عراق، بهواسطه تاریخ و نفوذ تمدنهای کهن، هنر تا قرن بیستم همواره خاصیتی تزیینی داشته و تنها در شرایط خاصی مانند جنگ، قحطی و اشغال و در مواردی اندک پا را از جنبههای تزیینی و کاربردی فراتر گذاشته است. همچنین مدرنیسم غربی و به تبع آن هنر مدرن در قرن بیستم مانند سایر کشورهای منطقه با بازگشت دانشجویان اعزامی به اروپا، وارد عرصه عمومی و آکادمیک عراق شده است. در این میان، بیشترین تاثیر مهاجرت هنر معاصر غرب را میتوان در شاخههای هنرهای تجسمی این سرزمین ردیابی کرد و بازشناخت. با استعمار عراق توسط بریتانیا که به صورت مستقیم و غیرمستقیم تا انقلاب 1958 ادامه داشت، تاکید بسیاری بر وحدت وجود داشت و ناسیونالیسم پررنگ بود. با رهایی از استعمار، عراق در استثمار حاکمان داخلی گرفتار آمد و چرخشی از مسئله «وحدت» به «برابری و عدالت اجتماعی» صورت گرفت و اندیشههای سوسیالیستی برجستهتر شد. متعاقباً هنر معاصر عراق نیز در دوره اول(هاشمی) بر هویت عراقی و عرب و در دوره دوم(بعث) بیشتر بر مسایل و جریانهای اجتماعی تاکید دارد. بنابراین گفتمانهای غالب موجود در هنر معاصر عراق، در هر یک از سه دوره تاریخ این کشور را میتوان به خلق هنری با هویت عراقی و مدرن در دوران اول؛ دادن جایگاه خاص به ایدئولوژی بعثی و شخص صدام حسین(گفتمان رسمی بعثی) و خلق هنر متعهد و حساس به واقعیت اجتماعی مانند؛ شرح رابطه قدرت و سرنوشت انسان، تاکید بر «وطن» و سرنوشت آن در دوره دوم، و پرداختن به مسئله مهاجرت و شرایط عراق و عراقیها پس از اشغال آمریکاییها در دوره سوم در نظر گرفت[۱].
ایده «بازگشت به ریشهها» در هنر مدرن و معاصر عراق از سالهای 1950 یعنی آغاز تکوین هنر مدرن عراقی، اندیشه محوری و جداییناپذیر از هنر مدرن عراق بوده است. اکثر هنرمندان مدرن نسل اول از جمله؛ «جواد سلیم» و «شاکر حسن السعید»، ایده تداوم فرهنگی و پیوند سنت و مدرنیته و «الهام از میراث» را محور اساسی آفرینش هنری خود قرار دادند و این رویکرد را به نسلهای بعدی منتقل کردند. «بازگشت به ریشهها» و «تداوم فرهنگی» از مهمترین مفاهیم در این جنبش هنری مدنظر است و هر هنرمند، روشی فردی برای نشان دادن تداوم فرهنگی – هنری دارد؛ برخی بواسطه فرم، تکنیک، ترکیببندی، پالت رنگ، نمادها و برخی بواسطه مضمون و حتی عنوان اثر هنری گاه الهام از میراث بهصورت بارز از طریق بکار بردن نقوشی مانند خوشنویسی، گنبد و چشمان سومری نمود پیدا میکند، گاه تنها از طریق معنای ضمنی که اثر به آن اشاره میکند که در مورد اخیر شرح هنرمند بر اثر خود میتواند راهنمایی مهم در تفسیر اثر باشد[۲].
«جواد سلیم»(1921 - 1961) تجلی مدرنیسم عراقی است و وی را بنیانگذار هنر مدرن در عراق میدانند. وی سهم بسزایی در معرفی زیباییشناسی جدید اعم از کوبیسم، سورئالیسم و بطور کلی مدرنیسم در کشور عراق داشته است. از شاخصترین آثار او میتوان از نقاشی «صورت دختر» یا «زندانی سیاسی مجهول» نام برد. وی در دهه سی میلادی به پاریس و سپس رم مسافرت کرد و در رشته مجسمهسازی تحصیلات آکادمیک را در فضای داغ هنر کوبیستی و سوورئالیستی پاریس پشت سرگذاشت. سپس به بغداد بازگشت و به تدریس مجسمهسازی و مرمت آثار باستانی سومر و آشوری پرداخت. تدریس او در سمت ریاست گروه مجسمهسازی در دانشگاه، راه جدیدی را برای شکوفایی جریاناتی مانند هنر کوبیستی، انتزاعی و هنر مفهومی در بغداد کلید زد[۲].
نیز نگاه کنید به
هنرهای تجسمی در تایلند؛ هنرهای تجسمی در افغانستان؛ هنرهای تجسمی در مصر؛ هنرهای تجسمی در سنگال؛ هنرهای تجسمی اردن؛ هنرهای تجسمی کوبا؛ هنرهای تجسمی در بنگلادش
کتابشناسی
- ↑ نگاهی به هنرهایی تجسمی عراق/به بهانه سه اثر دیده نشده جواد سلیم(1401)، قابل بازیابی از https://farsnews.ir/ArtsandMedia/1658093919000881483
- ↑ پرش به بالا به: ۲٫۰ ۲٫۱ شریفیان، شکیبا، محمدزاده، مهدی، سیلویانف، مهرآیین، مصطفی (1396). "تداوم فرهنگی در نقاشی مدرن عراق بین سالهای 1950 و 1980". باغ نظر، 14( 47)، ص 47.
نویسنده مقاله
محمدعلی خوش طینت