ویژگی های ادیان ژاپنی

از دانشنامه ملل

این ادیان با وجود تفاوت زمانی‌ای که دارند، تقریبا دارای چند ویژگی مشخص‌اند:

1. بنیان‌گذار اکثر آن‌ها طی نوعی تجربه معنوی یا الهام، دست به تاسیس آیین جدید زده‌است.

2. تقریبا تمامی آن‌ها به جای تمرکز بر مباحث نظری و موضوعات فلسفی، متمرکزند بر امور اجتماعی، رفاهی، سیاسی، اقتصادی و تسکین آلام و رنج‌های زندگی روزمره. از این رو بحث‌های پیرامون آسایش و آرامش روان، خودشناسی، ایجاد انگیزه در کسب موفقیت در زندگی روزانه، آرزومندی صلح و خوشبختی و سعادت برای مردم ژاپن و جهان در شمار آموزه‌های اصلی آنان است.

3. تقریبا تمامی این ادیان در ابتدا توجه به طبقات پایین جامعه داشته‌اند، اما با گسترش و افزایش قدرت اجتماعی و اقتصادی در طبقات بالایی و مرفه جامعه و همین طور در میان سیاستمدارن دامنه نفوذ خود را گسترش داده‌اند و در بسیاری از تصمیمات سیاسی منشا اثر بوده‌اند. حتی در بین این آیین‌های جدید، جنبش دینی‌ای نظیر "سوکاگاکّای"[i] (創価学会/Sōka Gakkai) توانست با تاسیس حزب، نخستین جنبشی باشد که دارای نماینده در پارلمان ژاپن است.

4. تقریبا تمامی این ادیان به ملی‌گرایی ژاپن توجه دارند و بر اساس آن دامنه تبلیغاتی خود را در دیگر کشورها گسترده‌اند.

5. تقریبا تمامی آن‌ها به جنبه‌های عملی توجه داشته‌اند و برخی به‌واسطه مشارکت پیروانشان توانسته‌اند دست به جاده‌سازی و راه‌سازی در مناطق تحت نفوذ خود بزنند.

6. همه آن‌ها دارای یک نظام اداری منظم‌اند که درست مانند شرکت‌های مطرح ژاپنی عمل می‌کنند.

7. همه آن‌ها در نسبت با ادیان قدیم و جدیدی که به ژاپن وارد شده‌اند، به خوبی با روحیات و فرهنگ ژاپن سازگارند و به همین خاطر در جذب پیروان بسیار موفق عمل کرده‌اند.

8. تقریبا بیشتر آن‌ها به خاطر نظام اداری قدرتمند و منظمی که دارند، وارد فعالیت‌های اقتصادی و تجاری بزرگ شده‌اند که بسیاری از منتقدان آن‌ها را نوعی شرکت عرضه‌کننده دین می‌نامند[ii].

9. از آن جایی که این ادیان در مقایسه با شینتو، در زمره "ادیان بنیان نهاد" قرار می‌گیرند، در بدنه جامعه نوعی احساس شک و بدبینی نسبت به آن‌ها وجود دارد.

10. برخی از این ادیان نظیر جنبش دینی " اوئوم شینریکیو"[iii](オウム真理教/Oumu Shinrikyō) دست به اقدامات تروریستی زدند و برخی دیگر مانند جنبش دینی "جی‌ئو"[iv] (璽宇/Jiu) درصدد کودتا بر علیه دولت و به دست گرفتن قدرت در این کشور بودند.

11. اغلب این ادیان توسط زنان پایه‌گذاری شده‌اند.

با شکست ژاپن در جنگ جهانی دوم، ظهور این نوع ادیان شتاب عجیبی به خود گرفت؛ به گونه‌ای که طی یک سال به ناگاه 180 دین ظهور خود را اعلام داشتند و خود را در ساختار اداری ژاپن ثبت کردند[v]. شتاب این روند به گونه‌ای بود که در نهایت دولت ژاپن برای ثبت ادیان جدید مقررات سخت‌گیرانه‌ای وضع کرد.

جنبش‌های دینی که پس از جنگ به وجود آمدند، هدف اصلی خود را بر روی صلح و سعادت جامعه و ژاپن و هماهنگی با غرب متمرکز کرده‌بودند. از این رو این ادیان جدید هر آنچه که می‌توانست منجر به صلح و آرامش و هماهنگی با غرب شود را جزو تعلمیات خود قرار می‌دادند. مثلا در یکی از این تلاش‌ها جنبشی به وجود آمد که از دید ناظر بیرونی عجیب می‌آید، اما با ساختار فکری جامعه ژاپن هماهنگی داشت. این دین "دنشی کیو" (電子教/Denshikyō) به معنی "دین الکتریسیته" نامیده می‌شد، که "الکتریسیته" را تجلی کامی و ادیسون را پیشوای آن می‌دانست.

با این حال بسیاری از ادیانی که پس از جنگ ظهور کردند، یا خیلی زود از میان رفتند، یا در ادیان دیگر ادغام شدند و یا به‌واسطه ساز و کار سازمان یافته‌ای که داشتند، نه تنها در ژاپن بلکه در دیگر کشورها هم توانستند پیروانی برای خود جذب کنند که دو گروه "علم شاد زیستن" و "سوکاگاکّای" موفق‌ترین آن‌ها هستند و به نوعی باورهایی در قالب نظام اداری و شرکتی را پایه گذاشتند.[۱]

نیز نگاه کنید به

ادیان در ژاپن

پاورقی

[i] - این جنبش با قرائت‌های تازه‌ای از مکتب نیچیرن در سال 1930 و در اوج جنگ جهانی دوم توسط فردی به نام "تسونه‌سابورو ماکیگوچی" (牧口常三郎/Makiguchi Tsunesaburō(1871-1944)) شکل گرفت. با این حال از آن جایی که بسیار از آموزه‌های آن ریشه در مکتب نیچیرن دارد، بسیاری آن را مذهبی از مکتب نیچیرن به حساب می‌آورند. پس از "ماکیگوچی" فرد پرنفوذی به نام "دایساکو ایکه‌دا" (池田大作/Ikeda Daisaku(1928-…)) رهبریت این گروه را برعهده گرفت. ایکه‌دا از یک سو فردی فرهیخته بود و با اندیشمندان زیادی نظیر آرنولد توین بی، مورخ برجسته انگلیسی و مجید تهرانیان، استاد ایرانی دانشگاه هاوائی گفتگوهایی را ترتیب داد که هر دو گفتگو به فارسی برگردانده شده است (رجوع به کتاب شناسی شود). همین طور او به دلیل نفوذ و قدرتی که داشت توانست نمایندگانی را وارد پارلمان ژاپن کند و فعالیت‌های اقتصادی گسترده‌ای را پیرامون این جنبش پدید آورد.

[ii] - یکی از نقادانه‌ترین این آثار، کتاب «ادیان جدید و بیزینس» است که توسط "هیرومی شیمادا" (島田裕巳/Shimada Hiromi) از پژوهشگران حوزه ادیان ژاپن نوشته شده است. شیمادا در این کتاب استدلال می‌کند که چگونه و با چه شیوه‌هایی ادیان جدید توانسته‌اند، طی مدتی نسبتا کوتاه به ثروت فراوانی دست پیدا کنند.

[iii] - این جنبش دینی، سال ۱۹۸۴ توسط فردی ملقب به "شوکو آساهارا (麻原彰晃/Asahara Shōkō)" تاسیس شد. هسته اصلی باورهای آنان را تلفیق و باز تفسیر آموزه‌های هندوها و آیین بودا ژاپن تشکیل می‌داد. اما بعدها با تاثیر پذیری از مسیحیت، اندیشه‌های آخرالزمانی در آن قوت گرفت که طی آن این گروه سال 1995 اقدام به پخش گاز سارین در مترو توکیو کردند که طی آن 13 نفر کشته و بسیاری مجروح شدند. رهبر این گروه فورا دستگیر و سرانجام پس از فراز و نشیب‌های فراوان سال 2018 اعدام شد.

[iv] - توسط خانمی به نام "ناگاکو ناگائوکا" (長岡良子/Nagaoka Nagako(1903-1983)) تاسیس شد. او معتقد بود، روح امپراتور در واقع در او حلول کرده و کشور نیازمند تغییری در ساختار حکمرانی است. همین طور یکی از پیروان او به نام "ساداجی فوتابایاما" (双葉山定次/Sadaji Futabayama(1912-1968)) که از قهرمانان به نام کشتی "سومو" بود، خود را نخست وزیر جدید معرفی کرد و برای خودش کابینه تشکیل داد. با این حال پلیس به بهانه نقض قانون "تامین غذایی در خلال جنگ" شبانه به خانه او وارد و دستگیر شد. "قانون تامین غذایی در خلال جنگ" قانونی بود که موجب آن احتکار یا انبار کردن مواد غذایی ممنوع بود. از آن جا که پیروان جنبش "جی‌ئو" حجم عظیمی برنج انبار کرده بودند، به موجب این قانون مجرم شناخته شده و دستگیر شدند.

[v] - به طور کلی اعلام موجودیت یک دین در ژاپن، بیش از آن که سازوکاری مبتنی بر امور کلامی و الاهیاتی داشته باشد، نظامی اداری و رسمی دارد. به گونه ای که هرکس می تواند با ارائه مدارک و مستندات قانونی و مورد نیاز لازم، اقدام به تاسیس گروه دینی کند.

کتابشناسی

  1. ذکی پور، بهمن (1402). " دین و مذهب در ژاپن امروز به انضمام جریان‌های فکری". در پالیزدار، فرهاد، ذاکری، قدرت اله. جامعه و فرهنگ ژاپن. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص149-182.