پرش به محتوا

پیشینه مسیحیت در سیرالئون

از دانشنامه ملل

توسعه مسیحیت در غرب آفریقا در کل و کشور سیرالئون، به‌طور خاص، به ورود گروهی از بردگان آزادشده مسیحی از ایالات متحده به سیرالئون امروزین در اواخر قرن هجدهم باز می‌گردد. البته پیش از آن در آغاز قرن هفدهم و به‌طور دقیق در سال 1605 کشیشانی از فرقه ژزوئیت پرتغال تلاش کرده بودند تا جای پایی از دین مسیح را در این کشور تأسیس کنند که اگرچه ناموفق ماندند با این حال ردپایی از دین مسیح را در بخش‌هایی از سواحل سیرالئون برجای نهادند. به هرصورت با ورود بردگان آزادشده مسیحی، دین مسیحیت برای نخستین بار به بومیان این کشور معرفی شد. این بردگان آزاد شده از نووا اسکوتیای کانادا به سیرالئون مهاجرت کردند و در واقع بردگان سیاهی بودند که در طی جنگ‌های استقلال آمریکا شجاعانه به نفع انگلستان جنگیده بودند و با این وعده که درصورت همکاری با بریتانیا آزاد خواهند شد به نووا اسکوتیا کانادا اعزام شده بودند. با این حال پس از خلف وعده بریتانیا در اعطای آزادی و واگذاری زمین به آنان، این بردگان آزاد شده ناامیدانه به کشاورزی بر روی زمین‌های سفیدپوستان مشغول شدند در حالی‌که هیچ امیدی به زمین‌دار شدن و برخورداری از شرایط مناسب زندگی نداشتند. این امر موجب شد که توماس پیترز(Thomas Peters) یکی از این بردگان درصدد ارائه تصویری از وضعیت سخت و دشوار آنها به دولت انگلستان برآید. پس از مذاکره وی با مقامات انگلیسی، دولت بریتانیا تصمیم گرفت آنها را در سیرالئون اسکان دهد. از این روی در ژانویه 1792 درحدود 1100 برده آزاد شده رهسپار سیرالئون شده و در این سرزمین که تقریباً در سال 1808 به مستعمره کامل انگلستان مبدل گشت استقرار یافتند. این سیاهان مهاجر که به فرقه‌های باپتیست و متدیست تعلق داشتند علاوه بر تثبیت موقعیت خود در این سرزمین جدید، به‌طور جداگانه به تبلیغ دین مسیحیت پرداختند و این در حالی بود که تحت نظارت هیچ هیأت میسیونری اروپایی قرار نداشتند. نخستین هیأت‌های تبلیغی مسیحی وابسته به جمعیت میسیونری باپتیست در سال 1795 از انگلستان وارد سیرالئون شدند.(Alie) با این حال این دو هیأت میسیونری در زمینه تبلیغ مسیحیت نتوانستند نقش‌آفرین باشند زیرا سرکرده یکی از این گروه‌های تبلیغی که در پرت لوکو(Port Loko) استقرار یافته بود پس از مدتی به‌دلیل فعالیت‌های سیاسی خود از این کشور اخراج شد و رئیس گروه میسیونری دیگر که در جزایر بنانا(Banana Islands) مستقر شده بود نیز به‌دلیل ابتلا به بیماری سخت به انگلستان بازگشت.در سال 1797 جامعه میسیونری گلاسکو انگلستان دو هیأت میسیونری به سیرالئون اعزام نمود و در همان سال جامعه میسیونری لندن نیز هیأتی را به این کشور ارسال کرد و مدت کوتاهی پس از آن چند هیأت میسیونری دیگر از انگلستان به میان قبایل فولانی اعزام شدند. در سال 1799 جامعه میسیونری لندن، ادینبورگ و گلاسکو به‌طور مشترک چند هیأت تبلیغی را به سیرالئون اعزام نمودند با این حال تمامی این تلاش‌ها بی‌ثمر ماند و آنان علیرغم تلاش خود نتوانستند اقدامی جدی در پیشبرد اهداف خود در زمینه گسترش مسیحیت در این کشور انجام دهند.

در سال 1800 میلادی گروهی از بردگان موسوم به مارون‌ها(Maroons) از جامائیکا وارد سیرالئون شدند. این بردگان که اکثراً به قبیله آشانتی غنا تعلق داشتند پس از شورش و گریختن به کوهستان‌های جامائیکا دولتی تشکیل داده و با حکومت جامائیکا در جدال و کشمکش به‌سر می‌بردند[۱]. آنان پس از مدتی توسط مقامات جامائیکی به نووا اسکوتیا در کانادا فرستاده شدند و سرانجام از آنجا راهی سیرالئون گشتند. این بردگان جامائیکایی نیز به فرقه متدیست تعلق داشتند و پس از استقرار در سیرالئون اقدام به احداث یک کلیسا کرده و آن را به هیأت‌های میسیونری متدیست اجاره دادند. در سال 1807 گروه دیگری از بردگان که پس از آزادی مجدداً به بردگی گرفته شده و با لغو قانون برده‌داری در سال 1807 آزاد شده بودند وارد سیرالئون شدند. جامعه میسیونری کلیسا در سال 1816 هیأت تبلیغی دیگری را برای ترغیب این بردگان آزاد شده به مسیحیت به سیرالئون اعزام نمود. در طی این سال‌ها هیأت‌های تبشیری از حمایت فرماندار انگلیسی سیرالئون نیز برخوردار بودند و در زمینه تبلیغ دین مسیحیت از آن‌ها مساعدت و کمک‌هایی دریافت می‌کردند.در سال 1817 با کمک حکمران انگلیسی عملیات احداث کلیسای جامع سیرالئون موسوم به کلیسای جامع سنت جرج در فریتاون آغاز شد که تا سال 1828 به‌طول انجامید و از آن پس به کلیسای حکمران انگلیسی سیرالئون مبدل گشت.

در سال 1818 جامعه میسیونری کلیسا انجیل را برای نخستین بار به زبان کریول ترجمه کرد و در سال 1827 این مرکز انستیتو تربیت معلم و کشیش را در این کشور تأسیس کرد که چند سال بعد به دو دبیرستان مسیحی دخترانه و پسرانه ارتقاء یافت. «جامعه میسیونری متدیست وسلیان(Wesleyan Methodist Missionary society)» از دیگر هیأت‌های تبشیری بود که در سال 1811 وارد سیرالئون شد و اعضای آن پس از مدتی کوتاه مرکزی آموزشی برای تربیت مبلغ در شبه جزیره کینگتوم(Kingtom Peninsula) تأسیس کردند. این جامعه میسیونری نیز عمدتاً متشکل از بردگان آزاد شده ساکن نووا اسکوتیا و مهاجران مارون بود که با ورود به سیرالئون اقدام به تبلیغ دین مسیحیت کرده و در راستای اقدامات خود چند کلیسا در مناطق مختلف کشور تأسیس کردند. در سال 1874 و 1880 دو دبیرستان پسرانه و دخترانه نیز توسط کلیسای متدیست در فریتاون احداث گردیدند. کلیسای متدیست چندی بعد دچار اختلافاتی درون گروهی شد و کلیسای متدیست غرب آفریقا در نتیجه این اختلافات درونی از این کلیسا جدا شده و به‌عنوان شعبه‌ای مستقل فعالیت خود را آغاز کرد[۲].

در طی همین سال‌ها هیأت برادران متحد مسیحی (کلیسای یونایتد متدیست) نیز با ورود به سیرالئون عازم مناطق داخلی کشور شده و پایگاه‌هایی در ارتفاعات سیرالئون در «روتیفونک» (Rotifunk) و «شنگه» (Shenge) تأسیس کردند. هیأت‌هایی از کلیسای رومن کاتولیک و «هیأت انجیل مقدس» نیز با چند سال فاصله رهسپار سیرالئون شده و مراکزی در فریتاون و دیگر مناطق کشور به‌وجود آوردند. گروهی از راهبه‌های سنت جوزف نیز چندی بعد وارد سیرالئون شدند و به همت و تلاش آنان کلیسای جامع عیسی مسیح که اکنون کلیسای جامع رومن کاتولیک نامیده می‌شود در فریتاون تأسیس گردید. «کلیسای وسلین آمریکا» نیز که دربرگیرنده گروهی از مبلغان و کشیشان انگلیکان بودند در سال 1889 در شمال سیرالئون پایگاه‌هایی تبلیغی احداث کردند. هیأت کلیسای «روز هفتم ظهور مجدد حضرت مسیح»(ع) نیز فعالیت خود را از سال 1907 در سیرالئون آغاز کرد و از آن زمان در بخش‌هایی از سیرالئون مراکزی را به خود اختصاص داده است. کلیسای پروردگار موسوم به «الدورا(Aladura)» از دیگر فرقه‌های مسیحی وابسته به کلیسای پنتاکوستال بود که در سال 1947 از کشور نیجریه وارد سیرالئون شد و به‌دلیل رنگ و بوی بومی و آفریقایی خود به‌سرعت با استقبال برخی از بومیان این کشور مواجه شد[۳].

فعالیت فرقه‌های مختلف مسیحی از پایان جنگ جهانی دوم و با آغاز موج استقلال‌طلبی در کشورهای مختلف آفریقایی و از جمله سیرالئون تا حدودی کند شد و علت آن نیز بدبینی اکثر آزادی‌خواهان به هیأت‌های میسیونری این کشور (به‌دلیل پیشینه همکاری آنها با حکمرآنان مستعمراتی انگلستان) بود. به عبارت دیگر استقلال طلبان اعم از مسلمان، مسیحی و پیروان آئین‌های سنتی مبلغان مسیحی را هم‌پیمان استعمار انگلستان می‌دانستند و معتقد بودند آنها در پوشش دین مسیح و تبلیغ مسیحیت، برخی از اطلاعات و اخبار آزادی خواهان را به دولت مستعمرانی منعکس می‌سازند. از این روی حتی مسیحیان سیرالئونی نیز اعتماد چندانی به هیأت‌های تبلیغی نداشته و به فعالیت‌های آنان به دیده شک و تردید می‌نگریستند. پس از استقلال کشور سیرالئون و تثبیت وضعیت متلاطم سیاسی کشور، هیأت‌های تبلیغی وابسته به کلیساهای رومن کاتولیک و پروتستان مجدداً فعالیت خود را در سیرالئون ادامه دادند و ده‌ها میسیونر در مناطق مختلف کشور مستقر شدند که این وضعیت تا اواخر دهه 1980 ادامه داشت. با آغاز جنگ داخلی سیرالئون اکثر هیأت‌های میسیونری وابسته به کلیساهای اروپا و آمریکای شمالی فعالیت خود را متوقف ساخته و به کشورهای همسایه نقل مکان کردند با این حال چند هیأت میسیونری حتی در دهه 1990 و در اوج حملات شورشیان به مناطق مختلف کشور نیز در برخی شهرها و روستاهای سیرالئون به تبلیغ دین مسیح ادامه دادند که در چند مورد نیز با حمله شورشیان جبهه متحد انقلابی کشته و زخمی شده و اموالشان به غارت رفت. تبلیغ دین مسیح در کشور سیرالئون کماکان ادامه دارد و میسیونرهای مسیحی همچنان امید دارند بتوانند در مناطق مسلمان نشین این کشور رخنه کرده و دین مسیح را جایگزین اسلام سازند[۳].

در حال حاضر کلیساهای رومن کاتولیک و پروتستان در زمره بزرگ‌ترین فرقه‌های مسیحی کشور سیرالئون به‌شمار می‌روند که هریک به‌ویژه کلیسای پروتستان به شاخه‌های مختلف تقسیم می‌شوند. علاوه بر آن کلیساهای مستقل آفریقا نیز از پیروان زیادی در بین مسیحیان این کشور برخوردارند که البته به نوعی در زیر شاخه کلیسای پروتستان جای می‌گیرند.

نیز نگاه کنید به

ادیان در سیرالئون؛ مسیحیت در سیرالئون؛ فرقه‌های مسیحی سیرالئون

کتابشناسی

  1. Fyle, M. (2006). Historical dictionary of sierra leone: the scarecrow press, p.37
  2. Olsong, G. (1969). church Growth in sierra Leone: Michigan, p.201
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ Conteh, P. (2009). Traditionalists, Muslims, and Christians in Africa: interreligious encounters and dialogue. Canbra Press, p.114

منبع اصلی

عرب احمدی، امیر بهرام(1390). جامعه و فرهنگ سیرالئون. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار).

نویسنده مقاله

امیر بهرام عرب احمدی