پیشینه ی زبان فارسی در چین

از دانشنامه ملل

براساس نوشته­ های جهانگردان مشهوری هم­چون پادری اودوریک، مارکوپولو و ابن بتوته، در دوران اوج فعالیت جاده­ ی ابریشم، زبان فارسی زبان بین المللی و بازرگانی این جاده از بیزانس تا سواحل شرقی چین بوده است. براساس اسناد تاریخی چین، زبان فارسی، به­ عنوان زبان اصلی دیپلماسی چین در دوران یوان و مینگ تا دوران چینگ نه تنها در کشورها و مناطق مسلمان نشین مورد استفاده بوده است، بلکه در شهر«جان چِنگ(Zhan Cheng)» در ویتنام شمالی، «جِن لا(Zhen La)» در کامبوج امروز، مالاجا (نوار مالاکای مالزی امروز) نیز زبان دیپلماسی بوده است[۱]. از این جهت می­ توان گفت زبان فارسی از دوران یوان تا دوران چینگ همیشه نقش بسیار مهمی در فعالیت ­های دیپلماسی چین ایفا می ­کرد.

به همین سبب، بنا به دستور امپراتوران چینی، در چین قدیم مدرسه و آموزشکده ­هایی برای تدریس زبان فارسی و تربیت مترجمان و کارکنان دولتی و گمرکی فارسی­دان تأسیس شده بود که در اسناد و کتاب­ های تاریخی چین به آن اشاره شده است. به همین جهت است که همیشه پژوهش پیرامون پیشینه­ و میزان نفوذ زبان فارسی در چین یکی از موضوعات مورد علاقه­ ی محققان و پژوهشگران ایران و چین بوده است.

افزون بر آن­چه ذکر شد، از ابتدای ورود اسلام به چین، زبان فارسی زبان فرهنگی و دینی مسلمانان این سرزمین بوده و هنوز هم در مدارس دینی و آموزشگاه­ های اسلامی که به«آموزش مسجدی» معروف است، زبان فارسی و کتاب­ های درسی که به زبان فارسی نوشته شده است، مورد استفاده است. نشانه ­های تاریخی رواج زبان فارسی در میان مسلمانان چین، هنوز هم در اصطلاحات روزمره­ ی آنان، به ویژه در امور دینی، قابل مشاهده است. هم­چنین، وجود کتیبه ­ها، سنگ نوشته ها، و سنگ قبرهای تاریخی نوشته شده به زبان فارسی که برخی از قدمت 800 ساله برخوردار هستند، بازگو کننده­ ی کاربرد وسیع زبان فارسی به عنوان زبان نخست ارتباطاتی، میان مسلمانان ملیت ­های مختلف ساکن و مرتبط با چین، از جمله مسلمانان چینی است. وجود برخی لغات و واژه ­های فارسی با کمی تغییر در زبان چینی و گویش ­ها و زبان­ های محلی و زبان­ های اقلیت ­هایی مانند مغولی، تبتی و اویغوری نیز دلیل دیگری بر گستره­ ی تأثیر، نفوذ و جایگاه زبان فارسی و فرهنگ ایرانی در سرزمین پهناور چین از گذشته ­های دور است. در واقع، به واسطه ­ی آمد و شد و مهاجرت بی­شمار ایرانیان به شرق آسیا، از قرن دهم میلادی به بعد، زبان فارسی زبان ادبی و دینی شرق جهان اسلام به شمار می­رفت و اسلام در این منطقه از ابتدا رنگ و مایه­ ی ایرانی به خود گرفته و هنوز هم پس از گذشت چندین قرن، کلمات و اصطلاحات فارسی در عبادات و گفتگوهای روز مره­ ی آنان جای دارد. واژه هایی هم­چون نماز، روزه، آب دست(وضو)، نماز بامداد(صبح)، نماز پیشین (ظهر)، نماز پسین(عصر)، نماز شامگاه(مغرب)، نماز خفتن(عشا)، و اسامی روزهای هفته مانند شنبه، یکشنبه، و تا آخر هفته، دوستی، دشمنی، آخوند(روحانی)، پاکی و... باگذشت زمان زبان و ادبیات فارسی آن­چنان درسه بخش بازار تجاری، دربار امپراتوری و جامعه ­ی مسلمانان چین گسترش یا فت که موجب شد در بخش تجارت وبازرگا نی وگمرکات و ادارات مالیاتی، خط استیفی یا همان خط سیاق که نوعی خط حساب وکتاب ایرانی است متداول شود.  هم­چنین، زبان فارسی در بخش اعتقادات دینی و احکام عبادی مسلمانان چین نیز تأثیر عمیقی نهاده است. حتی امروزه که زبان فارسی دیگر در این کشور کاربردی ندارد، ولی در برخی کتاب­ های آموزش احکام و مسایل دینی و شرعی، هنوز هم بخشی از نیت­ های نمازهای یومیه و اجرای خطبه­ ی عقد و ازدواج، هم­چنان با استفاده از جملات و عبارات کاملا فارسی اجرا می­ شود که آن­چه در پی می­ آید پاره­ای از این موارد است که از کتابی به نام«دعوات العباد و فوائدها» منتشره از سوی انجمن اسلامی چین نقل می ­شود:

  •  نیت کردم که آبدست می­ سازم از برای برداشتن حدث را تا نماز بر من مباح شود، الهی از من قبول گردان.
  • نیت کردم که بگزارم دو رکعت سنت نماز بامداد. متوجه شدم به جهت کعبه خالصا لله تعالی.
  •  نیت کردم که بگزارم چهار رکعت فریضه ­ی نماز خفتن. وقتی متوجه شدم به جهت کعبه خالصا لله تعالی اقتدا کردم به امام الله اکبر.

در مورد نیت­ سایر نمازهای روزانه اعم از واجب و مستحب و غسل کردن واجب و مستحب نیز چنین عباراتی به کار می ­برند. در کتاب زاشیوِ (Zaxiue) كه از متون و درسنامه­ های متداول معارف اسلامی و حوزوی(نظام آموزش مسجدی) در چین است، خطبه ­ها، نیت­ ها، دعاها و صیغه ­های شرعی كه بر مسلمانان واجب است در عبادات و مناسك و عقود شرعی به لفظ و عبارت فارسی ادا گردد ذکر شده است. هنوز هم طبق سنت برخی از حوزه ­های اسلامی چین، مانند حوزه­ ی شرقی شاندونگ، ادای صیغه ­ی ایجاب و قبول به عبارت فارسی شرط لازم برای مشروعیت و صحت عقد ازدواج است، هرچند دو طرف زبان فارسی را ندانند.  عبارت زیر متن خطبه­ ی کامل عقد به زبان فارسی است که در کتاب زاشیه آمده است:

«اكنون به فرمان خداوند جهان و خالق كون و مكان و مربی عالمیان و پادشاه ازل و حكیم لم یزل و به شرف سنت سنیه­ ی بهترین اولاد بنی آدم و برگزیده ­ی گلستان معرفت و كدخدای ملك خدا و شفاعت­ خواه روز جزا، یعنی به نام لطیف شریف محمدمصطفی(ص) و به اجماع صحابه­ ی كبار(رض) و به مذهب مهذب امام اعظم كوفی صوفی(رح) و به گواهی این جماعت مسلمین كه در این مجلس امر خیر حاضرند، شما كه وكیل ثابت الوكاله بالمشافه ه­اید از قبل مسماه فلانه بنت فلان بوده باشید، نفس نفسیه­ ی موكله­ ی خود را به زنی و نكاح صحیح مسلمانی و به چهار امور شرعی كه بین الناس معروف و مشهور است و به مِهرِ مذكور كه بعض او معجل و بعضی مؤجل است الی بقاءالنكاح به این جوان حاضر راغب كه فلان بن فلان بوده باشد دادیدش به زنی؟ باز وكیل گوید: دادیمش به زنی و شما كه جوان حاضر راغب اید نفس نفیسه­ ی موكله­ شان را به زنی و به نكاح مسلمانی در بدل املاكات مذكور خواستید و قبول كردیدش به زنی؟ داماد گوید: قبول كردیمش!»

به هرحال، اگرچه نفوذ زبان فارسی در کشور دور­دستی مانند چین در نگاه نخست بعید می نماید، ولی واقعیتی است که در دوره­ای از تاریخ روابط ایران و چین تحقق یافته و مراحلی را پشت سر گذاشته است که حقایق و شواهد تاریخی باقی مانده از آن دوران صحت آن را تأیید می­ کند[۲][۳].

نیز نگاه کنید به

زبان فارسی در چین؛ عوامل توسعه و ترویج زبان فارسی در چین؛ نقش زبان فارسی در پیدایش زبان های بومی اسلامی در چین؛ کرسی ها، مراکز آموزشی و استادان زبان فارسی در چين؛ منابع و متون آموزشی زبان فارسی در دانشگاه های چین

کتابشناسی

  1. یائو جیدِه. پژوهش ­های ایرانشناسی در چین. مطلبی منتشر نشده نزد مؤلف)
  2. -رسولی، حجت.(1386).زبان فارسی و ایران شناسی، انتشارات دانشگاه شهید بهشتی. چاپ اول،چین.
  3. سابقی، علی محمد. (1392). جامعه و فرهنگ چین. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص. 1424-1425.