ادبیات قرون وسطی فرانسه: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۱: خط ۲۱:
2- طبقه اشراف صاحب ملک و آب و قصر‌های مستحکم بود و بجز جنگ و سلحشوری کار دیگری نداشت. البته به مرور زمان خشونت و سبعیت اولیه این طبقه به ظرافت طبع و جوانمردی مبدل گشت به نحوی که قصرها و بارگاه نجبا، بتدریج جایگاه مظاهر هنری و ادبی گردید. زندگانی پهلوانی این طبقه سرچشمه ادبیات مفصلی است که انواع مختلف آن عبارتند از حماسه، رمان و تاریخ.
2- طبقه اشراف صاحب ملک و آب و قصر‌های مستحکم بود و بجز جنگ و سلحشوری کار دیگری نداشت. البته به مرور زمان خشونت و سبعیت اولیه این طبقه به ظرافت طبع و جوانمردی مبدل گشت به نحوی که قصرها و بارگاه نجبا، بتدریج جایگاه مظاهر هنری و ادبی گردید. زندگانی پهلوانی این طبقه سرچشمه ادبیات مفصلی است که انواع مختلف آن عبارتند از حماسه، رمان و تاریخ.


3- توده: توده ملت در قرون وسطی فقط از رعایا و زارعین و برزگرانی که پای بند زمین بودند تشکیل نگردیده بود بلکه بزودی پیشه‌وران و بازرگانان از طریق مجاهدت برای خود زندگانی مستقلی ترتیب داده و طبقه ثروتمندی را تشکیل دادند که از هر جهت با سوادتر و با فرهنگ‌تر از طبقه اشراف گشت – از طرف دیگر استقلال«کمون‌ها» سبب اعطای حقوق قانونی به توده ملت گردید و به موجب آن پادشاه موظف بود توده را از تعدیات و اجحافات اشراف حمایت کند. بنابراین توده ملت نیز به نوبه خود صاحب روح و فکر و ادبیات گشت. این ادبیات دارای جنبه‌های «کومیک»( شوخی و مطایبه) و "ساتیریک" (طنز گزنده)(satiric et comic)می‌باشد که اغلب اوقات از حدود نزاکت و ظرافت خارج می‌شود.
3- توده: توده ملت در قرون وسطی فقط از رعایا و زارعین و برزگرانی که پای بند زمین بودند تشکیل نگردیده بود بلکه بزودی پیشه‌وران و بازرگانان از طریق مجاهدت برای خود زندگانی مستقلی ترتیب داده و طبقه ثروتمندی را تشکیل دادند که از هر جهت با سوادتر و با فرهنگ‌تر از طبقه اشراف گشت – از طرف دیگر استقلال«کمون‌ها» سبب اعطای حقوق قانونی به توده ملت گردید و به موجب آن پادشاه موظف بود توده را از تعدیات و اجحافات اشراف حمایت کند. بنابراین توده ملت نیز به نوبه خود صاحب روح و فکر و ادبیات گشت. این ادبیات دارای جنبه‌های «کومیک»( شوخی و مطایبه) و "ساتیریک" (طنز گزنده)(satiric et comic)می‌باشد که اغلب اوقات از حدود نزاکت و ظرافت خارج می‌شود.<ref>نعیمی گورابی، محمدحسین(1392). جامعه و فرهنگ [[فرانسه]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] ( در دست انتشار )،</ref>
==نیز نگاه کنید به==
==نیز نگاه کنید به==
[[تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی سوریه]]؛ [[تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی سیرالئون]]؛ [[تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی فرانسه]]؛ [[تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی اردن]]؛ [[تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی اسپانیا]]؛ [[تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی اوکراین]]؛ [[تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی تایلند]]؛ [[تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی آرژانتین]]؛ [[تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی سودان]]؛ [[تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی روسیه]]؛ [[تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی سنگال]]؛ [[تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی افغانستان]]؛ [[تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی کوبا]]؛ [[تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی تونس]]؛ [[تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی مصر]]؛ [[تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی کانادا]].
[[تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی سوریه]]؛ [[تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی سیرالئون]]؛ [[تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی فرانسه]]؛ [[تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی اردن]]؛ [[تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی اسپانیا]]؛ [[تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی اوکراین]]؛ [[تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی تایلند]]؛ [[تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی آرژانتین]]؛ [[تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی سودان]]؛ [[تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی روسیه]]؛ [[تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی سنگال]]؛ [[تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی افغانستان]]؛ [[تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی کوبا]]؛ [[تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی تونس]]؛ [[تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی مصر]]؛ [[تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی کانادا]].
==کتابشناسی==
==کتابشناسی==

نسخهٔ ‏۷ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۲۴

«هر زبان نماینده روحیات ملتی است که بدان سخن می‌گوید و مکنونات ضمیر خود را به وسیله آن فاش می‌سازد. کلام را با فکر رابطه‌ی مستقیم و نزدیک است و بر حسب تسلط و اقتدار گوینده، این دو کم و بیش با یکدیگر منطبق می‌شوند. به این ترتیب لطف یا انسجام کلام زیر و بم فکر و احساسات را بیان می‌کند. از طرف دیگر ظرافت طبع و بلندی پایه‌ی فکر هر قوم در ادبیات و آثار هنری آن قوم متجلی می‌گردد. پس دلبستگی با ادبیات جهانی و مطالعه آن بر صاحبدلی واجبست» [۱]

تاریخ ادبیات فرانسه از قرن دهم میلادی آغاز می‌گردد. پیش از آن وحدت ملی و نژادی فرانسه در حال تحول و زبان فرانسه نیز در دوره کودکی بوده است. این نکته هنوز به تحقق نپیوسته که نژاد ملت فرانسه بیشتر از چه عناصری تشکیل یافته است. همین قدر مسلم است که سکنه‌ی اولیه این کشور از اقوام «سلت» بوده‌اند و سپس رومی‌ها آن را فتح کرده، سازمان امپراتوری را در فرانسه برقرار نمودند. پس از آنها هم قبایل ژرمن که فرانسویان آنها را «بربر» می‌خوانند برای این ناحیه مانند دیگر کشورهای امپراتوری رم هجوم آور شدند. تنها در قرن نهم میلادی پادشاه نیرومندی بنام «شارلمانی» وحدت سازمانی به این کشور داد و در این قرن است که کشور فرانسه به معنی واقعی بوجود آمد.

فرهنگ فرانسوی به مرور زمان از عوامل گوناگون تشکیل یافته و در حقیقت معجونی است از:

  • آثار تفکر جوانمردی و پهلوانی که همواره جوانان و سلحشوران فرانسوی را به مبارزه با ظلم و بیدادگری، حمایت از ضعفا و طرفداری حق و عدالت بدون بیم از خطر یا امید به سودی برمی انگیخته است؛
  • عقل سلیم هشیار و شوخ که از هرگونه هیجان‌های افراطی و زیاده‌روی اجتناب ورزیده؛
  • ایمان به آئین مسیحیت.

بدین مناسبت فرهنگ قرون وسطی  دارای سه جنبه پهلوانی – روحانی – توده است.

لوکانتیلن دوسنت اولالی(Le Cantilène de Sainte Eulalie). برگرفته از سایت ویکی پدیا، قابل بازیابی از https://fa.wikipedia.org/

زبان فرانسه از لاتین مشتق است که در نیم قرن پیش از میلاد به وسیله رومی‌ها (فتح گل توسط ژول سزار) وارد این کشور شده و به آسانی و تندی جانشین زبان بومی گردید. علت اساسی این پیشرفت سریع این بود که فاتحین رومی آنرا در سازمان جدید کشور گل به طور رسمی و اداری و تجاری و ریشه‌های تحمیل نمودند. بدین جهت زبان لاتین از همان دقایق اولیه چنان ریشه‌های نیرومند دوانید که زبان‌های طوایف مهاجم شمالی نه تنها به انهدام آن قادر نیامدند بلکه خود آن عشائر و قبایل وحشی که در آن سرزمین رحل اقامت افکندند آن را چون زبان رسمی خویش پذیرفتند.

لیکن باید در نظر گرفت که زبان ارتش روم زبان نویسندگان کلاسیک لاتین قدیم نبوده بلکه زبان توده ملت یعنی لاتین عامیانه بود.پس از مدت کوتاهی اهالی گل بر حسب عادت و قریحه محلی جزء صدادار کلمه را تلفظ نموده و اجزای بی‌صدا را به تلفظ نمی‌آوردند. بدین ترتیب زبان اولیه قیافه نوینی به خود گرفته و به زبان «رومن» معروف گشت. نخستین آثار ادبی زبان رومن، لوکانتیلن دوسنت اولالی(Le Cantilène de Sainte Eulalie)(قرن دهم) و سیرت سنت  الکسی(La vie de Saint Alexis)(قرن یازدهم) می‌باشند.

بزودی دو جریان اصلی در زبان رومن به ظهور پیوست: (لانگ دک)در جنوب فرانسه و (لانگ دویل)در شمال({oïl , oc {La langue d"oc – La langue d"oïl هر دو به معنی کلمات آری یا بلی می‌باشند و به سبب اختلاف تلفظ در شما و جنوب فرانسه وسیله تشخیص بین این دو رشته زبان می‌باشند.). لانگ دک پس از دوره بسیار درخشانی به درجه  لهجه محلی سقوط یافت و لانگ دویل زبان رسمی کشور فرانسه شناخته شد.

ادبیات قرون وسطی (از قرن یازدهم تا پایان قرن پانزدهم)

قرون وسطی دوره ایمان آتشین به آئین مسیحیت است که در زمینه معماری با کلیساهای عظیم، در زمینه سلحشوری و پهلوانی به نیروی ایمان، پادشاهان و توده‌ها برای بدست آوردن سرزمین مقدس بر ضد مسلمین ( جنگ‌های صلیبی)، در زمینه روحانیت اشعار و مراثی لاتینی جلوه‌گری می‌کند. به طور کلی بنیاد تمدن مغرب زمین بر روی این روح ایمان به آئین و آداب مسیحیت استوار گردیده است و لیکن در این دوره زبان فرانسه هنوز فقیر بوده و از عهده ادای افکار و بیان هیجان های درونی ارواح بزرگ بر نمی‌آمد.

قرون وسطی به دو دوره تقسیم می‌شود: از آغاز قرن یازدهم تا پایان قرن سیزدهم فرانسه به منزله نیروی جاندار و عظیمی است که در راه ایمان کمر خدمت بسته و جان‌افشانی می‌کند. هیجانات، التهابات درونی و زندگانی روحی وی به صورت آثار هنری و معماری رومن وگوتیک و همچنین به وسیله ادبیاتی ظریف و موزون بیان می‌شود.لیکن در طی قرون چهاردهم و پانزدهم دچار جنگ‌های خانمان‌سوزی می‌شود که یکباره ایمان اولیه را معدوم می‌سازد. در این دوره ادبیات نیز به استثنای چند نمونه درخشان مغشوش و ناچیز است. روی هم رفته ادبیات قرون وسطی، ادبیات ملی یعنی نماینده افکار و احساسات مختلف اجتماع می‌باشد در این اجتماع سه دسته بزرگ: روحانیان – اشراف – توده را باید در نظر گرفت.

1- روحانیان مهم‌ترین این سه دسته می‌باشند زیرا فرهنگ و ادبیات فرانسه را از آسیب قبایل وحشی محفوظ داشته و همواره ازضعیف بر ضد هوسرانی‌های قوی حمایت نموده‌اند. آن دو طبقه دیگر نیز به ماموریت الهی روحانیان ایمان و اعتقاد کامل داشتند. بعلاوه روحانیان وسائل موثری مانند کلیساها، زیارتگاه‌ها، صومعه‌ها و دارالعلم‌هایی  برای راهنمائی و هدایت طبقات دیگر ایجاد کرده بودند. ضمناً تشکیلات جهاد برضد کفار به دست روحانیان انجام گرفت. بالاخره نفوذ سیاسی این طبقه موجب تعدیل تمنیات طبقه اشراف و خودسری‌های سلاطین می‌گشت.

2- طبقه اشراف صاحب ملک و آب و قصر‌های مستحکم بود و بجز جنگ و سلحشوری کار دیگری نداشت. البته به مرور زمان خشونت و سبعیت اولیه این طبقه به ظرافت طبع و جوانمردی مبدل گشت به نحوی که قصرها و بارگاه نجبا، بتدریج جایگاه مظاهر هنری و ادبی گردید. زندگانی پهلوانی این طبقه سرچشمه ادبیات مفصلی است که انواع مختلف آن عبارتند از حماسه، رمان و تاریخ.

3- توده: توده ملت در قرون وسطی فقط از رعایا و زارعین و برزگرانی که پای بند زمین بودند تشکیل نگردیده بود بلکه بزودی پیشه‌وران و بازرگانان از طریق مجاهدت برای خود زندگانی مستقلی ترتیب داده و طبقه ثروتمندی را تشکیل دادند که از هر جهت با سوادتر و با فرهنگ‌تر از طبقه اشراف گشت – از طرف دیگر استقلال«کمون‌ها» سبب اعطای حقوق قانونی به توده ملت گردید و به موجب آن پادشاه موظف بود توده را از تعدیات و اجحافات اشراف حمایت کند. بنابراین توده ملت نیز به نوبه خود صاحب روح و فکر و ادبیات گشت. این ادبیات دارای جنبه‌های «کومیک»( شوخی و مطایبه) و "ساتیریک" (طنز گزنده)(satiric et comic)می‌باشد که اغلب اوقات از حدود نزاکت و ظرافت خارج می‌شود.[۲]

نیز نگاه کنید به

تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی سوریه؛ تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی سیرالئون؛ تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی فرانسه؛ تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی اردن؛ تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی اسپانیا؛ تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی اوکراین؛ تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی تایلند؛ تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی آرژانتین؛ تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی سودان؛ تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی روسیه؛ تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی سنگال؛ تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی افغانستان؛ تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی کوبا؛ تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی تونس؛ تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی مصر؛ تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی کانادا.

کتابشناسی

  1. واندری یس
  2. نعیمی گورابی، محمدحسین(1392). جامعه و فرهنگ فرانسه. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی ( در دست انتشار )،