ساختار سیاسی و نام رسمی کشور چین: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۳: خط ۳:
در [[چین]] باستان، کلمه­‌ی چینی گوو(Guo) به معنای کشور و جونگ به معنای مرکز و وسط به کار برده می­‌شد و معنای دقیق ترکیب این دو واژه«پادشاهی میانه» و یا وسط دنیا است. در واقع، واژه­‌ی جونگوو صفت است و نه اسم خاص. براساس اسناد تاریخی، واژه‌­ی جونگوو(Zhongguo)، دارای معانی مختلفی هم­چون پایتخت، سرزمین تحت حاکمیت امپراتور، فلات مرکزی، منطقه­‌ی بلند و منطقه­‌ی محل سکونت مردم نژاد­های خَن و شیا بوده است. از آنجا که در [[سلسله ی خن|دوران سلسله­‌ی خَن]](206 پیش از میلاد تا 220 بعد از میلاد)(← [[سلسله هان]]) مردم اغلب به سرزمین تحت حاکمیت نژاد خَن جونگوو می­‌گفتند، دیگر نژادها نیز کشور خود را جونگوو ­نامیده و نمی­‌پذیرفتند که نام سرزمین­‌های دیگر نیز جونگوو باشد.
در [[چین]] باستان، کلمه­‌ی چینی گوو(Guo) به معنای کشور و جونگ به معنای مرکز و وسط به کار برده می­‌شد و معنای دقیق ترکیب این دو واژه«پادشاهی میانه» و یا وسط دنیا است. در واقع، واژه­‌ی جونگوو صفت است و نه اسم خاص. براساس اسناد تاریخی، واژه‌­ی جونگوو(Zhongguo)، دارای معانی مختلفی هم­چون پایتخت، سرزمین تحت حاکمیت امپراتور، فلات مرکزی، منطقه­‌ی بلند و منطقه­‌ی محل سکونت مردم نژاد­های خَن و شیا بوده است. از آنجا که در [[سلسله ی خن|دوران سلسله­‌ی خَن]](206 پیش از میلاد تا 220 بعد از میلاد)(← [[سلسله هان]]) مردم اغلب به سرزمین تحت حاکمیت نژاد خَن جونگوو می­‌گفتند، دیگر نژادها نیز کشور خود را جونگوو ­نامیده و نمی­‌پذیرفتند که نام سرزمین­‌های دیگر نیز جونگوو باشد.


پاره‌­ای از محققان براین باورند که در گذشته، غربی­‌ها با نام واقعی [[چین|سرزمین چین]] آشنایی نداشتند، ولی با ظروف چینی و سفالی که ابتدا در شهر چانگ­نان تولید می‌­شد و مورد علاقه­‌ی اروپایی‌­ها بود، آشنا بودند. لذا،  به مرور زمان آن‌­ها نام این محصول را برای کشور محل تولید آن نیز به کار بردند. پس از انقلاب 1911 و سقوط امپراتوری در چین نیز از واژه­‌ی کوتاه جونگوو به جای جمهوری [[چین]] استفاده شد و پس از روی کار آمدن [[حزب کمونیست و احیای هویت ملی چین|کمونیست ها]] در این کشور هم به جای [[جمهوری خلق چین]] این نام مورد استفاده قرار گرفت.
پاره‌­ای از محققان براین باورند که در گذشته، غربی­‌ها با نام واقعی [[چین|سرزمین چین]] آشنایی نداشتند، ولی با ظروف چینی و سفالی که ابتدا در شهر چانگ­نان تولید می‌­شد و مورد علاقه­‌ی اروپایی‌­ها بود، آشنا بودند. لذا، به مرور زمان آن‌­ها نام این محصول را برای کشور محل تولید آن نیز به کار بردند. پس از انقلاب 1911 و سقوط امپراتوری در چین نیز از واژه­‌ی کوتاه جونگوو به جای جمهوری [[چین]] استفاده شد و پس از روی کار آمدن [[حزب کمونیست و احیای هویت ملی چین|کمونیست ها]] در این کشور هم به جای [[جمهوری خلق چین]] این نام مورد استفاده قرار گرفت.


دیگر نام­‌های [[چین|کشور چین]] عبارتند از:  
دیگر نام­‌های [[چین|کشور چین]] عبارتند از:  
خط ۱۶: خط ۱۶:
<blockquote>«در دوران باستان مردم [[چین]] فکر می­‌کردند کشورشان با دریا محاصره شده است.»</blockquote>
<blockquote>«در دوران باستان مردم [[چین]] فکر می­‌کردند کشورشان با دریا محاصره شده است.»</blockquote>


=== نظام سیاسی و نام رسمی کشور [[چین]] ===
=== نظام سیاسی [[چین]] ===
براساس قانون اساسی [[جمهوری خلق چین]]، این کشور دارای نظام سوسیالیستی مبتنی بر دیکتاتوری خلق است که به صورت دموکراتیک و رهبری طبقه­‌ی کارگر و بر پایه­‌ی اتحاد کارگر و کشاورز بنیان یافته است. نظام سوسیالیسم اساس آن و نام این کشور«[[جمهوری خلق چین]]» است. در واقع نظام حکومتی [[چین]] بر پایه­‌ی حاکمیت مطلق [[حزب کمونیست و احیای هویت ملی چین|حزب کمونیست]] قرار دارد و این حزب عالی­‌ترین نهاد تصمیم گیرنده در این کشور به شمار می­‌رود<ref>سابقی،علی محمد (1392). جامعه و فرهنگ [[چین]]. تهران: [https://alhoda.ir موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی] ،جلد اول، ص.411-415</ref>.
براساس قانون اساسی [[جمهوری خلق چین]]، این کشور دارای نظام سوسیالیستی مبتنی بر دیکتاتوری خلق است که به صورت دموکراتیک و رهبری طبقه­‌ی کارگر و بر پایه­‌ی اتحاد کارگر و کشاورز بنیان یافته است. نظام سوسیالیسم اساس آن و نام این کشور«[[جمهوری خلق چین]]» است.


در واقع [[نوع حكومت چین|نظام حکومتی چین]] بر پایه­‌ی حاکمیت مطلق [[حزب کمونیست و احیای هویت ملی چین|حزب کمونیست]] قرار دارد و این حزب عالی­‌ترین نهاد تصمیم گیرنده در این کشور به شمار می­‌رود. بر اساس [[قانون اساسی چین|قانون اساسی]]، حزب بر هفت نهاد اصلی [[نوع حكومت چین|حکومت چین]] شامل [[کنگره ملی نمایندگان خلق چین|کنگره­‌ی نمایندگان خلق چین]]، ریاست جمهوری، [[شورای دولتی چین|شورای دولتی]]، حکومت­­‌های محلی در استان­‌ها ٰ، [[دادگاه خلق چین|دادگاه عالی خلق]] ٰ، [[دادستانی خلق چین|دادستان عالی خلق]]، و [[کنفرانس مشورتی و سیاسی خلق چین|کنفرانس سیاسی مشورتی خلق]] حاکمیت مطلق دارد<ref>سابقی،علی محمد (1392). جامعه و فرهنگ [[چین]]. تهران: [https://alhoda.ir/ موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی] ،جلد1، ص.411-415.</ref>.
== نیز نگاه کنید به ==
== نیز نگاه کنید به ==
[[ساختار سیاسی تایلند]]؛ [[ساختار سیاسی کانادا]]؛ [[ساختار سیاسی روسیه]]؛ [[ساختار سیاسی افغانستان]]؛ [[ساختار سیاسی تونس]]؛ [[ساختار سیاسی ژاپن]]؛ [[ساختار سیاسی کوبا]]؛ [[ساختار سیاسی لبنان]]؛ [[نظام سیاسی مصر]]؛ [[ساختار نظام سیاسی سنگال]]؛ [[ساختار سیاسی آرژانتین]]؛ [[ساختار سیاسی فرانسه]]؛ [[ساختار سیاسی اسپانیا]]؛ [[ساختار سیاسی مالی]]؛ [[ساختار سیاسی سودان]]؛ [[ساختار سیاسی قطر]]؛ [[ساختار سیاسی اردن]]؛ [[ساختار سیاسی زیمبابوه]]؛ [[ساختار سیاسی سیرالئون]]؛ [[ساختار سیاسی اتیوپی]]؛ [[ساختار سیاسی بنگلادش]]؛ [[ساختار سیاسی تاجیکستان]]؛ [[ساختار سیاسی قزاقستان]]؛ [[ساختار سیاسی امارات متحده عربی]]
[[ساختار سیاسی تایلند]]؛ [[ساختار سیاسی کانادا]]؛ [[ساختار سیاسی روسیه]]؛ [[ساختار سیاسی افغانستان]]؛ [[ساختار سیاسی تونس]]؛ [[ساختار سیاسی ژاپن]]؛ [[ساختار سیاسی کوبا]]؛ [[ساختار سیاسی لبنان]]؛ [[نظام سیاسی مصر]]؛ [[ساختار نظام سیاسی سنگال]]؛ [[ساختار سیاسی آرژانتین]]؛ [[ساختار سیاسی فرانسه]]؛ [[ساختار سیاسی اسپانیا]]؛ [[ساختار سیاسی مالی]]؛ [[ساختار سیاسی سودان]]؛ [[ساختار سیاسی قطر]]؛ [[ساختار سیاسی اردن]]؛ [[ساختار سیاسی زیمبابوه]]؛ [[ساختار سیاسی سیرالئون]]؛ [[ساختار سیاسی اتیوپی]]؛ [[ساختار سیاسی بنگلادش]]؛ [[ساختار سیاسی تاجیکستان]]؛ [[ساختار سیاسی قزاقستان]]؛ [[ساختار سیاسی امارات متحده عربی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۲:۴۵


در چین باستان، کلمه­‌ی چینی گوو(Guo) به معنای کشور و جونگ به معنای مرکز و وسط به کار برده می­‌شد و معنای دقیق ترکیب این دو واژه«پادشاهی میانه» و یا وسط دنیا است. در واقع، واژه­‌ی جونگوو صفت است و نه اسم خاص. براساس اسناد تاریخی، واژه‌­ی جونگوو(Zhongguo)، دارای معانی مختلفی هم­چون پایتخت، سرزمین تحت حاکمیت امپراتور، فلات مرکزی، منطقه­‌ی بلند و منطقه­‌ی محل سکونت مردم نژاد­های خَن و شیا بوده است. از آنجا که در دوران سلسله­‌ی خَن(206 پیش از میلاد تا 220 بعد از میلاد)(← سلسله هان) مردم اغلب به سرزمین تحت حاکمیت نژاد خَن جونگوو می­‌گفتند، دیگر نژادها نیز کشور خود را جونگوو ­نامیده و نمی­‌پذیرفتند که نام سرزمین­‌های دیگر نیز جونگوو باشد.

پاره‌­ای از محققان براین باورند که در گذشته، غربی­‌ها با نام واقعی سرزمین چین آشنایی نداشتند، ولی با ظروف چینی و سفالی که ابتدا در شهر چانگ­نان تولید می‌­شد و مورد علاقه­‌ی اروپایی‌­ها بود، آشنا بودند. لذا، به مرور زمان آن‌­ها نام این محصول را برای کشور محل تولید آن نیز به کار بردند. پس از انقلاب 1911 و سقوط امپراتوری در چین نیز از واژه­‌ی کوتاه جونگوو به جای جمهوری چین استفاده شد و پس از روی کار آمدن کمونیست ها در این کشور هم به جای جمهوری خلق چین این نام مورد استفاده قرار گرفت.

دیگر نام­‌های کشور چین عبارتند از:

  • سرزمین مقدس(Chixian Shenzhou)؛
  • گل، رنگ سرخ، زیبا(Hua)؛
  • سرزمین نژادهای‌­گوناگون(Zhonghua)؛
  • سرزمین بزرگ و وسیع(Xia)؛ سرزمین قوم هواشیا(Huaxia)؛
  • سرزمین یو، شخصت افسانه‌­ای که چین را از سیلاب­‌ها نجات داد(Yucheng)؛
  • سرزمین داخل دریا(Hainei).

«در دوران باستان مردم چین فکر می­‌کردند کشورشان با دریا محاصره شده است.»

نظام سیاسی چین

براساس قانون اساسی جمهوری خلق چین، این کشور دارای نظام سوسیالیستی مبتنی بر دیکتاتوری خلق است که به صورت دموکراتیک و رهبری طبقه­‌ی کارگر و بر پایه­‌ی اتحاد کارگر و کشاورز بنیان یافته است. نظام سوسیالیسم اساس آن و نام این کشور«جمهوری خلق چین» است.

در واقع نظام حکومتی چین بر پایه­‌ی حاکمیت مطلق حزب کمونیست قرار دارد و این حزب عالی­‌ترین نهاد تصمیم گیرنده در این کشور به شمار می­‌رود. بر اساس قانون اساسی، حزب بر هفت نهاد اصلی حکومت چین شامل کنگره­‌ی نمایندگان خلق چین، ریاست جمهوری، شورای دولتی، حکومت­­‌های محلی در استان­‌ها ٰ، دادگاه عالی خلق ٰ، دادستان عالی خلق، و کنفرانس سیاسی مشورتی خلق حاکمیت مطلق دارد[۱].

نیز نگاه کنید به

ساختار سیاسی تایلند؛ ساختار سیاسی کانادا؛ ساختار سیاسی روسیه؛ ساختار سیاسی افغانستان؛ ساختار سیاسی تونس؛ ساختار سیاسی ژاپن؛ ساختار سیاسی کوبا؛ ساختار سیاسی لبنان؛ نظام سیاسی مصر؛ ساختار نظام سیاسی سنگال؛ ساختار سیاسی آرژانتین؛ ساختار سیاسی فرانسه؛ ساختار سیاسی اسپانیا؛ ساختار سیاسی مالی؛ ساختار سیاسی سودان؛ ساختار سیاسی قطر؛ ساختار سیاسی اردن؛ ساختار سیاسی زیمبابوه؛ ساختار سیاسی سیرالئون؛ ساختار سیاسی اتیوپی؛ ساختار سیاسی بنگلادش؛ ساختار سیاسی تاجیکستان؛ ساختار سیاسی قزاقستان؛ ساختار سیاسی امارات متحده عربی

کتاب شناسی

  1. سابقی،علی محمد (1392). جامعه و فرهنگ چین. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی ،جلد1، ص.411-415.