پرش به محتوا

پیشینه پیروان اهل بیت در عراق: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
Samiei (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
Samiei (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
[[عراق|سرزمین عراق]] از سوی دولت اسلامی در سال 15 پس از هجرت فتح شد و  اکثریت مردم به اسلام روی آوردند. انتقال مرکز خلافت اسلامی از مدینه منوره به کوفه در دوران خلافت [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D8%A8%D9%86_%D8%A7%D8%A8%DB%8C_%D8%B7%D8%A7%D9%84%D8%A8_%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%88%D9%85%D9%86%DB%8C%D9%86(%D8%B9) امیرالمؤمنین (ع)]، جامعه عراق را با مشارب فقهی مختلف اسلامی آشنا ساخت. برخی از فرق اسلامی مانند تشیع و خوارج عمدتاً در عراق چارچوب یافتند و شکل گرفتند و [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%AC%D8%B9%D9%81%D8%B1_%D8%A8%D9%86_%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D9%82(%D8%B9) امام صادق (ع)] و ابوحنیفه نعمان بن ثابت ـ از رهبران مذاهب اسلامی ـ بر اساس این ارث تاریخی مذاهب شیعه و حنفی و مدرسه فقهی خود را در بغداد پی‌ریزی کردند<ref name=":0">'''''العراقی فی موكب الحضاره'''''، الجزء الاول، (بغداد، 1988)، ص 140.</ref>. حوزه علمیه جهان تشیع در بیش از هزار سال پیش توسط شیخ طوسی (ره) در نجف اشرف تأسیس شد و از آن هنگام [[عراق|کشور عراق]] به عنوان مهمترین مرکز فکری تشیع در جهان در آمد<ref name=":0" />.
[[عراق|سرزمین عراق]] از سوی دولت اسلامی در سال 15 پس از هجرت فتح شد و  اکثریت مردم به [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85 اسلام] روی آوردند. انتقال مرکز خلافت اسلامی از مدینه منوره به کوفه در دوران خلافت [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D8%A8%D9%86_%D8%A7%D8%A8%DB%8C_%D8%B7%D8%A7%D9%84%D8%A8_%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%88%D9%85%D9%86%DB%8C%D9%86(%D8%B9) امیرالمؤمنین (ع)]، جامعه [[عراق]] را با مشارب فقهی مختلف اسلامی آشنا ساخت. برخی از فرق اسلامی مانند تشیع و خوارج عمدتاً در [[عراق]] چارچوب یافتند و شکل گرفتند و [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%AC%D8%B9%D9%81%D8%B1_%D8%A8%D9%86_%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D9%82(%D8%B9) امام صادق (ع)] و ابوحنیفه نعمان بن ثابت ـ از رهبران مذاهب اسلامی ـ بر اساس این ارث تاریخی مذاهب شیعه و حنفی و مدرسه فقهی خود را در بغداد پی‌ریزی کردند<ref name=":0">'''''العراقی فی موكب الحضاره'''''، الجزء الاول، (بغداد، 1988)، ص 140.</ref>. حوزه علمیه جهان تشیع در بیش از هزار سال پیش توسط شیخ طوسی (ره) در نجف اشرف تأسیس شد و از آن هنگام [[عراق|کشور عراق]] به عنوان مهمترین مرکز فکری تشیع در جهان در آمد<ref name=":0" />.


دین غالب در عراق اسلام و اکثریت مردم شیعه مذهب هستند<ref>مار، فب (1380)، '''''تاریخ نوین عراق'''''، ترجمه، محمد عباسپور، تهران، بنیاد پژوهشهای اسلامی، ص 25.</ref>. در اینکه اکثریت  
دین غالب در [[عراق]] [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85 اسلام] و اکثریت مردم شیعه مذهب هستند<ref>مار، فب (1380)، '''''تاریخ نوین عراق'''''، ترجمه، محمد عباسپور، تهران، بنیاد پژوهشهای اسلامی، ص 25.</ref>. در اینکه اکثریت [[مکتب اهل بیت و پیروان آن در عراق|شیعه عراق]] از چه زمانی شروع شده است اختلاف نظر وجود دارد. به اعتقاد شهید آیت الله سید محمد باقر حکیم، تشیع به همراه ورود [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85 اسلام] به [[عراق]] وارد این سرزمین شد و فاصله زمانی چندانی مابین آنها وجود ندارد، به طوری که تشیع طی فتح عراق به‌دست لشکر [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85 اسلام]، وارد [[عراق]] شد و سلمان فارسی صحابی جلیل حضرت رسول (ص) که به پیروی از [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D8%A8%D9%86_%D8%A7%D8%A8%DB%8C_%D8%B7%D8%A7%D9%84%D8%A8_%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%88%D9%85%D9%86%DB%8C%D9%86(%D8%B9) حضرت امام علی(ع)] معروف بود در این فتح شرکت داشت. وی جزو صحابه‌هایی بود که خلیفه دوم عمربن خطاب او را به عنوان یکی از فرماندهان لشکر فاتح [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85 اسلام] انتخاب کرد و سپس او را والی [[عراق]] ساخت و تا زمان وفاتش همچنان والی آنجا باقی ماند. لذا تشیع به همراه سلمان فارسی وارد [[عراق]] شد. به خصوص اینکه وی رفتار صحیح و متواضعانه‌ای با مسلمانان [[عراق]] داشت و در میان فرمانداران بعد از وی نظیری برایش یافت نشد. بعد از سلمان فارسی صحابه‌های بزرگوار دیگری که جایگاه خاصی نزد شیعیان داشتند یا با [[مکتب اهل بیت و پیروان آن در عراق|اهل بیت]] ارتباط داشتند حکمرانی یا موقعیت‌های مهمی را در [[عراق]] به عهده گرفتند. امثال عمار بن یاسر و حذیفه بن الیمان و عبدالله بن مسعود و بعد از آن [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D8%A8%D9%86_%D8%A7%D8%A8%DB%8C_%D8%B7%D8%A7%D9%84%D8%A8_%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%88%D9%85%D9%86%DB%8C%D9%86(%D8%B9) امام علی (ع)] را می بینیم که [[عراق]] را مرکز حکومتی خود قرار می‌دهد و این مسئله نشان دهنده عمق و ریشه [[مکتب اهل بیت و پیروان آن در عراق|تشیع در عراق]] و نحوه شکل‌گیری و جا افتادن آن در این سرزمین و در میان مردم آن است<ref>آیت الله سید محمد باقر حکیم، '''''تاریخ تشیع در عراق'''''، یاران (یادمان شهید آیت الله سید محمد باقر حکیم)، شماره 41و 42، فروردین و اردیبهشت 1388، ص 15.</ref>.


[[مکتب اهل بیت و پیروان آن در عراق|شیعه عراق]] از چه زمانی شروع شده است اختلاف نظر وجود دارد. به اعتقاد شهید آیت الله سید محمد باقر حکیم، تشیع به همراه ورود اسلام به [[عراق]] وارد این سرزمین شد و فاصله زمانی چندانی مابین آنها وجود ندارد، به طوری که تشیع طی فتح عراق به‌دست لشکر اسلام، وارد [[عراق]] شد و سلمان فارسی صحابی جلیل حضرت رسول (ص) که به پیروی از [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D8%A8%D9%86_%D8%A7%D8%A8%DB%8C_%D8%B7%D8%A7%D9%84%D8%A8_%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%88%D9%85%D9%86%DB%8C%D9%86(%D8%B9) حضرت امام علی(ع)] معروف بود در این فتح شرکت داشت. وی جزو صحابه‌هایی بود که خلیفه دوم عمربن خطاب او را به عنوان یکی از فرماندهان لشکر فاتح اسلام انتخاب کرد و سپس او را والی [[عراق]] ساخت و تا زمان وفاتش همچنان والی آنجا باقی ماند. لذا تشیع به همراه سلمان فارسی وارد عراق شد. به خصوص اینکه وی رفتار صحیح و متواضعانه‌ای با مسلمانان عراق داشت و در میان فرمانداران بعد از وی نظیری برایش یافت نشد. بعد از سلمان فارسی صحابه‌های بزرگوار دیگری که جایگاه خاصی نزد شیعیان داشتند یا با اهل بیت ارتباط داشتند حکمرانی یا موقعیت‌های مهمی را در عراق به عهده گرفتند. امثال عمار بن یاسر و حذیفه بن الیمان و عبدالله بن مسعود و بعد از آن [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D8%A8%D9%86_%D8%A7%D8%A8%DB%8C_%D8%B7%D8%A7%D9%84%D8%A8_%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%88%D9%85%D9%86%DB%8C%D9%86(%D8%B9) امام علی (ع)] را می بینیم که [[عراق]] را مرکز حکومتی خود قرار می‌دهد و این مسئله نشان دهنده عمق و ریشه [[مکتب اهل بیت و پیروان آن در عراق|تشیع در عراق]] و نحوه شکل‌گیری و جا افتادن آن در این سرزمین و در میان مردم آن است<ref>آیت الله سید محمد باقر حکیم، '''''تاریخ تشیع در عراق'''''، یاران (یادمان شهید آیت الله سید محمد باقر حکیم)، شماره 41و 42، فروردین و اردیبهشت 1388، ص 15.</ref>.
مؤرخان شیعه عراقی اکثریت شیعه مردم این کشور را به خلافت [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D8%A8%D9%86_%D8%A7%D8%A8%DB%8C_%D8%B7%D8%A7%D9%84%D8%A8_%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%88%D9%85%D9%86%DB%8C%D9%86(%D8%B9) امیرالمؤمنین علی (ع)] بر می‌گردانند، که با عاشورا و حماسی شدن جامعه شیعه، این شرایط برای همیشه نهادینه شد. ولی پژوهشگران غربی عمده قدرت شیعیان عراق امروزی را به شیعه شدن قبایل بدوی نسبت می‌دهند. مثلاً، نقاش پیدایش [[مکتب اهل بیت و پیروان آن در عراق|جامعه شیعی در عراق]] را در پی تحولات قرن نوزدهم می‌داند<ref name=":1">سیف‌زاده، سید حسین (1379)، '''''عراق ساختارها و فرآیند‌ گرایشهای سیاسی'''''. تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 80.</ref>. وی ریشه فکری [[مکتب اهل بیت و پیروان آن در عراق|تشیع جدید در عراق]] را ناشی از اسکان قبایل بدوی در مناطق شهری [[عراق]] می‌داند. او بر این باور است که سکونت یافتن قبایل بدوی در کنار بقاع متبرکه شیعه، آنان را به تعریفی جدید از خود واداشت. آقای نقاش مدعی است که فشار دولت [[اهل سنت در عراق|سنی مذهب عثمانی]] از یکسو و وهابی‌گری سعودیها از سوی دیگر، این گروه مهاجر را به تعریفی شیعی از خود وادار کرد. وی آغاز اوج‌گیری تغییر مذهب را به سال 1745 نسبت می‌دهد و نفوذ اندیشه‌های بیرونی را علت پیدایش نهضت‌های مختلف وهابی در عربستان، ‌مهدیه در [[سودان]]، سنوسیه در لیبی و [[مکتب اهل بیت و پیروان آن در عراق|شیعی در عراق]] می‌داند<ref name=":1" />. نقاش تشدید [[مکتب اهل بیت و پیروان آن در عراق|شیعه‌گری در عراق]] را به حوادث سال 1843 نسبت می‌دهد که در آن دوره دولت عثمانی اماکن متبرکه شیعی را تخریب کرد و به احساس هویت شیعیان دامن زد<ref name=":2">سیف‌زاده، سید حسین (1379)، '''''عراق ساختارها و فرآیند‌ گرایشهای سیاسی'''''. تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 81.</ref>. تغییر زندگی ایلاتی دامداران به روستانشینی قبایل بدوی نیز از نگاه بسیاری از جامعه شناسان از جمله دکتر علی الوردی، بحران هویتی در میان این جوامع بوجود آورد که تعریف جدید از هویت جمعی را ضروری ساخت و آنان را از لحاظ مذهبی با جامعه شیعه روستایی منطقه فرات میانی همگون کرد<ref name=":2" />.
 
مؤرخان شیعه عراقی اکثریت شیعه مردم این کشور را به خلافت [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D8%A8%D9%86_%D8%A7%D8%A8%DB%8C_%D8%B7%D8%A7%D9%84%D8%A8_%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%88%D9%85%D9%86%DB%8C%D9%86(%D8%B9) امیرالمؤمنین علی (ع)] بر می‌گردانند، که با عاشورا و حماسی شدن جامعه شیعه، این شرایط برای همیشه نهادینه شد. ولی پژوهشگران غربی عمده قدرت شیعیان عراق امروزی را به شیعه شدن قبایل بدوی نسبت می‌دهند. مثلاً، نقاش پیدایش [[مکتب اهل بیت و پیروان آن در عراق|جامعه شیعی در عراق]] را در پی تحولات قرن نوزدهم می‌داند<ref name=":1">سیف‌زاده، سید حسین (1379)، '''''عراق ساختارها و فرآیند‌ گرایشهای سیاسی'''''. تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 80.</ref>. وی ریشه فکری [[مکتب اهل بیت و پیروان آن در عراق|تشیع جدید در عراق]] را ناشی از اسکان قبایل بدوی در مناطق شهری عراق می‌داند. او بر این باور است که سکونت یافتن قبایل بدوی در کنار بقاع متبرکه شیعه، آنان را به تعریفی جدید از خود واداشت. آقای نقاش مدعی است که فشار دولت [[اهل سنت در عراق|سنی مذهب عثمانی]] از یکسو و وهابی‌گری سعودیها از سوی دیگر، این گروه مهاجر را به تعریفی شیعی از خود وادار کرد. وی آغاز اوج‌گیری تغییر مذهب را به سال 1745 نسبت می‌دهد و نفوذ اندیشه‌های بیرونی را علت پیدایش نهضت‌های مختلف وهابی در عربستان، ‌مهدیه در [[سودان]]، سنوسیه در لیبی و [[مکتب اهل بیت و پیروان آن در عراق|شیعی در عراق]] می‌داند<ref name=":1" />. نقاش تشدید [[مکتب اهل بیت و پیروان آن در عراق|شیعه‌گری در عراق]] را به حوادث سال 1843 نسبت می‌دهد که در آن دوره دولت عثمانی اماکن متبرکه شیعی را تخریب کرد و به احساس هویت شیعیان دامن زد<ref name=":2">سیف‌زاده، سید حسین (1379)، '''''عراق ساختارها و فرآیند‌ گرایشهای سیاسی'''''. تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 81.</ref>. تغییر زندگی ایلاتی دامداران به روستانشینی قبایل بدوی نیز از نگاه بسیاری از جامعه شناسان از جمله دکتر علی الوردی، بحران هویتی در میان این جوامع بوجود آورد که تعریف جدید از هویت جمعی را ضروری ساخت و آنان را از لحاظ مذهبی با جامعه شیعه روستایی منطقه فرات میانی همگون کرد<ref name=":2" />.


    [[مکتب اهل بیت و پیروان آن در عراق|جامعه شیعیان عراق]] از زمان حکومت عثمانى و بعد از استقلال [[عراق]] همواره مورد تبعیض و ستم بوده است. [[مکتب اهل بیت و پیروان آن در عراق|جامعه شیعه]] در دوران حکومت عثمانى، یک اقلیت محسوب مى ‏شد که به آن با دیده دشمنى نگریسته مى‏شد. از این رو در هیچ بعدى از ابعاد حیات مجال پیشرفت و ترقى به آن داده نشد. به عنوان نمونه، هیچ دانش ‏آموز شیعه ‏اى در مدرسه نظامى پذیرفته نمى ‏شد و بجز در موارد بسیار نادر و ضرورى، هیچ شخص شیعه ‏اى نمى‏توانست به دستگاه دولتى راه یابد. تبعیض فرقه ‏اى علیه [[مکتب اهل بیت و پیروان آن در عراق|شیعیان در عراق]] و محروم ساختن آنها از حق آموزش رسمى، و اقدام آنها به افتتاح مدارس مخصوص به خودشان با سرمایه افراد خیر، دو سازمان آموزشى بوجود آورد؛ سازمان آموزشى رسمى که تابع حکومت عثمانى بود و تحصیل به شیوه قدیم در مدارس نجف، کربلا و کاظمین که به [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D8%B9%D8%B1%D8%A8%DB%8C زبان عربى] صورت مى‏گرفت. این مدارس بزرگترین مراکز تعلیم و تعلم مستقل از دولت بودند که از جانب گروه هاى اجتماعى - مذهبى اداره مى‏ شدند<ref>العلوى، حسن (1376)، '''''شیعه و حکومت در عراق'''''، ترجمه محمد بنى ابراهیمى، تهران: دفتر ادبیات انقلاب اسلامى، حوزه هنرى سازمان تبلیغات اسلامى، ص 56 و 57.</ref>.
    [[مکتب اهل بیت و پیروان آن در عراق|جامعه شیعیان عراق]] از زمان حکومت عثمانى و بعد از استقلال [[عراق]] همواره مورد تبعیض و ستم بوده است. [[مکتب اهل بیت و پیروان آن در عراق|جامعه شیعه]] در دوران حکومت عثمانى، یک اقلیت محسوب مى ‏شد که به آن با دیده دشمنى نگریسته مى‏شد. از این رو در هیچ بعدى از ابعاد حیات مجال پیشرفت و ترقى به آن داده نشد. به عنوان نمونه، هیچ دانش ‏آموز شیعه ‏اى در مدرسه نظامى پذیرفته نمى ‏شد و بجز در موارد بسیار نادر و ضرورى، هیچ شخص شیعه ‏اى نمى‏توانست به دستگاه دولتى راه یابد. تبعیض فرقه ‏اى علیه [[مکتب اهل بیت و پیروان آن در عراق|شیعیان در عراق]] و محروم ساختن آنها از حق آموزش رسمى، و اقدام آنها به افتتاح مدارس مخصوص به خودشان با سرمایه افراد خیر، دو سازمان آموزشى بوجود آورد؛ سازمان آموزشى رسمى که تابع حکومت عثمانى بود و تحصیل به شیوه قدیم در مدارس نجف، کربلا و کاظمین که به [https://iranology-e.ir/index.php?title=%D8%B9%D8%B1%D8%A8%DB%8C زبان عربى] صورت مى‏گرفت. این مدارس بزرگترین مراکز تعلیم و تعلم مستقل از دولت بودند که از جانب گروه هاى اجتماعى - مذهبى اداره مى‏ شدند<ref>العلوى، حسن (1376)، '''''شیعه و حکومت در عراق'''''، ترجمه محمد بنى ابراهیمى، تهران: دفتر ادبیات انقلاب اسلامى، حوزه هنرى سازمان تبلیغات اسلامى، ص 56 و 57.</ref>.


   انگلیسى‏ها طى حکومت عثمانى کوشیدند از شیعیان حمایت کنند، زیرا آنها در اقلیت بودند. اما بعد از تأسیس حکومت در [[عراق]]، شیعیان عرب اکثریت مطلق را تشکیل مى‏دادند. آن روز نسبت [[اهل سنت در عراق|اهل سنت در این کشور]] به نوزده درصد مى‏رسید - علت انتخاب فردى از اهل سنت براى اداره حکومت [[عراق]]، بدون اینکه حتى یکى از شیعیان دعوت شود، در همین نکته نهفته است. علاوه بر این باید به موضع قاطع شیعه نسبت به اشغال [[عراق]] توسط انگلستان و تحریم شرکت در هر دولت عراقى که تابع دستگاه انگلیسى‏ها باشد، اشاره کرد. انگلیسى‏ها در طرفدارى از مذهب اقلیت، راه درست را انتخاب کردند، زیرا در این صورت، حکومت همیشه به پشتیبان خارجى که از سلطه اقلیت حمایت کند، احتیاج داشت. این بهترین سیاست براى باقى ماندن [[عراق]]، تحت سیطره استعمار بود. هر چند اکثر مردم [[عراق]] قربانى این سیاست شدند، اما موفقیت این مسأله به اثبات رسید<ref>العلوى، حسن (1376)، '''''شیعه و حکومت در عراق'''''، ترجمه محمد بنى ابراهیمى، تهران: دفتر ادبیات انقلاب اسلامى، حوزه هنرى سازمان تبلیغات اسلامى، ص 151.</ref>.
   انگلیسى‏ها طى حکومت عثمانى کوشیدند از شیعیان حمایت کنند، زیرا آنها در اقلیت بودند. اما بعد از تأسیس حکومت در [[عراق]]، شیعیان عرب اکثریت مطلق را تشکیل مى‏دادند. آن روز نسبت [[اهل سنت در عراق|اهل سنت در این کشور]] به نوزده درصد مى‏رسید - علت انتخاب فردى از [[اهل سنت در عراق|اهل سنت]] براى اداره حکومت [[عراق]]، بدون اینکه حتى یکى از شیعیان دعوت شود، در همین نکته نهفته است. علاوه بر این باید به موضع قاطع شیعه نسبت به اشغال [[عراق]] توسط انگلستان و تحریم شرکت در هر دولت عراقى که تابع دستگاه انگلیسى‏ها باشد، اشاره کرد. انگلیسى‏ها در طرفدارى از مذهب اقلیت، راه درست را انتخاب کردند، زیرا در این صورت، حکومت همیشه به پشتیبان خارجى که از سلطه اقلیت حمایت کند، احتیاج داشت. این بهترین سیاست براى باقى ماندن [[عراق]]، تحت سیطره استعمار بود. هر چند اکثر مردم [[عراق]] قربانى این سیاست شدند، اما موفقیت این مسأله به اثبات رسید<ref>العلوى، حسن (1376)، '''''شیعه و حکومت در عراق'''''، ترجمه محمد بنى ابراهیمى، تهران: دفتر ادبیات انقلاب اسلامى، حوزه هنرى سازمان تبلیغات اسلامى، ص 151.</ref>.


   از زمان استقلال [[عراق]] تا سلطه حزب بعث بر حکومت [[عراق]]، [[اهل سنت در عراق|اقلیت سنى مذهب بر عراق]] حاکم بوده‏اند و شیعیان که اکثریت جمعیت [[عراق]] را تشکیل مى‏ دادند، همواره سهم ناچیزى از حکومت داشتند. در زمان سلطه حزب بعث در دهه هفتاد میلادى شکاف اجتماعى شیعه - سنى در بین اعراب بر تعاملات سیاسى، تشدید منازعات و اختلافات بین [[مکتب اهل بیت و پیروان آن در عراق|جامعه شیعیان]] و حکومت بعثى تاثیرگذار بود. از آنجایى که یکى از ارکان اصلى رژیم بعث، ایدئولوژى پان‌عربیستى بود و ایدئولوژى پان‌عربیستى نیز داراى پیوندهاى قومى و فرقه ‏اى با مذهب سنى بود، این شکاف تشدید شد و منازعات سیاسى مختلفى را در پی داشت. بطور کلی در دوره بعث [[مکتب اهل بیت و پیروان آن در عراق|جامعه شیعی عراق]] به شدت تحت کنترل و محدودیت بود و حتی برگزاری مراسم و آئین های مذهبی شیعی نیز عمدتا از سوی حکومت تحمل نمی‌شد. ضمن اینکه بخشی از شیعیان عراق به دلایل سیاسی از [https://dmelal.ir/%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D9%82 عراق] اخراج شده و بسیاری از آنها به کشورهای همسایه به خصوص ایران پناهنده شدند.
   از زمان استقلال [[عراق]] تا سلطه حزب بعث بر حکومت [[عراق]]، [[اهل سنت در عراق|اقلیت سنى مذهب بر عراق]] حاکم بوده‏اند و شیعیان که اکثریت جمعیت [[عراق]] را تشکیل مى‏ دادند، همواره سهم ناچیزى از حکومت داشتند. در زمان سلطه حزب بعث در دهه هفتاد میلادى شکاف اجتماعى شیعه - سنى در بین اعراب بر تعاملات سیاسى، تشدید منازعات و اختلافات بین [[مکتب اهل بیت و پیروان آن در عراق|جامعه شیعیان]] و حکومت بعثى تاثیرگذار بود. از آنجایى که یکى از ارکان اصلى رژیم بعث، ایدئولوژى پان‌عربیستى بود و ایدئولوژى پان‌عربیستى نیز داراى پیوندهاى قومى و فرقه ‏اى با [[اهل سنت در عراق|مذهب سنى]] بود، این شکاف تشدید شد و منازعات سیاسى مختلفى را در پی داشت. بطور کلی در دوره بعث [[مکتب اهل بیت و پیروان آن در عراق|جامعه شیعی عراق]] به شدت تحت کنترل و محدودیت بود و حتی برگزاری مراسم و آئین های مذهبی شیعی نیز عمدتا از سوی حکومت تحمل نمی‌شد. ضمن اینکه بخشی از [[مکتب اهل بیت و پیروان آن در عراق|شیعیان عراق]] به دلایل سیاسی از [https://dmelal.ir/%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D9%82 عراق] اخراج شده و بسیاری از آنها به کشورهای همسایه به خصوص ایران پناهنده شدند.


در دوره پس از سقوط حکومت بعث در سال 2003، جامعه شیعی [https://dmelal.ir/%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D9%82 عراق] برغم برخی چالش های سیاسی و امنیتی در مجموع با فرصتهای مهمی روبرو شدند. فضای دموکراتیک و باز در عراق امکان تقویت و گسترش فعالیتهای مذهبی و فرهنگی- اجتماعی را برای شیعیان ایجاد کرد. در این دوره حوزه‌های علمیه شیعی توسعه یافته و با آرامش و امنیت بیشتری به فعالیتهای علمی و مذهبی پرداختند. مهمتر اینکه احزاب و سیاستمداران شیعی توانستند در راس هرم نظام سیاسی قرار بگیرند و مناصب مهمی مانند نخست‌وزیری را در اختیار بگیرند. به همین نسبت وضعیت اجتماعی و اقتصادی [[مکتب اهل بیت و پیروان آن در عراق|شیعیان عراق]] در مقایسه با دهه‌های گذشته، روند مثبتی را طی کرده است.
در دوره پس از سقوط حکومت بعث در سال 2003، جامعه شیعی [https://dmelal.ir/%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D9%82 عراق] برغم برخی چالش های سیاسی و امنیتی در مجموع با فرصتهای مهمی روبرو شدند. فضای دموکراتیک و باز در [[عراق]] امکان تقویت و گسترش فعالیتهای مذهبی و فرهنگی- اجتماعی را برای [[مکتب اهل بیت و پیروان آن در عراق|شیعیان]] ایجاد کرد. در این دوره حوزه‌های علمیه شیعی توسعه یافته و با آرامش و امنیت بیشتری به فعالیتهای علمی و مذهبی پرداختند. مهمتر اینکه احزاب و سیاستمداران شیعی توانستند در راس هرم نظام سیاسی قرار بگیرند و مناصب مهمی مانند نخست‌وزیری را در اختیار بگیرند. به همین نسبت وضعیت اجتماعی و اقتصادی [[مکتب اهل بیت و پیروان آن در عراق|شیعیان عراق]] در مقایسه با دهه‌های گذشته، روند مثبتی را طی کرده است.


== نیز نگاه کنید به ==
== نیز نگاه کنید به ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۸ مهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۲۱:۱۲

سرزمین عراق از سوی دولت اسلامی در سال 15 پس از هجرت فتح شد و  اکثریت مردم به اسلام روی آوردند. انتقال مرکز خلافت اسلامی از مدینه منوره به کوفه در دوران خلافت امیرالمؤمنین (ع)، جامعه عراق را با مشارب فقهی مختلف اسلامی آشنا ساخت. برخی از فرق اسلامی مانند تشیع و خوارج عمدتاً در عراق چارچوب یافتند و شکل گرفتند و امام صادق (ع) و ابوحنیفه نعمان بن ثابت ـ از رهبران مذاهب اسلامی ـ بر اساس این ارث تاریخی مذاهب شیعه و حنفی و مدرسه فقهی خود را در بغداد پی‌ریزی کردند[۱]. حوزه علمیه جهان تشیع در بیش از هزار سال پیش توسط شیخ طوسی (ره) در نجف اشرف تأسیس شد و از آن هنگام کشور عراق به عنوان مهمترین مرکز فکری تشیع در جهان در آمد[۱].

دین غالب در عراق اسلام و اکثریت مردم شیعه مذهب هستند[۲]. در اینکه اکثریت شیعه عراق از چه زمانی شروع شده است اختلاف نظر وجود دارد. به اعتقاد شهید آیت الله سید محمد باقر حکیم، تشیع به همراه ورود اسلام به عراق وارد این سرزمین شد و فاصله زمانی چندانی مابین آنها وجود ندارد، به طوری که تشیع طی فتح عراق به‌دست لشکر اسلام، وارد عراق شد و سلمان فارسی صحابی جلیل حضرت رسول (ص) که به پیروی از حضرت امام علی(ع) معروف بود در این فتح شرکت داشت. وی جزو صحابه‌هایی بود که خلیفه دوم عمربن خطاب او را به عنوان یکی از فرماندهان لشکر فاتح اسلام انتخاب کرد و سپس او را والی عراق ساخت و تا زمان وفاتش همچنان والی آنجا باقی ماند. لذا تشیع به همراه سلمان فارسی وارد عراق شد. به خصوص اینکه وی رفتار صحیح و متواضعانه‌ای با مسلمانان عراق داشت و در میان فرمانداران بعد از وی نظیری برایش یافت نشد. بعد از سلمان فارسی صحابه‌های بزرگوار دیگری که جایگاه خاصی نزد شیعیان داشتند یا با اهل بیت ارتباط داشتند حکمرانی یا موقعیت‌های مهمی را در عراق به عهده گرفتند. امثال عمار بن یاسر و حذیفه بن الیمان و عبدالله بن مسعود و بعد از آن امام علی (ع) را می بینیم که عراق را مرکز حکومتی خود قرار می‌دهد و این مسئله نشان دهنده عمق و ریشه تشیع در عراق و نحوه شکل‌گیری و جا افتادن آن در این سرزمین و در میان مردم آن است[۳].

مؤرخان شیعه عراقی اکثریت شیعه مردم این کشور را به خلافت امیرالمؤمنین علی (ع) بر می‌گردانند، که با عاشورا و حماسی شدن جامعه شیعه، این شرایط برای همیشه نهادینه شد. ولی پژوهشگران غربی عمده قدرت شیعیان عراق امروزی را به شیعه شدن قبایل بدوی نسبت می‌دهند. مثلاً، نقاش پیدایش جامعه شیعی در عراق را در پی تحولات قرن نوزدهم می‌داند[۴]. وی ریشه فکری تشیع جدید در عراق را ناشی از اسکان قبایل بدوی در مناطق شهری عراق می‌داند. او بر این باور است که سکونت یافتن قبایل بدوی در کنار بقاع متبرکه شیعه، آنان را به تعریفی جدید از خود واداشت. آقای نقاش مدعی است که فشار دولت سنی مذهب عثمانی از یکسو و وهابی‌گری سعودیها از سوی دیگر، این گروه مهاجر را به تعریفی شیعی از خود وادار کرد. وی آغاز اوج‌گیری تغییر مذهب را به سال 1745 نسبت می‌دهد و نفوذ اندیشه‌های بیرونی را علت پیدایش نهضت‌های مختلف وهابی در عربستان، ‌مهدیه در سودان، سنوسیه در لیبی و شیعی در عراق می‌داند[۴]. نقاش تشدید شیعه‌گری در عراق را به حوادث سال 1843 نسبت می‌دهد که در آن دوره دولت عثمانی اماکن متبرکه شیعی را تخریب کرد و به احساس هویت شیعیان دامن زد[۵]. تغییر زندگی ایلاتی دامداران به روستانشینی قبایل بدوی نیز از نگاه بسیاری از جامعه شناسان از جمله دکتر علی الوردی، بحران هویتی در میان این جوامع بوجود آورد که تعریف جدید از هویت جمعی را ضروری ساخت و آنان را از لحاظ مذهبی با جامعه شیعه روستایی منطقه فرات میانی همگون کرد[۵].

    جامعه شیعیان عراق از زمان حکومت عثمانى و بعد از استقلال عراق همواره مورد تبعیض و ستم بوده است. جامعه شیعه در دوران حکومت عثمانى، یک اقلیت محسوب مى ‏شد که به آن با دیده دشمنى نگریسته مى‏شد. از این رو در هیچ بعدى از ابعاد حیات مجال پیشرفت و ترقى به آن داده نشد. به عنوان نمونه، هیچ دانش ‏آموز شیعه ‏اى در مدرسه نظامى پذیرفته نمى ‏شد و بجز در موارد بسیار نادر و ضرورى، هیچ شخص شیعه ‏اى نمى‏توانست به دستگاه دولتى راه یابد. تبعیض فرقه ‏اى علیه شیعیان در عراق و محروم ساختن آنها از حق آموزش رسمى، و اقدام آنها به افتتاح مدارس مخصوص به خودشان با سرمایه افراد خیر، دو سازمان آموزشى بوجود آورد؛ سازمان آموزشى رسمى که تابع حکومت عثمانى بود و تحصیل به شیوه قدیم در مدارس نجف، کربلا و کاظمین که به زبان عربى صورت مى‏گرفت. این مدارس بزرگترین مراکز تعلیم و تعلم مستقل از دولت بودند که از جانب گروه هاى اجتماعى - مذهبى اداره مى‏ شدند[۶].

   انگلیسى‏ها طى حکومت عثمانى کوشیدند از شیعیان حمایت کنند، زیرا آنها در اقلیت بودند. اما بعد از تأسیس حکومت در عراق، شیعیان عرب اکثریت مطلق را تشکیل مى‏دادند. آن روز نسبت اهل سنت در این کشور به نوزده درصد مى‏رسید - علت انتخاب فردى از اهل سنت براى اداره حکومت عراق، بدون اینکه حتى یکى از شیعیان دعوت شود، در همین نکته نهفته است. علاوه بر این باید به موضع قاطع شیعه نسبت به اشغال عراق توسط انگلستان و تحریم شرکت در هر دولت عراقى که تابع دستگاه انگلیسى‏ها باشد، اشاره کرد. انگلیسى‏ها در طرفدارى از مذهب اقلیت، راه درست را انتخاب کردند، زیرا در این صورت، حکومت همیشه به پشتیبان خارجى که از سلطه اقلیت حمایت کند، احتیاج داشت. این بهترین سیاست براى باقى ماندن عراق، تحت سیطره استعمار بود. هر چند اکثر مردم عراق قربانى این سیاست شدند، اما موفقیت این مسأله به اثبات رسید[۷].

   از زمان استقلال عراق تا سلطه حزب بعث بر حکومت عراق، اقلیت سنى مذهب بر عراق حاکم بوده‏اند و شیعیان که اکثریت جمعیت عراق را تشکیل مى‏ دادند، همواره سهم ناچیزى از حکومت داشتند. در زمان سلطه حزب بعث در دهه هفتاد میلادى شکاف اجتماعى شیعه - سنى در بین اعراب بر تعاملات سیاسى، تشدید منازعات و اختلافات بین جامعه شیعیان و حکومت بعثى تاثیرگذار بود. از آنجایى که یکى از ارکان اصلى رژیم بعث، ایدئولوژى پان‌عربیستى بود و ایدئولوژى پان‌عربیستى نیز داراى پیوندهاى قومى و فرقه ‏اى با مذهب سنى بود، این شکاف تشدید شد و منازعات سیاسى مختلفى را در پی داشت. بطور کلی در دوره بعث جامعه شیعی عراق به شدت تحت کنترل و محدودیت بود و حتی برگزاری مراسم و آئین های مذهبی شیعی نیز عمدتا از سوی حکومت تحمل نمی‌شد. ضمن اینکه بخشی از شیعیان عراق به دلایل سیاسی از عراق اخراج شده و بسیاری از آنها به کشورهای همسایه به خصوص ایران پناهنده شدند.

در دوره پس از سقوط حکومت بعث در سال 2003، جامعه شیعی عراق برغم برخی چالش های سیاسی و امنیتی در مجموع با فرصتهای مهمی روبرو شدند. فضای دموکراتیک و باز در عراق امکان تقویت و گسترش فعالیتهای مذهبی و فرهنگی- اجتماعی را برای شیعیان ایجاد کرد. در این دوره حوزه‌های علمیه شیعی توسعه یافته و با آرامش و امنیت بیشتری به فعالیتهای علمی و مذهبی پرداختند. مهمتر اینکه احزاب و سیاستمداران شیعی توانستند در راس هرم نظام سیاسی قرار بگیرند و مناصب مهمی مانند نخست‌وزیری را در اختیار بگیرند. به همین نسبت وضعیت اجتماعی و اقتصادی شیعیان عراق در مقایسه با دهه‌های گذشته، روند مثبتی را طی کرده است.

نیز نگاه کنید به

مکتب اهل بیت و پیروان آن در عراق؛ جمعیت پیروان اهل بیت و پراکندگی در عراق؛ رهبران و عالمان برجسته اهل بیت در عراق؛ جریان‌های شاخص اهل بیت(ع) در عراق؛ نهادهای شیعی در عراق؛ مراسم و مناسک و اعیاد مذهبی اهل بیت(ع) عراق

کتابشناسی

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ العراقی فی موكب الحضاره، الجزء الاول، (بغداد، 1988)، ص 140.
  2. مار، فب (1380)، تاریخ نوین عراق، ترجمه، محمد عباسپور، تهران، بنیاد پژوهشهای اسلامی، ص 25.
  3. آیت الله سید محمد باقر حکیم، تاریخ تشیع در عراق، یاران (یادمان شهید آیت الله سید محمد باقر حکیم)، شماره 41و 42، فروردین و اردیبهشت 1388، ص 15.
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ سیف‌زاده، سید حسین (1379)، عراق ساختارها و فرآیند‌ گرایشهای سیاسی. تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 80.
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ سیف‌زاده، سید حسین (1379)، عراق ساختارها و فرآیند‌ گرایشهای سیاسی. تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 81.
  6. العلوى، حسن (1376)، شیعه و حکومت در عراق، ترجمه محمد بنى ابراهیمى، تهران: دفتر ادبیات انقلاب اسلامى، حوزه هنرى سازمان تبلیغات اسلامى، ص 56 و 57.
  7. العلوى، حسن (1376)، شیعه و حکومت در عراق، ترجمه محمد بنى ابراهیمى، تهران: دفتر ادبیات انقلاب اسلامى، حوزه هنرى سازمان تبلیغات اسلامى، ص 151.

نویسنده مقاله

علی اکبر اسدی