مکتب اهل بیت و پیروان آن در عراق
عراق از پایگاههای اصلی مکتب اهل بیت (علیهم السلام) و تشیع در جهان اسلام است. از بدو ورود اسلام به عراق مکتب اهل بیت (علیهم السلام) نیز وارد این سرزمین شد و برای قرون متمادی تا دوره معاصر بین النهرین مهد گسترش و بلوغ تشیع بوده است. مراقد مطهر امامان شیعی(علیهم السلام) و حوزههای علمیه در شهرهای مختلف از مهمترین نمادهای زنده بودن این مکتب در عراق است. اکثریت جمعیت عراق را شیعیان تشکیل میدهند و علماء و رهبران تشیع از تاثیرگذارترین شخصیتها در تاریخ این کشور محسوب میشوند.
پیشینه تشیع در عراق
سرزمین عراق از سوی دولت اسلامی در سال 15 پس از هجرت فتح شد و اکثریت مردم به اسلام روی آوردند. انتقال مرکز خلافت اسلامی از مدینه منوره به کوفه در دوران خلافت امیرالمؤمنین (ع)، جامعه عراق را با مشارب فقهی مختلف اسلامی آشنا ساخت. برخی از فرق اسلامی مانند تشیع و خوارج عمدتاً در عراق چارچوب یافتند و شکل گرفتند و امام صادق (ع) و ابوحنیفه نعمان بن ثابت ـ از رهبران مذاهب اسلامی ـ بر اساس این ارث تاریخی مذاهب شیعه و حنفی و مدرسه فقهی خود را در بغداد پیریزی کردند[۱]. حوزه علمیه جهان تشیع در بیش از هزار سال پیش توسط شیخ طوسی (ره) در نجف اشرف تأسیس شد و از آن هنگام کشور عراق به عنوان مهمترین مرکز فکری تشیع در جهان در آمد[۱].
دین غالب در عراق اسلام و اکثریت مردم شیعه مذهب هستند[۲]. در اینکه اکثریت شیعه عراق از چه زمانی شروع شده است اختلاف نظر وجود دارد. به اعتقاد شهید آیت الله سید محمد باقر حکیم، تشیع به همراه ورود اسلام به عراق وارد این سرزمین شد و فاصله زمانی چندانی مابین آنها وجود ندارد، به طوری که تشیع طی فتح عراق بهدست لشکر اسلام، وارد عراق شد و سلمان فارسی صحابی جلیل حضرت رسول (ص) که به پیروی از حضرت امام علی(ع) معروف بود در این فتح شرکت داشت. وی جزو صحابههایی بود که خلیفه دوم عمربن خطاب او را به عنوان یکی از فرماندهان لشکر فاتح اسلام انتخاب کرد و سپس او را والی عراق ساخت و تا زمان وفاتش همچنان والی آنجا باقی ماند. لذا تشیع به همراه سلمان فارسی وارد عراق شد. به خصوص اینکه وی رفتار صحیح و متواضعانهای با مسلمانان عراق داشت و در میان فرمانداران بعد از وی نظیری برایش یافت نشد. بعد از سلمان فارسی صحابههای بزرگوار دیگری که جایگاه خاصی نزد شیعیان داشتند یا با اهل بیت ارتباط داشتند حکمرانی یا موقعیتهای مهمی را در عراق به عهده گرفتند. امثال عمار بن یاسر و حذیفه بن الیمان و عبدالله بن مسعود و بعد از آن امام علی (ع) را می بینیم که عراق را مرکز حکومتی خود قرار میدهد و این مسئله نشان دهنده عمق و ریشه تشیع در عراق و نحوه شکلگیری و جا افتادن آن در این سرزمین و در میان مردم آن است[۳].
مؤرخان شیعه عراقی اکثریت شیعه مردم این کشور را به خلافت امیرالمؤمنین علی (ع) بر میگردانند، که با عاشورا و حماسی شدن جامعه شیعه، این شرایط برای همیشه نهادینه شد. ولی پژوهشگران غربی عمده قدرت شیعیان عراق امروزی را به شیعه شدن قبایل بدوی نسبت میدهند. مثلاً، نقاش پیدایش جامعه شیعی در عراق را در پی تحولات قرن نوزدهم میداند[۴]. وی ریشه فکری تشیع جدید در عراق را ناشی از اسکان قبایل بدوی در مناطق شهری عراق میداند. او بر این باور است که سکونت یافتن قبایل بدوی در کنار بقاع متبرکه شیعه، آنان را به تعریفی جدید از خود واداشت. آقای نقاش مدعی است که فشار دولت سنی مذهب عثمانی از یکسو و وهابیگری سعودیها از سوی دیگر، این گروه مهاجر را به تعریفی شیعی از خود وادار کرد. وی آغاز اوجگیری تغییر مذهب را به سال 1745 نسبت میدهد و نفوذ اندیشههای بیرونی را علت پیدایش نهضتهای مختلف وهابی در عربستان، مهدیه در سودان، سنوسیه در لیبی و شیعی در عراق میداند[۴]. نقاش تشدید شیعهگری در عراق را به حوادث سال 1843 نسبت میدهد که در آن دوره دولت عثمانی اماکن متبرکه شیعی را تخریب کرد و به احساس هویت شیعیان دامن زد[۵]. تغییر زندگی ایلاتی دامداران به روستانشینی قبایل بدوی نیز از نگاه بسیاری از جامعه شناسان از جمله دکتر علی الوردی، بحران هویتی در میان این جوامع بوجود آورد که تعریف جدید از هویت جمعی را ضروری ساخت و آنان را از لحاظ مذهبی با جامعه شیعه روستایی منطقه فرات میانی همگون کرد[۵].
جامعه شیعیان عراق از زمان حکومت عثمانى و بعد از استقلال عراق همواره مورد تبعیض و ستم بوده است. جامعه شیعه در دوران حکومت عثمانى، یک اقلیت محسوب مى شد که به آن با دیده دشمنى نگریسته مىشد. از این رو در هیچ بعدى از ابعاد حیات مجال پیشرفت و ترقى به آن داده نشد. به عنوان نمونه، هیچ دانش آموز شیعه اى در مدرسه نظامى پذیرفته نمىشد و بجز در موارد بسیار نادر و ضرورى، هیچ شخص شیعه اى نمىتوانست به دستگاه دولتى راه یابد. تبعیض فرقه اى علیه شیعیان در عراق و محروم ساختن آنها از حق آموزش رسمى، و اقدام آنها به افتتاح مدارس مخصوص به خودشان با سرمایه افراد خیر، دو سازمان آموزشى بوجود آورد؛ سازمان آموزشى رسمى که تابع حکومت عثمانى بود و تحصیل به شیوه قدیم در مدارس نجف، کربلا و کاظمین که به زبان عربى صورت مىگرفت. این مدارس بزرگترین مراکز تعلیم و تعلم مستقل از دولت بودند که از جانب گروه هاى اجتماعى - مذهبى اداره مىشدند[۶].
انگلیسىها طى حکومت عثمانى کوشیدند از شیعیان حمایت کنند، زیرا آنها در اقلیت بودند. اما بعد از تأسیس حکومت در عراق، شیعیان عرب اکثریت مطلق را تشکیل مىدادند. آن روز نسبت اهل سنت در این کشور به نوزده درصد مىرسید - علت انتخاب فردى از اهل سنت براى اداره حکومت عراق، بدون اینکه حتى یکى از شیعیان دعوت شود، در همین نکته نهفته است. علاوه بر این باید به موضع قاطع شیعه نسبت به اشغال عراق توسط انگلستان و تحریم شرکت در هر دولت عراقى که تابع دستگاه انگلیسىها باشد، اشاره کرد. انگلیسىها در طرفدارى از مذهب اقلیت، راه درست را انتخاب کردند، زیرا در این صورت، حکومت همیشه به پشتیبان خارجى که از سلطه اقلیت حمایت کند، احتیاج داشت. این بهترین سیاست براى باقى ماندن عراق، تحت سیطره استعمار بود. هر چند اکثر مردم عراق قربانى این سیاست شدند، اما موفقیت این مسأله به اثبات رسید[۷].
از زمان استقلال عراق تا سلطه حزب بعث بر حکومت عراق، اقلیت سنى مذهب بر عراق حاکم بوده اند و شیعیان که اکثریت جمعیت عراق را تشکیل مىدادند، همواره سهم ناچیزى از حکومت داشتند. در زمان سلطه حزب بعث در دهه هفتاد میلادى شکاف اجتماعى شیعه - سنى در بین اعراب بر تعاملات سیاسى، تشدید منازعات و اختلافات بین جامعه شیعیان و حکومت بعثى تاثیرگذار بود. از آنجایى که یکى از ارکان اصلى رژیم بعث، ایدئولوژى پانعربیستى بود و ایدئولوژى پانعربیستى نیز داراى پیوندهاى قومى و فرقه اى با مذهب سنى بود، این شکاف تشدید شد و منازعات سیاسى مختلفى را در پی داشت. بطور کلی در دوره بعث جامعه شیعی عراق به شدت تحت کنترل و محدودیت بود و حتی برگزاری مراسم و آئین های مذهبی شیعی نیز عمدتا از سوی حکومت تحمل نمیشد. ضمن اینکه بخشی از شیعیان عراق به دلایل سیاسی از عراق اخراج شده و بسیاری از آنها به کشورهای همسایه به خصوص ایران پناهنده شدند.
در دوره پس از سقوط حکومت بعث در سال 2003، جامعه شیعی عراق برغم برخی چالش های سیاسی و امنیتی در مجموع با فرصتهای مهمی روبرو شدند. فضای دموکراتیک و باز در عراق امکان تقویت و گسترش فعالیتهای مذهبی و فرهنگی- اجتماعی را برای شیعیان ایجاد کرد. در این دوره حوزههای علمیه شیعی توسعه یافته و با آرامش و امنیت بیشتری به فعالیتهای علمی و مذهبی پرداختند. مهمتر اینکه احزاب و سیاستمداران شیعی توانستند در راس هرم نظام سیاسی قرار بگیرند و مناصب مهمی مانند نخستوزیری را در اختیار بگیرند. به همین نسبت وضعیت اجتماعی و اقتصادی شیعیان عراق در مقایسه با دهههای گذشته، روند مثبتی را طی کرده است.
جمعیت شیعه و پراکندگی آن در عراق
اکثریت جعیت عراق را شیعیان تشکیل میدهند و اغلب شیعیان در مناطق جنوبی کشور و بغداد ساکن هستند. در تبیین جغرافیای دینی عراق درباره سه منطقه صحبت میشود. منطقه اول که بیشترین جمعیت را نیز دارد و ساکنان آن شیعه هستند، منطقهای است که استانهای جنوبی بغداد از جمله کوت، حله، دیوانیه، ناصریه، بصره و عماره را پوشش میدهد. این منطقه به لحاظ نژادی منطقهای عربنشین است و تنها اقلیته ای ایرانی را در بصره، نجف و کربلا باید از آن استثناء کرد. البته تشیع در آنها صددرصد نیست و برخی منطقههای کوچک سنینشین نیز در آنها وجود دارد. منطقه دوم وادی فرات در شمال بغداد است که عربها در آن زندگی میکنند. همین طور وادی دجله از بغداد تا موصل که همگی سنی هستند و اقلیتهای شیعه هم در آنها در منطقه بلد و دجیل و سامرا هست. میان این منطقه و منطقه سوم، در امتداد راه برید قدیم بغداد- موصل- استانبول، منطقه ترکمانان از جمله تلعفر، داقوق، طوزخورماتو و قرهتپه قرار دارد که شیعهاند. اما منطقه سوم که شامل محدوده هلال جبل کردی است هم سنینشین است. این سه منطقه دینی در بغداد تداخل می کنند. بر این اساس جمعیت بغداد را ترکیبی از شیعه و سنی تشکیل میدهد[۸].
بر اساس سرشماریها و برآوردهای متعدد، شیعیان در دورههای مختلف تاریخی در عراق در اکثریت قرار داشتهاند. بر اساس سرشماری انگلیسیها در سال 1920 که سلیمانیه در آن به حساب نیامده، ترکیب جمعیتی عراق بدین شکل بوده است: عرب شیعه 55 درصد؛ عرب سنی 19 درصد؛ کرد سنی 18 درصد و؛ یهودی و مسیحی و سایر طوایف 8درصد. در سرشماری سال 1932، تعداد شیعیان در عراق به 56 درصد جمعیت رسید. بر اساس سرشماری سال 1947، جمع عرب شیعه، ترکمن و کرد شیعه در عراق 54/1 درصد بود[۹].
بر اساس سرشماری سال 2024، جمعیت عراق از 45 میلیون نفر عبور کرده است. آمار دقیق گروههای مذهبی مختلف در عراق، به دلیل عدم انجام سرشماری رسمی مبتنی بر مذهب در دهههای اخیر و پیامدهای جنگ و مهاجرت، گاه با اختلافاتی همراه است. شیعیان حدود ۶۰ تا ۶۵ درصد از جمعیت عراق را تشکیل میدهند. این آمار بر اساس برآوردهای معتبر بینالمللی مانند گزارشهای سازمان سیا و مراکز تحقیقاتی مانند پیو ریسرچ سنتر است. پس از شیعیان، اهل سنت با حدود ۳۰ تا ۳۵ درصد جمعیت، بزرگترین گروه مذهبی در عراق هستند. اقلیتهای کوچکتری همچون مسیحیان، ایزدیان، صابئین مندایی و دیگران نیز در این کشور حضور دارند.
رهبران و عالمان برجسته شیعه در عراق
جامعه شیعی عراق رهبران و عالمان برجستهای دارد. در دوره جدید بعد از 2003، مراجع و علمای برجسته شیعی عراق از جمله شامل آیتالله العظمی علی سیستانی، آیتالله العظمی محمد اسحاق فیاض، آیتالله العظمی بشیر حسین نجفی و مرحوم آیتالله العظمی محمد سعید حکیم بوده است.
آیتالله سیستانی از جمله بزرگترین و تأثیرگذارترین مراجع شیعه در عراق و جهان تشیع محسوب میشود که پس از درگذشت آیتالله سید ابوالقاسم خوئی در سال 1992، رهبری مرجعیت را در نجف بر عهده گرفت. ایشان پس از سقوط حکومت صدام، در هدایت روند دموکراتیک عراق نقشی محوری ایفا کرد و بر برگزاری انتخابات آزاد، تدوین قانون اساسی و حفظ استقلال عراق از نفوذ خارجی تأکید داشت. از جمله اقدامات برجسته آیتالله سیستانی صدور فتوای جهاد کفایی علیه داعش در سال ۲۰۱۴ بود که به تشکیل حشد الشعبی و مقاومت مردمی در برابر داعش منجر شد. از دیگر اقدامات و رویکردهای ایشان حمایت از اصلاحات سیاسی و انتقاد از فساد و ناکارآمدی احزاب سیاسی در این کشور و همچنین تأکید بر حفظ وحدت ملی عراق و مقابله با طائفهگرایی محسوب میشود[۱۰].
آیتالله العظمی محمد اسحاق فیاض یکی از چهار مرجع اصلی نجف و از مراجع تقلید برجسته افغانتبار است که در عراق فعالیت دارد. ایشان نیز حمایت از نظام دموکراتیک در عراق اما بدون دخالت مستقیم در سیاست را مدنظر دارد. دیدگاههای وی نسبت به مسائل منطقهای و سیاسی نسبت به آیتالله سیستانی کمتر رسانهای شده است، اما همچنان نقش مهمی در مرجعیت دارد[۱۰].
آیتالله العظمی بشیر حسین نجفی به عنوان مرجع تقلید پاکستانیتبار است که یکی از چهار مرجع برجسته حوزه علمیه نجف است. تأکید بر آموزش علوم دینی و حفظ استقلال حوزه علمیه از سیاست از جمله دیدگاههای ایشان است. آیتالله نجفی مواضع شدیدتری نسبت به برخی جریانهای سیاسی عراق داشته و در برخی موارد، انتقادات صریحتری را علیه فساد مطرح کرده است[۱۰].
آیتالله العظمی محمد سعید حکیم که در سال 2021 درگذشت، از مراجع تقلید برجسته نجف بود که پس از سقوط صدام، نقش مهمی در تثبیت مرجعیت شیعه ایفا کرد. از جمله دیدگاههای ایشان تأکید بر لزوم حفظ استقلال عراق از نفوذ خارجی و تقویت نهادهای دموکراتیک، انتقاد از فساد حکومت در عراق و حمایت از اصلاحات در ساختار دولتی و همچنین حفظ میراث حوزه علمیه نجف و تقویت سیستم آموزشی حوزه بوده است[۱۰].
علاوه بر مراجع تقلید فوق، شخصیتهای دیگری نیز در تاریخ معاصر شیعه عراق نقش مهمی داشتهاند. آیتالله سید محمد باقر صدر (۱۹۳۵-۱۹۸۰ ) از برجستهترین اندیشمندان شیعه عراق بود که نظریه «اقتصاد اسلامی» و «ولایت فقیه مشروط» را مطرح کرد. وی منتقد جدی حزب بعث و حکومت صدام حسین بود و در سال ۱۹۸۰ به همراه خواهرش بنتالهدی صدر توسط رژیم بعث اعدام شد. آیتالله صدر بر جنبشهای شیعی و اسلامی در عراق و منطقه تاثیرگذاریهای زیادی داشت. آیتالله سید محمد باقر حکیم (۱۹۳۹-۲۰۰۳) رهبر مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق که در سال ۲۰۰۳ در انفجار حرم امام علی (ع) در نجف ترور شد نیز در بازگشت احزاب شیعه به قدرت پس از سقوط صدام نقشی کلیدی داشت. مقتدی صدر رهبر جریان صدر و یکی از تأثیرگذارترین شخصیتهای شیعی در سیاست عراق در سالهای پس از 2003 محسوب میشود. ایشان از جمله مخالفان اشغالگری و نقش آفرینی امریکا در عراق بوده و پایگاه اجتماعی مهمی در عراق دارد و همچنین از منتقدان فساد در نظام جکومتی عراق بوده است. با این حال مواضع و نقشآفرینی مقتدی صدر در عرصه سیاسی عراق با فراز و نشیب ها و تناقضاتی نیز همراه بوده است[۱۰].
در دوره پس از صدام و با گشوده شدن فضای سیاسی، رهبران سیاسی و سیاستمداران شیعی مختلفی در عراق ظهور کردهاند که برخی از مهمترین آنها عبارت بودهاند از: ابراهیم الجعفری؛ ایاد علاوی؛ احمد چلبی؛ حیدرالعبادی؛ نوری المالکی؛ عمار الحکیم؛ عادل عبدالمهدی؛ مصطفی الکاظمی؛ محمد شیاع السودانی؛ هادی العامری؛ فالح الفیاض؛ ابومهدی المهندس؛ قیس الخزعلی؛ علی الادیب و ...
جریانهای شاخص شیعی در عراق
پس از سقوط رژیم بعث در سال ۲۰۰۳، جریانهای شیعی در عراق بهعنوان بازیگران اصلی در عرصه سیاسی، اجتماعی و مذهبی این کشور نقش مهمی ایفا کردهاند. این جریانها شامل مراجع تقلید، احزاب سیاسی، گروههای مسلح و جریانهای اجتماعی و فرهنگی هستند. در اینجا به برخی از مهمترین جریانهای شاخص شیعی در دوره جدید اشاره میشود.
مرجعیت دینی شیعه
مرجعیت دینی یکی از جریانها و بازیگران کلیدی عراق در دوره پس از صدام بوده که نقشهای مهمی در عرصههای سیاسی و فرهنگی- اجتماعی این کشور ایفا کرده است. مرجعیت نجف با محوریت آیتالله سیستانی در تحکیم و تثبیت روند سیاسی دموکراتیک عراق، مقابله با افراطگرایی و حفظ وحدت عراق، مقابله با تروریسم و خشونت، مقابله با فساد و ناکارآمدی حاکمیت و احزاب سیاسی و انجام اصلاحات، حفظ استقلال عراق در برابر نفوذ خارجی، تقویت فصای دینی عراق، راهاندازی موسسات خیریه برای کمک به نیازمندان، کمک به بهبود وضعیت اقتصادی و حمایت از برخی طرحهای اجتماعی و خدماتی و انجام برخی اقدامات فرهنگی نقش مهمی در این کشور داشته است.
احزاب و گروههای سیاسی شیعه
عراق پس از صدام شاهد نقشآفرینی احزاب و جریانهای سیاسی شیعی مختلفی بوده است. جریانهای سیاسی کلیدی شیعی با شرکت در انتخابات پارلمانی و مشارکت در حکومت، ضمن بر عهده گرفتن برخی مناصب سیاسی در پی ایفای برخی نقشهای اقتصادی و اجتماعی در جهت کسب پایگاه در میان مردم نیز بودهاند. با این حال اغلب این احزاب و جریانها به دلیل سطحی از فساد و ناکارآمدی مورد انتقاداتی نیز قرار گرفتهاند. از اصلیترین جریانهای سیاسی شیعه در دوره پس از صدام عبارتند از: حزب الدعوه الاسلامیه؛ مجلس اعلای اسلامی عراق؛ جریان حکمت ملی؛ جریان صدر و؛ سازمان بدر.
گروههای مسلح شیعی
شیعیان عراق به رغم مشارکت در قدرت و فرماندهی نیروهای مسلح از سوی نخستوزیری، برخی گروههای مسلح خاص خود را نیز در اختیار دارند که در ابتدا شامل جریانهایی مانند سازمان بدر و جیش المهدی وابسته به صدریها بوده است. اما در سالهای پس از 2014 و در راستای مقابله با داعش بر اساس فتوای جهاد کفایی مرجعیت شیعی، جریانهای مسلح جدیدی در میان شیعیان شکل گرفت که عمدتا در قالب حشدالشعبی سازماندهی شدند. از مهمترین گروههای مسلح و مقاومت شیعی عبارتند از: عصائب اهل الحق؛ کتائب حزبالله؛ سرایا السلام؛ سازمان بدر
فرقههای انحرافی شیعی
عراق در طول چند دهه گذشته و به خصوص از دهه 1990 شاهد شکلگیری برخی فرقههای انحرافی شیعی بوده است که در دورههای مختلف ظهور نموده و از طرفدارانی نیز برخوردار شدهاند. برخی از مهمترین این جریانها عبارتند از: جنبش سلوکیه با رهبری افرادی مانند حازم السعدی، عاید الصدری و عمار الصدری؛ جنبش المنتظرون؛ جنبش جندالمولی با رهبری منتظر الخفاجی و فرقد القزوینی؛ جنبش شیخ حیدر مُشَتَّت المُنشِداوی؛ جنبش فاضل عبدالحسین المرسومی: اصحاب القضیه؛ جریان الصرخی بهزعامت محمود صرخی و؛ فرقه یمانی با رهبری احمدالحسن الیمانی[۱۱].
مراسم و مناسک و اعیاد مذهبی شیعیان عراق
در میان شیعیان عراق مجموعهای از مراسم و مناسک و اعیاد دینی وجود دارد که برخی از آنها بصورت مشترک با اهل تسنن بوده و برخی از آنها در چارچوبهای مذهبی شیعه صورت میگیرد که مهمترین آنها به شرح زیر است[۱۲].
اعیاد و مناسک دینی شیعیان عراق
مناسک ماه مبارک رمضان و عید فطر
ماه مبارک رمضان برای مردم عراق و از جمله شیعیان از اهمیت ویژهای برخوردار است. شب قدر از شبهای بسیار مهم در ماه رمضان است که در آن به شب زندهداری، خواندن قرآن، ادعیه و زیارت ائمه میپردازند. از جمله آداب و رسومی که در ماه مبارک رمضان در عراق مورد توجه است، صله رحم و دید و بازدید بین اقوام، آشنایان و خویشاوندان است. در عراق افطارهای دستهجمعی نیز بسیار مورد توجه است، چرا که این کار بر اهمیت بنیان خانواده و اجتماع تأکید دارد. همین امر سبب شده است تا افطار دسته جمعی در مساجد و خانهها در این ماه به طور گسترده قابل مشاهده باشد. از جمله غذاهایی که طول ماه مبارک رمضان در عراق مورد استقبال قرار میگیرد عبارت است ازکبّه، حمس، مخلمح، دلمه، مسکوف، سوپ دال عدس، آبگوشت، حلیم، شله زرد و کباب عراقی. زیارت ائمه در شبهای رمضان نیز از دیگر رسوم ماه مبارک در عراق است. عید فطر در عراق از جمله اعیادی است که بسیار مورد توجه است و دارای چند روز تعطیلی رسمی است. در این تعطیلی، سفرهای زیادی انجام می شود که زیارت حرم ائمه جایگاه ویژهای در این میان دارد.
مناسک روز عرفه و عید قربان
خواندن دعای عرفه همچون سایر آداب مذهبی بین شیعیان مشترک بوده و هر ساله هزاران شیعه از نقاط مختلف را در کربلا دور هم جمع میکند. به رغم گرمای شدید عراق، هر سال در این روز شاهد حضور پرشور هزاران زائر از کشورهای مختلف از جمله ایران، در بینالحرمین هستیم. عید سعید قربان هم، مانند عید فطر یکی از اعیاد مورد توجه مردم عراق است. از آداب و رسوم مردم عراق در این روز میتوان به برگزاری نماز عید در مساجد و حسینیهها، صلهرحم با اقوام و آشنایان و زیارت ائمه اطهار(ع) اشاره کرد. شیعیان برای زیارت به شهرهای مختلف عراق همچون کربلا، نجف، کاظمین و سامرا سفر میکنند.
عید غدیر خم
این عید مختص شیعیان است و مرسوم است که مردم عراق در این روز شادی کنند و در صورت امکان به زیارت قبر امیرالمؤمنین (ع) در نجف بروند. به طور معمول در عراق این روز تعطیل رسمی نیست، اما در استانهای شیعهنشین مانند نجف، کربلا، واسط، ذیقار و ... ادارات و مراکز دولتی به مناسبت این عید تعطیل اعلام میشود.
میلاد پیامبر اکرم(ص)
روز میلاد پیامبر اکرم(ص) در عراق تعطیل رسمی است که طبق تقویم رسمی اهل سنت مصادف با دوازدهم ربیع الاول سال هجری است. با این حال میلاد پیامبر اکرم(ص) در تاریخهای مختلفی برای اهل شیعه و سنت جشن گرفته می شود. به اعتقاد شیعه پیامبر در 17 ربیع الاول و به اعتقاد اهل سنت ایشان در 12 همان ماه دیده به جهان گشودند. در بغداد و دیگر کلان شهرهای عراق مردم با چراغانی کردن معابر و خیابانها به استقبال این روز میروند. در برخی از محلهها و خیابانها، هیئتهایی جهت بزرگداشت این روز به راه میافتند و در مساجد و حسینیهها مراسم مداحی و مولودی برگزار میشود. مردم برای تبریک این روز و دید و بازدید و صرف شام و شیرینی به خانه های یکدیگر می روند.
ولادت امیرالمومنین(ع)
سیزده رجب ولادت امیرالمؤمنین (ع) است و در این روز به خصوص شهرهای نجف و کربلا آذینبندی میشود و مراسم شادی بطور گسترده در این شهرها دیده میشود.
سوم شعبان
ولات امام حسین (ع) است که در میان شیعیان عراق رسم است این جشن در شهر نجف و کربلا برگزار شود و مردم در این مراسم شهرها را چراغانی کرده و به شادی میپردازند.
نیمه شعبان
اعیاد نیمه شعبان یکی از عیدهای بزرگ شیعیان است و کربلا مرکز این جشن بزرگ در عراق است. یکی از تجمعات فرهنگی و اجتماعی در آیین مردم عراق پس از پیادهروی اربعین و روز 25 رجب (شهادت امام موسی کاظم(ع) )، پیادهروی در روزهای جشن نیمه شعبان در مسیر نجف به کربلا است.
مراسم سوگواری شیعیان عراق
سوگواری ماه محرم و عزاداریهای تاسوعا و عاشورا
برگزاری مراسم ایام محرم خصوصاً روز عاشورا، از جمله آداب و رسومی است که شیعیان عراق تا امروز به آن پایبند بودهاند. شیعیان در عراق، حدود 10 روز پیش از شروع ماه محرم با نصب پرچمهای منقش به نام امام حسین(ع) و سایر شهدای کربلا بر بام خانهها، کوچه و خیابانها و با سیاهپوش کردن شهرها و اماکن زیارتی، خود را برای مراسم عزاداری ماه محرم مهیا میکنند. مردم این کشور، رسوم و آداب خاصی را در ایام محرم در شهر کربلا اجرا میکنند که این مراسم خاص همین سرزمین است و در جای دیگری نمیتوان مشابه آن را یافت.
پیادهروی اربعین
پیادهروی اربعین یکی از رسوم دینی است که سالهاست توسط مردم نقاط مختلف عراق با اتحاد و یکپارچگی اجتماعی در حال اجراست و در سالیان اخیر با حضور شیعیان سایر کشورها، ازجمله ایران شور و حال خاصی دارد. در این مراسم، علاوه بر پیادهروی به سوی شهر کربلا به قصد زیارت امام حسین(ع)، دستههای سینهزنی و زنجیرزنی در روز اربعین در نزدیکی حرم امام حسین(ع) نیز به راه میافتند. مراسم اربعین هر ساله حدودا از اوایل ماه صفر آغاز و تا بیستم این ماه ادامه دارد. هوسهخوانی یکی از آداب عزاداری مردم عراق در راه کربلا در روز اربعین است.
بیست و پنجم رجب
یکی از مناسبتهایی که در عراق هر ساله مورد توجه بوده، مراسم سالروز شهادت امام موسی کاظم (ع) است که بعد از تاسوعا، عاشورا و اربعین حسینی از بزرگترین مراسمات دینی و مذهبی در عراق به حساب میآید. مردم عراق همه ساله در فاصله چند روز مانده به سالروز شهادت امام موسی کاظم (ع) از نقاط مختلف شهر بغداد و مناطق دیگر عراق، با پای پیاده به سمت کاظمین حرکت میکنند.
بیست و یک رمضان
روز شهادت امام علی (ع) است. هر چند که این مناسبت در ماه مبارک رمضان است و سفر در این ماه مشکل است ولی عمده مراسم سوگواری و سفر به نجف اشرف در این مناسبت بطور شبانه صورت میگیرد و عزاداران پس از انجام شعائر مذهبی صبح روز 21 به شهرهای خود باز میگردند.
نیز نگاه کنید به
تشیع در افغانستان؛ شیعیان فرهنگی در چین؛ شیعیان اسماعیلیه در چین؛ شیعیان دوازده امامی در چین؛ تشیع در لبنان؛ تشیع در مصر؛ تشیع در تونس؛ تشیع در مالی؛ شیعیان ساحل عاج؛ تشیع در زیمبابوه؛ تشیع در تایلند؛ تشیع در اوکراین؛ تشیع در سیرالئون؛ تشیع در اتیوپی؛ تشیع در بنگلادش.
کتابشناسی
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ العراقی فی موكب الحضاره، الجزء الاول، (بغداد، 1988)، ص 140.
- ↑ مار، فب (1380)، تاریخ نوین عراق، ترجمه، محمد عباسپور، تهران، بنیاد پژوهشهای اسلامی، ص 25.
- ↑ آیت الله سید محمد باقر حکیم، تاریخ تشیع در عراق، یاران (یادمان شهید آیت الله سید محمد باقر حکیم)، شماره 41و 42، فروردین و اردیبهشت 1388، ص 15.
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ سیفزاده، سید حسین (1379)، عراق ساختارها و فرآیند گرایشهای سیاسی. تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 80.
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ سیفزاده، سید حسین (1379)، عراق ساختارها و فرآیند گرایشهای سیاسی. تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 81.
- ↑ العلوى، حسن (1376)، شیعه و حکومت در عراق، ترجمه محمد بنى ابراهیمى، تهران: دفتر ادبیات انقلاب اسلامى، حوزه هنرى سازمان تبلیغات اسلامى، ص 56 و 57.
- ↑ العلوى، حسن (1376)، شیعه و حکومت در عراق، ترجمه محمد بنى ابراهیمى، تهران: دفتر ادبیات انقلاب اسلامى، حوزه هنرى سازمان تبلیغات اسلامى، ص 151.
- ↑ جعفریان، رسول (1386)، تشیع در عراق، مرجعیت و ایران، تهران: موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، ص 25-27.
- ↑ جعفریان، رسول (1386)، تشیع در عراق، مرجعیت و ایران، تهران: موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، ص 30-32.
- ↑ ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ ۱۰٫۲ ۱۰٫۳ ۱۰٫۴ کارولین مرجی صایغ(2020)، المرجعهة الدینیه ّ الموقف الوطنی فی العراق بعد 2003، ترجمه نصر محمد علی ، مراجعه حسن ناظم، الطبعه األولى، بیروت/ لبنان، ص 129-205.
- ↑ اکبر بیرامی، فرقهی احمدالحسن، خطری ایدئولوژیک برای آینده تشیع، عراق و محور مقاومت، 29 دسامبر 2024، قابل بازیابی از: https://iraqstudy.com/religion %B1-2
- ↑ عراق یار، آداب و رسوم مذهبی شیعیان عراق، ( 1399-6-23)، قابل بازیابی از: https://iraqyar.com/67/%D8
نویسنده مقاله
علی اکبر اسدی