تشیع در مصر
از جمله اسناد تاریخی که نشان میدهد شیعیان از عهد امام علی (ع)، حتی پیش از خلافت رسمی ایشان در مصر حضور داشتهاند، میتوان به روایت مقریزی در کتاب معروف «الخطط» و ابن اثیر در کتاب «الکامل فی التاریخ» اشاره داشت.[۱] برخی از منابع به حضور برخی از یاران و ارادتمندان آن حضرت چون ابوذر عقاری، مقداد بن اسود الکندی و ابو ایوب الانصاری در جریان فتح مصر توسط سپاه اسلام اشاره دارند. در دوران خلافت آن حضرت نیز حضور شخصیتهایی چون محمدبن ابوبکر و قیس بن سعد به عنوان کارگزاران ایشان در مصر، در ایجاد علاقمندی مسلمانان مصری نسبت به اهل البیت موثر بود. در دورههای بعد هم علیرغم محدودیتها و سختیهایی که از جانب حاکمان اموی و عباسی اعمال میشد، این علاقمندی و ارادت کم و بیش استمرار یافت. در دوره حاکمیت خلفای فاطمی، تشیع به عنوان مذهب رسمی اعلام شد و فقه شیعی مبنای شعائر، عبادات و معاملات قرار گرفت و نهاد دینی الازهر در معرفی و تبلیغ آموزههای شیعی (اسماعیلی) نقش محوری ایفا میکرد.[۲] پس از سقوط فاطمیها، شیعیان مصر زیر شدیدترین حملات و قلع و قمع ایوبیها قرار گرفتند، به ویژه در دوره حکومت صلاحالدین ایوبی تلاشهای گستردهای برای تصفیه سازمانهای حکومتی و به طور خاص نظام قضا از شیعیان صورت گرفت. این فشار و سرکوبها در دورههای بعد هم استمرار یافت و منجر به فرار بسیاری از شیعیان به شام و مناطق جنوبی مصر شد.[۳] در عین حال، به نظر میرسد چنین تلاشهایی که برای حذف کامل شیعیان از جامعه مصر صورت میگرفت، چندان قرین موفقیت نبوده است و لذا ایوبیها و مملوکیها برای تحقق این هدف، رویکرد تقویت صوفیگری را برگزیدند که هم از شعائر و نمادهای شیعی برخوردار بود و هم از ناحیه آن خطر چندانی متوجه حاکمیت نمیشد.[۴] بدینسان جریان صوفیگری در مصر گسترش یافت. امروز گرچه مذهب سنی، مذهب مسلمانان مصری است، فرهنگ شیعی اما به شکل قابل توجهی در مناسبات اجتماعی و آداب و سنتهای دینی مردم مصر قابل مشاهده است.
شیعیان مصر که عموما اثنی عشریاند، پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و قطع مناسبات رسمی میان دو کشور، همچنان از حقوق اجتماعی سیاسی و آزادیهای مذهبی محروم و ناگزیر از انجام اعمال و مراسم مذهبی به طور مخفیانه و گاه نیز از سوی جریانهای سلفی تحت فشار مضاعف قرار داشتهاند. این وضعیت همچنین پس از پیروزی انقلاب ژانویه 2011، کم و بیش استمرار یافته و تلاشهای آنان برای تأسیس حزب سیاسی نیز به سرانجام نرسیده است. شیعیان مصر از رهبری واحد برخوردار نبوده و حتی از داشتن مسجد نیز منع شدهاند. دکتر احمد راسم النفیس، طاهر الهاشمی، محمد الدرینی، صالح الوردانی و نیز دمرداش العقالی را میتوان از جمله شیعیان سرشناس مصر بر شمرد.
تعداد شیعیان مصر به دلیل رسمی نبودن و محدودیتهای پیش گفته چندان مشخص نیست. در حالی که برخی آمارهای غیررسمی جمعیت آنان را دهها هزار نفر تخمین میزند، برخی دیگر آمارهای بیشتری ارائه کرده اند؛ از جمله بهاء انور که خود را سخنگوی رسمی شیعیان معرفی کرده ، تعداد شیعیان را سه میلیون نفر اعلام کردهاست.[۵] همچنین براساس گزارش مؤسسه تحقیقاتی پیو (یک اندیشکده آمریکایی) جمعیت شیعیان مصر در سال 2009 حدود 785000 نفر بوده است.[۶]
مراقد اهل بیت در مصر
از جمله مراقد معروف و منسوب به اهل بیت (ع) در این کشور، مقام السیدة زینب است. زینب کبری (س) پس از واقعه عاشورا به این سرزمین مهاجرت و در آنجا سکنی گزید و پس از یک سال درگذشت و در همانجا مدفون گردید. این مقام نه تنها مورد توجه و زیارت شیعیان که محل برگزاری مراسم و تجمعهای گسترده صوفیان است. از جمله مراسم مشهور صوفیان مصر موسوم به مولد همه ساله در ماه رجب در این مکان برگزار و صدها هزار صوفی و دیگر مردم مصر در آن حضور مییابند. مقام السیدة نفیسة (س) دختر حسن بن زید فرزند امام حسن مجتبی (ع) از دیگر اماکن منسوب به اهل بیت (ع) در این کشور است. او که در سال 208 هجری در منزل مسکونی خود درگذشت به درخواست مردم مصر در همان محل دفن شد و امروز یکی از مراکز زیارتی مصر و محل برگزاری مراسم مولد صوفیان است. مسجد رأس الحسین (ع) از دیگر اماکن مقدس شیعیان و صوفیان مصر است که گفته میشود سر مبارک امام حسین (ع) در این مسجد دفن شده است. مراقد و اماکن متعدد دیگری در مناطق مختلف مصر منسوب به اهل بیت (ع) قرار دارد که طی قرون گذشته حلقه وصل مردم مصر با خاندان پیامبر (ص) بوده است.[۷]
شیعیان بهره
گفته میشود شیعیان بهره که همان اسماعیلیان پیرو فرقه مستعلیهاند،[۸] با هدف بازسازی اماکن مقدس بازمانده از دوره فاطمیها در اواخر دهه هفتاد قرن گذشته به مصر مهاجرت کردهاند و تعداد آنها در دهه هشتاد رو به فزونی گذاشت. علاوه بر اماکن مذهبی فاطمی، ترمیم اماکن منسوب به خاندان پیامبر (ص) از جمله مرقد السیدة زینب (س) و ضریح رأس الحسین (ع) نیز مورد اهتمام آنها بوده است. بهرهایهای مصر به تدریج به برپایی مراکز بازرگانی و فعالیتهای اقتصادی روی آوردهاند. شیعیان بهره مصر در دهههای گذشته با نظام حاکم در ارتباط بوده و با وزارت اوقاف این کشور روابط محکمی داشتهاند و میلیونها دلار به آن کمک کردهاند.[۹][۱۰]
نیز نگاه کنید به
مصر؛ ادیان در مصر؛ تشیع در روسیه؛ شیعیان فرهنگی در چین؛ شیعیان اسماعیلیه در چین؛ شیعیان دوازده امامی در چین؛ تشیع در لبنان؛ تشیع در تونس؛ تشیع در افغانستان
کتابشناسی
- ↑ مرغی، جاسم عثمان (1412). الشيعة في مصر. الطبعة الاولي. طهران: مؤسسة الوفاء، ص13.
- ↑ خسروشاهی، سيدهادي (1390). اهل بيت در مصر. ترجمه محمد مقدسي. چاپ اول. تهران: مجمع جهاني اهل بيت، ص27.
- ↑ الوردانی، صالح (1993). الشيعة في مصر من الامام علي حتي الامام الخميني الطبعة الاولي. القاهرة: مكتبة مدبولي الصغير، ص60.
- ↑ خسروشاهی، سيدهادي (1390). اهل بيت در مصر. ترجمه محمد مقدسي. چاپ اول. تهران: مجمع جهاني اهل بيت، ص71.
- ↑ بازیابی شده در 2015 از https://wwww.alwafd.org.
- ↑ بازیابی شده در 1394 از https://www.ahl.ul.bayt.org.
- ↑ الوردانی، صالح (1993). الشيعة في مصر من الامام علي حتي الامام الخميني الطبعة الاولي. القاهرة: مكتبة مدبولي الصغير، ص112.
- ↑ مرغی، جاسم عثمان (1412). الشيعة في مصر. الطبعة الاولي. طهران: مؤسسة الوفاء، ص43.
- ↑ مرغی، جاسم عثمان (1412). الشيعة في مصر. الطبعة الاولي. طهران: مؤسسة الوفاء، ص173-174.
- ↑ صدر هاشمی، سید محمد (1392). جامعه و فرهنگ مصر. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص241-244.