اساطیر و افسانه‌ها در اتیوپی: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).)
 
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
ادبیات عامیانه [[اتیوپی]] مملو از داستان‌‌ها و افسانه‌‌هایی است که عمدتا بر قهرمانان خیالی وابسته به قبایل مختلف متمرکز گشته‌است. در این داستان‌‌ها ارواح شخصیت‌‌های تاریخی این سرزمین و ارواح روسای درگذشته [[گروه های قومی اتیوپی|قبایل]] بزرگ اتیوپی جایگاه مهمی دارند. بخش قابل توجهی از اساطیر و افسانه‌‌های [[اتیوپی]] نیز به داستان‌‌های دینی اختصاص یافته‌است‌.


=== اساطیر و افسانه‌ها ===
=== [[داستان حضرت سلیمان و ملکه سبا]] ===
ادبیات عامیانه [[اتیوپی]] مملو از داستان ها و افسانه هایی است که عمدتا بر قهرمانان خیالی وابسته به قبایل مختلف متمرکز گشته است. در این داستان ها ارواح شخصیت های تاریخی این سرزمین و ارواح روسای درگذشته قبایل بزرگ اتیوپی جایگاه مهمی دارند. بخش قابل توجهی از اساطیر و افسانه های اتیوپی نیز به داستان های دینی اختصاص یافته است .
یکی از داستان‌‌های حماسی این سرزمین که ترکیبی از واقعیت و افسانه را نشان ‌می‌دهد داستان حضرت سلیمان و ملکه شبا (در متون [[زبان امهریک|امهریک]] سبا) به شمار ‌می‌رود که حسی از هویت تاریخی را به مردم اتیوپی اعطا ‌می‌نماید‌. این اسطوره که تاکنون در فرهنگ عامه اتیوپی برجای مانده حق حاکمیت امپراطور را بر این سرزمین از طریق ارتباط دادن مردم اتیوپی با خداوند متعال تأیید و مشروعیت بخشیده است. علاوه بر آن براساس این اسطوره حماسی منلیک فرزند شاه سلیمان یکی از پیامبران خداوند معرفی شده که با انتقال لوح ده فرمان بزرگ خداوند به حضرت موسی به سرزمین حبشه جایگاه تاریخی این سرزمین را ارتقاء بخشیده‌است.


7-5-1-[[داستان حضرت سلیمان و ملکه سبا]] :
براساس این داستان اسطوره گونه مقدا (Megede) ملکه سرزمین سبا که از خرد و دانش والای شاه سلیمان آگاه گشته بود علاقمند بود با او در سرزمین اسرا‌ئیل دیدار نماید. از این روی یکی از تجاری که به سرزمین‌‌های دور و از جمله اسرا‌ئیل سفر کرده بود را فرا خواند و با ارا‌یه برخی عطرجات ساخته شده از درخت‌‌های خوشبو او را مامور ساخت این عطرجات را به شاه سلیمان تقدیم کند. تاجر که از رفتار ملکه اتیوپی متعجب شده بود این مأموریت را پذیرفت و با اخبار خوبی مبنی بر آن که شاه سلیمان خواستار ملاقات اوست به نزد ملکه بازگشت. ملکه شبا با خدم و حشم و نگهبانان خود رهسپار اسرا‌ئیل شد و از طریق کشتی به [[مصر]] و از آنجا و از طریق بیابان و به وسیله شتر رهسپار سرزمین اسرا‌ئیل گشت.


یکی از داستان های حماسی این سرزمین که ترکیبی از واقعیت و افسانه را نشان می دهد داستان حضرت سلیمان و ملکه شبا (در متون امهریک سبا)به شمار می رود که حسی از هویت تاریخی را به مردم اتیوپی اعطا می نماید .این اسطوره که تاکنون در فرهنگ عامه اتیوپی برجای مانده حق حاکمیت امپراطور را بر این سرزمین از طریق ارتباط دادن مردم اتیوپی با خداوند متعال تأیید و مشروعیت بخشیده است. علاوه بر آن براساس این اسطوره حماسی منلیک فرزند
شاه سلیمان شخصا به استقبال ملکه شبا شتافت و ملکه شبا (سبا) و اطرافیانش را به جشنی بزرگ در شبانگاهان دعوت کرد. با این حال این دعوت مؤدبانه و قاطعانه از سوی ملکه رد شده و به روز بعد موکول گشت‌. فردا شب شاه سلیمان و ملکه سبا شام را با یکدیگر صرف نمودند و این در حالی بود که شاه به آشپز خود سفارش کرده بود غذایی بسیار تند و شور تهیه کند. سپس شاه از ملکه دعوت کرد شب را با او سپری کند و قول داد مادا‌می‌که ملکه به وسایل شاه دست نزند کوچک ترین تماس جسمی با او برقرار نکند. نیمه‌‌های شب ملکه که از شدت شوری و تندی غذا دچار تشنگی شده بود از فنجان شخصی شاه آب نوشید و شاه با یادآوری قول ملکه با او ارتباط جنسی برقرار کرد و در نتیجه آن ملکه سبا از سلیمان باردار گشت.  


198
ملکه صبا سپس به سرزمین خود بازگشت و پس از چندی صاحب فرزند پسری شد که او را منلیک نامید. پس از آن که منلیک به سن بلوغ رسید ملکه در مورد پدرش با او سخن گفت و تصویری از شاه سلیمان را به او داد تا نزد خود نگاه دارد. منلیک سپس به سرزمین اسرا‌ئیل سفر کرد تا ضمن دیدار پدرش بیشتر در مورد او آگاهی یابد. وی پس از آن که به حاکمیت سرزمین سبا در اتیوپی دست یافت ده فرمان بزرگ -که خداوند بر روی کوه سینا به موسی هدیه فرموده بود- را گرا‌می‌داشت و مردمانش را واداشت تا لوح ده فرمان حضرت موسی را بدون موافقت اسرا‌ئیلی‌‌ها به سرزمین سبا انتقال دهند. منلیک سپس ده فرمان حضرت موسی را در کلیسای سنت ماری [[شهر آکسوم|آکسوم]] نصب کرد و بدین سان خط سلطنتی سلسله سلیمانی را در سبا بنیان نهاد<ref>برگرفته از http://www.Everyculture.com</ref>.


=== [[داستان قبایل دهگانه یهود|داستان قبایل ده گانه یهود]] ===
یکی از اسطوره‌‌های بزرگ در فرهنگ عامه کشور اتیوپی داستان قبایل ده گانه یهود است. براساس این افسانه بازرگان و سیاحی یهودی به نام الداد -‌‌ها دانی (Eldad ha-Dani) ساکن حبشه در قرن نهم میلادی- که بارها به سرزمین‌‌های دوردست آن زمان از جمله بابل، شمال آفریقا و [[اسپانیا]] سفر کرده بود- [[اتیوپی]] را موطن قبایل ده گانه «آشر» (Asher)، «گاد» (Gad)، «نفتالی» (Naphtali)، و «دان» (Dan) و سه قبیله از ده قبیله گمشده یهود در: روبن (Reuben)، گاد و مناشه نیمه (Half Manasseh) دانسته‌است.


شاه سلیمان یکی از پیامبران خداوند معرفی شده که با انتقال لوح ده فرمان بزرگ خداوند به حضرت موسی به
در داستان الداد-‌‌ها دانی همچنین از امپراطوری خزرها که بین دریای سیاه و دریای خزر قرار داشته است نیز سخن گفته شده است. بر اساس این افسانه در حوالی 740 میلادی پادشاه و مردم خزر به [[یهودی ها در اتیوپی|دین یهود]] گرویدند و این امر مورد تأیید تواریخ یهودی نیز قرار گرفته‌است<ref>برگرفته از [http://www.Nationsencyclopedia.com http://www.Nations encyclopedia.com]</ref><ref>عرب احمدی، امیر بهرام، کریمی، مهرداد (1392). جامعه و فرهنگ [[اتیوپی]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] (در دست انتشار)، ص 198-201.</ref>.


سرزمین حبشه جایگاه تاریخی این سرزمین را ارتقاء بخشیده است.
== نیز نگاه کنید به ==
[[اساطیر و افسانه‌ها و قصه‌های عامیانه در روسیه]]؛ [[اساطیر و افسانه‌های کانادایی]]؛ [[باورهای عامیانه در مصر]]؛ [[اساطیر و افسانه‌ها و قصه‌های عامیانه در تونس]]؛ [[اسطوره ها و افسانه های چینی]]؛ [[باورهای عامیانه مردم ژاپن]]؛ [[افسانه های ژاپنی]]؛ [[اساطیر ژاپن]]؛ [[اساطیر، افسانه‌ها و قصه‌های عامیانه سنگال]]؛ [[اساطیر و افسانه‌ها در مالی]]؛ [[افسانه‌ها و قصه های عامیانه در ساحل عاج]]؛ [[اساطیر و افسانه‌ها و قصه‌های عامیانه در زیمبابوه]]؛ [[اساطیر، افسانه‌ها و قصه‌های عامیانه در اسپانیا]]؛ [[اساطیر، افسانه ها و قصه های عامیانه در اردن]]؛ [[اساطیر، افسانه‌ها و قصه‌های عامیانه در تایلند]]؛ [[اساطیر و افسانه‌ها و قصه‌های عامیانه در سیرالئون]]


براساس این داستان اسطوره گونه مقدا208 ملکه سرزمین سبا که از خرد و دانش والای شاه سلیمان آگاه گشته بود علاقمند بود با او در سرزمین اسرائیل دیدار نماید. از این روی یکی از تجاری که به سرزمین های دور و از جمله اسرائیل سفر کرده بود را فرا خواند و با ارائه برخی عطرجات ساخته شده از درخت های خوشبو او را مامور ساخت این عطرجات را به شاه سلیمان تقدیم کند. تاجر که از رفتار ملکه اتیوپی متعجب شده بود این مأموریت را پذیرفت و با اخبار خوبی مبنی بر آن که شاه سلیمان خواستار ملاقات اوست به نزد ملکه بازگشت. ملکه شبا با خدم و حشم و نگهبانان خود رهسپار اسرائیل شد و از طریق کشتی به [[مصر]] و از آنجا و از طریق بیابان و به وسیله شتر رهسپار سرزمین اسرائیل گشت. شاه سلیمان شخصا به استقبال ملکه شبا شتافت و ملکه شبا (سبا) و اطرافیانش را به جشنی بزرگ در شبانگاهان دعوت کرد. با این حال این دعوت مؤدبانه و قاطعانه از سوی ملکه رد شده و به روز بعد موکول گشت . فردا شب شاه سلیمان و ملکه سبا شام را با یکدیگر صرف نمودند و این در حالی بود که شاه به آشپز خود سفارش کرده بود غذایی بسیار تند و شور تهیه کند. سپس شاه از ملکه دعوت کرد شب را با او سپری کند و قول داد مادامی که ملکه به وسایل شاه دست نزند کوچک ترین تماس جسمی با او برقرار نکند. نیمه های شب ملکه که از شدت شوری و تندی غذا دچار تشنگی شده بود از فنجان شخصی
== کتابشناسی ==
 
Megede208
 
199
 
 
شاه آب نوشید و شاه با یادآوری قول ملکه با او ارتباط جنسی برقرار کرد و در نتیجه آن ملکه سبا از سلیمان باردار گشت. ملکه صبا سپس به سرزمین خود بازگشت و پس از چندی صاحب فرزند پسری شد که او را منلیک نامید. پس از آن که منلیک به سن بلوغ رسید ملکه در مورد پدرش با او سخن گفت و تصویری از شاه سلیمان را به او داد تا نزد خود نگاه دارد. منلیک سپس به سرزمین اسرائیل سفر کرد تا ضمن دیدار پدرش بیشتر در مورد او آگاهی یابد. وی پس از آن که به حاکمیت سرزمین سبا در اتیوپی دست یافت ده فرمان بزرگ- که خداوند بر روی کوه سینا به موسی هدیه فرموده بود- را گرامی داشت و مردمانش را واداشت تا لوح ده فرمان حضرت موسی را بدون موافقت اسرائیلی ها به سرزمین سبا انتقال دهند.
 
منلیک سپس ده فرمان حضرت موسی را در کلیسای سنت ماری آکسوم نصب کرد و بدین سان خط سلطنتی سلسله سلیمانی را در سبا بنیان نهاد.
 
Www. Everyculture .com
 
7-5-2-داستان قبایل ده گانه یهود :
 
یکی از اسطوره های بزرگ در فرهنگ عامه کشور اتیوپی داستان قبایل ده گانه یهود است. براساس این افسانه بازرگان و سیاحی یهودی به نام الداد - ها دانی209 ساکن حبشه در قرن نهم میلادی- که بارها به سرزمین های دوردست آن زمان از جمله بابل، شمال آفریقا و [[اسپانیا]] سفر کرده بود- اتیوپی را موطن قبایل ده گانه «آشر»،219 «گاد»،211
 
Eldad ha-Dani209 Asher210 Gad211
 
200
 
 
«نفتالی»،212 و «دان»213 و سه قبیله از ده قبیله گمشده یهود در: روبن،214 گاد و مناشه نیمه 215 دانسته است .
 
در داستان الداد- ها دانی همچنین از امپراطوری خزرها که بین دریای سیاه و دریای خزر قرار داشته است نیز سخن گفته شده است.بر اساس این افسانه در حوالی 740 میلادی پادشاه و مردم خزر به دین یهود گرویدند و این امر مورد تأیید تواریخ یهودی نیز قرار گرفته است.
 
www.Nations encyclopedia.com

نسخهٔ کنونی تا ‏۷ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۰۹

ادبیات عامیانه اتیوپی مملو از داستان‌‌ها و افسانه‌‌هایی است که عمدتا بر قهرمانان خیالی وابسته به قبایل مختلف متمرکز گشته‌است. در این داستان‌‌ها ارواح شخصیت‌‌های تاریخی این سرزمین و ارواح روسای درگذشته قبایل بزرگ اتیوپی جایگاه مهمی دارند. بخش قابل توجهی از اساطیر و افسانه‌‌های اتیوپی نیز به داستان‌‌های دینی اختصاص یافته‌است‌.

داستان حضرت سلیمان و ملکه سبا

یکی از داستان‌‌های حماسی این سرزمین که ترکیبی از واقعیت و افسانه را نشان ‌می‌دهد داستان حضرت سلیمان و ملکه شبا (در متون امهریک سبا) به شمار ‌می‌رود که حسی از هویت تاریخی را به مردم اتیوپی اعطا ‌می‌نماید‌. این اسطوره که تاکنون در فرهنگ عامه اتیوپی برجای مانده حق حاکمیت امپراطور را بر این سرزمین از طریق ارتباط دادن مردم اتیوپی با خداوند متعال تأیید و مشروعیت بخشیده است. علاوه بر آن براساس این اسطوره حماسی منلیک فرزند شاه سلیمان یکی از پیامبران خداوند معرفی شده که با انتقال لوح ده فرمان بزرگ خداوند به حضرت موسی به سرزمین حبشه جایگاه تاریخی این سرزمین را ارتقاء بخشیده‌است.

براساس این داستان اسطوره گونه مقدا (Megede) ملکه سرزمین سبا که از خرد و دانش والای شاه سلیمان آگاه گشته بود علاقمند بود با او در سرزمین اسرا‌ئیل دیدار نماید. از این روی یکی از تجاری که به سرزمین‌‌های دور و از جمله اسرا‌ئیل سفر کرده بود را فرا خواند و با ارا‌یه برخی عطرجات ساخته شده از درخت‌‌های خوشبو او را مامور ساخت این عطرجات را به شاه سلیمان تقدیم کند. تاجر که از رفتار ملکه اتیوپی متعجب شده بود این مأموریت را پذیرفت و با اخبار خوبی مبنی بر آن که شاه سلیمان خواستار ملاقات اوست به نزد ملکه بازگشت. ملکه شبا با خدم و حشم و نگهبانان خود رهسپار اسرا‌ئیل شد و از طریق کشتی به مصر و از آنجا و از طریق بیابان و به وسیله شتر رهسپار سرزمین اسرا‌ئیل گشت.

شاه سلیمان شخصا به استقبال ملکه شبا شتافت و ملکه شبا (سبا) و اطرافیانش را به جشنی بزرگ در شبانگاهان دعوت کرد. با این حال این دعوت مؤدبانه و قاطعانه از سوی ملکه رد شده و به روز بعد موکول گشت‌. فردا شب شاه سلیمان و ملکه سبا شام را با یکدیگر صرف نمودند و این در حالی بود که شاه به آشپز خود سفارش کرده بود غذایی بسیار تند و شور تهیه کند. سپس شاه از ملکه دعوت کرد شب را با او سپری کند و قول داد مادا‌می‌که ملکه به وسایل شاه دست نزند کوچک ترین تماس جسمی با او برقرار نکند. نیمه‌‌های شب ملکه که از شدت شوری و تندی غذا دچار تشنگی شده بود از فنجان شخصی شاه آب نوشید و شاه با یادآوری قول ملکه با او ارتباط جنسی برقرار کرد و در نتیجه آن ملکه سبا از سلیمان باردار گشت.

ملکه صبا سپس به سرزمین خود بازگشت و پس از چندی صاحب فرزند پسری شد که او را منلیک نامید. پس از آن که منلیک به سن بلوغ رسید ملکه در مورد پدرش با او سخن گفت و تصویری از شاه سلیمان را به او داد تا نزد خود نگاه دارد. منلیک سپس به سرزمین اسرا‌ئیل سفر کرد تا ضمن دیدار پدرش بیشتر در مورد او آگاهی یابد. وی پس از آن که به حاکمیت سرزمین سبا در اتیوپی دست یافت ده فرمان بزرگ -که خداوند بر روی کوه سینا به موسی هدیه فرموده بود- را گرا‌می‌داشت و مردمانش را واداشت تا لوح ده فرمان حضرت موسی را بدون موافقت اسرا‌ئیلی‌‌ها به سرزمین سبا انتقال دهند. منلیک سپس ده فرمان حضرت موسی را در کلیسای سنت ماری آکسوم نصب کرد و بدین سان خط سلطنتی سلسله سلیمانی را در سبا بنیان نهاد[۱].

داستان قبایل ده گانه یهود

یکی از اسطوره‌‌های بزرگ در فرهنگ عامه کشور اتیوپی داستان قبایل ده گانه یهود است. براساس این افسانه بازرگان و سیاحی یهودی به نام الداد -‌‌ها دانی (Eldad ha-Dani) ساکن حبشه در قرن نهم میلادی- که بارها به سرزمین‌‌های دوردست آن زمان از جمله بابل، شمال آفریقا و اسپانیا سفر کرده بود- اتیوپی را موطن قبایل ده گانه «آشر» (Asher)، «گاد» (Gad)، «نفتالی» (Naphtali)، و «دان» (Dan) و سه قبیله از ده قبیله گمشده یهود در: روبن (Reuben)، گاد و مناشه نیمه (Half Manasseh) دانسته‌است.

در داستان الداد-‌‌ها دانی همچنین از امپراطوری خزرها که بین دریای سیاه و دریای خزر قرار داشته است نیز سخن گفته شده است. بر اساس این افسانه در حوالی 740 میلادی پادشاه و مردم خزر به دین یهود گرویدند و این امر مورد تأیید تواریخ یهودی نیز قرار گرفته‌است[۲][۳].

نیز نگاه کنید به

اساطیر و افسانه‌ها و قصه‌های عامیانه در روسیه؛ اساطیر و افسانه‌های کانادایی؛ باورهای عامیانه در مصر؛ اساطیر و افسانه‌ها و قصه‌های عامیانه در تونس؛ اسطوره ها و افسانه های چینی؛ باورهای عامیانه مردم ژاپن؛ افسانه های ژاپنی؛ اساطیر ژاپن؛ اساطیر، افسانه‌ها و قصه‌های عامیانه سنگال؛ اساطیر و افسانه‌ها در مالی؛ افسانه‌ها و قصه های عامیانه در ساحل عاج؛ اساطیر و افسانه‌ها و قصه‌های عامیانه در زیمبابوه؛ اساطیر، افسانه‌ها و قصه‌های عامیانه در اسپانیا؛ اساطیر، افسانه ها و قصه های عامیانه در اردن؛ اساطیر، افسانه‌ها و قصه‌های عامیانه در تایلند؛ اساطیر و افسانه‌ها و قصه‌های عامیانه در سیرالئون

کتابشناسی

  1. برگرفته از http://www.Everyculture.com
  2. برگرفته از http://www.Nations encyclopedia.com
  3. عرب احمدی، امیر بهرام، کریمی، مهرداد (1392). جامعه و فرهنگ اتیوپی. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص 198-201.