مجسمه سازی در زیمبابوه: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده: | [[پرونده:مجسمهسازی در زیمبابوه.png|بندانگشتی|مجسمهسازی در زیمبابوه(1403). برگرفته از سایت SFO Museum، قابل بازیابی از https://www.sfomuseum.org/exhibitions/stone-sculpture-zimbabwe]] | ||
مجسمههای سنگی و حکاکی روی سنگهای صخرهای از [[هنرهای سنتی زیمبابوه]] است که در سطح بینالمللی شناخته شده و قابل عرضه میباشد. مجسمههای " پرنده افسانهای" یا "پرنده خوشبختی" نمونهای از هنر مجسمه سازی در [[تاریخ دوره باستان زیمبابوه|دوران باستانی]] این کشور است که تعداد زیادی از آنها در نزدیکی ماشوینگو یافت شده است. | مجسمههای سنگی و حکاکی روی سنگهای صخرهای از [[هنرهای سنتی زیمبابوه]] است که در سطح بینالمللی شناخته شده و قابل عرضه میباشد. مجسمههای " پرنده افسانهای" یا "پرنده خوشبختی" نمونهای از هنر مجسمه سازی در [[تاریخ دوره باستان زیمبابوه|دوران باستانی]] این کشور است که تعداد زیادی از آنها در نزدیکی ماشوینگو یافت شده است. | ||
خط ۶: | خط ۶: | ||
تا دهه 1940 مجسمه سازی مدرن وارد عرصه هنر این کشور نشده بود. بعدها به تدریج برخی مدارس میسیونری رودزیا تدریس و آموزش مجسمه سازی به کودکان را شروع کردند. اوایل پیکر نگاری دینی بر دیگر اشکال مجسمه سازی غالب بود. در مدرسه میسیونری "سریم" (Serim) دانش آموزان و هنرجویان توسط کشیش "گروبر" (Groeber) آموزش داده میشدند و از طرحهای به کار گرفته شده در ماسکهای غرب آفریقا الگو میگرفتند. | تا دهه 1940 مجسمه سازی مدرن وارد عرصه هنر این کشور نشده بود. بعدها به تدریج برخی مدارس میسیونری رودزیا تدریس و آموزش مجسمه سازی به کودکان را شروع کردند. اوایل پیکر نگاری دینی بر دیگر اشکال مجسمه سازی غالب بود. در مدرسه میسیونری "سریم" (Serim) دانش آموزان و هنرجویان توسط کشیش "گروبر" (Groeber) آموزش داده میشدند و از طرحهای به کار گرفته شده در ماسکهای غرب آفریقا الگو میگرفتند. | ||
به تدریج این مدارس کوشیدند بیشتر از پیامهای انجیل در هنر مجسمه سازی آفریقایی استفاده نمایند. آثار برخی از این هنرجویان پیکرتراش بعدها در مهمترین نمایشگاههای داخلی و بینالمللی به نمایش گذاشته شد. از میان مجسمه سازان مشهور [[زيمبابوه|زیمبابوه]] میتوان از: "فرانک مک ایوان"، "نیکولاس موکومبرانوا" (Nicholas Mukomberanwa)، "جان تاکاویرا"، "هنری مونیارادزی"، "برنارد ماته مرا" نام برد | به تدریج این مدارس کوشیدند بیشتر از پیامهای انجیل در هنر مجسمه سازی آفریقایی استفاده نمایند. آثار برخی از این هنرجویان پیکرتراش بعدها در مهمترین نمایشگاههای داخلی و بینالمللی به نمایش گذاشته شد. از میان مجسمه سازان مشهور [[زيمبابوه|زیمبابوه]] میتوان از: "فرانک مک ایوان"، "نیکولاس موکومبرانوا" (Nicholas Mukomberanwa)، "جان تاکاویرا"، "هنری مونیارادزی"، "برنارد ماته مرا" نام برد. | ||
او همچنین نخستین مدیر [[گالری ملی زیمبابوه]] بود که توانست گروهی از پیکرتراشان ممتاز [[زيمبابوه|زیمبابوه]]<nowiki/>ای را گرد هم آورده با استفاده از دیدگاههای روشنفکرانه، در مجسمه سازی بومی به نوآوری و خلاقیت بپردازد. وی نوعی از "زیبایی شناسی آفریقایی" را در کارگاه آموزشی خود ایجاد و در مجسمه هایش خلق کرد. مک ایوان توانست میان هنر و اسطوره در خرابههای سنگی بحث انگیز "[[زيمبابوه|زیمبابوه]] بزرگ" که "گرترود کانون-تامپسون" (Gertrude Caton-Thomps) باستان شناس برای آنها منشاء بومی شونا (Shona) قائل بود، ارتباط برقرار کند. در اواخر دهه 1950 یک کارگاه مجسمه سازی و کنده کاری روی چوب در ووکوتو (Vukut) در منطقهی نیانگا (Nyanga) واقع در ارتفاعات کوهستانی شرق کشور تأسیس شد و بعدها آثار ساخته شده در آن در [[گالری ملی زیمبابوه|گالری ملی]] به نمایش در آمد. | در دهههای 60 و 70 میلادی هنر مجسمه سازی [[زيمبابوه|زیمبابوه]] شاهد بروز خلاقیتهای پیکر تراش شهیر "فرانک مک ایوان" بود. وی نخستین هنرمندی بود که مجموعه هنری مجسمههای سنگی را در [[گالری ملی زیمبابوه]] به نمایش گذاشت. مک ایوان مجسمه ساز بزرگی بود که سبک کار او مبتنی بر خلاقیت آفریقایی و عدم تقلید از سبکهای غربی بود. او همچنین نخستین مدیر [[گالری ملی زیمبابوه]] بود که توانست گروهی از پیکرتراشان ممتاز [[زيمبابوه|زیمبابوه]]<nowiki/>ای را گرد هم آورده با استفاده از دیدگاههای روشنفکرانه، در مجسمه سازی بومی به نوآوری و خلاقیت بپردازد. وی نوعی از "زیبایی شناسی آفریقایی" را در کارگاه آموزشی خود ایجاد و در مجسمه هایش خلق کرد. مک ایوان توانست میان هنر و اسطوره در خرابههای سنگی بحث انگیز "[[زيمبابوه|زیمبابوه]] بزرگ" که "گرترود کانون-تامپسون" (Gertrude Caton-Thomps) باستان شناس برای آنها منشاء بومی شونا (Shona) قائل بود، ارتباط برقرار کند. در اواخر دهه 1950 یک کارگاه مجسمه سازی و کنده کاری روی چوب در ووکوتو (Vukut) در منطقهی نیانگا (Nyanga) واقع در ارتفاعات کوهستانی شرق کشور تأسیس شد و بعدها آثار ساخته شده در آن در [[گالری ملی زیمبابوه|گالری ملی]] به نمایش در آمد. | ||
تحریم اقتصادی دولت نژادپرست یان اسمیت از سوی بریتانیا، اثرات ناخوشایندی بر توسعه هنر جدید مجسمه سازی گذاشت و در نتیجه توقف واردات لوازم مورد نیاز مجسمه سازی، هنرمندان با مشکلات جدی مواجه شدند. در سال 1969 و به دنبال مخالفت "مک ایوان" با اصول تبعیضگرایی سفیدپوستان، کارگاه هنری وی از گالری ملی جدا و در کارگاه ووکوتو مستقر شد. "مک ایوان" در نیانگا با جمع کردن هنرمندان توانست کارگاه خود را به شکل مدرسهای در فضای باز برپا نماید. مجسمههای تولیدی در این کارگاه توجه زیادی به تاریخ و قوم نگاری شونا داشته در تقویت فرهنگ بومی نقش داشت. سنتهای فرهنگی شونا محتوای اصلی ساخت بسیاری از مجسمهها بود. | تحریم اقتصادی دولت نژادپرست یان اسمیت از سوی بریتانیا، اثرات ناخوشایندی بر توسعه هنر جدید مجسمه سازی گذاشت و در نتیجه توقف واردات لوازم مورد نیاز مجسمه سازی، هنرمندان با مشکلات جدی مواجه شدند. در سال 1969 و به دنبال مخالفت "مک ایوان" با اصول تبعیضگرایی سفیدپوستان، کارگاه هنری وی از گالری ملی جدا و در کارگاه ووکوتو مستقر شد. "مک ایوان" در نیانگا با جمع کردن هنرمندان توانست کارگاه خود را به شکل مدرسهای در فضای باز برپا نماید. مجسمههای تولیدی در این کارگاه توجه زیادی به تاریخ و قوم نگاری شونا داشته در تقویت فرهنگ بومی نقش داشت. سنتهای فرهنگی شونا محتوای اصلی ساخت بسیاری از مجسمهها بود. | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
== کتابشناسی == | == کتابشناسی == | ||
<references /> | |||
[[رده:هنرهای تجسمی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۲۰
مجسمههای سنگی و حکاکی روی سنگهای صخرهای از هنرهای سنتی زیمبابوه است که در سطح بینالمللی شناخته شده و قابل عرضه میباشد. مجسمههای " پرنده افسانهای" یا "پرنده خوشبختی" نمونهای از هنر مجسمه سازی در دوران باستانی این کشور است که تعداد زیادی از آنها در نزدیکی ماشوینگو یافت شده است.
مجسمههای سنگی معاصر زیمبابوه حاکی از مهارتهای خلاق هنری و زیبایی شناختی است. مفاهیم اصیل آن بر گرفته از سبکهای سنتی هنر و معماری بومیان قبیلهای قرون سیزدهم تا پانزدهم منطقه "زیمبابوه بزرگ" که امروزه "ماشوینگو" نامیده میشود، است.
تا دهه 1940 مجسمه سازی مدرن وارد عرصه هنر این کشور نشده بود. بعدها به تدریج برخی مدارس میسیونری رودزیا تدریس و آموزش مجسمه سازی به کودکان را شروع کردند. اوایل پیکر نگاری دینی بر دیگر اشکال مجسمه سازی غالب بود. در مدرسه میسیونری "سریم" (Serim) دانش آموزان و هنرجویان توسط کشیش "گروبر" (Groeber) آموزش داده میشدند و از طرحهای به کار گرفته شده در ماسکهای غرب آفریقا الگو میگرفتند.
به تدریج این مدارس کوشیدند بیشتر از پیامهای انجیل در هنر مجسمه سازی آفریقایی استفاده نمایند. آثار برخی از این هنرجویان پیکرتراش بعدها در مهمترین نمایشگاههای داخلی و بینالمللی به نمایش گذاشته شد. از میان مجسمه سازان مشهور زیمبابوه میتوان از: "فرانک مک ایوان"، "نیکولاس موکومبرانوا" (Nicholas Mukomberanwa)، "جان تاکاویرا"، "هنری مونیارادزی"، "برنارد ماته مرا" نام برد.
در دهههای 60 و 70 میلادی هنر مجسمه سازی زیمبابوه شاهد بروز خلاقیتهای پیکر تراش شهیر "فرانک مک ایوان" بود. وی نخستین هنرمندی بود که مجموعه هنری مجسمههای سنگی را در گالری ملی زیمبابوه به نمایش گذاشت. مک ایوان مجسمه ساز بزرگی بود که سبک کار او مبتنی بر خلاقیت آفریقایی و عدم تقلید از سبکهای غربی بود. او همچنین نخستین مدیر گالری ملی زیمبابوه بود که توانست گروهی از پیکرتراشان ممتاز زیمبابوهای را گرد هم آورده با استفاده از دیدگاههای روشنفکرانه، در مجسمه سازی بومی به نوآوری و خلاقیت بپردازد. وی نوعی از "زیبایی شناسی آفریقایی" را در کارگاه آموزشی خود ایجاد و در مجسمه هایش خلق کرد. مک ایوان توانست میان هنر و اسطوره در خرابههای سنگی بحث انگیز "زیمبابوه بزرگ" که "گرترود کانون-تامپسون" (Gertrude Caton-Thomps) باستان شناس برای آنها منشاء بومی شونا (Shona) قائل بود، ارتباط برقرار کند. در اواخر دهه 1950 یک کارگاه مجسمه سازی و کنده کاری روی چوب در ووکوتو (Vukut) در منطقهی نیانگا (Nyanga) واقع در ارتفاعات کوهستانی شرق کشور تأسیس شد و بعدها آثار ساخته شده در آن در گالری ملی به نمایش در آمد.
تحریم اقتصادی دولت نژادپرست یان اسمیت از سوی بریتانیا، اثرات ناخوشایندی بر توسعه هنر جدید مجسمه سازی گذاشت و در نتیجه توقف واردات لوازم مورد نیاز مجسمه سازی، هنرمندان با مشکلات جدی مواجه شدند. در سال 1969 و به دنبال مخالفت "مک ایوان" با اصول تبعیضگرایی سفیدپوستان، کارگاه هنری وی از گالری ملی جدا و در کارگاه ووکوتو مستقر شد. "مک ایوان" در نیانگا با جمع کردن هنرمندان توانست کارگاه خود را به شکل مدرسهای در فضای باز برپا نماید. مجسمههای تولیدی در این کارگاه توجه زیادی به تاریخ و قوم نگاری شونا داشته در تقویت فرهنگ بومی نقش داشت. سنتهای فرهنگی شونا محتوای اصلی ساخت بسیاری از مجسمهها بود.
از نکات قابل توجه، حضور هنرجویانی خارج از حوزه شونا مانند "چیوا نیائو" در این کارگاه بود. این هنرمندان با ایده سنت باستانی شونا در مورد چهرههای نیاکان پنهان در غار یا پرندگان سنگی یافت شده در بقایای معماری شونا (زیمبابوه بزرگ) خیلی موافق نبوده تمایل نداشتند از این ایدهها در کارهایشان استفاده کنند.
برخی از هنرجویان نیز کنده کاری را نزد مبلغین هیئتهای مذهبی "سیرن و سریما" آموخته بودند و از موضوعاتی چون "مادر و فرزند" که مفاهیم بر گرفته از کتاب مقدس بود، در کارهایشان بهره میگرفتند.
"مک ایوان" در جزوهای مصور در معرفی مدرسه هنری خود به رازهای عرفانی غارهای مقدس و بعضی مجسمههای پرندگان که در خرابههای "زیمبابوه بزرگ" کشف شده بودند، اشاره کرده است.
"توماس موکاروبگوا" از اعضای گروه اصلی هنرمندان کارگاه سالیسبوری و مجسمه ساز و نقاش متبحری بود که توانست موفقیتهای بین المللی زیادی کسب کرده آثارش را در موزههایی چون موزه هنر مدرن نیویورک به نمایش در آورد. فرانک مک ایوان به سبک او در استفاده از لایه ضخیم رنگ و رنگهای اشباع شده، عنوان "اکسپرسیونیسم آفریقایی - آلمانی" داده بود[۱].
"هنری مونیا رادزی" (Henry Munjaradzi) از هنرمندان زیمبابوهای بود که شهرت جهانی کسب نمود ولی مانند دیگر هنرمندان همدوره خود به اروپا و امریکا مهاجرت نکرد و در زیمبابوه باقی ماند. او مجسمه بسیار زیبای "کودک تازه متولد شده" را ساخت. "شبان نیکوکار و گوسفند گمشده" از دیگر کارهای ارزشمند اوست[۲].
ارتباط با عرصههای مجسمه سازی جهان، زیمبابوه را به سمت صحنههای بین المللی هنر مدرن سوق داد که برپایی اولین "کنگره بین المللی فرهنگ آفریقا" در سال 1962 از نتایج آن بود.
دراین برنامه آثار هنری از تمام نقاط قاره در سالیسبوری به نمایش گذاشته شد. شرکت در نمایشگاه هنر لندن در سال 1963 و نمایشگاه هنر جدید آفریقا در آمریکا در سالهای 1968 و 1969 از دیگر فعالیتهای هنرمندان زیمبابوه بود. مجله نیوزویک در سال 1987 اعلام کرد که مجسمه سازی شونا مهمترین شکل هنری است که در قرن بیستم در آفریقا ظهور کرده است[۳][۴].
نیز نگاه کنید به
مجسمه سازی در روسیه؛ مجسمه سازی در افغانستان؛ مجسمه سازی در تونس؛ مجسمه سازی در ژاپن؛ مجسمه سازی در کوبا؛ مجسمه سازی در لبنان؛ مجسمه سازی در مصر؛ مجسمه سازی در سنگال؛ نقاشی و مجسمهسازی آرژانتین؛ مجسمه سازی در مالی؛ مجسمهسازی در تایلند؛ مجسمه سازی در اسپانیا؛ مجسمه سازی در اردن؛ مجسمهسازی در اتیوپی؛ مجسمه سازی در سیرالئون
کتابشناسی
- ↑ کاسفر، سیدنی لیتل فیلد (1386). هنر معاصر آفریقا. ترجمه علیرضا حسنی آبیز. تهران: فرهنگستان هنر. ص. 95.
- ↑ کونگ، هانس (1387). ساحتهای معنوی ادیان جهان، نشانه راه. ترجمه حسن قنبری. تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب. ص. 66.
- ↑ کاسفر، سیدنی لیتل فیلد (1386). هنر معاصر آفریقا. ترجمه علیرضا حسنی آبیز. تهران: فرهنگستان هنر. ص. 91-105.
- ↑ ایپکچی، محمدحسن (1399). جامعه و فرهنگ زیمبابوه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص. 224-228.